صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
دوشنبه, 18 آبان 1393 21:30

کانال تلگرامی صدای معلم

سمنان

منتشرشده در نامه های دریافتی

 انتقاد یک معلم مرندی از وزیر آموزش و پرورش مهر ماه که می رسد حس غربت سنگینی به معلم دست می دهد ، نه به خاطر اینکه باید در سرکلاس درس حاضر شود بلکه از آن جهت که دوباره ایام ناخوشایند خدمت درآموزش و پرورش شروع می شود و فشار روانی و افسردگی و سرخوردگی شغلی دوباره افزون می شود.
سالیان درازیست که در مهر ماه در وصف معلم شعر می سرایند و احادیث به رشته تحریر در می آورند و وراویان منبر و مجلس و بزم در ارج و قرب این پیامبران بی نشان سخن می رانند و همین ها هم روزی دیگر کمر معلم می شکنند و چنان بر زمین می کوبند که گویی معلم کافر و همنشین جهنمیان است.
مهر که می رسد واژه ها زیبا به نظر می رسند اما از درون خالی اند ، دیگر نمی توانند دلبری کنند و هیچ کس هم نمی تواند با سخنان پرزرق و برقش دلمان را به یغما ببرد.
ما می دانیم که نیت شان خیر نیست چرا که همین ها هستند که سالیان سال است بر مسند آموزش و پرورش تکیه زده اند و تا توانسته اند حقی از معلم ضایع کرده اند.
این سالها دیگر دلم نمی خواهد از معلم و ارزش علم و عشق به مهر ماه بنویسم، نمی خواهم از اهمیت تعلیم و تربیت در بلاد اجنبی سخن برانم ، نمی خواهم از آرزوهای رنگین کودکی مان در مدرسه بنویسم ، نمی خواهم بنویسم که دین ما اسلام ارج و قرب معلم را تا چه اندازه ستوده و ارزش گذاشته است.
نمی خواهم از تکرار مکرراتی بگویم که معلم را می آزارد و چون سوهانی بر روح و روان معلم کشیده می شود و دل چرکین می شود از هر چه دانا و نادان است.
این بار می خواهم ردیف کنم دردهایم را که شاید بطحایی معزز و معاونان مکرمشان حداقل توان جواب گویی داشته باشند! و شاید هم خوب جواب بدهند چرا که ثابت کردند مرد سیاستند و در روزگار سخت استیضاح می توانند نمایندگان را ... به هرطریق ممکن راضی کنند تا چند روز بیشتر در مسند وزارت بمانند و روزگار سیاه معلم را سیاه تر کنند.


1- وزیر محترم : آیا حقوق همه کارمندان دولتی از خزانه پرداخت می شود؟ اگر جوابتان مثبت است پس توضیح دهید تفاوت فاحش پرداختی حقوق و نیز مزایا به سایر کارمندان دولت با معلمان را ؟


2- چرا صدا وسیما به واسطه شما معلمان را به سخره گرفته و هرروز خبر کذبی از این رسانه ها پخش می کنید؟ چرا حق معلم را در وقت قانونی نمی دهید تا به عنوان مطالبات و معوقات آبروریزی نکنید؟


3- راستی تکلیف حق و حقوق معلم که سالهای گذشته با ریال محاسبه شده و تا امروز پرداخت نشده با احتساب دلار 14000تومانی چگونه پرداخت خواهید کرد؟ انشاالله هیچ معلمی به خاطر افت ارزش پولش حلالتان نکند تا در قیامت شاهد رو سیاهی تان باشیم.


4- سود صندوق ذخیره فرهنگیان به همراه 8 پس انداز معلم که بعد از 25 سال عضویت می توانست 3دستگاه یخچال بخرد و امروز با درایت شما دولتمردان فقط یک دستگاه یخچال می تواند بخرد چگونه محاسبه خواهد شد؟ انشاالله مشمول الذمه معلم باشید.


5- چرا فکر می کنید درصد قبولی اجباری چاره کار نظام آموزشی است؟ چرا با بالابردن کیفیت آموزش و پرورش دانش آموزانی با سطح سواد و معلومات بالاتر مشکل دارید؟ چرا نیروهای خدماتی و سرایدارای را به آموزش ابتدایی تغییر رسته داده اید؟

آموزش ابتدایی پله اول یاد گرفتن و دانایی است ولی عملا" این مقطع را بی ارزش کرده اید؟

انتقاد یک معلم مرندی از وزیر آموزش و پرورش


6- آیا می دانید مدارس کار و دانش فاقد کارآیی لازم برای پرورش نیروهای فنی و کاردان به خاطر عدم توجه به مشکلات و نظرات معلمان و برنامه ریزی نامناسب هست؟ چرا مجموعه آموزش و پرورش ، معلم را که در بطن آموزش قرار دارد نادیده گرفته است؟


7-  از زمانی که وزیر شدید چند جلسه در مجلس یا هیات دولت از حق و حقوق معلم دفاع کردید و با کدام مدرک و استدلال می توانید امانت داری تان را به اثبات برسانید ؟


8- راستی از اختلاس صندوق ذخیره فرهنگیان چه خبر؟ توانستید اموال غارت شده ما را بازپس گردانید؟ یا ....


9- از سرانه مدارس چه خبر؟ آیا تصمیم ندارید حرف راست بزنید که دروغگو دشمن خداست.


10- جولان کمکهای مردمی اجباری حتی به قیمت اشک مادران فقیر و بی سرپرست شما را راضی کرد؟ آیا از خدا نترسیدید که آه مظلومی دامن تان را بگیرد؟ مگر آموزش و پرورش در قانون اساسی رایگان نیست؟ برای اختلاس پول هست ولی برای مدارس کپری پول نیست. چرا دروغ را چاشنی کارتان کرده اید.جرات برخورد با کدام مدیری را دارید؟ مگر مدیران کل شما دستور اخذ شهریه را نمی دهند؟

انتقاد یک معلم مرندی از وزیر آموزش و پرورش


11- برای لباس فرم مدارس چه کردید؟ آیا می دانید علاوه بر تحمیل هزینه بر قشر ضعیف جامعه ، عده ای پورسانتهای عالی از شرکتهای تولیدی دریافت می کنند و راه را برای فساد در مدیریت ها هموار نموده اید؟ چه معنی دارد که هرسال مانتو جدید و لباس فرم جدید با زور تجویز می شود؟


12- در زمان شما مدارس غیر انتفاعی جلبک وار رشد می کنند که اکثرا" مال مسئولین محترم و عالی منصبان می باشد؟ دلیل حمایت از این مدارس چیست؟ آیا از کیفیت آموزش آنها خبر دارید؟ آیا می توانید لیست مدارس غیرانتفاعی به تفکیک استانها با نام صاحبان آن و پستها و شغلهای قبلی و فعلی آنان منتشر کنید؟ همین ها هستند که سالیان سال است بر مسند آموزش و پرورش تکیه زده اند و تا توانسته اند حقی از معلم ضایع کرده اند


آیا خبر دارید مدیران کل و معاونان و کارشناسان شان علاوه بر خودشان برای همسران و فرزندان شان نیز مجوز مدارس غیر انتفاعی می گیرند؟


13- مدارس نمونه ، استعدادهای درخشان ، هیات امنایی و.... افزودن فشار روانی به اولیا و دانش آموزان است که عامل بسیاری از بیماریهای روحی و جسمی است .به نظرات معلمان و کارشناسان امر توجه کنید و نگذارید به خاطر منافع عده ای (کتب کمک آموزشی ، کلاسهای تقویتی و.... ) مدارس به بیراه برود و از تکثیر مدارس به شیوه های متفاوت پرهیز کنید.


14- اگر قرار است کتب کمک آموزشی در مدارس رونق یابد ( چون نتوانستید جلوش رو بگیرید) آیا بهتر نیست از معلمان خودتان استفاده کرده و با اعتبارات صندوق ذخیره نسبت به انتشار آن اقدام کنید تا حداقل سودش به جیب معلم برود؟
اگر باور ندارید که هنوز هم کتب کمک آموزشی اجباری نیست سری به شهر ما بزنید که نام کتابها را موقع ثبت نام یادتان بدهند و اجبار را یاد بگیرید.


15- قرض گرفتن از کمیته امداد و یا گرفتن پول زلزله زدگان بیچاره جهت پرداخت حقوق یا عیدی معلمان برکت از زندگی مان برده ، به خدا ما از پول نفت و بیت المال و خزانه همانند کارکنان بانکها و شرکت نفت و.... می خواهیم نه از مال مستضعفان، چنانکه به ادارات دیگر عنایت وافر دارند.


16- جناب وزیر، به جای اجرای طرح های تحقیقاتی بی ثمر بهتر است دستور فرمائید محققان گرامی درخصوص وضع معیشتی معلمان ، و شغل دوم و سوم آنان و چرایی آن و... تحقیق نمایند و با کارکنان سایر ادارات مقایسه نمایند که می دانم نتایج آن شما را بیشتر شرمنده خواهد کرد.


17- آیا با وجود کمبود نیروی انسانی در مدارس، وجود این همه کادر اداری در وزارت و ادارات کل و ادارات آموزش و پرورش شهر های بزرگ چه ضرورتی دارد ؟ گسترش بی رویه شعبات اداری و افزایش نیروی اداری درد از آموزش و پرورش دوا نخواهد کرد.


18- آیا باز هم امسال آموزش و پرورش به این روال خواهد چرخید؟ البته که جوابتان مثبت است چون به راحتی از استیضاح و جواب دهی فرار می کنید.


19- تعیین محل هایی برای تجمعات فرهنگیان و اعتراض آنها تمسخر فکر و اندیشه نیست؟ چگونه به خود جرات می دهید با شعور و شخصیت معلم تا این حد بازی کنید؟ تعیین حصار برای نشنیدن حقایق واقعا" زیبنده شما بود، چون به کرات نشان دادید جز معلمی همه چیز می دانید.
باز هم مهر فر ا می رسد بدون اینکه چیز تازه ای داشته باشد و معلم هر روز دلگیرتر از دیروز و هر روز بی انگیزه تر از روز قبل می شود و تنها بهانه این روز برای مسئولین این است که در رسانه ها حاضر شوند و چندین عکس یادگاری بگیرند و معلم هرچه بادا باد.
مهر دوست داشتنی نیست چون مهر با خودش مهربانی به همراه نمی آورد و تبعیض و تظلم درحق معلم جشن گرفتنی نیست.
چشم به آینده می دوزیم شاید مهری مهربانتر از امروز سراغمان آمد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

نامه زیر توسط یکی از معلمان شاغل در آموزش و پرورش هریس برای صدای معلم ارسال گردیده است .

تاکنون اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی نسبت به طرح مطالبات متعدد فرهنگیان در صدای معلم واکنشی نشان نداده اند .

« صدای معلم » آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .

منتشرشده در یادداشت

آذربایجان شرقی

منتشرشده در نامه های دریافتی

گروه رسانه/

انتشار پوستر مجله تایم در مورد زندگی معلمان در آمریکا واکنش های متفاوت و البته فراوانی را برانگیخته است.

« صدای معلم » به نقل از این مجله معتبر تاکنون داستان دو تن از زندگی این معلمان را به همراه نظرات به صورت کامل منتشر کرده است .

نامه زیر توسط یکی از فرهنگیان برای صدای معلم ارسال گردیده است .

منتشرشده در یادداشت
چهارشنبه, 27 شهریور 1397 16:35

بهترین مردم معلم می شوند!

عبدالله رئیسی رتبه دوم کنکور علوم انسانی و ورود به حرفه معلمی

گاهی  اسامی شخص یا جایی  به طور ناگهانی رسانه ای می شوند. شبیه اسم شهرستان «سراوان» که در این چند روز سرآمد اخبار علمی و فرهنگی کشور شد. 

راستی سراوان کجاست؟

همین قدر می دانیم که خیلی دور است. جایی که نقطه صفر مرزی است.جایی که بی آبی بر سر مردمی آبرومند بیداد می کند. جایی که  در روستاهایش ،  فقر حکومت می کند. جایی که مردم باورشان شده باید در محرومیت بمانند. جایی که انتظار خبرتازه ای نباید داشته باشند. جایی که همگی اهل تسنن هستند.  جایی که قتلگاه چهارده مرزبان ایرانی است که چند سال قبل توسط تروریست ها کشته شدند. جایی که ... و اما تا آنجا که به موضوع این نوشتار مربوط می شود، جایی است که یک مدرسه شبانه روزی به نام شهید مطهری دارد که امسال در کنکور سراسری خوش درخشید.

عبدالله رئیسی رتبه دوم کنکور علوم انسانی و ورود به حرفه معلمی

مدرسه ای که  30 دانش ‌آموز آن رتبه‌های زیر هزار ، چهار نفر رتبه زیر صد، سه نفررتبه دو رقمی و یک نفر رتبه تک رقمی را کسب کردند. جایی که نفر دوم کنکور کشور از آنجاست و او عبدالله است. نمونه ی یک پسر روستایی اهل حجب و حیایی که حتی راحت نمی تواند حرف بزند. پسری  از روستایی بسیار دور از شهر سروان و نزدیک مرز . پسری که پیشتر به دلیل نداشتن لوازم‌التحریر یک سال مدرسه نرفته است و در طول دوران دانش آموزی ،هم کار کرده و هم درس خوانده است. زنگ هشداری هم برای مشاوران و مربیان و اولیایی شد که به دانش آموزان، رشته های معلمی را اولویت های آخر انتخاب رشته توصیه می کنند.

پسری که مجبور بوده بیش از صد کیلومتر از خانه تا مدرسه شبانه روزی را گز کند و بعد برای کم کردن هزینه رفت و آمد، بیشتر در کنج خوابگاه و دور خانواده بماند و برای آینده اش نقشه بریزد. موفقیتی که عبداله کسب کرد ، یک دهن کجی به آقازاده‌ هایی بود که به خاطر ژن خوبشان از آدم و عالم طلبکارند.

بعد از کار او، دیگر هرچه بچه سفیر سابق و جدید ایران در هیچ کشوری جرئت نخواهد کرد در فضای مجازی خودش را بزرگ جلوه دهد و دیگران هم لازم نیست بزرگترش کنند. دیگر منظور شعر سعدی را هر دانش آموزی واقعا درک خواهد کرد که چرا نشان آدمیت نمی تواند همین لباس زیبا و بیان شیوا و سرمایه بالا باشد.
 اما نفر دوم کنکور شدن عبداله، تمام داستان نیست. او ناخواسته فقط به آقا زاده ها دهن کجی نکرده است که خواب و خیال تمام بچه هایی که برای رشته های پزشکی و مهندسی و حقوق سر و دست می شکند را هم آشفته کرده است.

درست در همین روزهایی که برخی از دانشگاه های مطرح کشور برای او و امثال او فرش قرمز پهن کرده اند و در اوج حیرت و تعجب بسیاری، رشته عربی تربیت معلم را برگزیده است. اگر چه این انتخاب به خودش مربوط است اما از همین الان تحلیل و تفسیر های زیادی روی آن شده است. مثلا گفتند برای فرار از آینده نامعلوم شغلی دیگر رشته ها، به معلمی با اندک حقوق اجتماعی و مالی پناه آورده است.

یا گفتند لعنت به نظام آموزشی که نمی تواند دانش آموزش را چنان تربیت کند که به حداقل ها راضی نشود. یا گفتند بنا بر تقسیم بندی های بیهوده نژادی و زبانی و مذهبی است که چنین دانش آموزی نمی تواند شانس خودش را در مراکز دور از آبادی اش تمرین کند. یا گفتند الهی خانه فقر خراب شود که  بچه های محروم هر چه می کشند از دست اوست و ...

اما در اوج این همه نقد و نظرها، او خیلی زود توضیح داد که منطقه محل زندگی اش از نظر امکانات آموزشی و تعداد افراد باسواد وضعیت خوبی ندارد و او از مدت‌ها قبل تصمیم گرفته که با انتخاب رشته معلمی به همشهریان و اهالی روستایی که در آن به دنیا آمده‌، کمک کند.اکنون برای همین است که وفاداری او به منطقه و مردمش، رشک برانگیز شده است. در واقع او با این کارش، به اندازه سال ها کار مسئولین مدعی اجرای سیاست های محرومیت زدایی، تلاش کرده است.
 کار عبدالله ، دستاورد دیگری هم داشت و آن گلی بود که بر سر معلمان زد و در باغ نظام آموزشی کاشت.

عبدالله رئیسی رتبه دوم کنکور علوم انسانی و ورود به حرفه معلمی

او خواسته و ناخواسته در احیای جایگاه معلمی گام برداشت. به جماعت دلشده و نگران معلمان،امیدی دوباره داد. هم موجبات افزایش رضایت شغلی معلمان را فراهم کرد و ارج و ارزش شغل معلمی را بهتر و بیشتر به تماشا گذاشت.

زنگ هشداری هم برای مشاوران و مربیان و اولیایی شد که به دانش آموزان، رشته های معلمی را اولویت های آخر انتخاب رشته توصیه می کنند. به همین ترتیب، زنگ خطری هم در گوش نظام آموزشی به صدا در آورد. این که  بچه ها را بیشتر درک کنید و دست کم نگیرید. این که در این بیداد بی عدالتی اجتماعی، لااقل اجرای عدالت آموزشی در مناطق دور افتاده، فراموشتان نشود. این که جمعیت زیاد معلمان را زیادی تصورنکنید. این که  تقاضای تساوی در پرداخت دستمزد معلمان با سایر کارمندان، نه حرف و شعار که پشتوانه دارد و نمونه آن همین انتخاب عبداله است که می توانست در هر رشته و دانشگاه دیگری باشد، این که معلمان نیز واقعا همان امکان و استعداد پزشکان و مهندسان  را داشته اند اما نخواسته اند یا برخی عوامل پیدا و پنهان نگذاشته اند و ...

نقطه، سرخط!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت
چهارشنبه, 27 شهریور 1397 15:37

نخود سیاهی به نام "طرح رتبه بندی" !

نخود سیاه رتبه بندی معلمان
 
نکاتی دلسوزانه خطاب به همکاران فرهنگی   
 
▫️«به جای بطحایی، وزیر آموزش و پرورش هر اسمی را بنشانیم، نمی تواند با طرح رتبه بندی مشکل معیشت آموزگاران را درست کند»
 
  این همه سال که آموزگاران از تنگ عیشی و تنگ دستی به جان آمده و می نالند، یک بار از خودمان نپرسیدم چرا با وجود این همه اعتراضات، نتوانسته ایم راه به جایی ببریم!؟
 
افزایش قابل ملاحظه ی حقوق فرهنگیان نیازمند به منابع مالی بسیار بالاست که حتی دولتهای ممالک مترقی هم نمی توانند این منابع مالی را تامین نمایند .
 
شوربختانه، آموزگاران ما در مقابل این ادله، بلافاصله ارقام نجومی کمک به لبنان، عراق، فلسطین سوریه و افزایش حقوق سایر کارمندان دولت را پیش می کشند و با همین استدلال، حکم به ارتداد وزیر آموزش و پرورش می دهند؛ حال آن که غافلند جناب بطحایی هیچ کاره است!
 
 
وزیر، بدون پشتوانه فرهنگیان، مانند هلو در گلوی عطش زده ی کاسبان  سیاسی فرو می رود، به بهانه «عدم اجرای طرح رتبه بندی» او را به مجلس می برند وزیر هم از ترس استیضاح، بله قربان گوی نماینده ای می شود که می خواهد در پشت پرده ی سیاست، به مهره چینی نیروهای خود برای پیروزی در انتخابات دست زند.
 
 آنچه را که این همه سال از دست داده ایم، داشته های وزارت عریض و طویل آموزش و پرورش است.
نخود سیاه رتبه بندی معلمان
 
از امکانات آموزشی گرفته تا ابنیه ها و زمینهای متروک، از سود هزاران میلیاردی موسسات آموزشی گرفته  تا دهها زمینه های مساعد و مناسبی که می تواند بسیاری از مشکلات معیشتی از جمله خانه دار شدن فرهنگیان را سر و سامان دهد.
 
در این مجال به عنوان مصداق به ذکر دو نمونه متفاوت اشاره می کنم: 
 
وزارت آموزش و پرورش، چهل هکتار زمین، با بهترین چشم انداز مناظر کوه و جنگل و دریا، یادگار « هویدا » در شمال ایران -نوشهر- دارد. بدون هیچ اغراق، این زمین، پاره ای از تن بهشت است و در بهترین نقطه از تفریح گاه های شمال ایران قرار دارد.
چرا ما از جناب بطحایی نخواهیم با جذب سرمایه، از طریق فراخوان فرهنگیان، صندوق ذخیره، دولت و سرمایه گذار، این مکان را تفریح گاه فرهنگیان بسازد تا آموزگاران ما فراغت سفرشان را در کلاسهای درس نخوابند!!؟
 
 دردآور است بگویم :
۵ هکتار از این زمین، اکنون با فرصت طلبی عده ای به وزارت آموزش عالی برای احداث دانشکده فنی واگذار می شود!
چرا فرهنگیان ما حاضر نیستند از  شندر غاز اضافه حقوق بگذرند اما با شنیدن این اخبار نگران کننده بی تفاوتند !؟
چرا فرهنگیان ما به جای تقابل با وزیر، درخواست واگذاری مدارس متروکه برای تهیه مسکن را ندارند !؟
 
املاکی که هرکدام شان در بهترین نقاط شهرها و تهران واقع شده است و اخیرا بسیاری از این املاک به سرمایه گذاران به بهای ناچیز واگذار می شود!؟
 
نخود سیاه رتبه بندی معلمان
 
 نیاز نیست نمایندگان دلسوز ما، هرکدام با نطق های چند دقیقه ای کلیپ درست کنند تا اموزگاران ساده دل را بفریبند!
این نمایندگان بهتر است با تهیه قوانین، زمینه ی واگذاری زمینهای بلااستفاده را به فرهنگیان میسر سازند!؟ 
 
طرح استخدام فرزندان بازنشسته آموزش و پرورش از جمله ده ها زمینه ی مساعد دیگر هست که فرهنگیان ما از آن غافلند و سالهاست دنبال نخود سیاه «طرح رتبه بندی» هستند .
 
به گمان راقم این سطور، بطحایی تنها وزیری است که با حمایت فرهنگیان می تواند راه نرفته دیگران را با حمایت همه جانبه ما آموزگاران طی نماید.
 
همکاران عزیز به هوش بیائیم و او را قربانی بازیهای فریبنده کسانی نسازیم که تظاهر به خدمتگزاری ما فرهنگیان ساده دل و ساده فهم دارند!
 
مهرافزون

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
منتشرشده در یادداشت
چهارشنبه, 27 شهریور 1397 09:29

پرسش مهری خدمت آقای رئیس جمهور ؟!

پرسش مهر 97

می خواهم در اوج نومیدی و سیاهی ، مهر ماه را سمبل شروع سال تحصیلی کشورم را توصیف کنم. مرا برای این همه بدبینی ، مذمت ننمائید که چنین سرد و بی روح نگاشتن ، حاصل ناکارآمدی سالها غفلت مسئولان آموزش و پرورش کشور است. آموزش و پرورش تکه ترمه ای گردیده است از جهیزیه دخترکان ، یادگار پدر و مادر از دست رفته در صندوقچۀ خاطره ها.

گفتیم و گفتیم. کردیم و کردیم . باز به اول مهری دیگر رسیدیم. مهربانی ماه مهر از تارو پود مدارس ما رخت برکنده است. لذت روز اول مدرسه مزۀ تلخی به خود گرفته است. دیگر ماه مهر و بازگشایی مدارس آهنگ خش خش زیبایی پاها بر روی برگ های زرد و قرمز و نارنجی فصل پائیز را در هوا نمی پیچاند.

دیگر برای خرید کیف و کفش و لباس تازه و حتی مداد و پاک کن و تراش و دفتر نیز ذوق هیجانی کودکان به هوا نمی پرد. گرانی فغان حتی کودکان را نیز به صدا در آورده است . ذوق ها منجمد ، هیجان ها مستتر ، گویی مردگانی زنده در کوچه و پس کوچه های شهرها در تلاطم تهیه مایحتاج بازگشایی مدارس در آمد و شد هستند.

پرسش مهر 97

پیکر آرزوهای خوش کودکی برای روز اول مدرسه درهم شکسته ، معلمان بدتر از دانش آموزان ، عزای شروعی دیگر گرفته اند. همه از گرانی سخن می گویند گویی کسی دلش به حال رؤیاهای دختران و پسرانی که از دو سالگی عشق به مدرسه رفتن داشته اند ، نمی سوزد. آنگاه که پشت سر خواهر یا برادر محصل خود ساعت ها می گریست که من هم می خواهم بروم مدرسه. پدر از لیست خرید نوشته شدۀ مادر، یک به یک خودکار بدست شروع می کند به خط زدن ، این لازم نیست ، این باشد بعد ارزانی ، فعلا دلار و سکه خیلی گران است ، پول نیست ! دخترم تو کیف خواهرت را بر می داری . یا پسرم مگر در قدیم با یک کش یک متری کتاب و دفتر را به هم نمی بستند ، نگران نباش هر روز خودم این کار را برایت می کنم و برگشتنی مداد و پاک کن را هم می گذاری در جیب شلوارت ، مواظب باش گم نکنی پول ندارم !

دست تمامی دست اندرکاران دولت درد نکند که دنیای آرزوها و رؤیاهای کودکان را نیز بر باد هوا دادند. مگر گرانی فقط برای من معلم یا کارگر است که دندان به جگر بگذارم و تحمل کنم کُشتن هوس لذت را ؟ شما دنیای پاک و پرنشاط کودکی را کُشته اید.



جناب رئیس جمهور،

برای کودک 6 – 7 ساله نه ساز و برگ برجام مربوط است نه بلوا و آشوب بازار. مگر هر کس چند بار کلاس اول می رود؟ چند بار 7 ساله می گردد ؟ شما تمامی دنیای آرزوهای کودک امروز را برای رئیس جمهور فردای کشور در هم شکسته اید. شما کودکی را از کودکان گرفته اید و در جام شوکران تشنجات اقتصادی - سیاسی محبوس کرده اید و معلمان را نیز در زنجیر بی بهرگی و بی نصیبی حق و حقوق خود ، محصور ساخته اید.!

انتظار دارید آنان با کدامین قوا یا انرژی و امید سال تحصیلی امسال را شروع نمایند؟ معلمان در خلاء برخورداری انسانی از امکانات جهان هستی ، نومیدتر از هر سال ، بدترین دوران خدمت خود را سپری می سازند. آنان نیز دیگر خاطرات خوش دوران خدمت خود را برای فرزندان و نوه هایشان تعریف نخواهند کرد ، چون چنین خاطراتی در سایۀ بی توجهی شما اصلا زائیده نمی شود. همه چیز در نطفه خفه گردیده است.

پرسش مهر 97

جناب وزیر آموزش و پرورش ، تصور نکنید طی سال تحصیلی آینده معجزه ای به وجود خواهد آمد این را با انتخاب معاونان جدید از دایرۀ بستۀ موجود ،اثبات کردید

راستی چه بلایی بر سر نظام آموزشی کشورمان آمده است که ترنّم سرود آن نوحه ای است برای مصیبتی دیگر. باز این چه نوحه و چه عزایی دیگر است؟ امیدواری به بازسازی یا اصلاح یا تحول نظام آموزشی در باور ما معلمان کالبدی بی روح است که از سرزندگی فرسنگ ها فاصله دارد.

من معلم نیز امروز اول مهر ، بهره ای بیشتر از کودکان دلمردۀ بی نصیب از لوازم التحریر یا مانتو و یونیفورم مدرسه ندارم. من معلم هم شرمندۀ فرزند مدرسه رُوی خود هستم . حداقل می توانستید دهه آخر شهریور با تقدیم بستۀ حمایتی درخور برای معلمان ، از آنان پشتیبانی کنید، تا هم هوس و اشتیاق کودکان خود را به نیکی پاسخ دهند و هم خودشان با تهیه لباسی نو ، جملۀ تکراری دانش آموزان را اول مهری شاهد نمی شدند اَه باز با این کت و شلوار یا مانتو اومده ،خدایا !

رهاشدگی معلم ، دانش آموز ، نظام آموزشی و ....هزار درد بی درد که خبر از فراموش شدگی این وزارتخانه در هئیت دولت می دهد. تصور نکنید طی سال تحصیلی آینده معجزه ای به وجود خواهد آمد این را با انتخاب معاونان جدید از دایرۀ بستۀ موجود ،اثبات کردید.

شما به غیر از خودتان به هیچ کس اعتماد ندارید و ما هم به شما برای اصلاحات آموزشی اعتماد نداریم . شرط اعتماد ، اصل تفاهم متقابل است که در بین ما و شما حاکم نیست. شما هنوز بی ولی نعمت ماندن ما معلمان را باور نکرده اید.



رئیس جمهور و وزیر آموزش و پرورش محترم ،

مستدعی است پرسش مهر امسال را که همانند شعار سال ، در آن از عمل و پیگیری خبری نیست و در همان عنوان شعار باقی می ماند ، از دانش آموزان و فرهنگیان به طور جداگانه بپرسید که :

از دانش آموزان : " جایگاه و منزلت معلم خود را در مدرسه و اجتماع ، توصیف نمائید ."
از فرهنگیان : " جایگاه و منزلت خود را نسبت به سایر مشاغل چگونه ارزیابی می کنید و سرمنشأ تحول نظام آموزشی را نام ببرید ."

مهری دیگر ما شاهدان زندۀ نامهربانی های دولت مردان به گِل نشستیم تا در اوج نومیدی ، به ترنّم آهنگ آموزش بپردازیم. نمی دانم وجدان یا سوز و عشق ، ما معلمان را امسال نیز چون هر سال در روغن سوزی خود مستحیل خواهد ساخت و یا روغن سوزی امسال مرا از انجام شرح وظایف باز خواهد داشت؟ صبر و مقاومت کوه از آنِ مادران بود ، شکر خدا در سایۀ بی همتی و بی توجهی شما مسئولان دامنگیر ما معلمان نیز گردید. اما تا کی و تا کجا ؟ خدا داند. ما معلمان گوی آتشین هستیم پس ....


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

آیا هوش مصنوعی موجب تحول مثبت در آموزش و پرورش ایران می شود ؟

بلی - 57%
خیر - 43%

مجموع آرا: 223

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور