گروه گزارش/
پس از گذشت بیش از 2 ماه از انتصاب سیدجواد حسینی به عنوان سرپرست وزارت آموزش و پرورش و به مناسبت روز خبرنگار نشستی با حضور خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش در اردوگاه منظریه ( شید باهنر ) تهران برگزار گردید .
علی رغم پیش بینی اصحاب رسانه این نشست به محلی برای گفت و گو و نیز انتقاد و گلایه خبرنگاران از وضعیت آموزش و پرورش تبدیل شد .
در ابتدای این نشست حسینی ضمن تبریک و گرامی داشت روز خبرنگار به همه حاضران گفت :
این نشست به منظور تکریم خبرنگاران ، اصحاب رسانه و به ویژه زحماتی که در طول سال و سال های مستمر در حوزه تعلیم و تربیت متقبل می شوند تشکیل شده است .
اما از فرصت استفاده می کنیم و این نشست را به نشست مرسوم با خبرنگاران تبدیل می کنیم .
به این معنا که دوستان هر کدام سوالی داشتند ، هر گونه انتقادی داشتند و هر گونه پیشنهادی داشتند با جان و دل می پذیریم و در حد توان خودمان پاسخ گوی آن ها خواهیم بود .
بنابراین شان اصلی جلسه تکریم خبرنگار و اصحاب رسانه و بعد از آن هم جلسه نشست خبری و پرسش و پاسخ با شما عزیزان خواهد بود .
در ابتدای صحبتم درباره 3 موضوع صحبت می کنم بعد هم در خدمت شما برای پاسخ به سوالات خواهیم بود .
یکی این که می خواهم در مورد خود خبرنگار در حوزه آموزش و پرورش مختصری عرض کنم .
دوم در مورد پروژه مهر و مجموعه اقداماتی که در مورد پروژه مهر بایستی انجام بدهیم و ان شاء الله بازگشایی خوب و پرشکوهی از مهر و مدارس شاهد باشیم توضیح دهم .
و سوم هم کمی در مورد رتبه بندی معلمان و مطالبات معلمان که از خبرنگاران می پرسند و شما هم از ماها می پرسید در جریان بگذارم .
در مبحث اول 17 مرداد ماه ؛ البته در این روز در لرستان بودم و در اسن استان از 25 خبرنگار در مراسم افتتاحیه سالن 1000 نفری که برای فرهنگیان خرم آباد افتتاح کردیم تقدیر به عمل آمد .
17 مرداد سالگرد شهادت شهید صارمی است و این روز خبرنگار در نظر گرفته شده است .
من از 3 منظر به بحث خبرنگاری نگاه می کنم .
منظر اول که عرض کردم بین خبرنگاران و معلمان یک وجه مشترک عمیقی وجود دارد . به این معنا که خبرنگاران و رسانه ها هم مانند معلمان رسولان آگاهی بخش جامعه هستند .
خبرنگاران و رسانه ها معلمان رشد افکار عمومی هستند .
خبرنگاران و رسانه ها با آگاهی بخشی درست نقش های رشد مدار و جامعه سالم را بیش از هر کس دیگری بردوش می کشند و از این منظر وجه مشترک خبرنگاران با معلمان که ارکان اساسی آبروبخش جامعه هستند برای ما بسیار قابل توجه هستند .
منظر دوم این که خبرنگاران بهترین حلقه واسط بین مردم و دولت هستند چون خبرنگار و اهل رسانه با واقع گرایی ، مساله محوری و روشنایی بخشی هم از ناحیه مردم و هم از ناحیه دولت و حاکمیت می توانند ایفای نقش کنند .
از یک سو سیاست های دولت ها و حاکمیت را به مردم و از دیگر سو رنج ها ، خواست ها ، نگرانی ها ، انتقادات و مشکلات مردم را به بهترین وجه به حاکمیت منتقل می کنند .
در این باره می توان گفت خبرنگاران هوش و گوش هم مردم و هم حاکمیت هستند .
لذا مهم ترین نقش را در کاهش شکاف دولت – ملت ؛ مهم ترین نقش را در افزایش سرمایه اجتماعی و مهم ترین نقش را به نظرم در حکمرانی خوب خبرنگاران و اصحاب رسانه ایفا می کنند .
منظر سوم این است که در آموزش و پرورش یکی از اساسی ترین کارهایی که ما باید هدف گذاری کنیم پیوند آموزش و پرورش با جامعه و دولت است و یکی از ارکانی که این پیوند را می تواند به خوبی موفق کند اصحاب رسانه و خبرنگاران هستند .
جامعه را باید نسبت به آموزش و پرورش حساس کنیم . مشارکت جامعه و اولیا و بخش خصوصی و عمومی و دولت را برانگیزانیم .
خبرنگاران می توانند چشم بینای جامعه و اولیا باشند . گوش شنوای مخاطبین و صاحب نظران باشند و برای انتقال هوش ادارکی جامعه به برنامه ریزان نظام تعلیم و تربیت باشند .
مجدد می گویم عامل اصلی پیوند صاحب نظران ، مردم و جامعه و اولیا به بدنه نظام تعلیم و تربیت می توانند باشند .
ما اگر خواسته باشیم مدارس و آموزش و پرورش باکیفیت داشته باشیم شک نکنید که باید مدارس را به جامعه و جامعه مان را به مدرسه تبدیل کنیم .
برای این که مدارس ما جامعه شود و جامعه ما مدرسه شود خبرنگاران و اصحاب رسانه بیشترین نقش را می توانند ایفا کنند اما وظیفه ما این است که ضمن آن که مقام خبرنگار و اصحاب رسانه را ارج می نهیم و پاس می داریم و ضمن آن که به آن ها دسته گل به عنوان تقدیر باید دهیم و قدرشان را بشناسیم ؛ قدرشناسی مهم تر برای خبرنگار آن است که زمینه اتصال آن ها را به همه ابعاد لایه های ارتباطی اتصالی سازان فراهم کنیم .
خبرنگاران این انتظار را از ما دارند همچنان که جامعه از خبرنگاران چنین اننظاری دارند سازمان هایی را شاهد باشند سازمان شیشه ای شکل نه سازمان های قالی شکل و یا کلبه ای شکل .
بهترین هدیه ما به خبرنگاران این است که سازمان مان را شیشه ای کنیم .
در همه لایه های اطلاعاتی آن ها را متصل کنیم و سهولت اطلاعات را برای آن ها تامین کنیم و ما این کار را خواهیم کرد .
به همین دلیل اولین اقدام من در وزارت آموزش و پرورش استقلال روابط عمومی و شورای اطلاع رسانی بود .
یک کاری که آن می تواند انجام دهد این اتصال شما را بهتر برقرار کند .
دومین کاری که کردیم به تمام مدیران کل و مدیران سازمانی ابلاغ کردیم به هیچ عنوان از رسانه و خبرنگاری حق شکایت و پی گیری های قضایی را نخواهید داشت . یکی دو مورد هم بود که آن را لغو کردیم .
بعد گفتیم یک کمیته ای در وزارت تشکیل بشود که اگر شما به خبرنگاری اعتراض دارید که اصلا نباید داشته باشید در آن کارگروه با روش " متقاعد سازی " و " مفاهمه " حل بشود و از پی گیری قضایی پرهیز کنید .
یک اشکالی که همیشه دولت مردان را تهدید می کند انتقاد خوب است اما سازنده اش !
شما هر انتقادی هم بکنید می گویند سازنده نیست !
ما اصلا می گوییم انتقاد خوب است ! نمی گوییم حتی سازنده اش !
بنابراین شما دائم به ما کاستی ها یمان را هدیه کنید .
ما از شما خواهش می کنیم تمام ناراستی های نظام تعلیم و تربیت را – کم هم نیستند – مرتب به ما گوشزد کنید . به جامعه گوشزد کنید .
همچنان بهترین هدیه ما به شما دسترسی شما به سطوح مختلف اطلاعات سازمانی است .
بهترین هدیه شما به ما هم روش کردن کاستی های ما در امر برنامه ریزی پیرامون بحث تعلیم و تربیت است که ما به شدت از آن استقبال می کنیم .
ادامه دارد
گروه اخبار/
گروهی از فرهنگیان که مدعی مدارک تحصیلی دانشگاهی هستند از فعالیت خود به عنوان نیروی خدماتی در مدارس گلایه دارند.موضوع تامین نیروی انسانی در آموزش و پرورش به معضلی جدی تبدیل شده است؛ از طرفی تعداد متقاضیان ورود به حرفه معلمی بالاست و از طرفی دیگر معلمان غیر رسمی این وزارتخانه برای تعیین تکلیف شرایط شان و ورود به کلاس درس دچار مشکل هستند.
از بلاتکلیفی استخدام و فعالیت معلمان حق التدریس و خرید خدمات آموزشی که بگذریم ، عدهای دیگر از فرهنگیان هم هستند که شرایط متفاوتتری نسبت به دو گروه ذکر شده دارند؛ افرادی که با حکم خدماتی در آموزش و پرورش به خدمت گرفته شدهاند، اما با وجود ارتقای مدرک تحصیلی همچنان به عنوان نیروهای خدماتی به فعالیت مشغولاند.
عدهای از این معلمان به دنبال تعیین تکلیف وضعیت فعالیت شان هستند و معتقدند در حالی که تعداد زیادی از معلمان آموزش و پرورش بازنشسته میشوند، کلاسهای درس برای آنکه خالی از معلم نباشند، از طریق نیروهای آزاد و طرح بستههای حمایتی اداره میشود و این در حالی است که نیروهای خدماتی در آموزش و پرورش فعالیت دارند که با مدرک کارشناسی ارشد و دکتری همچنان در بخشهای خدماتی مشغول به فعالیت بوده و تجربه حضور آنها در مدرسه بسیار بیشتر از نیروهای تازه وارد به مدارس در شرایط فعلی است.
این موضوع را با وجود سکوت آموزش و پرورش و عدم پاسخگویی از بهارستانیها پیگیری کردیم که در این مورد میرحمایت میرزاده سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اظهار کرد: سال گذشته مجلس برای تعیین تکلیف نیروهای آموزش و پرورش قانونی تصویب کرد که بر اساس این قانون گروههایی از معلمان که از نظر شرایط کاری بلاتکلیف بودند به استخدام آموزش و پرورش در میآیند؛ این نیروها شامل معلمان حق التدریس، آموزشیاران نهضت، مربیان پیش دبستانی و معلمان طرح خرید خدمات آموزشی هستند که طبق قانون باید شرایطی را اخذ کرده باشند تا بتوانند در آموزش و پرورش استخدام شوند.
وی تصریح کرد: با توجه به این قانون بعید میدانم قانون دیگری برای تعیین تکلیف نیروهای آموزش و پرورش تصویب شود و سایر گروهها باید از طریق وزارتخانه و دولت تعیین تکلیف شوند چرا که فعالیت آنها در حیطه فعالیتهای اجرایی آموزش و پرورش است بنابراین باید تصمیم گیری از سوی مسئولان مربوطه انجام شود.
میرزاده تاکید کرد: البته برای استخدام گروههایی که سال گذشته قانون تعیین تکلیف استخدام آنها را مصوب کردیم پیگیر اجرای کار هستیم هر چند که این موضوع، موضوع پیچیدهای است و نیاز به زمان دارد.
باشگاه خبرنگاران
۱- در خبرگزاری تسنیم گزارشی از مصاحبه با رتبههای برتر کنکور ۹۸ را میخواندم. نکتهای که تقریبا در میان مصاحبهها عمومیت داشت و برایم جالب بود، پایگاه اجتماعی و فرهنگی خانوادههای آنها و همینطور مدرسه محل تحصیل آنها بود.
یکی، پدرش عضو هیئت علمی و مادرش خانهدار، دیگری پدرش مهندس و مادرش پزشک و محل تحصیلش مدرسه استعدادهای درخشان فرزانگان امین، و دانشآموز اصفهانی هم در میان آنهاست که مادرش پزشک و پدرش دارای دکترای قارچ شناسی است. دانشآموز بیرجندی فارغ التحصیل مدرسه استعدادهای درخشان است و تسنیم از خانوادهاش چیزی ننوشته بود.
دانشآموز رشتی هم که در دبیرستان فرزانگان درس خوانده اذعان میکند که: "مدرسه ما از هر نظر فوقالعاده بود و هر زمان که نیاز به کمک داشتم، عوامل مدرسه کمک میکردند و البته برای هیچ دانشآموزی کم نگذاشتند و تبعیض قائل نشدند."
۲- آماری که از نتایج کنکور امسال در روزنامه فرهیختگان منتشر شد نشان میدهد: «بیش از ۷۰ درصد رتبههای برتر کنکور امسال در رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی دانشآموزان سمپاد (مدارس استعدادهای درخشان) هستند. سهم مدارس غیرانتفاعی ۱۴ درصد و نمونه دولتیها ۱۳ درصد است. ️۹۱ درصد نفرات برتر شهرستانی در مدارس سمپاد درس خواندهاند و تنها ۹ درصد آنان در مدارس غیرانتفاعی و دولتی تحصیل کردهاند.️ ۶۶ درصد دانشآموزان تهرانی که جزو نفرات برتر کنکور ۹۸ هستند در مدارس غیرانتفاعی و نمونه دولتی درس خواندهاند و ۳۳ درصد آنان دانشآموزان مدارس سمپاد هستند.»
این آمار، آماری بسیار تلخ و روایتگر افزایش روزافزون کالایی شدن ساحتهای مختلف زندگی از یکسو و افزایش روزافزون نابرابری در جامعه ما از سوی دیگر است.
مایکل سندل استاد فلسفه سیاسی دانشگاه هاروارد در کتاب "آنچه با پول نمیتوان خرید" از بازاری شدن همه ساحتهای زندگی انسان معاصر سخن میگوید؛ بازاری شدن عشق و احساسات، هدیه دادن، کسب افتخار، تفریحات و آموزش و...
و پس از طرح این پرسش که آیا چیزی را میتوان یافت که نتوان آنرا با پول خرید، پاسخ منفی میدهد؛ راه بهروزی مردم از پول میگذرد.
این چنین است که زیست جهان انسان معاصر که آموزش و پرورش هم جزوی از آن است به تعبیر یورگن هابرماس به استعمار نظام اجتماعیِ عقلانی معطوف به سود در میآید و به تدریج زندگی انسانی از معنا تهی شده و پول و قدرت به هدف تبدیل میشوند و قفسی آهنین، جهان حیاتی انسانها را دربر میگیرد.اما اگر همه ساحتها بازاری میشوند آیا حساسیت ما به همه آن ساحتها باید یکسان باشد؟ آیا بازاری شدن آموزش و پرورش همانقدر نگران کننده است که بازاری شدن تفریح و فراغت؟
سندل میگوید، به نابرابری فکر کنید، در جامعهای که همه چیزش قابل فروش باشد، زندگی برای افراد بیبضاعت سخت میشود، البته اگر با پول فقط بتوان قایق شخصی و تعطیلات آنچنانی خرید، نابرابری خیلی اهمیت ندارد، اما اگر بتوان با پول مراقبت پزشکی، خانه در محلهای امن، تغذیه مناسب، امکان تحصیل در مدارس نخبه پرور به جای مدارس ورشکسته را خرید، زمین تا آسمان فرق میکند که پول داشته باشی یا نداشته باشید.
۳- چرا باید نگران آمار صدر این نوشتار و بازاری شدن آموزش و پرورش باشیم؟
پیر بوردیو جامعهشناس شهیر فرانسوی که پژوهش جامعی را پیرامون نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی در فرانسه انجام داده است، از این سخن میگوید که چگونه مدرسه، به بازتولید نابرابری در جامعه کمک میکند؟
دانشآموزان، متعلق به خانوادههایی با پایگاه اجتماعی و سرمایه فرهنگی متفاوتی هستند و اینکه یک دانشآموز از موهبت خانوادهای با سرمایه فرهنگی غنی برخوردار باشد یا وابسته به یک طبقه فرودست و فاقد سرمایه فرهنگی همپای او باشد، بسیار در موفقیت تحصیلی او موثر است. در واقع در این نگاه، تفاوت در موفقت تحصیلی دانشآموزان، حاصل تفاوت در سرمایه فرهنگی خانوادههای آنهاست. اما به تعبیر بوردیو، طبقه فرادست، در فرایند خشونت نمادین، با تمسک به ایدئولوژی استعداد، این تفاوت در موفقیت را به تفاوت در استعداد و توانمندی ذاتی دانشآموزان ربط میدهد و نه تفاوت در پایگاه اجتماعی و سرمایه فرهنگی خانوادههای آنان. بدین ترتیب، دانشآموزان بورژوا، خود را بااستعدادتر از دانشآموزان دیگر میدانند و از طرفی بهدلیل پایگاه اجتماعی و فرهنگی خانوادههایشان، با فرهنگ حاکم بر مدرسه و دانشگاه نیز آشنایند و تحصیل برای آنان آسان است. تفاوت عادت وارهها و خصلت طبقاتی آنها (نحوه حضور و شرکت در مباحث کلاس و بیان و استدلال و درس خواندنشان) از دانشآموزان طبقات دیگر، به معلم و مدرسه هم این تمایز میان دانشآموز بااستعداد و بیاستعداد را القا میکند و مدرسه هم به چرخه مشروعیت بخشی و بازتولید نابرابری در جامعه میپیوندد.
جالبتر آنکه ما در کشور خودمان، مدارسی تحت عنوان "استعدادهای درخشان" راه انداختهایم. دانشآموزانِ عمدتا متعلق به خانوادههای با پایگاه اجتماعی و سرمایه فرهنگی بالاتر، به این مدارس راه مییابند. کیفیت این مدارس با مدارس دیگر نیز که اساسا قابل بحث کردن نیست. بعد، این دانشآموزان غالبا در کنکور پذیرفته میشوند و بهترین دانشگاهها را برمیگزینند و این چرخه، باز ادامه مییابد.
مدارس انتفاعی (اسماً غیرانتفاعی) هم که بهخوبی نمادی از کالاییشدن آموزش و پرورشاند. پول بیشتر، شانس موفقیت بیشتری را ایجاد میکند و به تعبیر مایکل سندل، راه بهروزی از پول میگذرد!
۴- برگردیم به نتایج اعلام شده.
این نتایج، یک هشدار جدی به جامعه ایرانی است. بازاری شدن همه ساحتهای زندگی و بازتولید روزافزون نابرابری، زیست جهان جامعه ایران را تهدید میکند. سیطره عقلانیت معطوف به سود بر زیست جهان، پیوندهای اجتماعی و انسانبودگیِ ما را به خطر میاندازد. در چنین جامعهای که حتی طرح ترافیکش به فروش میرسد، همدلی انسانی به تدریج رخت برمیکند، برادر به برادر رحم نمیکند، تقلب و کلاهبرداری فزونی مییابد و وضعیت آنومیک در جامعه، مولد آسیبهای اجتماعی روزافزون خواهد شد و در این میان افزوده شدن نظام آموزش و پرورش به چرخه بازتولید نابرابری و زندگی کالایی بسیار نگران کننده است. اینجا دیگر فقط بازتولید نابرابری نیست، بازتولید انسانهای تک ساحتیِ پول دوست و ناهمدل با هموطنان و همنوعان است که بعد از تحصیل در مدرسه، قرار است آیندهساز شوند، مدیر و رئیس و پزشک و فعال اقتصادی و سیاسی شوند.
باید فکری کرد!
کانال فرهنگ و توسعه
عليرغم گذر ِ زمان از وقوع حادثه دلخراش سيل ِ بهار 98، پرداختن به زواياي گوناگون آن جهت پيشگيري ، ضرورتي اجتناب ناپذير است .
هر چند ، توجه به چالش ِ شهرهای بي پناه در مقابل بلاياي طبيعي ، وظيفه هميشگي مسئولين ، نهاد هاي مدني ، رسانه ها ، آموزش و پرورش ، متخصصين ، شهروندان و ...مي باشد ولي زمان وقوع بحران و در بحبوحه امداد رساني ، تمرکز بر اصول اساسي و ريشه يابي چالش ها ممکن است به روند امداد رساني لطمه وارد کند لذا بررسي هاي کارشناسي و ريشه اي به آينده موکول مي شود !
اميد است اين گفت و گوي مجازي ، ياد آور ِ مسئوليت ها باشد ! تا مرور زمان و طرح موضوعات جديد ، موضوع مهم تاب آور نمودن شهر ها در برابر بلاياي طبيعي را به محاق نراند !
بخش نخست :
در مورد سيل نوروز 98 ، مطالب فراوان در رسانه ها بيان شده است :
گرمايش زمين ، کمک جهاني و منطقه اي ، حضور همسايگان جهت کمک به سيل زدگان و پيشگيري از گسترش سيل به کشورشان ، سد سازي هاي غير کارشناسي ، جاده سازي و توسعه خطوط راه آهن بدون کارشناسي لازم ، تخريب پوشش گياهي و نابودي جنگل ها و مراتع ، اجازه ساخت و ساز هاي بي رويه در بستر رودخانه ها ، هيچ ، باروري ابري وجود نداشته است . ورود به تر سالي و تغيير اقليم ، يک سال ِ تر نشانه خروج از خشکسالي نيست .
غيبت مسئولين ، بهره برداري سياسي و تخريب رقيب ، نقش چهره هاي سرشناس و نهادهاي مدني و محدويت هاي آنان ، تخريب غير منطقي و بي مورد جاده و خط راه آهن ، اگر مديريت صحيح باشد ، نياز نيست مديران وارد گل و لاي شوند ! مديريت بحران ، بحران مديريت بحران و... که قصد داشتم در اين باره ، نظرِ کارشناسان را به اطلاع شما خوانندگان فهيم و فرهيخته برسانم .
در اين رابطه مطالب بسياري از رسانه هاي گوناگون مطالعه کردم که دو موضوع مهم توجه ام را جلب نمود و تصميم گرفتم به جاي پرداختن به همه مطالب ِ فوق ، فقط به اين دو موضوع اشاره کنم .
موضوع اول : بحران مديريت بحران
روزنامه جمهوري اسلامي روز يک شنبه 25 فروردين 1398 در مقاله ي " خوزستان را مديريت کنيد " آورده است : ( 1 )
امتحان الهی با بارش بارانهای سیل آسا، به مردم و مسئولین کشور ما روی آورده است. علاوه بر استانهای گلستان، مازندران، ایلام و لرستان، اکنون استان پهناور و حاصل خیز خوزستان محل این امتحان الهی است.
همه باید از این امتحان سربلند بیرون بیایند، هم مردم و هم مسئولین.
در زمان مناسب باید کوتاهیهای گذشته مسئولین، که اگر با درایت و آینده نگری به وظایف ذاتی خود عمل کرده بودند، امروز خسارت سیل بسیار کمتر بود، به تفصیل مورد بررسی قرار گیرد.
نمایندگان مجلس هم، که امروز قرار است توضیحات چهار وزیر را در مورد حوادث و عوارض سیل اخیر بشنوند، باید به این سوال پاسخ بدهند که برای این قبیل حوادث چه قوانینی وضع کردهاند و در 20 روز تعطیلات نوروز 98 که مردم بسیاری از استانها در سیل دست و پا میزدند چند جلسه فوقالعاده برای این موضوع تشکیل دادهاند؟
اکنون مساله اول کشور، مدیریت بحران سیل در خوزستان است. این طور نیست که مردم و مسئولین، چه از خود خوزستان و چه از نقاط دیگر کشور، پای کار نباشند. این طور نیست که امکانات به اندازه کافی وجود نداشته باشد.
مشکل اصلی این است که نیروها و امکانات توسط فرماندهی واحدی که دارای تدبیر باشد مدیریت نمیشوند.
اقشار مختلف مردم، بسیج، سپاه، ارتش، نیروی انتظامی و مسئولان اجرائی، همه فعالانه مشغول کار هستند، اما هر کسی یا هر جمعی هرچه به ذهنش برسد انجام میدهد و چون انسجامی وجود ندارد، در بسیاری موارد کارهای تکراری صورت میگیرد و در مواردی هم آنچه باید انجام شود، صورت نمیگیرد.
فقدان مدیریت به قدری مشهود و آزاردهنده است که حتی تهیه غذا در مواردی بیش از اندازه نیاز است و در عین حال عدهای بیغذا میمانند! صدها روستا در محاصره سیل و یا در آب غوطهور هستند و اهالی آنها در مناطق مرتفعتر سرگردانند.
رساندن غذا و ملزومات اولیه زندگی به این خیل عظیم بیخانمان کاری مهم و حیاتی است. همه در تلاش هستند که این کار را انجام بدهند ولی به دلیل فقدان انسجام و مدیریت واحد، همچنان مشکلات باقی است. فقدان مدیریتی که این روزها در خوزستان و سایر مناطق سیل زده دیده میشود.
موضوع دوم و مهم تر : استاندار هاي پيشگيري و مواجهه با بحران چيست ؟
مي گويند :
هواپيما به دليل رعايت استاندارد هاي پرواز ، به ايمن ترين وسيله نقليه تبديل مي شود !
اميد است با رعايت استاندارد ها ، شهر ها و روستا هاي کشورمان ايمن شوند !
حقير پس از مطالعه مقاله ي " خوزستان را مديريت کنيد " در روزنامه جمهوري اسلامي ( 1 ) ، بي اختيار به ياد ِ پيام آگاه کننده ي شهردار مشهد ( 1386- 1392 ) ، سيد محمد پژمان افتادم که در مقدمه کتاب ِ " چگونه مي توان شهر ها را تاب آورتر نمود ؟ " مي گويد :
"اینجانب به عنوان شهردار شهر مقدس مشهد ضمن ابراز خرسندي از حضور در کمپین جهانی شهرهاي آماده ،اعلام می دارم مشارکت فردي و جمعی در پاسخ به این سوال که آیا من ایمن هستم ؟ (Am I safe ?) و آیا شهر من آماده است ؟ ( ? Is my city ready) شروع مي گردد و ادامه آن در زمینه مدیریت کاهش خطر پذیري بلایا (DRM)و حرکت به سویی که کلان شهر مشهد مقدس در منطقه و جهان به شهري تاب آور و الگوي جهانی (Role model for Risilient citiy) تبدیل شود،هدف نهایی کلیه مسئولان و دست اندرکاران این شهر می باشد ." ( 2 )
" به همین منظور اولین دفتر هماهنگی منطقه اي شهرهاي تاب آور ایران در مرداد ماه 1391 در مشهد افتتاح گردیده، تا ضمن ارائه تجربیات کلان شهر مشهد به عنوان اولین شهر ایرانی عضو کمپین جهانی شهرهاي تاب آور و آماده ، براي نخستین بار در جهان با ترجمه کتاب حاضر (چگونه می توان شهرها را تاب آور نمود ؟ ) به زبان فارسی ، نسبت به انتقال دانش و تجربیات، عضوگیري و آموزش به دیگر شهر هاي ایران و سایر کشورهاي فارسی زبان اقدام نمایند." ( 2 )
براي آشنايي با مطلب ارزشمند ِ اين کتاب ، گفت و گوي مجازي ذيل را تقديم خوانندگان عزيز و فرهيخته مي نمايم زيرا همان طور که قبلأ اشاره شد ، مي گويند :
هوا پيما به دليل رعايت استاندارد هاي پرواز، به ايمن ترين وسيله نقليه تبديل مي شود !
به اميد آنکه با رعايت استانداردها ، شهر ها و روستا هاي کشورمان ايمن شوند !
قطعأ ، با رعايت استانداردها ، مي توانيم شهرها را در مقابل بلاياي طبيعي تاب آورتر کنيم ! تا مردم در مواجهه با بلاياي طبيعي بي دفاع نباشند !
سئوال کننده :
پيام اصلي کتاب ِ چگونه می توان شهرها را تاب آور نمود ؟ چيست ؟ شهرها براي توسعه پايدار ، چه ويژگي بايد داشته باشند ؟
گفت و گو ادامه دارد.
منابع :
گروه استان ها و شهرستان ها/
« جعفر پاشایی » مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی از جمله مدیرانی است که در چند سال گذشته شکایت های متعددی را علیه معلمان منتقد و در محاکم قضایی انجام داده است .
گزارش این شکایت ها در صدای معلم منتشر گردیده است .
آخرین شکایت در این استان علیه صدای معلم در آموزش و پرورش بناب بود .
مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی هیچ گاه در مورد عملکرد خویش پاسخ گو نبوده است .
« صدای معلم » در زمان وزارت « سیدمحمد بطحایی » بارها و به کرات از همه " مدیران " در هر سطح و مقامی درخواست کرد تا آستانه تحمل و مسئولیت پذیری خویش را در برابر منتقدان ارتقاء داده و به جای شکایت و کشاندن معلمان منتقد و رسانه های مستقل به محاکم قضایی در برابر عملکرد خویش پاسخ گو باشند .
در زمان وزارت بطحایی فرهنگ امنیتی بر امنیت فرهنگی چیره شد .
یکی از مهم ترین اقدامات سیدجواد حسینی سپرست وزارت آموزش و پرورش صدور بخشنامه ممنوعیت شکایت از رسانه ها بود .
« صدای معلم » بابت این اقدام از آقای حسینی تشکر و قدردانی کرد .
در روز خبرنگار ، پاشایی در مراسمی از خبرنگاران صدا و سیما و خبرگزاری پانا تجلیل و لوح سپاس به آن ها اهدا کرده است .
در این مراسم ، » میرحمایت میرزاده » سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی نیز حضور داشته است .
بهجرئت میتوان گفت که تهیه خبر و خبرنگاری از مشاغل بسیار سخت در شرایط کنونی کشور است چراکه مشکلات و معضلات و کاستیها موجود و وجدان بیدار خبرنگاران مستقل، آزاد و دلواپس را به واکنش وا میدارد و نگاه تیزبینانه و جست و جوگرانه خبرنگار همچون عقاب تیزبین بر فراز بلندی که مترصد شکار لحظههاست و از سویی خود در تیررس شکارچیان است اهمیت و سختی این شغل را دوچندان میکند.
خبرنگاران آزاد و مستقل وجدان بیدار دردهای خفته در دل جامعه هستند و فریاد، دردهای بیصدا هستند و از اینجهت زخمهای پیکان تیز را به جان میخرند و در مقابل سیاهیها روشنی هدیه میکنند. خبرنگاری در عرصه عمومی مشکلات خاص خود را دارد و اگر تخصصی و برای قشر تحصیلکرده و بالأخص معلمان باشد علیالقاعده ریزهکاری و دقت نظر و فراست خاصی را میطلبد.
قلمزدن در حوزه رسانهای که قریب 15 میلیون مخاطب دارد و انعکاس خبرها در این حوزه و آنهم بدون پشتوانه مالی عشق والا وهمت بلندی میطلبد که در توان هرکسی نیست و بررسی رسانههای مستقل در حوزه آموزش و پرورش بر این گفته صحه میگذارد که دوام و پایداری با شمار مخاطبان و سلیقههای رنگارنگ سیاسی و نظریات متعارض کاری بس دشوار است و دوام آوری عشق خدمت میطلبد و بس.
در حوزه تعلیم و تربیت از دو سو خبرنگار باید مراقب باشد ؛ مخاطب و منتقد و دستگاههایی باقدرت و پشتوانه قانونی و در این عرصه خبرنگار میماند و برهوتی از پشتوانه قانونی و حملاتی سهمگین دوجانبه که تابآوری گاو نر میخواهد و پیرکهن.
صدای معلم از معدود رسانههایی است که در طی چند سالی که بنده آن را دنبال میکنم بدون حب و بغض و فارغ از گرایشهای سیاسی، مسائل و معضلات نظام تعلیم و تربیت را رصد و نمایه میکند و با حساسیتهای خاص خود مطالبات، خبرها ، دیدگاهها و نظرات فرهنگیان، دانش آموزان واولیاء را در معرض دید مسئولان و برنامهریزان قرار میدهد؛ و این دوسویه بودن رسانهای تعاملی را ایجاد نموده که بهجرئت میتوان اذعان کرد که رسانه تخصصی صدای معلم با جمع نویسندگان فرهیخته و هوشیار از سراسر کشور منبعی باز بهعنوان چشم و گوش بینا و شنوای ملی در راستای کمک به اهداف تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش گام برداشته است و در این راه برای ایفای حق و احقاق حق مدیر محترم صدای معلم و نویسندگان بهکرات مورد بیمهری و شکایات متعدد قرارگرفته است که خوانندگان صدای معلم در جریان وقایع هستند و اگر پای درد و دل ایشان بنشینی گفتی بسیار دارد اما استوار و ثابتقدم در جهت اعتلای نظام آموزش و پرورش قلم می زند و از بحرانها عبور میکند.
بنابرآنچه عرض شد لازم است که مسئولان امر در عرصه تعلیم و تربیت دیدگاههای منتقدانه، پرسشگرانه و خیرخواهانه این رسانه را که از بطن جامعه فرهنگی و خط مقدم تعلیم وتربیت در این سیستم بسته و متمرکز در گستره ملی بازگو و نمایه میشود مورد التفات قرار داده و برخوردهای متعصبانه، التقاطی و متحجرانه را کنار گذاشته و این رسانه را دوست و همقدم در راستای دستیابی به اهداف عالی تعلیم و تربیت بدانند و قدردان زحمات باشند.
بنده بهعنوان عضو کوچکی از جامعه فرهنگی تلاشهای بیوقفه مدیر محترم صدای معلم جناب پور سلیمان را ارج مینهم و روز خبرنگار را خدمت ایشان تبریک عرض میکنم و بر خود لازم دیدم علیرغم محدودیت ایجادشده برای اینجانب، این مرقوم را به رشته تحریر درآورم ؛ انشا الله که مدیر محترم صدای معلم همیشه پایدار و تندرست باشند و توفیق روزافزون را از خدای متعال برای ایشان خواستارم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
سرپرست محترم وزارت آموزش و پرورش جناب آقای حسینی در اظهار نظری فرموده اند : " معتقدم اصلاح جهت گیری ها را باید با اصلاح نام ها شروع کنیم از این رو باید نام وزارت آموزش و پرورش تغییر کند . چرا که طبق آیات قرآن تربیت مقدم بر تعلیم است . همچنین نام سازمان آموزش و پرورش استثنایی به سازمان تعلیم و تربیت با نیازهای ویژه تغییر کند ".
برای نخستین بار که این جملات را از زبان سرپرست وزارت آموزش و پرورش شنیدم تصور کردم که یا خبر درست مخابره نشده یا شاید ایشان منظور دیگری داشتند و نتوانستند منظور خود را به مخاطبان درست منتقل کنند ! اما پس از چند روز بازنشر این خبر بدون تکذیب آن از سوی سرپرست محترم وزارت باعث شد که یقین کنم جناب حسینی این عبارات را گفته و بدان باور هم دارد !
من یک پیشنهاد برای جناب آقای حسینی دارم و آن اینکه برای سنجش درستی این راهبرد خود آن را در معرض داوری فرهنگیان کشور بگذارند تا نظر آنان را نیز که صاحب صلاحیت ترین افراد درباره این دیدگاه هستند بشنوند .
به نوبه خود داوری ام را در این باره خدمت ایشان عرض می کنم .
بیان این سخنان از سوی جناب آقای حسینی دقیقا نشان دهنده غلبه ی گفتمان فرمالیسم و پوپولیسم بر این وزارتخانه ی بی سر و سامان است ، وزارتخانه ای که پس از چهار دهه، شعار دادن ، وعده دادن ، قشری گری ، ظاهربینی و فرمالیسم در آن حرف اول و آخر را می زند بدون آنکه به نتایج و عواقب این نوع برنامه ها و ایده ها اندیشیده شود !
آیا همکاران فرهنگی نباید از مسئولان وزارتخانه پرسش کنند که به واقع مشکل درماندگی آموزش و پرورش ، نام آن بود ؟!
آیا انحطاط تعلیم و تربیت و مدارس ما و وضعیت معیشت و زندگی معلمان ما از نام آن شروع یا نشات گرفته است ؟!
اتفاقا نام گذاری این وزارتخانه بسیار خردمندانه و هوشمندانه بوده است ، چرا که اولا دو واژه ی کاملا فارسی برای آن انتخاب شده که برای این وزارتخانه دارای اهمیت است ثانیا نام آن آهنگین و موزون برگزیده شده ، بدین معنی که گرچه به درستی تربیت بر تعلیم مقدم است ولی فکر و زبان شاعرانه و هنرمندانه ایرانی برای بیان این عبارت به جای عنوان وزارت پرورش و آموزش ، عنوان "وزارت آموزش و پرورش " را نیکو دیده و پسندیده است ولی این بدین معنا نبوده و نیست که تربیت در درجه دوم اهمیت قرار گرفته باشد ، بلکه فقط در بیان آهنگین آن ضرورت دیده که بدین شکل ترکیب سازی کند . اصولا جناب آقای حسینی می دانند که این رویه ها هستند که نظام تعلیم و تربیت را ساماندهی و راهبری می کنند نه نام و عنوان ها . مگر تاکنون اگر رویه ای برای اجرای راهبرد تربیت و سپس تعلیم طراحی شده ، دارای مانعی با عنوان " وزارت آموزش و سپس پرورش " بوده است ؟!
همچنین جناب آقای حسینی عمل به همین تنها برنامه شما ، می تواند هزینه ی هنگفتی برای وزارتخانه ای بتراشد که در پرداخت مطالبات چندین و چندساله ی پرسنل مظلوم و محرومش درمانده است ! آیا به راستی به هزینه ی سخنانی که می گوییم اندیشیده ایم ؟!
آیا در پایان دهه ی نود خورشیدی چنین وزارتخانه ی مهم و آینده سازی باید همچنان در اسارت فرمالیسم باشد ؟!
انتظار می رود که مسئولان و تصمیم گیران پس از سالها و دهه ها آزمون و خطا ، با رجوع و ارزیابی از گذشته و تجربیات بس گران سنگ ، راهبردهای خردمندانه ، راه گشا و به دور از شعارگرایی و ظاهرگرایی اتخاذ کنند تا بیش از این نظام تعلیم و تربیت به قهقرا و انحطاط سقوط نکند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
به گزارش معاونت روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت آموزش و پرورش، سید جواد حسینی در این پیام تاکید کرد: مردم به عنوان ذی نفعان اصلی فعالیت خبرنگاران همواره بر اهمیت پرسشگری و اطلاع رسانی خبرنگاران واقف هستند و انتظار ادامه این راه و تحمل سختی های پیش رو از آنان دارند.
متن پیام سرپرست وزارت آموزش و پرورش به شرح زیر است:
جهان امروز بدون نگاه تیزبین، عمیق و صادق خبرنگاران به مسایل جامعه قادر به شناسایی مشکلات و رفع آنها نیست. خبرنگاران در این مسیر مشکلات فراوانی را برای اثبات خیرخواهی و نیک اندیشی راهی که انتخاب کرده اند، تحمل می کنند و مردم به عنوان ذی نفعان اصلی فعالیت آنان همواره بر اهمیت پرسشگری و اطلاع رسانی خبرنگاران واقف هستند و انتظار ادامه این راه و تحمل سختی های پیش رو از آنان دارند.
بی شک آگاهی بخشی خبرنگاران از نخستین روزهای انتشار اولین روزنامه در ایران و تاکنون؛ نقش بی بدیلی در مسیر توسعه یافتگی کشور عزیزمان ایران داشته است و هر زمانی که در این سرزمین، بر فعالیت خبرنگاران و رسانه ها ارج نهاده شده و خبر و اطلاع رسانی در جامعه سرعت بیشتری داشته است، روند توسعه یافتگی و آگاهی جامعه افزایش یافته است و با حضور به موقع خبرنگاران شاهد بهبود عملکردها، مدیریت بهتر منابع و نظارت دقیق تر بر امور بوده ایم و دست فرصت طلبان و سودجویان از بیت المال و منابع عمومی کوتاهتر شده است.
به همین دلیل روز خبرنگار را فرصت مغتنمی می دانم تا با گرامیداشت یاد و خاطره پیشکسوتان حوزه اطلاع رسانی و خبر؛ از خبرنگاران، گزارشگران، عکاسکان و همه اهالی رسانه که با تلاش در اطلاع رسانی در صدد افزایش آگاهی بخشی جامعه هستند، تشکر و قدردانی کنم و این روز را به همه شما عزیزان تبریک بگویم.
پایان پیام/