از روزی که جناب آقای بطحایی به عنوان وزیر پیشنهادی جناب دکتر روحانی به مجلس محترم معرفی شدند و در نتیجه با رای اکثریت نمایندگان محترم رای اعتماد ارزشمندی کسب نمودند ، به عنوان باز نشسته حوزه ستادی آموزش و پرورش و با بیش از پنجاه سال فعالیتهای فرهنگی شکر خدا را به جای آوردم زیرا از نزدیک شاهد فعالیتهای ایشان در زمینه های کارشناسی و مدیریت به خصوص در حوزه ستادی و بالاخص در فرایند اجرای طرح تغییر نظام آموزش متوسطه بودم . طرحی که تا به ثمر نشست میلیاردها ریال و هزاران نفر -ساعت کار کارشناسی صرف آن شد .
لذا متاسفانه بر حسب عادت و معمول ما ، پس از تغییر دولت در هر دوره این طرح نیز چون بسیاری از برنامه ها و طرح ها دچار گردباد سلیقه ها شد و قطعا ایشان نیز از چنین رویدادی بدون پژوهش علمی متاثر شدند در حالی که می توانست بسیاری ازدستاوردهای آن به راحتی مورد استفاده قرار گیرد و اصلاح و تکمیل شود زیرا آموزش و پرورش دنباله رو تغییر نیست و نباید باشد بلکه موجب و موجد تغییر است .
به هر حال شکر گذاری و خوشحالی من از این بابت بود که ایشان نسبت به مواردی که فهرست وار به عنوان یاد آوری عرض می کنم ، آگاهی کامل دارند ، ضمن اینکه بدون تحقیق دست به تغییر اساسی نمی زنند که به حمدالله نزده اند ، نکات مورد نظری که به عرض می رسانم را عملا مورد توجه و عمل قرار می دهند و در برابر نمایندگان محترم مجلس پاسخ گو هستند و آنچه باید طلب می کنید : البته سعی می کنم موارد را به گونه مختصر به عرض برسانم گرچه بخشی از آنها را برحسب تکلیف خدمت وزرای محترم قبلی نیز عرضه داشته ام:
درجلسه رای اعتماد آن روز با استماع بیانات جناب آقای دکتر روحانی، نظرات موافق و مخالف و همچنین نظرات ایشان در فرصت کمی که داشتند همچون هر دوره به دنبال گمشده های ذهنی ام که در این موارد خلاصه می شود بودم که مطرح نشد و اگر مطرح شد اشاره ای بیش نبود .
اینجانب بارها در جلسات کارشناسی و برنامه ریزی و طی مقالات و پیشنهاداتی درصدد بودم به مطالب به ظاهر ریزی که در بطن امر اهمیت داشته و به نظرم اساسی می آمد ، به گونه ای به استحضار وزرای محترم متبوع د رهر دوره برسانم که در واقع در نظرات و گزارش اجمالی از برنامه های پیشنهادی جناب آقای بطحایی اشاره کلی و گذرا به عمل آمد. .
- مورد نگرانی این است که چرا وزیران محترم پیشنهادی دولت از جمله وزیر محترم آموزش و پرورش در هر دوره برای معرفی خود و برنامه هایشان به مجلس، خود و وزارت آموزش و پرورش را به تنهایی متکفل نظام تعلیم و تربیت کشور معرفی می نمایند و این گونه تعهد می سپارند ؟و عجیب اینکه گویی امر به برخی از نمایندگان محترم نیز چنین مشتبه شده است و هر بار افتاده تربیتی وغیر اخلاقی را از چشم نهاد آموزش و پرورش می دانند..
- مگر اختیارات و امکانات وزیر آموزش وپرورش در ایجاد زمینه جذب نیروهای متعهد و نخبه به عنوان معلم تا چه میزان است؟
- چه امکانات و اختیاراتی در جهت تامین نیازهای معیشتی و اساسی معلمان در مقایسه با کارکنان سایر دستگاهها و بنگاههای اقتصادی و همسان سازی حقوق ها دارد؟
- چه اختیاراتی در خصوص تامین معیشت و درمان معلمان در دوران بازنشستگی که دورنمای خدمات حداقل خدمات سی ساله را نشان می دهد دارد تا حتی روزنه امیدی برای جذب افراد نسبت به این حرفه باشد در اختیار و امکان وزارت آموزش وپرورش است ؟
- معلمان در مدارس با فرزندان طلاق، فرزندان خانواده های معتاد و در نتیجه اختلافات فاحش فرهنگی و اقتصادی دانش آموزان چگونه می توانند حتی برخورد نسبتا بهینه به عمل آورند ؟
- وزارت آموزش و پرورش با عدم تخصیص بودجۀ مناسب برای تجهیزات و فضاهای آموزشی که همواره از استانداردهای مبتنی بر برنامه های آموزشی به دور می باشد چه باید بکند؟
- اینکه به کارگاه آموزشی مدرسه که قرار است نیروی آماده و کارآمد زندگی، خروجی آن باشد ، کدام ماده اولیه آماده وارد می شود ، جای سئوال نیست ؟ بسیاری از خانواده ها به جای مواد اولیه به مدرسه مواد خام تحویل می دهند. مگر ممکن است به کارخانه ای برای تولیدات صنعتی از جمله خودرو چندتن سنگ آهن تحویل شود و انتظار تولید اتومبیل داشته باشیم؟ کارخانه، مواد اولیه ای می خواهد که مواد خام در پروسه های قبلی، تبدیل به این مواد اولیه شده باشند و ای کاش خانواده ها حتی مواد خام تحویل می دادند، مواد خامی که حداقل دست نخورده باشند و از دوره جنینی، نوزادی و قبل از دبستان به ده ها بلای روحی و رفتاری دچار نشده باشند.مدرسه درمانگاه نیست ، آموزشگاه و پرورشگاه است .
جناب آقای وزیر گرچه نسبت به ضرورت اهتمام همگانی در امر نظام تعلیم و تربیت اشاراتی فرمودند باید توجه داشته باشند که چنین اشاراتی برای نمایندگان محترم به خصوص نمایندگانی که نیازمند توضیح بیشتری بودند کافی به نظر نرسید.
مشکل فرهنگی، اقتصادی، عقیدتی بسیاری از خانواده ها آن هم خانواده که می تواند و باید مهمترین محمل دانشگاهی برای تربیت فرزندان قبل از مدرسه و در حین تحصیل باشند را ایشان و معلمان شان نمی توانید مرتفع کنند، این مشکلات برای وزارت آموزش وپرورش مشکلات فرایندی هستند و مانع پرورش دانش آموزان برای رسالت زندگی آینده شان می باشند گر چه ورزیده ترین معلمان را به کارگیریم ...
این دور تسلسل ده ها سال است جریان دارد.
آرزو داشتم جناب آقای رئیس جمهور محترم این مطلب را اضافه می نمودند و دیر نشده است اضافه بفرمایند ، که همۀ اعضای هیات دولت موظف اند با احساس مسئولیت مشترک در جهت پیشرفت و اعتلای تعلیم و تربیت تلاش کنند و زمینه های لازم را فراهم نمایند تا وزارت آموزش و پرورش بتواند در راستای اهداف نظام و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تلاش مناسب داشته باشد و به وظیفه خود عمل کند. دنباله رو تغییر نباشد بلکه موجب و موجد تغییر در حهت اعتلا باشد .
نقش آموزشی و پرورشیِ رسانه ها به ویژه صدا و سیما که به فرموده امام خمینی (ره ) دانشگاه است و به نوبه خود وظیفه تعلیم و تربیت عمومی غیر رسمی را برعهده دارد و تمامی صاحبنظران تعلیم و تربیت جهان نیز اذعان دارند، تا چه حدی ملموس است که با فیلمهای سرگرم کننده و بعضا جنجالی به جای سریالهای آموزنده و در عین حال فرحبخش، فرصتها را نگیرند تا خانواده ها بتوانند به پرورش کودکان قبل از دبستان که دوره اساس تعلیم و تربیت تلقی می شود حتی بیاندیشند و آنان را با آمادگی لازم به مدرسه بفرستند و همراستا و هماهنگ با مدرسه باشند؟
- سهم وزارت آموزش و پرورش که حتی قبل از انقلاب قرار بود کانالی از تلویزیون در اختیار این وزارت باشد در تولید برنامه ها و ارتباط با مخاطبان یعنی خانواده ها که سفارش دهنده کودکان به مدارس هستند ، تا چه میزان است ؟

به نظر می رسد، جناب آقای دکتر روحانی باید اشاره می فرمودند و بفرمایند که ما دستگاهها و سازمانهای ارشادی، فرهنگی و اقتصادی و رسانه ها را موظف می کنیم با احساس مسئولیت مشترک همراستا و همدوش وزارت آموزش و پرورش باشند و از مجلس محترم و سایر دستگاههای دولتی می خواهیم بنا به اهمیت و تمام شمولی تعلیم وتربیت جامعه در تسهیم بودجه اولویت را برای وزارت آموزش و پرورش قائل شوند و در برنامه های خود نیازهای اقتصادی و فرهنگی خانواده ها را بیش از پیش مورد توجه قرار دهند که فلسفه وجودی جلسات هیات دولت مبتنی بر احساس مسئولیت مشترک در تمامی زمینه ها میباشد .
زیرا اگر آموزش و پرورش نتواند وظایف خود را انجام دهد پزشک و مهندس و مدیراثربخش و متعهدی نیز عاید جامعه نمی شود. همچنان که اگر بهداشت و درمان نباشد معلمی زنده نخواهد بود که نیروی انسانی تربیت کند و به همین نحو سایر دستگاهها و سازمانها که قطعا هریک به تنهایی و بدون مشارکت و احساس مسئولیت مشترک نمی توانند معجزه کنند و خدای ناکرده ناگزیر خواهیم بود همچنان برای مبارزه با فساد، بیکاری و بیکارگی و بیماری هزینه کنیم و با روزمرگی برای تسکین آلام اجتماعی تلاش داشته باشیم .
روشن است که هرگونه فساد ، ناهنجاری و جنایت ، معلول ضعف نظام تعلیم وتربیت عمومی است نه تنها بی سوادی .. لذا به نظر می رسد، لازم است هیات محترم وزیران ضمن تدوین مصوبه ای کلیه دستگاهها و سازمانهای ذیربط را با احساس مسئولیت مشترک بیش از پیش در امر ایجاد زمینه های لازم برای توجیه و تحکیم مبانی اخلاق حرفه ای در مسئولیتهای مربوط نسبت به وظایف خود موظف نماید و به یاری دادن به خانواده ها جهت آماده نمودن کودکانشان برای ورود به مدرسه و همچنین همراستایی و آنان با مدارس موظف نمایند و با پیشنهاد و پیگیری ریاست محترم جمهوری، مجلس محترم نیز به منظور نهادینه نمودن این موضوع هیات دولت را طی ماده ای قانونی پشتیبانی نماید.

آن گاه است که با چنین سیاستِ ارشادی، بسیجی عمومی که از ابتدا لازم می آمد ، در جهت تعلیم و تربیت در راستای ارزشها در کشور صورت خواهد گرفت و وزارت آموزش و پرورش نسبت به وظایفش به گونه ای کاملا معنی دار عمل خواهد نمود و اگر ننماید یا کوتاهی کند مستوجب استیضاح خواهد بود و در نتیجه به نظام تعلیم و تربیت کشور نگرش سیستمی حاکم خواهد شد ؛ لذا درحال حاضر اگر پیشنهادی برای استیضاح مطرح شده و یا برخی از نمایندگان محترم وعده آن را پس از شروع مدارس می دهند ،به نظر می رسد جناب آقای بطحایی باید در مورد آنچه مربوط به شرح وظایف آموزش و پرورش است خود را پاسخگو بدانید و در خصوص مشکلات فرایندی که عوامل مداخله گر و بازدارنده شرح وظایف وزارت آموزش و پرورش به ویژه معلمان بوده و می باشد پرسشگر باشند و خدای ناکرده به دنبال پاسخ و دفاع از جانب وزارت آموزش و پرورش بر نیایید .
رجاء واثق می رود که اگر اینچنین توقعاتی از جانب یکی از وزرای محترم به خصوص آموزش و پرورش مطرح شود راه مناسب تری برای رواج نگرش سیستمی جهت کل دستگاهها و مسئولین فراهم خواهد شد .
با توکل به خداوند ارائه چنین پیشنهادی به هیات محترم وزیران در این برهه از زمان سیار ضروری به نظر می رسد .باشد تا با پیگیری ریاست محترم جمهوری در مجلس محترم زمینه بازشناساندن ارزشها و ضرورت احساس مسئولیت همگانی و بسیج در جهت توسعه نظام تعلیم و تربیت به جامعه به گونه مناسب تری صورت گیرد .
امیداست، همکاران گرامی من به دلیل اینکه به خود حق می دهم همواره وزارت آموزش و پرورش را خانواده خود و دانش آموزان را همچون فرزندانم بدانم، پوزش اطاله کلامم و جسارتی که در ابراز نظر و پیشنهادم داشتم را بپذیرند.
قطعا ضمن پوزش از جناب آقای بطحایی ،برای ایشان و کلیه نیروهای ستادی و اجرایی آرزوی توفیق بیش از پیش دارم .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
رئیس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در نشست روابط عمومیهای قطب یک کشور با اشاره به افت شاخص های آموزشی در طی سال های گذشته اظهار کرد: برای بهبود شاخص های آموزش و پرورش کشور راهی جز تغییرات نداریم.

مرتضی نظری در جمع مدیران روابط عمومی استانهای قطب یک کشوری و مدیران روابط عمومی مناطق استان زنجان با اشاره به مباحث مطرح شده توسط وزیر آموزش و پرورش در دولت دوازدهم گفت: مهمترین تأکید یکسال اخیر این بوده است که با راهی که در چهل سال گذشته طی کرده است نمیتوانیم ادامه دهیم و اگر بخواهیم به همین ترتیب حرکت کنیم شاخصهای آموزش و پرورش ما در سطح ملی و جهانی تغییر نخواهد کرد و بهعنوانمثال از نظر کیفیت آموزش در دنیا رتبه 73 و از نظر سطح آموزش ابتدایی در دنیا رتبه 103 را دارا هستیم و این رتبهها با ادامه رویه گذشته تغییری نخواهد کرد و بر این اساس ما نیاز به انجام تغییرات و جراحی درونی آموزش و پرورش و بیرونی جامعه را داریم و باید با جراحی درونی و خود انتقادی بتوانیم آسیبها را شناسایی کنیم.
مرتضی نظری مصادیقی مانند حذف رقابتهای انفرادی و یا حذف آزمونها را بخشی از این خود انتقادی دانست و اظهار کرد: با اولین جراحیها فشارهای درونی و برونی زیادی به وزارت آموزش و پرورش واردشده است.
رئیس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی دومین مصداق جراحی درونی را عملگرایی دانست و گفت: باید به سمت عملگرایی پیش رویم و مفاهیمی که تاکنون تولیدشده است را به عرصه عمل درآوریم و با مشکلات اجرایی این مفاهیم برخورد کنیم تا بتوانیم بر اساس آنچه در واقعیت اتفاق میافتد به راهکارها و محتوای جدیدی برسیم و اگر به این سمت نرویم محتوای تولیدشده در چهل سال گذشته فایدهای نخواهد داشت و مفاهیم تکراری از این به بعد تولید خواهد شد و هیچ تغییری در آموزش و پرورش ایجاد نخواهد کرد و بخشی از فشارهایی که در این یک سال به آموزش و پرورش وارد آمده است از این بابت و مقاومت در برابر عملگرایی و به عرصه درآمدن محتواهای تولیدشده و پیدا شدن مشکلات اجرایی آن بوده است. پورتالهای وزارت آموزش و پرورش محل رزومه سازی و آلبوم تصویری افراد نیست، پورتالهای وزارت آموزش و پرورش باید پژواک معلم، دانشآموز و اولیا باشند.
وی در ادامه افزود: با برخی تصمیمها چرخه مالی چندین هزار میلیارد تومانی عدهای مورد تهدید قرار گرفت و این اتفاق باعث مقاومتهایی شد و در این مسئله ما به دنبال جنگ یا درگیری نبودیم اما تهدید چنین چرخه مالی عظیمی ما را درگیر این موضوعات کرد در صورتی که هدف اصلی ما برگرداندن آموزش و پرورش و مدارس به مسیر اصلی خودش و تربیت دانش آموزان بود و انحرافی که باعث شده تا دانش آموزان آداب و مهارتهای اجتماعی را ندانند و نتوانند امور روزانه خود را در خانواده و اجتماع تنظیم کنند و ما به دنبال حل این مشکلات ریشهای هستیم.
مرتضی نظری با اشاره به اینکه رسانه ملی بدون هیچ رقیبی در تمامی ساعتهای شبانهروز در حال تصویرسازی سفارشی از این چرخه چند هزار میلیاردی در تعریف نوعی از موفقیت هستند که عمده دانشکده های علوم تربیتی به این نوع نگاه از موفقیت تردید دارند و اینکه مفهوم موفقیت فقط بهصورت کسب رتبههای تکرقمی در دانشگاه یا مدارس خاص تعریف شود که باعث حذف بسیاری از افراد جامعه از شمول موفقیت خواهد شد. قطعا چنین کاری غیرانسانی و جامعهستیز خواهد بود و چنین تعریفی نمیتواند نیازهای دانش آموزان و جامعه ما را شامل شود و بخشی از آسیبهایی که جامعه ما دارد به دلیل همین تعریف از موفقیت است.
وی با اشاره به جراحی و ارزیابی نقادانه بیرونی گفت: ما نیاز داریم تا کسانی را که این نوع نگاه از موفقیت را به جامعه تزریق میکنند به چالش بکشیم و تفکری که بهصورت انحصاری در کل کشور و با حجم بالا در حال تزریق نگاه و تعیین اهداف آموزشی غلط برای آموزش و پرورش هستند که مسیر اصلی آموزشوپرورش را تغییر میدهند.
مرتضی نظری با اشاره به مشکلات روزانه زیادی که آموزش و پرورش با آن مواجه است و باید مدیران ما برای حل آنها برنامهریزی کنند، اظهار کرد: در کنار این مشکلات مدیران ما باید دنبال این جراحیها و تغییرات باشند و جمع این دو کار حجم بزرگ کارهایی که باید مدیران و نیروهای آموزش و پرورش باید انجام دهند را نشان میدهد.
وی گفت جریان قوی روابط عمومی باید در کنار مدیران و سایر نیروهای آموزش و پرورش در این جراحی همراهی کند و برنامههای تحولی را پیش ببرند، برنامههایی مانند تمرکززدایی، مدرسه محوری و مقاومت هایی که در برابر تغییرات در ستاد و صف ایجاد میشود باید با همگرایی و همراهی و اتخاذ رویکرد رسانهای مناسب بتواند تغییرات لازم را ایجاد کند.
رئیس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی بر اهمیت نقش تشریفات در روابط عمومیها تأکید و اظهار کرد: تشریفات نباید از حد متعارف خود خارج شود و در مراسم و آیینهای مختلفی که طی سال برگزار میشود، حتماً مراقبت کنید که مجریان و مسئولان برنامهها از به کاربر بردن عناوین متملقانه استفاده نکنند و این رویه را از ابتدای شروع کار در روابط عمومی و با هماهنگی وزیر محترم در شورای معاونین مطرح کردهایم و حذف این عناوین و القاب را آغاز کردهایم اما علیرغم پوشش اخبار و اجرای برنامهها این رویه به استانها بهطور کامل منتقل نشده است و در مراسمها و برنامهها بعضاً این مدیر ستاییها مشاهده میشود.
رئیس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی در ادامه افزود: برخی از مدیران از اینکه این القاب و عناوین برای آنها استفاده نشود ناراحت میشوند و یا انتظار دارند در بازدیدهای مختلف افراد متعدد حضور داشته باشند و یا کاروانی از خودروها آنها را مشایعت کنند، که این نگاه غلطی است و در صورت مشاهده حتماً متذکر میشویم چراکه ما خدمتگزار و پاسخگو به مردم هستیم و هر موردی که باعث شود بین خدمتگزاری و یا پاسخگویی به مردم فاصله بیفتد باید حذف گردد.
وی با اشاره به وجود بیش از دو هزار سایت و پورتال سازمانی در وزارت آموزش و پرورش اظهار کرد: پورتالهای وزارت آموزش و پرورش محل رزومه سازی و آلبوم تصویری افراد نیست، پورتالهای وزارت آموزش و پرورش باید پژواک معلم، دانشآموز و اولیا باشند.
نظری با اشاره وجود یک فرهنگ مسموم رسانهای در کشور گفت: اطلاعات غلطی بهصورت مستمر درباره احکام کارگزینی، قطع حقوق تابستان، تعطیلی مدارس، رتبهبندی فرهنگیان و سایر موارد داده میشود تا بتوانند به افزایش مخاطبان آن رسانهها منجر شود و برای جلوگیری از این مسئله باید روابط عمومیها تولید و انتشار درست اطلاعات را بر عهده بگیرند و سایتها و خبرگزاریها بتوانند نیازهای مخاطبان خود را از این اخبار پیداکرده و نیازی به استفاده از رسانههایی که اخبار نادرست و شایعات منتشر میکنند، نداشته باشند و روابط عمومیها با انتشار اخبار مناسب و بهموقع اجازه ترویج شایعات را ندهند.
رئیس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی با اشاره به نزدیک شدن به سال تحصیلی جدید گفت: در سال گذشته چند تعرض به معلمان اتفاق افتاد که بهصورت مستقیم از ستاد پیگیری کردیم و نسبت به تعرض به حقوق معلم شدیداً حساس هستیم و اعتقادداریم بههیچوجه امنیت روحی و روانی معلمان نباید در معرض تهدید قرار گیرد و حرمتداری معلمان بسیار مهم است و همزمان حمایت از حقوق دانشآموزان هم از این درجه اهمیت برخوردار است و لازم است تا روابط عمومیها در این موارد بههیچوجه کوتاه نیایند و مسئله را تا آخر پیگیری کنند.
نظری در ادامه افزود: فضای رسانهای که روابط عمومیها با کمک رسانههای رسمی کشور ایجاد میکنند باید این حس روانی را در معلمان ایجاد کند که هزینه بیحرمتی به معلمان بسیار بالا است و معلم، مجموعه اداری و ستاد را پشتیبان خود بداند و روابط عمومیها باید با روشنگری مراقب ورود نهادها و افراد غیر صلاحیتدار در کار تخصصی معلم و مدیر مدرسه باشند.
وی با اشاره به حضور مسئولان در مدرسه گفت: مدارس بهسختی در حال اداره امورات خود هستند اما هر وقت فردی از ادارات به مدارس میروند طوری حضور پیدا میکنند که فراموش میکنند ادارات و ستاد در خدمت مدرسه هستند و نظارتهای سختگیرانهای در مدارس انجام میدهند بهطوریکه فراموش میکنند معلمان و مدیران با چه سختیهایی در حال اداره مدارس هستند.
مرتضی نظری گفت: باید جو رسانه هراسی در بین مدیران آموزش و پرورش را از بین ببریم، مدیران ما درحالیکه با مشکلات متعدد و متنوع مواجه هستند و حاضر نیستند تا مشکلات خود را بیان کنند تا جامعه و سایر دستگاهها به کمک آموزش و پرورش بیایند و بهعنوانمثال درحالیکه در منطقهای با کمبود فضاهای آموزشی مواجه و یا قدمت عمر فضاهای آموزشی زیاد است و برخی مدیران از اطلاعرسانی امتناع میکنند.
نظری در پایان گفت: بسیاری از دستگاهها و نهادها مانند شهرداریها، مجتمعهای صنعتی و سازمانها نسبت به آموزش و پرورش تعهد قانونی دارند و موظف کمک به آموزش و پرورش هستند که به دلیل فقدان اطلاعرسانی بسیاری از مدیران آموزش و پرورش و جامعه نسبت به این مسئله ناآگاه هستند و کار اصلی ما در این زمینه اطلاعرسانی است.
گفتنی است در این نشست، روسای ادارات روابط عمومی آموزش و پرورش استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، قزوین و گیلان به همراه کارشناسان روابط عمومی حضور داشتند.
مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش
گروه استان ها و شهرستان ها/
جمعی از شهروندان، فعالین فرهنگی و اولیاء دانش آموزان شهرستان بناب در نامه ای که به صدای معلم ارسال کرده اند نسبت به عملکرد اداره آموزش و پرورش بناب و نیز مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی انتقاد کرده و خواهان توضیح و پاسخ گویی مسئولان وزارت آموزش و پرورش نسبت به مطالبات قانونی خود شده اند .
« صدای معلم » آمادگی خود را برای پاسخ مسئولان اعلام می کند .

گفت و گو آیین درویشی نبود
ورنه با تو ماجراها داشتیم
من همیشه اینگفته حافظ را این جوری می فهمیدم که حافظ از موضع تبختر درویشانه در این بیت می گوید حیف که گفت و گو در آیین ما درویشان نیست و گرنه با گفت و گو حسابت رو کف دستت میذاشتم! ولی اگر در این بیت با تاسف و از سر حسرت بگوئیم چرا گفت و گو آیین درویشی نبود تا ما با هم ماجراهایی شیرین داشته باشیم چقدر این بیت لطیف و الهام بخش می شود.
می گویند گفت و گو سه شرط دارد صداقت ، صراحت و احترام.
شما اگر این سه شرط را رعایت کنید در گفته ها و نوشته های خودتان، در حال گفت و گو هستید ولو به مونولوگ مشغول باشید.
خواننده مطالب شما روح خود را در معرض گفت و گو با شما قرار خواهد داد و با مونولوگ شما دیالوگ برقرار خواهد کرد.
نقطه مقابل گفت و گو سکوت و یا مونولوگ نیست.گفت و گو یک صفت انسانی است که در طی آن دو طرف ماجرا به تعالی و رشد و پیشرفت می رسند یک دیگر را تکمیل می کنند.هم افزایی می کنند و هر دو طرف احساس می کنند که دارند چیزی به دست می آورند بدون اینکه چیزی از دست بدهند.
گفت و گو در واقع ایجاد کننده ارزش افزوده برای طرفین است یکجور تجارت پر سود دو طرفه است.
نقطه مقابل گفت و گو مونولوگ نیست بلکه سبعیت است.در سبعیت یک طرف می خواهد طرف دیگر را بخورد.به صحنه های راز بقا و شکار حیوانات نگاه کنید.در دو طرف امر سبعیت صراحت نیست ، باید فضا مبهم و غبار آلود باشد ، باید برای صید ماهی آب گل آلود بشود اگر فضا روشن و بی ابهام باشد و آب زلال باشد همآهو از چنگال شیر در می رود و هم ماهی از صید نجات می یابد.
در امر سبعیت باید نهایت بی احترامی همحاکم باشد ؛ نمی شود شیر گرسنه به آهو پیام بدهد که لطفا قدری آرامتر بدوید تا من به راحتی شما را بخورم.او باید با حداکثر سرعت و مهارت به دنبال آهو بدود و چون به او می رسد گلویش را بفشارد و راه نفسش را بند بیاورد و خونش را بمکد.اینکارها هیچکدام در فضای احترام آمیز حاصل نمی شود.و خدعه و نیرنگ هم از دیگر شگردهای شکار کردن و جلوگیری از شکار شدن در امر سبعیت است.

بسیاری از موجودات برای این که شکار نشوند هم رنگ محیط می شوند و بسیاری از شکارچی ها از دروغ برای شکار استفاده می کنند. یکی از راههای شکار قلب واقعیت است.برای شکار پرندگان و آوردن آنان به دام همیشه دانه لازم استصد هزاران دامو دانه است ای خدا
ما چو مرغان ضعیف بی نوادانه را در کناردام قرار می دهند تا دامآشکار نشود و بشود پرنده را به دام انداخت.
بنابر این دروغ، بی صداقتی و قلب واقعیت روش دیگر سبعیت به قصد شکار است.
هر گاه در نوشته یا گفته کسی با در کتابی و مکتوبی و مقاله ای این سه ویژگی صداقت ،صراحت و احترام هم زمان وجود نداشته باشد مطمئن باشید که نویسنده اهل گفت و گو نیست بلکه شکارچی است.او به جای این که تفنگ به دست بگیرد و به سوی شما شلیک کند قلم به دست گرفته و از راه آن شلیک می کند.
هدف گفت و گو روشنگری دو طرف و فهم متقابل و رفع سوء تفاهم است و هدف سبعیت شکار طرف مقابل و مکیدن خون روح اوست.
من هر گاه در این فضای مجازی نوشته ای از آقای شیرزاد عبداللهی می بینم که در آن به نام من اشاره ای کرده است احساس آهویی را پیدا می کنم که شیری خونگلویش را می مکد.
برخی نوشتهها که در فضای مجازی انتشار پیدا می کنند از اساس توسط شکارچی های درنده نوشته می شوند نه توسط انسان های اهل تعامل.

هفت جوش
گروه اخبار/
وزیر آموزش و پرورش اخیرا اعلام کرده است نسخه نهایی لایحه رتبه بندی معلمان به هیات دولت ارسال شده است . با این حال متن کامل این نسخه در اختیار افکار عمومی جهت نقد و بررسی قرار نگرفته است .
حاجی بابایی در گفت و گوی خود با خبرگزاری خانه ملت در حالی 4 رتبه را برای معلمان برشمرده است که معاون دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش در جدیدترین اظهار نظر آن را به 5 رتبه تقسیم کرده است .
همچنین شیوه رتبه بندی و نیز میزان افزایش حقوق معلمان ناشی از رتبه بندی با آن چه « عابدینی » گفته است تفاوت های قابل ملاحظه ای دارد .
« مدیر صدای معلم » در گفت و گو با روزنامه همشهری نظر خود را در مورد این لایحه بیان کرده است . ( این جا )
گروه رسانه/
چندی پیش یادداشتی با عنوان :
" نخست این که نهادهای تربیت رسمی مانند مدرسه و دانشگاه و نهادهای غیر رسمی مانند خانواده از تربیت ما غافل بوده اند. دوم روش های تربیتی ما تلقینی، مزورانه و اشتباه بوده است "
بدون شک ما ایرانی ها به خوبی تربیت نشده ایم! به قلم دکتر مصطفی قادری؛ پژوهشگر تعلیم و تربیت - دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی " در صدای معلم منتشر گردید . ( این جا )
« مینو امامی » نقدی بر این یادداشت نگاشته است .

«نظام رتبهبندی معلمان» از آن طرحهایی است که اواسط دهه 80 در آموزش و پرورش، دولت و مجلس عنوان شد، اما همچنان به سر منزل مقصود نرسیده و در پیچ و خم سلیقه وزیران، کمبود اعتبار و بودجه، نبود زیرساخت و... ابتر مانده است؛ طرح پر کش و قوسی که حتی صدای نمایندگان مجلس را هم در آورد و نزدیک بود هفته گذشته پای وزیر آموزش و پرورش را به میز استیضاح مجلس بکشاند. اما حالا به گفته وزیر آموزش و پرورش نسخه نهایی آن به دولت رفته که درصورت تصویب برای بررسیهای نهایی و تأمین اعتبار به مجلس برود؛ «بعد از تصویب این لایحه در دولت، تأیید آن در مجلس و تأمین منابع اعتباریاش، آن را در آموزش و پرورش اجرا خواهیم کرد.»
آن طور که مسئولان فعلی آموزش و پرورش میگویند طرح فعلی که در شورایعالی این وزارتخانه تدوین و تصویب شده با طرح قبلی که در دوره حاجیبابایی و فانی طراحی شده، تفاوت دارد و در قالب جدیدی ارائه شده است. سالهاست که این موضوع در آموزش و پرورش مطرح میشود اما بهدلیل عدم تأمین منابع مالی، نبود زیرساختها و از همه مهمتر نبود اراده و انگیزه لازم در دولت و آموزش و پرورش اجرایی نمیشود

احمد عابدینی، معاون دبیرکل شورایعالی آموزش و پرورش که یکی از طراحان نظام رتبهبندی معلمان است، درباره جزئیات آن گفت: «برای این طرح مطالعات تطبیقی از 40 کشور دنیا انجام شده و سازوکار اجرای طرح در کشورهای مختلف، تدوین ملاکها، شاخصها، نظام مالی و پاداش مورد توجه قرار گرفته است؛ همچنین تجربیات پیشین خودمان را هم مرور کردیم و برای اعتباربخشی از صاحبنظران در سراسر کشور نظرخواهی شد.»
جزئیات آخرین طرح نظام رتبهبندی معلمان
عابدینی در توضیح شاخصهای جدید رتبهبندی معلمان گفت: برای تعیین شاخصها 400 ملاک اولیه مورد توجه قرار گرفت و در نهایت 12ملاک اصلی برای رتبهبندی معلمان درنظر گرفتیم و عمدتا تأکید بر این بود که صلاحیتهای کسبشدنی را مورد توجه قرار دهیم. وی با بیان اینکه شاخصها بهگونهای در نظر گرفته شدهاند که افراد امکان دستیابی به آن را داشته باشند نه اینکه ویژگیهای شخصیتی آنها را مورد توجه قرار دهیم، اظهار داشت: علاوه بر شاخصهای درنظر گرفته شده، آزمونی سراسری برای سنجش صلاحیتهای علمی و حرفهای در نظر گرفته شده است.
معاون دبیرکل شورایعالی آموزش و پرورش، نگارش مقاله، خلاقیت و نوآوری در روش تدریس را نیز در نظام جدید رتبهبندی حائز اهمیت دانست و گفت: در طرح رتبهبندی معلمان، افراد در ۵ رتبه طبقهبندی میشوند و این موضوع هر ۵ سال یکبار اتفاق میافتد و ترفیع از یک رتبه به رتبه بالاتر صرفا در همین بازه زمانی میسر است؛ البته در شرایط خاص استثنائاتی ممکن است قائل شویم.
از معلم پایه تا معلم راهبر
عابدینی به تشریح رتبهها و عناوین طرح اشاره کرد: رتبه 5 با نام «معلم پایه»، رتبه 4 «معلم مربی»، رتبه 3 «معلم حرفهای»، رتبه 2«معلم سرآمد» و رتبه یک «معلم راهبر» است. معاون دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش ادامه داد: معلمان پس از دستیابی به هر کدام از این رتبهها، ضریبی برای افزایش حقوق را کسب میکنند که برای این منظور 2 مدل پیشنهاد دادهایم؛ مدل اول با تأثیر ضریب افزایش حقوق در اعدادی مشخص برای هر رتبه است و مدل دیگر اعمال ضرایب نیم تا 3درصدی در حق شغل و شاغل برای هر رتبه است. یکی از نکات مورد ابهام طرح نظام رتبهبندی معلمان، اعتبار و بودجه آن است؛ موضوعی که باعث شد فاز نخست طرح رتبهبندی معلمان که در سال 1394اجرا شد با مشکل مواجه شود. عابدینی این دغدغه را مهم توصیف کرد و گفت: یکی از دلایل اینکه اصرار داشتیم این طرح به دولت و پس از آن به مجلس برود، موضوع اعتبارات است، چرا که آموزش و پرورش خود نمیتواند ردیف اعتباری برای خودش تأمین کند.

نظر معلمان درباره طرح رتبهبندی جدیدشان
اما معلمان بهعنوان کسانی که ذینفع این طرح هستند هم نظرات خاص و متفاوتی در اینباره دارند. برخی از آنها معتقدند که در درجه اول آماده نبودن زیرساختها از یک سو و جمعیت بالای معلمان از سوی دیگر مانع از اجرای دقیق و بهینه این طرح میشود.
علی پورسلیمان، معلم و فعال رسانه ای که بیش از 20 سال سابقه کار در آموزش و پرورش دارد، درباره طرح جدید رتبهبندی معلمان گفت: سالهاست که این موضوع در آموزش و پرورش مطرح میشود اما بهدلیل عدم تأمین منابع مالی، نبود زیرساختها و از همه مهمتر نبود اراده و انگیزه لازم در دولت و آموزش و پرورش اجرایی نمیشود. مرجعی در آموزش و پرورش نمیتواند این موارد را ارزیابی و بررسی کند !
نگاه معلمان به این طرح فقط پولی است
او به سونامی بازنشسته شدن بیش از 400 هزار معلم طی 7 سال آینده اشاره کرد و افزود: این سونامی از امسال آغاز شده است و هر سال افزایش پیدا میکند. از طرفی سازمان امور استخدامی ردیف جدیدی را به آموزش و پرورش اختصاص نمیدهد و دانشگاه فرهنگیان هم که توانایی جایگزینی این نیروها را ندارد؛ بنابراین مسئولان وزارتخانه میخواهند با نظام رتبهبندی معلمان، زمان بخرند و بازنشسته شدن معلمان را به تعویق بیندازند.
این فعال رسانه ای تصریح کرد: از طرفی متأسفانه برخی از معلمان ما نگاهشان به طرح رتبهبندی فقط افزایش حقوق و مزایاست و هیچ تلاشی برای ارتقای علمی و صلاحیت تجربی خود نمیکنند و بدتر اینکه مرجعی در آموزش و پرورش نمیتواند این موارد را ارزیابی و بررسی کند ؛ آیا قرار است کارگزینی با این میزان از محدودیتهای اداری این صلاحیتها را بررسی کند یا گروههای آموزشی در مناطق که مدیران آن را روسای آموزش و پرورش بر حسب سلیقه و رابطه انتخاب میکنند؟
پورسلیمان با بیان اینکه هماکنون عملکردها در فرمهای ارزشیابی درست بررسی نمیشود، افزود: سقف امتیاز این فرم 120 است که بدون هیچ مشکلی به اغلب معلمان داده میشود و اصلا نظارتی بر آن صورت نمیگیرد.
لازمه ارائه قوانین تنبیهی در نظام رتبهبندی معلمان با ساختار اداری فعلی موفقیت طرح با مشکل مواجه خواهد شد و باید چارت اداری منظمی برای نظام رتبهبندی معلمان طراحی شود
«سعادت علییاری»، محقق و پژوهشگری است که نزدیک به 2 سال روی طرح رتبهبندی معلمان مطالعه کرده است. او میگوید که ایده طرح رتبهبندی معلمان درست و به جا بوده چرا که نباید معلمان را مانند سایر خدمات کشوری دید اما نسخه اولیه آن بارها و بارها عوض شده و از این جهت آسیبزاست. او با بیان اینکه در پژوهشهای خود با چهرههای با تجربه و قدیمی آموزش و پرورش گفتوگو کردهام، افزود: طبق اظهارنظر این افراد باید معیارها خیلی جزئی باشد و تا حد ممکن دخالت سلیقههای شخصی کاهش پیدا کند؛ همچنین شفافسازی در ارائه رتبهها از نکات مهم این طرح است که به مشارکت بیشتر معلمان کمک خواهد کرد، همچنین آنها معتقدند که با ساختار اداری فعلی موفقیت طرح با مشکل مواجه خواهد شد و باید چارت اداری منظمی برای نظام رتبهبندی معلمان طراحی شود.
علی یاری با بیان اینکه یکی از نکات مهم در اجرای این طرح بار مالی و اعتباری آن است، گفت: نظام رتبهبندی معلمان توقعات فراوانی را ایجاد میکند و باید آثار این رتبهبندی در آینده شغلی و معیشتی معلمان مشهود باشد. از اینرو بار سنگین مالی خواهد داشت و باید منابع به درستی تأمین شود. او تأکید کرد: از همه مهمتر اگر این طرح، تشویقی است و به بهبود شرایط معلمان کمک میکند ؛ از سوی دیگر باید نقش تنبیهی خود را نیز درست ایفا کند؛ بدین معنا که اگر معلمی امتیازهای لازم را کسب نکرد یا موارد خارج از چهارچوب قوانین نظام معلمی همچون موارد اخلاقی، تدریس و... داشت، دست آموزش و پرورش برای اخراج آن باز باشد؛ چرا که هماکنون این موضوع در آموزش و پرورش رخ نمیدهد و معلمی که خلافی را مرتکب شده به منطقه یا مدرسه دیگری منتقل میشود.

تاریخچه طرح رتبهبندی معلمان
زمزمههای سر و سامان دادن به حقوق صنفی معلمان نخستین بار در دوره علیرضا علی احمدی، وزیر آموزش و پرورش دولت نهم شنیده شد. علی احمدی با این نقد که چرا پزشکان، مهندسان، وکلا، استادان دانشگاه با جمعیت خیلی کمتر دارای تشکیلات و نظامهای صنفی قرص و محکم هستند، اما معلمان با این جمعیت و پتانسیل هیچ پشتوانه قدرتمند و اساسی ندارند، طرح نظام صنفی معلمان را داد و پیشنهادهای اولیه آن را نیز در شورایعالی آموزش و پرورش مطرح کرد اما عمر کوتاه وزارت او مانع از پیگیریهای بعدی شد.
در دوره حمیدرضا حاجیبابایی، وزیر آموزش و پرورش دولت دهم بار دیگر این موضوع مطرح شد اما به «نظام رتبهبندی معلمان» تغییر نام داد و قرار شد سازوکارهای جدیدی برای آن تعریف شود. او گفته بود: ملاکهای تربیتی، فرهنگی، آموزشی، پژوهشی و اجرایی چهار ملاک تعیینکننده نظام رتبهبندی و جذب معلمان است که براساس امتیازات حاصله از آن معلمان به رتبههای مربی معلم، استادیار معلم، دانشیار معلم و استادمعلم دست مییابند. عمر وزارت حاجیبابایی نیز همانند علی احمدی برای اجرای این طرح کفاف نداد و تمام مسئولیت آن بر عهده علیاصغر فانی قرار گرفت.
در دوره فانی نیز تغییرات ملموسی طبق سلیقه او روی طرح اصلی صورت گرفت. او 12مهرماه سال 1394درباره جزئیات جدید نظام رتبهبندی معلمان گفته بود: «افزایش حقوق، آخرین صفحه نظام رتبهبندی است و در اصل، معلمان براساس شایستگیها و توانمندیهای خود ارتقای رتبه پیدا میکنند و متناسب با ارتقای رتبه از نظام پرداختهای خاص بهرهمند میشوند.»
طبق طرح فانی همه آموزگاران، دبیران، هنرآموزان، مربیان، مدیران و معاونین به جز افرادی که سابقه آنها کمتر از 6سال است، تحت پوشش طرح قرار میگرفتند. فانی در نیمه ابتدایی سال 94 فاز اول اجرایی طرح رتبهبندی معلمان را اجرا کرد که طبق آن تنها به حقوق معلمان بالای 6سال سابقه کار بین 120 تا 529 هزار تومان افزوده شد اما باز هم عمر کوتاه وزرای آموزش و پرورش نیز نظام رتبه بندی معلمان را ناتمام گذاشت. این طرح یکی از زیرشاخههای سند تحول بنیادین است و در برنامه ششم توسعه نیز بر لزوم اجرای آن تأکید شده که به وزارت دانش آشتیانی و سپس سیدمحمد بطحایی رسید و او نیز فعلا نتوانسته سازوکار اجرایی آن را تا به امروز فراهم آورد.
باید منتظر ماند و دید که بالاخره نظام رتبهبندی معلمان چه زمانی و در وزارت چهکسی عملی خواهد شد؟