امروز همه باید تکریم به معلمان را، در فضاى فرهنگى جامعه و در ذهن مردم بیش از پیش تشدید کنند( مقام معظم رهبری )
همان طور که می دانیم شعار همیشگی مسئولین آموزش و پرورش این است که باید راهکارهایی اندیشیده و عملی گردد تا بشود منزلت و پایگاه اجتماعی معلمان در جامعه ارتقاء یابد .
لذا در این راستا یکی از برنامه هایی که تدارک دیده شده و می تواند در حد خود بدین شعار جامعه عمل بپوشاند طرح اسکان فرهنگیان هنگام تعطیلات تابستانی یا ایام نوروز در مدارس سطح کشور است .
بنابراین قبل از تعطیلات، تعدادی از مدارس را آماده سازی کرده و آن هارا طبق امکانات موجود به چند دسته تقسیم می کنند که مبلغ اقامت هر شب در هر کدام از آن ها نیز مشخص می شود . هرچند که در بسیاری مواقع مدارس درجه اول با دوم وسوم از نظر امکانات زیاد فرقی نمی کند .اما چیزی که به محض ورود مسافران به هر شهری جلب توجه می نماید بنرهای رنگی بزرگی است که از طرف ادارات اموزش و پرورش ، فرهنگیان را به سوی ستاد اسکان هدایت می کند .
در قدم اول فقط این معلمان نیستند که با مشاهده این وضعیت احساس غرور کرده و به خود می بالند بلکه هر مسافر و گردش گری اعم از مهمان های داخلی و خارجی که این همه خوش آمد گویی را می بیند آرزو می کند که ای کاش من هم یک معلم می بودم.
تا این جا همه چیز تحسین برانگیز و بر وفق مراد است ولی وقتی به ستاد اسکان قدم می گذاری ، مشاهده می شود که این جا آموزش و پرورش یک فراخوان عمومی داده است و اگر دیر رسیده باشی جایی برایت باقی نمی ماند !
بنابراین یا باید شب را در پارک ها سپری کنی یا در حیاط مدارس ! فرقی نمی کند فرهنگی باشی یا غیر فرهنگی . چون دراین جا عدالت جاری و ساری است ولی اشکال کار این جاست که مدرسه خانه ماست. مگر می شود کسی را به علت دیر آمدن به خانه خود راه ندهند ؟
ولی می بینیم که راه ندادند !
به هرحال دراین جا می بینیم که بیشترین سهم فرهنگیان از این طرح، تابلوها و بنرهای رنگارنگ نصب شده در خیابان هاست که دل هر رهگذری را می رباید. ما درهمین ایام تعطیلات نوروز به اتفاق همکاران خود بارها شب را در پارک ها زیر چادر سپری کردیم و روز بعد در مدارسی درجه دو اسکان می یافتیم که حتی آبی برای دوش گرفتن هم نداشت !
بارها با مسئولین منطقه و حتی استانی تماس گرفتیم که در این مورد رسیدگی نمایند . در یکی از همین موارد مسئول مالی آموزش و پرورش یکی از شهرها از ما عذر خواهی کرد که ما می بایست قبلا امکانات را فراهم می کردیم ولی نشد بنابراین عذر ما را بپذیرید یا مورد دیگر این که هنگام مراجعه به یک خانه معلم شاهد مراسم عروسی در آن جا بودیم و چیزی که برای آن ها زیاد مهم نبود اسکان فرهنگی بود.
بنابراین ما مجبور بودیم شب سردی را در پارک نزدیک همان خانه معلم زیر چادر سپری کنیم .چون مبلغ یک شب اقامت دراین خانه معلم 50000هزار تومان بود آن هم بعد از پایان مراسم عروسی .یا شبی بارانی دیگر به علت این که ساعت 6 عصر خسته و ناتوان به ستاد اسکان شهری بزرگ رسیدیم دیدیم که با خط درشت نوشته اند هیچ کلاسی موجود نیست اما به علت باران شدید باید ساعت ها در صف انتظار بمانی که شاید مسجدی از مدارس یا ورزشگاهی سرپوشیده نصیب تان گردد که سرانجام آخرهای شب هم چنین شد .
البته شاید در بعضی از شهرها این طرح خوب تر اجرا شود ولی در کل فرهنگیان راضی نیستند . اما به هرحال فرهنگیان دوست دارند که هم وطنان عزیزشان همراه با خانواده از هر شغلی که باشند در یک شهر غریب شب را با کمال آرامش در مدارس سپری کنند ولی آیا از خود نمی پرسیم که چرا تعداد کثیری از خانوادهای فرهنگیان ، که این طرح به اسم آنها نام گذاری شده ، شب های سرد را در پارک ها سپری کنند ؟
اگر می خواهید مدارس را در اختیار عموم مردم قراردهید پس این همه تبلیغات و خیر مقدم گفتن به فرهنگیان چه معنایی دارد ؟
مثلابهتر نیست بنویسید ستاد اسکان عموم مردم در مدارس ؟!
دراین راستا باید عرض کنم هرچند به ظاهر هدف این طرح ارتقاء جایگاه و منزلت اجتماعی فرهنگیان است ولی در حقیقت مسئله مهمی که این وزارت خانه گسترده را با چالش جدی روبرو ساخته بحث کمبود اعتبار ومنبع در آمدی مناسب است لذا واقعیت این است که طرح مذکور می تواند پاره ای از دغدغه های مالی آموزش و پرورش را هر چند اندک کاهش دهد البته اگر این پول ها درست مدیریت شود.
به هر حال ما باید با خودمان صادق بوده و از نام معلمان استفاده ابزاری نکنیم .
نکته دیگری که در طول سفر ما را رنج می داد استفاده نکردن از کارت شناسایی معلمان جهت بازدید از مراکز تفریحی و گردش گری بود چون هیچ گونه ارزشی نداشت به خصوص کارت منزلت فرهنگیان بازنشسته !
من نمی دانم در چه جایی و چگونه این کارت به ظاهر زیبا می تواند شان و اعتبار بازنشستگان را بالا ببرد ؟
من به چشم خود دیدم که فرهنگیان بازنشسته زیادی هنگامی که کارت منزلت خود را به مسئول باجه بلیت فروشی ارائه می دادند آن ها با بی میلی و عدم استقبال کارت را عودت می دادند و می گفتند کارت شما فاقد اعتبار است دراین موقع بود که آثار شرم و تحقیر شدن در چهره معلمان پیش خانواده هایشان نمایان می گشت ؛ آخر آن ها در مورد مزایای این کارت به خانواده خود چیزی گفته بودند که با وضع موجود هم خوانی نداشت .
به هرحال خوب نیست که ما فرهنگیان تا این حد احساس حقارت کنیم .سی سال کم نبود که حالا بقیه عمر خود را هم باید این وضعیت را تحمل نماییم ؟ درخاتمه از مسئولین و خدمتگزاران صدیق نظام مقدس جمهوری اسلامی انتظار می رورد که با ارائه راهکارهای مناسب به فکر رفع یا کاهش مشکلات کنونی فرهنگیان باشند .
خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
چرا اکثرا پرستاران در ما ه قبل نزدیک به 7 میلیون حقوق +کارانه دریافت کرده اند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وقتی خود آ.پ حرمتی برای کارکنان خود قایل نیست از دیگران چه انتظاری می توان داشت؟
وای و صد افسوس از این نظام آموزشی ورشکسته!