در هفته گذشته به دعوت شوراي هماهنگي تشکلهاي صنفي معلمان، تعدادي از معلمان به دلايل مختلف از جمله «گراني و تورم، پايين آمدن قدرت خريد معلمان، کيفيتزدايي از آموزش و ادامه بازداشت فعالان صنفي» دست به تحصن زدند و از حضور در کلاسهاي درس خوداري کردند. واقعيت اين است که رويکرد تشکلهاي صنفي فرهنگيان نسبت به تحصن اخير، مصلحت انديشانه و منفعت طلبانه بود تا ارائه راهکار منطقي و عملي.
بحث مشکلات اقتصادي معلمان و تحصن آنان به يکي از بحثهاي مهم و چالش برانگيز اين روزهاي جامعه تبديل شده است. آنچه تحصن دو روزه معلمان را متمايزتر از قبل مينمود حمايت وسيع شبکههاي اجتماعي بود.
اگرچه تحصنکنندگان، دلايل بسياري براي اعتراض مدني خود عنوان ميکنند که فراتر از مطالبات معيشتي آنان بوده و در واقع مطالبه دانشآموزان و خانوادههاي آنان را نيز شامل مي شود، اما در جبهه مقابل، منتقدان تحصنهاي گاه و بي گاه معلمان را تضيع حقوق دانشآموزان و بياعتنايي معلمان به مسئوليت اجتماعيشان در قبال سرنوشت و آينده دانشآموزان ميدانند.
در هفته گذشته و بدنبال اعتصاب دو روزه گروههايي از معلمان، سه تشکل فرهنگي اعلام موضع نمودند. درباره مواضع تشکلهاي اصلاحطلب فرهنگيان (مجمع فرهنگيان ايران اسلامي و سازمانمعلمان ایران) و راهکارهاي ارائه شده آنان براي پيگيري مطالبات نميخواهم بنويسم که جاي بحث فراوان دارد. آنچه باعث شد تا به تحصن معلمان بپردازم، بيانيه کانون تربيت اسلامي بود.
کانونتربيتاسلامي به دبيرکلي محمود فرشيدي نخستين وزير آموزش و پرورش دولت محمود احمدينژاد در خصوص اعتصاب معلمان بياينهاي صادر نموده و در آن دليل عدم همراهي معلمان با اعتصابات اخير را، حمايت دشمنان خصوصاً آمريکا از اعتصاب معلمان ايران دانسته است.
در بيانيه کانون تربيت اسلامي آمده است؛ «عليرغم شرايط سخت و نامناسب معيشتي معلمان، پرونده مطالبات فرهنگيان از مسؤولان، همچنان مفتوح است تا در شرايط مقتضي و با روشهايي قانوني که شايسته شأن معلم ميباشد، آنها را پيگيري و تبعيضها و کاستيهاي حقوق خويش را مواخذه نمايند.»
شوربختانه بيانيه کانون تربيت اسلامي توضيح نميدهد، منظور از «شرايط مقتضي» چه موقع است و «روش قانوني» چگونه است.
اي کاش کانون تربيت اسلامي در بيانيه خود مشخص ميکرد که چرا پس از 4 دهه هنوز زمان مقتضي فرا نرسيده است و در حالي که گوششنوايي براي شنيدن خواستهها و مطالبات فرهنگيان وجود ندارد و دولتمردان و نمايندگان مجلس مصلحت آموزش و پرورش و فرهنگيان را فداي منافع حزبي و جناحي خود ميکنند راهکار قانوني و شايسته شأن معلم كدام است؟!
روش قانوني مگر جز اين است که تشکلها و فعالان صنفي و رسانهاي معلمان بارها و بارها، درباره شرايط نامناسب آموزش و پرورش و مطالباتشان نوشتند، رايزني کردند و به مذاکره با نمايندگان و دولتمردان پرداختند و در نهايت از رسيدگي آنان، مأيوس شدند؟ در اين شرايط آيا ابزار ديگري جزء اعتصاب براي بيان مطالبات وجود خواهد داشت؟
محمود فرشيدي، دبيرکل کانون تربيت اسلامي بهتر است پاسخ دهد در زمان وزارت او چه تحول اساسي و زيربنايي در وزارتخانه عريض و طويل آموزش و پرورش رخ داد که معلمان از آن بيخبرند و کانون تربيت اسلامي در اين سالها جزء چند بيانيه و چند گردهمايي براي نظام آموزش و پرورش چه راهکار عملي ارائه داده است؟
آيا گره زدن عدم اقبال معلمان از اعتصابات اخير، به همزماني آن با روز جهاني معلم و تلاش دشمنان اين مرز و بوم براي مصادره روز ملي معلم (12 ارديبهشت)، چيزي جز آسمانوريسمان بافتن نيست؟ اي کاش کانون تربيت اسلامي در بيانيه خود مشخص ميکرد که چرا پس از 4 دهه هنوز زمان مقتضي فرا نرسيده است ؟
به نظر فرشيدي و همفکرانش اگر اعتصاب معلمان در روز معلم برگزار گردد قانوني و در زمان مقتضي و شايسته شأن معلم ميباشد و مسلما با اقبال گستردهتري روبرو خواهد شد؟!
واقعيت اين است که رويکرد تشکلهاي صنفي فرهنگيان نسبت به تحصن اخير، مصلحت انديشانه و منفعت طلبانه بود تا ارائه راهکار منطقي و عملي.
به نظر ميرسد کانون تربيت اسلامي بدون درک دشواریهای شرايط موجود، کمر بر ناکارآمد و ناموفق جلوه دادن اعتراض مدني فرهنگيان بسته است و در اين مسير با کليگويي و عدم ارائه راهکار مشخص و عملي براي پيگيري مطالبات و بيان اعتراضات سعي در فرافکني و سرپوش گذاشتن بر مشکلات فرهنگيان دارد.
حال سوال اساسي فرهنگيان اين است که مسئول وضعيت بحراني و آشفته امروز آموزش و پرورش کيست و معلمان چگونه و چه وقت بايد پيگر مطالبات و بيان اعتراضات خود باشند؟
و سخن پايانی:
بدون ترديد پرداختن به مشکلات نظام آموزش و پرورش و از همه مهمتر مشکلات معيشتي معلمان و جايگاه متزلزل اجتماعي آنان جاي بحث فراوان دارد و بسياري از منتقدان و فعالان اين حوزه به آن پرداخته اند. اما آنچه را که نهادهاي حاکميتي و دولتمردان نبايد فراموش کنند اين است که، در شرايطي که تشديد نابرابريهاي اقتصادي تاثير مخربي بر پايگاه اجتماعي معلمان گذاشته است، کمتوجهي آگاهانه يا ناآگاهانه به وضعيت نهچندان مناسب معيشتي آنان به عنوان پيشگامان عرصه تعلم و تربيت مي تواند به آشفتگي بيشتر اوضاع منجر گردد و در بلندمدت اثرات نامطلوبی بر جامعه بزرگ فرهنگيان و انگيزه آنان در پي خواهد داشت.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
چهل سال مارا عقب نگه داشته اند وادعای فضل می کنند
با قدرت مخالف تشکیل سازمان نظام معلمی و انجمن صنفی فراگیر هستند