داستان ضرب المثل مرغ ایشان یک پا دارد :
روزی بود ، روزگاری بود . در یکی از روزها دوستان ملانصر الدین با عجله در خانه ملا را زدند و به او گفتند : حاکم شهر عوض شده و حاکم جدیدی آمده . ملا گفت : حاکم عوض شده که شده به من چه ؟
دوستانش گفتند ، یعنی چه ؟ این چه حرفی است ؟ باید هر چه زودتر هدیه ای تهیه کنی و برای حاکم جدید ببری .
ملا گفت : آها ، حال فهمیدم پس من باید هدیه ای تهیه کنم و ببرم پیش حاکم جدید تا اگر فردا برای شما گرفتاری پیش آمد ، واسطه بشوم و از حاکم بخواهم کمک تان کند.
دوستانش گفتند : بله همین طور است . ملا گفت : این وسط به من چه می رسد ؟ دوستانش گفتند : بابا تو ریش سفیدی ، تو بزرگی . یکی از دوستان ملا ، گفت : ناراحت نباش ، هدیه را خودمان تهیه می کنیم . یک مرغ چاق و گُنده می پزیم تا تو فردا آن را به خانه حاکم ببری . ملا گفت : دو تا بپزید . یکی هم برای من و زن و بچه ام . چون من باید فردا ریش گِرو بگذارم ، آنها قبول کردند و فردا با دو مرغ بریان به خانه ملا آمدند . ملا یک مرغ را به زنش داد و مرغ بریان دیگر را در سینی گذاشت تا نزد حاکم ببرد. در راه اِشتهای ملا تحریک شد و سرپوش سینی را برداشت و یکی از پاهای مرغ را کَند و خورد و دوباره روی آن را پوشاند و نزد حاکم برد. حاکم سرپوش را برداشت تا کمی مرغ بخورد. دید که ای دل غافل. مرغ ملا یک پا دارد. سئوال کرد چرا مرغ بریان یک پا دارد؟ ملا گفت : مرغ های خوب شهر ما یک پا دارند. حاکم فهمید که ملا بسیار زرنگ و باهوش است و به او گفت : ناهار میهمان ما باشید از آن به بعد هر کسی که روی حرف نادرست خود پافشاری کند می گویند : مرغ ایشان یک پا دارد. (1)
این همه سازمان و انجمن و دبیران و معلمان از غیرممکن بودن هر نوع افزایش ساعت تدریس آن هم با شرایط موجود، فریاد برمی آورند اما شما مسئولین همۀ آنها را ندید گرفته و حرمت و منزلت و اعتبار آنان را هیچ می شمارید.
شما ما را یعنی اصلی ترین عنصر سازمان را هیچ می شمارید و محلی از اِعراب برایمان قائل نیستید ، یعنی اگر ما هم مجلس ( پارلمان ) فرهنگیان داشتیم نتایج ارزیابی شما غیر از این بود ؟
اصلا پیشنهاد می دهم برای هر رکن آموزش و پرورش یک مجلس تخصصی تشکیل شود شاید آن زمان دیده شوند و فریادشان شنیده شود! تا حال برای اجرای هیچ طرحی با ما مشورت نکرده اید و نظرسنجی ننموده اید، هر چند معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش معتقد است :
نظرسنجیها نشان داده است که رضایت از اجرای طرح معلم تمام وقت حداکثری است، منتهی مراتب کدام نظرسنجی و کدام جامعه آماری و.........کسی چیزی متوجه نشد!
شما اگر نگران پرداخت به موقع حق التدریس معلمان و دبیران هستید، آن را در حکم حقوقی شان به طور موقت تا زمانی که معلم آن را اختیار می کند ،ثبت کنید تا هر ماه مرتب همانند حقوق و همراه آن پرداخت شود.
شما اگر نگران شغل دوم معلمان هستید در جریان بررسی و تصویب بودجه سال 98 صدای خودتان را در مجلس بلند کنید.
آنچه را که هنگام پذیرش وزارت می بایست فریاد می زدید حال برای مقابله با طرح استیضاح ، با قوت و رسایی هر چه بیشتر در مجلس فریاد کنید. ما هرگز لقمه را از پشت سر به دهان نمی گذاریم. صاف و صادقانه و با صراحت عمل و گفتار حرکت کنید تا ولی نعمتی تان بر همگان اثبات شود.
نظام آموزشی کشور به اندازۀ کافی فرساینده و نومید کننده هست و جذابیت معنوی و مادی خود را از دست داده است و حتی اعتبار و منزلت نیم قرن پیش را ندارد ! پس به جای روبه روی معلمان و دبیران قرار گرفتن و ایجاد شکاف مضاعف مابین خودتان با زیر مجموعه تان ، باور کنید که مرغ دو پا دارد و نادرستی طرح و اثرات زیانبار آن را اعتراف کنید.
جلوی ضرر را از هر جا بگیرید منفعت است. به جای پیمودن راه خطا و هزینه کرد کلی سرمایه و انرژی و زمان برای طرحی که هیچ نوع عایدی مفید و ارزنده نخواهد داشت ، گزینه های دیگری را برای جبران کمبود معلم امتحان کنید. قبلا نیز عرض کردم بهترین ، مطلوب ترین و کوتاه ترین راهی که کلی از مشکلات آموزش و پرورش را حل خواهد کرد جذب دبیر به طور داوطلبی از بین فارغ التحصیلان کارشناسی و کارشناسی ارشد همین سال یعنی 97 از دانشگاه های سراسری کشور است.
چرا به آزمونِ معقول ترین راه نمی پردازید و 80 – 90 درصد فرهنگیان را علیه خود صف آرایی می کنید ؟!
راه برگشت برای آموزش و پرورش شکست محسوب نخواهد شد بلکه استحکام باور خردمندی وزارت آموزش و پرورش خواهد بود.
باور کنید تمامی مرغ ها دو پا دارند پس روی حرف نادرست خود پافشاری نکنید.
1) بیتوته - مجموعه دنیای ضرب المثل .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اما یک سوال از طرف طراحان طرح معلم با سی ساعت تدریس طرح می شود که اگر به خاطر بی کیفیت شدن تدریس و فرسوده شدن معلم در این طرح مخالف طرح معلم تمام وقت یا همان سی ساعت تدریس هستیم پس چرا همین الان کسی با اضافه کاری معلمان مخالفت نمی کند؟ همین الان هم هستند دبیرانی که سی ساعت ویا حتی سی و پنج ساعت تدریس دارند پس یعنی این عزیزان هم این ساعات اضافی را بدون کیفیت تدریس می کنند؟
طراحان این طرح استدلالشان این است که همین الان هم معلمانی هستند که شش هفت ساعت اضافه تدریس دارند و دبیرانی هم که این ساعات را ندارند به علت نبودن اضافه تدریس در رشته ی مورد تدریس شان است وتعداد دبیرانی که در صورت بودن اضافه کار آن را نپذیرند کم است
همکار بزرگوار ، آنان دارند خطای کارکردی خود را با این گفته پوشش می دهند. حق التدریس و یا شغل دوم دبیران ، به چه لحاظ صورت می گیرد ؟ زیاده خواهی و یا عدم تأمین ؟ در نظر پائین نیز اشاره کرده ام، تدریس اضافی معلم برای حل مشکلات زندگی او ، ناشی از عدم حمایت مالی وزیر و دولت از معلمان است. شما اگر امروز با سابقه خدمت بالای 25 سال 6 - 8 میلیون تومان درآمد داشته باشید قدرمسلم دنبال فعالیت اضافه نمی روید. هر دو چبری است تحمیلی از سوی مسئولان . فکر می کنم هر معلمی علاقمند مطالعه آزاد و یا ایجاد خلاقیت هایی در امر تدریس است اما خستگی و دلزدگی مانع این کارکرد مفید است. آنان فقط گفتۀ خود را می خواهند موجه نشان دهند. تشکر
من هم از همکاران درمورد این طرح سوال کردم همه موافق بودند تا معلم دنبال پولی اندک باشد چیزی درست نخواهد شد
برای هرتغییر باید نگاه ها را تغییر دادوگرنه هرتلاشی بیهوده خواهد بود تغییرنگاه هم کارسختی است
اصل اختیار و اجبار ، وجه تمایز پذیرش و یا عدم پذیرش
اضافه تدریس است. آقایان بیشتر از خانم ها اضافه تدریس دارند چون نان آور منزل اند.در شرایط اختیاری
چون با میل شخصی بر اساس نیاز و یا عدم نیاز، تدریس می نمائید هر وقت خسته یا بیمار شدید می توانید فعل اختیار را پایان بخشید، اما اگر اجباری باشد این میل از بین رفته و به دلیل اجباری بودن و عدم اجازه برای حذف آن ، خستگی شما چندین برابر می گردد و فرساینده است.
کسی دنبال پول اندک نیست ، من هم همانند شما فرهنگی هستم و حق تأمین بهترین شرایط زندگی را دارم . منتهی مراتب مسئولان راه درست را طی نمی کنند. تصور نمی کنم در هیچ کشوری ، بدون افزایش تولید ، افزایش درآمد ممکن باشد و گرنه درآمد سرانه آنان بجای افزایش ، مرتب کاهش می یافت.
وقتی از طرح های اختیاری کم مزد استقبال بالایی صورت می گیرد تکلیف طرح های اجباری روشن است این اضافه کارها رفاهی به دنبال ندارد اگر داشت معلم این همه ناله نمی کرد سرکار خانم امامی نمی دانم چرا شما انگشت اشاره ی خود را به سمت مسئولان می گیرید مسئولان را آ.پ وآ.ع خانواده ها تربیت می کنند نقص های مسئولان به نقص های این سیستم ها مربوط می شود
که اگر اصلاح نشوند دویست سال دیگر هم بگذرد مسئولان درست نخواهند شد
جناب شهاب ،
واقعیت آن است که هر کس باید به اصلاح خود بپردازد. همه منتظر تغییر در دیگری و یا در جامعه هستند. ابتدا ما خویشتن خویش را که در وادی زندگی گم کرده ایم پیدا کنیم. من به عنوان یک دبیر طی 25 سال خذمت خود هرگز یادم نمی آید به دانش آموزانم آموزش خلاف داده باشم که رند باشند و زیر میزی بگیرند و اختلاس کنند و....
تصور نمی کنم شما و هیچ همکار دیگری نیز چنین نکرده اند. پس از متهم کردن آموزش و پرورش اجتناب ورزیم. بلی یک مسئول اگر قانون را دور می زند و فعالیت مفیدی در حل و فصل امور سازمان ندارد خودش مقصر است نه من و شما.
استقبال از طرح های کم مزد هم شاید به دلیل نبودن هیچ نوع طرح مزد بالایی در آموزش و پرورش است.
ظرفیت ها ، نیازها و خواسته های افراد متفاوت است و قانون کلی وجود ندارد. نمی توان انتظار داشت همه شبیه هم عمل نمایند. تک سبب بینی هم علت العلل
نیست. در یک پدیده چندین متغیر اثرگذار است و نمی توان فقط طرح کم مزد را آسیب اصلی قلمداد کرد.
درمورد آموزش ندادن زیر میزی گرفتن واختلاس درآ.پ باید عرض کنم این آموزش ها به طور غیرمستقیم صورت گرفته است معلمی که تن به کارکم مزد می دهد وحق خودرا مطالبه نمی کند دو نوع دانش آموز پرورش خواهد داد طلم پذیر وظالم مدیرمدرسه ای که پول از اولیا می گیرد ودست از این کارنمی کشد قطعا ظلم ودزدی را آموزش خواهد دادمعلمی که دربرابر این کارمدیرسکوت می کند وبرای مدیر شدن لحظه شماری می کندبارفتارخود چه آموزشی به دانش آموزان وخانواده ی آنها خواهد داد؟و... پس خودمان را مبرا ندانیم دانش آموزان ازماتوقع دارند که به آن ها آموزش های عملی مبارزه باظلم وفساد بدهیم وآموزش های مافقط تئوری نباشد
با این نجابت وسکوت خود نه تنها به کشور وفرزندان این مملکت خدمت نمی کنیم بلکه به آن ها خیانت هم می کنیم
درپایان با ابتدای سخن شما موافقم هرکس باید از خود شروع کند ومنتظر دیگران نباشدامید که نسبت به آموزش های غیرمستقیم وعملی بسیارتاثیرگذارخود بی تفاوت نباشیم وحرکتی مناسب انجام دهیم
بله خیلی از رفتارها حاصل برنامه پنهان آموزش و پرورش است
که قبلا در این خصوص مطلب نوشته ام اگر به خاطر دارید.
برخلاف روانشناسان که به اصلاح فردی و برخلاف جامعه شناسی
که به اصلاح جامعه معتقد است ، بنده به اصلاح همه جانبه و هم زمان
هر دو اعتقاد دارم. انسانهای تک ساحتی و یا تک بعدی اصولا تک
سبب بین هستند من سعی می کنم چقدر موفقم نمی دانم که چندین
متغییر را در پدیده های طبیعی و آنورمال دخیل بدانم. ما معلمان خصوصا
در این سایت به دلیل تخصصی بودن آن ، شدیدا روی مسایل محدود
زوم کرده ایم و همین روی قضاوت های ما عمیقا اثر گذاشته است.
یکی از مهمترین منابع فرهنگ سازی آموزش و پرورش و خصوصا
از خواب رفتگی فرهنگ و ارزشها و هنجارها هم باید سخن بگوییم.
این رسالت ما معلمان است و صد البته وجه تمایز ما با کارگران و
پرستاران و نیروهای انتظامی است. من و شما می بایست روی
برنامه های پنهان و یا تاثیرپذیری های ناهنجار و نامطلوب تمرکز
کنیم و ارزش سازی کنیم.
من معتقد نیستم که امروز نجابت و وقار معلم مانع دسترسی او
به حق و حقوق و یا انجام واقعی رسالت اوست. در قبال خودباختگی
می خواهم بگویم ما دچار شغل باختگی شده ایم اما شرایط هر دو
یکی است. در واقع بعد انقلاب عدم اعتماد نظام سیاسی در انتقال
مفاهیم به دانش آموزان ، باعث شده است که معلمی را چنان در هم
بکوبند که او فرصت آزادی عمل و گفتار خود را در کلاس درس از
دست بدهد.
بی نهایت زیاد است و ترس از همین قدرت ، به محصور نگه داشته
شدن معلمان انجامیده شده است. برای همین دبیران پرورشی خلق
شده اند تا نماینده ی نظام سیاسی در مدارس باشند. معلمان زیادی از
آنان می ترسند و این ترس یعنی حاکمیت سکوت.
بنده از ناله ی معلمان فقط برای معاش زندگی ناخرسندم. بلی اوضاع
زندگی ما خراب است ، چرایش ایجاب واقعیت ها نیست بلکه مصلحت هاست.
سپاس
من پاسخ خود را در جملات اولیه شما گرفتم که شما هم معتقد به آموزش های غیر مستقیم سیستم آموزشی کشورهستید
امیدوارم فرهنگیان محترم بدانند وظیفه ی سنگینی برعهده دارند واگربه این رویه ادامه دهند جامعه به سمت تباهی بیشتر خواهد رفت وفرهنگیان هم دربه وجودآمدن این تباهی ها سهیم هستند از امروز بهتر از دست ازخیلی کارها برداریم وخیلی از کارهای نکرده را انجام دهیم
موید باشید
براستی مثل نون شب واجبه تاسیس سازمان نظام معمی و پارلمان فرهنگیان و انجمن صنفی فراگیر و آزاد در نقد و اعتراص
ما معلمان و دبیران چرا نباید همانند دانش آموزان
تشکلی برای خود داشته باشیم که در چنین مواردی
بتوانیم قانونی تر و منسجم تر عرض اندام نمائیم؟
البته پاسخ مشخص است دانش آموزان را برای پذیرش نقش های سیاسی دارند آماده می کنند اما ما از این هدف عبور کرده ایم. تشکر
در یک فیلم سینمایی محصول روسیه دانش آموزان دوره ابتدایی
را با قطار اردو می بردند .یکی از دانش آموزان چاق پرخور به
دنبال تنقلات ایستگاه گم شده بود و همه او را صدا کرده دنبالش
بودند تا این که او را در حال خوردن کمی دورتر از محل سوار
شدن پیدا کردند و او گفت : آقا بچه ها گم شده اند !!!!!
حال جناب وزیر و دو معاون ایشان تصور می کنند یک میلیون معلم
اشتباه می کنند و فقط خودشان در راس امور درست می اندیشند.
موضوع ظرفیت هاست. آن هم منطبق با استانداردهای جهانی نه
تنبلی معلمان.
دانش آموزان را با قطار اردو می بردند نه با اتوبوس
آن هم با آهنگری که رانندگی می کرده است!!!!
البته رضایت و حمایت هر فرد عاقل و بالغ از هر شخصیت اجتماعی و یا سیاسی گذشته و حال ، کاملا اختیاری است اما از لحاظ علم پژوهش چون شرایط زمان و مکان و تغییرات تمامی ابعاد آن با گذشت زمان بر روی هر متغییر اثری متفاوت می گذارد، لذا این مقایسه را صحیح و علمی نمی بینم. یک متغییر را در دو فاصله زمانی متفاوت نمی توانیم یکسان ارزیابی کنیم. لذا ترجیح می دهم بجای چنین ارزشگذاریهایی، در ایجاد فرهنگ مقبول تر بکوشیم. تشکر
بهترین طریق برای افزایش حقوق تعیین کف حقوق از بالای خط فقر و افزایش آن هم زمان با سنوات خدمت فرد تا 30 سال خدمت اوست. یک بار برای همیشه می بایست این مرز مشخص شود . بدین طریق از میزان تورم نیز به مرور کاسته خواهد شد.
و گرنه افزایش سالانه حقوق هم ما را به شرایط مطلوب نخواهد رساند و هم بر شدت تورم خواهد افزود. یعنی سیستم پرداخت حقوق در جامعه ما فقط سرمایه بر است بدون افزایش سطح تولید. و این روال سطح توقعات نامعقول را می افزاید. هر جامعه ای فقط در سایه تولید و ایجاد اشتغال رشد و توسعه می یابند نه با در جا زدن.
ناشناس محترم ،
افزایش حقوق بدون افزایش تولید در جامعه یعنی
پس انداز منفی و یا تبعیت از فرمول تک محصولی.
برای افزایش حقوق ، اشتغال زیر 30 درصد جمعیت یک جامعه نمی تواند پاسخگو باشد. رابطۀ اقتصادی طی شده توسط تمامی کشورهای پیشرفته ( نه تک محصول ) به ترتیب عبارت است از :
افزایش سطح پس انداز - افزایش سطح سرمایه گذاری - افزایش سطح تولید - افزایش سطح اشتغال - افزایش رفاه = رشد و توسعه اقتصادی
اساس فعالیت هر جامعه ای را نظریه ها می سازد. این که جامعه ما خودمدار است و از نگرش سیستمی فاصله زیادی دارد لذا پرداختن به تئوری ها و نظریه ها ، دور از ذهن و عقل است، نتیجۀ شرایط تب دار جامعه هست.
تعادل اقتصادی با رابطۀ معکوس بین قیمت و تقاضا و رابطۀ مستقیم بین قیمت و عرضه ، مشخص می شود نه اراده و یا خواست فلان مقام .
ما چون همین قوانین برخاسته از تئوری ها را ندید می گیریم اندرخم یک کوچۀ پیچ در پیچ گیر افتاده ایم.
اگر تعادل اقتصادی برقرار گردد تورم حاصل شرایط محدود و خاصی از زمان است نه پدیده ای 40 ساله . طی 40 سال ما هنوز درگیر تورم هستیم چون از رابطه های منطقی اقتصادی به دور مانده ایم.
این ماده 125قانون خدمات کشوری هستش
اگه بخوایم با قانون گزینشی برخورد کنیم بحث یک چیز دیگس.
اگه یادتون بیاد دولت آقای احمدی نژاد سالهای 87-88 به صورت اختیاری به هر کارمند به عنوان عیدی آخر سال یک سکه بهار آزادی دادند. اگه قرار باشه امسال با توجه به تورم این دولت هم همین کار رو بکنه عیدی هر فرد 4 میلیون میشه نه نهایتا یک میلیون. حالا که این کارا رو نکردن آیا تونستن جلوی تورم رو بگیرن؟ من دارم مثال عینی میزنم. ما به این تو ریاضی مثال نقض میگیم
دارید مختارید ، اما ایشان هرگز سکه ای نداده اند. ما
که نگرفته ایم .
مسبب تورم فقط ما معلمان نیستیم . حال که استاد ریاضیات
هستید منصفانه قضاوت کنید بدون افزایش تولید که عامل
ایجاد درآمد است چگونه فقط با افزایش حقوق و عیدی ،
رفاه ایجاد کنیم ؟
بنده مخالف افزایش حقوق نیستم اما توقعات ام به
تناسب واقعیت هاست . لابد چون ریاضی خوب می دانید
پاسخ دودو تا را هم می دانید ؟
سال 87 شاغل بودم باز می گویم سکه ای داده نشده و
اگر می گویید اختیاری برای عید داده شده ، این برای
آقای احمدی نژاد امتیاز ممتاز محسوب نمی شود خودتان
می گویید بجای عیدی و اختیاری داده شده است. اما در دهه
هفتاد به طور ویژه از آقای رفسنجانی به عنوان پاداش سکه
دریافت کرده ایم اگر اشتباه نکنم. باز همکاران یاری کنند.
مشکل فعلی ما دریافت سکه نیست. عدم تعادل اقتصادی
مشکل اصلی جامعه است. من فقط قصد دارم درست ببینیم
و فقط معلمان را نبینیم. اوضاع کشور هم مهم است و وظیفه
ما معلمان درست اندیشی است تا فرهنگ سازی شود.
از افزایش ساعت آقای فانی اطلاع ندارم چون زمان ایشان
بازنشسته شدم. مشخص نکردیدافزایش در دوره ابتدایی و یا متوسطه؟
در مورد زمان آموزش نظرم را اگر مایل هستید بدانید به یادداشت:
" زنگ کلاس زده شد معلمم کجایی ؟ " اینجانب مراجعه کنید. تشکر
چرا 24 ساعت تدریس تعیین گردیده است ؟ اگر غیر از این است چرا بعد 20 سال خدمت ،ساعت تدریس یک دبیر به 20 ساعت تقلیل می یابد؟ پس دلایل و بایدها بررسی و قانون اعمال شده است.
یک معلم برای اضافه تدریس یا شغل دوم خودش مجبور است اما یک نظام آموزشی از این امر، اثرات تخریبی جبران ناپذیری را متحمل می شود. در این بین فقط سلامتی خود فرد فرهنگی آسیب نمی بیند ، در این بین فقط حق دانش آموز برای داشتن یک دبیر خوش اخلاق و با روحیه از بین نمی رود ، بلکه خانواده و روابط خانوادگی ، او هم متزلزل می شود.
اما در مورد اینکه فرمودید افزایش حقوق باعث افزایش تورم می شود شاید در یک اقتصاد سالم اینگونه باشد ولی در اقتصاد بیمار کشورمان حتی اگر حقوق معلمان نصف هم شود باز نقدینگی وبه تبع آن تورم افزایش می یابد چون خزانه ی بانک مرکزی توسط نجومی بگیران و عزیزان و آشنایان مسئولان که وامهای هزار میلیاردی می گیرند سوراخ شده است و از این دو طریق ( حقوق های نجومی و وامهای میلیاردی) مرتبا نقدینگی در حال افزایش است
وجود تورم ربطی به افزایش حقوق ندارد این گفته برای استثمار بی بضاعتان است
جناب آقای درویشی دقت کنید در نظراتم عرض کردم ، قرار نیست حقوق من نصف شود تا تورم خاموش شود چون تنها دلیل تورم ،افزایش 10 درصد و یا بیشتر حقوق من نیست. عرض کردم دولت موظف است یک بار برای همیشه کف حقوق بالای خط فقر را برای کارمندان و یا دیگر شاغلان ، تعیین کند و بر اساس افزایش سنوات خدمت ، اتومات حقوق فرد شاغل افزایش یابد. همان ارائه گروه شغلی هر 4 سال قبل از انقلاب و دو دهۀ اول انقلاب مناسب بود.
ادامه دارد.....
سوء تفاهم نشود بنده مخالف افزایش حقوق نیستم ، روند افزایش صحیح نیست.
جناب آقای شهاب ،
کاش با احسنت و بارک ا... گویی من و شما کل سیستم
ادارۀ جامعه متحول می شد. مختارید هر نظری را منطبق
نظرتان هست تأیید و یا رد نمائید. اما اصل اساسی اقتصاد کشور است. در نظرات بالا توضیح دادم در صورت ناکافی بودن باز در خدمت هستم.
ساختاراقتصادی وسیاسی تاکید می کنم ساختارسیاسی درکشور مادچاراشکالات فراوان است که درجامعه تورم وبیکاری وجود دارد این مشکل را نباید به نقدینگی وافزایش حقوق کارمندان ربط داد نقدینگی بسیار خوب است اگربه سمت تولید محصول مناسب وتولیددانش وفناوری هدایت شود نه به سمت مصرف گرایی زیاد تجمل گرایی خرید سکه ارز
آقای درویشی خوب اشاره کرده اند واین مایه ی مباهات است چون تفکر های ناب جامعه ای مرفه ومترقی می سازند
بیشتر از این موضوع را نمی شکافم
اگرهمین نقدینگی که به آن اشاره کرده اید به سمت دانشگاه وآ.پ هدایت شودنه تنها تورم زا نیست بلکه کاهنده ی تورم خواهد بود
جناب درویشی این طرح دیری
نخواهد گذشت اجباری خواهد
شد. در ضمن ظاهرا زیاد هم
مخالف طرح به نظر نمی رسید؟
پرداخت اجاره بانک ها از سود سپرده های مردم 20 - 30 میلیون تومان یا ساخت ساختمان بانک ها آن هم در طبقات بیشمار. سپرده گذاری برای چه امری صورت می گیرد ؟ سرمایه گذاری در فعالیت اقتصادی اعم از صنعت ، معدن ، کشاورزی و به قول شما آموزش.
جناب درویشی بزرگوار،
نظام پرداخت ها در جامعه ما اگر عادلانه بود که شاهد این همه مشکلات اقتصادی نبودیم. در تاریخ هیچ کشوری
سابقۀ 40 سال تداوم انواع تورم را سراغ ندارم.
افزایش حقوق کارمندان کشوری و لشکری و یا کارگران و....... هم معلول تورم است هم علت تورم.
بازگشت داروگر، جهان و تولیپرس به مدار تولید
مدیرکل حمایت از مشاغل و بیمه بیکاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از آغاز به کار سه واحد مشکل دار داروگر، تولیپرس و روغن جهان بعد از توقف یکی دو ماهه خبر داد.
اولین کارخانه تولید لوازم خانگی با نام «ارج» تعطیل شد.
کارخانه قند ورامین هم تعطیل شد.
تعطیلی بیش از ۱۷ کارخانه کاشی و سرامیک در کشور
دومینوی تعطیلی کارخانههای نساجی
تعطیلی شرکت داروگر با سابقه ۹۰ ساله
کد خبر 708748
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۳۹۶ -
آری، جایش و جایت خالی؛ ای در پناه متعالی
جناب آقای پورسلیمان،
از نقش بی بدیل حضرتعالی برای برقراری ارتباط
با همکاران تقدیر و تشکر می نمایم و برای زحمت
ایجاد شده پوزش می طلبم.
برایتان آرزوی سربلندی و توفیق افزون دارم. سپاس
خانم امامی
از لطف شما سپاسگزارم .
امید که عقلانیت و گفت و گو بحشی از فرهنگ شفاهی و عامه ایران شود .
پایدار باشید .
برخی از همکاران چگونه از متن استنباط کردند نمی دانم اما بنده مخالف افزایش حقوق نیستم. برعکس ،معتقدم دولت باید کف و سقف حقوق کارمندان را به طور یکسان و هماهنگ، تعیین نماید و برای افزایش انگیزه ها پس از هر 4 سال خدمت ، حدی قابل توجه به حقوق آنان اضافه نماید تا پایان خدمت آن کارمند فرا رسد. کف باید بالای خط فقر باشد.
چندگانگی پرداخت ها و افزایش نامکفی و بیمارگونۀ سالانه حقوق نه پاسخگوی نیازهای شاغلان است و نه نفعی برای اقتصاد کشور دارد.
تعجب می کنم چگونه به افزایش 10 درصدی حقوق راضی می شوید در حالی که به طور معجزه آسایی
همیشه هنگام این پرداختها نرخ تورم یک دفعه کاهش می یابد!!!
فقط نظام آموزشی نیست که نیازمند تحولات اساسی است ، مشکلات نظام اقتصادی بسیار بیشتر است.
شکوفایی نظام آموزشی در سایۀ نظام اقتصادی پویا و مستقل ممکن می گردد.
دقیقا موافقم . اتفاقا توقعات میلیاردی از زمانی در جامعه
ما عادی گشت که دریافتی فوتبالیست ها میلیاردی شد. بعد
آن داشتن میلیارد پدیده ای عادی شد. در حالی که خیلی ها
حتی نمی دانستند چند صفر دارد.
معاش متناسب با تلاش در این جامعه باید نهادین گردد.
سخن همه ما نسبتا یکی است فقط الفبای طرح آن متفاوت
است و به قولی هر کدام از زاویه ای خاص اندام فیل را دیده
و تشریح می کنیم. سپاس و عزت زیاد.
بنده با سواد نصفه و ناقص خود
معتقدم که افزایش نقدینگی بدون
افزایش تولید یعنی افزایش تورم.
حال دویست هزار تومان من و یا
میلیاردهای خواص.
اگر سطح تولید افزایش یابد درآمد سرانه یعنی سهم من و شما نیزاز درآمد
جامعه افزایش می یابد. در چنین
جامعه ای رضایت و رفاه حاکم
می گردد و گر نه فقر و تضاد طبقاتی
بیداد خواهد کرد.
خود سود بانکی افزاینده نقدینگی
است در تمامی کشورهای پیشرفته
اشتغال کامل دارند. اما ما دوام نیاورده
و تا 24 درصد هم سود می دهیم
چون بیکاری بیداد می کند، تولید
پاسخگوی جمعیت نیست، چون
منافع اقلیت مانع منافع اکثریت
است. تنها کلید رهایی هر ملتی تولید
و اشتغال است.
فله ای و نه فلعی!!
و یا عدم تطابق فعل و فاعل پوزش می طلبم. بیشتر با
تلفن همراه نوشته ام و دوست ندارم غلط نویسی روندی
عادی گردد. امیدوارم عذرم را هر چند غیرموجه بپزیرید.
سپاسگزارم.
فله ای و نه فلعی!!
هر چند همه معلمی را راحت ترین و پر تعطیل ترین شغل می شناسند ، اما فرساینده و از بین برندۀ توانایی ها و سلامتی آنان است. استانداردی برای تدریس وجود دارد و با بخار معده و یا دل بخواهی نمی توان آن را کم و یا زیاد کرد.
در راه خدا شهید نخواهید شد در راه معلمی شهید خواهید شد اما شما را برای این مقام ، قابل خواهند دید؟