گروه استان ها و شهرستان ها/
واژگونی وانت حامل دانشآموزان در بشاگرد، ۲ کشته و ۵ زخمی بهجا گذاشت !
صبح روز چهارشنبه 14 مهر در حادثهای که در روستای «دستگرد درگاز» شهرستان بشاگرد رخ داد، براثر واژگونی یک خودرو وانت سایپا که حامل دانشآموزان بود، ۲نفر کشته و ۵ نفر زخمی شدند.
رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی هرمزگان دربارهی حادثهی واژگونی خودرو دانشآموزان در بشاگرد گفت: در این حادثه یک دانشآموز دختر ۱۳ ساله و یک دانشآموز پسر ۱۳ ساله به علت شدت ترومای وارده فوتشدهاند و ۵ دانشآموز دیگر (۳ دختر و ۲ پسر) با تروما به قفسه سینه، لگن و سروصورت به بیمارستان منتقل شدند.
به نوشتهی ایسنا دکتر حسین پور ، اضافه کرد: مصدومان حادثه هوشیار هستند و در حال حاضر تحت نظر و دریافت خدمات تشخیصی و درمانی هستند.
وانت سایپا ۱۵ دانشآموز را از روستاهای سرتنگ، بند بارک و موردان دربند صلاح به مدرسه رازی دستگرد درگاز میبرد.
موسی دادی زاده مدیرکل آموزش و پرورش هرمزگان در گفت و گو با خبرگزاری صدا و سیما مرکز خلیجفارس نیز در همین رابطه گفته است: حذف وانت خودرو برای رفتوآمد دانش آموزان امکانپذیر نیست.
به گفته وی به علت سخت گذر و کوهستانی بودن راههای روستایی در بشاگرد امکان استفاده از خودروهای دیگر و مینیبوس نیست.
مدیرکل آموزش و پرورش هرمزگان همچنین در این گزارش گفته است: اکنون ۵۰ وانت سایپا بیش از ۷۰۰ دانشآموز روستایی را در بخشهای مرکزی و گافر و پارامون جابهجا میکنند هر وانت سایپا بهطور متوسط ۶ دانشآموز را جابهجا میکند که در حادثه اخیر به علت خرابی وانت سایپای سرویس از خودروی جایگزین و عبوری استفاده شد و شمار دانش آموزان در خودرو نیز ۱۲ نفر بوده است.
اگر نگاهی به وضعیت سرویس مدارس و تصادفات دانشآموزی در هرمزگان بیندازیم شاهد حوادث تلخی خواهیم بود که هرساله نیز تکرار میشود.
مهرماه سال ۹۶ دریک حادثه مشابه منجر به کشته شدن یک دانشآموز در بشاگرد شد.
در صبح روز یکشنبه 15 اردیبهشت سال گذشته نیز بازهم در بشاگرد يك دستگاه خودروی (وانت نیسان) حامل دانش آموزان (دختر) روستاي سگركن در مسير حرکت به روستای سیت و ماستی به دلیل نقص فنی با تير چراغبرق برخورد کرد.
همچنین در تصادفی دیگر بازهم در بشاگرد دو دانشآموز دچار خونریزی مغزی شده و یکی از آنان با هوشیاری سطح پنج به بیمارستان منتقل شدند.
دو سال پیش نیز یک دانشآموز بشاگردی پایه هفتم در واژگونی سرویس مدرسه جان باخت.
این سرویس نیز وانت نیسان بود و در اجاره کمیته امداد بوده و در حال انتقال 19 دانشآموز از روستای برکاه به خوابگاه شبانهروزی کمیته امداد در خمینیشهر دچار حادثه شد.
بازهم در همان روزها شمار جانباختگان تصادف سرویس دانشآموزی رودان به سه نفر رسید.در آن حادثه خودروی سواری پژوه ۴۰۵ حامل پنج دانشآموز مدارس شهری رودان که از روستای برنطین عازم مدارس مرکز شهر شده بود، در آزادراه آبنما به مرکز شهر دچار سانحه شد و سه دانشآموز جان باختند و دو نفر دیگر بهشدت مجروح شدند.
درست چند روز بعد از همین اتفاق تصادف مینیبوس دانش آموزان شیبکوه با یک خودروی سمند رخ داد که البته به گفته مسئولان کسی کشته نشد.
در خبری دیگر نیز بعدازظهر شنبه سیزدهم آذر سال 95، خودروی نیسان وانت که بهعنوان سرویس مدرسه استفاده میشد دریکی از جادههای شهرستان بشاگرد از جاده منحرف شد که 18دانشآموز دختر و پسر، در این حادثه مجروح و به مرکز درمانی منتقل شدند.
در ابتدای مهر امسال در روزی که مسئولان از پروژه مهر سخن میگفتند و بازگشایی بدون دغدغه سال تحصیلی یک دانشآموز مینابی لای چرخهای کامیون جا ماند و جان خود را از دست داد.
در هفتههای گذشته نیز یک مورد تصادف زنجیرهای بین سه دستگاه خودروی سواری (سرویس مدرسه) در ساعت ۰۶:۴۸ در استان هرمزگان در محور دژگان-بندرخمیر ۴ کیلومتری دژگان به سامانه اورژانس کشور اطلاع داده شده است.
بر اثر این حادثه ۱۴ تن مصدوم شده که شامل ۳ راننده خودرو و ۱۱ دانشآموز دختر بین ۱۳ تا ۱۶ سال بودند.
رضا مدرس معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری هرمزگان در مهر سال گذشته پس از یک حادثه تصادف سرویس دانشآموزی و کشته شدن یک دانشآموز به نقل از خبرگزاری ایرنا گفته بود: «جابه جایی دانش آموزان توسط وانتبار در مدارس روستایی و توابع ممنوع است و با متخلفان برخورد میشود.»
وی تأکید کرده بود: «شهرداری بندرعباس نسبت به اعلام لیست خودروهای ساماندهی شده برای سرویس مدارس در شهر بندرعباس به پلیس راهور استان اقدام كند و در سایر شهرستانها نیز اداره كل آموزش و پرورش لیست خودروهای مذكور را در اختیار پلیس راهور قرار دهد.»
نکتهای که به نظر میرسد در حد حرف و مصوبه شورای هماهنگی ترافیك استان هرمزگان باقیمانده است و به قول مدیرکل آموزشوپرورش هرمزگان امکان اجرایی شدن ندارد.
هرمزگان یکی از استان های محروم در شاخص آموزشی و رفاهی محسوب می شود که به گفته ی ایرج بیت اللهی معاون آموزش ابتدایی هرمزگان با آمار بازماندن از تحصیل سالانه سه هزار کودک سومین استان بازمانده از تحصیل در کشور است.
پایان پیام/
از قرار معلوم، امروز سهشنبه، چهاردهم آبان، شیراز میزبان وزیر آموزش و پرورش است. بحث دلیل حضور ایشان در استان فارس نیست، فقط خواستیم اطلاعاتی خدمتشان ارائه دهیم که احتمالا در سفرشان به شیراز، وارونه دریافت خواهندکرد.
اول،
در این استان هیچ برنامهای برای هیچ حوزهای وجود ندارد و همه کارها ابنالوقت انجام میشود، شاهد این مدعا، بخشنامههای گاه و بی گاهی است که غالبا بعد از زمان خود ارسال میشود، آن هم نه برای انجام کار، بلکه برای رفع تکلیف.
دوم،
جناب وزیر
سرنخ دفتر یکی از نمایندگان شهرستانهای جنوب فارس در خیابان ولیعصر تهران را در اداره کل آموزش و پرورش فارس، جست و جو کنید، اگر توانستید سرنخ را بیابید آنگاه فاتحهای هم برای سیستم آموزشی استان فارس و بهطبع آن، کل کشور بخوانید.
سوم،
پس از تهران، استان فارس گرانترین نظام آموزشی را در کشور دارد، با اینحال در نتایج کنکور سراسری و امتحانات نهایی، حتی بین بیست استان اول هم نیست، پس حالا که به فارس تشریف آوردهاید فاتحهای بخوانید بر نظام آموزشی از دست رفته استان که توسط اصلاحطلبان بهخاک سپرده شد. بابت اصلاحطلب بودنم از تمام دانشآموزان و خانوادههای آنان پوزش می خواهم اما همچنان اصلاحطلب هستم.
چهارم،
ظاهراً اداره بخشهایی از اداره کل و ادارات با سرپرست و بدون برنامه باب شده است، وقتی ریاست ادارهای برای جانشینی همکارش در دفتر مجاور، هیچ برنامهای ندارد و منتظر همفکری (شما بخوانید دستور) از مشاوران غیررسمی است، چگونه ممکن است از حال و روز همکاران من و دانشآموزانشان مطلع باشد؟
پنجم،
معلمان از درآمدهای اختصاصی ادارهکل آموزش و پرورش استان فارس، هیچ سهمی ندارند.
بیش از یک سال است که مدیرکل محترم قول شفافسازی در این حوزه را دادهاند اما دریغ از یک گزارش مالی.
ششم،
هیچ کسی از چگونگی اداره و مسائل مالی درمانگاه فرهنگیان، مجتمع رفاهی خیابان حر، مجتمع رفاهی فرهنگشهر، املاک استجاری در تملک ادارهکل و ادارات، هتل مشهد، املاک و اماکن رفاهی تهران و شمال، اطلاعی ندارد و معلمان استان فارس، نامحرمان حوزه مالی و اداری هستند. گماشتگان شما و وزرای قبلی در این استان، فقط گفتار درمانی را خوب آموختهاند.
در پایان، ما را به تدبیر شما، امیدی نیست لااقل ما را از دست این بازنشستگان همهکاره در اداره کل نجات دهید.
کاش فریادرسی بود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
پس از گذشت حدود یک ماه از ارائه طرح حذف زبان انگلیسی از برنامه مدارس موسوم به " رفع انحصار از آموزش زبان انگلیسی " توسط 57 نماینده مجلس این طرح یک فوریتی با رای قاطع اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در نشست روز دوشنبه 13 آبان این کمیسیون رد شد .
محمود صادقی در توییت خود نوشت:
" طرح رفع انحصار از زبان انگلیسی در نظام آموزش همگانی کشور» با رأی اکثریت قاطع کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس رد شد. تنها دو نفر (آقایان سلیمی و ابطحی) با کلیات طرح موافق بودند . "
در یک ماه اخیر و پس از رسانه ای این طرح واکنش های مختلفی نسبت به این طرح ابراز گردید .
« صدای معلم » از همان ابتدا ضمن اعلام " فراخوان " در واکنش به این طرح غیرکارشناسی مخالفت خود را نسبت به آن اعلان و از نمایندگان مجلس به جد درخواست کرد تا این طرح را پس بگیرند .
این رسانه از همه ی همکارانی که با نقد این طرح ، ضمن تاکید بر ارائه و اشاعه فرهنگ مطالبه گری و پرسش گری از اصول " عدالت آموزشی " و " آموزش نوین " در آموزش و پرورش ایران کردند تشکر و قدردانی می کند .
« صدای معلم» از سکوت و انفعال گروه های آموزشی که به لحاظ وظایف ذاتی تعریف شده و سازمانی به طور منطقی باید " صدای معلمان " باشند و از هویت و استقلال حرفه ای معلمان دفاع کنند و نیز تشکل هایی که نام فرهنگیان ومعلمان را یدک می کشند در مساله اخیر اظهار تاسف می کند .
« صدای معلم» از سکوت فراکسیون 120 نفره فرهنگیان و رئیس آن « حمیدرضا حاجی بابایی » که خود را در پی گیری مطالبات فرهنگیان و حقوق معلمان فراتر از کمیسیون آموزش دانسته اما کوچک ترین اشاره ای به آن نکردند ابراز تاسف می کند .
همچنین 38 نشریه و 1200 تشکل در دانشگاه فرهنگیان را به تامل در فلسفه وجودی شان و تمرین مطالبه گری در موضوعات اصلی آموزش و پرورش فرا می خوانیم .
پایان گزارش/
در کشور ما رنگ سیاسی پر رنگ ترین رنگ هاست. روز دانش آموز خاستگاهی البته سیاسی داشته است و برای پاسداشت مبارزه عدالت خواهانه علیه استبداد و استعمارشکل گرفت. که به جای خود قابل تحسین و در خور بزرگداشت است. اما خوب بود در تداوم کار نگاه به دانش آموز بعد فرهنگی نیز اضافه می شد، یا به مرور ایام، رنگ غالب فرهنگی به خود می گرفت. من بر این باورم که اهالی علم و ادب و آموزش باید به این خلاء مهم توجه کنند.
روز دانش آموز باید روز کاستن فاصله ها باشد. اکثریت دانش آموزان تراز امروز جامعه ایرانی، از مدرسه و برنامه های آن دل خوشی ندارند. با اکراه و ناخشنودی و شاید از سر ناچاری به مدرسه می آیند و می روند. به همین سبب و بدون کاستن از وزن دیگر عوامل مربوط، در کشور ما نقش آموزش و پرورش در تربیت روندی کاهشی داشته و دارد.
روز دانش آموز، روز سواد و دانش است. روزی که همه کودکان و نوجوانان باید دسترسی خود را به تحصیل و مدرسه جشن بگیرند و از این فرصت شادمان باشند. نه این که خیل بیسوادان و بازماندگان از تحصیل و کودکان خارج از پردیس مدرسه، در فراموشی کامل رها شوند.
در روز دانش آموز، شایسته است دانش آموز درک شود. درک درست از دانش آموز وقتی اتفاق می افتد که نیاز او فهم شود و برای این کار برنامه های مشخصی تدارک بشود.دانش آموز با دروسی که احساس می کند نمی تواند همدل باشد، غریبه است. او با دروسی که به درد اشتغال او نمی خورد ارتباط منطقی پیدا نمی کند. او با برخی از معلمینی که او و نیازهای سنی و رشد او را نمی فهمند و با دنیای او کاملا بیگانه اند؛ احساس مهر ندارد.
وجدان او با کم فروشی های نظام آموزشی به خوبی آشناست و با بی سوادی مدرسه ای همانند بی سوادی دانشگاهی کنار نمی آید. نیاز او به زبان دوم، نیاز او به مهارت خود آموزی، و نیاز او به یادگیری مهارت برای کسب و کار در آینده و نیاز او به شغل؛ از مسائلی است که دانش آموز و جامعه نمی تواند و نباید نسبت به آن بی تفات باشد.
بعد از گذر از بدیهیات زیستی و امور پیشا توسعه ای، حتما اقداماتی در خور اهمیت سرمایه انسانی برای تحقق توسعه همه جانبه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ضرورت می یابد. دانش آموز بر این اساس اهل تعقل و تفکر و با ساحت های تربیتی گوناگون آشنا می شود و برای آینده ای بهتر تربیت می شود.
مرحله بعد عرصه رقابت جهانی است. عرصه ای که در آن حدود یک و نیم میلبارد نفر دانش آموز با سرمایه گذاری های قابل توجه به رقابت برای ساختن آینده دنیاهای خود و نیز دنیای واحد انسانی می پردازند. مسوولیت و حق دانش آموز ایرانی مانند بسیاری از دیگر کشورهای آماده شده برای این منظور، مهیا شدن برای چنین رقابتی است؛ که در عمل در جریان است.
امید است بدون تصلب بر ابداعات خود، آن ها از کارآیی و اثر بخشی در طول زمان محروم نکنیم و همواره اصلاح تدریجی و مدبرانه امور را مورد توجه قرار بدهیم .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
عده ای از نمایندگان امضاء کننده بیان میکردند که با افزودن سایر زبانها و آموزش آن در آموزشگاه های خصوصی میخواهند به رفع انحصار از زبان انگلیسی کمک کنند اما واقعیت ها می گویند که حتی در صورت وجود سایر زبانها ، باز هم انگلیسی انتخاب اول اکثر دانش آموزان است...اصلأ در زبان انگلیسی هم اکنون هم انحصار وجود نداشته و بلکه یکی از زبانهای خارجی انتخابی در مدرسه محسوب می شود. اگر سایر زبانها در مدرسه تدریس نشده نه به خاطر مشکل قانونی؛ بلکه به دلیل مسایل اجرایی بوده است. بعد از این روشنگری ها و همچنین با تماس های انتقادی معلمین سراسر کشور با بعضی از نمایندگان ، از مجلس نیز خبر رسید که امضاء کنندگان آن اظهار پشیمانی کرده اند، بدون خواندن محتوا آن را امضاء کرده اند و به این طرح حتی خود امضا کنندگان هم رأی نخواهند داد!
بعضی از نمایندگان از این طرح حتی انتظار آموزش زبان محلی را داشتند! یعنی زبان محلی یا مادری به عنوان یک زبان خارجی! شاید نیم نگاهی به انتخابات اسفند ماه و مطرح شدن در شهر خود ،انگیزه اصلی چنین دیدگاهی است. متاسفانه اینها نگاه پوپولیستی به مقوله آموزش دارند!
البته کسانی که خواستار حضور کشورهای خارجی و آموزش معلمان و دانش آموزان در طی یک دوره ۱۵ ساله و سپردن معلم و دانش آموزان به کشورهای بیگانه بودند ، هرگز در این مورد توضیحی ندادند...
آنچه در منظر این نمایندگان و تحلیل های کارشناسان آموزش و پرورش و رسانه ها مغفول مانده این است که علت موفقیت آموزشگاه ها نه صرفا به دلیل تخصص بالا یا برنامه ریزی خاص علمی ،بلکه فی الواقع به خاطر عواملی چون اختصاص زمان بیشتر، تراکم دانش آموزی کمتر در یک کلاس و مهمتر از همه وجود انگیزه بالا در میان زبان آموزان است.حال چگونه با روانه کردن اجباری دانش آموزان به آموزشگاه ها در مقیاس میلیونی می توان همین کیفیت فعلی آموزشگاه ها را حفظ کرد؟!
خبر طرح «رفع انحصار از زبان انگلیسی در مدارس ...» ابتدا در خبرگزاری پانا و خبرگزاری فارس درج شد که مبتنی بر گزارشی برگرفته از سایت مرکز پژوهش های مجلس بود..اما نگاه انتقادی به این طرح در سایت های خبری_تحلیلی مثل: ایران آنلاین ،صدای معلم، اقتصاد آنلاین، اصلاحات نیوز، تسنیم، ایرنا ،پانا، ایسنا، عصر ایران، شعار سال ، عصر شهروند و... منعکس شد . همچنین روزنامه هایی مثل:
جوان ، اعتماد، ابتکار ، ایران ، کیهان ، مردم سالاری... یادداشت ها و مقالات انتقادی در این زمینه منتشر کردند.
جالب و قابل تامل اینکه رسانه های هر دو جناح سیاسی کشور به این طرح ایرادها و اشکالاتی اساسی وارد کرده اند...
مغایرت طرح با قانون اساسی آن چنان آشکار است که دویچه وله هم بر آن تأکید کرده بود!!
آموزش و پرورش نیز طی جلسه ای در سازمان پژوهش، با استدلال های دقیق تمامی بندها و تبصره های این طرح را به کلی زیر سؤال برد که خبر آن نیز در سایت تحلیلی تابناک منعکس شد.
در گزارش جلسه آموزش و پرورش و همچنین در اکثر یادداشت ها و مقالات، به تفاوت اساسی این طرح با دیدگاه رهبری اشاره شده است.همچنین در نشستی که در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد ،شرکت کنندگان به بررسی اشکالات این طرح پرداختند...
بعد از این روشنگری ها و همچنین با تماس های انتقادی معلمین سراسر کشور با بعضی از نمایندگان ، از مجلس نیز خبر رسید که امضاء کنندگان آن اظهار پشیمانی کرده اند، بدون خواندن محتوا آن را امضاء کرده اند و به این طرح حتی خود امضا کنندگان هم رأی نخواهند داد!
حتی گفته شدکه این طرح اسباب طنز و تمسخر رسانه ها را در پی داشته است!
باشد که دیگر با سرنوشت میلیون ها دانش آموز این چنین بازی نکنند!
و نهایتا با پیش بینی قطعی خود نمایندگان مبنی بر رد این طرح در مجلس ؛ این طرح خام ،جنجالی و مشکوک در کمیسیون تخصصی آموزش و تحقیقات رأی نیاورده و رد شد!
به راستی در این موارد اگر روشنگری ها و انتقادات دلسوزانه کارشناسان عرصه تعلیم و تربیت نباشد ،هیچ بعید هم نیست که در سایه سکوت خبری و کم توجهی نمایندگان به بحث های تخصصی، این گونه طرح ها حتی تصویب هم شوند!
این اتفاقات شاید تلنگری باشد برای عموم مردم که بیشتر در انتخاب نمایندگانشان دقت کنند!
و البته انگیزه ای باشد برای اصلاح ضعف های کتاب درسی و ارتقاء روشهای تدریس در مدرسه...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید