صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

دانش آموز قدیم / ایلام

آری ! این بود سرنوشتِ کودکی که درست تربیت نشده بود...

انتقاد دانش آموز از معلم در سخن معلم فقط کسانی که Ram بالا دارند. ترجیحا 16 گیک ، بخوانند ( زندگی سخت تر از آن چیزی بود که فکرش را می کردیم. دنیای هر کسی، با دیگری فرق داشت و وسعتِ حریمِ خصوصیِ هر یک از ما، اختلافِ چشمگیری با دیگران داشت.

بهترین راه برای نزدیک شدنِ سلایق و تفکّراتِ این همه کودک، فقط و فقط آموزشِ به موقعِ پدران و مادران مان بود. طبیعی بود فرض را بر این بگذاریم والدین، برخلافِ معلمان، برای پرورش مان مُجدّانه تلاش خواهند کرد.

مُعلّمان تنها قشری بودند که هیچ اعتقادی به آن ها نداشته و ندارم ؛ (شرمنده به خدا ) ؛ زیرا اوّلاً از تخصّص کافی برایِ پرورشِ ما برخوردار نبودند و ثانیاً دانش آموزانِ متوسّطِ دورانِ خود بوده اند و این در حالیست که معلّمی، خلّاقیت شگرفی را می طلبد و این پارادوکسِ تلخ، تا چشم بر هم زدیم زهرش رابر اکثر ما ریخته بود. این نکته را نیز از یاد نبریم اساسی ترین دورانِ هر شخصی، بینِ سنینِ 2 تا 12 سال است که این دورانِ طلایی را متأسفانه زیرِ دستِ آن چنان معلّمانی به سر بردیم.

شاید اگر معلمان از لحاظ مادی به خوبی تأمین می شدند، آنها نیز تمامِ تلاشِ خود را برای شکوفاییِ ما می کردند ولی آنچه واضح است به گونه ای که نمی باید، پرورش یافتیم واین تربیت غلط را باید به پایِ آنها نوشت.

حسرت به دلمان مانده بود شبی با پدر یا مادرمان حرفی بزنیم؛ خورشید غروب نکرده به خواب می رفتند و طلوع نکرده به سمتِ کارِ سختِ همیشگی عازم می شدند. طبیعی است این چنین پدرانِ زحمتکش و سادّه ای فرصتِ تربیت اولادشان را ندارند و همین جا هم باید گفت در دنیایِ امروزی هیچ پسری نشان از پدر ندارد؛ پسری که نشان از پدر داشت مربوط به عهد باستان بوده است؛ لحظه به لحظه با پدر به شکار می رفت و در دوشادوشِ وی عُمر می گذراند و بدین سان خُلق و خوی پدر را اکتساباً به ارث می بُرد. اصالت را نیز قبول ندارم و به شدّت از این جمله ی تکراری و بی معنایِ "خانواده دار" بیزارم؛ در هر خانواده ای، خوب و بد وجود دارد، همان طور که در هر شهری خوب و بد وجود داشته است.

بارها خودمان به چشم خودمان دیده ایم در خانواده ای (جااُفتاده)، فرزندی پرورش یافته که راه را به خطا رفته و بالعکس، در خانواده ای مُتمرّد و بزهکار، پسری رشد کرده که برای کسی مشکلی ایجاد نکرده است.

در اینکه تربیتِ همه ی ما تحت الشعاعِ خانواده، مدرسه، محلِ سکونت و خیلی چیزهای دیگر بوده است شکّی نیست، ولی به اعتقاد بنده این معلّمین بودند که باندانم کاری های شان ما را بیچاره کردند.

پس از سال ها انتظار، بالاخره به سنِّ 7 سالگی رسیدم و با لباس هایِ کهنه ای که از برادر بزرگترم به ارث برده بودم، کفشی مندرس و پلاستیکِ سیاهِ دسته داری که قلم و خودکارم را در آن گذاشته بودم (فقر مادی خانواده ام) به سمت مدرسه شتافتم تا اوّلین روز تحصیلم را آغاز نمایم. تقریبا 40 نفری می شدیم. کلاس پُر بود از بچه هایِ قد و نیم قد، بعضی آشنا بودند و بعضی غریبه؛ بعضی شیک (بچه پول دارها ) و بعضی ژنده؛ بعضی خوشحال و بعضی بُغض کرده؛ بعضی شلوغ و بعضی هم مثلِ من آرام.

لحظه شماری می کردم تا معلّم مان بیاید و با او آشنا شوم. خیلی حسّ عجیبی است وقتی منتظری معلّمت را برای اوّلین بار ببینی.

بالاخره انتظار به پایان رسید و ناظم مدرسه وارد کلاس شد. با صدایِ بلند گفت :معلّم تان تا دقایقِ دیگر به کلاس خواهد آمد، با قاطعیّت ما را از بی نظمی بر حذر داشت و به دفتر رفت تا معلّمِ عزیزتر از جانمان را به کلاس بفرستدو... 12 سال دوران مدرسه با سرعت نور گذشت .

حالا من بزرگ شده بودم با مدرک پیش دانشگاهی.در آینه بزرگی که در خانه داشتیم به خودم نگاه کردم و موهایم را شانه زدم (مشغول تیپ زدن بودم - چون رفتار مدیران سه مقطع در مورد لباس پوشیدن و مو به شدت مرا عقده ای کرده بود) ؛ کودک درونم صدایم زد و گفت : مدرک پیش دانشگاهی ات مبارک . اسفند دود می کنم برای قیافه ات .اما سوالی دارم :

" نتیجه 12 سال درس خواندنت با این همه هزینه های صرف شده توسط دولت و خانواده ات چه بوده است ؟ می تونی به انگلیسی یا عربی خودت یا کشورت یا دین ات را به دنیا معرفی کنی ؟می تونی بگی فرق Email با Gmail چیه ؟ میدونی منظور از شعر - میازار موری که دانه کش است چیه ؟و هزاران سوال دیگر و من هیچ جوابی نداشتم..."

آری !

این بود سرنوشتِ کودکی که درست تربیت نشده بود...

آموزش ندیده بود که باید مسواک بزند تا بوی دهانش نیاید؛ آموزش ندیده بود که باید مطالعه کند تا حرف زدن یاد بگیرد؛ آموزش ندیده بود تا بداند پا را از حریمِ خود فرارتر نگذارد، آموزش ندیده بود . آموزش ندید و ندید و ندید...

آه !

آموزشِ ناصحیح چه کارها که نمی کنی... آینده به تو ربط داره...همه چی به تو ربط داره، معلم عظیظم روضط مبارک ( املا هم یاد نگرفتم - خودم استعداد نداشتم .نمی دانم خلاصه شکوفا نشد. حالا کاسه کوزه ها را سر معلم خوبم می شکنم . چقدر عقد ه ا ی ام ؟

بدرود -  اریبهشت 94 


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

جمعه, 22 خرداد 1394 10:15 خوانده شده: 1973 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +8 -4 --
هنرآموز 1394/03/22 - 10:47
بسی زیبا
پاسخ + +10 -2 --
حسن 1394/03/22 - 10:52
لابد معلمای تو هم دوست عزیز معلمای خوبی نداشتن وپدر ومادرشون ساده وزحمت کش بودن و همینجور تا اخر پس تقصیر کی بود خودم خودم درسته نه اینکه بگی من نبودم تقصیر استینم بود
پاسخ + +8 0 --
حسین حقجو ی 1394/03/22 - 12:38
حسرت به دلمان مانده که روزی به پدر و مادرتان حرف بزنیم و متوجه شان کنیم که شما اگر گلی را در باغچه می کارید نیاز به مراقبت دارد حسرت به دلمان مانده که کودکان سرزمینمان به جای اینکه حرف های بیرون از کلاس ذهنشان را مشغول کند به حرف های ما گوش دهند حسرت به دلمان مانده که شاگردمان این را درک کند که بیشتر از پدر و مادرش حرص و جوش خورده ایم و بیشتر از پدر ومادرش نگران آینده اش هستیم حسرت به دلمان مانده که چرا شاگرد میان کلام معلمش می پرد حسرت به دلمان مانده که چرا شاگردان به اندازه کافی و با دقت زیاد و عمق زیاد فکر نمی کنند و مطالعه نمی کنند آری شاگرد دیروز اگر در ما را ببینی که با تمام توان بالاترین بازده را در دولت داریم اما کمتریتن حقوق را می گیریم از درد گردن گرفته تا آرتروز و دیسک کمر داریم اما از عشمان یعنی ساختن دست بر نداشتیم آنچه را که شما به معلمان نسبت می دهید سوء مدیریت و سوء تدبیر دیگرا ن است ما میخواهیم فرزندان سرزمینمان بهترین باشند آیا شما حاضر به تحمل رنج های آن هستید؟
پاسخ + +6 -2 --
علی 1394/03/22 - 13:27
عزیز من.دانش آموز قدیم !! ما هم روزی روزگاری دانش آموز بودیم و الان، همانند شما دانش آموز قدیم هستیم و اگر خدا بخواهد همیشه ؛دانش آموز قدیم می مانیم .چرا که آدمی باید هرروزش بهتر و پویاتر وداناتر از دیروزش باشد.کم و بیش با همین تجربه های شما زیستیم و بزرگ و بزرگتر شدیم.و یک روز هم با عشق و علاقه معلم شدیم تا برای بهتر شدن سرزمین مان ، بهتر از گذشتگان تلاش کنیم.و صد البته که بسیاری مان همین گونه اند اما دریغ و صد دریغ که در این سرزمین قشنگ ، باید همه چیزمان به همه چیزمان بخورد و جور دربیاید!!!
پاسخ + +4 0 --
معلم 1394/03/22 - 14:24
بهترین کار این است که ما جوری با فرزندان و دانش آموزانمان رفتار کنیم و به آن ها آموزش دهیم که خودمان در آن زمینه نیاز داشتیم. من شخصا همین روش را در پیش گرفته ام. بهترین معلمان و بهترین رفتارها و روش ها را الگوی خودم قرار داده ام.اما مشکل از نظام آموزشی ماست. گویا آنچه در سیستم ما ارزش ندارد، کارکردن وجدانی و اثربخش است. دانش اموزانمان راحت طلب بارآمده اند و کلاسهایی را دوست دارند که در آن ها راحت ترند و خوش میگذرانند و وقت کشی می کنند ولی وقتی دوره تحصیلیشان را پشت سر می گذرانند در یک مقایسه کلی اظهار میکنند که ضرر کرده اند و ای کاش قدر کلاسهایتان را میدانستیم.مشکل دیگر سلب انگیزه از معلمان است که گاهی چنین معلمانی به دلیل پارتی بازیها مورد بی توجهی قرار میگیرند و این امر باعث کاهش انرژی و انگیزه آن ها میشود.
پاسخ + +5 0 --
احمد محمدی 1394/03/22 - 15:51
دوست عزیزم
دانش آموز قدیم از ایلام , از اینکه اینگونه بی پیرایه و صادقانه درددل و گلایه ی خویش را نسبت به معلمت به رشته ی تحریر درآورده ای , جای تقدیر دارد , اما بگذارید ما نیز
همچون همیشه صادقانه , حقیقتی را به سمعتان برسانیم : آیا تمام همکلاسی های شما , آینده ای چون شما برایشان رقم خورده , اگر چنین باشد ( که مسلما"چنین نیست ) آنگاه حق تمام و کمال به جانب شماست , اما هم ما و هم جنابعالی خوب می دانیم که در میان همسالان و همکلاسی های شما , تعداد زیادی دکتر و مهندس و
تکنسین و پرستار و معلم و . . . بوجود آمدند و مطمینا" این دوستان شما در مورد معلمان خود نظری بسیار متفاوت از جنابعالی
داشته و دارند . . ادامه دارد
پاسخ + +4 -1 --
احمد محمدی 1394/03/22 - 15:58
ادامه . . . بنده شخصا" بر تأثیرات شگرف و تعیین کننده ی معلم بر شاگردش باور کامل دارم , اما معتقدم این تأثیرات تنها زمانی می توانند مفید و مثبت باشند که آن شاگرد خود نیز مشتاق و خواهان
بوده و خانواده , محیط و جامعه نیز بستری مناسب برای وی فراهم نموده باشد . در نبود جمع این عوامل , نتیجه ی کار ( مثل جنابعالی , البته به اقرار خودتان ) شاید متأسفانه زیاد , رضایت بخش نباشد . . امیدوارم هر جا هستید , پایدار و سربلند باشید .
پاسخ + +3 -4 --
ناشناس 1394/03/22 - 18:25
باسلام به نظر من اسم این سایت سخن ضدمعلم باشد خیلی بهتر است با تشکر
پاسخ + +3 -4 --
ناشناس 1394/03/22 - 18:32
بسی بی محتپا و مغرضانه
پاسخ + +7 -2 --
ناشناس 1394/03/22 - 18:44
شما يا دانش اموز امروزى نيستى يا كسى هستى كه از زبان يه دانش اموز مطلب نوشتى گفتى فرق ايميل و جيميل رو نميفهمى دانش اموز امروزى نه تنها فرق ايميل و جىميل رو ميفهمه بلكه صد تا نرم افزار و اپليكيشن و ... رو همزمان باهاش كار ميكنه اونقدر كه ديگه فرصت درس خوندن نداره والله دانش اموزاى من توى يه روستاى دورافتاده با كمترين امكانات با همه نرم افزار هاى موبايلى اشنا بودن جديدترين نرم افزار و امكانات اينترنت رو ميشناختن
پاسخ + 0 0 --
معلم 1394/03/22 - 19:52
ناشناس جان خوبه یکبار از اول مطلب و دقیق تر بخونی. عنوان و شروع نوشته نوشته: دانش آموز قدیم.
پاسخ + +4 -3 --
ناشناس 1394/03/22 - 18:48
پس اين همه دانشجوى ممتاز كه توى دانشگاه هاى مملكت درس ميخونن رو از چين وارد كرديم
پاسخ + +6 0 --
حسين 1394/03/22 - 19:02
اگر بيضه زاغ ظلمت سرشت نهى زير طاووس باغ بهشت شود عاقبت بيضه زاغ زاغ برد رنج بيهوده طاووس باغ من به اين شعر خيلى اعتقاد دارم .من دانش اموزان ممتازى رو ديدم كه زير دست بدترين معلمان ممكن پرورش پيدا كردن الان جزو باسواد ترين افراد مملكت هستند برعكسش رو هم زياد ديدم دانش اموزانى كه با بهترين امكانات هيچى نشدن. هرچند دانش اموزانى زيادى هم بودن كه به علت ضعف معلم ايندشون خراب شده پس نميشه مثل دانش اموز سابق عزيزمون حكم كلى در مورد همه معلمان داد.
پاسخ + +3 0 --
فرهنگی ایثارگر 1394/03/22 - 21:42
دوست عزیزم دانش آموز قدیمی ، معلم در کنار دانش آموز یک راهنما وهادی است و به قول معروف : "العاقل بااشاره " آیا شما همه شرایط شکوفا شدن خودت را ارزیابی نموده ای ؟ چون محیط رشد ،همسالان،خانواده و... معلم شرط لازم است اما کافی نیست .و اگر بنده را بعنوان معلم قبول داشته باشی ! عرض می کنم خواستن توانستن است و ماهی را هر موقع از آب بگیری تازه است .در رسانه آمده بود پیرمرد وپیر زن نود ساله موفق به اخذ داشنامه لیسانس شدند ومی شوند. بنده شخصا" خودم تا دوم راهنمایی سر کلاس و درخدمت معلمان عزیزم بوده ام و سیکل ومقطع متوسطه را بصورت داوطلب آزاد تحصیل کرده ام وکارگر ساختمانی می کردم رو ستا زاده وکشاورز بودم و زمانی که در تربیت معلم مشغول بودم در تابستانها کارگری وبنایی می کردم
ادامه دارد
پاسخ + +5 0 --
فرهنگی ایثارگر 1394/03/22 - 21:43
ودر حال حاضر کارشناسی ارشد دارم وضمن سپاس وقدر دانی از معلمان عزیزم که به فرموده امام علی :من علمنی حرفا" فقد صیرنی عبدا ؛ بر خودم فرض می دانم که همیشه سپاسگزار معلمانم باشم . اکنون که در آستانه بازنشستگی هستم به شغل خود می بالم گرچه روزگار به کام من وهمکارانم نیست. به قول حضرت حافظ : دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دایما" یکسان نباشد حال دوران غم مخور .!
پاسخ + +5 -1 --
ناشناس 1394/03/23 - 00:57
هفته قبل سر جلسه امتحان بودم ،بودند کسانی مثل تو که دو ساعت ونیم با موهاشون کلنجار می رفتند ،وهم چنین کسانی که نیم ساعته امتحانشون را نوشته وجلسه را ترک می کردند.دوست عزیز :
هرکه نان از عمل خویش خورد ،گندم از گندم بروید جو زجو.
خرداد 94
پاسخ + +5 0 --
ناشناس 1394/03/25 - 11:34
من معملی هستم که با شرایط سخت خانوادگی وبودن در منطقه محروم هرسال شاگرد ممتاز واز افتخارات مدرسه ومنطقه بودم ولی از همان دوران ابتدایی عشق معلمی داشتم باوجودی که همه می‌گفتند باید دکتر ویا مهندس شوم ولی معلمی را انتخاب کردم والان اگر هزار بار دیگر هم به عقب برگردم باز معلم خواهم شد وقدردان و سپاسگزار تمام معلمانم هستم برایشان دعای خیر میکنم

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور