گروه گزارش/
شنبه اول مهر ، بیش از شانزده میلیون دانش آموز روانه مدارس می شوند . با این حال یکی از چالش های مهم و راهبردی که البته ارتباط مستقیمی هم با « محیط زیست » دارد ، چالش « سرویس مدارس » است .
در روزهای پایانی تابستان ، یکی از مدیران خوش فکر و برنامه ریز این کشور ، راه حلی به ذهنش رسیده است .
خبر را بخوانید : ( این جا )
« حسین حقشناس با اشاره به آخرین مصوبات کمیته فنی شورای هماهنگی ترافیک استان مرتبط با شهرداری اصفهان در شهریورماه سال جاری، اظهار کرد: در این جلسه، درخواستهای شهرداری اصفهان در خصوص شناورسازی ساعت آغاز فعالیت سازمانها و ادارات، زمان بازگشایی مدارس و حضور دانش آموزان، ایجاد آرامش، کاهش بار ترافیکی سطح شهر در ساعات اوج و ایمنی ترافیکی بررسی شد.
معاون حملونقل و ترافیک شهرداری اصفهان همچنین خبر داد: مصوب شد که برای ممانعت از ایجاد بار ترافیکی در معابر مجاور مدارس، از حیاط مدارس بهمنظور سوار کردن دانشآموزان در سرویس با رعایت نکات ایمنی لازم استفاده شود.
به گفته او، این طرح در سال جاری برای تعدادی از مدارس اجرا و از سال آینده در همه مدارس دارای شرایط لازم اجرا میشود » .
نخستین پرسشی که به ذهن می رسد آن است که با توجه به فرهنگ غالب در ایران و رفتارهای ترافیکی که مشاهده می شود ؛ مگر حیاط مدارس ما چقدر ظرفیت و گنجایش دارند که بخواهد پذیرای این حجم از اتومبیل ها شود ؟ چرا مسئولان آموزش و پرورش که این همه نسبت به پوشش و حجاب دانش آموزان حساس هستند اما در مورد آموزش مهارت های زندگی و تغییر رفتارهای غلط ، بی خیال هستند ؟ و کار خاصی انجام نمی دهند ؟
چگونه است که اکثر مواقع و زمانی که مشکلی مانند « قضیه سفر رونالدو به ایران » پیش می آید ؛ بسیاری در توجیه این آبروریزی بزرگ عنوان می کنند که این گونه مسائل کاملا طبیعی هستند و ایران را با سایر کشورها مقایسه می کنند و البته هدف آنان توجیه مدیریت های ناکارآمد و بی کفایت است اما پرسش این است که چرا تحرکی در مقامات برای تعریف و ترویج « استفاده از دوچرخه » به عنوان بهترین جایگزین برای استفاده از اتومبیل های شخصی صورت نمی گیرد با آن که می دانند بیش از 70 درصد آلودگی در شهرهای متعلق به اتومبیل ها وسایط نقلیه موتوری است و با آغاز به کار مدارس ؛ حداقل 30 درصد به بار ترافیکی آن افزوده می شود ؟
تا کی باید شاهد مرگ و میر شهروندان ناشی از آلودگی هوا ، بروز بیماری های خطرناک و یا تعطیلی مدارس به خاطر آلودگی هوا باشیم ؟
همشهری آنلاین خبر می دهد : نزدیک به ۱۶ میلیون دانشآموز در کشور داریم که از این تعداد، حدود ۵ میلیون نفر دچار اضافه وزن و چاقی هستند.
آمارهای رسمی کشور حاکی از این است که از هر ۳ دانش آموز، یک دانشآموز اضافه وزن دارد یا چاق است. یعنی از حدود ۱۶ میلیون دانشآموز ایرانی، نزدیک به ۵ میلیون نفر دچار اضافه وزن و چاقی هستند. این آخرین آماری است که معاون فرهنگی و توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان سال گذشته مطرح کرد و درباره آن هشدار داد.
چرا مسئولان آموزش و پرورش که این همه نسبت به پوشش و حجاب دانش آموزان حساس هستند اما در مورد آموزش مهارت های زندگی و تغییر رفتارهای غلط ، بی خیال هستند ؟ و کار خاصی انجام نمی دهند ؟
« علی جعفرآبادی » از تجربه ی خود می گوید : ( 1 ) *
« در مونسترِ آلمان از یک مدرسه بازدید کردم. حدود و مرزهای مدرسه مشخص بود؛ ولی به معنای متداول دیوار نداشت. دور آن باز بود و میتوانستی تا پشت پنجره کلاس پیش بروی. البته که کسی در ساعت کلاس و مدرسه این کار را نمیکرد. مدرسه از لحاظ خدمات و ساختمان زیر نظر شهرداری است. از همین رو بعد از ساعت درسی، حیاط مدرسه و وسایل بازی آن در اختیار شهروندان قرار دارد و میتوانند وارد فضای عمومی مدرسه شوند و از وسایل و زمین آن استفاده کنند.
دو مدرسه را سر زدم. بچهها با دوچرخه و اسکوتر، یا با پدر و مادر به مدرسه میآمدند و وسایل نقلیه را پشت دیوار کلاس می گذاشتند. یک بار که در دقایق آغازین مدرسه، برای مدتی جلوی مدرسه توقف کردم؛ معلمی را دیدم که سرش را از پنجره کلاس بیرون آورده بود و تا کلاس شروع نشده، داشت با یکی از اولیا گفت و گو میکرد » .
* ویدئوی زیر گروهی از دانش آموزان در بارسلونا نشان می دهد که همراه معلم شان با دوچرخه به مدرسه می روند. این بخشی از پروژه ای است که جایگزینی دوچرخه به جای سرویس مدارس رو در اسپانیا را دنبال می کند .» .
پدر افغانستانی دو دختر را، با دوچرخه، تا مدرسه همراهی می کند :
*هفته دوچرخه در مدرسه ( 2 )
وزارت آموزش و پرورش و وزارت ورزش فرانسه، برنامه یک هفته با دوچرخه در مدرسه را هم زمان با رخداد جهانی تور دو فرانس اجرا می کنند.
تور دو فرانس (به فرانسوی: Tour de France) یا تور فرانسه معتبرترین مسابقه دوچرخهسواری جاده دنیاست که در سال ۱۹۰۳ تأسیس شدهاست و اکنون هر ساله به مدت سه هفته در جادههای فرانسه و کشورهای پیرامون آن، در فصل تابستان برگزار میشود. این مسابقه معمولاً از مرکز شهر پاریس شروع شده و در همانجا به پایان میرسد.
وزارت آموزش و پرورش و وزارت ورزش فرانسه از مدارس خواسته اند همزمان با این رخداد، از 14 تا 20 سپتامبر را هفته دوچرخه سواری در مدرسه بدانند و با برنامه های آموزشی ،فرهنگی و ورزشی، این ورزش را توسعه دهند » .
پرسش « صدای معلم » از برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان آن است که آنان جز شعار و اتلاف وقت و منابع تاکنون چه کرده اند ؟
در حال حاضر ؛ کارکرد مدارس در ایران صرفا به صدور کارنامه ی تحصیلی برای دانش آموز و تکرار مراسم و مناسک ایدئولوژیک برای دانش آموزان محدود شده است در حالی که بسیاری از این دانش آموزان حتی طریقه راه رفتن در خیابان و حقوق شهروندی را نمی دانند .
این دور باطل و چرخه غلط تا کی و کجا ادامه خواهد داشت .
( 1 تا 4 از کانال « معلم یادگیرنده مادام العمر » اقتباس گردیده است )
پایان گزارش/
( ویدئو کلیپ را ببینید ) :
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
دبیرکل سازمان ملل میگوید از روزی که دختران از رفتن به مدرسه در افغانستان منع شدند، دو سال گذشته است و آن را «یک نقض غیرقابل توجیه حقوق بشر» دانسته و از طالبان خواسته است که «اجازه» بازگشایی دبیرستانهای دخترانه را بدهند.
طالبان پس از بازگشت به قدرت در سال ۲۰۲۱، در اولین ترم خزانی آغاز مدارس ، تنها به مدارس ابتدایی دخترانه تا کلاس ششم اجازه بازگشایی دادند و مدارس دخترانه متوسطه را در بیشتر ولایتهای کشور بستند.
آنتونیو گوترش در ایکس ( توئیتر ) یادآوری کرده که «دوشنبه [۱۸ سپتامبر] دو سال از ممنوعیت حضور دختران در مدارس متوسطه در افغانستان گذشت.»
او این دستور طالبان را «یک نقض غیرقابل توجیه حقوق بشری» دانسته است که «صدمات طولانیمدت» را به افغانستان وارد میکند.
مقامهای طالبان بارها تاکید کردهاند که مدارس دخترانه را «موقتا تعلیق» کردهاند تا شرایط تحصیل بنا به ارزشهای اسلامی و سنتی این کشور را فراهم کنند.
در اولین سال، دانشجویان زن نیز به دانشگاههای دولتی و خصوصی میرفتند و در اولین کنکور سراسر دانشگاهها که طالبان برگزار کرد نیز دختران با محدودیت در انتخاب برخی رشتهها شرکت کردند.
وزارت تحصیلات عالی طالبان با صدور فرمانی، حضور دانشجویان و استادان زن در دانشگاهها را به طور کامل ممنوع اعلام کرد.
فرامین تعلیق آموزش و کار زنان و دختران زیر نظر هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان گرفته شده که مقرش در شهر قندهار در جنوب این کشور است و خود را از دید رسانهها همچنان پنهان نگه میدارد.
در حالی که دختران برخی از مقامهای طالبان در کشورهای منطقه درس میخوانند که با واکنشهای زیاد در شبکههای اجتماعی مواجه شده است.
چهرههای میانهروتر طالبان از جمله امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان در محافل بینالمللی اظهار امیدواری میکنند که این موضوع به زودی رفع خواهد شد.
سراج الدین حقانی، وزیر قدرتمند داخله/کشور طالبان و رئيس شبکه حقانی طالبان نیز گفته است «بزودی» مدارس دخترانه باز میشوند.
اما تصمیمگیرنده نهایی در مورد حدود ۵۰ فرمانی که زنان و دختران را از فضای عمومی منع و خانهنشین ساخته، رهبر تندرو طالبان در قندهار است که تاکنون حتی یک دستورالعمل را برنگردانده است.
( بی بی سی )
گروه رسانه/
وزیر آموزش و پرورش فرانسه که کشورش حدود بیست سال پیش پوشش حجاب و نمادهای مذهبی را در مدارس ممنوع کرده بود به تازگی از طرحی برای ممنوعیت پوشش «عبایه» توسط دختران دانشآموز خبر داده است.
از آنجایی که فرانسه طی این هفته اقدام به ممنوعیت به تن داشتن برخی پوششهای مذهبی همچون «عبایه» برای دختران در مدارس کرد برآن شدیم تا نگاهی به قوانین سایر کشورهای اروپایی در این خصوص بیاندازیم.
تصمیم دولت فرانسه برای ممنوع کردن پوشش عبا توسط دانشآموزان دختر مسلمان به نوعی تاکید مجدد بر لزوم رعایت اصول منتسب به «لائیسیته» در این کشور تلقی میشود.
فرانسه که از زمان به اجرا درآمدن قوانین قرن نوزدهم کلیه نمادهای مذهبی را در مدارس دولتی حذف و از هرگونه نفوذ سنتی کلیسای کاتولیک در مراکز آموزش دولتی جلوگیری کرده به تازگی دستورالعملهایی از این دست را برای کنترل اقلیت رو به رشد مسلمان این کشور به روز کرده است.
گابریل آتال، وزیر آموزش و پرورش فرانسه که کشورش حدود بیست سال پیش پوشش حجاب و نمادهای مذهبی را در مدارس ممنوع کرده بود روز یکشنبه از طرحی برای ممنوعیت پوشش عبا توسط دختران دانشآموز خبر داد.
حال بد نیست بدانیم قوانین دیگر کشورهای اروپایی در خصوص پوشش مذهبی در مدارس چگونه است؟ آیا دانشآموزانِ دیگر کشورها در پوشیدن لباسهای سنتی یا مذهبی، مانند دستار (سرپوش) سیکها یا روسری مسلمانها، در کلاس درس محدودیت دارند؟
در انگلستان، سیاست پوشش یکنواخت توسط هر مدرسه مشخص می شود. با این حال، مقررات وضع شده توسط مدارس باید با قوانین حقوق بشر و برابری مطابقت داشته باشد؛ این ملاحظه قانونی در واقع نوعی محافظت از ویژگیهای مرتبط با مذهب یا اعتقاد، نژاد، جنسیت یا تواناییهای افراد است.
به عنوان مثال، ممانعت از پوشاندن موهای دختر مسلمان با حجاب یا ممنوع کردن مدل موی مرتبط با یک گروه قومی یا ملی، می تواند تبعیض آمیز تلقی شود.
تبعیض در صورت تایید و اثبات غیرقانونی اثبات شده می تواند غیرقانونی تلقی شود. با این حال باید توازنی میان حقوق اعطا شده به اقلیتها و دیگر سیاستهای مدارس ایجاد کرد.
به طور خلاصه میتوان گفت که دانشآموزان از حیث پوشش هیچ ممنوعیتی ندارند و میتوانند محدودیتها را به صورت موردی به چالش بکشند.
طبق توصیههای وزارت کشور بریتانیا ؛ «در مواردی که مدارس دلایل موجهی همچون ارتقای انسجام و نظم، یا ملاحظات واقعی بهداشت و ایمنی یا امنیتی برای محدود کردن آزادیهای افراد دارند، ممکن است ایجاد محدودیت در حق ابراز مذهب یا عقیده توجیه پذیر تلقی شود.»
در بخش دیگری از توصیهنامه وزارت کشور بریتانیا آمده است: «مدارس باید نسبت به نیازهای فرهنگ ها، نژادها و مذاهب مختلف حساس باشند و در برآوردن این نیازها معقولانه عمل کنند، بدون آنکه به سیاستها و مقررات مهم مدرسه، مانند ایمنی یا نظم و انضباط آسیبی وارد شود.»
گفتنی است که ایرلند شمالی در زمینه پوشش اقلیتهای مذهبی و قومی در مدارس همان مقررات و سیاستهای در پیش گرفته شده در انگلیس را دارد.
موضوع پوشش سر برای اقلیتهای مذهبی به ویژه مسلمانان در آلمان همواره محور جدلها و پروندههای قضایی متعدد است.
به طور کلی، از سال ۲۰۱۵ به این سو، به هر ایالت آلمان اجازه داده شده است که به طور مستقل در باره مجاز یا ممنوع بودن نمادها یا پوششهای مذهبی در مدارس تصمیمگیری کنند.
این بدان معناست که بسته به اینکه در کدام بخش از آلمان به عنوان دانش آموز به مدرسه میروید یا در مدرسهای تدریس میکنید، قوانین متفاوتی پیش روی شما است.
برخی از ایالتها حجاب را منع کردهاند، در حالی که برخی دیگر آن را با وضع با محدودیتهای خاصی همچون نمایان بودن صورت یا مو مجاز دانستهاند.
دست کم هشت ایالت آلمان با وضع قوانینی نمادهای مذهبی در مدارس دولتی را ممنوع اعلام کردهاند، اگرچه در بسیاری از موارد این ممنوعیت شامل نمادهای مسیحی نمی شود.
دادگاه هامبورگ در ژانویه ۲۰۲۰ با صدور حکمی به یک دانش آموز دختر ۱۶ ساله اجازه داد تا در کلاس درس نقاب به سر و صورت بکشد؛ پوششی که فقط چشم ها را در معرض دید قرار می دهد.
مقامات دولتی در اعتراض گفتند که پوشیدن نقاب به این معنی است که دانش آموز نمی تواند به طور کامل با معلمان خود یا سایر دانش آموزان ارتباط برقرار کند، اما دادگاه این طور تشخیص نداد.
آزادی مذهب در قانون اساسی آلمان مورد اشاره قرار گرفته است، اما ایالتها و مدارس می توانند قوانین خود را در خصوص آنچه «لباس مناسب» در کلاس درس تلقی میشود، تعیین کنند.
به رغم روی کار آمدن یک دولت عوام گرا و منتسب به جریان راست افراطی در پاییز گذشته، بحث عمومی یا سیاسی در خصوص پوشش مذهبی در کلاسهای درس در ایتالیا آن چنان که انتظار میرود داغ نیست.
از این گذشته، صحبت در مورد ممنوعیت حجاب یا روسری که دانش آموزان به دلایل مذهبی ممکن است به سر کنند، حتی به نوعی غیرمعمول تلقی میشود؛ زیرا راهبههایی که در بسیاری از مدارس ایتالیا تدریس می کنند نیز به دلایل مذهبی پوشش سر دارند.
دادگاه حقوق بشر اروپا سال ۲۰۱۱ با صدور حکمی اعلام کرد که هیچ مشکلی با اقدام دولت ایتالیا در نمایش صلیبهای بزرگ روی دیوارهای کلاسهای مدرسه ندارد زیرا آن را مصداق «تلقین» قلمداد نمیکند.
در کوزوو، کشوری با اکثریت مسلمان، استفاده از روسری برای دانش آموزان دختر از سال ۲۰۱۰ به این سو ممنوع اعلام شده است.
گروههای اسلامی در این کشور حوزه بالکان بارها خواستار لغو قوانین منع پوشش سر شده و این قوانین را تبعیضآمیز خواندهاند؛ فعالان این گروهها آخرین بار در اوت سال گذشته میلادی درخواست خود را به صورت مستقیم با نخستوزیر این کشور در میان گذاشتند.
دانشآموزان مدارس ابتدایی و راهنمایی در اسکاتلند معمولاً برای حضور در کلاسها از پوششهای یکدست استفاده میکنند.
الزامات مربوط به موارد تشکیلدهنده لباس، از جمله رنگ و مدل شلوار، دامن یا پیراهنهای مجاز را هر مدرسه به طور جداگانه تعیین میکند.
با این حال، سخنگوی دولت اسکاتلند به یورونیوز گفت که «محدودیتی برای پوشش مذهبی در مدارس» این کشور اعمال نمیشود.
در اسپانیا هیچ قانونی در ارتباط با استفاده از حجاب اسلامی هنگام حضور دانشآموزان دختر در کلاسهای درس وجود ندارد.
هر منطقه می تواند در مورد مسائل آموزشی خود تصمیم بگیرد. اگر دستور منطقهای خاصی وجود نداشته باشد، این خود مدارس هستند که مقررات مربوط به پوشش را در چارچوب حفظ استقلال خود تعیین میکنند.
به همین دلیل است که پوششهای خاص در برخی مدارس ممنوع و در برخی دیگر مجاز اعلام میشود.
با این حال، نشانهای صلیب که قبلا در کلاسهای درس مدارس اسپانیایی دیده می شد، ممنوع شده است. در سال ۲۰۱۰، قانون آزادی مذهب مقوله «سکولاریسم» در اسپانیا را بسط داد.
بر اساس این رویکرد: «نمایش نمادهای مذهبی در اماکن عمومی ممنوع است، به استثنای مواردی که دارای ارزشهای تاریخی- هنری، معماری و فرهنگی است و قانون از آن حمایت میکند.»
دادگاه عالی اداری سوئد اواخر سال ۲۰۲۲ با صدور حکمی اعلام کرد که هیچ راه قانونی برای مقامات محلی به منظور اعمال ممنوعیت روسری یا لباس های مشابه در مدارس وجود ندارد.
به اعتقاد قضات این دادگاه، قوانین موجود در زمینه آزادی بیان، حقوق دانشجویان برای ابراز وابستگی مذهبی خود را کاملا تضمین میکند.
این حکم زمانی صادر شد که مسئولان دو شهرداری در سوئد قصد داشتند حجاب را برای کودکان در مدارس پیش دبستانی و دانشآموزان مدارس ابتدای و سال اول راهنمایی ممنوع کنند. این ممنوعیتها در یک مورد همچنین شامل معلمان نیز میشد.
پارلمان سوئد نیز پیشتر پیشنهادات و طرحهای مربوط به ممنوعیت حجاب را بارها رد کرده است، زیرا کمیسیون قانون اساسی پارلمان هیچ دلیل موجهی برای وضع قانون جدید به منظور منع حجاب در جامعه یا برای کودکان در برخی فعالیتها پیدا نکرده است.
( یورونیوز )
گروه رسانه /
جیلیان کیگان، وزیر آموزش بریتانیا روز دوشنبه پس از سخنانی جنجال برانگیز درباره صدها مدرسه بالقوه ناایمن در انگلستان عذرخواهی کرد.
تنها چند روز قبل از شروع سال تحصیلی جدید، مقامات بریتانیایی برای ۱۰۴ مدرسه ناایمن دستور تخلیه صادر کردند و این تصمیم لحظه آخری دولت، خشم والدین و معلمان را برانگیخت.
در همين خصوص شبکه «ITV» مصاحبهای با خانم کیگان انجام داد. او در این گفتوگوی تلویزیونی اظهار کرد بیش از دیگران برای حل این مشکل تلاش کرده است و کسی برای اقدامهایش برای تعیین تکلیف مدارس ناایمن از او تشکر نکرده است. این سخنان نه تنها مردم را آرام نکرد بلکه موجب شعلهورتر شدن خشم مردم شد.
خانم کیگان که پنجمین وزیر آموزش بریتانیا در دو سال اخیر است، در این مصاحبه گفته بود: «آیا کسی تا به حال گفته است میدانی که تو چه کار بزرگی کردی در حالی که بقیه نشستند و هیچ کاری انجام ندادند؟»
او بعدتر به دلیل نوع ادبیاتی که در این مصاحبه به کار برده بود، عذرخواهی کرد و گفت اظهار نظر او «غیر ضروری» بود.
سخنگوی دولت در واکنش به این سخنان گفت این ادبیات «قابل قبول نیست» اما در ادامه سخنانش از عذرخواهی خانم کیگان ابراز خشنودی کرد.
گفته میشود در برخی از این مدارس بتنهای هوادهی و اتوکلاو شده «RAAC» به کار رفته است، یک نوع بتن سبک که بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ استفاده میشد اما بر اساس استانداردهای کنونی، ضعیف و ناایمن ارزیابی میشود.
وجود این مدارس ناامن میتواند برای ریشی سوناک، نخست وزیر بریتانیا دردِسَر جدی ایجاد کند. دولت برای شناسایی این ساختمانهای ناامن منتظر پاسخ کارشناسی از حدود ۱۵۰۰ مدرسه است.
با این وجود آقای سوناک به خبرنگاران گفته است که تنها ۵ درصد از تقریبا ۲۲ هزار مدرسه در سراسر انگلیس تحت تاثیر قرار خواهند گرفت.
به گفته احزاب اپوزیسیون، تعطیلی مدارس شواهدی از سرمایهگذاری کم در خدمات عمومی توسط حزب محافظه کار است که از سال ۲۰۱۰ در قدرت بوده است.
برخی از مدیران ارشد سابق وزارت آموزش بریتانیا گفتهاند که آقای سوناک، در سمت قبلی خود به عنوان وزیر خزانهداری، بودجه سالانه تعمیر مدارس را در حالی که مقامات خواستار دو برابر شدن آن شده بودند، نصف کرده بود.
آقای سوناک اما در پاسخ به سوالاتی در این خصوص گفت که این « کاملا اشتباه است» و بودجهای که او تایید کرده مطابق با تصمیماتی بوده که در دهه گذشته گرفته شده است.
( یورونیوز )
گروه گزارش/
به تازگی ؛ وزیر آموزش و پرورش در جمع مدیران و منتخبان معلمان سیستان و بلوچستان چنین گفته است: ( این جا )
« یک مثلث سه ضلعی در نگاه جدید تعریف کردهایم که یک ضلع آن معیشت، یکی منزلت و دیگری مرجعیت است. در این بین مرجعیت و شأن معلم به دست خود ماست که با رفتار، کردار، عملکرد، تعامل و مؤلفههایی از این قبیل معنا مییابد. 82)- دستمزد یا مزایا و نحوه ی کار معلم ، باید از طریق فرآیند مذاکره بین سازمان معلمین و سازمان استخدام کشوری تعیین شود.
با جدیت به دنبال ارتقای معیشت و منزلت فرهنگیان هستیم و با تعامل و همگرایی با دیگر دستگاهها در این مسیر گام برمیداریم . »
وزیر آموزش و پرورش در جمع « مدیران و منتخبان معلمان » سخنرانی کرده اما نه نظرات و دیدگاه های آن ها در پرتال وزارت آموزش و پرورش آمده و نه عکسی از این نشست منتشر شده ضمن آن که این جمع چگونه شان نمایندگی همه معلمان و مدیران را کسب کرده اند ؟
« صدای معلم » در گزارش های متعدد خود بر ترس ممتد وزیر آموزش و پرورش و سایر مقامات منصوب وی از حضور در جمع های غیر دست چین شده و عادی تاکید و از این وضعیت انتقاد کرده است .
مختصات و کارکرد این نگاه جدید « رضامراد صحرایی » در مورد « مرجعیت معلم ایرانی » شفاف و مستند نیست اما آیا وزیر آموزش و پرورش از « توصیه نامه یونسکو مربوط به مقام و منزلت معلم » که در 24 مهر 1394 در « صدای معلم » منتشر شده است ؛ خبری دارد و آن را مطالعه کرده است ؟ ( این جا )
در فصل چهارم که به سیاست ها و اهداف آموزش و پرورش اختصاص دارد ؛ چنین می خوانیم :
« فصل چهارم– سیاست ها و اهداف آموزش و پرورش
10)- در هر کشور می بایست معیارهای مناسبی بین اجزاء آن وجود داشته باشد. برای تعیین اهداف کلی آموزش و پرورش ، باید قواعد کلی تعلیم و تربیت ، نیروی انسانی و برنامه ریزی روی تمامی سرمایه های موجود در نظر گرفته شود. به هنگام تعیین این اهداف ، توانایی مناسب و جایگاهی شایسته باید برای معلمین در نظر گرفته شود. برای نیل به این اهداف می بایست اصول و اهداف زیر را در نظر داشت :
الف)- اصلی ترین حق هر کودک بهره مندی از بهترین فرصت های آموزشی است .به کودکان باید توجه شایسته ای داشته باشیم . آنها نیازمند عملکرد آموزشی خاصی می باشند.
ب)- تمامی تسهیلات باید به طور مساوی فراهم شود تا هر شخص بتواند از حق آموزشی خویش بدون هرگونه تبعیض جنسی، نژادی ، رنگ، مذهب، عقیده سیاسی، خاستگاه ملی یا اجتماعی و یا وضعیت اقتصادی بهره مند شود.
پ)- از آنجا که آموزش و پرورش مهمترین خدمت مورد علاقه عموم می باشد، باید به عنوان یک مسئولیت کشوری ، شبکه ای از مدارس مناسب و کافی را فراهم نمود . کیفیت چگونگی کار و آموزش آزاد و کمک های مادی به دانش آموزان نیازمند باید مورد توجه قرار بگیرد. آموزش آزاد نباید به عنوان دخالت و امتیازی برای متولیان تفسیر شود و یا اینکه متولیان از مدارسی غیر از مدارس بنا شده توسط دولت استفاده کنند. افراد یا اشخاصی که موسسات آموزشی با حداقل استانداردهای آموزشی ایجاد و هدایت می کنند و توسط دولت تائید شده اند ، نباید اجازه مداخله داشته باشند.
ت)- از آنجا که آموزش یک عامل اساسی در رشد اقتصاد می باشد، برنامه آموزشی باید بخش منسجمی از برنامه ریزی اقتصادی و اجتماعی که جهت توسعه شرایط زندگی در نظر گرفته شده است را تشکیل دهد.
ث)- با توجه به اینکه آموزش یک فرآیند مداوم است ، بنابراین خدمات و شاخه های متنوع تدریس آن چنان هماهنگ باشد که هم باعث ارتقاء کیفیت آموزش دانش آموزان و هم باعث افزایش منزلت معلمان شود. متاسفانه و بر خلاف نظر این سازمان معتبر بین المللی ؛ استخدام پیمانی افراد شاغل در حرفه ی معلمی در ایران در بسیاری اوقات به مانند شمشیری بر بالای سر « معلمان منتقد ، پرسشگر و مطالبه گر » عمل می کند و البته این کار آگاهانه و عامدانه و برای ممانعت از تعریف و بسط « تفکر انتقادی » در حوزه آموزش و تربیت صورت می گیرد .
ج)- باید یک سیستم قابل انعطاف که به طور دقیق با هم دیگر مرتبط می باشند، به طور آزاد در دسترس باشد. بنابراین هیچ عاملی نباید برای رسیدن به هر سطحی از هر نوع دانش داشته و باعث از دست رفتن فرصت ها برای کودک باشد.
چ)- به عنوان یک هدف آموزشی ، هیچ کشوری نباید به کمیتی اندک قانع باشد ، بلکه می بایست به دنبال توسعه کیفی باشد.
ح)- تمامی برنامه های آموزشی در هر مرحله آموزشی باید شامل پیش بینی های اولیه برای آموزش و آموزش تکمیلی باشد. رشد کمی و کیفی معلمانی که با زندگی مردم خود آشنا بوده و قادر به تدریس زبان مادری می باشند از رئوس این برنامه می باشد.
خ)- تحقیق سیستماتیک و هماهنگ و مداوم در حوزه تربیت معلم و آموزش ضمن خدمت از ضروریات است . مبادله یافته های تحقیق و پروژه های مشارکتی در سطح بین المللی قابل اجرا می باشد.
د)- برای تعیین اهداف سیاست آموزشی ، باید مشارکت و هماهنگی نزدیکی بین کارشناسان و سازمان های معلمی ،کارفرمایان و کارگران و والدین و همچنین سازمان های فرهنگی و موسسات یادگیری و تحقیق به وجود آید.
ذ)- از آن جائی که دست یابی به آرمان ها و اهداف آموزشی بستگی زیادی به امکانات مالی دارد، باید در تمامی کشورها و در درون بودجه های ملی ، درصد قابل توجهی برای توسعه آموزشی در نظر گرفته شود.
در فصل هفتم _استخدام و شغل
ورود به شغل تدریس ( تدریس حرفه ای ) چنین آمده است :
38)- استخدام داوطلبین حرفه ی معلمی ،باید با همکاری سازمان معلمین انجام شود. استخدام داوطلبین باید مطابق با قوانینی که تعهدات و حقوق معلمین را تعیین می کند و سطحی مطلوب انجام می شود ، صورت پذیرد.
آیا وزیر آموزش و پرورش اساسا و تاکنون به فکرش رسیده که معلمان برای تعریف و دفاع از شان معلمی به « سازمان نظام معلمی » که همیشه و همه جا مورد تاکید فراوان « صدای معلم » حداقل در یک دهه ی گذشته بوده است , نیاز دارند و برای آن تدبیری اندیشیده است ؟
در بخش مرتبط با « امنیت شغلی » چنین آمده است :
« امنیت شغلی
45) - به منظور علاقه مند شدن معلمین به آموزش و پرورش، استخدام رسمی و امنیت شغلی ضروری می باشد . معلمین باید در مقابل تغییرات درون سازمانی یا مدارس حمایت شوند.
46) - معلمین باید در مقابل تحریکات بیرونی و بدون دلیل افراد ذی نفوذ که موقعیت حرفه ای و شغلی آنها را مورد تهدید قرار می دهد ،حمایت شوند.»
( اعتراضات گسترده معلمان در کره ی جنوبی - دوشنبه چهارم سپتامبر ) - این جا
متاسفانه و بر خلاف نظر این سازمان معتبر بین المللی ؛ استخدام پیمانی افراد شاغل در حرفه ی معلمی در ایران در بسیاری اوقات به مانند شمشیری بر بالای سر « معلمان منتقد ، پرسشگر و مطالبه گر » عمل می کند و البته این کار آگاهانه و عامدانه و برای ممانعت از تعریف و بسط « تفکر انتقادی » در حوزه آموزش و تربیت صورت می گیرد .
در این زمینه می توان به تعلیق از کار « نرگس کارگری ؛ خبرنگار صدای معلم » اشاره کرد که صرفا به دلیل انتقاد از عملکرد یک مدیر میانی اشاره کرد که گزینش عامل آن بوده و پس از ماه ها ؛ پاسخ شفافی در مورد عملکرد خود ارائه نکرده است .
و یا می توان به پرونده سازی برای فعالان صنفی و معلمان مطالبه گر و بسط فضای امنیتی در دولت سیزدهم اشاره کرد . 45) - به منظور علاقه مند شدن معلمین به آموزش و پرورش، استخدام رسمی و امنیت شغلی ضروری می باشد . معلمین باید در مقابل تغییرات درون سازمانی یا مدارس حمایت شوند.
واقعا چرا باید برخی از معلمان به دلیل کنش گری صنفی و مدنی از حقوق قانونی خود در مورد بهره مندی از قانون رتبه بندی معلمان محروم شوند ؟
آیا وزیر آموزش و پرورش پاسخی برای این پرسش دارد ؟
و یا در موضوع « حقوق معلمان » چنین آمده است :
( معلمان ایرانی برای اعتراض به وضعیت معیشتی و حقوق پایین خود در خیابان سفره پهن می کنند )
« 79)- مشارکت معلمین در فعالیت های عمومی و خصوصی مانند خدمت آموزشی و تعاون اجتماعی باید باعث پیشرفت و کمک به توسعه ی شخصیت معلم باشد.
80)- معلمین باید برای بهره مندی و استفاده از همه ی حقوق شهروندی آزاد باشند. آنها باید واجد الشرایط پذیرش مسئولیت های عمومی باشد.
81)- در صورتی که به وجود معلم برای مسئولیت های عمومی نیاز باشد، او می تواند از تدریس کناره گیری کند.در این صورت باید سابقه ی کار او برای ارتقاء گروه و بازنشستگی در نظر گرفته شود.پس از گذراندن دوره ی مسئولیت عمومی،امکان رجوع به مقام قبلی و یا معادل آن را داشته باشد.
82)- دستمزد یا مزایا و نحوه ی کار معلم ، باید از طریق فرآیند مذاکره بین سازمان معلمین و سازمان استخدام کشوری تعیین شود.
83)- باید نهادی به صورت یک تشکیلات افتخاری یا مطابق با قوانین موضوعه (تشکیل صنفی) تأسیس شود تا به وسیله ی آن حقوق معلمین در موارد خصوصی و عمومی تضمین شود و وظیفه ی این نهاد مذاکره و گفت و گو با سازمان معلمین و سازمان استخدام کشوری می باشد.
84)- در صورت عدول از نحوه ی دوره ها و چگونگی استخدام، توسط سازمان استخدامی ، نظام مشارکتی مناسب باید به منظور پرهیز از مشاجره و منازعه بین معلمین و سازمان استخدامی تعیین شود.اگر مداخلاتی صورت پذیرد و یا اگر رسوم متداول برای این منظور در نظر گرفته نشود و یا اگر یک شکاف و اختلافی در مذاکرات بین تشکیلات و جود داشته باشد،سازمان معلمین حق دارد اقدام به دفاع از مشروعیت و احقاق حق خویش نماید.این اقدامات معمولاً از طریق ارتباط با سایر سازمان ها و نهاد ها امکان پذیر می باشد» .
وزیر آموزش و پرورش که پیش تر ادعا کرده بود در کشورهای زیادی ( 20 کشور ) تدریس کرده است توضیح دهد که در آن جا وضعیت چگونه است ؟
حق اعتراض و برپایی تجمع در آن جوامع توسعه یافته چگونه است ؟
آیا در آن کشورها ، توصیه های سازمان های معتبر بین المللی برای تحکیم و گسترش جایگاه معلم و شان حرفه ای او شانیت دارد و یا توصیه ی نهادهای امنیتی ؟
« صدای معلم » آمادگی خود را برای گفت و شنود در این زمینه ها با هر مقامی که پاسخ گو باشد ؛ اعلام می نماید .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
فارس نوشت :
« طبق گزارشهای خبری در کره جنوبی، روند خودکشی معلمها در این کشور افزایش یافته است.
خبرگزاری کره (یونهاپ) گزارش کرد، روز شنبه (دوم سپتامبر) حدود دویست هزار معلم از سراسر کشور در گرامیداشت مرگ دو معلم جوان و جهت دعوت به حمایت از حقوق معلمها، تظاهرات کردند.
یونهاپ نوشت، دو روز بعد، روز دوشنبه نیز تظاهرات بزرگی در سئول و در اعتراض به افزایش خودکشی معلمان برگزار شد. معلمان مدارس به حمایت از همکاران خود که تحت فشار زیاد دانشآموزان سرکش و اولیای آنان قرار گرفتهاند، تظاهرات کردند. آنها خواستار اتخاذ تدابیری جهت جلوگیری از حوادث تاسفبار [خودکشی همکارانشان] شدهاند.
طبق این گزارش، روز شنبه هزاران معلم با لباسهای سیاه در نزدیکی مجمع ملی در «یوئیدو» در غرب سئول برای مشارکت در تظاهرات حضور یافتند. برگزارکنندگان ادعا کردند که شمار معلمان معترض حاضر در تظاهرات به بیش از دویست هزار نفر رسیده است.
روز دوشنبه نیز تظاهرات در سئول ادامه یافت و حدود پانزده هزار معلم سیاهپوش مقابل مجمع ملی در غرب سئول دوباره تجمع کردند. آنها گفتند حقیقت مرگ همکارانشان که اخیرا خودکشی کردند باید روشن شود.
در ماه آگوست، یک معلم زن جوان و شاغل در یکی از مدارس دولتی در سئول، خودکشی کرد. علت خودکشی او رنج و مشقت او در تعامل با یک پرونده خشونت در مدرسه اعلام شد.
پیش از خودکشی این معلم زن، دو معلم دیگر نیز در روزهای اخیر در کره جنوبی خودکشی کردند. یکی از این دو، پنجشنبه گذشته در شهر گونسان در جنوب غرب کره رخ داد که سبب خروش خشم معلمان از نحوه تعامل با معلمان شد و سبب شد تا دوباره روز دوشنبه تظاهرات دیگری برگزار شود.
حدود سی مدرسه ابتدایی در سراسر کره جنوبی روز دوشنبه را تعطیل اعلام کردند. بسیاری از معلمان نیز برای روز دوشنبه درخواست مرخصی جهت حضور در تظاهرات دادند. آنها روز دوشنبه را «روز سراسری توقف آموزش» نام گذاشتند.
یونهاپ نوشت: یک شخص مسئول برگزاری تظاهرات گفت، معلمان درحال برنامهریزی جهت مشارکت در فراخوانی هستند که خواستار روشن شدن واقعیت خودکشی معلم زن جوان و همچنین خواستار بازنگری فوری قانون سوء رفتار با کودکان در مجمع ملی است. معلمان معتقدند که این قانون سبب مواخذه معلمها به اتهام سوء رفتار با کودکانی است که آنان اقدامات تأدیبی را ضروری میدانند. این قانون خیلی از معلمان را در معرض اهانت و فشار دانش آموزان و اولیای آنان قرار می دهد.
خبرگزاری کره جنوبی نوشت، «بسیار نادر است برگزاری چنین تظاهراتی که معلمان روز شنبه و دوشنبه در سئول برگزار کردند و کمتر رخ می دهد که بدون همکاری اتحادیهها چنین تجمعاتی برگزار شود».
بی بی سی گزارش داد : در پی اعتراض آموزگاران کره جنوبی به آزار و اذیت توسط دانشآموزان و والدین آنها، وزارت آموزش این کشور اختیارات جدیدی را برای تنبیه دانشآموزان تصویب کرده است.
معلمان کرهای از ماه سپتامبر میتوانند دانشآموزانی را که در کلاس اخلال یا ایجاد مزاحمت میکنند به طور فیزیکی مهار کنند.
آنان اجازه دارند این قبیل دانشآموزان را از کلاس اخراج و تلفن همراه آنان را توقیف کنند.
تاکنون آموزگاران از هر نوع برخورد فیزیکی ولو برای مهار دانشآموزان منع شده بودند.
همچنین آموزگاران از این بعد مجاز هستند در صورتی که در جلسات با والدین هدف آزار و اذیت زبانی یا فیزیکی قرار گیرند، این جلسات را ترک کنند.
معلمان در هفتههای اخیر برای افزایش اختیارات خود تجمعات اعتراضی برگزار کرده بودند.
ماه گذشته یک معلم مدرسه ابتدایی ظاهرا در پی اغتشاش در کلاس درس و آزار و اذیت توسط والدین خودکشی کرد » .
پایان پیام/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
امروز در شرایطی که تمام رسانه های آمریکا متمرکز بر خبر رفتن دونالد ترامپ به زندان فولتون کانتی در ایالت جورجیا بودند، نشست سالیانه مرکز تحقیقات مهندسی زلزله (PEER) در دانشگاه برکلی برگزار شد. حدود چهارصد پژوهشگر این حوزه گرد هم آمده بودند که درباره کارهایشان و آخرین یافته هایشان پرزنته (ارائه) و گفت و گو داشته باشند.
نَه کسی درباره دونالد ترامپ حرفی زد و نه در خلال فاصله تنفسهای میان برنامه ها، سخنی یا گفت و گویی درباره اخبار امروز شنیده می شد. همه این جماعت چنان در آرامش و دل خرم به ارائه کارهایشان می پرداختند که انگار نه انگار امروز بیرون از درهای این سالن ماجرایی و غلغله ای در اخبار است! دانشگاه ذلیل نیست و لذا رقابت برای ورود به آن، رقابت در لیگ آدمهای توانمند است.
در شرایطی که سی ان ان و فاکس نیوز و تمام سایر رسانه های در اصطلاح Mainstream media در حال برگزاری نشستهای متعدد درباره مسئله دونالد ترامپ و انتخابات پیش رو هستند، سر ناهار نه کسی در این خصوص حرفی می زد و نه کسی به چیزی به غیر از مهندسی زلزله پرداخت!
این همان چیزی است که برای نهاد علم و دانشگاه «ضرورت» دارد. اینکه نهاد دانشگاه مستقل از تکانه های عالم سیاست باشد و «جریان تولید علم» فارغ از اینکه چه دعوایی میان اصغر و تقی در حال رخ دادن است در حال حرکت و زایندگی باشد.
بدون شک همه این افراد، انسانهای باهوشی هستند و اخبار/رسانه را می بینند/می شنوند ولی تمرکز ذهنی اصلی اینها «فراتر» از اتفاقات جاریِ یومیه است.
این صحنه (یعنی جماعت نشسته پیرامون میز و در حال بحث طلبگی درباره موضوعات علمی) را سال 2016 و صبح «آن روزی که دونالد ترامپ رئیس جمهور شد» هم شاهد بودم! (آن روز این یادداشت + برای (https://t.me/solseghalam/1718) خبرآنلاین تنظیم شد). اینکه دغدغه اصلی اهل علم، ماجرای تولید علم باشد و دچار «پراکندگی ذهنی» نباشند. متمرکز بر مرزهای دانش بودن، موضوع این بحث است.
اما چرا چنین است؟
چطور می شود که حتی در «چنین روزی» واکنشی در میان اساتید و پژوهشگران نمی بینی؟
دو دلیل بر این امر قابل ذکر است:
یک- قدرتمند بودنِ نهاد دانشگاه استاد دانشگاه عوامِ سیاسی نیست، فرق اینها را می فهمد، ولی می داند که قرار نیست چندان متاثر از رفتن یا آمدن صاحبان این نامها شود.
دو- اقتصاد دانشگاه
واقعیت امر این است که «استاد دانشگاه» بودن در بسیاری از کشورها «امر ویژه» یا اتفاق خاصی نیست. در داخلِ دانشگاه بودن، در بسیاری کشورها مترادف است با اینکه فلانی درگیر تدریس است! یا اینکه فلانی حقوق بگیر است. ولی در آمریکا چنین نیست. داخل دانشگاه بودن یک «اتفاق ویژه» است و دلیل این امر قدرتِ نهاد دانشگاه است. دانشگاه به تمام معنی کلمه درگیر جابه جا کردنِ مرز دانش است و «آدمی» که جذب دانشگاه می شود واقعا «باعرضه» محسوب می شود. باید کسی باشد که بتواند «تولید» داشته باشد، اما نه تولید یک کالایِ روتین و متعارف، بلکه تولیدِ «محتوایی جدید» در حوزه دانش.
دانشگاه آدم قوی جذب می کند (فارغ از ملیت و نژاد) و آن نیروی توانمند، محصولی تولید می کند که بخش صنعت «خریدار» اش است. او پایان نامه برای قفسه کتابخانه ها تولید نمی کند. دانشگاه ذلیل نیست و لذا رقابت برای ورود به آن، رقابت در لیگ آدمهای توانمند است.
نکته دوم مسالۀ اقتصاد دانشگاه است. دانشگاه چون که دستش توی جیب خودش است(!) برایش فرقی نمی کند که جو بایدن سرکار باشد یا دونالد ترامپ یا اینکه خانم نیک هیلی!
استاد دانشگاه عوامِ سیاسی نیست، فرق اینها را می فهمد، ولی می داند که قرار نیست چندان متاثر از رفتن یا آمدن صاحبان این نامها شود.
در بحث اقتصاد دانشگاه مثالی باید زد: در تمام بیزینسهای «امروز» آمریکا، شرکت و یا فعالیت بازرگانی ای که بتواند یک میلیون دلار پول تولید کند باید واقعا همت و «تلاش بسیار» مصروف کند. یک میلیون دلار، پول قابل توجهی است. ولی یک دختر جوان مانند خانم باربارا سیمپسون در دانشگاه استنفورد با ارایه یک پروپوزال یک میلیون دلار فاند می گیرد. این خانم به سی سالگی نرسیده اکنون هفت دانشجوی دکترا دارد، یعنی هفت فاند بین نیم تا یک میلیون دلار گرفته است! وقتی این میزان از ثروت و توان در دست یک نفر است، بدیهی است که او خود را «مستقل از تکانه ها» و شوکهای عالم سیاست می داند. دخل و خرجش دست خودش است و روزگار (به تعبیر مولوی) بر «قانون خویش» می گذراند:
یونسی دیدم نشسته بر لب دریای عشق/
گفتمش چونی؟ جوابم داد بر قانونِ خویش!
باربارا سیپسون یا امثال او کسانی نیستند که به قول فواد ایزدی بعد از سر زدن به خمره مقاله بنویسند، بلکه انتشار مقاله از سمت آنها یعنی تولید یک حرف جدی و کاربردی در مرز دانش. اینها از مسیر دشواری عبور کرده اند ولی به جایگاه مستقل/مستحکمی رسیده اند... جایگاهی که در آن می کوشند «متمرکز» کار کنند.
( کانال ارزیابی شتابزده )
گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر آمد ( این جا ) ؛ بعد ظهر روز دوشنبه 9 مرداد ؛ رضا مراد صحرایی وزیر آموزش و پرورش نشستی را با عنوان« نشست نخبگانی فرهنگیان » در وزارت آموزش و پرورش برگزار کرد .
ابتدا از این نشست فقط تعدادی عکس در پرتال وزارت آموزش و پرورش منتشر شد اما پرتال وزارت آموزش و پرورش در خبر کوتاهی که به تاریخ یکشنبه 15 مرداد با عنوان « تعلیم و تربیت، اساس نظام فکری اسلام است » ( این جا ) هیچ گونه اشاره ای به موضوع اصلی این نشست که آسیب شناسی در مورد دلایل نتایج بسیار ضعیف دانش آموزان ایرانی در آزمون های معتبر بین المللی مانند پرلز بود ؛ نکرد .
ترکیب نشست نخبگانی را مسئولان و روسای شاغل در این دولت و نیز دولت قبل تشکیل می دادند و از کارشناسان و صاحب نظران مستقل دعوتی به عمل نیامده بود .
مرجع دعوت کننده در این نشست ، مشاور وزیر در امور تشکل ها بود .
آن چه در زیر می آید ؛ بخش نهایی گفت و گوی صدای معلم با « علی زرافشان » معاون پیشین متوسطه وزارت آموزش و پرورش است که در این نشست حضور داشته است .
گروه گزارش/
بعد ظهر روز دوشنبه 9 مرداد ؛ رضا مراد صحرایی وزیر آموزش و پرورش نشستی را با عنوان« نشست نخبگانی فرهنگیان » در وزارت آموزش و پرورش برگزار کرد .
مطابق روال ؛ از این نشست فقط تعدادی عکس در پرتال وزارت آموزش و پرورش منتشر شده و خبری از محتوای آن نیست .
ترکیب نشست نخبگانی را مسئولان و روسای شاغل در این دولت و نیز دولت قبل تشکیل می دادند و از کارشناسان و صاحب نظران مستقل دعوتی به عمل نیامده است .
موضوع این نشست آسیب شناسی در مورد دلایل نتایج بسیار ضعیف دانش آموزان ایرانی در آزمون های معتبر بین المللی مانند پرلز است .
مرجع دعوت کننده در این نشست ، مشاور وزیر در امور تشکل ها بوده است .
آن چه در زیر می آید ؛ گفت و گوی صدای معلم با « علی زرافشان » معاون پیشین متوسطه وزارت آموزش و پرورش است که در این نشست حضور داشته است .
گروه رسانه/
حزب راستافراطی واکس در اسپانیا با اعلام برنامه انتخابات عمومی زودهنگام که در 23 ژوئیه 2023 برگزار میشود، وعده داد که مهاجران غیرقانونی را به کشورهایشان بازگردانده و مساجد را میبندد.
برنامه انتخاباتی 100 مادهای حزب راستافراطی واکس اسپانیا شامل موضوعات ضد مهاجرتی و اسلام هراسی است که احزاب سیاسی تا کنون در جریان مبارزات انتخاباتی خود مطرح نکرده بودند و مورد بحث قرار نگرفته است.
حزب واکس احتمالا به عنوان یک دولت ائتلافی با حزب راستگرای خلق (PP) که در حال حاضر حزب اپوزیسیون اصلی این کشور است، صراحتا نظرات راستافراطی سیاسی خود را در برنامه انتخاباتی اعلام کرد.
حزب واکس همچنین اعلام کرد که مساجد بنیادگرا بسته میشوند، امامانی که زنان را تحقیر و از جهاد دفاع میکنند اخراج میشوند، ساخت مساجد مورد حمایت وهابیت و سلفیگری و تامین مالی اماکن مذهبی در خاک اسپانیا توسط کشورهای ثالث ممنوع میشود و آموزش دینی در مدارس دولتی ممنوع خواهد شد.
( مادرید/ خبرگزاری آناتولی )