نشاط انگیز اهل دل که خوبان
مرا تعلیــم عـزت داد عزیـزان
خــدا را شـکر گویم هر زمانی
که شوق و وجد و حال آمد مرا جان
غمی دارم مصاحب دل که همدم
مرا مونس تمامی لحظه این غم
بماندم گوشه تنهایی خدایا
چه کاری فارغ از این غم ندانم
خوشی با آن دلی باشد دلارام
که شادی با غمی گردد یکی کام
به هر یک آرزو داری چو شب روز
که بعد از مرگ ماند از تو یک نام
دلی دارم چه سوزان آتشینی
غمی در سینه پنهان ای زمینی
چنان گریان چو ابری در بیابان
که جوی آبی سرازیر از دو عینی
پریشان دل چرایی ای رها جان
خدا را یاد کن فارغ از آن هان
کنی خلوت به دور از مردمانی
بیابی کام دل را لا پریشان
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.