صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه اخبار/

تعطیلی مدارس به خاطر انتخابات مجلس

مسعود ثقفی آموزش و پرورش تهران از تعطیلی مدارس مناطق ۱۹ گانه شهر تهران در روز ۷ اسفند ماه خبر داد و گفت: با توجه به استقبال کم نظیر مردم از انتخابات و طولانی شدن زمان شمارش آراء ماخوذه و همچنین سایر فعالیت‌های مرتبط در حوزه نظارت و پشتیبانی که عموما بر عهده فرهنگیان مدارس شهر تهران است، مدارس مناطق ۱۹ گانه شهر تهران فردا شنبه ۸ اسفندماه تعطیل است. ( ایلنا )

گروه اخبار/ مشاور مدیرعامل سازمان بازنشستگی گفت: در سال آینده حقوق بازنشستگان افزایش و به یک میلیون تومان در ماه خواهد رسید.

 افزایش حقوق بازنشستگان و فعالیت خانه های امید برای بازنشستگان  علی حاج قربان گفت: یکی از اهداف سازمان بازنشستگی رفاه حال این قشر و اعطای تسهیلات است، اظهار کرد: امسال ۲۵۰ هزار تسهیلات ۲ میلیون تومانی با سود ۴ درصد به بازنشستگان اعطا شد و به دلیل اینکه مقررات بانک اجازه پرداخت بیش از ۲ میلیون را با سود ۴ درصد نمی‌دهد، بیش از این مبلغ نتوانستیم تسهیلات پرداخت کنیم.
 
وی با اشاره به اعزام ۸۰ هزار نفر از بازنشستگان با تورهای زیارتی و سیاحتی به نقاط مختلف کشور افزود: بنا داریم با کمک شرکت ایرانگردی و کمک بازنشستگان تسهیلات بهتری در این خصوص اعطا کنیم.
 
مشاور مدیرعامل سازمان بازنشستگی کشور با بیان اینکه اعضای این سازمان۵۰ درصد از اعضای صندوق بازنشستگی و ۵۰ درصد بازنشستگان تامین اجتماعی هستند، یادآور شد: امسال هزار میلیارد تومان بابت بیمه تکمیلی به بازنشستگان پرداخت شد که ۴۰۰ میلیارد تومان آن توسط بازنشستگان و ۶۰۰ میلیارد تومان آن توسط دولت و از منابع صندوق تامین شد.
 
حاج قربان تصریح کرد: در حال حاضر یک میلیون و ۲۶۶ هزار بازنشسته در کشور داریم که ۳۰۰ هزار نفر آن در تهران و۹۶۰ هزار نفر نیز مربوط به سایر استان‌های کشور است.
 
وی با اشاره به اینکه ماهانه هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان به بازنشستگان حقوق پرداخت می شود، بیان کرد: کف حقوق بازنشسته‌ها از۷۵۰ هزارتومان آغاز و تا یک میلیون و ۲۵۰ هزار تومان می‌رسد.
 
مدیر امور استان‌های سازمان بازنشستگی منطقه شمال خاطرنشان کرد: حدود 5 درصد از مجموع بازنشستگان کشور که شامل قضات و هیات‌های علمی می شود بالای ۳ میلیون تومان حقوق بازنشستگی دریافت می کنند.
 
حاج قربان با اشاره به برخی مشکلات مالی در تامین به موقع حقوق بازنشستگان، اظهارکرد: حقوق زیر یک میلیون تومانی با توجه به گرانی و تورم کفاف زندگی بازنشستگان را نمی دهد، بنابراین امسال حقوق بازنشستگان به یک میلیون تومان خواهد رسید.
 
وی یادآور شد: امسال تعداد ۱۰ استان کشور به سیستم پرداخت مستقیم حقوق اضافه خواهد شد که با سه استانی که از قبل انجام شده بود، در مجموع ۱۳ استان مجهز به سیستم پرداخت مستقیم حقوق شده اند.
 
مشاور مدیرعامل سازمان بازنشستگی با اشاره به اینکه سال آینده مابقی استانها مجهز به سیستم پرداخت مستقیم حقوق خواهند شد، ادامه داد: از مزایای این طرح این است که حقوق بازنشستگان بدون صرف وقت و با کاهش ۵ روزه و بدون باقی ماندن در بانک پرداخت خواهد شد.
 
حاج قربان تاکید کرد: اجرای این طرح نیازمند برنامه ریزی و بستر سازی است که شرط اصلی آن انتقال حقوق بازنشستگان به بانک صادرات است.
 
وی عنوان کرد: درحال حاضر 13 استان کشور مجهز به این سیستم هستند و به ۶۴۷ هزار نفر حقوق به صورت مستقیم پرداخت می‌شود.
 
این مسئول با بیان اینکه استان مازندران با ۵۸ هزار بازنشسته به سیستم پرداخت مستقیم مجهز نیست، افزود: همه تلاش ما بر این است استان‌هایی که بیشترین بازنشسته ها را دارند هر چه زودتر به این سیستم مجهز شوند.


 
فعالیت ۲۹ خانه امید در کشور
 
حاج قربان با بیان اینکه خانه های امید با هدف پر کردن اوقات فراغت بازنشستگان در دولت هشتم و نهم کلید خورد، اذعان کرد: از مجموع استان‌های کشور در ۱۹ استان خانه امید راه اندازی شده است که در برخی شهرستان‌ها نیز دارای خانه امید هستند.
 
وی تاکید کرد: بر اساس مصوبه وزیران وقت، خانه های امید باید در بهترین نقطه با زمینی که شهرداری‌ها اختصاص می دهند احداث شود که در این خصوص برخی شهرداری ها بدترین نقطه را به این امر اختصاص دادند که در شان بازنشستگان نیست.
 
حاج قربان با اشاره به راه اندازی خانه امید مازندران ظرف 2 ماه آینده ابراز کرد: امیدواریم با توافق هسته ای و پرداخت بدهی سایر کشورها به ایران، روزنه امیدی باز شده و وضعیت مالی صندوق بهبود یابد.

ایسنا

منتشرشده در بازنشستگان

آخرین وضعیت دانش آموزان شین آبادی و اقدامات درمانی  گروه اخبار/

وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با خانواده دانش‌آموزان شین‌آبادی که سه سال قبل بر اثر آتش گرفتن بخاری مدرسه دچار سوختگی شدند، همچنین تیم درمان این دانش‌آموزان دیدار کرد و در جریان روند درمان و مشکلاتشان قرار گرفت.
 
 در ابتدای این جلسه، دکتر علی فاطمی سرگروه تیم جراحی دانش‌آموزان روستای شین‌آباد پیرانشهر ، به ارائه گزارشی از روند درمان سه ساله این کودکان پرداخت.
 
به گفته وی تاکنون برای این دانش آموزان 785 بار ویزیت، 110 عمل جراحی، 221 تزریق تیشو، 109 بار فیزیوتراپی و 109 ویزیت روان‌درمانی انجام شده است.
 
فاطمی، ضمن ادامه تشریح جزئیات خدمات ارائه‌شده به این دانش‌آموزان اظهار کرد که « مدیریت و برنامه‌ریزی برای ادامه درمان دانش‌آموزان بدون امکانات است و باید برای نحوه درمان و حمایت آن‌ها تعریفی انجام شود.»
 
به گفته وی « از زمان وقوع این اتفاق به غیر از هزینه اعمال جراحی حتی یک ریال نیز بابت مدیریت کار دریافت نشده است.»
 
در ادامه، پدر یکی از دانش‌آموزان، ضمن ابراز نارضایتی از آنچه «روند کند درمان» خواند خواسته خود را اعزام به خارج از کشور برای دریافت خدمات بهتر اعلام کرد و گفت: «دانشگاه علوم پزشکی نیز به بیمارستان بدهکار است، به همین خاطر دخترم را در بیمارستان پذیرش نکردند. بعضی از این بچه‌ها قطع عضو شده‌اند؛ یکی از آن‌ها یک سال و نیم است که جراحی نشده است. ما از پزشکان هیچ گله‌ای نداریم، اما اگر امکانات کافی نداریم دولت تدبیر و امید برای اعزام آن‌ها به خارج تدبیری بیندیشد.»
 
 در ادامه این دیدار وزیر بهداشت نیز با اشاره به وسعت اقدامات انجام‌شده توسط تیم درمانی، کار آنها را فراتر از مسئولیت پزشکی‌شان دانست و افزود: «بچه‌های شین آباد امروز شرایط متفاوتی دارند، آن‌ها قربانی یک بی‌تدبیری شدند و هیچ گناهی نداشتند. ما اشتباه کردیم و درست عمل نکردیم. این کودکان هر تعداد عمل که لازم داشته باشند ما آن را انجام می‌دهیم و هر اعتباری برای آن‌ها تامین می‌شود.»
 
وی در پاسخ به درخواست کودکان حادثه‌دیده و خانواده‌های آنها مبنی بر اعزام به خارج از کشور برای ادامه درمان نیز اظهار کرد: « در ذهن این بچه‌ها این طور شکل گرفته است که فکر می‌کنند اگر به خارج از کشور اعزام شوند بیشتر به آن‌ها کمک می‌شود. من تعهد می‌کنم اگر پزشکان تشخیص دادند که رفتن به خارج به سلامتی آن‌ها کمک می‌کند شخصا این سفرها را تقبل می‌کنم، در غیر این صورت هر کسی را که در دنیا بتواند به آن‌ها کمک کند به ایران دعوت می‌کنیم و اگر تجهیزات خاصی نیز برای اعمال جراحی آن ها لازم است در اختیارشان می‌گذاریم.»
 
هاشمی در عین حال گفت که « وضعیت ما در امکانات مربوط به امدادرسانی در ساعات اولیه سوختگی مناسب نیست و امکانات بعضی کشورهای پیشرفته از ما در این زمینه بهتر است؛ با این حال تعصبی هم در خصوص اعزام این دانش‌آموزان به خارج ندارم. اگر برای خدمات پرستاری، هوشبری، توان بخشی، فیزیوتراپی، همچنین سلامت روان نیاز به اقدامات خاصی بود ما در خدمت هستیم.»
 
وی در پایان خطاب به خانواده این دانش‌آموزان گفت : «حتما نظر شما را تامین می‌کنیم. در حال حاضر امکان هر کاری در کشور وجود دارد. اگر این اتفاق برای فرزند خودم نیز می‌افتاد او را به دست همکاران می‌سپردم.»
منتشرشده در دانش آموز

گروه اخبار/  وزیر آموزش و پرورش با حضور در حسینیه ارشاد رای خود را به صندوق انداخت.

 خشونت در مدارس و نظام آموزشی  آیا پدیده ی خشونت در مدارس از قدیم الایام وجود داشته است؟ آیا خود نهاد مدرسه مسبب اصلی شکل گیری آن است؟ در این باره نظرهای بسیار متفاوت و متضادی وجود دارد.کار محققین حوزه ی خشونت در مدارس هنوز به دعوا نرسیده اما مسلما اختلافات بین آن ها بسیار شدید است!

برای مثال ، فیلیپ وین (1) در این میان صحبت از « روش های تحقیقاتی ای که بدون مطالعه ی قبلی و بررسی لازم توسط گروه هایی که معمولا جهت گیری خاصی در " بازار " خشونت در مدارس دارند به اجرا در می آیند. » می کند.

اما منظور وی از این صحبت ها چیست؟ منظور او این است که محققان از تحقیقات خود برای کسب درآمد از مناسبات سیاسی استفاده می کنند. بدون شک منظور این جامعه شناس از نوشتن این جملات همکاران جرم شناسش سباستین روشه (2) و آلن باور (3) می باشد که کار تحقیقاتی آن ها سبب جلب توجه مسئولان سیاسی به مساله ی خشونت در مدارس شده است.

لوران موچلی (4) ، جامعه شناس دیگری هم در سال 2003 در اظهاراتی تند و تیز در خصوص کار تحقیقاتی روشه گفته بود : « نتیجه ی تحقیقات روشه منجر به شکل گیری شاخه ی جدیدی از زیست شناسی و جامعه شناسی با همان تفکر سنتی مسیحیت می شود : عامل اصلی مشکلات حیوان وحشی ای است که درون آدمی زندگی می کند و هر زمان که سانسور اخلاقی کاهش پیدا کند سر بر می آورد! »

چالش اصلی این بحث ها مبحث کلاسیک علوم اجتماعی محسوب می شود : سردمداران جامعه شناسی مستقل کسانی را که به درخواست مسئولان سیاسی ( و پیشنهادات مالی آن ها ) پاسخ مثبت داده و اعتبار علمی خود را فدای آن می کنند مورد شماتت قرار می دهند.» اما همین ملامت هم همیشه از دیدگاهی بی طرفانه ابراز نمی شود. به خوبی می بینیم که موچلی و وین همکاران خود را مورد انتقاد قرار می دهند چرا که به سیاست های سرکوبگرانه ی دولتی ( دولت های راست گرا ) جنبه ی علمی می دهند ، این مساله نشان می دهد که طرز تفکر این دو محقق هم نزدیک به چپ گرا ها ( سوسیالیست ها) است و نمی توان کاملا آن ها را بی طرف تصور کرد.

 

گسترش خشونت نسبت به بزرگسالان

محدود کردن اختلاف بین محققین به اختلافات ساده ی جناحی ( راست/ چپ ) کار اشتباهی است. اریک دباردیو (5 ) شناخته شده ترین متخصص فرانسوی در  پدیده ی خشونت در مدارس سعی می کند بین کار علمی و تلاش برای مبارزه با خشونت تعادل برقرار کند : « در فرانسه ، ایدئوژی آن چنان در بحث دخیل شده است که پیشرفت های ما برای مبارزه با گسترش خشونت به کندی صورت می گیرد. انگار باید در کشور ما مبارزه با این پدیده متعلق به جناح چپ یا راست باشد. این مساله که پدیده ی فوق به چالشی انتخاباتی تبدیل شده بسیار تاسف برانگیز است.» این چهره ی دانشگاهی فرانسه سعی می کند تا در عین حال مشکل خشونت در مدارس فرانسه را دست کم نگرفته و با سیاست های سرکوبگرانه مبارزه کند.

از نظر دباردیو ، خشونت نسبت به بزرگسالان هم افزایش چشم گیری داشته است ولی وی به هیچ عنوان موافق سیاست های سرکوبگرانه ی دولت نیست. در نظر او بازرسی دانش آموزان و گشتن دائمی وسایل آن ها تنها شرایط را بدتر می کند.

دباردیو نحوه ی مدیریت وزارت آموزش و پرورش فرانسه را هم زیر سوال می برد و می گوید به چه علت معلمان جوانی که کوچکترین تجربه ای ندارند به سخت ترین مدارس فرستاده می شوند ، مدارسی که احتمال بروز جرم در آن ها بسیار زیاد است. این عمل گرایی پایه شده بر تحقیقات جدی اما ، دباردیو را از انتقادات در امان نگذاشته است. برای مثال محمد دارمام (6) و آلن وولبو ( 7) در سال 2006 در گاهنامه ای دانشگاهی نوشته اند : « کارهای دباردیو برگرفته از جرم شناسی کشورهای آمریکای شمالی است و بیشتر به احساس ناامنی معلمان و دانش آموزان در مدارس فرانسه دامن می زند.»

مخالفت بین منتقدین در خصوص پدیده ی خشونت در مدارس همیشه هم برگرفته از جناح بندی های سیاسی آن ها نیست. برخی مواقع هم ریشه ی این اختلافات در تفاوت ارزشی موجود بین رویکردهای متفاوت به پدیده ی خشونت است. تاریخ دانان یادآوری می کنند که خشونت از گذشته های دور در مدارس وجود داشته است ، حتی در بهترین آن ها.کلودلولیور (8) و فرانسیس لک (9) از بسیاری از شواهد برای کنار زدن افسانه ی دوران طلایی بی خشونت در مدارس استفاده می کنند : « مدرسه ای که مثل معبدی محافظت شده باشد و دانش آموزان و معلمان در آن در کمال آرامش و امنیت بوده باشند افسانه ای بیش نیست. آن ها یادآوری می کنند که نهاد مدرسه به خودی خود هم نقش گسترده ای در ترویج خشونت ها ایفا کرده است.

 

خشونت نهاد مدرسه

در خصوص خشونت های نهاد مدرسه ، اکثر قریب به اتفاق جامعه شناسان بر این مساله توافق دارند که با وجود اینکه تنبیهات بدنی یا اصلا دیگر به اجرا در نمی آیند و یا بسیار نادر هستند ، اما اتفاقات دیگری در آن رخ می دهد که می توانند به همان اندازه بر دانش آموزان تاثیرات منفی بگذارند. پیر مرل (10) اخیرا تاثیرات منفی رفتارهای تحقیر آمیزی که بعضا دانش آموزان در مدرسه با آن مواجه می شوند را بر روند تحصیلی شان نشان داده است. والری کئیه (11) هم نشان داده است که احساس نا عدالتی در قضاوت هایی که در مدرسه توسط مسئولان و معلمان ممکن است صورت بگیرد ، می تواند توجیه کننده ی پاره ای از رفتار های خشن دانش آموزان باشد.

پیر مرل و والری کئیه با توجه نشان دادن به احساس تحقیر یا ناعدالتی که مدرسه ممکن است به دانش آموز تحمیل کند ، با وجود اینکه جامعه شناس هستند اما در اینجا وارد حوزه ی رفتارهای فردی شده که بیشتر مربوط به روانشناسی می شود. مساله اینجاست که دید به پدیده ی خشونت در علم روان شناسی متفاوت است.

تصور غالب در علم روان شناسی این است که همه قربانی اند مثل قربانیان خشونت در مدارس که اکثریت مطلق شان دانش آموزان هستند. نیکول کاتلین (12) توصیفی درداور از این مساله ارائه می دهد: « کودکان حساس ، منزوی و . . . به راحتی گریه می کنند ، بسیار احساساتی هستند و میلی به استفاده از خشونت برای دفاع از خود ندارند.» همین مساله بعضا به ضرر آن ها تمام می شود چرا که سبب می شود توجه دیگران به آن ها جلب شود. اما در مبحثی با عنوان « قربانی و مهاجم» ، روان شناسی نشان می دهد کودکان و بزرگسالان خشن خودشان اختلالات رفتاری دارند ، میل به خودکشی دارند و اغلب از بستر های اجتماعی و خانواده های خشن هستند.

اکثریت قریب به اتفاق روان شناسان بر این مساله توفق دارند و عنوان می کنند که در اغلب مواقع ، نوجوانانی که در مدرسه رفتار خشن دارند ، در اصل خشونتی که در خانه نسبت به آن ها صورت می گیرند را منتقل می کنند.

این رویکرد سبب می شود تا نگارندگان در عین حال با قربانی خشونت و نگارنده ی آن احساس همدردی داشته باشند و همین مساله علت اصلی مخالفت آن ها با سیاست سرکوبگرایانه و برخورد تند با دانش آموزانی است که رفتارهای تهاجمی دارند.

نیکول کاتلین این پرسش را مطرح می کند که آیا برخی از محققین به طور کلی با در پیش گرفتن این رویکرد پدیده ی خشونت را نفی نمی کنند و اینکه آیا این عمل باعث نمی شود که هیچ کس میلی به پذیرفتن مسئولیت این پدیده نداشته باشد؟

پدیده ی خشونت در مدارس از قدیم الایام وجود داشته یا مختص جامعه ی فعلی است؟ آیا بدتر شدن شرایط اقتصادی و اجتماعی خانواده های طبقه ی پایین جامعه عامل اصلی آن است یا خیر ، مسببین آن افراد اندکی هستند که خودشان قربانی خشونت های خانوادگی می باشند؟ باید این پدیده را سرکوب کرد یا درمان؟

در مقاله ی فوق به خوبی مشاهده شد که راه زیادی تا توافق بر سر یافتن پاسخی مناسب برای این سوالات وجود دارد. در حال حاضر وظیفه ی اصلی بر عهده ی مسئولین است ، آن ها باید برنامه هایی را برای مبارزه با این پدیده به کار بگیرند ، حتی با وجود اینکه با دلایل و توجیهات علمی متفاوت و بعضا متضاد طرف هستند .

  1. Philippe Vienne
  2. Sébastien Roché
  3. Alain Bauer
  4. Laurent Muchielli
  5. Éric Debarbieux
  6. Mohammed Darmame
  7. Alain Vulbeau
  8. Claude Lelièvre
  9. Francis Lec
  10.  Pierre Merle
  11. Valérie Caillet
  12. Nicole Catheline

انسان شناسی و فرهنگ

منتشرشده در پژوهش
فرهنگ تماشاگر بودن در جامعه ایرانی
 
یكى از پديده هايى كه در جامعه ما خصوصا پس از رواج شبكه هاى اجتماعى به چشم مى خورد « ديده ی تماشاگر بودن » است.
مشکل صرفا شبکه های اجتماعی نیست؛ بلکه این شبکه ها باعث شده اند چنین مساله ای بیشتر نمایان شود وگرنه چنین فرهنگ مذمومی مدت هاست که در جامعه ما نمود پیدا کرده است.
 
البته هر كسى كه ساكت است لزوما تماشاگر نيست؛ گاهی دلايل ديگرى براى سكوت هست مثل گرفتارى بيش از حد، یا داشتن شخصيت اجتنابى ( خجالتى ) و ... اما وقتى سكوت به اكثريت اعضاى يك جامعه سرايت كرد بايد دنبال دلايل ديگر و مهم ترى هم بود.
 
 به واقع مى توان گفت غلبه ی فرهنگ "تماشاگر بودن" در يك جامعه از اولين نشانه هاى انحطاط آن است.
 
در جامعهء ما یک فلسفه فكري آرام آرام و به مرور  نضج گرفته و رشد پيدا كرده است و فرد به هر دليلى به اين نتيجه رسيده است كه صرف وقت و يا انرژى براى افراد ديگر جامعه سودی ندارد و كارى احمقانه است. اصولا طبق اين فلسفه سرى را كه درد نمى كند دستمال نمى بندند!
هر اتفاقی افتاد بیفتد چه لزومی دارد که من خودم را سبک کنم....
 
 
می توان بسيارى از مسائل را ديد و نظاره گر ماند و منتظر عكس العمل بقيه بود!
 
چقدر لذت دارد كه از دور، به جان هم افتادن ديگران را مشاهده كنيم در حالي كه خودمان از غائله به دور هستيم و صدايمان در نمى آيد!  بعضى وقت ها هم در دل به حماقت آن چند نفرى كه در مساله اى خود را جلو انداخته اند مى خنديم و به ذكاوت خود آفرين مى گوييم كه چگونه خود را از هزينه هاى احتمالى دور نگه داشته ايم.
 
وقتى بى تفاوت از كنار مسايل و اتفاقات مهم روزمره مى گذريم و فقط و فقط سكوت مى كنيم، وقتى از فردى كه در صحنه ی تصادف در حال جان دادن است یا از دو نفرى كه باهم زد و خورد مى كنند و از ساير صحنه هاى مشابه فقط و فقط فيلم بردارى مى كنيم، وقتى در اغلب گروه هاى اجتماعى بيش از نود درصد اعضاى گروه در قبال اغلب مسائل سکوت کرده و بی تفاوتند يعنى اينكه فرهنگ و فلسفه ی "تماشاگر بودن" در جامعه ی ما رايج است!
 
فرهنگى كه بر طبق آن ظاهرا مى توان با كمترين هزينه بيشترين فايده را برد! ( كه متاسفانه در بسيارى موارد خيال خامى بيش نيست)
 
فرهنگى كه در آن اغلب افراد براى خود زندگى مى كنند و هيچ نيازى نمى بينند كه احيانا درگير مسايل و مشكلات مبتلابه جامعه شوند. 
 
 « فرهنگ تماشاگر » جامعه را به جزيره هايى "يك يا چند نفره"  تبديل مى كند؛ بر خلاف تصور فرد "تماشاگر" نهايتا زیان این جدا افتادن ها نصیب تمام اعضاى جامعه و از جمله خود فرد مى رود.
 
فرهنگ  « تماشاگر بودن » هيچ برنده اى ندارد...
در جامعه اى كه اغلب افراد آن تماشاگران خوبى هستند بازيگران خوب  هم نهايتا بازنده خواهند بود.

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/ مرکز پژوهش‌های مجلس از تصمیمات دولت در افزایش حقوق کارمندان دستگاه‌های مختلف اجرایی انتقاد کرد و افزایش ۳۵ درصدی حقوق کارکنان نهاد ریاست جمهوری و وزارت کشور را مصداق این تبعیض عنوان کرد.

گروه گزارش/

مطابق اعلام قبلی ( این جا ) ، نشست فرهنگیان و معلمان با فهرست  کاندیداهای لیست امید ( اصلاح طلبان ) از ساعت 15 تا حدود ساعت 30 / 18 در کانون فجر منطقه 9 تهران با بیان مواضع و نقطه نظرات کاندیداها برگزار گردید .

در این نشست بیش از نیمی از افراد موجود در فهرست حضور پیدا کرده و سخنرانی نمودند .

در ابتدا ، طاهره نقی ئی به عنوان رئیس کمیته فرهنگیان تهران و قائم مقام کمیته فرهنگیان کشور ( شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان ) گفت :

به پیشواز یک واقعه مهم اجتماعی می رویم . در حال حاضر ، کشور به لحاظ داخلی ، منطقه ای و بین المللی شرایط خاصی دارد .

برخورد مسئولانه تک تک ما با پدیده انتخابات درواقع جهت دهی به جریان اجتماعی کشور است .

شرایط خوبی نداریم .در این شرایط ، وظیفه ما به عنوان بخشی از این جامعه ، پی گیری و استقامت است .نیروی اجتماعی باید بتواند در شرایط خطیر خودش را بازیافته و با حفظ تعادل مشی خود را به رقیبش تحمیل کند .

در افکار سنجی ها ، فرهنگیان در گروه های مرجع تعریف می شوند .وظیفه خطیر ما ایجاب می کند که گاهی از حوزه کلاس فراتر رفته و با دانش آموزان نیز وارد تعامل شویم و به آن ها بیاموزانیم که زندگی فقط یادگیری یک سری محفوظاتی که به طور غلط آموزش داده می شود نیست !

ما فرهنگیان با رعایت ادب و نزاکت اجتماعی و از مسیرهای قانونی و عقلانی سعی می کنیم سهم خود را به صورت شایسته ادا کنیم .

گام اول انتخابات است و گام بعدی که مهم تر است انسجام و پی گیری است .

ما بعد از انتخابات در جامعه ای که خیلی حزب و تشکل به رسمیت شناخته نمی شود و دبیر کل تشکل های معلمی در زندان هستند و... امیدواریم که لیست ما رای بیاورد .

ما به رقبای خود احترام می گذاریم و تکثر و تنوع فکری را به رسمیت می شناسیم .سعی می کنیم ریاکارانه برخورد نکنیم .

سعی می کنیم در مراکز و حوزه های قدرت خیلی نچرخیم .ما در جامعه مدنی جای داریم . ما با مردم می مانیم .

یکی از دستاورهای این همکاری سازمان یافته ، میثاق نامه با تعدادی از همکاران در تهران و شهرستان ها بوده است ، برای این که این پی گیری در آینده انجام شود . در این جا لازم است از برخی دوستان که الان در بند هستند یاد کنم :

آقایان علیرضا هاشمی سنجانی ، دبیر کل سازمان معلمان ایران ؛اسماعیل عبدی ، دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران ؛علی اکبر باغانی ، نائب رئیس کانون صنفی معلمان ایران ، محمود بهشتی لنگرودی و رسول بداقی از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران .

در ادامه فاطمه ذوالقدر از کاندیداها گفت :

برنامه و شعار ما همان گونه که اعلام شده است ایجاد رونق اقتصادی در سایه ثبات و آرامش است . این در شرایط خوبی است که پس از برجام به وجود آمده است .هم سو با دولت باشیم ، بر دولت نظارت کنیم و دولت را در خدمات رسانی به شما عزیران یاری کنیم .

زنان در اقلیت هستند اما باید حضور پر رنگی در سیاست داشته باشند .

در مجلس همواره کرسی های کمی داشته ایم .تعداد زنان در مجلس بین 10 تا 15 درصد بوده است .ما باید خود را باور کنیم .ما در مجلس آینده به دنبال اصلاح مدیریت فرهنگی جامعه هستیم .

به کار بردن زور باعث می شود تا جاذبه ها حتی از کشورهای لائیک هم کم تر شود و باعث گریز می شود .اجبار و زور باعث رشد نمی شود بلکه اختیار به علاوه علم و دانش باعث " راه یافتگی " می شود .

ما با این فکر می خواهیم فرهنگ را مدیریت کنیم .الگوی تفکر را تصحیح و تسهیل کنیم .

باید روی موسسات آموزشی نظارت شود و با بازار کار و اشتغال و جذب تناسب پیدا کند .

این همه تحصیل کرده در مقاطع مختلف احتیاج نداریم .ما به افراد کارآفرین و فنی و حرفه ای نیازمندیم .باید این قسمت تقویت شود .

باید افراد پس از فارغ التحصیلی و گذراندن یک دوره مثلا دو ساله وارد بازار کار شوند .

صنعت و تولید باید تقویت شود و همه نباید دنبال کار دولتی باشند .

ما توریسم داریم .مناطق تاریخی ، زیارتی و تفریحی داریم .این ها باعث اشتغال زایی جوانان می شود .

یکی از مسائل مهم ، هماهنگ سازی حقوق است .حقوق بازنشستگان و شاغلین باید همانند سازی شود .فرضا حقوق یک بازنشسته شرکت نفت چرا باید با بازنشسته آموزش و پرورش این همه تفاوت داشته باشد ؟

در مجلس دهم و در صورت موفقیت آن را پی گیری خواهیم کرد .

علیرضا رحیمی از کاندیداها گفت :

رقابت امروز بین دو نگاه و یا گفتمان است .این رقابت همه را به فکر وا می دارد که انتخاب درست چیست ؟

کارنامه افراد در دولت ها و مجالس گذشته قرینه خوبی برای فرد انتخاب کننده است .بحث اصلی دو گفتمان اصلاح طلبی و اصول گرایی چیست ؟ آیا نگاه ما به آرمان های انقلاب نگاه تزیینی است و یا این که واقعا می خواهیم زندگی بهتر را برای مردم رقم بزنیم .

نقش مردم در این میان چیست ؟

در مورد بد اخلاقی هایی که صورت می گیرد حرف ما این است که ماشین برچسب زنی را متوقف کنید !

چون جمع ما فرهنگی است من خیلی وارد مباحث سیاسی نمی شوم اما به عنوان یک فردی که همواره خود را دانش آموز دانسته و می دانم می گویم :

برای من شرم آور است که معلمان به خاطر معیشت شان ، برای اولویات زندگی و حقوق اولیه جلوی مجلس جمع شوند اما فریادشان شنیده نشود و یک نفر از این نمایندگان مجلس حتی حاضر نشود در این جمع حضور پیدا کرده و حرف های آن ها را بشنود !

در شرایطی که زندگی مردم هم مختل است ، و به معلمان ظلم مضاعف شده است .

این را نه در شعار که با همه وجودم خدمت شما عرض می کنم .

در تمام وزارتخانه ، هیچ وزارتخانه ای را پیدا نمی کنید که بیش از 90 درصد بودجه آن صرف حقوق معلمان و پرسنل شود !

هنوز مطالبات و معوقات معلمان پرداخت نشده است .

حضرت علی ( ع ) همواره سفارش می کند که حرمت همه و به ویژه برخی طبقات حتما باید نگاه داشته شود . یکی از این طبقات معلمان هستند .

معلم باید تامین و سربلند باشد تا بتواند به دانش آموز و نسل های بعد خدمات ارزشمندی ارائه دهد .

در بخش آموزشی ما تغییرات زیادی داشته ایم .هم معلم و هم دانش آموز بلاتکلیف است .

چرا ؟

چون اگر شما یک وزیر دانشمند را انتخاب کنید ، اگر مجلس ، مجلس توان مند باشد و وزیر توان مند انتخاب کند ؛ آن بخش هم به عنوان یک بخش توان مند در جامعه ظهور پیدا خواهد کرد .

آقای دکتر نجفی را فقط با یک رای اجازه وزارت ندادند !

کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و کمیسیون فرهنگی جایی نیست که سطحی ترین نمایندگان را به آن جا بفرستند !

نمایندگان این کمیسیون باید توان مند بوده و فهم درستی از مسائل آموزش و پرورش داشته باشند .

پیشنهاد من درصورت ورود آن است که اتاق فکری از ان جی اوهای آموزش و پرورش و آن هایی که در بدنه آموزش و پرورش هستند با یک ساختار منظم در کنار این کمیسیون های مجلس باشد و در کنار وزیر آموزش و پرورش هم یک اتاق فکر از همین ترکیب باشد تا بتواند این بخش را با کارشناسی بیشتر پیش ببرند .

در مورد بازنشستگان باید بگویم که ظلم مضاعف فقط در حق شاغلین نیست بلکه در حق بازنشستگان هم هست .

اعتقاد ما واقعا این است که بازنشسته آموزش و پرورش مطلقا نباید با جاهای دیگر تفاوت داشته باشد و این قابل قبول نیست .

شرایط پسابرجام علاوه بر آن که سایر بخش ها مانند صنعت ، کشاورزی ، تجارت و... را تحت پوشش قرار می دهد باید بیشتر از همه شامل بخش و یا صنعت آموزش هم بشود .

الهه کولایی استاد دانشگاه و از اعضای شورای سیاست گذاری گفت :

در این مدت کوتاه در برابر تاریخ تلاش های مردم بزرگی که برای دموکراسی بیش از 100 است تلاش می کنند ، برای این که ایران بتواند جایگاهی شایسته در میان کشورهای جهان به دست بیاورد و ایرانیان بتوانند آن گونه که استحقاق دارند ، آن گونه که تاریخ و تمدن فرهنگ ایرانی ایجاب می کند در بین کشورهای جهان از جایگاهی شایسته و مناسبی برخوردار شوند نه فقط در بعد بین المللی بلکه در سطح داخلی با این تنوع گوناگون منابع قدرت که خداوند به ما داده است ؛ ما بتوانیم با یک برنامه ریزی مناسب و مدیریت علمی و کارآمد از این تنوع منابع در خدمت نیازهای مردم ایران و در خدمت اعتلای جایگاه انسانی ایرانیان در خدمت تامین کرامت انسانی همه شهروندان ایرانی به آن گونه که محترمانه زندگی کنند ، به آن گونه که نیازهای اساسی و اولیه آن ها تامین شود تا امکان اعتلای معنوی فراهم بشود ، بدان گونه که همه منابع قدرت که در اختیار ما هست بتوانیم در خدمت همه ایرانیان ، همه کسانی که در این قلمرو زندگی می کنند ، همه کسانی که می خواهند به قانون پای بند باشند ، همه کسانی که قانون اساسی را پذیرفته اند و رفتار خودشان را در چارچوب موازین قانونی تنظیم می کنند بتوانیم به یک شرایط قابل قبول دست پیدا کنیم .

و البته این تاریخی بسیار طولانی است ، تلاش هایی که زبان زد بسیاری از کشورها بوده است ، الگوی مبارزه در بسیاری از کشورها بوده است و ما شاهد هستیم که در مسیر این تکاپو چه درس ها و تجارب ارزشمندی پیش روی ما قرار گرفته است .

ما سعی کردیم در طول آن چه در ماه های گذشته شکل گرفت انسجام و یکپارچگی اصلاح طلبان را عینیت ببخشیم .

ما تفرقه و تشتت را تجربه کردیم که چه هزینه های گزافی را بر این کشور وارد کرد .

ما شاهد هستیم که چگونه بی توجهی به انسان و شرایط رشد و شکوفایی انسان ها که سرمایه های اصلی هر کشوری هستند باید مورد توجه قرار بگیرد و الزامات و رشد و شکوفایی همه انسان ها فراهم شود بدان گونه که خداوند این امانت را به آن ها داده است و چیزی است که بر عهده دولت جمهوری اسلامی قرار گرفته است .

دولت موظف است برای همه شهروندان ایرانی شرایطی که امکان شکوفا شدن استعدادها و توان مندی های انسانی آن ها را فراهم کند در اختیار آن ها قرار دهد  بدون آن که تبعیض جنسیتی به وجود بیاید ، بدون آن که نابرابری و بی عدالتی در جامعه گسترش پیدا کند ، بدون آن که گروهی بر گروهی تفوق و برتری پیدا کنند .

در جامعه ای مثل جامعه ما که قرن ها این نابرابری ها نهادینه شده است ، قرن ها نظام های پدر سالار در منطقه حاکم بوده اند ،آن ها مشخص می کردند توزیع قدرت و ثروت در جامعه چگونه شکل بگیرد .

به طور طبیعی خروج از این وضعیت و انتقال به یک شرایط مطلوب به سادگی اتفاق نمی افتد .

بدون تردید آموزش و پرورش در جامعه ما و ساختن انسان های مسئول و متعهد ، انسان هایی که به کرامت انسانی احترام بگذارند و ارزش های بشری را پاس بدارند ، انسان هایی که بیاموزند به حقوق دیگران و همه آزادی های مدنی و قانونی دیگران احترام بگذارند ،انسان هایی  که باور کنند برابری همه انسان ها را و در واقع در مسیر تامین همه مردم با درک از منافع عمومی و مصالح جامعه حرکت کنند .

این نشان می دهد که چقدر جایگاه این نهاد ویژه است .

تجارب کشورهای مختلف نشان می دهد که مدل های مختلفی برای خروج از عقب ماندگی دنبال شده است .

همه این تجارب در هزاره ی سوم نشان می دهد که انسان محور اصلی توسعه است .

همان باوری که در روزهای نخستین انقلاب اسلامی با نشان دادن و ارائه آیه شریفه " ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم " انجام دادیم .

این انفس باید در کجا شکل بگیرد ؟

این تنفس کجا باید تغییر کند ؟

خانواده در جای خود اما پایه آن در آموزش و پرورش و نهادهای آموزشی که انسان ها را برای زندگی مدنی آماده می کند ریخته می شود که بتوانند رفتاری برابر ، محترمانه و مبتنی بر ارزش های انسانی را شکل بدهند .

این نگاه ما به این مقوله متاسفانه نگاه سرمایه گذاری نیست و اصلا این جایگاهی است که آموزش و پرورش در همه ی کشورهای در حال توسعه دارد .

متاسفانه در این کشورها به خاطر عمق و عقب ماندگی و توسعه نیافته این نگاه سرمایه ای به انسان شکل نگرفته است .

می دانید که این سیستم در آموزش ما چقدر عقب مانده است بدون آن که ما از تجارب جوامع بشری استفاده کنیم ، بدون آن که سیستم های کارآمد در جهان را ارزیابی کنیم ،بهترین مدل هایی که می توانند با ارزش های بومی ما سازگار باشند ، با ارزش های درونی در جامعه ما سازگار باشند انتخاب کنیم .

کجا این مدل ارزیابی می شود ؟

چقدر از این ظرفیت های علمی در جامعه ی ما استفاده می شود ؟

البته این فرآیندی است که اجزاء اصلاحات را تشکیل می دهند .

ما می خواهیم به سمت جامعه ای حرکت کنیم که خردمندان ، خردورزان و نخبگان علمی در جایگاه مناسبی در مدیریت جامعه قرار بگیرند چرا که دانشگاه ها  امکان اجرا و انتقال تجربیات موفق را به جامعه منتقل می کنند .

ما قرار نیست تجارب نادرست و عقیم دیگران را دوباره تکرار کنیم و بارها شاهد تکرار این تجربیات بوده ایم .

بنابراین احیای موقعیت آموزش و پرورش ، بازسازی این نقش در توسعه انسانی ، در پرورش انسان هایی که بتوانند تجارب توسعه پایدار را در کشور محقق کنند یکی از نیازهای اصلاح است .

اصلاحات از خود انسان شروع می شود و اصلاح در هر جامعه ای موکول به اصلاح آحاد و افراد جامعه ای است که در آن جامعه زندگی می کنند .

انسان هایی که به ارزش های مدنی باور داشته باشند و باور داشته باشند که رابطه برابر را با آحاد انسانی برای تامین و ترویج عدالت بپذیرند و گسترش بدهند .

این تکلیفی دشوار است که بتوانیم ظرفیت و امکان آن را از طریق تخصیص منابع مناسب فراهم کنیم .

ما روایات و احادیث مختلفی را در باب تعلیم و تربیت ، جایگاه معلم و آموزش خواندیم و تکرار کردیم .

این ، باید ما به ازای خودش را پیدا کند .باید منابع مناسب به این بخش تخصیص پیدا کند  تا تربیت نیروی انسانی و کارآمد و مسئول و متعهد از درون این نظام شکل بگیرد .

انسان هایی که خودشان را نسبت به منافع جمع متعهد بدانند و بیاموزند که  در مصالح جمعی ، منافع و مصالح فردی خود را کنار بگذارند و این گم شده ای است که در جامعه ما برای رسیدن به آن باید تلاش کنیم .

امیدواریم بتوانیم برجام را در سطح داخلی برای تقویت عموم منافع مردم نه برتر قرار دادن گروهی بر گروه دیگر ، برای تامین خواسته های همه گروه های اجتماعی در یک رویکرد متوازن ، عقلانی و در روندی تدریجی حرکت کنیم .

امیدواریم بتوانیم با پرهیز از تکرار تجارب ناموفق در مجالس هفتم ، هشتم و نهم این بار مجلسی را در 7 اسفند شکل بدهیم که کاردان ، کارآمد و متعهد به عموم منافع مردم و با یک پشتوانه از نیروی تخصصی و کارآمدی که در جامعه ما به وفور وجود دارد در شرایطی که در آن زندگی می کنیم گام های عملی و موفق برداریم .

داود محمدی ، دبیر کل انجمن اسلامی معلمان ایران در ادامه گفت :

حضور این عزیزان در این نشست فرصت مغتنمی است که مطالبات و خواسته های فرهنگیان و معلمان توسط همه شنیده شود .

دوستانی از تشکل های معلمان در حال حاضر در بند هستند و به نظر بنده این وضعیت نتیجه یک سوء تفاهم است که ان شاء الله برطرف خواهد شد .

در بنرهایی که سازمان معلمان ایران در این جا نصب کرده است یک شعار مطرح شده است :

" معیشت ، منزلت و معرفت "

تلاش ما این است که این ها محقق شود .جایگاه اندیشه و خردورزی جز در مدرسه کجا می تواند پرورش داده شود ؟

ما چقدر به این مکان ها پرداخته ایم ؟

شعار زیاد داده شده است اما آیا واقعا به این شعارها عمل شده است ؟

ما نسبت به سند تحول بنیادین و خیلی از مسائل نقد داریم .

ما نسبت به منزلت معلم حرف داریم .

چه برنامه ریزی صورت گرفته است ؟

این جاست که اهمیت مجلس مشخص می شود .یکی از جاهایی که می شود حرف زد مجلس است .

ما معلمان چقدر سعی کردیم درون تشکل ها جمع شویم ؟

این جلسه توسط تشکل ها برپا شده است اما ما معلمان چقدر از تشکل ها استقبال کرده ایم ؟

مجلس جایی است که معلمان می توانند خواسته های خود را از کف خیابان ها جمع کرده و به داخل مجلس ببرند .

در ادامه پیام دبیر کل سازمان معلمان ایران در نشست قرائت شد :

من عشقم را در سال بعد یافتم که می گوید مایوس نباشید .

من امیدم را در یاس یافتم .مهتاب را در شب ، عشقم را در سال بعد یافتم و هنگامی که داشتم خاکستر می شدم غر گرفتم ...

حتما این داستان را خوانده و یا شنیده اید که زنی از شوهرش دل گیر بود ، پیش مشاور رفت و گفت دیشب از شوهرم پرسیدم که اگر من و مادرت هم زمان در حال غرق شدن باشیم ؛ کدام مان را نجات می دهید ؟

شوهرم بدون مکث و بدون آن که لحظه ای فکر کند گفت مادرم را !

زن مستاصل و ناامیدانه مشاور را مورد خطاب قرار داد و گفت حالا من باید چه کار کنم ؟

مشاور در کمال خونسردی پاسخ داد : شنا !

باید شنا یاد بگیری !

معلمان در سال های گذشته آن قدر ساده دلانه و بی غل و غش به کار مشغول بوده اند که یادشان رفته بود به فکر خودشان هم باشند !

باید شنا یاد بگیریم !

باید شنا یاد بگیریم ...

تجمع ما در سازمانی مانند سازمان معلمان در راستای آموختن شناست .تلاش ما در کشاندن مساله آموزش و پرورش به عرصه عمومی است که متاسفانه غائب بزرگ این عرصه است در این مسیر معنا و مفهوم می یابد .

ما در این مسیر آموختیم که اعلام مواضع صرف و دادن بیانیه های احساسی را به فراموشی سپرده و تدابیر دیگری را در دستور کار خویش قرار دهیم .

باید اصلاح را از خود آغاز کنیم .کار جمعی ، مدارا ، صبر و تعامل و قانون مندی را باید تجربه کرد و این نکته را هر روز زمزمه نمود :

در راه پر سنگلاخ ، کسی توصیه به دویدن نمی کند !

به دیدارت دل خوش کرده ام .

بیا در پشت کدام تقدیر بر جای مانده ای ؟

کجایی مهربان ؟ تو را کم دارم .

در این اوضاع ، ناامیدی نام دیگر مرگ است .

امیدم را بی پاسخ نگذار .

غلامرضا حیدری از کاندیداها گفت :

من زمانی که در مجلس بودم به شدت پی گیر مساله اقتصاد آموزش و پرورش بودم . راه کارهایی را هم ارائه داده بودیم .اگر آن راه کارها ادامه می یافت و متوقف نمی شد قطعا وضعیت آموزش و پرورش متفاوت تر و بهتر بود .

اگر بخواهیم در مورد آموزش و پرورش مهم ترین سیاست را در سطح کلان مورد توجه قرار دهیم همان موضوع اقتصاد است .

از دیگر مباحثی که به آن اعتقاد دارم بحث تفکر انتقادی است .

در تز دکترایم با این که یک بحث اقتصادی بود اما سرانجام به آموزش و پرورش ختم شد .

محمود صادقی از کاندیداها ادامه داد :

طلیعه برنامه محوری در برنامه ای است که اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس ارائه کرده اند .

دو سند تهیه شده است یکی سند جامع مجموعه گفتمان هاست که رویکردها و ارزش ها و جهت گیری ها را نشان می دهد و سند دیگر برنامه جامع انتخاباتی است که یک برنامه تفصیلی در 124 بند است .

بخش آموزش آن می گوید :

* نظارت بر کار دولت در خصوص اجرای سند تحول آموزش و پرورش کشور

* تنظیم و مناسب سازی کمیت و کیفیت نظام آموزشی بر اساس نیازهای واقعی کشور

* نظارت تخصصی از طریق کمیسیون آموزش مجلس در راستای اصلاح سیستم درسی آموزشی کشور

در بخش برنامه اجتماعی بند هشتم آن عنوان شده است :

بازبینی قوانین در جهت حل مشکلات معیشتی معلمان و اساتید دانشگاه و کارمندان دولت

روح حاکم بر این برنامه مشارکت طلبی است و تقویت تشکل ها و انجمن های مدنی  و صنفی .

به نظرم یکی از ضعف های بزرگ ما پا نگرفتن تشکل های صنفی و به رسمیت شناخته نشدن و نیز در بند کردن معلمانی است که پیشتاز حرکت های صنفی هستند .

محمدعلی وکیلی از کاندیداها و مدیر مسئول روزنامه ابتکار گفت :

درخت توسعه تا زمانی که ریشه اش نفت و دلار نفتی باشد حتما فرهنگیانش دچار افت منزلت هستند .

تا هنگامی که این ریشه فرهنگ نشود ما در حوزه فرهنگ هم دچار فقر تولید و هم در منزلت هستیم .

به همین دلیل نگاه به حوزه فرهنگ و معلمی و فرهنگیان متاسفانه نگاه هزینه ای است و با این نگاه هزینه ای فرقی بین یک معلم اندیشه پرور و خلاق اندیشه با یک تاجر سنگ پا نیست !

 اگر بنا باشد معلم منزلت پیدا کند و فرهنگ در راس بنشیند می بایست این جا به جایی اتفاق بیفتد و این درخت از نو غرس شود .

البته این قصه بی اعتنایی به فرهنگ ، قصه پر غصه ای است .

اگر از من بخواهند که پیرامون فرهنگ چه کار می کنید می گویم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را منحل کنید !

چون وقتی صفی از دستگاه های فرهنگی غیرپاسخ گو وجود دارد که بالای سهم 80 درصد بودجه کم فرهنگ را به خودشان اختصاص می دهند و در انتهای این صف وزارت ارشاد قرار دارد اما این وزارتخانه در عین حال باید پاسخ گوی وظایف بدون اختیار و بودجه باشد پس همان به که منحل و در سازمان تبلیغات و یا ده ها سازمان مشابه ادغام شود .

در حوزه معلمی و فرهنگ هم همین گونه است .

مشکلات ما یک جا نیست !

ما دچار یک به هم ریختگی هستیم .دچار یک از هم پاشیدگی اجتماعی هستیم .

من یک کلام این جا عرض می کنم و آن این که اگر می خواهید قطار به ریل خود بازگردد باید اول دیوارها را شیشه ای کنیم و سقف را بتونی !

اما اکنون سقف شیشه ای است و دیوارها بتونی !

وقتی با چنین فضایی روبه رو هستیم زیر این سقف ناامنی است .هم ناامنی برای معلمان و هم ناامنی برای سرمایه گذاری و هم ناامنی برای دختران این سرزمین که به صورت شان اسید پاشیده شود و هم ناامنی برای سرمایه گذار و هم ناامنی برای گوینده آزاده .

بنابراین اگر می خواهیم امنیت به سرزمین مان برگردد باید سقف را بتونی کنیم و دیوارها را شیشه ای ، به شرط آن که شما فرهنگیان که از گروه های مرجع هستید و مردم از شما می شنوند روز هفتم اسفند پای صندوق های رای بیایید .

محمدجواد فتحی از کاندیداها افزود :

باور من این است که وظیفه عمده مجلس باید به عنوان یک استراتژی این باشد که هر چیزی را در جای خودش قرار بدهد .

متاسفانه قشر فرهنگی ما مقام و منزلت شان رعایت نشده است و در جایگاه خودشان قرار نگرفته اند .

امیدواریم که بتوانیم قدمی کوچک در این راه برداریم اگر موفق شدیم و به مجلس راه پیدا کردیم .

حجت الاسلام و المسلمین مهدی شیخ  از کاندیداها گفت :

مسلما جامعه ما در حق معلم و علم کوتاهی هایی داشته است و این رسالت ما فرهنگیان را سنگین تر می کند و این نشان دهنده آن است که ما باید بیشتر فرهنگ سازی کنیم .

احترام به دانش و علم را ما باید به جامعه آموزش بدهیم .

یک معلم به تبع جایگاهش عزت نفس بالایی دارد .

این که مجبور می شوید علی رغم عزت نفس تان امور معیشتی را پی گیری کنید این باعث شرمندگی مسئولان و جامعه است .

اگر بد اخلاقی ها در همه عرصه ها ، اگر فساد در همه عرصه ها دیده می شود این رسالت ما را سنگین تر می کند .

دانش آموزان ما وقت زیاد را صرف آموزش ادبیات فارسی می کنند اما یک نامه اداری نمی توانند بنویسند .

ساعت ها صرف آموزش زبان عربی ، انگلیسی و... می شود اما یک جمله نمی توانند بگویند !

مسئولان برای این که مساله را حل کنند به جای که آن ابرو را بردارند چشم را کور می کنند !

دائما سیستم را عوض می کنند .

این نشان می دهد که باید علمی عمل کنیم .باید از کشورهای پیشرفته الگو برداری کنیم .

باید با به به و چه چه نسبت به گذشته مان نپردازیم . راه آینده با نقد شروع می شود .نقد خودمان ، نقد جامعه ، نقد گروه مان .

نقادی ویژگی اصلاح طلبی است .یک اصلاح طلب فردی است که نقاد  است .

نقاد نسبت به همه و جامعه .

در پایان علیرضا محجوب  از کاندیداها گفت :

معذرت می خواهم که نتوانستم زودتر از این بیایم. آن چه که من در این چند جمله می خواهم بگویم این بازگرداندن نشاط به جامعه ی فرهنگی است. گاهی فکر می کنند اگر ما حقوق اضافه بدهیم این نشاط را برمی گرداند.

باورم این است که در جامعه ی فرهنگی ما شوری به نام مبارزه ی صنفی، تلاش صنفی، توقع صنفی و هر چه که اسمش را بگذارند وجود دارد  ، این توقع و تلاش ارضا نشده است و ارضا نمی شود.خودشان حق شان را می گیرند، نمی خواهند کسی حقشان را بگیرد، نمی خواهند کسی به آنها هدیه کند و خودشان احقاق حقوق بکنند. اجازه بدهند این احقاق حقوق جریان پیدا کند. همه کمک کنیم، کمک کنند، قوانین کمک کنند ؛ مجلس انشاءالله این خواسته هایی که بیان شد شرطش این است که بتوانند خود حقوق خود را اکتساب کنند نه این که دیگری به آنها ببخشد.

 این برداشت من است و من امیدوارم همه ی کسانی که برای این توقعات، کوشش و تلاش کرده اند هر چه زودتر بتوانند به جای خودشان برگردند و کار خودشان را صمیمانه دنبال کنند .

همه ی ما باید بکوشیم که این اتفاق بیفتد تا نشاط و شور صنفی و بعد نشاط و شور کار در بین شاغلین و نشاط زندگی  برای زحمت کشانی که تا به امروز تلاش کردند و امروز بازنشسته شده اند پیدا بشود ؛ بیش از این من عرضی ندارم .

نشست فرهنگیان و معلمان با کاندیداهای لیست امید در کانون فجر منطقه 9 تهران

نشست فرهنگیان و معلمان با کاندیداهای لیست امید در کانون فجر منطقه 9 تهران

نشست فرهنگیان و معلمان با کاندیداهای لیست امید در کانون فجر منطقه 9 تهران

نشست فرهنگیان و معلمان با کاندیداهای لیست امید در کانون فجر منطقه 9 تهران

نشست فرهنگیان و معلمان با کاندیداهای لیست امید در کانون فجر منطقه 9 تهران

نشست فرهنگیان و معلمان با کاندیداهای لیست امید در کانون فجر منطقه 9 تهران

نشست فرهنگیان و معلمان با کاندیداهای لیست امید در کانون فجر منطقه 9 تهران

نشست فرهنگیان و معلمان با کاندیداهای لیست امید در کانون فجر منطقه 9 تهران

نشست فرهنگیان و معلمان با کاندیداهای لیست امید در کانون فجر منطقه 9 تهران

نشست فرهنگیان و معلمان با کاندیداهای لیست امید در کانون فجر منطقه 9 تهران

پایان گزارش/

منتشرشده در گفت و شنود
دوشنبه, 18 آبان 1393 21:30

شکوائیه وپیشنهاد

سمنان

منتشرشده در نامه های دریافتی
پنج شنبه, 05 اسفند 1394 08:56

بیانیه تشکل های فرهنگیان

گروه اخبار/ 9 تشکل و گروه معلمی در مورد « کاندیداهای ملی فرهنگیان » بیانیه ای صادر کردند .

متن این بیانیه که در اختیار صدای معلم قرار گرفته است به شرح زیر است

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور