گروه گزارش/ انتشار مناظره آقایان قدیری ابیانه و زیبا کلام در مورد مطالبات معلمان و شیوه های پیگیری آن که در سایت سخن معلم درج گردید ، واکنش های فراوانی را در میان فرهنگیان برانگیخته است .
سخن معلم در راستای ترویج دکترین خود که همانا " تفکر انتقادی و فرهنگ گفت و گو " است نظرات و مطالب مختلف را در این زمینه منتشر می کند .
سخن معلم حق ارائه نظر و آزادی بیان را برای همگان به رسمیت می شناسد و از همه اقشار جامعه به ویژه " نخبگان " برای ورود به مسائل آموزش و پرورش دعوت به عمل می آورد
گروه اخبار / سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی از تدوین طرحی در این کمیسیون برای واگذاری انتصاب مدیران کل آموزش و پرورش استان ها به شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر داد
گروه اخبار /
«چرا اينقدر ساعتهاي كاري كم است؟»، «هر 6 ماه يك بار شهريه را زياد ميكنند»، «بچه را چرا به زور ميخوابانند»، «مربيها اصلا طرز رفتار با بچه را نميدانند». كافي است سري به مهدكودكهاي سطح شهر بزنيد و بگوييد براي تهيه گزارش آمدهايد تا سفره دل مادران باز شود و هر چه گلايه از مهدكودك بچهشان در دل نگهداشتهاند، روي داريه بريزند. به زعم مادران، هيچ مهدكودكي كارش را به خوبي انجام نميدهد و در ازاي پولي كه ميگيرند، خدمات مناسبي ارائه نميكنند. داستان شكايت از مهدهاي كودك داستان جديدي نيست. بارزترين آن خبر كودك آزاري در مهدكودكي در اردبيل است كه در تيرماه سال گذشته جنجال بسيار زيادي به پا كرد. مربي مهد، كودكي را با كتك وادار به غذا خوردن ميكرد و او را از موهايش بلند ميكرد. جالب اينكه اين مهد جزو مهدهاي سهستاره اردبيل بوده! ستارههايي كه براي كيفيت و رضايت مندي بيشتر به اين مهد داده بودند. اما يك روز بعد از اين ماجرا اين مهد پلمب شد. با گشتي در شهر و سر زدن به مهدهاي مختلف ميفهميد كه اوضاع در اكثر مهدها چندان گل و بلبل نيست. شايد اتفاقي به بزرگي اتفاق مهد كودك اردبيل رخ ندهد اما در اطرافمان هستند كودكاني كه با برخوردهاي بد مربيان مهدكودك، عطاي رفتن به مهد را براي هميشه به لقايش بخشيدهاند. ما هم تصميم گرفتيم سري به شهر بزنيم تا ببينيم در مهدهاي كودك چه ميگذرد.
دخمههايي به اسم مهدكودك
مركز شهر، خيابان طالقاني، نرسيده به پل حافظ. ته كوچه ديواري گل گلي به چشم ميخورد. عين دخمه ميماند. بالايش تابلوي بزرگي زده و نوشته مهد كودك. راهرويي بسيار باريك و حياطي بسيار كوچك و پر از نرده. از دفتر مهد صداي جر و بحث ميآيد. در باز است و خانمي عصباني تند تند حرف ميزند: «بچهام ديگر نميخواهد بيايد مهد. معلوم نيست مربي باهاش چه كار كرده.» «خانم حتما اشتباه شده. بچه را بياوريد ببينيم مشكل چيست». پرواضح است كه بحث بين مادر يكي از بچهها و مدير مهدكودك است. مدير كاملا سپرش را انداخته و دست پاچه حرف ميزند. مربي مذكور هم گوشهاي ايستاده و خيلي بيحوصله ماجرا را تماشا ميكند. زيربار هم نميرود. بيرون در مادر دوبچه ديگر هم ايستادهاند؛ «اين مربي قبلا هم شاكي داشته. نميدونم چرا بيرونش نميكنند». عوامل مهد جمع شدهاند و دارند دعوا را تماشا ميكنند، پس ميشود يواشكي به طبقات سرك كشيد، بچه ها دارند از سر و كول هم بالا ميروند. ساعت 11 است و هنوز كلاسهايشان تمام نشده. اما يك سوال؛ چرا مهد كودك كه پر از بچههاي كوچك و حتي شيرخوار است بايد اينقدر تو در تو و طبقه طبقه باشد. براساس دستورالعمل بهداشتي مهدهاي كودك؛ «ساختمان مهد كودك حتيالمقدور بايد يك طبقه داشته باشد و داراي محوطه با فضاي آزاد باشد تا براي بازي اطفال مورد استفاده قرار گيرد. اگر از طبقه دوم براي مهد كودك استفاده ميشود حتما پنجرهها داراي حفاظ آهني باشد و پلهها نيز حفاظ داشته باشد.» ولي راهپلههاي اين مهد حفاظي ندارد!
چند درصد از مهدهاي كودك سطح شهر با آن چيزي كه در دستورالعمل آمده، مطابقت دارند؟
براي اين گزارش به مهدهايي در مركز شهر، بالاي شهر و حتي پايين شهر سر زدهايم. اكثر مهدها در اماكن چند طبقه بنا شدهاند. با وجود اظهارات مسئولان بهزيستي كه مسئول مستقيم رسيدگي به مهدهاي كودك هستند، به نظر ميرسد به اين بخش از شرايط مهدكودك توجه چنداني نميشود. تنها بعضي از مهدهاي خصوصي كه در بالاي شهر هستند با شهريههاي سنگين، محوطههايي بزرگتر و ايمنتر دارند.
مربياني بدون آموزش
«مربيها از شوق و علاقه در مهدها مشغول به كار نيستند و انگار فقط براي كسب درآمد به مهد ميآيند. انگار مدير مهد اقوامش را آورده تا با هم پول دربياورند!» اينها صحبتهاي يكي از مادرهايي است كه بيرون ايستاده و منتظر است بچهاش را آماده كنند تا ببرد. يكي ديگر ميگويد: «مربي مهد بايد تحملش زياد باشد اما تحمل وجود ندارد. من خودم بارها ديدهام كه سر بچهها داد ميزنند. روحيه بچه حساس است. چرا بايد اين رفتار با بچه شود؟ ما بچههايمان را ميآوريم تا چيز ياد بگيرند نه اينكه روحيهشان خراب شود.» بيشتر مادران شاكي هستند از اينكه مشاوران و مربيهاي مهدها تخصص لازم را ندارند و درصد بسيار كمشان كه تجربه زيادي به عنوان مربي دارند، ميتوانند رفتار درستي داشته باشند و آموزشهاي خوبي بدهند. «وقتهاي بيكاري بچهها برنامهريزي ندارند و بچهها صرفا بازي ميكنند. يعني ساعتهاي بازي بچهها خيلي بيشتر از آموزششان است.» اين را مادري ميگويد كه بچهاش را به هواي آموزش بيشتر و رشد بهتر به مهد سپرده. وقتي با مادران صحبت ميكني متوجه ميشوي كه اگر بخواهي بچهات آموزشهاي بهتري ببيند و بهتر رشد كند بايد به مهدهاي گرانتر برود كه شهريهشان بنا به آموزش و ساعت كاري شان بيشتر از يك ميليون تومان ميشود. در سالهاي اخير تعداد مهدهاي كودك در ايران بيشتر شده و بسياري از دختران جوان كه فارغ التحصيل دانشگاه بودند و نميدانستند بايد كجا سر كار بروند به عنوان مربي در مهدها مشغول به كار شدهاند. مربياني كه بدون آموزشهاي اوليه، مسئول مستقيم آموزش نونهالان ما شدند.
هركه هرچه بخواهد پول ميگيرد
«وقتي ميخواهيم اسم بچه را بنويسيم يك منوي بسيار جذاب ارائه ميدهند كه فلان برنامه را داريم و بهمان برنامه و بهتر از جاهاي ديگر هستيم. پول بيشتري هم ميگيرند اما بعد ميبينيم دارند كم كاري ميكنند.» شكايت بسياري ميشود از شهريهاي كه مهدها مي گيرند. در بهزيستي شهريهها بر اساس درجهبندي و ارتقاي كيفيت خدمات مهدهاي كودك، شهريه مهدهاي كودك يك ستاره 10 درصد، دوستاره 20 درصد و سهستاره 30 درصد بيشتر از شهريه پايه در نظر گرفته شده است. اين شهريه با احتساب ميانوعده و لوازم بهداشتي مصرفي مهدكودك (مثل مايع دستشويي، دستمال كاغذي) است. در دستورالعمل سازمان بهزيستي ذكر شده كه اگر مهد، ناهار هم به بچهها بدهد ميتواند 50 هزار تومان در ازايش از والدين دريافت كند. هرمهدكودك ميتواند با بهكارگيري مربيان داراي مهارت و كارت مربيگري حداكثر 5 فعاليت فوقبرنامه را در قالب يكي از فعاليتهاي زير در مهدكودك اجرا كند:
فعاليتهاي ورزشي و فعاليتهاي هنري (نمايش خلاق، نقاشي، سفالگري و...)، فعاليتهاي فرهنگي (آموزش ويژه مفاهيم ديني، آموزش فقط يك زبان خارجي). ضمن اينكه شركت كودكان در فعاليتهاي فوقبرنامه كاملا اختياري بوده و بايد با رضايت كتبي والدين باشد. مهدكودك به ازاي هر فعاليت فوقبرنامه صرفا مجاز به اخذ 5 درصد شهريه نهايي است. علاوه بر آن؛ هزينه سرويس اياب و ذهاب كودكان با توافق والدين و مهدكودك بهطور جداگانه دريافت ميشود. همچنين مهدكودك مجاز به دريافت هيچگونه وجهي بابت لوازمالتحرير از والدين نيست ودر صورت لزوم ليست لوازمالتحرير مورد نياز در اختيار والدين قرار گرفته تا توسط اوليا تهيه شود. دريافت هرگونه وجهي با هر عنوان در قالب قرارداد با والدين به منظور ارائه خدمات ويژه و تخصصي و يا اخذ رضايت از والدين با اين عنوان يا به هر شكل ديگري ممنوع است.
با وجود چنين دستورالعملي اما باز شهريهها دل به خواه تعيين ميشود و بعضي مهدها با رقمهاي نجومي فعاليت ميكنند. اصلا آنقدر اين شكايتها زياد شد كه رئيس سازمان بهزيستي دوسال پيش شماره پيامك 30008530 را اعلام كرد تا مردم شكايات خود را به اطلاع بازرسان سازمان بهزیستی برسانند.
روزنامه قانون
بعد از مدت ها انتظار، بالاخره نوبت به پاسخ گویی وزیر آموزش و پرورش رسید .
صدها هزار نفر فرهنگی پای گیرنده ها نشستند و چشم به دهان وزیر دوختند تا ببینند و بشنوند پس از مدت ها وعده و وعید، چه ره آورد تازه ای برای باز کردن گره کور مشکلات معیشتی فرهنگیان و رفع تبیعض ها با خود آورده است.
بالاخره انتظار به سر آمد و وزیر محترم و خسته ما که نای سخن گفتن نداشت، زبان به سخن گشود ؛ وزیر گفت و گفت و گفت. هر چه بیشتر گوش سپردم کمتر سخن تازه ای شنیدیم ، هرچه گفت تکرار گفته ها و وعده هایی بود که در طول سه ماه گذشته بارها و بارها از زبان ایشان و دیگر مسئولان شنیده بودیم.
از رتبه بندی جدید گفت بی آن که خود بداند چه شاخص های شاخصی برایش در نظر دارد ، از پرداخت مطالبات گفت اما با تردید و شاید و اگر ، از ساماندهی نیروها و بسته های پیشنهادی خود گفت که ناکارآمدی آن بر همه فرهنگیان واضح بود....
هر چه گوش سپردیم سخن جدیدی به میان نیامد ، هرچه پیامک زدیم و سوال کردیم خبری از خواندن سوال های فرهنگیان و پاسخ وزیر نبود ، هرچه منتظر شدم خبری از ارتباط تلفنی معلمان معترض و فعالان صنفی به برنامه نگاه یک میسر نشد ؛ هرچه صبر کردیم خبری از بحث و چالش در میان نبود و مجری محترم صرفا به خواندن سوال های تکراری بسنده کرد و زحمت به چالش کشیدن وزیر و نقد پاسخ هایش را به خود نداد.
این دیگر چه برنامه یک سویه و غیر منصفانه ای بود ؛ چرا شماره تلفن برنامه اعلام شد در حالی که هزاران پیام معلمان خوانده نشد !
آیا سازمان محترم صدا و سیما قصد امداد رسانی به مخابرات داشت یا فرهنگیان ؟!
آیا مجری محترم برنامه نگاه یک قصد چالش با وزیر درباره مشکلات فرهنگیان داشت یا طرح مسایل تکراری و مبرا کردن وزیر در ایجاد شرایط نابه سامان کنونی.
وزیر محترم آموزش و پرورش چرا زحمت مصاحبه تلویزیونی را به خود داد ؟
آمد تا آنچه همکاران خود می دانستند برایشان تکرار کند ؟
بالاخره تکلیف صدها هزار نفر فرهنگی که تا پاسی از شب چشم به صفحه تلویزیون دوختند و گوش و چشم به وزیر آموزش و پرورش چه شد ؟!
کدام خواسته مشروع و برحق آنها تحقق پیدا کرد ؟!
جناب وزیر !
وعده نگارش کتابچه جدید رتبه بندی بر اساس قانون مدیریت خدمات کشوری که معلمان را در حد کارمند تنزل می دهد خواسته شماست نه یک میلیون فرهنگی.
جناب وزیر !
تا کی فرهنگیان منتظر اجرای رتبه بندی باشند ، چند بار دیگر پیش نویس رتبه بندی نوشته می شود و به اجرا در نمی آید ؟
جناب وزیر !
معلمان خواستار اصلاح بخش هایی از طرح رتبه بندی دولت پیشین ( لغو آزمون های صلاحیت شغلی و.. گنجاندن بندی که رتبه بندی همه فرهنگیان را پوشش دهد) بودند نه کنار گذاشتن کامل طرح و سخن گفتن از طرح جدید.
جناب وزیر !
معلمان خواستار تغییر نظام رتبه بندی نبودند بلکه خواهان اصلاح جزیی و اجرای آن بعد از سال ها وعده و وعید بودند.
جناب وزیر!
ما فرهنگیان هرگز رتبه بندی جدید شما که جایگاه معلم را در حد کارمند تنزل می دهد نخواهیم پذیرفت.
ما خواستار تعیین جایگاه فرهنگیان هم طراز استادان دانشگاهیم.
ما خواستار برابری حقوق فرهنگیان با همتایانشان در آموزش عالی هستیم چرا که هر دو به شغل شریف معلمی مشغولند چه بسا کار آموزگان و دبیران سخت تر از استادانی باشد که 12 الی15 ساعت تدریس دارند.
همکاران فرهنگی دارای مدرک فوق لیسانس و دکترا نگران ارایه مقاله و کتاب و پژوهش نیستند چرا که دستی به قلم دارند و علاقه مند به پژوهش هستند. ترس آنها تنها از اعمال تبعیض در بررسی مقالات و پژوهش ها و رتبه بندی است.
همکاران لیسانس علاقه مند به پژوهش و نگارش تجربیات خود هستند و واقفند که لازمه ارتقا حقوق، ارتقا علمی است ؛ پس از ارایه مقاله هراسی ندارند ، چه بسا اگر بستر آموزش برایشان فراهم شود از هم تایانشان در آموزش عالی پیش بیفتند.
جناب وزیر
فرهنگیان از ارتقا علمی خود و بستری که این فرصت را در اختیارشان گذارد اعتراض ندارند ، بلکه نگران اعمال تبعیض هستند.
جناب وزیر
فرهنگیان به دنبال اجرای طرح رتبه بندی و اعمال80% حقوق اساتید در احکام حقوقی خود هستند ، چرا جنابعالی راه خطا رفته ای و از نگارش طرح جدید رتبه بندی سخن می گویی ؟
جناب وزیر !
ما خواستار احیای شان و منزلت فرهنگیان از طریق اجرای سیاست های اقتصادی و فرهنگی درست هستیم .
ما خواستار رفع تبعیض و پارتی بازی حاکم بر بدنه آموزش و پرورش و جایگزینی شایسته سالاری هستیم!
جناب وزیر !
در هیچ یک از سخنان جنابعالی دلالتی بر تحقق خواسته های فرهنگیان ، درمانی بر درد فرهنگیان و تسکینی بر آلام آنها نیافتم.
ساعت هاست که از خود می پرسم هدف از مصاحبه با شیخ فرهنگیان چه بود ؟!
چرا دغدغههای اصلی و مهم فرهنگیان بی جواب ماند ؟
و چه باید کرد ...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
یکی از برکات سفرهای استانی، دیدار مسئولان با مردم است. گرچه یکی از وظایف همراهان رئیسجمهور پوشش محدودیتهای سفر ایشان است ولی وزیران کابینه سعی میکنند در حوزه کاری خویش، مشکلات منطقه را بررسی و با هماندیشی نسبت به حل آن اقدام کنند. یکی از برنامههای اعضای کابینه، ملاقات با پرسنل و شنیدن درددل و پی بردن به مشکلات آنها و هماندیشی با بدنه دور از مرکز است. سفرهای هیأتدولت با توجه به هزینه سفر، زمانی مثمر خواهد بود که منتج به نتیجه مطلوب شود.
سفرهای کلیشهای به جز هزینه، خستگی و ناامیدی، پیامدی نخواهد داشت. ناهماهنگی موجود در سیاستگذاری و نبود وحدت رویه میتواند در این سفرها مشکلزا باشد. وزیر آموزش و پرورش در اولین روز سفر خود، شهرستانی کم جمعیت را که اعتراض معلمان در آن کمفروغ است، انتخاب کرد. دومین روز سفر وی بدون دادن وقت ملاقات به وزیر و یا دیگر مسئولان آموزش و پرورش به پایان رسید. در این سفر، بهرغم اصرار تنی از فعالان صنفی برای ملاقات با وزیر و مسئولان وزارتخانه، امکان دیدار میسر نشد. فعالان پیگیر وقت ملاقات، سردرگم یافتن متولیان و برنامهریزان این سفر ماندند و راه به جایی نبردند. صاحبان امر در وزارتخانه و مدیران روابطعمومی وزارتخانه در دسترس نبودند. استرس ناشی از آمدوشد بین واحد حراست و مشاوران مدیرکل، سرانجام خوشی نداشت. برنامهریزان پیشنهاد میدادند که معلمان خواستههای خود را بهصورت مکتوب ارائه دهند، تا در فرصت مناسب طی یک گزارش به مرکز ارسال شود.
آنها اعتقاد داشتند که افراد حاضر در ملاقات حضوری بايد از ادب و آداب معاشرت، منطق، تسلط بر امور آموزشی و پرورشی برخوردار باشند. بهنظر میرسد تحقق نیافتن ملاقات حضوری وزیر با فعالان صنفی و آموزشی، به معنای نبودن چنین شخصی در جامعه فرهنگی فارس است و این توجیهی غیرقابل پذیرش است که روز قبل از آن، رئیسجمهور بر مهد ادب بودن فارس تاکید داشتند و آن را فخر جامعه بشری دانستند.
در هر صورت، وزیر دولت تدبیر بر خاک فارس قدم نهادند، بیآنکه امیدی را در دل معلمان این دیار بارور کنند. شاید در گزارشهاي متعارف که به مرکز کشور ارسال میشود، چنین بهنظر برسد که «همه چی آرومه» و نیازی به هماندیشی با خدمتگزاران دور از مرکز نیست و برنامههای پیشنهادی وزیر به مجلس و نظرات ایشان در زمینه تعلیم و تربیت و مقام معلم، مو به مو اجرا میشود، ولی باید بهعرض برسد که «هيچ چيز آرام نيست» و معلمان دور از قدرت نیز برای اصلاح محل خدمتشان، بدون هیچ چشم داشتی صاحب اندیشهاند.
روزنامه قانون
آذربایجان شرقی
تهران - ایرنا - کارشناس مسایل آموزش و پرورش گفت: نگرش هزینه ای بودن نظام آموزشی مانع هر گونه تحول می شود و لذا باید با تغییر نگرش ها به این تناقض تاریخی پایان داده شود