صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه استان ها و شهرستان ها/

نامه ی زیر توسط یکی از معلمان مناطق محروم برای صدای معلم ارسال گردیده است .

این رسانه آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .

منتشرشده در یادداشت

" هدف تعلیم و تربیت باید آن باشد که در مردم " آزادی فکری " بپروراند و آنان را چنان بار بیاورد که با رغبت به بحث های دیگران گوش کنند و چنان چه یا بحث ها به نتایجی که مورد دلبستگی آنان نیست منتهی گردید ،؛ خشمگین نگردند .

هر جا " تعصبات عمومی " حکمفرما باشد ، اعم از تعصبات ملی و نژادی و تنگ نظری های مذهبی ، مدرسه ها باید آگاهانه کوشش خود را مصروف تعدیل و رفع این تعصبات کنند . " ( 1 )

رتبه بندی معلمان و مدیران اداری و ستادی وزارت آموزش و پرورش

پیش از ورود به بحث لازم است مقدمه ای را تشریح کنم .

برخی از همکاران در برخوردهای چهره به چهره و یا مکتوب بیان می کنند که این چیزهایی که شما مطالبه می کنید متعلق به کشورهای پیشرفته و آن ور آبی است .

ما جهان سوم هستیم و این جا ایران است . از نظر افکار عمومی ، معلمی یک حرفه تخصصی نیست . مهم ترین دلیل برای این مدعا دخالت اضلاعی مانند اولیاء دانش آموزان و نیز مدیر مدرسه ، معاون مدرسه و... در کار و فعالیت های معلمان است .

بدترین وضعیت و حالتی که می توان متصور شد همین است که جماعتی و یا گروهی به وضعیت موجود تن دهند و تلاشی برای بهبود و یا اصلاح آن از خود نشان ندهند .

این جماعت فرقی با مردگان ( متحرک ) ندارند که البته ماشین " توجیه " در درون شان چون " ساعت " در حال فعالیت است و مرتبا به روز رسانی می شود .

و اما فراتر از این موضوع آن است که باید تکلیف نهایی خود را با مدرنیته و مظاهر مدرنیسم مشخص کنیم .

نمی شود ظاهر و لوازم شخصی و زندگی خود را مطابق با مد روز تطابق دهیم اما زمانی که به فرهنگ " مدرنیته " و " استلزامات " آن می رسد خویش را همرنگ جماعت و پیشینه تاریخی آن جا بزنیم .

داستان " رتبه بندی معلمان " پایان تلخ توام با هجوی داشت .

زمانی که آقایان پشت درهای بسته و بدون حضور و مشارکت معلمان کنش گر نسخه برای صلاحیت های حرفه ای و تعیین مصداق " معلم حرفه ای " می نوشتند کم تر کسی تصور می کرد که یک معلم بتواند مطابق این شیوه نامه با چند ساعت آموزش ضمن خدمت که نسخه بدیلی در کشورهای توسعه یافته ندارد و نیز یک آزمون من درآوردی ، عنوان " معلم حرفه ای " را به خود اختصاص دهد .

پس از ابلاغ شیوه نامه رتبه بندی معلمان شاید تنها رسانه و گروه معلمی که به این دستور العمل واکنش شفاف و صریح داشت و حتی به وزارت متولی این امر " هشدار " دارد تنها " صدای معلم " بود .

انتظار می رفت تشکل های متصف به صفت " صنفی " و " غیرصنفی و به عبارتی سیاسی " در مورد این موضوع " راهبردی " مواضع خویش را بیان کنند اما انتظار بیهوده ای بود .

تاسف آورتر از این مساله ، سکوت و انفعال " گروه های آموزشی " در سراسر کشور نسبت به بازی نگرفتن در موضوعی بود که ارتباط مستقیم و خطی با " معلمان " داشت .

رتبه بندی معلمان و مدیران اداری و ستادی وزارت آموزش و پرورش

هر چند این موضع مسبوق به سابقه در موضوع " حذف زبان انگلیسی از مدارس دولتی " بود اما جمع این دو مقوله نقطه سیاهی در کارنامه " گروه های آموزشی " در آموزش و پرورش ارزیابی می گردد .

در کار گروه های ممیزی که در 3 سطح منطقه ، اداره کل و وزارتخانه در شیوه نامه تعریف و تببین شده بود هیچ اثر و یا حضوری از گروه های آموزشی دیده نمی شد .

این به نظر من بزرگ ترین توهین و به سخره گرفتن جایگاه " معلمان " حداقل در تصمیم گیری در موضوعات مربوط به خودشان است .

عملکرد غیرقابل دفاع و منفعلانه گروه های آموزشی در این موارد موید این مدعاست که این گروه ها کارکرد مشخص و یا مثبتی در سیستم ندارند و به نوعی " کلنی های " بی مصرف وفایده برای پُز دادن مدیران در شعار توجه به " معلم " تبدیل شده اند . نهادی که به عنوان " گزینش " برای این سیستم تعریف شده است ؛ آیا با الزامات معلم حرفه ای و صلاحیت های حرفه ای هم خوانی و تجانس دارد ؟

دو راه بیشتر نمانده است .

یا باید گروه های آموزشی مطابق ماده 5 آیین نامه های گروه های آموزشی و تربیتی ، انتخابی شوند و یا آن که منحل شوند .

هر چند تجاربی مانند انتخاب و کارکرد نماینده معلمان و ارکانی مانند شورای معلمان در مدرسه نشان از غلبه روزمرگی و خودمداری در رویکردها دارد اما مهم آن است که معلمان باید بدانند و متوجه شوند که مسیر تعریف جایگاه برای آنان از همین جا آغاز می شود .

نمی شود معلمان در حقوق و مزایا خود را با ممالک مترقی و توسعه یافته مقایسه کنند اما فرآیند انتخاب معلم در آن گونه سیستم ها را نادیده بگیرند و یا کم اهمیت بشمارند .

این تضاد و نیز تعارضی است که در مقدمه بحث نیز به آن اشارتی گردید .

در نشست های متعددی که با مسئولان وزارت آموزش و پرورش داشته ام و آخرین آن گفت و گو با رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش بود بر این نکته مهم تاکید کرده ام که توجه به معلمان و جایگاه آن باید در " عمل " باشد .

رتبه بندی معلمان و مدیران اداری و ستادی وزارت آموزش و پرورش

نمی شود در مجالس و محافل دائما از معلمان تعریف و تمجید کنیم اما فرضا ارزشی برای گروه های آموزشی و قانون  قائل نباشیم ، حتی نماینده معلمان را به شورای معاونین منطقه راه ندهیم ، نشست شورای معاونین وزارت آموزش و پرورش برای بررسی عملکرد ستاد بزرگداشت " مقام معلم " برگزار گردد اما اما هیچ معلم و یا نماینده ای از آنان دعوت نشود ، سند تحول بنیادین بنویسیم اما  از هیچ معلم و یا کارشناس معلمی نظرش را جویا نشویم و بعد دائما نق بزنیم و گلایه کنیم که چرا سند تحول به " کف مدرسه " نرسیده است .

رتبه بندی معلمان و مدیران اداری و ستادی وزارت آموزش و پرورش

از این موارد فراوان می توان ذکر کرد .

به نظر می رسد از نظر افکار عمومی ، معلمی یک حرفه تخصصی نیست . مهم ترین دلیل برای این مدعا دخالت اضلاعی مانند اولیاء دانش آموزان و نیز مدیر مدرسه ، معاون مدرسه و... در کار و فعالیت های معلمان است .

تاکید می کنم دخالت عناصر خارج از تعلیم و تربیت در کار معلم بدون شکل گیری هویت حرفه ای معلم امری طبیعی است و اگر این کار در برخی موارد صورت می گیرد برخورد کنشی معلمان با این موضوع کمکی به " حل مساله " نخواهد کرد .

این موضوعی مهم و قابل تامل است و تعریف این جایگاه و قائل شدن هویت حرفه ای برای معلمان یک گام آنان را به سوی " تشکل پذیری " و هم افزایی برای حصول مطالبات قانونی و مدنی نزدیک خواهد کرد .

نگارنده از زمانی که بحث رتبه بندی معلمان آغاز شد و حتی پیش از آن در زمانی که موضوع " ارتقای شغلی معلمان " از سوی مقامات اداری مطرح شد بر لزوم و ضرورت تاسیس " سازمان نظام معلمی " پای فشرده ام .

همیشه بر اطلاق و دلالت صفت و خصیصه " استقلال " بر این تشکیلات تاکید کرده ام چرا که در جامعه ما نیروی گریز از مرکز نیز به سوی " مرکزیت " تمایل و گرایش دارد .

استقلال حرفه ای سازمان نظام معلمی مهم ترین شرط برای تعریف معلم حرفه ای است . پس از ابلاغ شیوه نامه رتبه بندی معلمان شاید تنها رسانه و گروه معلمی که به این دستور العمل واکنش شفاف و صریح داشت و حتی به وزارت متولی این امر " هشدار " دارد تنها " صدای معلم " بود .

اما در این پروسه تعریف و تعیین صلاحیت های حرفه ای معلمی به هیچ وجه مدیران و در هر سطحی نباید دخالت کنند .

« یدالله سعید نیا » مؤسس اولین مدرسه انسان گرای ایران و مدرس بین المللی روش آموزشی در سمینار تخصصی « شناخت روش آموزش فنلاندی » می گوید : ( این جا )

" دانشگاه مسئول آموزش و انتخاب معلم است و بخش دیگری دخالت ندارد. معلم به هیچ کس جز دانشگاه و دانشگاه به شهرداری پاسخگو نیست. ارزشیابی آنجا برای معلم و دانش آموز حمایت کننده است. به عنوان ابزار قضاوت استفاده نمی کنند. اصل قضیه تربیت معلم آن جا این است که مدیرها به کار معلم کار ندارند . از مدیری پرسیدم که چه طور متوجه می شوی معلم کارش را درست انجام می دهد؟ گفت : نمی دانم و وظیفه ی من نیست. معلم ها توسط دانشگاه انتخاب می شوند. آنجا یک مرکز تربیت معلم دارند و مدیر تنها می تواند از میان معلمان انتخاب کند ولی بعد از آن در کار وی هیچ دخالتی ندارد. مدیرها خودشان اغلب آموزشی نیستند. معلم مدیر خودش است. معلم ها به شدت در روش آموزش خودمختارند . اگر مشکلی پیش بیاید شهرداری ها از مدارس می خواهند که گزارش بدهند. آنقدر اعتماد به معلم دارند که در کار وی دخالت نمی کنند. معلم شدن در فنلاند سخت و پیچیده است. شهرداری ها آموزش معلم را به تربیت معلم سپرده اند و ارتباطش با مدیر را کم  کرده اند. دانشگاه باید بابت بد بودن معلم پاسخگو باشد. "

در این سیستم چه کسی مسئول پایش کیفیت آموزشی است ؟

اگر دانشگاه فرهنگیان را به عنوان تنها و اصلی ترین منبع تامین معلم برای آموزش و پرورش در نظر بگیریم ؛ آیا پارادایم های فکری مسلط بر این دانشگاه ، سطح علمی و مهم تر از آن استقلال آن اجازه حصول این منظور داده خواهد شد ؟

آیا اساسا این دانشگاه مسئولیتی جز تامین فله ای نیرو برای گذار از بحران " کمبود معلم " برای خویش قائل است ؟

از سوی دیگر ؛ نهادی که به عنوان " گزینش " برای این سیستم تعریف شده است ؛ آیا با الزامات معلم حرفه ای و صلاحیت های حرفه ای هم خوانی و تجانس دارد ؟

رتبه بندی معلمان و مدیران اداری و ستادی وزارت آموزش و پرورش

( البته سخن گفتن در این مبحث مجالی دیگر می طلبد اما نظر نگارنده بر این است که نهاد گزینش هم از نظر خاستگاه و پیشینه تاریخی و هم از لحاظ کارکردهای نهادی که نقش بنیادین در شکل گیری آموزش ایدئولوژیک در این نظام آموزشی داشته است از نظر ادامه فعالیت بلاموضوع است و باید فکری اساسی برای آن اندیشیده شود )

فرآیند جذب و ورود معلم برای نظام آموزشی ما از همان ابتدا باید شفاف ، علمی و پاسخ گو باشد . زمانی که این معلم در پروسه فعالیت قرار می گیرد می باید صلاحیت های حرفه ای بر اساس ساز و کاری که شرح آن رفت مورد پایش مستمر قرار گیرد .

برای رهایی از ناکارآمدی سیستم نهاد دانشگاه که خروجی های آموزش و پرورش را جذب می کند و نیز معلمان نخبه و کنش گر باید از لاک " بی تفاوتی " خارج شده و برای تحول دانش بنیاد در این سیستم وارد حوزه تئوری و عمل شوند .

افزایش اندک مبلغی به حقوق ناچیز معلمان از مسیری که نام رتبه بندی معلمان بر آن نهاده شده است به همراه تبلیغات سهمگین و پروپاگدنای فراگیر ممکن است برای طیق قابل توجهی از معلمان تا حدودی رضایت بخش باشد اما در بلند مدت تغییری در وضعیت ایجاد نخواهد کرد .

( 1 )

حقیقت و افسانه ، برتراند راسل ، ترجمه : م . منصور ، انتشارات فرانکلین ، 1347 ، صص 89 - 88

منتشرشده در یادداشت

گروه دانش آموزی/

انتقاد دانش آموزان از سیاست های مبهم وزارت آموزش و پرورش در مورد تعطیلی مدارس

تعطیلی مدارس و بی برنامگی وزارت آموزش و پرورش در این گونه موارد و تصمیماتی که به دلایل مختلف مانند آلودگی هوا و.... اتخاذ می شود موجب سردرگمی دانش آموزان ، خانواده ها و معلمان شده است .

« زمان آموزش » که یکی از مهم ترین فاکتورها در تعیین و ارتقای کیفیت آموزشی است روز به روز کوتاه تر شده و از اثربخشی و کارایی فرآیند آموزش کاسته است .

یکی از مواردی که دانش آموزان به آن انتقاد می کنند نحوه برخورد وزارت آموزش و پرورش با برگزار نشدن امتحانات دانش آموزان در روز سه شنبه 17 دی ماه است .

انتقاد دانش آموزان از سیاست های مبهم وزارت آموزش و پرورش در مورد تعطیلی مدارس

خسرو ساکی رئیس مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی وزارت آموزش و پرورش در گفت وگوی تلفنی با شبکه خبر ضمن تسلیت شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی، گفت: به اطلاع دانش‌آموزان و همکاران می‌رسانم که برای تسهیل حضور دانش‌آموزان در مراسم تشییع  و مجالس ترحیم مجاهد فی سبیل الله و الگوی تمام عیار  هویت اسلامی ، ایرانی و انقلابی، امتحانات نهایی و غیرنهایی دانش‌آموزان در روزهای دوشنبه ۱۶ دی و سه‌شنبه ۱۷دی برگزار نمی‌شود.

وی افزود: امتحانات نهایی دانش‌آموزان که قرار بود در این روزها برگزار شود، به ۲۴ و ۲۵ دی موکول خواهد شد و زمان برگزاری امتحانات غیرنهایی از سوی مدیران مدارس به اطلاع دانش‌آموزان خواهد رسید.

در این زمینه و بر اساس اخبار و گزارش ها  برخی مدیران مدارس به دانش آموزان اعلام کرده اند چون روز سه شنبه امتحان برگزار نمی شود آن ها باید در مدرسه و در کلاس درس حضور پیدا کنند .

« ایلیا علی حسینی » به صدای معلم می گوید : " چرا چنین کاری کردند؟ ما وسط امتحانات ترم  هستیم . آیا ما وقت کافی برای  مطالعه درس روز بعد را خواهیم داشت در حالی که قانونا باید حداقل تا 30 / 14 در مدرسه حضور داشته باشیم ؟

« حسین مهاجری » ضمن انتقاد از این تصمیم می گوید : " الان فصل امتحانات است نه فصل درس . باور کنید من تازه کتاب کورل را  پس از ماه ها گرفتم . وقت نمی کنم برای چهارشنبه آن را بخوانم !

مهاجری در پاسخ به این پرسش  « صدای معلم » که چرا این انتقادات را به شورای دانش آموزی مدرسه منتقل نمی کنید و از آنان پاسخ نمی خواهید گفت : " بنده نفر پنجم شورا هستم و مثل همتاهای خودم راضی نیستیم به مدرسه بیایم . ما امروز در مراسم تشییع شهید سردار قاسم سلیمانی بودیم و خیلی هم خسته ایم . "

انتقاد دانش آموزان از سیاست های مبهم وزارت آموزش و پرورش در مورد تعطیلی مدارس

« مهدی » دانش آموز پایه دهم هنرستان کار و دانش می گوید : " کسی صدای دانش آموز را نمی شنود . در مدرسه دانش آموز جایگاهی ندارد . "

این گونه تصمیمات در حالی اتخاذ می شوند که ادارات آموزش و پرورش معمولا مجوز کتبی برای تعطیلات مدارس جهت امتحانات را حسب درخواست مدارس صادر می کنند و این گونه امر و نهی ها و دستورات اساسا با اصل « مدرسه محوری » تناسب و هم خوانی ندارد .

پرسش «» صدای معلم »  آن است که اگر دانش آموزان به خاطر روز دوشنبه تعطیل شده و امتحان روز سه شنبه هم لغو شده است ؛ کشاندن دانش آموزان به مدرسه و برگزاری کلاس در این روز که ظاهرا برای جبران کسر زمان آموزش صورت می گیرد چقدر منطقی و اثربخش بوده و می تواند در جریان آموزش کارایی داشته باشد ؟

مدرسه ای که همه چیز حتی تصمیم گیری برای " یک روز " از بالا دیکته شود چه خلاقیتی در سیستم آموزشی خواهد داشت ؟

پایان گزارش/

 


انتقاد دانش آموزان از سیاست های مبهم وزارت آموزش و پرورش در مورد تعطیلی مدارس

منتشرشده در دانش آموز

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر آمد ( این جا ) ؛ میزگرد علمی – تخصصی با عنوان : " بررسی و نقد پدیده تنوع مدارس در نظام آموزشی ایران " و به مناسبت هفته پژوهش به میزبانی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در سالن اجتماعات سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی برگزار گردید .

سخنرانان این نشست به ترتیب بهزاد نظری عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران ، علی زرافشان معاون پیشین متوسطه وزارت آموزش و پرورش و معاون نهاد کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران ، احد نویدی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و میرحمایت میرزاده سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی بودند .

مدیریت این نشست بر عهده محمد حسنی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش بود .

« صدای معلم » مشروح سخنان « علی زرافشان » را منتشر می کند .

منتشرشده در گفت و شنود
گروه اخبار/
فعالیت های پرورشی و اثربخشی برنامه ها در آموزش و پرورش
 
معاون وزیر و رئیس سازمان آموزش پرورش استثنایی کشور در جلسه شورای برنامه ریزی سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور گفت: نظام برنامه ریزی به عنوان اصلی ترین مولفه فرهنگ سازمانی، باید به فرهنگ غالب سازمان از صف تا ستاد تبدیل شود.

به گزارش روابط عمومی سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور، دکتر حسینی در جلسه شورای برنامه ریزی سازمان به مولفه های فرهنگ سازمانی اشاره کرد و افزود: پرهیز از بخشی نگری، پرهیز از تعارض سازمانی و تاکید بر تعامل سازمانی، شفافیت سازمانی، نگاه دارایی محور داشتن، توجه و تمرکز بر مدیریت دانش، نظام تصمیم گیری دانش بنیاد، مشارکت محور بودن و نظام برنامه ریزی از جمله این مولفه ها می باشد.

دکتر حسینی افزود: البته باید برای هر یک از این مولفه ها راهکارهای مناسب مانند کارگروه کاربست پژوهشی طرح ها و مطالعات ملی و بین المللی تهیه و ارائه شود.

وی با بیان اینکه نظام برنامه ریزی به عنوان اصلی ترین مولفه فرهنگ سازمانی در غالب شورای برنامه ریزی تحقق پیدا می کند، تصریح کرد: باید نظام برنامه ریزی به فرهنگ غالب سازمان ما از صف تا ستاد تبدیل شود.

دکتر حسینی در ادامه افزود: در این جلسه باید هم به ارتقاء شاخص ها و طرح ها و هم ارتقاء اجرا و عمل، هم  ارزیابی آنچه اجرا می کنیم و هم بخش بهبود عملکرد توجه شود.

وی همچنین اظهار داشت، ما دراین جلسه به دنبال سه محور هستیم، اول اینکه تا الان چه برنامه هایی انجام شده ، دوم اینکه در حال حاضر بر اساس برنامه ریزی که از قبل انجام شده در چه نقطه ای قرار داریم و آخر اینکه برای بهبود نظام برنامه ریزی در آینده چه باید کنیم.

وی با بیان اینکه یکی از حلقه های مفقوده در کشور ما بخش اثر بخشی است بیان داشت: نظام شاخص هایی که بخواهد فعالیت های انجام شده را مورد سنجه قرار داده و اثر بخشی برنامه ها و فعالیت ها را  ارزیابی کند وجود ندارد.

دکتر حسینی همچنین در خصوص فعالیت های حوزه پرورشی ضمن تاکید بر اهمیت و ضرورت این برنامه ها ، اضافه کرد: خیلی از برنامه های معمول و مرسوم که در این حوزه انجام می شود، ممکن است که ما را به هدف اصلی که همان تعمیق و گسترش ارزشهای دینی است نرساند لذا باید فعالیت های پرورشی را برای دانش آموزان استثنایی تعریف کنیم که آنها را به سمت ارزشهای دینی بیشتر و موثر تر هدایت کند.

وی با تاکید بر اینکه برای تثبیت ارزش ها باید به اصلاح روش ها بپردازیم ، افزود : باید دامنه فعالیت های کمی پرورشی را  کمتر کرده و به سمت کیفیت بخشی برنامه ها آن را سوق دهیم.

دکتر حسینی در ادامه اظهار کرد: ما متاسفانه کلیشه گرایی و صورت گرایی را بر محتوا ارجحیت می دهیم و این موجب کاهش اثر بخشی برنامه ها می شود.

وی ادامه داد : ما می توانیم با ایجاد مراکز شاهد پژوهی ، طرح راویان معلم ، راویان دانش آموز و ایجاد موزه های ایثار و شهادت در مدارس به صورت جذاب به عنوان موقعیت های بی بدیل یادگیری در آموزش و پرورش استثنایی آنها را اجرایی کرده و بعد به سایر بخشهای آموزش و پرورش،  تسری دهیم.

وی همچنین در پایان چهار نکته را مورد تاکید قرار داد : یکی اینکه طی دو سال آینده پوشش طرح سنجش به صد درصد رسانده شود دوم اینکه سنجش دوره پیش دبستانی که سال گذشته تا ۵۰ درصد پوشش داده شده، که این پوشش را طی دو سال آینده به سمت ۱۰۰ درصدی سوق داده شود، مورد بعدی موضوع مداخلات طلایی است که هر چقدر این مداخلات به هنگام و قبل از دوره پیش دبستانی انجام شود   موثر تر خواهد بود و مورد آخر  ایجاد مرکز جامع آزمون ها است که مطالبه جدی و قطعی سازمان آموزش و پرورش استثنایی ، می باشد.

پایان پیام/


فعالیت های پرورشی و اثربخشی برنامه ها در آموزش و پرورش

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور