صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

درد دل فرهنگيان

زنجان

منتشرشده در نامه های دریافتی

فریبا ایازی روزبهانی  سازمان دهی نیروها در متوسطه دوم، بی سامان پایان یافت .
این سازمان دهی درشرایطی صورت می پذیرد که در سال تحصیلی آینده جای خالی پایه اولی ها از هم اکنون محسوس است.
چندسالی است که با وجود مدارس خاص و هیأت امنایی ،سازمان دهی نیروها نه بر اساس ضابطه بلکه بیشتر با اتکا به رابطه ها انجام می گیرد.
سنوات کاری، مدرک تحصیلی نقش چندانی درسازمان دهی نیروها ندارد.
نقش اساسی با مدیران است و این بهانه ای شد تا به بررسی عملکرد مدیران بپردازیم.
آنچه حاصل دیده ها و شنیده های نگارنده است؛ کافی به نظر نمی رسید و از همه مهم تر اینکه تجارب نویسنده ی این یادداشت ،منحصر به منطقه ای خاص بود،از این نظر نمی توانست ملاک عملکرد مدیران در سراسر ایران باشد ؛ بنابراین بانظرسنجی ازکاربران شبکه های اجتماعی ،این یادداشت تنظیم شد.
ساختار ناهمگون مدیریتی بر گرفته از حلقه های بسته و غیرقابل نفوذ است؛ این بسته های مدیریتی ،بااستفاده از اهرم های فشار، به بدنه ی آموزش و پرورش تحمیل می شود.
برکسی پوشیده نیست که عزل و نصب ها در ساختار مدیریتی با نفوذ جناح های سیاسی، و گاه نهادهایی خارج ازساختار آموزش و پرورش صورت می گیرد.
در ساده ترین شکل ممکن به نظر می رسد؛ این نگاه هماهنگ در عزل و نصب ها می تواند؛ به چینش مدیران با نگرش سیاسی واحد کمک کند؛ اما وقتی این عزل و نصب ها تا سطح مدیران مدارس گسترش می یابد؛ و در شرایطی که حتی در گزینش مدیران گرایش های جناحی بر تخصص ترجیح داده می شود؛ معضلات آموزشی، بیشتر رخ می نمابد.
دست کم نیمی از کاربران شبکه های اجتماعی ،به انتصاب مدیران با این شیوه انتقاد داشتند و بر این باور بودند که اگر انتصاب مدیران ،به انجمنی مشتمل بر اولیای دانش آموزان و دبیران واگذارشود منطقی تر خواهد بود .
همچنین بسیاری از فرهنگیان نسبت به عملکرد فعلی مدارس خاص و هیأت امنایی در گزینش و به کارگرفتن نیروهای آموزشی ،اظهار نارضایتی می کردند.
خانم صاد می گوید:قبل از سازمان دهی مدیر یک مدرسه هیأت امنایی طی تماسی از من خواست برای همکاری درسال تحصیلی آینده به آن مدرسه مراجعه کنم تا ضمن آشنایی ،ساعات تدریس در آن مدرسه را با معاون آموزشی هماهنگ کنم.
خانم صاد ادامه می دهد ابتدا به خواست معاون به اتاق دیگری رفتیم و معاون ضمن برشماردن سیاست آموزشی مدرسه که تماما حول محور نمره و درصد قبولی می چرخید، مرا با پاره ای از اما و اگرهای آموزشگاه آشنا کرد ، در اثنای صحبت های معاون احساس کردم بیست سال تحربه ی آموزشی من زیر باید ها و نبایدهای معاون آموزشی لگد مال می شود.

در پایان این دیدار ، شروط معاون را برای سال تحصیلی آینده ، نپذیرفتم و از آموزشگاه خارج شدم.
این داستان تکراری بسیاری از همکاران فرهنگی است؛ که با داشتن سنوات بالای آموزشی و حتی مدرک دکتری .از تدریس در مدارس غیردولتی شانه خالی می کنند. 
عملکرد مدیران در سطوح مختلف این وزارتخانه وقتی می تواند در چشم انداز تحولات آموزشی تأثیرگذار باشد؛ که این وزارتخانه مستقل باشد و هیچ یک از مدیران راز ماندگاری خود را منوط به بقای جناح سیاسی خاصی ندانند.
انتصاب مدیران ،با این شیوه چنین ظنی را در میان فرهنگیان تقویت کرده است؛که اعمال نفوذ نمایندگان مجلس در انتصابات مدیران ، جایگاه آموزش و پرورش را درحد صندوق ذخیره ای برای انتخابات آتی ، تنزل بخشیده است.
در چنین فضایی که آکنده از رقابت های جناحی است؛ آیا می توان دغدغه ی آموزش داشت؟ نظر به معضلات آموزشی یادشده، در بند پایانی چند راهکار جهت بهبود شرایط موجود ،ارائه می شود.

۱- احیای اخلاق

آنچه که امروز کمبودش حس می شود .
احیای اخلاق در محیط فرهنگی است ، خواستیم برای توانمندسازی معلمان از عنصر رقابت استفاده کنیم اما رقابت های منفی معیارهای اخلاقی را به محاق برد.

۲- رفع تبعیض های آموزشی
مشارکت های مالی خانواده ها در مدارس غیر انتفاعی ، ناخواسته آموزشگاه ها را در دام تبعیض های آموزشی گرفتار کرد ، درصورتی که مشارکت مالی خانواده ها از سویی باید شرایط آموزشی مناسبی ایجاد می کرد و از سویی دیگر باید دولت با توان مالی بیشتر به مدارس عادی می پرداخت اما در عمل این اتفاق نیفتاد و رفع تبعیضات آموزشی منوط به اختصاص یافتن بودجه ای متناسب با این وزارتخانه است.

۳- سقف انتظارات را کوتاه تر کنیم
مدارس تیزهوشان با هدف استعداد یابی دانش آموزان ایجاد شد تا این آموزشگاه ها بستری مناسب جهت شکوفا شدن استعدادهای این گروه از دانش آموزان باشد ؛ اما در عمل آنچه اتفاق افتاد تقسیم مدارس به عادی و خاص بود و پرچسب های غیر واقع به دانش آموزان تحت عناوینی چون تیزهوش و عادی. و غافل هستیم این عناوین چه هزینه های روانی درمدارس ایجاد کرده است.


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت
یکشنبه, 21 تیر 1394 04:50

کی، چقدر حقوق می گیرد ؟

گروه اخبار /

میزان دریافتی و حقوق اقشار و مشاغل مختلف در جامعه ایران

در کشور ما کمتر پیش آمده است که سنجشی کامل و فراگیر از دریافتی همه مشاغل انجام شود و به همین خاطر برای پژوهش هایی این چنینی گاهی باید دست به دامن مراکز خصوصی شد. یکی از این موسسات که اخیرا گزارشی مفصل از وضعیت دریافتی مشاغل مختلف را اعلام کرده، مرکز ایران تلنت است که نخستین و بزرگترین وبسایت استخدامی در کشور محسوب می شود و بیش از نیم میلیون نفر از متخصص ها و مدیران در آن عضو هستند.

این مرکز، پژوهش خود را در پایان سال گذشته و بر روی جمعیتی 36 هزار نفری انجام داده و بنابر این دریافتی ها مربوط به همان سال است اما در سال جدید نیز همه مشاغل با رشدی تقریبا مشابه افزایش حقوق داشته اند و بنابر این وضعیت مشاغل در سال 94 چندان تفاوتی با سال 93 نداشته است و افزایشی یکنواخت در همه دریافتی ها مشاهده می شود که با توجه به رشد تورم ، تاثیری در تغییر وضع اقتصادی شاغلان ندارد.

علم آن قدرها به ثروت مربوط نیست

نخستین مورد سنجیده شده در این پژوهش، رابطه میان میزان تحصیلات با حقوق است. دریافتی فوق لیسانس ها به طور متوسط فقط 15 درصد بیشتر از لیسانس هاست اما جالب است بدانید که هرچه سمت اداری فردی بالاتر باشد این اختلاف بیشتر می شود یعنی فوق لیسانس گرفتن یکی از مدیران در حوزه منابع انسانی و مالی تقریبا 40 درصد حقوقش را افزایش می دهد در حالی که یک مهندس صنایع به واسطه تغییر مدرک فقط 2 درصد افزایش حقوق دارد.

نوع دانشگاه هم بر میزان دستمزد اثر دارد و فارغ التحصیلان دانشگاه های دولتی به طور متوسط 17 درصد بیشتر از فارغ التحصیلان دانشگاه های آزاد حقوق می گیرند.

در تحلیلی جزئی تر، اختلاف دریافتی بر این مبنا، بین مدیران منابع انسانی، بیشترین مقدار را دارد و اگر آنها از دانشگاه های دولتی فارغ التحصیل شده باشند تا حدود 50 درصد بیشتر از همتاهای خودشان با مدرک دانشگاه آزاد حقوق می گیرند.

مدیران مالی، سرپرست های شبکه یا کارگاه ، مهندس های نفت و گاز، منشی ها و کارمند های اداری و مدیران فروش و برنامه نویس ها در رده های بعدی اختلاف حقوق بر این مبنا قرار دارند اما این تبعیض چندان درباره کارشناس های فروش یا مالی، تحلیلگرها مهندس های صنایع و مسئولان خرید صدق نمی کند و اختلاف دستمزد فارغ التحصیلان آنها از دانشگاه سراسری و آزاد کمتر از 10 درصد است.

از هر سه نفر یکی شغلش را دوست ندارد

بنابر بر گزارش ایران تلنت، از سه نفر شاغل در جمعیت مورد بررسی که مشتی نمونه خروار از کشورمان است، یک نفر از شغلش راضی نیست و دنبال شغلی جدید می گردد اما معنایش این نیست که آن دو نفر دیگر لزوما از شغل شان رضایت دارند بلکه از جمعیت باقی مانده هم فقط 17 درصدی از شغل شان راضی اند که درآمدشان 20 درصد بیشتر از عرف بازار برای شغل شان است که نشان می دهد در آمد شاغلان در افزایش رضایت آنها از شغل شان نقش دارد و جمعیت باقی مانده که نه راضی و نه ناراضی بوده اند، همان هایی هستند که نظر خاصی درباره شغل شان نداشته اند.

در جیب مردم چه خبر است؟

در این پژوهش ، برای بررسی دریافتی ماهانه هر یک از مشاغل، سه رده سازمانی کارشناس، سرپرست و مدیر در نظر گرفته شده است که بر حسب نوع شغل، سابقه کاری، میزان تحصیلات و برخی شاخص های دیگر متفاوت است.

در این تقسیم بندی دریافتی ماهانه یک کارشناس حسابداری و مالی یک میلیون و 400 هزار تومان ( حداقل 800 هزار تومان و حداکثر 3 میلیون تومان) ، دریافتی سرپرست یک میلیون و 700 هزار تومان ( حداقل 900 هزار تومان و حداکثر 4 میلیون تومان) و دریافتی مدیر 3 میلیون و 800 هزار تومان(حداقل 1 میلیون و 200 هزار تومان و حداکثر 11 میلیون و 300 هزار تومان) گزارش شده است .

دریافتی ماهانه متخصصان منابع انسانی در رده سازمانی کارشناس یک میلیون و 400 هزار تومان ( حداقل هفتصد و هفتاد هزار تومان و حداکثر 3 میلیون تومان ) ، سرپرست یک میلیون 700 هزار تومان ( حداقل 970 هزار تومان و حداکثر 3 میلیون و 500 هزار تومان ) و مدیر 3 میلیون تومان ( حداقل یک میلیون و صد هزار تومان و حداکثر 7 میلیون تومان ) است.

در گروه منشی ها، پرسنل دفتری و اداری ، متوسط درآمدها چندان خوب نیست. هرچند که در این گروه نیز حداکثر درآمدها که صرفا معدود افرادی از آنها بهره مند می شوند نسبت به متوسط حقوق بالاست. کارشناس ها در این نوع مشاغل به طور متوسط 1 میلیون تومان ( حداقل 700 هزار تومان و حداکثر یک میلیون و 600 هزار تومان) ، سرپرست ها یک میلیون و 100 هزار تومان( حداقل 700 هزار تومان و حداکثر 2 میلیون و 500 هزار تومان ) و مدیرها 1 میلیون و 500 هزار تومان ( حداقل 780 هزار تومان و حداکثر سه میلیون و 540 هزار تومان ) حقوق می گیرند.

در میان متخصصان توسعه بازار، تبلیغات، تحقیقات بازار ، کارشناس ها به طور متوسط یک میلیون و 500 هزار تومان ( حداقل 790هزار تومان و حداکثر 3 میلیون و 74 هزار تومان)، سرپرست ها 1 میلیون و 700 هزار تومان ( حداقل 870 هزار تومان و حداکثر 3 میلیون و 340 هزار تومان ) و مدیرها حدود 3 میلیون تومان ( حداقل یک میلیون و 200 هزار تومان و حداکثر 6 میلیون و 800 هزار تومان ) حقوق می گیرند.

در گروه متخصصان فروش و خدمات پس از فروش و بازاریابی، کارشناس ها یک میلیون و 200 هزار تومان ( حداقل 70 هزار تومان و حداکثر 3 میلیون تومان)، سرپرست ها یک میلیون و 500 هزار تومان ( حداقل 80 هزار تومان و حداکثر 4 میلیون تومان) و مدیرها 3 میلیون تومان ( حداقل یک میلیون و 200 هزار تومان و حداکثر 10 میلیون تومان ) حقوق می گیرند.

به نظرتان مهندسان صنایع زیاد حقوق می گیرند ؟ اگر پاسخ تان مثبت است، در اشتباهید. حقوق آنها چندان تفاوتی با مشاغل قبلی که درباره شان شرح دادیم، ندارد برای مثال مهندسان صنایعی که کارشناس محسوب می شوند به طور متوسط 1 میلیون و 600 هزار تومان ( حداقل 930 هزار تومان و حداکثر 3 میلیون و 500 هزار تومان ) است . آنها که سرپرست هستند حقوق متوسط شان یک میلیون و 900 هزار تومان ( حداقل یک میلیون 100 هزار تومان و حداکثر 4 میلیون تومان ) و کسانی که مدیر می شوند به طور متوسط 3 میلیون 300 هزار تومان ( حداقل یک میلیون و 400 هزار تومان و حداکثر 8 میلیون 470 هزار تومان دستمزد می گیرند.

متوسط حقوق مهندسان برق تقریبا شبیه به متوسط حقوق مهندسان صنایع است. متوسط حقوق یک کارشناس با این مدرک، یک میلیون و 700 هزار تومان ( حداقل 850 هزار تومان و حداکثر 3 میلیون و 930 هزار تومان )، متوسط حقوق یک سرپرست با این مدرک 2 میلیون تومان ( متوسط 970 هزار تومان و حداکثر 5 میلیون و 500 هزار تومان ) و متوسط حقوق یک مدیر 3 میلیون تومان ( حداقل یک میلیون و 300 هزار تومان و حداکثر 9 میلیون تومان) است.

دریافت ماهانه مهندسان مکانیک و هوا فضا در رده کارشناسی یک میلیون و 500 هزار تومان ( حداقل 890 هزار تومان و حداکثر 3 میلیون و 880 هزار تومان ) ، در رده سازمانی سرپرستی یک میلیون و 800 هزار تومان ( حداقل 990 هزار تومان و حداکثر 3 میلیون و 900 هزار تومان ) و در رده مدیریت به طور متوسط 3 میلیون تومان ( حداقل 1 میلیون تومان و حداکثر 9 میلیون و 750 هزار تومان) است.

یک مهندس عمران و معماری در رده کارشناسی یک میلیون و 500 هزار تومان (حداقل 740 هزار تومان و حداکثر 3 میلیون تومان) ، در رده سرپرست یک میلیون و 900 هزار تومان ( حداقل 900 هزار تومان و حداکثر 4 میلیون و 450 هزار تومان ) و در رده مدیریت، 3 میلیون و 400 هزار تومان ( حداقل یک میلیون و 550 هزار تومان و حداکثر 8 میلیون تومان ) حقوق می گیرد.

وضع مهندسان کامپیوتر، سخت افزار و شبکه هم با بقیه فرق زیادی ندارد. هرچند که آنها در رده مدیریت به طور متوسط از گروه های قبلی کمتر حقوق می گیرند. در این گروه متوسط حقوق یک کارشناس یک میلیون و 500 هزار تومان ( حداقل 830 هزار تومان و حداکثر 3 میلیون و 380 هزار تومان) ، در رده سرپرستی یک میلیون و 700 هزار تومان ( حداقل 200 هزار تومان و حداکثر 4 میلیون تومان ) و در رده مدیریت 2 میلیون و 500 هزار تومان ( حداقل یک میلیون و 120 هزار و حداکثر 8 میلیون و 400 هزار تومان) است.

در آمد متوسط مهندسان کامپیوتری که در حوزه نرم افزار و طراحی وب فعالیت می کنند در سمت کارشناس یک میلیون و 600 هزار تومان ( حداقل 810 هزار تومان و حداکثر 4 میلیون )، در سمت سرپرست 2 میلیون و 300 هزار تومان ( حداقل یک میلیون 100 هزار تومان و حداکثر چهار میلیون 490 هزار تومان ) و در سمت مدیر سه میلیون و 200 هزار تومان ( حداقل یک میلیون و 200 هزار تومان و حداکثر هفت میلیون و 570 هزار تومان ) است.

همیشه تصور عمومی جامعه این بوده است که صفرهای جلوی رقم حقوق مهندس های نفت، گاز و پتروشیمی آن قدر زیاد است که از فیش حقوقی شان چکه می کند اما در حقیقت وضع آنها با دیگران دست کم در رده سازمانی کارشناسی و سرپرستی تفاوتی با بقیه ندارد اما نکته جالب اینجاست که حداقل و حداکثر در آمد کارشناس های این رشته گاهی از سرپرست هایش بیشتر است به طوری که یک مهندس نفت، گاز یا پتروشیمی در رده کارشناسی به طور متوسط 16 میلیون تومان ( حداقل 900 هزار تومان و حداکثر 5 میلیون و 700 هزار تومان ) ، در رده سرپرستی به طور متوسط 32 میلیون و 500 هزار تومان( حداقل 890 هزار تومان و حداکثر 4 میلیون و 800 هزار تومان) حقوق می گیرد اما اگر در رده مدیر باشد به طور متوسط 3 میلیون و 900 هزار تومان ( حداقل یک میلیون و 730 هزار تومان و حداکثر 7 میلیون و 980 هزار تومان ) دریافتی دارد.

در گروه مهندسان شیمی، فرآیند و صنایع غذایی در سمت کارشناس یک میلیون و 200 هزار تومان ( حداقل 730 هزار تومان و حداکثر3 میلیون و 400 هزار تومان ) ، در سمت سرپرستی ، یک میلیون و 700 هزار تومان ( حداقل 920 هزار تومان و حداکثر 3 میلیون و 920 هزار تومان ) و در سمت مدیریت دو میلیون و 600 هزار تومان ( حداقل 780 هزار تومان و حداکثر 8 میلیون و 700 هزار تومان ) است.

بقیه مهندس ها را که قلم بگیریم ، می رسیم به متخصصان رشته های علوم انسانی. متخصصان روابط عمومی و علوم اجتماعی به طور متوسط یک میلیون و100 هزار تومان حقوق می گیرند که البته حداقل آن 640 هزار و حداکثرش 3 میلیون و 940 هزار تومان است .

تحلیلگرها ، برنامه ریزها و کارشناس های اقتصادی هم در سمت کارشناس، یک میلیون و 500 هزار تومان ( حداقل 900 هزار تومان و حداکثر 3 میلیون و 300 هزار تومان ) دریافتی دارند. آنها در سمت سرپرست به طور متوسط یک میلیون و 800 هزار تومان ( حداقل 990هزار تومان و حداکثر 5 میلیون ) و در سمت مدیر 2 میلیون و 800 هزار تومان ( حداقل یک میلیون و 200 هزار تومان و حداکثر 6 میلیون 420 هزار تومان ) حقوق می گیرند.

دریافتی مترجمان ماهانه مترجمان هم به طور متوسط یک میلیون 200 هزار تومان است که حداقلش 760 هزار تومان و حداکثرش 2 میلیون و 230 هزار تومان است.

دریافتی ماهانه طراحان و هنرمندان به عنوان کارشناس مثل گرافیست ها، انیماتورها و طراحان صنعتی و عکاس ها به طور متوسط یک میلیون و 100 هزار تومان ( حداقل 770 هزار تومان و حداکثر 2 میلیون و 800 هزار تومان ) و به عنوان سرپرست به طور متوسط یک میلیون و 500 هزار تومان ( حداقل 690 هزار تومان و حداکثر 4 میلیون تومان ) است.

دریافتی ماهانه مدیران عامل و اعضای هیات مدیره به طور متوسط 5 میلیون تومان است که حداقلش یک میلیون و 400 هزار تومان و حداکثرش 15 میلیون تومان است.

مردم دور و بر خط فقر

اعداد را خواندید ؟ در میان این اعداد و ارقام اقشاری همچون کارگران گنجانده نشده اند و تنها رقم رسمی از میزان حقوق شان در سال گذشته حداقلی بوده که از سوی شورای عالی کار حدود 600 هزار تومان تعیین شده است.

در همان سال 93 ( سال انجام پژوهش) احمد میدری، معاون رفاهی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ، از خط فقر به ازای هر نفر 250 هزار تومان خبر داد که بر این اساس خط فقر برای خانواده ای 4 نفره یک میلیون و برای خانواده ای 5 نفره، یک میلیون و 250 هزار تومان است که همچنان با آمارهای اعلامی از سوی مرکز آمار ایران ( یک میلیون و 800 هزار تومان به ازای هر خانواده ) و بانک مرکزی ( 2 میلیون و 500 هزار تومان به ازای هر خانواده ) متفاوت است.

تفاوت این رقم ها باعث می شود شماری از جمعیت کشور، از دید برخی سازمان ها زیر خط فقر و از دید گروهی دیگر بالاتر از خط فقر قرار بگیرند اما به هر حال هر یک از این اعداد و ارقام را که بپذیریم شمار زیادی از شاغلان ، با توجه به متوسط حقوق شان پایین تر از خط فقر قرار می گیرند.

همچنین به گفته موسی الرضا ثروتی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس، دو سال پیش 20 درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی می کردند که این رقم نسبت به جمعیت کشورمان حدود 15 میلیون نفر بود اما در همان زمان هم 7 میلیون نفر از این گروه، از سوی هیچ نهادی حمایت نمی شدند و طبیعی است که اکنون این جمعیت رشد کرده است و احتمالا تعداد بیشتری از مردم به زیر خط فقر کشیده شده اند و اگر برای متوازن کردن حقوق شاغلان و تعیین تکلیف بیکارها سیاستی اعمال نشود در آینده این رقم سال به سال بیشتر می شود و علاوه بر این سطح پایین رضایت شغلی تقریبا یک سوم شاغلان از حرفه شان به کاهش بهره وری در کشور و کند شدن چرخ توسعه منجر می شود.

جام جم آنلاین

منتشرشده در پژوهش

روز بدون پلاستیک

امروز روز بدون پلاستیک نام گرفته است.  این در حالی است که اگر سری به  فروشگاه‌ها بزنید خواهید دید که هر وسیله‌ای با چه میزان نایلون و پلاستیک  به دست مصرف‌کننده می‌رسد. امروزه دیگر همگان بر لطمات و صدمات پلاستیک و کیسه‌های نایلون  واقفند اما اینکه  چرا روز به روز بر تعداد مصرف‌کنندگان آن افزوده می‌شود و کمتر مسئولی در این زمینه اقدام سازنده‌ای انجام می‌دهد، جای تامل دارد.

در واقع برای کاهش تبعات و صدمات نایلون به محیط زیست باید دولت وارد عمل شود. برای مثال در کشورهای اروپایی به هیچ عنوان پلاستیک در معابر و محیط زیست مشاهده نمی‌شود آن هم به این دلیل که رهاسازی ماده پلاستیکی در محیط زیست باعث بروز نارسایی‌های فراوان می‌شود و حتی در بسیاری از دولت‌های اروپایی همچون ایتالیا و دانمارک برای هر کیسه نایلون تجزیه‌ناپذیر 15 سنت از شهروندان مالیات  اخذ می‌شود. برای کاهش صدمات کیسه‌های نایلونی در کشور چندی  پیش  با یکی از فروشگاه‌های معروف مسأله عدم ارائه نایلون در  خرید مطرح شد که  مسئولان آن با بیان اینکه هدف این  فروشگاه،‌ مشتری‌مداری است! مبادرت به  ارائه خدمات به وسیله کیسه‌های نایلون کردند. در اصل مصرف نایلون نه تنها برای انسان و محیط زیست بلکه برای حیوانات نیز آسیب‌زاست.

برای مثال چندی پیش در استخری با دو هزار ماهی شاهد بودم که به دلیل عدم نظارت درست و وجود پلاستیک در آب تعدادی از ماهی‌ها از بین رفتند آن هم به این دلیل که اکسیژن محلول در آب باعث خفگی ماهی‌ها شده بود.

برخی مسئولان بر این باورند که کیسه‌های پلاستیکی از زمانی که به‌عنوان زباله دور ریخته می‌شوند، به‌علت ماندگاری در طبیعت برای جذبشان 500 سال زمان نیاز است. در واقع، این کیسه‌ها به‌همراه باد جابه‌جا شده و وارد رودخانه‌ها و کانال‌های آب می‌شوند. در نتیجه، موجب گرفتگی آبراهه‌‌ها شده و در بسیاری موارد به‌علت ساکن ماندن آب، زاد و ولد انواع حشرات افزایش می‌یابد. کیسه‌های پلاستیکی در صورت ورود به محیط‌ زیست دریایی، وارد زنجیره غذایی جانوران دریایی شده و سالانه هزاران ‌گونه از جانوران آبزی از قبیل وال، دلفین، فک و لاک‌پشت و نیز پرندگان دریایی اشتباهاً بر اثر خوردن این کیسه‌ها و خفگی ناشی از آن‌ می‌میرند. سالانه  شاهد مرگ و میر تعداد زیاد لاک‌پشت چرمی با عمر150 سال در جنوب کشور هستیم.

همان طور که  ستاره‌های دریایی فراوانی به دلیل گیر افتادن در کیسه‌های نایلون و  خفگی  از بین  می‌روند که این اخبار خود گواه بی‌توجهی به محیط زیست و طبیعت است. در واقع اینکه برخی مسئولان زمان نجومی را برای جذب نایلون و دیگر  فرآورده‌های پلاستیکی تخمین زده‌اند، جای تامل دارد و باید به این نکته توجه داشت که نایلون یک ماده بدون تغییر در طبیعت است و هیچ ترکیبی در دنیا روی آن تاثیر‌گذار نیست. برای مثال فرسودگی کیسه‌های نایلونی بر اثر تابش خورشید با گذشت زمان  روی  زمین به ریزگردها مبدل شده و در اعماق زمین نیز با فعل و انفعال‌های شیمیایی آثار مخرب فراوانی را در محیط زیست به همراه دارد. برای مدیریت و کاهش این معضل مردم باید همچون گذشته  خریدها را در زنبیل یا همان پاکت‌های قهوه‌ای که تا دو دهه پیش در خرید  استفاده می‌شد قرار دهند و تا حد ممکن از گرفتن کیسه‌های نایلونی خودداری کنند.

در واقع استفاده از پاکت به دلیل اینکه بعد از گذشت مدتی وارد چرخه طبیعت شده و حتی به عنوان خوراک دام و احشام هم استفاده می‌شود می‌تواند در کاهش معضل‌های زیست‌محیطی مثمرثمر باشد. باید توجه داشت هم اکنون در اماکن عمومی همچون قطار یا هواپیما در کشور هندوستان به جای استفاده از لیوان یکبار مصرف پلاستیکی از  فنجان‌های سفالی استفاده می‌شود و این  ابتکار در مصرف منجر به  افزایش حاصلخیزی خاک و کاهش صدمات به طبیعت شده است.

برای کاهش این معضل باید دولت و دست اندرکاران امر از امروز برای مدیریت این نارسایی تمهیدات لازم را بیندیشند و در صورت عدم انجام فعالیت‌های موثر در این زمینه  بی‌شک تا 10 سال  آینده ایران غرق در  پلاستیک می‌شود. باید توجه داشت که از زمان خرید تا  دور ریز  کیسه‌های نایلونی کمتر از  پنج دقیقه  زمان صرف می‌شود.  اکثر  مردم بر این باورند رایگان بودن کیسه‌های نایلونی برایشان مناسب است اما این  طرز تفکر اشتباه محض است و اگر در خرید از کیسه‌های پارچه‌ای یا همان زنبیل‌های  قدیمی استفاده شود، بی‌شک از لحاظ اقتصادی و محیط زیستی می‌توان شاهد تاثیرات مثبتی در زمینه محیط  زیستی بود. باید توجه داشت در زمینه جمع‌آوری کیسه‌های نایلونی بازیافت چندان فعالیتی انجام نمی‌دهد و این وسایل همچنان در طبیعت رها می‌شود که مشکلات در این زمینه را دو چندان می‌کند.

روزنامه آرمان

غربالگری سلامت روانی معلمان  گروه اخبار /

دانش‌آموز ۱۵ساله به دلیل تنبیه روانه بیمارستان شد؛ یک معلم دانش‌آموزان را مجبور کرد دست‌شان را در چاه توالت فرو ببرند؛ دست دانش‌آموز بوشهری به دلیل تنبیه با لوله پلیکا چرک کرد؛ بینی دانش‌آموز 12 ساله بر اثر تنبیه شکست و... چند خبر از خبرهای تنبیه دانش‌آموزان بود که رسانه‌ای شد و صدایش از مدارس کشور به بیرون درز کرد. خبرهایی از گوشه و کنار برخی مدارس، که سیستم آموزشی را با چالش مواجه کرده و خانواده‌ها را نگران می‌کند.
مسئولان بهزیستی از چندماه پیش وارد میدان شده‌اند و برای کم کردن و در صورت امکان پایان دادن به این قبیل اتفاقات، پیشنهاد طرح غربالگری سلامت روان معلمان کشور را ارائه داده‌اند که در صورت موافقت وزارت آموزش و پرورش اجرا خواهد شد. مسئولان بهزیستی عنوان کرده‌اند که بی‌تردید غربالگری روانی در میان معلمان با توجه به اینکه اگر استرسی داشته باشند، این استرس به کودکان جامعه منتقل می‌شود، مورد توجه و پیگیری قرار خواهد گرفت.
یکی از مسئولان بهزیستی با اعلام اینکه منتظر اعلام نظر وزارت آموزش و پرورش برای اجرای طرح غربالگری هستیم به فرهیختگان گفت: «این وزارتخانه قرار بود طی چند روز گذشته موافقت یا مخالفت خود را با این طرح اعلام کند که امیدواریم با توجه به نتایج مثبت چنین اقدامی، نظر آموزش و پرورش در این باره مثبت باشد.» به عقیده او، این طرح با توجه به شرایطی که دارد و توضیحاتی که ارائه شده، به هیچ عنوان زیر سوال بردن شأن معلم نیست. البته در این بین برخی از معلم‌ها با اجرای این طرح مخالف هستند؛ زیرا معتقدند که این کار می‌تواند چهره و شأن معلم را خدشه‌دار کرده و جایگاه آنها را در جامعه خراب کند. جعفر ابراهیمی، کارشناس آموزش و پرورش در گفت‌وگو با فرهیختگان در این باره می‌گوید: «اگر بهزیستی بخواهد طرحی را با عنوان غربالگری سلامت روان معلمان کشور اجرا کند، با واکنش معلم‌ها روبه‌رو خواهد شد. زیرا بهزیستی در جایگاهی نیست که بخواهد غربالگری سلامت روان معلمان کشور را انجام دهد. از این رو جامعه معلم‌ها با بهزیستی و هر جایگاه دیگری که بخواهد مسیر آموزش و پرورش را عوض کند برخورد خواهد کرد.»


 اجرا با شروط باشد
طرح غربالگری معلم‌های کشور اگر چه با واکنش معلم‌ها روبه‌رو شده و آموزش و پرورش تاکنون موافقت خود را با اجرای آن اعلام نکرده است، اما قاسم جعفری، عضو کمیسیون آموزش و پرورش می‌گوید: «اگر این طرح با شروطی اجرا شود نه‌ تنها مشکلی ایجاد نمی‌کند بلکه باعث بهبود سیستم آموزشی کشور می‌شود.»
او درمورد طرح غربالگری معلم‌ها عنوان می‌کند: «با اجرای چنین طرحی در صورتی که یک سری شروط را در نظر بگیرند، موافق هستم. غربالگری فیزیکی و روانی از معلم‌ها موضوعی عادی است؛ شاید یک روزی هم از ما نمایندگان یا حتی برخی افراد دیگر در جامعه انجام شود.»او با بیان اینکه نباید این‌طور برداشت شود که معلم‌ها دچار مشکل جدی هستند، می‌افزاید: «قبل از اجرای طرح غربالگری معلم‌ها اول باید اطمینان لازم ایجاد شود و نباید بدون اطلاع‌رسانی دقیق این طرح را اجرا کرد. نحوه اجرای خوب طرح می‌تواند تاثیر مثبتی بر جامعه بگذارد، در غیر این صورت تاثیر منفی و بدی هم بر جامعه و هم بر معلم‌ها خواهد گذاشت.»

جعفری تاکید می‌کند: «نباید شأن و منزلت معلم در طرح غربالگری دچار خدشه شود و این‌طور نباشد که بار روانی منفی در جامعه علیه معلم‌ها ایجاد کند.»او بر این باور است که اگر قرار است این طرح انجام شود باید ابتدا نگاه اجتماعی را نسبت به معلم‌ها ترمیم کرد و نباید به گونه‌ای باشد که جایگاه معلم‌ها زیر سوال برود. جعفری همچنین درمورد اینکه چرا آموزش و پرورش برای اجرای این طرح با سازمان بهزیستی همکاری نمی‌کند، می‌گوید: «در این‌باره باید از آموزش و پرورش سوال شود که چرا همکاری نمی‌کند؛ زیرا این طرح می‌تواند به بهبود وضعیت آموزشی کشور کمک کند.» او می‌افزاید: «غربالگری سلامت روان معلمان کشور برای ارتقای کیفیت آموزش و کاهش آسیب‌ها در سیستم آموزشی کشور بسیار طرح خوبی است، زیرا همه افراد ممکن است دچار مشکلات روانی باشند و انجام چنین طرحی می‌تواند به آموزش و پرورش بدون خشونت کمک کند.»
حالا باید منتظر نظر نهایی وزارت آموزش و پرورش درباره غربالگری روانی معلمان باشیم. طرحی که ممکن است جلوی برخی حوادث در مدارس را بگیرد و در برخی کشورها به صورت سالانه اجرا می‌شود. اما در عین حال برخی معلمان معتقدند که حل مشکلات معیشتی معلمان خود می‌تواند بخشی از استرس و فشار عصبی معلمان را کاهش دهد؛ استرس و فشاری که ممکن است به دانش‌آموزان نیز منتقل شود.

روزنامه فرهیختگان

عبدالحسین برزگرزاده دبیر ریاضی تبریز و مدرس دانشگاه حجت الاسلام محترمی در شبکه 5 سیما و در شب قدر در خصوص شرایط قبولی عمل صحبت می کردند ؛ با ذکر خاطره ای از یک معلم دوران طاغوت به نتایجی قابل تامل رسیدند ؛ یکی از نتایج مکشوفه سخنران محترم این بود که معلمان جمهوری اسلامی از معلمان طاغوت کم کار بوده و از وجدان کاری پایین تری برخودارند ؛ دومین نتیجه محیر العقول ایشان که به زعم حضرتش غیر قابل قبول هم بود ؛ کم کاری معلمان به استناد پایین بودن دست مزد آنان بود. علاوه بر آنها ؛ منحصر بودن کم کاری در کشور به معلمان و غیر قابل قبول بودن عمل آنان در درگاه خداوند نیز از نتایج ضمنی این سخنرانی بود.

به مناسبت این بیانات مطالب ذیل جهت تنویر و قضاوت همفکران سخنران معظم تقدیم می گردد.
1- فرموده اند که معلمان دوران طاغوت آن قدر وجدان داشتند که برای اوقاتی از کلاس که به علت بی انضباطی دانش آموزان تلف می شد گریه می کردند ؛ ولی معلمان جمهوری اسلامی کم فروشی می کنند  ؛ اولا حضرت حجت الاسلام باید بدانند مردم هستند که نظام ها را تغییر می دهند و در هیچ ازمنه و امکنه ای تغییر نظام معادل تغییر مردم نیست . ثانیا در صورت بقا و اصرار بر ادعا ؛ ادعای ایشان توهین به نظام و هتک حرمت و حیثیت معلمان است و البته تشخیص آن بر مدعی العموم و دادگاه صالح است و از دست معلمان کم فروش وطن فعلا کاری ساخته نیست.
2- در خصوص کشف دوم سخنران محترم هرچند می توان کم بودن حقوق را یکی از دلایل از بین رفتن انگیزه برشمرد؛ ولی ایشان بایستی و لاجرم این قدر درک داشته باشند که بدانند دلیل اصلی تمام بحران های اجتماعی نادیده گرفتن عدالت و رواج تبعیض است و چرا نمی خواهند قبول کنند معلمان بیشتر از آنکه از کم بودن حقوق خود شاکی باشند از شکاف طبقاتی کارمندی و تبغیض چند درصدی شکایت دارند .
الف – برابر بند 9 اصل 3 قانون اساسی رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه درهمه زمینه و برای همه تکلیف دولت (حکومت) است .
ب- برابر اصل نوزدهم و بیست قانون اساسی آحاد ملت در مقابل قانون مساوی واز حمایت یکسان قانون بهره مندند.
ج- چون عدل از اصول دین ماست و به فرموده امام مفسر عدل علی (ع) ؛ عدل اولی بر فضل است پس تبعیض محکوم شرعی است.
د- بین معلم کارمند و حکومت کارفرما قانون استخدام و اصل اراده و رضایت حاکم است و نه اصالت اجبار و نباید حکومت را ارباب کارمند فرض کرد .
بنا به ادله فوق و دلایل فراوان دیگری که در این مختصر نمی گنجد ؛ سخنران محترم بایستی بدانند که هیچ تبعیض در قوانین وجود ندارد ؛ در صورت وجود هم اعتباری نخواهد داشت ؛ معلمان نه تنها برای حقوق ناچیز ؛ به خور و نمیر و نظایر آنها استخدام نشده اند، بلکه معلمان با علم به جنبه معنوی کار خویش ؛ عمیقا به مزایای مادی شغل خود معتقد بوده و هستند و انتظار دارند مثل سایر کارمندان و به تناسب میزان زحمت خود و بدون هیچ تبعیضی از مزایای مادی کشور برای اداره امور زندگی خود بهره مند باشند و نیز باید بدانند که هیچ معلمی و در هیچ مرحله ای از استخدام ؛ تبعیض را امضاء نکرده و اگر امضاء هم می کرد به ا ستناد ماده 10 قانون مدنی فاقد ارزش می بود .

پس نسبت دادن کار غیر عقلایی؛ غیر شرعی و غیر قانونی ( قبول تبعیض) به معلمان و اصرار بر اثبات سخن نسنجیده خویش با توسل به مثال طاغوتی یا تجاهل و تغافل است و یا اصرار بر توهین . و اگر قبولی عمل ؛ به ترس از خدا و عدم ترس از غیر اوست؛ آنگاه سخنران معظم مواظب باشند که خدای ناکرده ؛ عمل ایشان یعنی حمله جسورانه به معلمان و نداشتن جرات برای نام بردن از گروه های... ؛ ترس از غیر خدا تلقی شده و سبب ضایع عمل شان و دوری از بهشت شود.


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

افسردگی در نوجوانان و نقش مدرسه

افسردگی یک معضل جدی در دوران نوجوانی و جوانی است. تجربه­ ای آزاردهنده و خطرناک که در دوران به اصطلاح بلوغ رخ می­ دهد و تبعات اجتماعی و جسمانی بسیاری دارد. این تجربه که با احساس خلاء معنایی در زندگی همراه می شود، موجب می شود نوجوان خود را موجودی تنها و دور افتاده از اجتماع ادراک کند. متاسفانه این ادراک با وجود پیش فرض ها و کلیشه­ های غلط در ارتباط با دوران نوجوانی گاهی به واقعیت بدل می شود... این مشکل به فرزندان خانواده هایی که درگیر معضلات اجتماعی، اقتصادی یا عاطفی هستند محدود نمی شود. بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی در خانواده های سالم و در کنار والدین مسئولیت پذیر زندگی می کنند. در واقع آن چه به شناخته نشدن و در نتیجه ریشه دار شدن این مشکل دامن می زند نه وجود معضلات زمینه ای، بلکه وجود پیش فرض هایی است که سبب بی توجهی به نشانه های اولیه ی آن و اتخاذ رویکرد بی تفاوت به شدید شدن آن ها می شود. این پیش فرض های غلط عبارتند از:

1- نوجوانان به افسردگی دچار نمی شوند

این یک باور عمومی است که نوجوانان اساسا به افسردگی دچار نمی شوند. این در حالی است که نیمی از افرادی که در بزرگسالی به بیماری های روانی مبتلا هستند در سنین نوجوانی (حدود 14 سالگی) با اولین تجربه ی خود از بیماری مواجه می شوند. عواقب شناسایی نشدن بیماری های روانی در نوجوانان ناگوار است. بسیاری از این افراد (حدود 50 درصد نوجوانانی که تجربه بیماری روانی دارند) ادامه تحصیل نمی دهند و درصد قابلیت توجهی از آن ها (65 تا 75 درصد) به بزهکاری و جرایم روآور می شوند. بیماری روانی می تواند در سنین نوجوانی آغاز شود و شناسایی آن دراین سنین برای درمان آن اهمیت دارد. از این رو انکار افسردگی نوجوانان یک مساله ی جدی است که باید حل شود.

2- اگر یک نوجوان به فعالیت های روزمره اش برسد، دچار بیماری روانی نیست

بیماری های روانی عموما با انگ و برچسب زنی همراه هستند. به خصوص در سنین نوجوانی، معمولا افراد از بروز بیماری خود پرهیز می کنند تا در گروه های همسالان به راحتی پذیرفته شوند. وضعیت تحصیلی خوب و انجام فعالیت های روزمره به تنهایی نمی تواند نشان دهنده ی عدم وجود بیماری روانی باشد. پنهان کردن نشانه های بیماری و یا ترجمه کردن آن به زبان دیگر می تواند ناشی از ناآگاهی نوجوانان نسبت به مشکلات شان و یا ترس از انگ باشد.

3- تغییر رفتار طبیعی است و ناشی از افزایش هورمون هاست

هورمون ها و فرآیند بلوغ می تواند در تغییر رفتار نوجوانان تاثیرگذار باشد. اما مساله این جاست که این گزاره به تنهایی نمی تواند توجیه کننده ی بی توجهی به تغییر رفتارها و احساسات پیچیده ی نوجوانان در این سنین باشد. بسیاری از فراگردهای بدنی که کاملا طبیعی هستند می توانند سبب بروز معضلات روانی و جسمانی شوند. طبیعی بودن و جسمانی بودن یک مساله، چیزی از اهمیت آن نمی کاهد و لزوم توجه به آن را کاهش نمی دهد. صحبت کردن و آگاه کردن نوجوانان از تغییرات جسمانی شان می تواند در تعدیل احساسات شان تاثیرگذار باشد و با ایجاد خودآگاهی از مشکلات احتمالی بکاهد اما این کافی نیست. مشاوره توسط متخصصان و به رسمیت شناختن احساسات متغیر در این دوران ضرورتی غیر قابل انکار است.

4- بزرگ می شوند و افسردگی یادشان می رود

بله بزرگ می شوند ولی افسردگی فراموش نمی شود. تصور این که بیماری روانی به خودی خود و تنها با گذشت زمان درمان می شود یک پیش فرض بسیار نادرست در مورد بیماری ها و اختلالات روانی است. اگرچه ممکن است علائم اختلال کاهش پیدا کند، این مساله نشان دهنده ی رفع شدن آن نیست. افسردگی و بیماری های روانی دیگر با رفتارهای خطرزا در جوانان و نوجوانان ارتباط دارد (مانند خودکشی، مصرف مواد و ...) و رها کردن آن به دست زمان راهکار مناسبی نیست.

5- در سنین نوجوانی مساله ی مهمی که باعث افسردگی شود اصلا وجود ندارد

مساله در سنین مختلف تعاریف مختلف دارد. ادارک بزرگسالان از افسردگی و معضلات زندگی باعث می شود آنان عموما مسائل دوران کودکی و نوجوانی را نادیده بگیرند. قطعا آن چه برای یک نوجوان مهم است، ممکن است برای یک بزرگسال اهمیت چندانی نداشته باشد ولی این به معنای معنادار نبودن مساله برای نوجوان نیست. دوران نوجوانی یک دوره ی گذار است که با شروع نقش پذیری در عرصه های مختلف همراه می شود. با افزایش انتظارات از نوجوان در دورانی که او به لحاظ جسمانی نیز در تغییر مداوم است می تواند فشار و استرس بالایی را بر او تحمیل کند.

6- مشکلات روانی ناشی از رفت و آمد با دوستان نامناسب است

این ادعا که مشکلات نوجوان تحت تاثیر دوستان است از دو وجهه مشکل زا است. اول این که عاملیت نوجوان با این ادعا زیر سوال می رود و او فردی تاثیرپذیر تلقی می شود که خودکنترلی کافی ندارد. هیچ کس دوست ندارد که ناراحتی و مشکلات اش غیر واقعی و ناشی از تاثیرات منفی دیگران تلقی شود.

از طرف دیگر، اتهام وارد کردن به دوستان و نزدیکان نوجوان (که در این سنین نقش مهمی در زندگی او بازی می کنند) برای او ناراحت کننده است و نوجوان را در یک کشمکش میان والدین و دوستان قرار می دهد.

7- اگر نوجوانی مساله دارد، حتما مشکل از والدین اش است

اگرچه تاثیر خانه و محیط خانواده بر سلامت روان نوجوانان چشمگیر است ولی ناراحتی و افسردگی می تواند ناشی از محیط باشد. در واقع هیچ میزانی از پول، محبت و حمایت نمی تواند به شکل تمام و کمال تضمین کننده ی عدم بروز بیماری ها و اختلالات روانی شود. مسائل محیطی و زمینه ی اجتماعی در سلامت روان افراد نقش مهمی ایفا می کند. فشار حاصل از مدرسه، مشکلات موجود در کلاس مانند درگیری با همکلاسی ها، مورد تمسخر قرار گرفتن و اختلافات طبقاتی و فرهنگی می تواند زمینه ساز ناراحتی های روانی باشد. نظام های درسی سخت گیرانه که نوجوانان را به شکل ماشینی در کلاس های درس، بدون تحرک در مقابل مدرس می نشاند هم در ناراحتی های روانی موثر است. رویکردهای غیرمشارکتی تدریس که نوجوانان را به جای عاملانی فعال به ظروفی پرشدنی بدل می کند به این مساله دامن می زند.

ناراحتی ها، اختلالات و بیماری های روانی در نوجوانان یک معضل جدی است که باعث به خطر افتادن جان و آینده ی نوجوانان می شود. به نظر می رسد هر گونه بهبودی در این زمینه نیازمند از میان برداشته شدن پیش فرض های نادرستی است که بدون پشتوانه ی علمی بدیهی انگاشته شده اند.

برگرفته از:

http://everydayfeminism.com/2015/06/assumptions-teens-mental-illness/

پرونده ی لادن رهبری در انسان شناسی و فرهنگ
http://anthropology.ir/node/26368

ایمیل نویسنده:
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

منوچهر خدایی دبیر اجرایی سازمان معلمان ایران آموزش و پرورش از معدود وزارتخانه های کشور است که هم مسئولان از وضعیت موجود در آن ناراضی اند و هم معلمان. مدیران این نهاد اینجا و آنجا؛ آشکار و پنهان از بحران مهارت و انگیزه در میان معلمان سخن می رانند و معلمان به هزار زبان از بحران معیشت و ناکارآمدی ستاد و مدیریت وزارتخانه می نالند. نارضایتی معلمان در چند ماه گذشته با انجام چندین تجمع سکوت در بیشتر نقاط کشور بروز و ظهور یافت.

بودجه آموزش و پرورش در هر کشور نشان دهنده اهمیتی است که مسئولان به بخش آموزش می دهند ، در بسیاری از کشورهای پیشرفته این بودجه در صد قابل توجهی از درآمد ملی را شامل می شود به طور مثال ژاپن در سال 2010 میلادی حدود8 /3 درصد از تولید ناخالص خود را صرف آموزش نمود.

تولید ناخالص آن معادل 8 / 5  هزار میلیارد دلار می باشد که 8 / 3  درصد آن صرف آموزش شده است به عبارت واضح تر  ، هزینه آموزش وپرورش ژاپن در آن سال حدود 220 میلیارد دلار بوده است.

بودجه آموزش و پرورش  ایران در سال  93 تقریبا  21 هزارمیلیارد تومان ( حدود پنج میلیارد یورو ) بود که تقریبا با بودجه آموزشی کشور سوئد برابری می کند اما باید توجه داشت که جمعیت دانش آموزی کشورمان از کل جمعیت سوئد دو میلیون نفر بیشتر است.(سوئد10 میلیون نفر جمعیت دارد)

بانک جهانی و صندوق بین المللی پول در سال 2005 میلادی اعلام کرد در بین 135 کشور جهان سهم آموزش و پرورش ایران از بودجه عمومی و در آمد ملی در رتبه 99 قرار دارد.این جایگاه به هیچ عنوان زیبنده ی کشوری با گذشته درخشان مثل ایران نیست.

با توجه به اعداد و ارقام مذکور به روشنی می توان دریافت که آموزش و پرورش ایران به شدت مشکل بود جه ای دارد ، به عنوان مثال در سال 93 این وزارتخانه حدود چهار هزار میلیارد بدهی ( کسری بودجه) داشت . برخی از کارشناسان پیشنهاد می کنند جهت کاستن از این مشکل،می بایست بودجه آموزش وپرورش به مدت دو یا سه سال برمبنای عملکردی،(نه مصوب) بسته شود. راهکار دیگر این است که وزیر و معاونین با کمک گرفتن از کارشناسان اقتصادی، اراده و جسارت لازم را از خود نشان دهند و اقتصاد آموزش وپرورش را به طور جدی مورد بررسی قرار داده و به فکر تنوع در منابع مالی این دستگاه باشند.(همان چیزی که دکتر نجفی در برنامه هایش به دنبال آن بود)

آقای فانی در برنامه ارایه شده تحت عنوان چالش ها و راهکارها،بیان می دارد اقتصاد آموزش وپرورش در سنوات اخیر به یک چالش اصلی فراروی مدیریت این نهاد مولد سرمایه انسانی و اجتماعی تبدیل شده است.

می توان گفت  یکی از معضلات کنونی آموزش و پرورش در این بخش وجود نیروهای مازاد  می باشد، لازم است جهت سامان دهی اقتصاد آموزش و پرورش نیروی انسانی درست بسته شود. لذا این دستگاه حجیم و به شدت متمرکز، نیازمند کوچک سازی و عدم تمرکز است ، در این صورت هم چابک تر شده و سرعت انجام امور بالا می رود و هم بر اثر تعدیل نیرو، توان این را خواهد داشت تا حقوق بقیه شاغلین را افزایش و بر انگیزه کاری آنان بیفزاید. آموزش و پرورش تاکنون اراده‌ای از خود نشان نداده موید این موضوع باشد که به جد مصمم به حل مساله نیروهای مازاد است.

آمارهای موجود نشان می دهد در ایران به ازای هر 10 نفر دانش آموز یک معلم وجود دارد یعنی بر خلاف کشورهای توسعه یافته،نسبت معلم به دانش آموز در کشورمان خیلی زیاد است اگر در این بخش مطابق با استاندارد آن کشورها عمل شود حداقل 200 هزار نیرو باید تعدیل شود.شاید یک دلیل همین کثرت معلم به نسبت دانش آموزش و مضافا تراکم نیرو در حوزه ی ستادی و اداری باشد که مسئولان وزارتخانه  بارها آمار داده اند تقریبا 98 درصد بودجه این نهاد صرف حقوق پرسنل می شود. این وضعیت شرایطی را رقم زده است که آموزش و پرورش نتواند حتی وظایف قانونی اش را به درستی و به موقع انجام دهد،به عنوان مثال حق التدریس معلمان به طور معمول با تاخیر شش ماهه پرداخت می شود یا حق مراقبت،اجرا و تصحیح برگه های حوزه امتحانات بعد از یک یا دو سال به حساب افراد واریز می شود (امسال حوزه های امتحان نهایی به زحمت توانستند مراقب و مصحح خود را تامین نمایند)  ، پرداخت پاداش پایان‌ خدمت معلمان نیز تقریبا همین وضعیت را دارد.

عطاالله صبور ، رئیس کمیته آموزش و پرورش مجلس در این زمینه بیان داشته‌ است که هر دو مقوله‌ی آموزش و پرورش در مدارس دولتی تقریبا تعطیل است. سرانه و شهریه اختصاصی وزارت‌خانه به این قبیل مدارس حتی کفاف هزینه آب و برق آن‌ها را هم نمی‌کند.

اقتصاد آموزش و پرورش شاخه‌ای از علم اقتصاد است که کاربرد صحیح منابع را در آموزش و پرورش بررسی می‌کند و به تحقق هدف‌های نظام آموزشی به اقتصادی‌ترین وجه یاری می‌ٰرساند. (متوسلی و آهن‌چیان 1386، صفحه ۴۱)

با اینکه وزیر محترم در برنامه ارایه شده به مدیریت بهینه منابع و مصارف اشاره دارد و افزایش سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی در تراز کشور‌های منطقه و همچنین شناسایی منابع مالی جدید و متنوع را از اولویت‌های خود می‌داند اما تاکنون دستاورد ملموسی را در این حوزه شاهده نبوده‌ایم.

البته بخشی از کارشناسان آموزشی، معلمان، فعالان صنفی بارها بیان داشته‌اند که آموزش و پرورش دغدغه اصلی مسئولان کشور نیست و اراده‌ای برای حل معضلات آن وجود ندارد. به عنوان مثال اعتبارات فصل آموزش در لایحه‌ی بودجه ۱۳۹۴ در مقایسه با سال قبل ۲۴درصد رشد داشته‌است اما سهم آموزش و پرورش از فصل آموزش نسبت به سال ۹۳ معادل ۸.۱ درصد کاهش نشان می‌دهد.

انتظار می‌رود تجربه‌ی موفق دولت دکتر روحانی در توجه به بخش سلامت و درمان در مورد آموزش و پرورش نیز به اجرا گذاشته شود.

به عقیده برخی کارشناسان واگذاری مدارس به بخش خصوصی از برنامه‌های وزارت‌خانه در جهت کاستن از مشکلات مالی و اعتباری‌ است که در زمان آقای فانی سرعت بیشتری به خود گرفته است. ایشان بر این باورند که هدف از واگذاری مدارس دولتی به بخش خصوصی درآمدزایی نیست و برای کم کردن از مشکلات است.(احتیاط و کاستن از شدت انتقاد مخالفان طرح) واضح است این طرح زمانی نتیجه بخش خواهد بود که منجر به افزایش کیفیت آموزشی در آن مدارس و بهبود معیشت معلمان گردد.

برخی دیگر بیان می‌دارند جهت مدیریت منابع و همچنین درآمدزایی در مدارس ایجاد معاونت اقتصادی و رفتن به سمت تنوع‌بخشی به منابع مالی و درآمدزایی در شرایط کنونی یکی از راهکارها خواهد بود و ...

منتشرشده در دیدگاه

گروه اخبار / علی محمد مصلحی

شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان ایران با جهانگیری معاون اول رئیس جمهور و دکتر فانی وزیر آموزش و پرورش دیدار و گفت و گو کردند .

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور