«شورای عالی آموزش و پرورش » برای بسیاری از فرهنگیان و معلمان نهاد شناخته شده ای نیست/ نخستین ایرادی که به مسئولان شورای عالی آموزش و پرورش وارد است این است که چرا معلمان در جریان کارکرد و نیز عملکرد شورای عالی آموزش و پرورش به عنوان " اتاق فکر وزارت آموزش و پرورش " نیستند/ مشکل به کلان کشور و نگاه جامعه به آموزش و پرورش بر می گردد/ " کوچک انگاری آموزش و پرورش "/ اما تمام روسای جمهور به دلایلی از آن زمان تاکنون آن طور که شایسته و بایسته است وقتی برای آن نگذاشته اند/ آموزش و پرورش نقشش در فرآیند توسعه کشور و بهزیستی نظام کشور ، در مدیریت آسیب های اجتماعی و امثالهم خوب دیده نشده است یعنی نگاه به آموزش و پرورش کشور یک " نگاه مصرفی " است نه یک نگاه مولد سرمایه انسانی و اجتماعی . تعابیری که ما در " سند تحول " آورده ایم/ آموزش و پرورش آن گونه که لازم است دیده نشده است/ کاری که من کردم به قانون شورا استناد کردم و چون این جا یک مرکز قانون گذاری است باید به یک " مرکز سیاست گذاری " آموزش و پرورش تبدیل شود و لذا استراتژی مدیریت من این بوده است که شورای عالی آموزش و پرورش را به یک مرکز سیاست گذاری و اتاق فکر آموزش و پرورش تبدیل کنم/کجا ناموفق بودیم ؟آن جایی که بتوانیم این مفهوم را در کف مدرسه و به معلمان و مدیران منتقل کنیم .در این بخش ناموفق بودیم....
صدای معلم :
خوشحال هستیم که در خدمت شما هستیم .
انتظار این بود که زودتر خدمت شما می رسیدیم و در جریان امور و اقدامات انجام شده توسط شورای عالی آموزش و پرورش قرار می گرفتیم .
«شورای عالی آموزش و پرورش » برای بسیاری از فرهنگیان و معلمان نهاد شناخته شده ای نیست .
وقتی از معلمان در مورد این شورا پرسش می شود از وجود آن اظهار بی اطلاعی می کنند و بسیاری از آن ها در جریان کارکرد و یا عملکرد این شورا نیستند .
معلمان بر این باورند که دستور العمل ها ، قوانین و آیین نامه هایی که به دست آن ها می رسد یا در مجلس تصویب شده است و یا در بخش های مختلف وزارت آموزش و پرورش .
نخستین ایرادی که به مسئولان شورای عالی آموزش و پرورش وارد است این است که چرا معلمان در جریان کارکرد و نیز عملکرد شورای عالی آموزش و پرورش به عنوان " اتاق فکر وزارت آموزش و پرورش " نیستند ؟
نوید ادهم :
خیلی خوشحال هستم که تشریف آوردید و امیدوارم که این حضور مستمر باشد و زمینه ارتقای کیفیت تعلیم و تربیت توسط این گفت و شنودها بیشتر شود .
متاسفانه تعدای و بخشی از معلمان شناخت دقیقی از شورای عالی ندارند .
یکی از دغدغه های من و دوستانی که قبلا در این جا بوده اند این بود که این تعامل را افزایش بدهیم .
البته مخاطب مستقیم ما معلمان نیستند .
شاید یک دلیلش این باشد .
مخاطب ما وزارت آموزش و پرورش است و مصوبات ما به این وزارت و شخص وزیر و در نهایت مدیران کل ابلاغ می شود .
موضوعات اولیه ای هم که در اختیار شورای عالی آموزش و پرورش قرار می گیرد ابتدا توسط معاونین و در قالب طرح و لایحه تنظیم می شود و برای آقای وزیر ارسال می شود .
اگر وزیر صلاح دانست آن را به عنوان " دستور کار " برای شورای عالی آموزش و پرورش ارسال می کند و یا این که از طریق ایشان موضوع در دستور کار قرار می گیرد .
سه روشی که پیش بینی شده است تا یک موضوع در دستور کار قرار بگیرد .
به این دلایل شاید ارتباط مستقیم نداشته باشند و از آن جایی که مجریان اصلی کار ما مدیران و معلمان ما هستند خود ما باور داریم که مصوبه ما زمانی اجرا می شود که این به یک باور جمعی میان مدیران و معلمان تبدیل شود .
هر چه آشنایی دقیق تر ، نزدیک تر و عمیق تری داشته باشند اجرای مصوبات دقیق تر خواهد بود .
به همین دلیل از روش های مختلف استفاده کردیم تا این ارتباط برقرار شود .
مثلا سایت ما که دارای بخش های مختلف است و این که چه موضوعاتی در دستور کار است معلمان نظر دهند و البته نظرات خوبی می آید و ما هم استفاده می کنیم .
و یا در همه کمیسیون ها بلااستثنا معلمان را داریم و خود من و معاونین حداقل هفته ای یک بار در جمع معلمان و مدیران استان ها و جاهای مختلف شرکت می کنیم .
تعاملاتی این چنینی وجود دارد و عده ای هم اطلاعات دقیق دارند و عده ای هم ندارند .
یک میلیون معلم وجود دارد .
از رسانه های مختلف مانند رادیو و تلویزیون خیلی استفاده کردیم که اطلاع رسانی کنیم .
البته من هم اعتقاد شما را دارم و بخشی از معلمان اطلاعات دقیقی ندارند .
صدای معلم :
شورای عالی آموزش و پرورش اقدامات بسیار خوبی انجام داده است .
اگر هم بحثی این جا مطرح می شود دلیلی بر نادیده گرفتن آن اقدامات مثبت نیست ؛ بلکه می خواهیم اگر نقاط ضعفی وجود دارد برطرف شود .
از سال 1343 که وزارت فرهنگ به دو بخش تقسیم شد یک شورای عالی در همان زمان به وجود آمد .
ترکیب آن یازده نفر بود و تعداد آن هم " فرابخشی " نبود .به جز پزشک و معتمدی که حضور داشتند بقیه از آموزش و پرورش بودند .
اما خوشبختانه پس از انقلاب این شورا به صورت " فرابخشی " درآمد که افراد و شخصیت های مختلفی از جمله " رئیس جمهور " در آن حضور دارند ؛ همچنین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ، وزیر صنایع و معادن و...
به نظر می رسد که این حالت " فرابخشی " مناسب تر باشد ولی بخشی از خروجی هایی که ما از شورای عالی آموزش و پرورش می بینیم یا افراد دل زده شدند ، یا حضور ندارند و یا اگر حضور دارند ، کم رنگ است .
به دلیل این که در حال حاضر آموزش و پرورش یک بحث ملی در جامعه نیست .
علت این مساله با وجود افراد و شخصیت هایی که در آن حضور دارند چیست ؟
چرا " عزم ملی " وجود ندارد ؟
چرا " طرح ملی " مطرح نشده است ؟
آموزش و پرورش اصلا در سطح جامعه مطرح نیست ؟
آموزش و پرورش در رسانه ها و یا رسانه ملی مطرح نیست ؟
و راهکار آن چیست ؟
( البته در نشستی که با آقای ستاری فر و آقای مرتضی حاجی داشتیم به این نکته اشاره شد که مسائل آموزش و پرورش با یک " عزم ملی " قابل حل شدن است و برای عزم ملی باید فرابخشی باشد . در سایه عزم ملی ، ساختار آموزش و پرورش تغییر می کند . )
نوید ادهم :
به نظرم ، مشکل به شورای عالی برنمی گردد .
مشکل به کلان کشور و نگاه جامعه به آموزش و پرورش بر می گردد .
اسم این نگاه را من گذاشته ام :
" کوچک انگاری آموزش و پرورش " .
این را همه جا و در خدمت مسئولان ارشد نظام گفته ام ، چون باور من این است .
باور من این است که حل مشکلات آموزش و پرورش نیازمند " عزم ملی " است و تا آن حل نشود و آموزش و پرورش در اولویت کارهای نظام قرار نگیرد وزیر هم هر کسی باشد با این مشکلات دست و پنجه نرم خواهد کرد .
فرضا 10 و یا 20 درصد می تواند آن را تغییر دهد . کلان سیستم باید به میدان بیاید .
مسئولان ارشد نظام هم در سخن و در تبیین نظری این حرف ها را زیاد گفته اند اما در میدان عمل و اجرا و تخصیص منابع این اتفاق نیفتاده است !
قانون گذار برای برون رفت از این مشکل ، قانون شورای عالی آموزش و پرورش را در سال 81 تغییر داد که وزیر آموزش و پرورشش که رئیس آن بود الان رئیس جمهور شده است .
اما تمام روسای جمهور به دلایلی از آن زمان تاکنون آن طور که شایسته و بایسته است وقتی برای آن نگذاشته اند !
« شورای عالی کشور » معمولا سالی یک و یا دو جلسه تشکیل می دهد اما این جا هر یک هفته در میان جلسه تشکیل می دهیم .
یکی از دلایل این است که مسئولان می گویند این جلسات وقت زیادی را می طلبد اما دلیل و ریشه اش را من در جایی دیگر می بینم و آن این است که آموزش و پرورش نقشش در فرآیند توسعه کشور و بهزیستی نظام کشور ، در مدیریت آسیب های اجتماعی و امثالهم خوب دیده نشده است یعنی نگاه به آموزش و پرورش کشور یک " نگاه مصرفی " است نه یک نگاه مولد سرمایه انسانی و اجتماعی . تعابیری که ما در " سند تحول " آورده ایم .
چون این جا نیست و چون کارش دراز مدت است . امروز باید کشت کنی و 10 سال و یا 15 و حتی 20 سال بعد درو کنی و مدیران اجرایی اسیر مسائل اجرایی و روزمره هستند ؛ شاید به این دلایل است که آموزش و پرورش آن گونه که لازم است دیده نشده است .
این هم به نظرم یک خطاست ، خطایی استراتژیک که نقش آموزش و پرورش کوچک دیده شده است .
صدای معلم :
آقای دکتر .این مسائلی را که شما فرمودید همه را کم و بیش می دانیم .
سخن ما این است که در حال حاضر ، اتاق فکر آموزش و پرورش ، شورای عالی آموزش و پرورش است .
این اتاق فکر در حال حاضر چه برنامه ای دارد تا این فرمایشات شما اجرایی شود ؟
مثلا عمده کارهای شما برای ساختار بوده است که فرضا برای مدارس چه کار کنیم ؟برای ابتدایی و متوسطه چه کاری انجام دهیم ؟
وقتی این مصوبات را می بینیم ، استنباط ما این این است که شما اعضا را دل زده کرده اید !
از درون شورای عالی آموزش و پرورش چیزی بجوشد که به همان نگاه شما یعنی " دید کلان " برسیم .
کجا باید این کار شود ؟
اگر شورای عالی آموزش و پرورش نتواند چه نهادی می تواند این مهم را طرح و اجرا کند ؟
به عبارت دیگر ؛ شورای عالی آموزش و پرورش به عنوان " اتاق فکر " این مجموعه و هسته پردازنده تصمیمات مهم در آموزش و پرورش و مجموعه تعلیم و تربیت کشور نمی تواند به وظایف ذاتی خویش عمل کند تا مساله آموزش و پرورش به یک " دغدغه ملی " تبدیل شود ؟
نوید ادهم :
در 7 – 8 سال اخیر ، کاری که ما کردیم این بوده است که آموزش و پرورش در این عمر 70 تا 80 ساله خود از شورای عالی معارف گرفته تا الان بیشتر " مرکز قانون گذاری " است .
آیین نامه ها را مصوب کرده ایم که مثلا چگونه امتحانات اجرا شود ، ثبت نام چگونه انجام شود ، اساسنامه فلان مدرسه چگونه باشد و...
تصویری که جامعه از شورای عالی آموزش و پرورش دارد یک چنین تصویری است .
کاری که من کردم به قانون شورا استناد کردم و چون این جا یک مرکز قانون گذاری است باید به یک " مرکز سیاست گذاری " آموزش و پرورش تبدیل شود و لذا استراتژی مدیریت من این بوده است که شورای عالی آموزش و پرورش را به یک مرکز سیاست گذاری و اتاق فکر آموزش و پرورش تبدیل کنم .
تجلی این تفکر شد : " تدوین سند تحول بنیادین " .
ما سند تحول بنیادین را نوشتیم . سند تحول بنیادین یعنی یک سند استراتژیک برای 15 سال آینده .
شورای عالی آموزش و پرورش این توان مندی را داشت که اولا این سند را مدیریت کند و تدوین شود و دوما به تصویب عالی ترین مراجع کشور برساند .
این سند به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید .
شورای عالی انقلاب فرهنگی 22 جلسه داشت تا سند تحول بنیادین را تصویب کرد .
به اذعان خود اعضای شورای انقلاب فرهنگی در طول تاریخ 30 تا 35 ساله پس از انقلاب ، جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی یک هفته در میان تشکیل می شد .
اما زمانی که موضوع ما در دستور کار بود ، هر هفته جلسه تشکیل می شد .
این کار برای اولین بار انجام شد .
یعنی همه مدیران ارشد نظام قبول کردند که باید به آموزش و پرورش توجه کنند .
هر هفته تصویب می کردند و یک قانون آن ها این است که هر چیزی در کمیسیون های ذی ربط تصویب شود به صحن علنی می برند و دو هفته در اختیار اعضا است .
اگر نقد و بررسی نباشد مصوب تلقی می شود .
ما هم با این دید به شورای عالی انقلاب فرهنگی گفتیم که 500 تا 600 صفحه مطلب است .
اگر دو هفته نمی رسید ما برای شما بخوانیم .
صدای معلم :
آقای نوید .
بحث سند تحول بنیادین یکی از موضوعات مورد پرسش است و ما به آن خواهیم رسید .
نوید ادهم :
اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی که روسای سه قوه و مسئولان ارشد هستند و خدمت مقام مقام معظم رهبری هم رسید .
الان هم تمام مسئولان نظام وقتی می خواهند صحبت کنند به این سند استناد می کنند ، یعنی چیزی که ما آن را عمومی کردیم .
در این بخش موفق بودیم .
کجا ناموفق بودیم ؟
آن جایی که بتوانیم این مفهوم را در کف مدرسه و به معلمان و مدیران منتقل کنیم .
در این بخش ناموفق بودیم .
صدای معلم :
آیا سند تحول بنیادین نتوانست با " کف مدرسه " ارتباط برقرار کند و یا شورای عالی آموزش و پرورش نتوانست از عهده این مهم برآید ؟
ادامه دارد
نظرات بینندگان
به معلمی بعنوان یک سرگرمی نگاه کنید
چندسال پیش این حقیر مرتبط با تفاوت ،تبعیض وبی عتدالتی،درپرداخت پاداش پایان خدمت بین کارکنان سایر ادارات با آموزش و پرورش وازهمه مهمتر،تفاوت بین خودفرهنگیان،درخواستی ،خدمت دکترادهم ،ارسال نمودیم ،بااین مضمون،که کارشناسان و دلسوزان ،این وازرتخانه،بین معلم ،درخط مقدم ومدیر ومعاونین آموزشگاه،تفاوت حقوق دریافتیی،مشهوداست که معلمان رادرجهت حصول این مبلغ به سمت تحاصب این مناصب می برد وباوساطت و نفوذسیاسیون ورانت ونماینده مجلس،میسرمیشود وموجب آفت دوقطبی در آموزش و پرورش شده،اگرحقوق معلم راکه زحمت اصلی ،متحمل است تفاوت تاثیر فاحشی با مدیر و معاون و.. نداشت، ،افرادعلاقه مند و داوطلب به پست مسولیت مدارس،گمارده میشدند،ای کاش فکری برای پاداش پایان خدمت معلمین چون سایر شرکت وارگان های دگر،میشد،نه پرداخت به موقعی دارد ونه عدالتی درشان معلم.
چرا به آ.پ نگاه مصرفی میشود ؟ !!!چرا از آ.پ به عنوان مولد نیروی انسانی واجتماعی نمیشود ؟!!!
بسیار واضح است چون از ابتداما فرهنگیان به این وزارت عریض و طویل رو
دادیم که اقایان یک وزیر سالم و متعهد رأس کار نیاورندتا از حقوق پایمال شده ما دفاع کند!!!!
وزیری محافظه کار که تنها وظیفش بله قربان گو در جلسات دیگران باشه!!!
مگر نیروی انسانی مولد ظلم بر معلما را نمیفهمه نعوذباالله که انگیزه ی مولد شدن را داشته باشه!!!! خواهشا مطالب تکراری وبدون عمل گذاشتن به احقاق حق این قشر زحمتکش بکنین!!!!
حتما میگویید پیشنهاد بدین
حتما
1 : حذف نیروهای مازاد در وزارت آ.پ و رفاه ومعیشت معلمان
2: حذف ازمون های استخدامی
3: افزایش وتقویت دانشگاه فرهنگیان
4:انگیزه ی از دست رفته ی معلمان را باز گرداندن با تبیه اختلاس گران ودزدان
پرداخت به موقع مطالبات معلمان نه نوش دارو بعد از مرگ سهراب
6: ووو.......
3