از واژه "مقامات" به جای "مدیران" یا "مسیولان" استفاده کردم، چون ریشه دار ترین چیزی که در اداره کشور به چشم نمی خورد "مدیریت" و "مسئولیت پذیری" است.
۱- استانداردهای تحصیل در ایران به حدی پایین است که اگر به هر دلیلی حتی دو ماه مدارس تعطیل شوند، آب از آب تکان نمی خورد.
۲- از سال ۸۰ که امتحانات از سه نوبتی به دو نوبتی تبدیل شد، معلم نماها (نه معلمان) با استفاده از ناکارآمدی اداره از ۱۰ اسفند با ترفندهایی مدرسه را به تعطیلی می کشانند (از تق و لق کردن شروع می کنند تا تعطیلی کامل) و این عدم مسئولیت در قبال ایران و بچه های ایران را زرنگی می دانند. (چون در طول تاریخ بیشتر ما ضعیف کش بودیم) امسال تعطیلات ده، دوازده روز زودتر شروع شده است.
۳- مقامات آموزش و پرورش استان با صدا و سیمای استان قرارداد ببندند، تا ما هم از شبکه استانی برای بچهها تدریس کنیم.
همه بچهها فضای مجازی در اختیار ندارند و آنها هم که دارند، نت پر سرعت در کشور موجود نیست که این همه فیلم و نوشته را دانلود کنند و یک هزینه بالایی هم در این روزگار وانفسا به سبد خانواده تحمیل کنند. (از طرف دیگر هم آقایان صلاح دانستند، تلگرام را ببندند.)
۴- صدا و سیما به جای استفاده از شومن ها، از معلمان برای تدریس استفاده کند.
مافیای آموزشی از ضعف معلمان حرف می زند و بعضی مقامات آموزشی بی شعورانه این حرف شارلاتانی مافیا را تصدیق می کنند و نمی فهمند که تصدیق آن تف سر بالا برای آموزش و پرورش است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان