صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

justicsineducation همیشه وقتی به آخر سال نزدیک می شویم ،بحث اضافه حقوق و پاداش و عیدی آخرسال ،درمیان قانون گذاران مجلس نشین و وزرا داغ می شود ،و همزمان داغ دل حقوق بگیرانی که پشتوانه ای جز همین درآمد را ندارند تازه می شود ؛ البته درمیان حقوق بگیران عزیز، وضع معلمان ازهمه تماشایی تراست.

این معلم فرهیخته، هم از درباید بخورد و هم از دیوار. از آن طرف هندوانه های چندین کیلویی زیر بغلش می گذارند که توگل سر سبد اجتماعی، و کل کشور زیر بال و پر تو رشد می کند،حیف است حرف از کمی حقوق بزنی، غافل از اینکه با هیچ کدام ازاین تعریف و تمجیدهای ظاهری،حتی در بقالی سر کوچه،یک پفک هم به معلم نمی دهند،و از طرف دیگر هزینه های کمرشکن زندگی، روح و جسم این انسان شریف را به هم می ریزد.

اگر بخواهیم حقوق معلم را در اینجا،که به اعتقاد ما یک کشور فرهنگی هستیم و معتقدیم فرهنگ حتی بر اقتصاد هم اولویت دارد و صد البته فرهنگیان هم جلودار این قافله هستند،با معلم یک کشوری که به زعم ما،دارای فرهنگ مبتذل است ،مانند آلمان مقایسه کنیم ،انگشت به دهان می مانیم ،چراکه در آن کفرستان! معلم به اندازه یک وزیرحقوق می گیرد و به طور مثال اگر یک زن و شوهری که یکی مهندس و دیگری معلم است بخواهند از هم جدا شوند ،همسری که معلم است،به دلیل حقوق بالا،باید ماهانه ،حدود دو میلیون تومان به طرف مقابل پرداخت کند!

بله آنجا هم گرانی هست، ولی این نسبت به پول ماست، و آنها قدرت خرید همه چیز را دارند، آقایان ! ما اصلا نمی خواهیم کالایی را ارزان کنید،ما می خواهیم قدرت خرید داشته باشیم ،همان طور که خودتان قدرت خرید،مسافرت،درمان و هر چیزی راکه اراده کنید دارید.

موضوع وقتی هیجان انگیز تر می شود که بخواهیم حقوق معلمان را با کارمندان خودمان در کشور مقایسه کنیم.علاوه برحقوق بالاتر مزایا و بن های کمکی چندصد تومانی،مهمان سراهای به نوعی رایگان با تمامی امکانات، در مقایسه با خانه های معلم که علاوه برهزینه داشتن هیچ امکاناتی ندارندو...البته در همین دولت تدبیر و امید هم به حقوق کارکنان قضایی کشور50 درصد اضافه شده است ولی آقای روحانی هم ،معلم را نادیده گرفته است.

حتی بازنشستگان سایر ادارات نیز،ارج و قرب بیشتری دارند و پس از بازنشستگی نیز یک سری مزایا به آنان تعلق می گیرد و بیشتر مواقع هم دعوت به کار می شوند،در حالی که بازنشستگان آموزش و پرورش ،جز فراموش شده ترین این قشرند و صدایشان هم به جایی نمی رسد.

 در زیر جدولی هست که حقوق معلم ،در چند کشور مقایسه شده است:

paymenttable

و ازآن اسف بارتر،مقایسه حقوق معلمان ،با خود کادر اداری آموزش وپرورش،یعنی حوزه ستادی است.

یک فعال صنفی معلمان از تبعیض میان معلمان مدارس و نیروهای ستادی آموزش و پرورش انتقاد کرد

«مهدی بهلولی» در این باره به ایلنا گفت: از گذشته میان حقوق و مزایای معلمان مدارس و نیروهای ستادی (پرسنل وزارت آموزش و پرورش و ادارت و سازمان های وابسته به آن)، اختلاف فراوانی وجود داشته است.

وی با بیان اینکه نیروهای ستادی بین ۲/۵ الی ۳ برابر بیشتر از معلمان مدرسه حقوق دریافت می‌کنند، تاکید کرد که این تبعیض فقط به حقوق محدود نمی‌شود.

این فعال صنفی معلمان افزود: وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده بود در ماه رمضان 92 نزدیک به ۱۵۰ هزار تومان کالا در اختیار معلمان مدارس قرار می‌دهد اما نه تنها به وعده‌اش عمل نکرد بلکه ۴۰۰ هزار تومان وجه نقد به حساب نیروهای ستادی‌اش واریز کرد.

وی با قیاس دفترچه تعاونی معلمان مدارس و نیروهای ستادی، بیان کرد: دفترچه تعاونی معلمان مدارس بی‌ارزش است و از حدود ۵ سال پیش تاکنون، خدماتی به آن‌ها ارائه نمی‌دهد، اما دفترچه تعاونی نیروهای ستادی شامل بن‌های روغن، مواد شوینده، برنج و... است که به ارتقای معیشت آن‌ها کمک می‌کند.

بهلولی در ادامه گفت: در حالی که به نیروهای ستادی به مناسبت‌های مختلف سکه اهدا می‌شود، حق اضافه کاری معلمان در ماه‌های اردیبهشت، خرداد، مهر و آبان هنوز پرداخت نشده است.

این فعال صنفی معلمان تصریح کرد: آنچه ذکرش رفت بیان تبعیض میان دو گروه از فرهنگیان بود در حالی که اگر وضعیت معلمان و کارمندان سایر وزارتخانه‌ها مانند وزارت نفت را بررسی کنیم به شرایط مصیبت بار‌تری برخورد می کنیم.

بهلولی در پایان با مقایسه فیش حقوقی نیروهای ستادی و معلمان، اظهار داشت: در فیش حقوقی نیروهای ستادی بندهایی دیده می‌شود که در فیش حقوقی معلمان دیده نمی‌شود. کمک رفاهی، ایاب و ذهاب، وجه غذا، اضافه کاری تا سقف ۶۰۰ هزار تومان و... نمونه‌هایی از این بند‌ها هستند که حقوق نیروهای ستادی را تا ۳ برابر حقوق معلمان افزایش داده است.

واقعا چگونه کسی که حقوق 30 میلیونی درماه می گیرد ،می خواهد درد ورنج معلمی که درماه یک میلیون میگیرد وبه گفته کارشناسان زیر خط فقراست رابفهمد؟

به گزارش تابناک در خرداد ماه (این خبرمال آبان گذشته یعنی92است) گذشته، يکي از نمايندگان مجلس که کم ترين دريافتي را در بين نمايندگان دارد، ۲۷ ميليون و ۲۶۹ هزار و ۷۵۰ ريال حقوق مي گيرد که اين رقم بدون محاسبه اين موارد است:

- حق رهن مسکن در ابتداي سال به مبلغ يک صد ميليون تومان ۱۰۰.۰۰۰.۰۰۰

- حق اجاره مسکن ۳.۵۰۰.۰۰۰ تومان به ازاي هر ماه

- حق ماموريت خارجي به ازاي هر روز مبلغ ۱۴۰ دلار

- حق ماموريت داخلي

- حق جلسات

- تسهيلات ساخت مسکن و خريد مسکن

- اضافه کار ۱۷۵ ساعت به صورت ثابت در ماه

- پاداش و مزايا

تخلّف به روش قانوني!

اوّلين سوالي که ذهن هر خواننده اي را به خود مشغول مي کند اين است که اين همه اختلاف در حقوق و مزايا از کجا نشأت مي گيرد؟ پس قانون مديريت خدمات کشوري چه شد؟

به راستی مجلس اصولگرا حق دارد که هر گاه دولت ها خواسته اند ،حقوق کارمندان را اضافه کنند،مهر باطل براین طرح زده و مانع ازاجرای آن شوند،چراکه نمی توانند درک کنند که چگونه یک شخص، با حقوق یک میلیونی ،اجاره 400 هزارتومانی و وام 300 هزارتومانی می دهد؟

درحالی که زمانی که حضرت علی(ع) به مسئوایت حکومت رسیدند، حقوق خود را تا حدفقیرترین فرد جامعه ،پایین آورد.

در واقع بسیار طبیعی است که این جنابان مسئول، رنج معلم رادرک نکنند، و در جایی ،یکی از آنها به راحتی بگوید : شما معلمین حق دارید ولی چون زیادید، نمی توانیم حقوق تان را اضافه کنیم !

آری جناب مسئول، اگر به ما معلمین حق الزحمه واقعی مان پرداخت گردد و عدالت واقعی اجرا شود که دیگرشما نمی توانید 30 برابر ما حقوق بگیرید.

کسری بودجه هم به خاطر این حقوق های نجومی شماست.

و در آخر به قول یکی از همکاران : ما معلمین زیاد هستیم ولی زیادی نیستیم ... !

ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

منتشرشده در اقتصاد

معاون برنامه‌ریزی و ارتباطات سازمانی وزارت آموزش و پرورش گفت:‌با تصویب کمیسیون معین شورای عالی انقلاب فرهنگی مشکل ادامه تحصیل فرهنگیان دارای مدرک معادل در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد حل شد .

 رضا کچوییان در گفت و گو با خبرنگارخبرگزاری تسنیم با اشاره به حل مشکل ادامه تحصیل فرهنگیان دارای مدرک معادل اظهار داشت: روز گذشته اعضای کمیسیون معین شورای عالی انقلاب فرهنگی به پیشنهاد کمیته مشورتی در مورد امکان ادامه تحصیل دارندگان مدرک تحصیلی معادل در مقاطع بالاتر رأی موافق دادند.
وی افزود: به موجب این پیشنهاد مشکل ادامه تحصیل دارندگان مدرک کاردانی برای کارشناسی و کارشناسی برای کارشناسی ارشد حل شد. مصوبه‌ شورای عالی انقلاب فرهنگی در اواخر فروردین که در اردیبهشت امسال ابلاغ شد دارای مشکلاتی بود از جمله اینکه ذکر شده بود فرهنگیان دارای مدرک معادل به شرطی حق ادامه تحصیل دارند که ۶۰ درصد واحدهای گذرانده شده را به صورت جبرانی مجدد طی کنند.
معاون برنامه ریزی و ارتباطات سازمانی و فراسازمانی وزارت آموزش و پرورش ادامه داد: بر این اساس فرهنگیان پذیرفته شده در مقطع فوق لیسانس مجبور بودند تا ۶۰ درصد از واحدهای طی شده در مقطع لیسانس را بگذرانند و مجموع آن حدود ۹۰ واحد بود که پس از آن می‌توانستند تحصیل در مقطع فوق لیسانس را آغاز کنند اما گذراندن این ۹۰ واحد چند ترم زمان می‌برد بنابراین تلاش ما این بود تا ماده واحده‌ای مجدد توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شود تا ادامه تحصیل فرهنگیان دارای مدرک معادل بدون گذراندن واحدهای جبرانی میسر شود.
کچوییان گفت: کمیسیون معین شورای عالی انقلاب فرهنگی، کمیته‌ای مشورتی را با حضور سه نماینده از وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل داد تا آنها پیشنهاد خود را برای تحقق آنچه که وزارت آموزش و پرورش برای ادامه تحصیل فرهنگیان دارای مدرک معادل خواستار بود، ارائه کنند و براین اساس پیشنهادی در ۴ ماده ارائه شد که در کمیسیون معین شورای عالی انقلاب فرهنگی بررسی و مصوب شد.
وی در خصوص این پیشنهاد گفت: شرط اول پیشنهاد این است تا دارندگان مدرک معادل از آذرماه ۷۷ به بعد از این مصوبه استفاده کنند و شرط دوم این است که در آزمون ورودی یک مقطع بالاتر پذیرفته شوند، شرط سوم این است که آزمون توسط سازمان سنجش یا دانشگاه آزاد برگزار شود. شرط چهارم نیز درخصوص افرادی است که می‌خواهند مدرک دکتر بگیرند و اشاره دارد سرفصل‌هایی که در دوره فوق لیسانس گذرانده‌اند باید برابر سرفصل‌های مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد.
معاون برنامه ریزی و ارتباطات سازمانی و فراسازمانی وزارت آموزش و پرورش ادامه داد:‌به موجب این مصوبه دارندگان مدارک فوق دیپلم برای لیسانس و لیسانس برای فوق لیسانس مشکلی برای ادامه تحصیل ندارند و گروهی نیز که مشغول به تحصیل بوده و دانشگاه با تحصیل آنها مخالفت می‌کرد می‌توانند ادامه تحصیل خود را آغاز کنند.
انتهای پیام/

سه شنبه, 24 آذر 1393 20:03

سخن معلم همان صدای معلم است

صدای معلم صدای معلمان   اگر به انسان ها شخصیت و فرصت ابراز عقیده بدهید، پاداش و امکان مشارکت بدهید، رشد خواهند کرد و اندیشه های ناب خود را بیرون خواهند ریخت. ( رابرت اسلاتر)

دیری است که با سخن معلم آشنا شده ام ...

با مدیریت محترم آن، استاد بزرگوارم آقای پورسلیمان ؛ به عنوان یک همکار و فعال کوچک و کم تجربه بر خود فریضه دانستم به مناسبت یک سالگی سخن معلم- لازم به ذکر است سخن معلم چندین سال پیش در قالب وبلاگ فعال بوده - نگاشته ای هر چند اندک و بی مایه به رشته تحریر در آورم.

گرچه می دانم سخن معلم و آقای پورسلیمان نیازی به این چنین مطالب ندارند اما به رسم ادب باید از زحمات ایشان تقدیر نمایم.


جهان مجازی به عنوان دنیایی رنگارنگ و گسترده، مکانی را فراهم نموده است که گروه های گوناگون انسانی با گرایش های متفاوت و فارغ از هر گونه جناح بندی های سیاسی، در کنار یکدیگر به گفت و گوهای اثربخش بپردازند.

هدف کار و بهره گیری از این ابزارهای جهان نوین، بیان مسائل و دست یابی به نقطه مشترک و حل مشکل است.

یکی از فراگیرترین این رسانه ها سایت سخن معلم است.

با تجربه ای اندک که در این مدت با همکاری کردن با این رسانه به دست آورده ام، بر این باورم که سخن معلم افزون بر نزدیکی همگان به همدیگر، رسانه ای توانمند و مقتدر برای هم اندیشی و در میان گذاری اندیشه ها و تفکرات، گسترش بینش و دانش گروه ها می باشد.

از ویژگی های بارز این رسانه می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1- تلاش در جهت ایجاد محتوای مطلوب و در خور کاربران
2- مدیریت هوشیارانه و متعهدانه
3- فراگیر بودن و افزایش روز به روز کاربران
4- انتشار مطالب به دور از هرگونه تنگ نظری و جناح بندی
5- توجه مسئولین وزارتی و استانی به این رسانه
6- پاسخ گو بودن مدیریت محترم


سخن معلم را از دو منظر می توان مورد بررسی قرار داد :

1- فضایی برای رویش نویسندگان جوان و نوخط

2- فضایی در جهت صریح القلم کردن ممنوع القلم ها.


شاید بتوان به یقین گفت رویه ای که در این فضا حاکم است این اطمینان خاطر را به نویسندگان می دهد که بتوانند با آسودگی نسبت به بیان دیدگاه های اثرگذار خود بپردازند.

همه مشاهده کرده ایم سایت ها و رسانه هایی هستند که پس از بروز و ظهور در اندک زمانی با شکست و بی اقبالی از سوی بازدید کنندگان مواجه شده و به مرور توسط آنان کنار گذاشته می شوند ، اما راز ماندگاری سخن معلم را می توان در این دو کلمه گفت :

" صداقت و شجاعت "


بنده چندین و چند بار با آقای پورسلیمان به گفت و گو پرداخته ام.

آنچه که در این مکالمات یافته ام این است که ایشان شخصیتی اخلاق گرا و قانون مند و در عین حال منتقد و دگر اندیش می باشند. از ایشان در مواقع بروز مشکل برای اینجانب و سایر همکاران استان زنجان راهنمایی و مشاوره گرفته و مثمر ثمر واقع شده اند.

صادقانه بگویم مطالب ارسالی توسط فعالان این استان به این سایت مورد توجه مسئولین محترم قرار گرفته و در مواردی هم با پی گیری همراه بوده است.

معتقدم یکی از دلایل اصلی تغییر تفکرات امنیتی و بی اخلاقی های موجود در نظام آموزشی استان -که یادگار گذشتگان بود- ، سخن معلم می باشد که فریاد مخاطبان خود را به گوش مسئولین رسانده است.

آری !

سخن معلم همان صدای معلم است.


به واقع می گویم در این مجال اندک نمی توان از زحمات و تلاش های بی وقفه این عزیز بزرگوار تشکر کرد زیرا : «که دراز است ره مقصد و من نوسفرم» (حافظ)


آرزوی توفیق روز افزون برای آقای پورسلیمان که در این مدت از او خیلی چیزها آموختم داشته و برایشان که یک تنه، فعالانه، آگاهانه و متعهدانه در جهت کاستن از مشکلات فرهنگیان این مرز و بوم تلاش می کنند صادقانه و خالصانه از ایزد منان خواستار موفقیت و پیشرفت در کارها را دارم.


هر ناله که داری بکن ای عاشق شیدا
جائی که کند ناله عاشق اثر اینجاست

( شهریار )

منتشرشده در دیدگاه

الناز محمدی| آن روز درس‌هایشان را نخوانده بودند؛ «حمید» و «مرتضی» و «یاسین» و «محمدرضا». درس نخواندن همان و تنبیه همان. ٤ دانش‌آموز کلاس سوم مدرسه (ح)  پاکدشت فکرش را هم نمی‌کردند که قیمت نیاوردن کتاب‌هایشان به مدرسه، چنین عاقبت عجیب و غریبی باشد.
 دانش‌آموزان افغان مدرسه (ح) پاکدشت ورامین، هفته گذشته را خوب نگذرانده‌اند؛ مدرسه‌ای که ویژه دانش‌آموزان اتباع این شهر است و حالا اتفاقی در آن افتاده که باعث شده دانش‌آموزان آن و پدر و مادرهایشان این مدرسه را دیگر دوست نداشته باشند؛ اتفاقی که مدیرکل اداره آموزش و پرورش پاکدشت آن را  به صورت دیگری تأیید می‌کند و مدیر مدرسه آن را از بیخ و بن، تکذیب.
ماجرا هفته گذشته اتفاق افتاد؛ وقتی آقای ر، معلم کلاس سوم دبستان متوجه شد حمید و مرتضی و یاسین و محمدرضا، تکالیف شان را انجام نداده و کتاب هایشان را با خود به کلاس نیاورده‌اند. همین کافی بود تا آقای معلم، مبصر کلاس، امیرحسین را مامور کند تا آن ٤ نفر را به سرویس بهداشتی مدرسه ببرد، بالای سر آنها بایستد و آنها را مجبور کند تا دستشان را داخل کاسه توالت ببرند آن روز فقط این «حمید» بود که دستش را کامل داخل کاسه توالت کرد بعد، وقتی که او حالش بد شده بود و در حال استفراغ کردن بود، مبصر کلاس از ترس این‌که معلم او را کتک بزند، بقیه را هم مجبور کرد دستشان را در کاسه توالت فرو ببرند؛ حمید و مرتضی و یاسین و محمدرضا وقتی کارشان در دستشویی مدرسه تمام شده بود، درحال بیرون آمدن از آن بودند که ناظم آنها را دید و وقتی ماجرا را شنید، دانش‌آموزها را به دفتر مدرسه برد.
خبر را سکینه بهره‌مندی، مادر یکی از دانش‌آموزان کلاس سوم مدرسه و عضو سابق انجمن اولیا و مربیان این مدرسه به «شهروند» می‌دهد. او می‌گوید پسرش اتفاقی را که برای همکلاسی‌هایش افتاده برای او تعریف کرده و او هم ماجرا را از طریق دانش‌آموزان و پدر و مادرهایشان پیگیری کرده است. او می‌گوید: «هفته گذشته بود که پسرم این ماجرا را برای من تعریف کرد. بعد از آن شنیدم مدرسه پدر و مادرها را خواسته، با آنها جلسه گذاشته و مدیر به آنها گفته که معلم خاطی را اخراج کرده و بهتر است که دراین‌باره شکایت نکنند، چرا که اگر به قول او دراین‌باره جار و جنجال راه بیندازند، مدرسه تعطیل می‌شود و فرزندان شان از درس و مشق می‌افتند. پدر و مادرهای این ٤ دانش‌آموز هم ترسیدند و به هیچ‌کس گزارشی دراین‌باره ندادند. جالب اینجاست که این ٤ بچه از بس ترسیده بودند کلا ماجرا را برای پدر و مادرهایشان تعریف نکرده بودند و این مدیر مدرسه بود که با خانواده‌ها جلسه گذاشته و اتفاق را برای آنها تعریف کرده بود. بعد از آن بود که خانواده بچه‌ها را پیدا کردم و با خود بچه‌ها هم حرف زدم و آنها به من گفتند که چنین اتفاقی افتاده است.»
«حمید» و «مرتضی» و «یاسین» حالا در پاکدشت نیستند؛ آنها به همراه پدر و مادرهایشان به کربلا رفته‌اند تا در مراسم اربعین شرکت کنند و «محمدرضا» به نمایندگی از آنها ماجرا را تعریف می‌کند.
«محمدرضا احمدی»، یکی از چهار دانش‌آموزی است که شب و روزش را در هفته گذشته با تصویر بردن دستش داخل کاسه توالت مدرسه گذرانده. او به «شهروند» درباره آن روز این طور می‌گوید: «ما آن روز دفترمان را به مدرسه نبرده بودیم. آقا به من و ٣ نفر دیگه گفت از این به بعد یا درس می‌خوانید، یا ... می‌خورید. ما خیلی گریه کردیم ولی آقا به امیرحسین گفت باید ما را به دستشویی ببرد، به او گفت که اگر ما این کار را نکنیم، او را خط کش می‌زند. بعدش امیرحسین ما را به دستشویی برد و حمید انگشت خودش را که  داخل دستشویی کرده بود، خورد، من و بقیه اما  انگشت مان را زدیم توی دستشویی بعد از آن یکی از بچه‌ها زودتر از ما از دستشویی فرار کرد و آقای عظیمی، ناظم مدرسه را دید، او هم آمد و ما را به دفتر مدرسه برد. حمید را بردند و به سر و صورتش آب زدند.» «محمدرضا» آن روز ماجرا را برای خانواده‌اش تعریف نکرد، ترسید. فردای آن روز اما وقتی پدر او به خانه برادرش رفته بود از زبان پسر برادرش که همکلاسی «محمدرضا» است، اتفاق را شنید. مادر او دراین‌باره به «شهروند» می‌گوید: «قبل از این‌که بچه‌ها از مدرسه بیرون بیایند، ناظم مدرسه به آنها گفته بود که دراین‌باره حرفی نزنند، آنها هم به ما نگفتند.» او می‌گوید که دیروز یک نفر از آموزش و پرورش پاکدشت به این مدرسه رفته و با بچه‌ها دراین‌باره صحبت کرده است.
«غلامعلی خانی»، مدیرکل اداره آموزش و پرورش پاکدشت ورامین اما در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید معلم مدرسه، این ٤ دانش‌آموز را تنبیه کرده اما نه به شکلی که این دانش‌آموزان تعریف کرده‌اند: «معلم این دانش‌آموزان را تنبیه کرده نه به این شکل. من این تنبیهی را که شما می‌فرمایید، تأیید نمی‌کنم. معلم آن روز به این ٤ دانش‌آموز گفته که بروند سالن را تمیز کنند.» او می‌گوید این معلم اخراج نشده و به یکی دیگر از مدارس پاکدشت منتقل شده است. به گفته او پاکدشت، ٢٧٧ واحد آموزشی و  ٦٢‌هزار دانش‌آموز دارد که از این تعداد حدود ١٠‌هزار نفر اتباع خارجی‌اند.
اما با این‌که مدیرکل اداره آموزش و پرورش پاکدشت تنبیه دانش‌آموزان در مدرسه این شهر را تأیید می‌کند، «داوود تاجیک»، مدیر این مدرسه در گفت‌وگو با «شهروند» اتفاق افتادن هر نوع تنبیه در این مدرسه را تکذیب می‌کند. او می‌گوید:  «در مدرسه ما هیچ اتفاقی نیفتاده و این موضوع  شایعه است.» او سخنان دانش‌آموزان این مدرسه را صحنه‌سازی او و خانواده‌هایشان می‌داند، چرا که به قول او «آنها می‌خواهند با این حرف‌ها مدرسه‌شان با مدارس ایرانی ادغام شود.» تاجیک دلیل جابه‌جایی آقای ر، معلم کلاس سوم را هم ناراحتی قلبی او می‌داند و می‌گوید «بنده خدا را به مدرسه دیگری فرستادیم تا کار سبک‌تری انجام دهد.»

 

عبدالجلیل کریم پور *
هراز چند گاهی در آموزش و پرورش شاهد برگزاری جلساتی با عناوین مختلف هستیم که طبعا اثرات این جلسات باید در بهبود وضعیت آموزشی موثر باشد اما، آیا این هدف از انجام جلسات منتج می‌شود؟ مدت‌ها از برگزاری این جلسات می‌گذرد و باید نتایجی حاصل شده باشد. این نتایج چیست؟ بدون شک بهبود وضعیت آموزشی نمی‌تواند با برگزاری چند جلسه انجام گیرد مگر اینکه، خواهان بازخورد آن، آن هم نه صوری بلکه جدی از جانب مدیران مدارس باشیم. مطمئنا انجام روش‌های نوین تدریس و بهبود وضعیت آموزشی با ارائه چند بخشنامه و صورت‌جلسه امکان‌پذیر نخواهد بود بلکه باید تصمیمی جدی در این باره گرفته شود. جلسات زمانی مثمرثمر است که همه فاکتورها برای انجام راهکارهای ارائه شده درنظر گرفته شود؛ مدیری که در جلسه شرکت می‌کند از تخصص مدیریتی برخوردار بوده، راهکارهای ارائه شده منطبق با وضعیت موجود در نظر گرفته شود، برگزاری جلسات به صورت کارگاه‌های آموزشی و استفاده از کارشناسان و متخصصان خبره انجام گیرد، از ارائه سخنرانی‌های کسل‌کننده و رفع تکلیف‌ها جلوگیری شود، تعارف و تکلف‌ها و نان به قرض دادن‌ها و تملق‌گویی‌ها حذف شود و...
مدیر باید یاد بگیرد به نحو صحیح و منطقی و منطبق بر واقعیات از وضعیت‌های بحرانی انتقاد کند به‌گونه‌ای که بودن روی صندلی مدیریت موجب سرپوش گذاشتن بر بسیاری از مشکلات و معایب نشود. ما هرساله شاهد افت تحصیلی هستیم و ‌به‌رغم برگزاری جلسات متعدد همچنان این افت ادامه دارد. اگر چه باید قبول کرد که عوامل متعددی در ایجاد افت تحصیلی  موثر است اما، باید اقرار کرد که برگزاری جلسات نتوانسته مانع یا کاهش‌دهنده این افت شود. از دید نگارنده به‌جای برگزاری جلسات متعدد و هزینه‌های مربوط به آن باید روش کار را تغییر داد. باید درست ارائه داد و دقیق خواست! آن هم زمانی امکان‌پذیر است که همه عوامل تخصصی باشند. هم جلسات را جدی‌تر و دقیق‌تر کرد و هم خواسته‌ها را، تا اثربخش باشند.
بیاییم آخرین جلسه‌ای را که برگزار کردیم، بازخورد آن را ببینیم. آیا مثمرثمر بوده است؟ اگر اثربخش نبوده تدبیری بهتر برای رفع بحران بیندیشیم. که اگر چنین کردیم حتما قدم موثری در رفع بحران‌های آموزشی برداشته‌ایم!
* آموزگار
 
منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار- یزد

سیدمصطفی بیضائی

۵ و ۶ آذر سالن آمفی تئاتر پردیس شهید دکتر پاک نژاد یزد شاهد کنگره بزرگداشت شهید دکتر سید رضا پاک نژاد بود.
میهمان روز اول این کنگره دستیار و مشاور ارشد فرمانده کل قوا، سردار سرلشگر دکتر سید یحیی رحیم صفوی و میهمان روز دوم، دکتر علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی بود
با توجه به حضور رییس مجلس شورای اسلامی در پردیس یزد، دانشجو معلمان این پردیس فرصت را مغتنم شمرده و به نمایندگی از کل دانشجو معلمان پردیس های کشور در فرصت اندکی تا حضور دکتر لاریجانی طوماری را در جهت احقاق حقوق خود تهیه نموده و با تبیین مسائل کسرحقوق 45 درصد از این مقام مسئول تقاضای رسیدگی کردند که ایشان هم ضمن استقبال، قول رسیدگی دادند .
متن این طومار که به امضای دانشجومعلمان رسیده است، بدین شرح است :


                                                                بسمه تعالی
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی

جناب آقای دکتر علی لاریجانی
باسلام و احترام؛
ضمن عرض خیرمقدم به مناسبت حضورتان در دانشگاه فرهنگیان یزد
همان طور که مستحضر هستید مسئله کسرحقوق دانشجومعلمان در دولت گذشته پس از واکنش وزیر وقت آموزش و پرورش رفع شد اما در دولت یازدهم تصمیم بر آن شد که نه تنها کسر حقوق از سر گرفته شود بلکه آنچه در گذشته پرداخت شده نیز بازپس گرفته شود و برای توجیه این امر به چند قانون اشاره می کنند که در ذیل می آید :
۱- قانون متعهدین خدمت مصوب سال۱۳۶۹؛ این قانون در مورد مراکز تربیت معلم سابق تصویب شده و نامی از دانشگاه فرهنگیان در آن عنوان نشده است. آیا با ارتقای یک مرکز به یکی از بزرگ ترین دانشگاه های کشور، آن مرکز با همان شیوه و بودجه سابق اداره خواهد شد؟!
۲- اساس نامه دانشگاه فرهنگیان؛ در مورد منابع مالی در ماده ۱۹ همین اساس نامه عنوان شده، منابع مالی شامل: اعتبارات عمومی، درآمدهای اختصاصی، کمک های دریافتی از وزارتخانه ها، سازمان ها و دستگاه های ذی ربط، هدایا و کمک های دریافتی از اشخاص حقیقی و حقوقی، تسهیلات بانکی مأخوذه است .
۳- قانون برنامه  ۵ساله پنجم توسعه؛ طبق ماده ۲۰ هزینه ها بر عهده خود دانشگاه یا دستگاه متولی دانشگاه یعنی دولت و وزارت آموزش و پرورش است و شایان ذکر است که در دانشگاه فرهنگیان دانشجومعلم ها در قبال دریافت حقوق و مزایا متعهد می شوند که تا میزان دو برابر مدت تحصیل خدمت کنند، در نتیجه دریافت هزینه و کسر حقوق مبنایی ندارد .
با این وجود دانشجومعلمان این پردیس به نمایندگی از کل پردیس های کشور از محضر سکان دار نهاد قانون گذاری کشور تقاضای رسیدگی دارند.

باتشکر

 

جماران- سید محمد مرد،عضو شورای مرکزی سازمان معلمان ایران و کارشناس آموزش و پرورش است.به بهانه کشته شدن مرحوم خشخاشی ،به گفت وگو با ایشان پرداختیم و نظر ایشان  را ،درباره علل و عوامل وجود خشونت در مدارس،جویا شدیم. مشروح این گفت و گو در پی می آید. 

* به نظر شما ،حادثه ی قتل معلم بروجردی تنها یک حادثه و خطای انسانی صرف و در حد یک اتفاق بوده یا می توان آن را معلول و ناشی از سیاست های تعلیم و تربیت در کشور دانست؟

دربروز این حادثه عوامل متعددی همچون خانواده ،جامعه ،فرهنگ و البته نظام تربیتی مقصر و مسئول هستند.خلاصه کردن این فاجعه به یک حادثه همان قدر بی انصافی است که تعمیم آن به کل سیاست های تعلیم تربیت .این حادثه هنوز مورد بررسی های علمی قرار نگرفته است .هم روان شناسان و هم جامعه شناسان در این حادثه می بایست اظهار نظر کنند. به نظر من ریشه خشونت در این سطح را بیشتر می بایست در جامعه جست و جو کرد .جایی که سیاست گذاری های اقتصادی ،فرهنگی و اجتماعی تدوین و اجرا می شود..جایی که فوران خشونت در خیابان امری عادی شده است و افراد در کسری از ثانیه، به مرحله ای از خشم می رسند که به چیزی کمتر از حذف و قتل دیگری راضی نمی شوند.این بخشی از روان نا آرام مردم ماست .اگرخانواده به فرزندش می آموخت که خشونت خود مشکل است نه راه حل ،این اتفاق نمی افتاد .اگر هنجارهای اجتماعی و فرهنگ حاکم بر روابط فردی  خشونت را تقویت و ترغیب نمی کرد. این اتفاق نمی افتاد .

 ازاین منظر که هر دو طرف خشونت (هم معلم و هم دانش آموز) از خانواده بزرگ آموزش و پرورش هستند. می توان چنین گفت  که هر دو طرف قربانی شرایط موجود در نظام تربیتی ما هستند .آری ، اگرنظام تربیتی ما درست کار می کرد این اتفاق نمی افتاد .

نظام تربیتی ما در دوره ابتدایی مهارت های اساسی زیست اجتماعی را به کودکان نمی آموزد. فرهنگ گفت و گو و همکاری آموزش داده نمی شود.به فرزندان خود آموزش نداده ایم که برای حل مشکلات شان با دیگران به صلح برسد .در این کارزار، کودکان بیش و پیش از یادگیری به اخذ نمره ترغیب می شوند .آن ها در این رقابت می آموزند که برای کسب نمره به هرکاری دست بزنند از تقلب و دروغ تا چاپلوسی و تهدید معلم .

در این چرخه باطل معلمان نیز که از اعمال هر نوع  تنبیه خلع سلاح شده است ، به تنها ابزار کنترل که همان نمره است متوسل می شود .

در دوره متوسطه، آموزش حقوق معلم و دانش آموز نه تدوین شده است و نه اجرا می شود .هر دو طرف هم معلم هم دانش آموز خود را ذی حق می دانند.از علل خشم می توان به احساس ظلم و تحقیر اشاره کرد .عدم  وجود فرهنگ و مهارت گفت , گو را هم به این موقعیت بیافزایید .آیا نتیجه چیزی جز تقابل است؟

* به نظر شما آیا خشونت اعم از کلامی و بدنی در مدارس کشور وجود دارد؟ آیا می توان آن را به عنوان یک چالش مهم در نظام تعلیم و تربیتی مطرح نمود؟

بله. خشونت دانش آموزان نسبت به یکدیگر در بالاترین حد و خشونت معلم نسبت به شاگرد در مرحله بعدی وجود دارد.این خشونت گاهی ابزاری است تا نظم درمدرسه و کلاس حاکم شود .دانش آموزی که در خانواده و نوع فرزند پروری اش هماره با خشونت و زور و تهدید به کاری واداشته می شود ، مدرسه را هم دچار مشکل می کند.

گرچه خشونت خود معلول غیبت فرهنگ گفت و گو و زیست اجتماعی در مدارس است  ؛ اما نشانه های چنین رفتارهایی ما را به این نتیجه  تلخ سوق می دهد که ما در تربیت انسان هایی صلح جو و اهل گفت و گو کوتاهی کرده ایم.


* چه علل و عواملی را در پدید آمدن خشونت در مدارس دخیل می دانید؟

خشونت در مدارس، ذیل خشونت درجامعه و خانواده تعریف می شود .اما مدارس در کاهش خشونت در محیط مدرسه و تاثیر بر خانواده و جامعه می توانند نفش بی بدیلی ایفا کنند. با وجود اثر گذاری رسانه ها در دنیای مدرن و فرهنگ سازی در دنیایی دیجیتال هنوز هم مدارس می توانند در کاهش خشونت نقش محوری داشته باشند .محتوای دروس ، تربیت حرفه ای معلمان ، نقش آفرینی نهادهای اجتماعی و مردم در مدارس می تواند به کاهش خشونت درمدرسه و اجتماع کمک کند. مدارس امروز بیشتر دنباله رو فرهنگ مسلط جامعه هستند.در صورتی که می بایست تلاش شود روابط و مناسبات آرمانی جامعه  درمدارس حاکم باشد. به عبارتی مدارس باید نمونه  و الگوی تمرین شده ی جامعه عاری از خشونت باشند.

* آیا راه کاری برای هدایت دانش آموزان بی انگیزه ،دارای مشکلات اخلاقی،خانوادگی ،عاطفی و... در مدارس در برنامه های آموزش و پرورش دیده شده است؟

آموزش و پرورش چنان در چنبره مشکلات اقتصادی ، معیشتی و ساماندهی گرفتار است که مباحثی از این دست تنها در بخشنامه های گاه و بی گاه دیده می شود .معمولا چنین دانش آموزانی توسط نظام تربیتی پشتیبانی نمی شوند و این دانش آموزان نه تنها به خود و مدرسه که به سایر افراد آسیب می زنند . مساله نگران کننده روند رو به افزایش چنین دانش آموزانی است . با توجه به گسترش عوارض مربوط به طلاق ، شهرنشینی ، فقر و سایر مسایل اجتماعی خدمت رسانی مطلوب و حمایت از چنین دانش آموزانی از عهده آموزش و پرورش خارج است.

* بحث رفع خشونت در مدارس و را های رفع آن آیا در سند تحول پیش بینی شده اند؟

 در اهداف کلان سند چشم انداز، واژه "صلح جو" به  عنوان ویژگی تربیتی انسان طراز ذکر شده است .همان گونه که می دانید برای تربیت انسان های صلح جو نیازمند محتوی آموزشی صلح طلبانه و مدارا مدار هستیم .نیازمند معلمانی که به گونه ای مطلوب این ارزش انسانی ، الهی را به فرزندان مان بیاموزند. نیازمند فراهم نمودن محیط  پرورش چنین مهارتی هستم .که در حال حاضر چنین نیست.

* آیا به نظر شما می توان ارتباط مستقیمی میان گسترش مدارس چند گانه اعم از شاهد نمونه دولتی تیزهوشان هیات امنایی و...و خالی شدن مدارس دولتی از دانش آموزان مستعد و خشونت در مدارس برقرار کرد؟

هنوز پژوهشی در این زمینه ندیده ام . به نظرحقیر ،متغیر خشونت ناشی از عوامل متعددی است که نقش خانواده بیش از سایر عوامل است .محیط مدارس عادی هم با مدیریت و آموزش وحساسیت نسبت به موضوع می تواند عاری از خشونت باشد.


* نقش و جایگاه مشاوران در مدارس و عملکرد برنامه های پرورشی را در رفع خشونت در مدارس چگونه ارزیابی می کنید؟

مشاوران حرفه ای در مدارس می توانند در شناسایی دانش آموزان مشکل دار کمک شایانی داشته باشند  ، اما رفع خشونت در مدارس لازمه همکاری و آگاهی همه عوامل درگیر در کار تربیت است .

اما یکی از راه کارهای کاهش خشونت در مدارس برنامه های پرورشی "همچون تئاتر ،سرود، گروه های فرهنگی و هنری "است که هم کمک شایانی در بهداشت روانی دارد و هم نوعی آموزش کارگروهی و اجتماعی محسوب می شود.

* آیا تعدیل نیروی انسانی ، که از سوی وزیر مطرح شده ،با توجه به تراکم بالای کلاس های درس و عدم وجود مشاوران متخصص و کافی در مدارس به گسترش خشونت در مدارس منجر نمی شود؟

تعدیل نیروی انسانی باید هدف مند باشد و البته عدم وجود مشاوران زبده درمدارس بر مشکلات می افزاید .تراکم بالای دانش آموز در کلاس ظلم مضاعف هم به معلم و هم به دانش آموز است.برای کنترل چنین کلاس هایی معلم ناچار به استفاده از خشونت کلامی یا خشونت بدنی می شود.این کار چون جنبه غیر قانونی دارد باعث جری شدن دانش آموز به خاطر حقوق از دست رفته اش می شود و جایگاه معلم نیز به خاطر نداشتن هیچ حقوقی متزلزل می شود.این عمل وعکس العمل بازتولید خشونت در کلاس های درس است.

* بحث عدم مردودی در پایه اول دبیرستان و بالا آمدن دانش آموزان بدون صلاحیت کافی T آیا به وجود تنش میان اولیا مدرسه و دانش آموزان منجر نشده است؟

عدم مردودی در پایه اول و بعد درپایه دوم ضمن بروز مشکلات ناشی از انباشت مفاهیم غیر قابل درک برای دانش آموز موجب عدم یادگیری درکلاس های بالاتر و در نتیجه مشکلات انضباطی و مشکلات روانی بسیار می شود.

* حادثه اخیر نشان داد همچنان که در مدارس با پدیده کودک آزاری و تنبیه بدنی دانش آموزان توسط یرخی از اولیای مدرسه رو به رو هستیم معلم آزاری هم وجود دارد.این حادثه باعث شد که این معلم آزاری بحثی رسانه ای شود.نظر شمادر این باره چیست؟

زمانی که درمورد معلم آزاری مطلب می نوشتم  ، هرگز گمان نمی کردم چنین روزی اتفاق بیافتد.این حادثه را می توان اوج معلم آزاری دانست .جایی که دانش آموز به خود اجازه می دهد خون معلمش را در کلاس بریزد .این حادثه در تاریخ آموزش و پرورش ایران نقطه عطفی است  .نوع برخورد جامعه و رسانه ها نیز به این موضوع  جای درنگ و تامل دارد .امروزه علاوه بر کلاس درس،برخی اولیا با الفاظ زشت و البته برخی رسانه ها و بخشی از جامعه با نگاه تحقیرانه به معلم اقدام به معلم آزاری می کنند .معلم آزاری پدیده امروز بسیاری از کلاس های درس است که متاسفانه این پدیده با توجه به عدم حمایت حقوقی از معلمان رو به گسترش است.

* به نظر شما در یک کلاس 40 نفره ،که سطح کلاس ،به دلیل تفکیک دانش آموزان قوی و ضعیف و خالی شدن مدارس دولتی از دانش آموزان مستعد پایین تر از حد متوسط است معلمان چه ابزاری برا ی کنترل و اداره ی مطلوب کلاس در اختیار دارند؟

یکی از قوانین منسوخ شده در تعلیم تربیت دنیا تفکیک دانش آموزان است که متاسفانه در ایران اجرا می شود.دربسیاری از کشور ها دانش آموزان استثنایی نیز در مدارس عادی درس می خوانند(طرح تلفیق). این جدا کردن علاوه بر طبقاتی کردن آموزش و زیر پا گذاشتن عدالت آموزشی به نفع دانش آموزان ایزوله شده ازجامعه واقعی هم نیست. این عمل باعث بروزمشکل در اداره کلاس وآموزش می شود.

* آیا قوانینی در حمایت از معلمان در برابر خشونت های کلامی و بدنی دانش آموزان وجود دارد؟ آیا راهکاری برای برخورد با دانش آموز پیش بینی شده است ؟ آیا ما نیازمند وضع قوانین جدید هستیم؟ آیا قوانین موجود ،مثلا اخراج دانش آموز از مدرسه، ضمانت اجرایی دارد؟

خیر. یا اینکه من ندیده ام. قطعا ما نیازمند تدوین قوانین عادلانه هم برای دانش آموزان و هم برای معلمان و البته اولیاء آنها هستیم.قوانین فعلی بسیار حداقلی است .اخراج دانش آموز از کلاس درس یا مدرسه که عملا تغییر کلاس و مدرسه است.در مقابل توهین ها و ترور های شخصیتی معلم تناسبی ندارد .گاه حرکاتی که در خارج از مدرسه جرم محسوب می شود در کلاس اتفاق می افتد.که این مسئله مهم خصوصا در دوره متوسطه بسیار جدی و هشدار دهنده است.


* با توجه یه جریحه دار شدن احساسات معلمان در این واقعه به نظرتان چه اقدام عاجل و چه اقدام دراز مدتی باید از سوی متولیان تعلیم و تربیت در کشور صورت بگیرد؟

اقدام عاجل  اقدام قانونی است .فراموش نکنیم مبارزه با خشونت لزوما برخورد شدید ، قهری و احساسی نیست.البته برای التیام وجدان عمومی به درد آمده معلمان می بایست اقداماتی می شد که نشد.

اما اقدام دراز مدت ریشه یابی عوامل خشونت درجامعه به طور کلی و به طور خاص در مدارس و کمک گرفتن از متخصصین علوم اجتماعی ،مددکاران و روان شناسان در این حوزه است .آن چه در نهایت باید به سر انجام برسد تدوین  ، تدریس  و اجرای  واقعی حقوق معلم و دانش آموز است.

* نقش تشکل های صنفی در ترویج مدارا و رفع خشومت چه می تواند باشد؟

در مرامنامه سازمان معلمان ایران یکی از رسالت های سازمان توجه وتمرکز بر مفاهیمی همچون صلح ،گفت و گو و مداراست .در تشکل های صنفی دیگر نیز این مفاهیم مورد ستایش است .تشکل های صنفی با تاکید بر حقوق معلمان خصوصا در حوزه حرفه ای و شغلی می توانند نقش آفرینی موثری داشته باشند. تشکل های می توانند موارد و مصادیق نقص حقوق معلم و معلم آزاری را چه در کلاس و چه در جامعه دیدبانی کنند.تشکل های می توانند با ترویج فرهنگ گفتگو بین معلمان، مسئولین و دانش آموزان به کاهش خشونت در مدرسه و جامعه معلمی کمک کنند.به امید تحقق جامعه ای عاری از خشونت.

انتهای پیام /*
 
منتشرشده در آموزش نوین


1. یکی از انتقاداتی که بر جامعه ی ایرانی وارد می شود این است که همواره در مورد مسائل جدی و به ویژه حوادثی تراژیک و تأثربرانگیز که به دیگران مربوط است و می تواند و در حقیقت می بایست افکار عمومی را جریحه دار کند، به جای داشتن موضعی جمعی و اعتراضی که متناسب با اصل حادثه باشد با ساختن جوک های متعدد، برخی ها شاید به زعم خود اعتراض می کنند و برخی دیگر می خندند و به نوعی حادثه را به ابتذال می کشند و وجهه ی اعتراضی را از آن می زدایند. برای بسیاری از کارشناسان، این رفتار – آن چنان که آدورنو گفته است - بیش از آن که مطایبه ای رندانه و ابزاری برای نمایش فاصله ی میان ایدئولوژی و واقعیت باشد، کنشی است از سر ناتوانی آموخته شده در مواجهه با شرایط محیطی و حوادث مختلف که توان اعتراض، نظارت بر و تغییر آنها را ندارد. برای مثال در جریان سقوط هواپیمای آنتونوف 140، یارانه، اختلاس 3هزار میلیاردی، گرانی و ... بلافاصله برای هر کدام لطیفه و جوک هایی ساخته شد که در شبکه های اجتماعی مجازی و در قالب پیامک میان بخش کثیری از مردم رد و بدل می شد و بدین وسیله جنبه ی تراژیک و اعتراضی آن واقعه ی تلخ و ناگوار نادیده گرفته شد.
در روزهای اخیر که در یکی از مدارس بروجرد، معلمی بر اثر ضربات چاقوی دانش آموزی به شهادت رسید، بسیار نگران بودم مبادا در این رابطه نیز هنر و ذوق برخی از مردم گل کند و کشته شدن یک معلم در کلاس خمیرمایه ی ساختن جوک و لطیفه باشد. خوشبختانه این اتفاق نیافتاد، یا ممکن است اتفاق افتاده باشد ولی تا کنون من آن را ندیده باشم. اگر چه قبلاً و تقریباً در بحبوحه ی اعتراض معلمان نسبت به وضعیت خود، جوک هایی در مورد معلمان ساخته شد که مضمون اصلی آنها تعطیلات فراوان معلمان بود اما تعداد جوک ها افزایش چندانی نیافت و به زودی به بوته ی فراموشی سپرده شدند. شاید علت اصلی یا یکی از علل اصلی این شیوه از برخورد جامعه با معلمان به اعتمادی برگردد که نسبت به این قشر از جامعه در میان مردم وجود دارد. بر طبق نتایج تحقیقاتی که در سال¬های 1379 و 1382 در پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان انجام شده است، بالاترین میزان اعتماد عام و تعمیم یافته را معلمین به خود اختصاص داده اند و پس از آن اساتید دانشگاه، پزشکان، ورزشکاران، ارتشی ها از اعتماد بالا در میان مردم برخوردارند (زین آبادی، مرتضی:1378).
2.امیل دورکیم در کتاب تقسیم کار اجتماعی از دو نوع حقوق یاد می کند: حقوق تنبیهی و حقوق ترمیمی. در حقوق تنبیهی بیش از هر چیز بر مجازات و انتقام تأکید می شود و در حقوق ترمیمی کیفر و مجازات اصل نیست بلکه بیش از آن به احیای امور و روابط و نظم بر هم خورده و ترمیم آن مورد توجه و نظر است.
برای تحلیل و اعلام موضع نسبت به حادثه ای که منجر به فوت مرحوم «خشخاشی» شد، می توان یکی از آن دو حقوق مذکور را به عنوان نقطه ی عزیمت قرار داد. بر اساس حقوق تنبیهی باید در این اندیشه بود که آن دانش آموز خاطی، دستگیر و به مجازات برسد و بدین گونه این داستان به سرانجام و پایان برسد. اما اگر حقوق ترمیمی مبنای تحلیل و برخورد با حادثه باشد، آن گاه قضیه پیچیده تر و به گونه ای دیگر مطرح می  شود. در اینجا دیگر صرفاً مجازات پیگیری نمی شود بلکه علل و عواملی که حادثه را به وجود آورده اند و روابط و نظم پیشین را بر هم زده اند شناسایی و در صدد ترمیم و تعمیر آن بر می آیند.
تردیدی نیست این حادثه ی غم انگیز علل و عوامل اجتماعی فراوانی دارد که با مجازات و انتقام آن علل و عوامل از بین نمی روند و احتمالاً همچنان به کار و تأثیرات خود ادامه دهند. یکی از دلایل عمده ی اعتراض معلمان در سال های گذشته نگرانی به ظهور و بروز چنین وضعیتی در مدارس بود و عدم پاسخگویی درخور و مناسب به مطالبات ایشان، شاید در به وجود آمدن خشونت در کلاس و مدرسه بی تأثیر نبوده است. بی توجهی به صدای رسای معلمان در آن روزها و تداوم و افزایش مشکلات شان، از یک سو منجر به تنزل شأن و منزلت اجتماعی معلمان شد و از سوی دیگر کاهش انگیزه ی آنها را در کلاس و مدرسه به دنبال داشت، که هر دو می توانند - به طور ناخواسته - چنین حوادث خشونت آمیزی به دنبال داشته باشند.
در یک سطح کلی تر، گسترش خشونت که بیشتر جوانب زندگی اجتماعی ما را در بر گرفته است را می توان به عنوان یکی از علل وقوع قتل معلم در کلاس درس دانست. رواج خشونت در جامعه، در مدرسه نیز رسوخ می کند. وقتی که برای کنترل خشونت در خانواده، در رسانه های جمعی و در زندگی رزومره تدبیری اندیشیده نمی شود، دیری نمی پاید که این پدیده ی اجتماعی دامن مدرسه و کلاس را نیز به عنوان بخشی از جامعه می گیرد و حوادثی این چنینی از پیامدهای آن خواهد بود.
علاوه بر این، وضعیت مطالب درسی، ساختار فیزیکی کلاس، خرده فرهنگ جوانان و نوجوانان، آینده ی مبهم و نامعلوم تحصیلی دانش آموزان و بی علاقه بودن و بی تفاوتی نسبت به کلاس و درس یا اضطراب بیش از حد آنها برای کسب موفقیت، همگی فضای مدرسه و روابط معلم – دانش-آموز، معلم – مدرسه، والدین – مدرسه و والدین – دانش¬آموزان را به شدت تنش آلود و در بسیاری از موارد مملو از خشونت کرده است و بسیاری از والدین / دانش آموزان را در بلاتکلیفی میان ادامه ی تحصیل یا ترک آن و تردید جدی در کارکردهای مثبتی که مدرسه می تواند داشته باشد قرار داده است.
اگر قرار است فکری برای کاهش خشونت در مدرسه شود و جامعه بار دیگر شاهد چنین خشونت هایی نباشد از راه انتقام و مجازات آن دانش آموز خاطی راه به جایی نخواهیم برد بلکه باید کاستی ها را در سطوح مختلف دید و نسبت به ترمیم آنها اقدام کرد در غیر این صورت تکرار حوادثی از این دست دور از ذهن نخواهد بود.     
-    زین آبادی، مرتضی (1378) بررسي وضعيت اعتماد در جامعه ايران و راه هاي بازسازي آن، پژوهش نامه، شماره 16، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام.

ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

منتشرشده در یادداشت
یکشنبه, 22 آذر 1393 12:26

همسرآزاری

از نظر جامعه شناسی،خانواده یک واحد اجتماعی است که هرکدام از اعضای آن وظایف و تکالیف خاصی دارند. وقتی که نیازهای فیزیولوژیک، نیاز به امنیت (روانی،اقتصادی و اجتماعی) و خودشکوفایی در فرآیند تشکیل خانواده یعنی ازدواج به نحو طبیعی و مطلوب برآورده نگردد، روابط بین زن و شوهر دچار تغییر و دست خوش می شود و به سمت نارضایتی می رود که حاصل آن كاهش كيفيت زندگي؛ بروز خشونت و ظهور تعارضات است که به  " همسرآزاری " معروف است و شایع ترین آسیب اجتماعی محسوب می شود.
همسرآزاری در محیط خانواده از طرف زن یا مرد صورت می گیرد که به دو شکل فیزیکی (خشن) یا روانی (نرم) است .همسر آزاری خشن به صورت کتک زدن و ضرب و شتم انجام می گیرد ولی همسرآزاری نرم یا روانی که امروزه شایع ترین نوع  همسرآزاری است به اشکال  زیر اعمال می گردد:
ندادن خرجی و نفقه زن،سوء استفاده اقتصادی از همسر، ممنوعیت ملاقات با خانواده و اطرافیان همسر،حبس کردن درخانه ،تحمیل عقاید و دیدگاه  خود بر همسر، فحش و دشنام، عیب جویی و بهانه گیری ،تحقیر خانواده همسر، عدم ارضای جنسی، ناآگاه نگهداشتن همسر، تحقیر وضعیت ظاهری، بزرگ کردن اشتباهات و کوچک شمردن موفقیت ها، قطع ارتباط همسر با جامعه،بی اعتمادی نسبت به همسر، ایجاد حس بی اعتمادی در فرزندان نسبت به خانواده همسر.
علل همسرآزاری
همسرآزاری بیشتر به خاطر جبران احساس حقارت است .وقتی که زن یا مرد در جمع دوستان یا محیط های اجتماعی با شکست و ناکامی مواجه شود یا مورد اهانت و تحقیر قرار گیرد واکنش او تنش های روانی و همسرآزاری یا ناسازگاری اجتماعی خواهدبود. فرهنگ غلط زن سالاری یا مردسالاری در برخی خانواده های سنتی نیز از عوامل مهم همسرآزاری است. اعتیاد، مشکلات اقتصادی ،قوانین ناکارآمد مدنی؛ ناتواني جنسي،ناهنجاری های شخصیتی و عدم آشنایی خانواده ها با اصول مهارت های زندگی از جمله عوامل دیگر همسرآزاری هستند. در ایران بررسی آمار مراجعین به کلانتری ها و دادگاه ها نشان می دهد که بیشتر زنان مورد همسرآزاری قرارمی گیرند.
پنهان نگهداشتن مشکلات هر چند کوچک زندگی  با همسر باعث تجمیع این مشکلات شده و منجر به همسرآزاری می شود.
عوارض و عواقب همسرآزاری
عوارض جسمی به صورت جراحات بدنی، کبودی و شکستگی استخوان ظاهر می شود. عوارض روانی نظیر کاهش اعتماد به نفس ،افسردگی، احساسات منفی ،کاهش میل جنسی و ترس از جنس مخالف بروز می کند.
ازدیگر عواقب همسر آزاری می توان به فرار از خانه، تعلل در تربیت فرزندان، طلاق عاطفی و کاهش اميد به زندگی اشاره کرد.
درمان همسر آزاری
1-اولین قدم بیرون آوردن زن یا مرد از محیطی که مورد همسرآزاری قرارگرفته است.
2-کاهش وابستگی اقتصادی به همسر حتی در شرایط عادی.استقلال اقتصادی زن در خانواده به کاهش آسیب های اجتماعی کمک می کند.
3-مشاوره زناشویی و مدیریت خانواده با متخصصان.
4-راه اندازی مراکز مداخله دربحران های خانوادگی توسط پلیس ،بخش خصوصی و سازمان بهزیستی.
5-اصلاح قانون مدنی ،به طوری که مردان حق اخراج زنان را ازمنزل نداشته و مردان موظف به بیمه کردن زنان خانه دار باشند.
6-آموزش مهارت های زندگی به خانواده ها به ویژه درمناطق محروم و روستاها؛ آموزش مسائل جنسي.
7-ارائه خدمات حمایتی برای زنان قربانی خشونت مثل حمایت های بیمه ای و مالی توسط نهادهای دولتی .
8-درمان دارویی و روانی معتادان و خانواده های آنان.
9-ریشه کنی فقر اقتصادی و بیکاری.
10- تقویت نهادهای مدنی فعال در زمینه مسایل خانوادگی.
11-تشکیل حلقه های افزایش کیفیت زندگی درخانواده ها توسط نخبگان و جوانان خانواده،به منظور بحث و بهبود نگرش اعضای سنتی باتوجه به پیشرفت های جدید علمی درحوزه های فرهنگی و اجتماعی.
 
 
منتشرشده در یادداشت

* حقیر و همکارانم  در منطقه 2 تهران از سالیان بسیار دور علی رغم تنگ نظری ها ، ممانعت ها و فشارهای گوناگون تلاش کردیم به همگان بگوییم که در برخی از مدارس منطقه مشکلات و مسائل مالی و اداری وجود دارد و متاسفانه عملکرد  برخی از مدیران  معدود مدارس در نبود نظارت کافی و وافی از سوی مراجع قانونی و نهادهای مربوطه موجب گردیده است تا اعتماد معلمان و اولیاء دانش آموزان نسبت به نهاد مقدس تعلیم و تربیت و مدرسه و عملکرد آن احتمالا مخدوش شود و در افکار عمومی  همه را به یک چشم ببینند !


بی نام تو نامه کی کنم باز

شکر ایزد که به اقبال کله گوشه گل /  نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد

مقام معظم رهبری در مرقومه ای که برای همایش راه های جلوگیری از فساد و مبارزه با آن  ارسال فرمودند بیان نمودند  که تا هر کجا  که باشد و از هر که سر زده باشد پی گیری کنید و حتما اینجانب حمایت خواهم نمود. روسای محترم سه قوه خصوصا ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران  تاکید داشتند که فساد باعث گردیده که چهره مقدس نظام جمهوری اسلامی  که اساسا برای از بین بردن اقسام واشکال فساد تاسیس گردیده است  زشت و مخدوش گردد تا جایی که امروز تلاش برای از بین بردن فساد  همانند تلاش برای به دست آوردن استقلال و مبارزه با استعمار با اهمیت نشان داده شده است.

حقیر و همکارانم  در منطقه 2 تهران از سالیان بسیار دور علی رغم تنگ نظری ها ، ممانعت ها و فشارهای گوناگون تلاش کردیم به همگان بگوییم که در برخی از مدارس منطقه مشکلات و مسائل مالی و اداری وجود دارد و متاسفانه عملکرد  برخی از مدیران  معدود مدارس در نبود نظارت کافی و وافی از سوی مراجع قانونی و نهادهای مربوطه موجب گردیده است تا اعتماد معلمان و اولیاء دانش آموزان نسبت به نهاد مقدس تعلیم و تربیت و مدرسه احتمالا مخدوش شود و در افکار عمومی  همه را به یک چشم ببینند !

به طور اختصار ، به برخی از این سوء استفاده ها و مشکلات اشاره می گردد :

1-دریافت دو الی سه برابری شهریه مصوب آموزش و پرورش بابت کلاس های فوق برنامه وکنکور .معروض می دارم طبق مصوبه شماره 147 مورخ 29/2/93 شورای آموزش و پرورش شهریه دریافتی بابت کلاس های فوق برنامه و پشتیبانی در  طول سال در مدارس عادی متوسطه دور اول 245000تومان در متوسطه دور دوم 315000تومان و بابت کلاس های کنکور وفوق برنامه سال چهارم  در طول سال تحصیلی مبلغ 870000تومان می باشد که در بعضی مدارس علی الخصوص در کنکور دو االی سه برابر دریافت گردیده است . همچنین طبق همین مصوبه 147 مورخ 29/2/93 در مدارس نمونه دولتی متوسطه دور اول بابت فوق برنامه در طول سال مبلغ 560000تومان و در متوسطه دور دوم بابت فوق برنامه در طول سال مبلغ 795000تومان و درپایه چهارم بابت کلاس کنکور و فوق برنامه در طول سال تحصیلی مبلغ 1530000تومان باید دریافت گردد در صورتی که در برخی از مدارس دوره  دوم متوسطه منطقه 2 بابت فوق برنامه 1200000الی 1500000تومان و بابت کلاس کنکور درطول سال تحصیلی 3000000الی 3500000تومان اعلام و دریافت می گردد . تازه کلاس های  تابستانی خود داستانی دیگر دارند ...

2-عدم اختصاص ساعات واقعی فوق برنامه و کنکور بابت هزینه های دریافتی و ارائه بعضی از این ساعات در دل ساعات مصوب درسی در دل برنامه که از ساعت 7:30الی 12:30 بر گزار می گردد در صورتی که باید بعد از این ساعات کلاس های فوق برنامه برگزار گردد .

3-استفاده از دبیران بازنشسته ونیروهای رسمی و حتی نیروهای آزاد علی رغم اینکه نیروهای توانمند موظف منطقه هنوز برای ساعات موظف ساماندهی نگردیده اند .

4-مبالغه درتوانمندی و مدارک تحصیلی و بیان مدرک تحصیلی غیر واقعی برای دبیرانی که در کلاس چهارم و کنکور مشغول به کار هستند برای فریب افکار  اولیاء  جهت اخذ و توجیه مبالغ خارج از عرف و مصوبات آموزش وپرورش ؛ به عنوان مثال ؛ دبیری که فوق دیپلم برق است لیسانس یا فوق لیسانس و دبیری که فوق لیسانس می باشد دکتری معرفی می گردد .

5- در برخی از مدارس، بعضا عدم واریز مبالغ دریافتی خارج از عرف به حساب مدرسه و عدم ارائه رسید به اولیا بابت مبالغ پرداختی جهت غیر قابل حسابرسی نمودن این مبالغ.

راه کارهایی که به نظر این حقیر برای خاتمه دادن به وضعیت موجود می رسد را در ذیل به عرض می رسانم :

1-از طریق پوستر ها و آگهی ها به اولیاء دانش آموزان اطلاع رسانی و تاکید شود که مبالغ پرداختی بابت عناوین مختلف ( کمک مردمی ، کلاس های فوق برنامه ، کلاس های کنکور و کلاس های تقویتی به یکی از صورت های زیر انجام گیرد . )

*مراجعه به بانک و واریز به حساب مدرسه و عودت قبض رسید پرداخت ( نسخه مشتری ) به معاون مربوطه و دریافت رسید از معاون مربوطه

*در صورت پرداخت مبلغ به صورت چندین چک مدت دار در متن چک حتما قید گردد به حساب شماره ...( حساب مدرسه ) واریز گردد و از معاون مربوطه رسید دریافت شود .

*استفاده از دستگاه کارت خوان و دریافت رسید و همچنین اخذ رسید از معاون مربوطه

2-هنگام ثبت نام فرم هایی که از قبل تهیه و تنظیم گردیده و در آن میزان و چگونگی پرداخت مبلغ بابت موارد مختلف درج شده به اولیاء ارائه شود و پس از تکمیل و توسط معاون مربوطه جمع آوری شده و در پرونده دانش آموزان بایگانی گردد .

3-آگاه نمودن مدیر و معاونین مدرسه از نحوه عملکرد و جواب گویی آن ها در قبال مسائل مالی  مدرسه طبق مصوبات و بخشنامه ها و تفهیم آنان مبنی بر این که دریافت پول تحت هر عنوان به صورت نقدی و چک حامل خلاف بوده و در صورت مشخص شدن تخلف مدیر و معاونین خاطی و نماینده دبیران و رئیس انجمن اولیاء مورد بازخواست قرار خواهند گرفت ( در ضمن مدارس نباید دو حساب داشته باشند . )

4-ملزم نمودن و متعهد نمودن نماینده دبیران و رئیس انجمن اولیاء به عنوان شورای مالی مدرسه در نظارت واقعی در منابع مالی و هزینه ها طبق مستندات و دقت در چگونگی هزینه کرد منابع مالی علی الخصوص در زمینه تنخواه ، هزینه های عمرانی و پرداختی ها بابت حق التدریس ، کلاس کنکور و تقویتی طبق فاکتورهای واقعی و لیست های پرداخت ماهیانه .

5-برخورد واقعی با مدیران متخلف به صورت اخطار کتبی ، درج توبیخ در پرونده و در نهایت معزول نمودن مدیر و باز پس گیری مبالغی که احتمالا به صورت رشوه و رانت توسط مدیر و معاونین دریافت گردیده است .

تاکید دارم این امر برای عبرت پذیری و پیش گیری از تکرار تخلف مدیران بسیار ضروری است .

6-نظارت دوره ای بر مسائل مدرسه و چگونگی عملکرد به تعهدات و قول های داده شده به دانش آموزان و دبیران در زمان های مشخص که از قبل تعیین شده توسط بازرسین منطقه و بازرسین استان و بازرسی های میدانی و نامحسوس توسط بازرسین مجرب و کارآزموده علی الخصوص از مدرسه ای که از آن ها شکایاتی صورت گرفته است .

7-برگزاری جلسات دوره ای با حضور مدیر منطقه ، بازرسی و حراست و مسئول انجمن اولیاء منطقه و نمایندگان دبیران مدارس و چند تن از دبیران مقاطع مختلف به همراه معاونت و مسئول مقطع و استماع مشکلات فرهنگیان

8-استفاده از دبیران مجرب و رسمی موظف در بحث کلاس های کنکور و تقویتی طبق مصوبات وزارت آموزش و پرورش برای رفع بی انگیزگی و خارج شدن این گونه کلاس ها از دست باندها و افراد خاص منفعت طلب

9-احیاء و اجرا نمودن فرم یک آموز در مقاطع مختلف علی الخصوص در مقطع متوسطه دوره دوم در بحث سامان دهی دبیران در مدارس

10--ارائه بیلان  وگزارش مالی سالیانه مدرسه توسط مدیر در جلسه انجمن و اولیا وشورای دبیران در آخر سال تصیلی ویا اوایل سال تحصیلی جدید .

در پایان ، امیدوارم مدیر محترم اداره آموزش و پرورش  منطقه 2 و سایر مسئولان مربوطه هر چه سریع تر در رفع معضلات  مطروحه بذل توجه نموده واقدامات لازم را جاری بفرمایند و با توجه به فرامین مقام معظم رهبری و سخنان  ریاست  جمهوری محبوب ومردمی در مبارزه با فساد اقتصادی واداری همه دست در دست در این راستا گام برداریم    

و من الله توفیق

امضا محفوظ

( نام مدارس متخلف از قانون در سخن معلم موجود است و در صورت درخواست مراجع قانونی ارائه خواهد شد . )

 

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور