در روزهای اخیر یک بخشنامه آموزش و پرورش خبرساز شد .
خبرگزاری فارس در خبری با عنوان " معلمان آزمایش میشوند/ سنگ کلیه، آلزایمر، لهجه غلیظ و کشیدن سیگار و قلیان مانع معلمی است+ لیست تمام بیماریها " شرایط جدید برای برای پذیرش معلمان جدید را اعلام کرد .
در ابتدای این خبر آمده بود :
" افرادی که از این پس میخواهند وارد شغل معلمی و آموزش و پرورش شوند، باید شرایط و ضوابط ورود به این دستگاه را داشته باشند .
مرکز برنامهریزی نیروی منابع انسانی و فناوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش، شیوهنامه مصاحبه اختصاصی داوطلبان ورود به دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی را منتشر کرد.
این شیوهنامه مطابق بند یک و 2 ماده 12 قانون گزینش معلمان و کارکنان آموزش و پرورش تهیه و تدوین شده و بر اساس آن معلمانی که وارد آموزش و پرورش میشوند نباید بیماریهای مندرج در این شیوهنامه را داشته باشند.
در این دستورالعمل فهرست بیماریهایی که مشمول ممنوعیت استخدام در آموزش و پرورش هستند با جزئیات کامل توضیح داده شده است .
پس از انتشار این خبر برخی از فعالان ، رسانه ها و منتقدان شروع به نقد این دستور العمل صادره از سوی وزارت آموزش و پرورش کردند .
با نگاهی به محتوای اکثر این نقدها کانون اصلی این انتقادات متوجه چند موضوع بود که شامل دارا بودن لهجه غلیظ در تکلم کلمات فارسی ، بند مربوط به بیماریهای زنان و برخی نقایص مانند نابینایی و... بود .
این منتقدان مهم ترین دلیل برای مخالفت با این دستورالعمل را تضاد و نیز تعارض با حقوق شهروندی ذکر می کردند .
نکته مهم و البته تاسف آور این بود که اکثر و یا همه این منتقدان نظری در مورد " کلیت " این دستورالعمل ارائه نکرده بودند و از آن همه شرایط و ضوابط فقط چند مورد کوتاه را برجسته کرده بودند .
به نظر می رسید که این نقدها بیش از آن جنبه اصلاح گری داشته باشد لغو کلیت این دستورالعمل را هدف گرفته بود !
حتی خبرگزاری فارس که این خبر را منتشر کرده بود ذوق زده شده و در گزارشی که با عنوان " گزارش فارس باعث تغییر در شیوهنامه جذب معلمان شد/ چهاربند: شیوهنامه اصلاح شد و متنش را هم از روی سایت برداشتیم " منتشر کرد چنین نوشت :
"خبرگزاری فارس در تاریخ اول شهریورماه گزارشی تحت عنوان «معلمان آزمایش میشوند/ سنگ کلیه، آلزایمر، لهجه غلیظ و کشیدن سیگار و قلیان مانع معلمی است+لیست تمام بیماریها» منتشر کرد و تمام جزئیات مربوط به بیماریهایی که امکان شغل معلمی را سلب میکرد، منتشر شد.
پس از گزارش فارس بود که شبکههای اجتماعی شروع به کار رسانهای و دست به دست کردن این خبر کردند و در نهایت برخی مسئولان نظام هم در خصوص آن اظهار نظراتی داشتند. "
پس از گذشت حدود 4 دهه هنوز واژه " معلم حرفه ای " و " آموزش ( و پرورش ) " تخصصی در ادبیات آموزشی ما تعریف نشده است .
معیارهای " گزینش " معلمان هنوز در ابهام قرار دارند و جالب آن که منتقدانی که این چنین این دستورالعمل را زیر یر تیغ " انتقاد " گرفته اند و دلواپس پایمال شدن " حقوق شهروندی " هستند ؛ یک بار صریح و به صورت تخصصی عملکرد " هسته های گزینش " را مورد نقد و نقادی قرار نداده اند !
بارها همین منتقدان و خیلی ها از " جایگاه نازل معلمان " در جامعه انتقاد کرده اند و البته در اکثریت قریب به اتفاق این نقدها ، نوک اصلی حمله متوجه راس بالای هرم بوده است غافل از آن که " نقش اصلی " را فراموش کرده اند و به این اصل تاریخی و لایتغیر بی توجه هستند که :
" شرف المکان بالمکین "
هنوز بین مسئولان در فرآیند جذب و گزینش نیرو توافقی وجود ندارد .
برخی مانند " حاجی بابایی " دائما عنوان می کنند که تمام نیروهای مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش باید از طریق " دانشگاه فرهنگیان " جذب شوند و این در حالی است که دانشگاه فرهنگیان با خروجی حدود 5 هزار نیرو در سال بیش از 50 درصد به طور متوسط در سال " کسری بودجه " دارد !
هنوز معلمی که در این دانشگاه تربیت می شود فاقد معیارهایی مانند " تفکر انتقادی " که نخستین وزیربنایی ترین " مفهوم " در نظام های آموزشی مدرن هستند بوده و جرات نقد سیستم آموزشی به آن ها داده نمی شود .
در یادداشت پیشین نوشتم . ( این جا )
نگارنده در این جا به دنبال حذف و یا پاک کردن صورت مساله نیست ، اما باید دید که تجربه کشورهای توسعه یافته و یا عرف جهانی در مورد تامین نیروی انسانی آموزش و پرورش چه می گوید .
از نظر عرف جهانی ، آموزش عالی، عهده دار تربیت معلم از طریق دانشگاه ها و مثلا دانشکده های علوم تربیتی است.
در کشورهای صنعتی ، دانشگاه بر آموزش و پرورش اشراف دارد و در رشته های مختلف و مورد نیاز آموزش و پرورش ، کارشناس تربیت می کند و آن را دراختیار آموزش و پرورش و جامعه قرار می دهد.
در این کشورها ، دانشکده های علوم تربیتی ، عهده دار نظارت بر کیفیت آموزشی فارغ التحصیلان هستند و تا 4 سال معلم فارغ التحصیل خود را از طریق استاد و دانشجوی رشته رهبری و سیاست گزاری آموزشی تحت پوشش قرار می دهند . بدین ترتیب که دانشجوی رشته رهبری و یا مدیریت آموزشی با ارشدیت استاد درس خود ، نیارهای آموزشی ، فنی و ارتباطی معلمان را مورد ارزیابی قرار می دهد و بر اساس این نیازسنجی ، هر ساله در تابستان ، دانشکده علوم تربیتی ، کلاس های آموزشی در قالب رشد کارکنان برگزار می کند که تنگناهای تخصصی آن ها را مرتفع می کند و به همین ترتیب ، ارزشیابی دیگری در سال آینده از آن معلم در مورد کاربست آموزش ها در فرآیند آموزش به عمل می آورد و به همین ترتیب تا 4 سال ، دانشگاه بر ارزیابی معلم فعلی خود که دانشجوی قبلی خود باشد نظارت دارد و فرآیند کیفیت بخشی آموزش از این طریق به روز می شود .
درست کردن یک تشکیلات خاص با بودجه نسبتا بالا که به قول خود مسئولان آموزش و پرورش به تدریج در حال تبدیل شدن به پارکینگ وزارت آموزش و پرورش است در کنار حضور دانشکده های علوم تربیتی که سابقه ای طولانی تر ،قابل اتکاتر و تخصصی تر در زمینه های علمی و پژوهشی دارند نوعی موازی کاری و اتلاف بودجه عمومی است .
ضمن آن که قانون ، وظیفه وزارت آموزش و پرورش را تربیت نیرو تا پایان دوره متوسطه اعلام کرده است و الزامی برای وزارت آموزش و پرورش برای ورود به مقوله آموزش عالی تعیین نکرده است .
پیشنهاد می شود در این راستا ، تفاهم نامه ای میان وزارت آموزش و پرورش و نیز آموزش عالی در زمینه مدیریت منابع انسانی و تامین نیروی انسانی مورد نیاز آموزش و پرورش به تصویب برسد .
همان گونه که پیش تر نیز ذکر شد ، کار نظارت بر کیفیت آموزش و یا اصطلاحا کنترل کیفیت بر عهده دانشکده های علوم تربیتی گذاشته شود و وزارت آموزش و پرورش نیز به عنوان کارفرما به کارکردهای نظارتی و کنترل مبادرت ورزد .
به نظر می رسد با توجه با محدودیت منابع مالی و از آن جا که تنها 50 درصد بودجه مورد نیاز دانشگاه فرهنگیان به آن تزریق می شود ، این یک راه علمی و عملی برای نهادینه کردن یک تعلیم و تربیت تخصصی و مطابق استانداردهای جهانی و روز است ... "
با این حال به نظر می رسد سایه روزمرگی و نیز رسوب " اندیشه های ایدئولوژیک " آن چنان فربه شده است که فرصت نوآوری ، خلاقیت و بهره وری از برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان ستانده شده است .
بدون تردید سنگ بنای آموزش تخصصی و حرفه ای ، " معلم حرفه ای " است.
درون داد و یا ورودی به فرآیند تعلیم و تربیت باید از نوع " با کیفیت " و به اصطلاح " مرغوب " باشد .
فردی که جوهره معلمی نداشته باشد و یا فاقد استعداد ، علاقه و انگیزه کافی و وافی برای احراز این " حرفه " بوده و یا از سر " ناچاری " آن را برگزیده باشد ؛ اگر وزارت آموزش و پرورش هر نوع سرمایه گذاری و آموزش های جنبی را هم ارائه کند چیزی جز اتلاف منابع نخواهد بود ...
بنده از ابتدا نظر خود را در این مورد بیان کرده ام و از آن مصرا و مجدانه دفاع می کنم .
کار " احراز صلاحیت های حرفله معلمی و ارائه جواز معلمی و تدریس فقط یک ساز و کار دارد :
" سازمان نظام معلمی "
این سازمان در کنار دستگاه رسمی آموزش و پرورش هم باید بتواند شاخص ها و معیارهای مورد نیاز برای حرفه معلمی را در این نظام آموزشی احصا و قانونی کند و هم باید اختیارات لازم را برای سنجش و ارزیابی مستمر در چارچوب " مدیریت کیفیت جامع " ( 1 ) داشته باشد .
بیشتر این جا را مطالعه کنید .
نظرات بینندگان
دلسوزان واقعی نباید تحت تاثیر جوسازی سودجویان قرار بگیرند و شر این دانشگاه کذایی رو از سر آموزش و پرورش بردارند.
بدبختانه این دانشگاه محلی برای نفوذ باند فاسد در آموزش و پرورش شده که با کمترین سطح سواد خود را هیت علمی کرده اند.
باید تربیت معلمان همانند همه جای دنیا در بهترین دانشگاهها در یک محیط سالم از لحاظ علمی و اجتماعی، صورت پذیرد.
من معلم با سخت شدن شرایط استخدام فرهنگیان و حتی چکاب معلمان هر 2سال یکبار توسط سازمان نظام معلمی و انجمن صنفی فراگیر فرهنگیان موافقم فقط بشرط تغییر قابل توجه در معیشت ومنزلت معلمان
دوست عزیز
آقا/ خانم معلم
از لطف شما ممنونم .
سازمان نظام معلمی تشکیلاتی در دو بعد " معیشت " و " منزلت " است .
مهم این است که از مسیر خود منحرف نشود .
پایدار باشید .
آقای پورسلیمان مهم نیست کدام خبرگزاری مشکلی را طرح میکند ، مهم خود مشکل است که باید حل شود، بنده ترک زبان و دارای لهجه غلیظ ترکی هستم و هیچگاه در رساندن مطلب مشکلی نداشتم، مهمترین فاکتور معلمی آگاهی و داشتن منش خوب انسانی است ، معلم باید از هر نظر قوی باشد ، مثل جسارت، علم و سواد و سلامتی جسمی و روحی و سلامت روانی و شخصیتی ، در کشور کثیرالمله ای مثل ایران داشتن لهجه امر طبیعی است به نظرم نویسندگان این بخشنامه خیلی ناشی گری کرده اند.
دوست عزیز
در جامعه ما ؛ " منبع خبر " به اندازه " محتوای خبر " مهم است .
اتفاقا منبع خبر تا حد زیادی سمت و سوی خبر را هم مشخص می کند .
به نظرم اگر به مساله " بومی گزینی " توجه عملی و کافی شود این مسائل نیز حل خواهد شد .
باید به این مساله نگاهی جامع و علمی داشت .
پایدار باشید .
ولی فکر میکنم شعار نگاه علمی صرفا وسیله ای شده است تا بقیه ساکت شوند و بس ، لطفا چند نظر علمی در زمینه عدم داشتن لهجه در آموزش با ذکر منبع و آنچه دقیقا آزمایش شده باشد بیان کنید؟، این مطالب را وقتی میخانم به یاد شعار پهلوی می افتم : " یک ملت و یک زبان"
دوست عزیز
بحث من در این جا "آموزش دو زبانه " و یا قومیت ها نیست .
موضوع اصلی بازخوانی گزینش نیرو برای دستگاه مهم تعلیم و تربیت است .
قرار نیست به خاطر چند بند اصل موضوع را به حاشیه برد .
حرف من این است که انتخاب نیرو برای آموزش و پرورش باید قاعده مند ، علمی و مطابق استانداردهای جهانی و یا نزدیک به آن باشد .
پایدار باشید .
سلام
بنده قبول دارم که در برخی موارد مبالغه شده است .
مهم سلامت روانی و روحی است که کلا به حاشیه برده شده است .
اما باید سعی کنیم که گزینش نیرو برای وزارت آموزش و پرورش ضابطه مند و قانونی شود .
نشود که هر وزیری مطابق میل و سلیقه خود به صورت فله ای نیرو وارد آموزش پرورش کند!
نشود که چند نیروی حق التدریس پس از چند سال تدریس برای خود " حق آب و گل " قائل شده و با تجمع در مقابل نهادهایی مانند مجلس اصل موضوع به حاشیبه برود ...
باید از این ها دفاع کرد .
پایدار باشید .
دانش آشتیانی در جلسه تودیع و معارفه گفت: در تحولات سیاسی و فرهنگی معلم نقش اول را دارد.
اما متاسفانه رویکردهای امنیتی ، نگرش های تنگ نظرانه و کهنه ، معلمان عزیز را در نقاط دور و نزدیک در تنگنا قرار داده است".
بله جناب پورسلیمان؛
همین نگاه امنیتی باعث می شود که در مقابل تشکیل و کارکرد منطقی سازمان نظام معلمی، مقاومت صورت گرفته، و در صورت تشکیل هم، به دلیل اینکه حاکمیت نمی خواهد اختیارات حاکمیتی خود را کاهش یافته ببیند، و به فرموده وزیر سابق نگاه امنیتی سبب می گردد که این سازمان هم مانند سایر همنوعان خود از قبیل سازمان نظام پرستاری فاقد هر گونه کارکرد بوده و فقط عنوانی دهان پر کن را یدک بکشد!
سازمان نظام پرستاری هیچگاه نتوانست در سیستم پزشک سالار بهداشت و درمان؛ حقوق حقه پرستاران را مطالبه نماید! چون در این سیستم دستمزد پزشکان 100 برابر پرستاران است در حالیکه در کشورهای توسعه یافته 1/5 تا 3 برابر است!؟
آقای احمد
زمانی که در کارگروه تدوین سازمان نظام معلمی مشغول بازخوانی و تدوین طرح تشکیل سازمان نطام معلمی بودیم این موارد دیده شده است .
دبیر کل نظام پرستاری هم حضور داشتند و نظرات خود را بیان کردند .
باید سعی کنیم بدون پیش داوری نسبت به همه چیز از اضل موضوع دفاع کنیم و البته راه نقد هم باز است .
پایدار باشید .
وقتی دیدگاه خود معلمان در رابطه با همکارانشان تبعیض آمیز است و از هر بخشنامه مزخرفی دفاع میکنید قطعا به کعبه نمی رسید ای اعرابی
دوست عزیز
فکر می کنم قبلا پاسخ داده باشم .
بزرگ نمایی و هیاهوی بی پشتوانه و استدلال هم از جنس کارهای پوپولیستی است.
پایدار باشید .
دوست عزیز ناشناس
اصلاح ساختار الزاما به معنای حذف آن نیست !
بنده هیچ گاه نگفته ام وزیر نمی خواهیم و.... !
وقتی در یک سیستم اتلاف منابع وجود دارد و کارآمد نیست باید تجدید نظر کرد .
وحی منزل که نیست !
کسانی که از ابقای دانشگاه فرهنگیان با این وضعیت حمایت می کنند پس بودجه آن را هم به صورت کامل و واقعی بیینند .
اگر شما پیشنهادی بهتر دارید ارائه فرمایید .
پایدار باشید .
: شرم کنند چون خود این مشکلات ( نداشتن دندان سالم ، مشکلات ریوی ، و ... ) مربوط به حوزه سلامت و بهداشت جامعه است . که متاسفانه مردم با هزاران مشکل آن دست وپنجه نرم می کنند ومردم مرگ پیش وقت خود را بهتر می پسندند تا رفتن به پیش به اصطلاح پزشکان وبیمارستانها
: بودجه ی بیت النال این مملکت از کلاس اول ابتدایی تا دوران تخصص آقایان و خانم های به اصطلاح پزشک می شود که باید بعداز فارغ التحصیل شدن و شروع به کار بلای جان مردم شوند و ریشه ی اقتصادی خانوارها را بخشکانند وکسی هم در مقابل شان نمی تواند حرفی بزنند ودشتوانه شان هم آقایان و خانم های وزیرند که خودشان هم همانند آنها پزشک و سرو ته یک کرباسند . لذا چطور می توان فردی از افراد قشر ضعیف پیدا کرد که مشکلی نداشته باشد
: ازاین طرح نتیجه می گیریم که بعداز سالها از گذشت انقلاب دو باره به دوران ظلم وستم از افراد ضعیف قبل از انقلاب برکردند و دو بازه آقا زاده ها و جلیل زاد ها و ... فقط به کار گرفته شوند و مردم بدبخت و ضعیف کماکان زیر یوغ باشند
من خوم معلم هستم و شخصا به این روند اعتقاد دارم.
چرا مغلطه میکنید؟!!
بنظر حقیر، اموزش وپرورش باید قبل از بکارگیری قواعد ونظامات استاندارد جذب نیرو که ضرورت ویکی از دلایل موفقیت نظام اموزشی است ،
باید جاذبه شغلی ایجاد کند.یکی از دلایل مهم جاذبه شغلی میزان درامد ،که رفاه واعتبار زایده ان است.
اموزش وپرورش باید جاذبه داشته باشد تا نخبگان خود جوش متقاضی استخدام در اموزش وپرورش شوند و مجالی برای افراد با شرایط کم نباشد.
اموزش وپرورش ما جاذبه که ندارد مختصر افراد خلاق را هم از خود دفع می کند...
بخاطر ضعف اين دانشگاهها متاسفانه متوليان اين دانشگاهها اذهان را به انحراف ميكشانند تا بگويند ما بدنبال تربيت معلمان در مدارس هستيم.بخاطر اينكه تعداد بيشتري دانشجو جذب كنند و از قبل آن و پاياننامه ها و مقالات آنها، به ارتقاء خود بيافزايند. بدون آنكه نسبت به حل مشكل اجتماعي و فرهنگي جامعه مسئوليتي داشته باشند.
بنده ضمن تشکر از آقای پورسلیمان که زمینه بحث و گفنگو را در این سایت فراهم کرده اند، پیشنهاد میکنم هم کارکنان این سایت محترم و همه همکاران محترم در گوشه گوشه کشور انرژی خود را روی خواسته های صنفی مصرف کنند تا ابتدا به حداقل ها برسیم و بعد دنبال آرمانها حرکت کنیم.
پایدار باشید
یاشاسین دوسلار
همکار محترم
با شما کاملا موافقم که بین انتظارات از معلمان با امکاناتی که می دهند تناسبی وجود ندارد .
اما محض اطلاع شما باید عرض کنم :
صدای معلم رسانه ای برای تاسیس و تثبیت فرهنگ گفت و گو و تفکر نقادی است .
اگر چه مشکلات صنفی فرهنگیان این جا مطرح می شود اما فراموش نکنیم که صدای معلم یک سایت صنفی نیست !
پایدار باشید .