صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

انتقاد از شیوه کار و عملکرد مرکز امور بین الملل و مدارس خارج از کشور وزارت آموزش و پرورش

به عنوان کسی که برای سومین بار متوالی در آزمون اعزام شرکت کرده و به مصاحبه دعوت شدم، قصد دارم تا به طور مختصر به بیان چند ایراد اساسی به شیوه انجام کار مرکز امور بین الملل در خصوص برگزاری آزمون و مصاحبه بپردازم که از زبان ریاست آن مرکز به عنوان یک 'فرایند پیچده علمی' یاد شده است.


1- اطلاع رسانی ضعیف و زمان بندی ضعیف تر از آن. در این چند دوره ای که در آزمون شرکت کردم به تکرار شاهد بودم که چه قدر به بهانه های مختلف و بدتر از آن بدون عذر خواهی شایسته از همکاران، زمان اعلام نتایج و یا صدور کارنامه ها به تاخیر می افتاد.

آیا بهتر نیست پولی که هنگام ثبت نام بابت دریافت خدمات به اصلاح پیامکی دریافت می شود را بیشتر کرد و برای اطلاع از نتایج هر ساعت لازم نباشد وارد سایت شد.


2- تحمیل هزینه های بیهوده و کاغذ بازی های بی مصرف بر پذیرفته شدگان در آزمون من جمله ارائه گواهی عدم سوء پیشینه کیفری و تکمیل فرم های حراست اداره و هسته مرکزی گزینش و تهیه کپی از مدارک و عکس 6 در 4 تمام اعضای خانواده و کپی برابر اصل دوره های ضمن خدمت و .... .

آیا بهتر نیست صرفا مدارک مورد نیاز را آن هم فقط از پذیرفته شدگان نهایی طلب کنیم نه همه.


3- مصاحبه به اصطلاح شغلی و انجام مصاحبه شخصیتی توسط افرادی که نمی دانم تحت چه معیارهایی و چگونه انتخاب می شوند.

ای کاش می شد از یکی از این مصاحبه فیلم برداری می شد تا خودتان درباره اعتبار آنها قضاوت می کردید. در ضمن آیا می شود با یکساعت مصاحبه صلاحیت شغلی، رفتاری و حتی به اصطلاح برخورد دیپلماتیک افراد را سنجید ؟


4- عدم پاسخ گویی تلفنی مناسب. یا خطوط اشغال است و یا کسی پاسخگو نیست.


5- آیا درست است که با اسم آزمون اعزام 97 همکاران را سرکار بگذاریم و با اعلام نتایج دیر هنگام همه را در برزخ ماندن یا رفتن نگه داریم و بعد معلوم شود که قرار است بیشتر انتخاب شدگان از سالهای بعد اعزام شوند.

آیا از دید مسولین زندگی و برنامه ریزی ما هیچ اهمیتی ندارد ؟


6- اکنون که بعد از این دوره ملال آور نتایج آمده چرا به بهانه عدم ارسال تاییدیه از سوی هسته های گزینش آمار قبول شدگان را نصفه نیمه و خصوصا بدون انتشار امتیاز کسب شده (یا همان به اصطلاح کارنامه) اعلام می کنند.
با این همه قضاوت نهایی در خصوص عملکرد این مرکز را به شما خواننده گرامی می سپارم.

این مطالب بیشتر به جهت درد دلی بود که دیگر تحملش برایم سنگین شده بود. به هر حال ما که عطای این آزمون را به لقایش بخشیدیم.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

آخرین انتصابات مدیریتی و ستادی در وزارت آموزش و پرورش

امروز سه شنبه  20 شهریور مراسم معارفه « علی زرافشان »  معاون سابق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در سالن اجتماعات سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و با حضور خانم بروجردی رییس سازمان، نوید ادهم دبیرکل شورای عالی آموزش وپرورش و جمعی از مشاوران و مدیران وزارت آموزش وپرورش و مرکز اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار گردید.

از « عبدالرسول عمادی »  رئیس فعلی مرکز سنجش به عنوان جانشین احتمالی ایشان نام برده می شود .

همچنین آئین تکریم و معارفه معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش‌ و پرورش با حضور سید محمد بطحایی در ساختمان شهید رجایی برگزار شد .

« امیرعلی نعمت الهی » جایگزین « یوسف نجفی » شد .

قرار است نجفی به سرپرستی یکی از مدارس خارج از کشور منصوب گردد .

پایان پیام/

گروه بازنشستگان /

تجمع معلمان بازنشسته

امروز سه شنبه 20 شهریور ماه تعدادی از معلمان بازنشسسته در برابر سازمان برنامه و بودجه تجمع کردند .

معلمانی که در این تجمع شرکت کرده بودند نسبت به وضعیت معیشتی و نیز نرخ بالای تورم و گرانی اعتراض داشته و خواهان توجه و رسیدگی مسئولان نسبت به مطالبات قانونی مانند اجرای هم ترازی ، اجرای  کامل قانون مدیریت خدمات کشوری و... شدند .

این تجمعات در برخی مراکز استان ها مانند مشهد ، یزد ، کرمانشاه در برابر سازمان برنامه و بودجه نیز برگزار گردید .

پایان پیام/

منتشرشده در بازنشستگان

عملکرد بطحایی و نقد نمایشگاه دستاوردهای آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امید

مردی :

من دستاوردی نمی بینم .

صدای معلم :

چرا دستاوردی نمی بینید ؟

مردی :

دستاورد ما باید باشیم اما معلوم نیست ما باید به کجا برسیم آن هم با این آموزشی که می بینیم . ( این جا )

عملکرد بطحایی و نقد نمایشگاه دستاوردهای آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امید

از روز یکشنبه 4 شهریور نمایشگاه دستاوردها و عملکرد یکساله وزارت آموزش و پرورش در دولت دوازدهم با حضور خبرنگاران ، وزیر آموزش و پرورش و مسئولان ستادی و اداری در دبیرستان ماندگار البرز برگزار گردید .

 نمی شود دائما از معلمان تعریف کرد اما در عمل برای آنان هویتی قائل نشد در ابتدای این مراسم « سید محمد بطحایی » به دفاع از عملکرد یک ساله خود به عنوان " وزیر آموزش و پرورش " پرداخت .

در این نمایشگاه معاونت ها و دوایر ستادی هر یک جداگانه به ارائه کارنامه و عملکرد خود پرداختند .

در این یادداشت نگاهی انتقادی به محتوای سخنان وزیر آموزش و پرورش و نیز جریان کلی این نمایشگاه خواهم داشت .

در مراسم آغازین این نمایشگاه بطحایی نیز مانند همه  روسا و مقامات بر سبیل مرسوم و  عادت مالوف حدود 34 دقیقه سخنرانی کرد .

با وجود آن که از اصحاب رسانه در ساعت 45 / 7 صبح برای حضور در این مراسم دعوت به عمل آمده بود اما وزیر آموزش و پرورش با تاخیر بیش از یک ساعت در این مراسم حضور یافت .

به نظر می رسد " حضور با تاخیر " یکی از آیتم ها و نمادهای مشخص در " مدیریت ایرانی " است و البته تقریبا همه شورای معاونین وزارتخانه که در نشست های رسانه ای حضور پیدا می کردند " تاخیر " داشتند و از همه این ها بدتر این که بابت تاخیر به هیچ عنوان " عذرخواهی " نمی کردند .

شاید حضور تاخیری که در کشورهای توسعه یافته یک امتیاز منفی و نوعی بی احترامی به مخاطبان به شمار می آید برای مدیران و مقامات ما یک نوع " پرستیژ " به ارمغان می آورد و شاید تداعی این مفهوم که این رئیس خیلی سرش شلوغ است و  متقاضی های فراوان برای " هم صحبت شدن " و بدبختانه این که جامعه  ایرانی هم  با این " نرم های بی سر و ته و من درآوردی" سازگار شده است .

عملکرد بطحایی و نقد نمایشگاه دستاوردهای آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امید

زمانی که « علی باقرزاده » رئیس سازمان نهضت سوادآموزی در نشست رسانه ای شرکت کرد حدود 15 دقیقه تاخیر داشت .

کل زمان پرسش و پاسخ یک ساعت بود . اگر از نظر وزیر آموزش و پرورش گفت و گو و تعامل خوب است پس به این پرسش پاسخ دهد چرا با وجود گذشت بیش از 10 ماه در مورد درخواست این رسانه برای نشست و گفت و گو هنوز به درخواست صدای معلم پاسخی داده نشده است ؟

رئیس سازمان نهضت سوادآموزی 19 دقیقه سخنرانی کرد .

ساعت شروع نشست 30 / 10 بود و نشست در ساعت 23 / 11 پایان یافت .

با این که بر خلاف سایر خبرنگاران که پرسشی در این زمینه نداشتند اما من چند پرسش را قبلا آماده کرده بودم .

مجری این مراسم که آقای نجات بهرامی است فقط اجازه طرح دو پرسش را داد .

رئیس سازمان نهضت سوادآموزی نه بابت تاخیر خود از حاضران عذرخواهی کرد و نه معاون رسانه ای چنین کاری را انجام داد انگار که از دیگران طلبکار هم بودند .

این نشست 7 دقیقه هم زودتر به پایان رسید .

علی رغم اصرار من برای طرح پرسش متاسفانه به این درخواست توجهی نشد و با این که به مسئول هماهنگی سوالات اعلام کرده بودم که سوالات آماده دارم اما در این مراسم میکروفون را بین خبرنگاران می چرخاند تا شاید فردی بتواند حتی به "زور " پرسشی را مطرح کند .

حرف هایی که بطحایی  در این مراسم زد در کل تکراری و کلیشه ای بود .

« صدای معلم » بر خلاف رسانه های دیگر متن کامل این سخنرانی را منتشر کرد . ( این جا )

موضوعاتی مانند : سند تحول بنیادین ، حذف آزمون ها ، اصلاح تکالیف در دوره ابتدایی ،  نظام انتخاب و انتصاب مدیران ، سنجش صلاحیت های حرفه ای مدیران مدارس ، کنکور و دست آخر وضعیت معلمان مهم ترین رئوس سخنرانی 34 دقیقه ای وزیر آموزش و پرورش بودند .

تصور من این بود که وزیر آموزش و پرورش پس از پایان سخنرانی اش پاسخ گوی پرسش های خبرنگاران باشد اما پس از یک مکث چند دقیقه ای و پس از حضور رئیس مجمع خیرین مدرسه ساز سالن را ترک کرد .

آیا خبرنگاران و اصحاب رسانه آمده بودند تا حرف های تکراری آقای بطحایی را گزارش کنند ؟

با این که در اکثر کشورها به ویژه توسعه یافته مسئولان و مقامات به راحتی بین مردم حضور پیدا می کنند و حتی با مردم عکس می گیرند اما این جا حتی یک مقام هر چند دون پایه با دیوار  امنیتی و حفاظی از جمعیتی احاطه می شود که برای آن مقام کار می کنند .

عملکرد بطحایی و نقد نمایشگاه دستاوردهای آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امید

این گونه نمایش ها می تواند حامل این پیام باشد که این فرد یک آدم معمولی نیست و با شما فرق می کند و درصدد القای نوعی " حس مهم بودن " به مخاطب است .

اکثریت مسئولان در این سیستم چنین نقشی را ایفا می کنند .

عملکرد بطحایی و نقد نمایشگاه دستاوردهای آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امید

موضوع مبارزه با مافیای آزمون بارها توسط بطحایی بیان شده است . عمل و کنش یک مسئول بارها و بارها تاثیرگذارتر و ماندگارتر از حرف های همیشگی در حافظه جمعی و تاریخی خواهد بود و البته محرکی برای گفتمان سازی و در جا نزدن ...

بطحایی می گوید :

" حذف آزمون ها یکی از مهمترین مواردی بود که ما برای این موضوع شروع کردیم . ما برای این که تغییری را در محتوا آغاز بکنیم و با تعهدات بیشتری ادامه بدهیم باید موانعی را برطرف می کردیم. یکی از مهمترین موانعی که بر حوزه کیفیت آموزش و پرورش سیطره انداخته است و آن چیزی است که تحت عنوان سیطره آموزش و پرورش از آن نام می بریم که پرورش و فعالیت حوزه های تربیتی را کاملا به حاشیه برده و بخش عمده ای از برنامه های آموزشی و پرورشی ما را به خودش اختصاص داده است. این موانع را باید کنارمی زدیم و کنار بزنیم و با این هدف و با این فلسفه حذف آزمون ها در دستور کار قرار گرفت.

چالش های خیلی جدی را دوستان من تحمل کردند فشارهای خیلی زیادی را تحمل کردند و همچنان این فشارها دارد نظام آموزش و پرورش ما  و دست اندکاران آموزش و پرورش را آزار می دهد....

باید مقاومت کنیم چون معتقدیم آن چیزی که فعالیت های تربیتی و پرورشی ما را تحت شعاع خودش قرار داده در نتیجه بچه های ما و خروجی های آموزش و پرورش را با آن چه که مورد انتظار جامعه است بین آنها فاصله ایجاد کرده این مسائل را باید برطرف کنیم...

تنها کتابی که معتبر است و باید مورد تاکید قرار بگیرد کتابی است که به عنوان کتب درسی در مدارس دارد توزیع می شود . ما در مدارسمان به کتاب های دیگری نیاز نداریم...."

عملکرد بطحایی و نقد نمایشگاه دستاوردهای آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امید

این گونه سخنان برای کسی که در محیط و جریان آموزش نیست ممکن است هیجان برانگیز و حتی تحسین برانگیز باشد اما حداقل برای کسی که سال ها در این سیستم معلمی کرده است می داند که پایه و مبنای درست و منطقی ندارد و یا حداقل عملی پشت سر حرف ها نیست .

آیا بطحایی نمی داند که کتاب های کمک آموزشی همه از سازمان زیر دست ایشان یعنی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی مجوز می گیرند ؟

پیش تر در یادداشتی با عنوان " وزارت آموزش و پرورش ، مافیای کنکور و تبلیغات ؟! " (این جا ) به برخی مواد قانونی اشاره کردم .

نوشتم :

" در اطلاعیه وزارت آموزش و پرورش اشاره شده است که بسیاری از تبلیغات موسسات کنکور در رسانه ملی، فاقد مجوز وزارت آموزش‌ و پرورش است اما به صورت مصداقی به نام این موسسات اشاره نشده است . اگر گفت و گو خوب و کارساز است چرا وزیر آموزش و پرورش  سایر مسئولان به ویژه نهادهای امنیتی را قانع نمی کند که تاسیس « سازمان نظام معلمی » خطری ندارد و یک " ریسک " برای حاکمیتی بودن این دستگاه محسوب نمی شود و می تواند با پایه گذاری هویت معلمی به توسعه واقعی و همه جانبه کشور کمک کند ؟

نخستین پرسش آن است که این رو دربایستی با این موسسات آموزشی – تجاری به کدامین دلیل صورت می گیرد ؟

وزیر آموزش و پرورش قبلا در نامه ای به رئیس سازمان صدا و سیما در این مورد هشدار داده است اما به نظر می رسد که سمبه این موسسات پر زورتر و عطش صدا و سیما که از بودجه عمومی ارتزاق می کند و مطابق بودجه 97 در رده " موسسات زیادن ده " طبقه بندی شده است سیری ناپذیر است .

دومین پرسش آن است که تبلیغات بدون مجوز مراجع ذی صلاح آیا مطابق قانون مصداق " کلاهبردای " نیست ؟ ضمن آن که در نظری گفته است این موسسات به برخی رتبه های تک رقمی کنکور پیشنهاد پرداخت پول داده اند.

سومین پرسش آن است که آیا وزارت آموزش و پرورش به غیر از نامه نگاری تاکنون اقدام حقوقی خاصی در این مورد انجام داده است ؟"

اگر زور وزارت آموزش و پرورش به این مافیای کنکور که دست در دست صدا  و سیما دارد نمی رسد و گویا نامه ی وزیر آموزش و پرورش هم برایشان اهمیتی ندارد چرا حداقل به بخشنامه خودش عمل نمی کند ؟"

واقعا متوجه منظور وزیر آموزش و پرورش از به کار بردن واژه " مقاومت " نمی شوم .

آیا بطحایی تصور می کند اگر یک موضوع بدون مبنای تئوریک را بارها و بارها در رسانه ها و افکار عمومی تکرار کند دست به عمل " فرهنگ سازی " زده است و رفتار فردی و جمعی را تغییر را داده است ؟ " حضور با تاخیر " یکی از آیتم ها و نمادهای مشخص در " مدیریت ایرانی " است و البته تقریبا همه شورای معاونین وزارتخانه که در نشست های رسانه ای حضور پیدا می کردند " تاخیر " داشتند و از همه این ها بدتر این که بابت تاخیر به هیچ عنوان " عذرخواهی " نمی کردند

آیا او نمی داند این همه شعار دادن بدون آن که به افکار عمومی پاسخ گو باشد نتیجه ای جز دلزدگی و حتی نفرت در افکار عمومی به ویژه " معلمان " نخواهد داشت ؟

مهم ترین دلیل و مدعا برای اثبات این فرضیه همان اعترافی است که بطحایی می کند :

" ... این را می دانیم اما گاهی اوقات گفتن و به زبان آوردن و دائما تکرار کردن یک موضوع باعث می شود که همه مسائل دیگر تحت الشعاع آن موضوع قرار بگیرد کما اینکه این تا به حال اتفاق افتاده است."

یکی از موضوعات قابل توجه که همیشه به عنوان یک " سیاست " از سوی وزرای آموزش و پرورش دنبال می شده است همان " رسانه ای کردن مطالبات معلمان " بوده است که البته همیشه هم با انتقاد این قشر رو به رو بوده است .

بطحایی می گوید :

" وقتی درباره معیشت معلم صحبت های بسیار زیاد کردیم در برابرش قدم های کمی توانستیم برداریم و گفتنی ها و گفته ها و حرف ها و شعارهای زبانی خیلی بیشتر از آن چیزی بوده که عمل کرده است. این مقوله از آن مقوله هایی است که دوستان عزیز من باید مصرانه به دنبالش باشیم اما نباید مدام به زبان بیاوریم و مدام نباید بگوییم، حال آن که معلمین عزیز هم به من تذکر می دهند و به دوستانم توجه می دهند که چرا شما مقوله هایی مثل پرداخت دیون را مرتبا تکرار می کنید. من در یک جلسه  ای عرض کردم یکی از دلایل آن این است که  معلمین عزیز ما از ما مطالبه می کنند می گویند شما بگویید که چه اتفاقی دارد می افتد؟ "

عملکرد بطحایی و نقد نمایشگاه دستاوردهای آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امید

به نظرم این نهایت پوپولیسمی است که می تواند از زبان یک مسئول ساطع شود .

بطحایی گناه رسانه ای کردن مطالبات معلمان را متوجه خود معلمان می کند اما توضیح نمی دهد که اگر مطالبات معلمان بر اساس تعهداتی که خود این وزارتخانه داده است و مانند آن در سایر دستگاه ها اعمال می شود و کسی هم خبر دار نمی شود " سر موقع " ایفاد گردد دیگر چه نیازی به این همه اطاله کلام خواهد بود ؟

اگر بودجه آموزش و پرورش و کسری آن یک جا دیده شود و بر اساس عملکرد تصویب شود و  نیازها در آن به صورت " واقعی " دیده شود دیگر چه نیازی است که معلمان در جایگاه " متهم " قرار گیرند و بابت پرداخت هم منتی بر آنان تحمیل گردد ؟

البته شاید پرداخت قطره ای مطالبات ، معوقات و... نوعی مشغولیت برای مسئولان این وزارتخانه و نیز خوراک برای رسانه ها فراهم کند و در منظر افکار عمومی  حتی به کارنامه و عملکرد نیز منسوب گردد .

بطحایی در پایان سخنانش چنین نتیجه گیری می کند :

" جامعه ذینفعان ما در آموزش و پرورش بسیار گسترده است. یکی از مهمترین دستاوردهایی که خوشبختانه به لطف خداوند و تلاش شما همکارانم زیر ساختش آماده شده ایجاد یک بستر مناسب برای تعامل و گفت و گو کردن با جامعه ذینفعان است. این بستر آماده شده و بخشی از آن رونمایی شده و بخشی از آن هم همین روزها آماده می شود فکر می کنم در همین هفته دولت رونمای اش انجام بشود و ما بتوانیم از طریق این بستر مناسب ارتباطی و تعاملی گفت و گو های دو طرفه با جامعه ذینفعانمان به راحتی انجام بدهیم . حرف های خودمان را بزنیم و حرف های جامعه ذینفعانمان را بشنویم. این بستر بسیار مناسب می تواند بسیاری از سوءتفاهمات را برطرف کند ... "

اگر از نظر وزیر آموزش و پرورش گفت و گو و تعامل خوب است پس به این پرسش پاسخ دهد چرا با وجود گذشت بیش از 10 ماه در مورد درخواست این رسانه برای نشست و گفت و گو هنوز به درخواست صدای معلم پاسخی داده نشده است ؟

آیا بطحایی نیز مانند وزرای قبل از خود از گفت و گو با صدای معلم واهمه ای دارد ؟

چرا بطحایی زمانی که در وزارت فانی معاون پشتیبانی و توسعه مدیریت بود گفت و گو می کرد اما الان نه ؟

عملکرد بطحایی و نقد نمایشگاه دستاوردهای آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امید

اگر گفت و گو خوب و کارساز است چرا وزیر آموزش و پرورش پیش از حذف و یا کاهش فوق العاده سختی معلمان ( این جا )  با دیوان محاسبات وارد گفت و گو و تعامل نشد و اختیار خود  را به دست معاون پشتیبانی اش داد که درک درست و واقع بینانه ای از بودجه آموزش و پرورش ندارد و دنبال قانون خاص برای معلمان می گردد .

قانونی که حتی پس از حدود یک دهه از تصویب آن بسیاری از موارد قانونی فقط به خاطر فقدان و یا کمبود اعتبارات و بودجه برای معلمان اجرا نشده است .

واقعا در سایه دیده نشدن واقعی معلمان و دستگاه آموزش و پرورش در ساختار بودجه و نداشتن اهمیت نقش آن برای مسئولان چه فرقی می کند " قانون عام " برای معلمان ساری و جاری باشد و یا " قانون خاص " .

قانون مدیریت خدمات کشوری که اگر معلمان هم از آن خارج شوند دیگر شمولیت و حتی موضوعیت خود را از دست خواهد داد .

اگر گفت و گو کار ساز است پس چرا وزیر آموزش و پرورش نمی تواند هیات دولت را قانع کند که معلمان هم مانند سایر کارکنان حق دارند از کمک های رفاهی مستقیم و غیرمستقیم برخوردار شوند ؟

اگر گفت و گو خوب است چرا  بند 5 از ماده 68 قانون مدیریت خدمات کشوری ( 1 )  را برای معلمان اجرا  نمی کند تا  شورای توسعه مدیریت را قانع کند که  " معلمی " را به عنوان یک تخصص و یا مهارت با پیچیدگی های خاص خویش نگاه کند .

عملکرد بطحایی و نقد نمایشگاه دستاوردهای آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امید

و اگر گفت و گو خوب و کارساز است چرا وزیر آموزش و پرورش  سایر مسئولان به ویژه نهادهای امنیتی را قانع نمی کند که تاسیس « سازمان نظام معلمی » خطری ندارد و یک " ریسک " برای حاکمیتی بودن این دستگاه محسوب نمی شود و می تواند با پایه گذاری هویت معلمی به توسعه واقعی و همه جانبه کشور کمک کند ؟ آیا بطحایی تصور می کند اگر یک موضوع بدون مبنای تئوریک را بارها و بارها در رسانه ها و افکار عمومی تکرار کند دست به عمل " فرهنگ سازی " زده است و رفتار فردی و جمعی را تغییر را داده است ؟

نمی شود دائما از معلمان تعریف کرد اما در عمل برای آنان هویتی قائل نشد .

آقای بطحایی باید بداند که تربیون های یک طرفه به پایان رسیده است .

تعامل و گفت و گو این نیست که وزیر آموزش و پرورش هر روز و هر ساعت در یک نشست حضور پیدا کند و حرف های تکراری و شعاری تحویل مخاطبان بدهد و اسمش را بگذارد :

" مقاومت برای فرهنگ سازی و نهادینه شدن یک گفتمان " .

در عصر ارتباطات  خیلی نیازی به حرف و شعار و سخنرانی نیست .

عمل و کنش یک مسئول بارها و بارها تاثیرگذارتر و ماندگارتر از حرف های همیشگی در حافظه جمعی و تاریخی خواهد بود و البته محرکی برای گفتمان سازی و در جا نزدن ...

 

( 1 )

فوق‌العاده شغل برای مشاغل تخصصی، متناسب با سطح تخصص و مهارتها ، پیچیدگی وظایف و مسؤولیتها و شرایط بازار کار با پیشنهاد سازمان و تصویب هیأت وزیران برای مشاغل تا سطح کاردانی حداکثر (700) امتیاز و برای مشاغل همسطح کارشناسی حداکثر (1500) امتیاز وبرای مشاغل بالاتر حداکثر (2000) امتیاز تعیین می گردد.. این فوق العاده با رعایت تبصره این ماده قابل پرداخت می باشد.

 

منتشرشده در یادداشت
سه شنبه, 19 شهریور 1397 07:51

سقوط آزاد آموزش و پرورش ؟!

سقوط آزاد آموزش و پرورش
 
اگر رازهای ترقي ملت‌ها را پي بگيريم احتمالا يک جايي هم مي‌رسيم به مسئله آموزش، به يادگيری و به مدرسه.

بزرگان گفته‌‌اند که بدون يک سيستم آموزشي درست؛ سيستمی که به تربيت انساني نسل‌ها بپردازد و مهارت‌های زندگي را به آنها بياموزد، تحولی در کار نخواهد بود. مسئله فقط صرف انتقال بعضي دانش‌ها و مهارت‌های فني نيست. آموزش مترقی چيزی است فراتر از اين‌ها. پيش از هرچيز يادگيری زيستن همکارانه با ديگر انسان‌هاست، پرورش قوای انتقادی و خلاقانه انسان‌ها و آموزش انديشيدن است و اگر از اين زاويه به خودمان نگاه کنيم مي‌توانيم ريشه‌های اين‌همه عقب‌افتادگي را در نظام آموزش‌ و پرورش مان بيابيم؛ نظامی که با وجود شعارهای بسيار، نه‌تنها نوسازی نشده، بلکه حتی ويژگي‌های سنتی خود را هم از دست داده است.

امروز آموزش‌‌ و پرورش در کشور ما به‌جای آنکه باری از روی دوش دولت و شهروندان بردارد، به‌جای آنکه راهگشا باشد، خود به چيزی متصلب و ناکارآمد بدل شده است. آموزش‌ و پرورشی که مدعيان و متوليان بسيار دارد، با رنگ‌ و لعاب خاص، از بیرون به نظر می‌رسد بدون هيچ نقشه راهی است. آمارهايی که خود مسئولان اعلام می‌کنند نشان می‌دهد اوضاع از چه قرار است؛ «يک‌سوم مدارس ايمنی لازم را برای دانش‌آموزان ندارند».

سقوط آزاد آموزش و پرورش

تحول چندانی در نوسازی و مقاوم‌سازی انجام نشده است و سيستم‌های گرمايشی و سرمايشی بسيار ابتدایی‌اند.

«شرايط معيشی معلمان، با وجود تحولاتي اندک، کماکان وخيم است». سرانجام داستان صندوق ذخيره فرهنگيان هم که مثل بسياری از ديگر امور معلوم نشد. کجا رفت جايگاه معلم در اين مملکت؟ آبرويی و عزتی داشت زمانی. آن‌قدر در چنبره فيش‌های حقوقی نازل و مسائل اين‌چنينی گرفتار و انگشت‌نمايش کرديم که ديگر کسی چندان به رسالت معلمي و اينکه «معلمی شغل انبياست» فکر نمی‌کند.

«آموزش» در مدارس الکن ماند و عرصه برای مؤسساتی باز شد که به هر چيزی فکر می‌کردند جز اهداف راستين آموزش. معرفت‌آموزی تقليل داده شد به کتاب‌ها و جزوات اين و آن مؤسسه و اينکه برای «تست‌زنی» چه مدادی بهتر است؟

سقوط آزاد آموزش و پرورش

خصوصی‌سازی مدارس و کالايی‌شدن آموزش تشديد شد، آن هم در انقلابی که شعارش حمایت از محرومان بود و قرار بود آموزش‌ و پرورش واسطه‌ای باشد برای تحرک عمودی طبقات پايين‌تر. حالا به گفته خود وزير آموزش‌ و پرورش، کتاب‌های کمک‌آموزشی اين مؤسسات، پيش از کتاب‌های درسی مدارس توزيع می‌شوند. کيست که ديگر نداند اقتصاد اين مؤسسات آموزشی چه گردشی دارد. کار به جايی رسيده است که استيضاح وزير آموزش‌ و پرورش را کار اين مؤسساتی می‌دانند که منافعشان به خطر افتاده است.

راستي با کنکور چه کرديم؟ اين هيولايی که شده است همه‌چيز نظام آموزشی ايران؛ جامعه‌ای که تمام ارزش يک فرد را با رتبه کنکورش داوری می‌کند. به کجا رسيده‌ايم که امروز از خودکشی دانش‌آموزان صحبت می‌شود، از ترس ناکامی در زير اين‌همه فشار. همه آن چيزهایی که در بهترين حالت تنها وسيله‌اند و تنها واسطه‌هایی هستند برای اهداف ديگر، به غایت فی نفسه بدل شده‌اند و چنان ما را در چنبره گرفته‌‌اند که رهايی ناممکن به نظر می‌رسد.

سقوط آزاد آموزش و پرورش

اين است وضعيت آموزش‌ و پرورش؛ وضعيتی که بی‌ترديد محصول ائتلاف نانوشته اما خطرناک دولت، بخش خصوصی سودجو و تا حدی خانواده‌هايی است که ناخواسته وارد اين بازی شده‌اند.

اين وضعيت محصول نظام آموزش‌ و پرورشی است که در برابر هرگونه تحول مقاومت می‌کند.

آقای وزير گفته بود، «آموزش‌ و پرورش بدون تحول، محکوم به مرگ است»؛ آری و ما همه دعوتيم به مراسم گردن‌زنی چيزی به نام آموزش‌ و پرورش.

روزنامه شرق

منتشرشده در یادداشت

مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد گزینش بومی در دانشگاه های کشور

چند سالی است که سازمان سنجش،  گزینش بومی را که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است را اجرا می کند ، که خلاف عدالت است به این صورت که هر چند تا استان را بومی هم کرده اند (مثلا استان های تهران ،البرز، زنجان ، سمنان ، قم ، قزوین و اراک ) ؛  این هفت تا استان ، بومی ناحیه ای هم هستند ، از طرفی پذیرش در رشته محل های پر متقاضی رشته تجربی مثل پزشکی ، داروسازی ، دندانپزشکی و دامپزشکی  به صورت پذیرش بومی ناحیه ای می باشد .

بر طبق نتایج داوطلبان چند سال گذشته و به خصوص داوطلبان کنکور 96 ، داوطلبی به غیر از هفت استان مذکور با رتبه 90 منطقه دو در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول نمی شود ولی داوطلبی از تهران و هفت استان فوق ذکر (که بومی تهران محسوب می شوند ) با رتبه 200 منطقه دو پزشکی دانشگاه تهران پذیرفته می شود ! که خلاف عدالت است. هدف از برگزاری کنکور چه بوده ؟ غیر از برقراری عدالت بوده ، چون ما بر اساس مقتضای امکانات آموزشی کشور نمی توانستیم همه را پذیرش کنیم و به همین خاطر آزمونی برگزار شد تا براساس نتایج آن دررشته محل ها پذیرش کنیم تا عدالت برقرار شود اما قانون فعلی نقض عدالت است .

آقایان تصمیم گیرنده ، به خیال خودشان برای کم کردن هزینه های دانشگاه ، که هدف از این مصوبه در دفترچه راهنمای انتخاب رشته کنکور سراسری 97 این سه مورد ذکر شده است :

1) کاهش مشکلات اقامتی و معیشتی دانشجویان و دانشگاه ( نظیر مشکل کمبود خوابگاه ، افت تحصیلی ناشی از دوری خانواده و مشکلات اقتصادی ).

2) کاهش مهاجرت های درون کشوری
3) گزینش بومی باعث خواهد شد تا داوطلبان هر ناحیه با امتیازات در نظر گرفته شده بتوانند از امکانات قبولی بیشتر در رشته محل های بومی بهرمند گردند .

مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد گزینش بومی در دانشگاه های کشور

آخر چرا ؟

توجه بفرمایید :

من داوطلب از استان همدان ، پزشکی دانشگاه تهران قبول می شوم با داوطلبی که از استان های اراک ، سمنان ، زنجان ، قزوین و قم که بومی تهران محسوب می شوند پزشکی دانشگاه تهران قبول می شود هر دوی ما چه فرقی برای دانشگاه داریم ، غیر از اینکه باید برای هر دو ما غذا ، خوابگاه و... فراهم شود (هر دوی ما هزینه های یکسان برای دانشگاه داریم ) پس چرا داوطلب از استان های اراک ، زنجان ، سمنان ،  قم و قزوین ، باید از امتیازات بومی در پذیرش دانشگاه های برتر تهران برخوردار باشد ولی من که از استان همدان هستم ، خیر !

این یعنی  تبعیض  و عین بی عدالتی که داوطلب با رتبه بهتر در دانشگاه برتر ( دانشگاه تهران ، صنعت شریف ، شهید بهشتی ، امیر کبیر و...) از استان های غیر بومی قبول نمی شود و باید برود دانشگاه سطح پایین تری در شهری دیگر ، و داوطلب با رتبه بدتر از آن در دانشگاه برتر پذیرفته می شود.

کجا به این عدالت گفته می شود ؟

 شورای عالی انقلاب فرهنگی با تصویب این مصوبه به خیال خودشان خواسته اند هزینه های دانشگاه را کم کنند ولی نه تنها هزینه ها کم نشد بلکه حق هزاران داوطلب غیر بومی به خصوص داوطلبان مناطق محروم که ازحداقل امکانات آموزشی نیزمحروم هستند و موفق به کسب رتبه شده اند ولی با مصوبه ظالمانه ، غیر علمی وغیر کارشناسی ،او را از دست یابی به دانشگاه برتر که آرزوی او ، شایسته و حق اوست محروم می کنند مسئولین زمانی می توانند این مصوبه را اجرا کنند که همان امکاناتی که در دانشگاه علوم پزشکی تهران داریم در دانشگاه علوم پزشکی ایلام هم داشته باشیم ؛ همان امکاناتی که در دانشگاه صنعت شریف داریم در دانشگاه صنعتی کرمانشاه هم داشته باشیم .

آیا واقعا همین طور است ؟

آیا واقعا امکانات و کیفیت آموزشی این دو دانشگاه با هم برابر است ؟

از شما مسئولین تاثیر گذار،  در این زمینه ، خواهان لغو مصوبه غیر کارشناسی مذکور حداقل برای  25 دانشگاه برتر کشور هستیم تا داوطلبان مستعد غیر بومی که شایستگی تحصیل در دانشگاه های برتر را دارند از امکانات آموزشی دانشگاه های برتر محروم نگردند.    

آنچه گفته شد به عدالت نزدیک تر است اگر بدانید .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

مدرسه زندگی و دانش آموزان شاد  مدرسه مكاني است كه مي تواند احساس شادي ، لذت یادگیری و شور و شوق را در بين دانش آموزان به وجود آورد.
اساسا آموزش بدون شور وشوق، اثربخشی لازم را ندارد. همواره در متون تخصصی در حوزه تعلیم و تربیت تاکید شده است که ایجاد شور و شوق از شروط لازم برای یادگیری محسوب می شود و دانش آموزانی که از لحاظ روحی سر حال تر و شاداب تر هستند در امر یادگیری موفق تر می باشد .

از سوی دیگر شور و شوق و شادی مناسب و متعادل با کاهش استرس، اضطراب و افسردگی زمینه ساز شکوفایی استعدادها را به وجود می آورد. بر این اساس لازم است تمام مدارس توجه ویژه به این مقوله را داشته باشند و مدیران آموزش و پرورش  برنامه های مناسب را برای ایجاد شور و شوق و شادی متعارف در مدارس در برنامه ریزیهای خود اعمال نمایند.

با توجه به  مباحث مطرح شده  جهت شاداب سازی محیط تعلیم و تربیت می بایست به نکات زیر توجه کرد:
1) وضعیت فیزیکی مدارس:
ساختمان اكثر مدارس از نظر فيزيكي  و به خصوص رنگ آمیزی خسته كننده هستند. استفاده از رنگهای شاد در طراحی دیوارهای مدرسه و کلاس های درس، توجه به نورپردازی و حتا وسایلی چون پرده، در و شکل ظاهری نیمکت ها، صندلی-ها و حتا تابلوی کلاس.

مدرسه زندگی و دانش آموزان شاد


2) فضای سبز مدارس
پژوهش ها نشان داده میزان فضای سبز و طبیعت محیط زندگی رابطه ی معکوسی با میزان افسردگی و اضطراب افراد دارد ؛ با این وجود كمبود یا فقدان فضاي سبز در بسیاری از مدارس ما به طور غیر قابل انکاری مشهود است .

علیرغم پتانسیلهای طبیعی و آب و هوای مناسب در لرستان و به خصوص خرم آباد متاسفانه بهره برداری مناسبی در این خصوص در مدارس ما صورت نگرفته و در بسیاری از مدارس محوطه مدرسه تفاوت چندانی به لحاظ سرسبزی با مدارس مناطق خشک و گرمسیری ندارد . 

براین اساس پیشنهاد می شود کارگروه ویژه ای در خصوص  احیای فضای سبز مدارس با همکاری عوامل مدرسه، اولیا و مربیان و بخصوص دانش آموزان تشکیل و به طور جد این مساله پیگیری شود تا از این نعمت خدادادی در مدارسمان بهره مند شویم  .

مدرسه زندگی و دانش آموزان شاد

3) اجرای برنامه های شاد و ورزشی در مدارس
همانطور که پر واضح است در دین مبین اسلام به طور جد به بحث امیدواری و شادی به خصوص در کودکان تاکید شده  به طوری که در روایات می خوانیم که پیامبر اکرم (ص) بوی بچه ها را بویی بهشتی می دانست و بیشترین شوخی را با بچه ها می کرد.  بر این اساس  با اجرای هدفمند و منظم برنامه های شاد و ورزشی در مدارس مان می توانیم این مساله را به عنوان مقوله مهمی در برنامه های تعلیم و تربیت در مدارس گنجانده و با هدف شادی دانش آموزان در جهت تربیت نسلی شاد و امیدوار و تلاش گر سهم قابل توجهی داشته باشیم.

تاکید می شود برنامه های شاد می بایست جزیی از برنامه های تعلیم و تربیت قرار داشته باشند و به طور جد و منظم اجرا شوند. 

مدرسه زندگی و دانش آموزان شاد

4) استفاده از روش های فعال و نوین در تدریس
با آموزش های منظم و به روز این فرصت برای دبیران و معلمان به وجود آید که با روش های نوین تدریس آشنا شده و تمام تلاش خود در جهت اجرای این روش ها در کلا س درس داشته باشند. روش های نوین تدریس که عمدتا بر پایه مشارکت و کار گروهی و همچین تقویت  جنبه های جذاب درس اجرا می شود می تواند با ایجاد محیطی شاد  آکنده با شور و شوق ما را به هدفمان که همان تربیت نسلی شاد ، سالم و امیدوار است نزدیک کند.

مدرسه زندگی و دانش آموزان شاد


5) توجه ویژه به معلمان و دبیران به عنوان عوامل شدیدا تاثیرگذار بر روحیه دانش آموزان
نمی توان از شادی و سلامت روان دانش آموزان صحبت  کرد و نقش معلم را نادیده گرفت. قطعا معلمان شاد و سرحال دانش آموزان شاد و سرحالی را تربیت خواهند کرد. پیشنهاد می شود با برگزاری جلساتی پیرامون این موضوع و روشن کردن ابعاد مختلف مساله از نیروی فوق العاده دبیران و معلمان بهره جست. معلمانی که ظاهری آراسته و رفتاری شایسته و در عین شاد و امیدوار داشته باشند نسل شاد و امیدواری را تربيت می کنند.


6) توجه ویژه به مدارس دخترانه
دختران امروز مادران آینده هستند. قطعا سرمایه گذاری و برنامه ریزی برای سلامت روان دخترانمان در آینده تربیت نسلی امیدوار و سالم را به دنبال خواهد داشت. بنابراین با اولویت قرار دادن مدارس دخترانه توجه کافی به مبحث شادی را به صورت متعارف داشته باشیم و از نتایج شگفت انگیز این مساله در آینده میهن عزیزمان ایران غافل نباشیم.
و همیشه به خاطر داشته باشیم که ما باید :


«شوق زندگی را به دانش آموزان بیاموزیم»


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

نامه زیر توسط یک " دانش آموز " در انتقاد از عملکرد اداره آموزش و پرورش رودهن به صدای معلم ارسال شده است .

این رسانه آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .

منتشرشده در دانش آموز

نظرسنجی

آیا هوش مصنوعی موجب تحول مثبت در آموزش و پرورش ایران می شود ؟

بلی - 57%
خیر - 43%

مجموع آرا: 223

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور