چهاردهم خرداد برابر با سوم ژوئن، روزی است که به پیشنهاد یک کشور مسلمان همسایه، ترکمنستان به عنوان روز جهانی دوچرخه در تقویم رسمی سازمان ملل متحد ثبت شده است.
چقدر دوست داشتم ایران برخوردار از مدیران خردمندتری بود که مانند پنجاه و چهار سال پیش که افتخار ثبت نخستین کنوانسیون محیط زیستی جهان را به نام ایران در رامسر ثبت کردند، چنین کرده و در حمل و نقل پاک هم پیشگامانه و تحولخواه حرکت میکردند ... اما نهتنها آن گونه نشد که حالا در پایتختش شهرداری چون علیرضا زاکانی دارد که آشکارا میگوید: روز تاریک است و در برابر ترویج دوچرخهسواری ایستاده است ... بدتر آن که عزم خود را جزم کرده که ایران را تهران کند!
اما ما یادش میاندازیم: بزرگ که باشی، مترسکها لو میروند! مترسک، هرقدر هم که پرهیبت، عظیم و باوقار به نظر رسد، عاقبت در پیشگاهِ آن که ترس را کناری نهاده و او را لمس کند، چوبِ خشکی بیش نیست!
بسیاری از مشکلات آدمزمینیها از همین دریچه قابل تحلیل است؛ اینکه اگر میخواهی از شر تابوهای نفسگیری که همهی سالهای زندگی عذابت داده است، رها شوی؛ به جای آنکه بکوشی تا آنها را حذف کرده یا نبینی، باهاشون چشم در چشم شو.
شکسپیر میگوید: « وقتی میتوانستم صحبت کنم، گفتند: گوش کن؛ وقتی میتوانستم بازی کنم، مرا کارکردن آموختند؛ وقتی کاری پیدا کردم، ازدواج کردم؛ وقتی ازدواج کردم، بچهها آمدند؛ وقتی آنها را درک کردم، مرا ترک کردند؛ و سرانجام وقتی یاد گرفتم چگونه زندگی کنم، زندگی تمام شد! » .
در طول یک دهه اخیر، هزاران هموطن برایم پیام دادهاند که چه فایده دارد از ترویج دوچرخهسواری سخن میگویید، وقتی عملاً نیمی از جمعیت کشور را محروم از این حق کردهاند؟ و پاسخم همواره این بوده که مگر نمیبینید زنان اهل رکاب را در شهر؟ فرق آنها با شما این است که از پیله درآمده و مترسک را لمس کرده و پوشالیبودنِ قدرتش را درک کردهاند! نکردهاند؟
به قول حسین صفا: « مفصلاند زمستانها و برف، نسخهی خوبی نیست برای سرفهی گلدانها؛ گلی نمانده، خودت گلباش ... تو را بکار و شکوفاشو، تو را بچین و تو را بو کن ... » ما خود میتوانیم دلیل حالِ خوبِ خود باشیم!
( کانال سخنرانی ها )
قضاوت دربارۀ ارزش های تمدن و فرهنگ ملتی دیرین که میراثش در طی هزاره ها پا فراتر از مرزهای سیاسی خود نهاده و آثار آن را بر فرهنگ و تمدن جهانی نمی توان نادیده گرفت، بسیار دشوار است.
مردمی که در گسترۀ مرزهای فرهنگی ایران بزرگ زیسته اند و امروز می زیند، خداوندگاران فرهنگ و تمدن ایرانشهر هستند.
روزگاران درازی، زبان و ادب پارسی به ویژه در سلوک شعر به سان سرو و گل و لاله (2) از یک سوی تا بنگال و آسیای میانه و از سوی دیگر در قلمرو عثمانی گسترده شده بود. گرچه امروز بخشهایی از این مردم دیگر در گسترۀ مرزهای سیاسی ایران نیستند، در گسترۀ آیین و فرهنگ هزاران سالۀ و تأثیر گذار بر فرهنگ جهان می زیند. ماندگاری و پایداری مردمی هزاران ساله که گوهر و ریشه دارند و زندگی خود را به آرمانی گره زده اند، با ساخته ها و آفریده هایش در گسترۀ فرهنگی ایران با تاریخ مشترک هزاران ساله و زبان و ادب پارسی به عنوان زبان علم و هنر و فرهنگ ایران (فراتر از زبان رسمی) و جشن های ملی شکل گرفته و اسطورۀ تیر آرش مشخص کننده و پاسدار مرزهای این گسترۀ فرهنگی است.
مردمی که در گسترۀ فرهنگی ایران بزرگ زندگی می کنند با ادبیات بیش از دوازده سدۀ خود ارتباط مستقیم و تنگاتنگ دارند و در بخش هایی بیرون از مرزهای سیاسی، این ارتباط به طور غیر مستقیم به وسیلۀ آداب و رسوم و افسانه ها و تصنیف های عامیانه زنده و پابرجا است.
ما مهاجران افغانستانی را در ایران امروز به فال نیک گرفته و هم رأی با بیشینۀ آنها بر ماست که مسئولیت خود را در جلوگیری از انشقاق در تاریخ و فرهنگ مشترک هزاران سالۀ ایران فرهنگی انجام دهیم و به دولت گوشزد کرده و هشدار می دهیم که حفظ امنیت کشور به عهده اوست و موظف است وظایف و مسئولیت خود را در برابر مهاجران به درستی انجام دهد.
این وظایف عبارتند از :
1) حفظ مرزهای سیاسی و فرهنگی کشور و تخریب دیوار مرزی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به علت بی درایتی و نادانی، در خاک ایران کشیده و بر طالبان آدم خوار مشتبه شده که بخشهایی از خاک ایران متعلق به افغانستان است.
2) برقراری امنیت مرزهای شرقی توسط ارتش ایران؛
3 ) التزام عملی به بنیادهای فرهنگی ایران چه در میان ایرانیان و چه در میان مهاجران؛
4 ) مراقبت از التزام عملی مهاجران به قوانین ایران؛
5 )رعایت حقوق مادی و معنوی مهاجران بر طبق قوانین کشور و کنوانسیون های جهانی؛
6 ) حمایت از برگزاری جشن ها و آداب و رسوم مشترک؛
7 )جلوگیری از گسترش اوهام پوچ و خرافی طالبان و داعش با ارزش گذاری و گسترش فرهنگ دیرین و غنی مشترک؛
8 ) محاکمه و اخراج مهاجران در صورت فعالیت خشونت آمیز و قانون گریز و شرکت در اجرای اهداف آدم خوران طالبان و داعش؛
9 ) جلوگیری از نفاق و تفرقه اندازی با ارزش گذاری و گسترش فرهنگ دیرین و غنی مشترک؛
10 ) فراهم کردن و تسهیل امکان تحصیل کودکان افغانستانی؛
11 ) عدم استفاده از مهاجران در شاخه های نظامی و ماجراجویی های برون مرزی؛
12 ) به رسمیت شناختن مقاومت مردم شریف افغانستان و حمایت از مقاومت آنها در برابر حاکمیت متحجران؛
13 ) ساماندهی افغانستانی ها برای کار و کوشش؛
14 ) حق داشتن حساب مالی؛
15 ) ایجاد و تسهیل امکانات برای تاجران ایران و افغانستان؛
1- مصرعی از شاعر نامدار افغانستان نجیب باور
2- ساقی حدیث سرو و گل و لاله میرود/ وین بحث با ثلاثه غسّاله میرود (حافظ)
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
خبرگزاری آنادولو نوشت : ( این جا )
« دهها کودک فلسطینی با تجمع در مقابل بیمارستان شهدای اقصی در شهر دیرالبلح واقع در مرکز غزه اظهار داشتند که می خواهند دوباره به مدرسه بروند و در آرامش زندگی کنند.
کودکان فلسطینی که به دلیل حملات اسرائیل از حق تحصیل خود محروم شدهاند، در مقابل بیمارستان شهدای اقصی تجمع کردند.
کودکان حاضر در این تجمع که توسط یک گروه جوان برگزار شد، پلاکاردهایی با مضامین : «تحصیل حق ماست، درخواست دیدن آموزش داریم» و «میخواهیم در صلح و امنیت زندگی کنیم» حمل کردند.
دختربچه 9 ساله به نام ایمان نیز طی سختانی در این جمع گفت: ما میخواهیم مانند سایر کودکان جهان در صلح و امنیت زندگی کنیم و به خانهها و مدارس خود بازگردیم. چرا زندگی ما را خراب کردند؟ آیا ما شایسته زندگی در صلح نیستیم؟
ایمان با بیان اینکه اسرائیل کودکان بی گناه را میکشد، از کشورهای جهان خواست که جنگ غزه را متوقف کنند تا کودکان بتوانند به زندگی خوب گذشته خود، خانههای خود بازگردند و مانند سایر کودکان آزادی خود را به دست آورند » .
پیش تر ؛ « صدای معلم » در گزارش خود با عنوان : « گزارشگران سازمان ملل متحد: بیش از 5 هزار و 479 دانش آموز، 261 معلم و 95 استاد در حمله 6 ماهه اسرائیل به غزه کشته شدند » نوشت : ( این جا )
« گزارشگران سازمان ملل متحد در بیانیهای گزارش دادند که بیش از 80 درصد از مدارس غزه که تحت حملات شدید اسرائیل قرار دارد، تخریب شده یا آسیب دیدهاند.
در این اطلاعیه تصریح شد که سیستم آموزشی فلسطین به طور سیستماتیک ویران شده است.
گزارشگران سازمان ملل متحد، در مورد حملات به مدارس، دانشگاه ها، معلمان و دانش آموزان در نوار غزه به شدت ابراز نگرانی کردند.
در این اطلاعیه حملات اسرائیل به عنوان « قتل عام آموزشی » توصیف شده و خاطرنشان شده است که آموزش به طور سیستماتیک از طریق دستگیری، بازداشت یا کشتن معلمان، دانش آموزان و کارکنان و همچنین تخریب زیرساختهای آموزشی تخریب شده است.
در این اطلاعیه همچنین آمده است: بیش از 5 هزار و 479 دانش آموز، 261 معلم و 95 استاد در حمله 6 ماهه اسرائیل به غزه کشته شدند و بیش از 7 هزار و 819 دانش آموز و 756 معلم مجروح شدند که این تعداد روز به روز در حال افزایش است.» .
در همین حال ؛ آندرهآ دی دومنیکو، رئیس دفتر امور بشردوستانه سازمان ملل متحد برای غزه و کرانه باختری، به خبرنگاران گفت که برای بازگرداندن این خدمات و دستیابی به حداقل استانداردها، «عملیات گسترده» مورد نیاز است و این کار در حین عملیات نظامی امکانپذیر نیست.
او به تخریب بیمارستانها، تأسیسات آب و فاضلاب، خانهها، جادهها و مدارس اشاره کرد و افزود: «حتی یک دانشگاه در غزه سرپا باقی نمانده است».
این رسانه ی مستقل و منتقد در « حوزه ی عمومی آموزش ایران » تاکید کرده بود :
حملات اسرائیل به فضاهای آموزشی در تضاد کامل با « ماده ۲۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر » در زمینه ی « حق آموزش » و ابتدایی ترین حقوق شهروندی و انسانی است .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
استفاده از روبنده در مدارس هامبورگ از این پس رسما ممنوع خواهد شد. طرح این ممنوعیت از سوی فراکسیون حزب سبزها و سوسیال دمکراتها (احزاب دولت ائتلافی) به پارلمان هامبورگ ارائه شد. این پیشنهاد روز چهارشنبه ۱۵ مه (۲۶ اردیبهشت) با اکثریت آراء، از جمله با رای مثبت نمایندگان احزاب دموکرات مسیحی و آلترناتیو برای آلمان به تصویب رسید. فراکسیون چپها به آن رای منفی داد.
نیلز هانسن، کارشناس آموزشی از گروه پارلمانی سوسیال دموکرات در توضیح ضرورت این قانون، ضمن تاکید بر این که « مدرسه و پوشاندن صورت با یکدیگر همخوانی ندارند» و باید « امکان خواندن چهره طرف مقابل برای برقراری ارتباط » وجود داشته باشد، خاطرنشان کرد که عدم استفاده ازروبنده پیش از این قانون نیز در مدارس هامبورگ رایج بود، اما "مدارس نیاز به ضمانت قانونی دارند ».
ضرورت چنین تغییری در قانون به این دلیل است که در سال ۲۰۲۰ دادگاه هامبورگ در رابطه پوشش یک دانش آموز مسلمان ۱۶ ساله حکم داد که مدرسه نمیتواند مانع از پوشیدن روبنده شود زیرا هیچ مبنای قانونی برای این کار وجود ندارد.
ضرورت ممنوعیت قانونی علیرغم موارد کم
در حال حاضر تنها حدود ۱۰ مورد در شهر هامبورگ شناسایی شده است که در آن دختران با روبنده در کلاس درس شرکت کردهاند. هانسن میگوید اگرچه اینها موارد کمی هستنند، اما نیاز به قانونی برای ممنوعیت روبنده را منتفی نمیکنند. استفاده از روسری و ماسکهای محافظ در مقابل عفونت همچنان بدون مانع است.
پوشش حجاب در مدارس آلمان همواره بحث برانگیز بوده است. از آنجا که ایالتها هرکدام خود مسئول مقررات آموزشی هستند، با این مسئله نیز به شکل یکسان برخورد نمیشود. به عنوان مثال در ایالتهای بایرن و نیدرزاکسن از سال ۲۰۱۷ پوشش صورت ممنوع شده است.
تصمیم دادگاه عالی اداری هامبورگ در سال ۲۰۲۰ بحث درباره نبود مبنای قانونی برای ممنوعیت روبنده، موضوع حجاب را همان زمان در چندین ایالت دیگر آلمان نیز دامن زد.
ایالتهای بادن-وورتمبرگ و شلسویگ-هولشتاین در آن سال قوانین سخت گیرانهتری را در مدارس به اجرا گذاشتند. ایالت راینلند-فالتس نیز قانون مدارس خود را اصلاح کرد تا به گفته وزارت آموزش این ایالت « از نظر قانونی ممنوعیت پوشاندن صورت را تضمین کند » .
برخی ایالتهای آلمان مانند نوردراین-وستفالن و برمن در گذشته استدلال کردهاند که نمیخواهند تک مورد در این زمینه را بزرگ نمایی کنند. به گفته آنها حجاب کامل در مدارس مطلوب نیست، اما دلیلی برای تشدید قوانین مدارس وجود ندارد.
( دویچه وله )
گروه رسانه/
یک مدیر دبیرستان روز سهشنبه هفتم مه در استانبول به ضرب گلوله یک دانشآموز سابق این دبیرستان کشته شد. بهدنبال این قتل هزاران معلم در سراسر ترکیه دست به اعتراض و اعتصاب عمومی زدند. همزمان مهاجربودن این دانشآموز به گفتار نژادپرستانه و مهاجرستیزی دامن زده است.
گروه رسانه/
در سال ۲۰۲۴ کشور فنلاند برای هفتمین سال متوالی به عنوان شادترین کشور جهان در رتبهبندی سازمانهای بینالمللی قرار گرفت.
گروه اخبار/
"۱۲۰ ساعت" آموزش آلمانی معادل " ۸۰ جلسه" کلاس یک و نیم ساعته, برای "سطح مقدماتی A1"
قیمت واقعی دوره ۴ میلیون تومان است ولی ...
( می توانید با واریز هر مبلغی به دلخواه خودتون از ۲۰۰ هزار تومان تا ۴ میلیون تومان، با توجه به شرایط مالی خودتان) این آموزشهای بینظیر را به صورت کامل دریافت کنید.
( لطفاً بعد از واریز مبلغ مورد نظر بین ۲۰۰ هزار تا ۴ میلیون به کارت شماره ۶۰۳۷۹۹۷۴۵۶۳۱۸۹۳۱ به نام محمد تنها/ نزد بانک ملی فیش واریزی را به این شماره ۰۰۹۸۹۱۲۸۴۱۰۹۴۲ در واتس اپ ارسال کنید)
« محمد تنها » هستم. کارشناسی و کارشناسی ارشد را در رشته مترجمی زبان آلمانی در دانشگاه به اتمام رساندم و مدیریت آموزشی هم رشته تحصیلی من در مقطع دکتری میباشد.
insta. : @cafe.deutsch.erwachsene
WhatsApp: 09128410942
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
جستارگشایی:
به گواهی تاریخ ، واقعه مهم اخراج پرتغالیها از تنگه هرمز توسط شاهعباس کبیر، بهانه نامگذاری دهم اردیبهشت به نام « روز ملی خلیجفارس » در ایران است.
این که دولت و ملت ایران به حفظ نام خلیج فارس حساس بوده و مانع از تغییر و قلب ماهیتش شوند کاری شایسته، بایسته و البته ناکافی است.چرا که منابع سرشار و مشترک بستر خلیجفارس در سالیان متمادی به دلیل سرمایه گذاری ناکافی ایران و ضعف تکنولوژیکی معطوف به تحریمها، توسط شیخنشینها فرصتطلبانه و یکطرفه غارت میشود و ما در این سونامی غارت یک طرفه ثروت عمدتا به حفظ نام خلیجفارس مشغول شدهایم و دگر هیچ.
از منظر روابط بینالملل افزایش اقتدار و چربش هژمونی ، ایران قوی بدون دخالت نظامی هم میتواند در نگهداشت این نام زیبا و تاریخی موثر افتد.
« بعد از صنعت ملی شدن نفت ایران و کوتاه شدن دست انگلیسی ها از منابع نفت ایران از سال 1950 نماینده سیاسی انگلیسی مقیم بحرین عبارت ساحل عربی را برای منطقهٔ جغرافیایی بخش جنوبی خلیج فارس که متعلق به عربهای تحتالحمایه انگلیس بود مرسوم ساخت و سپس به مرور کلمه خلیج عربی را جایگزین آن ساخت و سپس این نام را به کل خلیج فارس تعمیم داد.
با این وجود تا اوایل دهه 1960 هیچ گونه بحث و جدلی بر سر اسم خلیج فارس نبود و در تمام منابع اروپایی و آسیایی و امریکایی، دانشنامهها و نقشه های جغرافیایی این کشورها نام از خلیج فارس در تمام زبانها به همین نام یاد شده است » .
از خزر تا مازندران
در درازنای تاریخ حداقل ده نام مختلف برای دریای خزر از طرف ملتها و دولتهای مختلف جهان مورد استفاده بوده است . دریای خزر، دریای مازندران، دریای گرگان (جرجان)، دریای هیرکان، دریای کاسپین،دریای قزوین، بحر خوارزم و...بخشی از نامهایی است که به فراخور زمان و مکان از طرف اقوام پیرامونی و بعضا غیرهمجوار نصیب دریای خزر شده است.
از بین این نامها خزر،کاسپین و مازندران مصطلحتر بوده و هرکدام فلسفه وجودی خود را دارا هستند. مازندران نامی است که بعضا در ایران مورد استفاده بوده و اشاره به بهترین و سرسبزترین کنارههای این دریای در حال دریاچه شدن است. خزر نامی است تاریخی و معطوف به ترکان یهودی تبار خزر و کاسپین عنوانی است که شمول جهانی داشته و بیشتر غربیها برای دریای خزر از آن استفاده میکنند.
ما همان قدر که به خود حق و اجازه میدهیم که برای دریای خزر در داخل نام دریای مازندران را انتخاب کنیم به همین سیاق کشورهای عربی حوزه خلیج فارس این حقانیت را به خود قائل میشوند که کنارههای خود را سواحل عرب بنامند و از این منظر شاید بر آنها حرجی نباشد.
مشغول شدن با نام خلیجفارس؟!
دکتر توکل غنیلو دانشآموخته تجارت بینالملل در جایی مینویسد:
« ...قضیه حتی فاجعه بارتر از آن است که آقای مولوی توصیف میکنند. چون کسر قابل توجهی از مبلغی که ایشان به عنوان عدم النفع یاد میکنند عملاً زیان است نه عدم النفع.
مصداق بارز این زیان را در میدان مشترک گازی ی بین ایران و قطر (پارس جنوبی/ گنبد شمالی) شاهد هستیم. این میدان واقع در خلیج فارس، فارغ از ۵۰ میلیارد بشکه میعانات گازی، با حدود ۵۱ تریلیون متر مکعب ذخایر گازی اثبات شده در جا ( in-statu) بزرگترین میدان گازی جهان است.
عظمت و اهمیت این میدان وقتی مشخص میشود که بدانیم کل ذخایر گازی اثبات شده در جهان حدود ۱۸۸ تریلیون متر مکعب و مجموع ذخایر گازی روسیه به عنوان دارنده بزرگترین منابع گازی جهان ۳۷.۴ تریلیون متر مکعب است.
حدود دو دهه است که ایران به جهت تحریمها، عدم سرمایهگذاری و نیز فقدان تکنولوژی لازم نتوانسته است از این منبع عظیم متناسب با سهم حدود ۳۸ درصدی خود از میدان (۳۷۰۰ کیلومتر مربع از مجموع ۹۷۰۰ کیلومتر مربع)، بهره برداری کند.
در همین دوره زمانی، قطر با سیاستهای سرمایهگذاری مناسب اسب استخراج و صادرات گازی خود را چهارپا تاخته و با بهرهگیری از آن رفاه حداکثری برای شهروندان خود فراهم کرده است. صرفاً در سال گذشته ۱۳۲ میلیارد دلار درآمد از صادرات گاز داشته است. قطر در صادرات LPG در صدر جدول قرار دارد.
با لحاظ اینکه اکثریت گاز صادراتی قطر از میدان مشترک مذکور استخراج میشود محاسبه میزان ضرر و زیان ایران از عدم سرمایهگذاری لازم برای استخراج متناسب گاز از این میدان، کار صعب و سختی نیست. این دیگر عدم النفع نیست بلکه زیان مطلق و از دست دادن ثروت طبیعی است » .
خلیج فارس؛ قلب تپنده خاورمیانه
علاوه بر ذخایر بی نظیر نفت و گاز خلیج فارس به وسعت بیش از دو میلیون و سیصد کیلومتر مربع نباید از موقعیت استراتژیک، ژئواستراتژیک و دیگر مواهب خدادای خلیج فارس غافل شد.
بخشی از اهمیت خلیجفارس را لیست میکنیم :
- دارا بودن بیش از پنجاه بندر ماهیگیری مهم جهان
- زیستگاه بیش از ۲۰۰ گونه متنوع از آبزیان
- مهمترین آبراه خاورمیانه
- زیباترین سواحل مرجانی و نقرهای جهان
- بیش از ۱۳۰ جزیره مسکونی و غیرمسکونی
- صیدگاه مرغوبترین مروارید جهان
- سومین خلیج بزرگ جهان
- بزرگترین انبار و ترمینال نفتی جهان
- بیش از ۲۰۰ چشمه آب شیرین در دل آبهای شور
- مهمترین منطقه راهبردی و سیاسی جهان
حرف آخر اینکه ؛
به قول دکتر غنیلو "جالب اینجاست که جامعه روشنفکری کشور هم به جای توجه به عمق این فاجعه و زیان صدها میلیارد دلاری، خود را مشغول به دفاع از نام خلیج فارس کرده که عملاً نه پایهی مستحکم حقوقی و زبان شناسی دارد و نه انتفاع اقتصادی.
این هم رابطه بین فرهنگ و توسعه » .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
مارچلو ربلو دیسوسا، رئیس جمهور پرتغال اعلام کرد که این کشور در قبال جنایات انجامشده در طول دوران بردهداری و دوره استعمار مسئول است و پیشنهاد کرد که در این زمینه غراماتی پرداخت شود.
طی چهارصد سال از دوران استعماری، دستکم ۱۲.۵ میلیون آفریقایی از روستاهای خود ربوده شده و توسط کشتی و تجار عمدتاً اروپایی به سرزمینهای دوردست برده شده و به عنوان برده فروخته شدند.
کسانی که از این سفرها جان سالم به در میبردند، در مزارع قاره آمریکا، عمدتاً در برزیل و کارائیب، به کار سخت مشغول شدند در حالی که دیگران از نیروی کار آنها سود میبردند.
پرتغال نزدیک به ۶ میلیون آفریقایی را در آن دوره به بردگی کشیده که بیش از هر کشور اروپایی دیگری بوده است.
این کشور اما تاکنون نسبت به این گذشته خود مسئولیتی نپذیرفته و در مدارس پرتغال در مورد نقش این کشور در تجارت برده کمتر موضوعی تدریس میشود.
در عوض، در مدارس این کشور، از دوران استعماری پرتغال که طی آن سرزمینهایی چون آنگولا، موزامبیک، برزیل، دماغه سبز و تیمور شرقی و همچنین بخشهایی از هند در اختیار پرتغال بود، اغلب به عنوان «مایه غرور ملی» یاد میشود.
رئیس جمهور پرتغال شامگاه سهشنبه چهارم اردیبهشت، در مراسمی با حضور خبرنگاران خارجی گفت که لیسبون «مسئولیت کامل» اشتباهات گذشته را بر عهده میگیرد و از کنار این جنایات، از جمله قتلعامهای استعماری، نباید «بدون پرداخت هزینه» رد شد.
ربلو دیسوسا گفت: «ما باید هزینههای آن را بپردازیم. باید دید آیا اقداماتی بوده که مجازات نشده و مسئولانش دستگیر نشدهاند؟ آیا کالاهایی وجود دارد که غارت شده و بازگردانده نشده؟ بیایید ببینیم چگونه میتوانیم این اَعمال گذشته را جبران کنیم.»
ایده پرداخت غرامت یا انجام اصلاحات دیگر برای مسئولیتپذیری نسبت به دوران بردهداری در سراسر جهان رو به افزایش است. از جمله تلاشهایی برای ایجاد یک دادگاه ویژه در مورد این موضوع صورت گرفته است.
فعالان مدنی میگویند اقدامات جبرانی و اتخاذ سیاستهایی برای مبارزه با نابرابریهای ناشی از گذشته پرتغال، از جمله نژادپرستی سیستماتیک، ضروری است.
رئیس جمهور پرتغال سال گذشته گفت که این کشور باید از تجارت برده فرا-اقیانوسی و استعمار عذرخواهی کند، اما این اظهارات تنها در حد یک عذرخواهی ساده بود.
وی روز سهشنبه گفت که اذعان به وقایع گذشته و پذیرش مسئولیت آن، مهمتر از عذرخواهی است.
او افزود که «عذرخواهی تنها بخش سادهای از جبران اشتباهات گذشته است.»
پایان پیام/
گروه رسانه/
خبرگزاری آنادولو نوشت : ( این جا )
« گزارشگران سازمان ملل متحد در بیانیهای گزارش دادند که بیش از 80 درصد از مدارس غزه که تحت حملات شدید اسرائیل قرار دارد، تخریب شده یا آسیب دیدهاند.
در این اطلاعیه تصریح شد که سیستم آموزشی فلسطین به طور سیستماتیک ویران شده است.
گزارشگران سازمان ملل متحد، در مورد حملات به مدارس، دانشگاه ها، معلمان و دانش آموزان در نوار غزه به شدت ابراز نگرانی کردند.
در این اطلاعیه حملات اسرائیل به عنوان « قتل عام آموزشی » توصیف شده و خاطرنشان شده است که آموزش به طور سیستماتیک از طریق دستگیری، بازداشت یا کشتن معلمان، دانش آموزان و کارکنان و همچنین تخریب زیرساختهای آموزشی تخریب شده است.
در این اطلاعیه همچنین آمده است: بیش از 5 هزار و 479 دانش آموز، 261 معلم و 95 استاد در حمله 6 ماهه اسرائیل به غزه کشته شدند و بیش از 7 هزار و 819 دانش آموز و 756 معلم مجروح شدند که این تعداد روز به روز در حال افزایش است.» .
در همین حال ؛ آندرهآ دی دومنیکو، رئیس دفتر امور بشردوستانه سازمان ملل متحد برای غزه و کرانه باختری، به خبرنگاران گفت که برای بازگرداندن این خدمات و دستیابی به حداقل استانداردها، «عملیات گسترده» مورد نیاز است و این کار در حین عملیات نظامی امکانپذیر نیست.
او به تخریب بیمارستانها، تأسیسات آب و فاضلاب، خانهها، جادهها و مدارس اشاره کرد و افزود: «حتی یک دانشگاه در غزه سرپا باقی نمانده است». ( این جا )
حملات اسرائیل به فضاهای آموزشی در تضاد کامل با « ماده ۲۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر » در زمینه ی « حق آموزش » و ابتدایی ترین حقوق شهروندی و انسانی است .
پایان پیام/