برای بار چندم است که با حسرت می گویم و می نویسم که همکاران فرهنگی راه را گم کرده اند .
شاید به تحقیق بشود گفت پر شمارترین تشکل مدنی در فضای مجازی با ابر گروه های چند ده هزار نفری را فرهنگیان دارند اما تنها صدایی که از آن شنیده نمی شود صدای مصلحت و منافع خودشان است ؛ صدای کارساز و چاره اندیش ، صدایی که بشود با آن دولت و حاکمیت را قانع نمود گامی کارا و موثر و البته به قید فوریت، برای آموزگاران جامعه بردارند .آنها برای مهره چینی نیروهایشان در دوایر آموزش و پرورش با تهدید به پرسش و استیضاح وزیر، زیر آبی رفتند و ما این زیر و رو کشیدن هایشان را به حساب شجاعت شان گذاشتیم
هفته ها وقت می گذارند ، بیانیه می دهند، شروطی در بیانیه می آورند که دولت ترامپ با آن همه وضعیت به سامان اقتصادی هم نمی تواند کاری برایشان بکند !
شوربختانه در این بیانیه ی چند بندی ، آزادی زندانیان فرهنگی در اولویت اولشان نیست !
درخواست تحصن چندر وز پیش هم از همان صداهایی بود که حتی به گوش همکارانمان در سراسر کشور، پراهمیت نبود تا با درخواست تجمع همنوایی کنند .
بی بی سی و دیگر رسانه های آن طرفی آن قدر بزرگش کردند که فقط به گوش ترامپ رسیده تا به اتحادیه ی اروپا بگوید صبر کنید دولت و حاکمیت ایران مستعجل است .
اینکه چرا فراخوان تحصن اقبالی از طرف فرهنگیان نداشت و بلافاصله انگ بی بخاری و بی خاصیتی بر پیشانی آنان خورد را کنار می گذاریم .
آنچه گفتنی است و بارها تجربه شد بازی اهل سیاست با هیجانات فرهنگیان است .
بارها فرهنگیان فریب عده ای هوسباز قدرت را خورده اند .
بارها دیده ایم عده ای از نمایندگان کف به دهان با نطق های هیجانی از شرایط زندگی فرهنگیان نالیده اند ...
حرارت صدایشان آن چنان همکارانمان را حیرت زده نمود که جماعت فرهنگی با خود می گفت حکماً اخرالدواء مشکلات فرهنگیان همین نمایندگانند .
هیچ نشده در طول این همه سال ، بر سرشان فریاد بزنیم چرا در جست و جوی تصویب قوانین کارساز و شدنی نیستید!؟
آنها برای مهره چینی نیروهایشان در دوایر آموزش و پرورش با تهدید به پرسش و استیضاح وزیر، زیر آبی رفتند و ما این زیر و رو کشیدن هایشان را به حساب شجاعت شان گذاشتیم .
آنها در فصل انتخابات برای رأی آوردن ، طرح استخدام بی ضابطه حق التدریس ها را مصوب کردند .ما فریاد نزدیم چرا استخدام براساس شایسته سالاری و فراخوان عمومی نبود ؟!
آنها مدعی بودند نماینده حق دارد در تمامی موضوعات ریز و درشت مملکت نظارت داشته باشد ؛ ما بر سرشان فریاد نزدیم چرا نظارت کارشناسانه ی شما شامل حال صندوق ذخیره فرهنگیان نبود ؟!
نمایندگان می توانستند با تصویب قوانین چاره ساز نظیر سامان دادن مسکن فرهنگیان از طریق واگذاری زمینهای بلااستفاده ی آموزش و پرورش ، امتیاز ویژه در استخدام فرزندان فرهنگی ، توسعه ی دبیرستانهای غیر انتفاعی با واگذاری مدارس دولتی به فرهنگیان ،
اعطای مجوزهای قانونی جهت تأسیس موسسات آموزشی که حاصلش هم بهبود شرایط زندگی فرهنگیان بود و هم کاهش بار مالی بر دولت راهگشایی نمایند و دغدغه ی فرهنگیان را کمتر نمایند .
چرا نکردند ؟
برای آن که فرهنگیان عزیز سالهاست در جست و جوی طرحی به نام «رتبه بندی فرهنگیان» هستند و راه را گم کرده اند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
تصور نمی کنم تمامی معلمان موافق طرح رتبه بندی باشند
که راه خود را گم کرده باشند.افزایش حقوق معلمان یا ایجاد
شرایط زندگی مطلوب نیازی به بهانه و نامگذاری ندارد. این
خود پوششی حیله کارانه برای خواسته های معلمان است.
پس ما معلمان همسان سازی حقوق خود را با دیگر کارمندان
دولت می خواهیم والسلام. طرح رتبه بندی فقط موش دوانی
و استتاری برای عدم پاسخگویی به خواسته های معلمان است.
تا سالها دروغ خود را برما تحمیل سازند.
تنها منبع درآمد معلم جماعت آنقدر اندک است که واهمه از دست
دادن آن مانع همراهی همه معلمان گردید.
شبکه های بیگانه هم پوششی برای خفه سازی معلمان است.
معلمان به این مقوله ، اهمیتی قایل نیستند .آنان صدا وسیمای
ملی را رسوا ساختند . اگر آنان خبر را پوشش داده بودند ،نیازی
به بوق و کرنای بیگانه نبود.
،نظام هماهنگ پرداخت برای کلیه کارکنان دولت تنها راه حل عادلانه است تا هر کارمندی در هر سازمانی براساس مدرک تحصیلی و سابقه کاری حقوق و مزایای مشابهی داشته باشد نه اینکه سازمانها جزیره ای عمل کنند و درآمد آن سارمان را مختص خود بدانند منابع طبیعی ،درآمدهای مالیاتی و..اموال شخصی کارمندان سازمانهای مربوطه نیست
معلم را بهتر از خود معلم می شناسد و به خود حق قضاوت
می دهد. با شما همکار محترم صددرصد موافقم. اجازه انحراف
ازخواسته های به حق خود به هیچکس ندهیم.
مال کلاس درس است. چه فرق می کند اولویت درخواست آنها
چیست. تقاضا یکی می شود دو تا می شود ، چهل سال برآوردسازی
آنها طول نمی کشد. ما معلمان زندگی نمی کنیم بلکه نفس های
آخر را به بهای از دست دادن زندگی خود و خانواده سپری می سلزیم.
ما معلمان بازی سیاسی نمی کنیم ، ما معلمان از سیاست بیزاریم، ما
حق زندگی در خاک وطن را می طلبیم .بدون هر نوع حزب بازی و
شخصیت سازی و بت پرستی.
جناب نویسنده ما فقط می خواهیم زندگی کنیم جای معلم زندان نیست.
معلمان زود باور هستند
معلمان دشمن يكديگر هستند
معلمان ترسو هستند
معلمان سياهي لشگرند
معلمان راحت ظلب هستند
معلمان دستي در چاپلوسي دارند!!!
معلمان تعطيلات را دوست دارند
معلمان براي ارتقا ديگران كار ميكنند
معلمان سر برج را دوست دارند
معلمان دلشان هميشه براي سال بعد خوش هست
اماسي سال تمام ميشود..........دستشان خالي ميماند.
از نظر خلق اش ، چنین شناسنامه ای دارد. هر چه خاک است
بریزید بر سرش خلاص.
خاک بر سر نظام سیاسی که چنین شناسنامه ای برای معلم
تنظیم نموده است.
خاک بر سر وزیری که چنین هویتی برای معلم ترسیم نموده است.
خودتان چه کاره اید ؟ بیکارید و یا دلخوش که این همه به نوازش
معلمان پرداخته اید!!!!
اگر ميگويم مي سازيم محافظه كار هستيم كه همان پايه اصلي ترس است
برادر ناشناس متاسف براي وزارتي كه معلم ان اسم خود را نميشناسد با نام ناشناس خود را معرفي ميكند.
اگر گفته هاي بنده موجب نارحتي شما شده معذرت.
اين يازده مورد را در مدرسه بين همكاران خود مطرح كنيد خدايي ببينيد چقدر گفته هاي بنده را تاييد ميكنند.
اگر از ده همکار 3 نفر این گونه هستند شما حق ندارید کلی سخن بگوئید. آری به من معلم که همه جا داد می زنم و در زمان خدمت نیز زده ام حتی در کلاس درس ، شما نمی توانید توهین کنید. مجموع همین توهین ها از سوی منوچهر و حسن و حسین ، نتیجه اش حقارت بیش از حد معلم در جامعه است حال بیایید به دنبال منزلت معلم در کاه دان بگردیم !!!! اگر همکارید قدری حرمت ، اگر نیستید باز چنین بی رحمانه و یک طرفه تحلیل ننمایید. تشکر
در طرح رتبه بندی معلمان ، آن هم اگر بتوانند اجرا کنند فوقش
50/60 تومن اضافه خواهد شد حتی 500/600 هزار تومن
هم اضافه شود که بعید است باز مشکل زندگی معلمان ، حل و
فصل نخواهد شد. اینها همه بازی است. ما در این شرایط اقتصادی
باید حقوق متناسب دریافت کنیم نه زیر دو میلیون با 25 سال سابقه.
لطفا مسیر را به انحراف نکشانید.
اما توجه شمازا تنها به یک فقره اختلاس پانزده هزار میلیارد تومانی از بانک سرمایه که سهام دار اصلی آن( 48 درصد) صندوق ذخیره ی فرهنگیان است جلب می کنم که این مبلغ را به صورت وام های دو درصد و گاها صفر درصد سود به کسانی داده که اکنون مشکوک الوصول است آیا نمی توانستند این مبلغ را به یک میلیون فرهنگی وام بدهند آن هم با سود چهار تا هشت درصد که هم برای بانک در آمد زایی باشد هم فرهنگی در عمرش مثل دیگر کارمندان دولت وامی با سود کم گرفته باشد؟
قبلا هم گفته ام فرهنگیان به دلایل مختلف خالی بودن دست دولت را باور نمی کنند یکی از دلایل را در مورد اختلاس بانک سرمایه به عینه دیده اند
یکی دیگر از دلایل هم می توانید اندکی جستجو کنید وبه ما بگویید دولت اگر ندارد چطور بودجه ی نهاد ریاست جمهوری و زیر مجموعه اش در طی دو سال چهار صد درصد افزایش یافته؟
پول هست ولی برای فرهنگیان نیست
فرهنگیانی که دست ازسرمبلغ ناچیزاضافه کار برمی دارندیابرای کسب مبلغ ناچیزحق مدیریت ومعاونت مدارس چه کارها که نمی کنند این افرادچگونه توقع دارند مانندکارمندان دیگرحقوق دریافت کنند آیا کارمندان سازمان های دیگرمانند فرهنگیان عمل می کنند ؟قطعا اینگونه نیست بیاییم خودمان را تغییر دهیم بیشتربرای خودارزش قائل شویم آن وقت خواهیم دید که ارزش پیدامی کنیم
همکار محترم فرهنگی
شاید حق با شما باشد .
اما نکته این جا است که بسیاری از مسئولان وزارت آموزش و پرورش و ستادی ها و اداری ها مطالب صدای معلم را با دقت رصد کرده و حتی از نظرات نمی گذرند !
پایدار باشید !
جناب فرهنگی
حق با شماست !
اگر معلمان می خواندند و یا پی گیر بودند که وضعشان این نبود !
(حسن درویشی استان بوشهر -بندر دیّر)
پیشنهاد می کنم همکاران عزیز استان وشهرستان محل تدریسشان را زیر پیام هایشان بنویسند آنوقت هر نظری داشتند را بگویند
بنده چندین بار از دوستان ستادی شنیده ام کسی که نظر میده ولی جرات نداره خودش رو معرفی کنه چندان نمی خواد ازش حساب ببری
تمام همکاران عزیز خواهش می کنم بدون ترس و نگرانی با اسم وفامیل واقعی ومحل کار این قدم کوچک ولی مهم را برداریم
(حسن درویشی- استان بوشهر- شهرستان دیر. دبیرستان علامه طباطبایی آبدان)
است. یک روز بد ، یک سال بد ، یک عمر بدبختی که نمی شود.
معلم یا فرق نمی کند هر کس که زیر خط فقر است کی زندگی
خواهد کرد ؟ ما فریاد می زنیم نه غر ، ما را از درون همه رقم
تهی ساخته اند.
16 سال در بدترین شرایط کار کردم و وقتی 10 ماه بیکارم کردند و تحت شکنجه روجی ریس ا.پ سپاهی قرار گرفتم کجا بود ان همکار گشاد و صنف و .....
تا بحال از ا.پ نه ملک و املاک و زمین و ماشین و سفر و .........به من نرسیده و پولدار نشدیم از ا.پ
البت با هیچ کدام ازسازمان تروریستی ا.پ دوست و رابطه جنسی ندارم و ............تا ارتقا داده شویم و ........
امدم اینجا حرف دلم را بنویسم و میدانم اینجا هم ...........