مصونيت بخشي و توانمند سازي معلمان و كاركنان مدارس براي مواجهه فعال با آسيب هاي اجتماعي دانشآموزان و دهها وظیفه ی دیگر به عنوان تکالیف دفتر مراقبت در برابر آسیب های اجتماعی آموزش و پرورش قید شده است، اما نگارنده به عنوان یک فرهنگی و کنشگر اجتماعی که بالغ بر دو دهه در عرصه سازمان های مردم نهاد فعال در حوزه آسیب های اجتماعی فعالیت و در زمینه ی پیشگیری از آسیب های اجتماعی دغدغه داشته ام، نه تنها کمترین ظهور و بروزی از تحقق اهداف و تکالیف این دفتر در مدارس جز نصب پاره ای بروشور ها و پوستر هایی که از نهادهایی همچون ستاد مبارزه با مواد مخدر در اختیار آموزش و پرورش قرار می گیرد و برخی همایش ها و جشنواره های بخش نامه ای و رفع تکلیفی؛ خروجی و ظهور و بروزی محسوس و ملموس از تحقق اهداف و تکالیف این دفتر به ویژه در سطح استان محل فعالیت شاهد نبوده ام!
حتی بارها زمانی که نه به عنوان یک فرهنگی بلکه به عنوان مدیران سازمان های مردم نهاد تصمیم به توانمند سازی معلمان و کارکنان مدارس و دانش آموزان و یا حتی اولیاء ایشان داشته ایم و مورد اقبال دستگاه های حاکمیتی هم مواجه شده ایم، با برج و باروی بلند تنگ نظری و سلیقه مداری های فرا قانونی مواجه شده ایم و آسیب هم خورده ایم! و سوال اینجاست که این مصونیت بخشی و توانمند سازی چگونه و بر اساس چه نقشه ی راهی قرار است حادث بشود؟! و این دفتر تاکنون چگونه به زمينه سازي براي كاهش عوامل مخاطره آميز در بين دانش آموزان پرداخته است؟! و یا چند نمونه از جريان سازي های فرهنگي که به منظور كاهش گرايش به آسيب هاي اجتماعي و رفتارهاي پرخطر محقق شده است را بررسی کنیم؟! کانون های فرهنگی تربیتی بیشتر نقش "مکان برگزاری همایش ها" و یا نقش حیاط خلوت حوزه معاونت پرورشی را ایفاء می کنند!
آیا اساساً جریان سازی فرهنگی به این منظور انجام شده است؟! در زمینه تهیه و تدوین اسناد پايه و راهبردي در زمينه پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي ، اعتياد و رفتارهاي پرخطر،الی ماشاالله " نشستند و گفتند و برخاستند پی مصلحت مجلس آراستند" و به طراحي سياستهاي كلان پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي، اعتياد و رفتارهاي پرخطر در بين مدارس و دانشآموزان كشور و تدوين نظامنامهها و دستورالعملهاي اجرايي سالانه در اين زمينه پرداخته شده است اما تاکنون چند درصد این نشست ها و این طرح و برنامه ها محقق شده و منجر به توسعه ، كيفيتبخشي و اجراي طرحهاي پيشگيري اوليه در مدارس كشور شده است؟!
در زمینه ی آگاه سازی کارکنان و والدین در زمینه ی آسیب های اجتماعی، اعتیاد و رفتارهای پرخطر، جز دوره های آموزش خانواده ای که معمولاً در مدارس واقع در مناطق آسیب خیز،بیش از یک جلسه در سال برای اولیاء برگزار نمی شود،و همان یک جلسه هم که معمولاً با عدم اقبال اولیائی که هزار و یک دغدغه ی معیشتی دارند و با حضور مدرسینی که غالباً فاقد دانش لازم در این زمینه هستند و صرفاً به منظور تهیه عکس و ارسال گزارش انجام می شود!
متولیان امر مراقبت در برابر آسیب ها معمولاً در مقام شعار، حرف از برنامهريزي براي جلب مشاركت خانوادهها، ذينفعان محلي و تشكلهاي دانشآموزي و استفاده از ظرفيتهاي آنها می زنند اما در مقام عمل نه از ظرفیت انجمن های اولیاء و مربیان و نه اُمنای محله استفاده نمی شود و کارکرد تشکل های دانش آموزی هم صرفاً محدود به استفاده ابزاری جهت مجلس آرایی و تشریفات و خیرمقدم مراسم ها از سوی چند دانش آموز عضو تشکیلات پیشتازان با لباس فرم می شود، والسلام!
در بسیاری از مواقع عمده تلاش و اهتمام کارشناسان ستادی در سطح استان ها مصروف تهيه و تدوين گزارشهاي مستمر ادواري و عملكرد در زمينه وضعيت آسيبهاي اجتماعي و اعتياد دانشآموزان می شود که معمولاً هیچ پایه و اساسی ندارد و در قالب فرم هایی که به مناطق ارسال می شود و به صورت رفع تکلیفی و بدون استنادات محکم و متقن تدوین می گردد و گاهی از دل همان آمار بی پایه و اساس نمودارهای رنگین کمانی پدیدار می گردد که معمولاً همه چیز را تحت کنترل و گل و بلبل نشان می دهد! در حالی که رنگ رخساره ی جامعه و رشد فزاینده ی آسیب های اجتماعی میان نوجوانان و جوانان عمدتاً دانش آموز جامعه خبر از سر درون دیگری می دهد!
از سوی دیگر یا برنامهريزي براي ارتقاي مهارتهاي حرفهاي كاركنان وزارت آموزش و پرورش در زمينه مواجهه با آسيبهاي اجتماعي انجام نشده و یا برنامه ریزی ها در حد حرف و پیش نویس و بخش نامه باقی مانده و رنگ اجرا به خود نگرفته است!
رصد، شناسايي ، غربالگري و احصاء مستمر وضعيت آسيبهاي اجتماعي، اعتياد و رفتارهاي پرخطر دانشآموزان و تهيه نقشه خطرپذيري مناطق و مدارس استانها از ملزوماتی است که نیاز به اراده ای جدی جهت اجرا دارد و یکی از موانع عدم تحقق این مهم این است که سکان هدایت مراقبت در برابر آسیب ها در استان ها عمدتاً در اختیار افراد کاربلد و کاردان قرار نمی گیرد و این جایگاه که همچون جایگاه ستادی انجمن اولیاء و مربیان می تواند نقشی به سزا در حوزه احصا و شناسایی آسیب ها ایفاء کند،متاسفانه همانند بسیاری دیگر از مناصب اداری به عنوان یک پست در اختیار منویات معاونت تربیت بدنی و سلامت قرار می گیرد و در عمل اعضای کمیته انتصابات استان ها هم کوچکترین تصرفی در موضوع کارآمد بودن مدیر دفتر مراقبت در برابر آسیب های یک استان نمی نمایند و یک قانون نانوشته وجود دارد که هرچه مطیع و منقاد و بی صدا تر ؛ بهتر!! که این نسخه ی واحدی است که در ارتباط با عمده ی پست ها و سمت های تاثیرگذار ستادی پیچیده می شود و تاکنون کمتر مدیری با ویژگی های رهبری به جای مدیریت این فرآیند غلط و نابجا را تغییر داده و همواره مدیران جدید سعی در ادامه ی مشی به جا مانده از مدیر قبل داشته اند و قاعدتاً از کوزه همان برون تراود که دروست!
برنامهريزي براي تأمين، توسعه و بهسازي منابع انساني در حوزه پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي، اعتياد و رفتارهاي پرخطر، همواره یکی از اهداف محقق نشده ی دفتر مراقبت برابر آسیب های اجتماعی بوده است،چون اساساً منابع انسانی موثر و کارآمد گاهی نه تنها فرصت تلقی نمی شوند بلکه به دلیل اشراف و آگاهی بیشتر از وضعیت موجود آسیب ها و اینکه نمی توانند صحه بر آمار غلط و نابه جا و یا روش های ناکارآمد نخ نما بگذارند، تهدید هم تلقی می شوند و به انحاء مختلف توصیه به عدم به کارگیری ایشان در موقعیت های ستادی و تصمیم سازی و تصمیم گیری و حتی در کارگاه ها و برنامه های مرتبط می شود!
یکی از حلقه های مفقوده در دفتر مراقبت در برابر آسیب ها،همكاري و همافزايي با واحدهاي مختلف و مرتبط ستادي آموزش و پرورش در زمينه مراقبت در برابر آسيبهاي اجتماعي، اعتياد و رفتارهاي پرخطر است، انجمن اولیاء و مربیان، ظرفیت کانون های فرهنگی تربیتی، ظرفیت های در اختیار اداره فرهنگی و هنری، اداره مشاوره و گروه بررسی محتوا و ظرفیت های موجود در سند تحول بنیادین و فرصت های متعددی در سیستم ستادی آموزش و پرورش وجود دارد که متاسفانه به دلایل مختلف از جمله در اولویت نبودن موضوع آسیب ها در آموزش و پرورش و مقاومت های ساختاری بخش های مختلف جهت همکاری و عدم کارآمدی ظرفیت های مشورتی مدیران کل که در این گونه مواقع می توانند نقش هماهنگ کننده را داشته باشند،اما به دلیل قرار نداشتن افراد کارآمد و توانمند و موثر در جایگاه های مشورتی مدیران کل،این خلاء همچنان باقیست و در عمل هماهنگی لازم میان بخش های مختلف حادث نمی شود و حتی در پاره ای از موارد شاهد موازی کاری های بی حاصل نیز هستیم!! در حالی که یک مشاور کارآمد می تواند با فهم شرایط و اقتضائات امکانات معاونت ها و بخش های مختلف در استان را جهت تحقق اتفاقات و نتایج مثبت هماهنگ کند و قادر به ایفای نقش تسهیل گری باشد،که متاسفانه در عمل شاهد حضور افراد موثر و کارآمد در جایگاه های مشورتی مدیران کل استان ها نبوده ایم و این جایگاه ها به عنوان جایگاه های گذار و تشریفاتی بهره برداری می شود و متاسفانه در عمل همان بوروکراسی و تمرکز قدرت در سیستم ستادی همچنان برقرار است!
شاید تنها کاری که در حوزه وظایف تصریح شده، معمولاً از سوی دفتر مراقبت در برابر آسیب ها در استان ها بدون کمترین مشکل و مانع انجام می شود،همان تهيه و تدوين بستههاي فرهنگي ـ آموزشي در زمينه پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي، اعتياد رفتارهاي پرخطر است که البته قسمت عمده ای از محتوای این بخش نیز یا از داده های موجود در فضای مجازی تأمین می شود و یا از منابع و ملزوماتی که از سایر نهادها و یا بخش های خارج از آموزش و پرورش در اختیار اداره کل استان قرار می گیرد،تأمین می شود!
هماهنگي و همكاري با سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي و دفاتر تخصصي مقاطع تحصيلي در زمينه درج مطالب مرتبط با پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي، اعتياد و رفتارهاي پرخطر در كتب درسي و بازنگري و كيفيتبخشي برنامههاي درسي مدارس در اين زمينه با توجه به محدودیت های موجود و حجم درخواست های بخش های مختلف جهت ورود محتوای مدنظر در کتاب های درسی و عدم تطابق میزان ساعات تخصیصی به دروس و سرفصل مطالب کمتر محقق شده است و از سوی دیگر نیز ارتباط دفتر مراقبت در برابر آسیب ها با گروه بررسی محتوای آموزشی و پرورشی استان به دلیل همان موانع مذکور و اینکه هرکدام زیرمجوعه ی یک معاونت هستند با موانعی روبه روست که می تواند با ابتکار یک مدیر خلاق و مبتکر زمینه ی این ارتباط فراهم شود و گامی در جهت تولید و ارائه ی محتوا در این حوزه به صورت پایدار برداشته شود که تاکنون کمتر محقق شده است.
همكاري با واحدهاي ذيربط جهت طراحي برنامه هاي فرهنگي و فوق برنامه و هماهنگي و نظارت براجراي برنامه هاي فرهنگي ـ ترويجي در زمينه پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي ، اعتياد و رفتارهاي پرخطر استان ها ؛علی رغم ظرفیت های موجود در آموزش و پرورش همچون کانون های فرهنگی تربیتی و ادارات فرهنگی و هنری و پژوهشسراها به دلایل مختلف از جمله قوانین دست و پاگیر، عدم وجود اختیارات کافی و فقدان هماهنگی میان معاونت های مختلف و تمایل هر معاونت به تمرکز تلاش و اهتمام نیروها و ظرفیت های در اختیار به جلوه گر نمودن موضوعات تخصصی همان معاونت و از همه مهمتر فقدان رهبری در سیستم ستادی آموزش و پرورش به جای مدیریت و خلاء همواره مهارت های کار تیمی بویژه در حوزه ستادی و عدم کارآمدی مشاوران مدیرکل جهت هماهنگی بخش ها و معاونت ها و ترجیح دائمی تشریفات بر عملیات و اجراء در بخش های ستادی،این موضوع نیز کمتر رنگ تحقق به خود دیده است در حالی که به عنوان مثال کانون های فرهنگی تربیتی با توجه به تکلیفی که در زمینه پوشش اوقات فراغت دانش آموزان دارند، می توانند با تمرکز بر آموزش مهارت های زندگی و فعالیت های هنری همچون اولویت دادن موضوع آسیب های اجتماعی در موضوعاتی که گروه های نمایش کانون و یا برگزاری نمایشگاه های عکس و نقاشی و فراخوان مسابقات شعر با موضوع آسیب ها و...نقشی تاثیرگذار در این حوزه ایفاء کنند و یا حتی با برنامه ریزی جامع جهت پوشش اوقات فراغت دانش آموزان با برنامه های جذاب و ایجاد زمینه ی فعالیت دانش آموزان با بهره گیری از مربیان کاآمد و موثر ،تاثیرگذار باشند که متاسفانه از این ظرفیت های در اختیار آموزش و پرورش تاکنون آن گونه که شایسته و بایسته بوده است استفاده نشده و کانون های فرهنگی تربیتی بیشتر نقش "مکان برگزاری همایش ها" و یا نقش حیاط خلوت حوزه معاونت پرورشی را ایفاء می کنند!
یکی دیگر از اشکالات وارد بر دفتر مراقبت در برابر آسیب ها در آموزش و پرورش استان ها فقدان نوآوری و خلاقیت و ابتکارجهت ارائه راهكارهاي نوآورانه به منظور مداخلات فرهنگي و اجتماعي در جهت مراقبت از دانش آموزان در برابر آسيب هاي اجتماعي است ؛ اگر مسوولیت اداره مراقبت در برابر آسیب ها در استان ها به افرادی آشنا و متخصص به این حوزه واگذار شود و از سوی مدیران کل اختیار عمل هم داشته باشند، قاعدتاً می توانند با تشکیل کارگروه هایی از اولیاء منتخب/دانش آموزان منتخب/همکاران منتخب بخش صف در هر مقطع زمینه ی ظهور و بروز خلاقیت و ابتکار جهت ارائه راهکار هایی نوآورانه را فراهم نمایند و با بهره گیری از تعامل با نهادهای دولتی و غیردولتی و مردم نهاد تخصصی این حوزه و با تمرکز زدایی و حمایت از ابتکارات مناطق و مدارس زمینه ی کاهش آسیب را فراهم نمایند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
به نظر بی کفایتی مدیران و اینکه هرکسی در جای اصلی خودش ایفای نقش نمیکند یه امر عادی شده ،آیا با معرفی افراد کارآمد در زمینه ی مربوط به خود به مدیران هر بخش ترتیب اثری دیده میشه و در جای خودشون قرار میگیرند ویااینکه اصلا مدیران افراد لایق رو شناسایی کرده اند ،به نظرم باید روی مدیران و لطافیانشون باید کار بشه تا جزئیات درست شود.
باتشکر
به نظربنده مدیران هر بخش باید افراد لایق برای قسمتهای مختلف شناسایی کنند و از انها استفاده کنن،نالایق بودن مدیران و اطافیان ناکارامدشون همیشه مورد بحث بوده ،باید بیشتر روی مدیران مانور داد تا افراد باکفایت ک در جای اشتباهی قرار گرفتند.