مازندران
گروه اخبار / وزیر آموزش و پرورش گفت: فقط نهادی به نام دولت به تنهایی قادر به اداره نظام تعلیم و تربیت نیست و همه نهادها شامل نهادهای دولتی و غیردولتی و مردم باید به آموزش و پرورش کشور کمک کنند چرا که این نهاد متعلق به همه جامعه است.
اردبیل
نظریه سلسله مراتب نیازهای انسانی مزلو (Hierarchy of Human Needs) معمولاً به شکل یک هرم متشکل از ۵ یا ۷ طبقه ترسیم میشود. این سلسله مراتب از نیازهای ابتدایی در طبقه پایینی شروع شده و هرچه بالاتر میرود نیازهای پیچیدهتر انسانی را معرفی میکند که به ترتیب عبارتاند از: نیازهای فیزیولوژیک، نیازهای امنیتی، نیازهای عاطفی، نیازهای اجتماعی-احترامی و نیازهای خودشکوفایی.( ویکی پدیا)
در سطوح پائینتر هرم، ابتدائیترین و پایهایترین نیازها و در بالاترین سطح هرم، نیازهای پیچیدهتر قرار دارند.
طبقات پایینتر هرم نیازهای حیاتیتر و سادهتر و طبقات بالاتر نیازهای پیچیدهتر ولی کمتر حیاتی را نشان میدهند.
نیازهای طبقههای بالاتر فقط وقتی مورد توجه فرد قرار میگیرند که نیازهای طبقههای پایینتر برطرف شده باشند.
طبق نظریه مزلو، هر « نیاز » هرچقدر پایینتر قرار داشته باشد، قویتر است و بدون ارضای نیازهای هر طبقه نمیتوان به طبقه بالاتر دست یافت.
به راستی اگر معلمین از احقاق ابتدایی ترین حقوق خود می گویند که در رده نیازهای فیزیولوژیک قراردارند،و در رده نیاز "تنفس" که جزء نیاز فیزیولوژیک و حیاتی قرار دارد،سخن به ناروا گفته و به بیراهه رفته اند؟
طبق اصول علمی پذیرفته شده و نظریه پرداز کلاسیک مدیریت، مزلو، پایین ترین نیازهای اساسی انسان،نیازهای فیزیولوژیک است که شامل خوراک، پوشاک، مسکن و تنفس است.
آیا اگر معلمان فریاد برمی آورند دیگر نمی توانیم تنفس کنیم،با دشمن همکاری کرده اند؟!
جنابانی همچون قدیری ابیانه که بی شک از سر سیری سخن پراکنی کرده و هیچ گاه در این 35سال نه تنها درد خوراک و پوشاک نداشته،بلکه خود و خانواده اش در وفور نعمت به سر برده، به چه حقی به خود اجازه می دهد درمورد خواسته های معلمین نه تنها صحبت کرده ،بلکه تعیین تکلیف نماید؟
معلم هایی که آن قدر شریف و نجیب هستند که خواسته ی آنان،جزء پایین ترین وبرحق ترین حقوق یک انسان است؟ خواسته هایی به شدت حیاتی که بدون آن،اگر زندگی هم ادامه پیدا کند،یک زندگی سرشار از محرومیت و سختی است؟
آری !
جناب قدیری ابیانه
اولا ، لطفا به زندگی و نحوه ی حکمرانی حضرت علی (ع)، نگاه کنید که به ظاهر خود را پیرو حکومت عدل علی می دانید،و ببینید ایشان چگونه در زمان حکمرانی اش سطح حقوق خودرا هم تراز پایین ترین فرد تحت حکومتش قرارداد ،ضمن اینکه با همه ی مشکلات و دشمنان داخلی و خارجی ،در کوچه ها راه می رفت و می گفت مردم به علی انتقاد کنید و حق خودرا برعلی بگویید؟
دوم اینکه شما که مرفه بی درد هستید،در مورد معلمینی حرف نزنید که از ابتدایی ترین حق خود می گویند، دیگر اینکه قانون به تمام اقشار اجازه داده از خواسته های انسانی خود سخن بگویند،شما به چه حقی به گسترده ترین و فرهنگی ترین قشراین مملکت انگ های مختلف می زنید؟
معلم حتی از نیاز امنیت خود نیز سخن نگفته،زیرا این نیاز در طبقه ی دوم نیازها قرار دارد و عملا و علمی تا پایین ترین نیاز برطرف نشود،همه دغدغه ها و اضطراب ها درهمین حیطه می چرخد.
و چرا مسئولین این موضوع حیاتی ترین حق معلمین را، دو فوریتی و حتی سه فوریتی در دستور کار قرار نمی دهند؟
آیا مطلوب آنان اینست که معلم ها در همین شرایط محرومیت از ابتدایی ترین حقوق،و سردر گمی و گرفتاری باقی بمانند و فرصت اندیشیدن و خلاقیت نداشته باشند؟
گویی چنین است...