صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه رسانه/

انتشار پوستر مجله تایم در مورد زندگی معلمان در آمریکا واکنش های متفاوت و البته فراوانی را برانگیخته است.

« صدای معلم » به نقل از این مجله معتبر تاکنون داستان دو تن از زندگی این معلمان را به همراه نظرات به صورت کامل منتشر کرده است .

نامه زیر توسط یکی از فرهنگیان برای صدای معلم ارسال گردیده است .

منتشرشده در یادداشت
چهارشنبه, 28 شهریور 1397 16:35

بهترین مردم معلم می شوند!

عبدالله رئیسی رتبه دوم کنکور علوم انسانی و ورود به حرفه معلمی

گاهی  اسامی شخص یا جایی  به طور ناگهانی رسانه ای می شوند. شبیه اسم شهرستان «سراوان» که در این چند روز سرآمد اخبار علمی و فرهنگی کشور شد. 

راستی سراوان کجاست؟

همین قدر می دانیم که خیلی دور است. جایی که نقطه صفر مرزی است.جایی که بی آبی بر سر مردمی آبرومند بیداد می کند. جایی که  در روستاهایش ،  فقر حکومت می کند. جایی که مردم باورشان شده باید در محرومیت بمانند. جایی که انتظار خبرتازه ای نباید داشته باشند. جایی که همگی اهل تسنن هستند.  جایی که قتلگاه چهارده مرزبان ایرانی است که چند سال قبل توسط تروریست ها کشته شدند. جایی که ... و اما تا آنجا که به موضوع این نوشتار مربوط می شود، جایی است که یک مدرسه شبانه روزی به نام شهید مطهری دارد که امسال در کنکور سراسری خوش درخشید.

عبدالله رئیسی رتبه دوم کنکور علوم انسانی و ورود به حرفه معلمی

مدرسه ای که  30 دانش ‌آموز آن رتبه‌های زیر هزار ، چهار نفر رتبه زیر صد، سه نفررتبه دو رقمی و یک نفر رتبه تک رقمی را کسب کردند. جایی که نفر دوم کنکور کشور از آنجاست و او عبدالله است. نمونه ی یک پسر روستایی اهل حجب و حیایی که حتی راحت نمی تواند حرف بزند. پسری  از روستایی بسیار دور از شهر سروان و نزدیک مرز . پسری که پیشتر به دلیل نداشتن لوازم‌التحریر یک سال مدرسه نرفته است و در طول دوران دانش آموزی ،هم کار کرده و هم درس خوانده است. زنگ هشداری هم برای مشاوران و مربیان و اولیایی شد که به دانش آموزان، رشته های معلمی را اولویت های آخر انتخاب رشته توصیه می کنند.

پسری که مجبور بوده بیش از صد کیلومتر از خانه تا مدرسه شبانه روزی را گز کند و بعد برای کم کردن هزینه رفت و آمد، بیشتر در کنج خوابگاه و دور خانواده بماند و برای آینده اش نقشه بریزد. موفقیتی که عبداله کسب کرد ، یک دهن کجی به آقازاده‌ هایی بود که به خاطر ژن خوبشان از آدم و عالم طلبکارند.

بعد از کار او، دیگر هرچه بچه سفیر سابق و جدید ایران در هیچ کشوری جرئت نخواهد کرد در فضای مجازی خودش را بزرگ جلوه دهد و دیگران هم لازم نیست بزرگترش کنند. دیگر منظور شعر سعدی را هر دانش آموزی واقعا درک خواهد کرد که چرا نشان آدمیت نمی تواند همین لباس زیبا و بیان شیوا و سرمایه بالا باشد.
 اما نفر دوم کنکور شدن عبداله، تمام داستان نیست. او ناخواسته فقط به آقا زاده ها دهن کجی نکرده است که خواب و خیال تمام بچه هایی که برای رشته های پزشکی و مهندسی و حقوق سر و دست می شکند را هم آشفته کرده است.

درست در همین روزهایی که برخی از دانشگاه های مطرح کشور برای او و امثال او فرش قرمز پهن کرده اند و در اوج حیرت و تعجب بسیاری، رشته عربی تربیت معلم را برگزیده است. اگر چه این انتخاب به خودش مربوط است اما از همین الان تحلیل و تفسیر های زیادی روی آن شده است. مثلا گفتند برای فرار از آینده نامعلوم شغلی دیگر رشته ها، به معلمی با اندک حقوق اجتماعی و مالی پناه آورده است.

یا گفتند لعنت به نظام آموزشی که نمی تواند دانش آموزش را چنان تربیت کند که به حداقل ها راضی نشود. یا گفتند بنا بر تقسیم بندی های بیهوده نژادی و زبانی و مذهبی است که چنین دانش آموزی نمی تواند شانس خودش را در مراکز دور از آبادی اش تمرین کند. یا گفتند الهی خانه فقر خراب شود که  بچه های محروم هر چه می کشند از دست اوست و ...

اما در اوج این همه نقد و نظرها، او خیلی زود توضیح داد که منطقه محل زندگی اش از نظر امکانات آموزشی و تعداد افراد باسواد وضعیت خوبی ندارد و او از مدت‌ها قبل تصمیم گرفته که با انتخاب رشته معلمی به همشهریان و اهالی روستایی که در آن به دنیا آمده‌، کمک کند.اکنون برای همین است که وفاداری او به منطقه و مردمش، رشک برانگیز شده است. در واقع او با این کارش، به اندازه سال ها کار مسئولین مدعی اجرای سیاست های محرومیت زدایی، تلاش کرده است.
 کار عبدالله ، دستاورد دیگری هم داشت و آن گلی بود که بر سر معلمان زد و در باغ نظام آموزشی کاشت.

عبدالله رئیسی رتبه دوم کنکور علوم انسانی و ورود به حرفه معلمی

او خواسته و ناخواسته در احیای جایگاه معلمی گام برداشت. به جماعت دلشده و نگران معلمان،امیدی دوباره داد. هم موجبات افزایش رضایت شغلی معلمان را فراهم کرد و ارج و ارزش شغل معلمی را بهتر و بیشتر به تماشا گذاشت.

زنگ هشداری هم برای مشاوران و مربیان و اولیایی شد که به دانش آموزان، رشته های معلمی را اولویت های آخر انتخاب رشته توصیه می کنند. به همین ترتیب، زنگ خطری هم در گوش نظام آموزشی به صدا در آورد. این که  بچه ها را بیشتر درک کنید و دست کم نگیرید. این که در این بیداد بی عدالتی اجتماعی، لااقل اجرای عدالت آموزشی در مناطق دور افتاده، فراموشتان نشود. این که جمعیت زیاد معلمان را زیادی تصورنکنید. این که  تقاضای تساوی در پرداخت دستمزد معلمان با سایر کارمندان، نه حرف و شعار که پشتوانه دارد و نمونه آن همین انتخاب عبداله است که می توانست در هر رشته و دانشگاه دیگری باشد، این که معلمان نیز واقعا همان امکان و استعداد پزشکان و مهندسان  را داشته اند اما نخواسته اند یا برخی عوامل پیدا و پنهان نگذاشته اند و ...

نقطه، سرخط!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت
چهارشنبه, 28 شهریور 1397 15:37

نخود سیاهی به نام "طرح رتبه بندی" !

نخود سیاه رتبه بندی معلمان
 
نکاتی دلسوزانه خطاب به همکاران فرهنگی   
 
▫️«به جای بطحایی، وزیر آموزش و پرورش هر اسمی را بنشانیم، نمی تواند با طرح رتبه بندی مشکل معیشت آموزگاران را درست کند»
 
  این همه سال که آموزگاران از تنگ عیشی و تنگ دستی به جان آمده و می نالند، یک بار از خودمان نپرسیدم چرا با وجود این همه اعتراضات، نتوانسته ایم راه به جایی ببریم!؟
 
افزایش قابل ملاحظه ی حقوق فرهنگیان نیازمند به منابع مالی بسیار بالاست که حتی دولتهای ممالک مترقی هم نمی توانند این منابع مالی را تامین نمایند .
 
شوربختانه، آموزگاران ما در مقابل این ادله، بلافاصله ارقام نجومی کمک به لبنان، عراق، فلسطین سوریه و افزایش حقوق سایر کارمندان دولت را پیش می کشند و با همین استدلال، حکم به ارتداد وزیر آموزش و پرورش می دهند؛ حال آن که غافلند جناب بطحایی هیچ کاره است!
 
 
وزیر، بدون پشتوانه فرهنگیان، مانند هلو در گلوی عطش زده ی کاسبان  سیاسی فرو می رود، به بهانه «عدم اجرای طرح رتبه بندی» او را به مجلس می برند وزیر هم از ترس استیضاح، بله قربان گوی نماینده ای می شود که می خواهد در پشت پرده ی سیاست، به مهره چینی نیروهای خود برای پیروزی در انتخابات دست زند.
 
 آنچه را که این همه سال از دست داده ایم، داشته های وزارت عریض و طویل آموزش و پرورش است.
نخود سیاه رتبه بندی معلمان
 
از امکانات آموزشی گرفته تا ابنیه ها و زمینهای متروک، از سود هزاران میلیاردی موسسات آموزشی گرفته  تا دهها زمینه های مساعد و مناسبی که می تواند بسیاری از مشکلات معیشتی از جمله خانه دار شدن فرهنگیان را سر و سامان دهد.
 
در این مجال به عنوان مصداق به ذکر دو نمونه متفاوت اشاره می کنم: 
 
وزارت آموزش و پرورش، چهل هکتار زمین، با بهترین چشم انداز مناظر کوه و جنگل و دریا، یادگار « هویدا » در شمال ایران -نوشهر- دارد. بدون هیچ اغراق، این زمین، پاره ای از تن بهشت است و در بهترین نقطه از تفریح گاه های شمال ایران قرار دارد.
چرا ما از جناب بطحایی نخواهیم با جذب سرمایه، از طریق فراخوان فرهنگیان، صندوق ذخیره، دولت و سرمایه گذار، این مکان را تفریح گاه فرهنگیان بسازد تا آموزگاران ما فراغت سفرشان را در کلاسهای درس نخوابند!!؟
 
 دردآور است بگویم :
۵ هکتار از این زمین، اکنون با فرصت طلبی عده ای به وزارت آموزش عالی برای احداث دانشکده فنی واگذار می شود!
چرا فرهنگیان ما حاضر نیستند از  شندر غاز اضافه حقوق بگذرند اما با شنیدن این اخبار نگران کننده بی تفاوتند !؟
چرا فرهنگیان ما به جای تقابل با وزیر، درخواست واگذاری مدارس متروکه برای تهیه مسکن را ندارند !؟
 
املاکی که هرکدام شان در بهترین نقاط شهرها و تهران واقع شده است و اخیرا بسیاری از این املاک به سرمایه گذاران به بهای ناچیز واگذار می شود!؟
 
نخود سیاه رتبه بندی معلمان
 
 نیاز نیست نمایندگان دلسوز ما، هرکدام با نطق های چند دقیقه ای کلیپ درست کنند تا اموزگاران ساده دل را بفریبند!
این نمایندگان بهتر است با تهیه قوانین، زمینه ی واگذاری زمینهای بلااستفاده را به فرهنگیان میسر سازند!؟ 
 
طرح استخدام فرزندان بازنشسته آموزش و پرورش از جمله ده ها زمینه ی مساعد دیگر هست که فرهنگیان ما از آن غافلند و سالهاست دنبال نخود سیاه «طرح رتبه بندی» هستند .
 
به گمان راقم این سطور، بطحایی تنها وزیری است که با حمایت فرهنگیان می تواند راه نرفته دیگران را با حمایت همه جانبه ما آموزگاران طی نماید.
 
همکاران عزیز به هوش بیائیم و او را قربانی بازیهای فریبنده کسانی نسازیم که تظاهر به خدمتگزاری ما فرهنگیان ساده دل و ساده فهم دارند!
 
مهرافزون

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
منتشرشده در یادداشت
چهارشنبه, 28 شهریور 1397 09:29

پرسش مهری خدمت آقای رئیس جمهور ؟!

پرسش مهر 97

می خواهم در اوج نومیدی و سیاهی ، مهر ماه را سمبل شروع سال تحصیلی کشورم را توصیف کنم. مرا برای این همه بدبینی ، مذمت ننمائید که چنین سرد و بی روح نگاشتن ، حاصل ناکارآمدی سالها غفلت مسئولان آموزش و پرورش کشور است. آموزش و پرورش تکه ترمه ای گردیده است از جهیزیه دخترکان ، یادگار پدر و مادر از دست رفته در صندوقچۀ خاطره ها.

گفتیم و گفتیم. کردیم و کردیم . باز به اول مهری دیگر رسیدیم. مهربانی ماه مهر از تارو پود مدارس ما رخت برکنده است. لذت روز اول مدرسه مزۀ تلخی به خود گرفته است. دیگر ماه مهر و بازگشایی مدارس آهنگ خش خش زیبایی پاها بر روی برگ های زرد و قرمز و نارنجی فصل پائیز را در هوا نمی پیچاند.

دیگر برای خرید کیف و کفش و لباس تازه و حتی مداد و پاک کن و تراش و دفتر نیز ذوق هیجانی کودکان به هوا نمی پرد. گرانی فغان حتی کودکان را نیز به صدا در آورده است . ذوق ها منجمد ، هیجان ها مستتر ، گویی مردگانی زنده در کوچه و پس کوچه های شهرها در تلاطم تهیه مایحتاج بازگشایی مدارس در آمد و شد هستند.

پرسش مهر 97

پیکر آرزوهای خوش کودکی برای روز اول مدرسه درهم شکسته ، معلمان بدتر از دانش آموزان ، عزای شروعی دیگر گرفته اند. همه از گرانی سخن می گویند گویی کسی دلش به حال رؤیاهای دختران و پسرانی که از دو سالگی عشق به مدرسه رفتن داشته اند ، نمی سوزد. آنگاه که پشت سر خواهر یا برادر محصل خود ساعت ها می گریست که من هم می خواهم بروم مدرسه. پدر از لیست خرید نوشته شدۀ مادر، یک به یک خودکار بدست شروع می کند به خط زدن ، این لازم نیست ، این باشد بعد ارزانی ، فعلا دلار و سکه خیلی گران است ، پول نیست ! دخترم تو کیف خواهرت را بر می داری . یا پسرم مگر در قدیم با یک کش یک متری کتاب و دفتر را به هم نمی بستند ، نگران نباش هر روز خودم این کار را برایت می کنم و برگشتنی مداد و پاک کن را هم می گذاری در جیب شلوارت ، مواظب باش گم نکنی پول ندارم !

دست تمامی دست اندرکاران دولت درد نکند که دنیای آرزوها و رؤیاهای کودکان را نیز بر باد هوا دادند. مگر گرانی فقط برای من معلم یا کارگر است که دندان به جگر بگذارم و تحمل کنم کُشتن هوس لذت را ؟ شما دنیای پاک و پرنشاط کودکی را کُشته اید.



جناب رئیس جمهور،

برای کودک 6 – 7 ساله نه ساز و برگ برجام مربوط است نه بلوا و آشوب بازار. مگر هر کس چند بار کلاس اول می رود؟ چند بار 7 ساله می گردد ؟ شما تمامی دنیای آرزوهای کودک امروز را برای رئیس جمهور فردای کشور در هم شکسته اید. شما کودکی را از کودکان گرفته اید و در جام شوکران تشنجات اقتصادی - سیاسی محبوس کرده اید و معلمان را نیز در زنجیر بی بهرگی و بی نصیبی حق و حقوق خود ، محصور ساخته اید.!

انتظار دارید آنان با کدامین قوا یا انرژی و امید سال تحصیلی امسال را شروع نمایند؟ معلمان در خلاء برخورداری انسانی از امکانات جهان هستی ، نومیدتر از هر سال ، بدترین دوران خدمت خود را سپری می سازند. آنان نیز دیگر خاطرات خوش دوران خدمت خود را برای فرزندان و نوه هایشان تعریف نخواهند کرد ، چون چنین خاطراتی در سایۀ بی توجهی شما اصلا زائیده نمی شود. همه چیز در نطفه خفه گردیده است.

پرسش مهر 97

جناب وزیر آموزش و پرورش ، تصور نکنید طی سال تحصیلی آینده معجزه ای به وجود خواهد آمد این را با انتخاب معاونان جدید از دایرۀ بستۀ موجود ،اثبات کردید

راستی چه بلایی بر سر نظام آموزشی کشورمان آمده است که ترنّم سرود آن نوحه ای است برای مصیبتی دیگر. باز این چه نوحه و چه عزایی دیگر است؟ امیدواری به بازسازی یا اصلاح یا تحول نظام آموزشی در باور ما معلمان کالبدی بی روح است که از سرزندگی فرسنگ ها فاصله دارد.

من معلم نیز امروز اول مهر ، بهره ای بیشتر از کودکان دلمردۀ بی نصیب از لوازم التحریر یا مانتو و یونیفورم مدرسه ندارم. من معلم هم شرمندۀ فرزند مدرسه رُوی خود هستم . حداقل می توانستید دهه آخر شهریور با تقدیم بستۀ حمایتی درخور برای معلمان ، از آنان پشتیبانی کنید، تا هم هوس و اشتیاق کودکان خود را به نیکی پاسخ دهند و هم خودشان با تهیه لباسی نو ، جملۀ تکراری دانش آموزان را اول مهری شاهد نمی شدند اَه باز با این کت و شلوار یا مانتو اومده ،خدایا !

رهاشدگی معلم ، دانش آموز ، نظام آموزشی و ....هزار درد بی درد که خبر از فراموش شدگی این وزارتخانه در هئیت دولت می دهد. تصور نکنید طی سال تحصیلی آینده معجزه ای به وجود خواهد آمد این را با انتخاب معاونان جدید از دایرۀ بستۀ موجود ،اثبات کردید.

شما به غیر از خودتان به هیچ کس اعتماد ندارید و ما هم به شما برای اصلاحات آموزشی اعتماد نداریم . شرط اعتماد ، اصل تفاهم متقابل است که در بین ما و شما حاکم نیست. شما هنوز بی ولی نعمت ماندن ما معلمان را باور نکرده اید.



رئیس جمهور و وزیر آموزش و پرورش محترم ،

مستدعی است پرسش مهر امسال را که همانند شعار سال ، در آن از عمل و پیگیری خبری نیست و در همان عنوان شعار باقی می ماند ، از دانش آموزان و فرهنگیان به طور جداگانه بپرسید که :

از دانش آموزان : " جایگاه و منزلت معلم خود را در مدرسه و اجتماع ، توصیف نمائید ."
از فرهنگیان : " جایگاه و منزلت خود را نسبت به سایر مشاغل چگونه ارزیابی می کنید و سرمنشأ تحول نظام آموزشی را نام ببرید ."

مهری دیگر ما شاهدان زندۀ نامهربانی های دولت مردان به گِل نشستیم تا در اوج نومیدی ، به ترنّم آهنگ آموزش بپردازیم. نمی دانم وجدان یا سوز و عشق ، ما معلمان را امسال نیز چون هر سال در روغن سوزی خود مستحیل خواهد ساخت و یا روغن سوزی امسال مرا از انجام شرح وظایف باز خواهد داشت؟ صبر و مقاومت کوه از آنِ مادران بود ، شکر خدا در سایۀ بی همتی و بی توجهی شما مسئولان دامنگیر ما معلمان نیز گردید. اما تا کی و تا کجا ؟ خدا داند. ما معلمان گوی آتشین هستیم پس ....


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت
گروه گزارش/
در خبری که پرتال وزارت آموزش و پرورش از سوی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش منتشر کرده است گفته شده است که به استناد ماده 85 و 105 قانون خدمات کشوری، کسانی که خدمت تمام‌ وقت یا نیمه‌ وقت داشته باشند، باید به استناد اولین حکم رسمی آن‌ها محاسبات کسورات بازنشستگی انجام گیرد .
این در حالی است که در حال حاضر این محاسبه در مورد نیروهای حق التدریس تمام وقت بر اساس 9 درصد آخرین حکم کارگزینی و درباره نیروهای حق التدریس پاره وقت بر اساس 5 / 22 درصد مبلغ 000/ 350 / 10 ریال صورت می گیرد و البته هر سال بر اساس نرخ تورم تغییر می کند .
« صدای معلم » در این مورد نظر خودش را به صورت تحلیلی و مبسوط بیان کرده است . ( این جا )
 
بازگشت سختی کار و محاسبه کسورات بازنشستگی حق التدریس ها
 
همچنین صدای معلم در نشست رسانه ای که در نمایشگاه ارائه دستاوردهای وزارت آموزش و پرورش و در دبیرستان البرز برگزار گردید اعتراض شدید خود را نسبت به کاهش فوق العاده سختی کار معلمان اعلام کرده بود . ( این جا )
« علی الهیار ترکمن » در حال حاضر و در حالی بازگشت سختی کار معلمان را به تصویب شورای توسعه مدیریت احاله داده است که در نشست رسانه ای عنوان کرده بود که مستشاری 1 و 3 دیوان محاسبات کشور رای به حذف آن داده است .

 بازگشت سختی کار و محاسبه کسورات بازنشستگی حق التدریس ها

علی الهیار ترکمن، معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش‌ و پرورش در مصاحبه با خبرنگار این مرکز از تحقق سه وعده این وزارتخانه در مورد؛ بازگشت امتیاز سختی کار به احکام حقوقی، حل مشکل سنوات حق‌التدریس در بازنشستگی، تسویه پاداش پایان خدمت فرهنگیان بازنشسته سال 96 خبر داد و افزود: اعلام این اخبار و کارهایی که در آموزش‌ و پرورش انجام می‌شود صرفاً باهدف گزارش دهی به جامعه فرهنگیان کشور است تا معلمان عزیز در جریان فعالیت‌های در حوزه‌های مختلف این وزارتخانه قرار گیرند و فرهنگیان در جریان باشند که در راستای بهبود وضع معیشت معلمان چه تلاش‌هایی صورت گرفته است.

 

تسویه پاداش پایان خدمت فرهنگیان بازنشسته سال 96

علی الهیار ترکمن با اشاره به اینکه تأمین اعتبار موردنیاز برای پرداخت پاداش پایان خدمت سال 1396 یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های وزارت آموزش‌ و پرورش بوده است و با تلاش‌های انجام‌شده و مذاکرات متعدد با سازمان مدیریت توانستیم برای پرداخت‌ این پاداش‌ها تا پایان نیمه اول سال 97 به توافق برسیم.

وی با اشاره به وعده پرداخت پاداش پایان خدمت فرهنگیان تا آخر تابستان و در سه قسط در ماه‌های تیر، مرداد و شهریور اظهار کرد: وزارت آموزش‌ و پرورش با مساعدت و همراهی سازمان مدیریت و پشتیبانی در تخصیص اعتبار و ابلاغ به خزانه‌داری کل و مساعدت خزانه‌داری کل در تهیه این مبلغ و واریز آن به‌حساب آموزش‌ و پرورش توانست به وعده‌ای که به بازنشستگان فرهنگی سال 96 در پرداخت این پاداش داده بود، عمل نماید.

الهیار مبلغ کل پاداش پایان خدمت فرهنگیان را 3 هزار 420 میلیارد تومان اعلام و مطرح کرد: دوازده استان قسط آخر پاداش را پرداخت کرده‌اند و بقیه استان‌ها هم در حال پرداخت هستند.

 

حل مشکل محاسبه سنوات حق‌التدریس در بازنشستگی فرهنگیان

علی الهیارترکمن در مورد محاسبه سنوات بازنشستگی نیروهای حق‌التدریس و یا کسانی که قبل از استخدام در آموزش‌ و پرورش سوابق بیمه‌ای داشته‌اند، گفت: معلمانی که از ابتدا در استخدام آموزش‌ و پرورش نبوده‌اند و سوابقی قبل از رسمی یا پیمانی شدن در آموزش‌ و پرورش به‌صورت دیگری (مانند سربازان، حق‌التدریس‌های نیمه‌وقت و تمام‌وقت، یا در دستگاه دیگری مشغول به کار بودند و ...) و بعد از این سوابق به استخدام آموزش‌ و پرورش (به‌صورت رسمی یا پیمانی) آمده‌اند مشکلاتی در لحاظ شدن سوابق خود داشته اند و آموزش‌ و پرورش سنوات این افراد را با توجه به قوانین موجود، در حکم کارگزینی لحاظ کرده است. زمانی که این افراد با سی سال سابقه خدمت قصد بازنشسته شدن دارند، سازمان بازنشستگی کشوری جهت لحاظ سنوات بازنشستگی، سوابق قبل از استخدام این افراد در آموزش‌ و پرورش را با آخرین حکم کارگزینی محاسبه می‌کند و مبلغ بزرگی را جهت احتساب این سنوات مطالبه می‌کند. با توجه به اینکه سنوات سی سال خدمت این افراد تمام‌شده، چاره‌ای جز پرداخت این مبلغ نخواهند داشت و بخش بزرگی از پاداش بازنشستگی خود را برای این مطالبه باید به سازمان بازنشستگی کشوری پرداخت کنند.

الهیار ترکمن افزود: به استناد ماده 85 قانون مدیریت خدمات کشوری، هر مستخدم دولت که سنوات غیررسمی داشته باشد و بعد از مدتی به مستخدم رسمی یا پیمانی دولت تبدیل شود، می‌تواند سنوات دوران غیررسمی‌اش را منتقل کرده و ملاک پرداخت کسورات بازنشستگی این سنوات، بر اساس اولین حکم رسمی کارگزینی‌اش خواهد بود.

به‌عنوان‌ مثال اگر فردی در سال 70 اولین حکم رسمی‌اش را گرفته باشد و قبل از سال هفتاد، 4 سال سنوات غیررسمی داشته باشد و این چهار سال در حکم کارگزینی آموزش‌ و پرورش لحاظ شده باشد، در سال 96 سی سال سنوات خدمتش پایان می‌یابد و می‌تواند بازنشسته شود. اگر این فرد در طول بیست‌ و شش سال گذشته حق بازنشستگی آن 4 سال را پرداخت نکرده باشد، باید این مبلغ را بر اساس اولین حکم رسمی کارگزینی که در سال 70 برایش صادرشده، پرداخت کند.

اخیراً سازمان بازنشستگی این قانون را اعمال نکرده و تفسیر دیگری از قانون انجام داد و محاسبه سنوات بازنشستگی را بر اساس آخرین حکم کارگزینی (برای امسال سال 96) محاسبه می‌کند که مبلغ موردمحاسبه بسیار بالا می‌شود و بخشی بزرگی از پاداش بازنشستگی برای تسویه حساب به صندوق بازنشستگی باید پرداخت شود.

معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی گفت: این موضوع موجب نگرانی وزارت آموزش و پروش از جمله وزیر محترم بوده است و باعث گردید تا ایشان در این مورد چند نوبت در هیئت دولت صحبت نماید و با وزیر رفاه چند نوبت گفت و گو داشته باشد، همچنین جلسات مختلفی با سازمان بازنشستگی کشوری درباره این موضوع برگزار شد. نهایتاً خروجی این جلسات و پیگیری‌ها منجر شد تا استعلامی از سازمان امور استخدامی شود که در پاسخ به این استعلام گفته شد، به استناد ماده 85 و 105 قانون خدمات کشوری، کسانی که خدمت تمام‌ وقت یا نیمه‌وقت داشته باشند، باید به استناد اولین حکم رسمی آن‌ها محاسبات کسورات بازنشستگی انجام گیرد.

وی گفت هرچند سازمان امور استخدامی و اداری این استعلام را ارائه داد، اما سازمان بازنشستگی کشوری از انجام آن خودداری می‌کرد و همچنان فرهنگیانی که سابقه حق‌التدریس داشتند با مشکل احتساب سنوات حق‌التدریس خود مواجه بودند.

الهیار در ادامه افزود با مذاکراتی که تا شهریورماه سال جاری انجام شد، این سازمان بر اساس استنادات قانونی مجاب به محاسبه سنوات بازنشستگی بر اساس ماده 85 و 105 قانون خدمات کشوری شد و این مشکل برای همکاران ما که در آستانه بازنشستگی هستند و مشکل پرداخت مبالغ زیادی که بعضاً ممکن بود شامل بخش عمده‌ای از پاداش پایان خدمتشان را شامل گردد، حل‌شده است.

معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی گفت: اجرای این قوانین بر عهده سازمان بازنشستگی است و افراد پس از پایان خدمت شان در دستگاه مربوطه به سازمان بازنشستگی کشور ارجاع می‌شوند تا حکم بازنشستگی آنان صادر شود و حقوق بازنشستگی‌شان جاری شود و دیگر در اختیار وزارت آموزش‌ و پرورش نیست. ما این موضوع را برای عدم تضعیف حقوق همکارانمان پیگیری کردیم و تا زمانی که همگی همکاران ما احکام بازنشستگی‌شان صادر شود، پیگیر هستیم و اجازه نمی‌دهیم حق‌وحقوق همکارانمان در این زمینه تضعیف گردد.

 

بازگشت امتیاز سختی کار به احکام حقوقی فرهنگیان

معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی با اشاره به موضوع سختی کار در احکام حقوقی فرهنگیان گفت: در یک برهه‌ای از زمان به علت تغییر ساختار سازمان برنامه‌ و بودجه، بند مربوط به‌سختی کار دو بار در احکام فرهنگیان درج شد از آنجاکه این موضوع مجوزهای لازم و قانونی را نداشت از سوی مراجع قانونی ذی‌ربط، آموزش‌ و پرورش برای حذف این بند از فیش‌های حقوقی تحت‌ فشار قرار گرفت و پس از طی مراحل قانونی حذف آن در این دوره اتفاق افتاد.

وی ادامه داد: در پی حذف این بند که در ابتدای امسال رخ داد تلاش‌هایی با دو رویکرد برقراری امتیاز بند مذکور و قانونی و دائمی کردن آن صورت گرفت که خوشبختانه شورای توسعه مدیریت افزایش امتیاز برای سختی کار را مصوب کرد.

الهیار از آغاز صدور احکام جدید فرهنگیان با احتساب سختی کار خبر داد و تصریح کرد: زمان برقراری بند مذکور در احکام کارگزینی از اول فروردین است لذا معوقات 6 ماهه اول سال هم‌زمان با حقوق مهرماه پرداخت می‌شود.

مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش‌ و پرورش

گروه اخبار/
مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی گفت: دبیرستان پسرانه احسان، واقع در ناحیه چهار تبریز با رای دادگاه منحل شده است .

انحلال یک مدرسه در تبریز

جعفر پاشایی ضمن تایید خبر مبنی بر انحلال مدرسه‌ی غیرانتفاعی احسان در ناحیه ۴ تبریز، اظهار کرد: طی سه سال گذشته، پرونده این مدرسه از سوی دستگاه‌های امنیتی کشور پیگیری می‌شد که در نهایت طبق مستندات با رای صادرشده از سوی دادگاه منحل شد.

وی با بیان این‌که مدرسه‌ی مذکور غیردولتی بود و دانش آموزان پس از انحلال آن به سایر مدارس تحت نظر آموزش و پرورش استان مراجعه کردند، افزود: ظرفیت تمامی مدارس نواحی پنج گانه تبریز برای ثبت نام دانش آموزان فراهم شده و تاکنون اکثر دانش آموزان، پرونده‌های خود را از این مدرسه اخذ کرده و در سایر مدارس آموزش و پرورش ثبت نام کردند.

پاشایی افزود: توضیح و تشریح جزئیات و ریز مسائل این موضوع را صلاح نمی‌دانیم. ( ایسنا )
انتهای پیام

عاشورا و فرهنگ مطالبه گری

گردش ایام، ورق خوردن برگ‌های تقویم و رسیدن به روزهای نینوایی اولین ماه از سال قمری، بیرق‌های عزا و مادرانی که طفل شیرخوار در آغوش فشرده و ناله بر گلو دارند، بار دیگر شوری به دل‌ها انداخته و نوای محتشم را بر زبان جاری ساخته:


باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است


شاید بتوان گفت محرم فرصتی است برای همگان؛ همه از نیکان و بدان؛ آنان که فرصت محرم را گوشزد می‌کنند و آنان که آن‌ را دستمایه‌ای برای منحرف کردن فکر و دل مردم از اصل ماجرا قرار داده‌اند، اما شکی نیست:


این مدعیان در طلبش بی‌خبرانند
آن‌را که خبر شد خبری باز نیامد


محرم با گره‌خوردن به نام امام حسین علیه‌السلام شرف یافته و سرمایه همیشگی و زوال‌ناپذیر برای شیعیان و آزادگان عالم شده است. الگو و سرمشقی که همواره در کارزارهای حق و باطل، شجاعت در دل‌ها زاده و شاخ و برگ باورها را به ایمان آراسته است.


گویی ندایی در گوش جان فریاد می‌کند که ای خفته در مرداب روزمرگی‌های تاریک! هوشیار و بیدار شو که عاشورا از راه رسید تا بار دیگر پیام‌های اسوه آزادگی را فریاد کند و بگوید که شکم‌بارگی از حرام مانع از تاثیر سخن حق بر دل‌ها می‌شود؛ هشدار! آمده است تا یادآوری کند که هرگز زیر بار ذلت نروید، حتی اگر خود را تنها و اسیر در میان دیو و ددها بیابید.

آمده است تا بار دیگر رسم زندگی بیاموزد؛ آنچه مقاتل و برگ برگ تاریخ از رفتار حضرت عشق با خانواده و دوستان خود حتی در بحبوحه کارزار منتقل می‌کند، جز محبت و صبر و نیکی نیست و در کنار آن، بازهم این حضرت عشق است که حتی دشمنان را با گفتاری نرم و مهرآگین دعوت به صلاح می‌کند. در این میان آزاده‌ای چون حر از عمق جان آن‌را می‌شنود و می‌رود تا اولین جانی باشد که نثار محبوب می‌شود. ولی دریغ از دل‌هایی که دیدند و شنیدند، اما جان نگرفتند...

بازهم حضرت عشق از پا ننشست و تا آخرین لحظه برای آنان نیز جز نیکی نخواست، به حدی که دشمنان یاغی را که در بحرانی‌ترین لحظات قصد هجوم به خیام عشق را کرده بودند، به آزادگی دعوت کرد؛ گویی از دین آنان ناامید شده بود که فرمود: «ای پیروان شیطان! اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌هراسید، در دنیای‌تان آزاده باشید و... تا من زنده هستم به خیمه‌ها حمله نکنید.»  


نوری در تاریک‌ترین و ظلمانی‌ترین لحظات تابید تا دل‌های زنگار گرفته را روشن سازد؛ اما دریغ! شکم‌هایی که از حرام پر شده بود، آن نور را دید و صلاح را فهمید، اما میل به روشنی نکرد؛ چنان که به نقل از مقاتل، یکی از جانیان بعد از شهادت حضرت عشق، به خود می‌بالید و با مباهات می‌گفت: «منم كه كشتم آن پيشوا و زعيمي را كه در زير حجاب عصمت خدايي مستور و از لغزش‌ها مصون بود. من كسي را كشتم كه بهترين مردم از جهت مادر و پدر بود.»


و حسین(ع) همان پیشوای صبوری‌ست که در سخت‌ترین شرایط نه از مهروزری به خانواده غفلت می‌کند و نه از ارشاد دشمنان جاهل دست می‌کشد، بلکه در آن هنگامه شهدا را نیز درمی‌یابد و با شهادت عزیزانش آیه‌ای از سوره مبارکه احزاب را زمزمه می‌کند: «از مومنان مردانی هستند که آنچه را با خدا بر سر آن پیمان بستند، به مرحله صدق درآوردند، پس برخی از آن‌ها به عهد خویش وفا کردند (شهید شدند) و برخی از آنان انتظار می‌کشند و هیچ تغییری (در پیمان خود) ندادند.»


اما شاید امروز فرصت آن باشد که به آینه عاشورا بنگریم و چهره خود را در آن نمایان ببینیم! تکلیفمان را با خود روشن کنیم که در کجا قرار گرفته‌ایم و چه می‌کنیم... آیا چشم و گوشمان آنقدر بینا و شنواست که حق را دریابد و آیا سفره‌هایمان آنقدر پاک و حلال است که نور حق راهمان را روشن سازد و ندای آن در جان و دلمان موثر شود یا اگر کربلایی باشد و یار یاری بخواهد، «ضلالت» انتخاب ما خواهد بود؟!


باور دارم که ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین علیه‌السلام ندایی برای درخواست کمک نبود، بلکه در نهایت دلسوزی فریاد می‌کرد که چه کسی می‌خواهد یاری‌اش کنم؛ بیاید و در سایه مهر و معرفتم آرام گیرد...

عاشورا و فرهنگ مطالبه گری

حسینا!

امروز دل‌های بیقرارمان ندایت را شنیده و دست یاری به‌سویت دراز کرده است تا یاری از تو بجوید... این ماییم که بار دیگر آمده‌ایم تا عذر تقصیر بخواهیم و بگوییم که ما را دریاب!


و ای خدای مهربان و مقصود عاشقان! ما را دریاب تا اشک بر حسین(ع) که از بدو تولد با جاری شدن از گونه مادر و آمیختن با شیره جانش، روزی ما شده، امروز هم آب کری باشد برای مصفا کردن دل‌هایمان و عزاداری بر حضرت عشق، دری بگشاید بر عالم معرفتش و حاصل محرم برای ما توشه‌ای باشد برای رسیدن به سرمنزل مقصود.
با گریه بر حسین به معراج می‌رویم
این ارث مادریست دمادم رسیده است...

مردم نو


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

اطلاعیه محمدرضا سیفی دستیار دکتر رضوان حکیم زاده به مناسبت آغاز سال تحصیلی

اطلاعیه مهم

با تسلیت تاسوعای حسینی و یادآوری خاطره ابوالفضل العباس، وفادارترین انسانی که تاریخ نامش را جاودانه کرد و با آرزوی قبولی تمام عزاداری های شما عزیزان، به اطلاع می رساند:

 مراسم رسمی آغاز سال تحصیلی جدید در روز شنبه ۳۱ شهریور برای نوآموزان پیش دبستانی و دانش آموزان کلاس اول همزمان با سالروز شهادت امام سجاد علیه السلام در سراسر کشور برگزار می شود.


براساس توصیه معاون وزیر آموزش و پرورش، مدیران مدارس موظفند با توجه به تقارن ایام سوگواری، ضمن رعایت شعائر مذهبی و حفظ حرمت ایام محرم، از به کار بردن واژه جشن خودداری نموده و نیز مدت زمان اجرای مراسم کمتر از یک ساعت باشد تا نونهالان عزیز و خانواده آنان خسته نشوند.

 هدف از اجرای این برنامه رسمیت بخشیدن به سال تحصیلی جدید، آشنایی نوآموزان پیش دبستانی و دانش آموزان کلاس اول با دبستان و نیز حفظ، تکریم و عزت بخشی به"مدرسه حسینی" و "مکتب حسینی" است.

 همان گونه قبلا نیز اطلاع رسانی شد هیچ گونه تغییری در زمان شروع مدارس به وجود نیامده و دبستان ها مانند گذشته از سی یکم شهریور دایر است.

  این مراسم معنوی و رسمی در شهر تهران راس ساعت ۸ صبح در دبستان پسرانه شهید امیری کیا واقع در خیابان۱۷ شهریور، خیابان پرورش، بعداز گوته (دروازه دولاب) با حضور وزیر آموزش و پرورش، معاون آموزش ابتدایی وزیر، مدیران کل و جمعی از مسوولان برگزار می شود.

با تشکر
محمدرضاسیفی
 - دستیار دکتر رضوان حکیم زاده

کانال میزچوبی

گروه گزارش/

هشدار صدای معلم به وزارت آموزش و پرورش در مورد حذف گروه های آموزشی

بر اساس مصوبه ای که در سال 94 به تایید شورای عالی آموزش و پرورش و به امضای وزیر آموزش و پرورش و رئیس جمهور و بر اساس مفاد سند تحول بنیادین رسیده است ؛  تاکنون گزارشی در مورد وضعیت اجرای «  آیین نامه گروه های آموزشی و تربیتی » از سوی مرجع ذی ربط یعنی وزارت آموزش و پرورش منتشر نشده است .

از نظر ما ، حتی  در مورد مهم ترین بخش این آیین نامه که ماده 5 آن است و انتخاب سرگروه های آموزشی توسط خود معلمان و در یک فرآیند انتخاب آزاد صورت می گیرد از سوی وزارت آموزش و پرورش کوتاهی شده و مسیر انحراف را پیموده است .

هر چند عملکرد نادرست ، ناقص و غیراثربخش  بسیاری از این گروه های آموزشی که حتی قادر به یک ارتباط گیری ساده با معلمان در یک حوزه محدود نبوده اند موجب گردیده است تا اهدافی که برای این گروه های علمی و تخصصی تدوین شده اند تحقق پیدا نکند و متاسفانه جایگاهی برای گروه های آموزشی به عنوان " نهاد منتخب معلمان " تعریف و تبیین نگردد .

گزارش ها و اخبار رسیده به « صدای معلم » حاکی از آن است با توجه به کمبود شدید معلم و سونامی بازنشستگی قرار است تا معلمان شاغل در  گروه های آموزشی به مدارس رفته و اگر نیرویی مازاد بود در گروه های آموزشی ادامه کار دهد .

اگر چه این موضوع به صورت مکتوب و یا مستند به مناطق و یا نواحی ارسال نشده است اما این اقدام نانوشته ؛  ته مانده کیفیت آموزشی را در این نظام آموزشی ناکارآمد مورد تهدید جدی قرار داده و امید به اصلاحات و تحول آموزشی را از بین خواهد برد .

« صدای معلم » به جد از وزیر آموزش و پرورش انتظار دارد تا نسبت به این موضوع  بی تفاوت نبوده و نسبت به اجرای بی کم و کاست « آیین نامه گروه های آموزشی و تربیتی » اهتمام جدی داشته باشد .

ذکر این نکته مهم و راهبردی است که حتی عملکرد ضعیف این نهادها نمی تواند بهانه ای برای حذف تدریجی آن ها باشد .

« صدای معلم » از آقای بطحایی می خواهد تا در کنار ارسال لایحه رتبه بندی معلمان به هیات دولت و مجلس که البته انتقادات جدی بر آن وارد است نسبت به تاسیس منطقی و جامع " سازمان نظام معلمی " که از اهم برنامه وزیر آموزش و پرورش در هنگام اخذ رای اعتماد در مجلس شورای اسلامی بوده است اقدام جدی به عمل آورد .

اصلاحات در نظام آموزشی با همراهی " معلمان " امکان پذیر است و حفاظت و پاسداشت از نهادهای منتخب معلمان نخستین گام برای " جلب اعتماد " و گشودن "  امید " برای تحقق این مهم است .

پایان گزارش/

منتشرشده در گفت و شنود

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور