صدای معلم :
در ابتدا لازم است یک " خود انتقادی " نسبت به خودمان یعنی خبرنگاران و رسانه ها داشته باشم .
یکی از دلایل مهم برای در اولویت نبودن آموزش و پرورش در سپهر جامعه به کارکرد رسانه ها باز می گردد .
این انتقاد منطقی به ما خبرنگاران باز می گردد که در این مدت نتوانسته ایم چالش های آموزش و پرورش و نظام آموزشی را به درستی کالبد شکافی کرده و با کارشناسی لازم حساسیت جامعه و مسئولان را طراحی و عملیاتی کنیم .
شاید بهتر باشد ما خبرنگاران با مطالعه بیشتر و پرهیز از پرسش های کلیشه ای و تکراری ، کار خبرنگاری را فقط در انتشار گزارش های مثل هم خلاصه نکرده و ایده های بالاتر و راهبردی تر را پی گیری کنیم .
همچنین انتقادی دارم به شما و مجری نشست آقای میرزاخانی .
آقای میرزخانی گفتند شما 20 دقیقه وقت دارید اما 32 دقیقه صحبت کردید .
فکر می کنم ایشان رویشان نشد به شما بگوید و یا این که فقط زورشان به رسانه ها و خبرنگاران می رسد !
اگر قرار باشد این جا هم صحبت نکنیم ، پرسش نکنیم یا باید مثل خیلی از معلمان در زنگ های تفریح دائما غر بزنیم و ناله کنیم !
یا باید به کف خیابان بیائیم و یا این که بگذاریم از این مملکت برویم !
اگر شما راه چهارمی می شناسید بگویید ؟
جناب آقای حاجی میرزایی
شما در ابتدای وزارت و پس از رای اعتماد فرمودید :
" از معلمان در تمام سطوح می خواهم چنانچه در مدت وزارتم انحرافات از این برنامه ها مشاهده کردند، تذکر دهند . "
پرسش این است که رسانه ها این انحرافات را دقیقا و به طور مشخص باید به کدام نهاد و یا واحد مسئول ، دلسوز ، کارآمد و پی گیر ارائه دهند ؟
وزیر محترم آموزش و پرورش
شما در حاشیه مراسم نواختن زنگ ملی استکبار ستیزی با اشاره به برگشت مصوبه تنظیم بخشی از مقررات مالی، اداری و پشتیبانی آموزش و پرورش از شورای نگهبان به مجلس گفتید:
شورای نگهبان به اکثر بندها ایراد گرفته است از جمله کاهش تنوع مدارس و اعمال مدرک تحصیلی فرهنگیان؛ با توجه به اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی به موضوع مدارس سمپاد وارد شده و اساسنامه آن را تصویب کرده و مجلس نباید ورود میکرد، این مصوبه مورد ایراد قرار گرفته است.
جناب عالی بدون آن که نقدی بر عملکرد شورای نگهبان داشته و یا در مورد آن اظهارنظری کند فقط در نقش " ناقل " خبر ظاهر شدید ؟
چرا به عنوان وزیر از حقوق قانونی معلمان دفاع نکردید ؟
چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی بر اساس سنت دیرینه در مسائل ریز و درشت این وزارتخانه وارد می شود آن چنان که گویی وزارت آموزش و پرورش فاقد قوه عاقله و ممیزه برای تصمیم گیری است ؟
چرا شورای عالی آموزش و پرورش از وظایف سیاست گذاری و برنامه ریزی فاصله گرفته و بیشتر نقش آیین نامه نویس و مقررات نویس پیدا کرده است ؟
چرا اکثر وزرای آموزش و پرورش در این 4 دهه پس از انقلاب اسلامی محافظه کار و توجیه کننده وضع موجود بوده اند ؟
این حالت متاسفانه به بدنه هم سرایت کرده است !
آقای حاجی میرزایی !
بفرمایید دقیقا اتاق فکر آموزش و پرورش کجاست ؟
آقای وزیر !
در نشست قبلی و در آخر سخنانم خدمت شما گفتم :
تا چه میزان ، شورای معاونین و مجموعه مدیریتی فعلی وزارت آموزش و پرورش را در همراهی با شما و اجرای برنامه ها و حرف هایی که زده اید همچنین استقرار سند تحول بنیادین که از آن نام بردید کارآمد ، توامند و اثربخش ارزیابی می کنید ؟
برداشت و ارزیابی من و برخی از معلمان آن است که شما یا این پرسش را جدی نگرفته و یا از سرنوشت وزرای پیشین درس نگرفته اید !
بد نیست یک آسیب شناسی دقیق از دلایل ناکامی 3 وزیر قبل در دولت آقای روحانی داشته باشید .
پاسخ وزیر آموزش و پرورش :
عذرخواهی می کنم اگر از آن زمان بیشتر صحبت کردیم . برای این که به حق شماها تعدی نشود 12 دقیقه را به وقت شما اضافه می کنیم که این کار انجام شود .
در مدتی که کارم را شروع کردم رصد رسانه ای داریم . موارد و نقدهایی که در رسانه ها متوجه آموزش و پرورش می شود و هم نشست های متعددی با مدیران مناطق در استان ها ی مختلف و کارشناسان درون وزارت آموزش و پرورش و بیرون وزارتخانه درباره شرایط کنونی داشتیم و قطعا کسانی که علاقه مند به مشارکت باشند مسیری را معین می کنیم که به صورت آزاد خواستند به ما کمک فکری کنند این کار را انجام دهم .
من دخالت شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای نگهبان را دخالت غیرتخصصی نمی دانم . اعتقاد من این است که ای کاش دخالت ها محدود به همین نهادهای تخصصی موضوع باشد و این ها با صلاحیت های بیشتری در موضوع آموزش و پرورش وارد می شوند اما تعدد عرصه های سیاست گذاری نوعی آشفتگی را را در حوزه آموزش و پرورش ایجاد می کند .
یکی از نکاتی که من باید به آن توجه بیشتری داشته باشم قطعا همین است .
در مورد تنوع مدارس ، ما تاکید کردیم که ماموریت و مسئولیت ما ارائه یک آموزش با کیفیت به همه ی مخاطبان آموزش و پرورش در سراسر کشور است و این جزء اولویت ماست .
مدارسی در گذر زمان بنا بر اقتضائات مختلف شکل گرفته است که این مدارس برخی اقتضائات شان همچنان باقی است یعنی مثلا مدارسی که در مناطق عشایری برگزار می شود متناسب با اقتضائاتی که خاص خودش است و یا مدارس سمپاد به دلیل تاکید و حساسیتی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی برای توجه به استعدادهای درخشان وجود دارد .
گرایش اصلی ما تمرکز بر دو نوع مدرسه است . بعنی مدرسه دولتی و غیردولتی و تلاش می کنیم که همین دو خط را حفظ کنیم .
اگر تنوعی در برخی سطوح ملاحظه می شود آن هایی که اقضتائش برطرف شده است حذف خواهد شد و آن هایی که اقتضائاتش باقی است نیازمند مطالعه ی دقیق تری است یعنی شما نمی توانید با یک حکم از فردا همه تنوع مدارس حذف شود .
کار در آموزش و پرورش اتفاقا نیارمند تامل و تانی فراوان است .
این ساختار کنونی ، این شکل کنونی کار و فعالیت از آشفتگی های متعددی رنج می برد . توجه به آن نیازمند تامل دقیق تر و جدی تر است .
اعتقاد من هم بر این است که شورای عالی آموزش و پرورش نهاد اصلی سیاست گذار آموزش و پرورش است و در نشستی که با اعضای محترم شورا داشتم تاکید کردم که ما باید دقیقا مشخص کنیم که چه موضوعاتی صلاحیت ورود به این حیطه را را دارد ، با چه کیفیتی و با چه استانداردی و تلاش می کنیم که ان شاء الله استاندارد کار را در شورای عالی آموزش و پرورش بهبود ببخشیم .
همه ی کسانی که با من کار می کنند در جهت سیاست هایی که من انتخاب کردم و متعهد شدم همراه هستند .
قطعا کسی با این سیاست ها همراه نباشد جای خود را به کس دیگری خواهد سپرد .
ما شرط همکاری مان با همه همکاران در سراسر کشور تعهد و وفاداری شان به سیاست هایی است که ما اعلام کردیم و امروز بر ذمه ماست که این تعهدات را انجام بدهیم و قطعا این کار انجام خواهد شد .
اما نکته ای که اشاره فرمودید نیازمند توجه عمیق تر رسانه ها هم هست .
حال آموزش و پرورش خیلی خوب نیست !
و برای این که این حال خوب شود باید همه جریاناتی که به موضوع آموزش و پرورش عمیقا فکر می کنند با جدیت و حوصله ی عمیق تری وارد شوند .
در طول این چند ماهی که من مسئولیت داشتم هر وقت دوربینی جلوی من قرار گرفت اولین سوالی که پرسید این بود که :
آقا ! رتبه بندی چه شد ؟!
من هم ده ها بار همین پاسخ تکراری را گفتم .
من انتظار دارم که سوالات به سمتی برود که دقایق جدی تری را در حوزه ی تعلیم و تربیت موضوع توجه قرار بدهد .
ما باید عرصه آموزش و پرورش را ا ز مسائلی این چنینی که ذهن و قکر و روان همه مسئولان را یک جوری به خودش اختصاص داده است آزاد کنیم تا مجال توجه عمیق تر به ماموریت های اصلی آموزش و پرورش حاصل شود .
صدای معلم :
سوال اول من را دقیق پاسخ ندادید ؟!
همکاران رسانه ها شاید رویشان نمی شود به شما و شورای معاونین بگویند ... در رسانه گزارش می نویسیم ، معلمان انتقاد می کنند ؛ شورای معاونین شما و مدیران زیرمجموعه شما پاسخ گو نیستند . چرا ؟
حاجی میرزایی :
تاکید می کنم رصد رسانه ای داریم . موضوعات را رصد می کنند و مسیری هم شمخص می کنیم که افراد بتوانند به طور مشخص تر و روشن تر نظرات شان را منتقل کنند .
حاشیه ها :
* سیدجواد حسینی رییس سازمان آموزش و پرورش استثنایی ، جلال دلقندی رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش ، زهرا مظفر مدیر کل ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات وزارت آموزش و پرورش و برخی دیگر از اعضای شورای معاونین در این نشست حضور نداشتند .
*علی رغم آن که وزیر آموزش و پرورش در ابتدا و در پاسخ به پرسش صدای معلم گفت که وقت جلسه را بیشتر می کند اما عملا چنین چیزی اتفاق نیفتاد .
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
این فقط مثال بود سهم ستاد و فرمانداران و نمایندگان و وسایر صاحبان قدرت وثروت وووو. و... وووو.. جای خود دارد حالا آقای وزیر ما حرف شما بپذیریم یا عمل مدیر کل رو؟!!!!؟
2)این بنده خدا مسوول تنظیم صورتجلسات هیأت دولت بوده و نقش دفتر دار مدرسه را در هیأت دولت ایفاء می کرده و نباید انتظار چندانی ازش داشت...
جناب آقای پورسلیمان
خسته نباشید.
سپاس برای مطالبه گری ، پرسشگری و پیگیری مسائل و مشکلات معلمان با شرکت در جلسات و انچام مصاحبه ها با جراید ، تنظیم و تدوین
سخنرانی ها و انعکاس آنها و.......
لازم می دانم از زحمات همسر گرانقدرتان سرکار خانم قاسم پور ، که زحمت ویراستاری و
پیاده سازی سخنرانی ها را با اهتمامی ارزشمند ، برعهده دارند نیز قدردانی نمایم.
گاه باید ایستاد و مزمزه کرد که اگر چنین نبود ، چگونه می بود؟!
پس از خدمات ارزنده هر دو بزرگوار به عنوان یک بازنشسته فرهنگی تقدیر و تشکر می نمایم.
برای تحمل تمامی زحمات خالصانه ، سپاسگزارم.
خسته نباشید.
خانم امامی
از محبت و لطف شما سپاسگزارم .
سعی کرده ایم تصویری متفاوت از " رسانه " را در حوزه آموزش و پرورش ایران به نمایش بگذاریم .
هر چند سختی بسیار است .
از یادداشت ها و مقالات و مشارکت در نظرات هم ممنونم .
پایدار باشید .
بفرماييد وضعیت رئیس ناحیه 2تبریز راجویا شوند اونوقت مشخص میشه چی به چی هست واقعا مایه وهن جمهوری اسلامی است
آقای وزیر انتقال رئیس ناحیه 5تبریز به ناحیه 4وفراینده این جابجایی خیلی چیزها رو نمایان میکند همه میدانند متعجبن که وزرات خانه چرا ساکت هست !!!!
فرهنگیان آذربایجان خسته شدن از این مدیریت واز بی اعتنایی وزراتخانه خسته تر
« شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبهای ابلاغ کرده که طی آن ۱۰ درصد استخدام آموزشوپرورش کشور باید از بین طلاب باشد.»
منبع: خبرگزاری مهر
حجتالاسلام و المسلمین عبدالکریم بهجتپور روز شنبه در حاشیه دیدار با مدیران حوزههای علمیه استان سمنان به خبرنگاران اظهار داشت: براساس برنامهریزیهای در حال انجام ۱۰ درصد سهمیه آزمون استخدامی آموزش و پرورش به داوطلبان طلبه اختصاص مییابد که میتوانند در هشت رشته کمک کننده آموزش و پرورش باشند.
مدیر حوزههای علمیه خواهران کشور تصریح کرد: جذب طلبهها به عنوان معلم در آموزش و پرورش با تصویب در شورای انقلاب فرهنگی در آیندهای نزدیک اجرا میشود.
وی یادآور شد: با افزایش کمّی تعداد مدرسههای حوزههای علمیه، اکنون سیاست ارتقای کیفی در این مدرسهها دنبال میشود و در زمان حاضر ۱۶ رشته در سطح سه و چهار رشته در سطح چهار برای آموزش طلبهها ارائه میشود.
مدیر حوزههای علمیه خواهران کشور بیان کرد: اکنون ۶۰ مدرسه حوزه علمیه خواهران خدمات آموزشی در سطح سه و چهار ارائه میدهند، اما باید بر تعداد این مدرسهها افزوده شود.
با سلام و احترام
اولین چیزی که از این خبر به ذهن القاء می شود دقیقا همین چیزی است که فرمودید.
لطفا سازمان پژوهش را دریابید
حال این سازمان که امروزه به نوبرانه ای شبیه است فکری بکنید.
این سازمان دیگر مرجعیت علمی در کشور ندارد.
آشفتگی و آنارشیسم و خطر ایدئولوژیک کردن تعلیم و تربیت بسیار بسیار خطرناک است.
حفظ وحدت ملی در گرو پرهیز مدیرانی چون آقای ذوعلم از تفرقه در سازمان پژوهش است.
در حالیکه مقام معظم رهبری به مهارت آموزی پرداخته و تاكيد دارند، آقاي ذوعلم دفتر فنی و حرفه اي را منحل و کلیه بخش های فنی و حرفه ای را زیر نظر حوزه های نظری قرار داده اند.
گویا اصرار بر تکرار اشتباهات ۴۰ ساله پاياني ندارد.
جاي تامل و پيگيري دارد.
۳ سوال مابین سخنان وزیر وجود دارد
-اشاره به نهادهای سیاستگذار و موازی با آموزش و پرورش...
کاش جناب وزیر این نهادها را اعلام کند و به طور شفاف نظر خود را اعلام کند.
- جناب وزیر در بحث همراهی معاونین و نیروهای ستادی برای ادامه کار، از الزام همکارانش در مسیر " سیاستهای و تعهدات انتخاب شده از طرف خود" سخن می گوید.
سوال اینجاست جایگاه سند تحول بنیادین و برنامه های توسعه کجاست و آیا وزرا باید برای اهداف ترسیمی این اسناد حرکت کنند یا می توانند خود دست به انتخاب سیاست و تعهد بزنند؟
- جناب وزیر فرموده اند که خبرنگاران فقط موضوع رتبه بندی را جویا می شوند و...
در پاسخ ایشان باید گفت اگر رسانه های تخصصی را رصد می کنند حتما انتقاد و پیشنهادات در تمام حوزه های آموزش و پرورش را باید دیده باشند! و کاش جناب وزیر نظر خود را در میزان تاثیر رتبه بندی در کاهش فاصله حقوق معلمان با هزینه متوسط زندگی، واقعیات اقتصادی اعلام می کرد.
آيا مي دانيد در سازمان پژوهش چه خبر است؟!!
آيا مي خواهيد بدانيد در سازمان پژوهش چه خبر است؟!!
« شوك درماني آموزشي » ( به بهانه اجراي سند تحول بنيادين )
ايجاد يك ضربه شديد براي خالي كردن ذهن و فكر برنامه ريزان براي وارد كردن ضربات بعدي و در نهايت در اختيار گرفتن سيستم آموزشي
در يك كلام :
« بهره برداري از فرصت يك فاجعه »
اين همان نظريه « دکترین شوک » اثر خانم نائومی کلاین است.
كشور بارها و بارها در عرصه هاي مختلف شاهد اجراي چنين تزي بوده و البته نتايج هم بر وفق مراد مجريان بوده است.
امروز نوبت سازمان پژوهش است.
اما باید منتظر دکترین شوک نایمی کلان باشند.
اجراي نظريه دکترین شوک نائومی کلاین كه تحت شعار تحول بنيادين در حال اجراست، در اساس خود يك انقلاب ايدئولوژيك است كه در سازمان پژوهش به شكل وحشت ناكي در حال اجراست.
اين شوك سازمان پژوهش را در اجراي سند تحول ناتوان خواهد كرد. و زمينه اجراي سند 2030 را فراهم خواهد نمود.
فراموش نكند كه طبق اسناد كاملا معتبر آقاي ذوعلم از امضاء كنندگان و تاييدكنندگان سند 2030 بوده اند.
پس احتياط شرط عقل است.
دکترین شوک نائومی کلاین سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی را به دلايل زير نابود خواهد كرد.
1- فروپاشی مهمترين سرمايه سازمان پژوهش يعني نيروي متخصص سازمان در مدتي بسيار كوتاه و حجمي گسترده
2- تغييرات راديكالي بدون هيچ پيوست پژوهشي
3- جابجايي متخصصان و كارشناسان به صورت گسترده براي از بين بردن مرجعيت علمي سازمان پژوهش
4- اجراي نگاشت چهارم سند برنامه درسي ملي غير مصوب به جاي سند برنامه درسي ملي مصوب و ارائه گزارش هاي كذب ( مانند استقرار كامل حوزه هاي يادگيري طيق سند برنامه درسي ملي )
5- جایگزین افراد ناکارآمد و غیر متخصص به نام جوانگرايي بدون اتخاذ تمهيدات و سازوكار لازم
6- دستبرد گسترده به کتاب های درسی بدون خبر و رصایت شوراهای برنامه ریزی و مولفات با هدف تغییرات ایدیولوژیک
ایشان علاوه بر کنار گذاشتن کلیه افراد ولایی و انقلابی از کلیه سمت ها و برنامه ها و منزوی ساختن تمام و کمال سند تحول بنیادین و مهمترین زیر نظام آن یعنی سند برنامه درسی ملی به دنبال اهداف دیگری است.
اینکه چگونه آقای ذوعلم در دولت تدبیر سکاندار سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی می شود و آقای روحانی با سپردن این پست حساس موافقت می کند جای سوال جدی است.
مگر آنکه قبول کنیم نیروهای ولایی و انقلابی در تشخیص و اعتماد نسبت به ایشان به اشتباه افتادند.
اعتماد به ایشان اشتباه بود.