درود بر مهر.
سلام بر پاییز، فصلی که با تمام زیبایی های رنگارنگ و نسیم روح نوازش، خزان آرزوها نامش نهاده اند.
ماه دوستی، آشتی، همدلی، همراهی، عشق و همدمی.
ماه خورشید، آسمان آبی، آرامش درختان تناور، موسیقی برگ های پاییزی و نوای خوش پرندگان عاشق.
روزهای دل انگیز فصل زرد،گام زدن بر سنگفرش پوشیده از برگ و رنگ.
بوی درس، مشق، قلم، تخته، کتاب و دفتر.
زمزمه سرود جاودان "ای ایران"
پیمان "دست در دست هم دهیم به مهر، میهن خویش را کنیم آباد"
صف های مرتب، نگاه ها ی مشتاق، گوش به زنگ آغاز کلاس.
جامه نو، پاپوش های خوشرنگ، لبخندهایی از سر شوق.
ماه علم، دانش آموز و معلم.
هیجان برنامه هفتگی، زنگ ورزش و جا گرفتن در نیمکت تنگ.
روزهای شاد و پر امید دانش آموز و خستگی و افسردگی معلم.خسته از چه؟
از تبعیض، درد جانکاه معیشت، وعده های دروغین فرادستان و ناسپاسی جامعه.
پای تخته مشق مهر می نگارد اما روانش آشفته بازار رنج هایی است که پاییز از پشت پاییز، توانش را می فرساید و به گرداب هولناک بیماری می غلتاند .
چشم همه به گفتار و کردار اوست.از تیغ تیز نگاه ایمن نیست.انگشت نمای خاص و عامی است که دنبال مقصر می گردد تا همه کاسه و کوزه آسیب های فزاینده اجتماعی و کم کاری مقامات را سر او بشکند و در این وانفسای مرگ اخلاق چه دیواری کوتاه تر از معلم؟!
محکوم به آموزش دروس بی محتوا و بی اعتنا به نیازهای روز دانش آموز در جامعه است.ده ها نهاد، ابزار،گروه و رسانه روح و روان دانش آموز را تسخیر و قالب و کالبدی پیچیده به فضای آموزشی تحویل داده است اما هم چنان نقش مرجعیت معلم پررنگ تر دیده می شود.
در عرصه علم آموزی، اخلاق، متانت، نجابت،صبر و فنون کلاسداری حق خطا ندارد.
همه این حق را برای خود قائل اند که در برابر هر فاجعه اخلاقی،او را به صلابه بکشند.الگوی جامعه اش می خوانند اما مگر نه این که واگذاری چنین نقش سترگی،پیش نیازهایی چون: بهبود وضعیت معیشتی و ارتقای منزلت و کرامت اجتماعی و جبران جفاهای ناروای در حق او می خواهد؟
به پاییزی دیگر خوش آمد گفته ایم.در این زنجیره مهرها،دولتمردان پرادعا، برای پاسداشت اعتبار و شان واقعی معلمان، رفع نابرابری و بهبود وضعیت حقوقی و معیشتی معلمان،چه دستاورد قابل اعتنایی در کارنامه دارند؟
کدام یک از وعده های خود را محقق کرده اند؟
آیا اولیا، قدردان زحمات طاقت فرسای "پدران معنوی جامعه"هستند؟
دولت برای رفع مشکلات معیشتی بازنشستگان که جوانی و نشاط خود را فدای تعلیم و تربیت نسل امروزی کرده اند چه اقدام موثری انجام داده است؟ چرا توقعات و انتطارات، در سیستم بسته آموزش و پرورش همواره یک طرفه است؟
فرهنگیان فرهیخته ؛ به رغم همه ناملایمات، شور و اشتیاق دانش آموزان طالب علم را فدای مطالبات صنفی نخواهند کرد اما تقویت اراده و انگیزه معلم و فرآیند ارتقای کیفیت تحصیلی،فقط در سایه حل مشکلات و معضلات تلنبار شده حوزه آموزش و پرورش میسر است.
مهر شورانگیز در میان همهمه مستانه دانش آموزان ، بار دیگر به کلاس درس پا گذارده. شاید این مهر نوپا، نقطه پایان نابه سامانی ها و نامرادی های عرصه تعلیم و تربیت باشد.
شاید پاییز امسال، بهار تحقق وعده های مسئولین کشور شود و شاید جامعه ایرانی، مهر جدید را سرآغاز سپاس بی پیرایه از تلاش معلمان فداکار قرار دهد. با این امید به خش خش برگ ها و رنگارنگی طبیعت پاییزی، چشم دل سپرده و در موسم خزان، لحظات پرالتهاب انتظار را سپری خواهم کرد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
احساس نیاز دانشآموزان عطش ناشران کتاب های کمکآموزشی را بیشتر کرده است. ناشرانی که سودهای میلیاردی به جیب میزنند و در مقابل موجب هجوم خانوادهها با تبلیغات فراوان برای خرید میشوند. آنچنان که اگر ناشران بخواهند در طول سال چند صد جلد از کتاب های کمک آموزشی را بفروشند؛ آن میزان در هفته اول و دوم مهر که هنوز کتاب های اصلی توسط معلمان آموزش داده نشده، خریداری میشوند و در این میان هزینههایی به دوش خانوادهها گذاشته میشود. از سوی دیگر، افرادی که درست تصمیم نمیگیرند، معلمان هستند، چرا که گاهی از کتاب ها کمک آموزشی استفاده میکنند و معتقدند که این کتاب ها چیزهایی دارند که آنها بلد نیستند و باید حتما مورد استفاده قرار گیرند.
طی چند سال اخیر کتاب های درسی به قدری پیچیده شدهاند که گاهی ناشران در کنار کتاب های درسی به انتشار کتاب های کمک آموزشی برای فهم بهتر مطالب میپردازند. گرچه دستهای پشت پرده در حوزه کتاب های کمک آموزشی تجارتی را رقم زده است، اما همیشه این گونه نیست که کتاب های کمک آموزشی به ضرر نظام آموزش تمام شود. ]
در واقع میتوان گفت که کتاب های کمک آموزشی همیشه تهدید نیستند و در مواردی فرصت هم به حساب میآیند و نکات خوبی دارند. بنابراین باید از دید مثبت هم نگاشته شوند. این در حالی است که هر سال شاهد هستیم دانشآموزان پس از قبولی در کنکور کتاب های کمک درسی را به کتابخانه مدارس میسپارند و بقیه را دور میریزند. از این رو باید نظارتها را در این حوزه بیشتر کنیم، چراکه انتشار بیوقفه کتاب های کمک درسی آن هم قبل از توزیع کتاب های اصلی در میان دانشآموزان ضربهزننده است و باید دست مافیا را از بازار آموزشی کوتاه کرد.
تبلیغات بیرویه کتاب های کمک آموزشی
عضو کمیسیون آموزش مجلس درباره تجارت بزرگ در حوزه کتاب های کمکآموزشی در گفتوگو با خبرنگار «آرمان» میگوید: این روزها شاهد افزایش چشمگیر تجارت آموزشی هستیم. این در حالی است که هنوز کتاب های درسی توزیع نشده ورود گسترده کتاب های کمک آموزشی و تبلیغات گسترده پیرامون آن وضعیت نگرانکنندهای دارد.
فاطمه سعیدی میافزاید: سوالی که مطرح میشود و لازم است به ویژه از سوی وزارت آموزش و پرورش به آن پاسخ داده شود این است که آیا موسسات آموزشی از محتوای کتاب های برای پایهها اطلاع دارند که پیش از توزیع اقدام به چاپ کتابهای کمک آموزشی کردهاند؟ در حالی که هم مجلس و هم دولت خواستار کنترل تبلیغات بیرویه هستند، اما صدا و سیما با رویکرد کسب درآمد بیشترین حجم آگهی بازرگانی خود را به این موسسات اختصاص میدهد.
او بیان میکند: صدا و سیما کمترین اهمیتی به وجه مخرب این آگهیها نمیدهد. عضو کمیسیون آموزش مجلس بیان میکند: تنها راهی که داریم مراجعه به هیات نظارت بر صدا و سیما است. به موازات آن تلاش خواهیم کرد از طریق ابزارهای قانونی که مجلس در اختیار دارد، جلوی این روند را بگیریم.
سعیدی میگوید: با توجه به همراهی دولت و مجلس در این زمینه امیدواریم بتوانیم اقدامی انجام دهیم که بازار مکاره این تجارت را کنترل کنیم.
رشد صدور مجوز ناشران ممنوع!
«وقتی کتاب های کمک آموزشی در کنار کتاب های درسی یا حتی زودتر از کتاب درسی بیرون میآیند؛ به این دلیل است که ناشران و انتشارات بزرگ با مسئولان تالیف کتاب درسی در ارتباط هستند. به گونهای که هنوز معلمان و دانشآموزان کتاب درسی را ندیدهاند، اما اصل کتاب درسی در دست ناشران است یا حداقل ناشران پیدیاف کتاب را از باندهایی دریافت میکنند که از روی آن کتاب های کمک آموزشی را مینویسند.»
این اظهارنظرات فروغ تیموریان، سرگروه جامعهشناسی اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران به «آرمان» است. او با ذکر مثالی میافزاید: کتاب های اصلی 20 شهریور در گیشههای توزیع قرار میگیرند و بلافاصله کتاب های کمک آموزشی ظرف 10 - 20 روز نوشته و با سرعت و عجله وارد بازار میشوند که پر از غلط هستند. آنچنان که بسیاری از این کتابها اصلا قابل استناد نیستند و تغذیه کافی برای معلمان و دانشآموزان ندارند.
بنابراین کاملا جنبه تجاری و سودآوری ناشر مدنظر است. تیموریان توضیح میدهد: طبیعتا باید جلوی تجارت کتاب های کمکآموزشی گرفته شود. آنچنان که باید نسخه اصلی کتاب در اختیار ناشران قرار نگیرد. او عنوان میکند: سال گذشته تعدادی از کتاب های کمکآموزشی سریع تالیف شدند، اما وقتی پیدیاف نهایی کتاب درسی بعد از وقفه 20 روزه تا یک ماه روی سایت دفتر تالیف و سایت چاپ و توزیع قرار گرفت، تازه ناشران با یک شوک مواجه شدند. آنها کتاب را براساس نسخه اولیه کتاب تالیف کردند و باید حدود 70، 50 یا 30 درصد کتاب مطابق با نسخه جدید عوض میشد. از این رو سریع کتابها را تغییر دادند و کتابی به بازار آمد که وقتی به آن نگاه میکردید یک قسمتهایی حذف شده بود.
او ادامه میدهد: اگر جلوی این کار توسط مسئولانی که در خط تالیف کتاب هستند یا سازمان تالیف و کتاب های درسی گرفته شود و اجازه داده نشود تحت هر شرایطی نسخههای کتاب ها به دست ناشران برسد، میتوان از بهوجود آمدن کتاب های کمک درسی جلوگیری کرد. تیموریان بیان میکند: متاسفانه کتاب های جدید به قدری مطالب از هم گسیخته، گنگ و نامفهوم دارند و طی دو-سه سال اخیر به حدی شتابزده، غیرکارشناسی و سریع چاپ شدند که واقعا تمام اصول یادگیری در آنها درج نشده و گاهی کتاب های کمک درسی میتوانند به معلمان کمک کنند.
او با ذکر مثالی میافزاید: معلمی رشته فیزیک خوانده و به او گفته میشود برو جامعهشناسی درس بده یا اکنون کتاب های جدید تفکر و سواد رسانهای، انسان و محیطزیست و... آمده و تدریس آن را به معلمان غیرمرتبط واگذار میکنند. طبیعتا معلمی که رشتهاش مرتبط نیست؛ از کتاب های کمک آموزشی استفاده میکند و از این کتاب های سوال و تمرین برمیدارد.
سرگروه جامعهشناسی اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران اظهار میکند: این در حالی است که کتاب های کمک آموزشی گران هستند و دانشآموزان باید بابت آن زیاد هزینه کنند. برای مثال دانشآموزان سال دوازدهم هزینه زیادی بابت آمدن به مدرسه و کلاسهای کنکور میدهند. آنگاه هر استادی کتاب کمک آموزشی خود را معرفی میکند و یکدفعه دانشآموزان با هزینههای بسیار مواجه میشوند.
تیموریان اضافه میکند: این در حالی است که گاهی معلمان وقت نکرده و کتاب های کمک آموزشی دست نخورده خمیر میشوند و در این میان با کلی ضایعات کاغذ مواجه میشویم، چون این کتابها گاهی از مهر خریداری میشوند و اگر هر یک از این کتابها صد مساله داشته باشند؛ به 20 تا 30 درصد آنها جواب داده میشوند و در نهایت سفید میمانند و دور ریخته میشوند. سرگروه جامعهشناسی اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران توضیح میدهد: باید یک همراهی باشد که مردم و معلمان احساس کنند که کتاب های کمکآموزشی نمیتواند کمک چندانی کند. از سوی دیگر، نباید این قدر مجوز انتشار کتاب های کمک آموزشی داده شود که ناشران با انواع و اقسام تبلیغات مردم را به سمت خود بکشانند.
مافیای کتاب های کمکدرسی با خلا آموزشی
سیستم نادرست آموزشی این مساله را در ذهن معلمان و دانشآموزان ایجاد میکند که کتاب های کمک آموزشی برای طرح سوال یا حل تمرین خوب هستند. اینجاست که ناشران بلافاصله با مولفان ارتباط برقرار میکنند و قبل از اینکه کتاب اصلی بیرون بیاید؛ زودتر یا موازی با آن کتاب های کمک درسی را منتشر میکنند. اشکال بعدی این است که کتاب های درسی کافی و جامع نیستند. از این رو معلمان و دانش آموزان به کتاب های کمک آموزشی نیاز پیدا میکنند. به دلیل همین است که ناشران به فکر ایجاد کتاب های کمک آموزشی میافتند. در واقع خلا کتاب های درسی باعث ایجاد مافیا و تجارت کتاب های کمک درسی شده است. آنچنان که چندی پیش علیرضا سلیمی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در واکنش به انتشار کتاب های کمک آموزشی پایه دوازدهم در حالی که هنوز کتاب های درسی این پایه توزیع نشدهاست، به ایلنا گفت: افرادی که از چاپ کتاب های پایه دوازدهم و چند و چون آن مطلع شدند، علمغیب که ندارند و رجالالغیب هم نیستند، قطعا ارتباطگیری میکنند. این ارتباط هم با افرادی است که در بخش کتاب های درسی اشتغال دارند، یعنی ممکن است افرادی که در بخش تدوین کتاب های درسی فعالیت میکنند، منافعی داشته باشند، در هر صورت وزارتخانه باید شفافسازی کند.
مولفان کتاب های درسی، نویسندگان کتاب های کمکآموزشی هستند
یک کارشناس آموزشی در این باره به «آرمان» میگوید: تجارت در حوزه کتاب های کمک آموزشی چیز جدیدی نیست. حداقل دو سه دههای است که ما با این مساله رو به رو هستیم. مهدی بهلولی میافزاید: بنده حتی میخواهم این نکته را اضافه کنم که برخی نویسندگان کتاب های درسی کتاب های کمک آموزشی را نیز مینویسند. حال سوال اینجاست که چگونه هنوز کتاب درسی به ویرایش نهایی نرسیده کتاب کمک درسی منتشر میشود؟ در حالی که تعدادی از معلمان باید نظر بدهند تا نسخه نهایی بیرون بیاید.
به نظر بنده آموزش و پرورش در این زمینه سهلانگاری میکند، یعنی آموزش و پرورش حداقل میتواند برای مولفان کتاب های درسی محدودیتهایی را ایجاد کند که با موسسات کتاب های کمک آموزشی همکاری مستقیم نداشته باشند یا حداقل بفهمند که کتاب های کمک آموزشی از کجا درز پیدا میکند.
این کارشناس آموزشی اظهار میکند: در واقع آموزش و پرورش سیاستگذاری نمیکند، بلکه برخی سیاستهای آموزشی از بیرون به آن تحمیل میشوند و آموزش را به این سمت و سو میکشانند. این در حالی است که تاکید بر فضای آموزش کمی به زیان آموزش و دانشآموزان است، اما چنین روندی همچنان ادامه دارد و ما تغییری در آن نمیبینیم.
روزنامه آرمان
جناب وزیر به شهرستان ساحلی خوش آمدید، در جراید و شبکه های مجازی نیز آمده بود که شعارهای زیبایی در دفاع از معلم توسط سخنرانان ایراد شد.
این را نیز می دانم کل آموزش و پرورش منطقه محروم کجور نیز بسیج شده بودند که در همایش و سخنرانی شما شرکت کنند.
دست مریزاد و خسته نباشید خدمت این عزیزان!
اما قبل از این که به سواحل زیبای نوشهر برسید شایسته بود بعد از مرزن آباد به منطقه ی کجور سر می زدید منطقه ای که زیردستان شما در استان کاملا آن را به فراموشی سپرده اند و متولیان آموزش و پرورش به واسطه پشت گرمی از استانی نشینان یکه تاز هستند.
وزیر محترم !
ای کاش به درد دل دانش آموزانی گوش می کردید که ترک تحصیل کرده اند، دانش آموزانی که بالاجبار در رشته ای ادامه تحصیل می دهند که هیچ رغبتی به تحصیل در آن ندارند !
میزان رضایتمندی همکاران خود از مسئولین آموزش و پرورش را می پرسیدید شاید با این عمل کمی از غرور کاذب بعضی ها کم می کردید.
وزیر محترم !
منطقه کجور دارای چندین مجتمع شبانه روزی بوده که گاها دانش آموزان با غذاهای حداقلی شب را به صبح می رسانند و اعتراض ما نیز تاکنون جایی نداشته چرا که مسئولین استانی این نهاد پنبه ای را در گوش خود چپانده اند که کمتر صدایی را نمی شنوند !
نگذارید دوباره بگویم که همکاران شما ماهیانه از سرمایه حداقلی آموزش و پرورش مبلغ قابل توجهی بابت کرایه رفت و برگشت ( مسیر ۷۰ کیلومتری ) پرداخت می کنند که در شهرهای برخوردار سکونت داشته باشند، این که زیر دستان شما هنوز به خود نیامده اند که مدیران پروازی را حذف و بومی گزینی داشته باشند خود جای بحث فراوانی دارد.
ای کاش درد دانش آموزان کجوری را از دهان آنان می شنیدید این که چه مسافت هایی را باید طی کنند تا بتوانند به محل تحصیل خود برسند در حالی که برای ایاب و ذهاب آنان هیچ تدبیری اندیشیده نشده در حالی که از قشر زیر خط فقر جامعه هستند ولی پرسنل اداره از سرویس آن چنانی استفاده می کنند !
انتظار می رود مسئولین شهرستان وضعیت دانش آموزان را خدمت شما ارائه داده باشند .
نیک می دانم مسئولین اداره، منطقه کجور را نزد شما مدینه فاضله قلمداد کرده اند که همه چیز بر وفق مراد دانش آموز است ولی دریغ از مرادی !
از دردهای ما بازنشستگان حرفی نمی زنم که همه را می دانید و برای درمان آن اقدامی نکرده اید و اینجا نیز شما پنبه در گوش خود فرو کرده اید .
فقط یادآور می شوم قولی که برای هیجده شهریور دادید عملی نشد شاید وقتی دیگر بتوانید وعده تان را برای بازنشسته های ۹۶ عملی کنید .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
قانون منع به کارگیری بازنشستگان به قدری استثناء پیدا کرد که اگر به کل قید این قانون را بزنند شرافتمندانه تر است !
در منطقه 9 تهران معاون سابق آموزش ابتدایی که فردی بسیار بداخلاق بود بعد از چند سال بازنشستگی دوباره به عنوان مدیر مدرسه حمایتی منصوب شد ،آیا فردی شایسته تر و صالح تر از ایشان در منطقه برای مدیریت وجود نداشت؟
چند سال پیش ایشان یکی از کارشناسان خود را به عنوان جایگزین ، برای معاونت ابتدایی منطقه معرفی کرد حال زمان آن رسیده که این لطف توسط معاون کنونی جبران شود، دور باطل قدرت در هر سطحی در آموزش و پرورش آسیب زاست .
اگر این خانم به عنوان آموزگار و برای تدریس دعوت به کار می شد جای قدردانی داشت ولی دعوت به کار بازنشستگان و انتصاب آنها در سمت های مختلف سوءاستفاده آشکار از استثنائات قانون است !
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
همکاران ارجمندم از یادداشت تند و بیپروای نویسنده ناراحت نشوید چراکه واقعیات غیر از این نیست. قطعاً این روزها برای خرید مایحتاج خود به بازار مراجعه کردهاید و قیمتهای سرسامآور کالاهای اساسی علا رغم تبلیغات دروغین صدا و سیما بهکرات ما را دچار شکهای روزمره کرده است .
چندی پیش شاهد جلساتی برای افزایش حقوق کارگران بودیم و از اینکه سندیکای کارگری فعالانه در حال رایزنی با اولیای امور و تصمیم گیران هستند اما فرهنگیان نه خود اقداماتی انجام دادهاند و نه کانونهای صنفی که این روزها بیشتر سیاسیکاری میکنند (بهجای اینکه حداقل برای حفظ فلسفه وجودی اقدامی انجام دهند) و گاهی احساس میشود اگر بهجای حذف سختی کار فرهنگیان 10 تا 20 درصد هم از حقوق آنان کاسته شود آب از آب تکان نمیخورد ! انتظار میرود کانونهای صنفی سراسر کشور برای حفظ حداقل وجهه فلسفه وجودی خود دست از سیاسیکاری بردارند و بهجای استفاده ابزاری از کانون صنفی معلمان برای رسیدن به اهداف شخصی، موضع مشخصی در راستای بهبود وضعیت فعلی آموزش و پرورش بگیرند
تأسفبار است و شاید هم منتظر ناجی هستند تا از غیب ظهور کند و مشکلات و معضلاتشان را مرتفع کنند یا اینکه منتظرند تا فرد یا افرادی قربانی شوند تا سایرین با جنازههای قربانیان و زندانیان این صنف پله کانی برای رفع معضلات معیشتی مفری پیدا کنند و از سویی برنامهریزان در هیئت دولت و وزارتخانه و قانونگذاران در شورای ملی نیز سرخود را زیر برف کرده و یا به خواب خرگوشی فرورفتهاند.
نمیدانم این جماعت را چه شده و چه استحالهای در اوضاعواحوال آنان رخداده که دیگر دم نمیزنند و شاید هم معلمی شغل سوم و چهارم آنان است اما واقعیت این است که معلمان واقعی سخت در عذاب هستند و صورت خود و زن و فرزندانشان را باسیلی سرخ میکنند و به نظر میرسد دیگر از این قشر مستضعف کاری ساخته نیست و از وزیر انتظار میرود نام این وزارتخانه را به بنیاد مستضعفین تغییر نام دهد تا هم از انتظاراتمان کاسته شود و هم دست از ارتقای منزلت و معیشت برداریم و به حقوق بخور و نمیرمان قانع باشیم و خدا را شکر کنیم و دولتمردان را دعاگو باشیم.
آنچه بیان کردم واقعیات این روز فرهنگیان است که روز به روز وضعیت شان در حال احتضار است و با این اوضاع و احوال اقتصادی و اجتماعی باید منتظر روزهای از این بدتر هم باشند.
مهمترین معضل فرهنگیان در راستای دستیابی به اهداف و خواستههای خود فقر حقخواهی و مطالبه گری آنان است و دومین مسئله فقر همگرایی در راستای دستیابی به اهداف است و به نظر میرسد تا زمانی که فردگرایی فرهنگیان بر اتحاد و یکپارچگی آنان غلبه دارد نباید منتظر هیچگونه تغییری بود و از سویی همه خود را صاحب فکر و احسن میدانند اما نمیتوانند و یا نمیخواهند حداقل از قلم خود علیه بیداد بنویسند و علیرغم اینکه خود را صاحبقلم میدانند دست روی دست گذاشتهاند و گاهی دیده میشود حتی نویسندگان را نیز مأیوس میکنند که انسان را به یاد کاراکتر معروف ( گلام ) در کارتون محبوب گالیور با آن تن صدای مرموز و انرژی منفیاش که میگفت «من می دونستم ...کارمون تمام است» میاندازد.
به نظر میرسد اگر فرهنگیان دهه 60 و 70 بازنشسته شوند اوضاع فرهنگیان استخدام شده در دهه 80 و 90 که فوقالعاده حقخواه، عدالتطلب، تحولخواه و مطالبه گر هستند بهمانند سرنوشت دردناک و موهوم همصنفان خود در دهههای قبل که گریبان آنان را گرفته، دچار نشوند و ازاینروست که همکاران قدیمی از رفتارهای طلبکارانه آنان شاکی هستند و برای نیروهای جدید الستخدام ضربالمثل «غوره نشده مویز گشتی " میخوانند اما به نظر نویسنده باید برایشان این رباعی ملکالشعرای بهار را خواند:
چون آینه نور خیز گشتی، احسنت
چون اره به خلق تیز گشتی احسنت
در کفش ادیبان جهان کردی پای
غوره نشده مویز گشتی، احسنت
بنابراین انتظار میرود همکاران صاحبقلم و متفکر برای برونرفت از وضعیت موجود و بیعدالتی که در حق این صنف صاحب اندیشه روا داشته شده با همفکری و رایزنی با دوستان و همکاران و انتقال و انتشار مطالب در جهت بهبود وضعیت فعلی راهکارهای پیشنهادی خود را به اطلاع همکاران برسانند و از سویی انتظار میرود کانونهای صنفی سراسر کشور برای حفظ حداقل وجهه فلسفه وجودی خود دست از سیاسیکاری بردارند و بهجای استفاده ابزاری از کانون صنفی معلمان برای رسیدن به اهداف شخصی، موضع مشخصی در راستای بهبود وضعیت فعلی آموزش و پرورش بگیرند و همچنین نیرویها و معلمان جدید الاستخدام و جوان به جد در جهت تحول دستگاه فرسوده آموزش و پرورش فعلی دستبهکار شوند و مانند اسلاف خود در این دستگاه قربانی نشوند و نیز چراغ راه گذشتگان شوند.
نهایتاً از وزیر آموزش و پرورش خواسته میشود در صورت عدم توانایی برای بهبود وضعیت مالی مدارس و عدم توانایی اجرای دقیق و تمام و کمال نظام رتبهبندی معلمان، درخواست تغییر نام وزارتخانه آموزش و پرورش را به وزارت مستضعفان به هیئت دولت و مجلس تقدیم کند تا دستهای دراز شده بهسوی مردم و اولیاء برای ساخت مدارس و خودگردانی مدارس وجهه قانونی و موجه پیدا کند و فرهنگیان کنشگر نیز دست از مطالبه گری و حقخواهی در جهت بهبود اوضاع معیشتی و منزلتی بردارند و نهادهای ذیصلاح برای کمک به وزارت مستضعفان اقدامان لازم را مبذول دارند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مسعود پزشکیان روز جمعه در نشست یک روزه مشترک شورای معاونان اداره کل و مناطق و نواحی آموزش و پرورش آذربایجان شرقی با موضوع «سازه های نرم رهبری اثربخش»، اظهار داشت: اراده، انگیزه در کنار باور داشتن و فعل خواستن عامل اصلی موفقیت در انجام کارهای سخت است.
وی اضافه کرد: مشارکت عمومی، روابط بین بخشی، اجرای عدالت و تکنولوژی چهار اصل موفقیت در اجرای امور و طرح های دشوار آموزشی است.
پزشکیان ادامه داد: بودجه مساله اول کشور نیست، بلکه باور داشتن به هدف، انگیزه و جلب مشارکت مردمی عامل توسعه همه جانبه است.
وی گفت: وزارت آموزش و پرورش با ایجاد ایمان و باور قلبی در معلمان برای رسیدن به پیشرفت و توسعه می تواند عامل تحول در جامعه باشد.
نایب رییس مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه اگر به کارمان ایمان داشته باشیم، می توانیم بهترین باشیم، بیان کرد: معلمان و کارکنان آموزش و پرورش بدون توجه به دریافتی ها و حقوق اندک خود به شغل مقدس خود ایمان داشته باشند و راه تحول و پیشرفت جامعه را هموار کنند.
سرپرست سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی نیز در این همایش گفت: معتمدترین افراد در میان مردم ایران معلمان هستند و این ارزش و جایگاه معلم را در جامعه نشان می دهد.
حیدر تورانی ادامه داد: معلمان با از خودگذشتگی در تعلیم تربیت دانش آموزان تلاش می کنند تا دانش آموزان آینده ساز تربیت کنند.
وی همچنین مهمترین 'سازه نرم برای رهبری اثربخش' را تغییر در نگرش دانست و افزود: در واقع نوع نگرش مناسب و داشتن برنامه ریزی توسعه ای، عامل موفقیت و تسهیل گر اجرای برنامه های آموزشی در نظام تعلیم و تربیت است.
معاون وزیر آموزش و پرورش ادامه داد: تغییر نگرش، فرآیندی است که از دانش شروع و به رفتار گروهی ختم می شود و در واقع رفتارها عوض می شود و فرصت توسعه آموزشی پیش می آید.
تورانی همچنین بیان کرد: در سیستم آموزشی باید فرصت گفتمان و مناسبات فی مابین تقویت و در کنار شفافیت و پاسخگویی، مشارکت برانگیزانده شود.
استاندار آذربایجان شرقی نیز در این همایش گفت: سه هزار و 400 فرهنگی امسال در استان در حال بازنشستگی هستند و این در حالی است که تنها یکهزار نفر جایگزین خواهند شد.
مجید خدابخش بیان کرد: با برنامه ریزی های انجام شده هیچ کلاسی در آموزش و پرورش آذربایجان شرقی بدون معلم و دبیر نخواهد بود.
وی همچنین با اشاره به لزوم رعایت اصل «تعارض یا تضاد منافع» در آموزش و پرورش، گفت: نحوه ارایه مجوز و تاسیس مدارس غیرانتفاعی باید مورد بازنگری قرار گیرد تا ذینفعان در صدور مجوز حضور نداشته باشند.
خدابخش افزود: بر این اساس ارایه دهندگان مجوزهای لازم برای راه اندازی یا مجوز ارایه استحکام مدارس غیرانتفاعی باید خود مدرسه غیرانتفاعی نداشته باشند.
مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی نیز در این همایش گفت: تهیه و توزیع کتب درسی، ثبت نام دانش آموزان، صدور ابلاغ همکاران، سازماندهی نیرو، آرایش و آمادگی مدارس برای بازگشایی، برگزاری آیین های هفته دفاع مقدس و محرم از جمله اقدامات مهمی است که باید تاکنون انجام شده باشد.
جعفر پاشایی با بیان اینکه نیروی انسانی توانمند محور توسعه و تعالی آموزش و پرورش است، اظهار داشت: امسال شرایط این اداره کل به لحاظ کمیت نیروی انسانی خاص است.
وی ادامه داد: به رغم بازنشستگی تعدادی از همکاران فرهنگی به تعداد دانش آموزان استان 15 هزار نفر افزوده می شود.
پاشایی اضافه کرد: بر این اساس باید از تمام ظرفیت برای بهبود کیفیت آموزشی استفاده کنیم و در این میان نقش مشارکت عمومی انکار ناپذیر است.
وی تاکید کرد: کلاس، مدرسه و معلم خط مقدم فرهنگ کشور است و از تمام توان برای ارایه خدمات آموزشی استفاده خواهیم کرد تا کمبودی در تعلیم و تربیت دانش آموزان وجود نداشته باشد.
مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی ادامه داد: مشارکت عمومی رمز موفقیت در فرآیند تعلیم و تربیت و پایه اصلی مشارکت، آگاهی است.
امسال حدود 3 هزار و 400 معلم در آذربایجان شرقی بازنشسته می شوند.
آموزش و پرورش آذربایجان شرقی با 39 ناحیه و منطقه دارای 692 و 868 نفر دانش آموز شامل 329 هزار و 278 نفر دانش آموز دختر و 363 هزار و 590 نفر دانش آموز پسر است که زیر نظر 47 هزار کادر فرهنگی در هشت هزار و 77 مدرسه تحصیل می کنند و امسال 15 هزار دانش آموز به این تعداد افزوده می شود. ( ایرنا )
انتهای پیام /*
از ساعتی پیش که تصاویر حضور یادگارِ یادگارِ یادگارِ امام در جایگاه VIP مراسم سینهزنی هیئت خادمالرضای قم منتشر شده، خیلیها خیلی حرفها زدند. مثلاً خود سید احمد خمینی در جواب معترضان نوشته:”اگه واقعاً براتون سؤاله پاسخ میدم برادر عزیزم که اینجا قم است مراسم خادمالرضا. پایین جلسه همه سینه میزنند و اون بالا معممین مینشینند که لباسشون چون زیاده باعث گرمازدگی نشه و البته جایگاه ویژه هم هست و تمام روحانیون درجه یک و دوی قم شرکت میکنند و ...“
من کاری به کار این روحانی درجهی یک و ممتاز ندارم. فقط میخواهم بگویم :همکار عزیز، اگه این بار در مدرسه مراسمی برگزار کردیم بهتر است من و شما بهعنوان میزبانِ مراسم در کنار مهمانان بنشینیم نه در جایگاه ویژه.
اگر بچهها مجبورند روی زمین بنشینند درست نیست که ما روی صندلی بنشینیم. اگر بچهها نمیتونند به پشتی و دیوار تکیه بدهند درست نیست ما هم به پشتی و دیوار تکیه بدهیم.
اگر بچهها نمیتوانند چهارزانو بنشینند و مجبورند دو زانو بنشینند درست نیست ما چهارزانو بزنیم و راحت بنشینیم.
این جوری وضعیت بچهها را بهتر درک میکنیم و احتمالاً به آن ها حق میدهیم که گاهی حوصلهی بعضی از آن ها سر برود و کمی وول بخورند و پچپچ کنند.
چه بسا دفعهی بعد مراسم شادی یا عزا را کوتاهتر برگزار کنیم.
سال تحصیلی جدید از همین روزهای ابتدایی با کلی مراسم سوگواری شروع میشود .
اگر به رفتار این شازده پسر یا بانیان مراسم اعتراض داریم، که داریم، یه نگاهی به رفتار خودمان بندازیم.
اگر مثل من از توجیهات ایشان خوشتان نیامده در خلوت خودتان کلاه خودتان را قاضی کنید و توجیهات احتمالیتان را بسنجید.
بعد آن وقت ببینید آیا دلتان میآید بچهها از گرما عرق کنند ولی شما نه؟
* این متن پس از تبدیل از زبان محاوره ای به زبان رسمی و از گروه " عکس نگار " اقتباس گردیده است .