صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

فرار مغزها از منظر آسيب‌شناسان به نوعي استثمار‌شدگي کشورهاي جهان سوم توسط کشورهاي توسعه يافته محسوب مي‌شود/ ايران به لحاظ مهاجرت نخبگان، در ميان ۹۱ کشور در حال توسعه يا توسعه نيافته جهان، مقام نخست را دارد/ سالانه 150  تا 180 هزار تحصيل‌کرده به دليل شرايط نامناسب اجتماعي، اقتصادي و سياسي کشور از ايران خارج مي‌شوند/ خروج سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار ايراني با تحصيلات عالي، معادل خروج 150 ميليارد دلار سرمايه سالانه است/ در سال ۱۳۹۱ حدود ۱۵۰ هزار دانشجو تقاضاي خروج از کشور را کرده‌اند که بيشترشان دانشجوي دوره دکتری بودند/ مهاجرت نخبگان مي‌تواند منجر به از دست دادن خزانه ژني چنين افرادي در جامعه و کاهش هوش ملي در طي نسل‌ها شود

منتشرشده در یادداشت

چرا در آموزش و پرورش ايران، نسلي با نشاط و مسوليت پذير را نتوانستيم تربيت کنيم تا با خيال آسوده بتوانيم مسوليت ها را به آنها واگذار کنيم و با فراغ بال به دوران بازنشستگي خود فکر کنيم/ توضيح آن شعارها هم براي نسل هاي جديد کاري دشوار است/ بايد ديد در اين مدت چه کاشته ايم و انتظار چه محصولي را داريم/ هيچ انقلابي بدون سرمايه گذاري در آموزش نسل هاي بعد، نمي تواند انتظار ماندگاري در تاریخ را داشته باشد و اين نیز مستلزم سرمايه گذاري در بخش آموزش و پرورش اين نسل ها خواهدبود/ اين که در يک نظام حکومتي به آموزش وپرورش با ديدگاه هزينه اي نگاه مي شود يا سرمايه گذاري، خود بحثي است که مي تواند بسياري از مشکلات را روشن کند/ در عمل از کشورهاي عقب افتاده آفريقا هم عقب تريم، سرانه آفريقاي جنوبي براي هر دانش آموز بيش از سه برابر ايران است( 2200 دلار در آفريقا در برابر 700 دلار ايران)/ سال هاست من این اعداد را رصد می کنم و متاسفانه هیچ کس نیست که درباره این اعداد صحبت کند و جامعه نیز به سادگی از کنار این موضوعات می گذرد و هیچ وقت نمی پرسیم که آن 97 درصد هزینه های کشور کجا هزینه می شود؟ و آیا از آن باقیمانده بودجه کشور نیز به اندازه آموزش و پرورش انتظار داریم/ اگر آموزش و پرورش در 50 اولويت اول نظام در بودجه ريزي و برنامه هاي توسعه نباشد، چه خواهيد گفت/ آيا مي توان آموزش و پرورش را در بحث 79 ام برنامه توسعه گنجاند و از آن انتظار حل مشکلات و معضلات کشور را داشت/ نبايد انتظار داشته باشيم تا جامعه به آموزش و پرورش بهايي بیش از این دهد، همين اتفاق خواهد افتاد که تقريبا تمام دانش آموزان ما براي انتخاب رشته در دانشگاه، فقط حقوق و اشتغال را مدنظر دارند/ با اين تفاسير از سال هزار و چهارصد بايد منتظر ترکيدن دمل هاي چرکيني چون: طلاق، خيانت، اختلاس، بي بند و باري اخلاقي، فروپاشي ارکان هاي نهادهاي اجتماعي، ظهور نوکيسه هايي که به هيچ اصلي پاي بند نيستند، ظهور طبقات خاص در جامعه که قانون شان فقط پول است ، بي اعتباري علم و فرهنگ و ادب، رياکاري متوليان کشور ، بي اعتباري ارزش هاي ديني و عدم پاي بندي به آن ها، ارزش شدن ضد ارزش ها ،  عدم پاي بندي به قوانين جاري کشور، قانون گريزي قانون گذاران، بي توجهي به اصول اخلاقي  جامعه، ارزش گريزي و .... باشيم/ جامعه اي که آموزش و پرورش اش از اولويت هاي آخر جامعه است، باعث ظهور نومعلماني مي شود ک شغل اصلي آنها نه معلمي که: ساخت وساز، دلالي ، مسافرکشي و ... خواهد بود....

منتشرشده در یادداشت

کشورهای خاورمیانه در حل اختلافات خود هنوز نتوانسته اند به منطقی صحیح و کارآمد از تعامل و گفت و گو دست پیدا کنند و فرهنگ صلح همچنان به آرزوی دست نیافتنی می ماند/ ناکامی کشورهای منطقه در حل اختلافات و تضمین منافع مشترک شرایطی را پدید آورده تا از درون چنین بحرانی منافع قدرت های بزرگ به نحو مطلوبی تامین شود/ خاورمیانه هنوز نتوانسته است دموکراسی را به معنای واقعی کلمه تجربه کند/ امروز بسیاری از تحلیل گران، بحران های کشورهای خاورمیانه در ابعاد مختلف را ریشه در الگوهای ناکارآمد توسعه ای می دانند که به شکلی تک بعدی و بدون تطبیق با شرایط جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی کشورها به کار بسته شده اند/ آنچه در غالب کشورهای خاورمیانه مشهود است اینکه راه توسعه بر قومیت ها و خرده فرهنگ ها و نیز گروه های اقلیت بسته است که این خود زمینه ی بروز مسائلی جدی نظیر تروریسم را تشدید می کند/ پرورش انسان هایی صلح طلب که تعارضات خود را با گفت و گو و مدارا حل می کنند، منافع یکدیگر را همدلانه می فهمند، و همدیگر را می پذیرند غایتی است که جز از طریق تعلیم و تربیت اصیل و واقعی حاصل نمی شود/ نهاد مدرسه و دانشگاه باید شهروندانی را تربیت کنند که ظرفیت های لازم برای گفت و گو و تعاملات انسانی را داشته باشند/ خشونت به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی در تبیین مسئله ی تروریسم مشکلی بسیار اساسی است و امروز در مدارس ما به اشکال مختلف قابل رویت است و هر دم تولید و بازتولید می شود/ مدرسه و دانشگاه باید تلاش کنند تا مدیریت هیجانات و افکار را به افراد بیاموزاند و هوش هیجانی جامعه را رشد دهد/ تعلیم و تربیت باید مستقل از ایدئولوژی به تربیت انسان هایی بپردازد که حاضرند انسان های دیگر از هر نژاد، دین و مذهب، قومیت، فرهنگ، جغرافیا را بپذیرند/ افراطی گری چه در اشکال مذهبی آن و چه غیرمذهبی می تواند ریشه در نوع تربیتی داشته باشد که افراد دریافت می کنند و لذا پرورش مهارت هایی چون تفکر نقادانه و همچنین تامل در رفتار و افکار خود و دیگران جهت تعدیل سازی آن ها باید در محوریت قرار گیرد/ راه دموکراسی از مسیر توسعه فرهنگی جامعه می گذرد و صرفا با اصلاح نظام های اقتصادی و سیاسی نمی توان مردم سالاری را به عنوان یک عادت و فرهنگ مستمر نهادینه ساخت/ تمام این نکات حاکی از آن است که رسالت و غایت تعلیم و تربیت بایستی مورد بازنگری جدی قرار بگیرد/ این نوع تربیت است که می تواند به افراد جامعه ظرفیت های لازم را برای همزیستی مسالمت آمیز بدهد و آن ها را از رفتارها و افکار غیرانسانی و غیرعقلانی رها سازد/ تعلیم و تربیت صحیح می تواند تعاملات بین فرهنگی را در این راستا بهبود بخشیده و دستیابی به چنین مهمی نیز مستلزم آن است که انسان و انسانیت را محور تعلیم و تربیت بدانیم

منتشرشده در یادداشت
یکشنبه, 28 خرداد 1396 10:08

" یونسکو " چگونه شکل گرفت ؟

تاریخچه پیدایش یونسکو و نقش دکتر علی اکبر سیاسی

وقتی جنگ جهانی دوم پایان یافت ، از تمام دنیا هیئت هایی به سانفرانسیسکو رفتند تا برنامه ای بریزند که پس از جنگ چه باید کرد که جنگ جهانی سومی روی ندهد. یک هیئت نیز از ایران رفت که شامل دکتر غنی، انتظام، قاسم زاده، تیمسار جهانبانی ..... و البته دکتر سیاسی هم بود .

در سانفرانسیسکو هیئت ایرانی گل کاشت !

زیرا در جلسات ، سایرین هرکدام پیشنهاد می کردند که مثلاً :
تمام دنیا را باید خلع سلاح کرد تا جنگ نشود!  
یکی گفت که همه مردم را باید سیر کرد تا جنگ نشود!
یکی گفت که تمام ثروت ها را باید تقسیم کرد تا دنیا متعادل شود!
جمعی می گفتند که باید مرزها را برداشت تا جنگ های توسعه طلبانه پیش نیاید .

ناگفته پیداست که هیچ کدام  از پیشنهادها عملی نبود و از جلسات خصوصی تجاوز نمی کرد و به جلسه عمومی نمی رسید تا اینکه یک روز دکتر سیاسی که به زبان انگلیسی و فرانسه مسلط بود ، رفت پشت تریبون و نگاهی عالمانه و مصداق عاقل اندر سفیه به حضار انداخت و گفت :

....... خیر آقایان!
جنگ نه مربوط به شکم است و نه ثروت و نه مرز!
جنگ و دعوا تنها نتیجه جهل است!
مردم با فرهنگ های یکدیگر آشنایی ندارند و چون فرهنگ همدیگر را نمی شناسند، به همدیگر احترام نمی گذارند!
و این توهین ها نتیجه ای جز جنگ ندارد. پس باید کاری کرد که سطح دانش مردم و شناخت آنها از فرهنگ همسایگان و بیگانگان بالا برود. در این صورت احتمال دارد که از میزان جنگ ها کاسته شود....هنوز سخنش اتمام نیافته بود که ناگهان حضار بپا خواستند و صدای کف زدن های ممتد آنها نشان از تایید گفته های دکتر سیاسی بود که تنها راز بقای سرزمین کهن ایران و همزیستی مسالمت آمیز مردمش را به زبان آورده بود.
 
بنابراین کمیسیونی تشکیل شد که اساس آن بر شناختِ فرهنگ ها و بالابردن تعلیم و تربیت عمومی باشد و این همان چیزی است که عنوان یونسکو به خود گرفت و بعدها یکی از سازمان های بزرگ وابسته به سازمان ملل متحد به شمار رفت و مرکز آن پاریس شد.

دکتر سیاسی نیز به همین دلیل تا پایان عمر همیشه از اعضای برجسته این سازمان بود و در تمامی جلسات اصلی آن شرکت داشته و در ایران نیز سال ها ریاست آن را داشت یا با مرحوم علی اصغر حکمت مشترکاً آن را اداره می کرد.
 
و چه افتخاری از این بالاتر که ما ایرانیان با هر زبان و هر نژاد، به پشواته تاریخ و فرهنگ والا و کهن و مشترک مان، هیچ گاه و هیچ گونه جنگ قومی در ایران زمین نداشته ایم و قطعاً نخواهیم داشت.

یادش همواره گرامی باد

تاریخچه پیدایش یونسکو و نقش دکتر علی اکبر سیاسی

کانال جامعه علمی تاریخ پژوهان ایران

منتشرشده در آموزش نوین
ایشان پادزهر آموزش و پرورش ضعیف ، بی انگیزه ، ضد توسعه و تولید ، بایکوت شده و بادکنکی را در تهیه و تدوین سند فرا ملی و کاملا داخلی با مقیاس های معتبر جهانی بر اساس آموزه های اسلامی و ایرانی پیشنهاد و فرمان داده است/ سند ملی آموزش یونسکو ایرانی در مدت چند ماه با هزاران نفر ساعت بحث ، بررسی ، واکاوی  و با حضور صاحب نظران خدوم ، خدمتگزار، متخصص ، متعهد و مجرب در چهارصد صفحه طی مراسمی علنی رونمایی شد/ در بخش معلمان و توجه به معیشت و منزلت ، گام های اساسی و فراتر از کارمندان و مدیران ارشد ، حتی به تعبیری ایجاد تبعیض به حمایت از معلمان را به صراحت روا داشته است/ سند ملی آموزش با نگاه بومی ، اسلامی و ایرانی به بهترین وجه ممکن تهیه و تنظیم شده است  که سندی کاملا و صددرصد تولید داخل و با اشراف بر موانع ، چالش ها و راهکارهای پیش رو با حضور صاحب نظران ارشد حوزه های مختلف ، اساتید دانشگاه ، معاونان وزیر ، روسای دانشگاه ها ، مولفان کتاب های معتبر، محققان ، کارشناسان خبره ، متخصصین بخش های مرتبط ، حقوقدانان مبرز، معلمان کارکشته ، زبده و نمونه ، اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ، اعضای شورای عالی آموزش و پرورش ، فعالین عرصه آثاردفاع مقدس و ده ها فرهیخته خوش فکر از سراسر ایران در تدوین سند دخالت داشته اند/ این سند برخلاف سند جهانی مخالفان جدی ندارد/ متاسفانه در مقابل این اقلیت ؛ 300  صاحب نظر اصیل ، متین ، دانشمند ، دلسوز ، خلاق و مبتکر و نوآور ، متعهد ، متخصص ، معلم و استاد ، شبانه روز برای تولید سند ملی فعالیت و کوشش نمودند و با اینکه پای ثابت در کارگروه های سی گانه بوده اند حتی یکبار ازایده و تولید خود دفاع نکرده اند/ به بچه ها یاد بدهید شجاعت ، نه گفتن ، پافشاری برآرمان ها ، اصرار بر تائید یافته های علمی و جمعی ، اصل تربیتی و شاکله نظام تعلیم و تربیت است/ شما ایده های تربیتی را در مقابل اندک رندان بی مسئولیت و سواستفاده گران از بیانات رهبر سکوت نموده و درجا می زنید/ آیا اقلیت بر اکثریت در سند ملی یونسکوی ایرانی آموزش غلبه می کند/ سئوال این است که شما برای ثبت در تاریخ و آگاهی آیندگان با عملکرد خود چه پاسخی دارید ....
 
سند 2030 و سند ملی آموزش یونسکو ایرانی و اسامی کارگروه هاي تخصصي تدوين سند ملي آموزش 2030  قبلا در نوشته ای تاریخچه مختصر سند 2030 جهانی و همچنین سند ایرانی را ( اینجا ) آورده ام ؛ اینکه پس از مشاجره در شورای عالی انقلاب فرهنگی ب رسر قبول سند 2030جهانی ، رئیس جمهور حقوق دان برای برون رفت ، ابتکار عمل به خرج داد که در جایگاه اجرایی اش اهمیتش کمتر از برجام نبود.  ایشان پادزهر آموزش و پرورش ضعیف ، بی انگیزه ، ضد توسعه و تولید ، بایکوت شده و بادکنکی را در تهیه و تدوین سند فرا ملی و کاملا داخلی با مقیاس های معتبر جهانی بر اساس آموزه های اسلامی و ایرانی پیشنهاد و فرمان داده است . با ذکاوت بی نظیر آسیب های عدم اجرایی سند تحول را شناسایی کرده که حوزه عمل را از سطح وزارت آموزش و پرورش به جایگاه فرابخشی متشکل از چندین وزارت خانه ، سازمان ها و با مسئولیت معاون اول و دبیری رئیس سازمان یونسکوایران تثبیت نموده است ؛ سرپرستی گروه های تدوین را به دست کسی سپرد که سال ها در وزارت خانه ها تعهد و تجربه در کوله بار داشته و اکنون در جایگاه مقام اول پس از رئیس جمهور دولت اداره می کند .
اسحاق جهانگیری با تشکیل نوزده گروه از خبره ها و متخصصین و کارشناسان در سطح وزیر ، معاون رئیس جمهور ، وزیران ، اساتید دانشگاه و پی آمد آن سی کارگروه متشکل از همه بخش های مورد نیاز و متناسب ، تدوین برنامه زیر ساختی و بستر سازی برای توسعه پایدار انسانی و توسعه همه جانبه کارشناسانی زبده را به کار گرفت .
سند ملی آموزش یونسکو ایرانی در مدت چند ماه با هزاران نفر ساعت بحث ، بررسی ، واکاوی  و با حضور صاحب نظران خدوم ، خدمتگزار، متخصص ، متعهد و مجرب در چهارصد صفحه طی مراسمی علنی رونمایی شد.
قرار شد پس از انتخابات به مجلس ارائه شود تا پس از تصویب برنامه های اجرایی آن به سرعت آغاز شود.
در سند ؛ معضلات ، موانع ، چالش ها و همچنین راهکارهای آموزش و تربیت نسل آینده سازان مورد به مورد اعم از بخشی ، فرابخشی ، منطقه ای ، کشوری و حتی جهانی در افق چشم انداز ترسیم و تدوین شده است .
در بخش کودکان پیش دبستانی و ابتدایی ، انقلابی گسترده در آموزش و پرورش را رقم می زند، در بخش معلمان و توجه به معیشت و منزلت ، گام های اساسی و فراتر از کارمندان و مدیران ارشد ، حتی به تعبیری ایجاد تبعیض به حمایت از معلمان را به صراحت روا داشته است .
در بخش های محیط زیست ، حقوق اجتماعی و اساسی ، سواد مالی ، کارآفرینی و مهارت آموزی ، فنی و حرفه ای در افق چشم انداز حتی از بعضی کشورهای پیشرفته فراتر رفته است .
 
سند 2030 و سند ملی آموزش یونسکو ایرانی و اسامی کارگروه هاي تخصصي تدوين سند ملي آموزش 2030
 
سند ملی آموزش با نگاه بومی ، اسلامی و ایرانی به بهترین وجه ممکن تهیه و تنظیم شده است  که سندی کاملا و صددرصد تولید داخل و با اشراف بر موانع ، چالش ها و راهکارهای پیش رو با حضور صاحب نظران ارشد حوزه های مختلف ، اساتید دانشگاه ، معاونان وزیر ، روسای دانشگاه ها ، مولفان کتاب های معتبر، محققان ، کارشناسان خبره ، متخصصین بخش های مرتبط ، حقوقدانان مبرز، معلمان کارکشته ، زبده و نمونه ، اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ، اعضای شورای عالی آموزش و پرورش ، فعالین عرصه آثاردفاع مقدس و ده ها فرهیخته خوش فکر از سراسر ایران در تدوین سند دخالت داشته اند.
البته این سند برخلاف سند جهانی مخالفان جدی ندارد . اقلیتی به تعداد انگشتان دودست هم نمی رسند که سرمدارانش حاجی بابایی ، ازغدی ، کبگانیان و مخبردزفولی می باشند که البته نظر قابل توجه و نقد عمیق به سند ملی ایرانی نداشته و حنجالشان معطوف به سند بایگانی شده 2030 جهانی است که این سرو صدا بی مورد بوده است که البته مردم عادی و حتی خواص سره رااز ناسره به علت سردرگمی و تشابه نام نمی توانند جدا نمایند.
مخالفان اندک سند ملی با همه اقلیت خود مرموزانه توانسته اند از سخنان رهبر انقلاب که فرمود سند خارجی را قبول نکنید سواستفاده نموده و برطبل بایکوت سند ملی پافشاری می کنند.
اما متاسفانه در مقابل این اقلیت ؛ 300  صاحب نظر اصیل ، متین ، دانشمند ، دلسوز ، خلاق و مبتکر و نوآور ، متعهد ، متخصص ، معلم و استاد ، شبانه روز برای تولید سند ملی فعالیت و کوشش نمودند و با اینکه پای ثابت در کارگروه های سی گانه بوده اند حتی یکبار ازایده و تولید خود دفاع نکرده اند!
 
سوال اساسی اینجاست :
اگر تولید اکثریت ایراد دارد و سند ملی ایرانی یونسکو قابل دفاع نیست پس با صلابت عذر بپذیرید و اعلام کنید این فرآورده داخلی یک راه نفوذ بوده است و فرقی با سند جهانی ندارد و اشتباه کرده ایم !
و اگر چنین نیست و جنجال چیان و هوچی گران از فرمایشات رهبردر باره منکوب نمودن سند خارجی نه سند ملی سواستفاده نموده و با تعداد اندک براساس مصلحت جناحی ، سیاسی و باندی به اکثریت و برنامه های آن می تازند چرا سرسختانه از ایده ها و نظریات و اندیشه های خود دفاع نمی کنید؟
 
آقایان کارگروه های سی گانه  (اسامی در چهار پیوست در پانویس آمده است) !
شما الگوی آینده سازان هستید !
به بچه ها یاد بدهید شجاعت ، نه گفتن ، پافشاری برآرمان ها ، اصرار بر تائید یافته های علمی و جمعی ، اصل تربیتی و شاکله نظام تعلیم و تربیت است .
شما سندی را برای ساختار آبرومند آموزش و پرورش کشورتان با آموزه های قرآن و سیره ائمه وتمدن ایرانی تدوین نموده اید که « رطب خورده کی منع رطب کند » ...
شما ایده های تربیتی را در مقابل اندک رندان بی مسئولیت و سواستفاده گران از بیانات رهبر سکوت نموده و درجا می زنید ! چرا؟
ملت به سند شما شک ندارد و افتخار می کند چون ریئس جمهور از سند قاطعانه دفاع نموده است اکنون نوبت شماست که تکلیف را با خود و با سند معین کنید .
ملت با نگاه به تالیفات ، سابقه ، خلوص ، تخصص ، اندیشه های ناب وتعهد تان با رایی بی نظیر به سند ملی آموزش 2030 ایرانی آری گفت ؛ چرا شما از ایده و رای خود دفاع نمی کنید؟
آیا اقلیت بر اکثریت در سند ملی یونسکوی ایرانی آموزش غلبه می کند ؟
سئوال این است که شما برای ثبت در تاریخ و آگاهی آیندگان با عملکرد خود چه پاسخی دارید ؟
سندی که نویسندگانش به آن عامل نباشند چطور انتظار داشته اید که مربیان و متربیان در اجرایی شدن آن عامل به عمل در کردار ، گفتار و رفتار باشند .
 
پیوست ها
 
این نمونه ای بود ازیکی از آیتم های 400 صفحه ای سند ملی که البته بخش های مختلفی را برای توسعه پایدار و آموزش و پرورش آبرومند سی ساله آتی ترسیم نموده است که در اینجا اسامی کارگروه و عناوین محتوایی گروه را به جهت اهمیت موضوع به نظر می رسانیم :
 

364

پيوست 1

کارگروه هاي تخصصي تدوين سند ملي آموزش 2030

نام کار گروه اعضاي کار گروه

  مراقبت اوان کودکي و آموزش پيش دبستان

  آموزش ابتدائي

 محمد ديمه ور، صادق صادق پور، علي نقي يزدان پناه ، رخساره فضلي، زهره طاها ، فروز عطايي و حسين شعباني

 آموزش متوسطه و آموزش فني و حرفه اي رسمي

(سطح متوسطه)

علي زرافشان، دکتر سيد علي حسيني، دکتر عظيم محبي، مهندس قربانعلي افشاني، عزيزي، اروجلو ، نشاسته ريز ، سيد مصطفي آذرکيش، دکترسيد محسن حسيني مقدم و دورانديش

سنجش و ارزيابي کيفيت و يادگيري : دکتر عبدالرسول عمادي و دکتر شاپور مرادي

آموزش عالي مهارتي : آقاي دکتر مسعود شفيعي، دکتر سيد عطاء الله سينائي ، دکتر محمد شجاع الديني، دکتر ابوالفضل لطفي و دکتر فاطمه مهاجراني

1-  آموزش فني و حرفه اي غير رسمي

2-  فناوري و تجهيزات آموزش هاي مهارتي ( غير رسمي)

دکتر محمد امين سازگارنژاد، علي موسوي، حسن عزيزي، داوود فرخي، فرشاد مجيدفر و زهرا زماني زنوز

دسترسي به آموزش عالي با کيفيت و برابر : دکتر مجتبي شريعتي نياسر و دکتر الهه حجازي

کارآفريني با تاکيد بر کار شايسته : دکتر محمد رضا سپهري

توسعه کارآفريني در آموزش عالي : دکتر نظام الدين فقيه ،دکتر محمد رضا زالي و دکتر محمد عزيزي

برابر سازي فرصت هاي آموزشي و اجتماعي براي زنان و دختران : دکتر شهيندخت مولاوردي ، دکتر سوسن باستاني، دکتر الهه حجازي، دکتر مهناز احمدي، زهره نظري، اتوسا مهردوست و الهام ساوالانپور

دسترسي برابر اقشار آسيب پذير به آموزش : دکتر انوشيروان محسني بندپي، دکتر حبيب الله مسعودي فريد، مجيد ارجمندي و فرانک ايماني

توسعه سوادآموزي و مقابله با کم سوادي :  علي باقر زاده ، مهدي نامجو منش ، رسول مشيدي ، اردشير قيصر ، عابدين بازگير ، ،احمدخاکزاد ، اسماعيل برقي، ليلا رضائي و مصطفي حسن نژاد

آموزش توسعه پايدار در آموزش ابتدائي و متوسطه : آقاي دکتر محمديان ، دکتر محمود اماني طهراني، دکتر عليرضا عصاره، محمدي، دکتر حسيني بيدخت، دکتر حکيمي، دکتر خيرآبادي و دکتر رمضاني

آموزش توسعه پايدار در آموزش عالي : دکتر نسرين نورشاهي، دکتر مقصود فراستخواه ، دکترغلامرضا ذاکر صالحي ، دکتر يدا... مهرعليزاده ، دکتر حميد جاوداني ، دکتر عبدالرحيم نوه ابراهيم ، دکتر کيومرث کلانتري و دکتر مريم حسيني ،دکتر زهرا جواهريان و دکتر مهتاب پورآتشي

آموزش سلامت و شيوه هاي زندگي سالم و بهداشتي : دکتر علي سياري، دکتر مهرزاد حميدي و دکتر باقر لاريجاني

365

ايجاد ، بازسازي و نوسازي فضاهاي آموزشي : دکتر مرتضي رئيسي ، امان ا... عباسي ، مهدي اقبالي، حميد عليان نژاد و مرتضي خبره

ايجاد ، بازسازي و نوسازي فضاهاي آموزشي در آموزش عالي : دکتر محمد حسين اميد، دکتر فرامز اکرمي و دکتر مهرالله رخشاني مهر

توسعه همکاري هاي بين المللي در آموزش عالي  :دکتر حسين سالارآملي و غلامرضا حيدري

توسعه همکاري بين المللي در آموزش مهندسي : دکتر حسين معماريان (رئيس کار گروه)، دکتر جعفر توفيقي، دکتر عباس بازرگان، دکتر رضا فرجي دانا، دکتر محمود احمديان عطاري، دکتر بنفشه زهرايي و دکتر عباس ملکي

تربيت معلم و توسعه همکاري هاي بين المللي : دکتر محمود مهر محمدي ، دکتر غلامعلي احمدي ، دکتر عباس صدري، آمنه احمدي و علي جعفرآبادي

تامين اعتبار برنامه هاي آموزش 2030  :دکتر محمد رضا واعظ مهدوي و دکتر علي اللهيار ترکمن

اسناد کلان بالادستي و آموزش 2030  :دکتر مهدي نويد ادهم ، مجيد رعنائي و اقدس باغستاني

جامعه علمي و پژوهشي ، انجمن هاي علمي و سازمان هاي مردم نهاد : دکتر وحيد احمدي ، دکتر شريفي ، دکتر پيري ،دکتر صدري ، دکتر منصوري ، دکتر رحيميان ، دکتر فرهودي ، دکتر عريان ، دکتر زماني ، دکتر لطفيان ، دکتر جواد دهقاني ، دکتر کشميري و دکتر توکل

شاخص هاي آموزش 2030  :دکتر علي اللهيار ترکمن

366

پيوست 2

فهرست اعضاي کميته تلفيق تدوين سند ملي آموزش  2030

اعضاي حقوقي :

دکتر محمد امين سازگارنژاد ، وزارت تعاون ، کار و رفاه اجتماعي

- خليل الله بابالو ، قائم مقام وزير در امور بين الملل و رئيس مرکز امور بين الملل و مدارس خارج از کشور وزارت آموزش و پرورش

- دکتر عبدالرحيم نوه ابراهيم ، وزارت علوم، تحقيقات و فناوري

- دکتر اکرمي، وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکي

اعضاي حقيقي

دکتر مهدي نويد ادهم ، دبير کل شوراي عالي آموزش و پرورش

دکتر جعفر توفيقي، استاد دانشگاه تربيت مدرس

دکتر صديق، مشاور وزير علوم، تحقيقات و فناوري

علي زرافشان، معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش

محمد ديمه ور، معاون آموزش ابتدائي وزارت آموزش و پرورش

دکتر علي عباسپور تهراني فرد، استاد دانشگاه صنعتي شريف

دکتر يدالله مهر عليزاده، استاد دانشگاه شهيد چمران اهواز

دکتر محمد يمني دوزي سرخابي، استاد دانشگاه شهيد بهشتي

دکتر علي اللهيار ترکمن، رئيس امور آموزش و پرورش عمومي و فني و حرفه اي سازمان برنامه وبودجه

دکتر سعدالله نصيري، دبير کل کميسيون ملي يونسکو

دکتر محدثه محب حسيني، مدير بخش آموزش کميسيون ملي يونسکو

367

پيوست 3

فهرست اعضاي کميته ملي آموزش کميسيون ملي يونسکو

الف - اعضاي حقوقي

آقاي مهندس محمد ديمه ور معاون آموزش ابتدايي وزارت آموزش و پرورش

آقاي مهندس علي زرافشان معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش

آقاي دکتر عبدالرسول عمادي رئيس مرکز سنجش آموزش و پرورش

خانم دکتر نسرين نورشاهي رئيس موسسه پژوهش و برنامه ريزي آموزش عالي

آقاي دکتر محسن اسدي لاري مدير کل امور بين الملل وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکي

آقاي دکتر محمد رضا سپهري رئيس موسسه کار و تامين اجتماعي

آقاي دکتر سعيد سرابي مدير همکاري هاي علمي و امور بين الملل دانشگاه صدا و سيما

آقاي دکتر محمود صادقي دبير کميسيون انجمنهاي علمي ايران

خانم دکتر محدثه محب حسيني رئيس گروه آموزش و هماهنگ کننده ملي برنامه آموزش يونسکو

ب - اعضاي حقيقي

آقاي دکتر علي عباسپور تهراني فرد استاد دانشگاه صنعتي شريف و رئيس واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد اسلامي

آقاي دکتر مهدي نويد ادهم دبير کل شوراي عالي آموزش و پرورش

آقاي دکتر محمود مهرمحمدي استاد دانشگاه تربيت مدرس و رئيس دانشگاه فرهنگيان

آقاي دکتر يداله مهرعليزاده استاد دانشگاه شهيد چمران اهواز

آقاي دکتر غلامعلي احمدي استاد دانشگاه تربيت دبير شهيد رجائي

آقاي دکتر محمد يمني دوزي سرخابي استاد دانشگاه شهيد بهشتي

368

پيوست 4

فهرست اعضاي کميته ملي آموزش عالي کميسيون ملي يونسکو

الف - اعضاي حقوقي

آقاي دکتر مجتبي شريعتي نياسر معاون آموزشي وزارت علوم ، تحقيقات و فناوري

آقاي دکتر وحيد احمدي معاون پژوهش و فناوري وزير علوم ، تحقيقات و فناوري و دبير کل شوراي عالي علوم ، تحقيقات و فناوري ( عتف )

آقاي دکترحسين سالار آملي قائم مقام وزير علوم در امور بين الملل و رئيس مرکز همکاري هاي علمي- بين المللي وزارت علوم ، تحقيقات و فناوري

آقاي دکتر محمد باقر لاريجاني معاون آموزشي وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکي

آقاي دکتر فرهاد حسين زاده لطفي معاون آموزشي دانشگاه آزاد اسلامي

آقاي دکتر علي وطني معاون علمي و پژوهشي، معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري

آقاي دکتر حسين سليمي رئيس دانشگاه علامه طباطبائي

آقاي دکتر مسعود شفيعي رئيس دانشگاه فني- حرفه اي

آقاي دکترعلي اصغر رستمي ابوسعيدي سرپرست دانشگاه پيام نور

آقاي دکتر محمد حسن اميد سرپرست دانشگاه علمي- کاربردي

آقاي دکتر سيد احمد معتمدي سرپرست دانشگاه صنعتي اميرکبير

خانم دکتر محدثه محب حسيني رئيس گروه آموزش کميسيون ملي يونسکو و هماهنگ کننده ملي

برنامه آموزش عالي يونسکو

ب - اعضاي حقيقي

آقاي دکتر جعفر توفيقي استاد دانشگاه تربيت مدرس

آقاي دکتر سعيد سهراب پور استاد دانشگاه صنعتي شريف و قائم مقام بنياد ملي نخبگان

آقاي دکتر حسن ظهور استاد دانشگاه صنعتي شريف ، عضو پيوسته فرهنگستان علوم و دبير

امور مشترك فرهنگستان ها


این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
منتشرشده در یادداشت

وزیر وقت حاجی بابایی در زمان قرائت بیانیه آموزش برابر برای همه در حضور کشورهای دنیا باد به غبغب می اندازد و با لحنی غرورآمیز به دنیا نیشخند می زند : " چه اینکه شما برابری جنسیتی را مطرح نمودید ! تا حالا خواب بودید کشور ما از سی سال پیش دختران و پسران در سطح مساوی و برابر تحصیل می کنند به طوری که اکنون دختران در عرصه تحصیل و بازار کار از پسران پیشی گرفته اند .... "/ وقتی سند 2030 به عنوان سندی توصیه کننده و راهنما به وسیله کشورهای عضو از شکل گیری تا تدوین از بیانیه تا سند ، سال های متمادی را طی می نماید و در آن هفده نشانه ، توسعه هماهنگ و همزمان را به عنوان شاخص پایدار مطرح و توصیه می کند ، مشخص است که سازمان فرهنگی یونسکو به دنبال خروج جهان از دو قطبی شمال و جنوب و یا شرق و غرب و مدخلی برای جهانی همگرا و صلح محور هدف دارد ، جهانی به دور از جزائر گسسته و عاری از بدبینی به یکدیگر را در اهداف آینده تعقیب می کند ، جهانی در موازات دهکده جهانی و به دور از خشونت ، جزمی و قشری ،جهانی براساس تساهل ، تعامل ، مروت و مدارا ، جهانی که تحصیل کودکان به خاطر پول عقب نماند و جزم اندیشی و تحجر جنسیت را بهانه محرومیت از تحصیل چماق نسازد، جهانی که بر اثر نادانی محیط زیست را آلوده نسازد و زمین را یک خانه برای همه بپندارد و آموزش را زگهواره تا گور دانش بجوی تلقی کند و لااکراه فی الدین را سرلوحه زندگی در کنار یکدیگر و بنی آدم اعضای یک پیکرند را یاد بگیرد و بر یادگیری برای زیستن شادی آفرین در کنار باهم زیستن را مشق کند/ در سال 95 مخالفان دولت و نه کارشناسان دقیق منتقد ، حتی در شورای انقلاب فرهنگی بر طبل نظریه نفوذ و بستر سکولاریسم و لائیک بودن سند کوبیدند در دو جلسه بحث و در نهایت تهدید ، اجازه بررسی ابعاد حقوقی و مداقه و کارشناسی را حتی با حضور اندیشمندانی منصف چون داوری اردکانی ، مرحوم علی شریعتمداری ، دکتراحمد احمدی ، علی اکبررشاد ، محسن قمی ، مهدی گلشنی و...را نمی دهند و آقایان مخبر دزفولی، ازغدی و کبگانیان سردمدار بایکوت کردن سند شده و با مصاحبه های پرتنش و آلرژی زا از همجنس گرایی تا لائیک و سکولاریسم در سایت ها و خبرگزاری های ریز و درشت هجمه و خوراک برای امامان جمعه و مبلغان مذهبی را تهیه می نمایند/ آنانی که روند کار و تولیدات و اعضای کارگروه ها را تعقیب می کردند می دانستند اگر این ایده روحانی به بار بنشیند چه انقلابی در تربیت نسل اتفاق خواهد افتاد چون ایشان در آسیب شناسی ، عدم توجه به زیرساخت ها در سند تحول بنیادین ، پادزهر آن را نگاه فرا ملی دانسته و مسئولیت آموزش و پرورش خطیر را به نظام و حکومت سپرده است/ حتی وزیر آموزش و پرورش ، معاونان و اعضای کارگروه جرات دفاع و بازگویی و تفاوت نقد و تخطئه را نداشته و در این بی اخلاقی و تهمت پراکنی ، فقط آقایان جهانگیری و روحانی با مظلومیت کامل سینه سپر کرده و از سند و معلمان دفاع می کردند/ باید مخالفان از بام لجاجت پایین آمده و ازنظریه به حق رهبر معظم انقلاب درباره کنار گذاشتن سند جهانی یونسکو آن را به سند ملی یونسکوی ایرانی تعمیم نداده و تفسیر به رایی نکنند و بگذارند برای یک بار هم شده تاکید تحصیل رایگان سند ملی در جهموری اسلامی نهادینه شده و مطمئن باشند اجرای این سند ، مدارس پولی آنان در شعبات سراسر کشور را به خطر نمی اندازد ....

منتشرشده در یادداشت

خاستگاه و بستر اندیشه ای که قلع و قمع مردم عادی را در خیابان، مراکز اداری،تجاری و تفریحی و نیز مدارس و دانشگاه ها تئوریزه کرده و بر آن رنگ و لعاب دین و ایمان مذهبی می کشد باید از جانب کارشناسان و اندیشمندان کانون تجزیه و تحلیل،بررسی و واکاوی و در نهایت ارائه راهکارهای مقابله ای و اقناعی قرار گیرد/ رواداری، تعامل، همزیستی و انسان دوستی همدلانه فارغ از دین،مذهب، آیین،عقیده، نژاد، رنگ، زبان و ملیت که سنگ بنای نظم و تعامل جهانی است در قاموس تروریسم جایگاهی ندارد/ ایجاد مدارس مذهبی، استخدام وعاظ و مبلغین تندرو در این مدارس،چاپ و نشر کتب و مجلات با محتوای اندیشه های سلفی، آموزش نظامی تروریست ها و اعزام فرامرزی،وجه دیگری از عملکرد مخرب این دولت هاست/ در میان این راهکارها،گفت و گو و تبادل فرهنگی با هدف به چالش کشیدن افکار افراطی در میان مردم و ترویج فرهنگ همزیستی مسالمت آمیز جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص می دهد

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/ در هنگامه انتخابات ریاست جمهوری ، سند 2030 مورد سوء استفاده برخی از جریانات و جناح های سیاسی قرار گرفت .

متاسفانه تعداد زیادی از مسئولان و کارشناسان آموزشی و فرهنگی و اجتماعی مرتبط با سند 2030 که از قِبَل آن منتفع شده شده بودند  حاضر نشدند در شرایط خطیر و بحرانی وارد میدان شوند و از محصول فکر و کار خود دفاع کنند. ( این جا )

« مهدی فیض » معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در یک فایل صوتی توضیحات مفیدی در باره تاریخچه تهیه سند 2030 ارائه داد .

« صدای معلم » بر اساس دکترین انتقادی خود و نیز نگاه " کارشناسی و تخصصی " به مسائل آموزش و پرورش این سخنان را به صورت کامل منتشر می کند .

« صدای معلم » در این مورد از مهدی فیض تشکر و قدردانی می کند .

منتشرشده در گفت و شنود
پنج شنبه, 18 خرداد 1396 07:36

تروریسم و رسالت پیشگیِ هزاره گرا

در اینجا شاهدِ ماهیتِ عینیِ تروریسم هستیم: در هم شکستنِ تَعمدیِ بافتِ اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حقوقیِ جامعه، از طریق کاربرد یا تهدید کاربردِ خشونت به عنوان تلاشی برای جلبِ توجه به هدفی خاص و ارعابِ گروهی موردِ هدف به منظور دست یابی به اهدافِ سیاسی/ جنبش های دهقانی، تحت تأثیرِ یکنارضایتی رو به رشد، همراه با فسادِ روزافزون و کلیسای مسئولیت ناپذیر، به رهبری رسالت پیشگانِ کاریزماتیک، با در خواست اصلاحِ اخلاقی، شروع به ظهور کردند/ این جنبش ها، شنوا ترین مخاطبِ خود را در آن مناطقی می یافتند که دستخوشِ تغییر اجتماعی و اقتصادیِ سریع بودند. چنین تغییری موجب شوک و گم گشتگی فرهنگی شدند، نظم اجتماعی-اقتصادی موجود را بر هم زدند، و تأثیری قدرتمند بر زندگی سنتی داشتند/ پیروان این جنبش ها دارای یک حس پایدار تنش و تشویش در موردِ چگونگی کنار آمدن با بلای ناگهانیِ تغییر اجتماعی-اقتصادی و مطرح شدنِ هنجار های فرهنگیِ نوین، که هم بیگانه و هم فاسد تلقی می شدند، بودند. این پریشانی، خود را چون تَخطّیِ اخلاقی و خشمِ نیک-خواهانه ظاهر کرد. چنین خشمی، در واکنش به بی عدالتی اجتماعی، همچون یک کاتالیزور ضروری و کافی برای خشونت سیاسی شناخته شده است/ خشم، مفهومی است که ریشه در فرهنگِ فرد دارد/ خشم، به عنوان "وضعیت و جلوه های رفتاریِ عصبانیتِ ناشی از برخورد ناشایست یا ناعادلانه" ، منبع خشونت سیاسی است و به نظر می رسد رابطه یی با بروزِ امید های هزاره گرایانه داشته باشد/ برای بسیاری از هزاره گرایان، بهشت همچون یک اجتماعِ برابری طلب به نمایش گذاشته می شود. بسیاری از هزاره گرایان ادعا می کنند که از نگاه خدا، همه ی انسان ها برابرند. بنابراین، آرمانشهرِ وعده داده شده با ظهورِ هزاره، مطمئناً یک جامعه ی بی طبقه خواهد بود که در آن هیچ غنی و فقیری ،هیچ دارا و نداری، وجود نخواهد داشت/ آدابِ مذهبیِ سنتی و اسطوره ی آخر الزمانی ممکن است در اقدامی توسط مردم بومی برای شکستنِ برتریِ تکنولوژیکِ اروپا به کار بسته شود/ جنبش های هزاره گرا بیشتر در جوامع پیچیده و در معرضِ مدرنیزاسیونِ سریع همراه با رشد سیستم سرمایه داری و مداخله روز افزون حکومت در زندگی روزمره مردم، ظهور می کنند/ هزاره گرایی در یک جامعه ی فروتر یا مستعمراتی، در واکنش به مداخله یا تجاوزِ یک قدرت خارجی که قصد تحمیل ارزش های فرهنگی خود را بر زندگی جامعه ی ضعیف تر دارد، پدید می آید/ یک شکل مهم از "برخورد تمدن ها"، خشونت سیاسی ناشی از سیستم های اعتقادی آخر-الزمانی خواهد بود. به طور ویژه تر، برخورد تمدن ها مکرراً خود را در آنچه ما تروریسم هزاره گرا- یک ایدئولوژی مدرنِ خشونت سیاسی که ریشه هایش به باور های مذهبی سنتی می رسد- خواهیم خواند، نمایان خواهد کرد/برای تروریست شدن باید دو شناخت متجانس داشت: 1- یک جهان بینی که مفهوم سازی از آنچه عادلانه و ناعادلانه است را به شیوه ای کاملاً رضایت بخش روشن نماید، و 2- استقرار و برقراری یک هویت سازگار با آن جهان-بینی. در حقیقت، نمی توان بدون یک هویت شفاف که بدون اشتباه، فرد را در زمینه اش فرو نشانَد، یک جهان بینی اختیار کرد/ مذهب، همواره نیرویی مرکزی و عموماً مثبت در توسعه تمدن های انسانی به کار گماشته است. با این وجود، اندیشه مذهبی، مفهوم سازی ها درباره امر قُدسی، و امید های منجی باورانه ی (messianic) دربرگیرنده ی باورهای مربوط به زمانِ پایان، ممکن است پیامد هایی منفی نیز برای روابط بین گروهی (یعنی بین فرهنگی) داشته باشد/ تروریسم هزاره گرا، کمتر پیچیده نیست. در یک سطحِ شاید ساده-انگارانه، تروریست های هزاره گرا از خشونت برای یک هدف فرضاً قُدسی استفاده می کنند. این هدف شخصاً از یک جهان بینی ایجاد شده که به پیرو این اجازه را می دهد که زندگی و مرگ را با پیوند دادن او به شکلی از جاودانگی، با معنا بیابد. این لازم است برای اینکه زندگی را با معنا بیابیم و به حدی از رضایت متعالی دست یابد- یک نیاز انسانی فطری/ پیدایشِ کُنشگریِ هزاره گرایانه تبدیل به وجهی از تجربه ی گروهی می شود که انرژی اش را در ابتدا از ویژگی های روان شناختی و انگیزشیِ بنیادی گردآوری می کند/ رفتارِ پارانوئید، بخشِ عوامانه و همه گیرِ زندگی روزمره است. همه ی انسان ها از حدّی پارانویا رنج می برند که بسته به شرایط ساختاری زیاد و کم می شود/ پارانویا به شکلِ ساختاری، در محیط های بسیار متمایز تحتِ شرایطی نسبتاً ویژه ی مرتبط با استرس، تشویش، شرم، تحقیر اجتماعی، باور به توطئه ها، و اغلب بدفهمی ها القاء می شود/ هزاره گرایی نشانگرِ ظرفیتِ انسانی برای میان پرده های گروهیِ گهگاهیِ اندیشه ی پارانوئیدِ توهم آمیز در حضورِ استرسِ موقعیتی است/ با وجود اینکه اَعمالِ تروریست های هزاره گرا معمولاً به خوبی برنامه ریزی شده اند و هدف مند هستند، آموزه های آن ها ممکن است هم مبهم و هم منطقاً متناقض باشند/ ترور، رهایی تام از شرارت و بی عدالتیِ گذشته را نمادین می کند/ تروریست های هزاره گرا تحت کنترل فرمان روایانه ی یک ایدئولوژیِ آخر-الزمانی عمل می کنند که به طرز موفقیت آمیزی سه ایده را به هم پیوند می زند/ هزاره گرایی، مادرِ فکریِ همه ایدئولوژی های سیاسی است. آن یک سیستم اعتقادیِ غایت انگارانه است/ امید های هزاره گرایانه ذاتاً دستوری هستند. در نتیجه، آن ها به کُنش می انجامند/ هزاره گرایان خواستار پیش بردنِ تاریخ به سمت وعده ی بهشت هستند. در این فرآیند، آن ها به سوی شکلی از خشونت، که می پندارند بخشی از فرایند روزهای گذشته است، تمایل دارند. از چنین باور ها و ارزش هایی، مبادرت ورزیدن به اَعمالِ تروریستی برای تسریع فرآیند، بعید نیست/ هزاره گرایی، یک پدیده ی به لحاظ اجتماعی یکپارچه گر است. جذابیت ایدئولوژیک آن، پناهگاهی علیه سرخوردگی فراهم می کند، و پیروان آن، الهام گرفته از یک شکل دیرپای حسِ انسانی امید هستند/ در سطح گروهی، هزاره گرایی یک نیروی رهایی بخش، بر انگیزنده و متحد کننده در روندِ بسیج اجتماعی-سیاسیِ کلان است. این به خصوص در جوامع سنتی که پیشتر الگوهای دراز مدت و پایدارِ رکود، انفعال و تک افتادگیِ سیاسی را به نمایش گذاشته اند، مصداق دارد....

منتشرشده در دیدگاه

5 ژوئن روز جهانی محیط زیست و محیط زیست ایران

واقعيت اين است كه انسان امروز كودكي‌اش را از دست داده و صاحب ذهنيتي عافيت‌طلب و عقلي منفعت‌طلب شده است. انسان پس از دوره رنسانس به بهانه رشد دانش خويش، لطمات زيادي را به طبيعت وارد ساخت. تنها در امريكاي شمالي، كبوتران مهاجر به افسانه‌ها پيوستند و بوفالوها تقريبا نابود شدند. زمين سرسبز نيز مورد تهديد قرار گرفت و حتي زيباترين سرزمين‌ها در يورش مواد منفجره، فوران بخار و بارش باران‌هاي اسيدي، محكوم به نابودي شدند.

در راستاي اوضاع طبيعي دنيا وضع طبيعت ايران نيز بد شده است اما بياييم با كمي تامل، از اين بدترش نكنيم!

هر سال بهار كه مي‌آيد، خواب به چشم‌ تر كوهستان نمي‌آيد. از بس كه بايد زير پاي بوته كنان و علف چينان بلرزد. طبيعت ايران و دو رشته كوه افسانه‌يي آن يعني زاگرس و البرز، از پوشش گياهي متنوع و فراواني برخوردار است. در دامنه قله‌هاي دماوند، سبلان و دنا، صدها گونه گياهي مي‌رويند كه قريب يك سوم آنها را گياهان دارويي و خوراكي تشكيل داده‌اند.

اين روزها در بسياري از مناطق ايران گياهان دارويي و خوراكي طبيعي بي‌همتايي نظير: «ريواس»، «كرفس»، «آنغوزه»، «ليزك»، «زرابي»، «بيلهر»، «تره»، «موسير»و «جاشير» در ميدان‌ها و خيابان‌هاي مركزي شهرها در دست زنان، مردان و كودكاني است كه چوب حراج براين ثروت سبز خدادادي مي‌زنند. كساني كه يا فقر و بيكاري آنها را واداشته تا از سفره طبيعت بردارند و بر سفره خود بگذارند يا سوداي تجارت بافروش اين گياهان دارند. سودجوياني كه سال‌هاست به اين كار سرگرمند و چه بسا از اين راه، صاحب سودهاي كلاني هم شده‌اند. اگرچه طبيعت، بسان دايه‌يي بي‌مزد و منت، ديري است بشر را در دامان پر مهر و نعمت خويش مي‌پروراند اما بسيارند افرادي كه به واسطه بهره‌مندي از نعمت روابط ضوابط‌كش و با فرار و دور زدن قوانين دست و پا گير، به آساني موافقت اصولي براي حضور در طبيعت را اخذ مي‌كنند و خيلي زود اقدامات غيراصولي بسياري در آنجا انجام مي‌دهند. اضافه بر آنها، اغلب مردم كلافه شده از دست ترافيك و تورم و تحريم، فصل بهار را غنيمت مي‌شمارند و به نحوي خود را به دامنه كوهستان مي‌رسانند تا دمي در سايه آرامش آن بياسايند و از اين رهگذر زباله‌هاي خويش را نيز بي هيچ شرمي بين طبيعت پخش كنند اما همه اينها تنها به تفرج نيامده‌اند. بي‌شمارند كساني كه هم به تفرج و هم به تاراج آمده‌اند. تاراج گياهاني دارويي و خوراكي كه بعضي از گونه‌هاي آن نادر يا در خطر انقراض كاملند. در اكثر اوقات مردم بدون آگاهي از اصول جمع‌آوري گونه‌هاي گياهي نظير؛ برداشت‌هاي بي‌رويه، برداشت قبل از بذرافشاني وخارج كردن آنها از ريشه اقدام به جمع كردن آنها مي‌كنند كه همين موجب نابودي آنها مي‌شود.

فاجعه وقتي است كه مي‌بينيم بسياري از افراد نه براي تفنن و استفاده در يكي، دو وعده غذايي كه براي سودجويي و تجارت قدم به كوهستان مي‌گذارند. دامنه اقدامات اين منفعت‌طلبان بسي بيش از تصور ما است.

براي مثال چندي پيش در خبرها و از قول مديركل منابع طبيعي كهگيلويه و بويراحمد آمده بود: برخي سودجويان اقدام به قاچاق گونه‌هاي گياهي اين استان به ساير استان‌ها مي‌كنند كه تاكنون 25 خودرو كه قصد قاچاق يك گونه گياهي كمياب به نام بيلهر و ساير گياهان كوهي اين استان را داشته‌اند توقيف و 50 نفر در اين رابطه دستگير شده‌اند به طوري كه چندي پيش يك خودرو كه قصد قاچاق 16 هزار بوته بيلهر را داشت، توقيف و متخلفان به مراجع قضايي معرفي شدند.

بديهي است كه انسان مي‌تواند و بايد از گياهان خوراكي و دارويي طبيعت استفاده كند ، اما درست مصرف كردن و مواظبت از ادامه حيات گونه‌هاي گياهي نيز نبايد فراموش شود. مضاف بر اينكه با توجه به افزايش جمعيت و وفور موادغذايي در فروشگاه‌ها و وجود انواع مراكز آلاينده و تهديد‌كننده فراروي طبيعت، بايد بيش از پيش نگران گياهان طبيعي بود و‌گرنه با توجه به روند شتاب‌آلودي كه چيدن و خريد و فروش تجاري سبزي‌هاي كوهي و صحرايي پيدا كرده است، بايد گفت كه اين وضع تفاوتي با بريدن و خريد و فروش غيرقانوني درختان جنگلي ندارد و به همان ميزان و شايد بيشترموجب فقر پوشش گياهي و فرسايش خاك مي‌شود.
گياه شناسان هشدار مي‌دهند: از حدود 7300 گونه گياهي شناخته‌شده ايران، حدود 20 درصد در معرض خطر انقراض‌ هستند و چند گونه هم تاكنون منقرض شده‌اند.

ما عوامل مخرب را معمولا در چراي بي‌رويه، طرح‌هاي عمراني بي‌ملاحظه، سدسازي، جنگل‌‌زدايي، باغكاري، شخم‌زني و تبديل چمن‌ها به زمين‌هاي زراعي مي‌جوييم اما برداشت بي‌حساب و كتاب گياهان خوراكي و دارويي كه بيشتر به شكلي غيرعلمي و خودسرانه تجويز مي‌شوند نيز يك عامل مهم انقراض گونه‌يي و آسيب‌رسان به خاك است كه تاكنون كمتر به آن توجه شده است.

اين گياهان، معمولا به علت داشتن عطر تند و مواد موثر ديگر، توسط دام چرا نمي‌شود اما هدف چاقو و قيچي سوءاستفاده‌چيان يا دوستداران سبزي‌هاي طبيعي قرار مي‌گيرند البته كه سبزي كوهي طعم مطبوعي دارد اما با توجه به اين همه سبزي خوراكي كه در ميوه‌فروشي‌ها وجود دارد، باوركنيم كه اگر سبزي كوهي نخريم و نخوريم، نمي‌ميريم! قطعا اين دست رد زدن به سينه بوته‌كنان و مخربان پوشش گياهي، به تدريج آنها را از رفتن به دامنه كوهستان و چيدن بي‌رويه گياهان، نااميد و نا‌توان خواهد ساخت.

شك نيست كه اين اندازه حفظ و نگهداري گياهان طبيعي نيز مرهون تلاش و دلسوزي واحدهاي تحت پوشش سازمان جنگل‌ها و مراتع و سازمان حفاظت محيط زيست است. با اين حال، لازم است كه آنها بيش از پيش برسعي و تلاش خويش بيفزايند.

همچنين لازم است كه شهرداري‌ها و نيروي انتظامي، فروش اين گياهان را در سطح شهرها و در كنار جاده و خيابان‌ها ممنوع كنند. سازمان‌هاي مردم‌نهاد زيست‌محيطي، گروه‌هاي كوه‌نوردي، صدا و سيما و رسانه‌ها هم با آگاهي‌رساني و تذكر دادن به سبزي‌چينان، به جلوگيري از غارت ثروت زيستي و ژنتيكي كشور كمك كنند. اين‌طور، شايد به زودي طبيعت شادابي و سرسبزي پيشين خويش را دوباره بازيابد.

5 ژوئن روز جهانی محیط زیست و محیط زیست ایران


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور