گروه گزارش/
طرح و به عبارتی مصوبه " معلم تمام وقت " به حکایتی مساله دار و چند بعدی تبدیل شده است .
از آن چه « علی الهیار ترکمن » در ابتدا در مورد این طرح گفته است با آخرین گفت و گویی که با خبرگزاری تسنیم انجام داده است تفاوت معناداری مشاهده می شود .
در نخستین اظهار نظر معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش چنین عنوان کرده بود : ( این جا )
" ...رایزنیها با سازمان امور اداری و استخدامی انجام شده است و طرح نهایی بهعنوان معلم تماموقت در دو شورای حقوق و دستمزد و شورای توسعه مدیریت تصویب شد و کلیات آن این است که اگر یک فرهنگی 6 ساعت بیشتر از ساعت موظفی تدریس بکند به فوقالعاده ویژه اش 25 درصد اضافه خواهد شد " .
اما امروز می گوید :
" در بررسی که ابتدا برای طرح معلم تمام وقت داشتیم، افزایش 25 درصدی حق شغل و شاغل مطرح شد که پس از آن تصمیم گرفتیم آن را به 18 درصد افزایش فوقالعاده ویژه تبدیل کنیم که رقم بیشتری را شامل میشود و با مساعدت شورای توسعه مدیریت و شورای حقوق و دستمزد توانستیم آن را به فوق العاده ویژه تبدیل کنیم که مبلغ ریالی و امتیازات بیشتری را در مقایسه با حق شغل و شاغل دارد."
نخستین پرسش صدای معلم آن است که آیا آقای الهیار ترکمن نمی داند که در فیش حقوقی یک معلم مجموع " حق شغل و شاغل " بسیار بیشتر از فوق العاده شغل است .
به عنوان مثال ؛ معلمی با 29 سال سابقه کار و با مدرک فوق لیسانس حق شغل او مبلغ 12,842,060 ریال و حق شاغل 7,360,647 ریال است در حالی که فوق العاده شغل 2,824,500 ریال می باشد .
این عنوان " ویژه " مشخص نیست از کجا آمده است ؟
آقای الهیار این طرح را کارشناسی می داند .
« صدای معلم » از ایشان می خواهد پشتوانه و یا سند پژوهشی این طرح کارشناسی را منتشر کند .
این رسانه از ایشان و سایر مسئولان وزارت آموزش و پرورش می خواهد تا در کمال " صداقت " و با رویکرد " اعتماد سازی " با معلمان برخورد کرده و به این پرسش اساسی و مهم پاسخ دهند که جایگاه " معلم حرفه ای " در نگرش چنین مسئولانی دقیقا در کجا قرار دارد ؟
آیا تبدیل معلم به " ماشین تدریس " با اصول تعلیم و تربیت و هم با شعار مدرسه با نشاط و هم با شعار آموزش مهارت های زندگی در مدارس و هم با شعار رفاه معلم در تضاد نیست ؟
از نظر ما ؛ این یک طرح برای صرفه جویی در هزینه ها و نتیجه آن تبدیل معلم به ماشین تدریس و کاهش کیفیت آموزش در مدارس است.
سید حمایت میرزاده در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت درباره جلسه سه شنبه، 1 آبانکمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی گفت: طرح اصلاح قانون سنجش و پذیرش دانشجو با حضور وزیر علوم و معاونان ایشان و بدون حضور نمایندهای از وزارت آموزش و پرورش بررسی شد؛ در مجموع پیشنهاد اعضای کمیسیون این بود که: تاثیر مثبت معدل در کنکور برای امسال (منظور سال 98) پذیرفته شود. در این جلسه وزیر علوم متعهد شد ظرف دو هفته شورای سنجش و پذیرش دانشجو تشکیل جلسه دهد و وزارتخانه برای اعمال تاثیر مثبت معدل در کنکور تلاش کند.
میرزاده بر اساس نظر کمیسیون آموزش در روز یکشنبه (29 مهرماه 97) نیز قبلا گفته بود: اگر (شورای سنجش و پذیرش دانشجو) قبول نکردند، پیشنهاد مثبت شدن این تاثیر در قالب طرحی پیگیری خواهد شد.
با این خبر مسرت بخش برای همه اعضای مافیای کنکور، آنهابا خوشحالی بسیاربه هوا پریدند،کف زدند و جشن و سرور برپا کردند و انواع شیرینی بین خود توزیع کردند و به قدرت سرکرده خود (که رئیس بزرگترین سازمان مافیائی کنکور در کشور است) بیش از پیش پی بردند و به او افتخار کردند. در این خوشحالی داوطلبانی که معدل دیپلم آنها 10 تا 14 بود نیز شریک بودند.
به عکس، محققان (به ویژه آسیب شناسان کنکور)؛ آگاهان نظام تعلیم و تربیت کشور، معلمان و کارشناسان فرهیخته و داوطلبان دارای معدل 17 تا 20 که قرار است در کنکور سال 98 شرکت کنند از این تصمیم سخیف، مأیوس کننده و خلاف قانون کمیسیون آموزش ناراحت شدند و برای آینده کشور با وجود چنین نمایندگانی غصه خوردند و نگران شدند.
جالب این است که سم سئوالات چهار گزینه ای (تستی) کنکور خطرناک تر از هر نوع مواد مخدر در 32 سال گذشته بیش از هر جا، مغز و روان کودکان و نوجوانان و جوانان و برنامه های درسی آموزش و پرورش را نشانه گرفته و از یادگیری سطوح پیشرفته (شامل: دانش فراشناختی، تجزیه و تحلیل، ارزیابی، کاربرد، خلاقیت، نوآوری و کار آفرینی) تهی کرده است؛ اما کمیسیون آموزش و تحقیقات هیچ اعتنائی به آسیب ها و انواع خسارت های کنکور ندارد و حتی بدون حضور مخاطب اصلی پیامدهای کنکور (وزیر آموزش و پرورش و معاونان این وزارتخانه) و با حضور یک جانبه مسئولان وزارتخانه ای که درآمد های چند 100 میلیاردی از کنکور کسب می کنند، علیه مفاد صریح قانونی که خود تصویب کرده (به ویژه تبصره های 4 و 5 ماده 5 قانون) تصمیم می گیرند و شورای مجری قانون را تهدید می کنند که اگر بر خلاف نظر کمیسیون (که بر اساس این نظر بایستی از اجرای قانون تخلف کنند)، قانون را اجرا کنند، خود وارد میدان شده و قانونی خلاف تأثیر قطعی سابقه تحصیلی که همان روش ظالمانه 32 سال گذشته یعنی تأثیر خنثی (صفر) برای سابقه تحصیلی است، را تصویب خواهند کرد.
تا کنون سابقه نداشته است که یک کمیسیون مجلس درباره قانونی، بدون حضور مخاطب و مجری اصلی آن در قوه مجریه چنین تصمیم شگفت آوری بگیرد. موکلان این نمایندگان (مردم کشورمان) شاهد هستند که چگونه دو قانونی که بر اساس تحقیقات علمی و خواست عمومی مردم در جهت حذف و یا کاهش حد اکثری تأثیر کنکور (در سال های 1386 و 1392) در مجالس قبل تصویب شد، اما توسط نمایندگانشان در دوره دهم مجلس (در جهت تقویت مافیای کنکور و ایجاد سد در برابر ورود استعدادهای برتر به رشته – دانشگاه های برتر) نادیده گرفته شد
به نظر می رسد این کمیسیون ضعیف ترین دوره مدیریت خود را سپری می کند، زیرا حتی یک مجلس قانون گذاری در جهان نخواهید یافت که نمایندگان کمیسیون آن مجلس یا تعداد قابل توجهی از نمایندگان به مجری قانونی که خود تصویب و ابلاغ کرده اند، بگویند: یا خلاف قانون عمل کن یا ما با طرحی جدید، قانون قبلی را باطل و وادارت می کنیم که قانون جدید را اجرا کنی !
علت تصمیم غلط کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، مصوبه شورای اجرای قانون مبنی بر کاهش 20 درصد از 100 درصد ضریب تأثیر قطعی کنکور به نفع سابقه تحصیلی برای سال 98 بوده است ؛ در حالی که مطابق قانون می بایست در سال 97 (5 سال پس از تصویب قانون) ضریب تأثیر قطعی سابقه تحصیلی به 85 درصد افزایش و ضریب تأثیر قطعی کنکور به 15 درصد کاهش می یافت.
ملاحظه می فرمائید که قرار شده به اندازه 20 درصد از انبوه موهای هیولای کنکور کنده شود و به تن برهنه سابقه تحصیلی (که از سرمای زیاد به صفر درجه رسیده) چسبانده شود، آن وقت شعار دهندگان عدالت آموزشی، بر خلاف شعار خود حاضر نیستند این حد اقل مو از بدن آن هیولا کم شود.
منظور کردن این 20 درصد ضریب تأثیر قطعی پس از 32 سال یکه تازی و میدان داری غول کنکور 100 درصدی و پس از 11 سال تأخیر در اجرای قانون حذف کنکور (مصوب سال 1386) و پس از 5 سال تأخیر در اجرای قانون دوم (مصوب سال 1392) مبنی بر کاهش حد اکثری کنکور (تا 15 درصد) اتفاق افتاده است، ولی مافیای تمامیت خواه اجازه اعمال قانون (ولو در سطح بسیار ضعیف 20 درصد) را نیز نمی دهد.
ظاهر موضوع این است که بخشی از نمایندگان مجلس از سوی تماس های مکرر حضوری و تلفنی و پیامکی تحت فشار تقاضای کسانی هستند معدل دیپلم آنها پائین (10 تا 14) است و آرزو دارند با هزینه در کلاس های کنکور و دوپینگ ترفندهای تست زنی،در کنکور سال 98 رتبه بالا کسب کنند و به رشته های پزشکی و مهندسی و حقوق دانشگاه های برتر دولتی راه یابند و همچون 32 سال گذشته جای داوطلبانی را اشغال کنند که کتاب های درسی رسمی خود را عمیق مطالعه کرده و در فکر دو پینگ ترفندهای تست زنی نبوده و توانسته اند معدل های 17 تا 20 را کسب کنند. البته این احتمال وجود دارد که در میان داوطلبان دارای معدل پائین، فرزندان برخی نمایندگان و یا وابستگان آنها نیز وجود داشته باشد که حاضرند بخاطر آنها قانون را زیر پای گذارند.
به هر حال موکلان این نمایندگان (مردم کشورمان) شاهد هستند که چگونه دو قانونی که بر اساس تحقیقات علمی و خواست عمومی مردم در جهت حذف و یا کاهش حد اکثری تأثیر کنکور (در سال های 1386 و 1392) در مجالس قبل تصویب شد، اما توسط نمایندگانشان در دوره دهم مجلس (در جهت تقویت مافیای کنکور و ایجاد سد در برابر ورود استعدادهای برتر به رشته – دانشگاه های برتر) نادیده گرفته شد.
امید است نمایندگان محترمی که تحت فشارهای مافیای کنکور، مانع اجرای قانون شده اند در این تصمیم خود تجدید نظر کرده و با تصویب ضریب تأثیر قطعی سابقه تحصیلی به میزان 60 درصد در سال 98، اجازه دهند استعدادهای برتر کشور در رشته – محل های دانشگاه های پر طرف دار ادامه تحصیل دهند، زیرا به مراتب از حضور کم استعدادها در چنین رشته – محل ها بهتر است . بدون تردید از این راه به پیشرفت همه جانبه کشور کمک خواهند کرد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
عبدالرسول عمادی سرپرست معاونت آموزش متوسطه در جمع خبرنگاران با اشاره به اینکه نمایندگان مجلس شورای اسلامی درباره تاثیر قطعی سوابق تحصیلی در کنکور سخنانی را مطرح میکنند، اظهار کرد: به نظر میرسد نمایندگان از طرف گروههایی تحت فشار قرار گرفتهاند و حتی پیامهای مختلف تهدیدآمیزی برایشان ارسال شده است تا قانون سنجش و پذیرش دانشجو که قانون مصوب مجلس شورای اسلامی در سال 92 است را مورد بازنگری قرار دهند تا به شرایط قبل از آن که حاکمیت صرف کنکور بود بازگردیم.
وی افزود: همه صاحب نظران میدانند کنکور چه اثراتی در نظام تعلیم و تربیت دارد و خوشبختانه مصوبه سنجش و پذیرش دانشجو بر اساس سوابق تحصیلی این حاکمیت را تا حدودی شکست و بازار دلالان و مافیای کنکور را تا حدی تخریب کرد.
تاثیر سوابق تحصیلی در کنکور حرکت در مسیر عدالت آموزشی در حال حاضر فضای تندی علیه قانون سنجش و پذیرش دانشجو بر اساس سوابق تحصیلی وجود دارد که میدانیم این فضاسازیها توسط چه افرادی اتفاق میافتد
سرپرست معاونت آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش گفت: تاثیر سابقه تحصیلی در کنکور فضا را به سمتی برد که فقط کلاسهای کنکور مورد اقبال قرار نگیرد و بخشی از توجه دانشآموزان به کتابهای درسی و امتحانات نهایی معطوف شود در پنج سال اخیر با اجرای قانون تا حدودی به سمت عدالت آموزشی حرکت کردیم چرا که در بسیاری از مناطق کشور امکان شرکت در کلاس کنکور یا پرداخت وجه به موسسات کنکور از طرف دانشآموزان و خانوادهها وجود ندارد. تاثیر نمرات امتحانات نهایی در کنکور باعث میشود دانشآموزان بتوانند با آوردن نمره خوب در امتحان نهایی به رتبه بهتری در دانشگاه دست پیدا کنند.
سهم سوابق تحصیلی در کنکور 98؛ 20 درصد قطعی
عمادی ادامه داد: در کنکور 98 تاثیر سوابق تحصیلی 20 درصد به صورت قطعی و 10 درصد به صورت مثبت خواهد بود.در حال حاضر حدود 90 درصد کد رشته محلهای دانشگاهی از کنکور آزاد است و این از محاسن قانون سنجش و پذیرش دانشجو است که حاکمیت کنکور را شکسته و کنکور به 10 درصد رشته محلها محدود شده است اما متاسفانه این سالها در دفترچه کنکور، رشته محلهای آزاد اعلام نشده است و برای همین جو کنکور زده ادامه دارد. اگر در دفترچه اطلاعات کنکور رشته محلهای آزاد از کنکور آزاد شود خانوادهها متوجه خواهند شد چه فرصتهایی برای ادامه تحصیل بدون کنکور وجود دارد و بسیاری از هزینهها را بی جهت به موسسات کنکور پرداخت نمیکنند همچنین فشار روانی از دانشآموزان برداشته میشود.
وی بیان کرد: در حال حاضر بسیاری از شرکتکنندگان در کنکور حتی اگر درصد خوبی هم نیاورده باشند در نهایت در یک رشته قبول میشوند و علت این است که کد رشتهها از کنکور آزاد است و داوطلب میتواند با ارائه سوابق تحصیلی به دانشگاه در رشته مدنظر ثبتنام کند این مطالبه چند ساله ما است که در دفترچه کنکور، کدرشتههای آزاد از کنکور اعلام و مشخص شود.
فشار و توهین صاحبان پول و قدرت به مسئولان
سرپرست معاونت آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش گفت: در حال حاضر فضای تندی علیه قانون سنجش و پذیرش دانشجو بر اساس سوابق تحصیلی وجود دارد که میدانیم این فضاسازیها توسط چه افرادی اتفاق میافتد. حتی وقتی من یکی از مصوبههای شورا را اعلام عمومی میکنم با حجمی از توهین مواجه میشوم که اینها نشانه فشار پول و قدرت است که می خواهند بازار کنکور را گرم نگه دارند اما من به عنوان یک مدیر موظفم از حق دانش آموزان دفاع کنم.
وی در پایان تصریح کرد: امیدوارم همچنان از ظرفیت ارزشمند این قانون بهره مند شویم و حتی خواهان این هستیم در آن 10 درصد رشتههایی که رقابتی هستند و نیاز به برگزاری کنکور دارند سهم سوابق تحصیلی افزایش یابد و به 50 درصد برسد، این پیشنهاد را به سازمان سنجش نیز اعلام کردهایم. ( خبرگزاری تسنیم )
انتهای پیام/
رُخ زیبای تو در دیدۀ ما جایی نیست
نغمۀ مرغ سحر در دل ما نایی نیست
کیست در دیدۀ ما می نگرد بر هر چیز
بینش عقل نگر در پی ما پایی نیست
عاشق سوخته بین همچو گُلی در آتش
دامن شعله بگیرد به چه همتایی نیست
آن قدر زار کنم ناله عشق معشوق
همت راه شود گر چه مرا رأیی نیست
به طلب گوشه چشمی به من مسکین کن
تا ببینی که میان من و تو مایی نیست
تا کی ای دوست در این وادی ظلمات قرین
آب حیّ بفرست طاقت مأوایی نیست
ای ولی در غم احباب چو دیدی یارم
علتش پرس چرا همدم دانایی نیست
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
عقل سلیم حکم میکند که در مصاف نابرابر، خود را به مهلکه نیفکنی. همین فرمول ساده، وزیر آموزش و پرورش را برآنداشت تا در میدان جنگی که یک سوی آن سیاهی لشگر تیراژ میلیونی کتابهای کمکدرسی و فرماندهان کنکوری هستند و آتش تهیهشان توسط رسانه ملی تأمین میشود، صادقانه و مظلومانه دستهایش را بالا ببرد و عطای این هماوردی را به لقایش ببخشد.
احسنت بر این عاقبتاندیشی!
نباید بیانصاف بود و در مقام قلمزنی و شکمسیری(!)، از صدها محدودیت و ملاحظاتی که افراد در منصب وزارت و وکالت دارند تغافل کرد. من خودم بعد از اینهمه نوشتن در این باب، هنوز تشر و اشتلمی جدی دریافت نکردهام، وگرنه زودتر از وزیر محترم، این قلم را فرو مینهادم. شاید هم قلم زدن در امور مختلفه، سادهترین و عافیتطلبانهترین کاریست که میتوان کرد، اما وزیری که میگوید: زورمان به کنکورفروشان نرسید، باید درکش کرد.
اکنون که وزیر محترم از جایگاه بالاترین مسئول در آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان، سپر انداخته و دست تسلیم بالا برده، چرا لشکر انبوه این سوی میدان به مبارزه منفی روی نیاورَد؟
این لشکر بزرگ، دانش آموزاناند و فرماندهان آنها، مدارس؛ و آتشتهیه این مبارزه منفی، والدین. اما باید همه این لشکریان به این باور برسند، که عِدّه و عُدّه آن سوی میدان و نیز طبل غرّان پشت جبههشان جز با تغییر بینش جامعه فرهنگی زمینگیر نخواهند شد.
کتب کمکدرسی در سالیان اخیر، بزرگترین فریب( مودبانهترین تعبیر) بر ذهن و روح و سلامت روان دانشآموزان ماست؛ در این دوران تحریم، بیاییم این «خودتحریمی» را هم اضافه کنیم و قداست قلم و طهارت کاغذ را به قربانگاه مافیای «سوالفروشی» و «تربیت طوطی» نکشیم.
مسئولان آموزشی و پرورشی باید به این درک و باور برسند، که تربیت نسلی جامعهپذیر (به قول جان دیویی) و پرورش شهروندی بههنجار، از معبر رونویسی وکپیبرداری و حفظ ارتفاع کوهها و عمق دریاها نمیگذرد.
قوزکردن کودک ۸ ساله و ۱۰ ساله روی کتاب و دفتر و رجزدن در تکرارنویسی و مخزدن در حفظ و طوطیگویی، روش حل مسأله و دیالوگ و آزادمنشی در تصمیمگیری و احترام به حقوق عامه را به اونمیآموزد.
انصاف دهید: در کوکهبار دهکیلویی روزانهای که کودکان ما از خانه تا مدرسه حمل میکنند، چند کتاب تست و سئوالات طبقهبندی به همراه جواب و مطالب تکراری بیحاصل است، و چند جزوه در مورد روش همکاری و فنون سازگاری در بازی و برانگیختن احساسات نوعدوستی و کنار آمدن با ارزشهای نسل قبلی و……؟
مسئولان و سیاستگذاران آموزشی ما کمی هم از آمار مدرکسازی و نمرهپردازی در دنیای پیشرفته آگاه شوند و تعداد فارغالتحصیلان دکتری(!) در کشورمان در سالیان اخیر را با متوسط آن جوامع مقایسه کنند.
یککلام، ختم مقال:
رانندگی درست کودکان امروز در خیابانهای فردا، از کوچههای بنبست «حفظ و از برکردنِ» نشانیها در صفحههای بیجان کاغذ نمیگذرد.
روزنامه اطلاعات
گروه اخبار/
نماینده مردم همدان و فامنین در مجلس شورای اسلامی گفت:زیرساخت لازم در آموزش و پرورش برای امتحانات نهائی استاندارد، عادلانه و شیوه یکنواخت در تصحیح برگه های امتحانی وجود ندارد .
گروه اخبار/
طرح نمایندگان مجلس با موضوع : رفع محدودیت احتساب صرفاً یک مقطع تحصیلی مدرک تحصیلی کارکنان دولت در طول خدمت” اعلام وصول شد.
اگر فرزندمان از مدرسه به خانه بیاید و بگوید معلمم گوش مرا پیچانده یا ناظم مدرسه بر سر من فریاد کشیده است بلافاصله واکنش نشان می دهیم، چرا که سلامت جسمی و روانی فرزندمان برایمان مهم است اما اگر فرزند ده ساله ما برایمان بگوید که معلمش ساعت ها راجع به "فشار قبر" برایش صحبت کرده است، کمتر ممکن است معترض و شاکی شویم چرا که "حساسیت زدایی" شده ایم و عمق ترس و وحشتی که چنین روایاتی برای یک کودک دبستانی ایجاد می کنند را درک نمی کنیم.
افراد زیادی را می بینم که پول هنگفتی صرف می کنند تا فرزندان شان را در مدارسی ثبت نام کنند که صاحب شهرت و آوازه اند ولی در آن مدارس به یکی از دو صورت زیر (یا به هر دو صورت) فرزندان ما تحت "شکنجه سفید" قرار می گیرند:
یک دسته از این آموزشگاه ها به دلیل درصد بالای قبولی تیزهوشان و کنکور "برند" شده اند و دسته دیگر به دلیل "ویترین مذهبی شان" و خانواده ها برای تامین سعادت دنیوی و اخروی فرزندان شان برای ثبت نام در این شکنجه گاه های پر زرق و برق با یکدیگر رقابت می کنند!
آن وقت کودک دبستانی ما مجبور است از هشت نه سالگی تحت استرس آزمون های دوره ای ماراتون وار قرار گیرد یا شنونده قصه های وحشت آور خدای کینه توزی باشد که بی حجاب ها را از تک تک تارهای مویشان آویزان می کند!
با چنین انتخاب هایی عجیب نیست که مجبوریم یک روان درمانی دائمی را نیز در کنار برنامه مدرسه "برند" به فرزندان مان هدیه دهیم!
هر چقدر هم که آمار فارغ التحصیلان بیکار و ناامید دانشگاه ها بالا می رود، پدر و مادرها دست از رقابت بر سر ورود فرزندان شان به دانشگاه ها بر نمی دارند، گویی هشدارهای خلق را تقلیدشان بر باد داد در این هنگامه پر سر و صدای رقص و آواز خر برفت و خر برفت و خر برفت به گوش کسی نمی رسد!
پدر، مادر، ما متهمیم!
کانال دکتر سرگلزایی
کجا؟ دانشگاه! دانشگاه چی؟ دانشگاه فرهنگیان! کی؟ چهل سال بعد از انقلاب. کدام انقلاب؟ انقلابی که اسلامی و مردمی و فرهنگی بود.
خبر، کوتاه و تلخ است:
«سردیس دکترعلی شریعتی در دانشگاه فرهنگیان شهر ساری به دستور مقامات مافوق برای حذف کراوات آن مورد دستکاری قرار گرفت!»
به راستی از دست اندرکاران این کار باید پرسید :
شما که چنین برخورد های سلیقه ای با یکی مثل دکتر شریعتی و آن هم در صحن دانشگاه داشته اید، چرا همان ابتدا از نصب سردیس دکتر منصرف نشدید؟ اصلا چرا نام وی را روی پردیس گذاشتید؟ معلمانی که ترور شخصیت را آموزش دیده باشند، مواظب ترور منزلت خودشان هم نخواهند بود.
وقتی هم چنین کردید، یعنی که باور کرده اید دکتر شریعتی ، ایدئولوگ و معلم انقلاب و الگوی دانشجو معلمان است و اگر چنین است ، مطمئن باشید که تحریف و دروغ و بی اخلاقی و... چیزی نبود که او و امثال او می خواستند. احتمالا هنوز حرف های دکتر را نفهمیده اید. قرار بود با هم به سمت جلو پیش برویم نه این که به عقب برگردیم.
خواهشا اگر فکرخودتان به روز نیست، ذهن و زبان دانشجویانی که قرار است فردا معلم بشوند را دستکاری نکنید.
اگرنام دکتر را از روی پردیس دانشگاه حذف می کردید، عاقلانه تر از این بود که بخشی از هویت او را حذف کنید. به راستی هیچ فکر نکردید که مشاهده یک دکترشریعتی بی کراوات چقدر برای دانشجویان بیدار کننده خواهد بود؟
دانشجویانی که بنا به نام پردیس ،قرار است شبیه دکتر شریعتی معلم بشوند. معلمانی که تاثیرگذار و واقع بین باشند. معلمانی که با ریا و نفاق تربیت نشده باشند.
فراموش نکنیم دانشجویانی که با چنین ذهنیتی تربیت می شوند ، معلمان موفقی نخواهند شد.
دانشجویانی را که نگذاریم تاریخ را بخوانند، محکوم به تکرار آن برای خودشان و دانش آموزان خواهند بود.
معلمانی که تنها حقوق بگیر خواهند بود و متفکر و خلاق نخواهند شد.
معلمانی که عامه در برابرشان به جای «احترام» ، « ترحم» خواهند کرد.
معلمانی که ترور شخصیت را آموزش دیده باشند، مواظب ترور منزلت خودشان هم نخواهند بود.
شما را به خدا نخواهید این قدرتاریخ را محاکمه نکنید. پس ازسال ها و بی حضور متهمان نشستن و حکم کردن بر خدمت یا خیانت چهرهای تاریخی ، کاری بیهوده است. هم کوروش و هم داریوش ، شاه عباس و نادرشاه ، رضاشاه و مصدق ، بازرگان و شریعتی و تمام درگذشتگان این ملک هریک به گونه ای سودای سربلندی این ملک را داشته اند. گیرم فقط آن گونه نبوده اند که اکنون برخی از ما انتظار داریم. قطعا این دیرهنگامی آنها با زمانه ما ، گناه خودشان نیست.
برای قضاوت امثال شریعتی، ابتدا باید از هرگونه دخل و تصرفی در تاریخ و هویت او پرهیز کرد و بعد به ارزیابی او پرداخت. اول باید شریعتی را همان گونه که بود ، دید و سپس سنجید.
کراوات بخشی از هویت شریعتی است و شریعتی با همان کت و شلوار و کراوات و صورتی سه تیغه و سیگاری برلب به بیداری اسلامی همت گماشت. جوانها همان گونه شیفته اش شدند. به همان شکل بود که کتاب هایش تیراژ میلیونی پیدا کرد. معلمانی که تنها حقوق بگیر خواهند بود و متفکر و خلاق نخواهند شد
باید ترسید که سانسور کراوات دکتر، مقدمه سانسور تفکر اوست. با سعی در دستکاری هریک از مظاهر شخصیتی او، در واقع به آموزش دروغ و ترویج بی اخلاقی و آن هم در یک مرکز عالی فرهنگی همت شده است.
اکنون چهل سال هم از مرگ دکتر گذشته است و هم از تولد نظام. نظامی که عجیب مردمی بوده است. نظامی که هنوز مردم علی رغم تمام کمی و کاستی ها، دوستش دارند. نظامی که برآمده از یک نهضت اسلامی بود. نهضتی که خود دکتر برای به ثمر رسیدنش بسیار خون دل خورد. نهضتی که هم او از فرداهای بعدش می ترسید که همان زمان می گفت:
« وقتی نهضت به هدف می رسد ، یا بی آنکه به هدف برسد به اوج قدرتش می رسد. اما به آنجا که رسید، درگیری و مبارزه اش از بین می رود، سد و مانعی دیگر در برابرش نیست، به قدرتش که رسید ، حالتش عوض می شود ، می ایستد! متوقف می شود! حالت متحرک و انقلابی اش را از دست می دهد و حالت محافظه کاری می گیرد! چون اول می خواست دشمن را خلع سلاح کند و نظام را عوض کند، حالا خودش قدرتمند و حاکم است ومی خواهد خودش را حفظ کند و نگهدارد، لذا حالت ضد انقلابی پیدا می کند، چون خودش روی کار آمده انقلاب های بعدی را شورش، خیانت فتنه یا ضد انقلاب می خواند» و ...
نقطه، سر خط! /
گروه استان ها و شهرستان ها/
یادداشت زیر در نقد یادداشت پیشین با عنوان :
" لطفا دست از سر آموزش و پرورش بروجرد بردارید ! " ( این جا ) برای صدای معلم ارسال گردیده است .