" آقا این ابزارها اومده ایران ولی فرهنگش نیومده باهاش! "
این جمله را شما هم شنیدهاید. از رانندگی بگیر تا موبایل و آپارتماننشینی ؛ وقتی کسی کجرفتاری میبیند همین را میگوید. البته فقط ابزارها نیستند بلکه مفاهیم هم انگار همین طورند.
«نقد» به شیوه مدرن در فرهنگ استبدادزده ایرانی واژه جدیدی است. برای همین هنوز در حال تمرین آن و مجروح کردن همدیگر هستیم.
«انتقادپذیر بودن» در نگاه برخی یعنی:
* من به تو توهین میکنم، اگر جواب بدهی، انتقادپذیر نیستی!
* من به تو تهمت میزنم اما اگر تو دلیل بخواهی، یعنی انتقادپذیر نیستی!
* من به تو فحاشی میکنم اما تو نباید حرف بزنی، چون تو فعال اجتماعی یا سیاسی هستی پس باید تحمل کنی. تحمل نکنی یعنی انتقادپذیر نیستی!
* من هرچه دلم بخواهد میتوانم بگویم ولی تو اگر از خودت و عقیدهات دفاع کنی یعنی انتقادپذیر نیستی!
من بدون اطلاع، تحلیل تو را زیر سوال میبرم اما اگر تو با سند و مدرک نشان بدهی من اشتباه میکنم، یعنی انتقادپذیر نیستی!
* من اگر به علایق تو پرخاش کنم ایرادی ندارد اما اگر تو کلمهای در مورد علایق من بگویی، قصدت انتقام است و انتقادپذیر نیستی!
.... و این قصه ادامه دارد!
روزنوشت های احسان محمدی
نظرات بینندگان
عضو کمیسیون تلفیق مجلس: اعتبارات طرح رتبهبندی فرهنگیان از لایحه بودجه ۹۹ جا ماند