با شکل گیری دولت های مدرن و برقرای سازمان ها و تشکیلات وابسته به دولت جهت سامان دادن به امور زندگی مردم و تسهیل در کارها، خیل وسیعی از کامندان به استخدام دولت ها درآمدند تا عهده دار این وظایف بشوند . به مرور به دلیل تحولات و نیازهای جدید لازم شد تا کارمندان و کارکنان مورد آموزش های جدید قرارگیرند و از همین رو طرح " آموزش ضمن خدمت کارکنان "شکل گرفت.
در ایران از سال 1314 هنرستان فنی راه آهن اولین آموزش کارکنان را آغازکرد اما به طور رسمی در قانون استخدامی 1345 بود که آموزش کارکنان دولت گنجانده شد و سپس در سال 1348 "مرکز آموزش مدیریت دولتی "تشکیل شد.
هدف اصلی از آموزش ضمن خدمت از نظر سازمانی طبق تعاریف مرسوم این چنین بیان شده است : آموزش نیروهای به کار گماشته شده (استخدامی) در طی دوران خدمت جهت بهبود توانایی ها و مهارت های کارکنان برای انجام بهتر مسئولیت های خود .
در حقیقت تغییر و تحولات در طی زمان ایجاب می کند تا کارکنان دانش و توانایی خودرا طبق شرایط به روزسانی کنند و از نظر علمی و عملی همپای تحولات پیش بروند .
ارتقاء توانایی ها و مهارت های کارکنان در دو سطح تخصصی و عمومی صورت می گیرد و همه کارکنان باید بتوانند پس از آموزش و برگزاری آزمون ها وظایف محوله را "بهتر ،سریع تر،آسان تر ،با هزینه کمتر و ایجادحداکثر رضایت برای ارباب رجوع طبق وظایف محوله انجام دهند.
وزارت آموزش وپرورش هرساله با هدف توانمندسازی پرسنل تحت امرخود و هم برای تکمیل فرم ارزشیابی آموزگاران که باید حداقل 60 ساعت آزمون ضمن خدمت را دارا باشند ، آموزش ها وآزمون های ضمن خدمت را در سراسر کشور برگزارمی کند.
نگاهی به عناوین و موضوعاتی که نگارنده خود از سال 1379 درآموزش های ضمن خدمت شرکت کرده ام حاکی از آن است که از تعداد 56 دوره ی آموزش و آزمونی که شرکت داشته ام تعداد 25 دوره آزمون های عمومی بوده ، تعداد24 دوره آزمون های مذهبی -سیاسی-ایدئولوژیک بوده و فقط 7 دوره آموزش های تخصصی برگزارشده است .
این آمار حاکی از آن است که اکثریت قریب به اتفاق آزمون های ضمن خدمت فرهنگیان آزمون هایی علمی -تخصصی با هدف توانمندسازی همکاران در تدریس در جایگاه یک نیروی موفق موثر در کلاس نیست و سیطره بینش غیرعلمی و یا سیاسی - ایدئولوژیک باعث شده است تا اغلب آزمون ها حول مسائل عمومی یا عقیدتی - سیاسی باشد که عمدتا یا آزمون دهندگان خود با این دست مسایل آشنایی دارند و یا اینکه در خلوت خود و در زندگی فردی نیزمی توانند آنها را پی گیری کنند و یا اصولا دانستن آن ارتباطی با دانش و رشته تحصیلی همکاران ندارد ( اگرچه این دانستنی ها در حیطه مطالب عمومی در حیطه های دیگر زندگی امکان کاربرد دارد و درحد کفایت بارها نیز آزمون های متعددی از همکاران به عمل آمده است).
گرچه نیاز به توانمندسازی آموزگاران درحیطه عمومی مانند "روان شناسی ،بهداشت روان ،رایانه ،روش های تدریس یاددهی و یادگیری و مهارت های زندگی از جمله لوازم تدریس موفق می باشد اما باید تناسبی میان این دوره های آموزشی با دوره های تخصصی باشد (اگر نگوییم که دوره های تخصصی بیش از هر دوره ی دیگر نیاز آموزگاران است. درباره دوره های برگزارشده عقیدتی - سیاسی که تقریبا برابر با دوره های عمومی برگزار شده است جای نقد فراوان است .این دوره ها هم نسبت به دوره های تخصصی ،بسیار بیشتر است و هم دوره های برگزارشده آن اغلب تکرار مکرراتی هست که هر ایرانی مسلمان یا تحصیل کرده در دوره نوجوانی و جوانی در مدارس یا دانشگاه ها ویاازطریق جراید و رادیو و تلویزیون و سایر رسانه ها به عناوین مختلف در تریبون های عمومی شنیده و خوانده است ؛ در نتیجه نه فهم تازه ای به همکاران فرهنگی می بخشد و نه کاربردی در تدریس و عملکرد او دارد.
از سوی دیگر تکرار مکرر آزمون های ضمن خدمت غیرتخصصی و یکنواخت این نوع آزمون ها را از محتوا و هدف اصلی خود تهی کرده و به آزمون هایی فرمایشی و بی خاصیتی مبدل می کند که صرفا جهت رفع تکلیف و پرکردن سیاهه فعالیت های "فرهنگی -مذهبی"به مدیران مافوق صورت می گیرد.
به کارگیری نیروهای متعدد ستادی برای اجرای چنین آزمون هایی که همراه با صرف وقت و هزینه از بدنه نحیف وزارت آموزش وپرورش و هم اکنون نیز همراه با"هزینه کرد" خودهمکاران علاوه براتلاف وقت آنان ،درحال اجراست با هیچ عقلانیت اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی و توسعه ای سازگار نیست و هر چه زودتر باید در نوع و موضوعات و شیوه این نوع دوره های ضمن خدمت تجدید نظرکرد.
بیهوده کاری یا بیهوده گویی نباید چنان سیستم بوروکراسی اداری ایران و به ویژه آموزش وپرورش را درخود منحل سازد که مدیریت ستادی از بازدهی و نتایج روند امور وزارتی غافل شود و یا مشمول مرور زمان و گذران عمر و وقت سازد.
اگر به تحقق توسعه درکشور می اندیشیم و درصدد تعلیم دانش آموزانی "خلاق ،تحلیل گر، کارآفرین و شهروندانی مسئول و سازگار با پیرامون خود (طبیعت و دیگر همنوعان ) هستیم باید که آموزگارانی مجهز به دانش روز و حیطه های تخصصی تدریس خود داشته باشیم و این مهم برعهده برنامه ریزان و تصمیم سازان دوره های آموزشی ضمن خدمت می باشد که در نوع آموزش ها و آزمون ها تجدید نظر اساسی کرده و گام عملی و قابل حصولی را جهت تغییر در ساختار آموزشی وزارت آموزش و پرورش بردارند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
کاش پولی کم اثر کم کیفیت و...نبود
کاش هر۱۰۰۰ساعت معادل یک مدرک حساب میشد و خانمها اینقدر بیشتر از اقایان ازش استقبال نمیکردند!
کاش...
به بهانه دریافت هزینه انواع مسابقات از جمله ضمن خدمت
برگزار میکنی!!!!!