گروه گزارش/

مصوبه اخیر مجلس مبنی بر کاهش تعداد انواع مدارس واکنش های مختلفی را در میان جامعه ایجاد کرده است اما مهم تر از آن ابهام در تفسیر یک مصوبه توسط نمایندگان مجلس است .
اسدالله عباسی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت با اشاره به مصوبه صحن علنی مجلس در خصوص جلوگیری از تنوع مدارس در قالب بررسی طرح تنظیم برخی از مقررات مالی، اداری و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش می گوید :
" البته مصوبه مجلس به معنای تعطیلی مدارس سمپاد و تیزهوشان نیست چراکه دانش آموزان به سه دسته تیزهوش، عادی و استثنایی تقسیم میشوند که مدارس این سه گروه دانش آموز میتواند تفکیک شود. "
اما سخنگوی کمییسیون آموزش مجلس نظر دیگری دارد .
ایلنا می نویسد :
حمایت میرزاده، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در رابطه با مصوبه اخیر مجلس مبنی بر کاهش تعداد انواع مدارس گفت: مجلس تصمیمش را ابلاغ کرده به این صورت که تعدد مدارس صرفا باید در همان انواع دولتی و غیردولتی باشد. تنوع مدارس دولتی که بیش از بیست مورد است باید از بین برود؛ دیگر مدرسهای به نام تیزهوشان، نمونه دولتی، شاهد، هیئت امنایی و... نباید وجود باشد. مصوبه مجلس این است و اگر شورای نگهبان تایید کند باید ابلاغ شود.
وی در خصوص ضرورت حذف مدارس تیزهوشان می گوید: در اکثر کشورها شرایطی که ما داریم وجود ندارد؛ یعنی در هیچ کدام از کشورهای دنیا سال به سال از دانش آموزان آزمون گرفته نمیشود، هر سال مدارس عادی کمتر و تعداد مدارس خاص بیشتر میشود. امور فرعی نباید از اصلی جلو برود, از طرفی نمیشود اکثر بهترین ساختمانها به مدارس خاص با اسمهای مختلف اختصاص داده شود.
این وضعیت باعث شده است که اکثریت دانش آموزان عادی و شرایط مدارس عادی تحت شعاع قرار گیرد و هم و غم تمامی خانوادهها، دانش آموزان و مسئولان آزمون، تست و مدارس خاص باشد. در این وضعیت همه باید بپذیریم که شرایط عادی نیست و دانش آموزان ما غیر از چند تست چیزی به نام مهارت زندگی نمیدانند.
از یک طرف تنوع مدارس با نامهای مختلف هزینههایی برای خانوادهها به بار میآورد و استرس و فشارهای روحی ایجاد میکند که روز به روز بیشتر میشود. شرایط نباید تحت شعاع انگشت شمار افرادی که در این کشور منافعشان در تنوع مدارس خاص است، قرار بگیرد. باید چند متخصص تعلیم و تربیت پیدا کنیم که این شرایط را بپذیرند، اما متاسفانه یک نفر از متخصصان تعلیم و تربیت این شرایط تنوع مدارس را قبول ندارند.
اگر تیزهوش وجود داشته باشد، انگشت شمار است. تیزهوشان نباید مارک بخورند و مغرور شوند و بایستی در میان دانش آموزان عادی پرورش یابند. ما مسئولان باید حواسمان جمع باشد که روی این دانش آموزان سرمایه گذاری کنیم نه این که آنها را از جامعه جدا سازیم. در هر حال به هیچ عنوان وضعیت قابل قبول نیست و اکثر نمایندگان مجلس تصریح کردهاند که شرایط به گونهای است که اکثریت دانش آموزان در خطرند. از مهر ماه سال آینده مدارس دو مدل دولتی یا غیردولتی خواهند بود. هر دانش آموز خانهاش به هر مدرسه نزدیکتر بود، باید آنجا درس بخواند.
نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی در رابطه با مدارس با نیاز ویژه و وجود برخی دانش آموزان مبتلا به اتیسم در مدارس عادی تصریح می کند: مدارس استثنایی دولتی همیشه بوده و سر جایش است و مشکلی برای مدارس استثنایی وجود ندارد. "
پایان پیام/

در صبح باران خورده دوم آبان ۱۳۹۸ اولین همایش بزرگ پیوند انجمن اولیا و مربیان با حضور بیش از دو هزار نفر از اعضای انجمنهای چهار گوشه استان البرز در تالار شهیدان نژاد فلاح کرج برگزار گردید.
این همایش سترگ با همکاری آموزش و پرورش استان البرز و شهرداری کرج تحت عنوان شهر پیوند و با حضور مسئولین استانی، نمایندگان مجلس، اعضای شورا و شهرداری کرج، مدیر کل دفتر انجمن اولیا و همچنین مدیران و اعضای انجمنهای البرز برگزار گردید.
ابتدا مهندس رحیمی معاونت فرهنگی شهرداری کرج ضمن خیرمقدم به میهمانان گفت: آموزش و پرورش تنها کلید توسعه کشور بوده و افزایش آگاهی، لازمه پیشرفت و توسعه کشور میباشد.
در ادامه خانم فریباعسگری نماینده اولیا اقدام به قرائت بیانیه انجمن پرداخته و افزود:
انجمن اولیا و مربیان محفل مودت و مشارکت همهجانبه خانه و مدرسه میباشد.
ارتباط از طریق مغزها و پیوند از مسیر قلبهاست و ما نیازمند پیوند جامع مشارکت اولیا و تاسیس پارلمان انجمن اولیا و مربیان در تربیت فرزندانیم.
قاسمی مدیر کل آموزش و پرورش استان البرز ضمن تشکر از همکاری شورا و شهرداری و همچنین انجمن اولیا و مربیان در برگزاری مراسم شهر پیوند افزود: اولیا یکی از دو بال سپهر آسمان تعلیم و تربیت هستند.
وی ملاک توسعه را مشارکت مردم دانسته افزود: مشارکت، جوهره کیفیت، توسعه و تعالی است و دانشآموزان میبایست قبل از دانش، مهربانی و قبل از علم، عشق بیاموزند.
قاسمی در ادامه ویژگی بچههای موفق را شادابی، تحمل، مدارا و خلاقیت دانسته افزود: بذر از خانواده و رشد از مدرسه میباشد.
وی ضمن گلایه از جدی و کیفی نبودن مشارکت اولیا گفت: مشارکت و نظارت، دو مطالبه آموزش و پرورش بوده و محصول این دو مطالبهگری است.

مدیران آموزش و پرورش باید مشارکتپذیر و مشارکتجو باشند.
قاسمی مهمترین مانع مشارکت و پیوند اولیا و مربیان را عدم اعتماد خوانده افزود: بیش از ده هزار نفر عضو انجمن اولیای استان البرز بوده و توفیق آموزش و پرورش بدون مشارکت اولیا امکانپذیر نیست.
وی وظیفه انجمن را تعامل فکری و پیوند اخلاقی و عاطفی و در مرحله آخر کمکهای مادی دانست.
در ادامه دکتر کمالیزاده شهردار کلانشهر کرج تربیت و آموزش را از ارکان تمام حوزهها دانسته افزود: فقدان فرهنگ مناسب نشأت گرفته از آموزش نامناسب است.
وی جامعه را نیازمند و تشنه تربیت شهروندان مسئول، نه شهرنشین صِرف دانست.
سخنران پایانی مراسم دکتر عباسپور مدیرکل انجمن اولیا و مربیان وزارت آموزش و پرورش بود.
وی ضمن تجلیل از برگزار کنندگان همایش افزود: زیر ساخت توسعه تعلیم و تربیت میباشد.
او رسیدن به فهم مشترک از تعلیم و تربیت را از ضرورتهای عینی دانست.
در این مراسم دانشآموز خردسال هستی بابایی اقدام به شعرخوانی کرد. همچنین گروه سرود دبیرستان مهدیه ناحیه ۳ به خوانش سرودی زیبا در ضرورت پیوند اولیا و مربیان پرداختند.
در پایان ضمن تجلیل از انجمنهای برگزیده استانی، از رؤسای نواحی به پاس همکاری با انجمنها تقدیر شد. سپس تفاهمنامه همکاری بین شهرداری و آموزش و پرورش استان البرز امضا گردید.
لازم به یادآوریست که شعار سال هفته پیوند انجمن اولیا و مربیان عبارتست از:
"مشارکت در مدرسه حق اولیاست".
همچنین پیوند اولیا و مربیان شامل چهار مقوله به شرح زیر میباشد:
* گفتمانسازی سند تحول بنیادین
* تبلور آموزههای دینی
* تقویت مدرسهمحوری
* اقتصاد مدرسه و توسعه منابع
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

هنوز و پس از گذشت هفته ها از انتشار گزارش و یادداشت صدای معلم در مورد سانسور نظرات در مجلس دانش آموزی به دلایل و چرایی این مساله نرسیده ام .
این که مدیران و مسئولان در سطوح مختلف اجرایی و برنامه ریزی در وزارت آموزش و پرورش مهم ترین خروجی این شورای دانش آموزی را تمرین دموکراسی ، قانون مندی ، مشارکت و کارهای گروهی و... عنوان می کنند اما به نظر می رسد که این افراد غیرمسئول خودشان هم اساسا این مفاهیم را نفهمیده و صرفا برای خالی نبودن عریضه و هم نوایی با جمع آن را به صورت " کلیشه " تکرار می کنند .
جوهره دموکراسی بر مفهوم و آموزه " تفکر انتقادی " و " گفت و گو " استوار است و البته هنوز خیلی ها این را درک نکرده اند . این که باید به حقوق شهروندی دیگران احترام گذاشت و خود را " عقل کل " و " دانای همه " فرض نکرد .
چهارشنبه اول آبان ماه مطابق روال سال ها انتخابات شورای دانش آموزی در سراسر کشور برگزار گردید .
معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش درآئین برگزاری انتخابات شورای دانشآموزی که همزمان با سراسرکشور درآموزشگاه بدری برهانی منطقه ۸تهران و با شعار شورای دانشآموزی طلایه دار گام دوم انقلاب برگزار شد چنین می گوید :
" آنچه دانش آموزان را برای زندگی آینده آماده میکند فقط درس خواندن نیست بلکه تعلیم و تربیت تمام ساحتی است که تمام مهارتهای زندگی را به دانش آموزان میآموزد لذا باید به این فعالیت اجتماعی توجه ویژه داشته باشیم.

دانش آموزان باید مطالبه گر باشند و آنچه را که به آن نیازمندند به مدیران و مسئولین منتقل کنند.
مجلس دانشآموزی از دل شوراها شکل میگیرد و به ایفای نقش میپردازد.
مدیران در خط اول تعامل بادانش آموزان قرار دارند لذا باید بسیاری از مسئولیتها را به دانش آموزان واگذار کنند زیرا دانشآموز میتواند یک معلم یار و یا یک پلیس یار خوب و.... باشد، بنابراین باید به دانش آموزان نقشهای مختلف داده شود تا در آینده جامعهای سعادتمند داشته باشیم . "

آیا پس از گذشت 2 دهه از برگزاری چنین انتخاباتی در مدارس و شکل گیری مجلس دانش آموزی ، دانش آموزان ما مطالبه گر شده اند ؟
این تشکل های دانش آموزی واقعا می توانند به صورت جدی در مسائل و فرآیندهای آموزشی و تربیتی وارد شده و نظرات مستقلی بیان کنند ؟ از آن مهم تر سلایق و روش هایی است که در این گونه موارد و تحت لوای " قانون " در برخی و شاید بسیاری از مدارس مطابق تفسیر خود مدارس به خورد دانش آموزان داده می شود !
انتخابات شورای دانش آموزی در هنرستان کار و دانش شهید باهنر منطقه 9 تهران شاید به شکلی " متفاوت " برگزار گردید .
سال ها در مدارس مشاهده کرده ام که هنگام برگزاری انتخابات شورای دانش آموزی برای آن که مطابق قول و سلیقه برخی مدیران و عوامل اجرایی مدرسه دچار " بی نظمی " و " ناهماهنگی " نشود وارد کلاس ها شده و ضمن نصب تابلوی حاوی اسامی دانش آموزان داوطلب ورود به شورای دانش آموزی در معرض دید دانش آموزان کلاس رای گیری می کردند .
البته برخی دبیران و یا معلمان هم با این جریان همدلی می کردند چون تصور آن ها از مدرسه همان تدریس و انبار کردن حافظه دانش آموزان از داده ها و مسائلی است که شاید در آینده فقط " خاطره ای " از آن ها همراه با " تنفر " در اذهان دانش آموزان باقی بماند .
خیلی کم دیدم که معلمی به این شکل رای گیری معترض و یا منتقتد باشد .
این در حالی است که مسئولان وزارت آموزش و پرورش همیشه گفته اند که شورای دانش آموزی و انتخابات آن فرمایشی و یا نمایشی نیست .
اما در هنرستان باهنر روندی متفاوت طی شد .
چند سال پیش به مدیریت مدرسه پیشنهاد دادم که شکل برگزاری انتخابات تغییر کند و البته ایشان هم پذیرفت .
اول آبان خودم مسئولیت اجرای این مراسم را بر عهده گرفتم .
در صف در مورد این شورا و فلسفه ی آن توضیح دادم .
از حدود 220 دانش آموز فقط 10 نفر نامزد شده بودند . یعنی حتی 10 درصد دانش آموزان هم خود را برای این کار داوطلب نکرده بودند .
البته این وضعیت مختص به دانش آموزان نیست و در دو انتخابات اخیر در مورد " صندوق دخیره فرهنگیان " و " شورای عالی آموزش و پرورش " چنین روندی به وضوح مشهود بود .
به هر دانش آموزی 3 دقیقه فرصت معرفی و ارائه دیدگاه داده شد .
علیرضا کاظمی و سایر مسئولان همکار ایشان به جای این همه سخنرانی در مناقب و جایگاه شورای دانش آموزی فقط همین را پی گیری کنند که آیا به دانش آموزان فرصت " ابراز وجود " و " انتقاد از وضعیت موجود " به دانش آموزان مدارس داده شده است ؟
مسئولان تصور می کنند همین که فرضا برگزاری انتخابات الکترونیکی شود نشانه پیشرفت و بالندگی در امور است اما مدرسه بر خلاف سایر جاها ، محل ساختن فکر و اندیشه و آدم های فرداست .
به دانش آموزان گفتم که راحت انتقاد کنید .
از من معلم انتقاد کنید . هیچ ترسی هم نداشته باشید چون نمره ای کم نمی شود !
قبل از شروع مراسم کمی در مورد وظایف و اختیارات شورای دانش آموزی صحبت کردم .
به ماده 3 آیین نامه اجرایی مدارس اشاره کردم و گفتم که شورای دانش آموزی در کنار اركان و شوراهاي مدرسه مانند : مدير مدرسه ، شوراي مدرسه ، انجمن اوليا و مربيان و شوراي معلمان یک رکن مدرسه است .
وظایف و اختیارات را کامل برای آن ها خوانده و توضیح دادم :
۱- مراقبت بر همسویی فعالیتهای شورای دانشآموزان با مفاد این آیین نامه.
۲ـ بررسی پیرامون چگونگی مشارکت دانشآموزان در بخشی از فعالیتهای آموزشی و پرورشی و اجرائی مدرسه و ارائه پیشنهاد به مدیر مدرسه. در میان آن همه دانش آموز از مدارس مختلف آمده بودند حتی یک نفر هم دست خود را به علامت " تایید " بالا نبرد !
۳ـ همکاری در برنامهریزی و اجرای مناسبتهای مذهبی، انقلابی و ملی در مدارس.
۴ـ اداره نشریه دیواری و همکاری در اداره امور کتابخانه مدارس.
۵ – همکاری در برگزاری مسابقات فرهنگی، هنری، علمی و ورزشی دانشآموزان.
۶ـ همکاری در برگزاری بازدیدهای علمی و اردوهای تفریحی و مذهبی.
۷ـ همکاری در برگزاری نماز جماعت و اداره نمازخانه مدارس.
۸ ـ همکاری در تشکیل و اداره تعاونی دانشآموزان در مدارس.
۹ـ همکاری در امور انتظامی و بهداشتی مدرسه.
۱۰- همکاری در تنظیم برنامه امتحانات داخلی مدرسه.
۱۱ـ انتخاب نماینده برای شرکت موردی در شورای مدرسه و انجمن اولیاء و مربیان.
۱۲ـ ارائه پیشنهاد به مدیر مدرسه جهت تشویق دانش آموزانی که مشارکت فعال در امور اجرایی مدرسه داشته اند.
از دانش آموزان مدرسه پرسیدم ؛ آیا تاکنون کسی در مدرسه برای شما در این مورد صحبت کرده است ؟
در میان آن همه دانش آموز که از مدارس مختلف آمده بودند حتی یک نفر هم دست خود را به علامت " تایید " بالا نبرد !
اما دانش آموزان که در سایر مراسم بازیگوشی کرده و به قول ناظم ها حرف می زنند ؛ خیلی ها با دقت به حرف های من گوش می کردند .
به نظرم ؛ آنان وارد اساسی ترین مرحله تعلیم و تربیت یعنی " تفکر " شده بودند .
وقتی توانستم " اعتماد " دانش آموزان را جلب کنم انگار " یخ درونی " آنان آب شد اما خیلی ها هنوز ترس داشتند .
یکی از دانش آموزان که اتفاقا دانش آموز خوب و درس خوانی هم بود با اعتماد به نفس به دانش آموزان گفت که به عنوان تنها برنامه ام من موی دانش آموزان را آزاد خواهم کرد .
در این لحظه ، بمب تشویق سایر دانش آموزان منفجر شد .
همه دانش آموزان یک صدا او را مورد تشویق و تایید قرار دادند و البته در رای گیری هم مطابق انتظار رای اول دانش آموزان مدرسه در شورای دانش آموزی شد .
این که تا چه حد قوانین و آیین نامه ها اجازه این کار را به این دانش آموزان می دهند خود بحث دیگری است اما موضوع قابل تامل ، " خشم فروخفته ای " بود که انگار سال ها در درون آن ها منجمد شده بود .
و از آن مهم تر سلایق و روش هایی است که در این گونه موارد و تحت لوای " قانون " در برخی و شاید بسیاری از مدارس مطابق تفسیر خود مدارس به خورد دانش آموزان داده می شود .
تصور آنان از مدرسه ساختن و طراحی یک " پادگان " است که مراتب سازمانی و نظم آهنین در جریان باشد .
دست آخر هم نفس راحتی کشیده و با اطمینان و در صورت جلسه ای صوری و تکراری مثل خیلی از صورت جلساتی که در مورد موضوعات دیگر نوشته می شود نگارش کرده و به مسئولان آموزش و پرورش اطلاع می دهند که بخشنامه در نهایت آرامش برگزار گردید .
اما برای من این روز ، روزی به یاد ماندنی شد چون واقعا " مدرسه بانشاط " را تجربه کردم .
مطمئن هستم در ضمیر دانش آموزان هم این روز حک خواهد شد .






شنیده نشدن صدای معلمان و بیتوجهی به کیفیت آموزش و پرورش در این استان کوچک جنوبی ما را به این فکر میاندازد که مسئولان گوشی برای شنیدن ندارند و مطالبات و فریادها در این زمینه نیز شاید بیاهمیتترین موضوع باشد!
یکی از بزرگترین عامل چالش حوزه تعلیم و تربیت در هرمزگان ضعف مدیران مناطق است که با واسطهگری و گزینش باند و جناحی منصوب میشوند که البته طبیعی است مدیر مذکور در عمر کوتاه و یکباره مدیریتش بیشتر در فکر خود و شرکا باشد تا اینکه متوجه کیفیت آموزشی و فرهنگی مدارس شود. مدیرانی که عموم غیربومی و گاهی فاقد تخصص لازم برای سکانداری حوزه آموزش و پرورش هستند.
هرچند این بلای ذکرشده در سطح آموزش و پرورش کشور نیز فراگیر است اما میتوان کارهای حداقلی برای مجموعهای که در آن رئیس هستند انجام داد.

در آخرین نواحی مرزی کشور در جنوب و در امتداد سواحل نیلگون خلیجفارس بندر خمیر قرار دارد. بندری که شاید هموطنان به دلیل همجواری با جزایر قشم و کیش آن را در خاطر داشته باشند اما سخن از آموزش و پرورش که به میان میآید همچون سهم هرمزگان از فقر و بیکاری(رتبه دوم و چهارم کشور) اینجا سهامدار بیکیفی حوزه آموزش و پرورش نیز هست.
بیشتر مدارس اینجا مدارس دهه شصت است برای بچه های دهه نود با حال و هوای قدیمی که بویی از ابتکار و خلاقیت و برنامههای روز آموزشی و تربیتی نبرده است.
بیشتر ساختمانها فرسوده و ناایمن هستند و اگر کمک خیرین نبود حتی در مرکز این شهرستان نیز باید برای درس خواندن چادر بر پا میشد.
ترک تحصیل دانش آموزان ابتدایی رایج است و بعد مسافت با عدم نظارت بر وسیله رفتوبرگشت دانش آموزان جانها را گرفته است و هدیه مدرسه نه تنها سواد و دانایی نبوده است بلکه زندگی شان را نیز از آنان گرفته است.
بیش از 130 مدرسه با جمعیتی برابر با سیزده هزار دانشآموز در این شهرستان مشغول تحصیل هستند.
بهیقین بیش از دو سوم این مدارس نمازخانه ندارند، کتابخانه ندارند، سرویسهای بهداشتی و بوفههای مدارس وضعیت غیراستانداردی دارند و حتی در آغاز مهر نیز دیوارها رنگ و شعاری به چشم خود نمیبینند!
در تعدادی مدارس شاهد هستیم دانشآموز به دلیل نبود آب باید جهت استفاده از سرویس بهداشتی به خانه برود و برگردد!
همه این اتفاقهای در خاموشی و سایه است چنانکه نه روابط عمومی اهمیت دارد و نه اطلاعرسانی و نظارت کارشناسان اداری بر روال کار مدارسی که مدیران آنها نیز فرمایشی هستند.
سؤال اینجاست چرا کسی صدای معلمان، دانش آموزان و اولیا را نمیشنود؟

آیا اینهمه فریاد بلند افت آموزشی و تربیتی نباید گوش مدیر و مسئولی آن را بشنود؟
از آن جایی که روابط عمومی اینجا تعطیل است و مدیر و مسئولین نیز به عدم پاسخگویی نام دار هستند از مدیر آموزش و پرورش بندر خمیر بهصراحت خواسته میشود برنامههای کاری خود و همکارانش را برای سال تحصیلی پیش رو را شفافسازی نماید.
جناب مدیر اگر این متن به دستتان رسید یا شنیدید پیشنهاد میکنیم در مورد سرویس مدارس و تصادفات، در مورد مدارس چندپایه ، مدارس ناایمن، انتصاب مدیران و معاونین، معلمان ناکارآمد، معلمانی که در خارج کشور هستند و ابلاغ و حقوق آنها ازاینجا برقرار میشود،کتابخانه مدارس، دریافت وجهه، برنامههای فرهنگی و جشنوارهها ، مسابقات علمی و...توضیح دهید.

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/

پرتال اداره کل آموزش و پرورش استان زنجان نوشت :
داود بهرامی معاون آموزش متوسطه استان در سخنانی با تبیین جایگاه و نقش محوری گروههای آموزشی در ارتقای شایستگی ها و صلاحیت های حرفه ای معلمان اظهار داشت : نقش و جایگاه گروه های آموزشی جایگاهی بسیار مهم ، خطیر و تاثیر گذار است به نحوی که وقتی ما از صلاحیت های حرفه ای معلمان، ارتباط سازنده بین همکاران و عوامل آموزشی، پوشش تحصیلی ، ارتقای میانگین نمرات دروس و افزایش مشارکت در طرح و برنامه های علمی و آموزشی سخن به میان می آوریم یقینا نقش اثرگذار و محوری گروههاهی آموزشی بیش از پیش عیان می شود.
بهرامی در ادامه افزود : جایگاه گروهای آموزشی استان در سطح کشور جایگاه مطلوبی است و نوید بخش آینده درخشان در این حوزه است .
در ادامه این گردهمایی، شربیانی رئیس اداره تکنولوژی آموزش و پرورش استان البرز به عنوان یکی از مدریسن این دوره آموزشی ، مطالب مبسوطی را در خصوص سنجش ، چالش ها و مشکلات آن ارائه نمود.

وی در بخشی از سخنان خود با تبیین نقش مهم سنجش در آموزش و یادگیری اظهار داشت : سنجش از لحظه اول ورود معلم به کلاس شروع می شود و یک فرایند تمام ناشدنی است ، معلمی که بتواند از همه فضاهای سنجش بوجود آمده در کلاس به شکل مطلوب استفاده نماید مسلما در کلاس درس حرفه ای تر عمل خواهد کرد . واقعا عملکرد گروه های آموزشی از زمان شکل گیری حتی زمانی که مانند حال نظام آموزشی دچار بحران کمبود معلم نبوده است چگونه بوده است ؟
رئیس اداره تکنولوژی آموزش و پرورش استان البرز نمره پروری ، کمی گرایی و فراموش کردن یادگیری را مهم ترین مشکلات حوزه سنجش عنوان کرد و ابراز داشت : آموزش آمیخته با سنجش ، باید منجر به یادگیری و سپس موفقیت تحصیلی دانش آموز شود.
در ادامه این جلسه سر گروه های آموزشی استان نقطه نظرات ، پیشنهادات و راهکار های خود را در جهت ارتقای گرو های آموزشی و رفع چالش ها و موانع موجود ارائه نمودند."
پس از طرح طرح نمایندگان مجلس در مورد حذف زبان انگلیسی از برنامه مدارس ؛ « صدای معلم » در گزارشی با عنوان " گروه های آموزشی زبان انگلیسی در وزارت آموزش و پرورش چه می کنند ؟! " نوشت : ( این جا )
" متاسفانه در روزهای اخیر موضع وزارت آموزش و پرورش در این مورد سکوت و انفعال بوده است .چرا افرادی نظیر کمرئی معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در این مورد حرفی نمی زنند ؟
مهم تر از آن این که گروه های آموزشی زبان انگلیسی در بیش از 750 منطقه و یا ناحیه آموزشی سراسر کشور چه کار می کنند ؟
مگر این ها ذی نفعان آموزش و پرورش نبوده و نباید از منافع دانش آموزان و معلمان دفاع کنند ؟
حضور و یا عدم حضور این گونه گروه ها و کلنی ها چه سودی برای ذی نفعان و حفظ و ارتقای " کیفیت آموزشی " دارد ؟
البته زمانی که سرگروه های آموزشی بر خلاف نص صریح قانون توسط روسا منصوب می شوند بیش از این نباید انتظاری داشت !
« صدای معلم » بارها بر ضرورت اجرای کامل آیین نامه ی گروه های آموزشی تربیتی و نیز تاسیس سازمان نظام معلمی با رویکرد " استقلال " تاکید کرده است .اگر چنین نهادهای مدنی و مستقلی در آموزش و پرورش حضور داشتند دیگر افرادی چون آزادی خواه و... خود را نماینده این دستگاه و معلمان فرض نکرده و چنین حرف هایی نمی زدند ."
گروه های آموزشی استان زنجان که به قول معاون آموزش متوسطه آن جایگاه مطلوبی در سراسر کشور دارد در این موضوع چه اظهار نظری داشته است ؟
آیا آیین نامه ی گروه های آموزشی تربیتی در این استان اجرا شده است ؟
واقعا عملکرد گروه های آموزشی از زمان شکل گیری حتی زمانی که مانند حال نظام آموزشی دچار بحران کمبود معلم نبوده است چگونه بوده است ؟
آیا واقعا در ارتقای شایستگی ها و صلاحیت های حرفه ای معلمان تاثیری داشته اند ؟
با وجود تاکید راهکار 4 - 11 - سند تحول بنیادین مبنی بر " ایجاد نظام ارزیابی صلاحیت معلمان " و راهکار 6 - 11- این سند در مورد استقرار ساز و کارهای ارتقای توان مندی های معلمان برای مشارکت موثر آنان در برنامه درسی در سطح مدرسه ، به ویژه سازوکارهایی که به تقویت هویت حرفه ای معلمان می انجامد ؛ اما هنوز به نظر می رسد که مسئولان وزارت آموزش و پرورش در سطوح مختلف با ایجاد ساز و کار سازمان نطام معلمی مشکل دارند .
شاید اگر این سازمان با رویکرد استقلال حرفه ای و بدون وابستگی به ساختار اداری و ستادی در آموزش و پرورش شکل بگیرد ، دیگر نتوان خیلی از مسادل و موضوعاترا به نام و زبان " معلم " وارد رسانه ها و ادبیات جامعه کرد .

اخذ وجه در ثبتنام
مهمترین مشکل مدیران مدارس دولتی عادی، دریافت کمکهای مردمی است. تقریبا مدیری یافت نمیشود که برای پاسخگویی در خصوص جمعآوری کمکهای مردمی یک پایش در ارزیابی و شکایات نبوده و یا پروندهای برایش مفتوح نباشد.
مسئولین در حوالی بازگشایی مدارس، برای کم کردن فشار افکار عمومی و بعضا برای خودشیرینی مقابل دوربین قرار گرفته و صحبت از غیرقانونی بودن اخذ کمکهای مردمی میکنند. پس از گذشت دوره ثبتنام گفته میشود که هیچ خبری از سرانه و کمکهای دولتی نیست و مدیران در طرح مدرسهمحوری میبایست با مشارکت اولیا مدارس را اداره کنند!
حال اگر مدیری در ثبتنام مدرسه، خود را از کمکهای مردمی محروم کرده باشد کلاهش پس معرکه بوده و باید در طول سال تحصیلی برای گذران امورات جاری به تکدیگری از اولیا و خیرین و.... بپردازد.
رایگان بودن حاملهای انرژی!
مهرماه سال گذشته بود که سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس خبر از معافیت مدارس در پرداخت هزینههای آب، برق و گاز داد و گفت که هیچ مدرسه دولتی نباید از اول فروردین ماه هزینههای آب و برق و گاز را بپردازد، و از آنجایی که وزارتخانههای ذیربط هم از این موضوع اطلاع دارند بعید است برای مدرسهها از این بابت مشکلی به وجود آید.
طی سال جاری ادارات تابعه سه بار مدیران را مجبور کردند مشخصات مدارس، شماره قبوض و شماره کنتور و... مدارس را به ادارات تحویل داده و در سامانه مربوطه ثبت کنند تا اگر احیاناً مصارف حاملهای انرژی منطبق بر الگوی مصرف مصوب باشد مدارس از پرداخت قبوض معاف گردند، ولی هیچ مدرسه دولتی یافت نمیشود که تجربه قطع یکی از حاملهای انرژی را نداشته و یا حداقل اخطار نگرفته باشد.
آوار بخشنامهها
حجم بزرگی از بخشنامهها در حوزه معاونت پرورشی، مشاوره، بهداشت، بسیج دانشآموزی، سازمان دانشآموزی، انجمن اسلامی، پروژه مهر و... میباشد. این عزیزان عمدتاً با نگاه از بالا به پایین انتظار سازماندهی دانشآموزان توسط مدیر برای اجرای بخشنامههای خود را دارند.بخش دیگری از بخشنامهها درخواست و امر و نهی دوایر مختلف وزارت، سازمان و نواحی در خصوص آماده کردن، دستهبندی، پردازش اطلاعات سختافزاری و نرمافزاری مدرسه و ارسال آن توسط سیدی (نه از مسیر اتوماسیون اداری) به واحد مربوطه میباشد.
عمده این درخواستهای به جا و نابه جا تکراری بوده و گویی دو واحد همسایه در ناحیه جزیرهای عمل کرده و ارتباطی ارگانیک با هم ندارند و مدیر باید پاسخ بخشنامه را به چند واحد تقدیم و تسلیم نماید!
جالبتر آن که اکثر بخشنامهها لازمالاجرا بوده و البته هر واحد صادر کننده بخشنامه، عریضه خود را مهمترین رسالت آموزش و پرورش و از اولویتهای اصلی سازمان تلقی می کند.

ثبت سامانهای کتب
بر پایه این طرح سراسر معیوب مدیران مدارس موظفند با اخذ وجه، کتب سالانه دانشآموزان را در سامانه مربوطه ثبت نموده و سپس کتب را از انبار کتاب دریافت و در اختیار دانشآموزان قرار دهد.
ثبت سامانه ای با کد ملی امکان پذیر بوده و ظاهراً طرحی شکیل، مدرن و روزآمد میباشد. مشکل از آنجا آغاز میشود که :
اولا: برخی از دانشآموزان حتی در پرداخت هزینه اولیه کتاب بعضا مقاومت اساسی میکنند.
ثانیا: سامانه ثبت کتب پشتیبانی فنی درخوری نداشته و مدیر یا یکی از معاونین برای ثبت کتب باید هفتهها شب و روزش یکی شود و بعضا نیز ثبتنام ناقصالخلقه بوده و تبعات بعدی دیرکرد در دریافت کتاب را مدیر باید تحمل و تقبل نماید.
ثالثا: کتب به دلایل مختلف به موقع به انبار و مدرسه ارسال نمیگردد و در این اثنا مدیر که بر اساس وظیفه سازمانی نقش و وظیفهای در این فرایند معیوب نداشته ولی باید پاسخگوی اولیا، دانشآموزان و فشار رسانههای عمومی بوده و خلاصه ترکشهای بیکتابی را همه جوره به جان بخرد. حجم بزرگی از بخشنامهها در حوزه معاونت پرورشی، مشاوره، بهداشت، بسیج دانشآموزی، سازمان دانشآموزی، انجمن اسلامی، پروژه مهر و... میباشد. این عزیزان عمدتاً با نگاه از بالا به پایین انتظار سازماندهی دانشآموزان توسط مدیر برای اجرای بخشنامههای خود را دارند .
نکته آخر
مدیران مدارس دولتی همزمان مواجه با بخشنامههای حجیم و با جیب خالی و بدون سرانه مجبور به اداره مدارس دولتی بوده و همزمان در چهار جبهه معلمان معترض، وظایف سازمانی حجیم و همچنین اولیای فراری از مشارکت در امورات مدرسه، دانشآموزان گریزان از درس و مشق و محتوای غیرکاربردی و کهنه کتابها در نزاعی بیامان، دائمی و فرسایشی به سر میبرند.
به این داستان میتوان موارد زیر را سنجاق نمود:
* اجبار به ثبت سامانهای کتب و تحویل آن به دانشآموزان
* در بوق و کرنا کردن طرح کذائی رایگان بودن حاملهای انرژی مدارس
* سرقتهای روزافزون از مدارس به دنبال فراگیر شدن تورم و تحدید و تهدید معیشت عامه
* تدریس اجباری شش ساعتی مدیران و معاونان مدارس
* فرسودگی عمومی مدارس دولتی و الک شدن دانشآموزان نخبه و هدایت آنها به مدارس خاص
* آسیب های اجتماعی روزافزونی چون اعتیاد، کودکان کار،طلاق و...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/

پرتال اداره کل آموزش و پرورش استان یزد نوشت :
" مدیر کل آموزش و پرورش استان یزد گفت : تنبیه بدنی خط قرمز آموزش و پرورش است و هیچ معلمی حق تنبیه دانش آموزان را ندارد.
به گزارش روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان یزد، " عباسعلی دانافر " گفت : به موجب ماده 77 آئین نامه اجرایی مدارس، تنبیه بدنی از سوی کادر اداری و آموزشی تخلف اداری محسوب میشود و برخورد قاطع و قانونی با خاطیان صورت خواهد گرفت .
وی افزود : این حرکت به هیچ عنوان پسندیده نیست و از کنار آن بی تفاوت نخواهیم گذشت معلمان باید به عنوان الگوی تربیتی در هرشرایطی بتوانند رفتار خود را کنترل کرده و از تنبیه بدنی خودداری کنند .

دانافر اظهار داشت : اداره ارزیابی عملکرد و حراست آموزش و پرورش استان در حال بررسی موضوع تنبیه بدنی هستند و برابر قانون برخورد قاطع از طریق مراجع ذیربط صورت خواهد پذیرفت. "
