صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
سه شنبه, 21 خرداد 1397 13:19

ما مشاوران مدارس مقصریم

تجاوز و آزار جنسی کودکان و دانش آموزان و نقش مشاوران مدارس  این روزها به عنوان یک مشاور مدرسه حالم دیدنی است ، بابت این فجایع تلخ حال و روزم پرسیدنی است .  در یادداشت پیشین از تعدی و قتل اتنای معصوم 6 ساله گفتم و هنوز داغ او بر دلمان سنگینی می کرد که شاهد فاجعه غمبار تری از تعرض گروهی یک فرد به دانش آموزان در یکی از مدارس غرب تهران بودیم و هنوز این فاجعه تمام نشده دلم لرزید از تعرض به بهاره 5  ساله کوچولو در خمینی شهر اصفهان . این روزها حالم بد است ، هوای دلم طوفانی همراه با غبارهای خستگی است. کاش می شد نوشت تمام حرفهایی را که بغض شدند  ولی بر گونه جاری نشدند.

باور کردم که می شود به یگانه ی هستی بخش اعتماد و اتکا کرد و پای در مسیر نور افشان فلاح و رستگاری گذاشت ... باور کن می شود ... باور کردم که می شود خدا را سلام کرد و با اضطراب ، تشویش ، نگرانی و دلواپسی وداع . باور کن می شود . سمینارها و کنگره ها گره از کار فروبسته ی ما در مدارس نخواهد گشود ، بار مالی هم ندارد که از فردا همه آیه یاس بخوانند و این را کتاب هدایت خود بدانند . تنها کافی است روان شناسی معکوس نداشته باشیم تنها ما مشاوران هستیم که می توانیم برای مهار زدن به لهیب اتش فرهنگ مهربانی را جایگزین کنیم

باور کردم که می شود به دانش آموزانم بیاموزم دلی دریایی داشته باشند و اندیشه ای آسمانی . باور کردم می شود به آنها بیاموزم شایستگی ها ، لیاقت و توانایی های خود را در عرصه ی پرتلاطم زندگی به اثبات برسانند و شاکر باشند . مهربانی که ان روزها با لبخند و القای حس همدلی و حمایت تعریف می شد ، امروز به زحمت از دیوار مشغله ی روز مره رد می شود و زندگی لابه لای بوق های ممتد ماشینها و چهره های خسته ایی که از کنار هم می گذرند ، گاهی توقف می کند و فریاد می کشد .

صداقت آن روزها امروزه در کوچه پس کوچه های فضای مجازی ناپدید شده و همه ی اینها کافی است تا نگران بچه هایی باشم که با سرعتی فزاینده در دنیاهای دروغین مجازی و راهکوره های ماهواره گم می شوند و اگر ما در جست , جوی  مهربانی از دست رفته بسیج نشویم این دانش آموزان  معصوم  به راهی خواهند رفت که بازگشتش با خداست .

باور کن می شود...

تجاوز و آزار جنسی کودکان و دانش آموزان و نقش مشاوران مدارس

هیچ کس از خود نپرسید حتی در قضایای اخیر  بردن تلفن همراه در کلاس درس و فیلمبرداری و عکس از کوچکترین حرکات معلمان و انتشار در فضای مجازی علی رغم بخشنامه وزارتی آموزش و پرورش مبتنی  بر ممنوعیت تلفن همراه در مدارس چه توجیهی می تواند داشته باشد ؟ با خود فکر می کنم تا کی  ما باید شاهد این فجایع غمبار باشیم ؟ مطمئنا  تنها آتنا و ندا و بهاره کوچولو و سایر کودکان و نو جوانان  آسیب دیده آخرین قربانیان این چرخه نیستند .چه بسیاری از متهمان که دستگیر شده و سنگین هم مجازات شده اند اما دوباره این زشتی کریه تکرار شده است .

چقدر باید اجازه دهیم همیشه تیتر خبر واقعیت داشته باشد و متن به حاشیه رود تا غلیان احساسات  صورت مساله را نادیده بگیرد و حل مساله عقیم بماند؟

با منطق نه با احساس  و از این زاویه به قضایا بنگریم و همه دست به دست هم دهیم و ببینیم برای مهارزدن به لهیب  این شعله های اتش چه کاری باید انجام دهیم ؟

رویدادی هولناک در یکی از مدارس غرب تهران رقم خورده است که فارغ از صحت و سقم ماجرا  حکایت از وجود مشکل عمده در ساختار آموزشی کشور دارد.و آن فقدان آموزش های  خود مراقبتی  مناسب در مدارس کشور است . به طوری که بسیاری از دانش آموزان از ابتدایی ترین آموزشهای لازم پیرامون حفظ حریم خصوصی خود برخوردار نیستند.

قطعا کسانی که در دوران بچگی مورد سوء‌استفاده جنسی قرار گرفته‌اند در بزرگسالی دچار آسیب می‌شوند و مشکلات متعددی خواهند داشت. چون سن این افراد کم است همه احساسات را درون خودشان می‌ریزند و این کار آسیب بسیار جدی به آنها می‌زند. یعنی هر چقدر سن کمتر باشد درجه آسیب رسیدن به فرد بیشتر است. البته مقدار این آسیب با توجه به جنسیت متفاوت است و معمولا پسرانی که در کودکی مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرند بیشتر اختلالاتی که در بزرگسالی از خودشان نشان می‌دهند به صورت پرخاشگری و اختلال شخصیت از نوع اختلالاتی که به اطرافیان آسیب می‌رسانند، است، چون به صورت ناخود‌آگاه خشم نهفته‌ای را نسبت به جامعه و اطرافیان، درون خودشان دارند. گاه این افراد در بزرگسالی دیگران را مورد سوءاستفاده جنسی قرار می‌دهند و به این شکل انتقام درونشان به شدت رشد می‌کند، در حالی که اگر قربانی یک خانم باشد و در دوران کودکی مورد آزار قرار گرفته باشد اثرات آن متفاوت است و معمولا خشم درونی دختران فروخورده می‌شود و بیشتر به شکل غم و اندوه در بزرگسالی خود را نشان می‌دهد و معمولا خانم‌هایی که در کودکی مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌‌اند در بزرگسالی در ارتباط زناشویی معمولا ناتوان هستند و خیلی احساس خوشایندی در این زمینه ندارند.

برخی از قربانيان کودک آزاری جنسی به وسيله بیرون ریزی خشم و پرخاشگری خود  واکنش نشان می دهند . اين واکنش در نوجوانان آزار ديده بیشتر دیده می شود. از آنجایی که بسياری از اين کودکان و نوجوانان علاوه بر آزار جنسی مورد ضرب و شتم يا تهديد به آن هم قرار گرفته اند، ممکن است که پرخاشگری ناشی از آزار جسمی هم باشند . 

تجاوز و آزار جنسی کودکان و دانش آموزان و نقش مشاوران مدارس

ـ مهارگسیختگان جنسی

«اختلالات بیولوژیک از جمله عدم تعادل هورمون‌ها، صرع، تشنج، ضربه های مغزی و آسیب به سیستم مغزی می‌تواند در برخی موارد به عنوان عامل افزایش میل جنسی به صورت پاتولوژیک و بیمارگونه شناسایی شود و افراد مبتلا گاه اقدام به روابطی می کنند که غیرقابل پیش‌بینی است و منجر به آسیب به خودشان و ديگران می‌شود». اگر معلمان یک جامعه تحقیر شوند کل جامعه تخریب خواهد شد

صباغ ابریشمی می‌گوید که واژه جنون جنسی از لحاظ علمی وجود ندارد و تعریفی هم برای آن ارائه نشده است، با‌این‌حال، می‌توان برای تحلیل این افراد از رفتارهای مهارگسیخته جنسی و خشونت غیرقابل‌کنترل نام برد که با اعتیاد و حتی مصرف مخدر به صورت تفریحی، تشدید می شود. بعضی اوقات در اختلال های شخصیتی نظیر شخصیت مرزی و ضداجتماعی ، مواردی از قبیل پرخاشگری های بیش‌ازحد و قانون‌شکنی زیاد به چشم می‌خورد و این افراد به سمت مسائل پرخطر و آسیب زا روی می‌آورند؛ رانندگی پرخطر، قماربازی، روابط جنسی پرخطر و... یا اختلال خلقی نظیر اختلال دو قطبی که در آن به‌طور‌دوره‌ای فرد دچار پرخاشگری‌های شدید می‌شود و ممکن است فعالیت‌هایی را انجام دهد که عواقب آن شدید باشد مثل فعالیت جنسی بی قید و بند که آسیب دارد.

در آخر این فهرست، شاید کسی که دچار اختلال جنون است گاهی تحت تاثیر توهمات و هذیان‌هایی که دارد اقدام به انجام رفتارهای عجیب مثل این نوع روابط بکند. اما آنچه به لحاظ روان شناسی تا کنون مسلم شده است، بیشتر متجاوزان درگیر اعتیاد جنسی، مواد مخدر و اختلال شخصیت و پدوفیلیا بوده‌اند. این افراد اغلب متوجه بیماری خود نیستند یا آن را به عنوان مشکل قبول ندارند، پس درمان سختی به همراه خواهد داشت. هرچند که درمان بسته به علت بسیار متفاوت است. گاه‌می‌تواند آسان و گاه بسیار سخت باشد و براي مثال، درمان این افراد در مواردی که مبتلا به اختلال شخصیت هستند کاری بسیار سخت است. این افراد اغلب تن به درمان نمی دهند و آن را به عنوان مشکل نمی پذیرند.

آگاه سازی  دانش آموزان به روابط نادرست اخلاقی ، آسیب های شبکه های اجتماعی و اینترنتی ، شرکت های هرمی ، مضرات قلیان و مسکرات و انواع مواد مخدر ، خود باوری و عزت نفس مورد توجه مدیران و مشاوران مدارس قرار گیرد و سیاست انکار و تغافل جای خود را به صداقت و رک گویی بی پرده بدهد و در مواجهه با آسیب ها آگاهانه و مسئولانه عمل کنند.کافی است به این فیلم ها در مدارس و خشونت های به تصویر کشیده شده  نگاه کنیم و آنگاه دریابیم که ما مشاوران مدارس  نه تنها برای پیگیری از بروز خشونت و خود مراقبتی دانش آموزان کاری صورت نداده ایم بلکه در درمان دردی که بروز کرده هم کوتاهی کرده ایم ...

تجاوز و آزار جنسی کودکان و دانش آموزان و نقش مشاوران مدارس

 یک بار احسان علیخانی در برنامه نوروزی  در حضور نوجوانی به نام بیژن را که فیلمش در دوره دانش آموزی از سایت ها پخش شده بود گفت من به حال معلمان مملکتم تاسف می خورم ... و معلمان مملکتم صبورانه از این ماجرا گذشتند و امروز در برنامه ماه عسل خانم یاسمن اشکی  که ایشان  به عنوان یک فعال اجتماعی  و سلبریتی که بیماری hpv  که یک بیماری مشابه ایدز می باشد را تبلیغ کرده و بدون  حضور هیچ کارشناس و متخصصی نه تنها  در خصوص ساخت این واکسن و سونامی این بیماری صحبت می کنند بلکه در غالب یک تشکل با ورود به مراکز پیش دبستانی و مهد کودک ها  و مدارس در خصوص آموزش مسایل جنسی  صحبت می کنند . آن وقت ما مشاوران دست روی دست گذاشته و تنها نظاره گریم . ما مشاوران مقصریم . متاسفانه امروزه ارائه اموزش خود مراقبتی در مدارس تابو است

در مورد اخیر فاجعه دبیرستانی در غرب تهران  که قلب همه ی مردم را جریحه دار کرده، شخص روانکاوی که با این نوجوانان ارتباط برقرار کرد تا نمی توانست "اعتماد" دو نفر از ایشان را جلب کند پی به راز پشت پرده نمی برد! (توجه داشته باشید که هیچ کدام از 16 نوجوان با والدین خود موضوع را مطرح نکرده اند!) "اعتمادی" که نوعا نوجوان ها به والدین خود نیز ندارند!

اینجاست که باید یاد آوری کرد چیزی که کودک و نوجوان به آن نیاز دارند "توجه و مراقبت" دائمی مشاوران مدارس است! و اعتماد سازی هر چه بیشتر میان  مشاوران و  دانش اموزان! تا جایی که وزیر محترم اموزش و پرورش به درستی و با صراحت از اموزش های پیشگیرانه در سطح مدارس و خانواده ها سخن گفتند.

سخن بسیار است اما ... کمی تامل کنیم!

تجاوز و آزار جنسی کودکان و دانش آموزان و نقش مشاوران مدارس

نوجوان هاى امروز ما محتاجِ ذره اى فقط ذره اى "توجه" اند توجهى با چاشنىِ محبت كه اگر  من و شما ی مشاور مدرسه از آنها دريغ كنيم گدايى اش را از هر بى سر و پايى ميكنند.. هر چند بارانی از ناملایمتها بر سرمان ببارد .نسلى كه يك "حواسم بهت هست" مي خواهد يك نگرانىِ منطقى، يك هم صحبت كه بشود رويش حساب باز كرد. نسلِ جديد؛ نسلِ باصطلاح "نازك نارنجى "هستند! درجه ى حساسيتشان بسيار بالاست، تَرَك برمي دارندباهر كنايه اى، با هر بى توجه ايى،  با هر طرد شدنى، نسلِ جديدِ ما ،نه با ما،بلكه با تكنولوژى دارند بزرگ مي شوند ، با تكنولوژى اى كه همانقدر كه مي تواند برايشان مفيد باشد،به همان اندازه هم از من و شما دورشان مي كند لابه لاى تمامِ شلوغى هاىِ روزمره مان،فقط كمى بيشتر حواسمان را خرجِ نسلِ جديد كنيم!

نکته مهمی که در این رویداد تلخ دبیرستانی در غرب تهران کمتر کسی به ان پرداخت بحث معلمان بود . در بین این همه نباید فردی خطا کار به عنوان نماینده قشر فهیم فرهنگیان انتخاب شود . کسانی که به تنهایی همه فرهیختگان و دلسوزان تعلیم و تربیت را در آموزش و پرورش محکوم می کنند بدانند اگر معلمان یک جامعه تحقیر شوند کل جامعه تخریب خواهد شد .

تجاوز و آزار جنسی کودکان و دانش آموزان و نقش مشاوران مدارس

گاهی یک اتفاق ناپسند در رسانه ملی چنان جلوه می کند  و در ذهن اکثریت فرهنگیان این پرسش را به ذهن متبادر می سازد که چرا قتل معلم بروجردی توسط دانش آموز و انتشار آزار برخی از معلمین در کلاسهای درس در فضای مجازی نه در این رسانه دیده می شود و نه تحلیل و کارشناسی صورت می گیرد ؟

باور کنید می شود زمینه ایی فراهم کرد تا دانش آموزان بدانند تا کجا باید نسبت به معلمان و اولیای مدرسه احترام گذاشته و هم معلمان و اولیای مدارس بدانند تا کجا حریم قانونی دارند ؟

بحث آموزش انسان بودن و احترام به کرامت انسانی و دوری گزیدن از آنچه در شان انسان نیست ، اهمیت فراوانی دارد چون بسیاری از مشکلات را حل می کند.

با گسترش فن آوری و به یاری روزمره شدن کاربری ابزارهای متکی بر فن آوری جدید مدتی است نه تنها خشونت های اعمال شده در مدارس ، رفتار معلمان و حتی تیک ها و تکیه کلامها در قاب فیلم و تصویر در شبکه های اجتماعی به نشر عمومی می رسند و چه بسا نزدیک است معلمان بار تامین خوراک سرگرمی خواهی عمومی را به دوش بکشند. اما هیچ کس از خود نپرسید حتی در قضایای اخیر  بردن تلفن همراه در کلاس درس و فیلمبرداری و عکس از کوچکترین حرکات معلمان و انتشار در فضای مجازی علی رغم بخشنامه وزارتی آموزش و پرورش مبتنی  بر ممنوعیت تلفن همراه در مدارس چه توجیهی می تواند داشته باشد ؟

بدانید که فرهنگیان بزرگترین قشر تحصیلکرده و فرخنده این دیارند ، پس لطفا با احساسات جامعه فرهیخته بازی نکنید.

فرهنگیان کسانی هستند که از خوشبختی کسانی که دوستشان ندارند خوشحال می شوند ، برای تحقیر نشدن دیگران از حق خود می گذرند ، می دانند عزیز خدا نخواهند شد مگر زمانی که وجودشان آرام بخش دانش آموزانشان باشد، همه چیز هستند و می گویند هیچ چیز نیستیم. بزرگترین شادی زندگی شان زمانی است که خبر موفقیت دانش آموزانشان را بشنوند.

از رسانه ملی انتظار می رود همان طور که برای اعاده ی حیثیت  گروهی از دانش آموزان دلسوزانه اقدام کرد ،  برای اعاده ی حیثیت فرهنگیان فرهیخته و ایفای نقش آگاهی آفرینی خود مدبرانه اقدام نماید.

باور فرهیختگان آن است که دیکته نانوشته بی خطاست ولی عدم اصلاح خطا و تکر آن جایز نیست .باور معلمان آن است که مدیران خردمند و توانمند رسانه ملی در برنامه های  متعدد و متنوع کارشناسی شده پاسخگوی ضرر معنوی وارد شده به همه معلمان خواهند بود و به کمک همین فرهیختگان شهروندان محترم را به حقوق شهروندی آگاه می سازند تا در سرتاسر این مرزو بوم همه ی آحاد ملت با هم بخندند ، نه اینکه به هم بخندند.

چقدر باید اجازه دهیم همیشه تیتر خبر واقعیت داشته باشد و متن به حاشیه رود تا غلیان احساسات  صورت مساله را نادیده بگیرد و حل مساله عقیم بماند؟  دکتر محمود گلزاری روان شناس و استاد دانشگاه بر این باور است نوجوانی سن بروز رفتارهای خشونت آمیز است و تقویت خشونت در این سن ممکن است منجر به بروز حوادث دلخراش و ناراحت کننده ایی شود . بر این اساس با توجه به اینکه افراد ساعت های زیادی از روز را در مدارس سپری می کنند و این نهاد آموزشی مسئولیت ارائه آموزش و تربیت افراد را بر عهده دارد به نظر می رسد اگر مشاوران بتوانند شیوه های مدیریت و کنترل خشم را به دانش آموزان بیاموزند به طور قطع این رفتارها تا حد زیادی اصلاح خواهد شد و احتمال بروز چنین حوادث کاهش می یابد .

این اتفاق به ما هشدار می دهد که اگر بخواهیم درباره بهداشت فردی خودمراقبتی، ارتقای آگاهی زیستی و سلامت بدن برای دانش آموزان صحبت کنیم خطایی انجام نداده ایم بلکه همه این موضوعات به دانش آموزان کمک می کند تا آنها در شرایط بحرانی از خود محافظت کنند. البته کسانی که مخالف این موضوع هستند باید بدانند که هم اکنون خیلی از دانش آموزان ما آموزش های خودمراقبتی ندیده اند و این به نفع آنها نیست.

آموزش خود مراقبتی به کودکان و نوجوانان  اهمیت بالایی دارد و حالا زمان آن رسیده تا تحجر و کج اندیشی را کنار بگذاریم، اتفاق تلخ این مدرسه زنگ خطری ست برای آینده کشور.  شخص روانکاوی که با این نوجوانان ارتباط برقرار کرد تا نمی توانست "اعتماد" دو نفر از ایشان را جلب کند پی به راز پشت پرده نمی برد!

در کنار آموزش های خود مراقبتی به کودکان و نوجوانان دانش اموز  به خانواده ها نیز باید آموزش داده شوند تا بدانند در چنین شرایطی چه کاری درست است و همچنین زبان اموزش دادن به فرزندانشان را بیاموزند. 

آموزش خود مراقبتی به کودکان و نوجوانان دانش اموز مستلزم  ارائه اطلاعات به هنگام به آنان است و این امر میسر نیست جز آگاه ساری دانش آموزان در تمامی مقاطع تحصیلی توسط مشاوران مدارس.

دانش آموزان پرآسیب امروز وارث پریشان ها و دلهره های یک جنگ شوم اند ، دردمندند ، بی همزبانند ، بزرگترها درکشان نمی کنند اجازه دهیم مشاور مدرسه همزبانشان باشد در عین حال با افراد فاقد توان نیز مسئولانه برخورد کنیم. ما مشاوران مقصریم که در خیلی از وقتها به  کسانی که در تخصص شان نیست اجازه مشاوره دادیم و خود نظاره گر شدیم .

تجاوز و آزار جنسی کودکان و دانش آموزان و نقش مشاوران مدارس

متاسفانه امروزه ارائه اموزش خود مراقبتی در مدارس تابو است . این در حالی است که باید بدانیم خود مراقبتی لزوما به معنای آموزش مسایل جنسی نیست چرا که اگر اتنا و کیمیما و بهاره و حتی نوجوانان این دبیرستان آگاهیهای لازم در خصوص خود مراقبتی را داشتند شاید هرگز این فجایع اتفاق نمی افتاد .

سمینارها و کنگره ها گره از کار فروبسته ی ما در مدارس نخواهد گشود ، بار مالی هم ندارد که از فردا همه آیه یاس بخوانند و این را کتاب هدایت خود بدانند . تنها کافی است روان شناسی معکوس نداشته باشیم تنها ما مشاوران هستیم که می توانیم برای مهار زدن به لهیب اتش فرهنگ مهربانی را جایگزین کنیم که این امر همدلی همه ی عزیزان را طلب می کند تا دیگر شاهد پیامدهای نا خوشایند این رفتارها در جامعه نباشیم. عارفان  علم عاشق می شوند ، بهترین مردم معلم می شوند ،عشق با دانش متمم می شود ، هر که عاشق می شود معلم میشود. باور کن می شود اگر .... دانایی لازم است ، دلی دلسوز نایاب است و در کوچه پس کوچه های شب تیره انسانم آرزوست ...

 

منابع :

http://jamejamonline.ir

https://www.femanom.com

http://www.salamatnews.com

مصاحبه با مریم رامشت  روان شناس و مدرس دانشگاه


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت
دوشنبه, 18 آبان 1393 21:30

بازنشستگی

تهران

منتشرشده در نامه های دریافتی

پست مدرنیسم و تکثرگرایی و تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش

ناسازگاری تکثرگرایی با وحی

اعتقاد به وحي و نبوت، از نوعي بينش درباره جهان و انسان ناشي مي­ شود، يعني اصل هدايت عامّه در سراسر هستي. اصل هدايت عامّه لازمه جهان ­بيني توحيدي اسلامي است؛ از اين­ رو اصل نبوّت لازمه اين جهان­ بيني است. خداوند متعال به حكم اينكه واجب­ الوجود بالذّات است و واجب­ الوجود بالذّات، واجب من جميع­الجهات است، فيّاض علي­ الاطلاق است و به هر نوعي از انواع موجودات در حدّي كه براي آن موجود ممكن و شايسته است تفضّل و عنايت دارد و موجودات را در مسير كمالشان هدايت مي­ كند. اين هدايت، شامل همه موجودات است: از كوچكترين ذرّه گرفته تا بزرگترين ستاره و از پست­ ترين موجود بيجان گرفته تا عالي­ ترين و راقي­ترين جاندارها كه ما مي­ شناسيم يعني انسان. از اين­ روست كه قرآن واژه"وحي" را همچنان كه در مورد هدايت انسان به­ كار برده در مورد هدايت جمادات و نباتات و حيوانات [نيز] به كار برده است. از نكات مثبت ديگر در تعليم و تربيت پست‌مدرن كه بسياري از مربيان آن مطرح كرده‌اند، مي‌توان به تأكيد بر بردباري و تحمل يكديگر، تفكر انتقادي، خلاقيت و خودآفريني، تعهد اخلاقي، اهميت احساسات و همچنين تأكيد بر شهود اشاره كرد

[امّا] عالي­ترين درجه وحي همان است كه به سلسله پيامبران [مربوط] مي­ شود. اين وحي بر اساس نيازي است كه نوع بشر به هدايتي الهي دارد، كه از طرفي بشر را به سوي مقصودي كه ماوراي افق محسوسات و مادّيات است و خواه­ ناخواه گذرگاه بشر خواهد بود راهنمايي نمايد، واز طرف ديگر نياز بشر را در زندگي اجتماعي كه همواره نيازمند به قانوني است كه تضمين الهي داشته باشد برآورد (مطهري، مجموعه ­آثار، ج2، 1375،ص 155-156).

بنابراین، در اسلام و بلکه در تمام ادیان الهی و آسمانی مساله وحی، پذیرفته شده است. در این ­صورت، اگر آن­ گونه که پلورالیستها می­گویند، هيچ هنجار جهان شمولي وجود ندارد، وارزشها را مي­ توان در مجموعه­ اي كم­ و بيش بي­ پايان از، جابه­ جايي و تغيير احتمالي تركيب كرد، همچنين آنها مي،توانند ارزشهاي قديمي و جديد را با هم تركيب كنند. اين­ گونه ويژگي تركيبي مي­تواند نوعي نقص و كاستي محسوب شود و منجر به اختلاف، بي ­ثباتي، آشفتگي، ناهمخواني و سنجش ­ناپذيري شود. در اين صورت ديگر جايي براي پذيرش وجود وحي و فرشته­اي به نام جبرئيل و در نتيجه مجموعه­ اي به­ نام (كلام خدا) باقي نمي­ ماند و پاي­ بندي به هيچ­ يك از آنها ضرورت و بلكه لزومي ندارد، يا به ديگر سخن، پلوراليزم ديني با مفهوم وحي ناسازگار است، اگر کسی نگرش پلورالیستی و تکثّرگرا را در عرصه دین درست بداند، ناگزیر باید وحی را (اگر آن را قبول داشته باشد) در محدوده تجربه دینی و دست بالا، گونه ای مکاشفه تفسیر کند و آن را به گونه همسان در یک یک انسانها، ساری و جاری بداند و به طور طبیعی، چنین تجربه هایی بیانگر حق محض هم نمی ­تواند باشد.

پست مدرنیسم و تکثرگرایی و تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش

سؤال چهارم. چالش‌هاي تكثرگرائي پست مدرن بر تربيت ديني كدامند؟

پست­ مدرنیسم به عنوان يكي از آموزه‌هاي معاصر و  متأخّر، با تأكيد بر خصايص و اصولي چند، پيامدهايي را در بسياري از حوزه‌هاي اجتماعي، فرهنگي، سياسي و تربيتي به جاي مي‌گذارد كه از آن جمله مي‌توان به تأثير آن روي حوزه هويت اشاره كرد. در اين ميان مسأله شکل ­گیری هويت ­ديني بيشترين سهم را در تأثيرپذيري از اين آموزه به خود اختصاص مي‌دهد. از جمله سؤالات اساسي كه اين سؤال پژوهشی در پي پاسخ بدان است ، پرسش از چالشهايي است كه پست مدرنیسم به صورت اعم و پلورالیسم یا تکثّرگرایی به طور اخص، براي شكل­ گيري هويت ­ديني در افراد به وجود مي­ آورد. چالشهايي كه مي­­ توان بدان اشاره كرد شامل نفي هويت­ ديني مبتني بر آموزه‌ها و بنيادهای ديني، نفي هويتهاي فراگفتماني و فرازباني، تضعيف مؤلّفه ­هاي عقلاني و شناختي هويت­ ديني، انكار جنبه ­هاي ثابت هويتي، نفي ­هويت الگو محور­ديني و نفي امكان شكل­ دهي هويت­ ديني متن­ محور (با محوريت متون ديني) می­باشد. در ادامه، ابعاد سؤال فوق نیز روشن گشته است.

پست مدرنیسم و تکثرگرایی و تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش

در پست‌مدرنيسم به همه فرهنگ‌ها و طبقات توجّه مي‌شود، و هر كس براي خودش ارزش دارد؛ انديشه و فرهنگ غالبي نيست و به حاشيه‌ها توجه فراوان مي‌شود؛ افراد برابر و يكسان هستند؛ بر اعتقاد به آزادي افراد و احترام به فرديت انسان و آزاد كردن وي از هرگونه تقليد، تأكيد مي‌شود. همچنين كوشش رهايي‌بخشي از ستم و بي‌عدالتي اقتصادي، مخالفت با موضوعات درسي مجزا، تغيير‌پذيري برنامه‌هاي درسي، و رعايت تفاوت‌ها، از ديگر مزاياي اين ديدگاه است  یکی از ره­ آوردهای تکثّرگرایی یا پلورالیسم، پدیده­ی  جهانی ­شدن است. در عصر جهاني‌شدن به‌ جاي‌ مكان،‌ كه‌ پديده‌اي‌ فيزيكي‌ است‌، فضا اهميت‌ مي‌يابد. فضا عرصه‌ ارتباط‌ انسان‌هاست‌ و با گستردگي‌ امكانات‌ ارتباطي،‌ فضا هم بسط‌ مي‌يابد. جهاني‌شدن‌ فرصت‌ جديدي‌ را فراهم‌ مي‌سازد تا انسان‌ها با بريدن‌ از هويت‌هاي‌ مكاني،‌ در هويت‌ فضايي‌ جديد ادغام‌ شوند (گلمحمدی، 1381،ص 116).

1 . تهديدات هويتي: از جمله تهديداتي كه فرآيند جهاني­ شدن به­همراه دارد، متوجّه هويت‌هاي فردي و اجتماعي است كه خود نيز زير مجموعه هويت ملّي مي‌باشند. از جمله منتقدان به جهاني­ شدن در ارتباط با بحث هويت‌يابي، ميشل فوكو است، كه جهاني ­شدن را نوعي تمسك به «حال» و انقطاع از «گذشته» مي‌داند كه نوعي بيگانگي از گذشته را در فرد ايجاد مي‌كند و به كاهش مشروعيت «حال» دامن خواهد زد؛ زيرا بشر وارد دوره جديدي مي‌شود كه استمرار گذشته نبوده و از آن منقطع شده است. در عرصه جديد، كه هيچ‌گونه پشتوانه تاريخي و گذشته­ اي ندارد، ناامني اولين و مهم‌ترين احساسي است كه به انسان معاصر دست داده و آن را دچار بيگانگي مي‌سازد. حاصل اين فراگرد دروني و از خود بيگانگي، نوعي بي­ هويتي و بحران هويت است(همان).

از ديگر منتقدين فرآيند جهاني­ شدن در باب فرهنگ و هويت، لاتوش است. وي نيز معتقد است: جهاني­ شدن نوعي غربي‌سازي جهان سوم است كه ارمغان آن، فرهنگ‌زدايي مي‌باشد. جهاني­ شدن به نوعي موجبات تخريب ساختار‌هاي اجتماعي در جوامع سنّتي مي‌شود؛ چيزي كه به مردمان جهان سوّم براي جايگزيني هويّت فرهنگي گمشده‌شان پيشنهاد شده، بر يك هويت ملّي پوچ و يك تعلّق فريبنده به يك دهكده جهاني مبتني است(لاتوش، 1381،ص 48).

2. تهديدات تربيتي با تأكيد بر نقش تربيت­ ديني: پلورالیسم و به دنبال آن جهاني­ شدن همواره داراي دو تأثير متناقض در مورد فرهنگ مي‌باشد. از يك‌سو، به همگون‌سازي فرهنگي و هم‌سو كردن فرهنگ‌هاي مختلف منتهي مي‌شود. از سوي ديگر، به تكثّر و ناهمگون‌سازي و تمايز فرهنگ‌ها منجر مي‌شود. اين ويژگي دوگانه جهاني­ شدن در مورد هويت هم صادق است. جهاني ­شدن از يك‌سو، با از ميان برداشتن مرزها و مرزبندي‌هاي مروج امت واحد، به خصوص در فرهنگ اسلامي و نزديك شدن آنها مي‌شود. از سوي ديگر، با ايجاد تنوع در صور ابزار هويت فرهنگي به تكثّر فرهنگي دست مي‌زند(عاملی، 1380،ص 308)

جهاني شدن بيشترین تغييرات را در هويت ­يابي ديني افراد، به ويژه مسلمانان داشته است. به‌گونه‌اي كه اكثر صاحبنظران، به خصوص، ترنر آن را نوعي فرايند غيرديني شدن تلقي مي‌كنند. عاملي، نوع‌شناسي هشت گانه خود را با الهام از نوع‌شناسي كاستلز به شرح زير ارائه مي‌كند:

ـ هويت ملي‌گرايانه؛ اهميت دادن به هنجارهاي و ارزش‌هاي ملي؛

ـ هويت سنتي هنجارهاي و ارزش‌هاي مذهبي؛

ـ هويت اسلام‌گرا؛ هنجارهاي و ارزش‌هاي اسلامي؛

ـ هويت مدرن، اختلاطي از سنت و مدرنيسم؛

ـ هويت غيرديني، به­دنبال جدايي دين از سياست و اقتصاد؛

ـ هويت غربزده، تطبيق با هنجارهاي غربي؛

ـ‌ هويت تركيبي، فاقد هويت متمايز و اساساً شكل گرفته از تعلّقات سنتي و محيط جديدي است كه در آن زيست مي‌كنند؛

ـ‌ هويت مردّد؛ عمدتاً شامل جواناني است كه گرايش هويتي خاصي در جهت سنتي يا مدرن ندارند.

با توجه به ويژگي‌هاي عمده جهاني­ شدن از قبيل فشرده شدن زمان و مكان، ارتباطات سريع، سرعت بروز تغييرات، وجود توأمان فرايندهاي عام‌گرايي و خاص‌گرايي، بسط تنوع فرهنگي و ديني، تغيير ابعاد شناختي و بي‌پناهي و بي‌ريشه‌گي و...، مي‌توان تصور نمود كه در اين فضا و شرايط، رابطه ميان فهم، عمل و اعتقاد ديني و نيز روابط اجتماعي به دليل تنوع دريافت‌هاي ديني و برداشت‌هاي متكثّر از دين، تضعيف شده و گرايش به هويت‌هاي غيرديني تأييد و تقويت مي‌شود. بنابراين، با توجه به آنچه كه، ترنر بيان مي‌دارد. در مقايسه متغيرهاي مربوط به اعتقادات و اصول ديني با مصرف رسانه‌اي، مي‌توان مشاهده نمود كه بسياري از جنبه‌هاي زندگي اجتماعي، كه تحت‌الشعاع جهاني ­شدن قرار گرفته است، بر معنا‌دار نبودن رابطه ميان تأثيرات جهاني شدن و اعتقادات و مباني ديني دلالت دارد. بنابراين، جهاني شدن زاییده شده در اندیشه تکثّرگرایی به خصوص با تضعيف رابطه ميان فهم، عمل و اعتقادات ديني، به عنوان مقدمات پيدايش هويت ­ديني، ابتدا منجر به ظهور هويت مردد (نه سنتي نه مدرن)، سپس هويت تركيبي با تعلقات ريشه­ دار سنتي و محيط جديد زندگي و نهايتاً، هويت غيرديني، كه مؤيّد جدايي دين از سياست مي‌شود. با پيدايش هويت غيرديني نقش تعليمات ديني در تربيت افراد در جامعه به عنوان يك معيار ارزشي فراگير كم‌رنگ شده، به حداقل خود رسيده و يا بي‌تاثير مي‌شود. در اين قسمت، براي تكميل بيان تأثيرات تربيتي جهاني­ شدن، كه بيشتر خاصيت ضدديني دارد، به بعضي از مهم‌ترين دلالت‌هاي تربيتي پست مدرنيسم، اشاره مي‌‌شود:

ب. دلالت‌هاي تربيتي پست ­مدرنيسم:

1. معتقد به مرگ خدايان و نابودي دين و ارزش‌ها؛

2. خالي بودن از مباني متافيزيك و مباني ارزش شناختي؛

3. نفي الگو در تربيت اخلاقي؛

4. عدم وجود ملاك داوري در باب خوب و بد بودن امور؛

5. تربيت ديني در عرض دانش‌ها و معارف بشري قرار دارد(سجادی، 1380، ش 29)

نتیجه آنکه جهاني ­شدن با انتخاب رويه ­ي تكثّرگرايي در حوزه فرهنگ، دين و سنت، به تضعيف موقعيت تثبيت شده اين مقولات كمك نموده است. در اين راستا، تربيت ­ديني نيز امري تضعيف شده به نظر مي‌رسد. امّا بايد گفت؛ دين و تربيت ­ديني در عرصه جهاني­شدن، به فرصت‌هايي هم نايل شدند و جهاني­ شدن عرصه تأثيرگذاري دين و تربيت­ديني شده است. اما برخي از عمده‌ترين چالش‌هاي تربيت ديني كه ناشي از جهاني‌شدن است عبارتند از:

1. هجوم ضدارزش‌هاي فرهنگ غرب و بي‌هويت كردن جوامع پذيرا؛

2. ترويج پلوراليسم فرهنگي و ديني؛

3. ترويج افكار لبراليست سو لذت طلبي و كام‌جويي؛

4. علم‌گرايي و پرستش علم؛

5. نسبيت‌گرايي و شك و ترديد در اصول؛

6. دين‌گريزي و انزجار از دين؛

7. سكولاريزاسيون و بي‌ربط دانستن دين و دنيا؛

8. كم‌رنگ كردن تعليمات وحياني؛

سؤال پنجم: چه انتقاداتي برتكثرگرائي پست­مدرنيسم در حوزه تربيت ­ديني وارد است؟

در حوزه تربیت دینی همچنانکه می توان برای پست مدرنیسم محاسنی در نظر گرفته شده است، اما معایب و محدودیت های زیادی نیز وارد است که به آنها در زیر اشاره شده است:

1. محاسن تربيت پست‌مدرن: پست‌مدرنيسم از آنجا كه كوشش جهت بازشناسي معضلات مدرنيته و حركتي نقادانه و درنتيجه مطلوب به‌ويژه در زمينه اهميت كثرت‌گرايي و اهميت دادن به ديدگاه‌ها و ارزش‌هاي فرهنگي ديگران است، ستودني است. به‌عبارتي، در پست‌مدرنيسم به همه فرهنگ‌ها و طبقات توجّه مي‌شود، و هر كس براي خودش ارزش دارد؛ انديشه و فرهنگ غالبي نيست و به حاشيه‌ها توجه فراوان مي‌شود؛ افراد برابر و يكسان هستند؛ بر اعتقاد به آزادي افراد و احترام به فرديت انسان و آزاد كردن وي از هرگونه تقليد، تأكيد مي‌شود. همچنين كوشش رهايي‌بخشي از ستم و بي‌عدالتي اقتصادي، مخالفت با موضوعات درسي مجزا، تغيير‌پذيري برنامه‌هاي درسي، و رعايت تفاوت‌ها، از ديگر مزاياي اين ديدگاه است(بهشتی، 1385،ص 94).

پست مدرنیسم و تکثرگرایی و تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش

گفتمان پست‌مدرنيسم امتيازات بسياري دارد. به‌عنوان مثال مربياني كه خواستار تقويت قوه انتقادي دانش‌آموزان در مورد ديدگاه‌هاي مسلط و فراگير هستند، يا مي‌خواهند ظرفيت شكيبايي و يا حتي توانايي استقبال آنها از ديدگاه‌هاي ناسازگار با نظرات شخص خودشان را تقويت كنند، مي‌توانند از اين نظريه چون ابزار مخصوص مفيد بهره ببرند. پست‌مدرنيسم تقسيم زندگي به حوزه‌هاي گوناگون را نمي‌پذيرد؛ لذا تصويري كه پست‌مدرن از مدرسه ارائه مي‌دهد، يك اجتماع در نظر مي‌گيرد. در چنين مدرسه‌اي فقط بر جنبه‌هاي عقلاني تأكيد نمي‌شود، بلكه جنبه‌هاي زيبا‌شناختي، عاطفي و فعاليت‌هاي دسته‌جمعي مبتني بر همكاري اجتماعي نيز مورد توجه است.

در مدارس پست‌مدرن معلم، آفريننده­ دانش و تسهيل‌كننده جريان يادگيري كلاس يا گروه‌هاست. به‌اين‌ترتيب جريان‌هاي يادگيري جاي‌گزين محتواي مواد درسي و برنامه درسي مدرن مي‌شود. در آموزش و پرورش پست‌مدرن كه يك متن به صورت‌هاي مختلف خوانده و يا تفسير مي‌شود، خوانندگان با نگرش انتقادي به متن، نكات تازه‌اي درمي‌يابند كه به خود آنها تعلق دارد. چنين پيامدي موجب پيدا شدن جنبه‌هاي مختلف معنا و نتيجه‌گيري‌هاي تازه است. مربيان پست‌مدرن بر اين نظرند كه در دوران مدرن، اطلاعات از همه­جا از جمله مدرسه در كنترل دولت است؛ اما در وضعيت پست‌مدرن، دولت‌ها كمتر شانس پالايش اطلاعات دارند؛ چراكه شبكه گسترده جهاني توسعه و تعميم يافته است.

مربيان پست‌مدرن از دو فضيلت مهم صداقت و درستكاري ياد مي‌كنند. آزادي انتخاب رابطه انساني، در انديشه پست‌مدرن ارزشي است. در پست‌مدرن به تفاوت‌هاي فردي توجه مي‌شود. از نظر ليوتار، مدرسه آرماني مدرسه‌اي است كه در افراد آنها تفاوت‌هايي كه فرديت آنها را مي‌سازد شكوفا كند؛ يعني حضور در جمع ديگران به فرد بودن آنها لطمه‌اي نزند. پس اجتماع‌هاي كوچك‌تر، يا روايت‌هاي تفاوت را جايگزين جامعه و فراروايت‌هاي آن مي‌سازد(آهنچیان، 1382،ص 53).

به‌طوركلي با وجود محدوديت‌ها و ضعف‌هايي كه در ديدگاه‌هاي تعليم و تربيت پست‌مدرن وجود دارد، ‌به نظر مي‌رسد برخي از مسائل مطرح‌شده توسط پست‌مدرنيست‌ها چشم‌اندازهاي مثبتي نيز براي تعليم و تربيت به ارمغان آورده است. درواقع پست‌مدرنيسم، از آنجا كه كوششي جهت باز‌شناسي معضلات و ‌بن‌بست‌هاي تعليم و تربيت مدرن است، حركتي مورد توجه به‌شمار مي‌آيد. تأكيد مربيان پست‌مدرن بر اهميت كثرت‌گرايي، اهميت دادن به ديدگاه‌هاي ديگران، تقويت روحيه انتقادي در دانش‌آموزان، تشويق نوعي آموزش و پرورش گفت‌وگو‌محور و مبتني بر گفتمان، ستودني است.

از نكات مثبت ديگر در تعليم و تربيت پست‌مدرن كه بسياري از مربيان آن مطرح كرده‌اند، مي‌توان به تأكيد بر بردباري و تحمل يكديگر، تفكر انتقادي، خلاقيت و خودآفريني، تعهد اخلاقي، اهميت احساسات و همچنين تأكيد بر شهود اشاره كرد.

ادامه دارد

بخش اول


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در پژوهش

گروه استان ها و شهرستان ها/

نامه زیر توسط یک معلم تربیت بدنی در مورد مشکلات تربیت بدنی و ورزش مدارس و عملکرد مسئولان مربوطه برای صدای معلم ارسال شده است .

« صدای معلم » آمادگی خود را برای پاسخ مسئولان اعلام می کند .

منتشرشده در یادداشت
دوشنبه, 20 خرداد 1397 18:18

دوبیتی هایی از نجوای دل

دوبیتی هایی از نجوای دل به قلم معلم

نشاط انگیز اهل دل که خوبان
مرا تعلیــم عـزت داد عزیـزان
خــدا را شـکر گویم هر زمانی
که شوق و وجد و حال آمد مرا جان

غمی دارم مصاحب دل که همدم
مرا مونس تمامی لحظه این غم
بماندم گوشه تنهایی خدایا
چه کاری فارغ از این غم ندانم

خوشی با آن دلی باشد دلارام
که شادی با غمی گردد یکی کام
به هر یک آرزو داری چو شب روز
که بعد از مرگ ماند از تو یک نام

دلی دارم چه سوزان آتشینی
غمی در سینه پنهان ای زمینی
چنان گریان چو ابری در بیابان
که جوی آبی سرازیر از دو عینی

پریشان دل چرایی ای رها جان
خدا را یاد کن فارغ از آن هان
کنی خلوت به دور از مردمانی
بیابی کام دل را لا پریشان


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

بیمه های آتش سوزی منازل مسکونی همکاران فرهنگی درآموزش و پرورش خمیر

اخیرا بخشنامه ای به مدارس هرمزگان در مورد بیمه های آتش سوزی منازل مسکونی همکاران فرهنگی ارسال شده است.

در این اشتراک لطف بیمه معلم و اداره کل آموزش و پرورش استان هرمزگان چنان قید گردیده است که منازل مسکونی فرهنگیان را به صورت اقساط ماهیانه ۹ هزار به ترتیب پرداختی ۳ قسط توسط اداره کل و ۹ قسط توسط خود شخص فرهنگی انجام پذیرد.

 یعنی در قبال ۱۰۰ میلیون بازسازی و ۳۵ میلیون اثاث خانه می بایست ۱۰۸ هزار تومان به بیمه معلم پرداخت گردد.

کمی تامل در این بخشنامه چند سوال را در ذهن متبادر می کند.

نخست: آیا بیمه معلم که یکی از سهامداران اصلی آن صندوق تعاون آموزش و پرورش می باشد برای ولی نعمت خود که تمامی بیمه های مسئولیت و شخص ثالث آن را ذی نفع است در این بخشنامه چه امتیاز ویژه ای قائل شده است؟

چون بنده با اندک تجربه بیمه ای که دارم با این آپشن ها و مبلغ ۱۸۰ میلیون تعهد شرکت های بیمه ای با برند خیلی بهتر همچون دانا تنها ۵۹ هزار تومان می شد منازل شخصی افراد را بیمه کرد.

دوم: در چنین وضعیت خراب مالی اداره کل آموزش و پرورش اختصاص ۲۷ هزار تومان به هر معلم برای بیمه آتش سوزی کمی غریب به نظر می رسد. چرا که مثلا برای منطقه کوچکی همچون شهرستان خمیر که بنده در آن مشغول هستم مبلغی معادل با ۲۷۰۰۰۰۰۰ تومان خواهد شد که می توانست کمک های آموزشی بسیاری بر این مجموعه باشد. قطعا چنین تطمیعی از طرف اداره کل در جهت ترغیب بیشتر فرهنگیان به شرکت در این برنامه بوده است.

سوم: اقساط ماهی ۹ هزار تومان توهینی به شخصیت فرهنگیان می باشد. اگر نمی توانیم کمکی به معیشت معلمان کنیم حداقل کرامت آنها را حفظ کنیم.

در این میان از صنعت بیمه کشور که یک بنگاه اقتصادی است انتظاری نمی رود چون در قبال خدماتی که ارائه می دهد خواستار بیشترین سود دهی است اما از بیمه معلم و اداره کل آموزش و پرورش انتظار می رفت که در جهت کمک و ایجاد تسهیلات بهتر به فرهنگیان گام بردارند نه نهایت بهره کشی از آنان را داشته باشند.

همکاران برنامه ریز فرهنگی:

در این اوضاع نابسامان اقتصادی جامعه و دشواری معیشت معلمان حداقل ما خود به خود خنجر نزنیم.

خبر بیمه  در سایت اداره کل هرمزگان منشتر شده است :

hormozgan.medu.ir


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

آیا هوش مصنوعی موجب تحول مثبت در آموزش و پرورش ایران می شود ؟

بلی - 57%
خیر - 43%

مجموع آرا: 223

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور