صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

بررسی وضعیت تحصیلی دانش آموزان نشان دهنده ی این است که یادگیری، دانش افزایی و کسب مهارت های لازم تحصیلی به علت سیاست های کاملا نادرست طی چند سال گذشته سیر نزولی را داشته است که با افزایش ساعات کار مدارس این سیر نزولی تشدید شده است.
جناب آقای منوچهر فضلی خانی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعاتی وزارت آموزش و پرورش روز یکشنبه هفتم دی ماه به خبرنگار ایرنا گفت زمان برگزاری کلاس های درس در مدارس همه پایه های تحصیلی از 90 دقیقه به 50 دقیقه کاهش یافته است که باعث افزایش یادگیری  و تنوع در دروس ارائه شده در یک روز تحصیلی می شود. این مطلب به قدری دور از واقعیت است که حتی صدای مدیران خودی را نیز در آورد و از این مطلب اظهار تاسف کردند.کدام افزایش یادگیری ، کدام تنوع؟ این چه نوع کاهشی است که معلمان و دانش آموزان مجبورند بر خلاف سال های گذشته 80 دقیقه بیشتر یعنی تا ساعت 40: 1 دقیقه در مدرسه بمانند؟
عدم پاسخگویی و بی اعتنایی مقامات ، فرصت به دست عده ای که به ظاهر قابل تائید در آمده اند ، می دهد و این مسئولان برای هر کار غیر قانونی و هر سخن ناصوابی فضای امنی را احساس می کنند. این مسئولان در اثر ناآگاهی و عدم تخصص در زمینه ی تعلیم و تربیت ، مشکلات جدی برای معلمان و دانش آموزان به وجود می آورند و با سو استفاده از مسئولیت زورگویی می کنند و جواب های غیر منطقی و عوام فریبانه تحویل می دهند و ظلمی بس نابخشودنی مرتکب می شوند و مورد حمایت برخی ازمسئولان نیز قرار می گیرند ...

تمام طرح ها و ایده های این مسئولین که سال هاست به خاطر اجرای نمایش عدالت آغاز شده است منجر به تضعیف درسی دانش آموزان و تضعیف مالی معلمان محترم می شود. از زمانی که اجرای غیر اصولی طرح فرمایشی صد در صد قبولی  دانش آموزان آغاز شده است ، سیستم غلط و نارسای آموزشی رایج در مدارس حداقل ترین و کم عمق ترین وجه خود یعنی رو خوانی و حفظ کردن مطالب درسی را نیز از دست داده است.دانش آموزان بهتر از مدیران می دانند که خواه نا خواه قبول خواهند شد. پس نیاز و انگیزه ای به مطالعه و دانش افزایی ندارند و سال هاست که این انگیزه را در اکثر دانش آموزان از بین برده اند.چند سال پیش در دبیرستان ... یکی از همکاران ارجمند گفت بعد از سی سال جان کندن در آموزش و پرورش اکنون سیاست آموزش وپرورش را درک کرده ام ؛ مسئولین اداره فقط دنبال پراکندگی نمرات ،امضاء پائین صفحه و خلاصه ، دفتر نمره ی کامل و پر می خواهند و دنبال مسایل صوری هستند و می خواهند حق ماموریت شان را بگیرند و اصلا کاری به تدریس ندارند.ایشان در هر حضور و غیاب به تمامی دانش آموزان نمرات قبولی می داد وکلاس را ساکت کرده بی صدا راهی آبدارخانه می شد که در پایان سال از طرف مدیریت آموزش و پرورش ناحیه ... برگ تشویقی به علت صد در صد قبولی دریافت کرد !

همکار دیگری که غیر رشته تدریس می کرد به علت صد در صد قبولی برگ تشویق هایی از طرف مدیریت ناحیه و رئیس سازمان آموزش و پرورش تبریز دریافت کرد.همکار دیگری ردیف های دفتر نمره را به صورت پراکنده با نمرات قبولی پر می کرد و به وقتش تاریخ را درج می کرد ،علاوه بر تشویق اداره از طرف مدیریت مدرسه به رسم تقدیر پیراهنی تقدیم وی شد.به تحقیق وضع سایر مدارس بسیار بدتر از این می باشد.این همکاران محترم زمانی از خالص ترین و زحمتکش ترین نیروها بودند که سیاست آموزش و پرورش کارد را به استخوان آنان رساند و اکنون به اجبار فقط مطیع سیاست آنان هستند که حداقل از طرف مسئولین اداره پاپوشی برای آنها درست نشود  ...

علاوه بر مسایل داخلی مدرسه ، آموزش و پرورش با طرح های نامعقولی همچون تدوین کتاب هایی با کیفیت پائین و بدون نظم،وجود نمرات مستمر و نمرات قبولی اجباری برای دانش آموزان در حد صفر به هر روشی،نمرات قبولی اجباری برای تک ماده ها، امتحانات مکرر بعد از خرداد ماه و بعد از شهریور ماه فقط به قصد قبولی ،تبصره های نامعقول قبولی، تجمیع چند کتاب در یک کتاب به خاطر استفاده ی بهتر از تبصره های قبولی ،افزایش زمان تشکیل کلاس های درس به 100 دقیقه که این ،روند انگیزه کشی و تضعیف دانش آموزان را تشدید کرده است .
با افزایش ساعات کار مدارس بدون افزایش ریالی به حقوق معلمان ، حذف حق التدریس به خاطر اقتصاد مقاومتی و فقط برای معلمان ، حذف حق تصحیح اوراق امتحانی و مراقب امتحانات برای دوره ی اول متوسطه وافزایش حقوق ناهماهنگ با تورم در سه چهار سال اخیر که قدرت خرید معلمان را به یک سوم و حتی به یک چهارم کاهش داده است به اضافه ی تشویق های پوچ بسیار نامعقول این روند انگیزه کشی و تضعیف مالی معلمان را نیز تشدید کرده است و به قول معلمان محترم سبزواری یک معلم نه کارانه ی ماهیانه دارد نه اضافه کار ،نه حق مسکن دارد نه حق ایاب وذهاب ، نه حق ماموریت دارد و نه حق شیفت ، نه بن خرید کالا دارد و نه کمک های غیر نقدی ماهیانه ، نه پاداش آخر سال دارد و نه مانند کارکنان زحمت کش بانک ها ، وام های چند ده میلیونی با درصد های پائین و فقط یک پوشه پر از تقدیر نامه، آن هم در جهت تضعیف درسی دانش آموزان دارد.
همان طور که مستحضرید وزیر محترم بهداشت اقتصاد مقاومتی را به استضعاف کشاندن پرستاران نیز تعبیر نکرد.آنان حقوق کارکنان شان را به حق افزایش دادند و اینها ساعات کارشان را به ناحق !
لاله از سوز عطش بنهاده سر بر روی خاک

ابر بی انصاف را بنگر که بر دریا گریست
متاسفانه آموزش و پرورش در رفع این مشکلات با افزایش ساعات کار مدارس گام هایی به عقب برداشته است.نتایج نوبت اول نشان دهنده ی افت نسبت به پارسال خواهد بود و این کاملا به روشنی از هم اکنون مشهود است. البته طبق معمول ممکن است آمارها این مسئله را عکس نشان دهد چون سال هاست که هر مدیری بتواند به هر نحوی اعداد و ارقام واقعی را مخفی کند طوری که کذبش آشکار نشود مدیر نمونه معرفی می شود .
قبلا صداقت ایرانیان به حدی بود که علی (ع) خزانه داران خود را از ایرانیان انتخاب می کرد و قبل از اسلام نیز صداقت ایرانیان زبانزد بود. 300 سرباز اسپارتی که در جنگ تنگه ی ترموپیل به فرماندهی پادشاه خود لئونیداس مقابل  خشایارشاه پادشاه ایران مقاومت می کردند ، می دانستند که ایرانیان ملتی هستند راستگو و محال است که برخلاف قول و پیمان خود رفتار نمایند. این نوشته ی جون بارک آمریکایی است که خود آنان به صداقت ایرانیان اذعان داشتند هر چند که در سال های اخیر بعلت ضدیت با ساختن فیلم 300 این حقیقت را تحریف کرده اند. پس چرا آن همه صداقت جای خود را به دروغگویی ، چاپلوسی ، تملق ، و تحریف آمارها داده است . آیا ارزش ها تغییر پیدا کرده اند ؟

چرا طبق فرمایش مقام معظم رهبری که  بارها اعلام شده است و اخیرا در نامه ای به آقای جهانگیری اعلام شد مسئولان برای  مبارزه با هر نوع فسادی جدی نیستند؟
آیا با تحریف نمرات دانش آموزان ، تحریف آمارها ، اختلاس های چند هزار میلیاردی و فساد های مالی گسترده ، سخنان کذب و عوام فریبانه می توان به شاخص صداقت جهانی که زیبنده ی ایران اسلامی آنهم از نوع شیعه علی (ع ) دست یافت ؟
اکنون تعدادی از معلمان محترم به عوض تحقیق و تولید اندیشه به علت وضعیت اسف بار اقتصادی خود دلال بنگاه شده و به ناچار مشغول قسم خوردن هستند . آیا لطمه به صداقت ، و دانش آموزان وارد نخواهد شد؟
بند 28 ماده 8 قانون تخلفات اداری دادن نمره بر خلاف ضوابط را تخلف محسوب کرده است که این ماده ی 8 در دیوار اکثر مدارس نصب است .

چرا بعضی از مسئولین آموزش وپرورش با تکیه بر برخی از مدیران سود جو اصرار بر این تخلف آشکار دارند  ؟

آیا تکیه بر کرسی یک میز شکسته در آموزش و پرورش از کلام پیامبر ( ص ) ارجح تر است که می فرماید هر کس کاری از کارهای کوچک و یا بزرگ این امت را در دست بگیرد و در میان شان عدالت را اجرا نکند خداوند متعال او را به رو ، در آتش خواهد افکند. عدالت هم این است که به هر کارگری به مقدار کار و زحمتش مزد داده شود و به هر دانش آموزی به اندازه معلوماتش نمره داده شود.
آنچه که از این دو مطلب مشخص می شود این است که این نمره دادن بدون ضابطه و تخلف آشکار را نه شرع قبول دارد و نه قانون و در دراز مدت منجر به تضعیف درسی دانش آموزان و تضعیف مالی و در نهایت فلاکت جامعه را به همراه خواهد داشت .
به گزارش تابناک آخرین آمار منتشره از نهادهای اقتصادی بین المللی ، حاکی از آن است که ایران در شاخص فلاکت جهانی در رتبه ی دوم قرار گرفته است که فساد مالی و پنهان بعضی از مسئولان و اختلاس های میلیاردی در این امر نقش عمده ای را دارند که این اختلاس های آشکار و پنهان صدها هزار نفر را به کام فقر فرو می برد و صد البته معلمان محترم را . از رتبه ی دوم شاخص فلاکت جهانی ایران که بگذریم به نظر می رسد داخل ایران نیز معلمان محترم در شاخص فلاکت رتبه ی اول را به خود اختصاص داده اند و به قول رئیس جمهور سابق که در این امر نقش عمده ای داشت دست هایی در کارند که اجازه نمی دهند وضعیت معلمان بهبود یابد .
تضعیف مالی فرهنگیان و تضعیف درسی دانش آموزان در کنار عوامل دیگری مانند افزایش دائم قیمت کالاهای اساسی  و به تبع آن کاهش نرخ تورم تا زمان افزایش حقوق کارمندان ، نگرانی های روحی و عصبی جدی را برای فرهنگیان محترم رقم زده است . با این روند آموزش و پرورش افق روشنی برای نسل حال و آینده متصور نیست.
بعضی از مسئولین و بعضی از نمایندگان مجلس منظور رهبر معظم انقلاب را از اقتصاد مقاومتی به استضعاف و به استثمار کشاندن  معلمان تعبیر کرده اند .
اگر نیازهای مادی کارکنان تامین شده باشد ، حتی افراد نادرست نیز بهانه ای برای رشوه خواری و خیانت واختلاس نخواهند داشت و در صورتی که دست به چنین کاری بزنند ، در مقابل مسئولین و مردم سرافکنده شده و هیچ توجیهی برای دفاع از خود نخواهند داشت . اما اگر نیازهای مادی آنان تامین نشده باشد، فشار احتیاج آنها را از راه راست منحرف می سازد و روحیه ی امانت داری را در آنان متزلزل می کند و مسئولان نیز حجتی بر آنان نخواهند داشت و اگر این کارکنان معلمان یک مرز و بوم باشند عام و خاص خواهند فهمید که چه بلایی بر سر نسل بعدی می آید .
فرهنگیان محترم از اوایل انقلاب تا کنون صداقت و فداکاری خود را در عرصه هایی همچون حضور در جبهه ها ، راه پیمایی ها ، و انتخابات ، حتی به عنوان عوامل اجرایی ثابت کرده اند ؛ در عوض مسئولین عدم صداقت در گفتار و رفتار خود را دو صد بار در قبال این معلمین فداکار ثابت کرده اند . مگر غیر از اینست که با تکیه بر صداقت ، فداکاری و  استفاده از تجربیات معلمین بر این ثروت و قدرت تکیه زده اید. شما که دائم داد از عدالت علی (ع) و عدالت اجتماعی  می زنید ، چگونه این همه ظلم آشکار و عمدی را در پیشگاه خداوند متعال توجیه خواهید کرد ؟ آیا این معلم با این فشارها و با این تبعیض های وحشتناک و بی سابقه ، تمرکز تدریس در کلاس را دارد ؟ آیا جناب آقای فضلی خانی  با استناد به این دلایل می فرمایند که تنوع و افزایش یادگیری حاصل شده است ؟
در سایت های خبری آمده بود از صدر اعظم آلمان سوال کردند چرا حقوق کارمندان و مهندسان از حقوق معلمان کمتر است جواب داد انتظار دارید به اندازه ی کسانی حقوق بگیرید که شما را تربیت کرده اند ؟ آ یا ادیان دیگر از ما سپاسگزارتر هستند؟
خانمان سوز بود آتش آهی گاهی

ناله ای می شکند پشت سپاهی گاهی
مسئولان ارشد کشور نمی توانند در این مورد اظهار بی اطلاعی کنند ، چون علی (ع) به مسئولان دستور می دهد که تو از نرسیدن به امور جزئی به خاطر سرگرمی به کارهای مهم معذور نیستی . پس فکرت را از از امور ایشان باز مدار و به کارهای کسانی رسیدگی کن که امکان حضور یافتن نزد تورا ندارند . تو آن کسی هستی که آگر در مشرق زمین به کسی  ظلم و ستم شود و تو در مغرب زمین باشی در روز قیامت مسئول هستی  .
 بنابراین دلسوزانه از مسئولان ارشد کشور تقاضا می شود با توجه به فرمایشات ائمه (ع) و با درایت و سعه ی صدر نسبت به حل و فصل مشکلات معیشتی معلمان که ریشه ی اکثر مشکلات است و مشکلات تحمیل شده در اثر عدم تعهد  وتخصص بعضی از مسئولان ، عنایت جدی داشته باشند .
فرهنگیان محترم نیز باید در نظر داشته باشند که مطالبه ی حقوق از دست رفته و هر نوع اعتراضی آب به آسیاب دشمن ریختن نیست . یکی از راهکارهای عملی حفظ  شان و منزلت معلمان و بی هزینه ترین راه برای مبارزه با ظلم و ستم ، دادن نمرات واقعی دانش آموزان است . بیائید دست در دست هم برای ایرانی آباد ، سر بلند ، قدرتمند و راستگو، در تخلف آشکار این مسئولان که فقط به خاطر منافع مادی وحفظ مدیریت است شریک نباشیم و بدانید پرنده ای که از مترسک بترسد ،از گرسنگی خواهد مرد .
اگر مسئولان به خاطر حفظ ثروت و قدرت خود اصرار دارند که تمام دانش آموزان باید نمره ی قبولی بگیرند بهتر است  بخشنامه کنند که دو (2) نمره ی قبولی است تا معلمان را وادار نکنند که بر خلاف شرع و قانون رفتار کنند و نسلی  بر خلاف ذات واقعی خود با دروغ و کذب انس پیدا کند.  
در پایان معلمان آذربایجان شرقی نیز حمایت خود را از معلمان محترم سبزواری اعلام می کنند و به خاطر مرگ بسیار غم بار و تاسف بار همکار عزیز مان عرض تسلیت برای خانواده ی مرحوم خشخاشی و خانواده ی بزرگ معلمان ایران را دارند .

ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

منتشرشده در یادداشت

fanispecial علی اصغر فانی در گفت وگو با تسنیم اظهار کرد: بیمه طلایی با همان خدماتی که برای فرهنگیان شاغل در جریان است برای فرهنگیان بازنشسته نیز برقرار شده است.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا سازمان بازرسی برای بررسی روند اجرای سند تحول بنیادین در وزارت آموزش و پرورش مستقر شده است، عنوان کرد: جلسه ای را با سازمان بازرسی در این زمینه نداشتیم، اما این سازمان برای بررسی روند فعالیت و اجرای سند تحول بنیادین در وزارت آموزش و پرورش مستقر شده است.

وزیر آموزش و پرورش بیان کرد: نقشه راه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در مراحل پایانی قرار داشته و ویرایش سوم آن تهیه و در دست بررسی است که تلاش می کنیم تا پایان سال و شاید هم زودتر آن را اجرایی کنیم.

فانی درخصوص رتبه بندی معلمان نیز اظهار کرد: رتبه بندی معلمان تا پایان امسال به مجلس شورای اسلامی تقدیم می شود که با تصویب آن انگیزه معلمان و مهارت های حرفه ای آنها نیز افزایش می یابد.

 
منتشرشده در بازنشستگان

motavalispecial مشاور وزیر و مدیر کل دفتر وزارتی آموزش وپرورش:سیاست آموزش وپرورش عدم انعکاس اخبار پرداخت مطالبات معلمان در رسانه ها است

 


مشاور وزیر و مدیر کل دفتر وزارتی آموزش وپرورش گفت: سیاست آموزش وپرورش عدم انعکاس اخبار پرداخت مطالبات معلمان در رسانه ها است.
 به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش وپرورش، محمد فاضل مدیر کل دفتر وزارتی آموزش وپرورش با اشاره به انعکاس اخبار پرداخت مطالبات معلمان در رسانه ها به خبرنگار نگاه گفت: معتقدیم، پرداخت هایی که باتوجه به شرایط معمول و براساس  قوانین شغلی از جمله افزایش سابقه خدمت و احکام ارتقا رتبه های شغلی صورت می گیرد نباید در رسانه ها مطرح شود، زیرا اعلام این اخبار در هیچ وزارتخانه ای صورت نمی گیرد و جامعه تنها شاهد انعکاس اخبار پرداخت مطالبات و معوقات فرهنگیان آن هم بعد از مدت زمان زیاد می باشد و معلمان از این که علی رغم عدم انجام اقدام ویژه ای از طرف مسئولین درخصوص افزایش حقوق تنها اخبار پرداخت مطالبات آن هم با تأخیر در رسانه ها منعکس می شود گلایه مند هستند که البته این گلایه به حق است، زیرا درخصوص سایر کارمندان این گونه عمل نمی شود.

 

فاضل درخصوص چرایی انعکاس این گونه اخبار در آموزش وپرورش خاطرنشان کرد: این یک واقعیت است که در مقایسه با سایر کارمندان دولت حقوق عادی معلمان در طول سال های گذشته به موقع پرداخت نشده است. از این جهت همیشه پرداخت حق و حقوق معلمان مورد توجه رسانه بوده است. از طرف دیگر فرهنگ حاکم بر رسانه ها و رقابت های خبری درخصوص پی گیری این گونه اخبار از طرف خبرنگاران حوزه آموزش وپرورش در مقایسه با خبرنگاران سایر حوزه ها بیشتر است .وی افزود: علی رغم این که سیاست اصلی وزیر آموزش وپرورش، عدم انعکاس این گونه اخبار در رسانه ها می باشد، متأسفانه اعلام این اخبار از طرف بخشی از مدیران آموزش وپرورش از دلایل دیگر پرداختن رسانه ها به این مطالبات  می باشدکه ما از همکاران خود خواسته ایم در مصاحبه با رسانه ها از اعلام اخبار مرتبط با پرداخت مطالبات و هرگونه افزایش حقوق که حق طبیعی جامعه شریف معلمان می باشد خودداری کنند.

فاضل خواهان همکاری رسانه ها به ویژه خبرنگاران حوزه آموزش وپرورش در تحقق خواسته قاطبه فرهنگیان و عملی شدن سیاست وزیر آموزش وپرورش مبنی بر عدم انعکاس این گونه اخبار شد.

 

جمعه, 18 دی 1393 20:14

سیستم تبعیض زده

فرهنگیان همیشه از تبعیض گلایه داشته اند و پای صحبت هر یک بنشینیم یکی از اولین مواردی که یک معلم به آن اشاره دارد تفاوت دریافتی و مزایایی است که بین یک معلم و ارگان های دیگر دیده می شود و معمولا مثال هایی از کارمندان وزارت نفت و بانک می زنند و از این که نظام هماهنگ حقوق به درستی اجرا نشده است گلایه دارند و از بندهایی که در فیش هایی حقوقی ارگان های دیگر گنجانده شده می گویند. دوستانی که نوشته های قبلی بنده را خوانده اند حتما دیده اند که دغدغه های فرهنگی اینجانب به مراتب بیشتر از دغدغه های مالی است و برای اولین بار است که در این باب سخن می رانم. شاید که آموزش و پرورشی که زیر فشار تبعیض های مختلف و متفاوت خمیده گشته فرصت نگاه را به دستگاه ها و نهادهای دیگر ندهد و در درون خود تبعیض های بسیاری را به مجموعه خود روا دارد و روا بداند.

درد فقط محدود به دایره معلمان نیست و می تواند دانش آموزان و اولیاء را هم گرفتار کند ؛ به عنوان مثال معلمی که در رشته فیزیک تدریس می کند و برای کامل شدن ساعت تدریس موظفش به او ابلاغ ادبیات ، آمادگی دفاعی و... می دهند ،در حق معلم و دانش آموز ظلم کرده اند ، در حق درس ادبیات ظلم شده که معلم شایسته تدریس آن را در کلاس درس خود نمی بیند ، در حق فیزیک ظلم شده که متخصص درسی خود را مشغول فعالیت در جایی دیگر می بیند.چطور ممکن است دوستان برنامه ریز از نیاز های انسانی خود اطلاع نداشته باشند و از هرم جمعیتی و از تعداد معلمان مورد نیاز خود مطلع نباشند .

پس چطور است که در دروس فنی معلم و هنر آموز به میزان نیاز یافت نمی شود و در برخی رشته ها انباشت نیرو و در برخی دیگر با کمبود نیرو مواجهیم ؟

آیا این ظلم به آن جوان تحصیل کرده ای که در رشته مورد نیاز تحصیل کرده و توانمند و علاقه مند به تدریس است و نمی تواند جذب آموزش و پرورش شود نیست؟ و به جایش معلمی در کلاس حاضر می شود که شاید خودش هم عذاب بکشد از اینکه چرا در حوزه کاری خودش فعالیت نمی کند.

 در سیستم تبعیض زده به همه جفا می شود و اعضای آن خواسته یا ناخواسته مفید نیستند یا حداقل از ظرفیت آنها به درستی استفاده نمی شود. اگر نگاهی به آمار بیاندازیم بیش از 70 درصد بدنه آموزش و پروش از بانوان تشکیل شده است و می توان گفت اکثریت آموزگاران را خانم ها تشکیل می دهند و  معلم های دبیرستان ( نوبت اول و دوم) هم که به دو بخش خانم ها و آقایان تقسیم می شوند و فرصت برابر شغلی برای زن و مرد فراهم نشده است و اگر برنامه ریزی کلان کشوری خواهان توازن نیرو باشد بازنمود عینی آن در آموزش و پرورش دیده نشده با توجه به شرایط اقلیمی و بافت فکری مردم کشور پهناورمان وظیفه نان آوری خانواده  هنوز بر عهده مردان است و از نظر اسلامی نیز این وظیفه بر دوش مردان است و خود دستگاه های اجرایی و قضایی نیز این مسئولیت را بر عهده مردان می دانند و توقع از پسر جوانی که تحصیلات خود را به پایان رسانده این است که شغلی مناسب برای خود فراهم کند و اگر علاقه مند به تدریس باشد این فضا به صورتی تبعیض آمیز تقسیم شده است و او شاید که قربانی دیگری از این تبعیض حاکم بر این سازمان باشد و شاید یکی ازعواقب این عدم جذب  مشکل ازدواج جوانان باشد ( البته نگاه من از دیدگاه جامعه شناسی نیست و در این زمینه دوستان صاحب نظر بهتر می توانند نظر بدهند) در جایی که پسران جوان تحصیل کرده بیکار بسیاری دیده می شوند.

اخیرا آموزش و پرورش حقوق آموزگاران را 20 درصد افزایش داده که این قدم مثبتی می باشد و  خوشبختانه امید را برای حل مشکلات آموزگاران بیشتر  می کند ولی پرسش اینجاست که پس معلمان و سایر کارکنان چه می شوند؟

پس چرا این افزایش حقوق شامل معلمان نمی شود؟ و  چرا آنان مستحق این افزایش حقوق نیستند؟ و چرا آیا معلمان ما سختی کار ندارند ؟ آیا مرحوم محسن خشخاشی در دبیرستان مورد حمله واقع نشد و آیا مسئولین ما از سختی کار در دبیرستان ها آگاه هستند؟

مسئولین ما باید پاسخ گوی این همه تبعیض در بدنه آموزش و پرورش باشند و با معلمان شفاف برخورد کنند.

از دیگر تبعیض ها می توان به تبعیض و انحصاری کردن مدیریت ها به عده ای خاص ویا برخورد دوگانه و تبعیض آمیز در انتقال و جابه جایی معلمان از شهر یا منطقه ای به جایی دیگر می توان اشاره کرد که برای کوتاهی سخن و به ذکر عنوان آنها اکتفا می کنم و در پایان سخن آرزو می کنم روزی برسد که فضایی برابر و بدون تبعیض برای همه مردم ایران زمین و به خصوص در سازمان آموزش و پروش را شاهد باشیم  تا هر فرد بتواند بهترین عملکرد را از خود نشان دهد و نتیجه آن پیشرفت و آینده یی بهتر  خواهد بود .

 

منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه و کتاب /

با سپاس از " آقای م -آ  "که این کارتون زیبا را برای سخن معلم ارسال کرده اند .

 

daneshgahfspecial

 

منتشرشده در آموزش نوین

gapspecial * امید است تا با تحولی جدی و ارزشمند وزارت آموزش و پرورش و قانون گذاران و تصمیم‌ سازان و مدیران اجرایی، نظارت و کنترلی دقیق بر مدارس غیردولتی مبذول دارند و نظام آموزشی کشور را از دامن این قلعه‌های مستحکم غیرپاسخ گو نجات دهند.

* انتقاد از نهادهایی که به صورت غیرانتفاعی اداره می‌شوند می‌تواند زمینه بهبود عملکرد آنها را به وجود آورد ، چراکه ارتقا کیفیت خدمات‌رسانی موسسات غیرانتفاعی با افزایش مخاطبان همراه خواهد بود که در نهایت به سودآوری آنها منتهی می‌شود.
 
*مشکل اساسی در تاسیس مدار غیردولتی زمانی بیشتر بروز پیدا می‌کند که بسیاری از سیاست‌مداران وقت و حتی معدودی از نمایندگان مجلس در هر دوره به‌نام خود و یا اطرافیان به تاسیس چنین مراکزی اقدام نمودند و با این اقدام عملاً‌ راه اصلاح مقررات بسته شد و احتمال برقراری هر نظارتی در هاله‌ای از ابهام فرورفت تا جایی ادامه یافت که بازرسان آموزش و پرورش حتی جرات نزدیک شدن به بعضی از دژهای مستحکم مدارس غیردولتی یا غیرانتفاعی را ندارند.


 سال هاست نظارت و کنترل بر مدارس غیردولتی به امری خارج از اراده مدیران آموزش و پرورش بدل شده است ؛ چراکه همیشه با شروع فصل ثبت‌نام، حرکت هایی نمایشی و سخنان عامه پسند از سوی برخی مسئولان آموزش و پرورش برای رضایت بخشی به جامعه آغاز می‌شود که در نهایت مانند موجی بی‌اثر به سرعت فرو می‌نشیند و در این بین ترس و واهمه مدیران دولتی کمی به نظام‌بندی موقت در مدارس دولتی می‌انجامد.
براین اساس در حالی‌که مدارس غیردولتی که به مدارس غیرانتفاعی مشهور هستند از این قاعده مستثنی هستند تا جایی که گاهی چنان قلعه زیبا و فریبنده‌ای می‌سازند و چنان آرایش مردم‌فریبی در ظاهر خود ایجاد می‌کنند که حتی مدیرکل آموزش و پرورش استان مربوطه نیز قادر به نظارت در مدرسه مذکور نیست.
نگاهی به صورت مذاکرات انجام گرفته در مجلس شورای اسلامی نشان می‌دهد در زمان تصویب قانون مربوطه به مدارس غیردولتی، دلسوزان نظام آموزشی کشور چنین روزها و شرایط فریبنده‌ای را برای این مدارس پیش‌بینی کرده بودند. حرف‌ها و مستندات نمایندگان خانه ملت آن قدر دقیق و غیرقابل انکار بود که طراحان طرح مجوز برای مدارس غیردولتی، نام غیرانتفاعی را برآن نهادند و با این تغییر ظاهری، صدای اعتراض متدینین و دلسوزان نام آموزشی کشور را خاموش کردند و البته مدعی بودند پس از شروع به‌کار با وضع مقررات و اصلاحیه‌ها مشکلات را حل و پیامدهای منفی این موضوع را دفع خواهند کرد ، حال آنکه اگر این مدارس غیرانتفاعی است و انتفاع و منافعی برای موسسان آن ندارد چگونه این همه متقاضی و صاحب ادعا پیدا کرد، تاجایی که گاها جمع‌ کثیری با بهره‌مندی از رانت‌های گسترده به تاسیس چنین موسسات و مجموعه‌ها و مدارسی اقدام می‌نمایند؟
مشکل اساسی در تاسیس مدار غیردولتی زمانی بیشتر بروز پیدا می‌کند که بسیاری از سیاست‌مداران وقت و حتی معدودی از نمایندگان مجلس در هر دوره به‌نام خود و یا اطرافیان به تاسیس چنین مراکزی اقدام نمودند و با این اقدام عملاً‌ راه اصلاح مقررات بسته شد و احتمال برقراری هر نظارتی در هاله‌ای از ابهام فرورفت تا جایی ادامه یافت که بازرسان آموزش و پرورش حتی جرات نزدیک شدن به بعضی از دژهای مستحکم مدارس غیردولتی یا غیرانتفاعی را ندارند.
در سال‌های اخیر با رونق گرفتن بازار مدارس غیردولتی، این مدارس از یک سو با برگزاری آزمون‌های ورودی، دانش آموزانی با تراز علمی بالا را جذب می‌کنند و از سوی دیگر تلاش می‌کنند تا دانش‌آموزان خود را از بین خانواده‌های متمکن مالی پیدا کنند و پس از آن براساس میل  خویش مدرسه را اداره کنند.مدیریت خویش فرمایانه مدارس غیردولتی تا بدانجا پیش رفته است و چنان جو خفقان و دیکتاتوری در مدارس شان حاکم نموده‌اند که هیچ یک از کادرهای آموزشی و اداری را هم یارای اعتراض در برابر آنها را ندارد.
 درآمدهای مطلوب و سودهای سرشار مدارس غیردولتی آن چنان بوده‌ است که برخی از این مدارس پول‌های میلیونی به جیب می زنند، برخی به کارتل‌های بزرگ مالی و اقتصادی تبدیل می‌شوند و برخی نیز به تاسیس دانشگاه روی می‌آورند و در گوشه‌ای دیگر به تاسیس فروشگاه و مجتمع‌های توریستی تحت پوشش اردوگاه اقدام می‌ورزند.در این میان پاسخ به اولیای معترض دانش‌آموزان نیز راحت و بی‌دغدغه است چراکه اگر ولی دانش‌آموزی به نحوه اداره مدرسه اعتراض داشته باشد دانش آموز سریعا از مدرسه اخراج می‌شود.
با این اوصاف با قوانینی که برای مدارس غیردولتی مصوب گشته، بساط احداث چنان قلعه‌هایی نفوذناپذیر تحت لوای مدارس غیردولتی گسترده شده است.  مدارسی که جز ایجاد تبعیض، بی‌عدالتی، رانت‌خواری، شیوع دیکتاتوری آموزشی و گسترش فضای بی‌خبری حاصل دیگری نداشته است.
 اما نکته جالب بررسی کارکرد مدارس غیردولتی اینجاست که متعاقب آنکه دانش‌آموزانی با سطح بالای علمی در این مدارس تحصیل می‌کنند قبولی دانش‌آموزان این مدارس در دانشگاه معتبر نیز بالا خواهد بود و این فرایند افتخاری برای مدارس غیردولتی فراهم می‌آورد که از آن به عنوان  ابزار مانور تبلیغاتی استفاده می‌شود.در این بین از موسسات و مجتمع‌های آموزشی که تمام مقاطع تحصیلی را در خود جای داده و گاهاً ساختمان‌های چند ده میلیاردی را در مالکیت خود دارند و یا اجاره‌بها چند ده میلیونی پرداخت می‌کنند باید پرسید که در فضای مالی و اقتصادی کشور چه خبر است؟ چقدر سود در این بین نهفته است که افرادی می‌توانند ساختمان‌هایی چنین مجلل بنا کنند و یا به اجاره در‌آورند؟
به هر حال امروز به‌خصوص در شمال شهر تهران مدارسی هستند که مدیران و تشکیلاتی وسیع‌تر از وزیر آموزش و پرورش در اختیار دارند و این دژهای مستحکم غیرقابل نفوذ که هیچ مرجعی به فعالیت آموزشی و به خصوص مالی و اقتصادی آنها نظارت و کنترل ندارد ؛ به هیچ مقام و دستگاهی پاسخگو نیستند و مدیران میانی آموزش و پرورش هم در مقابل آنها که بعضاً میزبان فرزندان مسئولان هم هستند مرعوب هستند و عملا قادر به انجام کنترل جدی بر این مدارس نیستند.
امید است تا با تحولی جدی و ارزشمند وزارت آموزش و پرورش و قانون گذاران و تصمیم‌ سازان و مدیران اجرایی، نظارت و کنترلی دقیق بر مدارس غیردولتی مبذول دارند و نظام آموزشی کشور را از دامن این قلعه‌های مستحکم غیرپاسخگو نجات دهند.
جمهوریت
 
منتشرشده در یادداشت

nobakht گروه اخبار :

سخنگوی دولت گفت: همه مطالبات معوق فرهنگیان در سه ماه پایانی امسال پرداخت می شود.

 نوبخت پس از جلسه هیئت دولت در نشست هفتگی خود با خبرنگاران افزود: در جلسه هیئت دولت مقرر شد همه مطالبات معوق شامل حق‌التدریس، اضافه کار و مطالبات مربوط به سرباز معلم‌ها و نیروهای قراردادی وزارت آموزش و پرورش مربوط به ماه‌های دی، بهمن و اسفند امسال به صورت کامل تخصیص یابد.
وی گفت: براساس یکی دیگر از مصوبات مقرر شد برای اجرای دقیق و باکیفیت‌تر بیمه طلایی فرهنگیان، با توجه به تغییر تعرفه‌ها، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور مابه‌التفاوت‌ها را به گونه‌ای پرداخت کند که خدمات لازم در بیمه طلایی فرهنگیان مانند گذشته ارائه شود.
نوبخت افزود: درباره بیمه طلایی فرهنگیان بازنشسته نیز هیئت دولت تصمیم گرفت حق بیمه طلایی آنان را مشابه شاغلان پرداخت کند.
سخنگوی دولت گفت: وزارت آموزش و پرورش برای تأمین نیروی انسانی خود از فارغ‌التحصیلان متعهد خدمت دانشگاه فرهنگیان استفاده می کند.
نوبخت ادامه داد: همچنین وزارت آموزش و پرورش در همه استخدام ها فرزندان فرهنگیان بازنشسته را در شرایط مساوی در اولویت قرار می‌دهد.
انتهای پیام/

آوای فرهنگی

 

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران - تهران /
علی پورسلیمان فعال صنفی و مدیر پایگاه سخن معلم درباره احتمال  استیضاح وزیر آموزش و پرورش به خبرنگار جماران گفت : «این بار سومی است که استیضاح دکتر فانی به عنوان وزیر آموزش و پرورش دولت تدبیر و امید مطرح می شود .»

به گزارش جماران، به اعتقاد پورسلیمان آن چه که این استیضاح را نسبت به دفعات قبل متمایز می کند هم زمانی این موضوع با طرح بودجه سال1394 در مجلس و مشکلات و مسائل مربوط به آموزش و پرورش و معلمان است .

پورسلیمان افزود :«برخی از طراحان این استیضاح که پای ثابت این گونه استیضاح ها نیز شده اند یکی از دلایل و علل مهم استیضاح را عدم رسیدگی به مطالبات فرهنگیان به ویژه در حوزه اقتصاد و معیشت  بر می شمرند .»

مدیر سایت سخن معلم با تاکید بر این که طرح این باره استیضاح شاید فراتر از بحث انتصابات باشد، افزود :«نکته این جاست که پس از رای منفی این مجلس به وزارت چهره ای چون دکتر محمد علی نجفی که مورد قبول و اجماع اکثریت فرهنگیان و معلمان است وجهه و شان این مجلس به شدت در افکار عمومی و نزد جامعه معلمان سقوط نموده است.»

وی افزود :«متاسفانه  مجلس در دولت قبلی با وجود کسب درآمد های عظیم نفتی ( نفت 120 دلار ) نتوانست کار خاصی  در ارتقای معیشت فرهنگیان انجام دهد و یا حداقل به مفاد برنامه چهارم توسعه و سایر قوانین و مقررات مصوب و مصرح در زمینه تناسب افزایش حقوق و نرخ تورم و در حمایت از حقوق اساسی فرهنگیان و معلمان عمل نماید .»

پورسلیمان با اشاره به این که برخی از مجلسیان به ویژه کسانی که خود معلم  وعضو فراکسیون 100 نفره مجلس هستند، درصددند  وجهه از دست رفته خود را نزد معلمان بازسازی و ترمیم کنند، گفت:«متاسفانه حفظ تیم دولت دهم و عملکرد مجموعه دکتر فانی، و تیم همراه وی موجب شده است که انتقادات بدنه آموزش و پرورش نسبت به وی فزونی بگیرد و همین تزلزل جایگاه نزد فرهنگیان، فرصتی طلایی و مناسب به مجلسیان داده است تا از آن به عنوان یک بیلان عملکرد در آینده استفاده کرده و خود را در ظاهر طرفدار فرهنگیان و پیگیر حقوق آن ها نشان دهند، اما عملکرد منفی مجلس در دوران دولت نهم و دهم باعث می شود هرگز در این زمینه موفق نشوند»

پورسلیمان با تاکید بر این مسئله که وزیر آموزش و پرورش قربانی برخی از رویکردهای مجلسیان و عملکرد ضعیف حلقه اطرافیان خود شده است بیان کرد:« چیزی که اکنون تا حدود زیادی کار دکتر فانی را مشکل کرده است مقایسه عملکرد دو وزیر دولت دکتر روحانی یعنی بهداشت و آموزش و پرورش توسط معلمان است.»

وی اظهار کرد: «عملکرد وزیر بهداشت به ویژه در حوزه سلامت عمومی و ارتقای وضعیت معیشتی و اقتصادی کادر این مجموعه موجب شده است که جامعه فرهنگیان در حال حاضر همه مشکلات و مسائل مجموعه گسترده ای چون آموزش و پرورش با آن پیشینه نه چندان درخشان را در وجود و حضور یک نفر خلاصه کنند.»

پوسلیمان با بیان این که قطعا در مدیریت یک مجموعه و یا وزارتخانه، وزیر نقشی مهم و راهبردی دارد و دکتر فانی می توانست وارد در چینش تیم کاری و یا حداقل حلقه  مشاورین خود خیلی بهتر از این عمل کند گفت:« در حال حاضر مهم ترین کاری که وزیر آموزش و پرورش می تواند انجام دهد استفاده از پتانسیل رسانه ها به ویژه رسانه های غیردولتی و مردمی برای مدیریت افکار عمومی است»

وی افزود :«طرح آموزش و پرورش همچون بهداشت به عنوان یک مساله عمومی و مورد نیاز جامعه که لازمه یک جامعه توسعه یافته و پایدار است به صورتی علمی، نظام مند و مستمر می تواند جامعه و افکار عمومی را برای پذیرش تغییرات در مجموعه وزارت آموزش و پرورش همراه و هماهنگ سازد به شرط آن که دکتر  فانی توانایی ریسک و مدیریت مقتضی جهت گذار از این بحران را داشته باشد »
انتهای پیام /*

منتشرشده در گفت و شنود

بحث استیضاح وزیر آموزش و پرورش برای بار سوم است که به صورت رسمی در مجلس مطرح می شود .

با توجه به اهمیت موضوع ، گروه گزارش سخن معلم این بار تصمیم گرفت تا گفت و گویی با جناب آقای دکتر اسدالله مرادی ،عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان و پژوهشگاه علوم انسانی جهاد دانشگاهی داشته باشد .

سخن معلم  همه صاحب نظران ، اندیشمندان و فرهنگیان را به مشارکت در این موضوع فرا می خواند .

 


آقای دکتر مرادی

می خواهیم نظر شما در مورد این استیضاح و نیز آسیب شناسی رفتارها بدانیم ؟

من معتقدم که آموزش و پرورش نیاز به وزیری شجاع و فکور دارد ، وزیری که ذهن راهبردی نسبت به مشکلات و چالش های آموزش و پرورش داشته باشد .وزیری که مقهور شرایط نباشد .وزیری که مقهور جریان ها و گروه های سیاسی کشور نباشد .وزیری که مقهور مسائل منطقه ای نمایندگان مجلس نشود . وزیری که تسلیم خواست های غیرمنطقی نمایندگان هم نشود . وزیری که در هیات دولت ، قد و قامت رشید داشته باشد .

به نظرم در 35 سال گذشته تا حدی دکتر نجفی این ویژگی ها را داشت و رای نیاوردن ایشان را خسارتی بزرگ برای آموزش و پرورش می دانم و آموزش و پرورش ما از این جهت خیلی آسیب دید هر چند رای نیاوردن لبالب بود .اکنون هم ایشان را شایسته تر از دیگران می دانم .بنده به جد باور داشتم که دکتر نجفی  هم می توانست رئیس جمهور شود و هم وزیر آموزش و پرورش ؛ اما دکتر حسن روحانی می تواند رئیس جمهور باشد اما نمی تواند وزیر آموزش و پرورش باشد .یعنی از جهاتی اداره آموزش و پرورش پیچیده تر و مشکل تر از هیات دولت است .فی المثل رئیس جمهور  خیلی از مسائل را که مربوط به هیات دولت و روابط قوای دیگر است را کد خدامنشی مدیریت کند ، اما مشکلات و مسائل آموزش و پرورش را اصلا نمی توان کدخدامنشانه حل کرد .مسائل آموزش و پرورش باید در چارچوب راهبردها و راه کارهای دقیق علمی ، فکری و تخصصی حل شود .وزیر آموزش و پرورش باید قوی ترین و شایسته ترین و شجاع ترین وزیر هیات دولت باشد ، چرا که برای سرنوشت حدود 13 میلیون دانش آموز و یک میلیون معلم باید سیاست گزاری و برنامه ریزی کند .وزارت آموزش و پرورش از جهات گوناگون تقدم ، اولویت و اهمیت دارد . از جهت کیفی ، اخلاقی و آموزشی مهم ترین وزراتخانه است ، چون روی ذهن  و فکر 13 میلیون دانش آموز کار می کند .از جهت تعداد کارمندان هم به مراتب بیشتر از وزارتخانه های دیگر است .از جهت بودجه ، جزء چند وزارتخانه ی اول است .از جهت دغدغه های خانواده تقریبا بیشتر خانواده های ایرانی به طور مستقیم و یا غیرمستقیم با آن درگیر هستند .

بنده پرسش ام از رئیس جمهور محترم این است که آیا قوی ترین و شجاع ترین وزیر ، وزیر آموزش و پرورش هست و یا نه ؟

اگر هست که هو المطلوب ؛ اگر نیست شایسته هست که به هر نحوی که صلاح می دانند جبران کنند .

به نظر من ، وزیر آموزش و پرورش نباید نماینده حاکمیت در آموزش و پرورش باشد بلکه باید نماینده جامعه ی علمی ، نخبه و فرهیخته ی کشور در آموزش و پرورش باشد .

امروزه آموزش و پرورش ما ،با مشکلات و مسائل مختلفی دست و پنجه نرم می کند مثل مشق محوری ، دیکته محوری ،نمره محوری ، کنکور محوری ،مدرک محوری ،کمبود امکانات ، فضاهای آموزشی و تربیتی ، مشکلات اقتصادی و معیشتی معلمان ، عدم مشارکت آگاهانه و مسئولانه خانواده و اندیشمندان و ثروت مندان در آموزش و پرورش ، عدم هماهنگی و هم سویی با آموزش و پرورش و دیگر نهادهای تاثیر گذار در این حوزه مانند نهاد خانواده ، صدا و سیما ، دانشگاه ، حوزه ها ، شکاف میان وزارتخانه و مدرسه ،شکاف خانه و مدرسه ،شکاف میان معلمان و مربیان و دانش آموزان ، شکاف میان والدین و فرزندان ،سیاست زدگی ، عمل زدگی ، تحول ناپذیری ،نقد ناپذیری ،دیوان سالاری عریض وطویل ، تمرکز گرایی  و... مشکلات مختلف در حوزه آموزش و پرورش است .

بیشتر این مسائل و مشکلات ریشه در" نگاه ایدئولوژیک " دولت و " نگاه مادی محور" خانواده دارد .هر دو نگاه آسیب زا هستند .دولت و خانواده نگاه هم سو نسبت به آموزش و پرورش ندارند .یعنی در اهداف تعارض دارند .دولت امسال حدود 24 هزار میلیارد تومان برای اهداف خود هزینه می کند ، خانواده هم مبلغی تقریبا در همین حد اما برای اهدافی دیگر هزینه می کند . هزینه ای که خانواده در موسسات و مراکز آموزشی کنکور ، زبان ، کامپیوتر ، مدارس غیردولتی و... می کند .اکنون وزارت آموزش و پرورش عملا در حاشیه چنین موسساتی قرار گرفته است . آموزش و پرورش نیاز به وزیری شجاع و فکوری دارد که صادقانه و مجدانه با حاکمیت و خانواده وارد گفت و گو شود  و اهداف دولت و خانواده  را هم تحلیل و نقد کند و هم از رهگذر این نقد و تحلیل آن ها را هم سو و هم جهت کند .آموزش و پرورش نیاز به وزیر شجاع و فکوری دارد که سرنوشت میلیون ها دانش آموز را در بزنگاه های سیاسی و درگیری های گروه های سیاسی قمار نکند  و به حراج نگذارد .آموزش و پرورش نیاز به وزیری دارد که  هم مدیری قوی و راهبردی باشد و مدیریت راهبردی آن مهم تر  است . چون اگر راهبردی نباشد ، با گروه مشاوران نمی تواند وزارتخانه را هدایت کند ، اما اگر کارشناس مسائل آموزش و پرورش نباشد با مشاوران قوی می تواند آن مشکلات را جبران کند .

در برابر پرسش های مجلس از وزیر ، من این پرسش ها را مطرح می کنم که شایسته است نمایندگان محترم مجلس به این پرسش ها بپردازند :

( بنده معتقدهستم بخشی از مسائلی که توسط نمایندگان  مطرح شده است اساسا مربوط به وزیر نیست مثل حقوق معلمان ،معوقات و... ، مشکلات حق التدریسی ها که مشکل دولت و مجلس است ، توزیع ناعادلانه امکانات آموزشی در مناطق محروم ، پرداخت نکردن سرانه واحدهای آموزشی ،بی توجهی به حقوق بازنشستگان  ، عدم رتبه بندی معلمان ، حمل و نقل دانش آموزان استثنایی و.. مسائل اصلی نیستند این ها مربوط به دولت و مجلس است و ربطی به وزیر ندارد. و البته باید وزیر هم جبران کند )

1-چرا دولت 24 هزار میلیارد تومان  برای اهداف خودش می دهد و خانواده همین مقدار هزینه می کند که آن اهداف اجراء نشود ؟! مجلس این را بررسی کند که آیا این اهداف هم سو می باشد و یا متعارض ؟

نه تنها کاری تربیتی انجام نمی شود بلکه بچه ها شلاق نمره و مدرک را بخورند ؟ صبح به مدرسه دولت برود و عصر هم به آن موسسات ؟! این یک مساله بنیادین آموزش و پرورش است .به عبارت دیگر ، چرا دولت و خانواده اهداف و انتظارات متعارض از آموزش و پرورش دارند ؟

این اصلی ترین مساله  ای است که مجلس باید به آن بپردازد و عوارض وحشتناکی هم دارد .

2-چرا آموزش و پرورش در حاشیه موسسات آموزشی و کنکور قرار گرفته است ؟چرا چنین موسساتی بهترین  زمان های تلویزیون را خریده اند ؟ آیا تبلیغ این برنامه ها در رسانه رسمی حاکمیت اساسا درست است ؟

این مساله که این قدر حساسیت دارد ، این مسائل مهم و اساسی را رها کرده اند ؟

بنده بر این باورم اگر پرونده های  چنین موسساتی که فعالیت می کنند در مجلس و... مطرح شود ، پول و رانت هایی که از این رهگذر نصیب آن ها شده است ،به مراتب ، به مراتب و به مراتب از آن 3 هزار میلیارد بیشتر است !

دولت ، مجلس و سایر نهادها چنین مساله مهمی را رها کرده اند و اگر حرف مرا در مورد اهمیت این مساله قبول ندارند ،از فردا شرط دیپلم برای کنکور را رها کنند ؛آیا دیگر کسی بچه خود را در مدرسه خواهد گذاشت  و یا به همان موسسات کنکور و... خواهند رفت ؟!

3-آیا اهداف دولت و خانواده اساسا شدنی و تحقق پذیر است ؟هدف ایدئولوژیک و هدف آینده شغلی که این دو متعارض هستند و این همه هزینه تحمیل می کنند  و بچه های ما شلاق این ها در کف کلاس و کنکور و... می خورند ، شدنی است ؟

این دو نگاه اصولا در آموزش و پرورش تحقق ناپذیر است  و البته نیاز به تحلیل و بررسی دارد که باید در جای دیگر بررسی شود .

4-چرا در دولت گذشته ، بنا بر اذعان وزیر سابق آموزش و پرورش در یک برنامه تلویزیونی که عنوان کرد 70 درصد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که توسط اندیشمندان تدوین شده بود در شورای عالی انقلاب فرهنگی عوض شد ؟!

آیا واقعا نمایندگان مجلس رفته اند و این ها را بررسی کرده اند ؟ببینند آن سندی که توسط متخصصین نوشته شده بود برای آموزش و پرورش مفید تر بود و یا این تغییراتی که اعمال شده است ؟

اگر قرار است فرضا 500 محقق بنشینند و برای 20 سال دیگر سند راهبردی برای آموزش و پرورش بنویسند و 70 درصد آن تغییر کند ؛ آیا این نقض غرض نیست ؟

و چرا نمایندگان محترم مجلس نسبت به اجرای سند که وزیر قبلی اجرا کردند و آن را از سال پنجم اجرا کردند ؛ این عین جمله وزیر سابق است که گفت : " ما برای این که این برنامه را اجراء کنیم ، هیچ مشکلی نداریم و حال آن که برای این برنامه باید 70 هزار تا 80 هزار معلم تربیت می شد  و معلمین را از مقاطع بالاتر آوردند که البته دوره ندیده بودند و حتی کارمندان آموزش و پرورش را آوردند و اصلا بحث رها شد . شما در نظر بگیرید حتی اگر بخواهید 70 تا 80 هزار آجر از مقطع راهنمایی به ابتدایی بیاورید کلی مشکلات است ؛ آن موقع وزیر وقت بیاید و بگوید که هیچ اشکالی وجود ندارد !

ادامه دارد

 

منتشرشده در گفت و شنود
پنج شنبه, 17 دی 1393 07:52

سرویس مدرسه

|  حسین شیرازی |

در روزگاری که بنده دانش‌آموز دوره راهنمایی بودم، ‌مثل خیلی‌‌های دیگر با سرویس به مدرسه می‌‌رفتم، البته سرویس ما یک سواری تمیز با راننده‌ای باکلاس نبود. مینی‌بوسی بود یادگار عصر آهن ‌با راننده‌‌ای بی‌اعصاب و ٤٥ تا بچه جور واجور که توی هم می‌‌لولیدند. راه مدرسه دور بود و ما هر روز حداقل یک‌ و نیم ساعت در مسیر رفت و همین مقدار در برگشت بودیم. محلی که من هر روز منتظر سرویس مدرسه می‌‌ایستادم، ایستگاه اتوبوس شرکت واحد هم بود. معمولا ربع ساعت زود‌تر در ایستگاه منتظر می‌ایستادم تا سرویس بیاید، ‌چون اگر جا می‌‌ماندم، مجبور بودم خودم بروم مدرسه و در این صورت خیلی دیر می‌شد و‌ حداقل به زنگ اول کلاس نمی‌‌رسیدم. یک روز که کنار خیابان در محل مقرر ایستاده بودم و انتظار آمدن سرویس مدرسه را می‌کشیدم، ‌طبق معمول به انتهای خیابان نگاه کردم و دیدم که مینی‌بوس در حال آمدن است. همزمان یک اتوبوس شرکت واحد هم داشت نزدیک می‌‌شد. اتوبوس که درواقع بین من و مینی‌بوس قرار گرفته بود، در ایستگاه ایستاد و مینی‌بوس که از پشت اتوبوس حرکت می‌‌کرد، ‌من را ندید و فکر کرد که من نیامده‌‌ام. در نتیجه مینی‌بوس رفت و من انگشت به دهان ماندم که چه ‌کنم! اگر می‌خواستم خودم به مدرسه بروم خیلی طول می‌‌کشید و قطعا دیر می‌‌رسیدم و اگر دیر می‌رسیدم، جناب ناظم جدم را جلوی چشمم می‌آورد. حالم حسابی گرفته‌ شده بود. لحظه‌‌ای فکر کردم و تصمیم گرفتم که سوار تاکسی شوم و به ایستگاه بعدی سرویس مدرسه، یعنی دانش‌آموزی که قرار بود بعد از من سوار شود، برسم. همین ‌کار را کردم و زود‌تر از مینی‌بوس به دانش‌آموز بعدی رسیدم و همراه با او سوار سرویس شدم. به محض این‌که پایم را داخل مینی‌بوس گذاشتم، قهقهه راننده بالا رفت و گفت: ‌»ای دم‌بریده! ‌بالاخره اومدی!» با تعجب پرسیدم:  «یعنی شما من رو توی ایستگاه قبلی دیدید؟» گفت: «آره. ولی اتوبوس اومد جلوی تو، دیگه گفتم ولش کن، ‌خودش میاد!» (خنده حضار!)
اینجا بود که بنده درس مسئولیت‌پذیری را عملا از راننده محترم یاد گرفته و سرلوحه زندگی خویش قرار دادم! همان‌طور که لقمان حکیم در پاسخ به این سوال که مسئولیت‌پذیری را از که آموختی، فرمود:  «از بی‌مسئولیتان!»
راننده همکار: خب حالا چون بچه بودی، ‌راننده خواسته باهات شوخی کنه!
بچه:  شوخی؟! به این می‌گن شوخی؟!
روان شناس محترم: درسته که بچه بوده، اما این بچه بالاخره بزرگ می‌شه. می‌بینید که هنوز هم این خاطره یادش هست. خیلی هم خوب یادش هست.
احمدآقا سبزی‌فروش:  آقا این‌قدر سخت نگیرین. حالا هر روز تو رو می‌برده، ‌یک روز هم نبرده. چی می‌شه مگه؟!
بچه:  شما اگر کسی باهات این رفتار رو بکنه خوشت میاد؟! هر روز برده، اون روز هم باید می‌برده. پول هر روزش رو هم گرفته. اصلا پول هیچی، ‌وجدان هم چیز خوبیه!
دوباره بچه: اگر راننده مشکلی براش پیش اومده بود و دنبالم نمی‌ا‌ومد، ‌مشکلی نبود. اما نه این‌که هم من باشم، ‌هم اون باشه، ‌هم اون من رو ببینه و ‌فقط محض خنده یا تنبلی روی ترمز نزنه و من رو سوار نکنه.
سه باره بچه:  خوبه آدم خودشو جای بقیه بذاره یک لحظه. جای اون آدمی که اون پایین مونده.
راننده همکار و احمدآقا سبزی‌فروش:  خیلی خوب بابا. حالا انگار قرار بوده سفری به مریخ داشته باشه و ماه‌ها تمرین و ممارست کرده ولی ناگهان سفینه جاش گذاشته! صلوات بفرست دیگه!

روزنامه شهروند

 

منتشرشده در دانش آموز

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور