مقدمه :
" سازمان معلمان ايران " شوراي منطقه شش تهران معتقد است اولين و ضروري ترين نياز آموزش و پرورش تعيين ساختار مناسب است . اگر اين ساختار اصلاح نشود هر چه سيستم ها و کنترل سيستم ها ارتقاء يابد بي فايده مي باشد .
تا اصلاح ساختار صورت نگيرد ، اگر تمام بودجه دولت و حتي چند برابر کل بودجه دولـت ، به سوي آموزش و پرورش سرازير شود باز هم چالش هاي آن باقي مي ماند .
هم اکنون که نگاه سازمان مديريت و برنامه ريزي و نخبگان جامعه به سوي آموزش و پرورش معطوف شده است .
هم اکنون که کنفرانس توسعه و عدالت آموزشي در دو سال متوالي 1393 و 1394 در سطح گسترده برگزار مي شود .
تشکل هاي مدني و به ويژه تشکل هاي مدني فعال در آموزش و پرورش موظفند به اين مهم ورود پيدا کنند .
" سازمان معلمان ايران " شوراي منطقه شش تهران باور دارد که بايد :
کلان فکر کرد و خرد عمل کرد !
2. شيوه عملکرد ما بر اساس کار کارشناسي و تکيه بر قانون مداري استوار است .
3. جهت دست يابي به اهداف سند چشم انداز ، سند تحول در آموزش و پرورش را پيگيري مي کنيم .
4. تحول يک فرآيند است نه يک اتفاق! پس فرآيند تحول را با مدرسه محوري آغاز کنيم.
پيشنهادات ارائه شده توسط "سازمان معلمان ايران " شوراي منطقه شش تهران که با نقد ديگر تشکل هاي مدني پالايش مي شود :
1- کار کارشناسي فرا بخشي براي تعيين ساختار مناسب براي آموزش و پرورشي که نياز هاي صنعت ، کشاورزي ، استفاده بهينه منابع آب و انرژي، ورزش ، بهداشت عمومي ، حفاظت از محيط زيست و... براساس سامانه آمايش سرزمين و تحولات جمعيتي ناظر به 50 سال آينده باز تعريف شود .
همان طور که بانک مرکزي براي تعيين ساختار مناسب براي شوراي پول و اعتبار، کشور هاي موفق در اين زمينه ( مالزي ، ترکيه ، کره جنوبي ، انگليس ) را مورد مطالعه قرار داده است و در نظر دارد الگوي موفق را بومي سازي نمايد و قرار بوده براي اين کار مطالعات اوليه صورت گرفته ، مديران ارشد بانک مرکزي در جلسات مختلفي حضور داشته و اين مطالعه توسط موسسه Ernest & Young ( يکي از چهار موسسه بزرگ حسابرسي جهان ) هم مانيتور و کار نهايي شود .
انتظار مي رود در مورد تعيين ساختار مناسب براي آموزش و پرورش ، تجربه کشورهاي موفق در اين زمينه مورد مطالعه قرار گيرد و سپس بومي سازي شود و از موسسات معتبر در اين زمينه نظر خواهي شود .
زيرا درصورتي که ساختار آموزش و پرورش اصلاح نشود ، اگر تمام بودجه دولت هم به سوي آموزش و پرورش سرازير شود بازهم چالش ها به قوت خود باقي است .
2- کار کارشناسي درون بخشي براي تعيين اهداف و مأموريت هاي مناسب براي آموزش و پرورشي که نيازهاي صنعت ، کشاورزي ، استفاده بهينه منابع آب و انرژي، ورزش ، بهداشت عمومي ، حفاظت از محيط زيست و... را تأمين نمايد . اصلاح آموزش و پرورش نياز به عزم ملي دارد .
*بي سوادي مجددأ باز تعريف شود . ( وقتي فرآيند فعلي آموزش و پرورش به فارغ التحصيل دبيرستان هاي ما يا خروجي آموزش و پرورش توانايي حضور در جامعه اقتصادي ، سياسي و اجتماعي را نمي دهد . پس هرچه هزينه کرده ايم دور ريخته شده و تلفات هزينه تلقي مي شود ) بايد ابتداء اهداف آموزش و پرورش و موضوع هاي آموزشي ، روند آموزشي و... باز تعريف شود .
3- بهره مند شدن از ظرفيت هاي مردمي در سامان دهي مدارس و واحد هاي آموزشي به صورت يک پارچه و قانون مند و پرهيز از انواع مدارس شاهد ، سمپاد ، نمونه دولتي و ...
* آموزش و پرورش امري همگاني است ، لذا ضروريست که اين امر همگاني را با تشريک مساعي همگاني سامان دهي نماييم .
* توجه جدي به انجمن اوليا و مربيان به عنوان يک نهاد مدني موثر و فعال در تصميم گيري و تصميم سازي امور مدرسه
* ايجاد جوي آرام و شاد در آموزش و پرورش به منظور پيشگيري از اعتياد ، ايدز ، بزهکاري ، بروز و ظهورخشونت و... .
4- آموزش و پرورش يک نهاد بالا دستي نسبت به ساير وزارتخانه ها است که ارتباط ارگانيک با همه مراکز صنعتي و ... دارد :
* ورودي به سازمان آموزش و پرورش دانش آموز است که بالاترين سرمايه هر خانواده است . خروجي آموزش و پرورش نيروي انساني جامعه است که بزرگترين سرمايه هر کشور مي باشد .
اين خروجي بايد داراي ويژگي هاي ذيل باشد :
* مهارت هاي فردي ، اجتماعي ،ورزشي ، فني و...داشته باشد .مهارت سپاس گزاري ، عذرخواهي ، تصميم گيري ، اظهار نظر ، توانايي دفاع صحيح از باورهاي خود ، توانايي پذيرش نقد و پاسخ گويي مسئولانه ،تحمل آرا و عقايد ديگران را داشته باشد . با مفهوم صرفه جويي و استفاده بهينه از منابع طبيعي آشنا باشد .
* قابليت برنامه ريزي ، قابليت مواجهه با مشکل ، قابليت تجزيه و تحليل چالش ها و تعامل با گروه جهت ارائه راهکار مناسب ، درک درستي از ايفاي نقش مسئولانه فردي در راستاي اهداف گروه داشته باشد .
* توجه به سلامتي روحي وجسمي دانش آموزان و معلمان که شامل غربال گري بيماري هاي گوناگون چشم ، گوش ، دندان ، اضافه وزن ، قند قلب و عروق ، اختلات رواني از قبيل افسردگي، اسکيزوفرني و...در تعامل با وزارت بهداشت و درمان زيرا هزينه هاي پيشگيري همواره کمتر از درمان مي باشد .
* توجه به ورزش همگاني و استعداد يابي در دانش آموزان در تعامل با وزارت جوانان و ورزش
*توجه ويژه به مشکلات زيست محيطي (ضرورت حفاظت از محيط زيست را با گوشت، پوست و استخوان از اعماق وجودش درک کند . ) در اقليم هاي گوناگون به طور مجزا و سراسر کشور و منطقه و جهان در تعامل با سازمان حفاظت از محيط زيست عمل نمايد .
* گسترش درس تعليمات اجتماعي يا مطالعات اجتماعي به يک هدف و مأموريت آموزش و پرورش به نام تعاملات اجتماعي ؛ دانش آموز بايد در آموزش و پرورش بياموزد :
- در کلاس درس براي يافتن راه حل مشکل و چالش مطرح شده به عنوان مبحث درسي در جمع و گروه درسي ، به دنبال راه حل باشد .
- در کلاس درس براي يافتن راه حل مشکل و چالش کل کلاس در جمع و گروه کلاس ، به دنبال راه حل باشد .
- در مدرسه براي يافتن راه حل مشکل و چالش کل مدرسه در جمع و گروه مدرسه ، به دنبال راه حل باشد .
- در کشور براي يافتن راه حل مشکل و چالش کل کشور در جمع و گروه هاي تخصصي ملي ، به دنبال راه حل باشد .
- در منطقه و جهان براي يافتن راه حل مشکل و چالش منطقه اي و جهاني در جمع و گروه هاي تخصصي ملي و بين المللي ، به دنبال راه حل باشد .
لازمه تعامل جهاني آنست که دانش آموز ، از ابتداء تعامل با ديگر ملل و اقوام را بياموزد ؛ پس به جاي آموزش هاي انتزاعي و کم فايده ي زبان هاي خارجي ، بايد آموزش زبان هاي خارجي داراي ويژگي هاي ذيل باشد :
اولأ هدف آموزش زبان هاي خارجي را به چندين زبان خارجي در ابتدايي و پيش دبستاني گسترش داد .
ثانيأ در فرآيند تحقيق براي يافتن راهکار چالش ها ، از دانش آموزان بخواهيم که براي يافتن راهکار براي چالش درسي ، کلاسي ، مدرسه اي ، شهري يا استاني و منطقه اي ،جهاني فکر کند و منطقه اي عمل کنند .
يعني دانش آموزان در تحقيق خود به منابع ديگر کشور ها هم توجه داشته باشد ؛ در اين صورت آموزش زبان هاي خارجي کاربردي مي شود .
يا به عبارت ديگر دانش آموز بايد مطالب خود را در منابع به زبان ديگر جست و جو کند .
با دانش آموزان به زبان ديگر گفت و گو کند .
براي دانش آموز، به زبان ديگر نگارش کند .
در نهايت از فايل صوتي دانش آموز به زبان ديگر يادشت برداري کند .
دانش آموز ما جهت تلاش براي رسيدن به اهداف سند چشم انداز سال 1404 و سند هاي چشم انداز هاي بعدي نياز به تسلط به چندين و چند زبان خارجي فراگير دارد که ما بايد امروز مقدمات آن را فراهم مي آوريم . (طراحي و استقرار نظام جامع هدايت تحصيلي و استعداد يابي به منظور هدايت دانش آموزان به سوي رشته ها ، حرف و مهارت هاي مورد نياز حال و آينده کشور متناسب با استعاد ها، علاقه مندي و توانايي هاي آنان ؛ راهکار 3-21 سند تحول )
5- باز تعريف سيستم ها و زير سيستم هاي کنترلي براي هدايت آموزش و پرورش در چارچوب اهداف تعيين شده
* مدرسه محوري ، محله محوري ، شهر محوري ، استان محوري و تمرکز زدايي ( مشارکت شوراها ، انتخابي شدن مديران ، توجه جدي به جايگاه واقعي انجمن و اوليا و مربيان و... ) نگاه به نياز اقليم هاي مختلف ، اقوام گوناگون ، مليت هاي مختلف ، مذاهب و خرده فرهنگ ها ي متفاوت و ...
( ارتقاي مديريت آموزشگاهي يک ضرورت اجتناب ناپذير است که مقدمه ارتقاي مديريت هاي مياني و سطح بالا است و همه ارتقاي مديريت پيش نياز تمرکز زدايي مي باشد .تنها راه حل ارتقاي مديريت آموزشگاهي مدرسه محوري مي باشد . زيرا مديريت وقتي مسئوليت و اختيارات داشته باشد در کوران فعاليت در سايه ي نظارت پويا ، رشد مي کند .)
* ميدان دادن به معلمان جهت ايجاد توسعه پايدار ( آموزش شيوه صحيح، علمي و نوين ارکان تعليم و تربيت به همه معلمان و دست اندر کاران نظام آموزش و پرورش ) ، توانمند کردن معلمان به جديد ترين فنون آموزشي . ( توسعه زمينه هاي زمينه پژوهشگري و افزايش توانمندي هاي حرفه اي به فردي و گروهي ميان معلمان و تبادل تجارب و دستاورد هاي در سطح محلي و ملي و ايجاد فرصت هاي باز آموزي مستمر علمي تحقيقاتي و مطالعاتي و... اختصاص اعتبارات خاص براي فعاليت هاي پژوهشي معلمان راهکار 7-11 سند تحول )
* ايجاد پارلمان معلمي يا نظام معلمي يا اتحاديه سراسري تشکل هاي مدني و تلفيقي از آن ها جهت تعامل با مسئولان ؛ زيرا به جاي تکيه به خزانه خالي بايد به سراغ توليد ناخالص ملي رفت که لازمه آن ايجاد عزم ملي براي اصلاح آموزش و پرورش است .
نهاد هاي مدني به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين با بهره مندي از رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسي مي توانند پويش ( کمپين ) عزم ملي براي اصلاح آموزش و پرورش آغاز کنند .) بررسي نقشه راه سند تحول و همکاري گسترده تشکل هاي مدني با شوراي عالي آموزش و پرورش و کميسيون هاي مربوطه .
( ارتقاي کيفيت تعليم و تربيت با تکيه بر استفاده هوشمندانه از فن آوري هاي نوين سر فصل راهکار17سند تحول ).
با توجه به آنکه قبل از هر اقدامي ، ابتداء بايد توسط يک نهاد فرا دستي مثل سازمان مديريت و برنامه ريزي پس از مطالعه جامع و مانع ، ساختار مناسب براي آموزش و پرورش ترسيم شود ، در ذيل به چند نکته مجددأ اشاره مي شود .
1-رأس راهبردي در هر سازمان سه وظيفه دارد : ( 1)
*وظيفه سرپرستي مستقيم
* سازمان را با محيط بيروني پيوند دهد .
* تدوين راهبردها
از آنجا که محيط بيروني آموزش و پرورش کل جامعه ايران ( صنعت ، خدمات ، بهداشت ، حفاظت محيط زيست ، استفاده بهينه از منابع آب ، استفاده بهينه از انرژي ، تربيت بدني و ورزش ، اعتياد و ايدز و... ) مي باشد لذا رأس راهبردي ( وزير ) آموزش و پرورش بايد از سويي توانايي تشخيص نياز هاي کل جامعه را داشته باشد و از سوي ديگر درک عميقي از روابط ارگانيک بين اين اجزاء و اثر متقابل آنها داشته باشد . به عبارت ديگر رأس راهبردي آموزش و پرورش ( وزير ) بايد توانمندي هاي بيش از شناخت آموزش و پرورش را داشته باشد و يک ديدگاه فرا وزارتخانه اي داشته باشد . فردي با ويژگي و توانمندي هاي مانند معاون رئيس جمهور و يا رئيس سازمان مديريت و برنامه ريزي باشد .
2- اهداف و استراتژي سازمان آموزش و پرورش ما را به عزم ملي جهت اصلاح اين سازمان به منظور دست يابي به اهداف سند چشم انداز مي رساند .
پس آموزش و پرورش يک نهاد يا سازمان فرابخشي مي باشد . ورودي آن دانش آموزان ، بزرگترين سرمايه خانواده هآ ي ايراني و خروجي آن بزرگترين سرمايه ملي ، نيروي انساني ماهر که جذب صنعت ، کشاورزي ، خدمات و... مي شوند ؛ لذا بايد:
3- براي اصلاح آن يک عزم ملي ايجاد شود ، در اين صورت رسانه ها و تشکل هاي مدني دو بال ايجاد اين عزم ملي مي باشند که بايد مورد حمايت جامعه قرار بگيرند .
4- ساختار آموزش و پرورش از طرف يک نهاد بالادستي مثلأ سازمان مديريت و برنامه ريزي براساس سامانه آمايش سرزمين و تحولات جمعيتي ناظر به 50 سال آينده باز ترسيم شود .
5- همان نهاد بالا دستي راهبرد سازمان آموزش و پرورش را کنترل و هدايت نمايد .
6- رأس راهبردي وزارت آموزش و پرورش فرا وزارتخانه اي باشد يا حداقل وزير آن ديد فراتر از آموزش و پرورش ، توانمندي مديريت سيستم هاي کلان را داشته باشد .
نتيجه گيري :
1. ابتداء بايد يک کميته فوق تخصصي با حضور دکتر نوبخت و جهانگيري و نخبگاني که ديدگاه استرتژيک دارند تشکليل شود که نمايندگان تشکل هاي مدني معلمان و يا نمايندگان شوراهاي معلمان يا پارلمان معلمي به عنوان بازخورد دهنده اطلاعات در اين کميسيون فوق تخصصي عضويت داشته باشند . وظيفه اين کميته تعيين ساختار مناسب براي آموزش و پرورش کشور با توجه به مأموريت هاي جديد آموزش و پرورش بر اساس طرح هاي آمايش سرزمين 50 سال آينده مي باشد .
2. وزير آموزش و پرورش بايد ديد استرتژيک و فرا آموزش و پرورشي داشته باشد زيرا آموزش و پرورش فراي همه وزارت خانه ها مي باشد و با همه بخش هاي جامعه ارتباط ارگانيک دارد .
3. با توجه به توليد ناخالص ملي و بهره گيري از کمک هاي مردمي ( دخالت بخش خصوصي صنعتگران ، توليد کنندگان کالا و ارائه دهندگان خدمات ، پزشکان ، اقتصاددانان ، وکلا ، علما و انديشمندان ديني ، قضات و ....در تصميم گيري و تصميم سازي درباره آموزش و پرورش ) عزم ملي جهت اصلاح آموزش و پرورش را رقم بزنيم .
4. جهت دست يابي به اهداف سند چشم انداز چاره اي نيست جزء آن که توسعه پايدار ( با نگاه حفاظت از محيط زيست ، صرفه جويي منابع و انرژي ، توجه به ويژگي هاي اقوام و اقليم هاي گوناگون و ... ) را مورد توجه قرار دهيم . در اين رابطه نقشه راه سند تحول را بايد کامل و روشن تصوير نماييم .
5. هم اکنون که نگاه سازمان مديريت و برنامه ريزي و نخبگان جامعه به سوي آموزش و پرورش معطوف شده است .
هم اکنون که کنفرانس توسعه و عدالت آموزشي در دو سال متوالي 1393 و 1394 در سطح گسترده برگزار مي شود .
، کلان فکر کنيم و خرد عمل کنيم و تمرکز زدايي را با مدرسه محوري آغاز نموده در ادامه منطقه محوري ، شهر محوري و استان محوري را دنبال کنيم .
منابع :
( 1 ) درس طراحي فرآيندها و ساختار سازماني ،صاحب بدري
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
طرح رتبه بندی سرانجام پس از مدت ها حرف و حدیث، از مهرماه امسال اجرایی شد و معلمان مانند قانون خدمات کشوری به ارشد ، خبره و عالی طبقه بندی شدند .اما تفاوت این قانون برای معلمان با سایر کارمندان دولت در سنجش آنها برای گرفتن در این رتبه ها است چرا که صلاحیت های تخصصی و مهارتی یکی از ملاک های اصلی است .
در واقع آموزش و پرورش با این طرح در نظر دارد تا کیفیت خدمات را افزایش دهد و مهارت های نیروی انسانی را بالا ببرد. به علاوه با اجرای این طرح با این طرح همان گونه که از روزهای اول اعلام شد قرار است حقوق معلمان هم افزایش یابد و این نحوه افزایش حقوق منشا اعتراض بعضی از فرهنگیان است ؛ هرچند که سید محمد بطحایی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش معتقد است هدف این طرح تنها افزایش حقوق فرهنگیان نبوده است.
او می گوید: خیلی برای من سخت است که بحث رتبه بندی را با حقوق و مزایا شروع کنم چون اگر تصور شود هدف اصلی طرح رتبه بندی حقوق و معیشت است اشتباه است ؛من از ابتدای کار با این طرح بودم و در جلساتی هم که با دولت و مجلس داشتیم سعی می کردم رتبه بندی را از بهبود معیشت معلمان مبرا کنم چون یکی از اهداف این طرح می تواند معیشت معلمان باشد اما هدف اصلی ارتقا مهارت های حرفه ای و تخصصی معلمان است . چون محور اصلی در هر نظام رتبه بندی همبستگی میان مهارت های حرفه ای و نظام پرداخت ها است ؛ وقتی کسی تخصصی تر عمل کند در نظام پرداخت ها دستمزد بیشتری دریافت می کند.
اما حالا سید محمد بطحایی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در مورد طرح رتبه بندی،افزایش حقوق، اعمال مدرک تحصیلی و بیمه فرهنگیان پاسخ داد.
رتبه بندی:
خیلی برای من سخت است که بحث رتبه بندی را با حقوق و مزایا شروع کنم چون اگر تصور شود هدف اصلی طرح رتبه بندی حقوق و معیشت است اشتباه است ؛من از ابتدای کار با این طرح بودم و در جلساتی هم که با دولت و مجلس داشتیم سعی می کردم رتبه بندی را از بهبود معیشت معلمان مبرا کنم چون یکی از اهداف این طرح می تواند معیشت معلمان باشد اما هدف اصلی ارتقا مهارت های حرفه ای و تخصصی معلمان است . چون محور اصلی در هر نظام رتبه بندی همبستگی میان مهارت های حرفه ای و نظام پرداخت ها است وقتی کسی تخصصی تر عمل کند در نظام پرداخت ها دستمزد بیشتری دریافت می کند. با این حال یکی از آثار رتبه بندی تغییر در پرداخت ها است.
نظام پرداخت متناسب با طبقه شغلی و پایه فعلی افراد انجام می شود. مثلا رتبه پایه در طبقه شغلی ۶ با کسی که در رتبه پایه و طبقه شغلی ۸ است متفاوت است. از اسفند سال گذشته که ما در هیات دولت در کش و قوس تصویب این مصوبه بودیم قرار به افزایش حقوق ها شد که حداقل ۶۵ هزار تومان تا ۱۲۰ هزار تومان به حقوق معلمان که در حداقل رتبه موجود بودند اضافه شود.
در قانون خدمات کشوری جدولی است که برای کارمندان دولت، ارتقا شغلی متناسب با آن است و ۱۶ طبقه و ۵ رتبه دارد . وقتی کسی کارمند دولت می شود رتبه او مقدماتی و پایین است اما به مروز زمان و با کسب یکسری امتیازات که بیشترین آن سابقه خدمت است یعنی بعد از ۶ سال، رتبه او بالا می رود و به پایه می رسد و بعد ارشد ، خبره و عالی. در طبقات سابقه دخالت دارد اما در رتبه تشویق ها ، نمره ارزشیابی و تحصیلات و … هم موثراست؛ بنابراین ممکن است کسی ۳۰ سال سابقه کار و مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد باشد اما رتبه عالی نباشد .
قانون به ما اعلام کرده کسانی که در رتبه بندی شرایط را داشته باشند ۵۰ درصد حق شغل شان افزایش می یابد یعنی اگر حق شغل کسی ۴ هزار باشد طبق این جدول،به ۶ هزار امتیاز افزایش می یابد بنابراین ممکن است همکار بغل دستی او که در رتبه شغلی یکسانی نیست امتیاز او کمتر و این ۵۰ درصد برای او کمتر باشد.این یک بحث پیجیده است و برای همین برخی معلمان دچار سوتفاهم شدند.
تاثیر مدرک تحصیلی:
رتبه بندی امسال بیشتر تطبیقی است و مرحله نهایی واصلی طرح سال بعد اجرا می شود. در این مرحله زیاد سخت گیری نکردیم و بیشتر تطبیقی عمل کردیم. فعلا از افراد مدارک و مستندات زیادی نخواستیم چون مکانیزم اجرایی سختی دارد ؛ به هرحال یک میلیون نفر پرسنل داریم که هیچ نهاد و وزارتخانه ای در این حد نیرو ندارد.در این دوره روشی استفاده کردیم تا فرهنگیان اذیت نشوند و در عین حال در ۱۵ روز کار تطبیقی هم انجام شد.
الان برای حدود ۸۰۰ هزار نفر حکم رتبه بندی اجرا شده اما مرحله بعدی که اصلی است سنجش صلاحیت حرفه ای معلمان انجام می شود. یعنی اگر معلمی الان ارشد دارد برای حکم خبره باید سنجش صلاحیت حرفه ای شود که مکانیزم پیجیده ای دارد و ما هم زمان کافی داریم. سال بعد اعتبارات بیشتری هم خواهیم داشت تا فرهنگیان انگیزه بیشتری برای ارتقا شغلی و مهارت ها داشته باشند.
دراین صورت به هدف اصلی طرح که معلمان تلاش کنند به مهارت های بیشتری دست پیدا کنند هم می رسیم. چون ما اعتقاد داریم که ارتقا کیفیت در آموزش و پرورش مساوی با ارتقا کیفیت نیروی انسانی است لذا باید مهارت های نیروی انسانی افزایش یابد تا آموزش و پرورش هم تکانی بخورد.
اگر نظام سنجش صلاحیت ها به خوبی عمل کند و اعتبارات انگیزشی هم باشد به طوریکه مثلا ۵۰۰ هزار تومان به حقوق یک معلم اضافه شود در این صورت هم طرح رتبه بندی موفق شده و هم کیفیت آموزش و پرورش هم ارتقا می یابد. بنابراین مدرک تحصیلی و مهارت های تخصصی از سال بعد تاثیرگذار خواهد بود.
رتبه بندی و بازنشستگان:
توقع بازنشستگان کاملا به جا و درست است اما دولت نمی تواند تمام توقعات را یک جا پاسخ دهد.باید پله به پله حرکت کنیم؛ الان رتبه بندی برای شاغلان اجرا می شود و سال بعد از نظر کمی و کیفی ارتقا می یابد و به موازات آن هم دولت طرح های زیادی برای بازنشستگان دارد که یکی مربوط به نظام پرداخت ها برای بازنشستگان می شود. آقای نوبخت هم وعده هایی داده که نظام پرداخت ها اصلاح می شود. ما هم پیشنهاد دادیم که سال بعد از تجریبات بازنشستگان در آموزش و پرورش استفاده شود که اگر عملیاتی شود به نوعی امکان دارد تا طرحی مانند رتبه بندی را برای آنها هم اجرا کنیم.
متاسفانه تا الان تمام بخش های قانون خدمات کشوری اجرا نشده است، در سال های قبل نوع برخورد در نظام پرداخت به گونه ای بود که تفاوت حقوق بین افراد با مدارک و سابقه کار کم با کسی که سابقه و مدرک بالا دارد بسیار کم است.
الان یک مدیر را به عنوان مدیر کل استان انتخاب می کنیم حدود ۲۰۰ هزار تومان از حقوق او کم می شود چون فوق العاده شغل ها نامتوازن است. در مدیریت منابع انسانی یک نظام ارشدیت وجود دارد که اصل است و باید کسی که مدرک تحصیلی بالا با سابقه کار و تخصص بیشتر دارد نسبت به کسی که مراتب پایین تری دارد حقوق و مزایای بیشتری داشته باشد ؛ اما متاسفانه در سال های گذشته فاصله نظام ارشدیت کم شده و انگیزه ای وجود ندارد.
یک مدیر مدرسه اصلا دوست ندارد مدیر کل استان شود به خاطر کم شدن حقوق و مزایا به خصوص اگر به بازنشستگی نزدیک باشد چون حقوق او بر مبنای سال های آخر کاری حساب می شود.برعکس این هم وجود دارد رئیس اموزش و پرورش یک منطقه در دوسال آخر پایان کاری اصرار می کند که معاون یا مدیر یک مدرسه شود تا حقوق او برای بازنشستگی بالا باشد. برای همین نظام ارشدیت مشکل دارد و باید بازنگری شود.
قانون خدمات کشوری کاملا اجرا نشد تا این ضعف درشت شود و مجددا تمدید شد که احتمالا تا یک سال بعد اجرا می شود . ما در کمیسیون اجتماعی از سال ۹۲ تا ۹۳ روی آن کار کردیم اما چون نمایندگان در حال تغییر هستند فعلا ارائه نشد.اما دولت به دنبال رفع این مشکل است.
توقف هم ترازی:
طبق مصوبه هیات وزیران که منشا اجرای طرح رتبه بندی است ، طرح صرفا مشمول کسانی می شود که جزو طبقه بندی مشاغل معلمان هستند یعنی کسانی که به کلاس درس می روند و مدیر ومعاون مدرسه .البته دفترداری که معاون شده هم شامل این طرح نمی شود؛ معلمانی که وارد کار اداری شدند اما هنوز پست معلمی را حفظ کردند هم شامل این طرح می شوند. در آموزش و پرورش از یک میلیون نفر پرسنل، حدود ۵ هزار نفر جزو طبقه بندی مشاغل معلمان نیستند.بعید می دانم که طرح رتبه بندی شامل آنها شود اما سال ۹۳، هیات وزیران یک مصوبه داشت که فوق العاده ویژه و برای کارکنان اداری است ، ما به دنبال آن هستیم که فوق العاده ویژه بند ۱۰ ماده ۶۸ برای این گروه اجرا شود.
چون رتبه بندی از مهرماه اجرا شد حقوق ها تا ۵۰۰ هزار تومان بالا رفت که اضافه کار هم به همین میزان افزایش یافت اما اعتبار اضافه کار سال ۹۴،اسفند قبل از آن بسته شده بود برای همین ما نمی توانستیم اضافه کار را از نظرمنابع تامین کنیم.این ۶ ماه بگذرد مشکل حل می شود. البته الان ریالی افراد کم نشده ، یعنی اگر کسی شهریور ۱۰۰ ساعت اضافه کار داشت الان ۸۰ ساعت شده تا رقم ریالی او کم نشود.
معیارهای رتبه بندی در مهر ۹۴ ایرادهای بسیاری داشت ؛ رتبه بندی باید شایستگی را مشخص کند امتیاز همسر شهید یا جانباز و… عرف شایستگی نیست؛ البته انها دارای ارج بسیاری هستند و آنها باید خارج از رتبه بندی تعریف شوند و جایگاه شان برای همه محفوظ است. ذات این طرح تکیه بر صلاحیت های حرفه ای دارد. برادر شهید و جانباز ارزشمند و یک فضیلت است اما فعلا برای این طرح امتیاز محسوب نمی شود.
پرسش و پاسخ:
۱- با سلام ، آقای بطحایی ؛ اخیرا در یکی ازشهرستان های استان خوزستان برای همکارانی که مشمول رتبه بالاتر می شوند حکم ارتقا رتبه زده نمی شود و مسولین می گویند بخشنامه از وزارت آمده که فعلا احکام ارتقای رتبه ممنوع شده ، آیا همچین بخشنامه ای صحت داره و اگرصحت داره آیا برخلاف قانون خدمات کشوری نیست ؟
همان طور که اشاره کردم فعلا طرح در مرحله تطبیقی است برای همین اعلام کردیم همه معلمان واجد شرایط را تطبیق می دهیم اما افرادی که از این به بعد ارتقا پیدا می کنند به یک ضابطه جدید نیاز دارند. مثلا کسی که قبلا ارشد بوده اما با طرح تطبیقی معادل خبره شده از حالا به بعد مکانیزم جدید برای ارتقا نیاز دارد برای همین فعلا متوقف شده تا سال به پایان برسد و ضوابط جدید برای ارتقا را اعلام کنیم.
۲- سلام ، من امسال مرخصی بدون حقوق گرفتم . آیا افرادی مثل من که سال دیگه که سر کار برمی گردن شامل این افزایش می شوند؟ شامل رتبه بندی می شوند. بعد از مرخصی مانند دیگران می تواند درخواست بدهد تا بررسی شود.
۳- چرا ارتقاء رتبه بندی بعد از تاریخ یک مهر اجرا نمی شود ؟ بنده الان رتبه عالی برایم شامل شده اما کارگزینی می گوید نمی تواند اعمال کند چرا؟ تا قبل از پایان سال مکانیزم جدید را اعلام می کنیم تا ضوابط جدید رتبه بندی برای معلمان مشخص شود.
۴- در سال ۹۱ فوق لیسانسم را گرفتم ، اما حکم کارگزینی من با دوستانی که در سال های ۸۳ و قبل از آن مدرک شان را گرفته اند حدود دویست هزار تومان کمتر است . پرسیدم گفتند مربوط به هم ترازی است ؛ پس چرا این هم ترازی برای ما هم اعمال نمی شود؟ با ابلاغ قانون خدمات کشوری در سال ۸۷، هم ترازی منتفی شده است. افراد امتیازاتی را به دست می آورند و متناسب با آن رتبه می گیرند اما در سال ۸۹ آموزش و پرورش بخشنامه ای متناسب با این هم ترازی ابلاغ شد که بعدا لغو شد.الان اشکال این کار به همین موضوع است اما با اجرای قانون خدمات کشوری قانون هم ترزای وجود ندارد.
۵- آیا تخفیف سنوات بابت حضور در مناطق محروم در رتبه ی بندی جدید هم جایگاهی دارد؟ طرح رتبه بندی تنها تکیه بر صلاحیت های تخصصی دارد.
۶- آیا می خواهید از تمام معلمان آزمون صلاحیت بگیرید؟ آیا چنین توهینی را به پزشکان و مهندسان هم روا می دارند که فقط در شروع کار آزمون می دهند تا هرچند سال یک بار؟
سوال سوم: مگر نگفته بودید افزایش رتبه بندی حداقل ۱۵۰۰۰۰ تومان است؟ پس این افزایش های ۷۰۰۰۰ تومانی چیست؟ یکی از سنجش های صلاحیت حرفه ای می تواند آزمون صلاحیت باشد اما نه برای همه گروه ها.
خبر آنلاین
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار / متن کامل لایحه پیشنهادی برنامه ششم توسعه را که از سوی سازمان مدیریت به دولت ارائه شده و در حال بررسی است، منتشر شد.در این لایحه ۵ وزارتخانه نیرو، نفت، اقتصاد، جهاد کشاورزی و صنعت، معدن و تجارت دستخوش تغییر ساختار شدهاند.
ستاد برنامه ششم پیشتر جزئیات لایحه پیشنهادی برنامه ششم توسعه را مصوب کرده و سازمان مدیریت و برنامه ریزی نیز پیش نویس این لایحه را برای تصویب نهایی در اختیار دولت قرار داده است که هم اکنون در حال بررسی و نهایی شدن جهت ارائه به مجلس شورای اسلامی است.
پانزدهم آذر ماه ، مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران ، در یک مصاحبه از تشکیل رشته علوم انسانی در مدارس فرهنگ خبر داد . بازتاب این مصاحبه به شکل های مختلفی در رسانه ها منعکس گردید . بعضی از رسانه ها نتایجی چون حذف رشته علوم انسانی یا ممنوعیت این رشته در مدارس دولتی را برداشت کردند . ( ثبت نام در رشته علوم انسانی در مدارس عادی ممنوع شد - خبر آنلاین 15/ 9/ 94 )
برداشت های متفاوت باعث گردید که مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران ، در یادداشتی ، جهت تنویر افکار عمومی ، موضوع را با دقّت بیشتری بیان کند . یادداشت اسفندیار چهار بند با عناوین زیر در سایت های خبری منعکس گردید :
1- مدارس دولتی فرهنگ با مشارکت های فرهنگی اداره می شود . (خبرگزاری ایرنا 18 /9/ 94 )
2- مدارس دولتی فرهنگ ، پولی نیست . ( خبرگزاری فارس – 18/9 /94 )
3- علوم انسانی همچنان در تعدادی از مدارس دولتی ارائه می شود . (خبرگزاری تسنیم 18 / 9 / 94 )
در این مجال هدف ارزیابی این تحلیل ها نیست . صرف نظر از برداشت های رسانه ها و تحلیل های کارشناسان فرهنگی ، آنچه در این واکنش ها قابل تامّل است ، میزان اعتماد مردم به عملکرد یک سازمان است .
واقعیت این است که در این مجموعه آن قدر تصمیمات شتاب زده و بدون مقدمه صورت می گیرد که به هر گونه تغییر و تحوّل بدبین شده ایم . آن قدر با کارهای بی برنامه مواجه می شویم که نمی توانیم از یک مصاحبه کوتاه به این سادگی بگذریم . شتاب زدگی ها در تغییر نظام آموزشی ، تغییرات کتاب های درسی و شیوه قبولی و مردودی از این نمونه هاست .
مشکلاتی ناشی از شتاب زدگی ها ، علاوه بر رنج و مرارتی که بر آموزگاران تحمیل می کند ، در نهایت به ضرر دانش آموزان هم منجر می شود . بدیهی است تغییر و تحوّل ، یک امر اجتناب ناپذیر و نشان از پویایی یک جامعه است . تحوّلات نظام آموزشی نیز متناسب با تحوّلات اجتماعی ، یک ضرورت است .
در کشورهای پیشرفته هم این تحولات رخ می دهد اما هر تحوّلی به برنامه ریزی صحیح و کارشناسی نیاز دارد . متاسفانه در این سازمان اغلب برنامه ها تا دقیقه نود نامعلوم است .
مثال های زیر نمونه هایی از شتاب زدگی هاست :
* برای ایجاد پایه ششم ابتدایی ، نیاز به تغییرات بنیادی در پایه های اول تا پنجم بود که شرایط برای ایجاد پایه جدید فراهم شود . همان گونه که شاهد بودیم ، این کار بدون تمهیداتی صورت گرفت و پس از تشکیل پایه ششم تازه کتاب های ابتدایی به ترتیب هر سال یک پایه تغییر یافت . اکنون این تغییر به پایه پنجم رسیده است .
* تدریس یک کتاب جدید ، مستلزم ایجاد دوره های ضمن خدمت برای آموزگاران قبل از شروع سال تحصیلی است . متاسفانه کتاب های جدید در اواسط یا اواخر تابستان رونمایی می شود و معلمان در حالی که از محتوای کتاب و ضعف های آن آگاهی لازم را کسب نکرده اند ، مجبور به تدریس آن هستند و شاهد بودیم که گاه معلمان دوره ضمن خدمتی را طی می کردند که هنوز کتاب در دسترس نبود .
* حذف مردودی - راه حل هر مشکلی هم که باشد – موجب انتقال دانش آموز ضعیف از یک پایه به پایه بالاتر می شود و سال آینده آموزگاری که به دلیل حجم کتاب های درسی ، با کمبود وقت روبه روست ، مجبور شود دروس سال گذشته را هم تدریس کند .
* با تغییر نظام آموزشی و حذف پایه اوّل دبیرستان ، دبیران متوسطه دوم در آغاز سال تحصیل 95-94 با کمبود ساعت مواجه شدند و تعدادی از دبیران بدون هیچ آموزشی به مقطع ابتدایی منتقل شدند . دبیرانی که سال ها در متوسطه تدریس کرده اند و از محتوای کتاب های ابتدایی و تدریس در این مقطع هیچ اطلاعی نداشتند ، به کلاس های ابتدایی روانه شدند .
اگر برنامه ریزی صحیحی در این وزارت خانه حاکم بود از دو سه سال قبل ، دوره آموزشی کتاب های ابتدایی برای دبیران متوسطه برگزار می شد تا در این شرایط ویژه – که قابل پیش بینی هم بود - از دبیران آموزش دیده استفاده شود .
بدیهی است که دود این برنامه های نسنجیده به چشم دانش آموزان می رود . شگفت آنکه در همین شرایط ، پست هایی چون معاون فن آوری و کتابدار از بعضی مدارس متوسطه حذف گردید و ساعات پژوهش سراها کاهش یافت . در حالی که این پست ها می توانست تا حدودی کمبود ساعت دبیران را جبران کند .
برنامه ریزی های ناسنجیده حتی به مسابقات فرهنگی دانش آموزی هم سرایت کرده است . بخشنامه های معاونت پرورشی برای شرکت دانش آموزان در مسابقات هنری بی وقفه می رسد و معلوم نیست مربیان پرورشی با چه سرعتی می توانند دانش آموزان را برای مسابقات گوناگونی چون کتابخوانی ، سرود ، نمایش ، قصه گویی ، احکام و.... آماده کنند و عجیب تر اینکه اغلب بخشنامه ها زمانی به دست معاون پرورشی می رسد که تا یایان مهلت ، زمان اندکی باقیست !
و باز هم عجیب تر آنکه حجم بیشتر کار برای اواخر آذرماه تا اواسط دیماه تعیین می شود . یعنی زمانی که دانش آموزان با امتحانات مستمر و پایانی درگیر هستند .
کارهایی که در حوزه آموزش انجام می پذیرد ، تاثیرات خود را در کوتاه مدت نشان نمی دهد و یک دهه یا بیش از آن لازم است تا نتایج برنامه های ناسنجیده را ببینیم . به همین دلیل ، معمولا مسئولان اجرایی پاسخگوی تصمیمات خود نخواهند بود و هزینه سنگین اشتباهات آنها از جیب مردم پرداخت می شود .
این وضعیت در بسیاری از موضوعات فرهنگی ، آموزشی و اقتصادی رخ می دهد . نوجوانان امروز عواقب این تصمیمات شتاب زده را در آینده متحمل خواهند شد .
اینکه یک مصاحبه کوتاه در مورد رشته علوم انسانی این چنین مورد نقد قرار می گیرد ، دور از انتظار نیست . تجربه به ما نشان داده است ، هر تحولی که در جامعه قرارست شکل گیرد ابتدا زمزمه هایی بین مردم رایج می شود و شایعاتی بر سر زبان ها می افتد تا به تدریج آن موضوع جامه ی عمل بپوشد . این وضعیت را در ارتباط با مسائل سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی بارها تجربه کرده ایم .
در مورد تغییرات رشته های علوم انسانی در دانشگاه ها مدت هاست بحث ها و تحلیل های متفاوتی ارائه می شود ، حذف تعدادی از رشته ها و بازنگری تعدادی از کتاب های این رشته نیز صورت گرفته است . از این رو اکنون که از جداکردن این رشته تحت عنوان « مدارس فرهنگ » سخن به میان می آید ، همان تحلیل ها دوباره اوج می گیرد و هر کسی از ظن خود تفسیر می کند .
واقعیت این است که گرایش به رشته های علوم انسانی سال هاست با اقبال کمتری نسبت به رشته های ریاضی و تجربی روبه روست . متاسفانه ذهنیت غالب به گونه ای است که دانش آموزان معدل بالا و مستعد کمتر به این رشته رو می آورند .
بازار پزشکی ، مهندسی و رشته های وابسته به آنها همچنان داغ است . گاه دانش آموزان به اجبارِ خانواده ها ، به رشته تجربی هدایت می شوند و چه بسیار والدینی که بعد از دو سال اُفت تحصیلی شدید در دروس علوم پایه تازه متقاعد می شوند که فرزندشان تغییر رشته بدهد و این تصمیم گیری ها ، هزینه سنگینی هم برای نوجوان و هم برای نظام آموزشی دارد .
آنچه اکنون در کتاب های علوم انسانی می بینیم ، حجم زیادی از محفوظات است که هم دبیر و هم دانش آموزان را کلافه می کند ( مراجعه شود به کتاب های تاریخ ادبیّات سال دوم و سوم انسانی و ادبیات تخصصی سوم انسانی و عروض و قافیه سال چهارم بخش نقد ادبی ) محدودیت در انتخاب رشته های دانشگاهی و دست یابی دشوار به شغل هم از عوامل رکود این رشته می باشد . هر چند که بیکاری برای فارغ التحصیلان اغلب رشته ها وجود دارد اما فارغ التحصیلان علوم انسانی چون توانایی مهارت های فنی یا تجربی را در خود نمی بینند ، راه یابی به بازار کار را دشوارتر پیش بینی می کنند .
از طرفی آمیختگی بعضی مواد درسی این رشته با طعم غلیظ اعتقادی و سیاسی ، با سلیقه نوجوانان سازگاری چندانی ندارد و تصوّر می کنند برای ورود به بعضی از رشته ها ناگزیر باید به دروس دشوار حوزوی و درس عربی مجهز گردند . ( بر اساس اظهارات خود دانش آموزان )
سال هاست ورود به مدارس خاص - استعدادهای درخشان و نمونه دولتی - با آزمون ورودی صورت می پذیرد . معمولا این مدارس فقط رشته تجربی و ریاضی دارند و از علوم انسانی در این مدارس استقبالی نشده است . اینکه جدا سازی مدارس خاص چه مزایا یا ضعف هایی دارد مورد بحث نیست اما آنچه مسلم است ، در نظام آموزشی فعلی برای ورود به رشته انسانی اولویت هایی پیش بینی نشده است و هر کس در رشته های دیگر نمره لازم را کسب نکرد ، به این رشته یا کار و دانش هدایت می شود .
تمام این شرایط باعث ایجاد ذهنیت منفی به این رشته گردیده تا آن جا که در سال های اخیر تعداد متقاضیان این رشته به طور چشم گیری کاهش یافته است . در هر صورت هدف از تفکیک علوم انسانی اگر توانمند کردن این رشته و هدایت افراد مستعد به این حوزه باشد ، جای تقدیر دارد اما :
اگر هدف تربیت نسلی است که به طور ویژه تحت تاثیر آموزه های ایدئولوژیک آموزش ببینند و در نهایت به همان جایی برسیم که به حذف تعدادی از رشته های علوم انسانی دانشگاهی رسیده ایم و دانش آموزان را صرفا به منظور تقویت باورهای ایدئولوژیک و سیاسی تربیت کنیم و کتاب های درسی این رشته را به بولتن سیاسی تبدیل نماییم ، در آن صورت خدمتی به فرهنگ نکرده ایم .
مجزا کردن بخشی از مدارس علوم انسانی اگر با تصمیماتی شتاب زده و غیر کارشناسی باشد و نهایتا به انزوای متقاضیان این رشته ختم شود ، وضعیت علوم انسانی را از وضع موجود بدتر خواهد کرد .
روی دیگر سکه این است که اختصاص مدارس ویژه برای متقاضیان این رشته و پذیرش دانش آموزان معدل بالا شاید از جهاتی ایجاد انگیزه کند و نگاه عمومی را نسبت به علوم انسانی تغییر دهد ؛ البته جای تامل هم دارد بسیاری از دانش آموزان معدل بالا علاقه ای به انتخاب این رشته ندارند و خود را همچنان برای پزشکی و مهندسی آماده کرده اند .
« تغییر نگرش » باید در طول سال های تحصیل به تدریج ایجاد شود ؛ این نگرش را نمی توان به طور ناگهانی در سال نهم ایجاد کرد .
از طرفی در مناطق محروم و حاشیه هنوز مدارس نمونه دولتی و مجهز تاسیس نشده که بتوان رشته انسانی را با آن شرایط در آن جا ایجاد کرد . بسیاری از خانواده ها قادر به پرداخت هزینه های مدارس خاص نیستند . در شهرهای بزرگ نیز مسافت های طولانی مانع از حضور در بعضی مدارس خواهد بود . حمایت از این رشته و ایجاد امکانات برای متقاضیان آن ، لزوما با جدایی فیزیکی مدارس فرهنگ از سایر مدارس حاصل نمی شود . چه بسا حضور توانمند دانش آموزان رشته علوم انسانی و موفقیت های چشم گیر آنان در کنار دیگر رشته ها ، زمینه هدایت و ترغیب نوجوانان را به علوم انسانی فراهم کند . در هر صورت این تصمیم باید با توجه به شرایط هر منطقه اجرا شود . اگر شرایط تفکیک و غیر تفکیک ارزیابی و مقایسه شوند و کارشناسی دقیق انجام شود ، آن گاه می توان راجع به اجرایی کردن یا عدم آن تصمیمات مناسبی گرفت .
تقویت علوم انسانی و هدایت دانش آموزان به این رشته ، نیاز به تغییر نگرش عمومی جامعه دارد . ایجاد تغییر نیز مستلزم فرهنگ سازی است . سال های گذشته ، دانش آموزان از رشته های فنی و حرفه ای استقبال چندانی نمی کردند امروزه در بین نوجوانان ، تمایل ورود به این رشته ها بیش از پیش شده است . در حالی که اغلب فارغ التحصیلان دانشگاه ها ، سال ها در جست و جوی کار هستند ، فارغ التحصیلان هنرستان های فنی و حرفه ای به دلیل کسب مهارت های فنی ، زودتر جذب بازار کار می شوند . بدیهی است یافتن شغل مناسب ، در میزان استقبال از یک رشته نقش مهمی دارد .
در مورد بهبود رشته های علوم انسانی نیز به کار فرهنگی نیاز داریم . اعتبار بخشیدن به دانش آموزان این رشته ، تعدیل محتوای کتاب های درسی ، ارائه الگوهای موفق از فارغ التحصیلان این رشته ، مهیا کردن بازارکار برای آنان ، گسترش فعالیت های پژوهشی مختص این رشته در مدارس و دانشگاه ها و استفاده از رسانه ها برای معرفی رشته انسانی می تواند تاثیرگذار باشد . در انتقال بسیاری از مفاهیم ، زبان هنر تاثیر گذارتر از زبان غیرهنری است . با کمک ابزارهایی چون ساخت فیلم و سریال ، اجرای نمایش و فیلم های مستند می توان الگوهایی موفق از شخصیت هایی در حوزه علوم انسانی معرفی کرد که در بیان اهداف فرهنگی مؤثر باشند .
حال باید دید مسئولین و کارشناسان نظام آموزشی کشور ، برای تقویت علوم انسانی چه برنامه هایی در دست اجرا دارند و محتوای مصاحبه مذکور تا چه حد عملی خواهد شد . همچنین باید دید سایر ارکان نظام آموزشی چون معلمان و مشاوران چگونه می توانند از گسترش رشته علوم انسانی حمایت می کند .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
معاونت محترم سیاسی وزارت کشور
با سلام
همان گونه که مستحضرید مجمع عمومی سازمان معلمان ایران پس از طی یک وقفه تقریبا ده ساله ( مقارن با دولت های نهم و دهم که فعالیت های این نهاد مدنی تقریبا رو به تعطیلی نهاد ) با مساعدت آن مقام محترم در دولت تدبیر و امید در حال برگزاری است . ( این جا )
متاسفانه به علت فضای عمومی و انقباضی آن دوره تعدادی از اعضای شورای مرکزی این تشکل در آن زمان توسط آن واحد " رد صلاحیت " گردیدند .
این اعلام " مستند و مکتوب " نبوده و همواره مورد اعتراض همکاران ما بوده است .
مستدعی است با توجه به مشی دولت تدبیر و امید و نیز سخنان آقای دکتر روحانی که در موضع تقویت و تائید نهادهای مدنی و مستقل است در این مساله تجدید نظر شده تا این تشکل بتواند با تعامل و هم اندیشی هم چنان پی گیر حقوق و مطالبات صنفی و مدنی فرهنگیان و معلمان باشد .
پایان پیام /
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
به گفته مسئولان ، آموزش و پرورش همواره با کسری بودجه مواجه است و برای همین نمی تواند پرداخت های خود را درست و به موقع و قانونی به معلمان انجام دهد و با به همین علت نمی تواند به مدارس سرانه دهد و نمی تواند مثل سابر نهادها ، قانون مدیریت خدمات کشوری را برای معلمان شاغل و بازنشسته اجرا کند و حتی نمی تواند به موقع پاداش پایان خدمت فرهنگبان را پرداخت کند و همچنین ده ها مطالبات ریز و درشت که در این مقال نمی گنجد .
حتی در هنگام تعیین بودجه سالانه ، علی رغم مشخص بودن نیاز آموزش و پرورش بودجه کمتری برای آن تعیین می شود و جالب تر اینکه مجلسیان هم در آن موقع چیزی نمی گویند و مخالفت نمی کنند و صدا هم از کسی درنمی آید !
اما بعد از گذشت چندین ماه صدای ناله همه بلند می شود که چرا مطالبات فرهنگبان پرداخت نشده و وزیر باید استیصاح شود و قس علیهذا .
از طرف دیگر ، اظهار عجز جناب نوبخت و عذرخواهی از اینکه دولت بودجه بیشتری نمی تواند برای آموزش و پرورش هزینه کند و به خدا پناه می برد ...
بنابراین جهت حل این مشکل آموزش و پرورش به صورت مسکن و مقطعی پیشنهادی برای حل مشکل کمبود بودجه آموزش و پرورش بیان می کنم . دولت می تواند به نهادهای دولتی و غبر دولتی ثروتمند و خوش بودجه و وزارت خانه های پردرآمدش دستور دهد که کسر بودجه سالانه آموزش و پرورش را با همیاری و کمک یکدیگر تامین کنند .
این نوع فعالیت سابقه دارد .
هم اکنون مدیران مدارس کشور هم از مردم همیاری می گیرند تا مدارس را اداره کنند .
با یک « دستور ساده » می توان به صورت کاملا قانونی مشکل کمبود بودجه آموزش و پرورش را حل کرد و از ناله و نفرین و بدبینی روزانه صدها معلمی که فقط حق و حقوق قانونی خود را می خواهند جلوگیری کرد .
امیدوارم این مطلب مد نظر مسوولین گران قدر قرار گیرد .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
معرفی کتاب معلم ژاپنی به مثابه رهبر، نوشته؛ یوشی تاکا ایشی کاوا، ترجمه از؛ علیرضا رضایی، نشر مرآت، تهران، 1393 ؛ کتابی که در دست شماست، نوعی کتاب آموزشی در حیطه آموزش و پرورش محسوب شده که شامل دو بخش با هفت فصل اولیه، و دو فصل پایانی است. سبک نوشتاری کتاب، روش تحقیق کیفی در علوم اجتماعی را متذکر و یادآور می شود.
در تمامی بخش ها به نمونه های موردی اشاره شده و موضوع هر یک را درس پژوهی به طور اجمالی نهاده است. سخنان آغازین مباحث طرح شده در کتاب را به شکل زندگی نامه بیان نموده است. و همین امر به شیرینی بحث و جذب خواننده کمک می کند.
فصل اول از بخش یک در واقع زندگی نامه نویسنده کتاب بوده و به چگونگی علاقه مندی وی به تدریس اشاره می کند.
فصل دوم به شکل بسیار موجزی مقدمتا وارد بحث اصلی شده و پس از توضیح چند سرفصل به بنای اصلی کتاب که همان درس پژوهی ست اشاره می کند.
در فصل سوم ، آموخته هایش از مدیر را بیان می نماید. جا دارد ما، به جمله ای که نویسنده درباره ورودش به مدرسه و تاثیر پذیری از اولیای مدرسه داشته، اشاره نماییم؛ « پس که این طور، قراره که تو همین شهر بمونی و معلم بشی. خیلی خوبه. توصیه ام بهت اینه که به حرف های مدیر یا سایر مسئولین مدرسه گوش کنی، ولی اجازه نده که این حرف ها روح و روانت رو هم اشغاله کنه».
فصل چهارم ، فعالیت های نویسنده را به عنوان معلم مطالعات اجتماعی بیان می کند. شروع این فصل با بیان تجربه وی در مورد جابه جایی اش بوده و سپس اهداف کلی تدریس مطالعات اجتماعی را بیان می کند، که شامل :
1. ترغیب بیش از پیش دانش آموزن برای نگریستن به مسائل جامعه با یک دید باز و تامل بر روی آنها از زوایای مختلف
2. علاقه مند کردن دانش آموزان به خاک و تاریخ کشور و پرورش اصول شهروندی برای ساختن یک جامعه قانون مدار و صلح دوست در تعامل با سایر جوامع بین الملل، است.
ایشان در مباحث خود یک نمونه عینی از درس پژوهی خود از زنگ مطالعات اجتماعی در پایه دوم ابتدایی نیز آورده اند.
فصل پنجم ، شروع فعالیت های پژوهشی وی بوده و فصل ششم نیز در پیرو آن، به انجام پژوهش های مشترک در کنار سایر محققان اشاره می کند. وی در این فصول ابتدا به آموخته هایش از سفر به انگلستان و سپس به ایران اشاره کرده است.
فصل هفتم، که در واقع محور و مبنای کتاب است جوانه شدن حس رهبری و مدیریت را بیان می کند. در همین جا، بخش دوم با عنوان شروع فعالیت در پست های اجرایی آغاز می شود با دو فصل مجزا در مورد؛ مدیریت مدرسه از دیدگاه یک ناظم و یادگیری و سختی هایش.
نکاتی که این کتاب را مجزا و ویژه می نماید این بوده که نویسنده نهایت تلاش خود را کرده تا بتواند از طریق یادداشت های روزانه اش به نوع خاصی از نوشتن، بازاندیشی و فراگرفتن دست یابد.
توضیحی که ایشان در مورد عنوان کتاب داده است این بوده؛ منظور از رهبر، فردی تاثیرگذار است که در اندیشه عملی کردن اهداف مجموعه اش می باشد.
سوالی که ایشان در ذهن خود داشته این بوده که به راستی آن زمانی که به عنوان یک معلم غرق در کلاس و کلاس داری بوده، چگونه می بایست فعالیت می کرده تا بتواند در راستای تحقق شیوه رهبری مدیر مدرسه گام بردارد؟
حاصل این چالش ذهنی، کتابی ست که پیش رو دارید. کتابی که شاید بتوان گفت نوعی اتوبیوگرافی است.
انسان شناسی و فرهنگ
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
به منظور بهسازی سایت و نیز افزودن امکانات جدید ، گروه فنی در حال اعمال تغییراتی بر روی سایت است .
ضمن عذرخواهی از دوستان و همکاران گرامی ، با توجه به این که در صفحه مرورگر شما ، تغییرات جدید ذخیره نمی شود ؛ برای مشاهده آخرین تغییرات ، دستور Ctrl + f5 را انجام دهید تا آخرین نسخه به روز شده سایت را در اختیار داشته باشید .
این تغییرات احتمالا تا 24 ساعت به طول خواهد انجامید .
پایان پیام /
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه کتاب و رسانه / در میان انواع وام های ریز و درشتی که وجود دارند و مردم برای آن صف می کشند ، جایگاه کتاب و احتمالا « وام کتاب » کجاست ؟
آیا مردم و مسئولان به این فکر هستند ؟
« جامعه ای که کتاب نخواند محکوم به تکرار است »
یادداشت زیر از آقای « نیما افشاری » تقدیم شما می شود .