" رمزِ بقای استبداد، خاموشیِ اکثریت است"
پل دانکن
« چارپایی بود بر او کتابی چند
چه داند آن فرومایه که هیزم بارش است یا دفتر
عالم بی عمل به چه ماند ؟ زنبور بی عسل
تحصیلات امروزی واقعا زمان شاه عباس صفوی ، کاروانسرا درست می کردند ، امروز دانشگاه درست می کنند !
این چه ... دانشجو چه ....
خبرنگار :
هدف شما از ثبت نام چیه ؟
شهروند کرمانشاهی :
هدف من اینه که گفتم : من نیامدم برای ریاست جمهوری . من صلاحیت ریاست جمهوری را ندارم . تحصیلات و...
خبرنگار :
برای چه اومدی ؟
شهروند کرمانشاهی :
برای این که هدف و پیامم را برسانم که من نماینده محیط زیستم . انجمن حمایت از حیوانات در استان کرمانشاه . چرا ما هنور حقوق حیوانات را رعایت نکردیم ؟ چطوری می خواهیم حقوق بشر رو رعایت کنیم ؟
عدالت اجتماعی یعنی گذاشتن هر چیزی به جای خودش ، نه بیشتر ، نه کم تر .
خبرنگار :
می گویند ما که داریم از محیط زیست و حقوق حیوانات حمایت می کنم ؟
شهروند کرمانشاهی :
هیچ گونه حمایتی به صورت ...
خبرنگار :
برنامه شما برای حمایت از حقوق حیوانات و محیط زیست چیه ؟
شهروند کرمانشاهی :
هیچ گونه حمایتی به صورت ...
برنامه اش این است که ما فرهنگ روستانشینان ... چرا دامپروری در استان ما از بین رفته ؟ واقعا !
برنامه اش این است این زیاده خواهی و اون لذت طلبی ، اون جاه طلبی و اون غرور و منیت و این فدایم شوم ...همه شکل گرفته ...
بشریت تمام محیط زیست را از بین برده .
یعنی با هر حیوانی بشریت را مقایسه بکنید توهینی بر اون حیوانه !
خبرنگار :
تو کابینه تون ، رئیس سازمان محیط زیست کی میشه ؟
شهروند کرمانشاهی :
گفتم . من برای ریاست جمهوری نیامدم . صلاحیت ریاست جمهوری هم ندارم .
خبرنگار :
ثبت نام نکردید ؟
شهروند کرمانشاهی :
برای " سوژه خنده " آمدم !
ثبت نام هم کردم . چون شماها ... همین صدا و سیما و خبرنگارا می رید اون جا ، مثلا میلیاردها خرج یه فیلم طنزی می کنید که یه نفری بخنده ! دموکراسی بستر و زیرساخت مناسب می خواهد درست مانند نهالی است که کاشته می شود و برای ثمردهی نیاز به نگهداری ، زحمت و دلسوزی دارد .
من هم همشهریام بخندند ، کافیه !
خبرنگار :
یعنی اومدی که معروف بشی ؟
ثبت نام کننده :
من ... معروف شدن ندارد .
من به اندازه خودم معروفم .
من آمدم که صدام را برسم از محیط زیست .
رئیس جمهور آینده از محیط زیست حمایت بکند .
خبرنگار :
از کدام استان آمده اید ؟
شهروند کرمانشاهی :
از کرمانشاه افتادم .
دیشب ... اتوبوس آمدم .
الان هم خسته ام . حال و حوصله ...
خبرنگار :
استراحت کنید ... »
اگر چه این مرد اهل کرمانشاه برخی کلمات و جملات را در اثر تعدد سوال های خبرنگاران و ژست تمسخر آمیز آنان ناقص ادا می کند اما کلیت پیام او حاوی معانی مهمی است که به نظر می رسد آن خبرنگاران با آن ذهنیت های بسته و کلیشه ای قادر به درک و هضم آن نیستند .
او با ادبیات خود برای مساله بسیار مهم و استراتژیکی آمده که حتی اکثریت این جامعه و مسئولان آن هم قادر به فهم و تفکر در مورد آن نیستند .
" محیط زیست " .
در این جا قصد وارد شدن به این مساله مهم را ندارم چون موضوع چیز دیگری است اما به نظر می رسد آسمان در همه جای این سرزمین خشک و بی روح یک رنگ به نظر می رسد .
آن جا که در نشست رسانه ای یکی از پرسش هایم از معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش چنین است : ( این جا )
« در مورد شهدای مدافع حرم صحبت می شود ولی راجع به مدافعان محیط زیست خبری نیست . بسیاری تصور می کنند ناکارآمدی یک سیستم در ساختار معیوب نهفته است اما فراموش می کنند که ساختار یک شبه درست نشده و یک دفعه هم ناکارآمد نشده است .
چیزی در مورد شهروند نمونه، حقوق شهروندی و مدنی، دفاع از محیط زیست مشاهده نمی شود . این در حالی است که به اذعان کارشناسان در حال حاضر و آینده نزدیک ، مهم ترین مساله در ایران ، بحران محیط زیست خواهد بود .
با این محتوا چگونه قرار است تفکر انتقادی در دانش آموزان رشد پیدا کند ؟
و چگونه قرار است به کشوری نمونه در منطقه تبدیل شویم ؟ »
و رضوان حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در پاسخ عنوان می کند که موضوع نشست ، " ثبت نام " است .
سایر خبرنگاران هم در سکوت و بی تفاوتی و احتمالا در انتظار طرح پرسش های به قول خودشان " اختصاصی " بلکه صفحه خود را در حوزه آموزش و پرورش پر کرده و رفع تکلیفی بنمایند .
اما قرار است این دانش آموزان پس از گذر از خوان ثبت نام در این مدارس چه هدفی را دنبال کنند ؟ و اساسا آیا هدف از مدرسه رفتن و تحصیل کردن نهایتا وارد شدن و اتلاف عمر در همان کاروانسرای شاه عباسی است ؟
و به قول آن مرد کرمانشاهی : " با هر حیوانی بشریت را مقایسه بکنید توهینی بر اون حیوانه ! "
از این موضوع که بگذریم به مساله مهم دیگری در ادبیات و محتوای این شهروند کرمانشاهی برخورد می کنیم .
این فرد خودش می داند که صلاحیت این مسند را ندارد و به درد آن نمی خورد اما چرا این همه زحمت سفر را متحمل شده است ؟ باید یاد بگیریم هر کجا و هر زمان تخلف و خطایی دیدیم ، همان جا و همان موقع روشنگری کنیم و بی تفاوت نباشیم ، اگر می خواهیم که چرخه بی فرجام " سکوت - شورش " استمرار نیابد .
می گوید آمده تا پیام و صد ایش را به جامعه برساند .
این دقیقا معنا و روح " مطالبه گری " است که البته به نظر می رسد نه آن خبرنگاران ، نه اکثریت جامعه و نه مقامات و مسئولان درکی از آن نداشته و این که حتی بخواهند زحمتی به خود داده و در مورد آن اندکی تفکر کنند .
در حالی که در کشورهای توسعه یافته که با سیستم " تحزب " اداره می شوند و " حوزه عمومی " در آن حرف اول و آخر را در سمت و سوی توسعه و سیاست گذاری می زند اما در ایران که چند هفته دیگر یک رویداد مهم و اثرگذار به وقوع خواهد پیوست هنوز افراد مدعی انجام وظایف منصب ریاست جمهوری هم مشخص نشده اند و این به وضوح فاصله ما را از سایر کشورها حتی در ساده ترین مسائل و موضوعات علی رغم ادعاهای بزرگ آشکار می کند .
هنوز وزن غالب جامعه ما درکی از مفهوم " مطالبه گری " ندارند و تصور می کنند که با رای دادن به یک نفر و یا رای ندادن ، جامعه حرکتی رو به جلو خواهد داشت .
بسیاری تصور می کنند ناکارآمدی یک سیستم در ساختار معیوب نهفته است اما فراموش می کنند که ساختار یک شبه درست نشده و یک دفعه هم ناکارآمد نشده است .
پرسش این است ؛
چگونه و طی چه فرآیندی به وضعیت موجود رسیده ایم ؟
آیا بهترین و ایده آل ترین ساختار هم در غیاب " شهروندان مطالبه گر و پرسشگر " به چه سرانجامی خواهد رسید ؟
آیا هر فردی به تبعات و پیامدهای کنش و رفتار خویش آگاهی دارد ؟
آیا هر فردی به عنوان یک " شهروند " به اندازه خود و درکی که از محیط و پیرامون دارد برای بهبود اوضاع " احساس مسئولیت " می کند و یا تصور می کند وضعیت به خودی خود و با " معجزه " و " تقدیرگرایی " درست خواهد شد ؟
بازار شبکه های اجتماعی به ویژه از نوع نوظهورش " کلاب هاوس " این روزها داغ است اما تجربه نشان داده است که این پرسشگری ها و پی گیری ها غالبا تا « شب انتخابات » است .
پس از آن انگار همه چیز مانند کشی که کشیده شده و رها می گردد ، به سر جای اولش بر می گردد .
برای اداره یک کشور بهترین ، کم اشتباه ترین و کم هزینه ترین مسیر همان « دموکراسی » است .
اما این روش نیازمند اقتضائات و الزاماتی است .
دموکراسی بستر و زیرساخت مناسب می خواهد درست مانند نهالی است که کاشته می شود و برای ثمردهی نیاز به نگهداری ، زحمت و دلسوزی دارد .
باید یاد بگیریم هر کجا و هر زمان تخلف و خطایی دیدیم ، همان جا و همان موقع روشنگری کنیم و بی تفاوت نباشیم ، اگر می خواهیم که چرخه بی فرجام " سکوت - شورش " استمرار نیابد .
* ( کلیپ ویدئویی را مشاهده فرمایید )
نظرات بینندگان
مدرس آزاد
پایدار باشید .
بی سرو بی دست و بی پا چون شوی
کی زجور و ظلم ظالم خود رهی
گاهی بی اعتنایی در پاره ای مسائل از بدترین بلایا که بر ظالم فرود آوری ،نتیجه بخش تر است.
این دمو شد ،بی کراسی ای پسر
از دو سر شد این دو از هم بی خبر.
ولا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار.
آقای شیبانی
به نظرم ، سکوت در هیج کجا و هیچ زمانی روا و شایسته نیست .
پایدار باشید .