صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

پرسش ها و انتقاد صدای معلم از ملاقات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با کاظم صدیقی

پرتال وزارت آموزش و پرورش در بخش « گزارش تصویری » به تاریخ یکشنبه 27 / 8 / 1403 عکس هایی از دیدار وزیر آموزش و پرورش با امام جمعه تهران کاظم صدیقی منتشر کرده است . ( این جا )

 خبر و یا محتوایی از این ملاقات در پرتال نیامده است .

نخستین پرسش « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان آن است با توجه به قضایا و پرسش هایی که در جامعه در ماجرای جابه جایی باغ 1000 میلیاردی و تناقض‌گویی‌های این روحانی مشهور به وجود آمد ؛ منظور و هدف از این نشست چه بوده است ؟

پرسش ها و انتقاد صدای معلم از ملاقات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با کاظم صدیقی

آیا وزیر آموزش و پرورش به « حساسیت های » افکار عمومی و نیز فرهنگیان به آن وقایع آگاه است و یا اساسا اهمیتی به آن می دهد و یا تصور می کند که « حوزه ی عمومی » آن مسائل و پرسش ها را فراموش کرده است ؟

پرسش ها و انتقاد صدای معلم از ملاقات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با کاظم صدیقی

این گونه ملاقات ها واقعا چه درس و یا درس هایی برای نظام آموزشی دچار « گسست و بحران اعتماد » داشته و آیا جایگاه لرزان آقای وزیر با این گونه نشست ها تقویت و یا پر رنگ می شود ؟

 چرا وزرای دیگر دولت پزشکیان مانند وزیر علوم راغب به برگزاری چنین ملاقات هایی نیستند ؟

پرسش ها و انتقاد صدای معلم از ملاقات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با کاظم صدیقی

کاظمی اگر می خواهد وزیر چهار ساله باشد می باید که به سه موضوع مهم توجه توجه کرده و آن را نصب العین خویش قرار دهد :

« صداقت، شفافیت و پاسخ گویی » . ( این جا )

پرسش ها و انتقاد صدای معلم از ملاقات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با کاظم صدیقی

 تاکنون عملکرد کاظمی موارد بالا را تایید نمی کند .

« صدای معلم » تنها رسانه در حوزه « تعلیم و تربیت » ایران بود که در سال 1396 به سخنان کاظم صدیقی در نماز جمعه تهران با عنوان : « در حاشیه سخنان اخیر حجت الاسلام صدیقی ؛ خطیب محترم امام جمعه تهران : آموزش و پرورش فقط حساسیت در مورد انتخاب وزیر نیست ! » واکنش نشان داد.

پرسش ها و انتقاد صدای معلم از ملاقات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با کاظم صدیقی

این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران نوشت : ( این جا )

« زمانی که سخن از حاکمیتی بودن آموزش و پرورش می کنیم آیا واقعا جایگاه و ارزش این نهاد مانند سایر نهادهای حاکمیتی مانند قوه قضائیه ، سازمان صدا و سیما و... است ؟  چرا وزرای دیگر دولت پزشکیان مانند وزیر علوم راغب به برگزاری چنین ملاقات هایی نیستند ؟

 آیا وضعیت موجود در حوزه فرهنگ فقط معلول آموزش و پرورش و کارکردهای است و یا نهادهای فرهنگی دیگر که بودجه های قابل توجهی می گیرند اما در برابر عملکرد خود پاسخ گو نیستند نیز باید در معادلات و گفتمان رسمی به حساب آیند ؟

هنوز معلمان مانند سایر کارمندان دولت مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری از پرداخت هایی مانند کمک های رفاهی مستقیم و غیرمستقیم محرومند .

پرسش ها و انتقاد صدای معلم از ملاقات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با کاظم صدیقی

نمی شود سخن از حاکمیتی بودن آموزش و پرورش راند و نسبت به این که چه کسی وزیر آموزش و پرورش می شود حساسیت داشت اما فرضا بیش از یک سوم مدارس کشور مخروبه باشند ، دانش آموزان در مدارس کپری و یا کانکسی و... با کم ترین امکانات تحصیل کنند ، آموزش و پرورش همیشه کسری بودجه داشته و تقریبا همه بودجه آن صرف حقوق پرسنل شود و اعتباری برای کیفیت بخشی نداشته باشد ، حق التدریس معلمان تا ماه ها پرداخت نشود ، برخی معلمان خرید خدمات ماهانه فقط سیصد هزار تومان حقوق بگیرند در حالی که حتی بیمه هم ندارند ( این جا ) ، اکثریت معلمان زیر خط فقر بوده و حتی یک بیمه تکمیلی کارآمد نداشته باشند ، در مدارس مشاور و یا مربی بهداشت نداشته باشیم و صدها مسائل ریز و درشت دیگر ...

برای حل این مشکلات دو گزینه پیش رو داریم :

اقتصاد آموزش و پرورش تابعی از اقتصاد کلان جامعه است .

زمانی که اقتصاد کشور با چالش ها و بحران مواجه باشد طبیعی است که اقتصاد آموزش و پرورش متاثر از آن شود .

پرسش ها و انتقاد صدای معلم از ملاقات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با کاظم صدیقی

اگر قرار است سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه ناخالص ملی از یک درصد به 6 و یا 7 درصد و یا سهم آن از بودجه عمومی بیست درصد شود باید اقتصاد کلان بهبود یابد .

ممکن است عنوان شود که این ها مربوط به دولت است اما باید توجه داشت که اصلاح و بهبود این وضعیت تابعی از ثبات سیاسی و نیز همکاری و تفاهم همه گروه ها و جریان های سیاسی کشور است .

جناح های سیاسی باید یاد بگیرند وقتی که اکثریت مردم به یک گزینه و یا تفکر رای دادند همه باید در برابر آن ضمن حفظ مواضع انتقادی تمکین کنند .

بزرگ نمایی اشتباهات ، سیاه نمایی و بی ثبات نشان دادن وضعیت جامعه برای آن که نشان داده شود فرضا مردم اشتباه کرده اند سود و یا منفعتی برای کشور و پیشرفت آن ندارد و تنها نتیجه آن کاهش و یا نابودی " سرمایه اجتماعی " خواهد بود و مصداق عینی " بر سر شاخه نشستن و بن بریدن " خواهد بود .

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پرسش ها و انتقاد صدای معلم از ملاقات علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان با کاظم صدیقی

منتشرشده در گفت و شنود

بررسی چالش‌های گزینش معلم بر اساس معیارهای غیرحرفه‌ ای و آموزش ایدئولوژیک در صدای معلم   انتخاب معلم به عنوان یکی از ارکان اصلی نظام آموزشی، نقش تعیین‌کننده‌ای در کیفیت آموزش و پرورش و در نهایت آینده‌ی جامعه دارد. انتخاب معلم بر اساس معیارهای غیرحرفه‌ای، چالشی جدی است که می‌تواند عواقب گسترده‌ای برای نظام آموزشی به همراه داشته باشد.

برای بررسی جامع‌تر این موضوع، می‌توان به چندین جنبه‌ی کلیدی پرداخت:

1- تعریف معیارهای غیرحرفه‌ای:

- معیارهای ایدئولوژیک: گزینش معلم بر اساس باورهای سیاسی، مذهبی یا اجتماعی خاص، بدون توجه به شایستگی‌های حرفه‌ای.

- معیارهای شخصی: انتخاب معلم بر اساس روابط شخصی، سفارش، یا پارتی‌بازی، به جای بررسی صلاحیت‌های علمی و آموزشی.

- معیارهای ظاهری: توجه بیش از حد به ظاهر فیزیکی، سن، جنسیت یا قومیت، به جای تمرکز بر توانایی‌های آموزشی.

بررسی چالش‌های گزینش معلم بر اساس معیارهای غیرحرفه‌ ای و آموزش ایدئولوژیک در صدای معلم

2- عواقب گزینش معلم بر اساس معیارهای غیرحرفه‌ای:

- کاهش کیفیت آموزش: معلمانی که به دلیل شایستگی‌های حرفه‌ای انتخاب نشده‌اند، ممکن است نتوانند به خوبی دانش‌آموزان را آموزش دهند و به رشد آن‌ها کمک کنند.

- تضعیف جایگاه معلم: وقتی معلمان بر اساس شایستگی‌های حرفه‌ای انتخاب نمی‌شوند، جایگاه اجتماعی و حرفه‌ای آن‌ها تضعیف می‌شود و انگیزه‌ی آن‌ها برای ارتقای کیفیت آموزش کاهش می‌یابد.

- ترویج بی‌عدالتی: گزینش معلم بر اساس معیارهای غیرحرفه‌ای، به ایجاد بی‌عدالتی در نظام آموزشی منجر می‌شود و فرصت‌های برابر را از دانش‌آموزان سلب می‌کند.

- ترویج فساد اداری: پارتی‌بازی و سفارش در انتخاب معلم، می‌تواند به فساد اداری دامن بزند و اعتماد عمومی به نظام آموزشی را کاهش دهد.

بررسی چالش‌های گزینش معلم بر اساس معیارهای غیرحرفه‌ ای و آموزش ایدئولوژیک در صدای معلم

3- چالش‌های موجود در فرایند گزینش معلم:

- فقدان معیارهای شفاف و عادلانه: نبود معیارهای دقیق و شفاف برای ارزیابی صلاحیت‌های حرفه‌ای معلمان.

- تأثیر عوامل سیاسی و اجتماعی: دخالت عوامل سیاسی و اجتماعی در فرایند گزینش معلم.

- نبود سیستم نظارتی موثر: نبود سیستم نظارتی قوی برای اطمینان از رعایت معیارهای حرفه‌ای در گزینش معلم.

بررسی چالش‌های گزینش معلم بر اساس معیارهای غیرحرفه‌ ای و آموزش ایدئولوژیک در صدای معلم

4- راهکارهای بهبود فرایند گزینش معلم:

- تدوین معیارهای شفاف و عادلانه: تدوین معیارهای دقیق و شفاف برای ارزیابی صلاحیت‌های حرفه‌ای معلمان، با تاکید بر دانش تخصصی، مهارت‌های آموزشی، و توانایی‌های ارتباطی.

- استقلال فرایند گزینش: ایجاد کمیته‌های مستقل و تخصصی برای ارزیابی صلاحیت‌های حرفه‌ای داوطلبان.

- شفاف‌سازی فرایند گزینش: انتشار نتایج آزمون‌ها و مصاحبه‌ها به صورت شفاف و عمومی.

- تقویت سیستم نظارتی: ایجاد سیستم نظارتی قوی برای ارزیابی عملکرد معلمان در طول خدمت.

- توجه به آموزش مداوم معلمان: فراهم کردن فرصت‌های آموزش مداوم برای ارتقای سطح علمی و حرفه‌ای معلمان.

بررسی چالش‌های گزینش معلم بر اساس معیارهای غیرحرفه‌ ای و آموزش ایدئولوژیک در صدای معلم

در نهایت، انتخاب معلم باید بر اساس شایستگی‌های حرفه‌ای و توانایی‌های آموزشی انجام شود. این امر نه تنها به بهبود کیفیت آموزش و پرورش کمک می‌کند، بلکه به ایجاد یک جامعه‌ی دانش‌محور و پیشرفته نیز منجر خواهد شد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

بررسی چالش‌های گزینش معلم بر اساس معیارهای غیرحرفه‌ ای و آموزش ایدئولوژیک در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

بررسی جایگاه معلم در آموزش و پرورش شهروند محور و توسعه گرا در صدای معلم نام گذاری روز  12 اردیبهشت به عنوان « روز معلم » استعاره ای از وضعیت این شغل است . وقتی در میانه اعتراضات معلمان در  روز  12 اردیبهشت 1340 مرحوم دکتر خانعلی به شهادت رسید ؛ این روز به عنوان « روز معلم » تعیین گردید .

با شهادت استاد مطهری در شب 12 اردیبهشت 1358 روز معلم برای  پس از انقلاب اسلامی ایران نیز  تثبیت شد . نام گذاری یک روز به نام یک قشر به دلیل  اعتراضی که به وضعیت خود داشته اند و باقی ماندن این نارضایتی تاکنون نشانه بارز تنشی است که حول این شغل را گرفته است .

برای بیان چرایی تنش فوق دیدگاه های مختلفی ارائه می شود :

عده ای  به مسائل معیشتی به عنوان اصلی ترین عامل می نگرند . سیاست های رسمی با تکریم معلم  از کنار این تنش  می گذرند . فعالان صنفی و سیاسی معلم نیز  از ظن خود به شغل معلمی می نگرند و  مسائل آن را توصیف می کنند ولی با این وجود توصیف  تنش معلمی از منظر معیشتی  و مانند اینها لایه ای از  مسئله را  نشان می دهد .

معلمی امری جدا از آموزش و پرورش و فرهنگ نیست . معیشت و نارضایتی های معیشتی معلمان را هم نمی توان جدا از نوع رویکرد به آموزش و پرورش و فرهنگ دانست .

بررسی جایگاه معلم در آموزش و پرورش شهروند محور و توسعه گرا در صدای معلم

اگر فرهنگ را « نظام واره ای از باورها و مفروضات اساسی ، ارزش ها ، آداب و الگوهای رفتاری ریشه دار  و دیرپا ، نمادها و مصنوعات که ادراکات ، رفتارها و مناسبات جامعه را جهت و شکل می دهد و هویت آن را می سازد بدانیم ؛ در این صورت آموزش و پرورش مهم ترین نهادی است که مسئولیت حفظ فرهنگ و انتقال آن به نسل های جدید را بر عهده دارد . از سوی دیگر  سیاست نیز به عنوان یک عامل مهم اداره کشورها نقش بی بدیلی در آموزش و پرورش و کارکرد معلمی دارد . سیاست همواره نیازمند دو یا چند بازیگر است که به عنوان فعالیتی دسته جمعی و اجتماعی در درون واحد های اجتماعی خاصی چون قبیله ، شهر ، دولت – شهر  دولت ملی و کشور به فعالیت و تعامل مشغولند . (بشیریه ، حسین ، جامعه شناسی سیاسی ،  تهران ،1389 ، چ هجدهم ، نشر نی . 1389،صص29 و 30) .

بررسی جایگاه معلم در آموزش و پرورش شهروند محور و توسعه گرا در صدای معلم

آموزش و پرورش عرصه ای است که بین فرهنگ و سیاست قرار می گیرد و  باید از یک سو  باورها و مفروضات اساسی و ارزش ها و آداب و رسوم و رفتارها و مناسبات جامعه را  به نسل های بعدی منتقل نماید و از سوی دیگر خود به عنوان یک نهاد سیاسی عرصه ای برای جدال میان بازیگرانی است که می کوشند ایده های خود  از طریق این نهاد  پایدار سازند . زمانی که رویکرد به فرهنگ بر مبنای یکسان انگاری باشد و حضور بازیگران مختلف در عرصه سیاست  مسدود گردد تنشی پدید می آید که بر معلمی تاثیر می گذارد .

کارکرد دو گانه آموزش و پرورش موجب می شود که معلمی به عرصه ای میان فرهنگ و سیاست تبدیل گردد. عرصه ای که هم مسئول پاسداشت ارزش ها و هنجارهاست و هم مسئول انتقال آن به نسل های آینده . 

معلمی هم مجری سیاست های رسمی است و هم با نسل جدید جامعه در تماس مستقیم  است . مناسبات جدید  فرهنگی و اجتماعی  از درون مدرسه  خود را نشان می دهند و از همین روست که مدرسه نمایی از  فرهنگی جدید را نشان می دهد که در حال زاده شدن و  پروریدن است . فرهنگی که به زودی جامعه را در بر خواهد گرفت. 

معلم در میان نهاد سیاسی و فرهنگ اولین نظاره گر این زایش فرهنگ جدید است . 

در صورتی که بخشی از بازیگران سیاست و نهاد های رسمی بخواهند تکثر موجود در جامعه را به رسمیت نشاسند و فرهنگ را یکسان سازند،  مهم ترین ابزار برای آن ها آموزش و پرورش است . در این صورت آموزش و پرورش نهادی برای تولید همفکر در نظر گرفته می شود و معلم نیز باید چنین مسئولیتی را بر عهده گیرد . 

گزینش نیروی انسانی در آموزش و پرورش و سخت تر شدن آن در سال های اخیر نمونه بارز پررنگ تر شدن نگاه فوق است . نگاهی که گمان می کند با به کارگیری طلاب حوزه های علمیه در مدرسه ، دینی تر کردن محتوای آموزشی و سخت تر کردن گزینش عرصه فرهنگ را در دست خواهد گرفت . 

مقاومت دانش آموزان در برابر  این سیاست ها به تنش آلود شدن معلمی انجامیده است .

بررسی جایگاه معلم در آموزش و پرورش شهروند محور و توسعه گرا در صدای معلم

 معلمی در طول یک قرن گذشته در بیشتر موارد به دلیل ناهماهنگی بین سیاست و فرهنگ این تنش را تجربه کرده  است . در شرایط فعلی نیز رویکرد ایدئولوژیک سنت گرای سیاست به عرصه فرهنگ و آموزش و پرورش و جامعه متحول شده خواهان پذیرش تکثر  مهم ترین عامل شکل گیری تنش در سطح مدرسه است .

نگاه  ایدئولوژیک رسمی معلم را در جایگاه تربیت کننده همفکر می داند . در این فضا مدرسه نهادی پرتنش است و معلمی به عنوان یک شغل در میانه فرهنگ و سیاست با استهلاک روبه رو می شود .

بررسی جایگاه معلم در آموزش و پرورش شهروند محور و توسعه گرا در صدای معلم

 روز معلم  بیش از آنکه روز  تبریک به معلم باشد روزی است برای یادآوری  اینکه عرصه معلمی  با معضلات اساسی به سر می برد. معضلی که به دلیل تلاش برای یکسان کردن فرهنگ از سوی سیاست شکل گرفته است .  

نگاه شهروند محور به مسئله فرهنگ و پذیرش تکثر آن اولین گامی است که باید  برداشته شود . جایگاه معلم در آموزش و پرورش شهروند محور و توسعه گرا با آموزش و پرورش به عنوان نهاد تولید همفکر  تفاوت اساسی دارد.

بررسی جایگاه معلم در آموزش و پرورش شهروند محور و توسعه گرا در صدای معلم

نوسازی جایگاه معلمی با توجه به  تغییر در مناسبات فرهنگی و اجتماعی امری است که نیازمند فهم مجدد فرهنگ از منظر سیاست است . 

تا زمانی که نهاد سیاست تکثر در عرصه فرهنگ و  کارکرد شهروند محور آموزش و پرورش را نپذیرد معلمی  همچنان یک مسئله خواهد  ماند .  به این ترتیب نه  تحولی در عرصه معیشت رخ می دهد و نه منزلت معلم  ارتقا می یابد .

روز معلم دراین  صورت در حد شعار های فعلی باقی می ماند .


 ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

بررسی جایگاه معلم در آموزش و پرورش شهروند محور و توسعه گرا در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

حسين نوري‌نيا: دكتر حسن عشايري دانش‌آموختة دانشگاه فرايبورگ آلمان در رشتة مغز و اعصاب است. در همان دوران تحصيل، تخصص روان پزشكي را هم گذراند و پس از آمدن به ايران در دانشگاه علوم پزشكي ايران مشغول تدريس و تحقيق شد.  ايشان به جهت اعتقاد به كار جمعي و تأكيد بر ضرورت شكل‌دادن به سازمان‌هاي مردم‌نهاد در راه‌اندازي و فعاليت انجمن‌هاي حمایت از حقوق کودکان، انجمن تلاشگران سلامت، انجمن دوستى ایران و آلمان، آسیب دیدگان اجتماعى، انجمن فرهنگى آریان پور، انجمن کاربرد موسیقى در بهداشت جسم و روان نقش موثري داشته‌اند.

دكتر عشايري عضو مجموعه‌اي از استادان و پژوهشگراني است كه تاكنون هفت دوره سمپوزيوم نوروپسيكولوژي را در ايران برگزار كرده‌اند و در تلاش هستند تا انجمن نوروپسيكولوژي ايران را راه‌اندازي كنند. با ايشان در اتاق كارش در دانشكده و پس از كلاس دكتري گفت و گو كرديم. در حين گفت و گو بود كه دو خانواده كودكان خود را نزد دكتر آوردند و دكتر با حوصله آنان را معاينه كرد و توصيه‌هاي تخصصي خود را ارائه داد.

منتشرشده در دیدگاه

گروه گزارش/

پیش تر گفت و شنود « صدای معلم » با « احمد عابدینی ، معاون پیشین دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش » حول موضوع « تسری امتحانات نهایی به پایه های دهم و یازدهم » و کارکرد نهادهایی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی در ورود به مسائل آموزش و پرورش منتشر شد . ( این جا )

آن چه در زیر می آید ؛  ادامه گفت و گوی این رسانه با آقای عابدینی در موضوع » انتخابات و کارکرد  حرفه ای و تخصصی نهاد آموزش در ایران » است .

بخش سوم این گفت و شنود را می خوانید .

منتشرشده در گفت و شنود
سه شنبه, 10 بهمن 1402 14:34

مدارس "مسجد محور " و چند پرسش ؟

نقدی بر مدارس مسجد محور در صدای معلم  « تربیت » وظیفه ی اصلی نهاد آموزش و پرورش است . طبق گفته ی دکارت دو کار در دنیا سخت ترین است : اول سیاست ، دوم تربیت . پرورش و تربیت این مسولیت خطیر بر عهده ی دو تن می باشد :

اول مادر دوم معلم.

نظر به اینکه آموزش و پرورش هر کشور آینه تمام نمای آن کشور است و مقطع ابتدایی ابتدای آن کشورتلقی میشود ،متاسفانه بعد از انقلاب اسلامی هیچ گاه این نهاد مهم اولویت دولتها نبوده است .

مجموعه ای که همیشه با کسری بودجه و کمبود معلم متخصص و بی انگیزگی معلمان کارآمد مواجه بوده است . کسری بودجه ای که بیشترین خسارت را به امر مهم پرورش وارد کرده است .

عدم حضور وزرای کارآمد و متخصص که با شیوه ی پلکانی و از بدنه ی سازمان بر مسند وزارت تکیه زده باشند موجب شده است بر پیکره ی آموزش وپرورش توسط افراد نابلد ضربات متعددی وارد شود.

نقدی بر مدارس مسجد محور در صدای معلم

در این بین رضا مراد صحرایی کارنامه ای عجیب داشت !

دکتر زبان شناسی که با گچ و تخته و کلاس ابتدایی بیگانه است. تصمیمات عجیب و غریب و آسیب زایی که یک باره رسانه ای می شد خاطر جامعه ی آموزشی را مشوش می کرد. تغییر یک باره 20 هزار مدیر، ادغام رشته های نظری، اعلام یک باره تغییر گسترده محتوا و متون درسی ،حمایت بی چون و چرا از مدارس غیر انتفاعی و شهریه ی حاکم بر مدارس در رسانه ملی، آموزش زبان چینی در مدارس و اینک مدارس مسجد محور و..

« مدرسه مسجد محور » زنگ خطری برای دین و آموزش و پرورش است. باید رابطه مدرسه و مسجد تبیین شود.

نقدی بر مدارس مسجد محور در صدای معلم

مشخص نیست در مسجد چه رویکردی تبیین می شود که در عصر حاضر می تواند تبدیل به مدرسه شود ؟

 نقدی بر مدارس مسجد محور در صدای معلم در صدر اسلام ؛ مساجد به عنوان پایگاه سیاسی عبادی مهم با هدف عبادت ،حفظ و کتابت قرآن شکل گرفت .

با نوگرایی جامعه ی آن زمان رفته رفته ،خواندن نوشتن و حفظ قرآن به مکتب خانه ای که در جوار مساجد شکل گرفته بود سپرده شد . حتی حوزه های علمیه هم کلاس هایش در داخل مساجد برگزار نمی شود. چون کارکرد مدارس- علی الخصوص مدارس ابتدایی از منظر مکان و فضا- جدای از مساجد است.

مدرسه یک نهاد کوچک از سازمان عظیم آموزش و پرورش است که دو عضو مهم آن معلم و شاگرد است که خروجی آن در بلند مدت ، انسان تراز اسلامی است . در حالی که به گفته ی رئیس دانشکده معارف دانشگاه امام صادق (ع ) ؛  « متولیان امور مسجد ۱۸ نهاد هستند و مسجد در کشور ما بین ۱۸ دستگاه توزیع شده است و هرکس متولی یک بخش است. اصلاً یکی از مشکلات ما امروز این است که یک وحدت فرماندهی در حوزه مساجد نداریم » .

با این توصیفات ؛ قرار است مدارس هم ذیل مساجد تعریف شود ؟!

سنی که روز حشر شفیعش « عمر » شود
کوری عصاکش کور دگر شود

مدارس مسجد محور چه خروجی و گزارش و پژوهشی در کارگروهایشان ارائه داده اند که ادعای موفقیت دارند؟

نقدی بر مدارس مسجد محور در صدای معلم

متولیان این مدارس باید چه ویژگی هایی داشته باشند؟ صرف داشتن تعهد و تقوا که نمی شود دایه ی مهربان تر از مادر شد.

شاید باز هم باید به این سوال تکراری و مهم در جامعه امروزی پاسخ محکم بدهیم که تخصص بالاتر است یا تقوا ؟

نقدی بر مدارس مسجد محور در صدای معلم

- نقش طلاب و روحانیت در این مدارس چیست؟ مدارس دولتی عادی در آموزش پرورش ما یتیم شده و توسط مدارس خصوصی و مدارس دولتی خاص در حال بلعیده شدن هستند .

- متون و محتوای درسی و پرورشی مورد نظر در این مدارس چیست؟

- چه خانواده ها و اقشاری از جامعه تمایل دارند تا فرزندانشان در این مدارس تحصیل کنند؟

- هزینه و بودجه این مدارس از کجا تامین می شود؟

- آیا نباید نگران بود که تحجر در بستر آموزش این گونه مدارس شکل بگیرد؟

نگاه و مروری به مدارس مذهبی پاکستان داشته باشیم.

نقدی بر مدارس مسجد محور در صدای معلم

سال 1367 که تاسیس مدارس غیرانتفاعی تصویب شد و آموزش در این کشور کالا شد ؛ به تدریج شاهد ظهور مدارس متفاوتی با دلایل مختلف شده ایم. مانند همسر فلان مسئول که گفتند مدرسه غیرانتفاعی تاسیس کردیم چون مدرسه مناسبی برای پسرم وجود نداشت ...

ثروتمندان و سیاسیون و مسئولین خاص و دانشگاهیان و اینک مذهبیون هم با همین سطح تفکر بهتر دیدند فرزندانشان جدای از سایر اقشار جامعه اولین تجربه ی اجتماعی شدن شان را در محیطی کاملا ایزوله و جدای از سایر اقشار سپری کنند. با این روندی که سپری شد تشکیل مدارس مسجدمحور دور از انتظار نبود.

منیّت و خودخواهی و خود برتربینی عده ای هر قشری را به یک سو به انزوای آموزشی کشاند.

مدارس دولتی عادی در آموزش پرورش ما یتیم شده و توسط مدارس خصوصی و مدارس دولتی خاص در حال بلعیده شدن هستند .

نقدی بر مدارس مسجد محور در صدای معلم

در این آشفته بازار تنها راه علاج این است شیوه نامه ای تدوین شود که مدارس عشایری، شبانه روزی، استثنایی و اقلیت ها باید باقی بمانند و اما مدارس بزرگسالان، راه دور، تطبیقی، ایثارگران، شاهد، سمپاد، نمونه دولتی و هیات امنایی مسجد محور و.... « باید » که با مدارس دولتی عادی ادغام شوند.

مطالبه ی منطقی و بنیادین ؛

حذف تمامی مدارس غیردولتی با عناوین مختلف و ادغام آنها با مدارس دولتی است.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر مدارس مسجد محور در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

بررسی دلایل ناتوانی وزیر امور خارجه ایران در روخوانی متن انگلیسی و جنس دغدغه های مسئولان نظام آموزشی در صدای معلم

ناتوانی وزیر امور خارجه از خواندن متنی که به زبان انگلیسی است، تعجب و تأسف بسیاری را برانگیخت تا آنجا که پرسش‌هایی مهم از قبیل پیام و محتوای آن متن چه بوده است یا پرسش در مورد چرایی ناتوانی یک وزیر از خواندن یک متن ساده‌ی انگلیسی، به فراموشی سپرده شد. آنچه از اهمیت برخوردار است، هماهنگی و تابعیت از نهادهای قدرت و عمل بر اساس ایدئولوژی مسلط است.

در این نوشتار علل ناتوانی در خواندن آن متن، مورد بررسی قرار گرفته می‌شود :

1. به طور کلی، نظام آموزشی ایران سال‌هاست از بحران‌های فراوانی رنج می‌برد. در واقع در این حوزه، هیچ گوش شنوایی برای شنیدن مطالبات، انتقادات و راهکارهای معلمان و کارشناسان آموزشی وجود ندارد.

معلمان، مدت‌های مدید و به شیوه‌های گوناگون، کمبودها، نارسایی‌ها و بحران‌هایی را که در نظام آموزشی وجود دارد و آن را ناکارآمد کرده است، تحمل کردند، در حد توان و حتی بیشتر از آن برای حل آنها تلاش کردند، نوشتند، فریاد زدند و اعتراض کردند اما نه تنها گوش شنوایی نیافتند بلکه هزینه‌های فراوانی را نیز بر ایشان تحمیل کردند.

بررسی دلایل ناتوانی وزیر امور خارجه ایران در روخوانی متن انگلیسی و جنس دغدغه های مسئولان نظام آموزشی در صدای معلم

برای آن که وضعیت بحرانی نظام آموزشی را دریابیم کافی است نگاهی به معدل دانش‌آموزان در سال 1402 داشته باشیم:

این آمار نشان می‌دهد یادگیری و انتقال معلومات به دانش‌آموزان در یک وضعیت بحرانی قرار دارد به گونه‌ای که هر سال بدتر از سال قبل می‌شود: «میانگین کشوری نمرات دانش‌آموزان در امتحانات نهایی خرداد ۱۴۰۲ در رشته تجربی ۱۱.۲۳، رشته ریاضی ۱۰.۷۹، رشته انسانی ۸.۷۵ و در رشته معارف ۱۰.۵۶ بوده است».

برای رفع بحران‌های مختلفی که در نظام آموزشی وجود دارد، چه تدابیری در نظر گرفته شده است؟

بررسی دلایل ناتوانی وزیر امور خارجه ایران در روخوانی متن انگلیسی و جنس دغدغه های مسئولان نظام آموزشی در صدای معلم

اگر نگاهی به مهم‌ترین دغدغه‌های این روزهای مسئولین نظام آموزشی داشته باشیم به عمق بحران پی می‌بریم: استخدام 3000 طلبه‌ی آشنا به تعلیم و تربیت، راه‌اندازی مدارس وابسته به حوزه علمیه و فراهم کردن امکان حضور طلاب جهادی در مدارس در قالب طرح امین آن هم نه در زمان کلاس‌های رسمی بلکه با حضور در دفتر مدرسه، زنگ‌های تفریح و یا کلاس‌های فوق برنامه این امر انجام می‌شود.

در مورد درس زبان‌های خارجی و به طور خاص، انگلیسی این وضعیت بدتر است. شاید پربیراه نباشد اگر گفته شود که در میان تمامی درس‌هایی که تدریس می‌شود، زبان انگلیسی و معارف دینی کمترین میزان یادگیری و موفقیت آموزشی را در میان دانش‌آموزان دارند.

بررسی دلایل ناتوانی وزیر امور خارجه ایران در روخوانی متن انگلیسی و جنس دغدغه های مسئولان نظام آموزشی در صدای معلم

آموزش زبان، پیچیدگی‌ها و مهارت‌های خاص خود را دارد، حداقل، به لابراتوار، کتابخانه و فیلم‌های آموزشی فراوانی نیاز دارد که هیچ کدام از آنها در مدارس یافت نمی‌شود. علاوه بر این، در مورد سن آموزش زبان، مطالب درسی، روش تدریس و ساعات اختصاص یافته به درس زبان نیز انتقادات فراوانی وجود دارد.

2. معیارهای سیستم گزینش، دومین عاملی است که در پدید آمدن این وضعیت تأثیر دارد. برای این سیستم، تسلط بر زبان انگلیسی و حتی دانش سیاسی و حقوقی در اولویت نیست. آنچه از اهمیت برخوردار است، هماهنگی و تابعیت از نهادهای قدرت و عمل بر اساس ایدئولوژی مسلط است. به همین دلیل، بسیاری از کسانی که واجد توانایی‌های لازم برای تصدی این مقام و موقعیت سیاسی هستند، کنار گذاشته و نادیده گرفته می‌شوند.

بررسی دلایل ناتوانی وزیر امور خارجه ایران در روخوانی متن انگلیسی و جنس دغدغه های مسئولان نظام آموزشی در صدای معلم

3. معمولاً کسانی که عزت نفس دارند، سعی می‌کنند مرتکب چنین خطاهای آشکاری نشوند. ممکن است با تلاش و کوشش فراوان، نواقص و ناتوانی‌های خود را رفع کنند یا اگر فاقد استعداد لازم برای یادگیری زبان هستند، حداقل، خاموشی اختیار کنند.

سعدی (علیه الرحمه) داستان زیبایی دارد که این وضعیت را به خوبی توصیف می‌کند، در حکایت 13 باب چهارم در فواید خاموشی آمده است:

یکی در مسجد سنجار به تطوّع بانگ گفتی به ادایی که مستمعان را از او نفرت بودی. و صاحب مسجد امیری بود عادل نیک‌ سیرت، نمی‌خواستش که دل‌آزرده گردد. گفت: ای جوانمرد! این مسجد را مؤذنانند قدیم. هر یکی را پنج دینار مرتب داشته‌ام. تو را ده دینار می‌دهم تا جایی دیگر روی.

بر این قول اتفاق کردند و برفت. پس از مدتی در گذری پیش امیر باز آمد. گفت: ای خداوند! بر من حیف کردی که به ده دینار از آن بقعه به در کردی که اینجا که رفته‌ام، بیست دینارم همی‌دهند تا جای دیگر روم و قبول نمی‌کنم! امیر از خنده بی‌خود گشت و گفت: زنهار تا نستانی که به پنجاه راضی گردند!


به تیشه کس نخراشد ز روی خارا گل
چنان که بانگ درشت تو می‌خراشد دل

( دیدگا: کانال رسمی خالد توکلی )


بررسی دلایل ناتوانی وزیر امور خارجه ایران در روخوانی متن انگلیسی و جنس دغدغه های مسئولان نظام آموزشی در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

خبر نشست پارادوکس پرورش ذهن باز در نظام تعلیم و تربیت بسته با تاکید بر برنامه درسی در صدای معلم

نشست تخصصی « پارادوکس پرورش ذهن باز در نظام تعلیم و تربیت بسته با تاکید بر برنامه درسی » با سخنرانی « ایرج خوش خلق ، عضو هیات علمی بازنشسته پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش » در « خانه اندیشمندان علوم انسانی » برگزار می شود .

زمان : سه شنبه 12 دی ماه 1402 ساعت 17 تا 19

مکان : خیابان استاد نجات اللهی ( ویلا ) ، بوستان ورشو ، خانه ی اندیشمندان علوم انسانی ، سالن حافظ

پایان پیام/


 ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

خبر نشست پارادوکس پرورش ذهن باز در نظام تعلیم و تربیت بسته با تاکید بر برنامه درسی در صدای معلم

بررسی تغییر موضع طالبان افغانستان در مورد تحصیل و آموزش دختران در صدای معلم  شیر محمد عباس استانکزی، معاون سیاسی وزارت خارجه طالبان، روز پنجشنبه، ۱۶ آذر (۷ دسامبر) از رهبری رژیم طالبان خواست که مدارس به روی همه شهروندان این کشور باز باشند، تا مشکل «امارت اسلامی» با همسایگان و جهان حل شود. 

معاون وزارت خارجه طالبان که از چهره‌های مذاکره کننده طالبان با آمریکا بود و مدعی بود که این گروه تغییر کرده‌اند، گفت: «تلاش کنید که دروازه‌های آموزش را به روی همه باز کنید، امروز یگانه مشکل ما که با کشور خود یا همسایه و جهان داریم، بالای آموزش است و امروز اگر کشورها از ما فاصله می‌گیرند، از ما ناراحت می‌شوند یا از ما گله دارند، به‌خاطر همین آموزش است.» 

او در مراسم فارغ‌التحصیلی شماری از دانشجویان گفت که ادامه تعطیلی مدارس یکی از دلایل عمده فاصله گرفتن مردم و برخی از کشورها از رژیم طالبان است.  

این مقام ارشد طالبان گفت : «محروم کردن شهروندان افغان از حق آموزش، تجاوز آشکار و ظلم» است.» 

او گفت: «این حق هر کس است، حق طبیعی است که خدا و رسول برایش داده است، حقی است که طبیعت و جامعه داده است، چطور می‌شود کسی این حق را بگیرد. اگر کسی این حق را بگیرد، در مقابل افغان‌ها و مردم این کشور تجاوز آشکار و ظلم است.» 

عباس استانکزی یکی از چهره‌های کلیدی در هیئت مذاکره‌کننده طالبان با آمریکا بود که باعث شکل‌گیری توافقنامه دوحه در ۲۹ فوریه ۲۰۲۰ شد. او در آن زمان در مصاحبه با رسانه‌ها مدعی بود که رهبران این گروه نسبت به نیمه دوم دهه ۹۰ میلادی، دوره نخست حاکمیت این گروه در افغانستان، تغییر «مثبت» کرده‌اند و حقوق زنان و شهروندان مصون است.

بررسی تغییر موضع طالبان افغانستان در مورد تحصیل و آموزش دختران در صدای معلم

عباس استانکزی در هنگام گفت‌وگوهای دوحه - قطر - KARIM JAAFAR / AFP

 

او به جامعه جهانی و آمریکا اطمینان داده بود که دختران و زنان را از حق کار و آموزش محروم نخواهند کرد.  

اما با سلطه‌ دوباره طالبان بر افغانستان، ممنوعیت آموزش دختران از نخستین اقدامات این گروه بود. طالبان میلیون‌ها دختر را از رفتن به مدرسه و دانشگاه محروم کردند و این دختران در خانه و در انزوا به سر می‌برند. برخی از این دختران به بیماری‌های روحی مبتلا شده‌اند. 

بررسی تغییر موضع طالبان افغانستان در مورد تحصیل و آموزش دختران در صدای معلم

با تعطیلی مدارس دخترانه، آمار ازدواج‌های زیر سن قانونی و اجباری در میان دختران افزایش یافته است. برخی از خانواده‌ها معتقدند که طالبان هرگز مدارس و دانشگاه‌ها را باز نمی‌کنند و به همین دلیل به ازدواج دخترانشان فکر می‌کنند.   طالبان میلیون‌ها دختر را از رفتن به مدرسه و دانشگاه محروم کردند و این دختران در خانه و در انزوا به سر می‌برند. برخی از این دختران به بیماری‌های روحی مبتلا شده‌اند

برخی از دختران به شکل زیرزمینی و مخفیانه دوره‌های آموزشی را در افغانستان سپری می‌کنند، اما شمار کمی از دانش‌آموزان دختر امکان شرکت در این‌گونه مدارس را دارند. شماری از خانواده‌ها نیز پس از اینکه دخترانشان از رفتن به مدرسه محروم شدند، افغانستان را به مقصد کشورهای خارجی ترک کردند. 

محرومیت دختران و زنان از کار و آموزش باعث اعتراض‌ و راهپیمایی زنان در افغانستان شد، اما طالبان با زور اسلحه این اعتراض‌ها را سرکوب و شماری از زنان معترض را نیز بازداشت کردند. 

بررسی تغییر موضع طالبان افغانستان در مورد تحصیل و آموزش دختران در صدای معلم

افغانستان زیر حاکمیت طالبان به تنها کشور در جهان تبدیل شده است که دختران در آن از حق آموزش و کار محروم شده‌اند و هیچ چشم‌انداز روشنی مبنی بر بازگشایی مدارس و دانشگاه‌ها وجود ندارد.  

ملا هیبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان و شماری دیگر از مقام‌های تندرو این گروه، از ممنوعیت آموزش دختران و تعطیلی مدارس و دانشگاه‌‌ها حمایت می‌کنند و به همین دلیل تمایلی برای بازگشایی مدارس ندارند.  

بررسی تغییر موضع طالبان افغانستان در مورد تحصیل و آموزش دختران در صدای معلم

جامعه جهانی و نهادهای مدافع حقوق‌ بشر از طالبان خواسته بودند که دختران را از حق کار و آموزش محروم نکنند، اما طالبان به این درخواست‌ها اعتنایی نکردند. 

هیچ کشوری تاکنون رژیم طالبان را به رسمیت نشناخته است. جامعه جهانی بارها از طالبان خواسته است که به حقوق‌ بشر و حقوق زنان پای بند باشند.  

ایندیپندنت فارسی


بررسی تغییر موضع طالبان افغانستان در مورد تحصیل و آموزش دختران در صدای معلم

منتشرشده در آموزش تطبیقی
صفحه1 از15

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور