صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

شیرزاد عبداللهی / همکار گروه سخن معلم

تجمع معلمان الیگودرز باید با محکومیت بدون قید و شرط کتک زدن دانش آموزان همراه می شد

تجمع معلمان الیگودرز و چند نکته    گفت و گو در خصوص تنبیه بدنی دانش آموزان در مدرسه زمانی به نتیجه می رسد که گفت و گو لَه و علیه تنبیه بدنی روی اصول مورد توافق استوار باشد . به عنوان مثال اگر دو یا چند طرف بحث همگی به اصول آموزش و پرورش مدرن اعتقاد داشته باشند می توان بر سر تاثیر و پیامدهای تنبیه بدنی در فضایی علمی گفت و گو کرد و احتمالا به جمع بندی رسید. اما اگر یکی از طرفین به مبانی آموزش و پرورش مدرن و دیگری به  اصول تعلیم و تربیت سنتی ، معتقد باشند ، زبان مشترک  پیدا نمی کنند. انگار یک چینی با یک فارسی زبان گفت و گو کند.
 
به عنوان مثال بحث بین فردی که در موضوع تنبیه بدنی به اعلامیه جهانی حقوق بشر و پیمان نامه حقوق کودک استناد می کند با کسی که بر اساس آموزه های گلستان سعدی به مسایل تربیتی می نگرد، دشوار  است. قبل از بحث در مورد تنبیه بدنی دو فرد سنتی و مدرن در حوزه علوم تربیتی باید بر سر مقدمات بحث به توافق برسند یا اینکه هر کدام محترمانه نظر خودش را بگوید و قضاوت را به خوانندگان بسپارند.برخی افراد هم برای ورود به بحث نیاز به اطلاعات مقدماتی دارند.
 
در بحث پیرامون انتشار اخبار تنبیه بدنی باید دو طرف بحث در مورد جایگاه رسانه و گردش آزاد اطلاعات و ارزش گذاری خبر در رسانه درک مشترکی داشته باشند. کسی که با مسایل رسانه و خبر آشنایی ندارد ، معمولا پشت انتشار هر خبرناخوشایندی  یک توطئه می بیند و یا مثلا می گوید که خبر تنبیه بدنی یک کودک در مدرسه  ارزش خبری کمتری از چپ شدن اتومبیل یک معلم در راه مدرسه دارد! در حالی که خبر کتک زدن دانش آموز  هزار برابر حادثه واژگونی یک  اتومبیل ارزش خبری دارد.
 
نکته دیگر اینکه  دو طرف بحث باید قواعد منطقی گفت و گو در چارچوب معین و پای بندی به موضوع و ارائه استدلال منطقی را بپذیرند. بحث کردن بدون داشتن مبنای نظری معین، بدون تعهد به چارچوب معین، بدون پای بندی به این اصل بدیهی که برای اثبات نظر خود باید فکت و دلیل بیاوریم به تکدر خاطر و دلخوری می انجامد.

به نظر من ، متدولوژی (روش شناسی) بحث از محتوای بحث مهم تر است.انتشار فیلم تنبیه بدنی دانش آموزان یک کلاس درس دبیرستانی در الیگودرز بازتاب گسترده ای داشت. من تقریبا همه کامنت ها و یادداشت های همکاران را خواندم . به تمام کامنت های همکاران در زیر  یادداشتم با عنوان " دبیر کت و شلوارقهوه ای الیگودرز ..." جواب دادم. در کنار بحث های استدلالی و منطقی برخی همکاران ( مانند یادداشت آقای درویشی ) ، عمده واکنش ها ، احساسی ، تلخ و مایوس کننده و تا حدی تهاجمی  بود .
 
تعداد همکارانی که بر مبنای اصول آموزش و پرورش مدرن و اعلامیه جهانی حقوق بشر و پیمان حقوق کودک  و قوانین و مقررات آموزش و پرورش،  بدون قید و شرط ، تنبیه بدنی و آزار کودکان را محکوم کرده بودند، انگشت شمار بود.
 
برخی از همکاران موضوع تنبیه بدنی را در کادر تقابل دانش آموز - معلم قرار داده بودند. گویی معلم و دانش آموز باید مثل بچه محل ها، برای هم شاخ و شانه بکشند و روی همدیگر را با درگیری فیزیکی حل کنند و بر اساس اصل انتقام : "زدی ضربتی ، ضربتی نوش کن. " عمل کنند . در حالی که معلم و دانش آموز در یک سطح نیستند و  اگر روش تقابل گسترش یابد ، معلم ها بازنده اند.

عده ای به تئوری توطئه متوسل شدند و به عنوان نمونه ، همکاری در اعتراض به انتشار ویدئوی تنبیه بدنی کودکان در الیگودرز نوشت: "عده ای که دائما ؛ عالما ؛ عامدا ؛ قاصدا و مختارا در پی تخریب معلمند ؛ بهانه جدیدی یافته اند. "!  این سخن که مجموعه دولت و رسانه ها و کارمندان دولت و دانش آموزان و اولیا و... خلاصه عالم و آدم علیه معلمان پیمان اتحاد بسته اند دلیل منطقی ندارد و فقط در چارچوب تئوری توطیه پذیرفتنی است .. گروهی از همکاران تصور می کنند هرچه تلخ تر و تندتر و طلبکارانه تر با جامعه و مسئولان سخن بگویند حرف شان بیشتر شنیده می شود .

در حالی که انتظار جامعه ومسئولان شنیدن صدای منطقی و مستدل از جامعه معلمان است. تندگویی و تندنویسی و پرخاشگری کم کم به صورت یک سبک نوشتاری در بین همکاران مطرح می شودکه بسیار از شخصیت و منش معلم به دور است. این سبک ، خطر لغزیدن افراد دست به قلم معلم را به سمت پوپولیسم تقویت می کند .
 
قابل اعتنا ترین بحث را برخی همکاران از زاویه جامعه شناختی مطرح کرده بودند با این مضمون  که نخست باید علل موجده اجتماعی و روابط عِلّی عصبانیت و جوش آوردن معلم را شناسایی کرد و  از بین برد. آنها به فقر فرهنگی و مادی خانواده ها ، شلوغی کلاس های درس، بی انگیزگی دانش آموزان ، بی رغبتی آنها به درس ، مشکلات معیشتی معلمان و ... اشاره کرده بودند. فرمایش این دوستان قابل اعتنا  است. اما دوستان دو نکته را باید توجه کنند تا فاصله آنها با توجیه گران تنبیه بدنی حفظ شود :


اول - اگر محکومیت و توقف  تنبیه بدنی در مدارس  را مشروط  به یک سری پیش شرط های مادی کنیم، در واقع جواز انجام تنبیه  بدنی را تا زمان نا معلوم صادر کرده ایم و هر معلم و ناظم و مدیری می تواند در هر زمان کتک زدن بچه ها را با این استدلال که فلان و بهمان کمبود در مدرسه یا در زندگی من وجود دارد توجیه کند. در این صورت تا 50 سال دیگر هم ممکن است تنبیه بدنی در مدارس ادامه یابد.
 
 دوم - در کنار شرایط مادی باید مسئولیت معلم به عنوان یک انسان مدرن و تحصیل کرده و صاحب فکر و اختیار را هم لحاظ  کنیم. شرایط محیطی تاثیر دارد  اما معلم تابع جبر شرایط محیطی نیست. ممیزه انسان ، اختیار و انتخاب اوست. مولوی می گوید : اینکه گویی این کنم یا آن کنم / خود دلیل اختیار است ای صنم . طرفداران جبر محیط نمی توانند به این سوال پاسخ دهند که چرا در همان دبیرستان الیگودرز دبیرانی هستند که روی دانش آموز دست یا پا بلند نمی کنند؟
 
در اظهار نظر  همکاران محترم به خصوص در کامنت ها  یک سری مغالطه موجود است که به برخی از آنها اشاره می کنم:

یکی از مغالطه های رایج در بین همکاران خلط بین نظر و صاحب نظر و به عبارتی ما قال و من قال  است. فرض کنیم شما با آوردن دلیل گفته ای که تنبیه بدنی در مدارس عملی غیر انسانی است.  بنده به جای نقد نظر شما می گویم که شما از فانی و دولت حمایت می کنی تا در انتخابات مجلس کاندیدا شوی یا قرار است بابت این نظر فلان مقدار به شما پول بدهند یا فلان پست را بگیری و...  
اصولا انگیزه خوانی بحث را به انحراف می برد. مغالطه رایج دیگر تعمیم دادن موضوع است. فرض کنیم کسی بگوید یک دکتر در خمینی شهر اصفهان در یک اقدام غیر حرفه ای و غیر انسانی دستور داده از زخم چانه یک کودک بخیه بکشند و این اقدام محکوم است. بنده در جواب بگویم فلانی به "پزشکان" ایران توهین کرده است . شما  از عمل یک پزشک متخلف انتقاد کرده ای اما من برای یارگیری و تحریک احساسات پزشکان و منحرف کردن بحث می گویم شما اصلا با پزشک جماعت ، پدرکشتگی داری ! 

هرچه هم شما بگویی من خودم پزشکم  اما رفتار این پزشک را محکوم می کنم . بنده بازهم تکرار می کنم که ای جماعت بشتابید که این آقا جامعه پزشکان را زیر سوال برده و دیواری کوتاه تر از  دیوار پزشک ندیده است. این کار علاوه بر مغالطه نوعی غوغا سالاری و برخورد عوامانه است.

 نمونه های غیر پزشکی این مغلطه راهم مثال می زنم. اگر کسی بگوید مثلا قاضی مرتضوی تخلف های قضایی داشته و خلاف شان قاضی عمل کرده است ، چند تا قاضی داد و قال راه بیندازند که ایها الناس فلانی به قضات شریف کشور توهین کرد و قضا را زیر سوال برد!

اگر کسی بگوید فلان پلیس فتا که حین بازجویی متهمش فوت شده ، مرتکب خلاف شده، پلیس ها لشکر کشی کنند که ای مردم فلانی پلیس را زیر سوال برده و به پلیس مملکت توهین کرده است.

برادر و خواهر معلم!

اگر کسی از فعل دبیر الیگودرزی کت و شلوار قهوه ای انتقاد کرد، نمی توانیم بگوییم که معلمان الیگودرز یا معلمان کشور را متهم و محکوم کرده است ! بحث جرم و تخلف مساله ای فردی است. همان گونه که کار معلم در کلاس کاری فردی است.

مغالطه دیگر این است که برای منحرف کردن بحث لیستی از فعالیت های معلمان فداکار و وظیفه شناس ارائه دهیم و تلاش کنیم مثلا با تصویر سازی از  یک معلم فرضی یا واقعی در یک روستای دور افتاده مازندران ،تخلف دبیر الیگودرزی را ماست مالی کرده و  القا کنیم که : " این به آن در"  و خلاصه قضیه یر به یر و بی حساب!

معلم فداکار اگر کار فوق العاده ای انجام دهد البته باید تشویق شود و معلم خلافکار هم باید تنبیه شود. اینها به هم ربطی ندارند . مسئولیت معلم فردی است. اگر به فرض فلان معلم روستای بندپی تشویق نشده ، نمی توانیم نتیجه بگیریم که فلان معلم الیگودرزی که مرتکب تخلف شده است کار خوبی کرده است و نباید عمل او را محکوم کرد.  

مغالطه دیگر ارائه فهرستی از دزدی ها و سوء استفاده های افراد در ارگان های دیگر و طرح این مساله است که حالا که مملکت شیر تو شیر است پس به تخلف معلمان در کتک زدن دانش آموزان هم نباید رسیدگی کنند.

ما به عنوان معلم باید خواستار رعایت قانون و برخورد با متخلفان در همه دستگاه ها و همه مناصب بشویم.

معلمان در جامعه باید نقش پیشرو و روشنگر و قانون گرا داشته باشند.

یک عده هم فکر می کنند حمیت قسمتی و همبستگی صنفی ایجاب می کند که ما از عمل معلم خلافکار حمایت کنیم. این حرف درست است اما باید ضمن حمایت از فرد خلافکار عمل خلاف را محکوم کنیم . الان بیش از هزار معلم به دلایل کیفری در زندان هستند. آیا ما باید از آنها حمایت بکنیم ؟ پاسخ من آری است.
معاضدت حقوقی و کمک مالی و مشاوره و دلجویی از یک همکار متخلف وظیفه ما است. ما باید سعی کنیم همکار متخلف و خانواده اش کمتر آسیب ببیند. حتی می توانیم خواستار بخشش یا تخفیف مجازات آنها بشویم. اما از فعل مجرمانه همکار به بهانه همبستگی صنفی نباید دفاع کنیم. تجمع معلمان الیگودرز اگر با محکومیت بدون قید و شرط کتک زدن دانش آموز توام می شد نمونه خوبی از همبستگی صنفی بود. همکار معتاد ، همکار کلاهبردار ، همکاری که دانش آموزی را زده و ناقص کرده یا کشته است ، همکار سیاسی و امنیتی نیاز به کمک دارد . ما باید کمک کنیم . اما نباید از اعتیاد،  از کلاهبرداری ، از قتل و جرح دانش آموز و خلاصه از عمل خلاف و غیر قانونی دفاع کنیم. تفاوت همبستگی صنفی که فعالیتی شرافت مندانه و مدنی است با  همبستگی باندهای مافیایی همین جا ظاهر می شود  .

تلاش فردی و جمعی معلمان برای بهبود شرایط کار و معیشت کاری پسندیده است ، اما همزمان معلمان باید با احساس مسئولیت از خود رفتار حرفه ای نشان دهند و وظایف معلمی خود را درست انجام دهند و به خصوص از کم کاری ، بداخلاقی ، بدفتاری و کتک زدن دانش آموزان پرهیز کنند . تنبیه بدنی کودکان چه توسط پدر و مادر و چه توسط معلم اقدامی خلاف حقوق کودک و بسیار شنیع است.  یک معلم به عنوان تربیت کننده کودکان نباید در هیچ شرایطی تنبیه بدنی را مجاز بداند.

در مقدمه اساسنامه یونسکو  آمده است که جنگ ها نخست در ذهن انسان ها شکل می گیرند بنابراین مبارزه برای صلح باید از ذهن و فکر انسان ها شروع شود.

تنبیه بدنی هم در ذهن برخی معلمان وجود دارد بنابراین ابتدا باید فکر تنبیه بدنی را از ذهن معلمان پاک کرد و کتک زدن دانش آموز در فرهنگ معلمان به عنوان یک عمل ضد بشری و خلاف شان معلم در مدارس شناسایی و معرفی شود.


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چهارشنبه, 02 دی 1394 15:53 خوانده شده: 3756 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +25 -3 --
علی 1394/10/02 - 16:47
با با یکی جلو این بگیره
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1394/10/02 - 18:55
این بزرگترین ...که تا به حال دیدم
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/03 - 05:09
از روی کامنتها و اظهار نظرها می توان معلمانی که قادر به مدیریت احساسات خود نیستند شناسایی کرد. اگر آموزش و پرورش در کنار بررسی صلاحیت عقیدتی و سیاسی داوطلبان ورود به شغل معلمی ، حداقل یک تست روانشناسی ساده برای تعیین صلاحیت حرفه ای معلمان برگزار کند ، معلمان عصبی و پرخاشگر پشت در می مانند و مشکلات مدارس کمتر می شود. کسی که در گفتگو با یک همکار نتواند در چارچوب منطق حرف بزند در کلاس و در برخورد با دانش آموزان قطعا با زبان مشت و لگد استدلال می کند !
پاسخ + 0 0 --
معلم نا امید 1394/10/03 - 14:03
من در مدرسه یک مشکل دارمجناب عبدالهی بزرگ عالم قرن لطفا راهنمایی بفرمایید
من در مقطع دبیرستان تدریس می کنم تاکنون هم دانش آموزی را تنبیه نکرده ام .
اما در چند کلاس درسم اینچنین مواردی دارم :
1- دانش آموزانی که هم کلاسی خود را آزار جنسی می دهند و بدلیل جو عشایری منطقه قادر به بیان مسائل اخلاقی به اولیاء یا ارجاع آنها به مشاوره نیستم.
2- دانش آموزانی دارم که در موبایل خود که بصورت مخفایانه به کلاس درس می آورند فیلم های مستهجن دارند و آنها را به سایر بچه ها نشان می دهند.
3- دانش آموزانی که در جیب خود شی تیز مثل چاقو دارند.این سری دانش آموزان را به مشاوره ها ارجاع دادم که با تهدید خودم و خانواده ام مواجه شدم و از کار خودم پشیمان شدم.
تاکید می کنم من تاکنون دانش آموزی را تنبیه نکرده ام اما از این وضعیت که هیچ راهکاری ندارد خسته شده ام.
پیشنهاد شما عالم فرزانه عالی قدر برای برخورد با این دانش آموزان چیست؟
در آموزش و پرورش امروز ما چه راه عملی برای این 3 مورد وجود دارد؟فقط لطفا نگویید وجود ندارد که هست و ما فقط مخفی کننده و تحمل گر تمام مشکلات شده ایم.
پاسخ + +29 -3 --
مجتبی گودرزی 1394/10/02 - 17:14
آقای عبد الهی شما همان مقالات خودتان را منتشر کنید، اما لطفا برای دیگران تعیین تکلیف نکنید. ضمنا تجمع معلمان الیگودرز هم به خاطر انتقاد از رفتارهای دو گانه صدا وسیما در نمایش ناهنجاری ها بود.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/03 - 04:54
بحث بنده در باره صدا و سیما نیست، در باره تنبیه بدنی دانش آموزان است . شما هر چقدر دوست داری صدا و سیما را محکوم کن. اما تا جایی که من می دانم تعدادی از همکاران الیگودرزی، معترض بودند که چرا سیما این خبر را منتشر کرده است . حتی یکی از معلمان الیگودرزی در نامه ای به صدا و سیما نوشت: "خیلی خیلی خوشحالم که تنها جرم من معلم آن ... تنبیه بدنی یک دانش آموز است که البته آن هم معلوم نیست قبل از تنبیه معلم بیچاره چه روش هایی که برای هدایت دانش آموز اجرا نکرده باشد." آقای گودرزی گرامی انتقاد من به دفاع این چنینی از همکار متخلف بود و نه انتقاد از سیما . این دوست عزیر سه مغالطه در نامه اش داشت : 1- فداکاری و از خود گذشتگی برخی همکاران عزیز را توجیه عمل تنبیه بدنی یک معلم کرده بود. 2- با اشاره به جرایمی مانند دزدی میلیونی و قاچاق ارز ، کوشیده بود عمل تنبیه بدنی را موجه جلوه دهد. 3- با اشاره به کمیابی تنبیه بدنی در مدارس ، تلاش کرده بود عمل این دبیر را کم اهمیت جلوه دهد... ای کاش همکار خوبی مانند شما باصدای بلند بگوید : تنبیه بدنی دانش آموز به هر بهانه ای و تحت هر شرایطی محکوم است.
پاسخ + +23 -1 --
فرهنگی 1394/10/02 - 18:08
جناب عبدالهی همکار محترم، هیچ معلمی ا تنبیه بدنی دانش آموزان موافق نیست.
هیچ معلمی تمایلی ندارد با عصبانیت و پرخاشگری با دانش آموزانش رفتار کند.
هیچ معلمی عامدانه قصد اذبیت دانش اموزان را ندارد.

اما گاهی شرایط غیر استاندارد ، تراکم بالای کلاس و وجود چند دانش آموزان خاطی ، کنترل اوضاع کلاس رو از دست معلم خارج می کند و ممکنه معلم به ناچار دست به تنبیه بزند.
مسلم بدانید معلمی که مجبور به تنبیه میشود خودش بیشتر از دانش آموز ناراحت میشود.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/03 - 05:01
معلم باید بتواند در شرایط بحرانی خشم و ناراحتی خود را مدیریت و کنترل کند. اغلب همکارانی که دسب روی دانش آموز بلند می کنند ، بعدا می گویند : "عصبانی و از خود بی خود شدم ... دست خودم نبود ..." از کوره در رفتن و عدم توانایی در مهار خشم رفتارهای غیر حرفه ای است. معلمی که نتواند رفتار و احساسات خود را کنترل کند ممکن است بزند دانش آموزی را ناقص کند و خودش را هم بدبخت کند و از زندان سر در بیاورد.
پاسخ + 0 0 --
فرهنگی 1394/10/03 - 15:01
همکار محترم کنترل نفس که خشم هم از مصادیق آن هست، بسیار دشواره. به هرحال هر انسانی در طول زندگی خود، خواسته و ناخواسته عصبانی میشود وگاه کنترل رفتار و گفتار خودشو از دست میدهد.

همکار عزیز از شرایط ایدا آل صحبت کردند کار راحتیه اما آیا در عمل امکان پذیره!

من همه تلاشم اینه که با محبت با شاگردانم رفتار کنم درست مثل این که عضو خانواده ام هستند. اما گاهی رفتار تمسخر آمیز برخی دانش آموزان کاملا ناامیدم میکنه و به خودم میگم اصلا ارزش داره من اینهمه وقت و انرژی بذارم وبی شائبه به داش آموزانی محبت کنم که این طور ناسپاسانه رفتار میکنند.

این ناامیدی باعث میشه در کلاسهای بی انضباط و شلوغ خیلی ازبرنامه های اموزشی که در نظر دارم ، اجرا نکنم . البته بچه های خوب ضرر می کنند.
پاسخ + +14 -1 --
معلم 1394/10/02 - 19:11
نویسنده محترم متن ،انطور که از نوشته هایتان متوجه شدم انسان دلسوز واگاه واهل مطالعه ای هستید بنا بر این باید از تیوری مزلو اطلاع داشته باشید.بر این اساس تا نیازهای اولیه انسان مانند خوراک پوشاک مسکن تامین نشود رفتن به سطوح بعدی که در قله ان خودشکوفایی قرار دارد ممکن نخواهد بو د. واقعا شما از جامعه ای که در ان شاخص اعتماد فقط ده درصد وشاخص امانت داری هشت درصد است چه انتظاری دارید. وقتی با معلمی که برای بیان مشکلانش قانونا باید به نمایندگان ملت رو اورد انگونه برخورد میکنند ونمایندگانش را به زندان می افکند چه انتطاری دارید؟ شما یک چشمه اش را در سیما دیده اید.اری هیچ انسان مدرن ومتمدنی تنبیه دانش اموز را روا نمی دارد ولی باکمال معذرت ما کجا بویی از تمدن برده ایم!(ادامه دارد)
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/03 - 05:50
اگر کسی هرم مزلو را اساس تحلیل خود در مورد رفتار شناسی معلمان قرار دهد، قاعدتا باید به لوازم آن هم پای بند باشد. عده ای از فعالان صنفی معتقدند که نیازهای معلمان در سطح قاعده هرم مزلو یعنی نیازهای فیزیولوژیک مثل خوراک و سلامت و مسکن و غریزه جنسی قرار دارد و تا این نیازها رفع نشود نیازهای سطوح بالاتر هرم اصلا برای معلم مطرح نیست. برای فردی که در سطح تحتانی هرم مزلو متوقف است ، مفاهیمی مانند معنویت ، اخلاق ، خلاقیت ، مهارت ، عزت نفس ، احترام متقابل و... بی معنا است. به نظر من هرم مزلو را نمی توان پایه تحلیل رفتار معلمان و به طور کلی انسان قرار داد، فقط می توان بر پایه هرم مزلو به این نتیجه رسید که به نیازهای پایه ای انسانها باید توجه بیشتری شود. نکته مهم تر اینکه کسانی که نیازهای معلم را در حد نیازهای فیزیولوژیک متوقف می دانند دیگر نباید از روی تعارف ، از فرهیختگی ، مرجعیت و فهم و کمال معلم سخن بگویند .
پاسخ + +4 -16 --
حسن درویشی 1394/10/02 - 19:38
درود بر استاد عزیز جناب شیرزاد
از خواندن مقاله شما بسیار لذت بردم واز شما به خاطر وقتی که می گذارید برای نوشتن این مقالات صمیمانه متشکرم وهمیشه از نوشته های شما وبرخی همکاران فرهیخته استفاده کرده ام
ولی با خواندن برخی کامنت هایی که دوستان در زیر مقاله های شما می گذارند به راستی نگران می شوم نگران برای اینکه چگونه امکان دارد این نظر ی که شما درمورد تنبیه بدنی دارید برای برخی همکاران اینقدر غیر قابل درک باشد
نگران می شوم از اینکه اگر جامعه فرهنگیان اینطور با پیش داروی وتعصب در مورد یک مقاله ونظریه جبهه می گیرند پس دیگر چه انتظاری می توان داشت از دیگر اقشار جامعه
به قول شاعر :سختگیری وتعصب خامی است تا جنینی کار خون اشامی است
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/03 - 06:04
ممنونم جناب درویشی . ممکن است ایراد از بیان ناقص من باشد. اما کامنت های دوستان عزیز فرصتی ایجاد می کند که من واضح تر بنویسم. ما معلم هستیم و باید در بیان نظراتمان حوصله داشته باشیم. اگر به تئوری توطئه اعتقاد داشتم می گفتم برخی کامنتها سفارشی و دست پخت محافل خاصی است اما اصلا اعتقادی به تئوری توطئه ندارم. اگر هم باشد خیلی برایم مهم نیست. خوشحال می شوم که برخی دوستان که از نوشته های من ناراحتند بدون خجالت و با استدلال از تنبیه بدنی دفاع کنند تا مواضع طرفین روشن شود. دوستان اصل موضوع را رها می کنند و دنبال حاشیه پردازی هستند. مخالفت مطلق با تنبیه بدنی کشف بنده نیست. شما استاد عزیز می دانی که تمام مکاتب روانشناسی و نظریه های تربیتی ، تنبیه بدنی در مدارس را بدون تردید و تبصره مردود می دانند.
پاسخ + +13 -2 --
معلم 1394/10/02 - 21:11
نویسنده محترم شما از امتیازات مثبت ومنفی که به کامنت ها داده می شود دقت کنید خیلی چیزها معلومتان میشود.جملات احساسی وتند بیشتر امتیاز می گیرند تا نظرات منطقی وتحلیل گرایانه واین نشانگر این است که کارد به استخوانشان رسیده متاسفانه دیگر تحلیل ومنطق جوابگو نیست بتید فکر دیگری برای تشفی الام کرد!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/03 - 06:52
دوست عزیز ،ملاک درستی و غلط بودن یک نظر تعداد لایک و درود و آفرین خوانندگان نیست. اگر دنبال تایید گرفتن از خواننده باشیم باید مطابق میل خواننده حرف بزنیم . این کار آدم را به سمت خودسانسوری و شعار دادن می برد. قباحت تنبیه بدنی کودکان در خانه و مدرسه مستند است به اصول تعلیم و تربیت مدرن ، اعلامیه جهانی حقوق بشر ، کنوانسیون حقوق کودک ، تعالیم دانشکده های تربیت معلم و... اگر کسی به اینها بی اعتنا باشد برای تشفی او چه کاری از دست من ساخته است؟ اینکه کسی به این نتیجه برسد که نظرات منطقی و تحلیلگرایانه در گفتگو با تعدادی از معلمان بی فایده است غم انگیز است . اگر یک معلم، منطق و قانون و اصول تعلیم و تربیت و حقوق بشر و حقوق کودک را به بهانه اینکه کارد به استخوانش رسیده کنار بگذارد آیا با سیلی و لگدزدن به دانش اموز آلامش تشفی پیدا می کند؟
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/03 - 06:54
من تعجب می کنم این معلم عصبانی و کارد به استخوان رسیده که به قول شما منطق در او کارگر نیست، چرا زورش فقط به دانش آموز می رسد؟ چرا نمی رود با لگد و مشت ، آقای نوبخت رییس سازمان مدیریت یا نمایندگان مجلس یا حداقل مدیرکل و استاندار را بزند؟ البته من معتقدم بزرگترین وسیله دفاعی معلم منطق و دانش اوست و استفاده از مشت و لگد دون شان معلم است. همچنین معتقدم که اکثریت معلمان چه کارد به استخوانشان رسیده باشد و چه نرسیده باشد ، دانش آموز را زیر مشت و لگد نمی اندازند.
پاسخ + +15 -3 --
روح الله 1394/10/02 - 21:31
جناب عبداللهی لطفا حرف نزنید. یه دکتر خطایی کرد تمام وزارت بهداشت دارن ازش پشتیبانی میکنند تو‌همش داری تخریب میکنی به چه قیمتی!! چی گیرت میاد از این مقاله نوشتنت در جهت تخریب وجهه معلم. برنج و روغن بهت میدن احیانا که شدی کاسه داغتر از آش. خجالت نمیکشی شما.!!!!!!!!! متاشفم خیلی متاسفم براتون
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/03 - 07:04
روح الله عزیز قسمت اول فرمایش شما در مورد پشتیبانی وزارت بهداشت از پزشک وپرستار متخلف بیمارستان خمینی شهر دروغ است :" دکتر محمد آقاجانی معاون درمان وزارت بهداشت گفت: پزشک و پرستار مذکور برای بررسی پرونده به دادگاه نظام پزشکی شهرستان معرفی شدند ولی موقتا خدمت این دو، تا بررسی پرونده در دادگاه نظام پزشکی به حالت تعلیق درآمد . دکتر آقاجانی افزود: به لحاظ اداری نیز پرونده در هیات تخلفات اداری در دست بررسی است .دکتر آقاجانی گفت: مسئولین بیمارستان خمینی شهر اصفهان از سمت خود برکنار و به مسئولین حراست ، بازرسی و برخی از مسئولین دیگر دانشگاه تذکرات جدی داده شد."
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/03 - 07:11
روح الله جان قسمت دوم فرمایش شما هم مثل قسمت اول فرمایشتان غلط است. محکوم کردن عمل تنبیه بدنی توسط معلمان باعث تخریب وجهه معلم در افکار عمومی نمی شود، برعکس حمایت از تنبیه بدنی و حمله به کوکان با مشت و لگد چه به صورت آشکار و چه با کمک تبصره و تک ماده ، آبروی معلمان را در جامعه می برد. آن معلمی که بچه ها را با لگد و مشت زد ، در واقع وجهه و اعتبار معلم را زیر مشت و لگد گرفت. درک این موضوع نیاز به روغن و برنج ندارد نیاز به کمی اطلاعات تربیتی و روانشناسی دارد.
پاسخ + +13 -1 --
مزدور سابق!! 1394/10/02 - 22:13
سلام بر همكار محترم جناب آقاي عبداللهي عزيز
راستش من خواننده وبلاگ شما در بلاگفا بودم در سالهاي 88 و 89 و اخيراً فيسبوك و خبرآنلاين و ... مطالب شما را كم و بيش در خاطر دارم. اين درست كه شما مدافع منافع جمعي فرهنگيان هستيد ولي صادقانه عرض مي كنم كه شما متاسفانه بيشتر به دروازه خودي گل مي زنيد تا تيم حريف!! ... نوشته هاي شما در مورد عملكرد آقايان بهشتي لنگرودي و ساير فعالان صنف فرهنگيان را گريخته در خاطر دارم كه گمان نكنم امروز از بازنشر آنها راضي باشيد و اگر غير اين است چنان كنيد.
باري معلمان و همكاران بايد بيشتر مواظب گل زدنهاي شما به تيم خود باشند تا ياران رقيب... چندان كه افتد و داني.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/03 - 07:24
دوست عزیز وبلاگهای من همه هک و نابود شدند. شما اگر آن مطالب را در جایی سراغ داری با رعایت امانت بازنشر کن. من راضی هستم. ضمنا من از جایگاه فعال صنفی مطلب نمی نویسم. پس از اینکه به کمک برخی دوستان در سال 77 کانون صنفی معلمان را تشکیل دادیم، به دلیل تضادی که بین نقش یک فعال صنفی و معلم -روزنامه نگار دیدم، وارد فعالیت صنفی نشدم. من در نوشته هایم منافع معلم را در چارچوب آموزش و پرورش می بینم . درحالی که برخی دوستان آموزش و پرورش را صحنه جنگ طبقاتی فرادستان و کاربدستان (مدیران ) و فرودستان و مزدبگیران (معلمان ) می بینند. من معتقدم که معلم در آموزش و پرورش جایگاهی مشابه کارگر کارخانه خودروسازی ندارد. ضمنا معتقدم که یک یادداشت ، مقاله و حتی کامنت باید برای خواننده حاوی اطلاعات درست و بدون سانسور باشد. با ایجاد هیجان و تحریک احساسات معلمان هم مخالفم.
پاسخ + +15 -1 --
رضا از آذربایجانغربی 1394/10/02 - 22:16
با سلام جناب آقای شیرزاد خواستی ابروش درست کنی داری چمشو کور می کنی .چراکه هیچ انسان عاقلی با تنبیه بدنی کودکان موافق نیست اما این همه اصرار نشان از زخم بزرگ معلمان دارد و ار دردی کهنه که کم کم عفوفی شده حکایت دارد . آیا بنظر شما در این جامعه فقط معلم باید عذر خواهی کند فقط وزیر ما باید همکارانش را زیر دوربین های صدا و سیما قرار دهد و این معلم است با هزاران مشکل مادی و معنوی حاصل شده از بی عدالتی همیشه خدا حواسش باشد که مبادا یکی از همکارانش تخلفی بکند و با نام مبارک معلم اینجوری بازی نشود . بنابراین از شما خواهش میکنم به این مسئله بیش از این دامن نزنید . با تشکر
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/03 - 07:35
رضا جان 1- بنده کجا گفته ام معلم باید عذرخواهی کند؟حرف بنده این است که تنبیه بدنی عملی ضد تربیتی است و معلمان باید یک صدا کتک زدن دانش آموزان را محکوم کنند. 2- بنده معتقدم هر متخلفی چه معلم و چه قاضی و چه وزیر و چه نیروی انتظامی و کارمند صدا و سیما و روحانی و... باید قانونا محاکمه و در صورت اثبات جرم مجازات شود. 3- در همه مشاغل و اصناف متخلف وجود دارد. وجود یک روحانی یا پلیس یا قاضی خلافکار به معنای خلافکار بودن یک صنف نیست. اینکه بگوییم یک معلم الیگودرزی با لگد دانش آموزانش را کتک زد.، ربطی به بازی با نام مبارک معلم ندارد.هزاران معلم شریف در الیگودرز کار می کنند و هرگز به دانش آموز با لگد حمله نمی کنند. 4- این بحث را باید دامن زد تا معلوم شود قشر شریف معلم از عمل همکار خلافکار خود حمایت نمی کند و همبستگی صنفی معلمان با همبستگی باندهای مافیایی بسیار متفاوت است.
پاسخ + +13 0 --
رضا 1394/10/02 - 23:33
برای کسی که یک روز کلاسهای امروز دانش آموزان را ندیده این حرفها جای تعجب نیست.نه تنها معلمان الیگودرز بلکه همه معلمان ایران پخش ای کلیپ که به نظر من برای سرپوش گذاشتن بر حادثه کشیدن بخیه های آن طفل معصوم بوده را محکوم میکنیم.وبه شما هم اجازه نمیدهیم برای معلمان فرهیخته که باهمه سختیها ومشکلات ساخته وهمیشه پشتیبان نظام بوده اند اظهار نظر شخصی بکنید.لطفا با این اشعار خودرا مطرح نکنید وکورد لعن ونفرین قرار ندهید .هرچند من هم با تنبیه شدیدا مخالفم .ولی رسانه کردن یعنی سیاسی کردن آموزش وپرورش
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/03 - 11:17
من مخلص معلمان فرهیخته هستم . اما گمان نمی کنم یک معلم فرهیجته با لگد توی سر دانش آموز بکوبد. بحث تنبیه بدنی هم بحث شخصی نیست یکی از مباحث مهم تربیتی و اجتماعی است. بر سر قباحت تنبیه بدنی در بین صاحب نظران آموزش و پرورش اصلا تردیدی وجود ندارد. شما حتی یک استاد علوم تربیتی را نمی توانید پیدا کنید که صریحا یا تلویحا از تنبیه بدنی دفاع کند. خبر کتک زدن و شکنجه کودکان چه از جانب پدر و مادر و چه از جانب معلم و ناظم و مدیر خبر بسیار مهمی است. اگر این اتفاق در امریکا یا فرانسه می افتاد تا یک هفته خبر اول رسانه های دیداری و شنیداری و مکتوب بود. صدا و سیما را می شود به دلایل سیاسی نکوهش کرد اما نمی توان به خاطر انتشار این خبر مورد انتقاد قرار داد. این کلیپ واجد ارزش خبری بود. کلاس شلوغ و فقر معلم و... کتک زدن بچهها را توجیه نمی کند.
پاسخ + +9 -3 --
علی 1394/10/02 - 23:36
شیرزادتویک انسان... هستی که درک درستی ازانسانیت نداری تو...
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/03 - 11:20
علی گرامی ، شما که درک درستی از انسانیت داری، لطفا صریحا بفرمایید که آیا کتک زدن دانش آموز آنگونه که در فیلم معلم کت و شلوار قهوه ای دیدیم با اصول انسانیت منطبق بود؟ آیا اصولا کتک زدن دانش آموزان یک عمل انسانی است؟
پاسخ + +12 -3 --
رضا 1394/10/02 - 23:54
با سلام
من مطالب جناب شیرزاد رو خوندم به ظاهر می خواد تربیتی حرف بزنه و گاهی هم در جای قاضی نشسته و حکم میده و به نظر میرسه ادای انسانهای فرهیخته رو در می یاره تا دارای یک تحلیل تربیتی جامع باشه گویی خودش هم یک معلم مظلوم رو گیر آورده وبه اون لگد میزنه در صورتی که پشت هر رفتار می تونه انگیزه ها و دلایل گوناگونی باشه در جامعه ای که ساختارهای تربیتی جا نیفتاده از این خطاها زیا رخ خواهد داد و نظریات خام وافراط گونه هم زیاد بیان خواهد شد که نظر اقای عبداللهی هم ازاینگونه میتونه باشه در هر حال از خوندن تحلیلهای تربیتی جناب عبداللهی حالم بد شد.باتشکر از سایت سخن معلم.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/03 - 11:29
من تعجب می کنم که چرا حال شما بد شد؟ مگر من چه گفتم ؟ عرض بنده این است که عمل تنبیه کودکان چه توسط اولیا و چه معلم و مدیر و ناظم عملی غیر انسانی و غیر قابل دفاع است. اگر بیان چنین نظری نشانه فرهیختگی است شما هم تنبیه بدنی را محکوم کرد. اگر هم فکر می کنی این حرف من است، به شما اطمینان می دهم که این حرف اجماع علمای تعلیم و تربیت مدرن و طرفداران حقوق بشر و طرفداران حقوق کودک است و بنده از آنها یاد گرفته ام . شما هم به جای لجبازی با من در سمت درست ماجرا قرار بگیر و فرهیخته باش. کتک زدن کودکان یک خطای ساده نیست. در ادبیات حقوق بشری یک جنایت سنگین است و هیچ بهانه ای آن را موجه نمی سازد.
پاسخ + +12 -2 --
ناشناس 1394/10/03 - 08:39
اقاى شيرزاد همه ميدانند تنبيه بدنى اشتباه هست ولى تنبيه بدنى و شكنجه در خود حاكميت با شدت تمام رواج دارد از به هم زدن سخنرانى ها و خشونت بين نمايندكان مجلس و... ان هم وسط خيابان و همين طور در خود جامعه دركيرى هاى روزانه بر سر مسايل كم اهميت مانند يك تصادف معمولى خودرو و ... منظور معلمان اين است كه بايد ريشه هاى اين خشونت در جامعه بررسى و خشكانده شود هدف اين تجمع تاييد تنبيه بدنى توسط فلان معلم با رنك كت قهوهاى !! نبوده و نيست بلكه توجه به اين نكته بود كه زمانى كه خشونت توسط حاكميت تاييد و نهادينه ميشود اين خشونت به تمام نهادها از جمله خانواده و همين طور مدرسه نيز سرايت ميكند كما اينكه خشونت خانوادكى شديدتر و از نظر تعداد بسيار بيشتر از خشونت در مدارس است همه ميدانند تنبيه بدنى مذموم است ولى جرا صدا و سيما فقط خشونت موجود در مدارس را برجسته ميكند و به خشونت موجود در باقى نهادها و سازمان ها نمي بردازد مشخص نيست بنابراين اقاى شيرزاد لطفا اينقدر يافتم يافتم نكنيد
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/03 - 11:45
جناب ناشناس عزیز : 1- به هم زدن سخنرانی ها کار غیرقانونی و بدی است اما قابل مقایسه با کتک زدن و شکنجه کودکان نیست. 2- دعوای نماینده های مجلس نتیجه اختلاف سیاسی بین دو بزرگسال است و حتی اگر همدیگر را کتک بزنند با تنبیه بدنی که یک طرف آن کودکان هستند قابل مقایسه نیست. 3- شما در صورتی می توانی از جانب معلمان حرف بزنی که نمایندگی داشته باشی. بهتر است به جای اظهار نظر از طرف معلمان، بگویی به نظر من یا من می گویم . 4- شناسایی ریشه های خشونت در جامعه کار خوبی است ولی نمی توان گفت چون در جامعه زمینه خشونت وجود دارد پس فلان معلم حق دارد دانش آموز را کتک بزند. 5- خشونت در خانواده علیه کودکان مانند خشونت در مدرسه علیه کودکان محکوم است. 6-اگر صدا و سیما خشونت در سایر نهادها و سازمانها را برجسته نکرده باید به خاطر این کوتاهی سرزنش شود اما نمی توان گفت که انتشار ویدئوی معلم الیگوردزی اشتباه بوده است.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/03 - 11:47
7- در همه جای دنیا خشونت علیه کودکان ارزش خبری بالایی دارد. به این دلیل که کودکان نیاز به حمایت بزرگترها دارند و نباید شکنجه شوند. 8- بهتر است شما هم بنویسید : تنبیه بدنی کودکان با هر بهانه و دلیلی و از سوی هر کسی عملی غیر انسانی است. 9- حرفهای من من درآوردی نیست و مستند به اصول تعلیم تربیت ، متون درسی تربیت معلم ، اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون حقوق کودک است. شما هم مبانی نظری فرمایشات خود را بنویسید تا بحث جنبه شخصی پیدا نکند.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1394/10/03 - 14:27
دوست عزیز نباید حالتان بد بشود. معلم، حق زدن ندارد. اگر دانش آموزی را بزنیم در حقیقت تبدیل به فردی می شویم که قدرت ما منطق و دانش ما نیست، بلکه زور بازوی ماست. آنهم در مقابل یک دانش آموز بی دفاع. بیایید اگر عیبی داریم بپذیریم.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1394/10/03 - 14:30
اگر آنها خشونت را ترویج می دهند، بیایید ما معلمان همه با هم مهربانی را ترویج کنیم و از تنبیه بدنی بیزاری جوییم.
پاسخ + +4 -1 --
معلم 1394/10/03 - 09:55
جمع کنید این حرف ها رو همش پی نخود سیاه رفتن متاسفم به چه چیزهایی مشغولمون کردن
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/04 - 03:12
اگر بحث های تربیتی و مخصوصا گقتگو در باره مساله مهم تنبیه بدنی در یک رسانه معلمی ، پی نخود سیاه رفتن است ، پس در باره چه حرف بزنیم؟ فقط آه و ناله کنیم که ما فقیر و بدبختیم و کارد به استخوانمان رسیده است؟ یا در باره مقایسه حقوق مان با باجناق و همسایه و سوپر محل و لوله کش و... حرف بزنیم؟ برادر وخواهر عزیز اولا ما باید به عنوان معلم اصول تربیتی و رفتار حرفه ای را از خلال همین بحثها یادبگیریم . ثانیا حرفهایی نزنیم که آبروی معلم را در جامعه ببرد. چه حرفهایی آبروی معلم را می برد ؟ 1- دفاع از کتک زدن بچه ها در مدرسه ، 2- بدزبانی و پرخاشگری نسبت به همه حتی همکاران و نشان دادن چهره ای عصبی و نا امید از معلم . 3- خودزنی و اظهار عجز و لابه و مصیبت خوانی در همه جا که ما فقیریم و بدبختیم و فلک زده ....البته ساحت اکثریت معلمان از چنین رفتار و گفتاری منزه است.
پاسخ + +8 -1 --
ناشناس 1394/10/03 - 10:42
اقای شیرزاد به نظرمن با اون معلم تفاوتی باهم نداریداون به یه دانش اموزلگد انداخت ولی شما دارید به تمام معلمین کشور لگد می ندازید
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/18 - 03:26
نه عزیزم ، استدلال شما درست نیست. من حساب معلمان متخلف و قلدر را از حساب صدها هزار فرهنگی شریف و مهربان جدا می دانم. اینکه اگر کسی از رفتار ناپسند یک یا چند معلم انتقاد کرد بگوییم شما ضد معلم هستی منطقی نیست. مثالی می زنم حداقل 1000 معلم به خاطر اعتیاد و جرایم مالی در زندان هستند. حالا اگر کسی از اعتیاد برخی معلمان یا کلاهبرداری برخی معلمان انتقاد کرد می توان نتیجه گرفت که او همه معلمان را معتاد و کلاهبردار دانسته است؟ همبستگی صنفی باید روی اصول شرافتمندانه باشد. دفاع از رفتار مجرمانه همکار نوعی همبستگی مافیایی است.
پاسخ + +7 0 --
معلم 1394/10/03 - 14:48
همه میدانیم معلمان صبورترین قشر جامعه هستند.
من هر گونه تنبیه دانش آموز را محکوم می کنم.
ولی باید سیستم نیز به فکر چاره اندیشی و ریشه یابی مشکل باشد
اگر عدم تنبیه یک استاندارد جهانی هست طبق فرمایشات شما کدام شرایط دیگر حال حاضر آموزش و پرورش ما طبق استاندارد جهانی است؟
شما هر چقدر در زشتی تنبیه سخنوری بفرمایید تا زمانی که کلاس های درس فقط یک چهار دیواری بدون امکانات و تعداد غیر استاندارد دانش آموز به معلم را در کلاس درس داریم و از معلمی در جامعه فقط یک اسم تو خالی مانده بدون ارزش واقعی، باز شاهد همین اتفاقات خواهیم بود.
باید زمینه های ایجاد رفتار نابهنجار برداشته شود و سپس هر کسی خطا کرد بدون هیچ گذشتی اخراج شود.
مجددا من تنبیه را محکوم می کنم از هر نوع.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/18 - 03:19
دوست عزیز ممنون از اینکه تنبیه بدنی را بدون شرط محکوم می کنی . مشکل بی انضباطی دانش آموزان مساله ای جهانی است. در مدارس آمریکا تخلفات انضباطی بچه ها و اذیت و آزار معلمان بسیار بیشتر از ایران است و دست معلمان به مراتب بسته تر. در هیچ نظام آموزشی مدرنی دانش آموز را به خاطر تخلفات انضباطی اخراج نمی کنند. یک نکته این است که 90 درصد چیزهایی که ما تخلف می دانیم مانند خندیدن ، حاضر جوابی ، جنبیدن ، حرف زدن با بغل دستی ، شلوغ کردن ، درس نخواندن ، پرت بودن حواس و... اصلا تخلف نیستند. واقعیت این است که من و شمای معلم خودمان را حاکم مطلق کلاس می دانیم .این نگاه باید عوض شود.
پاسخ + 0 -9 --
معلم 1394/10/03 - 15:52
با تشکر از جناب عبداللهی. اکثر معلمان با خشونت و تنیه مخالفند . مطالب شما جالب بود.
پاسخ + 0 -9 --
معلم 1394/10/03 - 15:53
با تشکر از جناب عبداللهی. اکثر معلمان با خشونت و تنیه مخالفند . مطالب شما جالب بود.
پاسخ + +6 0 --
معلم 1394/10/03 - 17:39
استاد اگه یه سال بیای جاهایی که من درس دادم .کلاسهای که من رفتم درس بدی شرط میبندم نظرت کلا عوض میشه.از حقوق بشر حرف نزن که حقوق بشر اعلام آدم خلافکار و قاتل رو هم محکوم میکنه از قطعنامه های ضد ایران میشه اینو فهمید.البته چون جوان هستم با بچه ها رفیق میشم .تنبیه نمیکنم .اگه کسی مثل من صبر ایوب داشته باشه شاید بتونه با حرف بچه هارو کنترل کنه.اما وضع معلمها بحرانیه .مدیر همکاری نمیکنه جامعه هماهنگ نیست.بهت پیشنهاد میدم اول برو در تمام مدرسه ها و کلاسهای ایران تدریس کن بعد بیا مقاله بنویس.معلم مجبوره واسه حقوق ناچیز این همه مشکل رو تحمل کنه .واسه خرج زن و بچه اش.بی انصافیه تو مقاله مینویسی.برو در مورد این مقاله بنویس که چی تو آموزش و پرورش وجود داره که معلم تا این حد مجبور میشه .بعد همه ی معلم ها هم از معلم الیگودرزی دفاع میکنند
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/18 - 03:12
من 27 سال در دبیرستانهای حاشیه تهران تدریس کرده ام و با این مسایل صرفا برخورد تئوریک ندارم. حقوق بشر را بگذار کنار . لطفا پیمان نامه حقوق کودک که دولت ایران هم امضا و تصویب کرده بخوان. اصلا آن را هم رها کن آیین نامه اجرایی مدرسه را از مدیر بگیر و یک دور بخوان. عزیزم کتک زدن بچه ها عملی مجرمانه و ضدبشری است. دردود بر شما که در شرایط سخت هم تنبیه بدنی نمی کنی . حرف بنده این است که معلم اسیر جبر نیست و در هیچ شرایطی حق ندارد روی دانش آموز دست بلند کند یا لگد بزند. نمونه اش هم شما . یک سوال از شما دارم اگر همکاری مانند معلم الیگودرزی با مشت و لگد به جان بچه شما یا خواهرزاده ات بیفتد به خاطر شرایط سخت می گویی عیبی ندارد ؟
پاسخ + +4 0 --
ناشناس 1394/10/03 - 18:00
آقای شیرزاد از من پرسیده بودید که کدام قوانین مسخره.

قوانین مسخره ی آموزش و پرورش یعنی قوانینی که صرفا توش مطرح شده که اگر دانش آموزی تخلف کرد، بار اول تذکر خصوصی، بار دوم تذکر در جمع، بار سوم تعهد کتبی و احضار والدین، بار چهارم اخراج سه روزه و بار پنج تغییر مدرسه در صورت امکان. مسخره به معنای واقعی. چرا به دلیل غیر قابل اجرا بودن در اکثر مواقع! چون سری تخلف ها در حدی نیستن که با این سرعت دانش آموز رو بفرستی به یه مدرسه ی دیگه، یا مدرسه ی دیگه ای در این اطراف موجود نیست، یا مدیران و خود آموزش و پرورش همکاری نمی کنن و خیلی دلایل دیگه.
پاسخ + +4 0 --
ناشناس 1394/10/03 - 18:01
ادامه ی کامنت قبل.
اما مسخره ترین قسمت ممکن اون جاییه که اصلا شدت و نوع تخلف رو مطرح نکرده! یعنی مثلا دعوا با همکلاسی رو هم همون برخوردی رو واسش در نظر گرفتن که سیلی زدن به معلم!!! یعنی اگه یه روانی تو کلاست باشه که تصمیم بگیره نابودت کنه دو بار اول رو با خیال راحت می تونه باهات هر کاری انجام بده! دقیقا هر کاری طبق این قانون!!!
حالا شما ممکنه بگین ایراد از معلمه! باشه نظر شما قبول!!! ولی به هر دلیلی اگر دانش آموز تخلف کنه باید باهاش برخورد متناسب بشه. مسخره یعنی این و به همین خاطره که معلما اجراش نمی کنن.
...
پاسخ + +6 0 --
ناشناس 1394/10/03 - 18:06
ادامه ی کامنتای قبلی
فرموده بودین معلم باید رفتارش طوری باشه که این مشکلات پیش نیاد، به نوعی رفتارای زشت دانش آموزا رو تماما به گردن معلما انداختین گویی دانش آموزان کاملا معصوم هستند و اصولا هیچ دانش آموز روانی یا دارای تربیت غلطی در جامعه وجود نداره!
آقای شیرزاد، هیچ معلمی، تاکید می کنم هیچ معلمی نمی تونه کاری کنه که هیچ دانش آموزی هرگز تخلف نکنه، در دنیای انسان ها چنین کسی وجود نداشته و نخواهد داشت. حتی یاران پیامبر با اون عظمت و معصومیتش هم خالی از اشتباه و گناه نبودن (به غیر از اهل بیتش)، پس چطور انتظار دارین معلم کاری کنه که هیچ کس هیچ خطایی نکنه و در نهایت افراط تمام خطاهای دانش آموزا رو ناشی از رفتار معلم می بینین؟! این از اون ور بوم افتادن و نهایت افراطه و ظلم در حق معلمانه.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/18 - 02:56
معلم نقش تربیت کننده دارد و شاگرد نقش تربیت شونده . تخلف و بی انضباطی از جانب دانش آموز طبیعی است . اصلا مدرسه برای تربیت و اصلاح رفتار کودکان ساخته شده است. کودکی که شیطنت و بازیگوشی نکند رفتارش طبیعی نیست. عرض بنده این است که معلم باید مهارت حرفه ای برای برخورد با بی انضباطی ها طبق پروتکل های تربیتی داشته باشد. معلم باید بتواند احساسات منفی خود را کنترل کند و از کوره در نرود. تخلف و بی انضباطی معلم غیر عادی و غیر قابل پذیرش است. معلمی که کتک می زند خودش نیاز به تربیت دارد و نمی تواند مربی و معلم باشد.
پاسخ + +5 0 --
ناشناس 1394/10/03 - 18:14
با محكوم است محكوم است كارى درست نميشود راهكارى داريد ارايه دهيد
پاسخ + +5 0 --
ناشناس 1394/10/03 - 18:18
ادامه ی کامنتای قبلی
این که چه ابزاری می خوایم؟! تغییر از قوانین به واقع مسخره و جایگزین کردن اون با قوانین بازدارنده و قابل اجرا. مسئولیت قائل شدن برای والدین در قبال رفتارهای ناپسند فرزاندشون و پاسخگو کردن اون ها. ارزش قائل شدن برای معلمان و این که هر عمل بی ربطی رو در مدرسه به گردن معلم و مدیر نندازن. بذارین چند مثال از اطرافم و خبرها بزنم.
دانش آموزی به زیر میز رفته بود، معلم صداش می کنه، سر دانش آموز به میز می خوره و زخمی میشه، والدین شکایت می کنن و دیه ی نسبتا سنگینی برای معلم می برن! مسخره تر از این هم میشه؟ بی ارزش کردن معلم تا چه حد؟ پایین تر از معلمم داریم تو این قوانین مسخره؟
مثال دیگه! معلمی به دانش آموزی که مشق ننوشته بود میگه چرا مشق ننوشتی؟ والدین شکایت می کنن که به چه حقی به بچه ما همچین حرفی زدی؟!!! مدیر و آموزش و پرورش هم بازخواستش می کنن!!! این خاطره ی یکی از همکاران بود که شخصا شنیدم.
ادامه دارد
پاسخ + +6 0 --
ناشناس 1394/10/03 - 18:20
ادامه ی کامنت های قبلی:
تو خبرها اومده بود، دانش آمزی در حیاط مدرسه به عنوان شوخی رو همکلاسیش می پره و باعث مرگ همکلاسیش میشه! مدیر مدرسه میشه مجرم درجه اول و دانش آموز مجرم درجه سه!!!!! تقصیر مدیر چی بوده؟ آیا مدیر می تونسته این اتفاق رو پیش بینی کنه؟ آیا حتی اگه مدیر در چند قدمی اون ها هم بوده می تونسته از یک شوخی ناگهانی پیشگیری کنه؟ مدیران و معلمان غیب گو یا سوپرمن نیستن.
این قوانین مسخره باعث شده که دانش آموزا و والدین جری بشن و به بهانه های مسخره از معلم و مدیر شکایت کنن و تهدیدشون کنن، معلم در پایین ترین سطح ممکنه قرار بگیره، حتی پایین تر از دانش آموز، طوری که به ابزار برخی دانش آموزا برای تهدید معلم ها تبدیل شدن!!! اینه پایین آورن شان معلم، اینه تحقیر معلم.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/18 - 03:04
تمام فرمایش شما یک پاسخ دارد : شان و جایگاه مدیر و معلم و ناظم به عنوان مربی با دانش آموز به عنوان کودکی که باید در مدرسه تربیت شود و مهارتهای زندگی را یاد بگیرد متفاوت است. معلم و مدیر و معاون در قبال سلامت جسمی و روحی دانش آموز مسئولیت دارند. اگر دانش آموزی در مدرسه فوت کند مدیر و ناظم باید ابتدائا جوابگو باشند البته با کالبدشکافی و بررسی پلیس علت مرگ روشن می شود. اشکال بینش شما این است که معلم و شاگرد را در یک سطح و مقابل هم می بینید. این اشتباه است. مدرسه مال معلم و مدیر نیست. مدرسه متعلق به دانش آموزان است و تعدادی مدیر و معاون و معلم با فرض اینکه در کار تربیت و تعلیم آموزش دیده اند استخدام می شوند و حقوق می گیرند که به دانش آموزان خدمت کنند.
پاسخ + +2 0 --
روح الله 1394/10/03 - 23:20
جناب شیرزاد اینهمه همکاران عزیز در جواب مقالتون گفتن دست بردارید از تخریب معلمان و کاسه داعتر از آش نشین چرا اینقد اصرار داری رو این موضوع واقعا!!! اصلا برای من قابل فهم نیست. دیگه مطمئن شدم با اهداف سیاسی این مقاله رو نوشتی مطمئن شدم که مهره جناب فانی عزیز دردانه این، مطمئنم که پست و مقامی بهت پیشنهاد کردن. متاسفم براتون خیلی متاسفم
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/18 - 02:50
بر عکس شما معتقدم که دفاع از معلم متخلف ، تخریب معلمان است. اتفاقا باید حساب کار ده ها هزار معلم شرافتمند را از تعدادی معلم عصبانی که قادر به مدیریت احساسات خودشان نیستند جدا کرد و این عین دفاع از جامعه معلمان کشور است.
پاسخ + +1 0 --
عنایت 1394/10/04 - 02:35
اقدام نابخردانه صدا وسیما در پخش کلیپ دروغین و ساختگی محکوم است و قاطبه فرهنگیان شریف آن را برخلاف شان انسانیت دانسته ودرجهت تهیه طومار به پیشگاه مقام معظم رهبری هستندوقلم ودست کسانی را که درصدد اسیب رساندن به مجموعه های آموزشی وپرورشی و لطمه به کرامت انسانی هستند خواهد شکست واجازه نخواهد داد جامعه خدوم اموزشی بازیچه فکرهای علیل و مریض وقلم های مسموم و شکسته شود.بانیان ساخت کلیپ باید شناسایی و به مجازات برسند.فیلمبرداری و عکس برداری بدون اجازه دبیرممنوع وخلاف قوانین و مقررات اموزشی است.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/18 - 02:37
کلیپ دروغین و ساختگی نبود. از همینجا میزان دقت نظر و بی طرفی شما در این کامنتها معلوم می شود.
پاسخ + +2 0 --
عنایت 1394/10/04 - 02:57
طبق اون موضوعی که همکار محترم ناشناس،درکامنت بالا مطرح کردیعنی مراحل برخورد بادانش اموز خاطی، دانش اموزی موردتذکردبیرمحترم قرار می گیردالبته از قبل بدلیل بی انظباطی های مکرروتشکیل و تصمیم شورای دبیران و ثبت بی انظباطی های دانش آموزو علی رغم مشاوره واحظارولی وتعهدات دانش اموز وولی ایشان،کاربه جایی می رسد که دانش اموز خاطی که تنبل و به لحاظ درسی هم مشکل داشت وبه جرم شرب خمر شلاق خورده بود،دندان همکاری را می شکند،می دانیدچه شد؟علاوه بر اینکه به دبیرمحترم کلاس ندادند هیچ امتیاز ارزشیابی اوراهم کم کردندوبه جای انتقال دانش اموز به مدارس دیگر درهمون مدرسه مجددا"به ادامه تحصیل پرداخته وچون نمره نهایی هم کم گرفته بود وتجدید شده بودخودمعاون آموزشی برای نمره دادن ومردود نشدن وی واسطه شده بود.همکاران محترمی که این مطالب دردآور را می خوانید خود قضاوت کنید!ببینید باافراد بی حال مقاله نویس گزافه گو،چه ظلم هایی رابر ما رواداشته اند.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/18 - 02:47
داستان شما یک طرفه و احتمالا دروغ است. شما از دانش آموز یک شیطان مجسم ساخته اید. سایر معلمان و مدیر و معاون و مربی را هم شریک جرم شیطان کرده ای . شکستن دندان جرم کیفری است ، قاعدتا دانش آموز هم چون قبلا حدشرعی خورده باید بالای 18 سال داشته باشد معلم می تواند به دادگاه شکایت کند. خدمت شما بگویم که در کشورهای غربی وضع از این بدتر است. معلم جز مهارت حرفه ای و توانایی فردی هیچ حربه ای ندارد. در هیچ نظام مدرن آموزشی دانش آموز را به خاطر تخلف انضباطی یا درس نخواندن از مدرسه اخراج نمی کنند. معلمی که با دانش آموز گلاویز و دست به یقه می شود مقصر است. نباید اجازه دهد کار به اینجا بکشد. این معلم خودش را تاسطح دانش آموز پایین می آورد. شما اگر داستان را کامل و درست تعریف می کردی می شد نظر داد. وقتی شما کلیپ معلم الیگودرزی را ساختگی می دانی می شود تا حدودی فهمید که این داستان شما چقدر واقعی است.
پاسخ + +2 -1 --
ناشناس در ناشناس 1394/10/04 - 07:53
آقای شیرزاد ... خیلی بنویسِ همه کامنتها را جواب بده!
من یک نظامی هستم. شما اول باید بروی توی همه پاسگاهها و بازداشتگاههای ایران کار بکنی تا بفهمی که مجرم های الآن مجرم های چند سال پیش نیستند.
الآنه مجرمها خیلی بی تربیت شده اند و هرچه سر بازجویی آنها ارشاد می کنیم اصلا حالیشان نمی شود که ما چقدر فرهیخته و دلسوزیم.
اصلا کل جامعه این را فهمیده اند، الا شیرزاد عبداللهی و این مجرمین بدبخت که ما نیروهای فرهیخته (که مادرزاد با شکنجه و تنبیه مخالفیم؛ بر منکرش هم لعنت) چقدر در رنج سرما و پاس شب در شهرهای شلوغ و وسط این همه آدمکش سبیل کلفت و قاچاقچی هایی که خون از مویرگ های چشمشان زده بیرون و زنان خیابانیی که بوی تعفن می دهند و معتادانی که کرم یرشان داشته و ... آآآووووووو مگر تمام می شود فهرست بدبختی های ما قشر خیلی فرهیخته و دانشمند.
حالا یه ماموری جایی زد یکی را کشت. آقا فقط یکی را کشته، تو چرا نمی فهمی. ما هشتاد میلیون جمعیت داریم با کدام جراتی موضوع کوچکی مثل قتل یک نفر را اینقدر بزرگ می کنی ای ...؟
پاسخ + +1 -1 --
ناشناس در ناشناس 1394/10/04 - 08:08
ادامه کامنت قبلی:
حالا یه ماموری (که لیست بدبختی هایش تمام بشو هم نیست) حواسش نبود و با ماشین از روی یک نفر رد شد. این استکبار جهانی هم که فورا موبایل دوربین دار اختراع کرد و به دست این جماعت شورشی فتنه گر داده ، از همکار مظلوم و فرهیخته ما که کلی بدبختی برای خودش دارد فیلم گرفتند. آقا چرا نمی فهمی که ما هشتاد میلیون جمعیت داریم که ماشین فقط از روی یکی از آنها رد شده! چرا این قدر موضوعی تا بدین حد کوچک و بی اهمیت را بزرگش می کنی؟
حالا یه بارم در جایی ... یعنی توی ... نمی فهمی که از بین هشتاد میلیون جمعیت که اتفاقا هرروز هم نوشابه میل می کنند و دیدن شیشه نوشابه اصلا هم برایشان ترسناک نیست، این یک مورد اصلا ارزش خبری و هوچی گری ندارد.
من به شما نصیحت می کنم اولا برو در تمام پاسگاهها و نقاط مرزی کشور یک مدتی با همه این بدبختی هایی که گفتم کار کن بعد بیا برای ما از این مقالات بنویس.
پاسخ + +1 -1 --
ناشناس در ناشناس 1394/10/04 - 08:13
همچنان در ادامه کامنت قبلی:
ای فیلسوف، ای همه چیز دان، ای عالم، ای حکیم متاله...
حالا در یک بازداشتگاه یکی هم زد یکی را ناقص کرد. تقصیر مدیر(ببخشید) رییس پاسگاه چیه؟ از این هم مسخره تر؟ واقعا این همه قوانین مسخره و دست و پا گیر را نمی بینی که برای چهارتا متهم و بی سر و پا و ... چه کلاسی که نگذاشته اند! برای ما جماعت فرهیخته حقوق بشر حقوق بشر می کنی؟
اول برو بگو اون دکلی را که دزدیده اند بیاورند بگذارند سرجایش، 3هزار میلیارد را هم ایضا، بعد کلا اینجا را سوییس بکنند بعدش بیا و برای ما نطق بفرما. ما هم حالش را داشتیم فحش می دهیم، نداشتیم اینترنت را قطع کرده و همچنان فرهیخته مندانه مشغول استعمال بطری و رد شدن از روی مردم و ... خواهیم شد.
فقط گفته باشم که من با شکنجه متهم مخالفما
پاسخ + +1 -1 --
ناشناس در ناشناس دوم 1394/10/04 - 08:20
ای ...ای فیلسوف نما
من یک قاضی شریفم که حالا یک قاضیی جایی مرتکب خطایی شد. اصلا تو می دانی حجم پرونده هایی که در روز به دستمان می رسد چقده زیاد است؟ اصلا می دانی این قوانین مسخره چقدر دست و بال ما قضات شریف و فرهیخته را بسته اند؟
تو اول باید بروی و در کل دادگاههای ایران کار بکنی تا بفهمی که این جا سوییس نیست.
اینجا ایران است که از سر و کول ما دزد و جانی و معتاد و چاقو کش و ... رد می شود. اصلا وضع پاسگاههای ما را ببین. ما جا داریم دیگه متهم تویش نگه داریم؟! این همه معتاد و قاچاقچی که هرروز به ما زنگ می زنند و تهدیدمان می کنند را نمی بینید؟
پاسخ + +1 -1 --
ناشناس در ناشناس دوم 1394/10/04 - 08:29
ای ...، تو اول باید چهار صفحه در وجنات و حسنات و کرامات ما مطلب بنویسی و مراتب ارادت خودت را به ما قضات فرهیخته خیلی خیلی خوب نشان بدهی بعدش هم حالا انتقادکی که به تریش قبای ما فرهیختگان دلسوز بر نخورد بنویسی.
حالا آمدیم و یک قاضی خیلی فرهیخته ای وسط این حجم کار از شوخ و شنگی و زبان نافهمی متهم پدر سوخته ای (که با متهمین چند سال قبل خعلی فرق دارد و تو اینها را نمی فهمی) به تنگ آمد و داد ببرند که پدرش را ... (ببخشید) کمی تعزیرش کنند!( آنهم تازه برای خودش خوب است به جان عمه مان! گیریم او نمی فهمد یعنی تو هم نمی فهمی؟!!!)
ما هشتاد میلیون جمعیت داریم! واقعا نمی فهمی که این موضوع تا چه حد کوچک و بی اهمیت است؟ اول بگو بروند آن دکلی را که دزدیده اند بیاورند بگذارند سرجایش، 3هزار میلیارد را هم ایضا بعدش بیا و برای ما از این آروغ های حقوق بشری بزن!؟ چقدر سوسول!
پاسخ + +1 -1 --
ناشناس به توان n 1394/10/04 - 08:47
ای... ای فیلسوف نما
من یک پزشک شریفم که خیلی هم فرهیخته هستم و پایه ام هم در مدرسه خیلی قوی بوده . ما در مدرسه خیلی بدبختی ها کشیدیم چون برخی از معلم های زبان نفهم بودند که هرچه قدر بهشان می گفتیم که این همکلاسی های بی کلاسی که در کلاس هستند که هم بی تربیتند و هم درس نخوان را بریزید بیرون گوش نمی کردند!
ما خیلی سختی کشیده ایم! اینقدر سختی کشیدیم که هیچ مرغی موقع تخم گذاشتن نکشیده است! ما برای فرهیخته شدن چه شبهای سردی که بی خوابی نکشیدیم. چه مهمانی هایی که نرفتیم؟ چه غذاهای سرد و حاضریی که نخوردیم. 20 سال به جای یللی و تللی پدر خودمان را درآوردیم و تا زه بعدش طرح در منطقه محروم و و انترنی و آوووووو... مگر تمام می شود این لیست بدبختی های ما!؟
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/18 - 02:27
ناشناس به توان ان عزیز ! اگر پزشکی شغل خوبی است شما هم باید تلاش می کردی پزشک شوی . حسادت به دیگران و مسخره کردن دیگران با اخلاق معلمی سازگار نیست.
پاسخ + +1 -1 --
ناشناس به توان n 1394/10/04 - 08:47
ادامه کامنت قبلی خودم:
حالا یک همکاری ( که آنهم خیلی فرهیخته است و پایه اش قوی بوده) آمده و یک بخیه جزیی (خیلی ریز، همش انقده!) را کشیده! این همه هوچی گری و مصاحبه با وزیر و ... اش دیگر چیست؟! من یک روز در جنگلی گم شده بودم و گرگها دنبالم کرده بودند که خوشبختانه یک هو یک سوپرمن سفید پوشی آمد و کلهم اجمعین گرگها را با حرکات جکی چان و ژانگولر تار و مار و فراری داد، بعدش مرا به خانه اش در روستا برد. آنجا فهمیدم که این آقا هم پزشک روستاست، هم پاسبان، هم کدخدا، هم بابابزرگ و ... روستا! بهشان گفتم بیا بریم شهر ولی ایشان یه دوجین فحش به شهریهای گرگ صفت و بی وجدان و خانه خراب و ... دادند و من نیک دریافتم که همکار ما در شهر می تواند بخیه از چانه بیماری بکشد چون این سوپرمن را در روستا داریم!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/18 - 02:33
چیزی از شطحیات شما نفهمیدم اما رفتار پزشک اصفهانی کاری غیر حرفه ای و غیر انسانی بوده و محکوم است. همانگونه که رفتار معلم الیگودرزی که با لگد توی سر دانش آموز می زند غیر حرفه ای و غیر انسانی و محکوم است. رفتار یک پزشک متخلف یا معلم متخلف را نمی توان به پای همه پزشکان و معلمان شرافتمند نوشت. دفاع از رفتار مجرمانه و غیر انسانی هم کار درستی نیست. من ندیدم پزشکی از بخیه کشیدن از چانه کودک دفاع کرده باشد اما دیدم همکارانی که از کتک زدن دانش آموز به شکل مستقیم و غیر مستقیم دفاع کردندو این مایه شرمساری است.
پاسخ + 0 -3 --
ناشناس به توان n 1394/10/04 - 08:49
بازم ادامه کامنت قبلی:
ببخشید که من یادم رفت و (مثل رفقای قبلی) به توی فیلسوف نمای همه چیز دان همیشه پیدا بشو نگفتم که ای,,,! تو اول باید در تمام بیمارستانها و درمانگاهها و خانه های بهداشت ایران کار کنی تا بفهمی که ما پزشکان و پرستاران بدبخت در چه محیط آلوده و کثیفی با یک عده میکروب مجسم داریم سر و کله می زنیم! ایییییشششششش! نه دندان دارند! نه بر و رویی! نه لباس تمیزی! کفششان هم که گل آلود. دهانها بدبو! دولت اگر راست می گوید اول بیمارستانها را از این بیماران آلوده! پاکسازی کند بعدش حقوق ما را به اندازه پزشکان اسکاندیناوی و سوییس بالا ببرد بعد بیا و از این حرف های حقوق بشری و سوگندنامه بقراط و منشور حقوق بیمار (اصلا اسمش هم منشوری است!!) بزن!
پاسخ + 0 -3 --
ناشناس به توان n 1394/10/04 - 08:49
همچنان ادامه کامنت قبلی:
این قوانین مسخره هم که دست و پاگیر! مگر می شود بیمار بی پول و عصبانیی را برد و در بیابان رها کرد؟! مگر می شود بخیه زده شده را پس گرفت؟! فورا فیلمت را عوامل مزدور و خودفروخته می گیرند و در رسانه هایی که اصلا شان پزشکی را نمی فهمند و به خون ما تشنه اند و به ما حسودیشان می شود پخش می کنند!
یک عده پزشک خاک بر سر که معلوم است از جاهایی پول می گیرند و دستشان با فرادستان! در یک کاسه است جمع شده اند و مدام علیه قشر فرهیخته مند و خیلی بفهم پزشک مطلب می نویسند!
پاسخ + 0 0 --
علی 1394/10/04 - 19:07
ببین من از هیچ کس دفاع نمیکنم اصلا با هیچ کس مخالف نیستم
ولی خدایی به یه روانپزشک خودتو نشون بده ممنون
پاسخ + 0 -2 --
جمیع ناشناسان 1394/10/04 - 08:58
امیدوارم تو نویسنده... که دستت با فرادستان در یک کاسه است و علیه جنبش معلمان هر دم به ساعت پیدا می شوی و شروع می کنی به حرف زدن. دیگر حرف نزنی و توجه فرموده باشی که وقتی ما هشتاد میلیون جمعیت داریم و اینها قبلا دکل دزدیده اند و 3هزار میلیارد خورده اند (پدر سوخته ها یه بفرما هم به ما نزدند) و رسانه شان هوچی گر است و من در روستا سوپرمن دیدم و ... از این پس کتک زدن دانش آموزان که موبایل (نچ نچ نچ نچ!) دارند را الکی بزرگش نکنی.
عوضش به این فکر کن که ما معلمها ماشینمان چپ کرد و مدرسه مان را آتش گرفت و ما قاضی ها چقدر پرونده را سیم ثانیه ای حکم می دهیم و اصلا وقت شریف مردممان را با سوسول بازیهای حقوق بشری (مثل وکیل مدافع و هیات منصفه و ...) نمی گیریم و پزشکان ما چقده را بی حق ویزیت ، ویزیت می کنند! و ماموران ما چه حوادثی که در سیستان و خراسان ندیده اند و... .
پاسخ + 0 0 --
نماینده ناشناسان 1394/10/04 - 20:45
برادر علی، طنز نوشته است عزیز دل :)
مگه همکاران ما با همین تعابیر تنبیه بدنی را توجیه نمی کنند؟! خواستم از زبان اصناف و اقشار دیگری هم بشنوند بلکه خودشان قضاوت کنند که چنین توجیهاتی از سوی پلیس و پزشک و قاضی و ... پذیرفتنی ست یا خیر؟
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1394/10/05 - 16:10
خودت رو به يه روانشناس نشون بده اينقدر وقتت رو تلف كردى خب راحت حرفتو ميزدى لازم نبود مثنوى بنويسى كه
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/18 - 02:24
تخلفات افردی از گروه های شغلی دیگر نمی تواند تخلف یک فرد از گروه شغلی دیگر را موجه کند. هر شغلی سختی ها و مشکلات خودش را دارد. در هر شغلی هم افراد متخلف و قانون شکن پیدا می شوند. سالانه 30 هزار نفر در سوانح رانندگی در ایران کشته می شوند حالا ماشین معلمی هم چپ کرده آیا چون ماشین معلم چپ کرده یا مدرسه آتش گرفته معلم حق دارد با لگدو مشت و چوب و شلنگ بچه های مردم را بزند؟
پاسخ + 0 -3 --
جمیع ناشناسان 1394/10/04 - 08:59
ادامه کامنتهای قبلی:
و در آخر... ای فیلســــوف! ای دانشمنــــــــد! ای حقوق کـــــــودک! ای روانشنااااااااس! اینجا سوییس نیست! ما حقوقمان کم است و اعصاب نداریم! وقتش برسد روزنامه آتش می زنیم و به وقتش هم با لگد از خجالت دانش آموزش در می آییم. تا کور شود هرآنکه نتواند دید!
ما خودمان ادعای گرفتن حقوق معلمان سوییس و پشت چراغ نماندن معلمان آلمان و ... را داریم. شما دیگه برای ما سوسه نیا!؟
پاسخ + 0 0 --
معلم منطقه محروم 1394/10/05 - 01:51
عالی بود
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/18 - 02:17
بیان چنین نظراتی حتی در قالب طنز هم چندش آور و مایه شرمندگی معلمان است. مثل این می ماند کسی در قالب طنز از قتل و تجاوز و کودک ربایی دفاع کند. چرا شما ناشناسها در سمت درست ماجرا نمی ایستید؟ ایستدادگی و مقاومت در امور خلاف و غیر قانونی و غیر انسانی در شان معلم نیست. با این حرفها بازهم برخی گلایه می کنند که چرا منزلت معلم در جامعه پایین آمده است. ناشناسان عزیز شما با دفاع از تنبیه بدنی صلاحیت استفاده از نام شریف معلم را ندارید. همان جمع ناشناسان عنوان مناسبی است.
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1394/10/04 - 13:39
كاشف ممنوعيت تنبيه بدنى كودكان اقاى شيرزاد بودن و ما نميدانستيم
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/18 - 02:09
نه عزیزم کشف من نیست! من به استناد اصول تعلیم وتربیت ،متون درسی تربیت معلم ، اصول روانشناسی ، اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون حقوق کودک می گویم که تنبیه بدنی عملی ضد انسانی است. اینکه شما به عنوان معلم از این همه منابع که به آسانی در دسترس است بی خبری تقصیر من نیست. در قرن بیست و یکم گفتن اینکه تنبیه بدنی ممنوع است کشف مهمی نیست . دفاع پیچ در پیچ برخی معلمان از تنبیه بدنی شگفت انگیز و مایه حیرت و شرمندگی است.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1394/10/04 - 13:41
هيج كى مثل اقاى شيرزاد نميتونه از حقوق كودكان دفاع كنه
پاسخ + 0 -1 --
عنایت 1394/10/04 - 16:23
درکامنت های بالا ازآقای نظامی،وپزشک و پرستار و قاضی پس همه وهمه رنج دوران را بگونه ای کشیده اند و اگر قلب آنان را بشکافی انبوهی از مشکلات واسترس های روحی و روانی وجود داردکه چاه ویلی را می خواهد تا این عقده ها در آن خالی شود، پس اون پزشکی که بخیه ازچهره کودکی میکشد،نظامی که در پاسگاه ها با لیستی از مشکلات مواجهواست و قاضی که با مجرمین سیبیل کلفت مواجه است و معلمی که نمی خواهد درآینده مجرمانی وارد جامعه کنند وتحملش سرمی رود وتلنگوری به دانش اموز بز انضباطی می زند و آقاشیرزادی پیدامی شودودلسوزترازدایه مقاله ها می نویسد درمحکومیت آن وعملکرد صداوسیما را به جای تقبیح،تایید می کند،همه وهمه زائیده مشکلاتی است که ما80 میلیون داریم بر سر خود میاوریم.گرچه همه به نوعی عصبانی ترازمعلمین مطرح کردندهمه به نوعی حق میگویندوقابل واکاوی است.اماببینید اگه یه قاضی درعصبانیت و آشفتگی حکمی را صادرکندبسیارفاجعه آمیزترازبرخورد معلمی است که میخواهددرآینده مجرم نشودوحالا شما مقایسه کنیدبقیه را باشغل معلمی و الخ....
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/18 - 02:03
آقای عنایت اینها نظر شخصی من نیست. شما معلمی لابد لیسانس داری و اهل مطالعه هستی . بفرمایید یک کتاب تعلیم تربیت مدرن معرفی کن که تنبیه بدنی را مجاز بداند؟ یک کتاب روانشناسی نشان بده که در آن تنبیه بدنی را دارای اثر تربیتی بداند. اعلامیه حقوق بشر را بخوان . کنوانسیون حقوق کودک را مطالعه کن . آیین نامه اجرایی مدرسه را بخوان. واقعا مایه ننگه که من معلم در قرن 21 دانش آموز را با مشت و لگد و چوب و شلنگ بزنم و بگویم تلنگر زده ام. وای بر این آموزش و پرورشی که افرادی مانند من و شما به عنوان معلم تنبیه بدنی را تحت شرایطی مجاز می دانیم.
پاسخ + +2 0 --
معلم 1394/10/04 - 16:49
آقای شیرزاد با این جواب هایی که گرفت باید تا آخر عمرش سکوت کنه .از این جور مقاله ها ننویسه.اگه نوشت . حقوق بشر رو نقض کرده و به معلم هم خیانت کرده.برو مقاله در مورد علت بنویس.و مقاله در مورد هزاران مشکل معلمان.در مورد اینکه چرا در عمل حتی جابجایی کلاس دانش آموز هم توسط مدیرانجام نمیشود.چه برسه به جابجایی مدرسه و اخراج.به معلم میگن دانش آموز رو بزن که بعدا واسه معلم مشکل پیش بیاد.اگه بچه نباید تنبیه بشه پس چرا بجه رو از پدر بی پول و فقیر نمیگیرند که بچه گرسنگی نکشه
پاسخ + 0 0 --
نماینده ناشناسان 1394/10/04 - 20:42
جناب عنایت یعنی واقعا متوجه نشدید که تمام آن کامنت ها شوخی با کامنت های دوستان و همکاران ما بوده؟!
یعنی نخواندید که بنده با نام های ناشناس در ناشناس ؛ ناشناس در ناشناس دو و ناشناس به توانn پیغامهایی نوشتم که برادر من، همکار من این توجیهات بی نهایت شرم آور است و اگر بنا باشد هر فردی در هر شغل و لباسی چنین مسایلی را بهانه کند به جای جامعه باید در جنگلی از دیو و دد زندگی کنیم!
واقعا فهمیدن کنایه هایی تا بدین حد آشکار، این همه سخت بوده؟
پاسخ + +4 0 --
معلم 1394/10/04 - 22:02
هیچ معلمی از تنبیه خوشش نمی آید .تنبیه فقط اعصاب خوردی داره فقط.اما ناشناس به توان دو.حرف معلم ها اینه که معلم ها هم دارن تنبیه میشن حتی صد برابر دانش آموزها با این تفاوت که گناهشون فقط معلم بودنشونه.هیچ معلمی تنبیه رو توجیه نمیکنه اما بعضی وقتها مجبور میشن.نود و نه درصد مدیر ها و معاون ها شیلنگ و چوب دستشون هست.چراااااااا؟یعنی همه روانی هستن؟همه بیرحم هستن؟
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/18 - 01:57
دوست عزیز اگر معلم از تنبیه دانش آموز صدبرابر اذیت می شود مگر خدای نخواسته بیماری خودآزاری دارد که دست به تنبیه بدنی می زند؟ شکنجه گرها هم برای رفتار خود دلیل دارند و می گویند از شکنجه متهم خوششان نمی آید اما چون متهم اطلاعات نمی دهد مجبورند شلاق بزنند . فرمایش شما در مورد اینکه 99 درصد مدیر ان و معاونان شلنگ و چوب دستشان است درست نیست. آنهایی که با شلنگ و چوب دانش آموزان را می زنند البته که بیرحم هستند اما ممکن است بیمار روانی نباشند. اغلب آنها آموزش حرفه ای برای معلم بودن را ندیده اند. معلم و مدیر و ناظمی که با شلنگ و چوب دانش آموز را می زند صلاحیت حضور در مدرسه را ندارد. در کشورهای توسعه یافته شما اگر بچه خودت را کتک بزنی بچه را از تو می گیرند.
پاسخ + +1 0 --
عنایت 1394/10/04 - 22:47
آقای محترم پس شما خود برای خود کامنت میگذاری بانام ناشناس و ناشناس در ناشناس و الفاظ رکیک رااز سرعصبانیت به نام قاضی و نیروی انتظامی و پزشک وپرستار و معلم مطرح وخود، به خود توهین میکنید؟آیا این جرم سنگین تر ازجرم معلم کت و شلواری الیگودرزی نیست؟پس شما خود عامل محرک به جان انداختن بندگان خدا هستید،آیا این کار شما درست است؟به والله شرم آوراست که به زبان خودت به نمایندگی ازاین اقشار بطور غیرمستقیم اهانت میکنید و الفاظرکیک بکار میبرید؟پس چطور خود را صادق ودیگران را ناصادق می دانید،ایا میدانید در شبکه های اجتماعی که در سطح جامعه مخاطبانی دارد چه قضاوتی می کنند؟ به والله بنده یک کامنت بانام عنایت دارم و جواب مستدل و از سرصدق و ایمان را جهت تنویر افکار عموی به شما عرضه میدارم.قطعا"اگر کار شما باشدسخن حق را پذیرفته اید آما شاید رویتان نمیشود صراحتا"بیان کنید که پذیرفتید حق باکیست! والخ....
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1394/10/18 - 01:49
من خیلی متوجه فرمایش شما نشدم . آنچه از این کامنت فهمیدم این است که شما معتقدی ، من به نام معلم ناشناس و فرهنگی و بی نام و جلیل و آریا و معلم دلشکسته و معلم نومید کامنت می گذارم و به خودم توهین می کنم. این ناب ترین نظریه ای بود که مطرح شد. درود برشما برای داشتن این ذهن خلاق ... یاد بعضی تحلیل های سیاسی می افتم که بر اساس تئوری توطئه می گویند شاه را خودشان بردند ، خودشان انقلاب کردند . خودشان آخوندها را سرکار آوردند. گروگانگیری سفارت کار خودشان بود. خودشان جنگ را راه انداختند و خودشان تمامش کردند. القاعده و داعش را هم خودشان بوجود آوردند. هر اتفاقی در منطقه می افتد کارخودشان است.... من نماینده هیچکس نیستم . حرف خودم را به عنوان یک فرد می زنم . هرکس هم از قول معلمان سخن بگوید اگر دلیل نمایندگی ارائه ندهد حرفش ارزش ندارد.
پاسخ + 0 0 --
معلم 1394/10/07 - 00:36
دست مریزاد نماینده خیلی هنری بود !
پاسخ + 0 0 --
معلم امروزی ودیروزی 1394/10/07 - 18:02
اینجا چ خبر بوده.ایداد بیداد.
پاسخ + 0 -1 --
امین 1394/10/23 - 18:13
اگر حقوق معلمان را افزایش بدهند این معضلات برخورد فیزیکی معلم با دانش آموز کمتر خواهد شد معلم شنبه تا چهارشنبه میاد سرکلاس سربرج چک داره اقساط وامش مونده ویا فشار های روحی و استرس کاری و همه کشور ها بر علم سرمایه گذاری میکنند چون وزارت آموزش وپرورش به یک نوع نهاد مادر برای آموزش و پیشرفت علمی کشور است
پاسخ + 0 0 --
معلم 1395/01/27 - 17:34
پزشک گرانقدر شما می توانستید با یک اقدام انسانی و حرفه ای با کمک همکارانتان در سمت های دیگر درمانی از اینکه هموطنان شما از فقر بهداشتی و فرهنگی در این زمینه رنج می برند دلتان
می سوخت و راه چاره ای می اندیشید و سطح بهداشت فردی آنان را ارتقا می دادید نه این که اینگونه آنان را توصیف کنید. شما که اینقدر از بیماران متنفر هستید با چه هدفی پزشک شده اید
بسیار متاسفم

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور