صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

نظام مد و تفکر و کارآمدی نظام آموزشی

یکی از معضلات اساسی که جوامع بشری را تهدید می کند این نیست، که چرا افراد این گونه یا آن گونه فکر می کنند بلکه مسئله این است که چرا افراد اصلا فکر نمی کنند؟

سوژه امروزی در هجوم افسار گسیخته رسانه ها و شبکه های مجازی هیچ مفر و فرصتی برای خلوت با خویشتن و تفکر نمی یابد و مدام در معرض انتخاب ها و گزینه های گوناگون قرار می گیرد..
نوجوان و جوان امروز قبل از آنکه به شناختی از هنر ،سینما ،موسیقی، زیبایی و امثالهم دست پیدا کند در شبکه عظیمی از رسانه های تصویری و مجازی گرفتار می شود، رسانه هایی که اجازه و قدرت تفکر را از او سلب کرده و زیبایی و هنر مدنظر خود را به عنوان هنر و زیبایی اصیل به بت ذهنی کودکان و نوجوانان تبدیل می کنند.

نظام مد و تفکر و کارآمدی نظام آموزشی

نظام "مد" از همان کودکی با هجوم همه جانبه به اذهان سوژه ها هر کالای بنجل  ( و بعضا مضحکی) را به اسم مد روز و زیبایی، جا می اندازد. این نظام یک روز شلوار پاره و پاره و یک روز لباسی که پوشیدن و کندن آن به مانند پوست چسبیده به بدن است را در ذهن مخاطبان به گروگان گرفته شده به عنوان لباس به روز و زیبا حک می کند.
 
رسانه ها و شبکه های مجازی و تلویزیونی مختلف در هجوم همه جانبه به اذهان مخاطبان، با تبلیغات فراوان لودگی و شارلاتان بازی را به جای سینما و کمدی، ایجاد نویز و سر و صداهای آزار دهنده آمیخته به الفاظ رکیک را به عنوان موسیقی و تراوشات و چرندیات مغزی یک جوان افسرده را به عنوان شعر معرفی و تبلیغ می کنند. این رسانه ها یک هدف بیشتر ندارند و آن تربیت سوژه های منفعل و پذیرا است که اراده و قدرت خود را دست داده و همچون عروسک های کوکی به موجود مصرف کننده صرف بدل شده اند.
نظام رسانه ای حاکم سوژه دست پرورده خود را با چنان قطعیتی  پرورش می دهد که همین فرد پس از چند سال با ایمانی شدیدتر و متعصبانه تر از ایمان یک بنیادگرای دینی از چیزی به نام سلیقه و نظر خود دفاع می کند و با بدترین ادبیات به منتقد و مخالف خود می تازد. ( به عنوان مثال طرفداران تتلو، شاهین نجفی، مهران مدیری، عطاران یا...‌‌... با ایمانی شدیدتر از ایمان یک داعشی از خواننده و بازیگر محبوب خود دفاع کرده و منتقد را مورد عنایت قرار می دهند) .

باید در مدارس به جای این همه متون تخیلی و ناکارآمد چند واحد زیبایی شناسی و فلسفه هنر به نوجوانان آموخته شود تا برای مقابله با این نظام رسانه ای ضد فرهنگی، تفاوت بین زیبایی و زشتی، تفاوت یک دلقک و طنز پرداز، تفاوت بین یک روان پریش بددهن و موزیسین، تفاوت بین یک یاوه باف و شاعر و....را کمی متوجه شوند!

کانال خرمگس


نظام مد و تفکر و کارآمدی نظام آموزشی

منتشرشده در یادداشت

نقدی بر سخنان معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش در مورد رتبه بندی معلمان

مقدمه
نادر شاه افشار در یکی از جنگ ها ، هنگام فرار از حملات دشمن ، به روستایی رسید و اولین در را زد و گفت : پیرزن! من نادرشاه ، پادشاه ایران هستم ؛ هر چه در خانه برای خوردن و آشامیدن داری برایم بیاور. پیرزن که اصلاً او را نمی‌شناخت با بی‌تفاوتی گفت : هر کسی می‌خواهی باشی ، باش! تو میهمان من هستی و من در حد توانم از میهمانم پذیرایی می‌کنم . نادر گفت : من گرسنه و تشنه‌ام چیزی برای من بیاور. پیرزن گفت: حالا غذایی برای خوردن ندارم ولی آب هست برایت می‌آورم . پسر من خارکن است. بارش را امروز به شهر برده تا بفروشد و با پولش آرد بخرد تا من نان بپزم. اگر صبر کنی تا پسرم بیاید نان هم دارم و کوزه‌ی آب را جلوی نادر گذاشت. نادر که خیلی تشنه بود سریع ظرفی را پر از آب کرد و سر کشید. در همین حین صدای گاوی را شنید از پیرزن پرسید این مگر صدای گاو نیست؟ پیرزن گفت :‌بله. گفت: خوب برو مقداری شیر بدوش بیاور تا من بخورم . پیرزن گفت: گاو من نر است. اگر ماده بود و شیر داشت خودم می‌دوشیدم و می‌آوردم با هم بخوریم. نادرشاه که بی‌نهایت خودرأی بود و حرف حساب سرش نمی‌شد، اصرار می‌کرد که من این چیزها سرم نمی‌شود و من گرسنه‌ام برو برای من شیر گاو را بدوش و بیاور.
پیرزن گفت: حالا فهمیدم که تو پادشاهی. حتماً به زیردستانت هم مثل من حرف ناحسابی زدی که حالا در این بیابان گرسنه و تشنه رهایت کردند. من می‌گویم نر است ، تو می‌گویی بدوش . ( من میگم نره تو میگی بدوش )

لذا ما معلمان مجبور به دوشیدن چیزهایی هستیم که واقعیت وجودی ندارند.

نقدی بر سخنان معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش در مورد رتبه بندی معلمان

عناوین گفته های معاون برنامه‌ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش در مورد طرح رتبه بندی معلمان : واقعیت آن است که اصرار و پافشاری معاونان در وزارت آموزش و پرورش جهت اجرای برخی طرح های تقلیدی از دیگر کشورها ، اما با ساز و کار سند تحول ، ره به جایی نخواهد سپرد و نظام آموزشی ما با استناد به این سند ، امکان هر نوع خلاقیت و تفکر علمی را منسوخ خواهد داشت.


" آئین‌نامه رتبه‌بندی پرابهام نمی‌خواهیم!
طبق ماده 63 برنامه ششم توسعه ، ملزم نیستیم رتبه‌بندی را به مجلس ببریم.
معلمان صاحب گواهینامه صلاحیت معلمی می‌شوند.
سه صلاحیت عمومی ، تخصصی و حرفه‌ای برای رتبه‌بندی کردن معلمان در نظر گرفته ایم .
افزایش حقوق را از مهر ماه محاسبه و واریز می‌کنیم.
صلاحیت‌های معلمان توسط هیئت‌های ممیزه مرکزی ، هیئت‌های ممیزه استانی و کارگروه شهرستانی و مناطق را سنجیده خواهد شد. "

نکته هایی که نبایست نادیده گرفته شود :
1 - وقتی یک مفهوم ، تعریفی جامع و مانع و شفاف که قابل فهم همگان باشد ، نداشته باشد ، قدرمسلم آن مفهوم گنگ و پرابهام است. طرح رتبه بندی نتنها برای ما معلمان پرابهام است که برای خود شما مجریان آن هم زیاد گویا و قابل فهم نیست.

2 - گفته اید : " در جزء دو بند "الف" ماده 63 قانون برنامه ششم توسعه ، هیچ جا اشاره نشده است که دولت باید لایحه‌ای را برای نظام رتبه‌بندی به مجلس ببرد و مجلس آن را تصویب کند. بنابر این کاملاً در قانون مشخص شده که تهیه نظام رتبه‌بندی معلمان با آموزش و پرورش و تصویب آن در قالب بودجه سنواتی با مجلس است و این کار اتفاق افتاده در حقیقت نظام رتبه‌بندی ویژگی‌ها و شرایطی را تعیین کرده و گفته است استقرار نظام پرداخت بر اساس تخصص و شایستگی ، عملکرد رقابتی و مهندسی نیروی انسانی بر اساس سند تحول است."

2 الف ) شاید یکی از دلایل عدم اجرای رتبه بندی معلمان تاکنون ، همین اختیار آموزش و پرورش در اجرای آن است ، شاید اگر اجبار مجلس بود اجرای آن این همه به تأخیر نمی افتاد.
2 ب ) اگر مجلس مجلس دخالتی در تصویب و اجرای این طرح ندارد ، پس چرا برخی از نمایندگان مکرّرا به وزیر آموزش و پرورش تذکر می دهند و حتی بدین دلیل ، 50 نماینده استیضاح وزیر را امضا کرده اند ؟!
2 ج ) هم اکنون بیش از 95 درصد بودجه آموزش و پرورش ، به پرداخت حقوق و مزایای فرهنگیان اختصاص دارد ، اگر قرار باشد تصویب آن در قالب بودجه سنواتی با مجلس باشد ، این درصد به 100 درصد نخواهد رسید ؟!
2 د ) با توجه به این که ورشکستگی آموزش و پرورش از تمامی زوایا محرز و آشکار است و تفکر تجاری و یا بنگاه داری با خصوصی سازی تعمیم یافته آموزش و یا ساختن هتل در اردو گاه ها و یا فروش آنها ، یا با اسکان در مدارس ابتدا با نام اسکان فرهنگیان و بعد با حلاوت شیرینی سرمایه به دست آمده ، بیشتر از فرهنگیان برای مردم عادی با درجه بندی مدارس همچون هتل ها به دو سه ...ستاره ، عملیاتی شده است،
اگر قرار باشد این طرح با بودجه سنواتی ، اجرا شود ، برای اجرای طرح های عمرانی و جاری باید بودجه چه بخشی را ناخنک زد؟
2 ه ) با توجه به بند " د " آیا بودجه 2 هزار میلیارد تومان اختصاص یافته برای اجرای این طرح ، بخشی از همین بودجه سنواتی خواهد بود؟
2 و ) تخصص و شایستگی ، عملکرد رقابتی و مهندسی نیروی انسانی بر اساس سند تحول ، چگونه قابل ارزیابی است  ؟ ارزشیابی موجود معلمان نیز قادر به این امر نیست. یعنی در نظام آموزشی ما به دلیل نبود مرجع معتبر و متخصص در آموزش و سنجش مهارت معلمان ،شناسایی قابلیت های حرفه ای آنان ناممکن است. شما می بایست ابتدا این مرجع شاخص را بیابید . برای این امر ابتدا آموزش سالانه و سپس ارزیابی نیاز هست که در تمامی کشورها برای به روزرسانی دانش و معلومات معلمان انجام می شود. بدون وجود چنین کانالی ، کسی قادر
به سنجش تخصص و شایستگی معلم نیست. برای ارائه " گواهینامه صلاحیت معلمی " آن هم به طور سالانه نه یک بار برای 30 سال خدمت ، وجود چنین کانالی پویا ، با دست یازی به متخصصان تعلیم و تربیت و اساتید رشته های جامعه شناسی و روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه های معتبر ، امری اجتناب ناپذیر و حتمی است. متأسفانه سند تحولی که بدان اشاره می نمائید ، قادر به پاسخگویی این
نیاز مغفول نیست. یکی از مهم ترین مهره های نجات نظام آموزشی وجود چنین کانالی است.

نقدی بر سخنان معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش در مورد رتبه بندی معلمان

3 - معلمان صاحب گواهینامه صلاحیت معلمی می شوند ، برای تحقق این هدف توجه به بند " و " از شماره 2 ، امری ضروری است.

4 - صلاحیت‌های معلمان توسط هیئت‌های ممیزه مرکزی ، هیئت‌های ممیزه استانی و کار گروه شهرستانی و مناطق سنجیده خواهد شد !!
آیا این هیئت ها خود نیاز به آموزش نخواهند داشت ؟ آنان افراد اداری نیستند ، آنان معلمان دوره دیده و صاحب نظر هستند که در به ترتیب در سطح شهرستان و منطقه بعد استان و نهایت کشور ، معلمان را رتبه بندی می کنند.
ما با کدام شاخص ، معلمان را رتبه بندی خواهیم کرد ؟ معلمان به جز مدرک تحصیلی زمان استخدام و سنوات خدمت ، چه ملاک دیگری برای شناسایی این هیئت ها ارائه خواهند کرد ؟ آموزش ضمن خدمتی که خصوصی سازی شده و با پول نمره قبولی داده می شود ؟ (2) یا ارزشیابی که روائی و اعتبار سنجش توانایی و مهارت تدریس و کلاسداری معلم را ندارد ؟ یا کپی و ارائه مقالات برای کسب امتیاز ؟
شاید یکی از بزرگ ترین امتیازات اقتدار معلمان ایرانی ، که البته حاصلی باارزش و با اطمینان برای آنان و جامعه در برندارد ، همین نبودن ملاک و شاخص ارزیابی معلم در کلاس درس باشد. چون آموزش ضمن خدمت ، گروه های آموزشی ، متصدیان آموزشی ، حضور مدیر در کلاس درس برای محک توان معلم و..... هیچکدام ، شاخصی متقن و علمی نیست.

5 - برای تحقق سه صلاحیت عمومی ، تخصصی و حرفه‌ای برای رتبه‌بندی کردن معلمان ، شما باید ابتدا معلم را از کانالی واحد ، مشخص و با پایگاه علمی بالا برگزینید. تعدد و تنوع مدارس و عناوین چندگانه معلمان ، شما را از این مهم بازخواهد داشت. قدری به کسانی که در این نظام معلم نامیده می شوند و یا مدعی هستند که باید معلم شوند ، با تأمل بنگرید تا شاید متوجه چراهای عملیاتی نشدن این بند
باشید.

6 - یعنی اگر این طرح آن چنان که اخبارش شنیده می شود ، در سال 99 نیز اجرا خواهد شد باز از مهر ماه 98 محاسبه خواهد شد ؟ یعنی سرفصلی دیگر برای مطالبات معلمان باز خواهید کرد؟ راستی آموزش و پرورش چرا همانند دیگر وزارتخانه ها ، سنت نیکوی 40 سال پیش ، یعنی دیون را ندارد ؟

7 - در متن مصاحبه تان گفته اید که : " ما بر اساس به‌ روز‌ کردن تأیید صلاحیت‌هایی که در سال 94 انجام گرفته است کار را در سال 98 ادامه خواهیم داد و از سال 99 صدور گواهینامه‌های صلاحیت حرفه‌ای در دستور کار خواهد بود تا هر معلمی گواهینامه داشته باشد....."
اول آن که بسیاری از آن نیروها بازنشسته شده اند و این طرح در قبال بازنشستگان ، ظاهر ابتر است ، در ضمن اهداف رتبه بندی آن سالها با برنامه امروز اصلا همخوانی ندارد . پس در نتیجه سوابق قبلی نمی تواند مبنای حرکت شما باشد و گرنه مسیر درستی طی نخواهد شد.

نقدی بر سخنان معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش در مورد رتبه بندی معلمان
سخن آخر
* باید قبول کنید که بدنه آموزش و پرورش قادر به تدوین و اجرای طرح های تخصصی و حرفه ای نیست چون همه چیز را از منظر روابط و ضوابط ستادی می نگرد ، لذا برای تحقق آن می بایست از مهارت اساتید اهل فنی بهره بگیرید که در بالا بدان اشاره کرده ام.

* پیشنهاد منطقی آن است که اجرای این طرح پس از بررسی های صبورانه کارشناسی و کسب روائی و اعتبار لازم جهت اجرا ، برای دانشجو معلمان فارغ التحصیل که رسما شروع به تدریس می کنند اجرا نمائید یعنی معلمان جدیدالاستخدام . البته با رعایت شرایطی چون مشخص کردن کانال تربیت و جذب معلم ، حذف تنوع افرادی به نام معلم ، بالا بردن کیفیت آموزش دانشجو معلمان و رهایی از انجماد و سکون در امر آموزش آنان ، رهایی از موجودیت تک ساحت ایدئولوژی در آموزش آنان ، وجود کانال سالانه برای به روزرسانی آموزش و مهارت آنان جهت امر تدریس ، تغییر محتوای کتب درسی ، چون تا متون کتب درسی مدارس و یا تربیت معلم ارزش علمی ، فرهنگی ، اخلاقی و اجتماعی لازم را نداشته باشد ، ما قرار است چه چیز را ارزیابی و سنجش کنیم ؟

*واقعیت آن است که اصرار و پافشاری معاونان در وزارت آموزش و پرورش جهت اجرای برخی طرح های تقلیدی از دیگر کشورها ، اما با ساز و کار سند تحول ، ره به جایی نخواهد سپرد و نظام آموزشی ما با استناد به این سند ، امکان هر نوع خلاقیت و تفکر علمی را منسوخ خواهد داشت. برای اثبات گفته ، اشاره کنم به کتب کمک آموزشی و یا کتب تست کنکور که پاسخ ها را در آخر کتاب درج می نمایند. اتکای دانش آموز به این کتب یعنی وسوسه استفاده از آنها و عقیم ماندن تفکر به دلیل فتوکپی پاسخ ها ، که طی آن امر یادگیری ابدا صورت نمی گیرد. این سند برای وزرا و معاونان آنان نیز بدین مثابه عمل می کند و دست و پای آنان را برای دگر اندیشی و مناسب و برتر اندیشی ، می بندد.

* شما مسئولان چنان با این طرح برخورد مادی کرده اید که بسیاری از معلمان رؤیای برقراری عدالت در معیشت با دیگر کارکنان را در سر می پرورانند و تصور غالب این است که رتبه بندی صرفا یعنی افزایش حقوق . تثبیت چنین القایی ، خود مانع بزرگ برای تعیین صلاحیت و شایستگی معلمان خواهد بود. یک نوع پیشداوری مطلق ایجاد شده برای آنان و حتی همه مردم .

* شما معاونان محترم ، قدری بیندیشید که چرا نحوه اجرا و یا نتیجه گیری از برخی از طرح ها چون ارزشیابی توصیفی ، طرح شهاب ، طرح جابر ، طرح معلم تمام وقت ، طرح رتبه بندی معلمان و........ مطلوب و مورد انتظار نیست ؟ چون بدون پیش مطالعه ، شتابان و باری به هر جهت ارائه می گردند. چون تناسب درونی و بیرونی آنان با دیگر متغیرها نادیده گرفته می شود. چون طرح مدون شما با ساختار آموزشی ما همگن و هم جهت نیست. چون شناخت و اطلاعات شما و معلمان نسبت بدانها ، ناقص و ضعیف است. شما می بایست ابتدا پیش مطالعه لازم را انجام دهید ، بعد نظرات کارشناسان را بررسی کنید ، بعد برنامه ای مدون و لازم الاجرا بنویسید ، بعد فریاد طرح طرح برآورید . اما متأسفانه برعکس عمل می نمائید. ابتدا بازارگرمی برای دلخوشی معلمان و سپس ناتوانی در اجرا .

پس :
1 - آموزش ضمن خدمت معلمان را نظمی دوباره و اصولی ببخشید و آن را از سیطره فضای مجازی و نمره دهی و نمره گیری و ..... رهایی بخشید. ما با کدام شاخص ، معلمان را رتبه بندی خواهیم کرد ؟ معلمان به جز مدرک تحصیلی زمان استخدام و سنوات خدمت ، چه ملاک دیگری برای شناسایی این هیئت ها ارائه خواهند کرد ؟ آموزش ضمن خدمتی که خصوصی سازی شده و با پول نمره قبولی داده می شود ؟ یا ارزشیابی که روائی و اعتبار سنجش توانایی و مهارت تدریس و کلاسداری معلم را ندارد ؟ یا کپی و ارائه مقالات برای کسب امتیاز ؟
2 - معلمان فقط و فقط از دو کانال دانشگاه های سراسری و دانشگاه های تربیت معلم به آموزش و پرورش جذب شوند.
3 - انقلابی علمی در دانشگاه های تربیت معلم به وجود آورید تا از رسوب سنت و کهنگی رهایی یابد. اساتید مجرب در آنها جذب کنید و بودجه این دانشگاه ها را بیفزائید.
4 - مؤلفین کتب درسی مدارس را تغییر دهید و متون جدیدی در آنها بنگارید. متونی برخاسته از ادبیات و فرهنگ و هنر و ارزش ها و هنجارهای اصیل جامعه.
5 - تعداد کتب درسی و حجم آنها ، آنقدر زیاد است که نیاز به معلم و ساعات آموزشی بیشتر دارد ، پس هر دو را بکاهید تا قدری به مهارتهای عملی بدون کتاب درسی پرداخته شود. دروس حرفه و فن و هنر 40 سال پیش را دوباره به مدارس هدیه بخشید.
6 - کانال های تصمیم گیری و نظارت بر آموزش و پرورش را از بین ببرید و بر استقلال و قدرت وزیر بیفزائید.
7 - بودجه آموزش و پرورش را از پرداخت حقوق معلمان منفک سازید تا فرصت احیا و سازندگی داشته باشد.
8 - همسان سازی حقوق معلمان با دیگر سازمانها ، یعنی اطمینان خاطر آنان برای انجام وظایف شغلی . یعنی استحکام امنیت شغلی.


رتبه بندی معلمان ، فعلی منفرد و منفک از تمامی این موارد و دیگر موارد جاری و ساری نیست ، ابتدا ساختار نظام آموزشی را اصلاح نمائید تا فرصت ایجاد تحولی مثبت و ارزنده و پویا برای رشد و توسعه آموزش و پرورش فراهم شود و سپس ساز و کار مناسبی برای تشخیص دنیای پرابهام معلم در کلاس درس بیابید. چرا یک معلم در کلاس درس آزاد به ارائه هر نوع روش تدریس است ؟

ما باور داریم که ایراد از معلم نیست بلکه از سیستم ناکارآمدی است که بر آن نظارت دارد اما کنترل خیر. ما به تحول همه جانبه در آموزش و پرورش نیاز داریم و طرح رتبه بندی معلمان چنان قدرتی را ندارد و نخواهد داشت.


1) خبرگزاری تسنیم . https://tn.ai/2139730 .1398/08/24
2) خبرگزاری تسنیم . ۲۴ خرداد ۱۳۹۸ . https://tn.ai/2027541


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر سخنان معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش در مورد رتبه بندی معلمان

منتشرشده در یادداشت

تغییرات کتاب های درسی و کیفیت بخشی

سال تحصیلی ۹۹_۹۸ با چالش کمبود کتاب درسی آغاز شد.ضمن آنکه برخی از کتب درسی متوسطه دوم تغییراتی داشت؛ عدم هماهنگی در این خصوص موجب شد در برخی مدارس کتب سال تحصیلی ۹۷ توزیع شود و ناآگاهی مسئولین از تغییرات کتاب جدید مشکلاتی را ایجاد نمود.
در این یادداشت مجال بررسی دلایل ناهماهنگی در توزیع کتب درسی نیست . بلکه نگارنده قصد دارد چرایی تغییرات کتاب های درسی در سالهای اخیر را بررسی نماید.
تغییر کتب درسی امری غیرقابل اجتناب است که باید متناسب با نیاز فراگیران اتخاذ گردد.
چندی است حذف و اضافات کتاب های درسی مسئله ی معلم و دانش آموز است. از دید نیروهای آموزشی تغییرات چند سال اخیر در راستای کیفیت بخشی نبوده است . اغلب کارشناسان آموزشی ضعف کتب درسی را یکی از دلایل عمده رونق یافتن بازار کتاب های آموزشی می دانند.
شاید بتوان ضعف کتاب های درسی را در چند محور خلاصه کرد
۱_ از نظر توالی ،بین مطالب کتاب های نونگاشت انسجام منطقی برقرار نیست .
۲_ در حذف و اضافات بودجه بندی کتب درسی رعایت نشده است به طوری که دروس پایه با کمبود وقت مواجه اند.
۳_ محتوای برخی دروس متناسب با نیاز دانش آموزان نیست .

تغییرات کتاب های درسی و کیفیت بخشی

تغییرات کتب درسی در سالهای اخیر نگرانی هایی ایجاد نموده است .
چندی پیش وزیر آموزش و پرورش در حساب توئیتر خود با اشاره به تغییرات کتب درسی نوشت:
"‏تغییرات ‎کتب درسی مطرح شده مربوط به ۳سال پیش است اما تلنگری برای بررسی بیشتر بود. دستور دادم بررسی کارشناسانه، دقیق و منصفانه‌ای صورت بگیرد. به عنوان وزیر آموزش و پرورش به همه کسانی که دل‌نگران فرهنگ کشور هستند اطمینان میدهم آموزش و پرورش پاسدار و مروج سرمایه های معنوی کشور است."
شاید اگر عمر وزیران آموزش و پرورش کوتاه نبود ؛می توانستیم امیدوار باشیم "دغدغه" وزیر در آینده ای نه چندان دور تحقق یابد اما استعفاهای زود هنگام وزیران آموزش و پرورش مجال تحقق وعده های وزیر را محال ساخته است.
توئیت وزیر بهانه ای شد تا نظر چند دانش آموز را در مورد تغییرات کتب درسی بپرسم :
دانش آموز پایه دوازدهمی می گوید: تغییرات مفید فایده نبوده است در دروس پایه بیشتر معلمان به کتب نظام قدیم رجوع می کنند زیرا کتاب فعلی نقاط ضعف بسیاری دارد .
جهت واکاوی بیشتر مطلب تصمیم برآن شد تا تغییرات برخی از دروس متوسطه دوم بررسی شود.
در رشته علوم انسانی ضعف تالیف بیشتر نمود دارد به عنوان مثال" فلسفه" دوازدهم یکی از چند کتاب درسی است که امسال تغییراتی در آن ایجاد شد.
مقایسه کتاب جدید و قدیم کتاب فلسفه نشان می دهد نه تنها توالی دروس رعایت نشده است بلکه تالیف شتاب زده کتاب خالی از اغلاط نگارشی نیست.
همچنین در کتاب" فارسی" دوازدهم جای خالی آثار فاخر نویسندگان و شاعران پرآوازه ایران بیشتر احساس می شد. اغلب دبیران این درس براین باورند تدریس دو ساعت در هفته زمان کافی برای تحلیل متون در سه قلمرو ادبی،زبانی و فکری نیست.
در نگاهی اجمالی به محتوای" کتاب فارسی دوازدهم " درمی یابیم آثار منتخب در این کتاب برگرفته از نوعی نگرش "جهادی" است ( جهاد به دو مفهوم مبارزه با دشمن بیرون و درون ) مورد نظر است.
به عنوان مثال درسه بخش ادبیات پایداری ، ادبیات انقلاب و ادبیات حماسی موضوع هربخش مبارزه با دشمن بیرونی است ؛ در بخش ادبیات غنایی نیز موضوع درس سی مرغ و سیمرغ از عطار نیشابوری ،مبارزه با دشمن درون (نفس) است .حال آن که در این بخش مولفان می توانستندجهت تلطیف بخش هایی که موضوع آن جنگ است ؛ یکی از عاشقانه های ادب فارسی را بگنجانند تا حال و هوای کتاب فارسی تغییر کند .
از این نظر برخی اذعان دارند؛ نگاه" تک بعدی" به محتوای کتب درسی پاسخگوی نیاز فراگیران نیست.ضمن آن که تدریس محتوای یکسان دروس ،برای دانش آموزان کسالت آور است .
از سوی دیگر ضعف تالیف در کتب درسی معضل دیگری است .
درپایان این بحث ناتمام این سوال در ذهن نگارنده نقش می بندد :
آیا تغییرات کتب درسی در راستای سند تحول بنیادین است ؟


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تغییرات کتاب های درسی و کیفیت بخشی

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

نشست «ایدئولوژی و برنامۀ درسی» چهارشنبه 22 آبان  با حضور دکتر نعمت‌الله فاضلی، دکتر یحیی قائدی، دکتر زهرا گویا، دکتر علی لطیفی، دکتر حسن ملکی و دکتر محمود مهرمحمدی و با دبیری دکتر محمد حسنی برگزار شد .

میزبان این نشست ، پژوهشکده مطالعات برنامه ریزی درسی و نوآوری آموزشی با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسی ایران و انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران بودند .

« صدای معلم » در این بخش سخنان و دیدگاه های " یحیی قائدی " را منتشر می کند .

منتشرشده در گفت و شنود

آسیب شناسی مدارس غیردولتی و خصوصی سازی در آموزش و پرورش ایران  در روزهای اخیر و به بهانه سخنانی که همسر حدادعادل در یک برنامه تلویزیونی بر زبان آورد، نقد و نظرات متعددی در رسانه ها و فضای مجازی منتشر شد و در این میان چپ گرایان و مخالفان بازار آزاد و دشمنان همیشگی بخش خصوصی نیز فرصت را مغتنم شمرده و مدعیات بی فایده و بارها آزموده شده خود را تکرار کردند. در چنین شرایطی با اعتقاد به کارآمدی بخش خصوصی واقعی و همچنین علم و آگاهی نسبت به ماهیت رانتی و انگلی تعدادی از موسسات به ظاهر خصوصی در کشور ، لازم است نسبت به غبارآلوده کردن فضا از سوی چپگرایان و طرفداران ایجادِ جامعه توده ای و یکدست نیز هشیار باشیم.

در این ارتباط لازم دیدم دیدگاه خود را به شکل خلاصه در نکات زیر شرح دهم؛

۱ - در مباحثات مربوط به عدالت، ما با افرادی روبه رو هستیم که برداشتی واژگونه و عجیب از مفهوم عدالت دارند. آنها خواهان برابری همه افراد در همه حیطه های زندگی هستند که هم امری محال است و هم نامطلوب. محال است چون توانمندی و ریسک پذیری و مسئولیت شناسی و اراده همه انسانها هیچ گاه یکسان و همانند نبوده و نیست و در نتیجه یافته ها و دستاوردهای آنها در زندگی نیز متفاوت است. حتی در حوزه علم و دانش هم آنچه چپ ها نابرابری می خوانند، پدیده ای تازه و محصول دوران مدرن یا به قول آنها دوران سلطه سرمایه داری نیست. اکثر فلاسفه، شعرا، دانشمندان و منجمان پرورش یافته خانواده هایی بوده اند که تمکّن مالی یا نفوذ و اعتبار دیوانی داشته و به مدد آن توانسته اند اثری از خود به یادگار بگذارند. این موضوع ممکن است بر چپ گرایان گران آید و دم از نابرابری ازلی بزنند که ظاهرا رسالت ریشه کردنش هم بر گرده آنها نهاده شده، اما هر رسالتی هم برای خود قائل باشند نمی توانند طبیعت بشر را تغییر دهند. از فردوسی گرفته که از طبقه دهقانان و ملاکین بود و ابتدا با کمک دربار غزنوی و پس از مغضوب شدن در آن دربار به یاری ثروت خود توانست شاهنامه را بسراید تا مولانا که پدرش از متنفذان و منبریان شهر بود، همگی از طبقه برخوردار و فرادست بوده اند و اینگونه نیست که "تفاوت" در دسترسی افراد به امکانات و باسواد شدن و مدرک دانشگاهی معتبر گرفتن و رتبه های بالا در کنکور آوردن، ارمغان امسال و پارسال و یک دهه و یک سده اخیر باشد.

اما این برابری اتوپیایی مورد نظر آنها نامطلوب هم هست چرا که موتور محرک جوامع و مهمترین عامل تحول و پیشرفت یعنی رقابت و انگیزه های مادی افراد را نادیده می گیرد و می خواهد با دستکاری جامعه و بر هم زدن نظم طبیعی آن، جامعه ای یک دست با انسانهایی بی انگیزه بسازد که در نهایت تنها دستاورد آن عدم پویایی و توزیع فقر در گستره وسیع است. به عبارت دیگر برونداد این نوع برابری را تنها می توان در برابری همه افراد در فقر و فلاکت خلاصه کرد .

۲ - ما در ایران پدیده ای به نام مدارس غیردولتی یا مدارس خصوصی به معنای واقعی آن نداریم و مهمترین فلسفه وجودی این مدارس یعنی در انداختن طرحی نو و محتوایی متفاوت با آموزشهای رسمی به دلیل شرایط حاکم بر کشور امکان عملیاتی شدن ندارد. کالایی مانند آموزش عمومی در سطح مهارتهای مهم خواندن، نوشتن و حساب کردن، به خاطر اصولی چون جامعه پذیری، همبستگی اجتماعی، آثار همجواری و دیگر ضروریاتِ فعلا موجود، باید رایگان باشد و با کیفیت مناسب و متناسب با امکانات هر کشوری در دسترس همه شهروندان باشد.

متقاضیانی که به ایدئولوژی رسمی پای بند نباشند امکان تاسیس مدرسه ندارند و محتوای آموزشی و تایید صلاحیت معلمان نظارت بر کیفیت و برنامه ها و حتی فوق برنامه های این مدارس با دولت است و در نتیجه شاهد مدارس چندان متفاوتی از مدارس دولتی نیستیم. اما همین مدارس هم به خاطر غیردولتی بودن و مدیریت متفاوتی که به دنبال ایحاد جاذبه برای مشتری است، بسیار با اقبال مواجه شده و متقاضیان فراوانی دارد. هر چند عده ای بر این باورند که این موضوع به دلیل کیفیت پایین مدارس دولتی و ناگزیر بودن مردم به روی آوردن به غیردولتی است اما در این مسئله قصور با دولت است و مدعیان باید دولت را به پاسخگویی وادارند نه اینکه بر مدارس غیردولتی بتازند! زیر سوال بردن اصل بخش خصوصی و کارآمدی و محبوبیت آن به بهانه وجود این مشکلات، اولا گونه ای نقض غرض است و با عدالت مورد ادعای دوستان منافات دارد چرا که هر کسی آزاد است اگر از خدمات یک بخش راضی نبود، راه حلی جایگزین را امتحان نماید و ثانیا به بهانه حمایت از گروهی، گروه دیگر را از حقوق ابتدایی و طبیعی خود محروم می کند. از طرفی تعطیلی فرضی بخش خصوصی هم هیچ گاه به عدالت مورد نظر این افراد منجر نخواهد شد و خانواده های دارای تمکن مالی، از راههای دیگری می توانند برتری فرزندان خود در آزمونها و ورود به دانشگاههای برتر را حفظ کنند.

 آسیب شناسی مدارس غیردولتی و خصوصی سازی در آموزش و پرورش ایران

۳ - بخش خصوصی در همه جای دنیا در حوزه آموزش و بهداشت و حتی امنیت فعال است و متولی خدماتی است که افراد و شهروندان به دلایلی که خود می دانند تقاضا می کنند. بدون شک مردم در تجزیه و تحلیل شرایط زندگی خود و انتخاب مسیرها آزاد هستند و هرگاه تشخیص دهند کالا یا خدماتی وجود دارد که ارزش آن بیشتر از ارزش پولی است که در اختیار دارند، آن را خریداری می کنند. در سالهای اخیر هم تقاضا برای ثبت نام دانش آموزان در مدارس غیردولتی در جامعه ما افزایش یافته است. برای این موضوع هم دلایل متعددی می توان بر شمرد از جمله استیلای مدرک دانشگاهی بر معادلات شغلی و درآمدی و معیشتی، رشد چشمگیر تعداد والدین دارای تحصیلات عالی و به تبع آن افزایش میل به هزینه کردن در مقوله فرهنگ و آموزش کودکان و نیز خدمات متنوع مدارس غیردولتی متناسب با شرایط خانوارهایی که در آنها زنان نیز همچون مردان شاغل بوده و مدارس غیردولتی با خدمات متنوع خود آنها را از دغدغه صبحانه و ناهار و فوق برنامه فرزندان خود رها کرده است.

تعطیل اجباری این بخش علاوه بر تضاد با آزادی های اولیه مردم، بخش دولتی را هم از داشتن رقیبی خلاق و قدرتمند محروم می کند.

به باور بنده کالایی مانند آموزش عمومی در سطح مهارتهای مهم خواندن، نوشتن و حساب کردن، به خاطر اصولی چون جامعه پذیری، همبستگی اجتماعی، آثار همجواری و دیگر ضروریاتِ فعلا موجود، باید رایگان باشد و با کیفیت مناسب و متناسب با امکانات هر کشوری در دسترس همه شهروندان باشد. اما آموزش های تخصصی و تکمیلی در رشته های متنوع برای میلیون ها نفر که شاید علاقه و انگیزه ای هم برای دنبال کردن آن ندارند را نباید بر دولت ها تحمیل کرد. در این صورت برای دانش آموزان و دانشجویان مستعد اما نیازمند هم راهکارهای متنوعی وجود دارد که بورسیه های تخصصی در ازای خدمات مشخص یکی از آن راههاست و ما شاهدیم که در کشورهای سرمایه داری اتفاقا افراد بیشتری از خانواده های فقیر و جهان سومی در دانشگاههای برتر با این شیوه ها مشغول تحصیل هستند.در نهایت اینکه در سطح مدرسه و قبل از دیپلم نیز حتی اگر آموزش باکیفیت و رایگان از سوی دولت ارائه شود، باز هم به دلایل متنوع و متعدد، لازم است بخش خصوصی در کنار بخش دولتی فعال باشد و این فعالیت به نفع جامعه است و نمی توان به هیچ عنوان آن را از مردم سلب کرد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آسیب شناسی مدارس غیردولتی و خصوصی سازی در آموزش و پرورش ایران

منتشرشده در یادداشت

ایدئولوژی در برنامه درسی و نظام آموزشی

ایدئولوژی تفکر، عقیده و باوری است که با حمایت قدرت غالب می شود و اغلب به واقعیت سیاسی نزدیک است تا حقیقت. لذا چون ایدئولوژی ها به واسطه اعمال قدرت امکان اندیشیدن را از کودکان و جوانان سد می کنند اساسا  بعد منفی در آموزش و پرورش دارند، حال چه ایدئولوژی های سیاسی باشند، یا فنی، یا علمی، یا اقتصادی، یا دینی، یا فلسفی و یا فرهنگی مضر اند، چون نسبتی با واقعیت ندارند و باعث فهم حقیقت نمی شوند. به عبارتی ایدئولوژی ها چرخه پرسیدن و فهمیدن جهان را مختل می کنند.  

حال چند توجیه در بودن ایدئولوژی در برنامه درسی ذکر می شود که قابل انتقاداند:

* ایدئولوژی ها در مدارس می توانند وارد گفت و گو شوند.

نقد این تصور: ایدئولوگ اساسا نمی تواند  وارد گفت و گوی سازنده شود. چون در ذهن ایدئولوگ خودی و غیر خودی ، دشمن و دوست از قبل مرزبندی شده است. ایدئولوگ آینده را پیش بینی کرده و از قبل تکلیف همه امور را مشخص کرده است. ایدئولوگ علاوه بر راه حل ها، پرسش های مجاز و غیر مجاز را حتی مشخص کرده است. به قولی همه ی چگونگی ها در ذهن ایدئولوگ، پیشینی هستند.

ایدئولوژی در برنامه درسی و نظام آموزشی

* چون همه نظام های علمی، اداری و اجرایی برنامه درسی در جهان  دارای نظام ارزشی یا فلسفی هستند ما هم می توانیم ایدئولوژی خودمان را ترویج کنیم.

نقد این تصور: اساسا هر نوع نظام فکری که در پی اعمال قدرت در تعلیم و تربیت باشد، قابل انتقاد است چون به جای  اینکه اندیشیدن را به کودکان یاد دهد، بسته های ایدئولوژی را به عنوان چیزهای مقدس، ارزشمند، غیر قابل تغییر به ذهن دانش آموزان تزریق می کند. نتیجه تربیت کسانی است که خود را مرکز جهان تلقی می کنند.

* ایدئولوژی خودآگاهی ملی یا اجتماعی یا فرهنگی یا علمی است.

نقد این تصور : ایدئولوژی خودآگاهی کاذب است نه حقیقی که به انسان آرامش می دهد.  نوعی تعصب بی بنیان به خود و خودی است که سد راه جست و جو می شود. ایدئولوژی برای انسان آرامش کاذب درست می کند، در حد یک مخدر. ذهن آرام و مطمئنی ایجاد می کند که با هیچ پرسشی تکان نمی خورد. بنابراین ایدئولوژی خواب و سرمستی ملی، فرهنگی و اجتماعی است که مشکلات جامعه و تضادها و تعارض ها را پنهان می سازد و  کسانی را که پرده از این سرمستی بردارند می بلعد( خودی یا غیر خودی).

نتیجه :

نظام تعلیم و تربیت به طور عام و نظام برنامه درسی به طور خاص نباید ایدئولوژیک باشد، بلکه باید مکانی برای نقد ایدئولوژی ها باشد، زیرا آفت ورود ایدئولوژی ها به مدارس تربیت نسل های متعصب، غیر پرسشگر، خودخواه، غیر اخلاقی، غیر اجتماعی و منفعت طلب است.

نو فهمی در مطالعات برنامه درسی


ایدئولوژی در برنامه درسی و نظام آموزشی

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

رد مصوبه تنوع مدارس و اعمال مدرک تحصیلی توسط شورای نگهبان و پرسش های صدای معلم

وزیر آموزش و پرورش در حاشیه مراسم نواختن زنگ ملی استکبار ستیزی با اشاره به برگشت مصوبه تنظیم بخشی از مقررات مالی، اداری و پشتیبانی آموزش و پرورش از شورای نگهبان به مجلس گفت: شورای نگهبان به اکثر بندها ایراد گرفته است از جمله کاهش تنوع مدارس؛ با توجه به اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی به موضوع مدارس سمپاد وارد شده و اساسنامه آن را تصویب کرده و مجلس نباید ورود می‌کرد، این مصوبه مورد ایراد قرار گرفته است.

رد مصوبه تنوع مدارس و اعمال مدرک تحصیلی توسط شورای نگهبان و پرسش های صدای معلم

« حاجی میرزایی " بدون آن که نقدی بر عملکرد شورای نگهبان داشته و یا در مورد آن اظهارنظری کند فقط در نقش " ناقل " در پاسخ به اینکه آیا مصوبه تنظیم بخشی از مقررات مالی، اداری و پشتیبانی آموزش و پرورش در شورای نگهبان رد شده است؟ می گوید :

 بله، شورای نگهبان به اکثر بندها ایراد گرفته است، بندهایی چون اختصاص یک درصد درآمد شرکت ها، اجاره دادن واحدهای آموزشی، اعمال مدرک دوم فرهنگیان و کاهش تنوع مدارس که ملاحظاتی داشته و به مجلس برگشته است تا ببینیم چه اقداماتی انجام می دهد.

وزیر آموزش و پرورش درباره ایرادات وارد بر مصوبه کاهش تنوع مدارس ادامه می دهد: طبق رویه‌ای که بین مجلس و شورای نگهبان برقرار است به موضوعاتی که شورای عالی انقلاب فرهنگی ورود می‌کند مجلس نباید ورود کند و برعکس؛ به جهت اینکه مدارس سمپاد موضوعی است که شورای عالی انقلاب فرهنگی به آن وارد شده و اساسنامه آن را تصویب کرده، مورد ایراد گرفته است. "

« صدای معلم » در گزارشی مورخ یکشنبه 20 اسفند 1396 نوشت : ( این جا )

رد مصوبه تنوع مدارس و اعمال مدرک تحصیلی توسط شورای نگهبان و پرسش های صدای معلم

" ورود شورای عالی انقلاب فرهنگی در تصمیمات وزارت آموزش و پرورش، در بُعد قانونگذاری هر چند تازگی ندارد اما در مصوبه اخیر شورای عالی آموزش و پرورش و حذف آزمون ورودی مدارس سمپاد به مساله ای  مهم و چالش برانگیز تبدیل شده است .

شورای عالی انقلاب فرهنگی در مسائل ریز و درشت این وزارتخانه وارد می شود آن چنان که گویی وزارت آموزش و پرورش فاقد قوه عاقله و ممیزه برای تصمیم گیری است .

متاسفانه عملکرد غلط و بدعت گذارانه وزرایی چون حاجی بابایی موجب شده است تا این مسائل اتفاق افتاده و تشدید شود .

در دوره وزارت حاجی بابایی و حضور مهدی نوید ادهم به عنوان دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش دامنه دخالت شورای عالی انقلاب فرهنگی توسعه پیدا کرد تا جایی که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به جای ارجاع به مجلس شورای اسلامی در اختیار این نهاد قرار گرفت.

یکی از عوامل ناکامی دانشگاه فرهنگیان این بود که سرپرست سابق دانشگاه فرهنگیان پس از 4 سال مورد تایید این شورا قرار نگرفت و حتی عملکرد او در مورد اجرای ماده 28 اساسنامه و برنامه راهبردی دانشگاه فرهنگیان و... مورد سوال شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت . " صدای معلم "  از رییس جمهور می خواهد در جهت انحلال شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان نهاد موازی گام بردارد و در صورت لزوم ادامه موجودیت این نهاد در کنار دیگر مسایل اختلافی  به  همه پرسی گذاشته شود . "

کار به جایی رسیده است که حتی شورای عالی انقلاب فرهنگی در استخدام و جذب نیرو در آموزش و پرورش هم دخالت می کند .

نکته تاسف برانگیز آن است که شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکنون در مورد هیچ یک از تصمیمات و مصوبات خود پاسخ گو نبوده است و موضوع مهم تر آن است که این شورا مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شأن قانونگذاری  نداشته و در مقطعی و بنا بر ضرورت ایجاد شده است و باید در مورد  استمرار موجودیت آن کار کارشناسی صورت گرفته و نظر افکار عمومی و متخصصان خواسته شود .

« صدای معلم »  با این که انتقادات جدی و اساسی بر مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش وارد نموده است و آن را مورد نقد کارشناسی قرار داده است اما دخالت شورای عالی انقلاب فرهنگی را در امور آموزش و پرورش را توهین به شعور کارکنان این  وزارتخانه و معلمان تلقی نموده و مصرا خواهان آن است تا به جای دخالت نهادهای خارج از وزارتخانه ، نظرات کارشناسان و معلمان در این مباحث ارج نهاده شود .

نهاد بالادستی در مورد بررسی مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش مطابق قانون مجلس شورای اسلامی است و اگر تا کنون در این زمینه تخلفی صورت گرفته است باید به حساب ضعف مدیران ارشد و به خصوص دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش گذاشته شود.

با آن که حذف آزمون ها با رای اکثریت شورای معاونین وزارتخانه و تصویب شورای عالی آموزش و پرورش صورت گرفته است اما تاکنون به جز چند مورد مانند معاون آموزش ابتدایی و یا معاون آموزش متوسطه چیزی جز " سکوت " و " انفعال " را شاهد نبوده ایم .

پرسش این است زمانی که مدیران ستادی یک وزارتخانه حتی حاضر نیستند از مصوبه خود دفاع منطقی کنند و یا حتی از شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد دلایل این مخالفت سوال کنند ؛ آیا این ها می توانند از مطالبات فرهنگیان و حقوق قانونی معلمان دفاع کنند ؟

"صدای معلم "  از رئیس جمهور به عنوان رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی  انتظار دارد تا  مطابق مُّر قانون به شان و استقلال وزارت آموزش و پرورش احترام گذاشته شود.

" صدای معلم "  از رییس جمهور می خواهد در جهت انحلال شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان نهاد موازی گام بردارد و در صورت لزوم ادامه موجودیت این نهاد در کنار دیگر مسایل اختلافی  به  همه پرسی گذاشته شود . "

یکی از فرهنگیان در مطلبی در صدای معلم می نویسد : ( این جا )

" در مورد جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی و ماهیت حقوقی مصوبات آن و نیز وظایف و کارکردهای آن چالش هایی در گذشته وجود داشته است .

با رد بعضی از مصوبات مجلس شورای اسلامی توسط شورای نگهبان، به دلیل مغایرت آن با مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی این بحث اهمیت پیدا کرده است که با توجه به عدم ذکر شورای مذکور در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، آیا این نهاد قانونی است؟

بر فرض که این نهاد قانونی باشد، آیا بر مصوبات آن اطلاق «قانون » می شود؟ ماده 13 از قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش که مصوب مجلس شورای اسلامی و نیز شورای نگهبان قانون اساسی بوده است ؛ " منابع مالی شوراهای مناطق برای هزینه های جاری و عمرانی " روشن و صریح مشخص شده است و حتی نیازی به تفسیر هم ندارد !

مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در طبقه بندی منابع حقوقی در چه رتبه ای قرار می گیرد؟

آیا از دیدگاه موازین حقوقی، شورای نگهبان می تواند مصوبه مجلس را به دلیل ناسازگاری آن با مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی تایید نکند؟ آیا مجلس شورای اسلامی، می تواند مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی را نسخ کند؟

سؤالات ذکر شده، اساسی و کاربردی است و لازم است از دیدگاه حقوق مورد بررسی قرار گرفته و پاسخ شایسته خود را بیابد . انسان عاقل فکرش در چاله های نقض قانون گیر می کند.

این توهم باطل و غلط را باید از سیستم حکومتی کشور حذف کنیم که اگر فضایل معنوی زیادی  برای مجموعه ای بر سر زبان هاست دال بر افزایش اختیارات آن سیستم یا نهاد نیست.

یا مجلس شورای اسلامی باید قانون گذاری کند یا شورای عالی انقلاب فرهنگی.

یک کشور بهتر است یک مدیر کارآمد و موثر داشته باشد نه هزار مشاور ! "

سه شنبه 1 مرداد در ادامه سلسله نشست های " بزم اندیشه " سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی میزبان " حسن رحیم پور ازغدی " عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی می گوید : ( این جا )

 " ما در شورای انقلاب فرهنگی هم نمی دانیم ! اصلا بحث نمی کنیم ! صد بار ... 15 سال است می گوییم ، چه تعداد دانشجو در چه رشته ای می پذیریم  و چرا ؟ هیچ کس نمی داند ! مسابقه گذاشتند ... "

مطابق نقل قول وزیر آموزش و پرورش ؛ یکی از ایرادهای شورای نگهبان قانون اساسی اختصاص یک درصد درآمد شرکت ها بوده است .

رد مصوبه تنوع مدارس و اعمال مدرک تحصیلی توسط شورای نگهبان و پرسش های صدای معلم

این در حالی است که ماده 13 از قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش که مصوب مجلس شورای اسلامی و نیز شورای نگهبان قانون اساسی بوده است ؛ " منابع مالی شوراهای مناطق برای هزینه های جاری و عمرانی " روشن و صریح مشخص شده است و حتی نیازی به تفسیر هم ندارد ! پرسش این است زمانی که مدیران ستادی یک وزارتخانه حتی حاضر نیستند از مصوبه خود دفاع منطقی کنند و یا حتی از شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد دلایل این مخالفت سوال کنند ؛ آیا این ها می توانند از مطالبات فرهنگیان و حقوق قانونی معلمان دفاع کنند ؟

مشکل این جاست که اجرا نمی شوند .

پرسش صدای معلم از شورای نگهبان قانون اساسی آن است که چرا به این موارد و سایر موارد طرح شده که صراحت قانونی دارند توجه نمی کند ؟

مگرنه این است که شورای نگهبان حافظ  همه اصول قانون اساسی بوده و چیزی به آن اضافه نکند ؟

رد مصوبه تنوع مدارس و اعمال مدرک تحصیلی توسط شورای نگهبان و پرسش های صدای معلم

ماده 4 از قانون تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش می گوید :

" هیچ یک از مقررات آموزشی و پرورشی کشور که با وظایف شورای عالی آموزش و پرورش مربوط است ، قبل از تصویب در شورا رسمیت نخواهد یافت . "

ماده 6 این قانون بر تعیین خط مشی آموزشی وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایرانم با  رعایت قوانین موضوعه کشور ، دلالت دارد .

در این وضعیت سکوت شورای عالی آموزش و پرورش و نیز سایر مسئولان مورد پرسش های جدی خواهد بود .

پایان گزارش/


رد مصوبه تنوع مدارس و اعمال مدرک تحصیلی توسط شورای نگهبان و پرسش های صدای معلم

منتشرشده در گفت و شنود
چهارشنبه, 22 آبان 1398 17:56

معلم ؛ امنیت شغلی می خواهد

معلمان و امنیت شغلی و خشونت در مدارس

چندی است کلیپ هایی از زد و خورد معلم و دانش آموزان دبیرستان پسرانه در فضای مجازی دست به دست می شود و نیز کتک خوردن معلمین توسط اولیاء و سیل نظرات و جبهه گیری های اولیاء و فرهنگیان ،گاهی مدافع و گاهی مخالف.
راستش دیدن این صحنه ها حالت تنفر  و انزجار را در من ایجاد کرد انزجار از انحراف این جریان ؛ چرا و چگونه می شود که مساله تا جایی پیش رود که یک فرهنگی از اولیاء یا دانش آموز کتک بخورد؟
چه کسی به داوری می نشیند؟
انعکاس در جامعه چقدر بر داوری ها تاثیر می گذارد؟
آیا وزارت آموزش و پرورش حامی معلمین است؟ یا به اولیاء اطمینان می دهد که معلمین خاطی هستند و مجازات خواهند شد؟!
آیا قانون مکتوب و در معرض دید اولیاء مبنی بر اینکه درصورت توهین و درگیری فیزیکی با معلم مجازات در نظر گرفته شده وجود دارد یا خیر ؟

روی سخنم ابتدا با وزارت آموزش و پرورش است .
الزام به رویت رساندن قانون مجازات توهین و درگیری فیزیکی و لفظی دانش آموز و اولیاء به خانواده ها ،و نیز نصب این قانون در تابلو اعلانات همه مدارس ،احساس می شود همان طور که در سایر ارگانها در معرض دید مراجعین قرار دارد.
⁦سوال ؛
همه مربیان هم معلمند و هم اولیاء و هیچ کدام نه توهین به خود و نه کتک به دانش آموز را روا نمی دارند اما،چه عواملی باعث شده تا وضعیت به اینجا کشیده شود؟ بین وادار کردن دانش آموز به یادگیری به هر شیوه ای و حفظ حرمت ؛ معلمین لازم است اولویت را به حرمت ها داد.
آیا قوانین به اندازه کافی بازدارنده هست ؟

عوامل بازدارنده و دست و پا گیر روند تعلیم و تربیت در اکثر مدارس :

۱ - قوانین من در آوردی که در جلسات بعضاً مدیران مدارس وضع می کنند مثل
حداقل نمره مستمر دانش آموز باید۱۰ باشد و نه کمتر.
 این نمره حضور دانش آموز است.
حتی اگر نمره آزمون یک ترم صفر باشد.


۲ - شنود گذاشتن توسط مدیران.
دانش آموزان را مأمور مخفی می گذارند تا گزارش تخلف یا چگونگی تدریس معلم و رفتارش را به معاون یا مدیر گزارش دهند! و گاها برخی مدیران و معاونین در حضور دانش آموزان معلمین را به استناد گفته های دانش آموز ان مواخذه می کنند !
این امر کاملا با هدف مربیان پرورشی در تضاد است، آنها همواره سعی دارند دانش آموزان را از سخن چینی، غیبت و تهمت دور بدارند در صورتی که با این عمل دانش آموزان را جاسوس بار می آورند.


۴ -ترساندن معلمان از بند بند ارزشیابی پایانی مثل (همکاری با کادر دفتری ، رضایت اولیا و دانش آموز ، تعامل با همکاران و ....


۵- اهمیت داشتن  بالاترین درصد قبولی در دروس که دائم از طرف مدیران تکرار می شود.
۶ - عدم همبستگی کادر دفتری با معلمین ، مشاور ،مدیر، معاون، معاون پرورشی گویا بیشتر حکم مچ گیری دارند تا پشتیبانی و همگام بودن.
به زعم من هیچ کدام از اینها نمی تواند به معلم اطمینان دهد که از امنیت شغلی برخوردار است.
این عوامل همچون اهرم فشار هر روزِ پر استرس را برای معلم فراهم می کند تا او همیشه آماده دفاع از خود در برابر کادر دفتری و دانش آموز باشد.
معلمان و امنیت شغلی و خشونت در مدارس

چند نکته شنیدنی برای همکاران

به خاطر داشته باشیم معلمی یک هنر است. حفظ شان و حرمت و شخصیت معلم و لباس معلمی همتراز با ردای انبیاست.معلمین سکاندار کشتی تعلیم و تربیت هستند . اولین قدم برای دورماندن از بی حرمتی ها هماهنگی همه کادر دفتری ،مدیر، مشاور ، معاون پرورشی و معلم است.
بین وادار کردن دانش آموز به یادگیری به هر شیوه ای و حفظ حرمت ؛ معلمین لازم است اولویت را به حرمت ها داد.
لازم است با گزارشات بی انضباطی، عدم رعایت حریم کلاس،و عدم پاسخگویی به دروس به مسئولین مدرسه و اولیاء بار ِتحمل این مسائل را تقسیم کرد.
به امید روزی که تربیت بر تعلیم پیشی گیرد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

معلمان و امنیت شغلی و خشونت در مدارس

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور