به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ، در لایحه بودجه سال 98 کشور ، بودجه ای که دولت برای جمعیت هلال احمر در سال 98 پیش بینی کرده ، رقمی حدود یک هزار و 519 میلیارد تومان است .این در حالی ست که طبق لایحه تقدیم شده به مجلس، بودجه مصوب هلال احمر در سال گذشته ، 147 میلیارد تومان بوده است. یعنی بودجه پیشنهادی این نهاد در سال جاری بیش از ده برابر افزایش یافته است.
دولت در لایحه بودجه سال 98 ، بودجه ای را هم به عنوان کمک به کمیته امداد امام خمینی (ره ) پیش بینی کرده ، که رقمی معادل 5 هزار و 406 میلیارد و 995 میلیون و 100 هزار تومان است که نسبت به بودجه مصوب سال گذشته با چهار هزار و 814 میلیارد و 50 میلیون تومان ، حدود 600 میلیارد افزایش را نشان می دهد.
در نتیجه کمیته امداد امداد خمینی (ره ) و هلال احمر سازمان های مردم نهاد نیستند که با کمک های مردمی اداره شوند پس چرا این گونه بین مردم جا می اندازیم، هر بار که اتفاقی می افتد به جای آنکه از بودجه مشخص برای این بخش ها تمام و کمال استفاده شود ، ارزش و کرامت مردم ایران زیر سوال برود و انواع صندوق ها در کوچه خیابان ها گذاشته شود و همچون گداها برای مردم مصیبت زده ، تکه پاره ارزاق و کمک مالی جمع آوری شود؟
چرا مجلس شورای اسلامی زمانی که بودجه برای این ارگان ها و دستگاه ها تعیین می کند ، به فکر حیثیت مردم ایران نیست؟
ایران کشور فقیری نیست که مردمش نتوانند از پس اتفاقات سربلند بیرون بیایند.مقاومت مردم در برابر قناعت اقتصادی انگار به حدی رسیده است که اگر در صف و هجمه جمعیت برای گرفتن مایحتاج روزانه خود نباشند ، از موقعیتی مهم برایشان کاسته می شود.
دنیای امروز بر پایه ی خدمات الکترونیک پیش می رود و دنیای توسعه یافته خریدشان را هم به صورت اینترنتی انجام می دهند ، آن وقت هنوز هر ایرانی باید کوپن دریافت کند؟
مسئولیت دولت و مجلس کجا می رود ، اگر مردم همه جا پابرهنه در میدان باشند؟
قبول که این کشور برای همه مردم ایران است ولی اگر این چنین است باید در همه زمینه ها باشد.
اگر زحمت می کشید و با سرانه های دولتی به سفرهای خارجه می روید لااقل کمی به تکلیف مهارت محوری بپردازید و خوبی های آنجا را ببینید و رنجی از بی کرامتی که در کشور برای مردمتان ساخته اید را از بین ببرید!
واقعا باید تاسف خورد که بعد از چهل سال هنوز دو تا صندوق در چهارراه ها گذاشته شود و برای مردم شمال کشور در یک صندوق و مردم غرب کشور در صندوقی دیگر کمک مالی جمع آوری شود.
برای چه لااقل در کمک کردن ، مردم را جدا می کنید؟
مگر برای شما فرق می کند که به کدام یک چگونه کمک کنید؟
این صندوق ها را جمع کنید و به جای این رفتار صحیح حرکت کنید.لایحه بودجه بدین جهت در مجلس مطرح می شود و قریب به سه ماه وقت نمایندگان محترم را می گیرد که زندگی آبرومندانه ای برای مردمی که احتمالا از خانواده های خود شما هم در میان آن ها هستند در زمان و وقت مناسب هزینه شود.
آقای لاریجانی ، نماینده مردم قم و رییس مجلس شورای اسلامی اگر حسب اتفاق می تواند به کنار مردم سیل زده برود و با چند کلمه ای آلام مردم را بیشتر یا کمتر کند، یک فرد نیست ، نماینده یک فکر است.او وقتی معتقد است که همین که سلامتید ، خوب است ، یعنی که تمام ذهنیت این نوع از مسئولان همین است. کمپین سلبیریتی ها باید به کمپین دعوت از دولت و مجلس برای حضور پیوسته در صحنه مبدل شود.
در این شرایط کسانی که وضع مالی خوبی داشته اند ، از این بحران به راحتی خارج می شوند و مردم کم بضاعتند که مجبورند از سر دست تنگی منتظر خیریه و سلبیریتی ها ، آن هم با کلی منت باید سرانه ملی خود را دریافت کنند.
دولت کوچک ، ملت مسئول
به جای پول جمع کردن سلبیریتی ها و افرادی که پول زیادی دارند و با یک شماره حساب دادن پول جمع می کنند تا چند سرپناه جزیی بسازند ، دولت و مجلس را به صحنه بکشانیم تا از سرمایه های کشور برای مردم خرج کنند.
ردپای بی کفایتی آموزش و پرورش در همه مکافات ها هست. ای آموزش و پرورش به هوش باش.
آموزش دهیم که پای هر صندوقی نباید رفت.
صندوق های رای با سایر صندوق ها فرق دارد.
باید مردم ما یاد بگیرند وقتی رای خود را به جماعتی می دهند که مسئول باشند ، نیاز نیست هر دو سه هفته ای اگر اتفاقی در کشور افتاد ،صندوق ببینند.
مجلس و دولت باید پاسخگوی مردم باشند.
بلاهای طبیعی برای همه مردم دنیاست.
عزت و ارجمندی مردم ما این نیست که مشت مشت برنج دریافت کنند و یا برای یک بطری آب یقه یکدیگر را بگیرند.
احسنت بر حرکت مردم گلستان که برای حفظ آبروی ایران و ایرانی به جای نشستن و دست دراز کردن ، به آسمان و دستانشان نگاه کردند.
کشاورز غیور این چنین گفت:
کشاورز زحمت کشیده گدا نیست.در زمان بحران اگر ارتش و نیروهای مسلح و هلال احمر و اورژانس و کمیته ی امداد در کشور پیشتاز نباشند باید چه کسانی جلودار باشند؟
وظیفه ای ست که خودمان و خودتان پذیرفتید.
تشریفاتی که ما در ایران داریم واقعا خسته کننده است.
برای کمک کردن هم منت می گذاریم. کلی از همدیگر باید تقدیر و تشکر کنیم که زمان از کف می رود.
مسئولین ما را باید با درشکه و جارچی و کلی دوربین و خبرنگار اینور اونور ببرند که اگر حرکت ساده ای را بر حسب عادت روزمره انجام دادند آن لحظه پررنگ دیده شود.
این کارهای شما به درد مملکت نمی خورد.
ناز و عشوه موقع اضطرار به کار نمی آید. باید این مواقع به ثانیه ها و دقیقه ها فکر کرد. بحران حقوق من معلم نیست که دو سال پرداخت نمی کنید و با وعده وعید آن را به شوخی می گیرید و دست آخر هم نمی دهید و می گویید می توانی بیا بگیر!این ها را اگر یادمان رفته ، یادآوری کنیم .
یک معلم باید دانش آموزان را با کمال میل دوست داشته باشد تا آموزشش به بار بنشیند.
یک پزشک باید ظرفیت درد و رنج را داشته باشد تا بتواند بیماران را درمان کند.
یک مهندس راه و ساختمان باید هر راهی که می سازد را مسیری برای رفت و آمد عزیزترین افراد خانواده خود بداند تا برای آن طراحی نمونه ای داشته باشد.
یک کشاورز باید برای نعمتی که می کارد ارزش قائل شود تا برکت محصولش بر سر سفره ها بنشیند.
یک مسئول باید مردم را عاشقانه دوست داشته باشد تا بتواند به آن ها خدمت کند.
قلبی که نمی تپد همان بهتر که زنده نباشد. اگر این مسئولین و مقامات مردم را نمی خواهند ، مردم هم نمی توانند آن ها را بخواهند.
هشتاد و پنج میلیون نفر که نمی توانند نابود شوند که ده هزار نفر پیروز باشند. بهتر است اگر این تعداد برای مردم سر و دست می شکنند پسندیده است به نفع هشتاد و پنج میلیون نفر کنار بروند.
اندیشیدن جرات می خواهد. حال این شما و این هم وجدان خودتان .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
به نظرم روابط بین مردم را دولت مختل می کند. برای همین مردم به دولت اعتماد نمی کنند. کمک های خود را به حساب کلباسی، علی دایی، علی کریمی، زیباکلام و .... می ریزند و دولت هم حساب اینا را مسدود می کند.
نکات ذکر شده به نوعی دردهایی هستند که تک تک ما بجای درمان خود ، در انتظار معجزه درمان ایستاده ایم...
حس وطن پرستی و نوع دوستی به شعار دادن نیست باید بپذیریم اگر وطن پرست و همنوع دوست هستیم باید کاری که انجام میدهیم را بر اساس وجدان و به بهترین شکل انجام دهیم ...
کننده کار تا ناظر همه و همه در این وضع دخیل هستیم...
در فضای مجازی بخشی از نظرات با حب و بغض ارائه میشود ولی نظرات درست را نباید گرفت بلکه باید تامل و تفکر نمود...خیلی ها عنوان میکنند چرا پل و جاده و زیر ساختهای اخیرا ساخته شده له انداز سازه های قدیمی مقاوم نیست؟
این سوال را باید پذیرفت و پاسخ درست آنرا که سخت هم نیست در ذهن سپرد اعلام کنیم و من بعد کار را درست انجام دهیم...
چرا هزینه میکنیم اما هزینه به بار نمی نشیند و براحتی از بین میرود؟؟
چرا...
اهل خرد که مسئولیت دارند باید این موارد را مورد بازبینی قرار دهند...
و بعد ناگهان اتفاقی میافتد که باعث میشود بایستیم
و به کلماتی مثل اگر و ای کاش فکر کنیم...
....
برای حل تمام معضلات با حوزه ی علمیه حتما یه قرارداد باید بسته شود.
مگر یک روحانی می تواند همه کاره باشد؟
با توجه به شاخصه هایی که فعلا در اولویت های دولت و مجلس قرار گرفته است، چنانچه نخواهند با مردم همراهی کنند ، مجبورند کنار بروند.
دموکراسی یعنی همین.اگر غیر این است پس دیکتاتوری ست.
قابل تامل بود قلمتون.... ای کاش مجلسیون و دولت درک می کردند....
دو سال است برای غرب کشور( سرپل ذهاب) بساط صندوق در خیابان های نقاط کشور پهن است درد آنجاست که سرپل ذهاب هنوز در چادر و کانکس ها به سر می برند
در این زمینه خود مردم باید هوشیار باشند و به برچیده شدن این صندوق ها کمک کنند.
تحریک احساسات باید در زمینه های دیگر باشد.
که از عادت کردن
فرار کردیم
و به فرار کردن عادت کردیم...
دولت و مجلس باید واقعیت را بگویند و واقعیت را عمل کنند.
اسیر جادو جنبل یه عده خرافه پرست نشوند.