گروه اخبار/
بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا طی بیانیهای اعلام کرد که «وظیفهٔ اخلاقی» حکم میکند تمامی دانشآموزان بریتانیایی ماه آینده به مدرسه باز گردانده شوند.
آقای جانسون این امر را یک «اولویّت ملّی» خواند.
در بیانیّهٔ نخست وزیر بریتانیا که در نشریهٔ آنلاین «میل» منتشر شد آمده است: «این بیماری همهگیر تمام نشده، اما اینک که برای بازگشاییِ ایمنِ مدارس آگاهی کافی داریم، وظیفهٔ اخلاقی ماست که چنین کنیم.»
از سوی دیگر وزارت بهداشت بریتانیا روز دوشنبه اعلام کرد بازگشت دانشآموزان به مدارس، پس از ماهها دوریشان از کلاس درس به علّت شیوع ویروس کرونا، یک اولویّت ملّی است.
هلن واتلی، در گفت و گویی تلویزیونی اعلام کرد: «متأسفانه میبینیم که کودکان خانوادههایی که امکانات کافی ندارند، بیش از باقی شاگردان، در این دوران از درس و مدرسه عقب میافتند.»
وی افزود: «بنابراین ضروری است که کودکان و نوجوانان پاییز امسال به کلاسهای درس برگردند.»
برخی مسئولان آموزشی بریتانیا همزمان تأکید کردهاند که بازگشایی مدارس میبایست «از ابتدا» در اولویّت قرار میگرفت.
مدارس بریتانیا روز ۲۰ مارس سال جاری بهمنظور پیشگیری از شیوع هرچه بیشتر ویروس کرونا تعطیل شد و تنها فرزندان کارکنان بخشهای کلیدی یا کودکان دچار ناتوانی به کلاسهای محدود دسترسی داشتند.
مدارس این کشور از روز ۱ ژوئن بهشکل محدود و تدریجی تنها برای دانشآموزان سطوح پایه بازگشایی شد.
مقدمه :
در تارنماي خبرگزاري ايمنا در رابطه با اعتراضات مردم آمريکا در مقابله با قتل جورج فلويد آمده است :
نگاهی به اعتراضات آمریکا با قتل جورج فلوید
"نمیتوانم نفس بکشم" این آخرین جمله جورج فلوید، سیاه پوست آمریکایی بود که زیر فشار زانوی پلیس مینیا پولیس جان داد.
به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آمریکایی علت دستگیری وی را تلاش برای خرید سیگار با یک اسکناس جعلی ۲۰ دلاری عنوان کردند.
اما کشته شدن فلوید آمریکا را به دل آشوب کشاند و باعث شکلگیری تجمعات اعتراضی در سراسر این کشور شد که موج آن تمام جهان را فرا گرفت.
معترضان به قتل جورج فلوید در چندین کشور اروپایی نیز دست به اعتراض زده و مقابل سفارت ایلات متحده آمریکا تجمع کردند. این معترضان اغلب با لباس سیاه در حالی که تابلوهایی با جمله «نمیتوانم نفس بکشم» در دست داشتند، جلوی سفارت تحصن کردند…
ريشه هاي نژاد پرستي و پيروزي هاي به دست آمده در اين مهم ، در امريکا دلايل اجتماعي ، سياسي و اقتصادي گوناگون دارد که در قامت يک گفت و گو نمي گنجد .
جهت بررسي فقط و فقط يک زاويه نگاه از اين رويداد مهم ( تفاوت دو ترور ) به گفت و گوي مجازي ذيل مي پردازيم .
خلاصه قسمت قبل : ( بخش سوم ) - ( بخش دوم ) - ( بخش اول )
جمعیت سیاهان آمریکا طی چند سال اخیر با انتشار فیلمهایی از برخورد پلیس یا دیگر افراد جامعه با خودشان، درباره نابرابری و نژادپرستی در جامعه آمریکا اطلاعرسانی میکنند.
این فیلمها در برخی موارد، مانند برخورد مدیر یکی از شعبههای کافه-رستورانهای استارباکس با دو مشتری سیاهپوست موثر بوده است .
برخی فعالان مدنی و کارشناسان معتقدند دوربینها و ثبت تصاویر خشونت و رفتارهای تبعیضآمیز، تنها یکی از اقدامات مسیر آگاهی رسانی و تغییر رفتارتبعیضآمیز نیروهای رسمی و مردم است. درباره ثبت و انتشار تصاویر مرتبط با نژادپرستی هم این باور وجود دارد که رفع این مشکل ساختاری و با سابقه در آمریکا تنها از یک ابزار ساخته نیست.
بخشی از معترضان به خشونت کشیده شدن این اعتراضات را باعث به انحراف کشیدن اهدافی میدانند که این جنبش در پی آن است.
راه دستیابی به عدالت و حقوق برابر کدام است؟ جنبشهای مسالمتآمیز و خشونتپرهیز و یا عمل انقلابی متقابل؟
در نهایت و پس از سالها مبارزه بیوقفه، در تاریخ ۱۱ آوریل سال ۱۹۶۸، هفت روز پس از قتل مارتین لوترکینگ، آخرین الحاقیه قانون مدنی ایالت متحده که حقوق برابر نژادی را به رسمیت میشناخت با امضای رییس جمهور جانسون اجرایی شد.
بخش چهارم ( بخش پاياني ) :
پرسش کننده :
مارتين لوتر کينگ که در ۲۸ اوت ۱۹۶۳ در شهر واشنگتن در سخنرانی معروفش چه گفت ؟
پاسخ دهنده : ( 4 )
مارتین لوتر کینگ سخنرانی اش را با این بحث شروع میکند که ما اینجا در کنار یادبود لینکلن گردآمدهایم، کسی که صد سال پیش بردهداری را لغو کرد، ولی کماکان سیاهان به حقوق خودشان دست پیدا نکردهاند.
بنابراین ما اینجا آمدهایم که «یک چک را نقد کنیم» .
پرسش کننده :
تغيير نام ِ مالکوم ايکس چه بود ؟
پاسخ دهنده : ( 5 )
مالکوم که در زندان و به توصیه برادرش رجینالد، کم کم با اسلام آشنا و پس از ترک سیگار و پرهیز از خوردن گوشت خوک، شروع به تمرین مناسک اسلامی کرده بود، به محض خارج شدن از زندان در سال ۱۹۵۲ به جنبش "امت اسلام" به رهبری الایجا محمد پیوست و به نام حاج ملک شباز تغيير نام داد .
پرسش کننده :
ماجراي ترور ِ جان اف کندی و روزه سکوت چيست ؟
پاسخ دهنده : ( 5 )
فعالیتهای مالکوم ایکس در سازماندهی و جذب اعضای جدید برای "امت اسلام" خیلی زود مجموع اعضای این جنبش را از ۴۰۰ نفر در سال ۱۹۵۰ به بیش از ۳۰ هزار نفر در سال ۱۹۶۰ رساند. اما همزمان نشانههایی از اختلاف میان مالکوم و الایجا محمد بروز کرد.
مالکوم ضمن استقبال از تلاش های فعالان جنبش مدنی سیاهپوستان آمریکا، می گفت که سیاهان باید برای بازپس گرفتن حق خود "از هر راه ممکن" اقدام کنند.
او همواره در سخنرانیهای آتشین خود از "سفید پوستان" به عنوان "دشمن" یاد می کرد .
و مخاطبان هیجان زده خود را در برابر آنچه "ظلم ۴۰۰ ساله سفید پوستان بر سیاهپوستان" می نامید، به "بیداری و تکاپو" دعوت می کرد.
اختلافها میان مالکوم ایکس و الایجا محمد پس از مرگ جان اف کندی، رئیس جمهوری وقت آمریکا در سال ۱۹۶۳ به اوج خود رسید.
اظهار نظر جنجالی مالکوم در مورد مرگ کندی که به نوعی آن را "تقاص پس دادن" ارزیابی کرده بود، با واکنش تند الایجا محمد روبه رو شد و رهبر "امت اسلام" به مالکوم دستور داد که برای ۹۰ روز سکوت اختیار کند و حق اظهار نظر در هیچ موردی را ندارد.
در برابر مالکوم شروع به افشاگری درباره "روابط خارج از ازدواج" الایجا محمد کرد و از رابطه جنسی رهبر "امت اسلام" با دختران نوجوانی خبر داد که حتی از الایجا محمد بچه دار شده بودند.
پرسش کننده :
تفاوت نقش لوتر کينگ با ديگر مبارزان از جمله مالکوم ایکس در چيست ؟
پاسخ دهنده : ( 4 )
مساله مهمی که اتفاق میافتد این است که در واقع برای اولین بار مردم این واقعه ( سخنراني لوتر کينگ در در ۲۸ اوت ۱۹۶۳ در شهر واشنگتن ) را بعضیها از تلویزیون ولی اکثرا از رادیو و در جراید آمریکا و در جراید دنیا میشنوند و میخوانند، و با چهره مارتین لوتر کینگ آشنا میشوند.
بعد از این واقعه جایزه صلح نوبل را به مارتین لوتر کینگ میدهند، بنابراین اهمیت بیشتری پیدا میکند و یک سال بعد از این واقعه است که لیندون جانسون، رئیسجمهور وقت آمریکا، آن لایحه در مورد حق رأی سیاهان و حقوق مدنی سیاهان را امضا میکند و از آن به بعد است که سیاهان هم میتوانند در رأیگیری شرکت کنند ولی واقعه پایان نمیگیرد، برای اینکه به هر حال ایالتهای جنوبی کماکان نژادپرست هستند و جنبش لوتر کینگ و جنبش سیاهان ادامه پیدا میکند تا موقعی که در سال ۱۹۶۸ بالاخره لوتر کینگ را میکشند.
پرسش کننده :
مي دانيم هدف ِ هر دو مبارز ( ترور شده ) يکي بود ولي راهکار آنان بسيار متفاوت بود .
هوشمندي مارتين لوتر کينگ در مبارزه عليه تبعيض نژادي نسبت به مالکوم ايکس در چيست ؟
پاسخ دهنده : ( 4 )
یکی از موضوعاتی که لوتر کینگ در سخنرانیهایش مطرح میکند این است که میگوید ما طرفدار دموکراسی آمریکایی هستیم، ما نمیخواهیم با دموکراسی آمریکایی مبارزه کنیم، ولی میخواهیم دموکراسی آمریکایی را کامل کنیم. جملهای که به کار میبرد این است که دموکراسی کاغذ نرم نیست، بلکه حرکت یا کنش سخت است. منظورش این است که ما برایمان فقط یک تعهدنامه یا یک قانون اساسی کفایت نمیکند. آن چیزی که برایمان مهم است این است که این قوانین در جامعه پیاده شوند .
برای همین میگوید کنش سختِ دموکراسی عبارت است از وجود دموکراتها، افرادی که به دموکراسی اعتقاد دارند، کسانی که برای دموکراسی مبارزه میکنند و کسانی که برای آزادیخواهی و برابریطلبی مبارزه میکنند. پس جنبش سیاهان آمریکا از دیدگاه فردی مثل مارتین لوتر کینگ فقط برای سیاهان نیست، بلکه برای سفیدپوستان آمریکا هم هست، چون دموکراسی آنها هم از دستیابی سیاهان آمریکا به حقوقشان پیشرفت میکند.
پرسش کننده :
چرا مارتين لوتر کينگ ، مارتين لوتر کينگ شد ؟
پاسخ دهنده : ( 4 )
اینها همه به اینکه لوتر کینگ از کجا میآید و چه تأثیراتی را با خود به همراه میآورد مربوط است. لوتر کینگ اول از همه یک کشیش باپتیست سیاه است، تعلیمات الهیاتی دارد ولی فلسفه هم خوانده، ضمنا تحت تأثیر خشونتپرهیزی گاندی هم هست، با فعالان سیاسی آمریکا هم در ارتباط است، و به نوعی میتوانیم بگوییم که با سندیکالیستها و با اتحادیههای کارگری هم همکاری میکند.
بنابراین تمام این شیوههای مختلف مبارزاتی است که لوتر کینگ را لوتر کینگ میکند، و از او یک رهبر مهم ِ و شاید بتوانیم بگوییم یک شخصیت محوری تاریخ معاصر ِ جهان میسازد.
پرسش کننده :
آیا در آمريکا بناي ياد بودي از مارتین لوتر کینگ وجود دارد ؟ بعد از این واقعه جایزه صلح نوبل را به مارتین لوتر کینگ میدهند، بنابراین اهمیت بیشتری پیدا میکند و یک سال بعد از این واقعه است که لیندون جانسون، رئیسجمهور وقت آمریکا، آن لایحه در مورد حق رأی سیاهان و حقوق مدنی سیاهان را امضا میکند و از آن به بعد است که سیاهان هم میتوانند در رأیگیری شرکت کنند ولی واقعه پایان نمیگیرد، برای اینکه به هر حال ایالتهای جنوبی کماکان نژادپرست هستند و جنبش لوتر کینگ و جنبش سیاهان ادامه پیدا میکند تا موقعی که در سال ۱۹۶۸ بالاخره لوتر کینگ را میکشند.
پاسخ دهنده ( 6 ) :
بنای یادبود مارتین لوتر کینگ در محوطه جنوب غربی پارک ملی واشنگتن نصب شده است . شهر واشنگتن، محوطهای بزرگ دارد که اغلب بناهای یادبود و ساختمانهای مهم هنری و فرهنگی پایتخت آمریکا را می توان آنجا پیدا کرد.
این محوطه عریض و طویل پارک ملی (National Mall) نام دارد که از یک سو به ستون یادبود واشنگتن و از سوی شرقی به ساختمان گنبدی شکل کنگره آمریکا ختم شده است.
در میانه این دو بنای ملی، موزههای متعدد، کتابخانهها و بناهای یادبود بزرگان آمریکا قرار گرفته است.
بناهای یادبود ابراهام لینکلن، توماس جفرسون، فرانکلین روزولت، سه رئیس جمهور سفیدپوست آمریکا در بخش غربی این محوطه و کنار آبهای هدایت شده رودخانه پوتومک قرار دارند.
اما از حدود دو سال پیش یک میهمان سیاهپوست هم به جمع این بناهای سنگی اضافه شده است. در ماه اوت سال ۲۰۱۱ بنای یادبود دکتر مارتین لوتر کینگ، رهبر سیاسی جنبش مدنی سیاهپوستان آمریکا در محوطه جنوب غربی پارک ملی واشنگتن نصب شده است.
اگر چه این نخستین مجسمه یک سیاهپوست نیست که در پایتخت آمریکا نصب شده، اما بنای یادبود مارتین لوتر کینگ، نخستین مجسمه یک آمریکایی سیاهپوست است که در محوطه "پارک ملی" پایتخت و در کنار مجسمه سفیدپوستان نامی ایالات متحده نصب شده است.
اميد است توانايي ذهني و جسمي ِ حقير ، امکان توفيق ِ ادامه اين گفت و گو را فراهم آورد تا در آينده از زاويه هاي ديگر هم به اين مهم نگاه کنيم .
منابع :
( 2 ) دوربین، ابزار مبارزه با تبعیض سیاهان و زنان
حامد فرمندپژوهشگر اجتماعی ،29 مارس 2019 - 09 فروردین 1398
همرسانی در فیسبوک ،همرسانی در واتساپ ،همرسانی در Telegraحق نشر عکسBBC
( 3 ) تاریخ جنبش سیاهان در آمریکا، از لوترکینگ و ایکس تا پلنگان سیاه
News فارسی ، BBC News فارسی Navigation
مهدی شبانی روزنامهنگار 11 ژوئن 2020 - 22 خرداد 1399
( 4 ) News فارسی ، BBC News فارسی Navigation
مارتین لوتر کینگ : رامین جهانبگلورئیس مرکز مهاتما گاندی برای صلح
29 مه 2018 - 08 خرداد 1397
( 5 ) News فارسی ،BBC News فارسی Navigation
مالکوم ایکس یا حاج ملک شباز را چه کسی کشت؟
امیر پیام بیبیسی ، 9 مارس 2013 - 19 اسفند 1391
( 6 ) News فارسی ، BBC News فارسی Navigation
آیا مجسمه مارتین لوتر کینگ عمدا کج نصب شد؟
امیر پیام بیبیسی
البته مثل همیشه ایران در این مقایسه حساب نمی شود، مدیران دلسوز و شایسته نگران نباشند.
در چنین زمانه سخت و پر از خار و خوار، و در گیر و دار اجرای رتبه بندی بی زمان و بی مکان و غیر منطقی شاید چنین مقاله ای تنبهی باشد برای آنان که بر مسند تصمیم نشسته اند. معلم در ایران چه هست و چه دارد؟! که بخواهد وارد رتبه بندی کیفی شود. تا زمانی که شما پایه های این حرکت را ایجاد نکنید، انجام آن مساوی است با بدتر شدن اوضاع سیستم آموزش ایران و سقوط آن به دره ای عمیق که دیگر کسی نتواند آن را نجات دهد.
هر وقت آموزش و پروش ایران توانست از نظر حقوق و دستمزد حداقل ها را نسبت به کشورهای توسعه یافته اجرا کند و معلم بی دغدغه و با عزت نفس شکل دهد؛ مجاز هست که یک رتبه بندی مانند برخی کشورها در ایران اجرا کند. وقتی دستمزد معلم در ایران نسبت به دیگر نقاط جهان در بدترین وضع قرار دارد و حتی نسبت به دیگر مشاغل در ایران به همین شکل، صحبت از رتبه بندی معلم ها، دور از منطق و بدون پشتوانه فکری و علمی خواهد بود.
وزارتخانه مرتبط و دولت وقتی نمی توانند حقوق معلم ها در ایران را به حداقل معقول نسبت به جهان برسانند، صحبت از رتبه بندی معلم ها که یک ساختار با شرایط به خصوص هست؛ کاملا مضحک و بچه گانه می باشد. مثل این می ماند که شما خانواده فقیری شکل داده اید و در تامین مایحتاج زندگی مشکل دارید ولی می خواهید بین فرزندان خانواده مسابقه دو و میدانی بگذارید و به مسابقات المپیک هم بفرستید، خب مشخص است که چه اتفاقی می افتد، پس اگر نمی توانید ملزومات رتبه بندی معلم ها را فراهم کنید، دست به این ساختار نزنید که بیش از پیش بوی نامطبوع این وضع همه جا را خواهد گرفت.
دستمزد معلم ها هم در ایران و هم در جهان همیشه مورد توجه بوده است و نه تنها در ایران بلکه در جهان هم معلم ها در جهت افزایش حقوق خود تلاش ها، اعتصاب ها و اعتراضات داشته اند و بیشتر این اعتراض ها و اعتصاب ها در کشورهای پیشرفته صورت می گرفته است.
می توان گفت معلم ها به خصوص در کشورهای توسعه یافته با توجه به جایگاه خود خواستار بیشترین حقوق می باشند و همچنین کشورهای مورد نظر، اهمیت سیستم آموزش خود را می دانند.
در ادامه، توضیحاتی در مورد میزان دستمزد معلم ها در کشورهای مختلف فراهم آمده است. جالب این هست که ایران اصلا در میان کشورهای با کمترین دستمزد هم قرار نمی گیرد.
در زیر شما میانگین حقوق معلم ها در طول یک سال را می توانید مشاهده کنید. در اینجا معلمان ابتدایی و متوسطه 15 سال کار، مد نظر است .
داده های منتشر شده توسط OECD نشان می دهد كه معلم متوسط آمریكایی سالانه حدود 39000 دلار حقوق دریافت می کند. در لوکزامبورگ ، یکی از ثروتمندترین کشورها در جهان ، یک معلم تازه استخدام می تواند انتظار داشته باشد که در همان ابتدای کار خود بیشترین درآمد را داشته باشد که معلمان، تقریباً در سایر کشورها می توانند امیدوار باشند که در کل خدمت خود چنین درآمدی داشته باشند. تنها استثنا در سوئیس است ، جایی که معلمان مدارس ابتدایی تقریباً 86000 دلار در بالاترین سطح حقوق دریافت می کنند.
گرچه یک معلم تازه استخدام در کره جنوبی فقط در سال اول 30 هزار دلار درآمد خود را کسب می کند ، اما تا زمانی که به 10 سال خدمت برسد، دستمزد آنها به حدود 50،000 دلار افزایش می یابد و در انتهای آن 84000 دلار است.
اتریش یکی از کشورهای خاص است که از پرداخت حقوق در مقطع ابتدایی تا دبیرستان به طور قابل توجهی پرش می کند. معلمان دبیرستان حدود 10،000 دلار بیشتر در مقایسه با معلم ابتدایی دریافت می کند. لوکزامبورگ بهترین کشوری است که معلم مدارس ابتدایی، بیشترین دستمزد را در جهان دارد.
ملاک های مقایسه دستمزدها :
حقوق معلمان بر اساس میانگین حقوق ناخالص پرسنل آموزشی و مطابق مقیاس رسمی حقوق ، قبل از کسر مالیات از جمله کسر از کارکنان برای بازنشستگی یا برنامه های مراقبت های بهداشتی و سایر کسرها یا حق بیمه برای بیمه های اجتماعی یا اهداف دیگر است. این روند حقوق و دستمزد بر اساس شاخص سال پایه 2005 نشان داده شده است. آمار و اطلاعات مربوط به سال 2018 می باشد.
نمودار 1- 10 کشور که بیشترین میزان دستمزد در طول سال به معلم های ابتدایی 15 سال خدمت را دارد و 10 کشور که کمترین میزان دستمزد را دارد
نمودار 2- 10 کشور که بیشترین میزان دستمزد در طول سال به معلم های مقطع دبیرستان با 15 سال خدمت را دارد و 10 کشور که کمترین میزان دستمزد را دارد
نمودار 3- تغییرات افزایش دستمزد معلم های 15 سال خدمت مقطع ابتدایی در کشورهای مختلف در طول چند سال گذشته
منبع :
OECD iLibrary که کتابخانه آنلاین سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) است که کتاب ها ، مقاله ها و آمارهای خود را در آن ارائه می کند و پایگاه تجزیه و تحلیل و داده های OECD است.
https://www.oecd-ilibrary.org/education/teachers-salaries/indicator/english_f689fb91-en
شما می توانید آمار های مرتبط دیگر با معلم ها و مدارس را در این منبع مطالعه کنید .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مقدمه :
در تارنماي خبر گزاي ايمنا در رابطه با اعتراضات مردم آمريکا در مقابله با قتل جورج فلويد آمده است :
نگاهی به اعتراضات آمریکا با قتل جورج فلوید
"نمیتوانم نفس بکشم" این آخرین جمله جورج فلوید، سیاه پوست آمریکایی بود که زیر فشار زانوی پلیس مینیا پولیس جان داد.
به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آمریکایی علت دستگیری وی را تلاش برای خرید سیگار با یک اسکناس جعلی ۲۰ دلاری عنوان کردند.
اما کشته شدن فلوید آمریکا را به دل آشوب کشاند و باعث شکلگیری تجمعات اعتراضی در سراسر این کشور شد که موج آن تمام جهان را فرا گرفت.
معترضان به قتل جورج فلوید در چندین کشور اروپایی نیز دست به اعتراض زده و مقابل سفارت ایلات متحده آمریکا تجمع کردند. این معترضان اغلب با لباس سیاه در حالی که تابلوهایی با جمله «نمیتوانم نفس بکشم» در دست داشتند، جلوی سفارت تحصن کردند…
ريشه هاي نژاد پرستي و پيروزي هاي به دست آمده در اين مهم ، در امريکا دلايل اجتماعي ، سياسي و اقتصادي گوناگون دارد که در قامت يک گفت و گو نمي گنجد .
جهت بررسي فقط و فقط يک زاويه نگاه از اين رويداد مهم ( تفاوت دو ترور ) به گفت , گوي مجازي ذيل مي پردازيم .
خلاصه قسمت قبل : ( بخش دوم ) - ( بخش اول )
جمعیت سیاهان آمریکا طی چند سال اخیر با انتشار فیلمهایی از برخورد پلیس یا دیگر افراد جامعه با خودشان، درباره نابرابری و نژادپرستی در جامعه آمریکا اطلاعرسانی میکنند.
این فیلمها در برخی موارد، مانند برخورد مدیر یکی از شعبههای کافه-رستورانهای استارباکس با دو مشتری سیاهپوست، به موجی از اعتراض منجر شد. در ماجرای تعارض نژادی در رستوران استارباکس، مدیران این کافه زنجیرهای تصمیم گرفتند تا برنامه آموزشی سراسری یک روزهای را با موضوع تبعیضنژادی برای تمام کارکنان خود در آمریکا به اجرا بگذارند.
برخی فعالان مدنی و کارشناسان معتقدند دوربینها و ثبت تصاویر خشونت و رفتارهای تبعیضآمیز، تنها یکی از اقدامات مسیر آگاهی رسانی و تغییر رفتار تبعیضآمیز نیروهای رسمی و مردم است. همان طور که کارشناسان در مورد برنامه یک روزه آموزشی کافههای زنجیرهای استارباکس معتقد بودند رفتار نژادپرستانه به یک باره رفع نخواهد شد، درباره ثبت و انتشار تصاویر مرتبط با نژادپرستی هم این باور وجود دارد که رفع این مشکل ساختاری و با سابقه در آمریکا تنها از یک ابزار ساخته نیست.
بخشی از معترضان به خشونت کشیده شدن این اعتراضات را باعث به انحراف کشیدن اهدافی میدانند که این جنبش در پی آن است.
راه دستیابی به عدالت و حقوق برابر کدام است؟ جنبشهای مسالمتآمیز و خشونتپرهیز و یا عمل انقلابی متقابل؟
***
بخش سوم :
پرسش کننده :
نگاه مارتين لوتر کينگ به مبارزه تبعيض نژادي چگونه بود ؟
پاسخ دهنده : ( 3 )
مارتین لوترکینگ مهمترین چهره جنبش "حقوق مدنی" شناخته میشود. او که در سال ۱۹۶۴ به عنوان جوانترین فرد، جایزه صلح نوبل را دریافت کرده بود، کشیشی مسیحی بود که با نگاهی به آموزههای گاندی، نافرمانی مدنی خشونتپرهیز را راهحل مساله سیاهان آمریکا میدانست. تصویب قانون مدنی که تبعیض بر پایه نژاد، رنگ، مذهب، جنسیت و تبار افراد در آمریکا را ممنوع اعلام میکرد هم نتوانسته بود تغییری اساسی در وضعیت ایجاد کند.
کینگ آن چنان رابطه قوی با گاندی احساس می کرد که در سال ۱۹۵۹ به هند سفر کرده و به گفته خودش این سفر عمیقا بر درک او از مقاومت مدنی اثر گذاشت:
"زمانی که در هند بودم بیشتر متقاعد شدم که روش مقاومت بیخشونت کارآمدترین سلاح در دست مردم تحت ستم برای رسیدن به عدالت و کرامت انسانی است."
در عین حال او همواره خود را هوادار دموکراسی آمریکایی دانسته و بنا به گفته خودش در پی مبارزه با دموکراسی آمریکایی نبود و تلاش میکرد تا جایی برای سیاهان نیز در این دموکراسی را پیدا کند.
پرسش کننده :
نگاه مالکوم ایکس به مبارزه تبعيض نژادي چگونه بود ؟
پاسخ دهنده : ( 3 )
مالکوم ایکس در جبهه دیگری ایستاده بود.
برای او ریشه مشکلات سیاهان در آمریکا به بردهداری و مرد سفید بردهدار بازمیگشت.
رادیکال بودن کلید اصلی ایدههای او بود: "رادیکال بودن بهسادگی به این معناست که باید هر چیزی را ریشهای درک کرد."
مالکوم برخلاف لوترکینگ وضعیت سیاهان آمریکا را نه نقصان حقوق مدنی و شهروندی که نقض حقوق بشر میدانست. او حتی در نظر داشت از دولت آمریکا به سبب نقض حقوق بشر آفریقاییتبارهای آمریکا به سازمان ملل متحد شکایت کند.
رادیکال بودن ایدههای او و لزوم استفاده از نیروی قهرآمیز میراث اصلی مالکوم ایکس برای جنبشهای رهاییبخش ضدنژادپرستی بوده است. او که گفته بود: "جنایتبار است که در بحث عدم خشونت، به انسانی که قربانی مداوم حملات وحشیانه است، یاد دهیم تا از خود دفاع نکند.
" در عین حال با اشاره به متمم دوم قانون اساسی آمریکا "حق ملت آمریکا برای نگهداری و حمل اسلحه" را مشروع خوانده و خواستار مسلح شدن سیاهان آمریکایی برای دفاع از خود بود.
پرسش کننده :
جامعه خشونت طلب ِ آمريکا در مقابل مارتين لوتر و مالکوم ایکس چه واکنشي نشان داد ؟
پاسخ دهنده : ( 3 )
هر چند پاسخهای مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس به پرسش "خشونت آری یا نه؟" متفاوت بود اما هر دو سرنوشتی مشابه پیدا کردند.
هردو ترور شده و به قتل رسیدند.
پرسش کننده :
جامعه مدني ِ آمريکا در مقابل مارتين لوتر و مالکوم ایکس چه واکنشي نشان داد ؟
پاسخ دهنده : ( 3 )
در نهایت و پس از سالها مبارزه بیوقفه، در تاریخ ۱۱ آوریل سال ۱۹۶۸، هفت روز پس از قتل مارتین لوترکینگ، آخرین الحاقیه قانون مدنی ایالت متحده که حقوق برابر نژادی را به رسمیت میشناخت با امضای رییس جمهور جانسون اجرایی شد.
پرسش کننده :
آيا با تصویب و اجرایی شدن قانون حقوق مدنی، نژادپرستی، تبعیض و خشونت علیه سیاهان به پایان رسید ؟
آيا با تصویب و اجرایی شدن قانون حقوق مدنی، جدال بر مبارزه قهرآمیز و صلحطلبانه به پايان رسيد ؟
پاسخ دهنده : ( 3 )
تصویب قانون مدنی که تبعیض بر پایه نژاد، رنگ، مذهب، جنسیت و تبار افراد در آمریکا را ممنوع اعلام میکرد هم نتوانسته بود تغییری اساسی در وضعیت ایجاد کند. وضعیت اسفبار زندگی سیاهان در حاشیه شهرها و "گتوها" با بیکاری لجام گسیخته و خانههایی بیامکانات اولیه زندگی، همراه بود. در عین حال سیاهان با خشونت هر روزه پلیس و نیروهای شبهنظامی نژادپرست نیز روبه رو بودند. آنها نه میتوانستند جایی در طبقات متوسط و بالای جامعه داشته باشند و نه نمایندهای در سیاست.
پرسش کننده :
آيا طرفداران خشونت در مقابل خشونت ( شعار مشهور مائو تسه دونگ یعنی "قدرت سیاسی از لوله تفنگ بیرون میآید") فاقد تشکيلات بودند ؟
يا به اصول مهم تشکيلاتي که مظاهر دمو کراسي است . پاي بند بودند ؟
پاسخ دهنده : ( 3 )
"جنبش قدرت سیاهان" در سال ۱۹۶۶ ،. این پرسش را مطرح کرد که جنبش حقوق مدنی قادر به پاسخگویی آن نبود:
"مردم سیاهپوست در آمریکا چگونه خواهند توانست نه تنها حقوق رسمی شهروندی بلکه قدرت واقعی اقتصادی و سیاسی را به دست بیاورند؟"
در این جنبش سیاهپوستان جوان در اوکلند و سایر شهرها، گروههای مطالعاتی و سازمانهایی سیاسی ایجاد کردند که از دل آنها "حزب پلنگان سیاه" بیرون آمد.
دلیل نامگذاری این حزب، این بود که پلنگ معمولا حالت تهاجمی ندارد ولی اگر به آن حمله شود، تا پای جان میجنگد.
پلنگان سیاه به سازماندهی اهالی محلات فقیرنشین پرداختند. آنها با ایجاد درمانگاهها، توزیع صبحانه در محلات فقیرنشین، برگزاری کلاسهای سوادآموزی و آموزشی، مبارزه با اعتیاد و تشکیل کلاسهای آموزش سیاسی توانستند در جامعۀ سیاهان رسوخ کنند.
پلنگان سیاه که ایده مالکوم ایکس: "با هر وسیلهای که لازم باشد مبارزه را به پیش می بریم" را یکی از پایههای نظری اصلی جنبش میدانستند، در عین حال شعار مشهور مائو تسه دونگ یعنی "قدرت سیاسی از لوله تفنگ بیرون میآید" را هم در دستور کار خود قرار دادند.
پرسش کننده :
آيا اين حزب علاوه بر جوانان تهیدست سیاه بخشهایی از جامعه روشنفکری و هنرمندان را هم جذب مبارزهی غیرمسالمتآمیز خود کرد ؟
پاسخ دهنده : ( 3 )
این حزب که ابتدا در محلات فقیرنشین اوکلند فعال بود به سرعت به عنوان یک سازمان سراسری در تمام ایالات متحده فعال شده و در مدت زمان کوتاهی به یکی از قطبهای اصلی جنبش سیاهان تبدیل شد.
آنها موفق شدند علاوه بر جوانان تهیدست سیاه بخشهایی از جامعه روشنفکری و هنرمندان را هم جذب مبارزهی غیرمسالمتآمیز خود کنند.
از مهمترین چهرههای این جنبش میتوان به آنجلا دیویس چهره برجسته حزب کمونیست آمریکا اشاره کرد. او که در دهه ۱۹۶۰ با کمیته دانشجویی "همکاریهای خشونتپرهیز" و حزب "پلنگان سیاه" همکاری میکرد، درباره مبارزه قهرآمیز میگوید: "شما نمیتوانید از یک مادر بخواهید که کودکاش را از خانهای در حال سوختن با ملایمت نجات دهد."
این حزب با مسلح کردن سیاهپوستان در پی ایجاد گشتهای محلی برای دفاع در برابر خشونت علیه سیاهان و رصد و کنترل رفتار وحشیانه پلیس بود.
پرسش کننده :
نتايج سياسي مبارزات پلنگان سياه چه بود ؟
پاسخ دهنده : ( 3 )
در ۱۹۶۷ پلنگان سیاه، جوانان مسلح سیاهپوستی که کت و کلاه چرمی سیاه بر تن داشتند را به مجلس ایالتی کالیفرنیا فرستاد تا با توجه به متمم دوم قانون اساسی، علیه تصویب لوایحی که توسط فرماندار آن زمان کالیفرنیا، رونالد ریگان با هدف خلع سلاح سیاهپوستان به امضا رسیده بود اعتراض کنند. این حرکت به یک اعلام حضور قدرتمند در صحنه سیاسی آمریکا تبدیل شد.
پرسش کننده :
سرنوشت نهايي پلنگان سياه چه شد ؟
پاسخ دهنده : ( 3 )
در نهایت "افبیآی" پلنگان سیاه را دشمن دولت آمریکا اعلام کرده و تصمیم به نابودی آن گرفت. در دسامبر ۱۹۶۹ کمپین گسترده "افبیآی" علیه پلنگان سیاه به اوج خود رسید. در این ماه در شیکاگو حمله پلیس منجر به مرگ رهبر محلی پلنگان سیاه "فرد هامپتون" شده و چندین روز بعد در جنوب کالیفرنیا نیز اقدام به گلولهباران کردن چندین ساعته دفتر مرکزی آنان کردند.
با کشته و زندانی شدن بسیاری از رهبران و اعضای حزب پلنگان سیاه و درگیریهای داخلی این حزب، "جنبش قدرت سیاهان" هم رو به افول گذاشت. هرچند نحوه سرکوب این حزب هنوز هم در پارهای از ابهامات قرار دارد. اقداماتی که توسط «افبیآی» برای سرکوبی پلنگان سیاه به کار گرفته شد آن قدر نامتعارف بود که بعدتر مدیر اف بی ای علنا از "به کارگیری نادرست قدرت" عذرخواهی کرد.
پرسش کننده :
مارتين لوتر کينگ که در ۲۸ اوت ۱۹۶۳ در شهر واشنگتن در سخنرانی معروفش چه گفت ؟
گفت و گو ادامه دارد .
منابع :
( 2 ) دوربین، ابزار مبارزه با تبعیض سیاهان و زنان
حامد فرمندپژوهشگر اجتماعی ،29 مارس 2019 - 09 فروردین 1398
همرسانی در فیسبوک ،همرسانی در واتساپ ،همرسانی در Telegraحق نشر عکسBBC
( 3 ) تاریخ جنبش سیاهان در آمریکا، از لوترکینگ و ایکس تا پلنگان سیاه
News فارسی ، BBC News فارسی Navigation
مهدی شبانی روزنامهنگار 11 ژوئن 2020 - 22 خرداد 1399
( 4 ) News فارسی ، BBC News فارسی Navigation
مارتین لوتر کینگ : رامین جهانبگلورئیس مرکز مهاتما گاندی برای صلح
29 مه 2018 - 08 خرداد 1397
( 5 ) News فارسی ،BBC News فارسی Navigation
مالکوم ایکس یا حاج ملک شباز را چه کسی کشت؟
امیر پیام بیبیسی ، 9 مارس 2013 - 19 اسفند 1391
( 6 ) News فارسی ، BBC News فارسی Navigation
آیا مجسمه مارتین لوتر کینگ عمدا کج نصب شد؟
امیر پیام بیبیسی
گروه گزارش/
پرتال وزارت آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )
فاطمه مهاجرانی با اشاره به پیشینه ۵۰ ساله حوزه استعدادهای درخشان اظهار کرد: جشنواره خوارزمی، المپیادهای علمی و طرح ملی جوان به کلیت سازمان پیوسته است و بیش از ۶۰۰ مدرسه استعدادهای درخشان شامل دورههای متوسطه اول و دوم میباشند.
رئیس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانشپژوهان جوان افزود: تعدادی از فارغالتحصیلان در کسبوکارهای فناورانه و استارت آپ مشغول و تعدادی بهعنوان هیئتعلمی و پزشکان مملکت فعال میباشند و این مدارس از دستاورد ارزشمند آموزش و پرورش هستند.
وی با اشاره به کسب بیش از ۷۰۰مدال جهانی توسط استعدادهای درخشان کشورمان گفت: این نشان از اقتدار علمی ایران دارد بهطوری که کشور فنلاند که بیش از ۲۰ سال قبل از ایران به المپیاد جهانی پیوسته، تنها یک مدال جهانی کسب کرده است.
مهاجرانی افزود: باشگاه دانشپژوهان جوان تلاش دارد محملی برای نگهداشت این جوانان باشد که روندی رسمی برای توانمندسازی جوانان در حوزه المپیادهای علمی است که از سال ۶۶ شکل گرفت و در دهه ۷۰اساسنامهای دریافت کرد.
وی گفت: کار ما تنها برگزاری دوره آموزشی نیست؛ بلکه باشگاه نهادی برای ایجاد حس علاقه در این افراد است . لذا هویتسازی و مهارتهای دانش آموزان باید تقویت شود .
رئیس باشگاه دانشپژوهان جوان بابیان اینکه مدارس سمپاد و باشگاه در یکدیگر ادغام و جشنواره خوارزمی و طرح شهاب نیز به آنها اضافه شده است، افزود: بعد از تصویب اساسنامه باشگاه، ساختار غیردولتی آن به تصویب خواهد رسید و دست ما را برای انجام کارهای مغفول مانده باز میگذارد.
رئیس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانشپژوهان جوان به نظام آموزشی فنلاند اشاره کرده و یکی از نقاط ضعف این سیستم را " کمبود مدال " عنوان کرده است .
پرسش « صدای معلم » این است که آیا نظام آموزشی ما با وجود کثرت این مدال ها در کجای رنکینگ جهانی از نظر آیتم های موفق آموزشی قرار دارد ؟ و آیا این مدال آوری موجب کسب " مرجعیت آموزشی " برای کشور ما در جهان گردیده است ؟
( منبع : World Population Review )
پیش تر صدای معلم در گزارشی از نشست علمی - تخصصی در پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )
« تحصیل اجباری تا پایان ششم است ولی ۹۵ درصد فنلاندی ها تحصیلات متوسطهٔ اول را دارند و آمار تحصیل کرده ها به شدت بالا است و از این ۹۵ درصد ، ۷۵ درصد تحصیلات متوسطه ی دوم را نیز به اتمام رسانده اند. و ۶۵ درصد از افراد زیر ۴۰ سال یا مدرکی دانشگاهی و یا گواهی صلاحیت حرفه ای دارند. یعنی کاملاً جامعهٔ تحصیل کرده ای دارند. تحصیل کاملاً رایگان است و حتی کتاب و لوازم التحریر شان هم رایگان است. خوب چون سوسیالیست هستند. و اصلاً مدرسهٔ غیر انتفاعی ندارند. فقط یکی دو مدرسهٔ خاص دارند که روی رشته های خاص متمرکز هستند مثل مدرسهٔ موسیقی و یا شرکت نوکیا که مدرسه دارد و یا یک مدرسه ی اینترنشنال ( بین المللی ) که کمی شهریه می گیرد و به غیر از این ها همه ی مدارس رایگان و کم و بیش در یک سطح هستند و مدرسهٔ بهتر و بدتر ندارند. »
در موضوع آموزش و پرورش تطبیقی ، موضوع " مدارس تیزهوشان " و " مدارس خاص " در کدام بخش از جفرافیای آموزشی کشورهای موفق تعریف شده است ؟
رئیس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانشپژوهان به جای ترسیم نقطه مطلوب شفاف و مستند توضیح دهد که بحث مهم " هویت سازی " در نظام آموزشی و در مدارس تحت نظر ایشان چگونه است ؟
این که بسیاری از دانش آموزانی که مدال های جهانی کسب کرده اند و از کشور رفته اند و دیگر باز نگشته اند بر کدامین مفروضه روان شناختی و جامعه شناختی استوار است ؟
پرسش از خانم مهاجرانی این است که آیا ساختار غیردولتی تعریف شده در باشگاه دانشپژوهان جوان به همان وضعیتی دچار خواهد شد که در اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان برقرار است ؟ ( این جا ) و ( این جا )
پرسش این است که این همه " نخبه گرایی " چه مشکل و گرهی از بحران های جامعه را حل کرده است ؟
پایان گزارش/
مقدمه :
در تارنماي خبرگزاري ايمنا در رابطه با اعتراضات مردم آمريکا در مقابله با قتل جورج فلويد آمده است :
نگاهی به اعتراضات آمریکا با قتل جورج فلوید
"نمیتوانم نفس بکشم" این آخرین جمله جورج فلوید، سیاه پوست آمریکایی بود که زیر فشار زانوی پلیس مینیا پولیس جان داد.
به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آمریکایی علت دستگیری وی را تلاش برای خرید سیگار با یک اسکناس جعلی ۲۰ دلاری عنوان کردند.
اما کشته شدن فلوید آمریکا را به دل آشوب کشاند و باعث شکلگیری تجمعات اعتراضی در سراسر این کشور شد که موج آن تمام جهان را فرا گرفت.
معترضان به قتل جورج فلوید در چندین کشور اروپایی نیز دست به اعتراض زده و مقابل سفارت ایلات متحده آمریکا تجمع کردند. این معترضان اغلب با لباس سیاه در حالی که تابلوهایی با جمله «نمیتوانم نفس بکشم» در دست داشتند، جلوی سفارت تحصن کردند…
ريشه هاي نژاد پرستي و پيروزي هاي به دست آمده در اين مهم ، در امريکا دلايل اجتماعي ، سياسي و اقتصادي گوناگون دارد . که در قامت يک گفت و گو نمي گنجد .
جهت بررسي فقط و فقط يک زاويه نگاه از اين رويداد مهم ( تفاوت دو ترور ) به گفت و گوي مجازي ذيل مي پردازيم .
خلاصه قسمت قبل : ( بخش اول )
جمعیت سیاهان آمریکا طی چند سال اخیر با انتشار فیلمهایی از برخورد پلیس یا دیگر افراد جامعه با خودشان، درباره نابرابری و نژادپرستی در جامعه آمریکا اطلاعرسانی میکنند.
این فیلمها در برخی موارد، مانند برخورد مدیر یکی از شعبههای کافه-رستورانهای استارباکس با دو مشتری سیاهپوست، به موجی از اعتراض منجر شد. در ماجرای تعارض نژادی در رستوران استارباکس، مدیران این کافه زنجیرهای تصمیم گرفتند تا برنامه آموزشی سراسری یک روزهای را با موضوع تبعیضنژادی برای تمام کارکنان خود در آمریکا به اجرا بگذارند.
برخی فعالان مدنی و کارشناسان معتقدند دوربینها و ثبت تصاویر خشونت و رفتارهای تبعیضآمیز، تنها یکی از اقدامات مسیر آگاهی رسانی و تغییر رفتارتبعیضآمیز نیروهای رسمی و مردم است. همان طور که کارشناسان در مورد برنامه یک روزه آموزشی کافههای زنجیرهای استارباکس معتقد بودند رفتار نژادپرستانه یک باره رفع نخواهد شد، درباره ثبت و انتشار تصاویر مرتبط با نژادپرستی هم این باور وجود دارد که رفع این مشکل ساختاری و با سابقه در آمریکا تنها از یک ابزار ساخته نیست.
بخش دوم :
پرسش کننده :
در اعتراض به قتل جورج فلويد توسط پليس آيا شاهد ِ خشونت از سوي معترضان هم بوده ايم ؟
پاسخ دهنده : ( 3 )
با شعلهور شدن آتش اعتراضات و تظاهرات خیابانی در بیش از صد شهر آمریکا در پی قتل جورج فلوید توسط پلیس شهر مینیاپولیس و در اعتراض به تبعیض و خشونت، معترضان به خیابانها آمده و در پی از بین بردن خشونت سیستماتیک پلیس و نژادپرستی علیه سیاهان هستند. در همین حال بخشی از معترضان به پایگاههای پلیس و مراکز خرید حمله کردهاند.
از یک سو دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا "خشونت" تظاهراتکنندگان را محکوم کرده و در عین حال گروههای چپگرا را به دست داشتن در خشونتها و اعتراضات متهم کرده و آنها را " تروریست" خوانده است. از سویی دیگر در رسانهها و فضاهای مجازی هم بحث و جدال بین طرفداران "خشونت پرهیز" با کسانی که مراکز پلیس را به آتش کشیده، فروشگاهها را "غارت" کرده و تظاهرات را به "خشونت" کشیدهاند، بالا گرفته است.
بخشی از معترضان به خشونت کشیده شدن این اعتراضات را باعث به انحراف کشیدن اهدافی میدانند که این جنبش در پی آن است و بخشی دیگر بازنمایی تصویر "خشونت" و "غارت" از سوی معترضین در رسانهها را مغرضانه میدانند.
به نظر می رسد مرگ جورج فلوید ، تاریخ مبارزات سیاه پوستان در آمریکا را وارد مرحله تازه ای کرده است.
پرسش کننده :
آيا خشونت معترضان به نژاد پرستي در جامعه آمريکا تئوريزه مي شود ؟
پاسخ دهنده : ( 3 )
در سال ۱۹۶۸ "جیمز بالدوین" نویسنده مشهور سیاهپوست که درونمایه بیشتر آثارش نژادپرستی و تبعات آن در آمریکا است، در جواب این سوال که "کسی که - در اعتراضات - شیشهی فروشگاه فروش تلویزیون را میشکند و آنچه که میخواهد را برمیدارد چطور توصیف میکنید؟" گفت: "پیش از جواب به این سوال، باید بپرسیم کسی که با ظلم و ستم، پول محلههای فقیرنشین را به جیب میزند چه تعریف میکنیم؟ چه کسی دیگری را غارت میکند؟ دزدیدن تلویزیون؟ کسی که تلویزیونی را میدزد لزوما به دنبال آن تلویزیون نیست، میخواهد شما بدانید که او آنجا بوده است. سوالی که من سعی میکنم مطرح کنم سوالی بسیار جدی است. رسانههای جمعی - تلویزیون و تمام آژانسهای بزرگ خبری بیوقفه از عبارت 'غارتگر ' استفاده میکنند. اغلب در تلویزیون دست سیاهی را میبینید که در حال دستاندازی به اموال دیگری است و بنابراین قاطبۀ آمریکاییها نتیجه میگیرند که این وحشیها در تلاشند تا همه چیز ما را بدزدند.
هیچ کسی به طور جدی سعی نکرده تا ببیند مشکل اصلی کجاست. متهم کردن مردمی گرفتار که همه چیزشان را دزدیدهاند به غارت و آشوبگری، کریه و نفرتانگیز است."
پرسش کننده :
جامعه کنوني آمريکا با چه شرايطي رو به رو است ؟
جنبشهای مسالمتآمیز و خشونتپرهیز و یا عمل انقلابی متقابل؟
پاسخ دهنده : ( 3 )
حالا و پس از گذشت بیش از نیم قرن از این مصاحبه ("جیمز بالدوین" در سال ۱۹۶۸ ) و در دورانی که ایالات متحده یک رییسجمهور سیاهپوست را هم در کاخ سفید دیده است، در ، هنوز بر همان پاشنه میچرخد و پرسش اصلی سیاهان آمریکایی همان است که بود.
راه دستیابی به عدالت و حقوق برابر کدام است؟ جنبشهای مسالمتآمیز و خشونتپرهیز و یا عمل انقلابی متقابل؟
پرسش کننده :
ريشه خشونت معترضان چيست ؟ که هنوز ادامه دارد ؟
سیاهپوستان آمريکا که تحت تاثیر تلاطمات سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم ، مبارزات خود را آغاز کرده بودند و بخشی از اقلیت سفیدپوست مترقی را با خود همراه کرده اند چه نگاهي به مبارزات داشتند ؟
مبارزه عاري از خشونت ؟ يا مبارزه همراه با خشونت ؟
پاسخ دهنده : ( 3 )
مالکوم ایکس و مارتین لوترکینگ دو چهره اصلی منازعات سیاسی دهه شصت سیاهان آمریکا بودند. هرچند فاصله بین ایدههای سیاسی مالکوم ایکس و مارتین لوترکینگ بسیار زیاد بود اما هر دو در پی رسیدن به یک هدف بودند. به گفته مالکوم ایکس: "من و مارتین لوترکینگ دقیقا در پی یک هدف هستیم؛ آزادی." اما مسیر رسیدن به این هدف برای این دو چهره اصلی جنبش سیاهان آمریکا بسیار متفاوت بود.
پرسش کننده :
نگاه مارتين لوتر کينگ به مبارزه تبعيض نژادي چگونه بود ؟
گفت و گو ادامه دارد .
منابع :
( 2 ) دوربین، ابزار مبارزه با تبعیض سیاهان و زنان - حامد فرمندپژوهشگر اجتماعی ،29 مارس 2019 - 09 فروردین 1398
همرسانی در فیسبوک ،همرسانی در واتساپ ،همرسانی در Telegraحق نشر عکسBBC
( 3 ) تاریخ جنبش سیاهان در آمریکا، از لوترکینگ و ایکس تا پلنگان سیاه
News فارسی ، BBC News فارسی Navigation
مهدی شبانی روزنامهنگار 11 ژوئن 2020 - 22 خرداد 1399
( 4 ) News فارسی ، BBC News فارسی Navigation
مارتین لوتر کینگ : رامین جهانبگلورئیس مرکز مهاتما گاندی برای صلح
29 مه 2018 - 08 خرداد 1397
( 5 ) News فارسی ،BBC News فارسی Navigation
مالکوم ایکس یا حاج ملک شباز را چه کسی کشت؟
امیر پیام بیبیسی ، 9 مارس 2013 - 19 اسفند 1391
( 6 ) News فارسی ، BBC News فارسی Navigation
آیا مجسمه مارتین لوتر کینگ عمدا کج نصب شد؟
امیر پیام بیبیسی
گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ نشست علمی - تخصصی با عنوان « اقدامات برجسته نظام آموزشی فنلاند در آموزش از راه دور در دوران کرونا و کاربردهای آن در نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران» با ارائه دکتر اسماعیل عظیمی عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس در پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش برگزار گردید .
« صدای معلم » در جهت توسعه دانش و شناخت در مورد آموزش و پرورش تطبیقی این مباحث را مطرح پی گیری می کند .
در این بخش بخش دوم این نشست منتشر می گردد .
گروه اخبار/
سایت " افغانستان ما " نوشت :
یک معلم در غور به نمایندگی از بیش چهل معلم دیگر به دلیل عدم پرداخت امتیازاتشان تحصن اعتراضی را آغاز کرده است.
محمد نبی شهاب غوری معلم مرکز ساینس ریاست معارف غور به دلیل عدم پرداخت امتیازات معلمانی که به طور غیر حضوری شاگردان را از طریق رسانههای محلی تدریس کرده اند، صبح سهشنبه ( 17 سرطان ) تحصن اعتراضی را در برابر دروازۀ ورودی ریاست معارف آن ولایت آغاز کرد.
آقای غوری میگوید، ریاست معارف این ولایت قبل از آغاز آموزش از طریق رسانههای محلی به آنها وعدۀ پرداخت حق الزحمه را داده بود، اما بعد از بارها مراجعه به این ریاست، تا اکنون حق الزحمۀشان را دریافت نکردهاند.
احمد صابر نوری رئیس معارف ولایت غور به رادیو آزادی گفته، آنها حقوق اضافی این معلمان را از وزارت معارف درخواست کرده اند و منتظر پاسخ آنها هستند.
پایان پیام/
گروه اخبار/
به نقل از ایبنا به نوشته گاردین، کتاب خاطرات «تأثیرگذار و قدرتمند» کیت کلانچی تحت عنوان «بعضی کودکان که به آن ها آموختم و چیزهایی که آن ها به من آموختند» به عنوان برنده جایزه اورول، که مختص نوشته های سیاسی است، انتخاب شد.
کلانچی، نویسنده و شاعری که ۳۰ سال در مدارس لندن، اسکاتلند، اسِکس، و آکسفورد معلمی کرد موفق شد نویسندگانی چون رابرت مک فارلن و آملیا جنتلمن را کنار بزند و جایزه سه هزار پوندی را از آن خود کند.
هیئت داوران به ریاست استفانی فلاندرز از مجله «اقتصاد بلومبرگ» گفت که کتاب «بعضی کودکان که به آن ها آموختم و چیزهایی که آن ها به من آموختند» نویسنده ای «صادق » را نشان می دهد که انسان ها را با یک موضوع مشترک به هم وصل می کند؛ موضوعِ مهم آموزش در مدارس و سلطه گری طبقه ای خاص بر چگونگی تدریس در مدارس. این کتاب بیش از یک سخنرانی مهم ارزش دارد. تعمق نویسنده بر موضوع آموزش و قصه دانش آموزانش تأثیرگذار، خنده دار، و پر از عشق است و دیدگاه درخشانی از جامعه مدرن بریتانیا را به خواننده ارائه می کند.»
کلانچی در متن سخنرانی دریافت جایزه گفت که «معلم های مدارس از طرف گروه های مختلف جدی گرفته نمی شوند. سیاستمداران به آن ها اهمیت نمی دهد و به عنوان هنرمند یا روشنفکر هم پذیرفته نمی شوند. به همین دلیل برنده شدن در این جایزه که نوشته سیاسی را هنر می داند برای من بسیار ارزشمند است و امیدوارم معنایی برای دیگر معلم ها داشته باشند زیرا اگر پاندمی کرونا یک چیز به ما آموزش داده باشد بی شک اهمیت و لزوم حضور معلم ها در جامعه است و اینکه وجود مدارس به عنوان جوامع کوچک حیاتی است و اگر نباشند حفره ای بزرگ در جامعه انسانی ایجاد می شود. این جایزه مهم ترین جایزه ای است که من در زندگی ام دوست داشتم به دست بیاورم.»
جایزه ادبیات داستانی جورج اورول هم به کولسن وایتهد برای کتاب «پسران نیکلی» رسید و نویسنده آمریکایی جایزه سه هزار پوندی را از آن خود کرد. وایتهد که هنگام اعلام جایزه در نیویورک حضور داشت می گوید مطمئن نبود که این کتاب مورد توجه قرار بگیرد اما با وجود سلطه قدرتمندان بر مظلومین در سراسر ذنیا داستان کتاب برای مردم اهمیت بیشتری یافت. علاوه بر این نویسنده آمریکایی از مردم درخواست کرد که ماسک بپوشند و مواظب خود باشند.»
وایتهد، نویسنده آمریکایی-جامائیکایی برنده جایزه پولیتزر در جدیدترین داستانش به سراغ آمریکای دوره قانون «کرو» می رود که از حضور سیاه پوستان در مناطق و مکان های مختلف جلوگیری می کرد. «پسر نیکلی» بر اساس داستانی واقعی در فلوریدا روایت می شود و چهره زشت آمریکا در دوره نژادپرستی را بار دیگر نمایان می کند.
داستان پسران فقیری که در مدرسه ای در دوره قوانین نژادپرستانه «جیم کرو» درس می خوانند. اتفاقاتی برایشان رخ می دهد که تا دهه ها بعد بر روی زندگی شان تأثیر می گذارد. داستانی از درد و رنج سیاه پوستان به جرم سیاهی رنگ پوستشان توسط نویسنده سیاه پوست برنده پولیتزر که می گوید قصد نداشت این داستان را الان بنویسد اما حضور در دوره ترامپ و رعب و وحشتی که برای گروه های اقلیت ایجاد کرده است سبب شد تصمیمش را تغییر دهد و این داستان را به روی کاغذ بیاورد. (قانون جیم کرو به قانون جداسازی سفیدپوستان و سیاه پوستان در ایالت های جنوبی آمریکا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم گفته می شود.)
جایزه جورج اورول که به عنوان مهم ترین جایزه ادبیات سیاسی جهان شناخته می شود در سال ۱۹۹۳ راه اندازی شد و هر سال به نویسندگانی تعلق می گیرد که با آثارشان سعی در نزدیکی بین ادبیات و سیاست و تبدیل آن به اثری هنری داشته و روح سیاسی و هنری اورول را در آثارشان به کار گرفته باشند.
سال گذشته «مرد شیرفروش» نوشته آنا برنز، نویسنده اهل ایرلند شمالی و برنده من بوکر سال ۲۰۱۸ توانست این جایزه را در بخش ادبیات داستانی سیاسی از آن خود کند. منبع : همشهری آنلاین
« صدای معلم » این موفقیت را به خانم «"کیت کلانچی " تبریک می گوید .
گروه گزارش/
هم زمان با آغاز بحران کرونا ؛ « صدای معلم » گفت و گویی را با دکتر احد نویدی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در 4 اسفند 1398 انجام داد . ( این جا )
نویدی در پاسخ به پرسش صدای معلم كه سوال کرده بود آيا تعطيلي مدارس براي پيشگيري از شيوع ويروس كرونا يك راهبرد مناسب است ؛ چنین پاسخ داد :
شايد تعطيلي چند روزه براي كسب آمادگي و مهيا كردن محيط مدارس براي رعايت بهداشت قابل پذيرش باشد ولي تعطيلي مدارس براي چند هفته، تدبير مناسبي ارزيابي نميشود.
بيماري كرونا كه در چين شيوع پيدا كرده تنها به قرنطينه يك استان منجر شده است و مدارس و دانشگاههاي ساير استانهاي چين به فعاليت آموزشي خود ادامه ميدهند.
در كشور ما در اثر ضعف سرمايه اجتماعي و اعتماد عمومي، همه چيز رنگ و بوي سياسي پيدا ميكند و ارزيابي تدابير مؤثر را دشوار ميسازد. بنابراين، بايد ديد چه گروههايي به تعطيلي مدارس اصرار ميكنند ؟
برخي از خانوادهها واقعا نگران هستند و بيم آن دارند كه فرزندان آنها در مدرسه مبتلا بشوند و در اثر ترس در مورد امكان ابتلا و نيز اثرات بيماري فاجعه سازي ميكنند و معمولا از اثرات رواني اين فاجعه سازي غفلت ميورزند.
معلمان و دانشآموزان عزيز ما به دلايلي از تعطيلي استقبال ميكنند. مديران ارشد كشور هم معمولا در اتخاذ تصميم قاطع و قابل اعتماد ناتوان هستند.
در اين شرايط براي اتخاذ تصميم معقول بايد همه جوانب امر را در نظرگرفت .
به نظر ميرسد بهترين تصميم آماده سازي محيط مدارس و آموزش بهداشت براي رعايت بهداشت و انجام فعاليت آموزشي است. به نظر می رسد وزارت آموزش و پرورش همچنان با برجسته کردن شبکه شاد و پنهان شدن در پشت فعالیت های برخی معلمان در آموزش های مجازی همچنان قصد پاک کردن صورت مساله را دارد
بايد توجه داشت كه تعطيلي مدارس در كل كشور براي چند هفته مي تواند پيامدهاي زيان باري داشته باشد و در مورد فايده آن ترديد جدي وجود دارد.
يكي از پيامدهاي قابل انتظار نوعي لوث مسئوليت و تضعيف هر چه بيشتر اتوريته نظام مركزي سلامت است.
تعطيلي مدارس تنها به معناي متوقف شدن فعاليتهاي آموزشي نيست بلكه نوعي اعلام فاجعه و توقف بسياري از فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي است. لذا بايد ديد مردم و ساير كشورها چه معنايي به اين امر خواهند داد و چگونه رفتار خواهند كرد."
« دکتر مقصود فراستخواه » در پاسخ به همین پرسش صدای معلم عنوان کرد : ( این جا )
« من پیشنهاد نمی کنم که مدارس را باز کنیم و بچه ها را و معلمان را که جزو آسیب پذیرترین ومحروم ترین طبقات فرهنگی ایران هستند به خطر بیندازیم . در عین حال پیشنهاد هم نمی کنم با این تعطیلی مدیریت آموزش و پرورش خودش را راحت کند و همان تنبلی که عرض کردم در جامعه ایران هست به مراتب در وزارت آموزش و پرورش و مدیران کل آموزش و پرورش نیز خدای ناکرده همین تنبلی وجود دارد و آنها هم راحت می شوند و می گویند تعطیل می کنیم و دیگر مسئولیتی هم نداریم.
این طور نیست که مدیر کل آموزش و پرورش ، وزیر ، معاون و سیاست گذاران تربیت در ایران ، مدارس کشور را تعطیل کنند و دل خودشان را خوش بکنند ....
در سیستم های فعلی یک جور محافظه کاری به وجود آمده و این که هر کس می خواهد رفع تکلیف کند و گلیم خودش را بیرون بکشد . الآن وزیر علوم ما هم آمده دانشگاه ها و همایش ها را تعطیل کرده و گفته من گلیم خودم را بیرون می کشم و اسقاط تکلیف است و تمام. من این هفته دعوت به چهار همایش برای ارائه مقاله علمی شده بودم همه آنها تعطیل شده و وزیر محترم هم می گوید تعطیل می کنم تا فردا نیایند گریبان مرا نگیرند که شما همایش ها را برگزار کردید و آن جا سرایت پیدا کرد و این گونه شد ؛ در نتیجه همه به فکر خودشان هستند. باز اینجا نیز چرا نمی شد این همایش ها را مقداری به صورت مجازی برگزار کرد چرا نمی شد فعالیتهای مجازی و غیر حضوری در حوزه علم وفناوری وآموزش عالی در این فرصت در حد ممکن تقویت بشود .
به خاطر همین تنها چیزی که مغفول می شود منافع و مصالح عمومی است ... »
مسئولان وزارت آموزش و پرورش در توجیه تعطیلی مدارس همواره به عملکرد سایر کشورها اشاره می کردند و این در حالی است که از حدود دو ماه پیش و یا بیشتر بسیاری از کشورهای جهان اقدام به بازگشایی مدارس همراه با تدوین و اجرای سخت گیرانه پروتکل های بهداشتی در مدارس کرده اند .
در آخرین مورد ، " یونسکو " ضمن حمایت صریح و شفاف از بازگشایی مدارس در بحران کرونا چارچوب پیشنهادی برای آن نیز ارائه کرده است . ( این جا )
در ابتدای این گزارش آمده است که انگیزه تدوین آن موضوع بازماندگی دانش آموزان از تحصیل در سراسر جهان است و از آن جا که باز شدن مدارس ضامن حق آموزش دانش آموزان در شرایط فعلی است ، سیاست گذاران باید شرایطی فراهم سازند که ضمن فراهم کردن حق سلامت و امنیت دانش آموزان ، حق آموزش کودکان و نوجوانان نیز تامین گردد .
علاوه بر این مختل شدن خدمات آموزشی پیامدهایی جدی و بلند مدت برای اقتصادها و جوامع دارد . از جمله افزایش نابرابری نزول بازده سلامت و همچنین کاهش همبستگی اجتماعی .
در بخشی دیگر از این گزارش آمده است :
" خلال در زمان آموزش درس می تواند تاثیر شدیدی بر توانایی یادگیری یک کودک داشته باشد . هر چند کودکان به حاشیه رانده شده زمان طولانی تری به مدرسه نروند ، احتمال بازگشت آن ها نیز کم تر است . کودکان ، فقیرترین خانواده ها تقریبا پنج برابر بیشتر از کودکان خانواده های ثروت مند محتمل است که از آموزش ابتدایی محروم باشند .دور بودن از مدرسه خطر خشونت و سایر تهدیدات برای کودکان را نیز افزایش می دهد . علاوه بر این ، تعطیلی طولانی مدت ، خدمات ضروری مدارس مانند امنیت بخشی ، تغذیه در مدرسه ، بهداشت روانی و حمایت های مشاوره ای و روان شناسی را مختل می کند . همچنین به خاطر از بین رفتن تعامل با همسالان و اختلال در روال های روزمره ممکن است باعث ایجاد استرس و اضطراب شود . این تاثیرات منفی برای کودکان در حاشیه ، مانند آنانی که در کشورهایی تحت تاثیر درگیری و سایر بحران های طولانی مدت اند ، مهاجران ، آواره های اجباری ، اقلیت ها ، کودکان معلول و کودکانی که در موسسات حمایتی زندگی می کنند ، به طور قابل توجهی بیشتر خواهد بود . بازگشایی مدارس باید ایمن و مطابق با واکنش کلی هر کشور به 19 – COVID
باشد ؛ همراه با تمام اقدامات معقولی که در جهت محافظت از دانش آموزان ، کارمندان ، معلمان و خانواده های آنان انجام می شود ."
ایران عضوی از یونسکو است و تاکنون وزیر آموزش و پرورش به این پیشنهاد واکنشی نشان نداده است .
در گزارشی با عنوان " بررسی آموزش مجازی توسط معلمان ایران در دوران قرنطینه ناشی از شیوع کرونا " که در خرداد 1399 توسط " پژوهشکده برنامه ریزی درسی و نوآوری های آموزشی " وابسته به پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و توسط پژوهشگران " دکتر محمد حسنی ، دکتر احد نویدی ، دکتر سهیلا غلام آزاد ، دکتر فرشته زینی وند نژاد " منتشر شده است در بخش " نتیجه گیری و پیبشنهاد " چنین آمده است :
" به نظر می رسد که از نظر بخش قابل توجهی از معلمان فرصت هاي آموزشی در فضاي مجازي در شکل هاي مختلف آن نمی تواند بدیل مناسبی براي فرصتهاي آموزشی واقعی و حضوري را تلقی شود. می توان این فرصت ها را فرصت هاي مکمل آموزش حضوري مدرسه اي تلقی کرد. " " مختل شدن خدمات آموزشی پیامدهایی جدی و بلند مدت برای اقتصادها و جوامع دارد . از جمله افزایش نابرابری نزول بازده سلامت و همچنین کاهش همبستگی اجتماعی "
وزیر آموزش و پرورش دوشنبه 16 تیر در آخرین اظهار نظر گفته است :
" زمان بازگشایی مدارس 15 شهریورماه خواهد بود و کیفیت برگزاری کلاسها به صورت حضوری و غیرحضوری متناسب با رعایت شرایط پروتکلهای بهداشتی تعیین میگردد.
تصمیم ستاد ملی کرونا مبنی بر بازگشایی مدارس از تاریخ 15 شهریور ماه است و ما تابع تصمیمات ستاد ملی هستیم.
چنانچه موج دوم شیوع کرونا که در آن قرار داریم، تشدید شود و تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا تغییر کند؛ امکان تغییر زمان بازگشایی مدارس نیز وجود دارد. "
آیا مسئولان به این اندیشیده اند که ادامه تعطیلی مدارس تا چه حد در میزان افزایش " خشونت خانگی " تاثیرگذار بوده است ؟
این گونه اظهارات مسئولان نشان از نوعی بی تدبیری ، بلاتکلیفی و بی برنامگی دارد .
تداوم این سیاست های آنی و بی برنامه آثار زیان باری برای نظام آموزشی دارد .
به نظر می رسد وزارت آموزش و پرورش همچنان با برجسته کردن شبکه شاد و پنهان شدن در پشت فعالیت های برخی معلمان در آموزش های مجازی همچنان قصد پاک کردن صورت مساله را دارد .
پایان گزارش/