تحقیقات نشان میدهند درصد بالایی از دانش آموزان آمریکایی در ایام تعطیلات کرونایی مدارس در کلاسهای آنلاین مشارکت نمیکنند.
به گزارش اجوکیشن دایو، به دنبال تعطیلی مدارس در اثر شیوع کرونا ویروس، نظرسنجی از 5659 آموزگار توسط Fishbowl (نرم افزاری است که در آن افراد شاغل به بحث و گفت و گو در ارتباط با حیطۀ شغلی خود و مسائل و مشکلات آن می¬پردازند) نشان داده است که 35% پاسخ دهندگان، حضور 0 تا 25 درصدی محصلین در کلاس های درس آنلاین (مجازی) را گزارش کرده اند و 55% نیز اظهار داشته اند که کمتر از نیمی از دانش آموزان در این کلاس ها شرکت کرده¬اند.
نظرسنجی فوق حاکی از این امر بوده است که ایالت میشیگان با تعداد حداقل 100 پاسخ دهنده از بالاترین میزان غیبت در کلاس های آنلاین برخوردار بوده است که 62% آنها اظهار داشته اند که کمتر از یک چهارم دانش آموزان شان درکلاس های از راه دور (مجازی) شرکت کرده اند. همچنین بیش از 40% آموزگاران مورد بررسی در ایالات کارولینای شمالی، اوهایو و کالیفرنیا از حضور کم رنگ در کلاس های مجازی حکایت کرده اند.
از سوی دیگر ایالات نیوجرسی و تگزاس با اکثریت تعداد پاسخ دهندگان و گزارش بیش از 50 درصد نام نویسی دانش آموزان، بالاترین میزان مشارکت در این کلاس ها را داشته اند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
پژوهش دانشگاه آکسفورد درباره سلامت روان نشان میدهد این روزها کودکان نگران کمبود مواد غذایی و ابتلای خانواده به بیماری کرونا هستند.
به گزارش گاردین، بر اساس یافتههای یک نظرسنجی، یک پنجم کودکان سنین ابتدایی (5-11 سال) از بیرون آمدن از خانههایشان در هراساند و نگران نبودن غذای کافی در طول دوره شیوع بیماری کوید 19 هستند.
پژوهشی در دانشگاه آکسفورد با هدف پیگیری تاثیر این بیماری همهگیر بر سلامت روان کودکان و جوانان انجام شده است. نخستین یافتههای این پژوهش حاکی از این است که کودکان خردسال (4-10 سال) نسبت به افراد گروه سنی 16-11 سال از این بابت نگرانترند.
نتایج به دست آمده از 1500 والدینی که تاکنون در پیمایش Co-SPACE (Covid-19 Supporting Parents, Adolesents and Children in Epidemics) نام نویسی کردهاند نشان دهنده این است که بیش از نیمی از کودکان خردسال (53%) نگران ابتلای خانواده و دوستانشان به این بیماری هستند.
یک سوم (33%) والدینی که در این نظرسنجی شرکت کرده بودند اظهار داشتهاند که فرزندانشان از این بابت که خودشان به بیماری مبتلا شوند هراساناند، تقریباً یک چهارم (23%) کودکان خردسال نگران آلوده کردن افراد دیگر هستند و بیش از یک سوم (36%) آنها نیز به علت عقب ماندن از تکالیف مدرسه مضطرب هستند.
والدین کودکان خردسال همچنین این گونه بیان کردهاند که فرزندانشان نگران میزان درآمد حاصله خانوار (16%) و تاثیر طولانی مدت شیوع این بیماری در آیندهاند. (15%)بر اساس مشاهدات والدین، فرزندان بزرگتر آنها به طور قابل ملاحظهای کمتر نگران این موضوع هستند. با این وجود محققان خاطرنشان کردهاند برخلاف فرزندان خردسال که ممکن است اضطراب خود از این مسئله را به والدین خویش ابراز کنند، برای والدین پی بردن به احساسات فرزندان بزرگسالشان چندان راحت نیست.به گفته کتی کرسول (Cathy Creswell)، استاد روانشناسی بالینی دانشگاه آکسفورد، به طور کلی تحقیقات انجام شده اطلاعات ارزشمندی را در مورد چگونگی نحوه حمایت والدین و سرپرستان از سلامت روان فرزندانشان ارائه کرده است. با این حال در این مرحله دانستههای ما درباره آنچه که ممکن است در زمینه بیماری کوید 19 موثرترین باشد اندک است.
امیدواریم که بیش از 10000 والدین و سرپرستان در نظرسنجی آنلاین جدید شرکت کنند. پاسخ آنها ما را به درک حقیقی این موضوع رهنمون میسازد که چگونه خانوادهها با این مسئله به مقابله میپردازند و چه نوع حمایتی از کودکان، جوانان و خانوادههای آنها در این دوره میتواند منجر به تفاوتی چشمگیر در وضعیت آنها شود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
گرتا تونبرگ، فعال محیط زیست سوئدی جایزه ۱۰۰ هزار دلاری را که یک موسسه دانمارکی به او اهدا کرده بود به صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل (یونیسف) برای استفاده در مقابله با همه گیری ویروس کرونا اهدا کرد.
خانم تونبرگ گفته: “همانند بحران زیست محیطی، شیوع ویروس کرونا هم یک بحران حقوق کودکان است.” او افزوده: “این ویروس هم اکنون و در دراز مدت بر تمام کودکان تاثیر خواهد گذاشت، و گروه های آسیب پذیر بیشتر تحت تاثیر آن قرار خواهند گرفت. من از همه درخواست می کنم که قدم جلو بگذارند و به من در حمایت از هدف اساسی یونیسف که همانا حفظ کودکان است، بپیوندند تا بدین ترتیب از بهداشت و ادامه آموزش حمایت کنیم.” ( ایران امروز )
پیش تر سازمان عفو بینالملل جایزه مهم "سفیر وجدان" سال ۲۰۱۹ را به گرتا تونبرگ، کنشگر دفاع از محیط زیست اهدا کرد. این جایزه مهم حقوق بشری تا کنون به افرادی همچون واسلاو هاول، نلسون ماندلا و ملالا یوسفزی اهدا شده است.
گرتا تونبرگ پس از دریافت جایزه یاد شده گفت: «این جایزه برای همه جوانان شجاعی است که برای دفاع از آینده پیکار میکنند.»
او گفت که هنوز بسیاری از مردم به ارتباط تغییرات اقلیمی با پدیدههایی همچون مهاجرت، گرسنگی و نقض حقوق بشر آن گونه که باید و شاید پی نبردهاند.
گرتا تونبرگ همچنین از همگان خواست تا به انفعال خود خاتمه داده و دست به اقدام بزنند. او گفت:«انسانها میمیرند و بهرغم آن بسیاری حاضر نیستند نسبت به این موضوع اقدام کنند.»
کومی نایدو، دبیرکل سازمان عفو بینالملل به هنگام اهدای جایزه گفت: «اغلب گفته میشود که جوانان امروز، رهبران فردا هستند.»
او ابراز خرسندی کرد که گرتا تونبرگ و بسیاری ازجوانان این سخن را نپذیرفته و تا فردا منتظر نماندهاند. او تاکید کرد که هرگاه ما امروز اقدام نکنیم، «فردا برای هیچ کس آیندهای باقی نمیماند.» ( دویچه له فارسی )
پایان پیام/
سازمان تنظیم مقررات و قوانین تحصیلی در بریتانیا میگوید داوطلبانی که امتحان کنکورشان به علت شیوع کرونا لغو شده است احتمالا برای سال تحصیلی جدید در دانشگاهها پذیرش نمیشوند.
به گزارش تلگراف، دیدهبان امتحانات هشدار داده است دانشآموزانی که به دلیل نارضایتی از نمره دوره «اِی لِوِل» (معادل پیشدانشگاهی) خود خواهان شرکت در امتحان تجدیدنظر (معادل کنکور سراسری) هستند، با یک سال وقفه تحصیلی مواجه خواهند شد.
در بریتانیا دانشآموزان پیشدانشگاهی که از نتایج اعلام شده در تابستان ناراضی هستند این فرصت را خواهند داشت تا در ابتدای سال تحصیلی دانشگاهی مجددا امتحان بدهند و ثابت کنند که قادر به کسب نمرهای بالاتر از «نمره پیشبینی شده» هستند.
گفتنی است «A level» معادل دوره پیشدانشگاهی در ایران است. دانشآموزان بعد از طی مراحل ابتدایی در کشور خود و یا در کشورهای دیگر باید ابتدا دوره دوساله Alevel را بگذرانند و پس از آن به انتخاب رشته برای تحصیل در دانشگاه اقدام کنند. دانشآموزانی که از نمره «A level» خود رضایت ندارند میتوانند در آزمون تجدیدنظر شرکت کنند که معادل کنکور سراسری در کشور ماست.این درحالی است که آفکال (Ofqual)، نهاد تنظیم مقررات امتحانات، اظهار کرد ضمانتی وجود نخواهد داشت که دانشگاهها بتوانند این بخش از دانشآموزان را پذیرش کنند.
به گفته دیدهبان امتحان، تنها تعداد کمی از دانشگاهها قادر خواهند بود آغاز ترم جدید را به تعویق بیاندازند یا به دانشآموزان اجازه دهند تا کلاسهای خود را دیرتر آغاز کنند. این بدان معناست دانشآموزانی که مایل به شرکت در آزمون تجدید نظر (کنکور) هستند و میخواهند با نمرات جدید خود انتخاب رشته کنند باید خود را برای یک سال وقفه تحصیلی آماده کنند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
تسنیم نوشت :
" به گزارش خبرگزاری تسنیم از چابهار، یسرا سلیمانی دختر 13 ساله فنوجی است که با حضور در رقابتهای جهانی محاسبات ذهنی ریاضی چرتکه 2019 کامبوج، توانسته چهارمین مقام قهرمانی این دوره از رقابتها را دریافت کند و مادر او نیز چندی پیش طی یک مصاحبه از مسئولان آموزش و پرورش گلایههایی را نیز مطرح کرده بود.
معاون مدیرکل و مدیر آموزش و پرورش چابهار که این دختر نوجوان را به عنوان مشاور مدیریت آموزش و پرورش چابهار منصوب کرده، در گفتوگو با خبرنگار تسنیم اظهار داشت: یک روز که در اینترنت دنبال مطلبی بودم، در گزارشی خواندم که مادر یسرا از آموزش و پرورش گلایه کرده و گفته بود انتظار ما از سیستم بیشتر از این حرفها بود.
همایون امیری ادامه داد: به این فکر افتادم که اگر این دختر بخواهد با این وضعیت ادامه بدهد و با چنین بیمهری روبهرو شود، امکان دارد نتواند آن طور که باید موانع موفقیت را یکی پس از دیگری از سر راه خود بردارد؛ در نتیجه او و خانوادهاش را به دفتر خودم دعوت کردم و گفتم که نه سیستم بیمهر است و نه مردم نسبت به شما بی تفاوت هستند بلکه مردم این سرزمین برای اقدامات شایسته یسرا بسیار قدردان شما هستند که چنین دختری را تحویل جامعه دادهاید.
وی افزود: در مورد سیستم نیز ماجرا را به این حساب بگذارید که مشغله زیادی فردی مسئول، باعث شده شما فراموش شوید و در ادامه به یسرا گفتم دختر خوبم من 50 هزار نفر دانشآموز در سطح شهرستان دارم، آیا حاضری بیایی و در اداره آموزش و پرورش چابهار به عنوان مشاور به دانشآموزان من فعالیت کنی و در اینجا مشغول به کار شوی که او با کمال خرسندی این شغل را پذیرفت و کلی خوشحال شد.
وی ادامه داد: هدف من این است که دختران دیگری هم در هر جایی از کشور هستند، خانوادههایشان به این باور برسند که اگرچه جایگاه اجتماعی بالایی نداشتند اما مانند آنها خانوادهای هست، که چنین دختری را تربیت کرده که افتخار کشور و استان سیستان و بلوچستان است، مخصوصاً روی صحبت من با خانوادههایی است که دخترانشان را مجبور میکنند به ازدواج زودرس و یا حتی کار اجباری، این ها نیز باید بدانند دخترانشان می توانند یک روزی مثل یسرا افتخارآفرین برای نظام جمهوری اسلامی ایران باشند.
امیری گفت: ابلاغ یسرا سلیمانی کاملا رسمی است و ایشان به صورت رسمی در آموزش و پرورش چابهار از این به بعد فعالیت خواهند داشت و حقوق ایشان نیز از صندوقی به نام توسعه عدالت آموزشی در خود اداره که به تازگی به همراه همکارانمان باز کردهایم پرداخت میشود و من اعتقادم این است که شاید چیزهایی وجود داشته باشد که من مدیر در آموزش و پرورش به چشمم نیاید اما این دختر نابغه میتواند همین موضوعات را به ما یادآوری و کمک برای بهبود سیستم آموزشی باشد. " پرسش این است که اگر از نظر این مسئول ، سیستم بی تفاوت نیست ؛ پس ماجرای مریم میرزاخانی ها .... از کجا نشات می گیرد ؟
در ابتدا به تاریخچه مختصری از زندگی نامه یسرا سلیمانی پرداخته می شود :
یسرا سلیمانی ، نابغه ی کم سن و سال، فرزند کریم بخش سلیمانی و بومی استان سیستان و بلوچستان و شهرستان فنوج و ساکن کردکوی استان گلستان می باشد. مادر یسرا، دارای مدرک کارشناسی ارشد زیست گیاهی گرایش سیستماتیک و پدر وی نیز دارای مدرک کارشناسی کار و فناوری می باشد.
مادر یسرا درباره ی هوش و نبوغ او این چنین می گوید: ” از سال سوم ابتدایی در کلاس های محاسبات ذهنی ریاضی با چرتکه شرکت کرد! روزی که یسرا در امتحانات شهرستانی مقام اول را کسب کرد، همه شوکه شدند! پس از مرحله ی استانی، این موفقیت ها در رده ی کشوری و جهانی ادامه پیدا کرد. امسال هم همچون سال گذشته در شهرستان، استان، کشور و حتی جهان اول شد!
یسرا دویست سوال ریاضی را در مدت زمان هشت دقیقه جواب می دهد! سوالاتی که یک صفحه ی آن جمع و تفریق است و یک صفحه ی آن ضرب! البته با توجه به سطح دانش آموزان، سوالات تغییر می کنند. یا شما ده یا دوازده ردیف عدد یک رقمی را از یسرا بپرسید، او در کمتر از یک دقیقه، جواب خواهد داد! حتی نبوغ در ضرب های یک رقمی در دورقمی و دورقمی در دورقمی و… را نیز به راحتی پاسخ می دهد! “
همچنین مادر یسرا درباره ی حمایت های دولتی از فرزند خود در مصاحبه ای، چنین می گوید: ” ما کوچک ترین حمایتی را از هیچ نهاد یا ارگانی نداشته ایم و تمامی هزینه های مسابقه رفتن یسرا به مسابقات جهانی، کشوری، استانی و… بر عهده ی خود خانواده است! من در سال گذشته، از اداره ی خود وام گرفتم تا توانستیم دخترم را به مسابقات ببریم! امسال نیز از بانک وام گرفتیم. اما من از همین اکنون در این فکر هستم که سال آینده، از کجا وام دریافت نمایم! حتی نمی دانم قسط های این وام ها را چگونه بایستی پرداخت کنم!
آیا هیچ بودجه ای در این کشور، برای حمایت از امثال ما در نظر گرفته نشده است؟ “
در جدیدترین افتخار، یسرا سلیمانی، قهرمان سه دوره مسابقات جهانی محاسبات ذهنی ریاضی ” چرتکه ” (که به مسابقات یوسی مَس ucmas معروف است) که با حمایت منطقه آزاد چابهار به مسابقات جهانی سال ۲۰۱۹ میلادی کشور کامبوج اعزام شده بود، موفق شد برای چهارمین سال پیاپی و از بین دو هزار و ۲۰۰ نفر دانش آموز شرکت کننده از هفتاد و پنج کشورجهان، قهرمانی این مسابقات را بدست آورد!
پدر یسرا، کریم بخش سلیمانی در این باره می گوید: ” یسرا در دو سطح از مسابقات، یعنی سطح اینتر A و سطح اینتر B جهانی شرکت کرده است و هر دو سال نیز در هر دو سطح، قهرمان جهان شده است. “
یسرا علاوه بر اینکه قهرمان مسابقات جهانی ” چرتکه ” در کشورهای امارات متحده و مالزی می باشد، او قهرمان مسابقات ” چرتکه ” کشوری نیز است. ( کولاک )
جالب است بدانیم « یسرا سلیمانی » در سال 2019 برای چهارمین بار پیاپی قهرمان مسابقات جهانی محاسبات ذهنی ریاضی "چرتکه" در کشور کامبوج می شود , اما مسئولان آموزش و پرورش تازه ایشان را کشف کرده و سمت " مشاور " را به ایشان اعطا می کنند !
آیا در این مدت مسئولان وزارت آموزش و پرورش متوجه جایگاه علمی این نابغه ریاضی نشده بودند ؟
آیا جز ارسال پیام تبریک اقدام دیگری هم انجام داده اند ؟
« مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانشپژوهان جوان» چه کاری برای این دانش آموز انجام داده است ؟
پرسش « صدای معلم » آن است که مصادیق « مشغله زیادی فردی مسئول» چیست ؟
آیا بهتر نیست مسئولان آموزش و پرورش کمی از بوروکراسی ادرای و ارسال فله ای بخشنامه به مدارس کاسته و به فکر " کیفیت آموزش " و رصد کردن چنین افراد و حمایت مادی و معنوی از آنان باشند ؟
واقعا جایگاه دانش آموزانی در این حد اعطای سمت های تشریفاتی مانند مشاور به آنان است ؟
« زهره میرلاشاری » مادر یسرا در برنامه زنده در شبکه 3 صدا و سیما از مسئولین خواست که اگر حمایت مالی نمی کنند حداقل با کنار گذاشتن مسائل ملیتی، از یسرا سلیمانی نابغه ریاضی ایران حمایت معنوی داشته باشند.
پرسش این است که اگر از نظر این مسئول ، سیستم بی تفاوت نیست ؛ پس ماجرای مریم میرزاخانی ها .... از کجا نشات می گیرد ؟
کودکان انگلیسی که پیش از شیوع کرونا مشمول حق دریافت وعدههای غذایی رایگان در مدرسه بودهاند، در زمان شیوع این بیماری و قرنطینه از کوپنهای خرید سوپرمارکتی بهرهمند خواهند شد.
به گزارش ایندیپندنت، به این افراد ژتونهایی به ارزش 15 پوند در هفته داده خواهد شد که برای استفاده در سوپرمارکتهایی خاص معتبر است.
به گفته گوین ویلیامسون، وزیر آموزش و پرورش بریتانیا، هیچ کودکی نباید به علت تمهیدات به کار گرفته شده در جهت مبارزه با شیوع ویروس کرونا مجبور به تحمل گرسنگی شود.
دولت بریتانیا به دنبال تصمیم خود مبنی بر تعطیلی مدارس در جهت مبارزه با شیوع ویروس کوید 19، حدود دو هفته پیش برنامه و طرح خود برای مقابله با سوء تغذیه کودکان در این دوره را اعلام داشته است.هم اکنون در حدود 3 / 1 میلیون دانشآموز واجد شرایط دریافت وعدههای غذایی رایگان در مدارس هستند.
ویلیامسون علاوه بر دعوت مدارس سراسر انگلستان برای پیوستن به طرح مذکور اعلام کرده است که دولتهای ولز، اسکاتلند و ایرلند نیز میتوانند در این طرح ثبتنام کنند.
وی از طرح فوق به عنوان کمک بزرگی به خانوادهها یاد و عنوان کرد به محض ملحق شدن مدارس به این طرح، کوپنها از سوی خزانه آموزش و پرورش و از طریق ایمیل به خانوادههای واجد شرایط ارسال خواهد شد.از طرف دیگر، برای آن دسته از خانوادههایی که به اینترنت دسترسی ندارند، مدرسه مورد نظر میتواند به نیابت از این افراد نسخههای کاغذی این کوپنها را دریافت کرده و به آنها تحویل دهد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
ایرنا نوشت: نتایج مطالعات محققان انگلیسی نشان داد که تعطیلی مدارس نه تنها تاثیر چندانی در کنترل و مهار شیوع ویروس کووید-۱۹ ندارد بلکه با پیامدهای اقتصادی و اجتماعی منفی برای کشورها همراه خواهد بود.
در پی تشدید بحران همهگیری کووید-۱۹ و در راستای کمک به طرح فاصلهگذاری اجتماعی، تاکنون مدارس بیش از ۱۰۰ کشور جهان تعطیل شدهاند. حال اما یک پژوهش جدید مؤثر بودن این تعطیلیها را در کاهش شیوع این بیماری زیر سؤال برده است.
به گزارش تارنمای روزنامه «گاردین»، در این مطالعه تیمی از محققان به سرپرستی دانشگاه کالج لندن (UCL) با مرور ۱۶ تحقیق درباره همه گیری دیگر کرونا ویروسها از جمله اپیدمی سارس در سال ۲۰۰۳، دریافتند که تعطیلی مدارس به مهار این نوع بیماریها کمکی نمیکند.
محققان در این تحقیق که در مجله The Lancet Child & Adolescent Health منتشر شده است، نتیجه گرفتند که شواهد و مدارکی که از تعطیلی مدارس برای مبارزه با کووید-۱۹ پشتیبانی میکنند «بسیار ضعیف» بوده و آمارها از شیوع آنفولانزا حاکی از آن است که چنین راهکاری «بر یک ویروس با انتقال پذیری بالای کووید-۱۹ تاثیر ناچیزی داشته و میزان اثربخشی بالینی مشهود آن بر دانشآموزان پایین است.»
بر اساس برآوردهای سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو)، ۸۹ درصد دانشآموزان در سراسر دنیا اکنون با تعطیلی مدارس روبهرو هستند که تاثیرات عمیقی روی آینده نظام آموزشی کشورها خواهد گذاشت.
در محیطهای دانشگاهی علاوه بر تعطیلی کلاسهای درس، آزمونها، کنفرانسها و سایر رویدادهای عمومی لغو شدهاند و بدین ترتیب تکلیف سال تحصیلی آینده و پذیرش دانشجوی جدید در دانشگاهها در هالهای از ابهام قرار دارد. "
هم زمان با آغاز بحران کرونا ؛ « صدای معلم » گفت و گویی را با دکتر احد نویدی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در 4 اسفند 1398 انجام داد . ( این جا )
نویدی به صدای معلم گفت :
" در كشور ما در اثر ضعف سرمايه اجتماعي و اعتماد عمومي، همه چيز رنگ و بوي سياسي پيدا ميكند و ارزيابي تدابير مؤثر را دشوار ميسازد. بنابراين، بايد ديد چه گروههايي به تعطيلي مدارس اصرار ميكنند ؟
برخي از خانوادهها واقعا نگران هستند و بيم آن دارند كه فرزندان آنها در مدرسه مبتلا بشوند و در اثر ترس در مورد امكان ابتلا و نيز اثرات بيماري فاجعه سازي ميكنند و معمولا از اثرات رواني اين فاجعه سازي غفلت ميورزند.
معلمان و دانشآموزان عزيز ما به دلايلي از تعطيلي استقبال ميكنند. مديران ارشد كشور هم معمولا در اتخاذ تصميم قاطع و قابل اعتماد ناتوان هستند.
در اين شرايط براي اتخاذ تصميم معقول بايد همه جوانب امر را در نظرگرفت .
.به نظر ميرسد بهترين تصميم آماده سازي محيط مدارس و آموزش بهداشت براي رعايت بهداشت و انجام فعاليت آموزشي است.
بايد توجه داشت كه تعطيلي مدارس در كل كشور براي چند هفته مي تواند پيامدهاي زيانباري داشته باشد و در مورد فايده آن ترديد جدي وجود دارد.
يكي از پيامدهاي قابل انتظار نوعي لوث مسئوليت و تضعيف هر چه بيشتر اتوريته نظام مركزي سلامت است.
تعطيلي مدارس تنها به معناي متوقف شدن فعاليتهاي آموزشي نيست بلكه نوعي اعلام فاجعه و توقف بسياري از فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي است. لذا بايد ديد مردم و ساير كشورها چه معنايي به اين امر خواهند داد و چگونه رفتار خواهند كرد."
پایان پیام/
اطلاع رسانی دولت چین درباره شیوع کرونا در این کشور غیرشفاف و حاوی اطلاعات غلط درباره مقیاس ، طبیعت و میزان عفونت این بیماری بود. یک وزیر کابینه انگلستان این اتهامات را علیه چین مطرح کرد. انتظار می رود دولت بریتانیا بابت پنهانکاری و گزارش های گمراه کننده از دولت چین توضیح بخواهد. سوء استفاده سیاسی چین از بحران کرونا برای به دست آوردن منافع اقتصادی نیز خشم دولتمردان انگلیس را برانگیخته است.
دانشمندان انگلیسی به بوریس جانسون نخست وزیر گفته اند که آمار مبتلایان و تلفات کرونا در چین می تواند 40 برابر ارقام رسمی دولت چین باشد. رادیو آسیای آزاد بر اساس گزارش های شهروندان ووهان گفته است که تعداد اجسادی که در ووهان چین در مدت بحران کرونا سوزانده شده و خاکستر آن تحویل خانواده ها شده بیش از 42 هزار جسد بوده است.
چینی ها آمار مبتلایان را در مدت بیش از سه ماه اپیدمی 81 هزار و تعداد کشته ها را 3300 نفر اعلام کرده اند. اطلاعات غلط و پنهان کاری احتمالی چین در مورد تعداد مبتلایان و تعداد کشته شدگان ، باعث شد که کشورهای دیگر موضوع را خیلی جدی نگیرند و آن را یک اپیدمی محلی تلقی کنند و در فکر آمادگی برای روبه روشدن با آن نباشند. اگر چنین باشد پنهانکاری دولت چین یک جنایت است.
بیماری در دسامبر 2019 در شهر ووهان چین و البته بعد از مدتها پنهان کاری شناخته شد و در مارچ 2020 به صورت آندمی (گسترش جهانی) درآمد. شیوه گسترش ویروس و تعداد کشته شدگان مطابق آمار رسمی دولت چین ابعاد خطر این ویروس را ناچیز و کم اهمیت و قابل کنترل نشان می داد. ظاهرا رفتار ویروس در کشورهای استبدادی با کشورهای دموکراتیک متفاوت است.
اگر مساله دادن اطلاعات ساختگی و غلط و کاهش آمار مبتلایان و کشته شدگان درست باشد ، دولت چین به دلیل پنهان کردن اطلاعات واقعی متهم به انتشار عمدی این بیماری درکشورهای دیگر می شود.عده ای معتقدند که چینی ها به دلایل اقتصادی ابعاد خطر ویروس را پنهان نگهداشتند تا به رقبای غربی خود آسیب برسانند.
پرسش این است که اگر ابتدا این بیماری در کشوری دمو کراتیک با گردش آزاد اطلاعات شروع می شد، آیا ابعاد فاجعه گسترش می یافت و کرونا از حالت اپیدمی به آندمی تبدیل می شد؟
تجربه کرونا نشان می دهد که حکومت های دموکراتیک و حکومت های توتالیتر و استبدادی ، حتی در مسایل بهاشتی و بیماری ها و مرگ انسان ها رویکردهای متفاوت دارند. اگر این اتفاق در کشوری دموکراتیک رخ می داد قطعا به دلیل اطلاع رسانی درست ، بقیه جهانیان خود را آماده می کردند.
در نظام کمونیستی چین تلفات و میزان ابتلا به کرونا یک موضوع سیاسی است که بر اساس مصلحت می توان آن را کاهش داد یا انکار کرد. اما در حکومت های دمو کراتیک که دولت نمی تواند خبرها را حبس کند یا مطابق مصلحت حکومت تغییر دهد و تنظیم کند . مردم با واقعیت ها روبه رو می شوند هم مواظب جان خود هستند و هم به دیگران هشدار می دهند که فاجعه ای رخ داده است و دیگران هم به موقع از جان خود محافظت می کنند.
نظام های دموکراتیک هم بی عیب نیست. حضور ترامپ به عنوان رییس جمهور در آمریکا و افرادی مانند بولسنارو در برزیل با رفتارها و گفتارهای عوامانه از عوارض منفی نظام های دموکراتیک است. اما نهادهای قانونی در این کشورها و نهادهای مدنی و رسانه های آزاد تا حد زیادی عملکرد این افراد را کنترل می کنند. علاوه بر این در این دموکراسی ها این افراد بعد از بالارفتن از نردبان قدرت در مهلت قانونی با رای مردم از همان نردبان پایین کشیده می شوند. پرسش این است که اگر ابتدا این بیماری در کشوری دمو کراتیک با گردش آزاد اطلاعات شروع می شد، آیا ابعاد فاجعه گسترش می یافت و کرونا از حالت اپیدمی به آندمی تبدیل می شد؟
در کشورهای شبه توتالیتر مانند روسیه ، ولادیمیر پوتین ، با توجیهات شبه قانونی 20 سال است قدرت را در دست دارد و حالا هم با تغییر قانون اساسی برای ماندن در قدرت تا ده سال دیگر خیز برداشته است.
در چین کمونیست هم شی جین پینگ رییس جمهور چین قصد ماندگاری ابدی در قدرت را دارد. ویروس کرونا بار دیگر مزیت نظام های دموکراتیک را بر نظام های توتالیتر و شبه توتالیتر نشان داد. در نظام های دموکراتیک انسان ها در سلامت و ابتلا و مرگ انسان واقعی هستند. اما در نظام های توتالیتر و شبه توتالیتر ، آدم های صرفا عدد هستند که بنا به مصلحت کم و زیاد می شوند.
گروه خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش
اقتصاددانان به خشکی بیان شهرت دارند اما آنها نیز همانند ادیبان اغلب از استعاره و تشبیه استفاده می کنند. به عنوان نمونه می توان به عبارت سرمایه انسانی اشاره کرد که «دیدره مک کلاسکی» از دانشگاه ایلینویز رایج کرده است.
اقتصاددانان دانش، مهارت و انگیزه را به سرمایه های فیزیکی مانند کارخانه و تجهیزات تشبیه می کنند. این شبیه سازی از زمان آدام اسمیت آغاز شد که «توانایی های اکتسابی و مفید» مردم یک کشور را به همراه «ماشین آلات سودمند و ساختمان های سودآور» یکی از چندین نوع سرمایه ثابت برشمرد.
اما برخلاف شاعران، اقتصاددانان دوست دارند مثالهایشان را کمی سازی کنند تا، به عنوان مثال، بدانند یک فرد ۱۵ یا ۲۰ درصد دوست داشتنی تر یا عصبی تر است. با این مقیاس، هفته گذشته بانک جهانی از اندازه های جدید سرمایه انسانی در ۱۵۷ کشور پرده برداشت. این شاخص پنج نشانگر سلامت و آموزش (از جمله احتمال فوت قبل از پنج سالگی و بین سنین ۱۵ تا ۶۰سالگی، احتمال رشد ناقص جسمی، میانگین سالهای تحصیل کودک در ۱۸سالگی و نمره مورد انتظار از او در آزمونهای مدرسه) را با یکدیگر ترکیب می کند تا میزان سرمایه انسانی یک فرد در جهان امروزی را اندازه گیری کند. این روش از اندازه گیری مشابهی پیروی می کند که موسسه اندازه گیری و ارزیابی سلامت (IHME) در ماه سپتامبر در نشریه پزشکی لانست (Lancet) منتشر کرد. اگر دانشآموزان تا سن ۱۵سالگی ارزیابی نشوند هرگونه اصلاحاتی که به یادگیری دانش آموزان مقطع ابتدایی کمک می کند باعث بهبود رتبه کشور نخواهد شد حداقل تا آن زمان که این دانش آموزان بزرگ شوند و در آزمون ها شرکت کنند.
هر دو شاخص تلاش می کنند به جای کمیت آموزش، کیفیت آن را اندازه بگیرند. هم اکنون شمار فزایندهای از کشورها در رویدادهایی مانند برنامه ارزیابی بین المللی دانش آموزان (PISA) شرکت می کنند. این برنامه در سال ۲۰۱۵ دانش آموزان 72 کشور را ارزیابی کرد. با اندکی تلاش می توان اندازه گیریهای متفاوت را قابل مقایسه ساخت. این کار به پژوهشگران امکان می دهد ارزش هر سال تحصیل در مناطق مختلف جهان را تعیین کنند. به عنوان مثال، طبق محاسبات بانک جهانی ارزش هر سال تحصیل در آفریقای جنوبی معادل ۶۰ درصد ارزش آن در سنگاپور است.
رابطه همبستگی بین این دو شاخص بسیار نزدیک است. آمریکا در شاخص جدید بانک جهانی رتبه ۲۴ و در شاخص IHME رتبه ۲۷ را کسب کرد. چین در اولی رتبه ۴۶ و در دومی رتبه ۱۴۴ را دارد. با این حال تناقضهای قابل توجهی نیز دیده می شود. در شاخص بانک جهانی بنگلادش از هند، ویتنام از مالزی و بریتانیا از فرانسه عملکرد بهتری دارند اما این وضعیت در رتبه بندی IHME دیده نمیشود.
رتبه های بالایی دو جدول نیز با یکدیگر تفاوت دارند. سنگاپور در صدر فهرست بانک جهانی است اما در جدول IHME در رتبه ۱۳ قرار می گیرد و فنلاند جای اول را به خود اختصاص می دهد. واگرایی جدولها دو تفاوت در رویکردها را نشان می دهد.
روش بانک جهانی تحصیلات عالی (که در فنلاند فراوانی بیشتری نسبت به سنگاپور دارد) را نادیده می گیرد. علاوه بر این، معیارهای سلامت آن یعنی نقص رشد و نرخ بقا بسیار ناپخته هستند و نمی توانند بین جمعیت سالم سنگاپور و جمعیت سالم تر فنلاند تمایز بگذارند.
شاخص بانک جهانی انگیزه دیگری نیز برای اصلاحات ایجاد می کند. این شاخص با استفاده از پژوهشهای مربوط به بازدهی اقتصادی سلامت و تحصیل، مولفه های شاخص را بر مبنای میزان مشارکت آنها در افزایش بهره وری ، وزن دهی می کند. اگر کشوری نمره سرمایه انسانی خود را دو برابر بهبود بخشد در درازمدت تولید ناخالص داخلی سرانه آن در مقایسه با سناریویی که در آن نمره ثابت می ماند دو برابر خواهد شد. این چشم انداز باعث می شود دولت ها توجه بیشتری به بهبود رتبه سرمایه انسانی خود داشته باشند.
متاسفانه این شاخص هنوز تحت تاثیر منفی شکاف های دادهای مربوط به درک اقتصاددانان از آن قرار می گیرد. به عنوان مثال ارتباط بین نقص جسمانی و بهره وری همچنان مبهم است. فقط ۶۵ درصد از تولدها و ۳۸ درصد از مرگومیرها در سطح جهان ثبت می شوند.
بسیاری از کشورها دانش آموزان مدرسه را اصلاً ارزیابی نمی کنند یا این کار را به ندرت انجام می دهند. اگر دانشآموزان تا سن ۱۵سالگی ارزیابی نشوند هرگونه اصلاحاتی که به یادگیری دانش آموزان مقطع ابتدایی کمک می کند باعث بهبود رتبه کشور نخواهد شد حداقل تا آن زمان که این دانش آموزان بزرگ شوند و در آزمون ها شرکت کنند.
بانک جهانی خود به این نقایص دادهای توجه دارد و امیدوار است صرف وجود شاخص بانک دولتها را تشویق کند به منظور صحت کارایی شاخص داده های لازم را خود گردآوری کنند. اگر بخواهیم استعاره دیگری به گزارش خانم مک کلاسکی اضافه کنیم باید بگوییم بانک جهانی یک ماشین اسپورت زیبا ساخته است و اکنون دولتها باید جاده های مناسب آن را بسازند.
تجارت فردا
ضمن آرزوی سلامتی برای هموطنان ارجمند و آرزوی دفع شر ویروس کرونا از جهان،
به دلیل اولویت و حساسیت ویژه مباحث اقتصادی، برای چندمین سال پیاپی رهبر معظم انقلاب با تیزبینی شعار سال را اقتصادی انتخاب نمودند.
بدیهی است که رفاه عمومی در سایه رونق و جهش تولید و جهش تولید (در سه حوزه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی) مستلزم حمایت و خرید کالای ایرانی و آن هم معطوف به کنترل تورم افسار گسیخته و مهار اختلاسهای نجومی است.
شعار امسال صرفاً معطوف به دولتمردان نیست. وظیفه مردم برای رونق تولید ملی، ترجیح و خرید کالای ایرانی است و البته حق مردم (وظیفه تولیدکنندگان و حاکمیت) کیفیت بخشی و کاهش قیمت و رقابتی کردن کالاهای تولید داخل میباشد.
الزامات جهش تولید ملی:
یک کالا زمانی مورد حمایت تام و تمام مردم قرار میگیرد که واجد چند ویژگی مهم باشد:
1- قیمت مناسب
قیمت تمام شده کالا نباید تفاوت فاحشی با مشابه خارجی داشته باشد. در غیر این صورت هیچ امیدی به بقا، مانایی و پویایی تولید ملی نخواهد بود.
2- مهر استاندارد (iso /isiri)
از سه سطح از استاندارد (جهانی، منطقه ای و ملی) حداقل استاندارد ملی را دارا باشد.
هرچند با استاندارد ملی ایران (isiri) در سطوح ایزوها (کیفیتبخشی و توجه به مسائل محیط زیستی) نمیتوان در عرصه های بین المللی عرض اندام نمود.
از ۲۰۰ کشور دنیا بدون احتساب به زحمت ۳۰ کشور جهان استاندارد مستهلک (فرسودگی دستگاههای ارزیاب و فقدان آزمایشگاههای به روز و مجهز دنیا) ما را میپذیرند.
3- کیفیت کالا
با توجه به داستان استاندارد فشل ایران، کیفیت کالاهای ما در سطوح بین المللی آش دهانسوزی نیست. به عبارت روشنتر، استاندارد نهایتا یک نقطه شروع در پروسه نفسگیر رقابت محسوب میشود.
4- رقابتی بودن کالا
به فرض اینکه کالای تولیدی ما دارای علامت استاندارد بوده و ضمن کیفیت قابل قبول از قیمت مناسبی نیز برخوردار باشد، در این مرحله کالای تولیدی ما باید بتواند با مشابهین خارجی خود رقابت نماید. در صورتی که کالای ما به هر دلیل در دوئل رقابت با مشابهین خارجی عقب افتد، محکوم به عدم فروش متناسب با تولید، انباشت کالا، زیان دهی و در نهایت تعدیل نیرو و ورشکستگی خواهد بود.
در این صورت دو اتفاق ممکن است رخ دهد:
یا چنین کالایی به دلیل زیانده بودن از صحنه تولید و رقابت محو خواهد شد و یا دولت به دلایل مختلف با حمایت از کالای بیکیفیت ملی و با دامپینگ و تحمیل هزینههای گزاف بر بیتالمال، تولید را سرپا نگه خواهد داشت (درست همانند کارخانجات تولید خودروی فعلی خودمان)
چه باید کرد؟
برای تحقق شعار جهش تولید، علاوه بر الزاماتی که برای کالای ایرانی شمرده شد، یک سری اقدامات دیگر عمدتاً باید از سوی مسئولین انجام شود.
تلاش برای پیوستن به (WTO)
امروزه بیش از ۹۹ درصد تجارت جهان در قالب سازمان تجارت جهانی صورت می گیرد. متاسفانه ایران بزرگترین اقتصاد را در بین غایبین تجارت جهانی داراست. در حالی که حتی کشور افغانستان به WTO ملحق شده است، ایران به دلیل مخالفتهای مداوم امریکا هنوز از الحاق به این مهم محروم است و دولتمردان ما برای حل و فصل آن باید راهی بیابند و یا راهی بسازند.
بینالمللی کردن استاندارد کالاها
امروزه بیش از ۸۰۰ کالای ایرانی مهر استاندارد داخلی در دو سطح (استاندارد اجباری و یا تشویقی) دارند، ولی التزام عملی به استاندارد در کشور دیده نمیشود و عملاً با لوث شدن استاندارد ملی، حقوق شهروندی مصرف کننده زایل میگردد.
علاوه بر آن برای رقابتی کردن و راهیابی به بازارهای جهانی باید به سراغ استحصال استانداردهای منطقه ای و جهانی برویم.
خودکفایی همهجانبه، سیاستی شکستخورده
امروز برای بقا در صحنه تجارت جهانی باید به مزیت نسبی تولید توجه شود. در هزاره سوم تلاش برای خودکفایی در تمام زمینه ها، سیاستی از پیش باخته می باشد. به طور مثال با توجه به تغییر اقلیم و کاهش نزولات آسمانی و بحران آب، اصرار بر خودکفایی در کشاورزی خودزنی محض میباشد.
خرید کالای ایرانی
مردم زمانی از کالای داخلی حمایت خواهند کرد که در کنار کیفیت و قیمت مناسب، قابل رقابت با مشابهین خارجی باشد.
امروزه در دهکده جهانی تحمیل کالای بنجل به مردم با بستن مرزها به روی کالاهای با کیفیت خارجی، اولاً باعث تشدید قاچاق شده و در ثانی تحمیل کالاهای بیکیفیت با کسب حداکثر سود و نتیجتاً ایجاد نارضایتی عمومی خواهد شد.
مثال بارز چنین سیاست مسئلهدار دولت، تحمیل خودروهای بیکیفیت ساخت داخل به مردم می باشد. این تولید معیوب بدون حمایت دولت و برخورد انقباضی گمرک و دامپینگ یک سال دوام نمیآورد و در صورت رقابت منصفانه با مشابهین خارجی ورشکستگی آن حتمی و قطعی است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید