صدای معلم :
جناب آقای سعید نیا ، وزیر آموزش و پرورش فنلاند می گوید: " ویژگی منحصر به فرد دیگر سیستم آموزش فنلاند این است که معلم ها در روش های تدریس کاملا خود مختارند . به عنوان مثال در مواد یا روش های آموزش و تدریس شان هر طور که مایل باشند عمل می کنند. معلم ها آزادی عمل زیادی دارند. این چطور با آموزش و پرورش تمرکز گرای ایران قابل جمع است؟
سعید نیا :
ما قرار نیست که بگوییم اینجا باید چه کار کنیم. من دارم می گویم آنجا این طور هست. چیزهایی که دیده ام را بیان می کنم. ولی این که راه حل بدهم و بگویم چگونه باشیم نه!
صدای معلم :
دوره های آموزش ضمن خدمت معلمان در فنلاند چه شباهتی با نظام آموزشی ما دارد؟
سعید نیا :
آموزش های ضمن خدمت در حد 2 یا 3 روز است . هر معلمی می تواند برای آموزش خود هزینه کند و این پول را با اختیار خودش می تواند از مالیات خود هزینه کند. یک معلم می تواند مثلا 15 درصد مالیات بدهد ، یا به جای آن می تواند برای گذراندن دوره حتی در یک کشور دیگر ، پژوهش و مطالعه کند و برای یادگیری بیشتر خود این مبلغ را بپردازد و کسی هم بررسی نمی کند چون به معلم خود اعتماد دارد. معلم خود نتایج تصمیمش را ارائه می دهد.
صدای معلم :
سیستم انتخاب معلمان و تربیت معلم آنجا چگونه است؟
سعید نیا :
دانشگاه مسئول آموزش و انتخاب معلم است و بخش دیگری دخالت ندارد. معلم به هیچ کس جز دانشگاه و دانشگاه به شهرداری پاسخگو نیست. ارزشیابی آنجا برای معلم و دانش آموز حمایت کننده است. به عنوان ابزار قضاوت استفاده نمی کنند. اصل قضیه تربیت معلم آن جا این است که مدیرها به کار معلم کار ندارند . از مدیری پرسیدم که چه طور متوجه می شوی معلم کارش را درست انجام می دهد؟ گفت : نمی دانم و وظیفه ی من نیست. معلم ها توسط دانشگاه انتخاب می شوند. آنجا یک مرکز تربیت معلم دارند و مدیر تنها می تواند از میان معلمان انتخاب کند ولی بعد از آن در کار وی هیچ دخالتی ندارد. مدیرها خودشان اغلب آموزشی نیستند. معلم مدیر خودش است. معلم ها به شدت در روش آموزش خودمختارند . اگر مشکلی پیش بیاید شهرداری ها از مدارس می خواهند که گزارش بدهند. آنقدر اعتماد به معلم دارند که در کار وی دخالت نمی کنند. معلم شدن در فنلاند سخت و پیچیده است. شهرداری ها آموزش معلم را به تربیت معلم سپرده اند و ارتباطش با مدیر را کم کرده اند. دانشگاه باید بابت بد بودن معلم پاسخگو باشد.
معلم موضوعی از سال هفتم به بالا از اوایل قرن 19 به دانشگاه سپرده شد. معلمان ابتدایی از سال 1970 و پیش دبستان از سال1975
13 درصد داوطلب های معلمی پذیرفته می شوند. تازه این 13 درصد مربوط به سالی بود که نیرو زیاد گرفتند . میانگین سالیانه 10 درصد است. یعنی رقابت شدید برای معلم شدن.
وقتی می خواهند معلمی را بگیرند ، فقط می خواهند در دانشگاه قبولش کنند. که در تربیت معلم آموزش ببیند. قبل از ورود به دانشگاه اول باید رزومه بدهد. باید یک ورزش را بلد باشد. یک هنر را خیلی خوب بداند. بازیگری هم بداند. این مهارت ها را باید اول از همه یادگرفته باشد و یا یاد بگیرد. در گام بعدی از او مصاحبه می گیرند که چرا می خواهد معلم شود. تست می گیرند. کلی بالا و پایین می کنند تا بعد از این همه سنجش وارد دانشگاه شود. دوره های تربیت معلم آنجا پژوهش محور است. فعالیت آن ها مبتنی بر تدریس نیست. معلم را درگیر یادگیری می کنند. برای هر مطلب باید تحقیق کند.
پیش دبستان باید لیسانس داشته باشد و یک دوره پژوهش و یک سری مطالعات در سطح ارشد انجام دهد. دبستان باید کارشناسی ارشد داشته باشد . معلمان موضوعی در پایه های هفتم تا نهم باید ارشد رشته ای که آن را باید تدریس کنند داشته باشند. به نوعی در حد دکتری آموزش می بینند. خودشان می گویند به نوعی دو تا کارشناسی ارشد می گیرند. حقوق بیشتر شان هم به خاطر آموزش های بیشتر و درس هایی است که می خوانند . معلم آموزش های خاص هم باید کارشناسی ارشد رشته ی خودش را داشته باشد. معلم های کلاس هم می توانند با دوره هایی به معلم آموزش های خاص که سطح بالاتری دارد ، ارتقا پیدا کنند. " من به این دولت امیدی ندارم. راه طولانی داریم. نه اینکه بخواهیم به فنلاند برسیم بلکه بخواهیم به یک آموزش و پرورش استاندارد دست پیدا کنیم. "
صدای معلم :
ارتباط آموزش و اقتصاد در فنلاند به چه صورت است؟
سعید نیا :
سؤالتان را مشخصا متوجه نمی شوم. ولی به طور کلی شهرداری ها آنجا بودجه تأمین می کنند . بخشی هم کمک های مردم است. این که آموزش و پرورش در یک منطقه امکانات خوبی داشته باشد و در منطقه دیگر نباشد ، چنین چیزی نیست. هر نیازی آموزش و پرورش داشته باشد تأمین می کنند. مالیات توسط دولت جمع آوری نمی شود. شهرداری ها این کار را می کنند. 70 درصد را خودشان نگه می داند و مابقی را به دولت می دهند و با این 70 درصد تمام کارهای شهر را انجام می دهند. همه چیز در فنلاند از مالیات تأمین می شود . ثروت اندوزی مثل اینجا هم ندارند. اشرافی گری بسیار پایین است. به نیازهای مردم ارزش می گذارند. مردم از کیفیت زندگی مطلوب برخوردارند.
به مردم آنجا گفتیم چرا اینجا مالیات می دهید ؟ گفتند زمانی شد که مالیات زیاد شد و مردم معترض شدند و حتی در روزنامه ها مطرح شد . دولت هزینه های خودش را عنوان کرد و فقط یک جمله را به رفراندوم گذاشت : " ما می توانیم این پول را صرف نیروهای امنیتی کنیم که بزهکاری را کنترل کنیم یا صرف آموزش و پرورش کنیم که کلا اتفاقات این چنین نباشد "
همه ی مردم گفتند ما مالیات می دهیم. یعنی مردم انتخاب کردند که آموزش و پرورش این کار را انجام دهد. این یعنی " اعتماد متقابل مردم به دولت. "90 درصد معلمان مشکل مالی ندارند و از کارشان راضی اند. چرا که کاملا تأمین هستند. 70 درصد فکر می کنند که اگر دوباره بخواهند کاری را انتخاب کنند ، معلم می شوند.
صدای معلم :
جایگاه تفکر انتقادی در نظام آموزشی فنلاند کجاست؟
سعید نیا :
به عنوان یک پایه ی آموزش آنجا مطرح است. مشکل جدی که ما در آموزش و پرورش داریم این است که می خواهیم به دانش آموز فیزیک و شیمی را به جای تفکر و انتقاد یاد بدهیم. همهی مهارت ها باید ذیل هم باشند و جدا نشوند. درس ها را باید با پژوهش جلو ببریم . در درسی مانند تفکر و پژوهش پایه ی ششم باید این بستر قبلا مهیا شده باشد و در این درس حتی ادبیات انتقاد هم تلفیق شود. استدلال انتقاد تقویت شود.
صدای معلم :
سواد رسانه ای و تولید محتوای کتاب های درسی به چه نحو پیش می رود؟
سعید نیا :
درباره سواد رسانه ای چیزی نمی دانم که چگونه کار می کنند. همه آموزش ها را آنلاین هم دارند.
برای تولید محتوا در مدرسه و با توجه به اهدافی که در سیاستهای کلی شان هست را معلمان بر عهده دارند. البته کمیته ی ملی آموزش دارند که آن هم هر چند سال یکبار عوض می شوند. اعضای آن از سازمان های مردم نهاد و چیزی شبیه انجمن اولیا و مربیان ولی در سطح کشوری است . آن ها تصمیماتی برای برنامه های آینده می گیرند.
صدای معلم :
ماجرای تغییر نظام آموزش در فنلاند چیست و مختصات آن چگونه است؟
سعید نیا :
سؤال تان سخت است. اینکه چه مختصاتی دارند را نمی دانم. فرهنگ آن جا بر آموزش شان تأثیرگذاشته است. کوچک بودن کشورشان هم بی تأثیر نیست. از نظر سیاسی هم این گونه است که هر کس سر جای خودش است.
روند اصلاح برنامه درسی آن ها یک دوره ی 4 تا 5 ساله دارد . با بخشنامه برنامه ی درسی را عوض نمی کنند. وقتی برنامه ی درسی حاصل شد ، 3 تا 4 سال اجرا می شود. در طول این 4 سال و در اواخر دوره ، اصلاحات را شروع می کنند. مثلا ایده ای خیلی کلیدی دارند که تاکنون انجام نمی شده است. مثلا می خواستند یادگیری را فعال کنند (به تعبیر خودشان ) . ناگهان این ایده را برای اجرا نمی فرستند. صبر می کنند طرح قبلی اجرا شود ولی این ایده در کل کشور می چرخد بعد که پخته شد و به قانون تبدیل شد ، در دوره ی بعدی که تغییری در برنامه ی درسی نیاز است چنانچه پذیرفته شده باشد ، در برنامه این دوره لحاظ می شود.
صدای معلم :
منتقدان این نظام آموزشی چه می گویند؟
سعید نیا:
طرح هایی برای خودشان دارند که جلو بروند. می خواهند حتی هدف ها را حدف کنند. سیستم آموزشی را تلفیقی کنند . برای هر کاری برنامه دارند. هر کاری را با عجله پیش نمی برند. روی هر موضوعی کار می کنند.
آن ها از نقد استقبال می کنند. چون رسیدن به دور نمای بهتر را برای خودشان می بینند.
صدای معلم :
شیوه ی انتخاب وزیر آموزش و پرورش چگونه است؟
سعید نیا:
این را دقیقا نمی دانم. احتمالا مجلس شان مشخص می کند. ولی این را می دانم که آنجا همیشه وزیر آموزش و پرورش جوان و زیر 40 سال است.
صدای معلم :
آیا آن ها سازمان نظام معلمی حرفه ای دارند؟ جایگاه اتحادیه ها و سندیکای معلمی در این کشور کجاست؟ " همه ی مردم گفتند ما مالیات می دهیم. یعنی مردم انتخاب کردند که آموزش و پرورش این کار را انجام دهد. این یعنی " اعتماد متقابل مردم به دولت. "
سعید نیا:
اتحادیه و صنف ها آنجا هم وجود دارد . آن ها بیشتر صنفی کار می کنند . اینطور نیست که وزیر آموزش و پرورش را تعیین کنند و یا مستقیما برای اهداف آموزشی تصمیم بگیرند. نماینده ای دارند که تأثیر گذار باشد ولی تعیین کننده نیستند.
همه چیز در فنلاند از مالیات تأمین می شود . ثروت اندوزی مثل اینجا هم ندارند. اشرافی گری بسیار پایین است. به نیازهای مردم ارزش می گذارند. مردم از کیفیت زندگی مطلوب برخوردارند.
صدای معلم :
خانواده ها چقدر در برنامه های مدرسه دخالت دارند؟
سعید نیا:
خانواده ها بیشتر در اداره مدرسه و مسائل جانبی آن دخالت دارند. در امر آموزش اصلا دخالت نمی کنند. در جامعه ما خانواده ها پر توقع شده اند و بسیار زیاد در امر آموزش و برنامه های درسی دخالت می کنند. احترام متقابل کاملا صحیح است. قرار نیست که چون خانواده ها به مدرسه کمک مالی می کنند ، مرتب در مسائل آموزش ورود پیدا کنند. زمانی مدارس غیردولتی چون تعداد دانش آموزانشان کم بود خانواده ها را در مشائل آموزش مشارکت نمی دادند ولی امروز که تعداد زیاد شده است خانواده ها در رأس امور آموزشی قرار گرفته اند که این کار صحیح نیست. نباید بیش از اندازه مشارکت خانواده ها را در آمر آموزش پذیرفت.
زمانی فقط دانش آموزان به معلمان احترام می گذاشتند ، اکنون باید معلمان به دانش آموزان بگویند چشم. احترام باید متقابل باشد که در فنلاند اینگونه است . بچه ها آنجا لوس نیستند . آن ها امنیت کافی دارند. بسیار هم حمایت می شوند . توهین نمی کنند ،حرف های نژاد پرستانه نمی زنند. زروگویی نمی کنند. این نوعی جرم محسوب می شود . جرم به این معنا که مسئله می شود و برای رفع آن اقدام می کنند.
صدای معلم :
فنلاند از بهترین نظام آموزشی به رتبه پنجم نزول کرده است. چرا کشورهای شرق آسیا بر فنلاند پیشی گرفته اند؟
سعید نیا:
ملاک آن ها از کارآمدی ، آزمون نیست. شاخص هایی دارند که سیستم آن ها را می سنجد. شاخصی مثل عدالت اجتماعی یا استقلال آموزش و پرورش ، برنامه های درسی هدف محور و آموزش با کیفیت. اِلِمان های تعیین کننده ی کارآمدی یک سیستم این هاست. تست ها هم بخشی از آموزش آن ها را می سنجد. برای موقعیت های سنجشی ، در برخی از کشورها در این مورد دوپینگ می کنند و برای اینکه بچه هایشان بیشتر نمره بیاورند ، بیشتر با آن ها کار می کنند. ولی فنلاند چنین چیزی را انجام نمی دهد. دغدغه این رقابت را ندارد. این کارها بیشتر فضای مسابقه ای دارد که این کشور نمی پسندد و انجام نمی دهند. مؤسساتی هم ندارند که برای این رقابت ها مانند برخی مؤسساتی که شما نام بردید دنبال رقابت و مسابقه باشند. (گاج و قلم چی و مبتکران و...)
صدای معلم :
اگر معلمی در نظام آموزشی فنلاند دانش آموزی را فرضا تنبیه کند ، چه برخوردی با او می شود؟
سعید نیا:
جواب این سؤال را نمی دانم. شاید چون پیش نیامده است. قطعا این اتفاق نمی افتد و اگر هم بیفتد جرم است و به آن رسیدگی می شود. در بازدید ما حتی یک نفر هم این سؤال را نپرسید.
ولی نمی توان گفت که نیست.
بله ممکن است باشد .
صدای معلم :
چرا فنلاند نتوانسته است چهره ای مانند گرتا تونبرگ تربیت کند؟
سعید نیا:
سؤال های عجیب و غریب می پرسید. چیزی را تعیین می کنید و می گویید باید این مورد را داشته باشند. خودشان افراد این چنین دارند. آن ها روی محیط زیست خیلی حساسند ولی این که یک نفر راه بیفتد و بگوید باید این کار انجام شود و این طور باشد ، نیست. همه آنجا در این زمینه فعالند.
چگونه زندگی کنیم که یک محیط پایدار داشته باشیم ؟ آن ها به محیط زیست توجه ویژه دارند . رفتارهایی را در بچه ها تربیت می کنند که در شهروندان به پایداری برسد. پایداری در واقع یک تعامل سازنده بین اعضایی ست که یک کشور را می سازد و می تواند سیاست ، محیط زیست و اقتصاد باشد.
صدای معلم :
وضعیت ثبات شغلی معلمان در فنلاند چگونه است؟
سعید نیا:
معلم رسمی و غیر رسمی ندارند. آن هایی که در دوره ی تربیت معلم درس می خوانند به مدت یک هفته در یک سری مدارس خاص در هر دوره برای کارورزی فعالیت می کنند. مدارس وابسته به دانشگاه هستند و مردم می دانند که شرایط این مدارس چگونه است. مردم مطلعند که این مدارس یک هفته معلم پایه تغییر می کند و در جریان کار قرار می گیرند که اگر نمی خواهند ثبت نام نکنند.
90 درصد معلمان مشکل مالی ندارند و از کارشان راضی اند. چرا که کاملا تأمین هستند. 70 درصد فکر می کنند که اگر دوباره بخواهند کاری را انتخاب کنند ، معلم می شوند.
60 درصد می گویند که جامعه قدرشان را می داند . در فنلاند معلم از شأن اجتماعی بالایی برخوردار است. حقوق یک معلم پیش دبستان 2600 یورو در ماه است. معلم دبستان ( اول تا ششم ) 3500 یورو ، معلم موضوعی 3900 یورو ، معلم دبیرستان 4500 یورو ، مدیر دبستان 5000 یورو ، مدیر پایه های بالاتر 5500 یورو ، مدیر دبیرستان 5800 یورو دریافت می کنند. در سال 2014 متوسط حقوق بخش شهرداری 3600 یورو برای مرده ا و 3900 یورو برای زن ها بوده است. آنجا همه دکترها برای دولت کار می کنند و در ماه 6300 یورو می گیرند. وکیل ها هم 4500 یورو در ماه به اندازه ی یک معلم دبیرستانی حقوق می گیرند .
صدای معلم :
با توجه به وقتی که برای پژوهش و بازدید از کشورهایی چون فنلاند گذاشتید ، آیا توصیه و راهکاری برای بهبود یا تغییر سیستم آموزشی در ایران دارید؟ " مدیرها خودشان اغلب آموزشی نیستند. معلم مدیر خودش است. معلم ها به شدت در روش آموزش خودمختارند . "
سعید نیا:
من به این دولت امیدی ندارم. راه طولانی داریم. نه اینکه بخواهیم به فنلاند برسیم بلکه بخواهیم به یک آموزش و پرورش استاندارد دست پیدا کنیم.
ما در مدارس مفید و سلام در بخش معلم محوری در حد و اندازه فنلاند ادعا داریم که کار کردیم. ولی هنوز کاملا موفق نبوده ایم.
امید من به بخش خصوصی ست. معلمان و مدیران دلسوزی که به عنوان نمونه های کوچک ایجاد شوند و کارهای کوچک را به عنوان چراغ راه انجام دهند.
صدای معلم :
منظورتان این است که خصوصی سازی را رونق دهیم؟
سعید نیا:
خصوصی سازی نه . منظورم این است که آدم هایی که دولتی نیستند دست بجنبانند. بخش سازمان های مردم نهاد که در جهت بهبود آموزش تلاش می کنند.
صدای معلم :
شما خودتان در این زمینه اقدام مثمر ثمری داشته اید؟
سعید نیا:
مدرسه ای درست کردم البته ده سال پیش که این توانایی را داشت ولی جمعش کردم.
چرا؟
به خاطر مسائل اقتصادی !
کاری که الان مدارس سلام و مفید انجام می دهند یکی از این دست فعالیت هاست . ما حتی یک ریال هم از دولت کمک نگرفتیم و نمی گیریم. مدرسه ی رها و فردا را هم خودمان تأسیس کردیم.
البته دنبال فنلاند در این مدارس نگردید. ما توانستیم معلمان را توانمند کنیم. " معلم به هیچ کس جز دانشگاه و دانشگاه به شهرداری پاسخگو نیست. "
صدای معلم :
هدف از برگزاری این سمینارها و همایش ها چیست؟
سعید نیا:
آشنایی با روش هایی که در فنلاند موفق بوده است و ما می توانیم از آن الگوبرداری کنیم.
سپاس از همراهی شما و خانم اسماعیلی مدیر هماهنگی برگزاری این سمینار
گفتگو با دو نفر از شرکت کنندگان در سمینار و نظرات آن ها
هر دو بزرگواران مدیر پیش دبستانی هستند.
صدای معلم :
نظر شما راجع به این سمینار چیست؟
- می توانیم از یک سری روش هایی که گفته شد استفاده کنیم . در کل چون فضای مناسب را نداریم و فرهنگ سازی لازم هم نیست عملا نمی شود. از این سمینار برای شبیه سازی می توان استفاده کرد . سعی می کنم تا جایی که امکان داشته باشد از یک سری از تجربیات آن ها استفاده کنم. گرچه بیشتر جز حسرت چیزی باقی نمی ماند. در خیلی از مسائل درمانده ایم.
صدای معلم :
آیا شما نمی توانید این امکانات را فراهم کنید ؟ یعنی مجوز مورد نیاز را ندارید؟ یا نیروهای متخصص را نمی توانید داشته باشید؟
- متأسفانه نه امکاناتش را داریم و نه نیروی متخصص. آموزش و پرورش باید از ما حمایت کند . ولی این اتفاق نمی افتد.
صدای معلم :
از این سمینار ها باز هم برگزار شود به نظر شما تغییری در سیستم آموزشی ایجاد می شود؟
- ممکن است تعدادی ترغیب شوند ولی در کل تا مسئولین نخواهند تغییری ایجاد نمی شود.
صدای معلم :
به نظر شما اگر این سمینارها برای خانواده ها برگزار شود بهتر نیست تا برای مدیران و معلمان ؟
- خانواده ها در همین میزان فعالیت هم به سختی با کادر مدرسه همراهی می کنند. سطح فرهنگ و علم به چنین آموزشی در میان همه مرد ما قابل قبول نیست. در شهر اصفهان حتی دو خیابان هم طرز فکر مردمش یکی نیست.
بهتر است برای مسئولین برگزار شود.
صدای معلم :
اگر همین الان از شما بخواهند که دیگر به سبک قبل کار نکنید و این روش را پیاده کنید و همه امکانات را هم در اختیارتان می گذاریم حاضرید با این روند ادامه دهید؟
- نه.
چون زیرساختی نیست. روش های زیادی به ما تحمیل شد و بی برنامه . حداقل نیاز است برای نیروی جوان قبل از ورود به کلاس این موارد گفته شود.
صدای معلم :
فکر می کنید دانش آموزان می توانند با این سیستم رشد کنند؟
- ممکن است جواب ندهد. بچه های ما مصرفی بار آمده اند.
صدای معلم :
در دوره ها و کارگاه های بعدی در این رابطه شرکت می کنید؟
- بله
البته اگر هزینه هایش کمتر باشد.
پیاده سازی و ویرایش : نرگس کارگری
( 1 ) متخصص سیستم های پیشرو فنلاندی ، عضو شورای تألیف کتب درسی ، راهبر تیم مدل آموزشی مؤسسه سلام و مفید ، مؤسس اولین مدرسه انسان گرای ایران و مدرس بین المللی روش آموزشی
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
به نظر شما علاف کردن معلمان با مصاحبه ای
بی سر و ته ، بیانگر کدام توان شماست یا اثبات گر
کدام شرح وظایف؟