گروه استان ها و شهرستان ها/
« محمد اعتدادی » مدیر کل آموزش و پرورش استان اصفهان در پیامی تفصیلی به استقبال سال تحصیلی جدید رفته است .
تعدادی از همکاران در پیام های مختلف به صدای معلم اظهار می کنند که دیدن آقای مدیر کل سخت است !
آن ها می گویند با این که دوشنبه ها روز ملاقات عمومی با مدیر کل است اما باز هم به سختی می شود به ملاقات ایشان رفت و بعضا این روز هم به برگزاری نشست با سایرین می گذرد .
توصیه ما به عنوان " معلمان " به آقای اعتدادی این است که تکریم معلمان و ارتقای منزلت آنان را از " اتاق خویش " آغاز کند .
همچنین در خبری که «کانال مکاتبات رسمی آموزش دهندگان کشور » امروز منتشر کرده است برگ ابلاغ حقالتدریسی همکاران ناحیه ۶ اصفهان امروز مورخ ۱۳۹۸/۰۶/۳۱ بر روی یک کاغذ باطله و بدون هر گونه مهر یا سربرگی ارائه شده است ! ( 1 )
آغاز مهر گرامی باد !
چند ساليست كه مركز امور بينالملل و مدارس خارج از كشور آموزش و پرورش در نتيجه ادغام «اداره كل امور مدارس خارج از كشور» و «دفتر همكاري هاي علمي و بينالمللي»، فعاليت دارد. اتفاقاً رئيس فعلي مركز، سابقه مديريت دفتر پيشين همكاريهاي علمي و بين المللي را در كارنامه خود دارد. اگر تنها سري به پايگاه اطلاعرساني اين مركز بزنيد، وزن اخبار و مطالب مرتبط با امور مدارس خارج از كشور را بيشتر از بخش امور بينالملل آموزش و پرورش احساس ميكنيد.
اين كه مدارس رسمي ايراني در ديگر كشورها، امكان نقشآفريني مؤثري در ميادين بينالمللي آموزش و پرورش دارند، واقعيتي انكارناپذير است. اما بايد پذيرفت كه بين تصديگري و توليت اين نوع مدارس و توليت امور بينالملل آموزش و پرورش و هدايت نظام ديپلماسي علمي، آموزشي و تربيتي تفاوت بسيار است.
تجربه سالهاي اخير نشان داده است كه «مركز امور بينالملل و مدارس خارج از كشور» تمركز بيشتري بر تمشيت امور مدارس رسمي ايراني مستقر در ساير كشورها دارد؛ چرا كه آن مركز در مورد هر مسئله و مشكلي در ارتباط با مديريت اين نوع مدارس، خود را مكلف به پاسخگويي سريع و اقدام متناسب ميداند. به همين جهت مركز مذكور در حوزه امور بينالملل آموزش و پرورش، گرفتار نوعي تغافل و كمتوجهي شده و اين خود موجب شده است تا فعاليت نوآورانهاي را در اين زمينه دنبال نكند.
به عنوان شاهد ميتوان نحوه رويارويي اين مركز با اسناد بالادستي را مورد توجه قرار دارد. اشاعه و ترويج هدفمند سند تحول بنيادين و زيرنظامهاي آن (به ويژه سند برنامه درسي ملي) در پرتو ايجاد تعامل با انديشمندان و صاحبنظران علوم تربيتي ساير ملل و فعالان جهاني عرصههاي تعليمي و تربيتي، ميتوانست در كانون توجه آن مركز قرار گيرد. اين تلاش هوشمندانه همچنين ميتوانست زمينههاي لازم را براي به بوته نقد گذاشتن اسناد مذكور در عرصهاي فراتر از مرزها فراهم كند و فرايند اعتباربخشي اين اسناد در گستره جهاني را محقق سازد.
از مصاديق ديگر در اينباره ميتوان به تلاشهاي ساختارمند با هدف تقويت اثرگذاري جمهوري اسلامي ايران در فرايند تصميمگيري و خروجيهاي (مصوبات) سازمانهاي مرتبط فرهنگي، علمي و آموزشي بينالمللي (مانند يونسكو و يونيسف و ...) اشاره كرد. چنانچه اين مهم در سالهاي منتهي به سال 2015 ميلادي، جديتر گرفته ميشد، كشورمان در تدوين اهداف ويژه ذيل هدف اصلي 4 از اهداف 17 گانه دستور کار ۲۰۳۰ برای توسعه پايا - همان سند 2030 - به مراتب هوشمندانهتر و مؤثرتر از آنچه انجام شد، ايفاي نقش ميكرد.
هرچند كه هنوز هم دير نشده است و با هدف تضعيف و شكستن فضاي هژمونيك فرهنگي، علمي، آموزشي و تربيتي نظام استكباري سلطه در جهان، براي تدوين سندهاي ديگر يونسكو و سازمانهاي مشابه، ميتوان ورود، ظهور و بروز بهتري داشت. بر همين اساس به نظر ميرسد كه بايستي در گام و فاز نخست، تمركز بر مناسبات منطقهاي (كشورهاي همسايه، سازمانهايي چون سازمان كنفرانس اسلامي، غير متعهدها، سازمان اكو و ...) قرار گيرد.
نمونه و شاهد ديگر، استفاده حداكثري از ظرفيتهاي بينالمللي و جهاني موجود (متعلق به آموزش و پرورش)، در راستاي نقشآفريني بهينه در عرصه ديپلماسي علمي، آموزشي و تربيتي است. به عنوان مثال، تعريف جايزههاي خاص تعليم و تربيت و اختصاص آنها به نام شهيدان رجايي و باهنر و ديگر شخصيتهاي علمي، فرهنگي، آموزشي و تربيتي كشورمان و تقديم آنها به افراد مؤثر در عرصههاي مرتبط؛ در قالب جشنوارههايي چون جشنواره بينالمللي فيلم رشد و يا با عنوان خاص (مرتبط با جايزه)، به عنوان گامي نو در اين زمينه قابل پيگيري است.
آنچه كه ذكر شد به مصداق «مشت نمونه خروار»، تنها سه از چندين و چند مورديست كه ميتوان در عرصه امور بينالملل آموزش و پرورش به آنها پرداخت. چنانچه خواسته باشيم بدون تحميل ساختاري جديد به آموزش و پرورش، توليت اين عرصه را بر عهده مجموعهاي كارآمد بسپاريم تا هدايت آن را با جديت بيشتري دنبال كند؛ به نظر ميرسد كه تقويت معاونت امور بينالملل مركز تحت عنوان «معاونت امور بينالملل و ديپلماسي آموزشي و تربيتي»، گزينه خوبي باشد. صدالبته همراهي و همافزايي امور بينالملل بخشهاي تابعه وزارت آموزش و پرورش به ويژه سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي، ضامن موفقيتهاي بيشتري در اين عرصه خواهد بود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
بر خلاف رویه های گذشته که آغاز مهر و شروع سال تحصیلی را به معلمان و دانش آموزان تبریک گفته و با آنان سخن می گویند؛ در این یادداشت می خواهم با حدود ۲۵ میلیون اولیای دانش آموزان که در تکاپوی ثبت نام دانش آموزان و تهیه ملزومات تحصیلی اند ؛ سخن بگویم.
حتما هر کدام از این بزرگواران پیگیری و تلاش های زیادی را جهت ثبت نام فرزند و یا فرزندان خود در مدرسه ای مطلوب و بنام انجام داده است و در بین دسته بندی های مختلف مدارس سرگردان مانده اند. تیزهوشان؛ نمونه؛ هیات امنایی؛ شاهد؛ سما ؛ غیرانتفاعی؛ دولتی و بسیار نام های دیگر که نشان از نظام طبقاتی جامعه ما حتی در مدارس و بین دانش آموزان دارد.
زمانی تمام ما نسل های اوایل انقلاب و دوران پهلوی در مدارس یکسان مشغول به تحصیل بودیم و فرزند سفیر و کبیر و پزشک و مهندس و معلم و کارگر و بنا؛ همه داخل یک کلاس و گاه یک میز می نشستیم و جز نوع کیف و کفش و لباس مان؛ تفاوت دیگری در آموزش ها و برخورد مدیر و معلم مدرسه بین ما وجود نداشت و همین فضا موجب شده بود تا بین دانش آموزان فضای رقابتی پویا و فعالی ایجاد گردد؛ که نتیجه آن موفقیت های علمی و تحصیلی اقشار پایین دست جامعه در کنکور و دوران تحصیل بود.
همین یکسان بودن نوع مدارس و آموزش ها و امکانات اصل ۳۰ قانون اساسی را که عنوان می دارد ؛ آموزش عمومی در کشور بایست تا پایان دوره متوسطه به صورت رایگان در اختیار همه قرار بگیرد را به خوبی به اجرا در می آورد و عدالت آموزشی و به تبع آن فرصت برابر برای دانش آموزان اقشار مختلف جهت موفقیت تحصیلی و شغلی را در آینده فراهم می ساخت.لیکن در سال های پس از جنگ و آغاز ریاضت های بودجه ای و تخصیص انقباضی بودجه آموزش و پرورش در تمام دولت ها؛ روز به روز به سمت افزایش مشارکت های مردمی در آموزش و پرورش و پا گرفتن مدارس غیرانتفاعی و هیات امنایی و تیزهوشان و غیره در کشور شدیم که امروزه با بررسی نتایج کنکور سال جاری که اکثر نفرات برتر فارغ التحصیلان مدارس خاص بودند؛ می توان به دستاوردها و نتایج منفی این نوع طبقه بندی مدارس پی برد که دامنگیر همه دانش آموزان و آینده سازان میهن عزیزمان شده است. از معلمی که دغدغه نان و معاش دارد؛ نمی توان انتظار آموزش خلاقیت و نوآوری به دانش آموز داشت .
یکی از شعارهای اصلی که در تمامی اعتراضات و تجمع و تحصن های فرهنگیان در راس موارد قرار داشته و دارد؛ تخصیص بودجه مکفی و کارآمد جهت آموزش و پرورشی ست که بیش از ۹۰ درصد بودجه آن صرف پرداخت حقوق کارکنان می گردد و هنوز به قول سید جواد حسینی؛ سرپرست سابق وزارتخانه؛ بیست هزار میلیارد تومان معوقات معلمان را نیز بدهکار است. ضمن اینکه سرانه مدارس نیز سال هاست معنی و مفهومی ندارد و مخارج و هزینه های مدارس دولتی نیز از محل کمک های اولیا تامین می گردد و در سایر مدارس خاص نیز طبق قوانین وزارتخانه شهریه از دانش آموزان اخذ می گردد.
اولیای محترم این نکته را به خاطر داشته باشید که وضعیت اسفناک فعلی مدارس و سرگردانی شما در راهروهای آموزش و پرورش مناطق و دفاتر آموزشگاه ها؛ همچنین لابی گری و پارتی بازی برخی افراد جهت ثبت نام دانش آموزان شان در مدارس خاص و هیات امنایی و شاهد و غیره؛ معلول عدم تخصیص همان بودجه کارآمد و مکفی جهت آموزش و پرورش است.
اعتراضات اخیر معلمان خصوصا تحصن و تجمع های سال گذشته و به تبع آن بازداشت و زندانی شدن برخی کنشگران صنفی فرهنگی؛ جهت برآورده شدن همین اصل مهم و اساسی قانون اساسی بود که بایست آموزش و پرورش کیفی و رایگان جهت تمام دانش آموزان کشور در شهرها و روستاهای مختلف تا پایان دوره متوسطه فراهم گردد. ( اصل ۳۰ قانون اساسی) گرچه سعی شد که بیشتر روی بحث معیشت و حقوقی معلمان مانور داده شود که همان مورد نیز با آموزش و پرورش کیفی سخت در ارتباط است و از معلمی که دغدغه نان و معاش دارد؛ نمی توان انتظار آموزش خلاقیت و نوآوری به دانش آموز داشت.
لذا در پایان به عنوان یک معلم و یک کنشگر فرهنگی از تک تک تمام اولیای دانش آموزان که قطعا در پست های مختلف حاکمیتی و اداری و نظامی و غیره تصدی دارند؛ تقاضا دارم که به این موضوع به دیده اهمیت نگریسته و در هرجایی که هستند و مشغول به کارند ؛ حمایت و تلاش خود را جهت تغییر و اصلاح نگاه حاکمیتی به مقوله آموزش و پرورش انجام دهند تا با تغییر رویکرد و در اولویت گذاشتن و اهمیت دادن به این ارگان حیاتی و انسان ساز؛ همچنین با اختصاص و جذب بودجه مکفی و کارآمد جهت آموزش و پرورش و به تبع آن ایجاد تحول بنیادین و گسترش عدالت آموزشی؛ پیش به سوی اعتلای فرهنگ و آموزش و پرورش کشور و تعالی ایران اسلامی حرکت نماییم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
درود بر مهر. سلام بر پاییز، سلام بر فصلی که با تمام زیبایی های رنگارنگ و نسیم روح نوازش، خزان آرزوها نامش نهاده اند.
ماه دوستی، آشتی، همدلی، همراهی، عشق و همدمی.
ماه خورشید، آسمان آبی، آرامش درختان تناور، موسیقی برگ های پاییزی و نوای خوش پرندگان عاشق.
روزهای دل انگیز فصل زرد،گام زدن بر سنگفرش پوشیده از برگ و رنگ.
بوی درس، مشق، قلم، تخته، کتاب و دفتر.
زمزمه سرود جاودان :
"ای ایران"
پیمان "دست در دست هم دهیم به مهر، میهن خویش را کنیم آباد"
صف های مرتب، نگاه های مشتاق، گوش به زنگ آغاز کلاس.
جامه نو، پاپوش های خوشرنگ، لبخندهایی از سر شوق.
ماه علم، دانش آموز و معلم.
هیجان برنامه هفتگی، زنگ ورزش و جا گرفتن در نیمکت تنگ.
روزهای شاد و پر امید دانش آموز و خستگی و افسردگی معلم.خسته از چه؟
از تبعیض، درد جانکاه معیشت، وعده های دروغین فرادستان و ناسپاسی جامعه.
معلم پای تخته مشق مهر می نگارد اما روانش آشفته بازار رنج هایی است که پاییز از پشت پاییز، توانش را می فرساید و به گرداب هولناک بیماری می غلتاند .
چشم همه به گفتار و کردار اوست.از تیغ تیز نگاه ایمن نیست.انگشت نمای خاص و عامی است که دنبال مقصر می گردد تا همه کاسه و کوزه آسیب های فزاینده اجتماعی و کم کاری مقامات را سر او بشکند و در این وانفسای مرگ اخلاق چه دیواری کوتاه تر از معلم؟!
محکوم به آموزش دروس بی محتوا و بی اعتنا به نیازهای روز دانش آموز در جامعه است.ده ها نهاد، ابزار،گروه و رسانه روح و روان دانش آموز را تسخیر و قالب و کالبدی پیچیده به فضای آموزشی تحویل داده است اما هم چنان نقش مرجعیت معلم پررنگ تر دیده می شود.
در عرصه علم آموزی، اخلاق، متانت، نجابت، صبر و فنون کلاسداری حق خطا ندارد.
همه این حق را برای خود قائل اند که در برابر هر فاجعه اخلاقی، او را به صلابه بکشند.الگوی جامعه اش می خوانند اما مگر نه این که واگذاری چنین نقش سترگی، پیش نیازهایی چون: بهبود وضعیت معیشتی و ارتقای منزلت و کرامت اجتماعی و جبران جفاهای ناروای در حق او می خواهد؟
به پاییزی دیگر خوش آمد گفته ایم.در این زنجیره مهرها، دولتمردان پرادعا، برای پاسداشت اعتبار و شان واقعی معلمان، رفع نابرابری و بهبود وضعیت حقوقی و معیشتی معلمان،چه دستاورد قابل اعتنایی در کارنامه دارند؟
کدام یک از وعده های خود را محقق کرده اند؟
آیا اولیا، قدردان زحمات طاقت فرسای "پدران معنوی جامعه"هستند؟
دولت برای رفع مشکلات معیشتی بازنشستگان که جوانی و نشاط خود را فدای تعلیم و تربیت نسل امروزی کرده اند چه اقدام موثری انجام داده است؟ چرا توقعات و انتطارات، در سیستم بسته آموزش و پرورش همواره یک طرفه است؟
فرهنگیان فرهیخته ؛ به رغم همه ناملایمات، شور و اشتیاق دانش آموزان طالب علم را فدای مطالبات صنفی نخواهند کرد اما تقویت اراده و انگیزه معلم و فرآیند ارتقای کیفیت تحصیلی،فقط در سایه حل مشکلات و معضلات تلنبار شده حوزه آموزش و پرورش میسر است.
مهر شورانگیز در میان همهمه مستانه دانش آموزان ، بار دیگر به کلاس درس پا گذارده. شاید این مهر نوپا، نقطه پایان نابه سامانی ها و نامرادی های عرصه تعلیم و تربیت باشد.
شاید پاییز امسال، بهار تحقق وعده های مسئولین کشور شود و شاید جامعه ایرانی، مهر جدید را سرآغاز سپاس بی پیرایه از تلاش معلمان فداکار قرار دهد.
با این امید به خش خش برگ ها و رنگارنگی طبیعت پاییزی، چشم دل سپرده و در موسم خزان، لحظات پرالتهاب انتظار را سپری خواهم کرد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
امروز شنبه 30 شهریور 1398 نخستین نشست رسانه ای وزیر آموزش و پرورش با خبرنگاران در دبیرستان دخترانه شهدای هفتم تیر واقع در خیابان غفاری ( 7 تیر تهران ) به مناسبت آغاز سال تحصیلی و بازگشایی مدارس برگزار گردید .
« محسن حاجی میرزایی » بر خلاف وزرای سابق آموزش و پرورش که اکثرا با تاخیر در نشست حضور می یافتند راس ساعت 10 صبح در برابر خبرنگاران حضور یافت .
در ابتدای این نشست وزیر آموزش و پرورش به مدت 30 دقیقه سخنرانی و برنامه ها و دیدگاه های خود را برای خبرنگاران تشریح کرد .
حاجی میرزایی از طرح " بوم " نام برد و تاکید کرد که از سازمان پژوهش و برنامه ریزی انتظار دارد که بر ای چگونگی اجرای آن نظارت داشته باشد .
وزیر آموزش و پرورش ضمن اشاره به ۸ محور مستخرج شده از سند تحول تصریح کرد که استقرار سند تحول بنیادین از تولید آن مهم تر است .
حاجی میرزایی به شوراهای آموزش و پرورش اشاره کرده و عنوان کرد که کارکرد این شوراها نباید به گونه ای باشد که برای آموزش و پرورش تعهدات جدید ایجاد شوند .
وزیر آموزش و پرورش تاکید کرد که حال اقتصاد آموزش و پرورش خوب نیست و ضمن تکرار حضور طیب نیا در راس کمیته اقتصادی آموزش و پرورش اظهار امیدواری کرد که وضعیت رو به بهبود رود .
در ادامه وزیر آموزش و پرورش به پرسش های 23 خبرنگار که قبلا ثبت نام کرده بودند پاسخ داد .
در میانه این نشست زمانی که نوبت به خانم خباز از روزنامه جام جم رسید از وزیر آموزش و پرورش خواست که از " کلی گویی " پرهیز کند . این خبرنگار به حاجی میرزایی گفت که انگار شما جواب ها را از حفظ هستید !
خبرنگار دیگری ضمن اشاره به ماده 54 آیین نامه اجرایی مدارس ضمن محتوای این ماده که می گوید : " دانش آموز دوره ابتدایی و راهنمایی تحصیلی که به دلایل مختلف از قبیل عدم دسترسی به مدرسه، تکرار پایه و وقفه تحصیلی در شرایط سنی بالاتر از سن متعارف پایه تحصیلیخود قرار دارد، میتواند در صورت قبولی در امتحانات خردادماه با حداقل معدل کل ۱۴، در شهریورماه همان سال تحصیلی در امتحانات پایه بالاتر در مدرسه قبلی یا مدرسه جدیدی که برای ادامه تحصیل ثبت نامکرده است به صورت یک نوبتی شرکت کند و در صورت احراز شرایط قبولی به پایه بعدی ارتقاء یابد. " خطاب به وزیر آموزش و پرورش گفت که برخی گزارش و اخبار به ویژه در آموزش و پرورش قم نشان می دهد که مسئولان ادارت و مناطق آموزش و پرورش از اجرای این ماده خودداری می کنند و اظهار می کنند که اصلا چنین ماده ای وجود ندارد و متاسفانه باعث شده است که خیلی از دانش آموزان از این حق محروم شوند و از تحصیل شان عقب بمانند .
حتی طوری شده است که مجبور شده اند به سمت مدارس مسجدمحور بروند و با این روش تحصیل نکنند .
این خبرنگار از وزیر آموزش و پرورش پرسید که با خاطیان چگونه برخورد خواهند کرد .
حاجی میرزایی در پاسخ گفت که اجرای قوانین الزامی است و کسی حق ندارد به سلیقه خودش مقررات را دریافت کند .
حاجی میرزایی تاکید کرد که من تاکنون چنین گزارشی را که شما اشاره کردید دریافت نکرده ام و قطعا در صورتی که این گزارش برسد مورد بررسی قرار خواهد گرفت و اگر تخلفی شده باشد حتما عکس العمل لازم نشان داده خواهد شد .
( احتمالا آقای وزیر سخنان این خبرنگار را کافی ندانسته و گزارش های رسمی را معیار و ملاک برای پی گیری و تصمیم گیری می داند . )
حاجی میرزایی در بخشی از پاسخ خود به پرسش خبرگزاری فارس گفت :
" در مورد ارتباط با دولت ، من به جهت این که 6 سال در مقام دبیر هیات دولت بودم و از یک سو در جریان تمام مصوبات دولت بودم و در جریان تمام برنامه های دستگاه های اجرایی بودم و ارتباط گسترده و منظمی با همه اعضای دولت داشتم از ظرفیت های دولت آگاه هستم و امیدوارم که این ظرفیت ها را بتوانم در خدمت اهداف تعلیم و تربیت دربیاورم ضمن آن که همه دولت به من اطمینان دادند که از آموزش و پرورش حمایت خواهند کرد برای این که اهدافش را به نحو مناسب تری پیش ببرد .
در این باره مدیر صدای معلم خطاب به وزیر آموزش و پرورش پرسید که آیا قبلا چنین چیزی نبوده است ؟
حاجی میرزایی در پاسخ گفت :
" من اعتقادم این نیست . اعتقاد من در مورد حمایت دستگاه های دیگر ؛ من در جای دیگری این را گفتم . درست است که من مستظهر هستم به حمایت از همه دوستانی که گفتم اما به اعتقاد من سهم ما از حمایت دیگران میزان تلاشی است که خود ما انجام می دهیم . "
زمانی که خبرنگاران با قرار گرفتن در جایگاه پرسش های خود را مطرح می کردند وزیر آموزش و پرورش فقط به آنان نگاه می کرد و چیزی یادداشت نمی کرد .
در این نشست حجت الاسلام والمسلمین علی ذوعلم رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و معاون وزیر و علیرضا کاظمی معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش حضور نداشتند . علی باقرزاده به نمایندگی از سازمان پژوهش و برنامه ریزی آمده بود .
مدیر صدای معلم در این نشست پرسش هایی مطرح کرد .
متن کامل این پرسش ها به شرح زیر است :
" آیا هنوز به قول خود پای بند هستید که بودجه امسال بر مبنای " عملکرد بودجه " 98 تنظیم می شود.
بر اساس برخی برآوردها اگر بودجه 99 بر مبنای "عملکرد بودجه " نوشته شود و کسری بودجه امسال و معوقات هم تسویه شود ، بودجه سال 99 باید بالغ بر یکصد هزارمیلیارد تومان باشد . آیا تخصیص چنین بودجه ای دو توان و اراده دولت هست؟
اخیرا آقای منصور اردستانی مدیرکل دفتر حقوقی، املاک و حمایت قضایی وزارت آموزش و پرورش گفته : نگاه به ملک در آموزش و پرورش باید تغییر کند و اگر ما از املاکمان درست استفاده نکنیم دیگران چشم طمع دوختهاند به املاک آموزش و پرورش؛ هجمه زیادی هم داریم هم از جانب اشخاص خصوصی و هم عمومی. آموزش و پرورش و مسئولان آن راهی جز اینکه نگاهشان را به ملک و اهمیت و جایگاه راهبردی این منبع تغییر بدهند، ندارند. ما باید بتوانیم منابع لازم برای اجرای سند تحول را علاوه بر منابع دولتی تامین کنیم."
آیا طرحی برای تغییر کاربری یا فروش مدارس دارای موقعیت تجاری و مسکونی در دست است؟
اشخاص حقیقی و حقوقی که به املاک آموزش و پرورش هجوم آورده اند چه کسانی هستند؟
آیا ممکن است املاک ارزشمند آموزش و پرورش به سرنوشت اردوگاه شهید باهنر دچار شوند؟ برخی از معلمان معتقدند که فروش و تغییر کاربری املاک برای تامین هزینه های جاری از جمله اجرای سند تحول خیانت به آینده فرزندان این کشور است.
آقای حاجی میرزایی !
تا چه میزان ، شورای معاونین و مجموعه مدیریتی فعلی وزارت آموزش و پرورش را در همراهی با شما و اجرای برنامه ها و حرف هایی که زده اید همچنین استقرار سند تحول بنیادین که از آن نام بردید کارآمد ، توامند و اثربخش ارزیابی می کنید ؟
متن کامل پاسخ وزیر آموزش و پرورش به پرسش صدای معلم به شرح زیر است :
" در مورد بودجه من مصمم هستم که بودجه سال 99 واقعی تر تنظیم شود اما ما هم بخش بزرگی از نظام بزرگ جمهوری اسلامی ایران هستیم . ممکن است محدودیت هایی باشد که اگر متوجه همه باشد قطعا متوجه آموزش و پرورش هم خواهد بود .
تمام تلاش من این است که این چنین نباشد دیگران محدودیتی نداشته باشند و ما فقط محدودیت داشته باشیم بنابراین با تمام وجود تلاش خواهم کرد که ان شاء الله بودجه سال 99 آموزش و پرورش واقع بینانه تر تنظیم بشود .
موضوع املاک و دارایی های آموزش و پرورش ؛ اول این را من مشخص کنم ما به هیچ وجه ملکی را نمی فروشیم . ما به دنبال این نیستیم که چوب حراج به املاک آموزش و پرورش بزنیم .
ما می خواهیم دارایی های خودمان را بهینه مصرف کنیم .
ما باید بر دارایی هایمان بیفزائیم و از دارایی هایمان در جهت حل مسائل و مشکلات مان کمک بگیریم .
من گفتم که یکی از ماموریت های کمیته اقتصادی که تشکیل دادم بهره مندی موثرتر از دارایی ها و مولدسازی درآمدها است .
در اصلاحات ساختاری که در بودجه کشور پیش بینی شده که پیرو دستور مقام معظم رهبری ، سازمان برنامه و شورای عالی هماهنگی اقتصادی کشور موظف شد که ساختار بودجه را اصلاح بکند ؛ یکی از اصلاحات پیش بینی شده مدیریت دارایی هاست و آموزش و پرورش هم به عنوان یکی از سازمان های دولت موظف است که در مورد دارایی هایش به نحو مناسب و موثرتری برنامه ریزی کند و تلاش بکند .
در مورد اردوگاه شهید باهنر هم به شما اطمینان می دهم که اردوگاه باهنر متعلق به آموزش و پرورش بوده است و خواهد بود و با اطمینان این اردوگاه در اختیار و متعلق به آموزش و پرورش خواهد ماند .
در مورد پرسش دیگران باید بگویم که ما میثاق مان با همه دوستان و همکاران عزیزی که در ساسر کشور داریم اجرای برنامه هاست و در اجرای برنامه ها با هیچ کسی تعارف نداریم بنابراین اصل پیشبرد اهداف نظام تعلیم و تربیت است .
پایان گزارش/
گروه رسانه/
در پی درج گزارش صدای معلم با عنوان : " فاطمه قنبری ؛ نماینده مجلس دانش آموزی خطاب به وزیر آموزش و پرورش : " آقایان مسئولین ! شما خود بیشتر از هر کسی از مافیای کنکور مطلعید . چرا هیچ گاه دست مافیای کنکور کوتاه نشده و بلکه درازتر هم گشته و روز به روز فاصله طبقاتی بین ما را بیشتر کرده است . حق مان این نبود !
پرسش از معاون پرورشی و فرهنگی اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران ؟ " ( این جا ) معاونت پرورشی فرهنگی این اداره کل به این گزارش پاسخ داد .
ضمن تشکر از پاسخ گویی ، عین جوابیه منتشر می گردد .
بعید است با رسیدین ماه مهر و بازگشایی مدارس، احساس و خاطره ای در ذهن و روان شما به جوشش درنیاید. هر چقدر هم که از درس و مدرسه و دانشگاه، فاصله گرفته باشید، باز ماه مهر و اول مهر را به یاد خواهید داشت. روزی که کیفی بر دوشتان یا کتابی در آغوشتان بود. مدرسه آغاز شد. آغازی که قرار بود دَری به روشنی وجودتان بگشاید و انعکاسی از حقایق هستی باشد. اما چنین نشد. قطار رقابت با سرعت به پیش می رفت. فردی موفق بود که بتواند یک عدد 5 رقمی را در یک عدد 3 رقمی ضرب کند و در چند ثانیه جوابش را بدهد. یا بتواند فهرست پادشاهان ایران را به همراه مرکز تاج گذاری آنها و فهرست جنگ هایشان را از حفظ بگوید. از همان سال اول، دانش آموزان موفق و مُستعد مشخص بودند، آنها که مسائل ریاضی را زودتر حل می کردند و دانش آموزانی که مطالب درسی را زودتر حفظ می کردند.گویی در مدارس فقط دو درس وجود داشت: اول ریاضی و دوم حفظ کردنی ها. هفتۀ اول سال تحصیلی اگر به جای تمرکز بر برنامه های رسمی، با برنامه هایی که ماهیت تربیتی داشته باشند، مواردی چون: مسابقات نقاشی، زنگ غذای سلامت، برنامۀ حضور والدین در مدرسه، نمایش تئاتر و فیلم و غیره شروع گردد، روح و روان فراگیران با داستان ها و پیش زمینه های مثبت و خاطره انگیز به مدرسه پیوند خواهد خورد .
اما اینک سالیان سال می گذرد. درس و مدرسه و امتحانات تمام شده اند، ولی هیچ کدام از آن فرمول های ریاضی در ذهن ها باقی نمانده است. دانش آموزان دیروز، هیچ یک از تعاریف و توضیحات درس های ریاضی و اجتماعی و علوم و فارسی را به یاد نمی آورند. شاید تلخ ترین بخش از دوران مدرسه این باشد که آنچه دانش آموزان با خون دل می آموزند را آخر نمی فهمند کجا می توانند به کار ببندند؟ یا مطالب از بَرشده قرار است کجای این زندگی به دردشان بخورد یا گِرِه ای از مشکلات شان را بگشاید؟!!
در پَس این رویداد، درست زندگی کردن، از زندگی لذت بردن، یادگیری حقوق شهروندی و مهارت های شهروندی جایش را به حفظ بی ثمر فرمول ها و مطالب درسی داده است تا فراگیران برچسب تیزهوش، باهوش و استعداد درخشان دریافت کنند، تا مگر در دانشگاه پذیرفته شوند و شغل و آینده ای داشته باشند. فارغ از این که آنها مهارت پیدا کردن یک دوست در مدرسه را یاد بگیرند، بتوانند مسائلی شخصی شان را حل و فصل کنند، توان همدلی و همزبانی با هم را داشته باشند، توانایی هایشان را بشناسند و آنها را بکار بگیرند و حتی یاد بگیرند درست راه بروند، مسواک بزنند و غذا بخورند!!
برای همین در این فرایند مدرسه اغلب مَحملی است تا دانش آموزان بار آرزوهای والدین یا اهداف غیرحرفه ای مسئولان آموزشی و سیاست گذاران را به دوش بکشند. مانند گلوله ای که از یک توپ شلیک شده باشد، دانش آموزان از خواب بیدار می شوند. مقصد و مقصود مشخص است. اما گویی اراده، میل، تمنای درونی و فطرت آنها در این پرواز به فراموشی سپرده شده است. دانش آموزان به سمت اهدافی شلیک شده اند که با هستی شان بیگانه است، و برای همین است که شوق و معصومیت کودکی در راه مدرسه قربانی می شود. دانش آموزان قربانی می شوند وقتی ماه مِهر با آنها سر مِهر نداشته باشد.
برای همین هر چند تغییر، اصلاح و بازنگری در روش های تدریس، برنامه های درسی و ساختار و مدیریت مدارس خود می تواند محل تامل و بحث جدی باشد، لیکن پرداختن به این موارد یادداشتی جدا می طلبد و خارج از اهداف این نوشتار است. اما این امکان وجود دارد که با استفاده از روش هایی ساده نوع نگرش و بینش دانش آموزان را نسبت به مدرسه بهبود و ارتقاء داد، تا در ابتدای هر سال تحصیلی، ماه مِهر با مِهر و مهربانی عجین گردد.
از این رو در ادامه به برخی از این راهبردها اشاره می گردد:
* در راستای خلق فضای احترام آمیز، ایجاد نگرش مثبت، تقویت انگیزه و کاهش دغدغه و اضطراب دانش آموزان میتوان برای هفتۀ اول سال تحصیلی تمهیداتی ویژه اندیشید: مثلاً پخش آهنگ های مناسب وشاد، آذین بندی درب ورودی مدرسه و کلاس های درس، نصب پیام های خوش آمدگویی، خیرمقدم صمیمانه به دانش آموزان توسط مسئولین مدرسه و معلم در بدو ورود، دود كردن اسپند، عبور از زیر قرآن، تقدیم گل و پذیرایی با استفاده از شیرینی و شربت.
* دعوت از مراکز فرهنگی، اجتماعی و صنعتی جهت برگزاری نمایشگاه های موقتی در مدارس با این هدف که دانش آموزان مدرسه را محیطی مجزا از جامعه ادراک و تجربه نکنند.
* برپایی جشنواره هایی از صنایع دستی، هنری و غذایی مطابق با ظرفیت های قومی، محلی و منطقه ای، با هدف پیوند دادن ظرفیت های فرهنگی با ساختار مدرسه.
* هفتۀ بدون کتاب: دانش آموزان به طور متعارف تابستان را با بازی، کلاس های فوق برنامه و شرکت در برنامه هایی سپری می کنند که اغلب آنها با برنامه های رسمی مدرسه همخوان و سازگار نیستند. لذا هفتۀ اول سال تحصیلی اگر به جای تمرکز بر برنامه های رسمی، با برنامه هایی که ماهیت تربیتی داشته باشند، مواردی چون: مسابقات نقاشی، زنگ غذای سلامت، برنامۀ حضور والدین در مدرسه، نمایش تئاتر و فیلم و غیره شروع گردد، روح و روان فراگیران با داستان ها و پیش زمینه های مثبت و خاطره انگیز به مدرسه پیوند خواهد خورد.
* دعوت از هنرپیشه ها، ورزشکارها، یا چهره های شاخص اجتماعی منطقه و شهر، در راستای ایجاد نشاط در مدرسه، و تبیین رسالت ها و کارکردهای تحصیل و درس خواندن از جانب میهمانان و مدعوین.
* دعوت از معلمان و مدیران خبره و بازنشسته جهت بازگویی خاطرات و داستان های مهیج و آموزندۀ تربیتی در مراسم بازگشایی مدارس و امتداد هفتۀ اول سال تحصیلی.
* دعوت از دانش آموزان و دانشجویان موفق، مخترع و سرآمد، در راستای بیان خاطرات و روایت های زندگی و به اشتراک گذاشتن راز و رمزهای موفقت و تبیین نقش مدرسه در این امر.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در بیست و هشتمین روز از شهریورماه 98 باباپور رییس اداره دوره اول ابتدایی اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان در جمع معلمان و اولیای دانش آموزان پایه اول منطقه کوهپایه گفت : سه ویژگی را باید از کودکان بیاموزیم : بدون هیچ دلیلی شاد هستند ، دقیقه ای از زندگی را بیهوده نمی گذرانند ، برای به دست آوردن چیزهای مورد علاقه شان بسیار تلاش می کنند ؛ پس ما بزرگترها باید این سه ویژگی را حتما مد نظر قرار دهیم و اجازه ندهیم این سه ویژگی را به خاطر ما بزرگترها از دست بدهند .
وی در ادامه گفت : ابن سینا دانشمند بزرگ می فرمایند آموزش کودکان باید بر مبنای 5 چیز باشد : ایمان ،اخلاق نیکو ،تندرستی ،سواد خواندن و نوشتن ، هنر و پیشه ما کودکان را برای زندگی آینده آماده می کنیم .
باباپور گفت :در پایان دوره ابتدایی باید شهروند خوب اجتماعی تحویل داده شود شهروندی که موجب آزار و اذیت همسایگان نشود و به اموال دولتی و شخصی آسیب نرساند .
وی در ادامه افزود: معلمان برای تعلیم و تربیت کودکان از جانشان مایه می گذارند به خصوص معلمان پایه اول .برای همین تاکید می شود بهترین معلمان برای پایه اول انتخاب شوند چرا که سنگ بنای خواندن و نوشتن و مهارتهای زندگی را معلم پایه اول بنا می نهد و سایر معلمان در سال های بعد کامل می کنند .
وی به تعریف مهارت های زندگی اشاره داشت و گفت مهارت های زندگی یعنی رفتار های سازگارانه و مثبت مثل همدلی ،مدیریت هیجانات ، مقابله با استرس ،ارتباط بین فردی و... و سازمان بهداشت جهانی گفته هر فردی بایستی اول مهارت های زندگی را کسب کند بعد عهده دار زندگی شود .
باباپور در ادامه به قوانین کلیدی در تربیت فرزنداشاره داشت و در پایان به تعریف یادگیری در قدیم و امروزه اشاره داشت و گفت : یادگیری در قدیم یعنی هر چه بیشتر حفظ کنید قوی ترید ولی امروزه یادگیری یعنی تغییر در توانایی انسان ، هر چه انسان مهارت بیشتری پیدا کند ،اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد یادگیری بیشتری داشته است .
وی خطاب به معلمان گفت : همکاران فرصت و زمان تکالیف سنتی گذشته ، معلمی بهتر است که تکالیف مهارت محور بدهد .تکالیف مهارت محور فرصت یادگیری را برای بچه ها بیشتر می کند .
و خطاب به اولیا گفت : دخالت در امر آموزش ممنوع و نظارت فرایند کار شماست .
روابط عمومی اداره آموزش و پرورش منطقه کوهپایه