عملکرد دانش آموزان آمریکایی در زمینهی ریاضی و علوم در بین کشورهای توسعه یافته سالهای زیادی در حد متوسط و حتی پایینتر بود. برنامهی ارزیابی دانشجویان بینالمللی (PISA) که در ارتباط با سازمان همکاری و توسعهی اقتصادی (OECD) است دادههایی منتشر کرده که نشان میدهد آمریکاییها در بعضی از ارزیابیهای عملکرد آموزشی بهطور جدی عقب ماندهاند. باوجود درخواستهای بسیار برای اصلاح شیوههای آموزش و پرورش و عملکرد، تغییر زیادی در این شیوهها ایجاد نشده است. بسیاری از مدارس دولتی و خصوصی طبق همان نظام و برنامههای قدیمی که زمانی به جوامع کشاورزی و توسعه نیافته کمک میکردند، عمل میکنند. نظام آموزش و پرورش آمریکا به تغییری اساسی از اولین مقطع تحصیلی تا مقطع دکتری نیاز دارد.
بسیاری از مردم با روشهای سختگیرانه و تکرار حفظیات در شیوه های آموزشی مردم شرق آسیا آشنا هستند. بسیاری از این کشورها مانند چین، سنگاپور و ژاپن در مقایسه با بقیهی کشورها دائما رتبهی اول را در ریاضی و علوم به دست میآورند. برخی متخصصان معتقدند که آمریکاییها باید از این مدل فراگیر استفاده کنند؛ بیشتر کار کن، بیشتر درس بخوان؛ کمتر زندگی کن! آمار و ارقام دروغ نمیگویند، این کشورها از ما جلوتر هستند اما شاید راه بهتر و سالمتری برای پیشرفت وجود داشته باشد.
فنلاند ازنظر اصلاحات آموزشی کشور پیشگامی است که طی سالها تغییرات جدید و سادهای را ایجاد کرده که باعث انقلاب در نظام آموزش و پرورش شان شده است. آنها از ایالات متحده برترند و در بین کشورهای آسیای شرقی هم در حال پیشرفت هستند.فنلاند پیشتاز این راه است، چون «اصول کلی آموزش در این کشور و روشهای مرسوم آن در جهت تحقق عدالت و تساوی حقوق میکوشد».
آزمونهای استاندارد شده در واقع چشم پوشی از قدرت درک مطلب دانش آموزان است. پاسخ دادن به سؤالهایی که پاسخی مشخص دارند نه تنها موجب افزایش مهارت و خلاقیت دانش آموزان نمیشود بلکه حداقل توانایی آنها را در یک موضوع نشان میدهد. نتیجهی چنین سیستمی دانش آموزانی هستند که خودشان را تنها برای قبولی در آزمون آماده میکنند و معلمهایی که هدفشان از درس دادن، آماده کردن دانش آموزان برای قبولی در آزمون است؛ در چنین معادلهای جایی برای یادگیری وجود ندارد. از همین رو فنلاند آزمون استاندار شدهای برای همه ندارد به جز آزمونی به نام “آزمون ملی ورود به دانشگاه” (National Matriculation Exam) که آزمونی اختیاری برای دانش آموزان سال آخر دبیرستان است. تمام دانش آموزان در سراسر فنلاند با توجه به ویژگیهای فردی خود و بهطور مجزا و توسط سیستم نمره دهی معلمشان ارزیابی میشوند. وزارت آموزش و پرورش نیز با بررسی عملکرد برخی مدارس از نواحی مختلف، پیشرفت آنها را بهطور کلی پیگیری میکند.
هیچ دلیلی برای داشتن یک سیستم نمره دهی و طبقه بندی دقیق و یکسان برای معلمان وجود ندارد. پاسی سالبرگ، از مدیران وزارت آموزش و پرورش فنلاند و نویسندهی کتابهای درسی، در پاسخ به این سؤال که جهان چه چیزی از تغییرات آموزشی فنلاند میتواند یاد بگیرد میگوید: «هیچ قراری مبنی بر پاسخگویی در فنلاند وجود ندارد تا وقتی احساس مسئولیت وجود دارد پاسخگویی بیمعنی است.»
در این کشور همهی معلمها باید مدرک کارشناسی ارشد داشته باشند. دورهی تربیت معلم از سختترین دورههای آموزشی در فنلاند است و بدون گذراندن آن و صرفا با داشتن مدرک کارشناسی ارشد نمیتوان معلم شد. همچنین مفهوم پویای دانش آموز-معلم یا شاگرد-استاد چیزی نیست که بتوان آن را با چند آزمون و کاغذ سنجید.
در مقابل آمریکاییها و بقیهی کشورها که فضای آموزشی را مانند نظریهی داروین مستلزم رقابت برای زنده ماندن تصور میکنند، فنلاندیها بر همکاری بهعنوان یکی از مهمترین اصول آموزش تأکید دارند. سالبرگ از نویسندهای نقل قول میکند: «برندههای واقعی رقابت نمیکنند». چنین سیستمی همکاری را در محیط آموزشی بهجای رقابت تقویت می کند.
بسیاری از مدارس ترجیح میدهند نمرات و درک ریاضی و علوم دانش آموزان را بالا ببرند، آنها فراموش میکنند که چه چیزهایی دانشآموز و محیط آموزشی شاد، سازگار و سالم میسازد. سالها پیش نظام آموزشی فنلاند نیازمند تغییرات و اصلاحات جدی بود. برنامهی آموزشی فنلاند با ایدهی بازگشت به اصول تغییر پیدا کرده است؛ هدف تلاش برای بالا بردن نمرات نیست بلکه ساختن محیط آموزشی عادلانهتر است.
فنلاندیها از هفت سالگی به مدرسه میروند و فقط 9 سال آموزش اجباری دارند و پس از آن؛ یعنی بعد از کلاس نهم یا شانزده سالگی خودشان تصمیم میگیرند که درس خواندن را ادامه دهند یا خیر. با این حال برخی دانش آموزان احساس میکنند در زندان گیر افتادهاند!
وضعیت فعلی آموزش در آمریکا [و بسیاری کشورهای دیگر مانند ایران] به طرز باورنکردنی ایستا و انعطاف ناپذیر است. دانش آموزان یک دورهی دوازده ساله را هر سال با یک معلم جدید سپری میکنند. هر کلاس، دانش آموز را برای کلاس سال بعد آماده میکند و نهایتا به آخرین سال و آخرین مرحلهی تحصیل میرسند در حالی که بسیاری از دانش آموزان نیازی به دانشگاه رفتن و گرفتن یک مدرک بیارزش و بیفایده ندارند.
در فنلاند کلاسها از ساعت 9 تا 9:45 صبح شروع میشوند. تحقیقات نشان میدهند که برگزار کردن کلاسها در ساعات اولیهی روز برای سلامت جسمی و روانی دانش آموزان مضر است. کلاسها دیرتر شروع میشوند و بین 2 تا 2:45 ظهر هم تمام میشوند و استراحت بین کلاسها طولانیتر است.
دانش آموزان اغلب برای شش سال اول تحصیل خود یک معلم دارند. طی این شش سال معلم میتواند نقش یک مربی به معنای واقعی کلمه یا عضوی از خانوادهی آنها را ایفا کند. همچنین اعتماد و ارتباط متقابلی شکل میگیرد و هر دو طرف برای هم احترام زیادی قائلاند.
روش کلی کار در مدارس فنلاند بر استرس کمتر، گروه بندیهای کمتر و مراقبت بیشتر بنا شده است. دانش آموزان معمولا هر روز دو کلاس دارند و در چندین نوبت استراحت میکنند، غذا میخورند و از فعالیتهای مختلف و سرگرمی لذت میبرند. در طول روز برای بچهها زمانهای پانزده تا بیست دقیقهای برای نرمش و هوا خوری و برای معلمها هم زمان و اتاقی برای استراحت بین کلاسها در نظر گرفته شده است.
طبق گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) دانش آموزان فنلاندی کمترین میزان تکالیف خارج از مدرسه را نسبت به دانش آموزان دیگر کشورها دارند. آنها تنها روزی نیم ساعت برای تکالیفشان وقت میگذراند. معلم خصوصی ندارند و همهی آن چه که باید بیاموزند را بدون استرس و تلاش برای گرفتن بهترین نمره، میآموزند و تمرکزشان بر اصلیترین تکلیف هر انسانی یعنی یادگیری و رشد خود است.
اقتصاد نیوز : " سوئیس موفق شد لقب بهترین کشور در جهان را از آن خود کند."
پیشگفتار
برخی از چنین مقایسه ها ناخشنودند و عده ای بدان علاقه مندند ، اگر با دقت به ریز شاخص های برتری کشورها ، دقت نمائید خیلی از فاکتورها برای مدیریت یک کشور و ملت ، جهت دهنده و هدایت گر حل مشکلات و معضلات موجود در آن کشورهاست. شاید بهتر باشد مدیران ارشد ما نیز قدری به واقعیت های این 9 شاخص ، بیشتر بیندیشند و مسیر سیاستگذاری و برنامه ریزی دولت را در جهت توجه ، ایجاد و تقویت هر یک از این موارد ، مشخص و تعیین نمایند.
امروز مشکل هیچ یک از این کشورها از بین بردن بیسوادی ، مشکل ترک تحصیل و یا عدم جذب جمعیت لازم التعلیم نیست ، آنان کمبود مدرسه و یا معلم ندارند ، آنان کسری بودجه در نظام آموزشی ندارند ، آنان تورم 4 دهه ای متصاعد ندارند و....
آنان به مسایل داخلی خود بیشتر اندیشیده اند و ملت و کشور خود را تا سر حد اعلای درجه بالا کشانده اند. موفقیت و اثرگذاری عمیق آنان از داخل مرزهای خود خارج و به دیگر کشورها نیز سرایت یافته است. آنان به مسایل داخلی خود پرداخته اند و جهانی شده اند و ما به مسایل خارج از کشور حساسیّت نشان می دهیم و مردم و کشور خود را در نازل ترین سطح اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی می یابیم .
برخی از شاغلان کم درآمد جامعه ما از جمله فرهنگیان و معلمان ، هنوز از دغدغه ناتوانی اقتصادی خود می نالند و با حسرت و نومیدی و استیصال مطلق ، انتظار افزایش متناسب حقوق و درآمد خود را در این جامعه برای داشتن زندگی شایسته و بایسته دارند . ما در ابتدایی ترین نیاز خود یعنی داشتن آب و نان برای زنده ماندن و نیم سقفی مستحکم برای امنیت جانی ، درجا می زنیم و آنان از کیفیت زندگی سخن می گویند. امروز در هیچ کشور برتر جهان از کمیت هیچ چیزی سخن گفته نمی شود آنها فقط به کیفیت هر چیز می اندیشند و برای همین برترند ، دست نیازیدنی هستند ، پیشرو اند . ما در برآوردسازی نیازهای مشترک خود با حیوانات نیز ناتوانیم چه رسد به توجه در کیفیت زندگی!!
با وجود این که در سال 2013 ، ایران سومین کشور جهان با میزان ذخایر نفتی بسیار است ، اما امارات با هفتمین رتبه جهانی ذخایر نفتی ، در بین کشورهای برتر جهان ، رتبه 22 را از بابت 9 شاخص ذکر شده در این گزارش دارد و ما حتی جزو 73 کشور معرّفی شده هم نیستیم ، چون ما را قابل برای بررسی ندیده اند و چون ما ثروت نفت را برای این شاخص ها هزینه نمی کنیم!!
عربستان سعودی ، دومین رتبه ذخایر نفتی در جهان است و رتبه 31 از بابت 9 شاخص فوق را دارد. علیرغم محدودیت هایی که برای عرض اندام زنان در فعالیت های اجتماعی و اقتصادی در این کشور وجود دارد ، باز موقعیتی قابل قبول است. این کشور نیز از درآمد ذخایر نفتی خود در برخی از شاخص ها ، بهره برده است.
ما هنوز درگیر انشای شعارهایی چون مهارت در آموزش ، مهارت زندگی ، خودکفایی اقتصادی و .... هستیم چون قبول داریم که از آنها فاصله داریم . شاید چون ملتی هستیم که بنا به اعتقادات مذهبی ، معتقدیم نیّت از عمل مهم تر است !
رئیس دولت باید شعار سال برای مدارس کشور تعیین کند و با دلخوشی به نگارش دانش آموزان و معلمان ، بطالت سپری شدن یک سال از عمر ملت و کشور را بدون هر نوع سرمایه گذاری و برنامه ریزی ، نظاره گر باشد ؟ یا هر وزیر و مسندنشینی را به عمل گرایی و ارائه راهکار عملی وادارد؟ ناخدای کشتی این ملت و کشور کیست؟ آیا ساحلی برای رفتن و لنگر انداختن ، مشخص شده است یا ره گم کردگانیم که عمر خود را
روز ، روز ، با امید به روزیِ فردا سپری می سازیم ؟!
در این جامعه ، فقط من نوعی از خویشتنِ خویش غافل نیستم ، ما از خویشتنِ ملی خود نیز غافلیم . آموزش و فرهنگ ما امروز اصلا در وضعیت پویایی و آفرینش نیست و برای همین سِیرِ قهقرایی در هر حیطه ، امری طبیعی است. بیایید از تداخل هر پدیده ای با دین و مذهب اجتناب ورزیم و حق هر واقعیت را با شایستگی لازم ، اَدا کنیم .
گزارش اقتصاد نیوز به نقل از ایسنا
به گزارش اقتصاد نیوز به نقل از ایسنا ، رتبه بندی کشورهای جهان در سال ۲۰۲۰ با در نظر گرفتن ۹ زیر شاخه : کارآفرینی ، تجربه زندگی ، شهروندی ، نفوذ فرهنگی (ذهنیت مردم دیگر کشورها نسبت به آن کشور) ، فرهنگ و هنر ، تمایل شهروندان برای مهاجرت از آن کشور ، سهولت کسب و کار ، میزان قدرت اقتصادی و کیفیت زندگی توسط دانشگاه پنسیلوانیا و گروه مشاورین " بی ای وی" منتشر شد که در آن از حدود ۲۰ هزار نفر از مردم سراسر جهان در خصوص این کشورها نظرسنجی شده است.
لازم به ذکر است که در این رتبه بندی تنها ۷۳ کشور رده بندی شدهاند و ایران جز کشورهایی است که در این گزارش به آنها پرداخته نشده است.
برترین کشورها در مجموع
۱- سوئیس
۲- کانادا
۳- ژاپن
۴- آلمان
۵- استرالیا
۶- انگلیس
۷- آمریکا
۸- سوئد
۹- هلند
۱۰- نروژ
برترین کشورها در شاخصهای مختلف :
۱- کارآفرینی : آلمان ، آمریکا ، ژاپن ، انگلیس ، سوئیس
۲- تجربه زندگی : برزیل ، ایتالیا ، اسپانیا ، یونان ، تایلند
۳- شهروندی : سوئد ، کانادا ، نروژ ، هلند ، دانمارک
۴- نفوذ فرهنگی : ایتالیا ، فرانسه ، اسپانیا ، آمریکا ، انگلیس
۵- فرهنگ و هنر : ایتالیا ، اسپانیا ، یونان ، فرانسه ، مکزیک
۶- تمایل شهروندان برای مهاجرت از آن کشور : امارات ، هند ، چین ، مصر ، ژاپن
۷- سهولت کسب و کار : لوکزامبورگ ، سوئیس ، کانادا ، دانمارک ، سنگاپور
۸- میزان قدرت اقتصاد : آمریکا ، چین ، ژاپن ، آلمان ، انگلیس
۹- کیفیت زندگی : کانادا ، دانمارک ، سوئد ، نروژ ، استرالیا
بدترین کشورها
در این رتبه بندی ، لبنان در رده آخر قرار دارد و پس از این کشور نیز نام صربستان ، عمان ، بلاروس ، تونس ، اوکراین و غنا دیده میشود.
رتبه دیگر کشورها
در گزارش مشترک مؤسسه " بی ای وی" و دانشگاه پنسیلوانیا ، فرانسه در رده دوازدهم ، چین پانزدهم ، سنگاپور شانزدهم ، اتریش هجدهم ، امارات بیست و دوم ، عربستان سی و یکم ، ترکیه سی و پنجم ، اسلواکی پنجاه و دوم ، آذربایجان شصت و یکم و قزاقستان شصت و ششم بهترین کشورهای جهان قرار گرفتهاند . (1)
چند نکته :
* آمریکا علیرغم ادّعای یکّه تازی در جهان ، فقط قدرت اقتصادی اول دارد و دومین کشور کارآفرین بعد از آلمان شناخته می شود و در مابقی موارد ، یا برتر نیست و یا در رتبه های بعدی قرار دارد.
* منظور از نفوذ فرهنگی را ذهنیت مردم دیگر کشورها نسبت به آن کشور ، معرّفی کرده اند و همانند ما در گارد تهاجم فرهنگی و یا هجمه های فرهنگی فرو نرفته اند.
* در بین شاخص ها ، به ایدئولوژی و مذهب ، اصلا اشاره نشده است.
* به وجود و یا تسرّی جنگ و آشوب در کشورها ، اشاره نشده است. یعنی از بین شاخص ها ، برتری قدرت نظامی مدنظر نبوده است که نشان از ترویج زندگی مسالمت آمیز صلح جویانه در سراسر جهان است .
* علیرغم این که برترین کشور جهان در سال 2020 ، کشور سوئیس شناخته شده است اما برتری این کشور فقط در دو شاخص سهولت کسب کار و کارآفرینی بوده است ، یعنی این دو شاخص نیاز اصلی و اولویت دار زندگی انسانهاست؟
* ما ایرانی ها برای این 9 شاخص تعیین شده یعنی : کارآفرینی ، تجربه زندگی ، شهروندی ، نفوذ فرهنگی (ذهنیت مردم دیگر کشورها نسبت به آن کشور) ، فرهنگ و هنر ، تمایل شهروندان برای مهاجرت از آن کشور ، سهولت کسب و کار ، میزان قدرت اقتصادی و کیفیت زندگی ، چه رتبه هایی داریم ؟ درگیری ذهنی و انتقادی موجود در جامعه ما برخاسته از همین شکاف با کشورهای برتر جهان است که ما را عاصی ، پرخاشگر و نالان ساخته است ؟
* با نگاه به وضعیت شاخص ها در هر یک از بدترین کشورهای جهان یعنی : لبنان ، صربستان ، عمان ، بلاروس ، تونس ، اوکراین و غنا ، شاید به شناخت موقعیت ما کمک نماید .
* وقتی به رتبه کشورهای سنگاپور شانزدهم ، امارات بیست و دوم ، عربستان سی و یکم ، ترکیه سی و پنجم ، نگاه می کنیم باید چه نکات کلیدی از آن بیرون آوریم ؟
1) اقتصاد نیوز ؛ سایت مرجع اقتصاد ایران . کدخبر : ۳۲۲۴۰۷ . سوم بهمن 1398 .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
( به دليل اهميت زماني بررسي لايحه بودجه 1398 در انتشار قسمت ششم بررسي سيل نوروز 1398 وقفه ايجاد شد . بدين وسيله از وقفه ايجاد شده پوزش مي طلبم . )
عليرغم گذر ِ زمان از وقوع حادثه دلخراش سيل ِ بهار 98، پرداختن به زواياي گوناگون آن جهت پيشگيري ، ضرورتي اجتناب ناپذير است .
هر چند ، توجه به چالش ِ شهرها بي پناه در مقابل بلاياي طبيعي ، وظيفه هميشگي مسئولين ، نهادهاي مدني ، رسانه ها ، آموزش و پرورش ، متخصصين ، شهروندان و ...مي باشد ولي زمان وقوع بحران و در بحبوحه امداد رساني ، تمرکز بر اصول اساسي و ريشه يابي چالش ها ممکن است به روند امداد رساني لطمه وارد کند لذا بررسي هاي کارشناسي و ريشه اي به آينده موکول مي شود .
اميد است اين گفت و گوي مجازي ، يادآور ِ مسوليت ها باشد ! تا مرور زمان و طرح موضوعات جديد ، موضوع مهم تاب آور نمودن شهر ها در برابر بلاياي طبيعي را به محاق نراند .
خلاصه قسمت هاي قبل : ( بخش پنجم ) ، ( بخش چهارم ) ، ( بخش سوم ) ، ( بخش دوم ) ، ( بخش نخست )
در مورد سيل نوروز 98 ، مطالب فراوان در رسانه ها بيان شده است :
در اين رابطه مطالب بسياري از رسانه هاي گوناگون مطالعه کردم که دو موضوع مهم توجه ام را جلب نمود و تصميم گرفتم به جاي پرداختن به همه مطالب ِ فوق ، فقط به اين دو موضوع اشاره کنم .
موضوع اول : بحران مديريت بحران
در زمان مناسب باید کوتاهیهای گذشته مسئولین، که اگر با درایت و آینده نگری به وظایف ذاتی خود عمل کرده بودند، امروز خسارت سیل بسیار کمتر بود، به تفصیل مورد بررسی قرار گیرد. ( 1 )
نمایندگان مجلس هم، که امروز قرار است توضیحات چهار وزیر را در مورد حوادث و عوارض سیل اخیر بشنوند، باید به این سوال پاسخ بدهند که برای این قبیل حوادث چه قوانینی وضع کردهاند و در 20 روز تعطیلات نوروز 98 که مردم بسیاری از استانها در سیل دست و پا میزدند چند جلسه فوقالعاده برای این موضوع تشکیل دادهاند؟ ( 1 )
فقدان مدیریت به قدری مشهود و آزاردهنده است که حتی تهیه غذا در مواردی بیش از اندازه نیاز است و در عین حال عدهای بیغذا میمانند! ( 1 )
موضوع دوم و مهم تر : استاندار هاي پيشگيري و مواجهه با بحران چيست ؟
مي گويند :
هواپيما به دليل رعايت استاندارد هاي پرواز ، به ايمن ترين وسيله نقليه تبديل مي شود .
اميد است با رعايت استانداردها ، شهر ها و روستاهاي کشورمان ايمن شوند .
اولین دفتر هماهنگی منطقه اي شهرهاي تاب آور ایران در مرداد ماه 1391 در مشهد افتتاح گردیده، تا ضمن ارائه تجربیات کلان شهر مشهد به عنوان اولین شهر ایرانی عضو کمپین جهانی شهرهاي تاب آور و آماده ، براي نخستین بار در جهان با ترجمه کتاب حاضر (چگونه می توان شهرها را تاب آور نمود ؟ ) به زبان فارسی ، نسبت به انتقال دانش و تجربیات، عضوگیري و آموزش به دیگر شهر هاي ایران و سایر کشورهاي فارسی زبان اقدام نمایند." ( 2 )
پیام این است:
تاب آوري و کاهش خطرپذیري بلایا باید بخشی از طراحی شهري و استراتژي هاي دستیابی به توسعه پایدار باشد.
مهمترین علل به وجود آورنده خطرپذیري عبارتند از:
جمعیت شهري در حال رشد و افزایش تراکم که بر اراضی و خدمات شهري فشار می آورد .
تمرکز منابع و ظرفیت ها در سطح ملی و فقدان منابع و ظرفیت هاي پولی و انسانی در دولت هاي محلی
حکومت هاي محلی ضعیف، مشارکت ناکافی توسط ذي نفعان محلی در برنامه ریزي و مدیریت شهري
بی کفایتی در مدیریت منابع آب، کمبود سیستم هاي زه کشی و کانال هاي انتقال آب ، عدم مدیریت مواد زائد جامد
کاهش زیست بوم ها ، به دلیل فعالیت هاي انسانی از قبیل راه سازي ، آلودگی ، احیاي تالاب ها و استخراج منابع
فرسودگی زیرساخت ها و مصالح ساختمانی ناایمن که ممکن است منجر به ریزش ساختمان شود .
خدمات اورژانس ناهماهنگ که باعث کاهش ظرفیت براي واکنش سریع و آمادگی می شود.
چارچوب كنفرانس جهاني هيوگوي ژاپن ، جامع بوده به نقش دولت ها، سازمان هاي منطقه اي و بین المللی می پردازد و جامعه مدنی، دانشگاه ها، سازمان هاي داوطلب و بخش خصوصی را به پیوستن به این تلاش ها فرا می خواند.
کتاب ِ چگونه می توان شهرها را تاب آور نمود ؟ و کنفرانس هيو گوي ژاپن ، حاوي نکات دقيق و ارزشمندي است که گسترش و پذيرش اين تئوري ها ، آماده کردن ِ زير ساخت ها ، اقدامات عملي در جهت اجرايي کردن ِ پيشنهادات و راهکار هاي آن وظيفه رسانه ها ، نهادهاي مدني ، مردم ، مسئولين و ... مي باشد .
اولویت هاي پنج گانه چارچوب اجرایی هیوگو عبارتند از:
ایجاد ظرفیت نهادي: مطمئن شوید که کاهش خطرپذیري بلایا اولویتی ملی و محلی با چارچوب اجرایی قدرتمند است .
خطرپذیري (ریسک هاي) احتمالی خود را بشناسید .
بر خطرپذیري بلایا و تقویت سیستم هشدار ِ زود هنگام ، ارزیابی و نظارت داشته باشيد .
از دانش، نوآوري و آموزش و پرورش براي ایجاد فرهنگ ایمنی و تاب آوري درتمام سطوح جهت ِ ایجاد درك و آگاهی استفاده کنيد .
خطرپذیري را کاهش دهید: عوامل اساسی خطر آفرین را از طریق برنامه ریزي کاربري اراضی و اقدامات و تدابیر محیط زیستی، اقتصادي و اجتماعی کاهش دهید.
آماده و مهیاي عمل باشید : آمادگی براي واکنش موثر در تمام سطوح را تقویت کنید.
فرایند برنامه ریزي استراتژیک یک شهر باید تا جایی که ممکن است مشارکتی بوده و به شهردار و تمامی ذینفعان امکان دهد تا بهترین راه را براي یکپارچه سازي ده اصل مورد نظر در قالب برنامه ها و فعالیت هاي توسعه شهر مد نظر قرار دهند.
باتوجه به اينکه علاوه بر مسئولين ، شهروندان به ويژه فرهنگيان فرهيخته ( آموزش و پرورش ) در فرایند برنامه ریزي فازها و مراحل آن نقش آفريني مي کنند، توضيح مراحل هريک از فاز ها اهميت دارد .
قسمت ششم :
سئوال کننده :
برنامه ریزي چه اصولي دارد؟
پاسخ دهنده ( 2 ) :
به جاي اینکه منتظر بمانیم تا برنامه پایان یابد، مهم است که در باره پیاده سازي اقدامات واقعی کاهش خطرپذیري در برابر بلایا در تمامی طول فرایند برنامه ریزي ، تفکر کنیم .
باید اقداماتی را در اولویت قرار داد که منابع و ظرفیت محلی براي آنها موجود است، یعنی آنهایی که در زمان کم منجر به حصول نتایج قابل لمس می شوند. این امر تمامی ذینفعان را ترغیب نموده آگاهی در مورد اهمیت کاهش خطرپذیري بلایا را در شهر افزايش می دهد . وقتی شهر به یک اتفاق نظر جامع در این خصوص برسد فرصت هاي بسیاري بوجود می آید تا اقدامات به طور پایدار انجام گيرد .
به خاطر داشته باشید که فرایند تهیه یک برنامه بسیار وقت گیرتر از آن است که اکثر مردم تصور می کنند . در صورتی که این فرایند عجولانه طی شود ممکن است فرصت ایجاد مشارکت و حس مالکیت همه مردم نسبت به آن برنامه از بین برود. دولت هاي محلي نیاز به رساندن صداي خود و دخالت در تصمیم گیري هاي ملی دارند . دغدغه دولت محلي افزایش تعهد نیست زیرا تعهد موجود تاثیر فزاینده اي به همراه خواهد داشت.
سئوال کننده :
براي افزايش تأثير ِ فرایندهاي برنامه ریزي راهبردي ، چه بايد کرد ؟
پاسخ دهنده ( 2 ) :
اعمال اصول ذیل در تمامی فازها موجب تاثیر بیشتر فرایند هاي برنامه ریزي راهبردي خواهد شد:
تشویق دولت هاي محلی به اعمال مدیریت در توسعه ظرفیت محلی در راستاي نیل به تاب آوري شهرها
به منظور تقویت بافت اجتماعی شهر ، از روش هاي مشارکتی و ترویج مشارکت کاملِ کسانی که به لحاظ تاریخی در برنامه منظور نمی شوند ، شامل کودکان، جمعیت بومی، معلولان و سالخوردگان و ... استفاده کنيد .
اصول تساوي حقوق و وظایف زن و مرد رعايت شود .
به انعطاف پذیري، شفافیت و مسئول بودن توجه شود .
تعریف شفافی از مسئولیت ها ، شناسایی اهداف ، اقدامات واقع گرایانه ارائه شود .
اصول پایداري( اقتصادي، محیطی و اجتماعی) و تاب آوري شهر ها اعمال شود .
به افزایش آگاهی و ایجاد حس مالکیت مشترك برنامه در میان تمامی جمعیت توجه شود .
سئوال کننده :
منابع مالي برنامه کاهش خطر پذيري بلايا چگونه تأمين مي شود ؟
پاسخ دهنده ( 2 ) :
تامین مالی برنامه کاهش خطر پذیري بلایا
یک برنامه راهبردي با دیدگاه ، اهداف و پروژه هاي شفاف اغلب بهترین راه براي جست و جوي منابع از طریق بودجه شهر و همچنین منابع منطقه اي، استانی، ملی يا بین المللی به شمار می رود. تامین مالی معمولا می تواند از طریق درآمد هاي شهر، هزینه هاي ملی و تخصیصات به بخش هاي مختلف صورت گیرد. وقتی بلایا رخ می دهد ممکن است شهر ها بودجه هاي اضافه به منظور واکنش ، امداد و متعاقبا به منظور بازسازي از سوي منابع ملی و بین المللی دریافت کنند .
منابع و ظرفیت هاي محلی را به طور کامل مورد استفاده قرار دهید: دولت محلی اولین محل براي جست و جوي هزینه هاي کاهش خطر پذیري بلایا است . بیشتر نهادهاي شهر در آمدها را از طریق هزینه هاي خدماتی، مالیات، حق الزحمه ها، حق جذب، جریمه ها و اوراق مشارکت شهرداري جمع آوري می کنند که بخشی از بودجه سالانه را تشکیل می دهد. شهر می تواند انتخاب کند که در زمان بالندگی پول خود را صرف رشد و ارتقا و در عین حال انجام اقداماتی براي به حد اقل رساندن خطر پذیري بلایا و افزایش تاب آوري در برابر بلایا نماید .
تامین مالی برنامه کاهش خطر پذیري بلایا یک مسئولیت مشترك است : این مسئولیت باید میان تمامی ذینفعان تسهیم شود، از دولت هاي محلی، ملی و استانی گرفته تا بخش خصوصی، صنعت، سازمان هاي مردم نهاد و شهروندان ، بنیادها و تعاونی ها نیز می توانند در تامین مالی مشارکت نمایند . درك متقابل میان این نهاد ها و بخش ها اهميت ويژه اي دارد .
ائتلاف ها ، همکاري هاي خلاقانه میان بخش عمومی و بخش خصوصی و گروه هاي جامعه می تواند براي پروژه ها خاص به کار گرفته شود و موجب ِ آمادگی بیشتر شهر براي پرداختن به مسئله خطر پذیري بلایا می شود .
منابع غیر مالی: کمک هاي فنی با ارزش، اطلاعات و فرصت هاي آموزش می تواند توسط دانشگاه ها ، متخصصین محیطی، سازمان هاي جامعه مدنی، سازمان هاي منطقه اي یا فنی و یا از طریق تبادل با دیگر شهر ها صورت گیرد.
بدون راهبرد و برنامه شفاف ، منابعی وجود نخواهد داشت: یک شهر به منظور ارزیابی منابع می بایست داراي راهبرد ها، سیاست ها، برنامه ها و سازوکار هاي اجراء باشد. یک برنامه راهبردي تضمین خواهد کرد که پروژه ها در راستاي اهداف تعریف شده هستند ، همچنین می توانند براي تخصیص بودجه ، به منظور ِ پروژه هاي کاهش خطر پذیري کار برد داشته باشند .
فرصت هاي پس از بلایا: در زمان وقوع بلایا، ممکن است شهرها به صندوق هاي امداد ملی و بین المللی شامل سازمان هاي مردم نهاد، دولت هاي ملی یا سازمان هاي بین المللی دسترسی نداشته باشند . برخی کشورها بودجه هاي خاصی را علاوه بر منابع خود شهر براي کمک به بازسازي اختصاص می دهند.
همه دولت هاي محلی قبل از وقوع بلایا ، باید راه هاي استفاده از منابع ملي و بين المللي را پيش بيني کرده روش هاي بهرهمندي از اين امکانات و منابع را بررسی کرده باشند .
تغییر اقلیم: در حال ِ حاضر ، صندوق هاي سازگاري تغییر اقلیم بین المللی و ملی وجود دارند . برخی پروژه هاي شهري که کاهش خطر پذیري را با سازگاري تغییر اقلیم ترکیب می کنند مورد قبول ِ صندوق هاي بين المللي واقع مي شوند .
سئوال کننده :
نظر برخي از مسئولين محلي براي تعامل با مسئولين ملي جهت ِ جذب بيشتر منابع ملي و بين المللي چيست ؟
پاسخ دهنده ( 2 ) :
دولت هاي محلی دسترسی آسانی به منابع ملی ندارند و حتی تاثیر گذاري بر روي تصمیمات سرمایه ملی در سطح محلی برایشان دشوار است . اعطا کنندگان دوجانبه و سازمان ملل کمک هاي خود را مستقیما به دولت هاي ملی و سازمان هاي مردم نهاد می پردازند و به ندرت با شهر ها و استان ها سر و کار دارند . برخی اوقات شهرها، روش هایی را براي مصرف منابع ِ خود ابداع می کنند، ولی دولت هاي محلي نیاز به رساندن صداي خود و دخالت در تصمیم گیري هاي ملی دارند . دغدغه دولت محلي افزایش تعهد نیست زیرا تعهد موجود تاثیر فزاینده اي به همراه خواهد داشت.
دولت هاي محلي نیازمند مشارکت در سطح محلی با دولت هاي ملی هستند . آن ها باید در سطح میانی با استان ها کار کنند .
دولت هاي محلي نیازمند مشارکت هاي عمومی -خصوصی مبتکرانه به منظور کاهش خطر پذیري بلایا هستند .
گفت و گو ادامه دارد .
منابع :
( 3 ) خلاصه چارچوب كاري هيوگو براي اقدام از سال 2005 تا 2015
برگشت پذير ساختن ملت ها و جوامع نسبت به بلايا
گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ سفر وزیر آموزش و پرورش به همراه هیات همراه به کشور سوریه و بیان برخی مسائل و نیز انعقاد تفاهم نامه میان دو کشور واکنش های مختلفی را در داخل ایران ، رسانه ها و افکار عمومی ایجاد نمود .
وزارت آموزش و پرورش بعدا و به گفته ی خودش در راستای شفاف سازی تفاهم همکاریهای علمی و آموزشی بین وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران و وزارت پرورش جمهوری عربی سوریه را منتشر کرد . ( این جا )
در این راستا و در جهت تنویر افکار عمومی وزارت آموزش و پرورش از خبرنگاران این حوزه دعوت کرد تا نشستی در مورد این سفر داشته باشند .
انتظار می رفت تا وزیر آموزش و پرورش که این تفاهم نامه را امضا کرده است در این نشست حضور یابد اما به جای ایشان دو مقام یعنی «مهراله رخشانیمهر» معاون وزیر و رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور و غلامرضا کریمی « قائم مقام وزير در امور بين الملل و رئيس مركز بين الملل و مدارس خارج از كشور» در برابر خبرنگاران حضور یافته و به پرسش ها پاسخ دادند .
پرسش و پاسخ « صدای معلم » را با این دو مقام آموزش و پرورش می خوانیم .
گروه رسانه/
پس از خبر کمک 12 میلیارد لیری ایران به سوریه برای یازسازی 250 مدرسه وزیر آموزش و پرورش و معاونین ایشان خبر را تکذیب کردند .
در نشست رسانه ای دیروز نیز غلامرضا کریمی « قائم مقام وزير در امور بين الملل و رئيس مركز بين الملل و مدارس خارج از كشور» مجددا خبر را تکذیب کرد . ( این جا )
فارغ از این تکذیبیه ها ، « صدای معلم » صفحه نخست روزنامه دولتی " الوطن " را که 3 روز پیش ( 23 ژانویه ) این خبر را منتشر کرده بود بازنشر می کند .
لینک خبر را می توانید در این جا ببینید . ( این جا )
گروه گزارش/
سفر وزیر آموزش و پرورش به همراه هیات همراه به کشور سوریه و بیان برخی مسائل و نیز انعقاد تفاهم نامه میان دو کشور واکنش های مختلفی را در داخل ایران ، رسانه ها و افکار عمومی ایجاد نمود .
وزارت آموزش و پرورش بعدا و به گفته ی خودش در راستای شفاف سازی تفاهم همکاریهای علمی و آموزشی بین وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران و وزارت پرورش جمهوری عربی سوریه را منتشر کرد . ( این جا )
در این راستا و در جهت تنویر افکار عمومی وزارت آموزش و پرورش از خبرنگاران این حوزه دعوت کرد تا نشستی در مورد این سفر داشته باشند .
انتظار می رفت تا وزیر آموزش و پرورش که این تفاهم نامه را امضا کرده است در این نشست حضور یابد اما به جای ایشان دو مقام یعنی «مهراله رخشانیمهر» معاون وزیر و رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور و غلامرضا کریمی « قائم مقام وزير در امور بين الملل و رئيس مركز بين الملل و مدارس خارج از كشور» در برابر خبرنگاران حضور یافته و به پرسش ها پاسخ دادند .
نخستن پرسش کننده در این نشست ، « صدای معلم » بود .
نخستین انتقاد صدای معلم به تعداد بسیار ناچیز نشست های رسانه ای مدیران آموزش و پرورش بود .
صدای معلم پرسید :
" آقای رخشانی مهر شما بیش از 2 سال است که معاون وزیر و رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور هستید .
به جز نشست هم اندیشی و خبری مرحوم محمدرضاحافظی رئیس جامعه خیرین مدرسه ساز و جنابعالی در 8 خرداد 1397 نشست دیگری برگزار نشده است .
آیا شما نمی خواهید در برابر عملکرد خویش پاسخ گو باشید ؟"
در ادامه ، صدای معلم به گزارشی که در این رسانه منتشر شده است اشاره کرده و گفت :
" سه شنبه 23 مهر با حضور معاون اول رئیس جمهور و وزیرآموزش و پرورش ، 1982 پروژه آموزشی، پرورشی و ورزشی با 10هزار کلاس درس در سراسر کشور از طریق ویدئو کنفرانس در دماوند افتتاح شد.
« صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش در راستای شفاف سازی و تنویر افکار عمومی خواست که لیست مدارس و تعداد کلاس هر مدرسه، به تفکیک استان، شهرستان و منطقه آموزش و پرورش در اختیار تمامی اصحاب رسانه قرار گیرد.
بارها این را مطرح کردیم اما پاسخی ارائه نشد ؟
به لایحه "شفافیت" مصوبه هیات وزیر اشاره گردید .
در این لایحه واژه شفافیت به صورت زیر تعریف گردیده است:
" وضعیتی که در آن اطلاعات، صلاحیت ها، رفتارها و عملکرد های موسسات مشمول در زمان مناسب و با کیفیت مناسب در معرض دسترسی و استفاده اشخاص ذینفع یا عموم مردم یا مراجع نظارتی قرار می گیرد."
چرا شما و بسیاری از مدیران وزارت آموزش و پرورش از شفاف سازی و پاسخ گویی گریزان بوده و پاسخ گو نیستید ؟
آقای «غلامرضا كريمي» به عنوان « قائم مقام وزير در امور بين الملل و رئيس مركز بين الملل و مدارس خارج از كشور» هم بیش از 2 سال است که منصوب شده و به جز نشست خبری که به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران در باغ موزه دفاع مقدس و در 16 بهمن 1397 برگزار شد نشست دیگری نداشته اند .
پرسش صدای معلم از همه مدیران و مقامات دلسوز و زحمتکش وزارت آموزش و پرورش آن است که چرا در برابر عملکرد خویش پاسخ گو نیستند ؟
رخشانی مهر در پاسخ به پرسش صدای معلم تاکید کرد که نشست خبری بیشتری برگزار خواهد کرد .
مدیر صدای معلم نیز به کنایه بیان کرد که از میان همه پاسخ ها تاکنون این " قانع کننده " ترین پاسخی است که داده شده است !
یکی از پرسش های صدای معلم در مورد گزارش روزنامه سوری «الوطن» به نقل از وزیر آموزش سوریه بود که گفته بود وزیر آموزش و پرورش ایران، بازسازی ۲۵۰ مدرسه با هزینه مالی بیش از ۱۲ میلیارد لیر را برعهده گرفته است."
کریمی هم مانند وزیر آموزش و پرورش این خبر را تکذیب کرد .
مطابق معمول مشروح این گفت گو و پرسش و پاسخ در صدای معلم منتشر خواهد گردید .
پایان گزارش/
گروه اخبار/
وزیر آموزش و پرورش ایران در سفر دو روزه خود به سوریه تفاهمنامهای را با وزیر آموزش سوریه امضا کرد که این تفاهمنامه در ۱۸ ماده تنظیم شد.
متن این تفاهمنامه به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
یادداشت تفاهم همکاریهای علمی و آموزشی بین وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران و وزارت پرورش جمهوری عربی سوریه
وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران و وزارت آموزش و پرورش جمهوری عربی سوریه که از این پس به عنوان "طرفها" نامیده میشوند در راستای توسعه، تحکیم و تعمیق روابط دوجانبه و تقویت هرچه بیشتر آن و در راستای موافقتنامه همکاری فرهنگی امضاء شده در تهران در تاریخ ۲ اسفند ۱۳۶۲ ه.ش برایر با ۲۱ قوریه ۱۹۸۴م. و برابر با ۱۸ جمادیالاول 1404 هجری قمری و با در نظر گرفتن علاتق طرفها در موارد ذیل به تقاهم رسیدند:
ماده1
طرفها کوشش مینمایند مناسبات و روابط آموزشی فیمابین را در چارچوب قواتین و مقررات دو کشور توسعه دهند.
ماده2
دانشگاه فرهنگیان وابسته به وزارت آموزش و پرورش آمادگی خود را جهت برگزاری دورههای ذیل اعلام میدارد:
1 _ برگزاری دورههای آموزشی کوتاه مدت و بلند مدت
2 _ برگزاری دورههای سنجش شایستگیهای حرفهای معلمان و ترپیت حرفهای معلمان
3 _ برگزاری دورههای حقوق شهروندی، مهارت چند فرهنگی، آداب زندگی و اقدام پژوهی
4 _ پرگزاری دورههای توانمند سازی زنان (مدیران و معلمان )
5 _ تربیت ۱۰ کارشناس مشاوره در جمهوری اسلامی ایران
ماده3
طرفها نسبت به اعزام دانشآموزان جهت شرکت در اردوهای علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی و تربیتی که در دو کشور برگزار میشود. اقدام مینمایند.
ماده4
طرقها در طول مدت اعتبار این یادداشت تفاهم نسبت به تقویت همکاری بین سازمان داتشآموزی جمهوری اسلامی ایران و «اتحاد شبیبه الثوره» جمهوری عربی سوریه اقدام مینمایند. در همین راستا طرفین سالانه آمادگی پذیرش یک گروه ۲۰ نفره دانشآموزی به همراه ۲ سرپرست را خواهند داشت.
ماده5
سازمان نهضت سواد آموزی آمادگی خود را برای مشارکت در زمینههای ذیل اعلام میدارد:
1 _ تبادل تجربیات در زمینه استفاده از فناوری نوین در زمینه سوادآموزی و شناسایی بی سوادان و کم سوادان و ریشه کن کردن پیسوادی
2 _ مشارکت در برگزاری دورههای آموزشی در حوزه برنامه ریزی، سنجش و ارزشیایی تحصیلی و ارزشیایی پیشرفت تحصیلی، تدوین محتوای آموزشی و تربیت مربیان حرفهای
3 _ تبادل تجربیات در زمینه آموزش بزرگسالان و سواد آموزی و پادگیری مادام العمر و مهارتهای شهروندی.
ماده6
دانشگاه شهید رجایی ویژه تربیت دبیر فنی، وابسته به وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران، آمادگی همکاری خود را در زمینههای زیر اعلام میدارد:
1_ برگزاری دورههای کوتاه مدت تواتمند سازی دبیران هنرستانهای فنی و حرفهای برای رشتههای مختلف جهت ارتقاء سطح علمی دبیران هنرستانهای فنی
2 _ تربیت ۱۰ دبیر فنی در مقطع کارشناسی در جمهوری اسلامی ایران
ماده7
شرکت صنایع آموزشی وابسته به صندوق ذخیره فرهنگیان وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ابران آمادگی خود را نسبت به تامین تجهیزات آموزشی، آزمایشگاهی و کارگاهی برای مقاطع تحصیلی از ابتدایی تا دانشگاه، مبلمان اداری و کلاسی، تجهیزات کتابخانهای و خوابگاهی با تخفیف و مشارکت در برپایی نمایشگاه و همچنین همکاری در انتقال تکنولوزی تولید تجهیزات آموزشی از طریق سرمایه گذاری مشترک اعلام مینماید.
ماده8
طرفها نسبت به تبادل تجارب و اطلاعات در زمینه آموزش استعدادهای درخشان (تیزهوشان) و آموزش دانشآموزان به منظور شرکت در المپیادها همکاری لازم را مبذول دارند و بر همین اساس یادداشت تفاهم امضاء شده درتاریخ ۱۳۹۱/۸/۱۶ هجری شمسی مصادق پا ۲۰۱۲/۱۱/۶ با موضوع همکاری مشترک بین مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانش پژوهان جوان و هیات ملی المپیاد علمی جمهوری سوریه همچنان دارای اعتبار میباشد.
ماده9
سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس جمهوری اسلامی ایران، آمادگی خود را برای انتقال تجارب و دانش فنی مرتبط پا ساخت و مقاوم سازی مدارس و همچنین در زمینه طراحی فضای آموزشی (معماری،سازه، تأسیسات) و برگزاری دورههای آموزشی فنی تخصصی اعلام میدارد.
ماده10
طرفها در راستای توسعه و تقویت روابط دو جانبه در زمینه آموزش و پرورش پر اساس موارد ذیل به تبادل تجربه، اطلاعات و کارشناس میپردازند:
1 _ برنامه ریزی آموزشی و گسترش همکاریهای علمی و پژوهشی؛
2 _ تکنولوژی آموزشی و فن آوری اطلاعات و ارتباطات و آموزش از راه دور؛
3 _ همکاری در زمینه آموزش نیروی انسانی و تربیت معلم از طریق برگزاری کارگاهها و سمینارها؛
4 _ آموزش فنی و حرفهای و آموزش کودکان استثنایی؛
5 _ آموزش در زمینه محیط زیست، جمعیت و بهداشت مدارس؛
6 _ برگزاری کارگاه آموزشی سنجش و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی برای معلمان
7 _ ارائه خدمات آموزش تربیت معلم، مهدکودک و پیش دبستانی و آموزش کودکان با نیازهای ویژه
ماده11
کانون پرورش کودکان و نوجوانان وابسته یه وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران آمادگی خود را برای مشارکت و تعامل در زمینههای ذیل اعلام میدارد:
1 _ برپایی نمایشگاه و جشنواره بازیهای رایانهای (کامپیوتری)؛
2 _ معرفی مراکز فرهنگی و هنری مشابه در راستای تبادلات آتی در زمینه کودکان و نوجوانان؛
3 _ برگزاری هفته دوستی و نمایشگاه در زمینه ادبیات کودکان و نوجوانان و اعزام و پذیرش مربیان یکدیگر
4 _ پرگزاری هفتههای فرهنگی میان دو کشور؛
5 _ تبادل اطلاعات و تجربیات در زمینه ادبیات کودکان، نقاشی، فیلم و تئاتر عروسکی.
ماده12
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران آمادگی خود را جهت ارائه تسهیلات لازم به منظور مشارکت در برگزاری طرح جامع دورههای آموزشی کوتاه مدت در حوزه فرآیند برنامه ریزی درسی، مشاوره جهت تولید و چاپ کنب درسی و نحوه توزیع کتپ درسی و سایر رسانههای آموزشی اعلام مینماید.
ماده13
سازمان آموزش وپرورش استثنایی وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران آمادگی خود را جهت تبادل تجربیات به منظور مشارکت در شناسایی، ارزیابی، تشخیص، سنجش، مشاوره والدین، تربیت نیروی انسانی، برگزاری دورههای آموزشی کوتاه مدت مشترک، تألیف کتب درسی، آموزش توان پخشی و آموزش مهارتهای حرفهای به نوجوانان با نیازهای ویژه (استثنایی) جمهوری عربی سوریه اعلام مینماید.
ماده14
الف: طرفها برای پیگیری اجرای این مفاد کمیتهای مشترک متشکل از 6 عضو،سه نماینده از هر یک از طرفها به سرپرستی معاون وزیر آموزش و پرورش دو کشور تشکیل میدهند.
ب: کمیته مشترک وظایف ذیل را برعهده خواهند داشت:
1 _ ارزیابی و تعیین زمینهها و اولویتهای مشترک در اجرای این مفاد
2_ تعیین سازوکارها و شیوههایی برای تصویب جهت اجرای این مفاد
3 _ بررسی و تصویب طرحهای اجرایی
4_ ارزیابی نتایج برنامهها، طرحها و فعالیتهای اجرا شده در قالب این مفاد
ج: کمیته مشترک نشستهای خود را به طور متناوب هر سال یک بار در دمشق و تهران برگزار خواهد کرد تا پیشرفت اجرای این مفاد را ارزیابی و سایر زمینههای همکاری برای اجرای آن را بررسی نماید.
ماده 15
این یادداشت تفاهمنامه تنها پا درخواست هر یک از طرفها و توافق کتبی متقابل طرفها و اعلام از طریق مجاری دیپلماتیک میتواند اصلاح شود. اصلاحات از تاریخ امضا طرفها اجرایی خواهد شد.
ماده16
این یاداشت تقاهم هیچگونه تمهد مالی و حقوقی برای طرفها ایجاد نخواهد کرد. منابع مالی اجرای طرحهای موضوع این پادداشت تفاهم، در هر مورد به طور جداگانه بر اساس منابع مالی و بودجه سالیانه طرفها، بررسی و مورد توافق قرار خواهد گرفت.
ماده17
هر گونه اختلاف ناشی از تفسیر یا اجرای این یادداشت تفاهم از طریق مشاوره یا مذاکره بین طرفها و از طریق مجاری دیپلماتیک حل و فصل خواهد شد.
ماده18
این یادداشت تفاهم از تاریخ امضا و اطلاع رسانی مبنی بر تصویب آن طبق مقررات داخلی هر کدام از دو کشور، اجرایی خواهد شد و برای مدت سه سال معتبر خواهد بود و پس از این مدت، په صورت خودکار برای یک دوره سه ساله دیگر تمدید خواهد شد مگر آنکه یکی از طرفها حداقل ۶ ماه قبل از پایان اعتبار سند، قصد خود را مبنی بر فسخ آن به صورت مکتوب از طریق مجاری دیپلماتیک به طرف دیگر اعلام نماید.
این یادداشت تفاهم در هیجده ماده در تاریخ ۱۳۹۸/۱۱/۳ هجری شمسی برابر با ۲۰۲۰/۱/۲۳ میلادی در شهر دمشق در دو نسخه به زبانهای فارسی، عربی تنظیم و امضاء گردید که تمامی آنها از اعتبار یکسان برخوردار میباشد.
وزیر آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران
محسن حاجی میرزایی
وزیر پرورش جمهوری عربی سوریه
عماد موفق العزب
پانا
گروه اخبار/
نیواورلئان: زنی که عنوان معلم سال آمریکا را بهدست آورده بود در مراسمی که دونالدترامپ هم سخنران آن بود صحبتهای او را قطع کرد، به نشانه اعتراض هنگام پخش سرود ملی این کشور زانو زد و همچنین دعوت رئیسجمهور آمریکا به کاخ سفید را رد کرد.
بهگزارش ایندیپندنت، او سپس در توییتر خود نقل قولی از مارتین لوترکینگ با این مضمون نوشت: همچون دفعات پرشمار پیشین، من با تمام احترام در مقابل سرود ملی زانو میزنم، زیرا در حقیقت هیچ کس آزاد نیست، وقتی همگی ما آزاد نیستیم.( روزنامه ی همشهری )
پایان پیام/
چند نکته و چند تذکر آموزش حقوق بشر است، یک خیر همگانی و مسئولیتی همگانی است.این شعاری است که یونسکو، برای روز جهانی آموزش در ۲۴ ژانویه ۲۰۲۰ برگزیده است. این روز که اکنون دومین سال برگزاری آن بزرگ داشته می شود، از سوی مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد تا تاکیدی بر نقش آموزش بر روی گسترش صلح و پیشرفت باشد.
امسال دومین سالی ست که کشورهای عضو سازمان ملل متحد بیست و چهارم ژانویه را به عنوان «روز جهانی آموزش» گرامی میدارند. چنین روزی به وسیلهی سازمان یونسکو (بخش آموزشی ـ فرهنگی سازمان ملل) و با هدف «به وجود آوردن امکان فراگیری و آموزش، برای همهی مردمان سیارهی زمین»،نام گذاری شد.البته تاکید برحق برخورداری از آموزش، هم در اعلامیهی جهانی حقوق بشر (ماده ۲۶) وجود دارد و هم در کنوانسیون حقوق کودک، که خواستار آموزش اجباری رایگان برای دوران ابتدایی کودکان است. اما «روز جهانی آموزش» هدفی فراتر را در نظر دارد و به دنبال «گسترش آموزش، با کیفیت عادلانه و در دسترس همهی مردمان جهان قرار گرفتن» میباشد.سال گذشته میلادی ( ۲۰۱۹) سازمان یونسکو به مناسبت روز جهانی آموزش اعلام کرد که هنوز ۶۱۷ میلیون کودک در جهان خواندن و حساب کردن را
نمیدانند در جنگ ویرانگر عربستان و همپیمانانش برعلیه کشور یمن تا کنون ۱۶۰۰ مدرسه آسیب دیده یا ویران شده است. در افریقا و در کشوری مانند جمهوری کنگو ۴۰۰ مدرسه در نبردها و جنگ های داخلی نابود یا به آتش کشیده شده است. در همسایگی ایران، در افغانستان، کشور هم فرهنگ مان، روز یا هفته و ماهی نیست که خبر تکان دهنده ای درباره کشتار کودکان و دانش آموزان و بستن مدارس براساس جهل و نادانی نیروهای افراطی منتشر نشود.
امسال آقای «آنتونیو گوترس»، دبیر کل سازمان ملل متحد به همین مناسبت گفت: «ما باید از کیفیت آموزشی فراگیر و عادلانه اطمینان حاصل کنیم و فرصتهای یادگیری مادام العمر را برای همه به وجود آوریم» در بند دو مادهی ۲۶ اعلامیه حقوق بشر (که در سال ۱۹۴۸ نوشته شده) تاکید بر این است که «هدف آموزش و پرورش باید شکوفایی همه جانبهی شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادیهای اساسی باشد»
در کشور ما ، دسترسی عموم مردم به آموزش باکیفیت و عادلانه به یک آرزو تبدیل شده است. تنوع شگفت انگیز مدارس ، بحران نیروی انسانی ، عدم سرمایه گزاری بهینه در آموزش ، سیاست زدگی نظام آموزشی ، نبود تجهیزات فنی در مدارس ، وجود مدارس و کلاس های فرسوده و غیراستاندارد و... دستیابی دانش آموزان به آموزش فراگیر و کیفی را در سالهای آینده دور از ذهن ساخته است .
گرچه تاکید بر اجرایی شدن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ایران اشاره به عزم دست اندر کاران برای حرکت آفرینی دارد و رویکردهایی نظیر آموزش از راه دور و ارایه آموزش های مجازی ، آموزش های مبتنی بر شبکه های اجتماعی ، دسترسی به آموزش را کمی تسهیل نموده است
اما به یاد داشته باشیم مصوبه سال ۹۸ مجلس شورای اسلامی مبنی بر یکپارچه سازی مدارس و از بین بردن تنوع در مدارس که می توانست گامی در جهت عادلانه کردن آموزش دانست نیز از چرخه تصویب نهایی خارج شد.
بازنشسته شدن حدود ۴۰ درصد معلمان باتجربه تا پایان سال تحصیلی ۱۴۰۰ نیز افق روشنی را فرا روی نظام آموزشی قرار نمی دهد .
نیاز امروز ما اتخاذ تصمیم های جدی ، علمی، بخردانه ، اتکا به نیروهای توانمند ، و بهره گیری از دستاورد های بشری است .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مقدمه
محتوای آموزشی ، حیطه های فراگیری علوم مختلف توسط دانش آموزان را مشخص می سازد تا بر اساس آن و با توجه به ذوق و علاقه و استعداد ، برای شغل آینده خود تصمیم بگیرند. البته هر جامعه ای می بایست شرایط قبل ، ضمن و بعد این جریان را با تنظیم برنامه ای مدون و با اهدافی از پیش تعیین شده ، مشخص سازند و گر نه تمامی انرژی و سرمایه مصرف شده ، به بیهودگی هدر خواهد رفت . مشخص کردن مشاغل مورد نیاز و هدایت آموزش بدان سو با همکاری مراکز عالی آموزشی و دانشگاه ها ، از وظایف دو وزارتخانه آموزش و پرورش و آموزش عالی است. این دو باید قادر باشند تا با جذب و تربیت نیروهای ماهر به اقتصاد کشور یاری رسانند.
در واقع دانش آموزان داده های این دو وزارتخانه برای ارائه ستاده ای به نام متخصصین و کارشناسان رشته های گوناگون به جامعه هستند. پس می بایست ظرفیت ها و پتانسیل های بالقوه استعدادهای کودکان و نوجوانان را در مدرسه به خوبی آموزش ، تقویت و شکوفا سازیم تا زمان برداشت محصول ، به اغیار وابسته نشویم.
تنوع و تعداد آموزش علوم مختلف در مدارس کشورهای مختلف برخاسته از ویژگی های بومی و یا شناخته شده جهانی آنان و یا بر اساس بِسترهای بالقوه و طبیعی موجود است. مثلا در کشوری که بنادر و کشتیرانی محور حرفه اصلی مردم آن است ، دروسی چون کشتی سازی و یا صنعت ماهیگیری ، بیشتر آموزش داده می شود و یا در کشوری که اساس تکنولوژیک از آنجا به جهان صادر می شود به دروس ریاضی و فنی و الکترونیک و.... بیشتر توجه می شود .
برخی از کشورها ، فقط دروس اجباری به دانش آموزان ارائه می دهند و برخی ترکیبی از اختیار و اجبار . تجربه هر معلمی ، گواه بر این ادعاست که دروس عملی و هنری ، بیشتر مورد توجه دانش آموزان قرار می گیرد. شاید زمانی که سایه وحشتناک نمره به عنوان اساسی ترین نقش برای قبولی از یک درس حذف می شود ، شور و شوق دانش آموزان برای یادگیری نیز بیشتر می گردد. یا چون انتخاب درس توسط خود دانش آموز به منزله احترام و اعتماد به توانایی و میل او ، با آغوشی باز استقبال می شود.
دروس اختیاری در مدارس و دانشگاه های ما ، واحدهایی غیرتخصصی و در عین حال اجباری هستند که می بایست پاس شوند ، لذا جذابیت زیادی برای گرایش دانش آموزان و دانشجویان ندارند. در ضمن این دروس تنوع رغبت انگیزی نیز ندارند.
در ادامه بحث ، با موضوعاتی آشنا خواهید شد که مدارس کشورهای مختلف جهان ( 9 کشور ) ، به کودکان و نوجوانان خود در دوره های مختلف ، آموزش می دهند. می توانید موقعیت خود را با هر یک از این کشورها ، مقایسه کنید و تفاوت ها را استنباط نمایید. چه تفاوت های حین جریان آموزش در این مدارس را و چه تفاوت های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی شرایط فعلی آن کشور را با کشور خود.
ژاپن
"در مدارس ابتدایی ژاپن ، به دانش آموزان زبان ژاپنی (نه تنها زبان مدرن ژاپنی بلکه نسخه های باستانی و میانه) ، خطاطی ، شعر ، حساب ، مطالعات طبیعی ، مطالعات اجتماعی (اخلاق ، تاریخ و نزاکت) ، موسیقی ، هنرهای تصویری ، آموزش جسمانی و خانه داری آموزش داده می شود.
در دوره راهنمایی ، آموزش های جدیدی مانند علوم کامپیوتر و IT ، علوم طبیعی (فیزیک ، شیمی ، زیست شناسی ، زمین شناسی به صورت ترکیبی) ، اصول اولیه داشتن زندگی سالم ، تاریخ ، زبان انگلیسی (به کمک افرادی که زبان مادری شان انگلیسی است) و چندین موضوع انتخابی دیگر اضافه خواهد شد.
در دبیرستان های ژاپن ، علاوه بر آموزش های قبلی ، دو رشته تخصصی و الزامی دیگر نیز وجود دارد: علوم انسانی و علوم طبیعی . هدف اصلی از آموزش در این مقطع وارد شدن به دانشگاه بوده و به همین دلیل است که دانش آموزان بقیه رشته ها را به سلیقه خود انتخاب می کنند. برای مثال دانش آموزان می توانند رشته های کشاورزی ، صنعت ، تجارت ، ماهیگیری ، آموزش پزشکی ، رفاه ، زبان های خارجی و .... را انتخاب نمایند.
( ژاپن کشور ادب و احترام است و کتب اجتماعی آنان به جای پرداختن به تعاریف گنگ از مفاهیم و واژه های تخصصی ، به آموزش اخلاق ، نزاکت می پردازد. آنان آموزش هنر و موسیقی و خانه داری !! را از دوره ابتدایی آغاز می کنند. آموزش IT و کامپیوتر را همانند ما بعد اشتغال و ضمن تدریس ، به معلمان آموزش نمی دهند ، بلکه به دانش آموزان دوره راهنمایی آموزش می دهند . اصول اولیه داشتن زندگی سالم را نیز از دوره راهنمایی آموزش می دهند تا سلامتی خانواده ها و جامعه را تضمین نمایند. )"
عربستان سعودی
"موضوعات اجباری در مدارس عربستان سعودی شامل دروس مذهبی و علوم طبیعی (زیست شناسی و فیزیک) است. اما علوم انسانی مانند تاریخ و یا مطالعات اجتماعی در مدارس خصوصی عربستان تدریس نمی شوند"
( اطلاعات کشور عربستان به تازگی در دسترس علاقه مندان قرار می گیرد و محدودیت آموزش در این کشور هنوز گواهی بر جریان قید و بندهای استبدادی و دیکتاتور مآبانه پادشاهان سعودی است. حذف علوم انسانی در این کشور ، شاهدی بر این ادعاست که چقدر به ارزش ها و وجود انسانها ، بی توجه اند.)
ایرلند
"در مدارس ایرلند تنها دو آموزش اجباری وجود دارد : زبان انگلیسی و ریاضی و در برخی مدارس نیز آموزش زبان ایرلندی اجباری شده است. مابقی رشته ها و موضوعات آموزشی انتخابی بوده و دانش آموزان در مورد موضوعات و رشته هایی که دوست دارند در ادامه زندگی خود به آنها بپردازند تحقیق و مطالعه می کنند. آن ها می توانند از بین ۳۴ موضوع مختلف انتخاب کنند ، موضوعاتی مانند حسابداری ، تجارت ، مدیریت ، موسیقی ، نقاشی ، خانه داری ، کار با چوب ، IT ، زبان های خارجی ، کشاورزی ، تئاتر و ....
( سومین جزیره بزرگ اروپا و بیستمین جزیره بزرگ جهان با 6 میلیون نفر جمعیت ، اختیار و آزادی انتخاب را به دانش آموزان خود داده است تا به جز دو دس اجباری ریاضی و زبان انگلیسی ، به انتخاب بر اساس ذوق و علاقه و استعداد خود زنند. تصور می کنم که چنین آزادی در حین آموزش به تربیت انسانهای آزادیخواه و مبارز علیه زور و تحمیل بیگانه در این جزیره کوچک ، منجر می شود.)"
ایالات متحده آمریکا
"در ایالات متحده موضوعات آموزشی اجباری در دوره دبستان شامل ریاضی ، خواندن و نوشتن ، آشنایی با علوم طبیعی و تاریخ محلی است.
موضوعات در دوران راهنمایی شامل ریاضی ، زبان ، علوم طبیعی (ترکیبی از شیمی ، زیست شناسی و فیزیک) ، علوم اجتماعی (تاریخ) و آموزش جسمانی (ورزش) است. علاوه بر این امکان انتخاب موضوعات گسترده دیگری مانند روانشناسی ، علوم قضایی ، روزنامه نگاری ، علم بیان ، کار با چوب ، آشپزی و غیره نیز وجود دارد.
موضوعات اجباری در دوره دبیرستان شامل ریاضی ، ادبیات ، علوم طبیعی (یک سال شیمی ، یک سال زیست شناسی و یک سال فیزیک) ، علوم طبیعی (تاریخ و ساختار ایالتی) و آموزش جسمانی است. علاوه بر این موضوعات ، رشته های انتخابی دیگری نیز مانند بازیگری ، آموزش جسمانی ، آناتومی ، آمار ، علوم کامپیوتر ، تکنولوژی محیطی ، زبان های خارجی ، نقاشی ، مجسمه سازی ، عکاسی ، فیلم برداری ، تئاتر ، ارکستر، رقص ، گرافیک ، طراحی وب ، روزنامه نگاری ، ویرایش سالنامه ، کار با چوب یا تعمیر خودرو نیز وجود دارد. فهرست رشته ها و آموزش های انتخابی از مدرسه ای به مدرسه دیگر متفاوت است."
( تنوع دروس اجباری و اختیاری در این کشور ، باعث توانمندی در تربیت نیروهای متخصص بیشتر حوزه های علمی گردیده است . تفکیک سه علم زیست شناسی ، شیمی و فیزیک و آموزش هر یک برای یک سال تحصیلی متفاوت ، اهمیت هر رشته را جداگانه مشخص می سازد و دانش آموزان آمریکایی بر خلاف کشور ما که به ترکیب علوم متفاوت ، اهتمامی وافر دارد ، متوجه این تفاوت ها می شود. در کشور ما کتاب علوم اجتماعی ترکیبی از تاریخ ، جغرافیا ، و مدنی است که نه معلم تخصص هر سه را یک جا دارد و نه دانش آموز متوجه حدود و ثغور این علوم مختلف می شود. این مشکل در آینده نیز برای او دشواری هایی بوجود خواهد آورد. کتاب علوم نیز ترکیبی از زیست شناسی و فیزیک و شیمی است. )
استرالیا
"در مدارس ابتدایی استرالیا ، جدای از موضوعات پایه مانند حساب ، زبان مادری ، آموزش جسمانی ، محیط و دروس خلاقیت ، کودکان باید نحوه سخنرانی در ملاء عام را نیز یاد بگیرند.
در دوره راهنمایی نیز آموزش انگلیسی ، ریاضی ، تئوری احتمالات ، سواد کامپیوتر ، مطالعات اجتماعی ، تاریخ ، جغرافیا ، زیست بوم شناسی ، هنر (رقص ، فیلم ، موسیقی و نقاشی) ، آموزش جسمانی و علوم (از جمله شیمی ، فیزیک و ستاره شناسی) اجباری هستند.
در دوران دبیرستان نیز دانش آموزان اصول پایه حرفه مورد علاقه خود در آینده را یاد گرفته و با موضوعاتی مانند حسابداری ، IT ، اقتصاد و ..... آشنا می شوند و انتخاب های بسیار متنوعی دارند. علاوه بر این ، کسانی که کلاس یازدهم و دوازدهم هستند برنامه های کارورزی در شرکت ها نیز خواهند داشت. بعد از پایان امتحانات پایانی ، این دانش آموزان می توانند وارد بازار کار شوند. در استرالیا آزادی های زیادی برای دانش آموزان در نظر گرفته می شود و هیچ باشگاه ورزشی در مدارس وجود ندارد. حتی کلاس ها در هوای آزاد برگزار می شوند و اگر باران ببارد کلاس ها تعطیل خواهند شد. دانش آموزان دوره دبیرستان در صورتی که مدرسه آن ها نزدیک ساحل باشد می توانند دروس موج سواری را نیز انتخاب کنند."
( آموزش در هوای آزاد و تعطیلی مدارس در صورت ریزش باران !! وجود برنامه های کارورزی جهت ورود مستقیم به بازار کار و اشتغال ، بدون هر دادن عمر خود در آرزوی قبولی از دانشگاه آن هم حتما در رشته ...... !! آموزش زبان مادری و مهارت سخنرانی به دانش آموزان دوره ابتدایی !
آموزش زبان مادری در کشور ما یک تابو محسوب می شود که با اهداف نظام سیاسی در می آمیزد . نه تنها هیچ همّتی برای آموزش زبان مادری نیست ، حتی رسانه های شفاهی و کتبی برای گویش آن مدت زمان محدود و معینی برای خود دارند.
آموزش ستاره شناسی در دوره راهنمایی که رؤیای بسیاری از نوجوانان در این دوره سیر در کهکشانها و ستاره ها و سیاره هاست. اما آنان را به همان رؤیا پردازی محکوم می سازیم تا در عرض یک دو سال آینده ، خود دانش آموز متوجه غیرممکن بودن تحقق آرزویش را درک کند.)
اسپانیا
"در دوره ابتدایی در مدارس اسپانیا ، آموزش زبان اسپانیایی ، ادبیات ، علوم طبیعی ، آموزش جسمانی ، ریاضی ، یک زبان خارجی و یک رشته هنری اجباری است که این رشته هنری معمولا موسیقی بوده و در سطح عالی به دانش آموزان آموخته می شود. در پایان این دوره ، دانش آموزان می توانند چند آلت موسیقی را با سطحی از تسلط بنوازند. یکی از پرطرفدارترین سازها فلوت است زیرا حمل آن برای کودکان آسان تر از دیگر آلات موسیقی است.
در دوره راهنمایی ، آموزش های بیشتری در زمینه علوم اجتماعی ، جغرافیا ، تاریخ ، گرافیک و هنرهای پلاستیکی ، موسیقی و تکنولوژی (سه مورد آخر هر کدام برای یک سال) به دانش آموزان ارائه خواهد شد.
در دبیرستان های اسپانیا نیز هر دانش آموز ۳ موضوع اضافی دیگر در یک رشته را انتخاب خواهد کرد. در دبیرستان های اسپانیا تنها ۴ رشته اصلی وجود دارد: علوم انسانی ، تکنولوژی ، علوم طبیعی و هنر."
( نقش موسیقی در زندگی و کاتالیزور یادگیری دانش آموزان در جریان آموزش تمامی دروس ، انکارناپذیر است. تابوهای کشور ما بسیار است که یکی از مهمترین آنها موسیقی است. که البته بیشتر از نداشتن علم موسیقی و عدم شناخت تخصصی آن برمی خیزد. و گر نه ، ارزش ذاتی موسیقی از سوی هر علمی واقعیتی اثبات شده است. چون طبیعت بزرگ ترین نماد موسیقی است. جایگاه آموزش تکنولوژی نیز در بین دروس مدارس ما خالی است که بیشتر کشورها با این آموزش به دانش روز متصل می شوند. )
چین
"موضوعات اجباری در مدارس دوره ابتدایی چین شامل ریاضی ، زبان چینی ، یک زبان خارجی بوده و موضوعات انتخابی نیز شامل نقاشی ، موسیقی و آموزش های جسمانی است.
در مدارس راهنمایی و دبیرستان های چین نیز درس های بیشتری در حوزه علوم (فیزیک ، شیمی و زیست شناسی به صورت ترکیبی) ، مطالعات اجتماعی ، مهارت رایانه و علوم کامپیوتر تدریس می شود. هر ساله سطح پیچیدگی و تعداد موضوعات پایه افزایش یافته که باعث می شود مدارس چین یکی از سخت ترین فرم تحصیلی در جهان را دارا باشند که استرس فراوانی به دانش آموزان وارد می کند."
( اختیاری بودن آموزش جسمانی یا ورزش در دوره ابتدایی ، جای تأمل دارد. توجه به توانایی ها و یا گرایشات فردی برای این درس ، این سئوال را در ذهن برمی انگیزاند که پس چرا کشور چین قادر به درو کردن مدال های پرتعداد المپیک های جهانی است ؟ لابد کانال های دیگر برای ترغیب کودکان به ورزش در این کشور وجود دارد. دروس ابتدایی بسیار محدود است و برخلاف ما اصرار به یادگیری زود هنگام تمامی علوم در همین دوره ندارند. در واقع در این کشور آموزش علوم مختلف ، در هر دوره پخش می شود و یک ماده درسی لزوما از کلاس اول ابتدایی تا کلاس دوازدهم ، آموزش داده نمی شود. برخی دروس در دوره ابتدایی و برخی راهنمایی و برخی دیگر در دبیرستان. که نکته ای قابل تأمل است!! )
بریتانیا
"در مدارس ابتدایی بریتانیا ، کودکان با زبان انگلیسی ، ریاضی ، تاریخ ، جغرافیا ، موسیقی ، تکنولوژی صنعتی و هنر آشنا می شوند و لیست نهایی موضوعات توسط والدین انتخاب و تهیه می شود.
بعدها در دوره راهنمایی و دبیرستان موضوعاتی مانند دین (اخلاق و دیدگاه ادیان) ، جغرافیا ، علوم طبیعی ، علوم کامپیوتر و همچنین موضوعات زیادی که توسط دانش آموزان انتخاب می شوند به این فهرست اضافه خواهد شد. از این موضوعات انتخابی می توان به آشپزی ، موسیقی ، روانشناسی ، عکاسی ، رقص ، تئاتر ، وکالت ، امنیت اجتماعی ، حسابداری ، هنر و نقاشی ، علم دریا شناسی ، مسافرت و توریسم اشاره کرد."
( آموزش تکنولوژی از دوره ابتدایی ، ویژگی ممتاز بریتانیاست. انتخاب نهایی دروس توسط والدین وجه تمایز دیگری است که عاملی به نام ناتوانی کودک به دلیل کم تجربه بودن را حذف می نماید. در دوره راهنمایی و متوسطه به آموزش دین می پردازد منتهی با خمیرمایه اخلاق و دیدگاه های ادیان مختلف ، جهت شناخت بیشتر و قدرت انتخاب دانش آموز. تنوع موضوعات انتخابی زیاد و جذاب برای دانش آموزان است.)
روسیه
"در مدارس ابتدایی روسیه ، کودکان آموزش ریاضی ، علوم طبیعی ، زبان روسی ، انتخاب یک زبان خارجی ، نقاشی ، موسیقی ، آموزش جسمانی و شطرنج (گزینه ای انتخابی که از سال ۲۰۱۸ در بسیاری از مدارس رواج یافته است) دریافت می کنند.
برنامه درسی دوران راهنمایی نیز شامل زبان و ادبیات روسی ، یک زبان خارجی ، جبر ، زمین شناسی ، انفورماتیک ، تاریخ ، علوم اجتماعی ، جغرافیا ، تاریخ طبیعی ، زیست شناسی ، فیزیک ، شیمی ، اصول زندگی سالم ، آموزش جسمانی و کار دستی است.
در دوره دبیرستان نیز در مدارس روسیه ، دانش آموزان در زمینه طراحی مکانیک ، ستاره شناسی و فرهنگ هنری جهان آموزش های مضاعفی دریافت می کنند. در بسیاری از مدارس ، دانش آموزان کلاس دهم و یازدهم در یک حوزه از ۴ رشته خاص تحصیل می کنند: علوم انسانی ، تکنولوژی ، ریاضی و رشته های اجتماعی- اقتصادی . سطح و مقدار دروس در موضوعات اجباری در این کلاس ها متفاوت است. برای مثال در رشته ریاضی ، تعداد دروس مربوط به ریاضی و فیزیک بیشتر خواهد بود در حالی که تعداد دروس ادبیات کمتر است.
سیستم آموزشی در روسیه کاملاً متحد است و هیچ برنامه درسی خصوصی و انتخابی در مدارس برای دانش آموزان وجود ندارد. با این وجود در برخی مدارس و مناطق ، آموزش های بیشتری به دانش آموزان داده می شود. برای مثال در مناطقی که تنوع قومیتی وجود دارد، درس هایی مربوط به زبان و ادبیات محلی ارائه می شود. در برخی از مناطق نیز مانند جمهوری باشقیرستان ، آموزش های بسیار خاصی مانند زنبورداری داده می شود." (1)
( دروس ارائه شده در روسیه ، اختیاری و خصوصی نیست و همه مدارس به طور مشترک و متحد ، دروسی مشخصی را آموزش می دهند. تنوع دروس زیاد ، و نوع دروس سه دوره تحصیلی ، تقریبا متفاوت از هم هست. )
جمع بندی
اهمیت به آموزش تاریخ و تکنولوژی و IT از ویژگی های بیشتر این کشورهاست. آنان با آموزش تاریخ ، استقلال و آزادی کشور خود را با تمام رخدادهای تلخ و شیرین سپری شده به کودکان آموزش می دهند تا فردا فردی وطن دوست تربیت شود و از بیان واقعیت های شکست ، بیمی ندارند چون معتقدند که تمامی رویدادهای تاریخی همچون عمر یک سالمند ، زندگی شده است و با انکار ما ، واقعیت آن حذف نمی شود.
آموزش تکنولوژی برای جا نماندن از رقابت توسعه یافتگی به دانش آموزان آموزش داده می شود تا هر یک قابلیت ارزش افزوده در آن را داشته باشند. هر درس ، لزوما در هر سال تحصیلی تکرار نمی شود و به نوع آموزش و یادگیری دانش آموزان خود ایمان دارند. ضرورت ندارد یک دانش آموز تمامی علوم را از کلاس اول ابتدایی تا دوازدهم دبیرستان بخواند. در هر دوره دروسی مجزا و خاص ارائه می شود و از انباشت حجم و محتوای کتب درسی پرهیز می کنند ، لذا مقوله کمبود معلم را نیز هر ساله به عنوان بازدارنده جریان آموزش ندارند.
مهمترین ویژگی دیگر آموزش در این کشورها آن است که از محدودیت جنسی تبعیت نمی کند و آموزش آشپزی و یا خانه داری و....... برای تمامی دانش آموزان انجام می گیرد.
آموزش و پرورش ما نیازمند یک تغییر اساسی در ساختار خود است و گر نه ، هیچ روزنه ای برای رهایی خود از ماندگاری عیوب آشکار و ضمنی نخواهد داشت. باید باور تغییر را در خود ایجاد و اراده ای توصیف ناپذیر جهت اجرای آن داشته باشد. امید که از هدر رفت سرمایه های ملی ، بیشتر از این بپرهیزید و تحول فرهنگی را در دستور کار خود قرار دهید.
1) سایت روزیاتو . برنامه آموزشی مدارس جهان . حسین علی پناهی . ۲۰ مهر ۱۳۹۷ .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید