گروه استان ها و شهرستان ها/
مصوبه اخیر وزارت آموزش و پرورش در مورد ممنوعیت برگزاري هر نوع آزمون از جمله تيزهوشان ، نمونه دولتي و ساير مدارس خاص و یا انحلال مدارس سمپاد واکنش های متفاوتی را برانگیخته است .
« ی.اکراد » از زنجان در این مورد مطلبی ارسال کرده است .
« صدای معلم » از همگان به ویژه فرهنگیان دعوت می کند تا دیدگاه های خود را در این باره برای ما ارسال کنند .
بطحایی : "مدارس تیزهوشان را داریم اما آزمون نداریم."/بطحایی: "دانش آموزان با استعدادهای متنوع از طریق اجرای طرحهایی مانند طرح شهاب، شناسایی و تقویت می شوند" / بطحایی : "حذف آزمون از ورودی پایه هفتم به معنی حذف مدارس تیزهوشان نیست"/ بطحایی : "ما امروز مخالف جداسازی بچه ها با معیار هایی همچون پولدار وبی پول وفرزندان مقامات وافراد عادی هستیم" / این تصور که دانش آموزان بر اساس طرح شهاب در مدارس سمپاد پذیرفته شوند به کلی مخالف طرح شهاب است/ داستان واقعی مصوبه این است که مدارس سمپاد دوره اول متوسطه از سال آینده در کلاس هفتم دانش آموز جدید نمی پذیرند/ برخلاف تبلیغات سنگین وزیر و معاونانش منتقدان از آزمون های پی درپی تستی در ابتدایی حمایت نمی کنند/ منتقدان هم خواهان شور و نشاط و آموزش مهارت های زندگی در مدارس هستند/ مافیای آموزشی شبح و جن و پری نیست که از دیوار عبور کند، مافیا از طریق نامه و قراداد و با امضای مدیران وارد مدارس می شود/ در دی ماه 1393 آیین نامه ارزشیابی کیفی -توصیفی شش پایه دوره ابتدایی به تصویب کمیسیون خاص شورای عالی آموزش و پرورش رسیده و حذف آزمون نیازی به مصوبه جدید ندارد/ دو راه پیش پای مشتریان سمپاد باقی می ماند: تحصیل در مدرسه عادی و هیات امنایی دولتی و یا رقابت برای رفتن به مدارس برتر غیردولتی/ اتهامی که به وزیر و معاونان او وارد می شود این است که آنها با حذف مدارس سمپاد و نمونه، دانش آموزان بالقوه سمپادی را به سمت مدارس غیرانتفاعی سوق می دهند/ شعارهای مساوات طلبانه بطحایی که می گوید : "ما امروز مخالف جداسازی بچه ها با معیار هایی همچون پولدار و بی پول وفرزندان مقامات و افراد عادی هستیم." واکنشی برای رفع این اتهام است/ تبلیغ جنگ فقر و غنا چه هدایتش دست بطحایی باشد یا شخص دیگر در ضدیت با سیاستهای دولت در بخش آموزش و پرورش است/ سیاست دولت روحانی در آموزش و پرورش توسعه مشارکتها ، ساماندهی و بهسازی نیروی انسانی ، ارتقای مدیریت آموزشگاهی ، بودجه ریزی عملیاتی و تمرکز زدایی است/ مخالفان دولت از اصولگرای افراطی تا چپ سکولار ، این سیاستها را خصوصی سازی و نئولیبرالیستی می دانند/ این سیاستها در جهت کاهش تصدیگری دولت ، تقویت مدارس غیردولتی و خرید خدمات آموزشی از بخش خصوصی است/ سازمان برنامه و بودجه تحت ریاست نوبخت،مجری این سیاست دولت است و آقای بطحایی و آقای الهیار تعهد خود را به اجرای این سیاست ها قبل از گرفتن پست اعلام کرده اند/ آقای بطحایی بهره وری آموزش و پرورش را 30 درصد و الهیار 45 درصد می داند. یعنی از دید آنها 55 تا 70 درصد بودجه در آموزش و پرورش تلف می شود/ آنها می خواهند کسری بودجه را از طریق صرفه جویی و افزایش بهره وری جبران کنند/ استدلال دولت این است که اگر ثروتمندان هزینه تحصیل فرزندانشان در مدارس غیردولتی را پرداخت کنند ، آموزش و پرورش می تواند خدمات بهتری به دانش آموزان مدارس دولتی ارائه دهد/ وزیر که طرفدار توسعه مدارس غیردولتی است با چه توجیهی می گوید بچه پولدارها و بچه فقیرها باید کنار هم در یک مدرسه درس بخوانند/ خیلی زود در فضای مجازی ضدیت با سمپاد و نمونه به مخالفت با مدارس غیرانتفاعی کشیده شد/ پایگاه اجتماعی طرفدارن مساوات آموزشی با پایگاه اجتماعی دولت روحانی متفاوت است/ با همان استدلالی که مدرسه سمپاد بسته می شود همه مدارس متفاوت از صدرا و بنیاد شهید و سما و مدارس حداد عادل و مظفر و فرشیدی و فانی و توکلی و سلام و انرژی اتمی هم باید تعطیل شوند/ اگر دولت دنبال آموزش و پرورش بی طبقه است باید هزینه آن را پرداخت کند / خوب است آقای بطحایی مذاکرات و دعواهای دهه 60 بین دو جناح چپ و راست جمهوری اسلامی در مخالفت و موافقت با مدارس غیردولتی را یکبار مرور کند/ شعارهای چپگرایانه از بطحایی و تیم او با توجه به سوابق و جایگاه کنونی آنها مشکوک است
گروه استان ها و شهرستان ها/
مصوبه اخیر وزارت آموزش و پرورش در مورد ممنوعیت برگزاري هر نوع آزمون از جمله تيزهوشان ، نمونه دولتي و ساير مدارس خاص و یا انحلال مدارس سمپاد واکنش های متفاوتی را برانگیخته است .
« علی اصغر ارجی» از استان قزوین در این مورد مطلبی ارسال کرده است .
« صدای معلم » از همگان به ویژه فرهنگیان دعوت می کند تا دیدگاه های خود را در این باره برای ما ارسال کنند .
با سلام
در خصوص طرح رتبه بندی؛ تبلیعات و جوسازی گسترده برای این طرح انجام می شود و مجلس و دولت هر کدام قصد دارند خود را منجی مشکلات آموزش و پرورش و معلم معرفی نمایند ولی دریغ از قدری صداقت و عمل...
سوالات زیادی وجود دارد که متاسفانه امکان پاسخگویی شایسته برای فرهنگیان وجود ندارد از جمله به دلیل عدم دعوت از نماینده معلمان در برنامه های تلویزیون و کمیسیونهای تخصصی...
از طرفی مسئولین وزارت هیچ وقت قید صندلی خود را نزده اند تا مشکلات و چالشها را روشن بیان کنند و همیشه اگر اشاره ای به مشکلات داشته اند بسیار محتاطانه عنوان کرده اند که نکند صندلی از زیر پایشان کشیده شود و...
و اما طرح رتبه بندی و چند سوال که همه فرهنگیان سوال و پاسخ را می دانیم اما صدایمان به جایی نمی رسد و البته اراده ای برای شنیدن این صدا وجود ندارد .
قریب به اتفاق وزارتخانه ها در سالهای گذشته در طول سال دو بار احکام جدید با درصد خاص برای نیروهایشان صادر کرده اند ؛ آیا مجلس و دولت برای احکام، سنجش صلاحیت داشته و اگر صلاحیت مدنظر بوده وزارتخانه ها تعداد نیروهایی که صلاحیتشان احراز نشده را اعلام بفرمایند.
اصولا مگر با اجرای این رتبه بندی چه مبلغی به حقوق فرهنگیان اضافه می شود که صدا و سیما دولت و مجلس و ...همه برای نظر دادن بسیج می شوند مگر نه اینکه رتبه پایه ۸۰ هزار تومان ارشد ۱۶۰ هزار تومان و....رتبه عالی که مختص فرهنگیان با سابقه ۲۰ سال به بالا ۴۰۰ هزار تومان است...
پس این همه رتبه رتبه صلاحیت صلاحیت برای چیست؟
در فرمهایی که فرهنگیان در پایان سال پر می کنند و به اصطلاح امتیاز می گیرند و ملاک رتبه بندی هست موارد عجیبی دیده می شود مثل پیشنهاد و طرح وزارتی و تشویقی وزارتی...
مگر قرار است یک میلیون طرح وزارتی از طرف فرهنگیان داده شود و البته پذیرفته شود؟
آیا سایر وزارتخانه ها برای افزایش حقوق مانند فرهنگیان مورد ارزیابی قرار می گیرند؟ واگر ارزیابی هست چگونه پرسنل را ارزیابی می کنند؟
کلاسهای ضمن خدمتی که سایر وزارتخانه ها دارند چه میزان هست و چه مقدار هزینه از طرف وزارتخانه ها به نیروهایشان بابت حضور در این کلاسها پرداخت می شود ؟
مقایسه کنید با فرهنگیان تا تفاوت آشکارتر شود.
ده سال هست از رتبه بندی فرهنگیان صحبت می شود و دریغ از عمل مسئولان از وزارت تا دولت و مجلس...
و اما هزار حرف نگفته دیگر که می گذریم ...
سخن آخر :
کاش به جای رتبه بندی ،عدالت را اجرا می کردید و فرهنگیان هم دریافتی و مزایایشان مثل سایر دستگاه ها می شد.
و کمتر این قشر عظیم و زحمتکش را مورد بی مهری قرار می دادید و کمتر به زعم خودتان ما فرهنگیان را سرگرم وعده های پوچ می کردید...
ما می دانیم که نمی خواهید ببینید و بشنوید و براساس عدالت انجام دهید هر آنچه حق ما هست.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
نشست خبری« سیدمحمد بطحایی » وزیر آموزش و پرورش با اصحاب رسانه امروز یکشنبه برگزار گردید .
در این نشست رسانه ای وزیر آموزش و پرورش پس از یک سخنرانی کوتاه به پرسش های نمایندگان رسانه ها پاسخ داد .
حدود 30 رسانه پرسش های خود را مطرح کردند و از آن جا که ترتیب طرح پرسش بر اساس زمان ورود خبرنگاران به سالن اعلام شده بود ؛ « صدای معلم » نخستین رسانه ای بود که پرسش خود را مطرح کرد .
در این بخش پرسش و پاسخ صدای معلم با وزیر آموزش و پرورش منتشر می شود .
در بخش های بعدی برخی پرسش های مهم رسانه ها و پاسخ های کامل وزیر آموزش و پرورش منتشر خواهد شد .
بعد از انقلاب روند افزایش حقوق از سوی مسئولان به یک حق طبیعی تبدیل گردید ، نابرابری افزایش حقوق سایر مشاغل نسبت به فرهنگیان ، شکاف عظیمی ایجاد کرده بود، حقیقتا یک شکاف آتشفشانی/ طی 40 سال ما تورم با شیب ملایم یا تورم خزنده و یا شرایط تورم رکودی را تجربه کرده ایم. یعنی تورم ناشي از فشار هزينه ها. لذا كاهش عرضه ، به افزایش تورم و كاهش توليد منجر شد/ دولت عملا تجربه کرد که پرداخت نقدی یارانه اشتباه بزرگی بوده است ، اما در کشور ما چون برنامه دستوری به نام عقب گرد یا ابراز اشتباه کردم اصلاح می کنم و پوزش می طلبم ، وجود ندارد ؛ لذا همچنان به اثرگذاری منفی خود یعنی افزایش نقدینگی بدون داشتن زمینه تولید و افزایش سطح آن، ادامه می دهد. پرداخت نقدی یارانه یا سوبسید باعث از بین رفتن نابرابری اقتصادی - اجتماعی یا ریشه کنی فقر در جامعه نگردید/
در جامعه ما همه یقه آموزش و پرورش را در کوتاهی تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان می گیرند اما کسی با آرامش خواب غفلت زده نظام اقتصادی کاری ندارد. اقتصاد ضعیف یا ناسالم هرگز آموزش و پرورش پویا و کارآمدی را موجب نمی گردد/ یکی از شیوه های فرهنگ سازی کار و فعالیت مفید همان کتب کودکان و کارتونها و برنامه های کودک است. به جای دلقک بازی برای خنداندن کودکان با آموزش فرآیندهای منفی چون تنبلی یا پرخوری و.... می توانیم قهرمانان داستان هایمان را افراد سخت کوش فعال و مؤثر در محیط اجتماعی معرفی کنیم/ جامعه ما نیازمند قاطعیت قانون و برقرارسازی اعتماد در بین مردم خصوصا تولیدکنندگان دارد. اجرای طرح های ضربتی برای ریشه کنی مفاسد اقتصادی و مجازات آشکار متخلفین ، تنها طریق اصلاح ساختار اقتصادی است. اعدام آفتابه دزدها برای ملت امنیت تأمین نمی کند
سالها بود در بین کارمندان دولت مطالبی درخصوص برخی پرداختی های اضافی در بعضی ادارات نقل قول می شد و عده ای آن را راست و عده ای نیز شایعه و دروغ می پنداشتند و ابزار ومدرکی هم برای اثبات قطعی وجود نداشت.
اما با پیشرفت عرصه ارتباطات و فضای مجازی این روزها شاهدیم که فیش های حقوقی و مزایا و... به راحتی قابل رویت و قضاوت عموم هست.
اما نکته جالب اینکه هیچ کس هم خود را مسئول جواب دهی به افکار عمومی و مطالبه گران حق نمی داند .
سئوال ما اینجاست:
1- آیا کارمندان دولت از یک خزانه حقوق دریافت نمی کنند؟ اگر پاسخ مثبت است چرا عده ای کم ، عده ای زیاد و بعضی ها نجومی می گیرند؟
2- چندجور کارمند درایران داریم؟ تفاوت آنها از نظر اجرای نظام هماهنگ پرداخت چیست؟
3- پرداخت فجرانه به کارمندان بانکها و برحی ادارات دولتی براساس چه قانونی است؟ آیا آموزش و پرورش مستثنی از نظام کارمندی و دولتی بودن است؟ راهپیمائی ها، انتخابات ، زنگ های مختلف نمایشی در مدارس و.... که آقایان پز ش را می دهند گواهی بر حضور حداکثری آموزش و پرورش نیست؟
حق الزحمه یک معلم در انتخابات چقدر است؟ و حق الزحمه یک آبدارچی بانک در انتخابات چقدر ؟
ما کبک نیستیم ولی از بوقلمون صفت ها هم نفرت داریم .
4- پرداختی های روز مرد، روز زن ،و.... از کدام منبع مالی ادارات تامین می شود که آموزش و پرورش آن منابع را ندارد؟
5- نزول خواری و ربا خواری بانکها به خاطر دادن پاداشهای میلیونی برای کارمندانش است ؟ پس کجایند نمایندگان مردم که خود را حامی مردم می دانند درحالی که خود قانونهایی ضد عدالت تصویب می کنند و تبعیض و ناعدالتی را می گسترانند.
آیا نمی بینند مزایا و دریافتی های خارج از فیشهای حقوقی برخی ادارات را؟ و نمی بینند زجر و حقوق ناچیز معلمان را وحق پایمال شده کارگران و یتیمان و زنان بی سرپرست و بدون درآمدرا .
6-پرداخت وام مسکن و خرید خودرو هر چند سال یکبار و پرداخت حق سفر و اسکان در هتل های آن چنانی برازنده بانکها و سایر نهادهاست ولی درآموزش و پرورش ریالی وام مسکن وخودرو وجود ندارد ولی در عوض هتلهای فوق ستاره ی موکت شده کف کلاسهای نمور مدارس فرسوده باعث سرافکندگی و شرمساری معلم نزد اهل وعیال خویش است.
دست مریزاد واحسنت به همت عالی مسئولین آموزش و پرورش که* زبان بریده به کنجی نشسته صم بکم*
7-مقایسه کنید معلمی با 25 سال سابقه کار را با آبدارچی بانکی که توسط همین معلم در بزرگسالان وشبانه به زور دیپلم گرفته و آن وقت آرزو کنید که بلایی بیاید و بگیرد شمارا.
القصه ، قصه تبعیض و فرق و فقر ، قصه ای ناتمام است. وما هم باید تنها بنویسیم وگوشزد کنیم که نماینده محترم مجلس ، آقایان ساکن دیوان عداالت اداری ، صاحب منصبان بازرسی ها وریاست محتارم جمهوری هایی که یکی پس از دیگری می آیید ومی روید و بازهم این قصه ناتمام می ماند ، بدانید که قیامت هم فراخواهد رسید وآن وقت شما می مانید و مستضعفان وگرفتاران درظلم شما و خدای مهربان عادل که باید حساب پس بدهید که آنجا زیر میزی ورانت خواری و مجوز واردات و صادرات کاری نمی توانند بکنند.
و شما را به خدای عادل عدالت گستر می سپاریم که از خون مردم ضعیف ( کارکرد و دیرکرد و نزول وامها ) پاداش کارمندان برخی ادارات و نهادها را می پردازید تا خودش بهترین حکم را برایتان جاری سازد.
خوش باشید و فجرانه برایتان شیرین و پربرکت باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
حضرات عظمی با استدلال « از این ستون به اون ستون فرجه» و شگرد فرار رو به جلو و بطالت وقت درصدد ادامه برنامه ریزی های دارای رنگ و بوی آزمایش و خطا بوده و بدین منوال که سکانداران موجود ، این کشتی شکسته را می رانند بالتبع به همان سرنوشت تلخی مبتلا خواهد گشت که کشتی سانچی دستخوش آن شد و بلاشک سرنشینان آن نیز در آتش بی تدبیری و سیاستهای ناصواب خواهند سوخت/ باید به سمع و نظر رئیس این نهاد رسانید که اگرچه لقمان را حکمت آموختن شرط ادب نیست اما خطاب نمودن معلم قراضه به این کنشگرانِ « از مال پَس و از جان عاصی »که با صیقل خوردن آموخته ها و مهارتها فرا گرفته اند همچو خیزران در برابر تندبادهای زخم زبان و وعاظ نیش دار،خم شوند تا تیزی و تلخی اش بگذرد و همواره چونان آسیاب درشت بگیرند و نرم نرمک پس دهند/ پیشنهاد می گردد زین پس به جای عنوان نهضت سوادآموزی بیان بدارید نهضت سوادسوزی تا بلکه نام این جماعت عامی با فرمایشات اطباء علم و ادب کشور تطابق یابد/ با آنکه مسئولین خود را مقید به قانون معرفی و برقراری عدالت را از تنفس برای خود واجب تر قلمداد و از نقد خود سخن می گویند اما عنداللزوم وقتی به مرحله ی عمل می رسند چیز دیگری را از خود به منصه ی ظهور می گذارند/ با این وصف که سازمان مزبور در این هوای مه آلود با شیب تند در حال ذبح آزادی بیان و اعاده حق امت آموزش دهنده باشد و کمر به کوتوله سازی انتقادات و برجسته سازی برند خودمختاری و ادامه سیاستهای بهره کشی بی مزد ومنت باشد آیا نباید از آن به عنوان هولوکاست انسانی نام بُرد و صاحب منصبان آن را معرّا از مانیسفت فکری ساعی دانست که در حال تنیدن پیله ی تزویر به حول خویش اند تا این دیوار کج به خوبی به ثریا برسد/ چرا باید این میرغضبان « بهر یک دستمال قیصریه ای را به آتش زنند» و با انحلال کلاس متحصّنین با ژانری متمایز نعل وارونه زنند و از طیب خاطر ببرند که افلاس آدمی از آنچه در آینه می بیند به او نزدیکتر خواهد بود و همه چیز همچون گلوله برفی به سرعت آب شده و این مناصب پر زرق و برق بیشتر از نم عطسه بُزی برای آنها نمی ارزد