اکثریت غالب مدیران در لحظات حساس که باید رفتار مناسبی از خودشان بروز بدهند تا اعتماد معلمان را جلب کنند، برخورد مناسبی نمیکنند.
خطاهای مدیریتی اغلب به دلیل فقدان هوش عاطفی در مدیران است که شامل مواردی از قبیل مدیریت ذرهبینی، زورگویی، خودشیفتگی، عدم قطعیت میشود.
به عنوان یک مدیر از این نترسید که نشان دهید شما هم یک انسان هستید و اشتباه میکنید.
اگر شما هم از آن دسته مدیرانی هستید که نمیتوانند با کارمندان زیردست خود ارتباط واقعی برقرار کنند، به این نکته توجه کنید:
مطابق نتایج حاصل از نظرسنجی سازمان اینترکت - هریس که به صورت آنلاین با مشارکت حدود هزار نفر از افراد شاغل در آمریکا انجام شد، ۹۱ درصد از کارمندان میگویند که مشکلات در برقراری ارتباط میتواند مدیران را از سمت خود پایین بیاورد.
در این نظرسنجی، کارمندان به آن دسته خطاهای مدیریتی اشاره کردند که به دلیل فقدان هوش عاطفی در میان مدیران سازمانهای سودآور ناشی میشود، از جمله مدیریت ذرهبینی، زورگویی، خودشیفتگی، عدم قطعیت و سایر موارد دیگر.
مهمترین مشکلات ارتباطی که به گفته کارمندان مانع کارآمدی مدیران سازمانها میشود به ترتیب زیر است :
یکی از مسائلی که در وزارت عریض و طویل آموزش و پرورش باید مورد توجه قرار گیرد، این است که مدیران مدارس بیاموزند در جمع انسانها و تشکلهای دیگر، در پی تحقق اهداف جمعی و ملی باشند؛ بنابراین، بیتوجهی به اهداف جمعی و نارساییهای گسترده در توجه به مسائل کلان ملی، آسیبهای جبران ناپذیری بر پیکره نحیف آموزش و پرورش خواهد زد و متاسفانه این روند هرساله نمایان تر می شود.
جریان مصادره مدارس و روند آموزشی و تربیتی آن به نفع خواسته های مدیران آموزشگاه های شهری در سالهای اخیر با سرعت بیشتری در حال جریان است و هر روزه بر سرعت آن افزوده می شود، مصادره ای که در کوتاه مدت خوشایند مدیران است و در بلند مدت ضربه ای مهلک بر تن فرسوده این نظام آموزشی خواهد زد.
این روند آنقدر نخ نما و بلد شده است که مدیران آن را جزئی از مدیریت خوب و قاطع خود می دانند و در جمع های مدیریتی شان آن را به عنوان سندی از موفقیت و تعالی مدیریت مدرسه می دانند، آیا خود شیفتگی در پیشبرد اهداف والای آموزشی موثر واقع خواهد شد؟
آیا زمان آن نرسیده در وهله اول مدیران آموزشگاهی، خود بر روند مدیریت خودشان نظارت کرده و جایگاه وجودی مدیریت خود را بر روی این صفحه گسترده نظام آموزشی مشخص کنند؟
براساس جدول نظر سنجی سازمان اینترکت - هریس باید پرسید که دقیقا کدام یک از موارد آن در مدارس اجرایی می شود. اگر نظر سنجی ای مانند آن در مدارس شهری کشور اجرایی شود آیا به این نتیجه نمی رسیم که مدیران مدارس شهری از بالاترین نقطه دماغ فیل افتاده اند؟
بنا به گفته معاونت پرورشي و فرهنگي وزارت؛ مهدی فیض در مراسم بیستمین دوره انتخابات شورای دانش آموز، ماموریت ما مدرسه داری نیست. باید این جمله را در دفتر کار تمام مدیران آموزشگاهی قاب گرفت و هر روز به آن خیره شد تا به آن نقطه برسیم که مدیران مبصر مدرسه نیستند آنها نقش تسهیل کننده (facilitator) امور مدرسه را دارند اما متاسفانه خود سد بزرگی در جهت اجرای روند آموزشی شده اند.
آیا زمان آن نرسیده در وهله اول مدیران آموزشگاهی، خود بر روند مدیریت خودشان نظارت کرده و جایگاه وجودی مدیریت خود را بر روی این صفحه گسترده نظام آموزشی مشخص کنند پاسخگوی وضعیت موجود چه کسی خواهد بود ؟
سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش در دوره آموزشی تامین مدرسی راهبران، برنامه تعالی مدیریت مدرسه این نقیصه را بر دوش نبود سیستم جامع کنترل و ارزیابی مدیران می داند، "امروز ما از نبود یک نظام کنترل و کیفیت که بتواند پیشرفت و یا پس رفت مدیران آموزشی را به صورت دقیق ارزیابی کند محروم هستیم"اما وضعیت مدیریت مدارس وخیم است آن چنانکه برخی پا را از خودکامگی در مدرسه هم فراتر گذاشته و از توهین مستقیم به مسئولین بالادستی هم واهمه ای ندارند و در برابر سیستم های کنترلی و نظارتی آن چنان سر را بالا می گیرند و دلگرم به دلگرمی های پشت پرده هستند که از یک بازخواست ساده هم ترس بر اندام بالا دستی ها جاری می شود.
در چنین شرایطی آیا صحبت از ارتقای مدیریت و تعالی آن راه را یرای سعادت مدارس هموار می کند؟ این سیستم های ارزیابی و کنترل چه زمانی به روزرسانی و جامع خواهند شد؟
آیا باید به این تیجه رسید که مدیران مدارس شهری از دماغ فیل افتاده اند؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان