گروه استان ها و شهرستان ها - هرمزگان/
سقوط پایه تیر بسکتبال در یکی از مدارس شهرستان سیریک جان دانش آموز 18 ساله سیریکی را گرفت.

در هر دو مقطع تحصیلی ارشد و دکتری دانشگاه، شاگرد اول بودهاست. اما توان نوشتن یک متن هزار کلمهای را نداشت.
یادم هست که برای نوشتن یک مقاله مفهومی، ایده نداشت و در اواخر ترم، از عدم توانایی نوشتن، به گریه افتاد.
در تمام طول دوران تحصیلاش، نه در هیچ فعالیت دانشجویی شرکت کرد، نه مطلبی در نشریه و روزنامهای نوشت، نه در انجمن علمی مشارکت کرد، نه موضوعات تحقیقش ربطی به زندگی ما و جامعهی ما و درد ما داشت، نه چهرههای انقلاب و جنگ و تاریخ معاصر را میشناخت، نه موضوع پایاننامهاش ربطی به درد مردماش داشت... آرام میآمد و آرام میرفت. از همان کنار. اما نام تمامی مجلات دارای امتیاز علمی و پژوهشی علوماجتماعی را میدانست. با جزئیات میدانست که هر مقاله که منتشر شود، چند امتیاز دارد. کی باید در فراخوان هیأت علمی شرکت کند. چه استادانی از چه موضوعاتی خوشششان میآید.
ماه قبل شنیدم که عضو هیأت علمی یکی از مهمترین دانشگاههای تهران در رشته علوماجتماعی شدهاست.
این یک استثناء نیست. یک قاعده است.
داستان یک نسل:
مهمترین خروجیهای حاکمیت در سیسال گذشته چه بوده است؟ پس از پایان جنگ، سیستم آموزشی ما، دانشگاه ما، نظام مدیریتی ما، حتی حوزه علمیه ما چه تیپهایی را پرورش دادهاست؟ چه بچههایی تربیت کردهایم؟ چه مدرسان دانشگاهی را جذب کردهایم؟ چه مدیرانی را در سیستم بالاتر بردهایم؟ سیستم کنکور و تست و قلمچی چه بچههایی ساختهاست؟
بر خلاف تصور، من احساس میکنم که خروجیهای سیستم، تیپهای منفعتطلب، اهل حساب و کتاب، دو رو، محاسبهگر، غیرسیاسی و ترسخورده و فردگرا بودهاست.
در دانشگاه، چه کسانی به عنوان هیأت علمی جذب میشوند؟
کسانی که در طول دوران تحصیلشان در دانشگاه، فعالیت دانشجوی صنفی، علمی، مطبوعاتی یا جمعی نداشتهاند، آسته رفته و آسته آمدهاند که هیچ گربهای شاخشان نزند. بچه مثبتهایی که فقط نمره روی نمره گذاشتهاند و بیسر و صدا بالا آمدهاند. دانشجوهای چرتکهبهدست که تمام قواعد مصاحبه و رزومه و استخدام را از بر هستند.
چه مدرسان دانشگاهی ارتقاء پیدا میکنند و به رسمی تبدیل وضعیت میشوند؟ چه مدرسانی در دانشگاه مدارج ترقی را یکی یکی و دو تا دو تا طی میکنند؟
غالباً مدرسانی که نه با درد جامعه و مردم خیابان کار دارند، نه جز پروژه گرفتن از این نهاد و آن سازمان و مقالات علمی پژوهشی تلنبار کردن و پرونده ارتقاء را تکمیلتر کردن دغدغهای. همین جنس کارمندان، همین جنس مدیران، همین جنس حوزویان.. غالب خروجی سیستم در این سه دهه در سطح اجتماعی، نه تیپهای رادیکال و چهرههای جهتدار و دردمند (از هر جهتی) که چهرههای جدا از جامعه و فرهنگ و دغدغههای اجتماعی و حتی سیاسی بودهاست.
حاکمیت حتی تیپهای سیاسی طرفدار صد در صدی وضع موجود و وسط میدان و هزینهبده برای دفاع از این وضعیت را هم تربیت نمیکند؛ یا از تربیت آنها بازمانده است.
دیگر فقط تیپهایی را تربیت میکند که «گرد» باشند. به هیچجا «گیر» نکنند. هیچچیز و هیچکس را «نخکش» نکنند. سر میخورند و بالا میروند. این خروجیها، محبوب سیستم ادارهکنندهی امروز جامعهاند.
شبکه جامعهشناسی علامه

آموزش و پرورش ایران از زمان تأسیس تاکنون با فراز و نشیبهای فراوانی همراه بوده است و در این مسیر زخمها و مرهمهای بسیاری را بر پیکره خود دیده است .
در چند سال اخیر آموزش و پرورش به صورت جدی با مشکل و معضل کمبود معلم مواجه شده است که برنامهریزان در وزارتخانه با طرحهای اجباری و غیر کارشناسی بر بدنه ضعیف و نحیف آموزش کشور جراحاتی را وارد میکنند که در آینده نتایج منفی اینگونه تصمیمات تبعات غیرقابل جبرانی را خواهد داشت و حتی میتوان با اطمینان بیشینه اذعان کرد که اینگونه تصمیمات برای وضعیت فعلی مسکن که نخواهد بود بلکه جراحتی عمیق بر این پیکره وارد خواهد کرد. یشنهاد نگارنده به آقای الهیار ترکمن آن است که یک هفته در کسوت معلمی در کلاس درس حاضر شوید بعد طرح معلم تماموقت را اجرایی کنید
اینکه مدیران و معاونان را با یک بخشنامه غیرکارشناسانه سر کلاس فرستادند که همکاران فرهنگی بهدرستی میدانند که در مدارس عملاً چه اتفاقاتی در مورد اجرای این بخشنامه رخ میدهد و اولیاء دانش آموزان نسبت به این موضوع چه عکسالعملی از خود نشان میدهند و وقت دانش آموزان هدر میرود ؛ اگر خیانت به آموزش و پرورش نباشد هیچ نام دیگری نمیتوان بر آن نهاد.
پیرامون تصمیم در مورد تبدیل وضعیت خدمتگزاران با تمام احترامی که برای این عزیزان قائل هستم آسیبشناسی باید صورت گیرد و به نظر میرسد این تصمیم نیز از آن تصمیمات نابخردانه و ضرب الاجلی بود که برای جبران کسر نیرو در آموزش و پرورش گرفته شد.
جبران کسری نیرو با به کارگیری نیروهای بازنشسته که بهواسطه وضعیت معیشتی مجبور به گرفتن ساعات حقالتدریس هستند از آن دردهایی است که قلب هر انسان منصفی را به دردمیآورد.
و خبر طرح معلم تماموقت نیز از آن تصمیماتی است که مطمئناً تصمیم گیران و تصویبکنندگان این طرح در طول عمر خود یک ساعت هم در کلاس تدریس نکردهاند و نمیدانند 24 ساعت تدریس در هفته چه معنی و مفهومی دارد و آمادگی برای یک ساعت تدریس به چند ساعت مطالعه و طرح درس، طرح سؤال، تصحیح اوراق و ارائه بازخورد و آمادگی برای تدریس نیاز دارد و لازمه بهروز بودن و معلم بودن مطالعات روزمره و تحقیق و بررسی علم بکر در جهان است و تصمیم گیران اسبق بر اساس اصول و مبانی تعلیم و تربیت 22 ساعت تدریس در هفته را برای یک معلم مصوب کردهاند که البته الان 24 ساعت تدریس می کند و چرا در وضعیت فعلی که سیستم آموزش و پرورش هر روز به سوی ناکارآمدی در حال حرکت است چنین تصمیماتی گرفته میشود.
به نظر میرسد این بزرگترین حقه بازی در سالهای اخیر در آموزش و پرورش است که به بهانههای مختلف و بهواسطه وضعیت نابه سامان معیشتی فرهنگیان مقرر شده و نمک بر زخمهای نو و کهنه آموزش و پرورش ریخته شود و بدعتی جدید برای آینده معلمان پایهگذاری شود.
کاش کسی پاسخ می داد که با این آموزش و پرورش و با این تصمیمات می خواهید مسیر توسعه را از آموزش و پرورش آغاز کنید؟
آیا با طرح تمام وقت اخیاری می خواهید معلمان را به واسطه نیاز به کار اجباری وادار کنید؟
فکر نمی کنم تاریخ آموزش و پرورش چنین روزگار عجیب و غریبی را تا به حال به خود دیده باشد.

کاش کسی در وزارتخانه معنی تدریس را می فهمید که اسلاف نه چندان دور فهمیده بودند که بعد از 20 سال و 24 ساعت تدریس در هفته معلم دیگر توان قبلی تدریس را ندارد و قانون 20 ساعت را تدوین کردند.
کسی نیست به این پرسش پاسخ دهد آیا وزارت آموزش و پرورش آمار متولدین را ندارد؟ آمار معلمین را ندارد؟ آمار کلاسهای درس را نمیتواند پیشبینی کند؟
ساعات هفتگی دروس و پایههای تحصیلی را ندارد که نمیتواند درست تصمیم سازی کند که در این اوضاع وانفسا کمبود دبیر و معلم به ساعات درسی هفتگی دانش آموزان درس جدید اضافه میکند .
واقعاً مدیران در سطح وزارتخانه چه کسانی هستند که اوضاع فعلی آموزش و پرورش هر روز به سوی بدتر شدن در حال سوق دادن است و آیا انسان دلسوزی در این وزارتخانه نیست که وضعیت را برای معاونین و بالادستیها تجزیه و تحلیل کند ؟

کاش وزیر محترم به جای این طرحهای آبکی و زیانبار، وزارتخانه را خانهتکانی میکرد و افکار پوسیده و بیبرنامه را که به میز ریاست و پست چسبیدهاند و هر روز بدتر از دیروز عمل میکنند و قادر به مدیریت وضعیت نابه سامان فعلی نیستند را با افکار جوان، نو، خلاق و پرانرژی تغییر دهد .
بنابر آنچه مکتوب نمودم پیشنهاد نگارنده به آقای الهیار ترکمن آن است که یک هفته در کسوت معلمی در کلاس درس حاضر شوید بعد طرح معلم تماموقت را اجرایی کنید و خدمت شما عرض میکنم که اجرای این طرح ازجمله خیانتهایی است که در حق معلمان و سیستم آموزش و پرورش روا خواهید داشت و مسببان از عقوبت این تصمیم در آینده بینصیب نخواهید شد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/

به گزارش خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم، صبح روز دوشنبه 16 مهر، دنیا ویسی دانشآموز پایه اول دبستان روستای گرماش از توابع شهرستان سنندج بهدلیل ریزش دیوار فرسوده حیاط مدرسه جان خود را از دست داد.
طبق اعلام محمدسعید کنعانی مدیر آموزش و پرورش ناحیه 2 سنندج، قبل از ظهر دوشنبه 16 مهر 97 ریزش بخشی از دیوار حیاط مدرسه روستایی بهعلت فرسوده بودن بنا، یکی از دانشآموزان پایه اول دبستان بهنام دنیا ویسی مصدوم و توسط مدیرآموزگار و پدرش به بیمارستان بعثت سنندج برده شد، اما متأسفانه براثر جراحات وارده این کودک فوت کرد.
پس از این حادثه، برخی افراد مدعی شدند دنیا پیش از اینکه فوت کند، مورد تعرض و تجاوز قرار گرفته و این احتمال وجود دارد که ریزش دیوار، سناریویی برای قتل دنیا و مخفی کردن تجاوز به او صورت گرفته باشد.
در همین زمینه اکبر جوهری دادستان سنندج در گفتوگو با خبرنگار قضایی تسنیم، اعلام کرد: با توجه به این ادعا، به پزشکی قانونی دستور دادم بررسی و معاینات لازم برای تأیید یا رد این ادعا را انجام دهد اما تا این لحظه هنوز نظریه پزشکی قانونی اعلام نشده است اما بهمحض وصول گزارش، به اطلاع مردم خواهد رسید.
انتهای پیام/*
گروه اخبار/

ساعتی پیش اتوبوس حامل دانشآموزان دختر بستانآباد در استان آذربایجان شرقیدر یک کیلومتری تبریز دچار سانحه شد.
ظهر امروز- 18 مهرماه جاری - اتوبوس حامل دانشآموزان تبریزی در یک کیلومتری تبریز تصادف کرد. این اتفاق نرسیده به پارک ائل گلی در اتوبان شهید کسایی تبریز رخ داد و علت آن نیز لغزندگی جاده اعلام شد.
تاکنون یک دانشآموز و یک بزرگسال کشته و 40 دانشآموز مجروح شدهاند.
این اتوبوس حامل دانشآموزانی بود که در هیات کاروان نور عازم برگشت از سفر به مناطق جنگی غرب کشور بودند که در مسیر راه دچار حادثه شدند.
تمامی مصدومان به بیمارستان امامرضا و شهدای تبریز منتقل شدهاند.
رئیس جمیعت هلال احمر استان اعلام کرد که ۳ تیم عملیاتی شامل ۹ امدادگر برای امدادرسانی به مصدومان واژگونی اتوبوس اعزام شده است،و با توجه به شدت حادثه اتوبوس عملیات نجات برای جست و جوی محبوسین به سختی در حال انجام است.
ایلنا

روز جهانی کودک بر کودکان کار و کودکانی که از تحصیل محرومند مبارک باد
در سال ۱۹۵۳ سازمان یونیسف از بخشهای دائمی سازمان ملل متحد روز هشتم اکتبر را «روز جهانی کودک» اعلام کرد
محتوای پیمان نامه حقوق کودک که از جانب سازمان ملل مورد تایید قرارگرفته است:
کودک بر اساس ماده یک پیماننامه حقوق کودک به هر انسان کمتر از ۱۸ سال گفته میشود.
این کنوانسیون شامل ۵۴ ماده و دو پروتکل اختیاری بوده که چهاراصل پایه دارد:
1) هیچ کودکی نباید از تبعیض رنج ببرد.
2) زمانی که در رابطه با کودکان تصمیمگیری میشود، باید منافع عالیه آنان در راس قرار گیرد.
3) کودکان حق حیات داشته و باید رشد کنند.
4) کودکان حق دارند آزادانه عقاید و نظرات خود را ابراز کنند و این نظرات در تمامی اموری که به آنها مربوط میشود، باید مورد توجه قرار گیرد.

وضعیت کودکان در ایران
نماینده مجلس از اصفهان: آمار کودکان کار ایران را بین ۳ تا ۷ میلیون عنوان می کنند ، ضمن اینکه این رقم برای تهران نیز ۲۰ هزار نفر تخمین زده می شود، اما به دلیل اینکه اغلب کودکان کار هیچ گونه ثبت هویتی ندارند؛ آمار دقیقی در این زمینه نمی توان ارائه کرد. (۵ مهر۱۳۹۶ خبرگزاری تسنیم)
براساس آمار مرکز پژوهش های مجلس، کودکان ایرانی بازمانده از تحصیل بیش از سه میلیون نفر هستند و اگر کودکان بدون شناسنامه، مهاجر و پناهنده را هم به آن اضافه کنیم شاهد افزایش رقمی بیش از آمار اعلام شده خواهیم بود .
کودکانی که هر روز شاهد حضور پر رنگ آنها در خیابان ها ، کارگاه ها و برخی جاهای دیگر کشور هستیم . کودکانی که در روز ۲۱ ساعت و گاه بیشتر با کمترین دستمزد برای تامین معاش و کمک به خانواده اجبار به کار دارند. کودکانی که واقعیتی خاموش در جامعه هستند . (۸ آبان۹۵ اقتصاد آنلاین)
رضا قدیمی مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران : ٩٠ درصد از کودکان کار مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند. (۱۴ آبان۹۶ خبرگزاری ایسنا)

حالا با دیدن این آمار که تماما مستند است روز جهانی کودک در ایران را چگونه و با چه کیفتی می توان ارزیابی کرد ؟
آیا کودکان محروم ایرانی مشمول آن چهار اصل پایه ای حقوق کودک در کنوانسیون سازمان ملل هستند؟
اگر نیستند چرا؟ و برای اینکه بتوانیم حقوق کودکان را تامین کنیم چه کار بایستی بکنیم؟
این سوال در برابر وجدان هر ایرانی آزاده و وطن پرست قرار دارد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید