صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

نوبخت و معلمان و نگاه حاکمیت به آموزش و پرورش

 خبر این بود " نوبخت از تمام مسئولیت هایش استعفا داد "  و فیلم خبری کوتاهی نیز در گروه های اجتماعی و ...  انتشار یافت که در آن آقای نوبخت از تمام مسئولیت هایش در دولت اعلام کناره گیری می کرد.

 هرچند رئیس جمهور این استعفا را نپذیرفت ولی همین خبر کافی بود که موجی از اظهار نظرها در جامعه در این خصوص و تبعات منفی و مثبت آن شروع شود . اینکه در دیگر حوزه های جامعه این استعفا  چه عکس العمل هایی داشت موضوع این نوشته نیست ولی یکی از گروه های مهمی که این استعفا را برای خود مهم می دید و  بازتاب های گسترده ای  داشت جامعه بزرگ فرهنگیان کشور بود .

به رغم  تعطیلی تابستانه مدارس ، بازتاب این استعفا در بین  فرهنگیان به خوبی مشهود بود . در مراجعات  پراکنده فرهنگیان به مدارس و حضور در جمع همکارن و خصوصاً شبکه های اجتماعی در گروه های فرهنگیان اظهار نظرها در این خصوص زیاد بود.

تقریبا  اکثریت  جامعه فرهنگی از این اقدام ابراز خوشحالی کرده و آن را نقطه مثبتی تلقی می کردند . و تقریبا کسی ناراضی  نبود مگر عده ای که علی رغم رضایت از این تغییر ،  نگران بودند که جانشین ایشان و تیم جدید،  به بهانه استقرار و آشنایی با اوضاع و ... باز هم پرداخت معوقات  به خصوص در حوزه پاداش پایان خدمت بازنشستگان و  حق التدریس شاغلین و ... را با تاخیر بیشتر مواجه سازند و اوضاع از همین هم که هست بدتر شود .

ولی چرا ابقا یا تغییر  ایشان اینقدر برای فرهنگیان اهمیت داشته و دارد ؟

اصل ماجرا اینجاست که بخش زیادی از فرهنگیان معتقد بودند که عامل اصلی بی انضباطی و تبعیض و اختلافات فاحش در پرداخت های دولت به کارمندان خود ، انحلال سازمان برنامه و بودجه در دولت های نهم و دهم  بود . در این دوره با تصویب قوانینی  به وزارتخانه ها و سازمان ها اجازه داده شد  که بتوانند پرداخت هایی از محل منابع درآمدی خود داشته باشند که آموزش و پرورش به دلیل به ظاهر مصرفی بودن و  کسری بودجه مزمن خود هرگز قادر به این پرداخت ها نبود . و این امر باعث ایجاد اختلاف فاحش حتی در حد چندین برابر حقوق شد . حتی وام هایی با درصد سود بسیار ناچیز  که فقط اختلاف سود سپرده بانکی آنها از حقوق کارمندان آموزش و پرورش بیشتر بود !

ولی در عمل اتفاقی غیر از این افتاد و احیای دوباره این سازمان عملا هیچ نکته مثبتی برای جامعه آموزش و پرورش نداشت.  علی رغم ادعاهایی در خصوص اینکه افزایش حقوق فرهنگیان در دولت های یازدهم و دوازدهم بیشتر از قبل بود ولی هرگز فرهنگیان قانع نشدند که این تبعیض از بین رفته و حتی کاهش یافته است . فقط ذکر این نکته کافی است که با نگاهی به افزایش حقوق کارمندان در همین سال جاری ( 1397 ) می بینیم که افزایش حقوق فرهنگیان باز هم از دیگر کارمندان کمتر است چرا که افزایش 6 درصدی حقوق پنج میلیونی سیصد هزار تومان است و افزایش 15 درصدی حقوق یک و نیم میلیونی فقط دویست و بیست و پنج هزار تومان !

نوبخت و معلمان و نگاه به آموزش و پرورش  هرچند بنده عقیده دارم در عمل حتی این اتفاق نیز نیفتاده است چرا که اولا  در بندهای اصلی حکم که مشمول افزایش سالانه است معمولا کارمندان دیگر دولت به ظاهر حقوق پایین تری دارند و با این قانون بودجه فعلی نیز باز هم آنها بیشتر سهم می برند تا فرهنگیان ! و نکته دوم اینکه اختلاف و تبعیض بین فرهنگیان و سایر کارمندان بیشتر در پرداخت هایی خارج از حکم حقوقی است مانند پاداش و وام و حق ایاب و ذهاب و پرداخت های مناسبتی  و ....

حتی قسم حضرت عباس آقای نوبخت نیز باعث نشده که فرهنگیان باور کنند که دولت واقعا بودجه کافی برای پرداخت حقوق و معوقات آنها و به خصوص یکسان سازی واقعی دریافتی های کارمندان  ندارد .

 

پرداخت خسارت  چند ده هزار میلیارد  تومانی به زیان دیدگان موسسات مالی و اعتباری در همان زمان نبود بودجه ، ادامه و استمرار پرداخت های  ناعادلانه به سایر کارمندان ، تصویب افزایش حقوق برای برخی کارمندان تا 50 درصد و حقوق های نجومی  و اختلاس های با رقم های سرسام آور  و  ...  فرهنگیان را بیش از پیش نسبت به  این  سازمان و رئیس آن که اتفاقا سخنگوی دولت نیز هست ،  بی اعتماد ساخته است . فقط کافی است که رقم اختلاس صندوق ذخیره را تقسیم بر تعداد اعضای صندوق  کنید بعد نتیجه بگیرید که چطور است یک معلم برای دریافت یک وام پنج میلیونی این قدر مشکل دارد و اگر موفق به دریافت شود چه تضمین هایی که باید بدهد و چه سودهایی که باید بپردازد !

از موارد نارضایتی فرهنگیان از سازمان برنامه و بودجه می توان به  عدم تصویب بودجه سالانه  کافی برای آموزش و پرورش  حتی در حد پرداخت هزینه های پرسنلی  ، تخصیص قطره چکانی بودجه ، پرداخت دیرهنگام مطالبات فرهنگیان ( برخی از مطالبات تقریبا فراموش شده هستند و کسی امیدی به پرداخت آنها ندارد )  ، اختلاف فاحش در دریافتی و مزایای شغلی فرهنگیان با سایر کارمندان دولت  اشاره کرد .

بالاتر از همه اینها وعده هایی است که آقای نوبخت هر از گاهی برای پرداخت مطالبات فرهنگیان می دهد و معمولا هرگز در زمان خود عملی نمی شود و واکش های اعتراضی و نارضایتی  فرهنگیان را با خود به دنبال دارد. ایشان  با علم به اینکه بودجه آموزش و پرورش کسری دارد  تصویب می کنند  در نهایت خودشان برای جبران کسری بودجه  بعد از ماه ها و حتی سالها  مجبور به اختصاص قطره چکانی پول  می شوند و بعد  معلمانی را که خواستار دریافت معوقات به حق  چندین ساله خود هستند به گروکشی و طلبکار بودن دائمی متهم می کنند !

مجموعه این عوامل در کنار عوامل بسیار دیگری که مجال طرح آن در اینجا نیست باعث گردیده تا در چندین سال اخیر سیبل اصلی انتقادات فرهنگیان آقای نوبخت باشد و نکته جالب این بود که در سال 95 ایشان به عنوان یکی از گزینه های وزارت آموزش و پرورش مطرح شدند که  همه می دانستند که با این همه وقوف به مشکلات آموزش و پرورش بعید است که ایشان وزارت را قبول کنند  و همین امر در حد حرف و گزینه  باقی ماند .

نوبخت و معلمان و نگاه حاکمیت به آموزش و پرورش

در نهایت با علم به اینکه فرهنگیان به خوبی می دانند که مشکل اصلی نه جناب آقای نوبخت که نگاه کلی حاکمیت به آموزش و پرورش است که  هرگز آن را در اولویت های خود ندیده است .

شاید با تغییر نیکبخت ها  بهبود مقطعی  اندکی در وضعیت حقوق پرسنل و  پرداخت معوقات  و  مطالبات  به وجود بیاید ولی باید بدانیم به روز رسانی پرداخت های پرسنلی تنها ابتدایی ترین بخش نگاه اولویت بخشی به آموزش و پرورش است.

برای ساختن آینده کشور باید  نگاه ها و هدف گذاری ها معطوف  به ده ها سال بعد باشد نه انتخابات پیش رو !


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

 خصوصی سازی دوره پیش دبستانی و وضعیت نوآموزان در مناطق محروم   دستورالعملی که به تازگی از سوی مرکز برنامه‌ریزی منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش تحت عنوان « راهنمای ساماندهی مدرسه محور » به استان ها ابلاغ شده است، افزون بر ایجاد شرایط الزام آور برای نیروهای اجرایی مدارس و اجبار مدیران، معاونان و مشاوران به حضور و تدریس در کلاس، در بخشی که به ثبت نام نوآموزان در دوره پیش دبستانی اشاره دارد، ماموریتی را به استان ها واگذار کرده است که در صورت اجرا، می‌تواند پیامدهای ناگواری را برای نوآموزان و آینده تحصیلی آنان به دنبال داشته باشد.

هر چند معنایی که از واژه «راهنما» در نام گذاری این دستورالعمل به ذهن می‌رسد، مفهومی «پیشنهادی» و «غیرتکلیفی» است که اجرای آن نباید الزام آور باشد. این در حالی است که دستورالعمل مورد نظر در موارد متعددی – از جمله در بخشی که در مورد دوره پیش دبستانی است – لحنی تکلیفی و الزام آور دارد. بر اساس این دستورالعمل :

« ثبت نام نوآموزان دوره پیش دبستانی با حمایت مالی دولت صرفا از طریق خرید خدمات آموزشی از مراکز پیش دبستانی غیردولتی مجاز خواهد بود. پذیرش این نوع نوآموزان در دبستان‌های دولتی تحت هر عنوان ممنوع است ».

البته لازم به ذکر است که دوره پیش دبستانی در دوران دولت‌های مختلف نه تنها هیچ گاه به طور کامل دولتی نبوده است بلکه همواره بخش بیشتری از آن در اختیار بخش غیردولتی بوده است. همچنین به رغم آنکه در سند تحول بنیادین، از دوره پیش دبستانی به عنوان «امری حاکمیتی که به دو شکل دولتی و غیر دولتی اداره می شود» نام برده شده است اما تلاش آموزش و پرورش در دولت‌های مختلف بیشتر معطوف به غیر دولتی کردن این دوره بوده و این در حالی است که جمعیت نوآموزان در سال های اخیر افزایش قابل توجهی داشته است و بر اساس آمار اعلام شده از سوی معاونت ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در سال تحصیلی گذشته، ۹۶۸ هزار و ۸۸۰ نوآموز در دوره پیش دبستانی حضور داشته اند. هرچند از سال‌های قبل، دولت های مختلف، بودجه ناچیزی را به اسم حمایت از دوره پیش دبستانی در روستاها و مناطق محروم و دور افتاده و همچنین مناطق دو زبانه در لوایح بودجه سنواتی خود اختصاص داده اند اما متاسفانه همین مقدار بودجه اندک نیز در مواردی تخصیص نیافت‌ و این در حالی است که در مناطق دیگر کشور نیز، آنچه سیاست حمایتی دولت از پیش دبستانی نامیده می‌شود، بیشتر از طریق خرید خدمات و در اختیار گذاشتنِ بخشی از فضاهای مرتبط با مدارس دولتی و البته دریافت هزینه از خانواده ها دنبال شده است‌‌‌.

با این حال بر اساس آمارهایی که از سوی وزارت آموزش و پرورش اعلام شده است، نرخ پوشش آموزش پیش دبستانی در کشور به بالای ۷۰ درصد رسیده است. این در حالی است که بر اساس همان آمارها، ۵۵ درصد از نوآموزان به طور کامل در اختیار بخش خصوصی بوده و ۴۵ درصد بقیه هم به شرط پرداخت هزینه‌هایی در فضاهای مازاد مدارس دولتی آموزش می بینند. اما بر اساس دستورالعمل اخیر، در سال تحصیلی جدید، قرار است این ۴۵ درصدِ باقیمانده از نوآموزان – که جمعیتی نزدیک به ۵۰۰ هزار نوآموز را شامل می‌شود – از دبستان‌های دولتی به غیردولتی کوچانده شوند. اجرای چنین سیاستی علاوه بر تحمیل هزینه های بیشتر به خانواده ها بی گمان طرد تقریبا تمامی نوآموزان مناطق فقیر و محروم را به دنبال خواهد داشت. چرا که از یک سو در این مناطق بسیاری از خانواده‌ها، قادر به پرداخت هزینه های بخش خصوصی نیستند و از سوی دیگر در مناطق روستایی و کم خانوار پذیرش تعداد اندک نوآموزان برای بخش خصوصی به صرفه نبوده و توجیه اقتصادی ندارد.

عبارت « حمایت مالی دولت » در دستوالعمل مورد اشاره نیز موضوعی است که به نظر می‌آید بیش از حد بزرگ‌نمایی شده است؛ چرا که بر اساس گفته های معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش « در حال حاضر میانگین سرانه‌ای که دولت برای هر نوآموز پرداخت می‌کند، ۱۵۰ هزار تومان است.» و این در حالی است که بیشتر مدارس غیر دولتی با هزینه‌ای کمتر از یک میلیون تومان حاضر به ثبت نام نوآموزان در دوره پیش دبستانی نخواهند بود. بنابراین در حالی که تامین تقریبا تمام هزینه‌های تحصیل نوآموزان در مدارس غیر دولتی بر عهده خانواده ها خواهد بود، این میزان کمک مالی دولت در عمل تاثیر حمایتیِ ملموسی نخواهد داشت. اما پیامدهای خصوصی سازیِ کامل دوره پیش دبستانی، تنها به اثرات منفی آن در ارتباط با عدالت آموزشی کودکان بر نمی‌گردد، بلکه در بلند مدت و در مقیاسی بزرگ‌تر، این پیامدها در تقابل با سیاست‌های توسعه یافتگی نیز ارزیابی می‌شوند.

دوره پیش دبستانی در رویکرد بسیاری از کشورهای توسعه یافته یا در حال توسعه یکی از مهم‌ترین مقاطع آموزش عمومی است. این اهمیت تنها ناظر بر موارد تربیتی نیست بلکه از جهت اقتصادی نیز مطالعات و پژوهش های مختلفی که در کشورهای توسعه یافته انجام گرفته است، نشان دهنده رابطه مستقیمی است که بین پوشش پیش دبستانی و امر توسعه یافتگی وجود دارد.

خصوصی سازی دوره پیش دبستانی و وضعیت نوآموزان در مناطق محروم

این پژوهش ها به روشنی نشان می‌دهند که تاثیر سرمایه‌‏گذاری‏‌های بخش دولتی در پیش دبستانی برای توسعه کشور، از سایر مقاطع آموزش عمومی موثرتر است و به همین دلیل امروزه شاهدیم که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، ۱۰۰ درصدِ آموزش پیش دبستانی، به صورت دولتی اداره می‌شود و نرخ پوشش نوآموزان نیز نزدیک به ۱۰۰ درصد است.

همچنین در برخی کشورهای در حال توسعه که منابع دولت برای سرمایه گذاری در تمام مقاطع آموزشی کفایت نمی‌کند، سیاست‏ گذاری‌هایی در زمینه آموزش عمومی انجام‌ گرفته است که بخش خصوصی را بیشتر به سرمایه گذاری در مقاطع تحصیلی بالاتر هدایت کند تا به این ترتیب بخشی از بودجه دولت از آن مقاطع آزاد شده و بودجه بیشتری به مقطع پیش دبستانی اختصاص یابد. این سیاست گذاری ها موجب شده تا هم اکنون نرخ پوشش پیش دبستانیِ دولتی در این کشورها به بالای ۹۰ درصد برسد. بنابراین در حالی که عمومی سازیِ دوره پیش دبستانی به عنوان یک سیاست راهبردی در اغلب جوامع دنیا موضوعی پذیرفته شده و در حال اجراست، حرکت به سمت خصوصی سازیِ صد درصدیِ پیش دبستانی در کشور ما در تضاد آشکار با سیاست هایی است که هدف توسعه‌یافتگی اقتصادی را دنبال می کنند.

روزنامه قانون

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

تجمع معلمان خوزستانی در برابر اداره کل آموزش و پرورش

امروز سه شنبه صبح تعدادی از معلمان خوزستانی در اعتراض به تبعیض و احکام حقوقی خود در برابر اداره کل آموزش و پرورش خوزستان تجمع کردند .

یکی از معلمان به صدای معلم گفت :

" این ها افزایش حقوق نیستند . افزایش تبعیض هستند .

بعد از 30 سال خدمت در این آموزش و پرورش فقط 250 هزار تومان به حقوق من اضافه شده است .

امروز هم که دلار 11 هزار تومان را رد کرده است .

همه در این جامعه هستیم و تورم و گرانی را با گوشت و پوست مان لمس می کنیم .

چرا کسی در این وضعیت پاسخ گو نیست . "

گفتنی است در احکام جدید معلمان فوق العاده سختی کار معلمان کاهش یافته و فوق العاده ویژه از پاداش بازنشستگی حذف شده است .

پایان پیام/

آزمون تیزهوشان و انتقاد ولی دانش آموز از وزیر آموزش و پرورش

بعد از ثبت نام فرزندم در مدرسه فقط یک چیز را به گوشزد می کردم  :

باید دکتر  شوی و 2 قانون را رعایت کنی :

1-هر کس پول ویزیت یا جراحی ندارد از او نگیر .

2- تا وقتی که مریض در مطب هست ویزیت کن حتی 2 شب باشد !

فرزندم بزرگ شد تا به سال ششم رسید  .در قلم چی و المپیاد اندیشمند جزو نفرات برتر بود و آماده رفتن به مدارس تیزهوشان که یک دفعه وزیر آموزش و پرورش از حذف مدارس سمپاد خبر داد .

ما اولیا 2 بار در سال تحصیلی 96-97 شوکه شدیم و صدمه جبران ناپذیری خوردیم  .خودمان هیچ ! چه کسی پاسخگوی روحیه ضعیف شده و شکست خورده فرزندانمان خواهد بود که دیگر روحیه درس خواندن ندارد ؟

می گوید برای چه این همه کتاب را درمغز من کردید ؟  آیا نمی دانستند سوالات نیازی به ساعت هوشمند و ماشین حساب ندارند که نوشته بودند مجاز نمی باشد !

کاش بازی می کردم !

اینجانب مثل خیلی ها تمام توانم را کارکرده و صرف آموزش فرزندم کردم . در سال ششم حدود 32 کتاب کمک درسی فقط در درس ریاضی را کار کردیم .

وزیر محترم !

به علت حذف استرس درسی سمپاد را حذف کردند و بعد از مدتی آزمون هوش (استرس جدید ) گذاشتند .

متاسفانه برای اینجانب سوالاتی پیش آمده که کسی پاسخ گو نیست و از شما به عنوان یک رسانه خواهشمندم مراتب را پیگیری و شفاف سازی کنید :


1- اگر قرار بود آزمون حذف شود چرا این امر وسط سال (بهمن96) اعلام شد ؛ نمی توانستند اول مهر 96 آن را اعلام کنند؟


2- آیا طراحان سوال می دانستند که تست هوشی که آقای وزیر جایگزین سوالات کردند ملاک درست و کاملی نبوده و به جای سنجش هوش کلامی و هیجانی و...فقط هوش تصویری رامی سنجد؟

آزمون تیزهوشان و انتقاد ولی دانش آموز از وزیر آموزش و پرورش


3- آیا طراحان سوال نمی دانستند تست ریون 80 سال پیش برای کودکان کم هوش استفاده می شده و حدود 15سال پیش استفاده از این تست ممنوع شده و آیا نمی دانستند هوش بچه های امروز (عصرتکنولوژی وفناوری) را نمی توان با تست 80 سال قبل مقایسه کرد؟

 چرا وقتی آقای وزیر اعلام کردند سوالات نیاز به مطالعه ندارد بلافاصله آزمون برگزار نشد و 2 ماه بعد انجام شد ؟ آیا نمی دانستند سوالات نیازی به ساعت هوشمند و ماشین حساب ندارند که نوشته بودند مجاز نمی باشد !

آیا روی پاسخنامه را خوانده اند به جای اینکه بنویسند 3 پاسخ غلط یک پاسخ درست را حذف خواهد کرد ؛ نوشته بودند به ازای هر پاسخ غلط یک سوم جوابهای پاسخ نامه حذف خواهد شد (یعنی هر دانش آموز 4 غلط داشته باشد در واقع نمره منفی خواهدگرفت ) ؛ دانش آموز با دیدن این جمله دچار استرس شدند!


4- آیا اشاره به تعداد سوالات (60 سوال هوش ) نوعی تقلب به موسسات نبوده چون تست هوش ریون 60 سوال دارد !


5-چرا وقتی آقای وزیر اعلام کردند سوالات نیاز به مطالعه ندارد بلافاصله آزمون برگزار نشد و 2 ماه بعد انجام شد ؟

مگر آقای وزیر نمی خواستند بچه ها دچار استرس نشده و به کلاسهای تقویتی نروند ؟ ظاهرا  صورت مسئله عوض شد ! کلاسهای تقویتی درسی به کلاسهای هوش تبدیل شد . 2 ماه هم به انواع و اقسام کلاسها رفتیم . طولانی کردن این مدت جز برای موسسات و فروش سوالات و ایجاد استرس بیشتر (برخلاف سخنان وزیر محترم) فایده ای برای ما نداشت .


6- آیا هدف آموزش و پرورش این بودکه یکبار هم افراد دارای هوش کمتر به سمپاد راه یابند ؟
بیایید نخبگان را از دست ندهیم .

فرزند من دیگر حوصله درس خواندن ندارد . او دوازده سال دارد . آرزو داشت دکتر شود .

به خدا قسم روزی 12ساعت درس می خواند ولی امروز 3 روز است گریه می کند حتی تصمیم به خودکشی گرفته خیلی می ترسیم !


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در دانش آموز

حذف سختی کار معلمان و فوق العاده شغل فرهنگیان از پاداش بازنشستگی

آیا تا حالا شنیده اید :

" آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی "


در قدیم که با دست غذا می خوردند، رسم بود که پیش از غذا دست ها را با آفتابه و لگن می شستند. در مهمانی ها آفتابه و لگن را سر سفره می آوردند، آن را پیش یک یک مهمان ها می بردند و لگن را زیر دست هر یک می گرفتند و با آفتابه آب می ریختند و مهمان ها دست ها را می شستند و با حوله خشک می کردند. چون آفتابه و لگن از تجملات سفره بود، لذا بعضی ها سعی می کردند سر سفره چند دست آفتابه و لگن بیاورند، در این صورت انتظار مهمان ها این بود که با چند دست آفتابه و لگن حتماً غذا بسیار مفصل است، اما گاهی پیش می آمد که این طور نبود و تشریفات سفره بیشتر همین آفتابه و لگن بود و خبری از غذای درست و حسابی نبود. در چنین مواردی بود که این مثل «آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی» استفاده می شد.
این ضرب المثل حکایت این روز های آموزش و پرورش است. این روزها از وزیر و وکیل و رئیس و کارمند و معلم و غیر معلم همه گیر داده اند به قطع شدن سختی کار معلم غافل از اینکه این عدد 20 یا 30 هزار تومان اصلا عددی نیست که حتی یک دقیقه فکر معلم را به خود مشغول کند چه برسد به وکیل و وزیر مملکت. آفتاب و لگن را کم کنید و به فکر شام و ناهار این معلم بی پناه باشید.

حذف سختی کار معلمان و فوق العاده شغل فرهنگیان از پاداش بازنشستگی

اگر عزیزانی که ادعا می کنند به فکر معلم هستند در گفتارشان صادق هستند تلاش کنند حداقل حقوق معلمان یک تا دو میلیون تومان افزایش یابد والا بیست یا سی هزار تومان حقوق معلم کم یا زیاد شود تاثیری در معیشت معلم تاثیری ندارد و در واقع بعید می دانم معلمی در این مملکت پیدا شود که دغدغه اش ده یا بیست هزار تومان باشد و بعید است که این قدر کوته فکر باشد که بخواهد برای ده یا بیست هزار تومان به این و آن التماس کند.

بنده به شخصه مخالف این هستم که این موضوع بی ارزش تا این حد برجسته شود و نهایتا مسولین بیایند و این 20 هزار تومان را اضافه کنند و بعد بگویند ما صدای معلم را شنیدیم.

صدای معلم امروز افزایش حداقل یک ونیم تا دو ملیون تومان است و نه ده یا بیست هزار تومان. به امید روزی که به جای مغز های کوچک فکر های بزرگ برای ما تصمیم گیرنده باشند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

آذربایجان غربی

منتشرشده در نامه های دریافتی

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور