گروه گزارش/
پس از اطلاعیه حسین خنیفر رئیس دانشگاه فرهنگیان در مورد وقایع اخیر این دانشگاه که با واکنش و حتی موج محکومیت در شبکه های اجتماعی رو به رو گردید ؛ هیات رئیسه دانشگاه فرهنگیان در این خصوص اطلاعیه ای صادر کرده است .
در این اطلاعیه آمده است :
" دانشگاه شریف و ارزش مدار فرهنگیان هرگز اجازه شبهه افکنی به آرمان ها و ارزشهای اسلامی را به احدی نخواهد داد به همین منظور ، با قاطعیت برخورد لازم را با خاطی به عمل آورده است. فرد مذکور در هیچ کدام از سلسله مراتب ارشد مدیریتی دانشگاه جایگاهی ندارد و بر خلاف مطلب منتشر شده از سوی برخی منابع خبری از مسئولین دانشگاه محسوب نمی شود. بهتر است مسئولان این دانشگاه که وظیفه ی برنامه ریزی و سیاست گذاری در این دانشگاه را بر عهده دارند تعریف خود را از " معلم شایسته " به صورت دقیق و عملیاتی شفاف کنند .
هیات رئیسه دانشگاه فرهنگیان در ادامه آورده است :
" ما اعضای شورای معاونین به همراه کارکنان دانشگاه فرهنگیان در سراسر کشور همچنین اعلام می داریم جای پرداختن به این مباحث در کرسی های آزاد اندیشی است نه فضای غبار آلود مجازی.
از زمان استقرار مدیریت جدید دانشگاه، فضای نقد و نظر در حوزه های مختلف سیاسی و اجتماعی از رشد قابل قبولی برخوردار و نمونه بارز فضای آزاد سیاسی و نقد، آمار مناظرات دانشجویی با حضور شخصیت های برجسته سیاسی از تمام جریانات مختلف در دانشگاه و نگاه برابر به تشکل های اسلامی با گرایش های مختلف است و دیگر نمونه آن مراسم شانزده آذرسال گذشته در تمام مراکز و پردیس ها بود که در سطح ملی برای اولین بار یازده تشکل دانشجویی در فضای کاملا آزاد به بیان دیدگاه ها و نقد های خود در حضور وزیر آموزش و پرورش پرداختند.
وجود بیش از 140 نشریه دانشجویی، موفقیت های تیم های راه یافته به مناظرات کشوری دانشگاه فرهنگیان در کنار افزایش تشکل های سیاسی در مدیریت جدید نشان می دهد اتهامات وارده مبنی بر تک صدایی در دانشگاه فرهنگیان مردود است.
ما خادمان دانشگاه فرهنگیان در راستای تحقق فرامین رهبر فرزانه انقلاب برای جبران کمبود معلم مورد نیاز برای کلاس های درس، تمام اهتمام خود را به کار بسته ایم و از همه دلسوزان و علاقه مندان به اصلاح نظام تربیتی کشور استدعا داریم به جای حاشیه سازی بر یک اتفاق نامیمون، اهتمام خود را به یاری این دانشگاه برای تامین معلم شایسته نظام جمهوری اسلامی معطوف نمایند.
در پایان ضمن مذمت هرگونه جسارت یا شبه افکنی در احساسات مذهبی ملت شریف ایران، همه همکاران دانشگاه و دانشجوم علمان را در درون و تمام افرادی که با نقد های تند و بعضا غیرواقعی که از فرصت ایجاد شده سعی در سوء استفاده و تسویه حساب شخصی کردند را دعوت به آرامش کرده و از خداوند سبحان در ایام عزاداری حسینی (ع) طلب توفیق خدمت به نظام تعلیم و تربیت کشور را مسئلت می نماییم .
نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که وقتی نظرات خدیجه گلین مقدم حتی در صفحه شخصی اش تحمل نشده و دستاویز عده ای برای تسویه حساب و شانتاژ رسانه ای قرار می گیرد قرار است تا در کرسی های آزاد اندیشی با تفسیری که آقایان دارند دیدگاه های خویش را مطرح کند ؟ آیا واقعا از سوی مسئولانی که خود را " مدیریت ارشد " این دانشگاه می خوانند و می دانند چنین باوری وجود دارد ؟
هیات رئیسه این دانشگاه ضمن دفاع از حضور فضای باز و نقد آزاد برای اثبات مدعای خویش به مراسم شانزده آذر سال گذشته اشاره کرده است که در سطح ملی برای اولین بار یازده تشکل دانشجویی در فضای کاملا آزاد به بیان دیدگاه ها و نقدهای خود در حضور وزیر آموزش و پرورش پرداختند.
پرسش این است چند درصد از سخنان نمایندگان این تشکل ها به صورت مشروح در پرتال دانشگاه فرهنگیان و فارغ از کلیشه های غالب و کسل کننده روابط عمومی منتشر گردید ؟
فقط رسانه صدای معلم بود که این دیدگاه ها را به صورت کامل منتشر کرد .
پرسش دیگر صدای معلم آن است که چرا در این گونه نشست ها و سایر مناظرات دانشجویی از رسانه ها و خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش دعوتی به عمل نمی آید تا جامعه و افکار عمومی بدانند در " دانشگاه فرهنگیان چه می گذرد ؟
با این حال ؛ علی رغم درخواست صدای معلم از مسئولان وزارت آموزش و پرورش برای انتشار کامل این نشست ها توجهی به آن نگردید ؟
بهتر است مسئولان این دانشگاه که وظیفه ی برنامه ریزی و سیاست گذاری در این دانشگاه را بر عهده دارند تعریف خود را از " معلم شایسته " به صورت دقیق و عملیاتی شفاف کنند .
آیا "صلاحیت های حرفه ای " مطابق حداقل استانداردهای آموزش پویا و علمی دنیا در برنامه های این دانشگاه تعریف و تبیین شده است ؟
آیا با سازو کاری که در این دانشگاه پیش بینی شده و مهم تر از آن نگرشی که این مقامات نسبت به آموزه های " مدیریت مدرن و علمی " دارند ؛ اساسا از دانشگاه فرهنگیان " معلم حرفه ای " بیرون می آید ؟
اصولا آیا مفهوم تربیت معلم حرفه ای با آموزش ایدئولوژیک سازگار بوده و هم خوانی دارد ؟
در فقدان حضور " سازمان نظام معلمی " چگونه می توان به تربیت و نگهداری معلمان حرفه ای در آموزش و پرورش امیدوار بود ؟
پرسش صریح صدای معلم آن است که چرا هیات رئیسه دانشگاه فرهنگیان تاکنون در برابر گزارش های صدای معلم بی تفاوت بوده است ؟
اگر واقعا " قانون " و اجرای دقیق آن توسط این هیات رئیسه و سایر ارکان دانشگاه پی گیری می شد دیگر چه دلیلی برای ورود نهادهای بازرسی خارج از آموزش و پرورش به دانشگاه فرهنگیان بود ؟ پرسش دیگر صدای معلم آن است که چرا در این گونه نشست ها و سایر مناظرات دانشجویی از رسانه ها و خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش دعوتی به عمل نمی آید تا جامعه و افکار عمومی بدانند در " دانشگاه فرهنگیان چه می گذرد ؟
نظر این هیات رئیسه در مورد ابقای غیرقانونی دو معاون این دانشگاه چیست و چرا تاکنون " سکوت " پیشه ی خود کرده اند ؟
امیدواریم تا الگوی دانشجو معلمان در قانون مداری و احترام به روح قانون عملکرد این مسئولان نباشد .
داود محمدی نماینده مردم تهران پیرامون حواشی دانشگاه فرهنگیان عملکرد خنیفر را دور از اخلاق دانشگاهی و رفتار علمی دانسته و تصر یح می کند :
تحلیل و تفسیر باورها و اعتقادات فرهنگی، ریشه های دینی و تاریخی داشته و این گونه اظهار نظرها بایستی با توجه و تکیه بر مقتضیات زمان و مکان و همچنین شناخت و درک مناسب از باورهای مذهبی جامعه توسط علما، روشنفکران دینی ،واندیشمندان مذهبی با رجوع بر متون تاریخی و دینی صورت پذیرد.
وی در ادامه رفتار رئیس دانشگاه فرهنگیان را به دور از اخلاق دانشگاهی و مدیریت علمی خواند و بر تسامح و تساهل و همچنین نگاه ارشادی و اصلاحی در دانشگاه فرهنگیان به عنوان یک خانواده و پرهیز از تنش و حاشیه تاکید نمود .
به نظر می رسد هیات رئیسه دانشگاه فرهنگیان به جای توصیه دیگران برای دعوت به آرامش ضمن پاسخ گویی و شفاف سازی از رئیس این دانشگاه بخواهد تا در مورد اطلاعیه خویش عذرخواهی کند .هر چند رفتارشناسی مدیران در این سیستم نشان می دهد که در این مورد نباید خیلی خوش بین باشیم .
پایان گزارش/
گروه اخبار/
یکی از اولیاء دانش آموزان دبستان شهید باهنر واقع در حاشیه جنوبی شهر میانه در پیامی به صدای معلم نوشت : " عوض مجتمع آموزشی در تبریز و انباشتن کلاس های درس بلااستفاده در مرکز استان آذربایجان شرقی ؛ آقای پاشایی و مسئولین آموزش و پرورش استان و کشور لطفا به داد مردم و دانش آموزان خردسال مظلوم دبستان لازم التوجه شهید باهنر واقع در حاشیه جنوبی شهر میانه برسند که ده سال است حکم تخریب خورده و در حال ریزش است .
کجاست عدالت آموزشی؟!
آقای استاندار ! چرا به داد ما نمی رسید؟
آقای رییس جمهور ! چرا مساعدت ویژه ای نمی فرمایید؟ "
گروه استان ها و شهرستان ها/
تاکنون اخبار ، گزارش ها و یادداشت های انتقادی قابل توجهی در مورد عملکرد اداره کل آموزش و پرورش هرمزگان در صدای معلم منتشر شده است . اما تاکنون این اداره کل حتی یک پاسخ و یا جوابیه هم برای این رسانه ارسال نکرده است .
« صدای معلم » در 29 اردیبهشت 1398 در گزارشی نوشت : ( این جا )
" شاید یکی از ویژگیهای مشترک مدیران انتشار پیامهای تبریک و مناسبتها است که گاهی حتی بدون اینکه مدیر پیام را خوانده باشد- پیام توسط روابط عمومی تنظیم میشود یا از فضاهای اینترنتی بهصورت تمامقد کپیبرداری میشود- در رسانهها انتشار مییابد.
از این دست پیامها در آموزش و پرورش نیز به فراوانی یافت میشود از پیام بازگشایی مدارس تا جشنها و اعیاد، روز معلم و ..
بستگی به نوع مناسبت حساسیت مدیر در انتشار این متنها نیز قابل توجه است.
امسال به مناسبت روز روابط عمومی اما هیچکدام از مدیران 22 منطقه هرمزگان نه پیامی صادر نمودند و نه خبری مبنی بر تجلیل کارشناس روابط عمومی در وبسایتشان منتشر شد!
تنها یک پیام از مدیرکل در سایت قرار داده شد که اهمیت این پست را یادآور شده است!
حال جای سؤال اینجاست که جدا از مطالب روی کاغذ جایگاه روابط عمومی در مناطق و ادارات آموزش و پرورش استان چگونه است؟
آیا روابط عمومی توان ارزیابی افکار فرهنگیان در مسائل آموزشی و تربیتی را دارد؟ اینکه دیدگاه و نظر وی چقدر در مجموعهاش دارای اهمیت و مهم شمرده میشود؟
شاید کارشناسان روابط عمومی آموزش و پرورش ادارات و مناطق هرمزگان بتوانند درستترین پاسخ را برای این سؤال به ما بگویند. ولی واقعیت امر این است که هرگز ارزش روابط عمومی فراتر از نصاب پارچه و عکاس جلسات فراتر نرفته است و امیدی به بهبود نیز نیست.
بیشترشان از نداشتن دوربین و اینترنت و لوازم ضروری حوزه کار گلایه مندند!
صدها خبر و گزارش کاملاً کپی شده در سایت خبری ادارات آموزش و پرورش هرمزگان گواه این ادعا است که پایینترین اهمیت مربوط به توجه و ارزیابی افکار عمومی است.
اینکه در بین این همه گزارش غیرحرفهای یک دیدگاه و مطالبه فرهنگیان قید نشده است بهروشنی یکطرفه بودن این مسئولیت را و صرفاً خبر مدیر را تنظیم نمودن آشکار میسازد.
از طرف دیگر آمارهای منتشرشده در خبرها توسط عمومیها معمولاً به دلیل عدم اشراف کامل بر موضوع ناقص بوده و قابل استناد نیز نیست.... "
با این حال در بیست و دومین جشنواره شهیدرجایی هرمزگان ، آموزش و پرورش هرمزگان برگزیده جشنواره شهید رجایی استان شده است .
پرتال اداره کل آموزش و پرورش هرمزگان می نویسد :
موسی دادی زاده مدیر کل آموزش و پرورش استان هرمزگان در حاشیه آیین تجلیل از برگزیدگان جشنواره شهید رجایی استان هرمزگان گفته است : " افزایش کارآمدی، پاسخگویی، شفافیت عملکرد دستگاههای اجرایی، همچنین توسعه فرهنگ عدالت گستری، آگاهی مردم از عملکرد سازمانها، ترویج فرهنگ کار گروهی به جای فردی ونیز تقویت وجدان کاری و انضباط اجتماعی را می توان از شاخص های اختصاصی مورد ارزیابی در این جشنواره نام برد."
مدیرکل آموزش و پرورش هرمزگان با بیان اینکه این موفقیت در سایه خرد جمعی، همدلی و پشتکار همه همکاران و معلمان استان هرمزگان به دست آمده است، اظهار داشت: بدون تردید در کسب این عنوان همه فرهنگیان اعم از مدیران، اولیا و مربیان و کارکنان پرتلاش آموزش و پرورش مناطق استان هرمزگان و همچنین نتیجه حمایت و همدلی اعضای شورای آموزش و پرورش استان و در راس آن استاندار محترم هرمزگان، خیرین عزیز، نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی، پیشکسوتان تعلیم و تربیت، ائمه جمعه و جماعات، شوراها و معتمدین، مدیران اجرایی بوده است.
گروه گزارش/
در پی درج گزارشی در صدای معلم با عنوان " انتقاد از عملکرد اداره آموزش و پرورش شهریار " ( این جا ) روابط عمومی این اداره در تماسی با این رسانه دعوت کرد تا گفت و گویی برای تنویر افکار عمومی و نیز طرح پرسش صورت گیرد .
این دعوت با استقبال صدای معلم واقع گردید .
آن چه می خوانید طرح پرسش های صریح این رسانه با مجید پارسا مدیر اداره آموزش و پرورش شهریار است .
پس از استعفای وزیر آموزش و پرورش و سرپرستی جناب دکتر حسینی، نهایتا جناب محسن حاجی میرزایی به عنوان وزیر آموزش و پرورش به مجلس معرفی و با رای قاطع بر مسند این وزارت خانه قرار گرفت. از ابهام فراوان در بیان دلایل استعفای جناب بطحایی از زبان ایشان تا حواشی و دلایل عدم معرفی جناب حسینی به مجلس که بگذریم، نکاتی در خصوص ابهام در برخی از اولویت های ابلاغی رئیس جمهور به وزیر جدید نگارش می شود؛ شاید مورد توجه دولت و وزیر آموزش و پرورش قرار گیرد.
ذیل اولویت های عمومی در بند ۵ چنین نگارش شده است:
"اولویت واگذاری فعالیتها به مردم و فراهم آوردن زمینه مشارکت هر چه بیشتر بخش خصوصی"
همچنین بند۶ اولویت های تخصصی بدین عبارت ابلاغ شده است: "حرکت به سمت جایگزین سازی تدریجی ارائه مستقیم خدمات آموزشی توسط دولت با خرید خدمت"
جهت کنکاش زوایای موضوع ابتدا باید مشخص شود قوانین در مورد آموزش و پرورش چگونه نگارش شده و چه چیزی از دولت ها می خواهد.
قانون اساسی ایران در سه مورد آموزش و پرورش رایگان را حق همه مردم دانسته و دولت را مکلف به مهیا نمودن شرایط لازم جهت استفاده عموم مردم از آموزش رایگان نموده است.
طبق اصل ۳ قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد:
۱-...
۲-...
۳-آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی
طبق اصل ۳۰ قانون اساسی دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
طبق اصل ۴۳ قانون اساسی برای تامین استقلال اقتصادی جامعه و ریشه کن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد با حفظ آزادی او، اقتصاد جمهوری اسلامی ایران بر اساس ضوابط زیر استوار می شود:
۱-تامین نیازهای اساسی، مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت،
درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه جا دارد آموزش و پرورش به جای برنامه ریزی برای خرید خدمات آموزشی در بخشهای اعلام شده از قبیل: پژوهش سراها، مربیان بهداشت، متصدیان آزمایشگاه ها و کارگاه ها، رشته های مرتبط با مهارت آموزی در مقاطع مختلف و بویژه مدارس فنی حرفه ای و کاردانش و سایر رشته ها که با کمبود نیرو در زمان حال یا آینده نزدیک روبه رو است، خود بر اساس سند تحول بنیادین جهت آموزش و تربیت نیروی متخصص از طریق توسعه رشته های مورد نیاز در دانشگاه فرهنگیان اقدام کند.
۲-...
و طبق اصول قانون اساسی هر گونه تصویب قوانین مغایر با احکام اسلامی و قانون اساسی ممنوع و باطل است. همچنین هر گونه بخشنامه و آیین نامه مغایر با متن و روح قانون نیز باطل است و اصولا مجلس و دولت یا هر نهاد و سازمانی نمی تواند مصوبه ای مخالف قانون اساسی و احکام اسلامی داشته باشد اصول ۷۱و ۷۲و ۹۱و ۱۳۸ قانون اساسی به صورت مشخص و روشن بر این موضوع تاکید دارد.
طبق اصل ۱۱۳ قانون اساسی پس از مقام رهبری رئیس جمهور عالی ترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در مواردی که مستقیماً به رهبری مربوط می شود، به عهده دارد.
در مقدمه اولویت های ابلاغی رئیس جمهور، به اصل ۴۴ که به دنبال رشد و توسعه اقتصادی کشور همراه با حفظ حاکمیت دولت، استقلال کشور و پایداری عدالت اجتماعی است اشاره شده است، به نظر می رسد با توجه به قوانین کشور و مخالفت نمایندگان با تبصره ۲۱ لایحه بودجه سال۹۸، اصل ۴۴ در وزارت آموزش و پرورش مورد اجرایی ندارد؛ طبق اصل ۱۱۳ که رئیس جمهور خود مسئول اجرای قانون اساسی است و ایشان باید در بحث واگذاری و خصوصی سازی تجدیدنظر نمایند و به جای پرداختن به این موارد، برای رفع کاستی نیروی انسانی، تجهیزات و... وزارت آموزش و پرورش را یاری نماید.
با وجود قوانین روشن اما دستورالعملهای مغایر صادره، ذهن در چرایی موضوع تنها راه به بن بست می برد.
"مشارکت بخش خصوصی" در آموزش و پرورش نتیجه ای جز کاهش عدالت آموزشی، کاهش کیفیت در بخش زیادی از واگذاری ها به بخش خصوصی و افزایش هزینه های زندگی مردم نخواهد داشت...
البته علاوه بر اصول قانون اساسی مورد اشاره، قانون خاص فعلی و مورد تاکید در آموزش و پرورش، "سند تحول بنیادین" است که بهتر است رئیس جمهور از وزرای مستعفی خود موانع اجرایی این سند و چرایی استعفایشان را مورد سوال قرار دهد، جلوی دخالت نمایندگان در انتصابات با نگاه صرفاً "رای آوری" را در این وزارت خانه بگیرد، در لایحه بودجه سهم آموزش و پرورش را به شکلی در نظر بگیرد که برای یک سال هم که شده حداقل ها در این وزارت خانه تامین شود و پرداخت حق الزحمه ناچیز و پاداش پایان خدمتِ سنوات گذشته فرهنگیان به تیتر اول صدا و سیما و روزنامه ها تبدیل نشود، مسئله معیشتی فرهنگیان را حل نماید و "رتبه بندی" که قرار بود طی ۵ سال به نقطه هدف برسد را با مبلغ پیش بینی شده در سند تحول اجرا نماید، یکبار در جمع منتقدین فرهنگی حاضر شود و چند ساعتی چالش ها را بشنود تا شاید تفاوت بین واقعیت های درون مدارس و خانواده بزرگ فرهنگیان با آنچه برخی از بیرون این وزارت خانه به عرض ایشان می رسانند روشن شود... و نهایتاً از وزیر آموزش و پرورش پشتیبانی و دستورات لازم جهت رفع مشکلات را صادر نماید...
متن رد شده تبصره ۲۱:
"بند ب – ۱ از تبصرۀ ۲۱ لایحه بودجه ۹۸ تقدیمی به مجلس شورای اسلامی: «دولت مکلف است از ابتدای سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸، سالانه ۱۰ درصد از دانش آموزان تحت پوشش وزارت آموزش و پرورش را بهصورت خرید خدمات از بخش غیردولتی واجد شرایط و ذیصلاح و به صورت آموزش رایگان (علاوه بر تعداد دانش آموزان مشمول فعلی) اداره کند».
همچنین در بند ۳ همین تبصره آمده بود: «وزارت آموزش و پرورش مکلف است با برنامه ریزی مناسب، نیروی انسانی مورد نیاز خود از جمله در پژوهش سراها، راهنمایان آموزشی، مربیان بهداشت، متصدیان آزمایشگاه ها و کارگاه ها را از طریق خرید خدمات تامین کند؛ به نحوی که تا پایان سال ١٣٩٨ حداقل ٣٠درصد و تا پایان سال ١٣٩٩ حداقل ۵۰درصد خدمات فوق از طریق خرید خدمات تامین شود.»
تبصره ۲۱ لایحه بودجه ۹۸ که اشاره به کوچک سازی و واگذاری ها داشت، از طرف نمایندگان با انتقاد مواجه و رد شد و نمایندگان، مدارس دولتی را از این موضوع مستثنی نمودند اما اینکه اشاره مجدد رئیس جمهور در اولویت های تاکیدی به وزیر جدید آموزش و پرورش چه معنایی می تواند داشته باشد، برای جامعه روشن نیست.
فرهنگیان، جامعه و کارشناسان به کلیت اولویت های رئیس دولت حساسیت ندارند و این چنین اولویت هایی در پیوست احکام برخی وزیران مثل وزیر ارتباطات ( شهریور۹۶) یا وزیر جدید بهداشت ( بهمن۹۷) دیده می شود. آنچه مورد اعتراض است اشاره به مشارکت بخش خصوصی و تاکید بر خرید خدمات آموزشی است زیرا این موارد با قانون اساسی، سند تحول بنیادین و قوانین مصوب مجلس مغایرت دارد و این همان جایی است که رئیس جمهور باید اجرای قانون اساسی را بخواهد و حال آنکه چه کسی باید از رئیس جمهور بخواهد موضوع را بررسی کند، خود نیاز به تامل دارد.
همچنین همگان انتظار دارند مدارس دولتی به طریق شایسته تقویت و تجهیز شوند تا امکان استفاده همه دانش آموزان از این مدارس فراهم شود و عدالت آموزشی به طریق مطلوب اجرا شود.
نکته دیگر اینکه معلمان و کارشناسان از اجرای طرح خرید خدمات هر چند که بحث مالی آن به شکل صد در صدی از طرف دولت تامین شود به دلایلی نقد دارند؛ از جمله اینکه موسسین و متولیان ارائه خدمات به دنبال سودآوری هستند پس احتمالا از نیروهای باکیفیت استفاده نخواهند کرد و پرداخت دستمزد ناچیز به معلمان این طرح انگیزه ای برای کیفیت بخشی آموزش در آنان ایجاد نخواهد کرد و در واقع یک میلیون تومان مورد نظر دولت کار کیفی به دنبال نخواهد داشت و این اصلی ثابت شده است که وقتی افراد احساس تعلق به یک سازمان نداشته باشند تلاش لازم را برای رسیدن سازمان به هدف ترسیمی نخواهند داشت. اصولا تدریس فرآیندی است که نیاز به آموختن شیوه نوین، مطالعه مستمر و به روز کردن اطلاعات،... و شرایط خاص خود دارد و این چنین نیست که هر شخصی با داشتن مدرک بتواند تدریس باکیفیتی داشته باشد پس باید وزیر فعلی آموزش و پرورش در این بخش واقعیات را برای رئیس دولت بیان نماید و از قبول هر دستورالعمل کاهش دهنده بودجه خودداری نماید. البته اجرای محدود خرید خدمات در مناطق کم جمعیت و کمتربرخوردار راهکار مناسبی خواهد بود، آن هم با نظارت عملی و کیفی و نه تایید بدون نظارت به معنای واقعی (به طور مثال در مناطق دارای جمعیت دانش آموزی زیر ۳ نفر).
البته آموزش و پرورش می تواند برای مناطق دارای تعداد دانش آموز معدود، از تجمیع دانش آموزان مناطق دور افتاده در مدارس شبانه روزی استفاده نماید یا ایاب و ذهاب به نزدیکترین محل دارای کلاس درس را به عهده بگیرد؛ همچنان که در حال حاضر این طرحها در حال اجراست و هر چند نقاط ضعفی دارند اما به استفاده از نیروی ناکارآمد برتری دارند.
جا دارد آموزش و پرورش به جای برنامه ریزی برای خرید خدمات آموزشی در بخشهای اعلام شده از قبیل: پژوهش سراها، مربیان بهداشت، متصدیان آزمایشگاه ها و کارگاه ها، رشته های مرتبط با مهارت آموزی در مقاطع مختلف و بویژه مدارس فنی حرفه ای و کاردانش و سایر رشته ها که با کمبود نیرو در زمان حال یا آینده نزدیک روبه رو است، خود بر اساس سند تحول بنیادین جهت آموزش و تربیت نیروی متخصص از طریق توسعه رشته های مورد نیاز در دانشگاه فرهنگیان اقدام کند.
در خصوص جایگاه و اهمیت مهارت آموزی در سند تحول بنیادین جناب عبدالرضا عمادی سرپرست وقت معاونت آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با ایسکا نیوز چنین بیان نمود: "محوریت اصلی رویکرد و فعالیتهای آموزش متوسطه، اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است که مبنا و تمرکز اصلی آن، توجه به آموزش های مهارتی در دوره متوسطه اول، توسعه آموزشهای فنیوحرفه ای و کارودانش در دوره متوسطه دوم است".
گسترش طرح خرید خدمات آموزشی قطعا کیفیت آموزش را تنزل می دهد و گسترش مدارس غیر دولتی و شهریه محور عدالت آموزشی را کاهش می دهد و هر چه بیشتر این مدارس گسترش یابد خانواده های بیشتری به اجبار و نه از روی میل، هزینه تحصیل فرزندان خود را در این مدارس تقبل می کنند و از لحاظ اقتصادی قشر متوسط و ضعیف جامعه تحت فشار بیشتری قرار خواهد گرفت.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
« صدای معلم » در 13 شهریور 1398 گزارشی را در مورد اعلام موضع محمد رضا پورمحمدی استاندار آذربایجان شرقی در جشنواره شهید رجایی منتشر کرد . ( این جا )
آقای پورمحمدی گفته است : " وقتي قانون ميگويد كه نبايد در مدارس دولتي پول پرداخت شود فقط كافي است در شروع مهرماه مديري پول بگيرد و قطعا برخورد جدي ميشود و من با متخلف دستگاهها چنان برخوردي كنم كه از تبريز تبعيد شود. "
پورمحمدی تاکید کرده است :
" دنبال تعارف با کسی نیستیم و اگر کسی به امید مردم لطمه بزند با او مقابله خواهیم کرد. "
این رسانه پرسش هایی را خطاب به استاندار آذربایجان شرقی و رئیس شورای آموزش و پرورش استان مطرح کرده بود .
تاکنون پاسخی به این پرسش ها از سوی مقام مسئول ارائه نشده است .
از سوی دیگر بیان این سخنان و تهدید مدیران مدارس به برخورد قانونی نشان می دهد که مدیر کل آموزش و پرورش استان به وظایف قانونی و مصرح خویش عمل نکرده است .
چه بسا اگر واحدهای نظارتی و اطلاع رسانی این اداره کل مانند حراست ، اداره ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات ، روابط عمومی و... به وظایف خویش عمل می کردند شاهد این وضعیت و خط و نشان استاندار نبودیم .
پرتال اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی 21 شهریور 1398 در خبری که منتشر کرده است می نویسد :
" آذربایجان شرقی برای چهارمین سال پیاپی در ارزیابی عملکرد دستگاههای اجرایی استان ( جشنواره شهید رجایی) رتبه اول آذربایجان شرقی را کسب کرده و این امر در گرو هماهنگی و تلاش شبانه روزی است.
مدیرکل آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی خاطر نشان ساخت: انعکاس خبری روابط عمومی آموزش و پرورش استان در ابزارهای مختلف سایت، صدا و سیما، فضای مجازی، نشریات و....بسیار مطلوب و قابل تقدیر است."
اگر اوضاع آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی واقعا این گونه است که آقای مدیر کل می گوید پس سخنان استاندار چه شانی دارد ؟
اگر از نظر مدیر کل ، روابط عمومی کارش رضایت بخش بوده است پس چرا در مورد گزارش ها و یادداشت های انتقادی متعدد در صدای معلم که حرف ها و مطالبات معلمان است ؛ در این چند سال حتی یک جوابیه نیز به صورت مستقیم برای این رسانه ارسال نشده است ؟
« صدای معلم » از جعفر پاشایی به عنوان دبیر شورای آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی دعوت می کند ضمن ارائه گزارش عملکرد سالیانه شورا به صورت مستند و مشروح به پرسش های صدای معلم پاسخ گوید .
متن کامل خبر را می خوانیم .
تهران
" این جهان یک فکرتست از عقل کل
عقل ، چون شاهست و صورت ها رُسُل "
مولوی
مثنوی معنوی - بیت 978 - دفتر دوم
قرار است دانشگاه فرهنگیان نخستین و در حد امکان یگانه منبع تامین نیروی انسانی ( معلم ) برای آموزش و پرورش باشد .
البته دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی هم بخشی از این ماموریت را بر عهده دارد .
قرار است خروجی های این دانشگاه ها فردا در سر کلاس حاضر شده و تربیت تمام ساحتی دانش آموزان را بر عهده گیرند .
قرار است برون دادهای این دو دانشگاه مروج تفکر انتقادی در آموزش بوده ، " حقوق شهروندی " ، " مطالبه گری و پرسش گری " را به دانش آموزان با گفتار و کردار خویش یاد دهند .
اما برخی حرکات و رفتارهایی که در این محیط های به ظاهر دانشگاهی صورت می گیرد آدمی را به تردیدهای جدی و اساسی وا می دارد .
سعید ساعدی دِزَکی ، دبیر مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران در نشستی که چهارشنبه 8 خرداد 1398 نمایندگان تشکلهای دانشجویی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی با سید محمد بطحایی وزیر پیشین آموزش و پرورش برگزار کردند در حاشیه این نشست در صدای معلم می نویسد : ( این جا )
" فضای سیاسی و صنفی دانشگاه های فرهنگیان و شهید رجایی به لطف مکرر دوستان گزینشی و حراستی با سرعت تمام به سمت و سوی منفعلانه و یک طرفه ای پیش می رود و و در چنین فضایی که از داشتن تعهد به عنوان اهرمی برای فشار در جهت جلوگیری از فعالیت های سیاسی و صنفی و مطالبه گری دانشجویان استفاده می شود ؛ بی شک معلمین توانمند و باورمند که قادر به تربیت نسل آینده جوانان این مملکت باشند تربیت نخواهند شد.
در این فضا فقط عده ای از تشکل های خاص قدرت گرفته و در نبود رقیب هر روز بر دایره قدرت خویش می افزایند. مسلما مبحث گزینش و تعهد دانشجومعلمان و فعالیت تشکل های دانشجویی در این دانشگاه ها نیاز به اصلاح اساسی و تغییر رویه دارد و انتظار داریم شخص شما به عنوان وزیر دولتی که داعیه و عقبه اصلاحاتی دارد قدم در این راه گذاشته و با بهره گیری و مشورت جستن از جوانان و دانشجویان روشنفکر جلوی اعمال نظرها و اعمال خودسرانه عده قلیل ناآگاه و افراطی را بگیرید."
« صدای معلم » در گزارشی به تاریخ 26 دی 1397 نوشت : ( این جا )
" دوشنبه 26 آذرماه به دعوت مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی نشستی با حضور دانشجو معلمان در محل سالن علامه جعفری این دانشگاه و عبدالرسول عمادی رئیس مرکز سنجش و سرپرست آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش برگزار گردید . ( این جا )
در این گزارش آمده بود :
" در پایان این نشست مدیر صدای معلم درخواست وقت برای 5 دقیقه صحبت از مجری مراسم کرد .
پورسلیمان از وضعیت فرهنگی و جو شدید امنیتی در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی انتقاد کرده و گفت :" من در پردیس شهدای مکه حضور پیدا کردم . سخنران آقای ابراهیم سحرخیز بود . با این که مجری بسیج دانشجویی بود اما به راحتی انتقادات خود را بیان کردم .انتقادات من به مراتب صریح تر بود اما کسی به من تذکری نداد .
این جا به من می گویند اگر می خواهی به عنوان خبرنگار حضور پیدا کنید باید مجوز بگیرید .
آقای یزدانی مسئول کمیته انضباطی دانشگاه و نیز معاون فرهنگی موکدا به من دائما تذکر می دهند که آیا شما مجوز ورود به این دانشگاه را دارید ؟
آیا اصلا مجوز برای ضبط حرف ها را دارید ....
حتی موقع ورود به این دانشگاه برخوردهای شدید و موهنی با من صورت گرفت .
مدیر صدای معلم در ادامه وضعیت دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی را به " پادگان " تشبیه کرده و از انفعال وزیر آموزش و پرورش و مسئولان این دانشگاه انتقاد کرد .مسئول کمیته انضباطی و معاونت فرهنگی دانشگاه خطاب به مدیر صدای معلم گفتند که شما دانشجو نیستید و نمی توانید به صحبت کردن ادامه دهید . پرسش من از بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان آن است که آیا در سایر موارد مانند مطالبات قانونی دانشجو معلمان و اخیرا کسر حقوق آنان و نیز گزارش هایی که صدای معلم تهیه کرده است به همین سرعت و شدت واکنش نشان می دهد ؟
پس از آن که سخنان مدیر صدای معلم نیمه تمام ماند در مراجعت به جایگاه خویش متوجه شد که ضبط خبرنگاری که روی سن قرار داده بود نیست .
پس از حدود 5 ساعت توقف در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی سرانجام ضبط خبرنگاری مدیر صدای معلم عودت داده شد در حالی که فایل مراسم پاک شده بود .علی رغم دعوت کتبی مجمع اسلامی دانشگاه ، « عظمتی » در این نشست حضور نیافت ."
علی رغم گذشت یک ماه هنوز نه مسئولان دانشگاه شهید رجایی و نه وزارت آموزش و پرورش واکنشی به این موضوع نشان نداده اند ."
در بسیاری از موارد به نظر می رسد حتی روند مصاحبه و گزینش هم خیلی شفاف نیست .
مشخص نیست آیا افرادی که به عنوان مصاحبه گر و یا گزینش کننده برای ورود افراد به دانشگاه فرهنگیان به کار گرفته می شوند خود در این زمینه آموزش های کافی تئوریک و عملی را گذرانده اند ؟
تعلیم و تربیت کار بسیاری حساس ، پیچیده و توام با ظرافت های گوناگون است .
پداگوژی کاری نیست که با آزمون و خطا آموخته شود و خزانه تجربیات غنی شود .
افرادی که در این زمینه تصمیم گیر و برنامه ریز هستند باید به این درک راهبردی و بینش و تشخیص رسیده باشند و گرنه رویکرد تعلیم و تربیت به ضد خودش تبدیل خواهد شد .
گزارشی که پیش تر « صدای معلم » در زمینه زبان بدن ( BODY LANGUAGE ) در یکی از استان های کشور منتشر کرد ( این جا ) خود گویای تایید فرضیه فوق است و می باید که گزینش و مصاحبه با دانشجو معلمان آینده روند علمی پیدا کند .
پس از ورود دانشجو معلم و تنفس در هوای 4 ساله دانشگاه فرهنگیان به تدریج معلم آینده می آموزد که باید محافظه کار شده و با محیط همرنگ شود .
« محمود مهرمحمدی » در پاسخ به پرسش های صدای معلم در مورد فقدان فرهنگ مطالبه گری در دانشگاه فرهنگیان چنین می گوید : ( این جا )
" حراست ما بد یا خوب با عملکرد مثبت یا منفی یا چیزی بین این دو با دانشگا های دیگر فرقی ندارد. حراست، حراست است. کارشان و تکالیف شان معلوم و مشخص است. بالاخره تفاوت هایی با هم دارند ولی خیلی فاحش نیست. آن چه که بچه های ما باعث می شود که احساس بکنند که این فضا، فضای بسته ای است به نظرم این مسئله تعهد و استخدامی است. این حکم استخدامی است که دستشان است و از زمانی که وارد دانشگاه می شوند و قانون متعهدین خدمت در ماده پنجمش می گوید بعد از پایان تحصیل شما، گزینش می تواند این حکم شما را به جای این که تمدید کند لغو کند این خیلی مسئله است. این جا باید چه کار کرد؟
ما بگوییم از این امتیاز بزرگ دانشگاه فرهنگیان که در تحت لوای قانون متعهدین خدمت استفاده می کند و استعدادهای خوب کشور را توانسته جلب و جذب کند به خاطر این که یک امنیت اقتصادی و یک امنیت شغلی و یک تضمین شغلی به بچه ها می دهد از یک طرف داریم و از طرف دیگر به طور طبیعی و وضعی این روی بچه ها و فعالیت شان اثر می گذارد و آنها را به شدت محافظه کار می کند. "
بارها در نشست های رسانه ای و نیز در یادداشت ها نوشته ام که چرا مسئولان وزارت آموزش و پرورش و به ویژه روسای دو دانشگاه مذکور توجهی به کیفیت آموزش ندارند .
بحران کمبود معلم و بیم خالی بودن کلاس ها در چند سال آینده موجب شده است تا عنصر مهم " کیفیت " به حاشیه رفته و گویا قرار است در دانشگاه فرهنگیان مبصرانی تربیت شوند تا کلاس ها دچار بی نظمی و هرج و مرج نشوند .
دانشجو معلمان پس از خروج از دانشگاه فرهنگیان و با عنوان " معلم " 30 سال به حال خود رها می شوند .
بارها از تشکیل سازمان نظام معلمی نوشته و گفته ایم و این که سازمان نظام معلمی باید متولی " کیفیت بخشی " آموزش باشد اما به نظر می رسد که مسئولان از تاسیس این سازمان اهداف دیگری را مد نظر دارند و به مهم ترین وجه آن که " استقلال حرفه ای " توجهی نمی شود و یا به حاشیه می رود .
در روزهای گذشته صدای معلم گزارشی را در مورد عدم رعایت استقلال حرفه ای دانشگاه فرهنگیان به عنوان یک محیط آکادمیک و علمی دخالت عوامل غیرمتخصص ، متظاهر و غوغاسالار در امور آن منتشر کرد . ( این جا )
آن چه از این وقایع بر می آید آن است که فضای داخلی دانشگاه فرهنگیان حتی از محیط آموزش و پرورش و کلاس درسی که ما هر روز منتقد آن هستیم ایدئولوژیک تر و بسته تر است .
« علی محمدی » سرپرست معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه فرهنگیان که بیش از یک سال و به صورت " غیرقانونی " این سمت را بر عهده دارد ؛ در جلسه معاونین فرهنگی و اجتماعی دانشگاه های ستادی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری که با حضور غفاری معاون فرهنگی وزارت علوم برگزار شد از ضرورت توجه به مسئله عفاف و حجاب در دانشگاه ها سخن گفته و تصریح می کند :
" در دانشگاه فرهنگیان چادر حجاب برتر است .
این پوشش در دانشگاه مورد تایید اکثر دانشجویان بوده و به قداست فضای این دانشگاه افزوده است . " ( این جا )
اصلا نیازی به کار پژوهشی هم نیست !
بنده آقای دکتر علی محمدی را دعوت می کنم تا یک روز و پس از آغاز سال تحصیلی وقت گذاشته و پوشش دختران دبیرستانی را در یک مدرسه عادی دولتی هنگام ورود و خروج از مدرسه در نظر بگیرد و بعد در این موارد اظهار نظر کند .
متاسفانه همین فضا در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی هم با رنگی دیگر قابل مشاهده است .
در نشست رسانه ای به آقای ذوعلم رئیس این سازمان انتقاد می کنم که چرا در نشست های بزم اندیشه فقط از یک طیف فکری خاص دعوت می کنید .
وقتی شما یک نفر مخالف آموزش سکولار را دعوت می کنید چه اشکالی دارد که یک نفر هم به عنوان " مدافع " حضور داشته و از ایده های خویش به صورت مستدل دفاع کند ؟
مگر شکوفایی اندیشه در جریان همین تضارب آرا ء و گفت و گو شکل نمی گیرد ؟
آقای ذوعلم به مشاور رسانه ای خودش این مهم را می گوید اما در عمل چیزی مشاهده نمی شود .
مگر در آغاز انقلاب اسلامی گفته نمی شد که مارکسیست ها هم در بیان عقیده آزاد هستند ؟
چه شده است که اکنون حتی انتقاد ساده یک مدیر زن در دانشگاه فرهنگیان - که قاعدتا نخستین محل برای ترویج فرهنگ گفت و گو و تفکر انتقادی باشد - آن هم در صفحه شخصی از سوی برخی تحمل نشده و شانتاژ رسانه ای می شود ؟
کجا بودیم و الان کجا هستیم ؟
اطلاعیه ای که حسین خنیفر رئیس دانشگاه فرهنگیان در این مورد و با عنوان : " به هتاکان فضای وحشی وبی وطن مجازی در خصوص عاشورای حسینی و آیین سوگواری و اتمام حجت با این هتاکان مستاصل " صادر کرد نشان داد که تا نقطه مطلوب فاصله بسیار زیادی داریم . ( این جا )
صدور این بیانیه از سوی رئیس دانشگاهی که قرار است معلمان فردا را برای جامعه فعلی ما تربیت کند فقط در حد یک " فاجعه " می توان نامید .
آقای خنیفر باید بداند که رسانه ، رسانه است .
نمی شود در نشست رسانه ای و در برابر خبرنگاران خود را " آخر کار رسانه " فرض کنید و بگویید من دکترای مدیریت رسانه درس می دهم و آقای فردوسی پور دانشجوی خودم بود و... اما در اطلاعیه سخیف و موهن اهل قلم و رسانه را آن گونه و با آن الفاظ و کنایات مورد خطاب و امر و نهی قرار دهید !
نمی شود از رسانه تا زمانی که انتقاد نمی کند و صرفا به بیان عملکرد و وظایف انجام شده مدیر در حد روابط عمومی می پردازد ، تمجید کرد اما وقتی که در نقش منتقد تمام عیار و مستقل ظاهر می شود آن را کم اهمیت شمرده و یا به توصیه های اخلاقی و نصیحت و... بسنده کرد .
رئیس دانشگاه فرهنگیان در کنار پرسش های اخیر صدای معلم فقط به این پرسش پاسخ دهد که کارکرد نهادهای نظارتی و اطلاع رسانی مانند روابط عمومی ، حراست و نظارت و ارزیابی چیست و بودن و یا نبودن آن ها چه تفاوتی در روند و جریان کار دارد ؟
بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان تهران در نامهای به رئیس این دانشگاه به مطالب معاون مدیرکل امور پژوهشی دانشگاه فرهنگیان در فضای مجازی واکنش نشان داده و می نویسد :
" اگر به انقلاب اسلامی با دقت و نگاهی ژرف نگریسته شود، به پیوند ناگسستنی آن با قیام عاشورا و عوامل زمینه ساز آن،پی خواهیم برد؛تا جایی که حضرت آقا در دیدار قشرهاى مختلف مردم می فرمایند:
آنچه که شما پیش از پیروزى انقلاب انجام دادید و رفتید، راه حسین (ع)؛ یعنى نترسیدن از خصم و تن دادن به مبارزه با دشمن مسلّط بود. چه شده است که اکنون حتی انتقاد ساده یک مدیر زن در دانشگاه فرهنگیان - که قاعدتا نخستین محل برای ترویج فرهنگ گفت و گو و تفکر انتقادی باشد - آن هم در صفحه شخصی از سوی برخی تحمل نشده و شانتاژ رسانه ای می شود ؟
حال مجالس عزاداری برای این است که دستهای ما را با حسین بن علی(ع) و اهداف آن بزرگوار نزدیکتر و آشناتر کند.
با این وجود، معاون مدیرکل امور پژوهشی دانشگاه فرهنگیان متنی را در شبکه اجتماعی منتشر میکند که مایه تعجب و تاسف می باشد.
این فرد با اشاره به مراسم باشکوه شیرخوارگان حسینی (ع)، این مراسم را ظاهرسازی حکومت، برای به خواب بردن جامعه میداند. همچنین با غیرخردورز خواندن حکومت، آن را به بازی با احساسات و عواطف، برای پیشبرد اهداف سیاسی متهم میکنند!
ابتدا باید به ایشان گفت، در موضوعی که سواد ندارید؛ اظهار نظر نکنید و با اعتقادات اسلامی و شیعی، بازی نکنید؛ همچنین امام حسین(ع) را دستمایه اغراض سیاسی تان قرار ندهید.
سپس از جنابعالی که مدیری انقلابی و متعهد هستید، خواهشمندیم که با وجود چنین افرادی در دانشگاه فرهنگیان که مرکز ثقل اصلی آموزش و پرورش است، برخورد کنید و مانع وجود چنین تفکراتی در دانشگاه فرهنگیان و واحد معاونت پژوهشی شوید.»
پرسش من از بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان آن است که آیا در سایر موارد مانند مطالبات قانونی دانشجو معلمان و اخیرا کسر حقوق آنان و نیز گزارش هایی که صدای معلم تهیه کرده است به همین سرعت و شدت واکنش نشان می دهد ؟
فلسفه ی سایر تشکل های موجود در این دانشگاه که با اسامی و نام های مختلف تاسیس شده اند چیست ؟
اساسا تشکلی که نتواند یک انتقاد و حتی مطالبه و پرسش ساده در مورد یک مقام مسئول مطرح کند و نتواند که صدای دانشجو معلمان و خواسته های قانونی آنان باشد به چه دردی می خورد ؟
با این حال به نظر می رسد که افراد دلسوز نظام ، نهادها و کسانی که جریانات را به درستی تشخیص می دهند به این مهم رسیده اند که جامعه با بگیر و ببند و فرهنگ امنیتی جلو نمی رود .
رسیدن جامعه به " نقطه جوش " به نفع هیچ کس نخواهد بود .
هدف باید اصلاح سیستم و ارتقای آن برای آینده ای روشن باشد .
مهم ترین بحران در حال حاضر مساله " ناکارآمدی " است .
چه کسانی نظام آموزشی و در مقیاس کلان تر نظام را به این ورطه می کشانند ؟
افراد و مدیران کوتوله که فقط منافع آنی را در نظر داشته و نگاه به آینده ندارند .
با پی ریزی نظام جامع و علمی ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی و شفاف سازی فرآیند ها هر فردی باید که در جای اصلی خویش قرار بگیرد .