گروه اخبار / به مناسبت روز« روابط عمومی و ارتباطات » ، گزیده ای از سخنان جناب آقای علیرضا جدایی ، مدیر کل روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش که در نشریه نگاه منعکس گردیده است به استحضار دوستان و مخاطبان سخن معلم می رسد .
گروه سخن معلم ( این روز ) 27 اردیبهشت ماه را به همه کارکنان و پرسنل زحمتکش و دلسوز روابط عمومی آموزش و پرورش سراسر کشور تبریک می گوید
هرچه طوفان مخرب و ویرانگر است ولی در عوض نسیم سازنده و فرح بخش است . نسیم بهاری علاوه بر آنکه موجب خنکی و لطافت هوا می شود وظیفه ارزشمند گرده افشانی و باروری گیاهان را هم بر عهده دارند و وجود بسیاری از گلها و شکوفه ها و میوه ها ،نتیجه ی وزش همان نسیم های ملایم بهاری هستند و به طور کلی این طبیعت نسیم و طوفان است که با هم تفاوت زمین تا آسمان دارند.
انسان های حکیم و خردمندی مانند معلمان اغلب از دل اتفاق های ساده و رویدادهای اطراف شان پیام ها و نکته های مثبت را درک و دریافت می کنند همچنان که جناب آقای دکتر روحانی ریاست محترم جمهور دولت تدبیر و امید ار دل این اعتراضات صرفا صنفی معلمان سرزمینش با تیزبینی و درایت خودش ندای مظلومیت معلمان را شنید و فهمید که اعتراض در برابر این همه تبعیض و بی عدالتی در طول سالیان سال حق آنان است و به همین مناسبت سریعا دستور تشکیل کار گروهی جهت رسیدگی به مطالبات بر حق معلمان صادر کرد ، هر چند تا کنون اقدام عملی مناسب در برقراری عدالت در پرداخت ها در مقایسه با سایر کارکنان صورت نگرفته است ولی این دستاورد در نوع خودش کم نظیر بوده است .
انسان های سطحی نگر و بدبین و منفی نگر هر اتفاقی را تنها یک فاجعه و بلا و مصیبت و خطرناک می دانند و آن را بهانه ای برای سرکوب و تهدید قلمداد می کنند . حرف بنده با آقایانی است که به هرشکل ممکن می خواهند معلمان دلسوز و زحمتکش و ستمدیده را تخریب کنند ؛ ما معلمان هیچ گاه به پست و مقام و سیاسی کاری ارزشی قائل نشده ایم ، زیرا رسالت خطیر معلمی برایمان ایجاب می کرد فردا را اندیشه کنیم و بذر مهر بپاشیم تا درخت های سرسبز و با ریشه ، جای مردان افراطی و تندرو از هر جناحی که باشد در سیاست بروید و از سرسبزی آنها خلقی لذت ببرند و از میوه هایش تناول کنند و از سایه هایش مردم خستگی به در سازند و از افتادگی شاخه هایش درس بیاموزند.
برادران بزرگوار که هر کدام تان به شیوه های مختلف معلمان فرزندان سرزمین تان را می کوبید و یکی ما را از مجازات رضا خان قلدر می ترساند و دیگری تجمع سکوت ما را به نفع دشمن می پندارد و آن یکی دربرنامه رسانه ملی ما را به تمسخر می گیرد و آن دیگری اعتراض به نابرابری را به خاطر شکم به جامعه معرفی می کند و کسی هم در این آشفته بازار پیدا می شود و قشر فهیم و فرهیخته کشور را خواب آلود معرفی می کند و ...
این همه اهانت به ما معلمان در جامعه روا داشته می شود و دل های مهربان معلمان از این همه ستم و ظلم و تبعیض پر از خون شده است ، اما ما معلمان بزرگوارتر از آنیم که شماها فکر می کنید ؛ عیبی ندارد و ما با این رفتارهای توهین آمیز شما نمی رنجیم ، چون ما عین نسیم بهاری مهربان و سفیران داناییم و و سپید مویی ما نقطه کمال ماست .
هر چند متاسفانه روزگار در سی و چهل سال گذشته با ما معلمان به مهربانی رفتار نکرده ، اما ما همچنان مهربانیم و این مهربانی را به اختیار خود انتخاب کرده ایم و کسی آن را به ما تحمیل نکرده است ؛ پس کار هر کسی نیست که ابهت و عظمت و نگرش معلمان را بفهمد.
اگر شما بزرگواران اندکی تحلیل می کردید به آسانی متوجه می شدید که سال هاست نظام تعلیم و تربیت و باغ فرهنگ کشور را خشکسالی و افت فرا گرفته و این افت های پیاپی محصولات تعلیم و تربیت را به حداقل ارزش ها رسانده و معیوب به جامعه تحویل می دهند و باغبانان این باغ را که با حسرت و اندوه به باغ تعلیم و تربیت می نگرند رنجور و شرمنده نموده است ،چون ما معلمان مثل شما نیستیم که فقط به فکر رفاه و آسایش خود و اقوام خود و جناح خود باشیم ؛به خاطر این شرمنده می شویم چون دوست داریم بچه هایی مثل دوران انقلاب و دوران دفاع مقدس تحویل جامعه بدهیم ؛ پس آقایان محترم ما فقط در این اعتراضات دنبال معیشت و رفاه خود نبوده ایم هر چند حق مان است ولی در خلال مطالبات و خواسته هایمان اگر اندکی تامل و تفکر می کردید متوجه می شدید که معلمان جامعه به دنبال خشکاندن ریشه این آفت ها هستند ، همه این ها در سکوت مان در اعتراضات نهفته بود ، حداقل از سکوت مان چیزی نفهمیدید ...
لااقل شعارهایی که روی پلاکاردها نوشته بودیم می خواندید تا قضاوت عجولانه نمی کردید !
به نظر من ، اهانت و توهین ابزار آدم های کم تحمل و بی منطق و ناتوان و کم ظرفیت است .برای روشن شدن اذهان برادران بزرگوار منتقد به نمونه خواسته هایمان از مسولین را در اعتراضات اخیر اشاره می کنم.
اهم خواسته ها:
1-آموزش رایگان برای تمام کودکان
2-اصلاح بودجه آموزشی
3- استاندارد کردن و مجهز کردن مدارس به فن آوری نوین آموزشی
4- ارتقای معیشت و منزلت معلمان
5- اجرای درست و کامل قانون مدیریت خدمات کشوری
6- اجرای کامل قوانین بالا دستی
7- ازبین بردن تبعیض در جامعه
9- جلوگیری از رانت خواری ها
8-جلوگیری از درازدستی و چپاول بیت المال
9-تلاش در توسعه و اعتلای فرهنگ کشور
10-سرمایه گذاری در آموزش و پرورش و ده ها خواسته دیگر.
لازم به ذکر است تمامی این خواسته های معلمان را نیز رهبر فرزانه و حکیم از مسولین امر خواستار شدند که این در خواست رهبر معظم و عالیقدر نشان از فهم و درایت و آینده نگری و دلسوزی ایشان را می رساند ؛ باشد که همه از سخنان مدبرانه رهبرمان درس خوبی بگیریم و در راه توسعه و اعتلای فرهنگ کشورمان همت بگماریم.
در خاتمه ، چند سوال از آقایان دارم که امیدوارم صادقانه به دور از هر گونه تعصب پاسخ دهند:
1-چرا این آقایان که بیشتر دوست و همراه دولت نهم و دهم بودند در برابر این همه اشتباهات و اجرا نکردن بعضی قوانین سکوت اختیار کردند؟
2- در آن زمان که درآمد دولت از بابت فروش نفت بیشتر از یک صد دلار به نحو چشمگیری افزایش یافت ، چرا دولت وقت را ملزم به سرمایه گذاری در آموزش و پرورش نکردند ؟
و هزاران سوال دیگر ...
در پایان عرایضم می خواهم بگویم بحث بر سر ساکت ماندن و یا ناحق بودن انتقادات نیست بلکه بحث بر سر توازن است بین واقعیت و حق ،بین نتیجه و تکلیف ،بین فشار و تحمل ؛ ما جامعه معلمان به خوبی می دانیم بدون نقد منصفانه هرگز به معایب و ضعف های خود پی نخواهیم برد و در پی اصلاح نخواهیم رفت ؛ پس خودمان مشتاق نقد هستیم ولی نقد کار معلم به خاطر ظرافت و پیچیدگی و تخصصی اش کار هرکسی نیست و همچنین دوست داریم اهل فن و متخصصان امر با استفاده از ادبیات درست و مناسب انتقاد کنند و ضمنا تنها نقد کردن مهم نیست ، منتقد باید در خلال نقدش راه حل مناسب برای برون رفت از مشکل را ارایه نماید.
به امید روزی که همه جامعه با یک عزم ملی و دولت مردان و نمایندگان با نگاه ویژه و اقدامات عملی و با پرهیز از شعارهای رمانتیک گام های موثری برای از بین بردن چالش ها و مسایل آموزش و پرورش بردارند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
پرداخت بي حساب و كتاب پول در برخي مدارس و افزايش بي ضابطه شهريهها، آنقدر صداي اعتراض شهروندان را بلند كرده كه مسئولان وزارت آموزش و پرورش ناچار به نصب دستگاه كارتخوان براي ساماندهي دريافت پول در مدارس شده اند.
معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در اين باره از ممنوعیت اخذ هرگونه وجه نقد و نصب دستگاههای کارتخوان در مدارس از هفته آینده خبر داده و گفته «زیرساختهای این برنامه آماده شده است و براین اساس هر مدرسه یک حساب دولتی و یک حساب غیردولتی دارد که میشود برای این حساب غیردولتی ساز و کارهایی پیشبینی کرد و جذب مشارکتهای مردمی را سامان داد.
محمد بطحایی اظهارداشته «سامانهای آماده شده که از هفته آینده حساب 105 هزار مدرسه به صورت آنلاین و متمرکز کنترل میشود، براین اساس کلیه درآمدهای مدرسه فقط وارد این حساب خواهد شد و برای آنکه جلوی فساد را در برخی مدارس بگیریم، اخذ هرگونه وجه نقدی و کار گذاشتن دستگاه کارتخوان در مدارس را ممنوع خواهیم کرد. تلاش خواهیم کرد انجمن به عنوان یک نهاد مستقل یک حساب مشخص داشته باشد.
وی با بیان اینکه سهم اعتباری ما از بودجه عمومی دولت رو به کاهش بوده است، اما هزینههای پرسنلی ما به شدت افزایش یافته، گفت: در سال 55، 30 درصد از بودجه عمومی دولت به آموزش و پرورش اختصاص داشت. 12 سال گذشته 16 درصد از اعتبارات عمومی دولت مختص به آموزش و پرورش بود اما این رقم مرتبا کاهش یافت تا جایی که در سال 92 به کمتر از 9 درصد رسید و در سال 93 و 94 در دولت یازدهم این سهم مقداری افزایش و به بالای 10 درصد رسیده است اما میتوان گفت سهم ما از بودجه عمومی دولت طی سالهای اخیر مرتبا رو به کاهش بوده است.
همه اینها در حالی است که طی 6 سال گذشته سهم پرسنلی ما از بودجه آموزش و پرورش از 95 به 99 درصد رسیده است. در واقع میتوان قدر مطلق نیروی انسانی از سال 88 تا 92، 116 هزار نفر افزایش یافته اما کیفیت پایین آمده است.
روزنامه قانون

باز هم كاسه و كوزه سر بازنشستگان فرهنگي شكست و اين قشر مظلوم از قافله افزايش حق و حقوق خويش عقبماندند و مورد عنايت و التفات واضعان و مجريان قانون و قسمتكنندگان بيتالمال قرار نگرفتند. حكم سال 94 را دريافت و رؤيت كردم با خود انديشيدم عجب زحمت كشيدهاند و ما بازنشستگان فرهنگي را شرمساركردهاند و با توجه به تورم در جامعه و افزايش حق بيمههاي مختلف و بالا رفتن انواع تعرفههاي درماني، اقتصادي، خوراكي و غيرخوراكي، باز هم تبعيض را در مورد اين قشر روا داشتهاند. گويا بعضي گوش شنوا ندارند و چشم بينا ندارند. واقعبين نيستند كه اين همه معضلات در كمين اين طبقه از مردم جامعه است و به آساني از كنارش عبور ميكنند.
مگر فرهنگيان چه چوب تري فروختهاند كه بايد اين همه مورد اجحاف قرار گيرند ؟!
آيا رواست پدر و مادري كه بهترين زمان عمرشان را در راه تعليم و تربيت و رشد اولاد خويش سپري كردهاند در ايام كهولت سن اين پدر و مادر از چشم معيوب و از روحيه افتاده و ... به ديده طرد نگريسته شوند و به باد فراموشي سپرده شوند و وقعي بر ايشان ننهند؟
اين قشر ستمديده كه در طول خدمات با قداست شان، فقط و فقط به حقوق ناچيز مصوبه واضعان كم لطف قانع شدهاند و مناعت طبع شان را حفظ كردهاند و لب از لب وا نكردهاند و در مسير اعتراض گام نگذاشتهاند جايز است در اين گير و دار زندگي آهي نداشته باشند با ناله سودا كنند؟
آيا اين كار متوليان امر با فرهنگ يك فرهنگي ايراني سازگاري و مؤانست و مطابقت دارد؟
ما به افزايش يكصد و يا يكصد و پنجاه هزار توماني (14درصد) خدا را شكر ميكنيم! مثل معروفي است كه ميگويد: «سيرها خبري از حال و روز گرسنهها ندارند» كسي يا كساني كه خودشان و اهل و عيال شان در حالت سيري و اشباع به سر ميبرند چه خبري از بدبختيهايي خواهند داشت كه به خاطر تقيد به آبرو و نجابت و شرافت و آدميت، روزگار و دخل و خرج يك مجموعه خانوادگي را با چه فلاكتي سر ميكنند؟
البته اين قشر فرهنگي از بدو ورود به خدمت مقدس شان از جميع مزاياي جنبي و پاداشهاي مناسبتي، پاداشهاي خانوادگي و غيره بيبهره بوده و هستند چرا كه در مناسبتهايي مثل روز زن، مادر و غيره از پاداشهاي ميليوني به پارهاي از كارمندان ادارات ديگر محرومند.
سؤال اينجاست آيا بخشندگان اين پاداشها از جيب و كيسه مبارك خودشان ميبخشند يا از بيتالمال؟ اين تفاوت بخششها و پاداشها از نظر شرعي چه وجهي و حكمي دارد؟جماعت فرهنگيان بازنشسته نه گدا هستند و نه طماع، بلكه فقط حقشان را ميخواهند و همواره سؤال ميكنند كه اين همه تبعيض، شكاف حقوقي و بيعدالتيها در دريافت انواع مزايا ميان كارمندان آموزش و پرورش با ساير سازمانها چه معنايي دارد؟
در ايران به «سؤالهايي از اين دست» چه كسي پاسخگو است؟
بالمآل ما هم به جهان آخرت اعتقاد داريم و بايد عاملان اين تفاوتها و اين همه «حقوقالناس» در پيشگاه عدل الهي جواب پس بدهند.
روزنامه اطلاعات
گروه اخبار /
حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان «قانون تفسیر قانون الحاق دو تبصره به ماده 17 قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش» را برای اجرا به وزارت آموزش و پرورش و سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور ابلاغ کرد.
متن قانون بدین شرح است:
قانون تفسیر قانون الحاق دو تبصره به ماده (17) قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش
موضوع استفساریه:
آیا دانشجویان ورودی آزمون کاردانی به کارشناسی سال 1388 دانشکدههای تربیت دبیر مشمول قانون الحاق دو تبصره به ماده (17) قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمین حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش مصوب 19/7/1391 میباشند؟
پاسخ:
بلی، دانشجویان ورودی آزمون کاردانی به کارشناسی سال 1388 دانشکدههای تربیت دبیر مشمول قانون الحاق دو تبصره به ماده (17) قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمین حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش مصوب 19/7/1391 میباشند.
تفسیر فوق در جلسه علنی روز چهارشنبه مورخ دوم اردیبهشت ماه یکهزار و سیصد و نود و چهار مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید.
گروه اخبار / جمعی از فرهنگیان سمنان در نامه ای که برای گروه سخن معلم ارسال کرده اند توجه رهبر معظم انقلاب را به مطالبات خود خواستار گردیدند