کانون صنفی معلمان در زمان کنونی باید چه نقش هایی را در ساختار آموزش و پرورش ایفا کند/ اگر کانون صنفی بتواند حالت ارتباطی مناسبی را بین خود با دو عنصر دیگر برقرار سازد، در این صورت توانسته نقش خود را به خوبی ایفا کرده و موفق گردد، در غیر این صورت با شکست مواجه خواهد شد/ شیوه تقابل نباید به عنوان اولین راه حل بلکه باید به عنوان آخرین راه حل مورد استفاده قرار گیرد/ فرق مشخصی بین وابسته بودن با تعامل داشتن وجود دارد، زیرا در تعامل برای رسیدن به هدف مطلوب از راه تعامل و گفت و گوی دوطرفه تلاش می شود، در حالی که در وابسته بودن خود هدف معامله می گردد/ .در حالت ارتباطی نامناسب، نیروهای ستادی به کانون صنفی معلمان معمولا با نوعی بی اعتمادی و به چشم یک تهدید می نگرند. چرا که بر این باورند کانون صنفی تنها کارکردش ترتیب دادن اعتصابات، اعتراضات و تحصن هاست/ بی اعتمادی موجب می شود برنامه ها و بخش نامه های صادره از سوی مدیران از طرف معلمان با بی تفاوتی و یا عدم اعتنا مواجه شده، در نتیجه سازمان در رسیدن به اهداف خود با شکست مواجه شود. چرا که در نهایت، معلمان، بازوی اجرایی برنامه ها بوده و امر خطیر آموزش و پرورش به دست آنان انجام می گیرد/ در اینجاست که کانون به عنوان حلقه واسط بین جامعه معلمان و نیروهای ستادی می تواند وارد عرصه شده و حالت ارتباطی مناسبی را بین آن دو ایجاد کند/ مدیران به دلیل قرار داشتن در سلسله مراتب بالای سازمانی صرفا انتظاری وظیفهمحور از معلمان دارند. یعنی معلمان را در برابر خودشان صرفا موظف می دانند نه محق. در نتیجه حقوق چندانی برای آنان در برابر خودشان قایل نیستند./ آنان در اغلب مواردحق خاصی مبنی بر اعتراض از سوی معلمان نسبت به محتوای برنامه یا بخش نامه را برنمیتابند و آن را نوعی کارشکنی و اخلال در روند کار تصور می کنند. چرا که مدیران معمولا بر این تصورند که معلمان در زمینه های مذکور از تخصص کافی برخوردار نیستند و در نتیجه نظرشان واجد اعتبار خاصی نیست/ در نهایت مجری همه بخش نامه ها و دستورالعمل ها، معلمان هستند و تا زمانی که آنها قانع و یا مجاب نشوند، اتفاق مثبتی به وقوع نخواهد پیوست/ در چنین وضعیتی کانون صنفی می تواند بین نیروهای ستادی با جامعه معلمان رابطه ای مناسب برقرار سازد. به این ترتیب که در کنار وظایف معلمان از حقوق آنان در برابر مدیران سخن به میان آورند و این نکته را جا بیندازند که در ارتباط بین نقش های سازمانی، حق و وظیفه متقابل وجود دارد و همچنین اگر فردی در یک نقش سازمانی صاحب حقی است همان حق برای نقش مقابل او وظیفه محسوب می شود/ در ارتباط نامناسب،جامعه معلمان معمولا از کانون صنفی این انتظار را دارد که اعضای هیئت مدیره کانون در برابر هر نوع تقصیر، قصور یا بی عدالتی که از سوی دولت درباره معلمان رخ می دهد با اتخاذ شیوه ای قاطع و محکم، واکنش سریع نشان دهد/ کانون صنفی بر اساس همین تصور نه در فکر تبلیغ و القای عقیده خود به توده معلمان و محدود کردن آنها در قالب فکری واحد، بلکه به دنبال استفاده از نظرات متکثر آنان در ساخت حقیقتی باشد که از حداقل خطا و بیشترین ضریب درستی برخوردار باشد...
در ایران از سال 1314 هنرستان فنی راه آهن اولین آموزش کارکنان را آغازکرد اما به طور رسمی در قانون استخدامی 1345 بود که آموزش کارکنان دولت گنجانده شد و سپس در سال 1348 "مرکز آموزش مدیریت دولتی "تشکیل شد/ هدف اصلی از آموزش ضمن خدمت از نظر سازمانی طبق تعاریف مرسوم این چنین بیان شده است : آموزش نیروهای به کار گماشته شده (استخدامی) در طی دوران خدمت جهت بهبود توانایی ها و مهارت های کارکنان برای انجام بهتر مسئولیت های خود / نگاهی به عناوین و موضوعاتی که نگارنده خود از سال 1379 درآموزش های ضمن خدمت شرکت کرده ام حاکی از آن است که از تعداد 56 دوره ی آموزش و آزمونی که شرکت داشته ام تعداد 25 دوره آزمون های عمومی بوده ، تعداد24 دوره آزمون های مذهبی -سیاسی-ایدئولوژیک بوده و فقط 7 دوره آموزش های تخصصی برگزارشده است / این آمار حاکی از آن است که اکثریت قریب به اتفاق آزمون های ضمن خدمت فرهنگیان آزمون هایی علمی -تخصصی با هدف توانمندسازی همکاران در تدریس در جایگاه یک نیروی موفق موثر در کلاس نیست و سیطره بینش غیرعلمی و یا سیاسی - ایدئولوژیک باعث شده است تا اغلب آزمون ها حول مسائل عمومی یا عقیدتی - سیاسی باشد که عمدتا یا آزمون دهندگان خود با این دست مسایل آشنایی دارند و یا اینکه در خلوت خود و در زندگی فردی نیزمی توانند آنها را پی گیری کنند و یا اصولا دانستن آن ارتباطی با دانش و رشته تحصیلی همکاران ندارد/ .این دوره ها هم نسبت به دوره های تخصصی ،بسیار بیشتر است و هم دوره های برگزارشده آن اغلب تکرار مکرراتی هست که هر ایرانی مسلمان یا تحصیل کرده در دوره نوجوانی و جوانی در مدارس یا دانشگاه ها ویاازطریق جراید و رادیو و تلویزیون و سایر رسانه ها به عناوین مختلف در تریبون های عمومی شنیده و خوانده است ؛ در نتیجه نه فهم تازه ای به همکاران فرهنگی می بخشد و نه کاربردی در تدریس و عملکرد او دارد/ اگر به تحقق توسعه درکشور می اندیشیم و درصدد تعلیم دانش آموزانی "خلاق ،تحلیل گر، کارآفرین و شهروندانی مسئول و سازگار با پیرامون خود (طبیعت و دیگر همنوعان ) هستیم باید که آموزگارانی مجهز به دانش روز و حیطه های تخصصی تدریس خود داشته باشیم و این مهم برعهده برنامه ریزان و تصمیم سازان دوره های آموزشی ضمن خدمت می باشد که در نوع آموزش ها و آزمون ها تجدید نظر اساسی کرده و گام عملی و قابل حصولی را جهت تغییر در ساختار آموزشی وزارت آموزش و پرورش بردارند...
چندی پیش و همزمان با آخرین روزهای وزارت آقای دکتر فانی سایت صدای معلم اقدام به انتشار چند مقاله نمود که در آن ها انتقاداتی نسبت به « انجمن اسلامی معلمان ایران » بیان شده بود/ «انجمن اسلامی معلمان ایران » که از پیش از انقلاب اسلامی تاسیس شده است، تاکنون توانسته علی رغم همه فراز و نشیب ها به عمر خود ادامه دهد و این در کشوری که تشکل ها به جوانمرگی دچارند ، قابل توجه می باشد/ مجموعه عوامل فوق انجمن اسلامی معلمان ایران را در جایگاهی خاص قرار داده است/ برخی منتقدان می کوشند تا تمام مشکلات فعلی آموزش و پرورش به صورت یکجا به انجمن اسلامی معلمان ایران نسبت داده شود و فهرست مختلفی از اتهام ها از دهه 60 تا امروز فراهم می کنند/ این چنین نشانه غلط دادن به چه هدفی صورت می گیرد و قرار است با این کار به چه هدفی دست یابند ؛ در حالی که ظرفیت انجمن اسلامی معلمان ایران به عنوان یک سرمایه اجتماعی فراتر از این موارد است/ انجمن اسلامی معلمان به مسائل صنفی و معیشتی معلمان با توجه خاص نگریسته و پی گیری کرده است و با دوری از هیاهو و موج سواری با نگاهی کارشناسی در این مسیر حرکت کند/ تدوین دو سند راهبردی « منشور حقوق معلمان » و « طرح تشکیل سازمان نظام معلمی » در کمیته های انجمن و تصویب در شورای مرکزی از جمله تلاش های درخشان انجمن بوده است/ طبیعی است که در دولت های همسو از توان مدیریتی اعضای انجمن استفاده می شود و این نشانه ساختار آریستوکراتیک انجمن نیست/ امروز سایت « صدای معلم » با تلاش و کوشش مدیر محترم آن و همکارانشان بدل به یک پایگاه تاثیر گذار اطلاع رسانی در زمینه آموزش و پرورش و معلمان شده است/ اگر سایت « صدای معلم » با دعوت از دبیر کل انجمن اسلامی معلمان و اعضای شورای مرکزی آن و با دادن فرصت کافی به آنان رودر رو به نقد رویکردها و فعالیت های انجمن بپردازند؛ بخش زیادی از ابهامات برطرف گردد و تعامل مثبتی را فراهم سازد/ انجمن با توجه به قدمت و نوع فعالیت آن نیازمند نقد است ولی نقد با نگرش منفی و یا به قصد های غیر منتقدانه نتیجه مطلوبی ندارد ....
مهندس شهرداري كه براي متراژ ساختمان آمده است مدام اشكال هاي بنياسرائيلي ميگيرد. به جاهايي كه تصورش را هم نميكني اشكال ميگيرد. نميفهمي منظورش چيست/ منظور آقا مهندس پول توجیبی است و تا به مبلغ مورد نظر خود نرسد هيچ كاري براي تو انجام نميدهد/ چندین بار وسوسه میشوی تذکری دهی و اعتراضی بکنی. دست آخر منصرف میشوی، به خودت میگویی نتیجهای نخواهد داد و به اعصاب خوردکنی و دردسرش نمیارزد/ در حالي كه خستهاي به مدرسه و كلاس ميرسي/ آقا من به نمرهام اعتراض دارم، به من كم دادهايد! چرا حق من كم شده است/ به چشمان معصوم و مطالبهگرش نگاه ميكني، این بچه چه سماجت شیرینی دارد. در حالي كه یک آن نميشنوي او چه ميگويد و به چه چيز اعتراض دارد به فكر فرو ميروي، چهرههاي طماع مهندس رشوهگير، نانوا ، و راننده تاكسي از مقابل چشمانت رد ميشوند/ با خود میگویی چرا تو اعتراض نکردی، چرا زود خسته شدي؟ چرا ديگران اعتراض نكردند؟ چرا اعتراض را ياد نگرفتهايم...
مهمترين سوال، توجه به اين مساله است كه سه رويكرد موجود در ارزشيابي عملكردها و فعاليت ها در سيستم آموزشي ايران چگونه مورد توجه قرار مي گيرد/ آنچه كه در طول سال هاي متمادي به صورت يك عادت معيوب درآمده است؛ توجه عمده به روش هاي صوري برگرفته از مستندسازي ظاهر گرايي و تبليغاتي و گاها شواهد سازي بوده است/ هر عضو آموزش و پرورشي به خوبي مي داند كه مهارت برخي از همكاران در تصويرسازي مدام از برنامه ها و اغراق در پررنگ نمودن فعاليت ها و حتي فشار بر عوامل زير مجموعه خود در آماده كردن موارد مربوط به شاخص ها معروف مي باشد/ مهمترين و اساسي ترين هدف فرآيند ارزشيابي، قضاوت و داوري در مورد ميزان تحقق هدف هاست و اين امر زماني اهميت خود را به صورت جدي نشان مي دهد كه هدف ها توجيه كننده واقعي وجود يك سيستم به شمار مي روند/ این چه مکانیزمی است که مدیران سعی در تبلیغ مداوم عملکرد و موفقیت خود می کنند؛ اما مجموعه زیر نظر مدیریتی شان دم از نارضایتی های متعدد می کنند و باز این چه رسم مدیریتی است که حلاوت و شیرینی مقام و جایزه مدیران را کارکنان و در راسش معلمان حس نمی کنند/ این مدرسه برتر در طرح تعالی مدیریت تا چه حد به صورت واقعی سبب افزایش انگیزه شغلی و سازمانی در معلمان و دیگر کارکنان و نیز موجب انگیزش تحصیلی در دانش آموزان شده است/ وقتی مدیر مدرسه یا رئیس اداره و مدیر کلی دارای رتبه برتر می باشد؛ کارکنان تحت مدیریت شان چقدر از عملکرد آن ها رضایت دارند/ مورد جدید این جریان در فرم ارزشیابی سالانه معلمان رونمایی شد که اوج شاهکاری برنامه ریزان تیم مدیریتی و برنامه ریزی دکتر فانی در این ارتباط به منصه ظهور رسید که بعد از شروع سال تحصیلی جدید از طریق فرم جدید، قرار بر ارزشیابی عملکرد همکاران در سال تحصیلی گذشته گردید/ سوال این است که وقتی اطلاعات واقعی و کامل در دسترس نباشد؛ چه اصلاح و بهبودی امکان پذیر است...
این اولین حضور یک گروه معلمی مستقل در یک رویداد مهم اجتماعی و رسانه ای کشور بود/ « صدای معلم » در زیر گروه " آموزشی – تخصصی » در این نمایشگاه شرکت کرده بود/ انتظار این بود که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با توجه به گفته های رئیس جمهور مبنی بر تقویت و توجه بیشتر به رسانه های غیردولتی این مهم را مد نظر قرار دهد اما متاسفانه این جا نیز عدالت کم رنگ بود/ در این نمایشگاه ، جمله ای که به کرات و دفعات از سوی بازدیدکنندگان چه فرهنگی و چه غیرفرهنگی شنیده می شد این بود/ آنان به رسانه های دولتی و یا مرتبط با حاکمیت اعتمادی نداشتند و یا درجه آن در سطح پایینی بود/ این هشداری برای مسئولان و برنامه ریزان جامعه است که در سیاست های رسانه ای خویش تجدید نظر کرده و با جامعه و مردم صادق باشند/ کته مهم دیگر که البته در صدای معلم نیز درج شد ، عدم حضور دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش در این نمایشگاه بود/ هر چند « علی اصغر فانی » وزیر سابق آموزش و پرورش در آخرین دقایق کار نمایشگاه خود را رساند اما حضور او نیز در غرفه هایی بود که در دوران وزارت ناتمام خویش به آن دل بسته بود و البته آن رسانه ها نیز کار خاصی هم برایش انجام ندادند و سرانجام او را تنها گذاشتند/ تعداد قابل توجهی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش به اهمیت و کارکرد رسانه آشنا نبوده و یا اهمیتی برای آن قائل نیستند/ شاید یکی از دلایل عدم توجه جامعه ، نخبگان و مسئولان به این نهاد مهم ناشی از این باشد که خانواده بزرگ آموزش و پرورش – صف و ستاد – با رسانه و جایگاه آن بیگانه هستند و از آن بهره کافی نمی برند/ هیچ یک از این نمایندگان مانند داود محمدی ، فاطمه سعیدی ، فریده اولاد قباد ، مسعود رضایی و... در غرفه صدای معلم حضور نیافتند/ نمایشگاه مطبوعات یک کارگاه آموزشی زنده و پویا برای ارزیابی جایگاه رسانه در آموزش و پرورش و در میان معلمان بود/ مربیان و معلمان نباید به این رویداد فقط به چشم " اجرای یک کار صرفا اداری و نهایتا ارسال بک گزارش به اداره و... " بنگرند/ این که به کرات از صدای معلم پرسش می شد : " آیا معلم صدا دارد " ؛ فقط به کم کاری و یا اهمال مسئولان در انجام وظایف و مسئولیت های خویش بر نمی گردد/ علی رغم جمعیت میلیونی معلمان ، حضور موثر و کیفی آنان در رسانه ها به هیچ وجه قابل قبول و منطقی نیست/ اگر معلمان نسبت به وضعیت موجود انتقاد دارند باید آن را در قالب " رسانه " بیان کنند/ معلمان باید این گزاره را به اثبات برسانند که " فرهنگی بودن دلیل بر فرهیختگی است/ معلمان نمی توانند و نباید منتظر باشند تا دیگران برای آنان بنویسند ، گزارش کنند و پی گیری کنند/ " نوشتن " برای معلمان نه فقط یک موضوع و فرضا در جهت اخذ امتیاز مربوط به آن در فرم ارزشیابی که باید یک " دغدغه " برای ساختن آینده ای روشن و پرورش دانش آموزانی مجهز به تفکر نقادی و روحیه مسئولیت پذیری برای جامعه و آینده باشد...
گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر آمد ( این جا ) ؛ « گروه صدای معلم » با دکتر مهدی نوید ادهم ، دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش گفت و گویی در مورد عملکرد و رویکرد این شورا انجام داده است .
بر اساس توافق انجام شده ، این گفت و گو ها در آینده استمرار خواهد داشت .
از فرهنگیان و معلمان گرامی دعوت می شود با ارائه نظرات و پیشنهادات ما را در کیفیت بخشی گفت و گو ها همراهی نمایند .
من در مدرسه ای درس می دهم که با وجود ۳۷ دانش آموز در آن همین چهارشنبه سوم آبان از سرما اذیت شدم ! در جنوب تهران ، نعمت آباد ، یک میز و صندلی سالم برای نشستن ندارم! بوی بد کلاس و هوای آلوده آن ریه ام را به شدت آزار می دهد، خانواده ها فقیرند و به بچه ها سرایت می کند ، فقر مادی و فرهنگی همیشه توامند ، اگرچه استثناء همیشه و همه جا هست ! چرا فقط فرهنگیان از ارزشیابی نگران و ناراحت و متنفرند؟
آموزش تنها شاخصی است که بهترین آیتم ایران و حرف رسای ما در عرصه بین الملل است ، یعنی با همه مشکلات معلمان کارشان را بهتر از سایر کارکنان دولت انجام می دهند ولی ما را با ارزشیابی اذیت می کنند ! شاید به دلیل این است که رویمان زیاد نشود!!
بیشتر سال ها افزایش حقوق نزدیک به ۱۰% بوده ! ۱۰% حقوق من چقدر می شود ؟ ۱۰%بقیه کارمندان و کارگران دولتی چقدر؟ این تبعیض لعنتی همه جه با ماست ! چرا؟
آیا نمی شد چندسال حقوق ما را بیشتر اضافه می کردید تا به بقیه برسیم ؟ بیمه ما هیچ ارزشی ندارد! من که در فقیرترین محلات تهران کار می کنم و هیچ وقت از مزایای کلاس خصوصی بهره ای ندارم و نبرده ام ، حقوقم با معلمی که در مناطق مرفه شهر کار می کنند و درآمد خوبی از راه تدریس خصوصی دارند و در محیط بسیار بهتری کار می کنند یکی است! چرا؟ تهران شهر سخت و گرانی برای یک معلم با حقوق ناچیز است ، در حالی که همکاران ما در شهرستان ها حقوق بیشتری در شرایط اداری یکسان می گیرند و مخارج زندگی آنجا کم تر است !! نیست؟
اگر من وزیر بودم ! حتما خجالت می کشیدم ، به کسی بگویم : برو و معلمان را ارزشیابی کن !! که چه بشود؟ معلمی که حقوقش نصف همکاران هم رده خود در سایر دستگاه هاست ! پس مسئولین بدبختی ما را چگونه و چه کسی ارزشیابی می کند ؟
راستی نمره ارزشیابی شما - همان مسئولینی که گفتم _- چند است؟
لابد پاداش نیز می گیرند !!!
حال ما خیلی بد است ، از دولتی سر شما .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید