صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ نشست نقد و بررسی عملکرد مدیریت آموزش و پرورش در دولت های یازدهم و دوازدهم در مجتمع آموزشی نبی اکرم ( ص ) برگزار گردید .

در این نشست حاجی بابایی پس از سخنرانی به پرسش های حاضران پاسخ داد .

اکثریت پرسش ها حول مسائل و مشکلات شخصی و در حوزه های اقتصادی و معیشتی مانند افزایش حقوق ، احکام کارگزینی ، بیمه تکمیلی ، قدرت خرید معلمان و... بود .

تنها یک پرسش در مورد سند 2030 مطرح شد .

« صدای معلم » با زحمت توانست پرسش های خود را مطرح کند .

در این قسمت ، پرسش و پاسخ مدیر صدای معلم و رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس دهم منتشر می گردد .

منتشرشده در گفت و شنود

جایگاه رسانه و خبرنگار در آموزش و پرورش

پرتال وزارت آموزش و پرورش را که نگاه می کنی خبری از خبرنگار و تنها روزش نیست .

انبوهی از اخبار و گزارش ها که اگر واقعا این ها درست باشند چرا خروجی ها آن را تایید نمی کنند ؟

اگر واقعا مدیران ما این قدر فعال ، برنامه ریز و آینده نگر هستند پس چرا روزمرگی در همه اجزاء سیستم حاکم شده است و کم تر کسی را پیدا می کنی که از وضعیت موجود راضی باشد .

سیدجواد حسینی هم که در ابتدا بخشنامه ممنوعیت شکایت از رسانه ها را ممنوع اعلام کرد و البته حرکت خوب و قابل دفاعی بود اما به نظر می رسد که نگرانی اش در مورد معرفی اش به عنوان وزیر آموزش و پرورش وقتی را برای فکر کردن در مورد این موضوع و نوشتن چند کلمه و یا سطر برای تبریک روز خبرنگار از او ستانده است .

جایگاه رسانه و خبرنگار در آموزش و پرورش

هر چند مدیرانی که من در آموزش و پرورش می شناسم به تناسب اوضاع تغییر جهت و خط می دهند و اکثرا اعتقادی به رسانه های مستقل ندارند .

دیروز سه شنبه 15 مرداد رئیس دانشگاه فرهنگیان نشست خبری با خبرنگاران داشت .

بیش از 30 درصد سخنان آقای خنیفر به خبرنگار و جایگاه آن اختصاص داشت اما در این نشست و در میان آن همه خبرنگار غیر از من و آقای خنیفر کسی اشاره ای به این روز و جایگاه خبرنگار نکرد .

خبرگزاری تسنیم یک گزارش بلند بالا از این نشست تهیه کرده اما گویا فراموش کرده است حتی به کلمه خبرنگار هم اشاره ای نماید .

اگر خبرنگاران هم در این روز نخواهند مشکلات خود را طرح کنند پس چه زمانی باید جایگاه حرفه ای خویش را بازیابی کنند ؟

آیا غیر از این است که حرمت امام زاده را متولی نگاه می دارد و هر کسی در این جامعه خودش باید جایگاه تعریف کرده و از آن نگاه داری و مواظبت کند .

به نظر می رسد سایه شوم روزمرگی و از خودبیگانگی نه فقط بر پودمان نظام آموزشی که بر پیکره رکن چهارم دموکراسی نیز سایه افکنده بی آن که خودشان خبردار باشند و در پی یافتن چاره ای.

در نشست " بزم اندیشه " که با حضور عادل پیغامی معاون پژوهشی دانشگاه امام صادق برگزار شد و حاشیه هایی نیز به همراه داشت ( این جا ) ؛ زمانی که نوبت من برای طرح پرسش بود آقای باقری از کارمندان سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی سخنان مرا در نهایت بی ادبی قطع کرد و گفت که ایشان خبرنگار است .

برای من صحبت ایشان واقعا گنگ و غیرقابل فهم بود .

شاید این فوبیای خبرنگاری و ترسی که بسیاری از مدیران آموزش و پرورش و سایر دستگاه ها از رسانه و خبرنگار دارند بی دلیل نباشد و قطعا در یک زمینه و یا کانتکست اجتماعی رخ داده است .

رسانه زوایای تاریک و مبهم برخی پدیده ها و افراد غیرشفاف را در اتاق شیشه ای قرار می دهد و یا  زاویه و شدت نور را افزایش می دهد و این باب طبع بسیاری از مدیران و حتی افراد عادی جامعه هم نیست .

بسیاری از مردم هنوز تصور درست و جامعی در مورد حوزه شخصی و حوزه عمومی ندارند و مرز میان این دو را واقعا تشخیص نمی دهند . سیدجواد حسینی هم که در ابتدا بخشنامه ممنوعیت شکایت از رسانه ها را ممنوع اعلام کرد و البته حرکت خوب و قابل دفاعی بود اما به نظر می رسد که نگرانی اش در مورد معرفی اش به عنوان وزیر آموزش و پرورش وقتی را برای فکر کردن در مورد این موضوع و نوشتن چند کلمه و یا سطر برای تبریک روز خبرنگار از او ستانده است !

چندی پیش صدای معلم گزارشی را در مورد اداره آموزش و پرورش منطقه 9 منتشر می کند . ( این جا )

محسنی نسب مدیر منطقه از من دعوت می کند تا نشستی با او داشته باشم .

او در مورد گزارش صحبت می کند .

به این مدیر می گویم که پاسخ و شفاف سازی در مورد امور منطقه بر عهده روابط عمومی یک سازمان است .

قرار نیست هر گزارش و یا خبری که در رسانه منتشر می شود بابت آن ، مدیر رسانه با مدیران نشست بگذارد .

7 مرداد کارگاه آموزش خبرنگاری پانا  ویژه دانش‌آموزان دختر متوسطه اول در محل اتاق شورای اداره آموزش و پرورش منطقه 9 برگزار می گردد . ( این جا )

مدیر آموزش و پرورش منطقه 9 خبرنگاری را حوزه ای حساس، تاثیر گذار و البته چالشی معرفی کرده و دانش‌آموزان را نسبت به رعایت نکات حقوقی خبرنگاری آگاه می کند .

جایگاه رسانه و خبرنگار در آموزش و پرورش

برای من جای پرسش است که آقای محسنی نسب با کدام سوابق رسانه ای و یا سواد رسانه ای برای دانش آموزان رهنمود می دهد ؟

و یا مهران اصل معاون پرورشی و تربیت بدنی منطقه 9، با حضور در این جلسه رعایت عدل و انصاف در خبرنگاری را لازمه این حوزه حساس دانسته و بر لزوم توجه به ساحت‌های ششگانه سند تحول بنیادین تأکید می کند .

برای من جای پرسش است که در کجای سند تحول بنیادین و ساحت های شش گانه آن به خبرنگاری و یا جایگاه رسانه پرداخته شده است ؟

این نمونه و یا شمایی از وضعیت موجود در پایتخت است .

تکلیف حدود 800 منطقه و یا ناحیه آموزشی کشور به ویژه مناطق محروم نیز از قبل مشخص است .

برخی از مدیران آموزش و پرورش وقتی انتقادی از آن ها می شود و حوزه پوششی آن خبر وسعت می گیرد نخستین پرسشی که مطرح می کنند این است که چرا رسانه اول این موضوع را با آن ها مطرح نکرده است ؟

بسیاری از مدیران آموزش و پرورش رسانه را با روابط عمومی اشتباهی گرفته اند و یا آن را عنصری مزاحم و دست و پاگیر می پندارند .

وظیفه و کارکرد رسانه انعکاس منطقی و جامع موضوع است . وظیفه مدیران هم پاسخ گویی .

واضح است که اگر  مشکل را با هر مدیری در میان بگذاری اکثریت آن را تکذیب می کنند و سعی می کنند اوضاع را کاملا مطلوب و بی عیب و نقص جلوه دهند .

دوستی تعریف می کرد که خبری را منتشر کردیم .

مدیر مربوطه آن را تکذیب کرد .

سپس فایل صوتی را بارگذاری کردیم .

مدیر مربوطه به جای پاسخ گویی گفت که از طریق نرم افزار ، صداسازی کرده اند .

این دوست خبرنگار هم با طعنه گفته بود که اگر من این کارها را بلد بودم دیگر این جا چه می کردم . الان باید در هالیوود بودم !

شبکه های اجتماعی فرصت خوبی را در اختیار همه شهروندان برای انعکاس اخبار و رویدادها گذاشته اند اما به علت فقدان سواد رسانه ای این وضعیت کارکرد معکوس پیدا کرده است .

هر کسی فرضا در اینستاگرام پیجی درست کرده و یا در تلگرم گروه و یا کانالی زده و خودش را خبرنگار  تصور کرده است .

نتیجه چنین وضعیتی گسترش فضای بی اعتمادی ، شایعه ، خشونت کلامی و حتی بیزاری از فضای رسانه ای شده است .

رسانه اگر با توجه به کارکردی که دارد درست و منطقی به کار گرفته شود می تواند روند بلوغ عاطفی و اجتماعی در جامعه توسعه نایافته ما را تسریع بخشد هر چند فعلا چنین چشم اندازی مشاهده نمی شود .

تنها راه حلی هم که به ذهن برنامه ریزان و سیاست گذاران می رسد پاک کردن مساله به جای حل آن است .

مدیریت رسانه شناسنامه دار در جامعه ای مانند ایران که تفکر انتقادی اعراب و یا جایگاهی در نظام آموزشی و سایر حوزه ها ندارد به ویژه زمانی که بخواهی مستقل باشی و حرفه ای عمل کنی بسیار دشوار و با استرس فراوان همراه است .

در جامعه ای که افراد عادت به گفت و گوی انتقادی ندارند و زبان غالب نیش و کنایه است و به جای صرف چند دقیقه و یا چند ساعت برای یافتن " حس مشترک " ترجیح می دهند که ساعت ها و روزها و هفته ها در پله ها و راهروهای دادگاه ها بالا و پایین بروند و سرانجام هم به نقطه شروع می رسند صحبت کردن از رسانه و کارکردهای آن شاید یک شوخی باشد .

آقای سرپرست !

روزخبرنگار و رسانه بر شما و مدیران تان مبارک .

منتشرشده در یادداشت
چهارشنبه, 16 مرداد 1398 07:53

نظام آموزشی و تب دکتری ؟!

چالش های آموزش و پرورش و تب دکتر شدن

در یک جامعه ی توسعه یافته اینکه شما تا چه مقطعی می خواهید تحصیل کنید و چه تحصیلاتی دارید بستگی به تصمیم خودتان دارد نه عوامل بیرونی و افرادِ متقاضی تحصیلات عالیه بسیار کم هستند. در اکثر جاهای دنیا، کسی به دنبالِ ادامه تحصیل در مقطعِ دکتری می رود که علاقه ی ویژه‌ای به کارِ پژوهشی دارد و اصطلاحاً تشنه ی کار کردن در مرزهای علم و دانش است و این تنها دلیلِ موجه برای ادامه ی تحصیل در مقطع دکتری است. اما در ایرانِ ما، ماجرا متفاوت است و سطح تحصیلات را عوامل دیگری تعیین می‌کنند.

امروزه در کشورمان رشد قارچ گونه ی تحصیل در مقطع دکتری را شاهد هستیم. متاسفانه نظام آموزشی ما به گونه‌ای است که در آن سودای دانشگاه رفتن از مهدکودک شروع می‌شود که به یک مسابقه ی ناسالم و نادرستی تبدیل شده است.

از همان دوره ی دبستان، به جای پرورش روی ذهن خلاق دانش آموز و تشویق او به نوآوری، مدام در گوش او و والدینش انواع مدارس غیرانتفاعی، کلاسهای تقویتی و فوق برنامه، کتابها و موسسات آموزشی برای کنکور تبلیغ می‌شود و تب دکتر و مهندس شدن را در وجود او پرورش می دهد. این آفتی بزرگ نه تنها برای نظام آموزشی بلکه برای کل جامعه یک آسیب جدی محسوب می‌شود.

برخی معتقدند که افزایش نرخ بیکاری در کشور باعث شده تا جوانان، درس خواندن در مقاطع بالاتر تحصیلی را امیدی برای یافتن موقعیت شغلی بهتر و راهی برای فرار از بیکاری بدانند. اما نه تنها بعد از فارغ التحصیل شدن اشتغال ایجاد نشده بلکه شمار افراد بیکار با تحصیلات عالی بیشتر هم شده است.

بسیاری از افراد جامعه ی ما ادامه ی تحصیل را نه برای کسب دانش واقعی، بلکه برای به دست آوردن عنوان و لفظ دکتری پیش از اسم خودشان انتخاب کرده اند و این یک بیماری عمومی است. از دید این افراد جایگاه و منزلت اجتماعی آنها با کسب این عنوان افزایش می یابد. 

از یک طرف کلام و سخن افرادی که این عنوان را دارند در جامعه پذیرش و مقبولیت بیشتری نسبت به سایر افراد دارد  و از سوی دیگر خطاب کردن عنوان دکتری به اشخاص دارای بار فرهنگی بوده و جامعه از این گونه افراد توقع سواد علمی و تخصص عالی را دارد.  بهتر است کمی با خودمان صادق باشیم.

کدام رئیس‌جمهور در دنیا دارای مدرک دکتری است؟ کدام نماینده مجلس در کشورهای مختلف دنیا دکتر هستند؟ یا وقتی به مجلس می‌روند سودای دکتر شدن به سرشان می‌زند؟

با نگاهی به مدارک تحصیلی وزیران؛ معاونین ؛ روسا و مدیران کل در سازمانهای مختلف در کشورمان می توان به این نتیجه رسید که در کشور ما برخی ها برای گرفتن مقام ها و مناصب و بر طرف کردن کمبودهای روحی خود به دنبال مدرک دکتری هستند. جامعه‌ ای که اگر صدا کنیم دکتر و همه برنگردند تعجب‌آور است حتی اگر دکتر هم نباشی، دکتر خطابت می‌کنند. اینجا نوعی به‌هم‌ریختگی وجود دارد و این ویژگی یک جامعه ی اشتباهی و اشتباه دیدن جامعه است.

در جامعه ای که معیارهای انسان کامل بودن در بالاترین تحصیلات دانشگاهی، روابط قوی با صاحبان قدرت و ثروت و... خلاصه می شود در چنین جامعه ای هم ارزش علم از بین می‌رود و هم ارزش معلم و استاد. قبلاً معلم فردی اجتماعی و تاثیرگذار در تولید اخلاق و دانش بود. اما الان چه نگاهی به معلم می‌شود؟ افراد تا جایی که امکانش باشد دنبال شغل معلمی نیستند و این شغل آخرین انتخاب آنهاست.

الان معلم کسی است که صبح‌ها در مدرسه تدریس می‌کند و بعد از ظهرها راننده تاکسی است و تلاشش به معاشش نمی‌رسد. نتیجه این است که سیستم آموزشی ما نمی‌تواند دانش‌آموز با‌سواد تربیت کند.

در چهار دهه اخیر با صرف هزینه های بسیار زیاد برای آموزش و تحصیل به جای داشتن یک جامعه با‌فرهنگ‌تر، با‌شخصیت‌تر و متعامل‌تر، به یک جامعه بداخلاق‌تر و کم‌تحمل‌تر رسیده ایم .

30 تا 40 دانش‌آموز را به اجبار به یک کلاس می‌فرستیم با مجازات و تنبیه، استعدادها و خلاقیت‌شان را سرکوب و بعد به جامعه می‌فرستیم و همه ی آنها می‌خواهند دکتر و مهندس شوند. این همه دکتر به چه کار ما می‌آید؟ نظام صنعتی که بر پایه مونتاژ استوار است نیازی به مدرک دکتری ندارد ، این نظام صنعتی تعدادی نیروی کار و کارشناس ماهر می‌خواهد. نمی توان تصور کرد که همه جامعه تحصیلات در سطح عالی داشته باشند و آنگاه کسی نماند که مشاغل دیگر را انجام دهد و آنها را در شأن و جایگاه تحصیلی خود نداند.

چالش های آموزش و پرورش و تب دکتر شدن

دانشگاه در کشور ما مهد تولید علم و دانش نیست ؛ بررسی‌ها نشان می دهند حتی در بعضی از دانشگاه‌های دولتی هم چیزی از عشق به تحقیق و پژوهش باقی نمانده و چیزی که هست، صرفا یک دورهمی برای انتشارِ مقالات بیشتر و برداشتن سهم بیشتری از سفره‌ی نفتی است. بدین ترتیب،“ توسعه نیافتگی” درست از نقطه ای که مرکز اصلی توسعه است (مراکز علمی) نهادینه می شود .
تب دکتر شدن، از نگاه تقی آزاد ‌ارمکی حاصل تلاش‌های سه ضلع یک مثلث است. در یک ضلع سیاستگذار با تفکرات ایده‌آلیستی قرار دارد که به زور افزایش تعداد محصلان و کتاب‌ها و مقالات چاپ شده می‌خواهد به یک جامعه تحصیل‌کرده برسد، ضلع دیگر آن موسسات تجاری آموزش و کنکور و در ضلع سوم نوعی تحرک و فشار اجتماعی که تحصیلات را تنها راه رسیدن به قدرت و ثروت می‌داند. در یک جامعه در حال توسعه مانند ایران با درآمد سرانه کم، تنها راه رسیدن به درآمد بیشتر و تبدیل‌شدن به یک انسان کامل " مدرک" است و این چنین است که در این جامعه همه یا دکترند یا می‌خواهند دکتر شوند بدون آنکه اقتصاد کشور جایی و کاری برای این همه دکتر داشته باشد. سیاستگذاران چنین سیستمی به فَشَل بودن آن و بحران آموزشی موجود واقفند اما نفعشان در وجود این سیستم ناکارآمد است.

از استاد دانشگاهی که از فراوانی زیاد دانشجوی دکتری در کلاس درس گلایه می کند اما رساله ی این همه دانشجو را راهنمایی و داوری می‌کند، تا دلالان نوشتن پایان‌نامه و چاپ مقالات مختلف. از مقام مسوولی که خود رئیس و عضو هیات علمی فلان دانشگاه است تا نماینده مجلسی که شعار توسعه علم را در حوزه انتخابیه خود می دهد همه و همه می‌دانند سیستم آموزشی فَشَل است اما هر کسی با منطق خاص خود این سازمان عریض و طویل را نگه داشته است. مثل بیمار مرگ مغزی که باید مرگش اعلام شود اما پدر و مادرش به دلیل علاقه قلبی مرگش را نمی‌پذیرند، دکتر هنوز به احیا امیدوار است، آزمایشگاه و بیمارستان هم به دلیل منفعت مالی می‌گویند بیمار را چند روز دیگری هم نگه دارند بیمار خودش باید تحلیل برود. در نتیجه نمی‌توان امیدوار بود که این سیستم بیمار به آسانی اصلاح شود.
یادمان باشد جایی را برای ادامه تحصیل انتخاب کنیم که واقعا خبری از تحقیق و پژوهشِ واقعی باشد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چالش های آموزش و پرورش و تب دکتر شدن

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

دوشنبه 7 تیرماه به ابتکار سیدجواد حسینی سرپرست وزارت آموزش و پرورش نشستی با حضور مدیران آموزش و پرورش در سالن اجتماعات وزارتخانه برگزار گردید .
موضوع این جلسه نشست تببین سیاست ها و برنامه های سال 1398 بود .

علی رغم نشست های متعدد سرپرست وزارت آموزش و پرورش با شرکای این وزارتخانه بر اساس تعبیری که حسینی تاکنون از آن بهره جسته است تاکنون رسانه ها نتوانسته اند مانند قبل پرسش های خود را در جمع مطرح کنند هر چند در پایان مراسم اجازه داده شد تا خبرنگاران پرسش های خود را مطرح کنند اما این وضعیت نظم مشخصی نداشت و مطابق معمول اولویت با خبرنگار صدا و سیما بود و بقیه نیز نظاره گر.

در نشست های رسانه های وزیر آموزش و پرورش و سایر مسئولان عطش خاصی برای گفت و گو با صدا و سیما در رفتارهای این مسئولان مشاهده می شود .
این در حالی است که آذری جهرمی وزیر ارتباطات اخیرا در پاسخ به یک خبرنگار در مورد سانسور اظهارتش در صدا و سیما گفت :
" والله من وقت نمی کنم صدا و سیما را بیینم و فکر نمی کنم خیلی موضوع مهمی باشد . دوستان در صدا و سیما ممکن است یک جور دیگر فکر کنند .
هر چیزی که پسوند ملی بعدش می آید یک سری حساسیت دارد . واقعا مردم دوست دارند که صدا و سیما ملی باشد و یک رسانه ملی باشد .
در هر صورت سیاست خودشان است و ما مشکلی نمی بینیم .
امیدوارم که حداقل دستاورد این جوانان را پوشش دهند . این ها را بگویند . ما را نگفتند خیلی مهم نیست .
جهرمی تاکید کرده بود سیاست دوستی با دولت در برنامه های صدا و سیما نیست . "

در این قسمت بخش دوم سخنان سیدجواد حسینی سرپرست وزارت آموزش و پرورش به صورت مشروح منتشر می گردد .

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

روز خبرنگار و نشست رسانه ای حسین خنیفر رئیس دانشگاه فرهنگیان و تربیت معلم با کیفیت

امروز سه شنبه 15 مرداد دانشگاه فرهنگیان میزبان خبرنگاران با موضوع " جذب و پذیرش دانشجو معلمان در سال تحصیلی جدید در دانشگاه فرهنگیان " بود .

این نشست با 35 دقیقه تاخیر آغاز شد اما مجری بابت آن از حاضران عذرخواهی کرد .

« حسین خنیفر » رئیس دانشگاه فرهنگیان ضمن تبریک " روز خبرنگار " گفت :

" خیر مقدم می گویم خدمت خبرنگاران محترم که همیشه به زعم بنده قافله سالاران حیات اجتماعی اند .

خبرنگار در واقع رصدگاه اجتماع به سمت پالایش و به سمت ارتقاء است .

نمی خواهم اطاله کلام کنم ولی واقعا هم به نوش های شما نیاز داریم هم به نیش های شما .

نیش قلم و نوش خبر .

نگاه شما متفاوت و مستقل است یعنی حالت نماینده مجلس دارید که مصونیت دارید و ان شاء الله هم دارید .

ما که مسئولیت یک جای کوچک و یا متوسط و یا بزرگ را می گیریم و کارهایی انجام می دهیم یقین خطا خواهیم داشت .

به طور یقین انحراف از برنامه خواهیم داشت .

به طور یقین غفلت خواهیم داشت .

و به طور یقین کارهای کوچکی هم انجام می دهیم .

همان قدر که عزیزان بر نقد ما قلم می زنند در انتقال برخی کارهای خوبی که انجام می شود ان شاء الله نقش خودشان را به خوبی ایفا کنند و از چند چیز پرهیز کنیم :

یکی این که برخی اوقات برشی با خبر کار می کنیم .

من دکترای مدیریت رسانه درس می دهم . آقای فردوسی پور دانشجوی خودم بود . دکترای مدیریت رسانه در دانشگاه تهران .

بعضی وقت ها یک برش کوتاهی از یک خبر را می بریم که صدر و ذیل دارد . عقبه و موخره و ابتدایی یا مقدمه دارد ولی آن یک تکه التهاب اجتماعی ایجاد می کند .

در حالی که نظر قائل آن خبر این نبوده است ، مثالی بوده است و یا به عنوان الحاقی به سخن بوده است ؛ همان تکه باعث می شود که بلایی ایجاد شود و التهاب ایجاد کند .

نجیب ترین خبرنگاران دنیا در ایران هستند و الحمدالله همه خوشنام ، خوش گام و فرازنام هستند .

نوش که می گوییم ، نیش هم بزنید ، ایرادی ندارد . ما استقبال می کنیم و باید از عملکردمان دفاع کنیم .

بعضی وقت ها ما فکر می کنیم درست کار می کنیم در حالی که اشتباه است . انحراف است و این طبیعت کار خبرنگاری است .

ان شاء الله به گونه ای عمل کنیم . اول خدا ، بعد خدا ، بعد خدا و بعد خلق خدا باشد .

اگر با خدا معامله می کنیم از هیچ چیزی ترسی نخواهیم داشت . چه خبرنگار باشیم ، چه مدیر و چه مسول . حرف حق را باید زد ، سوال را باید مطرح کرد .

حضرت امام علی در میان جنگ یک کسی آمد و گفت ما برحقیم ؟

روز خبرنگار و نشست رسانه ای حسین خنیفر رئیس دانشگاه فرهنگیان و تربیت معلم با کیفیت

یک گفت این چه وضعی است ! ما الان داریم جنگ می کنیم ، شما آمدی سوال می کنی ؟

حضرت امام علی گقت : حق دارد سوال کند . دارد کشته می شود ، این باید بداند ما برحق هستیم یا نه . من باید او را توجیه کنم .

من باید او را قانع کنم که ما برحقیم که اگر کشته شد با خیال راحت به آن سرا برود .

خبرنگار باید سوال کند .

در دانشگاه فرهنگیان چندین نشست خبری داشتیم . خبرنگارهای متعدد گاهی تک نفری ، گاهی اوقات تبدیل به مناظره های طولانی شد .

عزیزانی در این جمع ، نشان دار و اهل قلم بودند . 3 تا 4 ساعت نشستیم . صحبت کردیم و من اسقبال می کنم .

البته فشردگی کار ما را درک می کنید .

98 پردیس ، 71 هزار دانشجو در آستانه جذب 45 هزار دانشجو هستیم . کیفیت را باید لحاظ کنیم .

این ها کمیت است . باید هم کمیت را درست کنیم و هم کیفیت .

الان حرکت ما به سمت کیفیت شروع شده است . از جمله تجهیز بیش از 40 آزمایشگاه فیزیک ، شیمی ، زمین شناسی و آزمایشگاه تابعه فنی هستند و این البته گام بزرگی است که اگر غفلتی نسبت به ازمایشگاه ها بوده هست تصحیح شود .

در مدارس و دانشگاه های ما فیزیک را پانتومیم درس می دهیم . شیمی را به همین صورت .

این که درست نیست .

باید آزمایشگاه باشد . باید معلم تراز نظام مقدس جموری اسلامی ایران تربیت کنیم . " نخست فرارسیدن روز خبرنگار را تبریک گفته و نزدیکی این روز با سالروز جنبش مشروطیت را روزنه ای برای رهایی جامعه ایران از استبداد درونی و بیرونی می دانم که امیدوارم با اندیشه ورزی و مطالبه گری اجتماعی تکامل خود را بازیابی کند .

این ها را خدمت مقام معظم رهبری در 19 اردیبهشت سال 97 کردم .

ما به دنبال تربیت معلم قیمتی هستیم نه معلم به هر قیمتی !

برای معلم قیمتی باید خرج کرد .

کشورهایی مانند سنگاپور و یا فنلاند و کره و ژاپن که داعیه دار نظام آموزشی کیفی هستند نگاهشان به معلم استعلایی هست .

نگاه حداقلی نیست .

نگاه اولویت دار نسبت به بودجه هاست . ان شاءالله این انتباه ملی ایجاد شده است . آگاهی ملی و آگاهی مسئولان ایجاد شده است و سعی ما این است کیفیت و کمیت دوبال حرکت به سمت بالندگی و پایندگی هستند .

امسال با ردیف هایی که داریم . 25 هزار ردیف پیوسته و حدود 20 هزار ردیف ناپیوسته از بین فارغ التحصیلان دانشگاهی تا دکتری پذیرش خواهیم داشت .

نتایج کنکور اعلام شده است .

اتفاقات خوبی سال گذشته رخ داد .

بالای 2120 نفر بچه های زیر 100 و زیر 500 این دانشگاه را انتخاب کردند .

ما هم قبول داریم که بعضی افرادی که این دانشگاه را انتخاب می کنند برای اشتغال است .

روز خبرنگار و نشست رسانه ای حسین خنیفر رئیس دانشگاه فرهنگیان و تربیت معلم با کیفیت

چه اشکالی دارد ؟ یک بار هم اتفاق بیفتد ؛ بهترین ها برای معلمی بیایند حتی اگر برای اشتغال باشد .

چرا همیشه تامانده کنکور باید تربیت معلم بیاید ؟ که نبوده . یقین خیلی از افرادی که معلمی را انتخاب کردند یک شوق و عشقی هم به این رشته و به این کار بسیار بزرگ دارند .

کما این که الان بسیاری از معلمان فرهیخته کشور را بروید و با آن ها مصاحبه کنید خیلی ها در فحوای کلام شان این است که من همیشه از همان اول عشق به معلمی داشتم .

اگر کسی هم بر حسب کار و یا اشتغال بیاید یقین 90 درصد آن ها آن عشق ایجاد می شود . آن انس ایجاد می شود .

کار معلمی یک کار فاخر و یک کار ارزشمندی است .

ان شاء الله از همین جلسه مبارک و عزیزان قافله سالار خبر این ندا را به جوانان و جویندگان کار و فعالیت علمی می دهیم . دانشجویانی که امسال دانشجو خواهند شد . این دانشگاه دانشگاه خوبی است .

رو به رشد است . رو به استعلا است .

این جا را اگر انتخاب کنند استخدام رسمی است . استخدام قطعی است .

4 سال تحصیل جزو سنوات خدمت آن ها محسوب می شود . اگر پسر هستند سربازی ندارند به جز یک دوره آموزشی است که آن هم در دست آموزش و پرورش است که آن را هم لحاظ کنند .

با عشق سراغ کار بیایند . هر کار علمی چه در دانشگاه هاروارد ، چه دانشگاه تهران و یا دانشگاه فرهنگیان زحمت دارد .

محیط ها محیط های متفاوتی هستند .

دانشگاه فرهنگیان هم یک مولود 7 و 8 ساله هست . از جهتی 208 ساله است که نظام تعلیم و تربیت معلم در کشور راه افتاد .

مراکز تربیت معلم  حدود 8 سال است که به دانشگاه تبدیل شده اند . بنابراین نوپدید است .

شاید آن انتظاراتی که از یک دانشگاه تراز اول باشد در این جا نباشد . امکانات ما در آن حد نباشد .

دانشجو معلمان باید بدانند که در دانشگاهی مانند تهران با آن امکانات ورود نمی کنند ، یا مثل دانشگاه صنعتی شریف و یا دانشگاه دولتی استان خودش .

مراکز تربیت معلمی بودند که شدند دانشگاه فرهنگیان . مهم خود تربیت شدن است که ما سعی می کنیم کیفیت ، امکانات ، تجهیزات ، تضمین و تجهیز و تامین را رعایت کنیم .

با شرایط اقتصادی جهان ، شرایط اقتصادی کشور ، شرایط اقتصادی دولت ، محاصره اقتصادی ، تحریم ها... همه این ها هست .

اتفاقا معلم شدن و اداره دانشگاه در این شرایط ارزشمند هست .

می گویند : مدیریت با دست خالی .

اگر قرار باشد همه چیز تامین باشد یک دیپلمه هم می تواند آن را اداره کند .

سعی و تلاش ما همین خواهد بود که حداکثر امکانات و کیفیت را با توجه به شرایط مجود فراهم کنیم و استقبال کننده خوبی برای نو دانشجو معلمان مهر سال 98 دانشگاه فرهنگیان باشیم .

در ادامه خبرنگاران پرسش های خود را مطرح کردند .

«  مدیر صدای معلم » ضمن تبریک روز خبرنگار گفت :

" نخست فرارسیدن روز خبرنگار را تبریک گفته و نزدیکی این روز با سالروز جنبش مشروطیت را روزنه ای برای رهایی جامعه ایران از استبداد درونی و بیرونی می دانم که امیدوارم با اندیشه ورزی و مطالبه گری اجتماعی تکامل خود را بازیابی کند .

پورسلیمان در ادامه ضمن تشکر از آقای خنیفر به جهت اهمیتی که به رسانه می دهد اظهار امیدواری کرد تا دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی هم پذیرای خبرنگاران بوده و یک روزی دیوارهای قطور و طولانی این دانشگاه برای پاسخ گویی به افکار عمومی گشوده گردد ."

پرسش و پاسخ صدای معلم و رئیس دانشگاه فرهنگیان در صدای معلم منتشر خواهد گردید .

پایان گزارش /

روز خبرنگار و نشست رسانه ای حسین خنیفر رئیس دانشگاه فرهنگیان و تربیت معلم با کیفیت

منتشرشده در گفت و شنود

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور